جمع بندی سوال در مورد امامت انبیاء

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوال در مورد امامت انبیاء

سلام
سوال بنده اینه که آیا غیر حضرت ابراهیم انبیاء دیگری هم به مقام امامت رسیده اند با نه؟
و اینکه مقام امامت این ها چه تفاوتی با امامت اهل بیت علیهم السلام داره؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق

بچه محله امام رضا;540664 نوشت:
سلام
سوال بنده اینه که آیا غیر حضرت ابراهیم انبیاء دیگری هم به مقام امامت رسیده اند با نه؟
و اینکه مقام امامت این ها چه تفاوتی با امامت اهل بیت علیهم السلام داره؟

با سلام وتقدیر از سوال بسیار خوب وعمیق تان .
پاسخ در دو محور اریه می شود :

الف_در باره فراز اول پرسش در ابتدا باید گفت :
امامت به معنای مطلق پیشوایی و رهبری است و هر کسی که متصدی رهبری گروهی شود «امام» نامیده می شود خواه در راه حق باشد یا در راه باطل.(1) در اصطلاح کلامی عبارت است از: رهبری عمومی و همه جانبۀ الاهی در تمام امور دینی و دنیوی برای یک انسان کامل مشخص، از این رو. شيخ مفيد گفته است:
" امام به معنای مقتدا و جانشين پيامبر (ص) در تبليغ احكام و بر پا داشتن حدود الهي و پاسداري از دين خداوند و تربيت كردن بشر هستند. "(2) در اين تعريف عنصر هدايت و رهبري معنوي و تربيت استعدادهاي بشر ي در راه ارتقاء و رشد تعالي انساني در كنار عنصر سياسي و مديريت امت اسلامي آمده است.
پس“امامت”، از دیدگاه متکلّمان شیعی، مانند نبوت،‌ از مقامات الهی است. امام، تمام وظایفی که پیامبر (ص) بر عهده دارد، و فقط فرق آن در این است که در نبوت، دریافت و ابلاغ وحی مطرح است، ولی در امامت چنین چیزی نیست.
ودر مجموع امامت، عبارت است از: رهبری عمومی و همه جانبۀ الاهی در تمام امور دینی و دنیوی برای یک انسان کامل مشخص، در هر عصر و زمانی به جانشینی پیامبر اسلا‌م (ص).
با توجه به این نکته در باره مقام امامت انبیا، باید گفت در قران کریم تنها در خصوص امامت حضرت ابراهیم به صراحت سخن گفته شده که فرموده: «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي‏ قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ (3) به یاد آورید هنگامى را که پروردگار ابراهیم، او را با وسایل گوناگونى آزمود، و او آزمایش خود را کامل کرد (و از عهده آن ها بر آمد) خدا به او فرمود: تو را امام و رهبر مردم قرار دادم. ابراهیم گفت: از خاندان من نیز امامانى قرار ده. خداوند فرمود: پیمان من - یعنى امامت - هرگز به ستمکاران نمى‏رسد».
اما در باره امامت سایر انبیا به طور قطعی نظیر آنچه در باره ابرهیم آمده، چیزی در دست نیست؛ اما به طور کلی،در باره امامت برخی از انبیا آمده : وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ:"(4) و از آنها امامانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت كنند، چون استقامت به خرج دادند و به آيات ما ايمان داشتند" . از این آیه بدست می آید که بعض از انبیا دیگر نیز دارای مقام امامت بودند؛ چون شریعت و اجرای حدود الهی بدون مقام امامت نمی شود.
چه این که در ضمن داستانهاى ابراهيم مى‏فرمايد: (وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ نافِلَةً، وَ كُلًّا جَعَلْنا صالِحِينَ، وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا،) (5) ما بابراهيم، اسحاق را داديم، و علاوه بر او يعقوب هم داديم، و همه را صالح قرار داديم، و مقرر كرديم كه امامانى باشند بامر ما هدايت كنند . این آیه نیز مسله امامت برای انبیا یاد شده را در قالب هدایت به امر مطرح نموده است . (6) ودر مجموع بر اساس قاعده اولویت اگر برای اسحاق و یعقوب ومانند آن دو چنین مقامی مطرح شده برای انبیا اولو العزم نظیر ابراهیم ونوح و موسی وعیسی ومانند آنها به طریق اولی وجود دارد .در این رابط مباحثی د یگری نیز مطرح است که تفصيل آن را در منابع ذيل جويا شويد. (7)

ب_در باره فراز دوم سوال باید با این رویکر د بحث نمود که :
امامت در حقیقت مقام ملکوتی و معنوی یا همان ولایت تکوینی ائمه بر امت است که بواسطه آن صاحب این ولایت، امامت معنوی امت را بر عهده دارد به عبارتي ديگر ائمه، پيشوايانى هستند كه به قدرت پروردگار در نفوس آماده نفوذ كرده و آنها را به هدفهاى عالى تربيتى و انسانى سوق مى‏دهند حال این مقام از امامت برای هر سه بزرگوار ثابت است .
آنچنانكه خداوند در سوره انبياء در مقام معرفی برخي از انبياء از جمله حضرت ابراهيم(ع) مي فرمايد"وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُون"(8)و از آنان امامان (و پيشوايانى) قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى‏كردند چون شكيبايى نمودند، و به آيات ما يقين داشتند"و طبيعي است كه مراد از اين هدايت كه خدا آن را از شؤون امامت قرار داده، هدايت به معناى راهنمايى نيست، چون مى‏دانيم كه خداى تعالى ابراهيم را وقتى امام قرار داد كه سالها داراى منصب نبوت بود و معلوم است كه نبوت منفك از منصب هدايت به معناى راهنمايى نيست، پس هدايتى كه منصب امام است معنايى نمى‏تواند غير از رساندن به مقصد داشته باشد، و اين معنا يك نوع تصرف تكوينى در نفوس است، كه با آن تصرف، راه را براى بردن دلها به سوى كمال، و انتقال دادن آنها از موقفى به موقفى بالاتر، فراهم مي كند. (9)
و از آنجا كه در روايات رسول اكرم(ص) به عنوان خاتم و اشرف مخلوقات از جمله حضرت ابراهيم(ع) معرفي شده است، پس بايد گفت خود رسول اكرم(ص) نيز داراي آن مقام معنوي و ولايت تكويني است در روايتي از رسول اكرم نقل شده است كه فرمود"خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِينَ أَلْفَ نَبِيٍّ أَنَا أَكْرَمُهُمْ عَلَى اللَّه ِوَ لَا فَخْر‏..."(10)خداى عز و جل يك صد و بيست و چهار هزار پيغمبر آفريد كه من نزد خداوند از همه آنان گرامي ترم و اين سخن نه از روى مباهات مي گويم‏..."
بر اين اساس پيغمبر(ع) مانند حضرت ابراهيم(ع) هم داراي مقام نبوت بود و هم امامت. به علاوه در روايات نيز به امامت پيامبر (ص) تصريح شده است آنچنانكه از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمود: "ْ فَالنَّبِيُّ (ص) إِمَامٌ وَ نَبِيٌّ وَ عَلِيٌّ (ع) إِمَامٌ لَيْسَ بِنَبِيٍّ وَ لَا رَسُول‏ ؛(11) پيامبر اكرم (ص) هم امام بود و هم نبىّ، ولى على عليه السّلام امام بود، نه نبىّ و رسول‏"
در مورد ائمه دوازده گانه نیز روایاتی دال بر برتری مقام آنها بر انبیاء پیشین آمده است. مثلاً امام صادق(ع) از رسول اكرم(ص) نقل كرده است که فرمود"... يا علي !من و تو و امامان از فرزندان تو سرور خلقند در دنيا و پادشاهند در آخرت». تعبير سرور خلق و اطلاق و شمول آن انبيا را نيز در بر مي گيرد(12).امام رضا(ع) نیز از رسول اكرم(ص) نقل كرده است که فرمود "أنت يا علي و ولداي خيرة الله من خلقه؛ تو يا علي و فرزندان تو برگزيده هاي خدايند(13)
براین اساس در مجموع می توان گفت اصل این مقام یعنی ولایت تکوینی برای هر سه ثابت است اما دقت در احادیث حاکی از آن است که پیغمبر(ص)اشرف مخلوقات و در این مقام از همه برتر و در رتبه پائین تر ائمه دوازده گانه و در نهایت حضرت ابراهیم(ع)قرار دارد.

پی‌نوشت‌ها:
1. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید،نشر موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی قم 1387 ش ص۲۹۸٫.
2. شیخ مفید اوایل المقالات نشر هزاره شیخ مفید 1415 ق ص52.
3. بقره (2)، آیه 124.
4. انبيا (21) آيه 73.
5. سجده(32) آيه 24.
6. علامه طبا طبایی الميزان،نشر جامعه مدرسین قم بی تا ج‏1، ص: 411.
7. ر.ك: ناصر مکارم تفسير نمونه، نشر دار الکتبالاسللامیه تهران بی تا ج‏1، ص: 439 جعفر سبحاني، منشور جايد، ج 6، ص 229، نشر جامعه مدرسين قم، 1366 ش؛
8 . انبياء(21)آيه 73.
9 . موسوى همدانى، ترجمه المیزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه، قم‏ 1374 ش‏، ج 14، ص 428.
10 . شيخ صدوق، خصال، چ جامعه مدرسين، قم 1362ش، ج‏ 2 ، ص 641.
11. شيخ صدوق‏، علل الشرائع ، انتشارات داورى‏، قم، چاپ اول، ج 1، ص 175.
12 . علامه مجلسي، ترجمه حياه القلوب، چ دارالاعتصام، بي چا، 1417 ق، ص 118.
13 . شيخ صدوق‏،عيون أخبار الرضا (ع)، چ جهان، تهران‏1378ق، ج2، ‏ص122.

برداشت بنده از این بیان این بود که امامت حضرت ابراهیم و اهل بیت علیهم السلام هر دو به یک معناست.آیا این برداشت صحیح است؟
سوال دیگری که دارم این است که طبق فرمایشات شما آیا فقط انبیایی که دارای مقام امامت بوده اند صاحب ولایت تکوینی هستند؟

سوال:
برداشت بنده از این بیان این بود که امامت حضرت ابراهیم و اهل بیت {علیهم السلام} هر دو به یک معناست.آیا این برداشت صحیح است؟
سوال دیگری که دارم این است که طبق فرمایشات شما آیا فقط انبیایی که دارای مقام امامت بوده اند صاحب ولایت تکوینی هستند؟

پاسخ:
باسلام وتشکراز دقت شما در بهتر فهمیدن این مسله بنیادین .
در باره فراز اول سوال تان باید گفت :
بلی درست فهمیده اید امامت حضرت ابراهیم که در آیه یاد شده آمده با امامت ائمه اثنی عشر اسلام به یک معنا است ولی در یک سطح نیست .
چون امامت ائمه{علیهم السلام} جلوه امامت رسول ختمی است که در همه امور از جمله در امامت بر انبیا پیشین برتری دارد .
از این رو امامت ائمه {علیهم السلام} بر امامت ابراهیم برتر وکامل تر است .

نکته دیگر در تکمیل بحث باید گفت :
امامت گرچه به جناب ابراهیم در پی آن همه آزمون داده شد، ولی اگر به امامان اهل بیت بدون آزمون داده شده، البته نه به معنای تبعیض ، بلکه به این معنا که آن ها برای دریافت آن مقام نیازی به امتحان در عالم دنیا نداشته اند.
از باب مثال وتقریب مسله به ذهن شریف تان توجه نماید :
برای استحصال طلا گاهی لازم است که سنگ معدنی طلا را در کوره آزمون گذاشت تا طلا خالص از آن به دست آید . گاهی از معدن طلا ممکن است سنگی به دست آید که نیازی به کوره ذوب نداشته و یا با حرارت اندک طلا خالص از آن به دست آید .
پس امامت مراتب گوناگوني دارد . آنچه در نشئه طبيعت و عالم دنيا مطرح است، این است كه در محور قبل بيان شد . ولي مرتبه ديگر آن فرا زميني و فرا طبيعي است .
يكي از مراتب امامت همان است كه در روايت آمده كه روح و حقيقت وجود ختمي مرتبت و اهل بيت او توحيد را به فرشتگان مقرب تعليم داده ،براي روشن شدن اين مرتبه از نبوت امامت ، لازم است روايتي را كه در اين باره نقل شده بازگو نماييم . رسول خدا خطاب به امير المومنين {علیه السلام} فرمود :
اولين چيز را كه خداوند آفريده ، ارواح ما بود ، سپس خدا آن ها را به توحيد و تمجيد خود گويا فرمود ، آن گاه فرشتگان را آفريد . چون فرشتگان ديدند كه ارواح ما همگي يك نوراند ، امر ما را بزرگ دانستند ، سپس ما تسبيح گفتيم تا ملائكه بدانند كه ما مخلوق خداوند هستيم و خدا از صفات ما منزه است . در پي تسبيح ما فرشتگان نيز خدا را تسبيح گفتند و او را از صفات تنزيه نمودند . چون فرشتگان عظمت مقام ما را ديدند ، شگفت زده شدند . ما تهليل ( لا اله الا الله ) گفتيم تا فرشتگان بدانند كه خدايي جزء الله نيست و ما بندگان خدا هستيم ، سپس فرشتگان نيز همين كلمه را گفتند ، آن گاه ما تكبير گفتيم. آن ها هم تكبير گفتند . وقتي عزت و قدرت ما را ديدند ، گفتيم لاحول و لا قوه الا بالله . وقتي فرشتگان دانستند كه خداوند اطاعت ما را بر همگان واجب كرده است ، ما گفتيم ( الحمد الله )گفتیم ، پس فرشتگان به وسيله ما خداي متعال را شناختند . با تسبيح و تهليل و تمجيد ما از توحيد آگاه شدند. (1)
عارف بزرگ و حكيم معاصر امام خميني (ره) در باره مفهوم اين روايت تحليل عرفاني بسيار عميقي دارد : حقيقت نبوت و امامت در عالم امر غيبي همين تعاليمي است كه از ناحيه رسول اكرم و خاندان پاكش در نشئه عقل ( عالم فرشتگان ) صورت گرفته است . (2)
از بيان امام خميني (ره) به دست مي آيد : انسان كامل قبل از نشئه طبيعت در عالم فرشتگان نيز سمت نبوت و امامت دارد . موجودات عالم غيب (فرشتگان ) در پي تعليم انسان كامل از حقايق توحيد آگاه شده اند . ( 3) بنا بر اين اگر گفته مي شود كه ايمه قبل از خلقت به مقام امامت رسيده اند، مراد اين نوع امامت است و گرنه امامت به مفهوم پيش گفته ، قبل از تولد معنا ندارد .
گفتنی است ممكن است امامان {علیه السلام} قبل از خلقت دنيا مورد امتحان قرار گرفته و آن گاه امامت به آن ها داده شده است ، همان طور كه در مورد حضرت زهرا{سلام الله علیها}چنين امتحاني به صراحت مطرح شده :
يا ممتحنه امتحن الله قبل ان يخلقك فوجدك لما امتحنك صابره؛(4) اي آزموده اي كه تو را خداوند پيش از آفريدنت آزمود ، پس تو را در برابر آزمايش شكيبا دريافت.
معلوم مي شود كه حضرت زهرا{سلام الله علیها}قبل از خلقت دنيايي مورد آزمون الهي قرار گرفته و در آن آزمون موفق بوده . ممكن است امامان معصوم{علیهم السلام} نيز چنين آزموني را قبل خلقت دنيايي داشته اند. آنچه در حديث پيش گفته آمد، در واقع امتحان بزرگي بوده است كه بدان سبب فرشتگان درباره وجود نوري پيامبر و اهل بيت احتمال الوهيت داده اند، ولي آن ها بندگي و مخلوق بودن شان را به آنان اعلام داشتند . اين به نوبه خود ممكن است آزمون الهي باشد .

در باره فراز دوم پرسش تان باید گفت :
ولایت تکوینی مراتب مختلف دارد برخی مراتب آن ممکن است برای افراد غیر معصوم نیز حاصل گردد مثلا تصرفات وکرامتی که بعض از عارفان راستین و سالکان واقعی در امور تکوینی دارند از همین باب است . پس ولایت تکوینی اختصاص به انبیاء اولوالعزم ندارد همه انبیاء حتی غیر انبیاء نیز در سطح پایین تر از آن موهبت بهره مند می شوند .

ولی ولایت تشریعی اختصاصی است .

منابع:
1. صدوق ، عيون اخبار الرضا ، ج1 ، ص262 ، حديث 2 ، نشر دارالعلم ، قم، 1377ش.
2. امام خميني ، مصباح الهدايه ،ص 81 ، نشر موسسه آثار امام، 1376 ش.
3. محمد امين صادقي ارزگاني ، پيامبر اعظم در نگاه عرفاني امام خميني، ص 239 .
4. ناصر مكارم، مفاتيح نوين، ص231 ،نشر مدرسه امیر المومنین، قم، 1384 ش

موضوع قفل شده است