آيا مسأله فشار قبر در قرآن آمده؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا مسأله فشار قبر در قرآن آمده؟

آيا آيه اي در مورد شب اول قبر و فشار قبر وجود دارد؟؟؟

نوعی زندگی است که بین دنیا و قیامت قرار گرفته است قرآن مجید در تعدادی از آیات از آن سخن گفته است و از اموری که در آنجا برای انسان اتفاق می افتد خبر داده است که در این مقاله به پاره ای از این مباحث اشاره شده است.
اگر لحظه جانکاه مرگ را نخستین منزل انسان پس از دنیا بدانیم، و طبعا مراسم غسل و کفن و نماز بر میت ادامه همان منزل خواهد بود، باید نزول در قبر را منزل دوم بشماریم.خانه ای که انسان کوچکترین سابقه ای با آن ندارد، خانه بسیار تنگ، و مقدار گنجایش آن به پهنای نیم متر، و طول کمتر از دو متر می باشد، و انسان پس از سائیدن «چهره بر خاک» ، به تدریج از چشمهای انسانهای مادی نگر، پنهان می گردد، و با گذاردن چند آجر بر روی دیواره قبر، خروارها خاک بر آن ریخته می شود و ارتباط مادی انسان با جهان پیشین قطع می گردد.
البته این نوع از منزل یک مسأله حسی است، قرآن نیز به این منزل به مناسبتهایی اشاره می کند و می فرماید: «ثم أماته فأقبره» (عبس/8) .سپس او را میراند، پس وارد قبر کرد .
و در آیه دیگر می فرماید: «و أن الله یبعث من فی القبور» (فاطر/22) .
خدا کسانی را که در قبرها هستند بر می انگیزد. (1)
ولی با دیده واقع بینانه، دومین منزل واقعی انسان از نظر قرآن همان برزخ است که روح و روان انسان با بدن متناسبی در آن محیط بسر می برد، و انسان برای خود در آنجا حالاتی دارد که متذکر می شویم و مقصود از «قبر» در مواردی همان جهان برزخ است.
قرآن از این منزل دوم در آیه یاد شده در زیر حکایت می کند و می فرماید:
«و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون» (مؤمنون/100) .
و در پیشاپیش آنان برزخی است تا روزی که بر انگیخته می شوند.
«وراء» در این آیه بر خلاف آنچه که غالبا در آن استعمال می شود، به معنی پیش رو است، چنانکه در برخی از آیات دیگر نیز در این معنی بکار رفته است.آنجا که می فرماید:
«و کان ورائهم ملک یأخذ کل سفینة غصبا» (کهف/79) .
پیش روی آنان فرمانروائی بود که کشتی ها را به یغما می برد.
«برزخ» در لغت عرب به معنی فاصله است چنانکه می فرماید:
«بینهما برزخ لا یبغیان» (الرحمن/20) .
میان دو دریا، فاصله و حائلی است که به هم سرایت نمی کند.
علت این که این نوع از حیات را، حیات برزخی می نامند، این است که این قسمت از زندگی فاصله ای است میان زندگی دنیوی و زندگی اخروی، ولی از آیه یاد شده وجود حیات برزخی استفاده نمی شود.و بیش از این دلالت نمی کند که میان دنیا و آخرت فاصله ای وجود دارد، ولی آیات دیگر واقعیت این حیات برزخی را روشن می سازد.
1 آیاتی که با آنها بر تجرد نفس و بقاء روح پس از مرگ استدلال شد، بر وجود چنین حیاتی برای انسان گواهی می دهند.
این آیات به روشنی ثابت می کنند که انسان در عالم برزخ، هم دارای آثار روحی و روانی مانند فرح و شادمانی، حزن و اندوه، و هم دارای آثار جسمانی است مانند: «رزق» و «روزی» ، و کلمه های «فرحین» و «یستبشرون» و «یرزقون» و «بنعمة من الله» همگی حاکی از چنین آثار حیات می باشند (2) همچنان که آیات مربوط به عرضه آل فرعون بر آتش، و ورود قوم نوح بر آن که توضیح آن در بحث تجرد نفس گذشت گواه بر شکنجه شدن کافران در آن منزل می باشد.
از جمله آیاتی که به گونه ای بر حیات برزخی دلالت می کند آیه یاد شده در زیر است:
«قالوا ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین، فاعترفنا بذنوبنا فهل الی خروج من سبیل» (غافر/11) .
(کافران در روز قیامت می گویند) پروردگارا دوبار ما را میراندی، و دوبار زنده کردی پس ما به گناهان خود معترفیم، پس آیا راهی برای بیرون رفتن از آتش دوزخ وجود دارد؟
در این آیه سخن از دو میراندن و دو زنده کردن به میان آمده است، مفسران در اینکه مقصود از این دو میراندن و زنده کردن چیست؟ آراء مختلفی دارند، آنچه از میان همه آنها واقع بینانه تر بوده و با آیه سازگارتر است این است که مقصود از دو «اماته» یکی میراندن در همین جهان است و دیگری اماته ای است که پس از حیات برزخی به هنگام نفخ صور نخست، تحقق می پذیرد و مرگ همه را فرا می گیرد چنانکه می فرماید:
«و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و من فی الأرض الا ما شاء الله» (زمر/68) .
آنگاه که در صور دمیده شد آنکه در آسمانها و زمین است می میرد مگر آنچه را که خدا بخواهد .
تا اینجا با دو نوع «اماته» آشنا شدیم.
اما دو «احیا» یکی عبارت است از احیاء پس از مرگ دنیوی که حیات برزخی نام دارد، و دیگری احیائی که پس از دومین نفخ در صور انجام می گیرد که همگان در رستاخیز محشور می شوند چنانکه می فرماید:
«و نفخ فی الصور فاذا هم من الأجداث الی ربهم ینسلون» (یس/51) .
در صور دمیده می شود ناگاه مردگان از قبرها به سوی محشر می شتابند.
و اگر بخواهیم این دو نوع اماته و دو نوع احیاء را به صورت روشن تر ترسیم کنیم چنین می گوئیم:
1 اماته نخست: مرگ در این جهان به هنگام فرا رسیدن اجل قطعی.2 اماته دوم: مرگ در نخستین نفخ صور. 3 احیاء اول: زنده شدن انسان در برزخ پس از مرگ دنیوی. (3)
4 احیاء دوم: زنده شدن انسان پس از دومین نفخ صور.
گاهی گفته می شود که مقصود از دو میراندن عبارت است:
1 میراندن به هنگامی که انسان جماد یا نطفه بود (قبل از پیدایش روح در انسان) .
2 میراندن در پایان زندگی دنیوی.
و مقصود از دو احیاء عبارت است از:
1 احیاء و زنده کردن پس از آنکه جماد و نطفه بود (انشائاه خلقا آخر) .
2 زنده کردن در روز رستاخیز.
ولی یک چنین تفسیر خالی از اشکال نیست زیرا در آیه از دو میراندن و دو زنده کردن، سخن به میان آمده است، و در بیان گذشته اگر چه دو نوع زنده کردن به گونه ای که بیان شد واقعیت دارد، ولی دو نوع میراندن حقیقی وجود ندارد، زیرا میراندن حقیقی آنگاه تحقق می یابد که قبلا حیات و زندگی در کار باشد، در حالی که جماد و نطفه زنده نبوده است تا بگوئیم میرانده شده است و به همین خاطر در قرآن کریم نسبت به این مرحله (مرحله جماد و نطفه) کلمه موت بکار رفته است، نه لفظ «اماته» چنانکه می فرماید: «کیف تکفرون بالله و کنتم امواتا فاحیاکم» (بقره/28) .
چگونه به خداوند کفر می ورزید در حالی که مرده بودید و او شما را زنده کرد.
حیات برزخی در روایات مسأله حیات برزخی و تنعم و عذاب ارواح پس از مرگ و قبل از رستاخیز در روایات بسیاری مورد تصریح واقع شده است که نمونه هائی از آن را متذکر می شویم:
1 ابو بصیر گوید از امام صادق (ع) درباره ارواح مؤمنان پرسیدم در پاسخ فرمود: ارواح مؤمنان در خانه هائی از بهشتند، از غذای آنجا می خورند، و از نوشیدنیهای آنجا می نوشند، و پیوسته می گویند پروردگارا قیامت را بر پا کن و وعده های خود را درباره ما محقق ساز . (4)
2 و نیز درباره ارواح مشرکان فرمود: در آتش معذبند و پیوسته می گویند پروردگارا قیامت را بر پا مساز، و وعده های خود را درباره ما محقق ننما. (5)
سؤال در قبر
قبر همان طور که یاد آور شدیم یک معنی ظاهری دارد و آن همان گودالی است که انسان در آن دفن می شود ولی هرگز نمی توان گفت آن احکام مخصوص قبر از قبیل سئوال و جواب و فشار و نظائر آن، مربوط به این قبر عنصری و خاکی باشد زیرا در روایات وارد شده است:

1 قبر باغی است از باغهای بهشت و یا گوشه ای است از گوشه های دوزخ. (6)
شکی نیست که قبر خاکی و ملموس برای ما دارای چنین نشان و وصفی نیست، و طبعا باید قبر در این جا معنی دیگری داشته باشد که این قبر به گونه ای حاکی از آن است.
2 مردی از امام صادق (ع) سؤال می کند که من از شما شنیده ام که شیعیان ما همگی در بهشتند، فرمود راست می گوئید گفتم بسیاری از آنان دارای گناهان کبیره اند، فرمود در آخرت مشمول شفاعت پیامبر و یا وصی او می شوند.در این جا افزود: به خدا سوگند من بر شما از برزخ می ترسم، گفتم برزخ چیست؟ فرمود: «القبر منذ حین موته الی یوم القیامة» . (7)
مقصود از برزخ قبر انسان است از لحظه مرگ تا روز رستاخیز.
از آنجا که چنین برزخی جنبه همگانی دارد، باید همه نوع مردگان را شامل شود، اعم از کسانی که طعمه درنده می گردند، یا در آب غرق می شوند، و یا در دل آتش می سوزند، و کسانی که پس از تبدیل به خاک در قبر، خاک بدن آنها از طریق باد و طوفان در اطراف جهان پراکنده می شود.مسلما همه آنان برزخی دارند به نام قبر، آیا این قبر در کجا است این جاست که باید به قبر دیگری غیر از این قبر خاکی اندیشید که با همگان سازگار باشد.
اکنون که به نوعی با واقعیت قبر آشنا شدیم، به طور فشرده پیرامون مسأله سئوال در قبر به گفتگو می پردازیم نخست نمونه هائی از آراء محدثان و متکلمان اسلامی را در این باره یادآور می شویم:
شیخ صدوق می فرماید: «عقیده ما در مورد سئوال در قبر این است که آن حق است و هر کس که پاسخ صحیح گوید برای او در قبر، سرور و شادمانی است، و بهشت در سرای دیگر و آن کس که پاسخ صحیح نگوید، در قبر و سپس در عالم آخرت معذب خواهد شد» . (8)
شیخ مفید می فرماید: «در اخبار صحیح از پیامبر روایت شده است که فرشتگان به قبور فرمود آمده و از آنان درباره دین آنها سؤال می کنند، در برخی از روایات آماده است که دو فرشته که به آنها «نکیر و منکر» می گویند بر میت نازل می شوند و از پروردگار و از پیامبر و امام و دینش سؤال می کنند پس اگر پاسخ درست گوید او را به ملائکه نعمت و شادمانی تسلیم می کنند و گرنه او را به ملائکه عذاب واگذار می کنند» . (9)
محقق طوسی در این باره می گوید: «عذاب در قبر، واقع خواهد شد زیرا کاری است شدنی و ممکن و دلائل سمعی در حد تواتر بر آن اقامه شده است» . (10)
مسأله سئوال و فشار قبر یک عقیده عمومی اسلامی است که همه فرق اسلامی جز یک نفر به نام «ضرار» ، به آن معتقدند.
احمد بن حنبل در رساله خود که رؤس عقائد اهل حدیث را در آن نوشته است می گوید: «عذاب قبر حق است و در آن از گناهان بندگان و از پروردگارشان و از بهشت و دوزخ سؤال می کنند و مسأله دو فرشته به نام «منکر و نکیر» نیز حق است» . (11)
ابو الحسن اشعری می گوید: ما به عذاب قبر و منکر و نکیر و سؤال آنان از مردگان در قبور ایمان داریم. (12)
قاضی عبد الجبار از سران معتزله در آغاز قرن پنجم می گوید: «در میان امت شکی در عذاب قبر نیست، فقط یک نفر از ما به نام «ضرار بن عمرو» ، به انکار آن برخاسته است ولی او پس از مدتی از گروه ما جدا شد و به گروه «مجبره» پیوست و اگر «ابن راوندی» چنین نسبتی را به ما داده است روی همین اساس است» . (13)
این نوع عقیده بر خاسته از روایاتی است که در این مورد وارد شده است.
شماره روایات در حد تواتر است و همگی ناظر این است که از مردگان سئوال می شود ولی در روایات چیزی که گواهی دهد که بدن عنصری زنده می شود، و به پرسشها پاسخ می گوید، چیز صریحی جز یکی دو روایت (14) به چشم نمی خورد ولی با توجه به آیاتی که برای انسانها حیات برزخی ثابت می نماید و با توجه به روایات که قبلا یاد آور شدیم که در آنها واقعیت برزخ و قبر یکی قلمداد گردیده است طبعا مسأله سئوال و فشار و عذاب قبر همگی مربوط به بدن دیگر غیر از بدن عنصری خواهد بود، بدنی که متناسب با حیات برزخی باشد که در اصطلاح متکلمان به آن بدن یا قالب «مثالی» گفته می شود و در روایات نیز همین تعبیر درباره آن وارد شده است. (15)
از مطالب گذشته سه مطلب روشن گردید:
1 واقعیت قبر همان برزخ است.
2 مسأله سئوال و عذاب قبر مورد قبول اکثر قریب به اتفاق متکلمان اسلامی است.
3 سئوال و عذاب قبر مربوط به بدن مثالی است.
همان گونه که یادآور شدیم مسأله سئوال قبر در روایات بسیاری وارد شده است و مهمترین مطالبی که در آنها مطرح شده است، عبارتند از:
1 از چه چیزهائی سئوال می شود؟
2 از چه کسانی سئوال می شود؟
اینک شایسته است این بحث را با ذکر نمونه هائی از روایات درباره دو موضوع یاد شده پایان دهیم:
از چه چیزهائی سئوال می شود؟
1 در روایتی از امام سجاد (ع) نقل شده است که آن حضرت هر روز جمعه مردم را موعظه می کرده و از آن جمله می فرمودند: ای فرزند آدم از مرگ غافل مباش، به همین زودی قبض روح خواهی شد، و به منزلی منتقل می شوی، روح به تو باز گردانده می شود و دو فرشته منکر و نکیر برای سئوال بر تو وارد می شوند، و اول چیزی که می پرسند از پروردگار تو است، آنگاه از پیامبری که به سوی تو فرستاده شده است، و از دینی که پذیرفته ای، و از کتابی که تلاوت می کردی، و از امامی که ولایت او را قبول کرده بودی، آنگاه از عمرت می پرسند که در چه راهی آن را فانی کردی و از مال و ثروت که از کجا کسب نموده و در چه راهی مصرف نمودی؟ . (16)
2 از علی (ع) روایت شده است که فرمودند: آنگاه که انسان را در قبر می گذارند دو فرشته به نام منکر و نکیر نزد او می آیند و اولین سئوال آنان درباره پروردگار او است، آنگاه از پیامبر او سپس از کسی که ولایت او را پذیرفته است پس اگر پاسخ صحیح گویند، نجات می یابد و اگر از پاسخ عاجز شود عذاب می شود. (17)
از چه کسانی سئوال می شود؟
در این باره نیز روایات متعددی نقل شده است که نمونه های را متذکر می شویم:
1 ابو بکر حضرمی می گوید از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود در قبر سئوال نمی شود مگر از کسانی که ایمان محض داشته و یا کافر محض بودند گفتم پس وضع دیگران چگونه است؟ فرمود : به حال خود واگذار می شوند. (18)
2 محمد بن مسلم گوید: امام صادق (ع) فرمود: لا یسأل فی القبر الا من محض الایمان محضا و محض الکفر محضا. (19)
در قبر سئوال نمی شود مگر از کسانی که عقیده محض و قطعی از نظر ایمان و کفر داشته باشند .مقصود از ایمان و کفر محض این است که از نظر فکری مستضعف نبوده و برای خود عقیده ای را (ایمان و کفر) برگزیده است.
در روایات، بحثهای اخلاقی و آموزنده ای در رابطه با فشار قبر و عوامل آن، و نیز نقش کارهای شایسته و اعتقاد به ولایت خاندان پیامبر در سعادت و آسایش انسان در قبر و حیات برزخی، مطرح شده است که بررسی آنها نیاز به رساله جداگانه ای دارد، و ما بحث مربوط به قبر و برزخ را با پاسخ به یک اشکال در زمینه بدن مثالی پایان می دهیم و آن اینکه.
برخی گمان کرده اند تعلق روح در عالم برزخ به بدن مثالی که مورد اعتقاد متکلمان اسلامی است و در روایات نیز بدان اشاره شده است یک نوع «تناسخ» است در حالی که تعلق روح به بدن مثالی ارتباطی به آن ندارد زیرا حقیقت تناسخ این است که روح و نفس انسان پس از مرگ بار دیگر به این جهان باز می گردد و به سلول نباتی یا نطفه حیوانی یا جنین انسانی تعلق می گیرد.و بار دیگر سیر تکاملی خود را ادامه داده و به صورت یک انسان کامل در آید.به طور مسلم این شیوه از بازگشت، با حکمت حق منافات دارد زیرا مفاد آن این است که انسان پس از طی مراحلی به صورت یک موجود کامل در آید آنگاه با پسگرائی خاصی به حالت نخست برگردد، و این فرضیه را یک اصل استوار فلسفی مردود می شمارد و آن اینکه «فعلیت به قوه بر نمی گردد» . (20)
به طور مسلم در تعلق روح به بدن مثالی چنین مشکلی وجود ندارد زیرا آن بدن مثالی از نظر کمال هم آهنگ با روح تکامل یافته است و تعلق روح به چنین بدن همگام، مستلزم رجوع فعلیت به قوه نیست حتی از نظر برخی از فلاسفه بدن مثالی از شئون نفس و مخلوق و آفریده او است و نفس مقتدر با خالقیت خاصی که در این جهان و در جهان دیگر دارد چنین بدنی را از طریق تصور می آفرینند و مدتی با آن بسر می برد تا رستاخیز الهی تحقق پذیرد.
پی نوشتها:
1) در این زمینه به آیات 84/توبه، 22/فاطر، 13/ممتحنه، 9/عادیات، و 2/تکاثر مراجعه شود .
2) عند ربهم یرزقون، فرحین بمآ آتاهم الله من فضله، و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون، یستبشرون بنعمة من الله و فضل...
(آل عمران/169 171) .
3) و در حقیقت احیاء نخستین چیزی جز این نیست که تعلق تدبیری روح از بدن عنصری به بدن برزخی انتقال یابد.
4) سألت ابا عبد الله (ع) عن ارواح المؤمنین فقال فی حجرات فی الجنة یأکلون من طعامها، و یشربون من شرابها، و یقولون ربنا اقم لنا الساعة و انجز لنا ما وعدتنا.
5) و سألته عن ارواح المشرکین فقال فی النار یعذبون، و یقولون ربنا لا تقم لنا الساعة و لا تنجز لنا ما وعدتنا (بحار الانوار ج 6 باب احوال برزخ ص 269 حدیث 122 و صفحه 270، حدیث 126) .
و در حقیقت این دو قسمت یک حدیث است که مرحوم مجلسی آن را تحت دو شماره آورده است.
6) روایت از امام سجاد نقل شده است قبل از این جمله، امام درباره آیه «و من ورائهم برزخ» می فرماید مقصود قبر است آنگاه پس از تلاوت آیه «و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون» فرمود : هو القبر، و الله ان القبر لروضة من ریاض الجنة، او حفرة من حفر النار. (بحار الانوار، ج 6، باب «سکرات الموت» حدیث 19) .
7) بحار، ج 6، باب احوال برزخ، حدیث .116
8) بحار ج 6، ص .279
9) تصحیح الاعتقاد، ص .45
10) و عذاب القبر واقع للامکان و تواتر السمع بوقوعه.کشف المراد مقصد 6 مسأله .14
11) طبقات الحنابله ص 226 نگارش قاضی ابو الحسین محمد بن ابی یعلی و در این کتاب، رساله احمد به صورت کامل نقل شده است و نیز به طور جداگانه به نام کتاب السنه چاپ شده است .
12) ابانه ص .27
13) شرح الاصول الخمسة، ص .730
14) بحار، ج 6، ص 222، حدیث 22، ص 224، حدیث .25
15) بحار، ج 6، ص 268 حدیث 119 امام صادق می گوید: «و لکن فی ابدان کابدانهم» .و در حدیث شماره 124 می فرماید: «فاذا قبضها الله عز و جل صیر تلک الروح فی قالب کقالبه فی الدنیا فیأکلون و یشربون» .و در حدیث شماره 32، ص 229 می فرماید «فاذا قبضه الله صیر تلک الروح الی الجنة فی صورة کصورته» .
16) بحار الانوار، ج 6، ص 223، باب احوال برزخ، حدیث .24
17) ان العبد اذا دخل حفرته اتاه ملکان اسمهما منکر و نکیر فاول من یسألانه عن ربه، ثم عن نبیه ثم عن ولیه، فان اجاب نجی و ان عجز عذباه (بحارج 6 ص 233 حدیث 46) .
18) بحار الانوار، ص 2335.حدیث 52.ابوبکر حضرمی همین مضمون را از امام صادق نیز در روایت دیگر نقل کرده است.حدیث 97.این مضمون را عبد الله بن سنان از امام صادق و ابن بکیر از امام باقر (ع) نیز روایت کرده اند (حدیث: 98 و 99، ص 260) .
19) بحار، ج 6، ص 260، حدیث .100
20) در فصلهای پیشین مشروحا پیرامون تناسخ بحث گردید مراجعه شود.

ممنون از پاسختون ولي به دليل كمي وقتم مطالبتون را دست و پا شكسته خوندم ولي به جوابي كه مي خواستم نرسيدم

سوال من اين بود كه در قران در مورد فشار قبر و سوال نكير و منكر آيه اي اومده يا نه ؟؟

منظورم قرآن نه احاديث

در قرآن كریم دربارۀ قبر و شب اوّل قبر شرح و بسط زیادی به چشم نمی خورد،بلكه تنها به اصل وجود این عالم (قبر)اشاره ای شده است،امّا دراحادیث اسلامی بطورگسترده ازقبروشب اوّل قبرسخن به میان آمده است.وباید به این اصل قرآنی توجه داشته باشیم كه قرآن اصول كلی را بیان كرده وجزییات آن توسط پیامبراكرم(ص)وائمه(ع)برای ما بیان شده است


به موجب آیاتی از قرآن مجید از جمله‌: "وَ مِن وَرَآئهِم بَرْزَخ‌ٌ إِلَی‌َ یَوْم‌ِ یُبْعَثُون‌"(مؤمنون‌،100)

همة انسان‌ها پس از مرگ وارد عالم برزخ می‌شوند. از این رو، تمام آیاتی كه دربارة عالم برزخ سخن گفته‌اند، با عالم قبر ارتباط دارند و اساساً منظور از قبر، قبر خاكی نیست‌; بلكه همان عالم برزخ است‌.

منظور از شب اوّل قبر هم‌، اوّلین زمان ورود به برزخ یا عالم قبر است‌.


مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

دربارة این كه آیا دربارة حوادث شب اوّل قبر آیات و روایات داریم یا خیر توجّه به نكات زیر ضروری است‌.

1. از نگاه قرآن كریم‌، انسان پس از مرگ وارد عالم برزخ می‌شود: "وَ مِن وَرَآئهِم بَرْزَخ‌ٌ إِلَی‌َ یَوْم‌ِ یُبْعَثُون‌;(مؤمنون‌،100)

فرا روی آنان ]پس از مرگ‌[، تا روز قیامت‌، برزخ وجود دارد."

از این رو منظور از قبر، همین عالم است‌. انسان در این عالم‌، صورت مثالی دارد; یعنی مجرّد محض نیست‌; بلكه از جهت شكل و قیافه‌، شبیه صورت دنیایی است اما سایر خصوصیات جسمانی را ندارد.

2. روایاتی كه به عذاب قبر اشاره دارند; به طور عمده آن را به اعمال انسان مرتبط می‌دانند. نمونه‌یی از آن‌ها به قرار زیر است‌:

امام باقر(ع) می‌فرماید: قرائت سوره ملك ]به طور مستمر[ از رو به رو شدن انسان با عذاب قبر جلوگیری می‌كند.(اصول كافی‌، ثقة الاسلام كلینی‌، ج 2، ص 633، چ بیروت‌.)

از این دست روایات‌، فراوان‌اند و قدر مشترك آن‌ها این است كه اعمال خیر انسان در عالم قبر در جلوی او نمودار می‌گردد همان گونه كه اعمال بد او چنین می‌شود. با الهام از این جهت‌گیری روایات‌، باید در صدد اصلاح اعمال خود باشیم تا شب اوّل قبر در ردیف نجات یافتگان قرار گیریم‌.

برخی از انسان‌ها پس از مرگ‌، فشار قبر ندارند و برخی دارند.

از بعضی روایات استفاده می‌شود كه زمین‌، مشتاق مؤمنانی است كه در حال حیات بر روی زمین مرتكب معصیت خداوند نشده و پروردگار خویش را از خود راضی كرده‌اند. فشار قبر متوجه چنین كسانی نخواهد بود.
(بحارالانوار، مرحوم مجلسی‌، ج 6، ص 222، داراحیأ، بیروت‌.)

شهدأ نیز با اولین قطره خونی كه از آنان ریخته می‌شود، تمام گناهانشان پاك می‌گردد. از این رو فشار قبر متوجه آنان نیست‌.

البته به گواهی روایات‌، عدّة كمی از مؤمنان هستند كه از فشار قبر رهایی می‌یابند; همان گونه كه در روایتی از امام صادق‌بدان اشاره گردیده است‌.(همان‌، ص 261.)

ج‌. با توجه به آنچه در پاسخ به سئوال الف‌، مطرح گردید، منظور از قبر، عالم مثالی‌ِ برزخ است‌.

و روشن است‌، عالم غیرمادی برزخ‌، ویژگی‌های عالم ماده از قبیل شب و روز كه نتیجة زمان و حركت است‌، را برنمی‌تابد. البته مطابق منابع فقهی ما، اولین شب پس از مردن میّت‌، مستحب است آدابی را دربارة او به عمل آورند; از جمله نماز وحشت و... بنابراین‌، منظور از شب اوّل قبر، شب‌ِ همین دنیاست‌.

منتهی اولین شبی كه روح میّت به عالم برزخ منتقل گردیده است‌. نه شب‌ِ مربوط به عالم برزخ‌.

ستايش;17899 نوشت:
ممنون از پاسختون ولي به دليل كمي وقتم مطالبتون را دست و پا شكسته خوندم ولي به جوابي كه مي خواستم نرسيدم

سوال من اين بود كه در قران در مورد فشار قبر و سوال نكير و منكر آيه اي اومده يا نه ؟؟

منظورم قرآن نه احاديث

سلام دوست گرامی اگر دقت میکردید بنده در پاسخم بیش از 4 ایه از قران اوردم و جهت تکمیل بحث احادیثم به ان اضافه کردم

خوب اگر جداگانه بفرماييد ممنون ميشم.

بسم الله الرحمان الرحیم
با سلام و تشکر از دوستان
خدای متعال در آیه 21 سوره سجده در مورد مجازات مجرمین می فرماید: (وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ) یعنی "ما آنها را از عذاب نزديك اين دنيا قبل از عذاب بزرگ آخرت مى ‏چشانيم، شايد بيدار شوند و باز گردند".
عذاب‏هاى دنيوى مصائبى است كه در دنيا به انسان مى ‏رسد در اثر معاصى و كفر و شرك كه مى ‏فرمايد: وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ1 و آثار معاصى و كفر و شرك در دنيا
بسيار است تقريبا بالغ بر ده اثر است: ضعف ايمان، سياهى قلب، قساوت قلب، تسلط شيطان و هواى نفس، بعد از رحمت، سلب نعم، نزول بلاء، كوتاهى عمر، نيامدن باران، قحطى، گرانى، تسلط ظالم، فقر و اضطراب و در هم خوردن امور و ضيق معيشت و غير اين‏ها.
در مورد عبارت "دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ " مرحوم طیب می فرماید: مراد عذاب آن عالم است از حين موت، از قبیل سختى جان دادن، عذاب قبر، فشار قبر، عذاب عالم برزخ تا قيامت، صورت سياه به صورت حيوانات، نامه به دست چپ، و ...

1.شورى آيه 30
2.أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص: 46
موفق باشید:Gol:

با سلام و عرض ادب و تشکر از جواب دوستان عزیز
بزرگوار به موجب آیاتی از قرآن مجید از جمله‌:"وَ مِن وَرَآغ‌هِم بَرْزَخ‌ٌ إِلَی‌َ یَوْم‌ِ یُبْعَثُون‌"(مؤمنون‌،100) همة انسان‌ها پس از مرگ وارد عالم برزخ می‌شوند. از این رو، تمام آیاتی که دربارة عالم برزخ سخن گفته‌اند، با عالم قبر ارتباط دارند و اساساً منظور از قبر، قبر خاکی نیست‌؛ بلکه همان عالم برزخ است‌. منظور از شب اوّل قبر هم‌، اوّلین زمان ورود به برزخ یا عالم قبر است‌.
آیه 27سوره ابراهیم یثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت فی الدنیا وفی الاخره :خدواند ثابت می دارد مومنان را به سخن ثابت در دنیا وآخرت اشاره به سوال وجواب در قبر دارد ومراد از قول ثابت در آخرت پاسخ در قبر است .(مجمع البیان 6/76)
.

فشار قبر برای چه کسانی است؟؟؟

ستايش;17739 نوشت:
آيا آيه اي در مورد شب اول قبر و فشار قبر وجود دارد؟؟؟

سلام
آیات 83 تا 94 سوره مبارکه واقعه مفصلتر این موضوع را مطرح کرده است
موفق باشید

beroz;122361 نوشت:
فشار قبر برای چه کسانی است؟؟؟

با سلام و تشکر :Gol:

روایات بسیاری در این خصوص وارد شده است:

- برخى روايات اين عذاب را عام مى دانند، شامل حال همه از جمله مؤمنان.(بحار الانوار، 6 / 221، حديث 19 و ص 221، حديث 16؛ الفروع من الكافى، 3 / 236،حديث 6; بحار الانوار، 6 / 261، حديث 102; علم اليقين، فيض كاشاني، تحقيق بيدار فر، قم، 1377. 2 / 1068.)

- برخى منابع عذاب و فشار قبر را تنها مربوط كسانى مى دانند كه در قبر مورد سوال قرار مى گيرند يعنى گروه سوم كه مورد مواخذه سوال قرار نگرفته اند (ديوانگان و بچه ها و مستضعفين) عذاب قبر ندارند.( حق اليقين، مجلسى، ص 488.)

- روايات ديگری عذاب و فشار قبر را از مؤمن به دور مى دانند.( الفروع من الكافى، 3 / 130.)

قانون كلى عذاب و فشار قبر در این روایات بيان شده، اما بايد دانست كه برخى از افراد به تصريح برخى از روايات از عذاب قبر معاف شده اند و نيز برخى از كارهاى خوب و مرگ در برخى از ساعات موجب كاهش و يا آمرزش فشار قبر مى شود.

- رقيّه دختر گرامى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) از كسانى است كه خود رسول خدا(صلى الله عليه وآله) برايش طلب بخشش از عذاب قبر فرمود و خداوند هم او را رهايى بخشيد.(الفروع من الكافى، 3 / 241، حديث 18.)

- فاطمه بنت اسد مادر امام على(عليه السلام) با دعاى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و تدفين در پيراهن مبارك او شامل آمرزش عذاب قبر شد.(گفتار صدوق، ( ترجمه اعتقادات ابن بابويه، محسن رضواني، قائم، قم، 1403، ص 48; حق اليقين، مجلسى، ص 482.)

افراد ذيل نيز از عذاب و فشار قبر معاف اند:
- كسانى كه تلقين سوم شده اند، يعنى پس از خاكسپارى روى قبر ا و عقايد دينى يادآورى شود.

- كسانى كه از ظهر پنج شنبه تا جمعه فوت كرده اند.( حق اليقين، عبدالله شبّر، 2 / 390; منازل الآخرة، شيخ عباس قمي، چاپ قائم قم، جيبي، بي تا، ص 27.)

- كسانى كه در قبر همراه شان جريدتين گذاشته اند، يعنى دو شاخه چوب سبز همراه او دفن كنند.

- كسانى كه چهل نفر يا بيشتر به خوبى او شهادت دهند و از خداوند براى او طلب مغفرت كنند.(منازل الآخرة، ص 30 ـ 26.)

- كسانى در ركوع نمازشان كامل و تمام باشد.(منازل الآخرة، ص 30 ـ 26.)

- خواندن سوره ى نساء در هر شب جمعه، مداومت بر خواندن سوره ى زخرف، نماز شب، دفن شدن در سرزمين نجف اشرف و...(منازل الآخرة، ص 30 ـ 26.)

اما عذاب و فشار قبر براى انبياء و امامان معصوم(عليهم السلام) مانند سوال در قبر از آنها جايى تصريح نشده است و بر اساس قواعدى كه درباره ى فشار قبر بيان شد، هر گونه عذاب و فشارى از وجود مبارك آنها به دور است چون نه گناهى دارند كه از باب كفاره و لطف عذاب شوند و نه هيچ كدام عاملى براى اين گونه عذاب ها در مورد آنها صادق است.

مرحوم شبّر مى فرمايد: در حديث وارد شده است كه تنها انبياء و امامان(عليهم السلام) ارواح آنها با اجسادشان از زمين به آسمان منتقل مى شوند و با همان اجساد دنيايى خود در نعمت به سر مى برند و اين ويژه ى حجت هاى الهى است.(حق اليقين، عبدالله شبّر، 2 / 381 ـ 380.)

اما شهداء در فرهنگ قرآنى و روايى جايگاه ويژه اى دارند، از برخى امور دنيايى و آخرتى استثناء شده اند از جمله، بى نيازى از كفن و غسل در صورتى كه در معركه ى جنگ به شهادت برسد. (تهذيب الاحكام فى شرح المقنعه، شيخ طوسى، 6 / 140 (321 / 7).)

همين طور بى نيازى از پرسش و پاسخ در قبر; از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) سوال شد، چرا شهيد در قبر مورد امتحان و آزمايش قرار نمى گيرد؟ فرمود: همان برق هاى شمشير كه بر سرش فرود مى آيند كفايت مى كند.(فروع الكافى، 5 / 56، كتاب الجهاد، فضل الشهادة، حديث 5)

موفق باشید ...:Gol:

موضوع قفل شده است