جمع بندی شفاعت و اهل سنت

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شفاعت و اهل سنت

سید بن طاووس سید بن طاووس خود گفته است:

من، شب چهارشنبه سیزدهم ذی‌القعده سال ۶۳۸ قمری در «سرّ من رأی» در سرداب مطهر بودم، در هنگام سحر، آوای دل‌نشین امام زمان(عج) را شنیدم که این دعا را می‌خواند:

اِلهى بِحَقِّ مَنْ ناجاکَ وَبِحَقِّ مَنْ دَعاکَ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَفَضَّلْ عَلى فُقَراَّءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ باِلْغَناَّءِ وَالثَّرْوَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُؤْمِنینَ والْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاَّءِ وَالصِّحَةِ وَعَلى اَحْیاَّءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْکَرامَةِ وَعَلى اَمْواتُ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَعَلى غُرَباَّءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ اِلى اَوْطانِهِمْ سالِمینَ غانِمینَ بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ

خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و طینت ما خلق کرده‌ای، آن‌ها گناهان زیادی به اتکا بر محبت و ولایت ما کرده‌اند، اگر گناهان آنها گناهانی است که در ارتباط با توست، از آنها در گذر، که ما را راضی کرده‌ای و آن چه از گناهان آنها در ارتباط با خودشان و مردم است، خودت بین آنها را اصلاح کن و از خمسی که به حق ماست، به آنها بده تا راضی شوند و آن‌ها را از آتش جهنم نجات بده و آن‌ها را با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما.

می خواستم بدانم این گونه احادیث و یا مسئله ی شفاعت را چگونه باید برای اهل سنت توجیه کرد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدرا

با سلام و عرض ادب

1) محتوای چنین دعایی[1](از جهت دعا نمودن) از سوی حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف برای شیعیانشان هیچ مخالفتی با عقاید عامه نخواهد داشت؛ زیرا در این روایت سخن از دعا ی حضرت و در خواست آنحضرت از خدای متعال برای بخشش شیعیان است؛ لذا اساسا این دعا از موضوع محل اختلاف خارج است.[2]

در روایت مرحوم سید بن طاوس آمده است که حضرت ولی عصر علیه السلام برای شیعیانشان دعا فرمودند: اللهم إن شيعتنا منا خلقوا من فاضل طينتنا ، وعجنوا بماء ولايتنا اللهم اغفر لهم من الذنوب ما فعلوه اتكالا على حبنا وولائنا يوم القيامة ، ولا تؤاخذهم بما اقترفوه من السيئات إكراما لنا ، ولا تقاصهم يوم القيامة مقابل أعدائنا فان خففت موازينهم فثقلها بفاضل حسناتنا " .[3] پروردگارا شيعيان ما از زيادی گل ما خلق شده‌اند و با آب ولايت ما سرشته و عجين شده اند. پروردگارا در روز قیامت برآنها گناهانی را که به واسطه ی تکیه ی بر محبت و ولایت ما انجام داده اند ببخش و آنها را به واسطه ی اکرام بر ما مورد مؤاخذه ی خویش قرار مده و در روز قیامت در مقابل دشمنان ما آنان را مجازات مفرما و اگر پرونده ی حسناتشان کم و سبک است از حسنات ما بر آنان بيفزا.

2) اصل شفاعت به عنوانی اصلی پذیرفته شده در میان مسلمانان مورد قبول همه ی فرق اسلامی می باشد؛ در این میان تنها تفکرات وهابیت که عقاید خویش را وام دار ابن تیمیه اند، با برخی از فروعات آن(درخواست شفاعت در حال حیات برزخی) با ادعای تحقق شرک به مبارزه برخواسته اند. که ما به قسمتی از کلام ابن تیمیه اشاره می نمائیم:


[/HR] [1] . صرف نظر از بررسی سندی آن.

[2] .بله سخنی که باقی است اختلاف شیعه و سنی(غیر از صوفیه) در بحث امامت و جایگاه معنوی آن می باشد.

[3] .بحار الانوار، ج53،ص303.

توسل در نزد ابن تیمیه

ابن تیمیه در کتاب:«قاعدة جلیلة فی التوسل والوسیلة»، در تبیین توسل از دیدگاه خویش می نویسد: از لفظ توسل سه معنی اراده شده که دو معنای آن میان همه ی مسلمانان مورد اتفاق می باشد.

الف) توسل به واسطه ی ایمان به پیامبر صلی الله علیه وآله و اطاعت از آن حضرت که این نوع از توسل اصل ایمان و اسلام است.

ب) توسل به دعا و شفاعت آن حضرت، که این نوع از توسل نیز نافع است وهرکس یکی از این دو نوع از توسل را انکار نماید کافرومرتد است که باید توبه نماید که در صورت عدم توبه حکم این شخص قتل خواهد بود.

ابن تیمیه می گوید دعا و شفاعت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وبهره مندی مسلمانان از آن را هیچ کس در حیات دنیوی را هیچ یک از اهل قبله انکار ننموده است. اما شفاعت در روز قیامت مذهب اهل سنت و جماعت از صحابه و تابعان و سایر ائمه مسلمین از ائمه ی اربعه می باشد، که آن حضرت در قیامت دارای شفاعت خاص و عام می باشند، وآن حضرت در مورد کسانی که خداوند اذن داده باشد شفاعت می کند که البته این شفاعت نیز اختصاص به مومنین و اهل توحید دارد...

ابن تیمیه و بیان دیدگاه انحرافی او:

ابن تیمیه توسل به دعا وطلب شفاعت از پیامبر صلی الله علیه وآله را مختص به حیات مادی و اخروی دانسته و آنرا شامل درخواست در زمان حیات برزخی نمی داند و مدعی است که نه پیامبر صلی الله علیه وآله و نه هیچ یک از انبیای گذشته چنین عملی را مشروع ندانسته اند که بعد از حیات مادی آنان بدانها توسل شود وهیچ یک از صحابه وتابعین نیز چنین عملی را انجام نداده اند و هیچ یک از ائمه نیز آنرا مستحب ندانسته اند که بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله در کنار قبر ایشان از حضرت درخواست شفاعت و دعا شود و یا اینکه از مصائب دنیا و دین به آنحضرت شکایت نماید.

ابن تیمیه مدعی است امت پیامبر صلی الله علیه وآله بعد از رحلت آنحضرت مبتلا به انواع بلاها شده اند، گاهی با قحطی و خشکسالی، گاهی با نقص در رزق و گاهی با خوف و تسلط دشمنان و گاهی با گناهان و معاصی، اما دیده نشده احدی از آنان به کنار قبر پیامبر صلی الله علیه وآله و یا دیگر انبیاء علیهم السلام بیاید و بگوید: نشکو الیک جدب الزمان او قوة العدو او کثرة الذنوب و یا اینکه بگوید: سل الله لنا او لامتک ان یرزقهم او ینصرهم او یغفر لهم. ابن تیمیه سپس چنین اعمالی را از بدعتهای ایجاد شده می داند که سابقه نداشته است و هر بدعتی نیز ضلالت و گمراهی است.

ابن تیمیه علاوه بر بدعت دانستن چنین عملی، آنرا وسیله ای به سوی شرک نیز می داند؛ ودر بیان چگونگی تحقق آن می نویسد:

اگر کسی پیامبر و یا فرشته ای را ببیند و به او بگوید برای من دعا کن، چنین عملی منجر به شرک نخواهد شد بخلاف آنجا که بعد از وفاتشان چنین تقاضایی را بنماید؛ زیرا چنین عملی منجر به شرک خواهد شد همچنان که واقع نیز شده است؛ زیرا آنها در زمان خودشان مورد پرستش واقع نشدند و از اعمال خلاف نیز نهی می نمودند، بخلاف آنجا که درخواست بعد از وفاتشان بوده باشد؛زیرا غائب و میت از شرک نهی نمی نمایند؛ بلکه اگر قلب به دعا و شفاعت آنان راغب شود قصد آنان را می نماید و آنان را می خواند و مکان قبر و تمثال و...آنان را قصد می نماید، همچنان که مشرکین در چنین اعمالی گرفتار آمده اند.

بطلان سخن ابن تیمیه آشکار است؛ زیرا کسی در امت اسلامی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و یا یکی از اولیای دین را نپرستیده و به قصد پرستش نیز از آنها کمک نگرفته و نمی گیرد و این مخالفت ابن تیمیه نیز مخالف صریح با سنت نبوی و عملکرد و سیره ی مسلمانان بوده است.

موفق باشید.

موضوع قفل شده است