جمع بندی وجه تمایز اهل سنت و وهابیت چیست؟

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وجه تمایز اهل سنت و وهابیت چیست؟

یه سوال مهم!!!!!!!!!! من نفهمیدم وجه تمایز وهابی ها با سنی ها چیه؟ من با این کاری ندارم که یه عده از وهابی ها در لباس داعش دارن جنایت میکنن!

تفاوت اعتقادیشون چیه؟ بر چه اساسی حکم میکنند؟

تو صدای آمریکا یکی اومده بود و میگفت که وهابی ها دین رو ساده میگیرند و برای همین زود میتونن رشدش بدهند و ... و اسلام رو به طریق پیامبر (ص) ارائه میکنند و طوری حرف میزد که آدم فکر میکرد داره از یه عده فرشته حرف میزنه!

یه توضیح هایی هم میداد اما قاطی پاطی توضیح می داد، اگر کسی در این خصوص اطلاعاتی رو بده خیلی خیلی ممنون میشم. :Gol:

falcon;533269 نوشت:
تو صدای آمریکا یکی اومده بود و میگفت که وهابی ها دین رو ساده میگیرند و برای همین زود میتونن رشدش بدهند

اما در مورد نظر این شخص که مطلب صحیحی را اشتباه بیان کرد لازم است توضیحی عرض کنم

آنها اسلام را ساده نمیگیرند بلکه , عقاید فرقه اشان را به اسم شریعت اسلام با توضیفی قریب به ذهن عوام بیان میکنند.
اما قریب به ذهن عوام چیست را با ذکر مثالی شرح میدهم

کدخدای جباری در یک ده بود که از بی سوادی مردم آن ده سوء استفاده میکرد و با وجود گرفتن اجاره زمین از اهالی ده هر بار آنها را مقروض تر میکرد.

تا اینکه در این ده کسی درس خواند و معلم شد و به ده برگشت تا مردم ده را از دست این کدخدا نجات دهد .
برای مردم ده حساب اجاره زمین هایشان را محاسبه کرد و ... و به مردم گفت که کدخدا سر شما دارد کلاه میگذارد . مردم معترض شدند و کدخدا به مردم گفت این شخص که اینها را به شما گفته بیسواد است اگ فردا به میدان ده بیائید به شما ثابت میکنم

مردم ده فردای آن روز در مدان ده جمع شدند و کدخدا به معلم گفت بنویس : "مار"
معلم با چوبی بر روی زمین نوشت مار
کدخدا گفت دیدید گفتم او بیسواد است و بعد خودش با چوب خطی کج و معوج ( سینوسی ) کشید
و از مردم پرسید
به نظر شما کدام نوشته صحیح است . ماری که من نوشته ام یا این شخص
مردم هم به مار کدخدا که شبیه مارهائی بود که در بیابان دیده بودند اشاره کردند و گفتند این درست است و معلم را از ده بیرون کردند.

آنها از علم گریزانند و بقول ذهبی پیروان اینها افرادی کم شعور کج فهم گوشه گیرند و لذا میتوانند چنین چیزی را بهشان بخورانند :

یکی از شیوخ این فرقه بنام بن باز کتابی نوشته در مورد عدم گردش زمین بدور خورشید و در کتابش برای تفسیر آیه ای از قرآن چنین آورده که اگر زمین بدور خورشید میگشت باید زمین های شرق به غرب میرفت و درختان این سمت به ان سمت میرفتند حال آنکه تا بحال ما چنین چیزی ندیدیم. ( کلیک کنید )

سپاس فراوان آقای فاتح از توضیحاتتون

فاتح;533296 نوشت:
تنها با این تفاوت که
ممکن است یک حدیث ضعیف و یا خبر واحد را که به نفع امورشان است بپذیرند و حدیث صحیح و یا حتی متواتر که بر خلاف آن موضوع آمده را رد نمایند.

اون نفر میگفت که یکی از چیزهایی که باعث ساده تر شدن دینشون شده این هست که میگن دین از زمان رحلت پیامبر ص به بعد دچار انحرافاتی شده و اونها فقط زندگی و فرمایشات پیامبر عمل می کنند و به اسلام ارائه شده تا رحلت عمل می کنند!

فاتح;533296 نوشت:
اما تفاوت ظاهری اعتقادی بین اهل سنت و وهابیت از دید علماء در به توسل به انبیاء و صلحاء و همچنین زیارت قبور در مسائل اعتقادی است.

سنی ها هم که همین اعتقادات رو در مورد توسل دارند!!!!

falcon;533269 نوشت:
یه سوال مهم!!!!!!!!!! من نفهمیدم وجه تمایز وهابی ها با سنی ها چیه؟ من با این کاری ندارم که یه عده از وهابی ها در لباس داعش دارن جنایت میکنن!

تفاوت اعتقادیشون چیه؟ بر چه اساسی حکم میکنند؟

تو صدای آمریکا یکی اومده بود و میگفت که وهابی ها دین رو ساده میگیرند و برای همین زود میتونن رشدش بدهند و ... و اسلام رو به طریق پیامبر (ص) ارائه میکنند و طوری حرف میزد که آدم فکر میکرد داره از یه عده فرشته حرف میزنه!

یه توضیح هایی هم میداد اما قاطی پاطی توضیح می داد، اگر کسی در این خصوص اطلاعاتی رو بده خیلی خیلی ممنون میشم.

تفاوت اهل سنت و وهابیت در ابعاد مختلفی قابل طرح و بحث است

وهابیها که زا دل حنابله ایجاد شده اند مانند حنابله به احادیث شاذ و واحد هم بمانند احادیث صحیح و متواتر استناد میکنند
تنها با این تفاوت که
ممکن است یک حدیث ضعیف و یا خبر واحد را که به نفع امورشان است بپذیرند و حدیث صحیح و یا حتی متواتر که بر خلاف آن موضوع آمده را رد نمایند.
در مورد آیات نیز بهمچنین یومن ببعض و یکفر ببعض هستند و بر اساس مقتضیات به آنها استناد و توجه میکنند
یعنی محوریت پذیرش آیات و احادیث نزد این عده بر اساس مقتضات زمان تعئین میشود. شاید این روش برخورد با احادیث بدین دلیل است که این فرقه بیشتر از اینکه یک فرقه مذهبی باشند یک فرقه سیاسی اند .

اما تفاوت ظاهری اعتقادی بین اهل سنت و وهابیت از دید علماء در به توسل به انبیاء و صلحاء و همچنین زیارت قبور در مسائل اعتقادی است. چنانکه
این فرقه مدعی اسلام راستین و سلف است و وجه تمایزی بین خود و اهل سنت و بقولی اهل اسلام ؛ از کتب ابن تیمیه ( شیخ اول شان ) اخذ کرده آند و آن عدم توسل به انبیاء و اولیاء و صلحاء پس از وفاتشان است ( البته برخی معتقدند که نباید در زمان حیاتشان هم به آنها توسل کرد چون شرک است )

اما در مورد این ادعا که آنها اسلام را ساده بیان میکنند و ... که نقل فرمودید باید عرض شود نظر این کارشناس محترم ولی پول , تبلیغات و حمایت غربی ها از این فرقه سیاسی از طرفی و فهم کم مردم از اسلام از طرف دیگر از جمله دلایل موفقیت آنها در رشد بین عوام الناس و یا غیر مسلمانان است.

[=Times New Roman]یکی از مصیبت‌هایی که گریبانگیر ماست این است که از سویی مدعی هستیم که شناخت دشمن بسیار مهم است و برنامه‌ها و کلاس‌ها می‌گذاریم برای دشمن‌شناسی؛ از سوی دیگر هرگز درصدد نیستیم واقعاً بشناسیم که آن دشمن یا مخالف کیست، اعتقادات واقعی‌اش چیست، انحرافاتش در کجاهاست، دلائل و ریشه‌های این انحرافاتش از کجا آمده است.
دلمان را خوش می‌کنیم به پروپاگانداها و سخنانی که بار این مسؤلیت را از دوشمان برمی‌دارند و دشمن را صرفاً یک احمق تمام‌عیار جلوه می‌دهند که هیچ درجه‌ای از شعور و منطق و باور و اعتقاد ندارد.
البته این مصیبت فقط گرفتاری ما نیست؛ انبوهی از تهمت‌ها، دروغ‌ها و چرندیات مشابه در سایت‌ها و تالارهای گفت‌وگوی دیگر ادیان و مذاهب به شیعیان نسبت داده می‌شود و آن‌ها هم بی‌آنکه درصدد شناخت جدی تشیع باشند دلخوش‌اند که مخالفانشان عده‌ای منحرف‌اند.

[=KFGQPC Uthman Taha Naskh]كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ


falcon;533322 نوشت:
اون نفر میگفت که یکی از چیزهایی که باعث ساده تر شدن دینشون شده این هست که میگن دین از زمان رحلت پیامبر ص به بعد دچار انحرافاتی شده و اونها فقط زندگی و فرمایشات پیامبر عمل می کنند و به اسلام ارائه شده تا رحلت عمل می کنند!

خب این که شریعت بعد از پیامبر منحرف شده قول خوارج است و بهانه خوارج برای شورش علیه مسلمین در حدودا سال 28 هجری و همچنین شورش اخیر آنها برای اخذ قدرت و ثروت در قرن حاضر است.

falcon;533322 نوشت:
سنی ها هم که همین اعتقادات رو در مورد توسل دارند!!!!

خیلی ها از عوام فریب این ادعاها را خوردند . و هنوز فکر میکنند که سنی یعنی کسی که توسل و زیارت قبور را قبول ندارد و لذا موحد است و وهابی ها و سلفی ها موحد حقیق اند و غیرهم مشرک و کافر .

ولی اگر متوجه انحراف شوند و به علمایشان رجوع کنند و مستندات بخواهند فقه اهل سنت و جماعت را در تمام ادوار و سیره و تفقه صحابه را در خلاف این دیدگاه خواهند دید.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صفا

بسم الله الرحمن الرحیم

همانطور که می دانید اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تقسیم می شوند که به مرور زمان برخی از این شاخه ها به دهها زیر شاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به مسلکی جداگانه با عقایدی خاص تبدیل شدند.
وهابیت نیز یکی از فرقه هایی است که خود را منتسب به حنبلیها می دانند بدین معنی که وهابیت مدعی است بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل گرفته است. با این حال بسیاری از علمای حنبلی نیز وهابیت را فرقه ای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کرده اند. به طور مثال ذهبى متوفّاى 774، دانشمند بلند آوازه اهل سنّت كه خود همانند ابن تيميّه(موسس اصلی فرقه ضاله وهابیت) حنبلى مذهب بود و در علم حديث و رجال سرآمد عصر خويش بود، در نامه‏اى خطاب به وى مى‏نويسد:
«اى بى‏چاره! آنان كه از تو متابعت مى‏كنند در پرتگاه زندقه و كفر و نابودى قرار دارند ... نه اين است كه عمده پيروان تو عقب مانده، گوشه گير، سبك عقل، عوام، دروغ‏گو، كودن، بيگانه، فرومايه، مكّار، خشك، ظاهر الصلاح و فاقد فهم هستند. اگر سخن مرا قبول ندارى آنان را امتحان كن و با مقياس عدالت بسنج».
تا آن جا كه مى‏نويسد:
گمان نمى‏كنم تو سخن مرا قبول كنى! و به نصيحت‏هاى من گوش فرا دهى! تو با من كه دوستت هستم اين چنين برخورد مى‏كنى پس با دشمنانت چه خواهى كرد؟ به خدا سوگند، در ميان دشمنانت، افراد صالح و شايسته و عاقل و دانشور فراوانند، چنان كه در ميان دوستان تو افراد آلوده، دروغ‏گو، نادان و بى‏عار زياد به چشم مى‏خورند.(الإعلان بالتوبيخ، ص 77 و تكملة السيف الصقيل، ص 218)
یا پدر محمد بن عبدالوهاب ، در مورد فرزندش این گونه اعتقاد داشت که وی گمراه است و مردم را از ارتباط با وى برحذر مى‏داشت. (الدرر السنيّة فى الردّ على الوهّابيّه، ص 42 (
با این وجود روشن است که وقتی خود علمای اهل سنت و بالاخص مذهب حنبلی خودشان را از رهبران این فرقه این طور دور می کنند بدین معنی است که حتی اهل سنت نیز این فرقه ضاله را قبول نداشته و آن را رد کرده اند.

در ادامه به کلامی از مولوی عبدالرحیم رضوی که یکی از علمای کنونی اهل سنت است اشاره می کنیم تا خودتان از زبان یک سنی به ماهیت اهل سنت پی ببرید:
وی می گوید:« تفاوت نظري و فکري اين فرقه با اهل سنت زياد است. وهابيون در همه عقايد اسلامي با اهل سنت و بالجمله با مسلمانان تفاوت و اختلاف زيادي دارند؛ براي مثال زماني که وهابيت را انگليس در بلاد حرمين شريفين راه‌ انداخت، آنها بيشتر علماي حرمين را که اهل سنت بودند، به شهادت رساندند و همه آثار ديني و فرهنگي مسلمانان را و از جمله بارگاه‌هاي ملکوتي جنت البقيع را که مقبره‌ها و عمارتهايي داشتند و حتي خود ضريح حضراي حضرت رسول (ص) را هم خواستند تخريب نمايند که موفق نشدند. تاريخ گواه است که آنها خون همه امت اسلامي را مباح مي‌دانستند به جز پيروان خود. آنها در راه کفر و عليه اسلام قيام کردند تا علماي اهل سنت واقعي، فرهنگ ديني و اعتقادي مسلمانان را از بين ببرند که امروز اعتقادات سوء آنها بر همگان شناخته شده است؛ بنابراين در طرحي جديد تصميم گرفتند اين فرقه را با نام‌هاي ديگري به ميدان بياورند که متاسفانه در کشور‌هاي اسلامي و در بين مسلمانان نفوذ کردند.
مساله‌اي که امروز جاي تاسف زيادي دارد، اين است که بعضي از مسلمانان گول اين راه کار جديد را خوردند که در برخي موارد موجب تخريب چهره واقعي اهل سنت شده است. توصيه بنده به مسلمانان اين است که اين گروه ضاله را که تفاوت فکري و نظري و مقادير زيادي با عقايد اسلامي قديمي دارد مي‌توان شناخت پس همواره تلاش کنند که در دام اين شياطين نيفتند؛ زيرا آنها در اقوام و قبيله‌ها و همه کشورهاي اسلامي نفوذ کرده‌اند«…
آدرس وبلاگ این مولوی و بقیه کلمات وی(:http://kermanshah86.blogfa.com/post-438.aspx)

با توضیحات فوق مشخص می شود که بزرگان اهل سنت اعتقادی به ورود وهابیت در مجموعه فرق اهل سنت ندارند . و حتی برخی از ایشان این فرقه را بی تشابه به خوارج ندانسته اند.
ظاهرا اولین کسی که به شباهت اندیشه‌ها و عقاید محمد ابن عبدالوهاب با خوارج توجه کرد، برادرش شیخ سلیمان نجدی بود. او در پرتو همین توجه، خطاب به برادرش می‌گوید: «ابن عباس خطاب به مسلمانان می‌گفت: همانند خوارج نباشید که آیات نازل شده درباره مشرکان را به مسلمانان تأویل می کردند و با این جهالت عالم مآبانه، خون مسلمانان را می‌ریختند، اموالشان را غارت می‌کردند و پیروان سنت پیامبر را به گمراهی نسبت می‌دادند. پس بر شماست که موارد نزول قرآن را به طور دقیق تشخیص دهید.....»



در پایان چند مورد از تفاوت دیدگاه های وهابیت با اهل سنت را بیان می کنیم:

width: 616 align: center

ردیف
اعتقاد
اهل سنت
وهابیت
۱
توسل
+
-
۲
تبریک به غیر پیامبر
+
-
۳
طلب شفاعت از پیامبر و غیر پیامبر
+
-
۴
سفر برای زیارت قبر پیامبر(ص)
+
-
۵
مردگان می‌بینند
+
-
۶
زیارت قبور با حضور بانوان
+
-
۷
نذر برای اموات
+
-
۸
عزاداری برای گذشتگان
+
-
۹
ساختمان ساختن بر روی قبور
+
-
۱۰
گذاشتن چراغ و شمع روی قبر
+
-
۱۱
بسیاری از فضائل پیامبر(ص)
+
-
۱۲
فضائل اهل بیت(ع)
+
-
۱۳
جعل حدود اسلامی
-
+
۱۴
ازدواج‌های جدید(جهاد نکاح)
شاذ و نادر
+



با سلام خدمت دوستان
شایان ذکر است آنچه عنوان شد گوشه کوچکی از نظرات بزرگان اهل سنت در مورد فرقه ضاله وهابیت است. ضمن تشکر از دوستانی که در این بحث شرکت کردند منتظر نقطه نظرات جدید این کاربران و دیگر بزرگواران هستیم.

[="Blue"]

falcon;533269 نوشت:
[=arial black]یه سوال مهم!!!!!!!!!! من نفهمیدم وجه تمایز وهابی ها با سنی ها چیه؟ من با این کاری ندارم که یه عده از وهابی ها در لباس داعش دارن جنایت میکنن!

تفاوت اعتقادیشون چیه؟ بر چه اساسی حکم میکنند؟

تو صدای آمریکا یکی اومده بود و میگفت که وهابی ها دین رو ساده میگیرند و برای همین زود میتونن رشدش بدهند و ... و اسلام رو به طریق پیامبر (ص) ارائه میکنند و طوری حرف میزد که آدم فکر میکرد داره از یه عده فرشته حرف میزنه!

یه توضیح هایی هم میداد اما قاطی پاطی توضیح می داد، اگر کسی در این خصوص اطلاعاتی رو بده خیلی خیلی ممنون میشم. :Gol:

[="#0000FF"]بزرگوار اهل السنت و سلفیون هیچ فرقی با هم ندارند و همه انان با هم دوست هستند و هر ساله ملیون ها سنی مذهب از سراسر جهان در حرمین شریفین حضور میابند و بر پشت ان ها نماز میخوانند و مسائل خود از ایشان سوال میکنند .....
همه پیروان اهل السنت پیرو یکی از مذاهب اربعه هستند و اکثر سلفی ها هم پیرو امام احمد بن حنبل هستند .....
سلفی گری یک جنبش و مذهب فکری هست که اعتقادات اهل السنت به صورت تندتر بازتاب میدهد مثل پیروان قمه زنی و توهین و افراطی گری در میان شیعه که عقاید شیعه را تند و خشن نشان میدهند
[="#008000"]سلفی ها بر دو نوع هستند :[/]
[="#FF0000"]1 : سلفی های تبلیغی : این عده همان کسانی هستند که در حرمین شریفین ساکن هستند و کسی را تکفیر نمیکنند منتها از عقاید شیعه بیزار و ان ها را نصیحت میکنند
2 : سلفی های تکفیری : این عده کسانی هستند که پیروان دیگر مذاهب اسلامی را تکفیر میکنند و حکم به قتل ان ها میدهند : مثل داعش . بوکرحرام . القاعده و .... گروه های [/]تروریستی[/]
[/]

[="#0000FF"]اکثریت اهل السنت با گروه دوم دشمن و از ان ها بیزار هستند ولی گروه اول مورد تایید اهل السنت هست و با ان ها مشکلی ندارند ....[/]

عالم مقدس ملکوت;552006 نوشت:
اکثریت اهل السنت با گروه دوم دشمن و از ان ها بیزار هستند ولی گروه اول مورد تایید اهل السنت هست و با ان ها مشکلی ندارند ....


کتب ردیه وهابیت
علما اهل سنت در ردّ وهابیت کتاب‌های متعددی تالیف نموده‌اند که با توجه به این که مجالی برای ذکر همه آن ها نیست به چند مورد از آنها اشاره می‌‌شود.
تجرید سیف الجهاد لمدّعی الاجتهاد، تالیف علامه عبدالله بن عبد اللطیف شافعی.
الصواعق و الرعود، تالیف عفیف الدین عبد الله بن داودحنبلی.
تهکّم المقلدین بمن ادعی تجدید الدین، تالیف محمد بنعبد الرحمن حنبلی.
الصادم الهندی فی عنق النجدی، تالیف شیخ عطا مکی.
السیف الباتر لعنق المنکر علی الاکابر، تالیف سید علویبن احمد حدّاد.
سعاده الدارین فی الرد علی الفرقتین، تالیف صالحالکورش التونسی.
الاقوال المرضیه فی الرد علی الوهابیه، تالیف شیخ عطادمشقی.
جلال الحق فی کشف احوال اشرار الخلق، تالیف شیخ ابراهیم حلمی القادری اسکندری.
الفجر الصادق فی الرد علی الفرقة الوهابیة المارقة -جمیل صدقی الزهاوی
با مطالعه این کتب می توان به اختلاف عمیق تفکرات وهابیت با عقائد اهل سنت پی برد.
از کتب فارسی نیز می توان به کتاب وهابيت از ديدگاه اهل سنت تالیف: علي اصغر رضواني انتشارات: دليل ما، (1387) اشاره نمود.

[="DarkOrchid"]سلام خدا قوت میخواستم بدانم با این تفاسیر که فرمودید داعش سنی افراطی ست یا وهابی؟لطفا دقیقا بفرمایید که از آن گروه حنبلی هستند یا خیر؟اصلا از سنی ها هم میکشند؟از این حنبلی ها چه میکشند؟لطفا با اطلاع کامل و یقین پاسخ دهید .پیشاپیش از پاسخگویی شما متشکرم[/]

زمانی که امریکا عراق را اشغال کرد گروهی تحت عنوان دولت اسلامی با تفکر القاعده ای در این کشور ظهور یافت. ابوعمر بغدادی رهبر این مجموعه با بن لادن بیعت کرد و کار خود را تحت عنوان مبارزه بر ضد اشغال گران در این کشور آغاز نمود، اما در واقع باید گفت علمکرد این گروه به گونه ای بود که موجب نوعی واگرایی بین آنها با مردم عراق شد.

آنها مسبب نوعی انفجارهای کور بر ضد مردم و بر ضد شیعیان عراق شدند. بنابراین باید گفت علمکرد دولت اسلامی عراق علمکرد قابل قبولی نبوده است . یعنی ویژگی اصلی این گروه بیشتر ایجاد واگرایی بود تا ضد اشغال گرایی. در واقع باید گفت این گروه دچار مشکل فکری و سیاسی بود.

این گروه تدوین قانون اساسی در عراق ، به همه پرسی گذاشتن این قانون و نوع مردم سالاری و انتخابات را نپذیرفت. دولت اسلامی عراق نشان داد که گروهی است که به دنبال تحمیل فکر خود به جامعه بوده و اساس حق تعیین سرنوشت را که از آن ملت هاست به رسمیت نمی شناسد. در سه سال گذشته و بعد از حوادث سوریه، دولت اسلامی عراق، موضوع تشکیل دولت عراق و شام را مطرح و در قالب و فرایند جدیدی تحت عنوان داعش (دولت اسلامی در عراق و شام) سامان یافت و همچنان زیر نظر القاعده به رفتارهای قبلی خود ادامه داد.

اخیرا این گروه از رویکردهایی مشابه در سوریه بر ضد شیعیان، علوی ها و کردها و اهل سنت استفاده می کند. یعنی قتل عام هایی که گروه دولت اسلامی عراق و شام در کردستان سوریه، بویژه در استان حسکه و منطقه راس العین انجام داد بیانگر آن است که این گروه تنها گروهی متعصب دینی نیست، بلکه این گروه هم دارای تعصب دینی و هم تعصب قومی است که با کشتار حدود 400 نفر از کردها، این رویکرد خود را به تثبیت رساند. به نظر می سد، داعش را می‌توان ، گروهی تندر و افراطی، هوادار القاعده و مخالف هر گونه نمادها و اصول مردمسالاری تعریف کرد.

class: MsoNormalTable width: 26 align: left




بعبارت دیگر داعش گروهی افراطی و تکفیری است و قتل هر کسی را که وابسته به این گروه نباشد، حلال و جایز می داند.



با سلام
قابل توجه دوستان عزیز
گروه تروریستی داعش تنهاترین گروه تروریستی فعال در سوریه نیست بلکه گروه های دیگری نیز در این کشور مشغول فعالیتند در جدول زیر تعدادی از این گروه های تروریستی به شکل اجمالی معرفی می شود البته شایان ذکر است از بین گروه های مربوطه ارتش آزاد سوریه گرایشات مذهبی خاص ندارد و نوعی گروه ملی گرای متشکل از نظامیان جدا شده گریخته به ترکیه هست ولی اغلب دیگر گروه های فعال گرایشات سلفی تکفیری دارند.

با سلام و عرض ادب

یکی دیگر از فرق های وهابیت و اهل سنت؛
وهابیان از جهتی شبیه خوارجند. خوارج بر اساس تلقی خاصشان از ایمان و کفر دیگر مسلمان را کافر و مشرک می دانستند. وهابیه نیز بر اساس تلقی خاصشان از توحید، بسیاری از آداب اسلامی را کفر و شرک می دانند و در نتیجه معتقدان و عمل کنندگان به این آداب را که همه مسلمانان غیر وهابی هستند، مشرک و کافر می دانند.
(آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، رضا برنجکار، ص146)

با سلام و عرض ادب
وهابیه در مورد خود عنوان سلفیه را به کار می برند. سلف به معنای پیشینیان و قدماء است و در مقابل واژه خلف، به معنای متاخران به کار می رود. در فرهنگ اسلامی وقتی واژه سلف بکار می رود معمولا صحابه و تابعان و محدثان بزرگ قرن دوم و سوم قمری قصد می شود. وهابیان با استفاده از کلمه سلفیه ادعا می کنند که پیرو روش و عقائد سلف هستند اما این ادعا با گزارش های تاریخی ساز گار نیست.

(آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، رضا برنجکار، ص145)

پرسش:
وجه تمایز اهل سنت و وهابیت چیست؟

پاسخ:
اهل سنت به چهار شاخه اصلی حنفی، حنبلی، شافعی و مالکی تقسیم می شوند که به مرور زمان برخی از این شاخه ها به ده ها زیر شاخه تقسیم شده و هر کدام برای خود به مسلکی جداگانه با عقایدی خاص تبدیل شدند.
وهابیت نیز یکی از فرقه هایی است که خود را منتسب به حنبلی ها می دانند بدین معنی که وهابیت مدعی است بسیاری از اعتقادات خود را از احمد بن حنبل گرفته است. وهابیه در مورد خود عنوان سلفیه را به کار می برند. سلف به معنای پیشینیان و قدماء است و در مقابل واژه خلف، به معنای متاخران به کار می رود. در فرهنگ اسلامی وقتی واژه سلف به کار می رود معمولا صحابه و تابعان و محدثان بزرگ قرن دوم و سوم قمری قصد می شود. وهابیان با استفاده از کلمه "سلفیه" ادعا می کنند که پیرو روش و عقائد سلف هستند اما این ادعا با گزارش های تاریخی ساز گار نیست.(1)

وهابیان از جهتی شبیه خوارجند. خوارج بر اساس تلقی خاصشان از ایمان و کفر دیگر مسلمان را کافر و مشرک می دانستند. وهابیه نیز بر اساس تلقی خاصشان از توحید، بسیاری از آداب اسلامی را کفر و شرک می دانند و در نتیجه معتقدان و عمل کنندگان به این آداب را که همه مسلمانان غیر وهابی هستند، مشرک و کافر می دانند.(2)
ظاهرا اولین کسی که به شباهت اندیشه‌ها و عقاید محمد ابن عبدالوهاب با خوارج توجه کرد، برادرش شیخ سلیمان نجدی بود. او در پرتو همین توجه، خطاب به برادرش می‌گوید: «ابن عباس خطاب به مسلمانان می‌گفت: همانند خوارج نباشید که آیات نازل شده درباره مشرکان را به مسلمانان تأویل می کردند و با این جهالت عالم مآبانه، خون مسلمانان را می‌ریختند، اموالشان را غارت می‌کردند و پیروان سنت پیامبر را به گمراهی نسبت می‌دادند. پس بر شماست که موارد نزول قرآن را به طور دقیق تشخیص دهید ...»

تفاوت های اهل سنت و وهابیت

ردیف اعتقاد اهل سنت وهابیت
۱ توسل +
-
۲ تبریک به غیر پیامبر + -
۳ طلب شفاعت از پیامبر و غیر پیامبر + -
۴ سفر برای زیارت قبر پیامبر(ص) + -
۵ مردگان می‌بینند + -
۶ زیارت قبور با حضور بانوان + -
۷ نذر برای اموات + -
۸ عزاداری برای گذشتگان + -
۹ ساختمان ساختن بر روی قبور + -
۱۰ گذاشتن چراغ و شمع روی قبر + -
۱۱ بسیاری از فضائل پیامبر(ص) + -
۱۲ فضائل اهل بیت(ع) + -
۱۳ جعل حدود اسلامی - +
۱۴ ازدواج‌های جدید(جهاد نکاح) شاذ و نادر +


با توجه به تفاوت های مطرح شده، بسیاری از علمای حنبلی وهابیت را فرقه ای جدا از خود قلمداد کرده و از نزدیکی به آن خود را مبرا کرده اند. به طور مثال ذهبى متوفّاى 774، دانشمند بلند آوازه اهل سنّت كه خود همانند ابن تيميّه (موسس اصلی فرقه ضاله وهابیت) حنبلى مذهب بود و در علم حديث و رجال سرآمد عصر خويش بود، در نامه‏ا ى خطاب به وى مى‏ نويسد:«اى بى‏چاره! آنان كه از تو متابعت مى‏ كنند در پرتگاه زندقه و كفر و نابودى قرار دارند ... نه اين است كه عمده پيروان تو عقب مانده، گوشه گير، سبك عقل، عوام، دروغ‏گو، كودن، بيگانه، فرو مايه، مكّار، خشك، ظاهر الصلاح و فاقد فهم هستند. اگر سخن مرا قبول ندارى آنان را امتحان كن و با مقياس عدالت بسنج».

تا آن جا كه مى ‏نويسد: «گمان نمى‏ كنم تو سخن مرا قبول كنى! و به نصيحت‏ هاى من گوش فرا دهى! تو با من كه دوستت هستم اين چنين برخورد مى‏ كنى پس با دشمنانت چه خواهى كرد؟ به خدا سوگند، در ميان دشمنانت، افراد صالح و شايسته و عاقل و دانشور فراوانند، چنان كه در ميان دوستان تو افراد آلوده، دروغ‏گو، نادان و بى ‏عار زياد به چشم مى‏ خورند».(3)
یا پدر محمد بن عبدالوهاب ، در مورد فرزندش این گونه اعتقاد داشت که وی گمراه است و مردم را از ارتباط با وى برحذر مى‏ داشت.(4)
با این وجود روشن است که وقتی خود علمای اهل سنت و بالاخص مذهب حنبلی خودشان را از رهبران این فرقه این طور دور می کنند بدین معنی است که حتی اهل سنت نیز این فرقه ضاله را قبول نداشته و آن را رد کرده اند.

_ کتب ردیه وهابیت
علما اهل سنت در ردّ وهابیت کتاب‌های متعددی تالیف نموده‌اند که با توجه به این که مجالی برای ذکر همه آن ها نیست به چند مورد از آنها اشاره می‌‌شود.
1- تجرید سیف الجهاد لمدّعی الاجتهاد، تالیف علامه عبدالله بن عبد اللطیف شافعی.
2- الصواعق و الرعود، تالیف عفیف الدین عبد الله بن داودحنبلی.
3- تهکّم المقلدین بمن ادعی تجدید الدین، تالیف محمد بنعبد الرحمن حنبلی.
4- الصادم الهندی فی عنق النجدی، تالیف شیخ عطا مکی.
5- السیف الباتر لعنق المنکر علی الاکابر، تالیف سید علویبن احمد حدّاد.
6- سعاده الدارین فی الرد علی الفرقتین، تالیف صالحالکورش التونسی.
7- الاقوال المرضیه فی الرد علی الوهابیه، تالیف شیخ عطادمشقی.
8- جلال الحق فی کشف احوال اشرار الخلق، تالیف شیخ ابراهیم حلمی القادری اسکندری.
9- الفجر الصادق فی الرد علی الفرقة الوهابیة المارقة -جمیل صدقی الزهاوی.

از کتب فارسی نیز می توان به کتاب «وهابيت از ديدگاه اهل سنت» تالیف: علي اصغر رضواني انتشارات: دليل ما، (1387) اشاره نمود. با مطالعه این کتب می توان به اختلاف عمیق تفکرات وهابیت با عقائد اهل سنت پی برد.
در زمان حاضر نیز بسیاری از علماء اهل سنت از این فرقه اعلام انزجار می نمایند به عنوان نمونه به کلامی از مولوی عبدالرحیم رضوی که یکی از علمای کنونی اهل سنت است اشاره می کنیم تا خودتان از زبان یکی از برادران اهل سنت به ماهیت وهابیت پی ببرید:
وی می گوید:« تفاوت نظری و فکری اين فرقه با اهل سنت زياد است. وهابيون در همه عقايد اسلامی با اهل سنت و بالجمله با مسلمانان تفاوت و اختلاف زيادی دارند؛ برای مثال زماني که وهابيت را انگليس در بلاد حرمين شريفين راه‌ انداخت، آن ها بيشتر علمای حرمين را که اهل سنت بودند، به شهادت رساندند و همه آثار دينی و فرهنگی مسلمانان را و از جمله بارگاه‌های ملکوتی جنت البقيع را که مقبره‌ها و عمارتهايی داشتند و حتي خود ضريح خضرای حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را هم خواستند تخريب نمايند که موفق نشدند. تاريخ گواه است که آن ها خون همه امت اسلامي را مباح می دانستند به جز پيروان خود. آن ها در راه کفر و عليه اسلام قيام کردند تا علمای اهل سنت واقعی، فرهنگ دينی و اعتقادی مسلمانان را از بين ببرند که امروز اعتقادات سوء آن ها بر همگان شناخته شده است؛ بنا بر اين در طرحی جديد تصميم گرفتند اين فرقه را با نام‌های ديگری به ميدان بياورند که متاسفانه در کشور‌هاي اسلامی و در بين مسلمانان نفوذ کردند.

مساله‌اي که امروز جاي تاسف زيادي دارد، اين است که بعضی از مسلمانان گول اين راه کار جديد را خوردند که در برخی موارد موجب تخريب چهره واقعی اهل سنت شده است. توصيه بنده به مسلمانان اين است که اين گروه ضاله را که تفاوت فکری و نظری و مقادير زيادی با عقايد اسلامی قديمی دارد می توان شناخت پس همواره تلاش کنند که در دام اين شياطين نيفتند؛ زيرا آن ها در اقوام و قبيله‌ها و همه کشورهای اسلامی نفوذ کرده‌اند …».(5)

_ رابطه داعش و گروه های سلفی:
زمانی که امریکا عراق را اشغال کرد گروهی تحت عنوان دولت اسلامی با تفکر القاعده ای در این کشور ظهور یافت. ابوعمر بغدادی رهبر این مجموعه با بن لادن بیعت کرد و کار خود را تحت عنوان مبارزه بر ضد اشغال گران در این کشور آغاز نمود، اما در واقع باید گفت علمکرد این گروه به گونه ای بود که موجب نوعی واگرایی بین آن ها با مردم عراق شد.
آنها مسبب نوعی انفجارهای کور بر ضد مردم و بر ضد شیعیان عراق شدند. بنا بر این باید گفت علمکرد دولت اسلامی عراق علمکرد قابل قبولی نبوده است. یعنی ویژگی اصلی این گروه بیشتر ایجاد واگرایی بود تا ضد اشغال گرایی. در واقع باید گفت این گروه دچار مشکل فکری و سیاسی بود.
این گروه تدوین قانون اساسی در عراق ، به همه پرسی گذاشتن این قانون و نوع مردم سالاری و انتخابات را نپذیرفت. دولت اسلامی عراق نشان داد که گروهی است که به دنبال تحمیل فکر خود به جامعه بوده و اساس حق تعیین سرنوشت را که از آن ملت هاست به رسمیت نمی شناسد. در سه سال گذشته و بعد از حوادث سوریه، دولت اسلامی عراق، موضوع تشکیل دولت عراق و شام را مطرح و در قالب و فرایند جدیدی تحت عنوان داعش (دولت اسلامی در عراق و شام) سامان یافت و همچنان زیر نظر القاعده به رفتارهای قبلی خود ادامه داد.

اخیرا این گروه از رویکردهایی مشابه در سوریه بر ضد شیعیان، علوی ها و کردها و اهل سنت استفاده می کند. یعنی قتل عام هایی که گروه دولت اسلامی عراق و شام در کردستان سوریه، به ویژه در استان حسکه و منطقه راس العین انجام داد بیانگر آن است که این گروه تنها گروهی متعصب دینی نیست، بلکه این گروه هم دارای تعصب دینی و هم تعصب قومی است که با کشتار حدود 400 نفر از کردها، این رویکرد خود را به تثبیت رساند. به نظر می سد، داعش را می‌توان ، گروهی تندر و افراطی، هوادار القاعده و مخالف هر گونه نمادها و اصول مردم سالاری تعریف کرد.

___________
(1) آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، رضا برنجکار، ص145.
(2) آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، رضا برنجکار، ص146.
(3) الإعلان بالتوبيخ، ص 77 و تكملة السيف الصقيل، ص 218.
(4) الدرر السنيّة فى الردّ على الوهّابيّه، ص 42.
(5) آدرس وبلاگ این مولوی و بقیه کلمات وی: http://kermanshah86.blogfa.com/post-438.aspx
موضوع قفل شده است