جمع بندی نامه ی عمر به معاویه

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نامه ی عمر به معاویه

می خواستم درستی نامه ی عمر به معاویه که به جنایات خود اعتراف می کند و کسانی که نقل می کنند عبارتند از ازابوحسين محمدبن هارون بن موسی التلعكبري ازپدرش ازابوعلي محمد بن همام ازجعفربن محمد بن مالک الفزاری از عبد الحمن بن سنان صيرفي از جعفربن علی حوار ازحسن بن مسکان از مفضل بن عمر جعفی ازجابر جعفی از سعيد بن مسيب صحیح ات ؟ آیا این نامه در منبع اهل تسن نیز آمده ست ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عماد


این نامه در بحار الانوار آمده(1) علامه مجلسی در ابتدای این روایت آورده که این حدیث را از شخص فاضلی در مکه شنیده، اما اشاره ای به نام آن شخص نمی کند. او پس از ذکر این حدیث طولانی، بیانی نسبت به آن دارد که برای نتیجه گیری در مورد سند این حدیث مفید است
بجز علامه در منبع دیگری از این نامه سخن به میان نرفته، و باید بررسی شود که شخص فاضل در مکه چه کسی بوده است، ولی در منابع قبل از علامه نیامده و این گزارش را با مشکل روبرو می کند.
در صورت صحت نامه نیز، نمی توان انتظار داشت که در منابع اهل سنت چنین نامه ای ذکر شده باشد، چون بسیاری از بدیهیات تاریخی دست خوش ، پنهان کاری، حذف و تغییر شده است.
ضمنا این نامه تنها مدرک، ظلم به حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیست و تضعیف آن هیچ ضربه ای به اصل داستان نمی زند، و داستان هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) و شهادت حضرت محسن (علیه السلام) از بدیهیات تاریخی است.

ـــــــــــــــــــــ
(1) مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 30، ص 288، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.

سلام .
نامه ای در سایتها هست از کتاب بحارالانوار علامه مجلسی که عمر ضمن نامه ای به معاویه به کردار و جنایات خودش اعتراف میکنه .
در سایتی شیعه رد این نامه رو دیدم و دلایل خوب و مختصری برای رد نامه آورده بود .
در کل میخواستم بدونم چقدر این نامه صحت داره و اگر صحت نداره چه دلایلی براش هست ؟
ممنون

این ردی درباره نامه در یکی از سایتها :

نامه ای در کتاب «بحار الانوار» وجود دارد که از عمر بن خطاب به معاویه نوشته شده است. این نامه در منابع معتبر روایی و تاریخی دیگر یافت نشد و در میان منابع موجود، علامه مجلسی(ره)، اولین کسی است که این نامه را نقل می کند.
علامه مجلسی در ابتدای این روایت آورده که این حدیث را از شخص فاضلی در مکه شنیده، اما اشاره ای به نام آن شخص نمی کند. او پس از ذکر این حدیث طولانی، بیانی نسبت به آن دارد که برای نتیجه گیری در مورد سند این مفید است: «به غیر از این سند، هیچ سند دیگری برای این روایت نیافتم و در متن این روایت غرایبی وجود دارد؛یعنی دارای معانی نامأنوس و دور از ذهن است. پس، این حدیث دارای الفاظ و معانی غریب و نامأنوسی است که نمی توان به آن اعتماد کرد.
علاوه بر مشکل سندی، عبارت های ضد و نقیضی نیز در روایت وجود دارد که اعتبار آن را زیر سؤال می برد؛ در بخشی از این روایت، عُمَر، خداوندی خدا را رد می کند و بندگی بت ها را می پذیرد و به لات و عزی که دو بت معروف در نزد عرب جاهلی است، قسم یاد می کند، اما در عین حال در صدر نامه، کلام خود را با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمن الرَّحِیمِ»‏ آغاز می کند در حالی که مطالب نامه کاملاً خلاف این آغاز است و با سرّی بودن نامه، هیچ منعی بر عمر نبوده که کلام خود را با بسم الله آغاز نکند. تناقضاتی از این دست، تردید ما را در پذیرش این نامه بیشتر می کند. در نهایت باید متذکر شد که این گونه تناقضات به همراه ضعف سند، شاهدی بر ضعیف بودن روایت و عدم اعتماد به آن است. البته رد این روایت به معنای قبول خلیفه دوم نیست، بلکه بر عملکرد او به حسب روایات و مستندات موثق، اشکالات بسیاری وارد است.

موضوع قفل شده است