جمع بندی عذاب الهی و علل طبیعی

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عذاب الهی و علل طبیعی

با سلام. خداوند در گذشته اقوامی را بخاطر گناهان عذاب کرده بوسیله طوفان زلزله رعد و برق 1- خواستم بدانم که حوادث به ظاهر طبیعی الان چه رابطه ای با عذاب الهی دارد.
2- شنیده ام که علت باران نبایدن یا لا اقل یکی از علل ان گناه کردن است در حالی که ظاهر امر این را نشان میدهد که عوامل ان طبیعی است.خواستم بدانم که ایا عامل غیر طبیعی دارد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

محمد132;543972 نوشت:
با سلام. خداوند در گذشته اقوامی را بخاطر گناهان عذاب کرده بوسیله طوفان زلزله رعد و برق 1- خواستم بدانم که حوادث به ظاهر طبیعی الان چه رابطه ای با عذاب الهی دارد.
2- شنیده ام که علت باران نبایدن یا لا اقل یکی از علل ان گناه کردن است در حالی که ظاهر امر این را نشان میدهد که عوامل ان طبیعی است.خواستم بدانم که ایا عامل غیر طبیعی دارد؟

بنام خدا

با عرض سلام و ادب و تشکر از روحیه پرسشگری شما

در خصوص سؤال شما گفتنی است:

اولاً آنچه بعنوان امر عذاب الهی در اقوام و ملت های گذشته صورت گرفته و در نصوص دینی ما ذکر شده مشخصاً بدلیل گناه و نافرمانی مردم بوده، اما در خصوص حوادث طبیعی (زلزله، سیل، طوفان و ...) که امروزه مشاهده می کنیم نمی توانیم بدون حجت و دلیل قطعی و یا تایید امام معصوم (علیه السلام) حکم به عذاب کنیم. و قوم ملتی را بدلیل مواجهه با آن حادثه و بلیه ی طبیعی گناهکار، و یا قوم و ملتی که در آسایش و رفاه و برخورداری از حیات مادی مطلوب هستند را بندگان خوب خدا بنامیم.

زیرا فلسفه بروز حوادث ناگوار طبیعی؛ مثل سیل و زلزله و طوفان فقط عذاب نمودن نیست، بلکه آثار متعددی همچون یادآوری نعمت های الاهی، بیداری از خواب غفلت، شکوفایی استعدادها، استمرار حیات در کره خاکی، و از جمله عذاب ظالمان و گردنکشان و ... را به دنبال دارد. همچنین بسیاری از این حوادث، لازمه ذاتی و جزو لا ینفک عالم مادی است، بعبارتی اگر این شرور، محدودیتها، تزاحمات و تضادهایی که موجب پیدایش حوادث می شوند را از عالم خاکی حذف کنیم دیگر این جهان، جهان ماده نیست بلکه می شود عالم ملائکه که خداوند پیشتر آن را خلق نموده بود.

اینها که برشمردیم همه می توانند از اهداف و فلسفه بروز حوادث طبیعی محسوب گردند.

ثانیاً اگر بخواهیم بطور کلی باطن حوادث طبیعی را بررسی کنیم هیچ منافاتی وجود ندارد توأم با حوادث طبیعی و بشری، علل و عوامل معنوی آن را نیز ببینیم:

1. بسیاری از حوادث طبیعی می تواند ریشه در گناه و نافرمانی مردم و فقدان تقوا داشته و نشانه ای از بلا و عذاب دنیوی باشد، چنانکه قرآن نیز به این معنا اشاره می کند:

"ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ فساد و تباهى (از زلزله و طوفان و قحطى و بيمارى و جنگ و قتل و ناامنى) در خشكى و دريا آشكار شد به واسطه آنچه دست‏هاى مردم (از گناهان بزرگ) فراهم آورده، تا (خداوند كيفر دنيوى) برخى از آنچه را كه انجام داده‏ اند به آنها بچشاند شايد بازگردند." روم/ آیه 41

2. بسیاری از حوادث و ناگواری های طبیعی که در گوشه و کنار زندگی مردم دیده می شود ریشه در امتحان الهی دارد و از آنجائیکه بخشی از فلسفه آفرینش انسان و جهان، ابتلاء و امتحان انسان برای تشخیص سره از ناسره بوده، خداوند انسان را در مسیر ناگواری ها و مشکلات و سختی های بسیاری قرار می دهد تا روحش در بوته آزمایش بطور کامل آبدیده شود. چنانکه طلا را در کوره اتش وارد می کنند تا ناخالصی هایش جدا شود. و طلای ناب را از غیر آن تمیز دهند.

چنانکه در این کریمه می فرماید: وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ و قطعاً شما را به چيزى از [قبيلِ‏] ترس و گرسنگى، و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‏ آزماييم و مژده ده شكيبايان را: بقره/ آیه 155.

بدون شک، مصادیق حوادث و بلایایی که در آیه فوق ذکر شده همان حوادثی است که انسان امروزی با آن دست به گریبان است. خوف با همه مصادیقش، ترس از قحطی، ترس از جنگ و قتل و ناامنی، ترس از حوادث طبیعی و ... گرسنگی که در اثر فقر و قحطی و از بین رفتن محصولات و کشتزارها و نظائر آن حاصل می شود. از بین رفتن ثروتها و دارایی ها و خسارات مادی و جانی و نظائر آن که یا در اثر بلایا و حوادث طبیعی رخ می نماید و یا در اثر بلایای اخلاقی که بدست ابناء بشر و بر اثر زیاده خواهی ها و ظلم و تعدی ایشان بوجود می آید. همه و همه امتحان الهی برای آزمایش بندگان است.

3. برخی حوادث طبیعی نظیر مشکلات و سختی ها و گرفتاری ها، همچون فقر و بیماری و نظائر آن ... می تواند بمنظور کفاره گناهان و یا ارتقاء درجه برای انسان باشد زیرا اراده خداوند نسبت به بندگان مؤمنش خیر است و مشیت خدا چنین است که بندگان مؤمنش را پاک و در بهترین موقعیت از لحاظ درجه ملاقات کند لذا بسیاری از سختی ها و ناگواری های زندگی همچون دستگاه های تصفیه و پاکسازی و سکوی پرتاب عمل می کنند تا انسان مؤمن در هنگام دیدار و ملاقات خدا پاک و وارسته باشد. در روایات به این معنا بسیار اشاره شده نظیر آنکه می فرماید: البلاء للولاء ؛ بلا و سختی و ناگواری برای دوستان است.

4. برخی حوادث و بلایا و سختی ها و مشکلات زندگی، نقش هشداردهنده و بیدارگری دارند بعبارتی از جنس لطف خدای سبحان در حق بندگانش می باشد تا انسان را از میانه راه غفلت و تباهی و گناه و عصیان متنبه نموده به مسیر هدایت و کمال بازگرداند. چنانکه سختگیری استاد نسبت به دانشجویان شاید به ذائقه ی ایشان خوش نیاید اما این سختگیری از سر لطف ایشان را از غفلت و بی توجهی باز می دارد و نیز جریمه راننده توسط مأمور قانون که وی را از خطرات و حوادث بزرگتر و جبران ناپذیرتر حفظ می کند.

5. بسیاری از حوادث و بلایای طبیعی و ناگواری های زندگی اعم از سیل و زلزله، جنگ و قتل و غارت و ناامنی ها ریشه در شرور اخلاقی دارد یعنی عامل آن، عمدتاً بی تدبیری و بی کفایتی و عدم وفاق و همدلی خود انسان است که موجب بروز این مشکلات و بلایا می شود، چنانکه اگر قومی بخوبی تدبیر کنند و سدها و آب بندهای محکم در مسیر رودخانه های بزرگ بسازند و یا خانه هاشان را محکم و اساسی بنا کنند می توانند با تدبیر از بسیاری صدمات و لطمات سیل ها و زلزله ها و دیگر حوادث طبیعی پیشگیری کنند. اگر با یکدیگر اتحاد و وفاق داشته باشند می توانند در برابر تهاجم و تعدی ظالمان و قتل و غارت زیاده خواهان بایستند و ناامنی ها را به امنیت تبدیل کنند و فقر و نداری که عمدتاً ریشه در روح استعمار و بردگی و ثمره از خودبیگانگی است را بطور کلی ریشه کن سازند.

در پایان لازم بذکر است حوادث و اتفاقات طبیعی، همچنین می تواند توأماً همه مصادیق یاد شده را در خود داشته باشد، بعنوان مثال سختی ها و دشواری هایی که بر انسان وارد می شود(فقر و بیماری و ...) هم می تواند امتحان و ابتلاء برای انسان باشد، هم کفاره گناهان، هم نوعی عذاب موقتی نتیجه اعمال انسان، هم عاملی برای هشدار و بیداری و هم دستاورد بی تدبیری و نتیجه سوء انتخاب و اختیار انسان باشد.

بعلاوه گفتنی است: تنها ناگواری ها، سختی ها و مرارت ها و حوادث و بلایای طبیعی نشان و گواه عذاب الهی نیستند بلکه عذاب الاهی گاهی با رفاه و برخورداری از امکانات دنیایی هم قابل جمع است، همان سنت املاء و استدراج که در آیات قرآن به آنها اشاره شده است:

"وَلاَ یَحْسَبَن‌َّ الَّذِین‌َ کَفَرُوَّاْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُم‌ْ خَیْرٌ لاِ ّ ?َنفُسِهِم‌ْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُم‌ْ لِیَزْدَادُوَّاْ إِثْمًا وَلَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُّهِین‌"(آل‌عمران‌،178) "وَأُمْلِی لَهُم‌ْ إِن‌َّ کَیْدِی مَتِین‌"(اعراف‌،183 ـ قلم‌،45).

"سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّن‌ْ حَیْث‌ُ لاَ یَعْلَمُون‌"(اعراف‌؛ 182 ـ قلم‌،44).

بنابر این نباید گونه های عذاب الاهی را در سیل و زلزله و نظائر آن خلاصه کرد. بلکه گاهاً برخورداری از نعمات و رفاه، نشان عذاب تدریجی و مخفی است در حالیکه انسان غافل است.

برای آگاهی بیشتر می توانید به کتاب عدل الهی استاد شهید مرتضی مطهری (ره) مراجعه کنید.

موفق باشید ...:Gol:

لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم ...:Gol:



روزهای قدر هوا خیلی خوب است بعد که گناه شروع میکنه به کنتور انداختن هوا رفته رفته بد میشود.

درست یادم نمیاد اید کدام ایه قران است استغفار یک امان بین مسلمانان است و یک طورایی جلو عذاب را گرفته.
در این باره حضرت علی(ع) هم صحبت دارند.
یک امان هم از بین خلق برداشته شد بعد از بعثت پیامبر(ص)

سلام
ما یک ییلاق خوش اب و هوایی داریم که هر تابستون ملت میریزن اونجا
امسال تموم مدت ماه رمضون هوا گرم و عالی بود اما همین که عید فطر شد هوا بارون شدیدی گرفت تفریح همه رو خراب کرد !!!....می دونین چرا / چون ملت روزه خور خواستن برن عید فطر گوشت بگیرن برن ییلاقمون کباب کنن صفا کنن که خدا زد تو تفریحشون و خراب کرد رفت....این یعنی روزه رو تو گرمای تابستون یکی دیگه جونش در میره تا میگیره بغد شما عرازل و اوباش می دویین که برین تفریح!!...افرین ،دیگه چی!؟

عزراییل;550771 نوشت:
سلام
ما یک ییلاق خوش اب و هوایی داریم که هر تابستون ملت میریزن اونجا
امسال تموم مدت ماه رمضون هوا گرم و عالی بود اما همین که عید فطر شد هوا بارون شدیدی گرفت تفریح همه رو خراب کرد !!!....می دونین چرا / چون ملت روزه خور خواستن برن عید فطر گوشت بگیرن برن ییلاقمون کباب کنن صفا کنن که خدا زد تو تفریحشون و خراب کرد رفت....این یعنی روزه رو تو گرمای تابستون یکی دیگه جونش در میره تا میگیره بغد شما عرازل و اوباش می دویین که برین تفریح!!...افرین ،دیگه چی!؟

ممکنه کار خدا بوده باشه!
یعنی مردمی که سالای قبل روزه خواری میکردن توی روز عید این اتفاق براشون میفتاد؟

BABY;550765 نوشت:
روزهای قدر هوا خیلی خوب است بعد که گناه شروع میکنه به کنتور انداختن هوا رفته رفته بد میشود.

درست یادم نمیاد اید کدام ایه قران است استغفار یک امان بین مسلمانان است و یک طورایی جلو عذاب را گرفته.
در این باره حضرت علی(ع) هم صحبت دارند.
یک امان هم از بین خلق برداشته شد بعد از بعثت پیامبر(ص)


سلام علیکم- با تشکر به نکته لطیفی اشاره فرمودید.

امام باقر علیه السلام از جدش امیر مۆمنان(علیه السلام)چنین نقل مى‏ كند كه‏ فرمود: در روى زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهى بود كه یكى از آنها برداشته شد، دومى را دریابید و به آن چنگ زنید.اما امانى كه برداشته شد رسول الله بود،و اما امانى كه باقى مانده استغفار است،خداوند تعالى‏ مى‏ فرماید، «خدا آنها را عذاب نمى‏ كند تا تو در میانشان هستى و خداوند آنها را هرگز عذاب نمى‏ كند در حالیكه استغفارمى‏ كنند.» (1)

به گفته سید رضی این کلام امام علی (علیه السلام) بهترین استفاده و لطیف ترین استنباط از آیه قرآن کریم است. هنگامی که به عقل وخرد خویش رجوع کنیم آنچه را که در این آیه مبارکه آمده و استنباطی را که امام(علیه السلام) از آن کرده در می یابیم. پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله) مطابق آیه شریفه "وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمینَ "(2) رحمتی برای تمام جهانیان بود چگونه ممکن است این کانون رحمت الهی در میان امت باشد و خدا آنها را عذاب کند.

از سویی دیگر، استغفار یکی از وسایل جلب رحمت خداست، زیرا خودش بندگان را دعوت به استغفار کرده و وعده غفران و آمرزش داده و فرموده: " قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ "(3) بگو: "اى بندگان من- كه بر خویشتن زیاده‏روى روا داشته‏اید- از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است‏."

بنابراین بعد از رحلت پیغمبر خدا و رفتن آن حضرت به دیار باقی مسلمانان می توانند خود را به وسیله توبه و انابه و استغفار از عذاب الهی مصون دارند.

موفق باشید ... ولاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم ...:Gol:
پاورقی_____________________________________________________
1. انفال، ایه33.
2- انبیاء، آیه 107.
3- زمر، آیه 53.

عزراییل;550771 نوشت:
سلام
ما یک ییلاق خوش اب و هوایی داریم که هر تابستون ملت میریزن اونجا
امسال تموم مدت ماه رمضون هوا گرم و عالی بود اما همین که عید فطر شد هوا بارون شدیدی گرفت تفریح همه رو خراب کرد !!!....می دونین چرا / چون ملت روزه خور خواستن برن عید فطر گوشت بگیرن برن ییلاقمون کباب کنن صفا کنن که خدا زد تو تفریحشون و خراب کرد رفت....این یعنی روزه رو تو گرمای تابستون یکی دیگه جونش در میره تا میگیره بغد شما عرازل و اوباش می دویین که برین تفریح!!...افرین ،دیگه چی!؟

با سلام و با احترام به احساسات شما

در این خصوص گفتنی است: هیچ دلیل و حجت شرعی نداریم که در باره حوادث طبیعی مثل نمونه ای که شما گفتید حکم و قضاوت کرده و تفسیر خودمان را بر آن حمل کنیم. گرچه ممکن است برخی حوادث طبیعی که در زمانهای نامتعارف و بصورت غیرعادی رخ می دهد ریشه در عوامل معنوی و اعمل و رفتار بشری داشته باشد اما ما به باطن ان علم نداریم و ظن و گمان ما بهره ای از علم و یقین ندارد. موفق باشید ...:Gol:

عزراییل;550771 نوشت:
سلام
ما یک ییلاق خوش اب و هوایی داریم که هر تابستون ملت میریزن اونجا
امسال تموم مدت ماه رمضون هوا گرم و عالی بود اما همین که عید فطر شد هوا بارون شدیدی گرفت تفریح همه رو خراب کرد !!!....می دونین چرا / چون ملت روزه خور خواستن برن عید فطر گوشت بگیرن برن ییلاقمون کباب کنن صفا کنن که خدا زد تو تفریحشون و خراب کرد رفت....این یعنی روزه رو تو گرمای تابستون یکی دیگه جونش در میره تا میگیره بغد شما عرازل و اوباش می دویین که برین تفریح!!...افرین ،دیگه چی!؟

فکر کنم فقط در یکی از ایات قران صحبت از سوختن تر و خشک باهم در هنگام عذاب است.و درباقی اینگونه نیست و فقط عذاب شامل حال بدها میشود را بیان میکنند.
هر چند با توجه به ایات قران عذاب فعلا شامل مسلمانان نمیشود تا وقتی استغفار میطلبند .
بدترین کار با قران و نشانه های الهی تفسیر به رای است.
این را هم بدانید که باد و باران و برف و بخصوص رنگین کمان نشانه رحمت الهی هستند نه نشانه عذاب الهی.
اگر قرار باشد باران را عذاب بدانیم پس چرا بابت خشکسالی ناراحت میشویم و در قران از ان به عنوان عامل زنده کننده زمین مرده نام برده میشود؟؟؟
نکته دیگر اینکه همین که در وسط تابستان باران امده خودش نشان دهنده قادریت خداست.
کاش یکی ان وسط دنبال رنگین کمان میگشت:Black (14):ای کاش
سال گذشته حدود ماه رمضان(یا اواخرش یا بعد از لیالی قدر ) در اخبار دیدم که در سمنان بارندگی رخ داده و تازه اخبار رنگین کمانش را هم نشان داد.
اهل فضل و کرامت معنی این رنگین کمان و باران وسط تابستان در ماه رمضان را میفهمند نه امثال من دون پایه

خوبه این جمله را هم بگویم
یک ارتباطی بین انسان و خدا و طبیعت وجود دارد

همچنین که ایه الله حسن زاده املی میفرمایند رابطه ای بین طبیعت و شریعت وجود دارد.(البته مضمون جمله ایشان این است جمله را دقیق از بر نیستم)

......

به نکاتی که کارشناس مشکور نوشته اند بحث ناشکری را هم باید اضافه کنم که ناشکری خودش باعث رفتن نعمت میشود.
هرچند گاهی عدم نزول بلا و فراوان نعمت هم درش حکمتی است.
مثلا الان در کشورهای اروپایی فت و فراوان باران میبارد ایا خدا دارد نعمت شامل حالشان میکند یا نکند اعمالشان را زیبا جلوه میدهد تا به دست خدا گمراه بشوند؟؟؟
یا همین بحث بارانهای شمال کشور نسبت به سایر نقاط ایران ایا در انجا همش کارخیر انجام میدهند و گناهی رخ نمیدهد؟؟؟
فکر کنم سالهایی پیش امده که در قم اصلا بارانی نبوده یا تا نزدیکی های قم باران بوده اما در خود قم باران نیامده ایا علتش گناه مردم قم ( که اکثرش را روحانی تشکیل میدهد ) است؟؟؟

پشت بسیاری از پدیده های فیزیکی حکمت الهی است که فقط عارفی که بدنبال اگاهی از حکمت الهی است ممکن است سالی یک بار یا هر چند سال یکبار اشاره بسیار ریزی در مورد یکی از میلیاردها حکمت الهی بهش بشود و بسیار هم کیفور بشود.

در بین پدیدهای فیزیکی در مورد رعد و برق هیچ شکی وجود ندارد که نشانه خشم الهی است.
که بهتر است بعد از شنیدن رعد و برق دعای از صحیفه سجادیه که مرتبط با شنیدن صدای رعد و برق هست را خواند که بعید میدانم در هر شهری کلا 10 نفر بخوانند البته من همیشه اصل را بر برایت میگیرم و میگویم نخیر کل شهر خوبند و دارن این دعا را میخوانند. چون میدانم پشت این اصل برایت ( که از بندهای قانون اساسی است ) بسیار اندیشه بوده که توسط فقهای بلندپایه نوشته شده تا من دون پایه ظرف فکریم را تغییر دهم.
فکر هم میکنم در سالهای اخر نزدیک به ظهور مهدی (عج ) نزول برکت از اسمان کمتر بشود زیرا در دعای فرج اشاره میشود به منعت السماء

در اخر هم بگویم به علت همان استغفاری که در بین قوم نبی اکرم ( ص ) خداوند باقی گذاشته است بسیاری از عذاب های الهی دفع میشود .
و علاوه بر ان دعا هم خودش باعث دفع بلا میشود . اگر اشتباه نکنم امام سجاد در این باره میفرمایند بسیار دعا کنید که دعا جلو نزول بلای نازل شده و نازل نشده را میگیرد

....
*کارشناس محترم چنانچه در بیان احادیث و جمله ایه الله حسن زاده املی اشتباهی داشتم تصحیح بفرمایید

BABY;551411 نوشت:
در بین پدیدهای فیزیکی در مورد رعد و برق هیچ شکی وجود ندارد که نشانه خشم الهی است.

سلام و تشکر

بدون شک، یکی از نشانه های عظمت خدا و اسرار آفرینش، پدیده های طبیعی و خواص آنهاست که خداوند متعال با اشاره به خلقت و فواید آنها، نور ایمان را به قلبهای مؤمنان پاشیده و رابطه آنان را با خود نزدیک تر می کند .از جمله پدیده های آفاقی و شگفت انگیز که انسان در اثر تکرار و آشنایی روزمره، آن را ساده و عادی فرض می کند و آن را منسوب به طبیعت می داند، رعد و برق است، که همه افراد بشر با آن آشنائی دارد و در طول عمر خود کرارا مشاهده کرده و می کنند، مخصوصا در فصل بهار که رعد و برق و باران زیاد است . پروردگار عالم همان رعد و برق را از نشانه های عظمت و قدرت لا یزال خود یاد کرده و می فرماید: «و من آیاته یریکم البرق خوفا و طمعا و ینزل من السماء ماء فیحیی به الارض بعد موتها ان فی ذلک لآیات لقوم یعقلون؛(1) از نشانه های او (خدا) این است که برق را به شما نشان می دهد که هم مایه ترس است و هم مایه امید (ترس از صاعقه، و امید به نزول باران) و از آسمان آبی فرو می فرستد که زمین را بعد از مردن، به وسیله آن زنده می کند و در این; نشانه هائی برای کسانی که عقل خود را به کار می گیرند، می باشد .

در باره رعد و برق ممکن است دیدگاه های مختلفی وجود داشته باشد . شاید بعضیها شوخی طبیعت و یا خشم خدایان و یا رعد; اسم ملک و برق تازیانه ملک(2) بدانند چنانکه ژرژ گاموف می نویسد: «آدمی از زمانهای بسیار گذشته با پدیده های برقی آشنا بوده است . نیاکان ما ازبرق ابرهای رعدخیز وحشت داشتند و جهش برق را به خشم خدایان نسبت می دادند.(3)

برقی که از قطعات ابر به وجود می آید، از یک طرف با درخشندگی خاص خود و صدای مهیب رعد که از آن برمی خیزد، گاهی انسان را به وحشت می اندازد . ترس و وحشتی که از آن ناشی می شود، اگر طوری باشد که بیشتر مردم بترسند، نماز آیات واجب می شود.(4) ترس و اضطراب از خطرات دیگر آن که ممکن است باعث آتش سوزی شود .

شاید دلیل آنکه پیشینیان، رعد و برق را نشانه خشم خدایان می دانستند بدلیل جهل از علت طبیعی آن و یا وحشت و ترسی بوده که در زمان این رخداد طبیعی بر آنها مستولی می شده است.

همچنین اگر مردم از رعد و برق وحشت دارند، در اثر تجربه ای است که بشر از اول خلقت با چشم خود دیده است که اقوام متمرد با همان ابزار به ظاهر ساده ریشه کن شده اند زیرا که تاریخ پیشنیان گواه این مطلب است. مجازات اقوام پیشین متخلف از فرمان خدا و پیامبران الهی هر یک به وسیله یکی از عناصر چهارگانه معروف مایه حیات مجازات شده اند که آنها در واقع چهار رکن مهم زندگی بشر را تشکیل می دهند و اگر فقط یکی از آنها از زندگی انسان حذف شود، ادامه حیات ممکن نیست
.
خداوند مرگ و نابودی این اقوام را در چیزی قرار داده که در حالت عادی عامل اصلی حیات آنان بوده است و این قدرت لایزال الهی است که از یک یا دو جسم لطیف نیرویی قهار به وجود می آورد که جز او کسی را یارای چنین نیرویی نیست . اقوام یاد شده عبارتند از: قوم لوط، فرعون، عاد، ثمود، نوح که قوم لوط با زلزله و آوار و سنگهای آسمانی (خاک)، قوم فرعون و نوح با آب دریا، قوم عاد با تند باد، و قوم ثمود با صاعقه و آتش(5) هلاک شدند .

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_______________________________________________
1. روم: 24 .
2. مجمع البحرین «رعد» و مجمع البیان، ج 1، ص 57، ذیل آیه 19 سوره بقره
3. ماده، زمین و آسمان، ترجمه رضا اقصی، ص 115 .
4. رسائل عملیه مراجع تقلید
5. آیه های 38 ذاریات (قوم فرعون)، 41 و 43 و 44 ذاریات (قوم ثمود) 46 ذاریات (قوم نوح) و آیه 82 سوره هود (قوم لوط(

مشکور;551739 نوشت:

سلام و تشکر

خداوند مرگ و نابودی این اقوام را در چیزی قرار داده که در حالت عادی عامل اصلی حیات آنان بوده است و این قدرت لایزال الهی است که از یک یا دو جسم لطیف نیرویی قهار به وجود می آورد که جز او کسی را یارای چنین نیرویی نیست . اقوام یاد شده عبارتند از: قوم لوط، فرعون، عاد، ثمود، نوح که قوم لوط با زلزله و آوار و سنگهای آسمانی (خاک)، قوم فرعون و نوح با آب دریا، قوم عاد با تند باد، و قوم ثمود با صاعقه و آتش(5) هلاک شدند .

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_______________________________________________
1. روم: 24 .
2. مجمع البحرین «رعد» و مجمع البیان، ج 1، ص 57، ذیل آیه 19 سوره بقره
3. ماده، زمین و آسمان، ترجمه رضا اقصی، ص 115 .
4. رسائل عملیه مراجع تقلید
5. آیه های 38 ذاریات (قوم فرعون)، 41 و 43 و 44 ذاریات (قوم ثمود) 46 ذاریات (قوم نوح) و آیه 82 سوره هود (قوم لوط(

اگر به دعای امام سجاد در صحیفه نگاهی بندازیم متوجه میشویم که رعد و برق نشان خشم الهی است (دعای امام سجاد به وقت شنیدن صدای رعد و برق)

دعای امام سجاد به هنگام شنیدن رعد و برق

از همه هم میخواهم این دعا را به هنگام شنیدن صدای رعد و برق (ان رعد و برقهایی که لزوم نماز ایات ندارند) بخوانند و کم کم بهانه های برای خواندن سایر ادعیه صحیفه سجادیه بیابند.
کجا بودیم کجا رسیدیم
بسیاری از علمای قدیم ایران این صحیفه و خمس عشرات را از بر بودن و به تناسب حال یکیشان را میخواندند.
سعی شود هفته یکی از این دعاها را بنا به حالمان بخوانیم و ترکش نکنیم

BABY;551961 نوشت:
اگر به دعای امام سجاد در صحیفه نگاهی بندازیم متوجه میشویم که رعد و برق نشان خشم الهی است (دعای امام سجاد به وقت شنیدن صدای رعد و برق)

دعای امام سجاد به هنگام شنیدن رعد و برق

از همه هم میخواهم این دعا را به هنگام شنیدن صدای رعد و برق (ان رعد و برقهایی که لزوم نماز ایات ندارند) بخوانند و کم کم بهانه های برای خواندن سایر ادعیه صحیفه سجادیه بیابند.
کجا بودیم کجا رسیدیم
بسیاری از علمای قدیم ایران این صحیفه و خمس عشرات را از بر بودن و به تناسب حال یکیشان را میخواندند.
سعی شود هفته یکی از این دعاها را بنا به حالمان بخوانیم و ترکش نکنیم


با سلام و تشکر مجدد:Gol:

چنانکه در دعای امام سجاد علیه السلام می بینیم با عنوانی کلی، از این پدیده طبیعی بعنوان دو نشانه و آیتی از آیات الهی یاد می کند چنانکه ما اشارت کردیم:

"خدايا اين ابر و برق، دو نشان از نشانه‏ هاى تو، و دو خدمتگزار از خدمتگزاران تواند، كه در مقام فرمانبرداريت به آوردن رحمتى سود بخش يا عقوبتى زيان بار مى‏ شتابند پس به آن دو باران عذاب بر ما مبار، و لباس محنت بر ما مپوشان. ...."

و وقتی می خواهد عبارت عقوبت و خشم را در باره رعد و برق بکار برد از اصطلاح "اگر" که نشان عدم عمومیت عقوبت و خشم در همه رعد و برقهاست استفاده می کند بعبارتی گاهی خداوند بعنوان عذاب، این دو پدیده را در خصوص اقوام عصیانگر گذشته آشکار ساخته و یا ممکن است آشکار سازد. و عموماً رعد و برق، بعنوان نشان و وعده آغاز بارش رحمت الهی است.

"خدايا، اگر اين ابر را براى عقوبت برانگيخته‏اى، و از راه خشم فرستاده‏اى پس ما از غضب تو هم بتو پناه مى‏بريم و براى طلب عفوت زارى مى‏كنيم پس غضبت را متوجه مشركين ساز و آسياى عقوبتت را بر حق‏ناپرستان به گردش آور."

موفق باشید ...:Gol:

مشکور;552141 نوشت:

با سلام و تشکر مجدد:Gol:

چنانکه در دعای امام سجاد علیه السلام می بینیم با عنوانی کلی، از این پدیده طبیعی بعنوان دو نشانه و آیتی از آیات الهی یاد می کند چنانکه ما اشارت کردیم:

"خدايا اين ابر و برق، دو نشان از نشانه‏ هاى تو، و دو خدمتگزار از خدمتگزاران تواند، كه در مقام فرمانبرداريت به آوردن رحمتى سود بخش يا عقوبتى زيان بار مى‏ شتابند پس به آن دو باران عذاب بر ما مبار، و لباس محنت بر ما مپوشان. ...."

اری دقت کرده ام فکر میکنم منظور امام در اینجا از رحمت سود بخش ابر است زیرا بارها در قران به این موضوع اشاره شده است و انکه حامل عذاب و هشدار است رعد و برق است.
اگر قرار بود رعد و برق ایت رحمت باشد نه ایت عقوبت که دیگر نیاز نبود در پاره ای موارد نماز ایات را خواند

فرمان خدا قضای حتمی و حکمت .و خوشنودی او مایه امنیت و رحمت است. از روی علم . حکم میکندو با حلم و بردباری می بخشاید. خدایا! سپاس تو راست بر انچه می گیری. و عطا میفرمایی . و شفا میدهی. یا مبتلا میسازی . سپاسی که تو را رضایت بخش ترین . محبوب ترین . و ممتاز ترین باشد. سپاسی که افریدگانت را سر شار سازد. وتا انجا که تو بخواهی تداوم یابد. سپاسی که از تو پوشیده نباشد. و از رسیدن به پیشگاهت باز نماند. سپاسی که شمارش ان پایان نپذیرد. و تداوم ان از بین نرود. خدایا ! حقیقت بزرگئ تو را نمیدانیم. جز ان که می دانیم تو زنده ای .و احتیاج به غیر نداری. خواب سنگین یا سبک تو را نمی رباید. هیچ اندیشه ای به تو نرسد. وهیچ دیده ای تو را ننگرد. اما دیده ها را تو مینگری . و اعمال انسانها را شماره فرمایی .و قدمها و موی پیشانی ها (زمام امور همه ) به دست تو است. خدایا انچه را که از افرینش تو می نگریم .و از قدرت تو به شگفت می اییم . و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاییم. بسی ناچیز تر است در برابر انچه که از ما پنهان و چشم های ما از دیدن انها ناتوان و عقل های ما از درک انها عاجز است. و پرده های غیب میان ما و انها گسترده میباشد.
مولا علی علیه السلام . یا حق.

[="Tahoma"][="Black"]حاضر
با عرض سلام و احترام
امروزه پرده های فراموشی و غفلت چنان زخیم شده که خرد و کلان و عالم و عامی نمی شناسد. کار بجایی از فاجعه و بحرانِ معنویت و اخلاق رسیده که انسانهای این عصر، با تمامی اعضا و جوارح یعنی با پوست، گوشت و استخوان خویش، عذابها و کیفرهای دردناک و متفاوت خداوند منتقمِ قهار را درک و لمس می کنند؛ اما به دلیل حاکمیت مطلق العنان و همه جانبه غفلت و فراموشی، هیچ یک از آنها را به روی خود نیاورده و همه را عادی و معمولی ارزیابی کرده و به حوادث طبیعی و ویژگی های متغیر زمین و هوا، نسبت می دهند.
جای شک نیست که پدیده هایی چون سیل، توفان، زلزله، رانش زمین و ...، از حوادث طبیعی شمرده شده که در اثر فعل و انفعالاتی در درون و بیرون زمین و هوا پا به عرصه ظهور و بروز می گذارند. گمان نمی رود در طبیعی بودن این حوادث کسی به خودش شک و تردید راه بدهد.
اما سخن در این است که همه ی این حوادث و پدیده های گاهی مواقع، مخرب طبیعی، در یک نگاه توحیدی و تربیتی، بی ربطِ به اراده و مشیت آفریدگار انسان و جهان نمی توانند باشند. به باور انسانهای موحد و معتقد به ادیان الهی و به خصوص اسلام،- که صد البته این باور نیز ریشه در متون درجه یک ادیان دارد ـ پدیده های جهان هستی همگی، تابع و فرمان بردار قدرت قاهره و برتر آفریدگار خویش هستند و به غیر از انسان و جن که مختار آفریده شده و به همین دلیل نیز در بسیاری از موارد، عصیان و سرپیچی می کنند، سایر موجودات و پدیده ها، مسیری جبری و حتمی را باید سپری کنند.
به عنوان مثال، بارانهای سیل آور، توفانهای ویرانگر، زلزله های مخرب و رانش زمین و غیره حوادثی که در ظاهر همگی وحشی و لاقید به نظر می رسند و انسان فکر می کند که آنها تابع هیچ یک از قوانین آفرینش نیستند و تنها جهت ویرانگری و تخریب، خلق شده اند؛ در واقع همگی روی نظم و حساب و کتاب خاصی در حرکت و تلاشند!.
مأموران و کارمندان آفریدگار جهان، شاید مناسب ترین نام و عنوانی باشد که می توان بر روی آنها گذاشت؛ به طور دقیق، مانند بسیاری از انسانهای صالح، نیکوکار و خیر خواهی که خلق شده اند تا به عنوان مامورین و کارمندان بر گزیده خداوند متعال، در خدمت خلق او باشند و گره از کار بندگان او بگشایند.
این گفتار، بر علاوه عقل و تجربه تاریخی که بر آن گواهی می دهند، در آیات و احادیث و روایات نبوی و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نیز برای خودش مویدات و دلایلی دارد.
بر اساس آیات و روایات، حوادثی که در جهان طبیعت روی می‌دهد، چند گونه است‌:
ا‌لف) مصایب خود ساخته‌:
برخی بلاها به دست خود انسان ساخته می‌شود؛ این حوادث‌ دردناک از نوع طبیعی است که پرورده دست انسان‌هاست‌. اگر در شهری زلزله می‌آید و از بخش‌های مستضعف‌نشین‌، هزاران قربانی می‌گیرد، اگر بیماری فراگیر یا قحط سالی همه گیر، تنها از افراد بینوا و از پا افتاده قربانی می‌گیرد، بر اثر عملکرد انسان‌، تحت تأثیر عوامل اجتماعی از جمله زورگویی ستمگران یا عمل نکردن به دستورهای دینی مبنی بر بهره‌گیری صحیح از طبیعت‌، نظم‌، تعهد و...، است‌.
اگر افراد محروم همچون ثروتمندان از خانه‌های مقاوم در برابر حوادث برخوردار بودند و خانه‌ها را طوری نمی‌ساختند که با مختصر حرکتی در هم فرو ریزد، چنین نمی‌شد.
در این‌گونه بلایا، کافر و مؤمن یکسان تلقی می‌شود؛ بنابراین‌، طبق نظام علت و معلول که بر عالم حاکم است‌، هر کس زمینه‌های لازم برای رویارویی با حوادث طبیعی (مثلاً زلزله برای کسانی که روی خط زلزله زندگی می‌کنند) را فراهم نکند، آسیب‌پذیر خواهد بود.
قرآن کریم می‌فرماید: “ خداوند هیچ بر مردم ستم نمی‌کند؛ ولی این مردمند که بر خویشتن ستم می‌کنند”. (۱)
ب‌) عاملی برای بیداری و بازگشت‌:
گاهی حوادث ناخوشایند و ناگوار در زندگی انسان‌ها رخ می‌دهد تا عاملی برای بیداری و بازگشت به اصل فطرت باشد؛ بر این اساس، زلزله می تواند گذشته از سنت طبیعی، و بلای آسمانی برای بیداری غافلان و تنبیه فاسقان یا امتحان همگان باشد. این موضوع با طبیعی بودن و در کمربند زلزله قرار گرفتن یک شهر منافاتی ندارد، چرا که حکمت الهی تعلق گرفته که هر چیزی براساس علل و زمینه‏ ها ضرورت پیدا کند حتی معجزه از دایره قانون علیت خارج نیست.
پ) کفاره گناهان‌:
گاهی خدا برای از بین بردن آثار گناهان‌، برخی بلاها و مصیبت‌ها را متوجه انسان‌ها می‌کند تا به لطف و کرمش، بخشی از گناهان برخی گنه‌کاران را در دنیا بشوید تا پس از مرگ‌، گرفتار عذاب‌های دردناک نشوند.
ت) امتحان‌ الهی:
برخی بلاها برای آزمایش کردن مردم رخ می‌دهد؛ چرا که یکی از سنت‌های الهی است و به هیچ وجه تعطیل بردار نیست‌.
در قرآن کریم آمده است‌: “ قطعاً شما را به چیزی از قبیل‌ ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم و مژده باد شکیبایان را”. (۲)
امتحان الهی شکل خاصی ندارد؛ گاهی در قالب فقر است؛ گاهی در پوشش غنا؛ گاهی به کثرت مال و اولاد است، گاهی به کاستن از آن ها.
قرآن می‏ فرماید: “به خوبی و بدی شما را می‏ آزماییم”. (۳)
در جریان وقوع حوادث، افزون بر اعلان خطر و بیدارباش همگانی به این مطلب که فاصله بین مرگ و زندگی بسیار کوتاه است و فواید دیگر، آزمون حس نوع دوستی و امتحان حرکت در مسیر انسانیت نیز به عمل می آید.
در جریان آزمایش، هر کسی هویت خودش را نشان می دهد؛ در عده ای این حس تقویت می‏شود و یاری‏رسانی‏ها برای روز قیامت ذخیره می‏شود .مضافاً بر این که ملت‏ها و حکومت‏ها اظهار همدردی کرده، دولت‏ها و ملت‏ها به هم نزدیک می‏ شوند و ده‏ ها فواید دیگر اجتماعی و اقتصادی و روحی و معنوی که بر وجود حوادث غم بار مترتب است.
یکی دیگر از مهم‏ ترین فوائد این گونه حوادث، درس گرفتن جهت رعایت اصول هندسی در ساخت و سازها و پیشگیری‏ های لازم برای جلوگیری از تلفات و خسارات جبران‏ ناپذیر آتی است.
ث) برخی بلاها بر اثر گناه و خلافکاری پیش می‌آید
آثار وضعی عمل انسان است‌! این نوع بلاها نیزبه گونه ای زاییده اندیشه و عمل خود انسان است‌.
قرآن کریم می‌فرماید:”اگر مردمی که در شهرها و آبادی‌ها زندگی می‌کنند، ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، درهای برکات آسمان و زمین را به روی آن‌ها می‌گشاییم، ولی آن‌ها آیات ما را تکذیب کردند، پس ما هم آن‌ها را به مجازات اعمال شان گرفتیم‌”. (۴)
بعد از بیان این که آن چه در عالم مادی اتفاق می افتد، بر اساس نظام علیت و معلولیت است، روشن می شود که:
این گونه نیست که تمام حوادث، مثل‌: زلزله‌، سیل و... که در جهان طبیعت روی می‌دهد، در اثر اعمال انسان باشد، بلکه می تواند علل دیگری نیز داشته باشد، در این که پاره‏ ای از شرور تکان دهنده برای غفلت زدایی و تأدیب است، تردیدی نداریم، چنان که بعضی از عذاب‏ها هم کیفر کردار و ثمره اعمال مردم می‏باشد.
در توحید مفضل، در خصوص یکی از حکمت‏های لرزش زمین امام صادق‏ (علیه‏ السلام) می‏ فرماید: ای مفضل! عبرت بگیر از سرنوشت مردمی که به وسیله زلزله‏ ها با کمی زمان آن (چند ثانیه) چگونه جمعی هلاک شدند و گروهی منازل خود را ترک کرده و فرار می‏ کنند! اگر کسی بگوید: چرا زمین می‏ لرزد؟ می‏ گوییم: زلزله و نظائر آن موعظه و انذاری است برای مردم تا بترسند و تقوا را مراعات کرده و از معاصی کنده شوند. سایر بلاهایی که بر ابدان و اموال نازل می‏ شود، به خاطر مصالحی است؛ اگر مردم شایسته و صالح باشند، در عوض آن، ثواب هایی برای آخرت شان ذخیره می‏ شود که هیچ چیز در دنیا با آن برابری نمی‏کند . گاهی این نوع بلاها سرعت می‏ گیرد (در جوانی می ‏رسد) که به خاطر مصلحت فردی و اجتماعی است. (۵)

پی نوشت ها:
۱. یونس‌ (۱۰) آیه ۴۴.
۲. بقره‌ (۲) آیه ۱۵۵.
۳. انبیا (۲۱) آیه ۳۵.
۴. اعراف‌ (۷) آیه ۹۶.
۵. محمد باقر مجلسی،بحار الانوار، دارالاحیاء لتراث العربیه، بیروت، ۱۴۰۳ ق، ج ۳، ص ۱۲۱

[/]

عزراییل;550771 نوشت:
سلام
ما یک ییلاق خوش اب و هوایی داریم که هر تابستون ملت میریزن اونجا
امسال تموم مدت ماه رمضون هوا گرم و عالی بود اما همین که عید فطر شد هوا بارون شدیدی گرفت تفریح همه رو خراب کرد !!!....می دونین چرا / چون ملت روزه خور خواستن برن عید فطر گوشت بگیرن برن ییلاقمون کباب کنن صفا کنن که خدا زد تو تفریحشون و خراب کرد رفت....این یعنی روزه رو تو گرمای تابستون یکی دیگه جونش در میره تا میگیره بغد شما عرازل و اوباش می دویین که برین تفریح!!...افرین ،دیگه چی!؟

خواهشا متن جواب کارشناس محترم رو بخونید بعد این حرفارو بزنید...دلیل اینکه حالا اون روز بارون باریده این نبوده که مردم روزه خوار رفتن اونجا...با دین شوخی نکنید خواهشا...

techies;582335 نوشت:
خواهشا متن جواب کارشناس محترم رو بخونید بعد این حرفارو بزنید...دلیل اینکه حالا اون روز بارون باریده این نبوده که مردم روزه خوار رفتن اونجا...با دین شوخی نکنید خواهشا...

سلام
یعمنی شما میگی اینا الکی اتفاق میفته؟
تازه کسی که یه ماه تابستون و روزه داشته باشه اون آخراش شده دیگه رمقی نداره بزنه بره کوهپایه که!...خیلی کار کنه روز عید فطر برن دیدن اقوام....!

نمیگم بارون برکت و رحمت نیست البته به جنبه خوب قضیه هم من نگاه میکنم که این نشون میشه که هوای گرم تابستون روز عید فطر خنک هم شده!

جمع بندی

پرسش:
خداوند در گذشته اقوامی را بخاطر گناهانشان عذاب کرده بوسیله طوفان، زلزله، رعد و برق و ... 1- حوادث به ظاهر طبیعی زمان ما چه رابطه ای با عذاب الهی دارد؟ 2- شنیده ام که علت باران نبامدن یا لااقل یکی از علل آن گناه کردن است در حالی که ظاهر امر این را نشان میدهد که عوامل ان طبیعی است. خواستم بدانم که ایا عامل غیر طبیعی دارد؟

پاسخ:
نکاتی را در جمعبندی بحث تقدیم می کنم:

اولاً: آنچه بعنوان امر عذاب الهی در اقوام و ملت های گذشته صورت گرفته و در نصوص دینی ما ذکر شده مشخصاً بدلیل گناه و نافرمانی مردم بوده، اما در خصوص حوادث طبیعی (زلزله، سیل، طوفان و ...) که امروزه مشاهده می کنیم نمی توانیم بدون حجت و دلیل قطعی و یا بدون تایید امام معصوم (علیه السلام) حکم به عذاب کنیم. زیرا فلسفه بروز حوادث ناگوار طبیعی؛ مثل سیل و زلزله و طوفان فقط عذاب نیست، بلکه دلایل متعددی همچون یادآوری نعمت های الاهی، بیداری از خواب غفلت، شکوفایی استعدادها، استمرار حیات در کره خاکی، و ... را دارد. علاوه بر اینکه این حوادث، لازمه ذاتی و جزو لا ینفک عالم مادی است.

ثانیاً اگر بخواهیم بطور کلی باطن حوادث طبیعی را بررسی کنیم هیچ منافاتی وجود ندارد توأم با حوادث طبیعی و بشری، علل و عوامل معنوی آن را نیز ببینیم:
1. بسیاری از حوادث طبیعی ریشه در گناه و نافرمانی مردم و فقدان تقوا داشته و نشانه ای از بلا و عذاب دنیوی است.(1)
2. بسیاری از حوادث و ناگواری های طبیعی که در گوشه و کنار زندگی مردم دیده می شود ریشه در امتحان الهی دارد.(2)
3. برخی حوادث طبیعی نظیر مشکلات و سختی ها و گرفتاری ها، همچون فقر و بیماری و نظائر آن ... می تواند بمنظور کفاره گناهان و یا ارتقاء درجه برای انسان باشد.
4. برخی حوادث و بلایا و سختی ها و مشکلات زندگی، نقش هشداردهنده و بیدارگری دارند بعبارتی از جنس لطف خدای سبحان در حق بندگانش می باشد تا انسان را از میانه راه غفلت و تباهی و گناه و عصیان متنبه نموده به مسیر هدایت و کمال بازگرداند.
5. بسیاری از حوادث و بلایای طبیعی و ناگواری های زندگی اعم از سیل و زلزله، جنگ و قتل و غارت و ناامنی ها ریشه در شرور اخلاقی دارد یعنی عامل آن، عمدتاً بی تدبیری و بی کفایتی و عدم وفاق و همدلی خود انسان است که موجب بروز این مشکلات و بلایا می شود.

ثالثاً: امام باقر علیه السلام از جدش امیر مۆمنان(علیه السلام)چنین نقل مى‏ كند كه‏ فرمود: در روى زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهى بود كه یكى از آنها برداشته شد، دومى را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانى كه برداشته شد رسول الله بود، و اما امانى كه باقى مانده استغفار است. خداوند تعالى‏ مى‏ فرماید، «خدا آنها را عذاب نمى‏ كند تا تو در میانشان هستى و خداوند آنها را هرگز عذاب نمى‏ كند در حالیكه استغفارمى‏ كنند.» (3)

رابعاً: از جمله پدیده های آفاقی و شگفت انگیز که انسان در اثر تکرار و آشنایی روزمره، آن را ساده و عادی فرض می کند و آن را منسوب به طبیعت می داند، رعد و برق است، که همه افراد بشر با آن آشنائی دارد و در طول عمر خود کرارا مشاهده کرده و می کنند، مخصوصا در فصل بهار که رعد و برق و باران زیاد است . پروردگار عالم همان رعد و برق را از نشانه های عظمت و قدرت لا یزال خود یاد کرده است. (4) در باره رعد و برق ممکن است دیدگاه های مختلفی وجود داشته باشد. بعضی آن را شوخی طبیعت، یا خشم خدایان و یا رعد: اسم ملک و برق: تازیانه ملک می شمارند.(5)

خامساً: در دعای امام سجاد علیه السلام می بینیم با عنوانی کلی، از این پدیده طبیعی بعنوان دو نشانه و آیتی از آیات الهی یاد می کند. حضرت وقتی می خواهد عبارت عقوبت و خشم را در باره رعد و برق بکار برد از اصطلاح "اگر" که نشان عدم عمومیت عقوبت و خشم در همه رعد و برقهاست استفاده می کند بعبارتی گاهی خداوند بعنوان عذاب، این دو پدیده را در خصوص اقوام عصیانگر گذشته آشکار ساخته و یا ممکن است آشکار سازد. و عموماً رعد و برق، بعنوان نشان و وعده آغاز بارش رحمت الهی است.(6)

نتیجه اینکه؛ رابطه عذاب الهی و علل طبیعی عموم خصوص من وجه است به عبارتی می توان گفت: بعضی حوادث طبیعی ریشه در علل طبیعی دارند و اما بعضی گرچه ظاهراً حادثه طبیعی ینظر می رسند ولی ریشه در عذاب الهی دارند.

پی نوشت ها:
1. روم/ آیه 41.
2. بقره/ آیه 155.
3. انفال/ آیه 33.
4. روم/آیه 24 .
5. مجمع البحرین «رعد» و مجمع البیان، ج 1، ص 57، ذیل آیه 19 سوره بقره.
6. "خدايا اين ابر و برق، دو نشان از نشانه‏ هاى تو، و دو خدمتگزار از خدمتگزاران تواند، كه در مقام فرمانبرداريت به آوردن رحمتى سود بخش يا عقوبتى زيان بار مى‏ شتابند پس به آن دو باران عذاب بر ما مبار، و لباس محنت بر ما مپوشان. ...." صحیفه سجادیه، دعای 36.

موضوع قفل شده است