جمع بندی ارزش زن در اسلام

تب‌های اولیه

119 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ارزش زن در اسلام

درود

چند تا سوال از بعضی از روایات و احادیث و ایات قران داشتم که موضوع اصلی این روایات و ایات زنان هستند. و چیزی که برای من یه مقدار غیر منتظره و عجیب بود اینه که چرا این نوع نگاه از طرف پیشوایان وجود داشته ؟

فکر میکنم برای تمام موارد و ایه های قران توضیح این باشه که این موارد شان نزول یا شرایط زمانی خاص داشتن ولی میدونیم که منابع احکام اسلامی سنت و قرآان هست و واجب و مستحب و مکروه و حلال و حرام از همین روایات و احادیث مشخص میشن بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی یا شان نزول .
به اضافه اینکه برای اینکه دیدگاه اسلام رو نسبت به یک موضوع بدونیم نمیتوان فیلتری رو برای ایات و روایات و احادیث در نظر گرفت و قسمت های مهم و اساسی رو نادیده بگیریم.
بعضی پاسخ ها به این سوالات این هست که وضعیت زنان در زمان گذشته ناگوار بوده و اعتقاد این است که اسلام نگاه خیلی بهتری به زن داشته و جایگاه زن رو نسبت به گذشته تغییر داده .که سوالی که مطرح میشه اینه : آیا وضعیت زنان امروز مشابه زنان قبل از ظهور اسلام است که قوانین و احکام در زمان ظهور اسلام برای حال استفاده میشه ؟ چرا در این باره با وجود تفاوت زیادی که بین زنان حال و گذشته وجود داشته تغییری در قوانین و احکام به وجود نیومده ؟
چرا اسلام به صورت کامل حق زن رو ادا نکرده و به دادن حقوقی نصف حقوق مرد اکتفا کرده ویا ارزش و حقوق انسانی زن رو در بسیاری از امور نادیده گرفته ؟ چرا تاکیدی به حفظ شان و منزلت زن (چه در ایات و روایات و چه در احکام اسلامی به صورت واجب ) وجود نداشته ؟ و با گذشت زمان و فاصله گرفتن از زمان جاهلیت تغییری در قوانین و احکام دیده نشده ؟

علاوه بر این بعضی ایات و احادیث و روایاتی هرچند خیلی اندک در باب احترام و با ارزش دونستن زنان وجود داره که برای این ایات و روایات هم میتوان شان نزول و شرایط خاص رو در نظر گرفت( مثل اینکه این روایات و ایات فقط برای برخی زنان (همسران و یا زنانی که از خانواده پیشوایان دین هستن) یا فقط در شرایط زمانی خاص صدق میکنن). حتی اگر شان نزول و شرایط خاص رو در نظر نگیریم محتوای اکثر این روایات و ایات حالت تاکیدی ندارن و ضرورتی برای حفظ شان و منزلت زن در این روایات و ایات دیده نشده (بیشتر ارزشگذاری و احترام به زن حالت مستحبی دارد یا به وضوح اشاره شده در چه شرایطی زن میتواند با ارزش باشد )

لطفا در این بجث فقط کارشناسان شرکت داشته باشن (حداقل تا زمانی که تمام سوالاتم جواب داده بشه )..

ممنون

1)

عن عبد الله بن الصامت، عن أبي ذر رضي الله عنه ، قال: قال رسولُ الله صلى الله عليه وسلم:

يَقْطَعُ صَلاَةَ الرَّجُلِ؛ إِذَا لَمْ يَكُنْ بَيْنَ يَدَيْهِ قِيدُ آخِرَةِ الرَّحْلِ: الحِمَارُ، وَالكَلْبُ الأسْوَدُ، وَالمرْأةُ.فَقُلْتُ: ماَ بَالُ الأسْوَدِ، مِنَ الأحْمَرِ، مِنَ الأصْفَرِ، مِنَ الأبْيَضِ؟ قَالَ: يَا ابْنَ أخِي! سَألْتُ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم كَمَا سَألْتَني، فَقَال: الكَلْبُ الأسْوَدُ شَيْطَانٌ. رواه مسلم (4/228)

از عبدالله ابن صامت از ابوذر (روایت است که) فرستاده ی الله گفت:

سه چیز نماز مرد را باطل میکند در صورتیکه جلوش چیزی به بلندی زین اسب(ستره) نباشد: خر، سگ سیاه، و زن. گفت: ای پسر برادرم! از رسول خدا (ص) پرسیدم همان پرسش که تو از من کردی(چه چیزی در سگ سیاه وجود دارد که او را از سگ قرمز و زرد متمایز میکند؟) پس گفت: سگ سیاه یک شیطان است.”

در توضیح این قسمت از جایی که این مطلب رو برداشتم نوشته بود زن با سگ سیاه و چهارپا یکسان در نظر گرفته شده :

در اینجا چون “و” بین موارد یاد شده “و” عطف می‎باشد؛ پس اثبات حکم یکی، بر دیگری نیز ثابت است. زیرا در اینجا پرسشگر تنها از تفاوت سگهای سیاه و سفید و …. پرسیده است

----------------------------------------------------------------------------------

2)

همانا خداوند عزوجل برای زن غیرت قرار نداده است زیرا به سوی زشتی می کشاند و خدا غیرت را برای مردان قرار داده است زیرا حلال کرده است برای مردان 4 زن و کنیز بی شمار و برای زن چیزی قرار نداده است مگر شوهرش و اگر زنی اراده کرد که با غیرت باشد مانند زناکار است. (وسائل الشیعه/حدیث شماره 25292/باب عدم جواز غیره من النساء)

ان الله عزوجل لم يجعل الغيره للنساء وانما تغار المنكرات فاما المؤمنات فلا انما جعل الله الغيره للرجال لانه احل للرجال أربعا وماملكت يمينه ولم يجعل للمراه الا زوجها فاذا ارادت معه غيره كانت عند الله زانيه.

---------------------------------------------------------------------------------

3)

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا (نساء/34 )

مردان قیم زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و به دليل آنكه از اموالشان نفقه می‌دهند، پس زنان درستكار فرمانبردار (شوهر) هستند به پاس آنچه خداوند حفظ كرده اسرار را حفظ مى‏كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد پندشان دهيد و در بستر از ايشان دورى كنيد و آنها را بزنید، پس اگر شما را اطاعت كردند بر آنها هيچ مجوييد كه خداوند والاى بزرگ است.

---------------------------------------------------------------------------------

4)


در وسائل الشیعه بابی وجود دارد با عنوان "مستحب بودن زندانی کردن زن در خانه‌ی خودش یا خانه‌ی شوهرش و (زن) نباید بدون نیاز از خانه خارج شود و نزد او هیچ مردی نرود
" استحباب حبس المرأه فی بیتها او بیت زوجها، فلا تخرج لغیر حاجه و لایدخل احد من الرجال (وسائل الشیعه/جلد 20/ ابواب مقدمات النکاح و آدابه، باب 24)

-------------

در حدیث شماره‌ی 25048 از قول علی ابن ابیطالب می‌گوید: مردان از زمین خلق شده‌اند همانا توجهشان به زمین است و زن از مرد خلق شده و همانان توجهش به مردان است، پس ای توده‌های مردان، زنانتان را زندانی کنید
قال امير المؤمنين: خلق الرجال من الارض وانما همهم في الارض و خلقت المراه من الرجال و انما همها في الرجال فاحبسوا نساءكم يا معاشر الرجال.

--------------

حضرت علی (ع)
همانا زنان سخن نفهم و عورت هستند پس عورت را با خانه بپوشانید و نفهمی‌شان را با سکوت (الکافی/جلد 5 صفحه 535)
إنما النساء عی و عورة فاستروا العوره بالبيوت واستروا العی بالسكوت

--------------------------------------------------------------------

5)

وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا (نساء/15) و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا می‌شوند چهار تن (مرد) از ميان خود بر آنان گواه گيريد پس اگر گواهی دادند آنان را در خانه‌ها نگاه داريد تا بمیرند يا خداوند راهى براى آنان قرار دهد.

-------------------------------------------------------------------------------------

6)

مردی از یاران امیر المؤمنین از زنش به او شکایت برد، پس علی ایستاد و سخنرانی نمود، پس گفت: ای مردم، از زنان به هیچ عنوان پیروی نکنید و در مال به آنان اعتماد نکنید و مدیریت خانواده را به آنان وا مگذارید که ما را به نابودی می‌کشانند و از دستور شوهرسرپیچی می‌کنند، ما آنان را یافتیم که به هیچ عنوان توانائی خویشتن داری بر نیاز خویش را ندارند و توانائی کنترل شهوتشان را ندارند، درشتی در برابرشان لازم است، اگر خود را بزرگ دیدند غرور آنان را می‌گیرد، اگر ناتوان شدند، رضایتشان در واژنشان است، به هیچ عنوان شکر کارت را ندارند و اگر اندکی آنان را از کاری منع کنی خوبی‌ها را فراموش می‌کنند و بدی‌ها را یاد می‌کنند، با بهتان بستن سخن می‌گویند و شیطان را دنباله روی می‌کنند . (علل الشراتع / شیخ صدوق / جلد 2 / صفحه 512 ، جامع الاحادیث الشیعه / ایت الله بروجردی / جلد 20 / صفحه 258 ، وسائل الشیعه / حر عاملی / جلد 20 / صفحه 180)

شكى رجل من اصحاب امير المؤمنين عليه السلام نسائه، فقام علی (ع) خطيبا، فقال: "معاشر الناس، لا تطيعوا النساء على حال و لا تأمنوهن على مال و لا تذروهن يدبرن امر العيال، فإنهن ان تركن و ما اردن اوردنا المهالک و عصين امر المالک فانا وجدناهن لا ورع لهن عند حاجتهن و لا صبر لهن عند شهوتهن البذخ لهن لازم و ان كبرن و العجب لهن لاحق و ان عجزن يكون رضاهن فی فروجهن لا يشكرن الكثير، اذا منعن القليل ينسين الخير ويذكرن الشر يتهافتن بالبهتان و يتمادين فی الطغيان و يتصدين للشيطان.

------------------------------------------------------------------------------------

7)

و بپرهیز از مشورت با زنان که رأیشان پوچ و عزمشان سست است. بر چشمانشان پرده(حجاب) بینداز که هر چه این پرده استوارتر باشد، آنها به عفاف پایبندترند. بیرون رفتن زنان از خانه آنگونه زشت نیست که تو کسی را به خانه آوری که شایسته‌ی اعتماد نباشد! اگر می‌توانی آنگونه رفتار کن که غیر از تو کس دیگری را نشناسد. زن در کاری که با مقام او سازگار نیست تسلط نده که زن همچون گلی است خوشبو نه قهرمان و کارفرما. در احترام گذاشتن به او زیادروی نکن و چنان امیدوارش مکن که به شفاعت از دیگران بپردازد. بپرهیز از بدگمانی بیجا نسبت به زن که این کار زن تندرست را به بیماری و زن پاکدامن را به فکر گناه کردن می‌کشاند. برای هریک از خدمتکاران خویش کاری را تعیین کن تا در برابر تو جوابگوی آن باشد و انجام خدمت تو را به دیگری(کنیز) واگذار نکند؛ وابستگانت را گرامی دار! پس آنها بال‌های تو برای پرواز هستند و اصل تو هستند که با آنان افتخار می‌کنی و دست تو هستند که با آن یورش می‌بری(می‌جنگی) (نهج البلاغه)

-----------------------------------------------------------------------------------

8)

خطاب به همسر پیغمبر (ص) :

(شما ای مردان!) سربازان زنی هستید!؟ و پیرو جانور زبان بسته‌ای(شتر عایشه) شدید..... .(خطبه‌ی شماره‌ی 13)

ای مردنمایان نامرد! خَردتان مانند رؤیای کودکان و زنان پا به حجله گذاشته است. دلم می‎خواست که شما را نمی‌دیدم و نمی‌شناختم... . (خطبه‌ی 27)

-------------------------------------------------------------------------------------

9)

هدف دام‌ها سیر کردن شکم‌هایشان است و هدف درندگان، دشمنی با دیگران! و مهمترین فکر زنان، زینت زندگانی دنیائی و فساد در آن است . همانا مؤمنین فروتن هستند و همانا مؤمینی از خدا ترسانند. (خطبه‌ی شماره‌ی 154)

-------------------------------------------------------------------------------------

با نام و یاد دوست

با سلام و عرض تسلیت و تعزیت سالروز شهادت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام

پاسخ سوال فوق در تاپیک های زیر توسط کارشناس محترم ارائه شده است:

http://www.askdin.com/thread15991-4.html#post177644

http://www.askdin.com/thread14781.html

http://www.askdin.com/thread7811-9.html#post477830

(پست های 85 و 86)

http://www.askdin.com/thread20398-3.html#post450472

http://www.askdin.com/thread4204-2.html

http://www.askdin.com/thread27533.html

http://www.askdin.com/thread139.html

http://www.askdin.com/thread23533.html

http://www.askdin.com/thread21201-8.html#post478316

http://www.askdin.com/thread26366-11.html#post477759

http://www.askdin.com/thread24629-30.html#post479120

http://www.askdin.com/thread32326-17.html#post478770

http://www.askdin.com/thread26043-4.html#post463111

http://www.askdin.com/thread40873.html

http://www.askdin.com/thread30405-39.html#post411270

http://www.askdin.com/thread4714.html

http://www.askdin.com/thread35003.html

http://www.askdin.com/thread32712.html

http://www.askdin.com/thread33632-9.html#post439928

http://www.askdin.com/thread37264.html

http://www.askdin.com/thread24047-2.html#post477128

خواهشمندم تاپیک های فوق را به دقت مطالعه نمایید

اگر سوالی داشتید با پیام خصوصی اطلاع دهید.

در همین جا از کاربران محترم درخواست دارم قبل از ایجاد موضوع و طرح سوال ، حتما از گزینه جستجوی سایت استفاده کنند

تا اگر بحث مشابهی قبلا در سایت وجود داشت مطالعه کنند

و در صورتی که به پاسخ سوال خود نرسیدند نسبت به ایجاد موضوع جدید اقدام نمایند.

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید


با نام و یاد دوست

با سلام

با توجه به اینکه کاربر محترم اعلام کردند در تاپیکهای فوق به پاسخ سوالات شان نرسیدند

لذا این تاپیک به کارشناس مربوطه ارجاع داده می شود:




کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]
باسلام
در مورد نگاه اسلام به مسئله زن و حقوق و جایگاه او در خانواده و اجتماع، تا کنون سخنهای زیادی گفته شده است. اما برای فهم بهتر مسئله و پیش از پاسخ گفتن به تک تک روایاتی که نقل شد، لازم است به چند نکته توجه شود.
نکته اول: از نگاه اسلام، زن و مرد، دو رکن نهاد خانواده و دو فعال اجتماعی هستند. اسلام در شرایط عادی هیچ تبعیضی بین مردو زن قائل نیست. هر یک حق و حقوق و وظایفی در قبال دیگران دارند.
نکته دوم: تفاوتهایی که در احکام زن و مرد وجود دارد، به خاطر شرایط خاص بدنی و جایگاه هر یک در اجتماع و نیز شرایط ویژه اجتماعی و اقتصادی است.
مثلا تفاوت زن و مرد در مسئله دیه و قصاص، به خاطر نقش بیشتر مرد در آن زمان در اقتصاد خانواده و پیشرفت جامعه و مسئولیت او در جنگ و کارزار بوده است.
نکته سوم: احکام و قوانین، بر اساس نوع افراد و موقعیت عمومی وضع میشود نه با توجه به موارد خاص و اختصاصی. مثلا شاید در آن زمان، زنی بوده که از چند مرد نیز قوی تر و نقش او در اقتصاد خانواده و حتی شرکت در میدان نبرد، بیشتر بوده، ولی اینگونه موارد استثنایی است.
نکته سوم: احکام اسلام، بر اساس متون دینی، تا روز قیامت باقی است و تنها بر اساس ادله و منابع استنباط است که قابل فهم و دستیابی است. هرچند زمان و مکان، دو عنصر مهم در اجتهاد است که نباید با مصلحت اندیشی فردی و غیر شرعی اشتباه شود. فهم دخالت زمان و مکان در یک حکم شرعی و تغییر شرایط و موضوع برای تغییر حکم، تنها در اختیار فردی است که نسبت به دانش احکام و استنباط آگاهی دارد نه هیچ فرد دیگر.
نکته چهارم: ممکن است برخی از احکام، مربوط به زمانی خاص بوده در حالیکه بر اساس منابع استنباط و ایات و روایات، فعلا این اختصاصی بودن قابل فهم نیست. در این موارد، نیاز به این است که کسی که از غیب خبر دارد(امام معصوم) حکم جدید را بیان کند. ولی این مربوط به زمان حضور امام است و در حال حاضر که زمان غیبت است، چاره ای نداریم که به همین ادله و منابع موجود اکتفا کنیم.
نکته پنجم: دین اسلام و احکام آن، بر اساس سلیقه و احساسات وضع نشده است، بلکه از منبع لایزال الهی صادر شده است که خیر محض است و جز خیر بندگان هدفی دیگر از این دستورات ندارد. بنابراین، اگر حکمی جزیی به نظر ما توجیه عقلانی نداشت یا با احساسات ما سازگار نبود، نباید حکم شرعی را دستخوش تغییر قرار داد. زیرا دین را باید به عنوان یک بسته در نظر گرفت نه اینکه تک تک احکام وقوانین جزیی آنرا مورد بررسی قرار داد.
نکته ششم: در مورد روایاتی که در زمینه زنان مطلبی را بیان کرده است، هم باید از نظر سندی بررسی شود که جعلی نباشد، هم باید محتوا و مفاد آن بررسی شود و هم شرایط اجتماعی آن روزگار نیز مورد توجه قرار گیرد.

[=microsoft sans serif]اما در مورد روایاتی که نقل شد. از آنجا که بررسی تک تک روایاتی که نقل شد، طول و تفصیل زیادی می طلبد و بنای این انجمن بر بررسی و مباحثه تخصصی در هر تاپیک است، بنابراین، صرفا به بررسی چند مورد از این روایات پرداخته میشود.
هرچند نکاتی که بیان شد، میتواند در نگاه ابتدایی به چنین روایاتی کارگشا باشد.

روایت اول: این روایت در منابع اهل سنت است و در کتابهای شیعه نیست و باید سند آنها بررسی شود.
بعلاوه، مطلبی که در این روایت نقل شده، با روایات متواتر پیامبر اسلام که بیان میکند نباید نماز را به واسطه رفت و امد کسی از جلوی انسان، قطع کرد، منافات دارد:[1]
«لَا يَقْطَعُ الصَّلَاةَ شَيْ‏ءٌ وَ ادْرَءُوا مَا اسْتَطَعْتُمْ فَإِنَّمَا هُوَ الشَّيْطَانُ‏»[2]
ملاصالح مازندرانی در شرح اصول کافی بیان کرده که این روایت که در کتابهای اهل سنت نقل شده، هم از نظر سندی ضعیف است و هم با روایات زیادی متعارض است و به همین جهت قابل استناد نیست.[3]
چنانکه در چندین روایت از همسران پیامبر نقل شده است که هنگامی که رسول گرامی اسلام مشغول نماز بوده اند، آنان از پیش روی حضرت عبور میکردند ولی حضرت نماز خود را قطع نمیکرد. این مطلب نشان دهنده جعلی بودن این روایت است.
حتی در روایتی، عایشه نقل میکند که هنگامی که پیامبر مشغول خواندن نماز شب بودند، او بین حضرت و قبله قرار گرفت. ولی در ادامه نقلی از اعتراض حضرت یا قطع کردن نمازشان نشده است.
و في‏ المنتهى‏ عن عائشة، قالت: كان رسول اللَّه صلى الله عليه و آله يصلّي صلاته من الليل كلّها و أنا معترضة بينه و بين القبلة[4]

اما روایت دوم: این روایت، مربوط به غیرت ورزیدن زنان در مورد شوهرانشان و ازدواج مجدد آنان است.
این روایات و روایاتی با این مضمون، نگاهی آسیب شناسی در زمینه مسائل اجتماعی است. بر اساس نگاه اسلام که نگاهی واقع بینانه به شرایط جسمی مردان، وضعیت زنان بی سرپرست(مطلقه، بیوه یا مجرد مانده) دارد. این مسئله یکی از معضلات جوامع است که هر جامعه شناسی به دنبال ارائه راه حلی برای برون رفت از این بحران است. خصوصا در جوامعی که به واسطه کشته شدن مردان جنگی و از بین رفتن سرپرست خانواده ها، زنان بدون شوهر می ماندند و وجود آنان با غالبا با دو مشکل روبرو میشد. یا زمینه فساد اخلاقی آنان فراهم میشد یا باعث ضربه شدید روحی به آنان میشد. بنابراین یا بخشی از جامعه دچار فساد اخلاقی میشد که خود باعث رواج فساد اخلاقی در جامعه و بروز معضلات اخلاقی، بهداشتی و معنوی میشد یا سبب ایجاد مشکلات روانی میشد.
دین اسلام، برای حل این معضل، راه حل ازدواج مجدد را ارائه میدهد ، البته با شرایط و ضوابطی که بیان میدارد. اما درمقابل جوامع غربی که داعیه دفاع از حقوق زنان را دارند، از این راه حل جلوگیری و ازواج مجدد را ممنوع میدانند. نتیجه این چه شده، جز بی بند و باری و گسترش فساد اخلاقی و از هم پاچیده شدن نظام خانواده و از بین رفتن امنیت روانی و اخلاقی.
بنابراین، این دستورالعمل به خاطر حفظ جامعه و حفظ امنیت اخلاقی است نه صرفا ارضای نیاز جنسی مردان. اما روشن است که این دستورالعمل را نمیتوان در مورد زنان پیاده کرد، زیرا قطعا خود باعث فساد اخلاقی و پاچیده شدن نهاد خانواده و اخلاق در جامعه میشود.
[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . نهج الحق و كشف الصدق، ص: 434؛ الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، ج‏3، ص: 202(جامع الاحادیث)

[=microsoft sans serif][2] . التاج الجامع للأصول ج 1 ص 184

[=microsoft sans serif][3] . شرح فروع کافی، ملاصالح مازندرانی، ج2، ص482(جامع الاحادیث)

[=microsoft sans serif][4] . شرح فروع کافی، ملاصالح مازندرانی، ج2، ص482(جامع الاحادیث)

[=microsoft sans serif]
مطالب دسته سوم: این مطالب مربوط به فضیلت مردان بر زنان است.
از نگاه اسلام، جنس زن و مرد هیچ برتری وفضیلتی بر یکدیگر ندارند و همانقدر که مردان توان رسیدن به کمال وقرب الهی و علم و معنویت را دارند، زنان نیز دارند.
اما تفاوتهای روحی و جسمی که میان زن و مرد وجود دارد، باعث شده است که هر یک کارکرد خاصی در اجتماع داشته باشد و به همین جهت، برخی وظایف و محدودیتها برای هر کدام ایجاد میشود.
به عنوان مثال به جهت حساسیت روحی و لطافت روانی زنان، آنان عهده دار تربیت فرزندان و اداره امور داخل خانه شده اند و به جهت روحیه خشن و با انعطاف کمتر مردان، انان موظف شده اند عهده دار تامین نیازهای مالی و تامین امنیت خانواده و اجتماع باشند.
این مسئله، یک اصل اساسی در بررسی مسائل مربوط به جنس زن و مرد است و بی توجهی منشأ بسیاری از سوالات و ابهامات در زمینه نگاه دین به حقوق زن و مرد شده و می شود.
روایاتی که به مسئله استیلای مردان بر زنان پرداخته است، نیز به این نکته توجه می دهد که مردان به جهت خشونت رفتاری و لطافت روحی کمتر نسبت به زنان، ریاست خانواده را برعهده دارند و وظایف زیادی را برعهده دارد. وظایفی از جمله تامین هزینه های مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان، دفاع از خانواده در برابر حوادث و تعرض دیگران، و تنظیم روابط اجتماعی و خانوادگی اعضای خانواده در جهت رشد و تعالی معنوی و اخلاقی را بر عهده آنان قرار داده است. دلیل این مسئله نیز اختلافات روحی و جسمی مردان نسبت به زنان است.
مردان از نظر توانایی و تحمل جسمی و قدرت مدیریت و سامان دهی امور کلان خانواده و قدرت تدبیر و برنامه ریزی، برای این مسئله شایستگی بیشتری دارد. چنانکه تصمیم های مرد بیشتر عقلانی و با تامل است و برخلاف زنان، تصمیم گیری های او کمتر تحت تاثیر احساسات است.[1]
با توجه به این مسائل، مشخص میشود که خداوند متعال هر یک از زنان و مردان را به صورت خاصی افریده است. یکی را ظریف و دیگری را با روحیه سخت کوش و خشن تا هر یک بتواند نقش خود را در پیشرفت و تکامل مادی و معنوی خود و خانواده و اجتماع ایفا کنند.
مراد از برتری مرد بر زن و استیلایی که مطرح شده نیز همین است که وقتی روحیه زن با مدیریت کلان خانواده و اجتماع سازگار نیست، خداوند مردان را بر زنان برتری داد و یکی را رئیس دیگری قرار داد. و این نظام، نظامی احسن است که هر کس بر اساس شایستگی ای که دارد در جایگاه خود قرار میگیرد.
حال بیایم تصور کنیم، مدل کنونی که در برخی کشورهای زن سالار که فمینیسم بر انها و روابط اجتماعی شان حاکم است، اجرا شود، چه پیش می آید. یا همین خانواده قرار است ادامه بیابد ولی با تعویض نقش زن و مرد، یا ادامه آن غیر ممکن یا سخت خواهد شد.
در ابتدا، مطالبه حقوق در حد مشارکت در اجتماع و آزادی خواهد بود. زنان به جای مردان به تصمیم گیری اجتماعی وارد میشوند و نقش آنان در بازار کار و سرمایه را میگیرند. وقتی مسئولیت زن با مرد عوض میشود، زنان تحمل سختی های بازار کار و درگیری های آن را ندارند، قدرت ان را ندارند که بار مسئولیت تامین هزینه های خانواده را بر عهده بگیرند. خب اعتراض ها شروع میشود. توان تصمیم گیری غیر قابل انعطاف در شرایط بحرانی اجتماعی را ندارند و درمواقعی که بین عقل و عاطفه تعارض ایجاد میشود، به سمت عاطفه و احساسات خود میروند. نظام خانواده از هم گسست می یابد. وقتی قرار است زن نقش مادی و همسری خود را ایفا کند از نقش اجتماعی جدید خود می ماند و اگر قرار باشد به نقش اجتماعی خود بپردازد از خانواده و نقش هایی که دیگر در توان مردان نیست(همانند تولید نسل و زایمان و تربیت فرزندان و ...) میمانند. در نهایت این اجتماع است که به مشکل می افتد. بنابراین، راه حل جدید این می شود که زنان و مردان از هم جدا شوند و مسئله طلاق رونق می یابد و در وهله بعد وقتی دوباره احساس تنهایی میکند و تجربه اشتباه بودن با جنس مخالف را داشته، به سمت جنس موافق تمایل مییابد. مشکلی که در حال حاضر، گریبان کشورهای غربی را گرفته است و راه بازگشتی نیز ندارند و هر روز بیشتر در این مشکلات فرو میروند.
[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . ر.ک: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 4، ص343( نرم افزار جامع التفاسیر)

[=microsoft sans serif]مطالب دسته چهارم: زندانی کردن زن در خانه
روایتی که از امام علی(ع) نقل شده است، روایتی است که ازنظر سندی ضعیف است. سند این روایت، چنین است:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:
در این روایت، وهب بن وهب القرشی قرار دارد که عامی(از اهل سنت) و ضعیف است و نه وثاقت او اثبات شده و نه وثاقت احادیث کتابهایش.[1]بنابراین این روایت معتبر و قابل استناد نیست.
روایت دوم، گرچه از نظر سندی ایرادی ندارد ولی باید دلالت ومفاد آن مورد بررسی قرار گیرد.
عورت چیزی است که باید مخفی شود و نباید در منظر دیگران نمایان شود. زن نیز از آنجا که تمام بدنش، مورد توجه مردان است و موجب شهوت آنان قرار می گیرد، در تعبیری جامع گفته شده که خودش عورت است، یعنی تمام بدنش باید پوشانده شود و چون عورت باید پوشانده شود، بنابراین، زن نیز باید از نگاه دیگران پوشانده شود. این کار نیز به خاطر سلامت اخلاقی جامعه است.
هرچند این دستور به پوشاندن، دستوری الزامی نیست و صرفا حکمی ارشادی برای حفظ جامعه (که شامل خود این شخص نیز می‌شود) از فساد اخلاقی و نابهنجاری است.

موفق باشید
[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . نرم افزار درایه النور، بررسی سندی روایات کافی، ج5، ص337

[="Navy"]

صدیق;548396 نوشت:
هم باید از نظر سندی بررسی شود که جعلی نباشد

سلام
نکته ای که بسیار مهم است و ما بعضا از آن غافل هستیم این است که ضعف سند الزاما به معنای جعلی بودن روایت نیست و صحت سند هم الزاما به معنای صدور از معصوم نیست.
مثلا بسیاری از ادعیه و زیارات هستند که از لحاظ بررسی رجالی در مرتبه حدیث ضعیف قرار می گیرند اما متن این ادعیه گوهای بر صدور از معصوم دارد و چه بسیار روایاتی که از لحاظ سندی صحیح است اما این روایات طرد می شود و بدان عمل نمی شود مثلا به دلیل مخالفت با قرآن
پس حرف اول و آخر در بررسی حدیث را رجال نمی زند که اگر دیدیم حدیثی ضعیف است فورا حکم به جعلی بودن آن کنیم و روایت را به این دلیل رد کنیم که مثلا یکی از راویان آن ضعیف است بلکه نهایت کار اگر روایتی ضعیف بود توقف در عمل به آن است (در بحث حجیت خبر واحد و ...) البته اگر روایتی هم ضعیف باشد و اصحاب بدان عمل کرده باشند خود این امر قرینه ای بر عمل به آن حدیث است
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَوْ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُكَذِّبُوا الْحَدِيثَ‏ إِذَا أَتَاكُمْ بِهِ مُرْجِئِيٌّ وَ لا قَدَرِيٌّ وَ لَا حَرُورِيٌّ يَنْسُبُهُ إِلَيْنَا فَإِنَّكُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْحَقِّ فَيُكَذَّبُ اللَّهُ فَوْقَ عَرْشِه‏
المحاسن، ج‏1، ص: 230
البته چیزی که می توان از این خبر استفاده نمود نفی ابتدایی استناد روایت صرفا به دلیل ضعف سند است نه تتبع و رد استدلالی روایت با توجه به ادله دیگر و یا حتی بعد از نقد و بررسی با استفاده از اصول و مبانی و علم به عدم صدور و یا علم به جهت صدور(مانند تقیه ای بودن روایت).
در واقع اگر ما بخواهیم هر حدیثی را صرفا به دلیل ضعف سند کنار بگذاریم بسیاری از معارف عالیه را باید حذف نماییم در حالی که با تسامح در ادله سنن می توان آنها را پذیرفت.
البته در این هم شکی نیست که اگر روایت خلاف قرآن و عقل سلیم و نه عقل در گرو احساسات و شهوات باشد یا روایات معتبره دیگر بود می توان روایات خلاف آن را رد کرد.

[=Traditional Arabic]

[="Navy"]

_Member_;538409 نوشت:
حضرت علی (ع)
همانا زنان سخن نفهم و عورت هستند پس عورت را با خانه بپوشانید و نفهمی‌شان را با سکوت (الکافی/جلد 5 صفحه 535)
إنما النساء عی و عورة فاستروا العوره بالبيوت واستروا العی بالسكوت

روایاتی که دلالت دارند « زن عورت است» در منابع شیعه و اهل سنت به الفاظ گوناگون نقل شده است؛ در منابع روایی اهل سنت با الفاظی مانند «المرأة عورة»، «النساء عورة»و نظیر آن آمده است، اما مضمون آن در منابع حدیثی و فقهی شیعه آمده است؛ مانند این که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «إِنَّمَا النِّسَاءُ عِیٌّ وَ عَوْرَةٌ فَاسْتُرُوا الْعَوْرَةَ بِالْبُیُوتِ وَ اسْتُرُوا الْعِیَّ بِالسُّکُوت»؛ زنان در گفت‌وگوى با همسران خود نمی‌توانند مقصود خود را بیان کنند و موجودى لطیف هستند که نیاز شدید به حفظ و حراست دارند، لذا مردان ویژگی اوّل آنها را با سکوت و خاموشى خود و ویژگی دوّم را با نگهدارى آنان در منازل بپوشانند.
از جهت سندی این روایت پذیرفته می‌شود؛ زیرا هم این دسته از روایات در منابع شیعه و اهل سنت –با اندک اختلاف در الفاظ- آمده و هم فقها بر دلالت و محتوای آن بر وجوب پوشش اتفاق نظر دارند.

http://islamquest.net/fa/archive/question/fa22491[/]

_Member_;538409 نوشت:
در وسائل الشیعه بابی وجود دارد با عنوان "مستحب بودن زندانی کردن زن در خانه‌ی خودش یا خانه‌ی شوهرش و (زن) نباید بدون نیاز از خانه خارج شود و نزد او هیچ مردی نرود" استحباب حبس المرأه فی بیتها او بیت زوجها، فلا تخرج لغیر حاجه و لایدخل احد من الرجال (وسائل الشیعه/جلد 20/ ابواب مقدمات النکاح و آدابه، باب 24)

مراد این احادیث از حبس زنان در خانه زندانی کردن نیست زیرا "حبس" در لغت عرب به معنی "اختصاص دادن" و مخصوص گردانیدن است.(العین،خلیل الفیومی،ج3، ص 150،لسان ‏العرب ج 6 ص 44)
با توجه به اين توضيح معنای این روایات نیز روشن می شود که پیامبر اکرم (ص) می فرماید حتی المقدور زنان را برای وظایفی که در منزل برعهده دارند اختصاص بدهید و مسؤلیت های خارج از منزل بر عهده آنان نگذارید این در حالی است که در همان زمان پیامبر اکرم (ص) همسران خود را به همراه خود به جنگ می برد و یا وظیفه پرستاری و امداد رزمندگان را به زنان محول می کردند بنا بر این در مواقع ضرورت این سیره و روش پیامبر بهترین مفسر این حدیث است و بیانگر مراد و منظور پیامبر گرامی اسلام است. با توجه به این سیره پیامبر اسلام است امروزه همه فقیهان بر این عقیده اند که بسیاری از مشاغل نظیر پزشکی که با زنان سر و کار دارد برای زنانی که استعداد و توانایی آنجام آن را دارند، واجب کفایی است یعنی برای جلوگیری از هرگونه تماس با نامحرم لازم و واجب کفایی است که عده ای از زنان در رشته های مورد نیاز نظیر پزشک عمومی، دندان پزشکی، جراحی ، تخصص زنان ،رادیو لوژی، سونو گرافی و....تخصص لازم را کسب کنند تا زنان مجبور نباشند در این امور به پزشک مرد مراجعه نمایند. اما پس از تربیت افراد متخصص در حد کفایت و رفع نیاز جامعه است که زنان می توانند در منزل بنشینند و صرفاً به وظیفه همسر داری و مادری خود بپردازند يعنی این این روایات این مطلب برداشت می شود که اولویت برای زنان رسیدگی به امور خانه می باشد.

_Member_;538409 نوشت:
عن عبد الله بن الصامت، عن أبي ذر رضي الله عنه ، قال: قال رسولُ الله صلى الله عليه وسلم:
يَقْطَعُ صَلاَةَ الرَّجُلِ؛ إِذَا لَمْ يَكُنْ بَيْنَ يَدَيْهِ قِيدُ آخِرَةِ الرَّحْلِ: الحِمَارُ، وَالكَلْبُ الأسْوَدُ، وَالمرْأةُ.فَقُلْتُ: ماَ بَالُ الأسْوَدِ، مِنَ الأحْمَرِ، مِنَ الأصْفَرِ، مِنَ الأبْيَضِ؟ قَالَ: يَا ابْنَ أخِي! سَألْتُ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم كَمَا سَألْتَني، فَقَال: الكَلْبُ الأسْوَدُ شَيْطَانٌ. [HL]رواه مسلم (4/228)[/HL]
از عبدالله ابن صامت از ابوذر (روایت است که) فرستاده ی الله گفت:
سه چیز نماز مرد را باطل میکند در صورتیکه جلوش چیزی به بلندی زین اسب(ستره) نباشد: خر، سگ سیاه، و زن. گفت: ای پسر برادرم! از رسول خدا (ص) پرسیدم همان پرسش که تو از من کردی(چه چیزی در سگ سیاه وجود دارد که او را از سگ قرمز و زرد متمایز میکند؟) پس گفت: سگ سیاه یک شیطان است.”

در توضیح این قسمت از جایی که این مطلب رو برداشتم نوشته بود زن با سگ سیاه و چهارپا یکسان در نظر گرفته شده :

در اینجا چون “و” بین موارد یاد شده “و” عطف می‎باشد؛ پس اثبات حکم یکی، بر دیگری نیز ثابت است. زیرا در اینجا پرسشگر تنها از تفاوت سگهای سیاه و سفید و …. پرسیده است


همانطور که اشاره کرده اید این روایت در کتب اهل سنت "صحیح مسلم" نقل شده است و هیچ یک از فقهای شیعه در طول تاریخ فتوا نداده است که عبور زن از جلوی نمازگزار باعث باطل شدن نماز می شود بنا بر این این سوال خود را می توانید از اهل سنت بپرسید هر چند که در این روایات هم توهینی نمی بینم و جایی بیان نکرده که زن با این موارد یکسان است مثل اینکه بیان شود كشتن انسان مومن و كشتن اسير كافر حرام است اینکه این دو یک حکم گرفته اند به معنای این نمی باشد که مومن با كافر یک جور هستند و اینکه اهل سنت معتقدند که عبور خر، سگ سیاه، و زن از جلوی مرد نماز را باطل می کند هر چند که صحیح نیست توهینی به زن نیست اگر هم باشد به ما ربطی ندارد از خود اهل سنت بپرسید!

_Member_;538409 نوشت:
وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا (نساء/15) و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا می‌شوند چهار تن (مرد) از ميان خود بر آنان گواه گيريد پس اگر گواهی دادند آنان را در خانه‌ها نگاه داريد تا بمیرند يا خداوند راهى براى آنان قرار دهد.

این حکمی موقت بوده و در قرآن هم به موقت بودن آن اشاره شده
" أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا" (و يا اينكه خداوند راهى براى آنها قرار بدهد) بنا بر اين بايد مجازات حبس در باره آنها ادامه يابد، تا مرگ آنها فرا رسد، و يا اينكه قانون جديدى از طرف خداوند براى آنها معين شود.
از اين تعبير استفاده مى‏شود كه اين حكم، يك حكم موقت بوده، و از همان آغاز اعلام شده است كه در آينده (پس از آماده شدن محيط و افكار) حكم جديدى در باره آنها نازل خواهد شد، و در آن موقع زنانى كه مشمول اين قانون شده ‏اند، و هنوز در قيد حيات هستند، طبعا از زندان آزاد خواهند شد، و مجازات ديگرى نيز در مورد آنها عملى نخواهد گرديد، آزادى آنها از زندان بخاطر الغاى حكم سابق است، و اما عدم اجراى مجازات جديد در باره آنها بخاطر اين است كه قانون مجازات شامل مواردى كه قبل از آمدن قانون انجام يافته نمى ‏گردد، و به اين ترتيب قانون آينده هر چه باشد راهى براى نجات اين زندانيان است، ولى البته اين قانون جديد شامل حال تمام كسانى كه در آينده مرتكب مى‏شوند خواهد بود (دقت كنيد).

_Member_;538409 نوشت:
2)

همانا خداوند عزوجل برای زن غیرت قرار نداده است زیرا به سوی زشتی می کشاند و خدا غیرت را برای مردان قرار داده است زیرا حلال کرده است برای مردان 4 زن و کنیز بی شمار و برای زن چیزی قرار نداده است مگر شوهرش و اگر زنی اراده کرد که با غیرت باشد مانند زناکار است. (وسائل الشیعه/حدیث شماره 25292/باب عدم جواز غیره من النساء)

ان الله عزوجل لم يجعل الغيره للنساء وانما تغار المنكرات فاما المؤمنات فلا انما جعل الله الغيره للرجال لانه احل للرجال أربعا وماملكت يمينه ولم يجعل للمراه الا زوجها فاذا ارادت معه غيره كانت عند الله زانيه.


سلام.عایا این واقعا درسته؟:Moteajeb!:میشه توضیح بدین
پس چرا من این همه غیرتی ام؟:khaneh::Gig:

ملاصدرا;548433 نوشت:
نکته ای که بسیار مهم است و ما بعضا از آن غافل هستیم این است که ضعف سند الزاما به معنای جعلی بودن روایت نیست و صحت سند هم الزاما به معنای صدور از معصوم نیست.
مثلا بسیاری از ادعیه و زیارات هستند که از لحاظ بررسی رجالی در مرتبه حدیث ضعیف قرار می گیرند اما متن این ادعیه گوهای بر صدور از معصوم دارد و چه بسیار روایاتی که از لحاظ سندی صحیح است اما این روایات طرد می شود و بدان عمل نمی شود مثلا به دلیل مخالفت با قرآن

باسلام
درست میفرمایید.
بنده نیز منظورم این نبود که هر روایت ضعیف السندی، جعلی است. بلکه منظورم این بود که برخی اوقات، یک روای با توجه به سبقه ای که دارد و شرایطی که دارد، زمینه برای تحریف بیشتری دارد.
به هر حال سبق لسان و ایجاز مخل بود.
ممنون ازتذکر شما دوست عزیز.

[=microsoft sans serif]

دخترک کبریت فروش;548466 نوشت:
سلام.عایا این واقعا درسته؟میشه توضیح بدین
پس چرا من این همه غیرتی ام؟

باسلام
اینکه می فرماید غیرت را قرار نداده، یعنی از زنان غیرت را نخواسته است. نه اینکه زنان توانایی غیرت ورزیدن را ندارند.
همانطور که از مردان گرچه غیرت را خواسته، ولی این بدان معنا نیست که مرد نتواند بی غیرت باشد.
به اصطلاح، به اراده تشریعی خواسته نه اراده تکوینی که قابل تخلف نباشد.

صدیق;550152 نوشت:
[=microsoft sans serif]
باسلام
اینکه می فرماید غیرت را قرار نداده، یعنی از زنان غیرت را نخواسته است. نه اینکه زنان توانایی غیرت ورزیدن را ندارند.
همانطور که از مردان گرچه غیرت را خواسته، ولی این بدان معنا نیست که مرد نتواند بی غیرت باشد.
به اصطلاح، به اراده تشریعی خواسته نه اراده تکوینی که قابل تخلف نباشد.

يعني خدا فقط در مسئله ازدواج براي زنان غيرت قرار نداده؟

در موارد ديگر زندگي غيرت براشون قرار داده؟

صدیق;550152 نوشت:
باسلام
اینکه می فرماید غیرت را قرار نداده، یعنی از زنان غیرت را نخواسته است. نه اینکه زنان توانایی غیرت ورزیدن را ندارند.
همانطور که از مردان گرچه غیرت را خواسته، ولی این بدان معنا نیست که مرد نتواند بی غیرت باشد.
به اصطلاح، به اراده تشریعی خواسته نه اراده تکوینی که قابل تخلف نباشد.

یعنی خدا واقعا از زنان غیرت نخواسته ؟!!!!ینی اگر ببینیم شوهرمون با دختری لاس می زنه غیرت نورزیم ؟؟!!!
متوجه نمی شم !!!!

گیلدان;550181 نوشت:
یعنی خدا واقعا از زنان غیرت نخواسته ؟!!!!ینی اگر ببینیم شوهرمون با دختری لاس می زنه غیرت نورزیم ؟؟!!!
متوجه نمی شم !!!!

به نظر بنده نباید حدیث به صورت خام تفسیر بشه. اتفاقاً در این مورد غیرت لازمه چون جلوی پاشیده شدن زندگی یا گناه کردن مرد گرفته میشه.
منظور حدیث در مواردی است که خدا جایز دانسته. یعنی مثلاً اگر شوهر قصد دارد ازدواج مجدد کند، و از نظر مالی و اخلاقی در شرایطی است که می تواند عدالت را رعایت کند (هرچند که بعید است بتواند!)، زن نباید با غیرت ورزیدن جلوی او را بگیرد.

Darkness;550214 نوشت:
به نظر بنده نباید حدیث به صورت خام تفسیر بشه. اتفاقاً در این مورد غیرت لازمه چون جلوی پاشیده شدن زندگی یا گناه کردن مرد گرفته میشه.
منظور حدیث در مواردی است که خدا جایز دانسته. یعنی مثلاً اگر شوهر قصد دارد ازدواج مجدد کند، و از نظر مالی و اخلاقی در شرایطی است که می تواند عدالت را رعایت کند (هرچند که بعید است بتواند!)، زن نباید با غیرت ورزیدن جلوی او را بگیرد.

اینکه شد تفسیربه رای ینی جوری تفسیر کردید که به مذاق خودتون خوش بیاد !!!!
پاسخگو صریحا گفته خدا از زن غیرت نمی خواد و اما و اگر نذاشته
اونوقت شما می گین اینجا غیرت گذاشته و اونجا نذاشته !!!!
یعنی تفسیر مطابق میل مردان !!!!!

گیلدان;550219 نوشت:
اینکه شد تفسیربه رای ینی جوری تفسیر کردید که به مذاق خودتون خوش بیاد !!!!
پاسخگو صریحا گفته خدا از زن غیرت نمی خواد و اما و اگر نذاشته
اونوقت شما می گین اینجا غیرت گذاشته و اونجا نذاشته !!!!
یعنی تفسیر مطابق میل مردان !!!!!

نه اتفاقاً جوری تفسیر کردم که به نظرم صحیح هست. اگر احادیث و مطالب دیگه در این زمینه رو بخونید متوجه منظورم می شید.
در همین حدیث آمده که غیرت ورزیدن زن موجب زشتی و فساد می شود و به همین دلیل حرام است. این حرف قطعاً دلیل داره. و دلیل من اینه که زن وقتی نمی ذاره شوهرش با وجود شرایط مناسب، ازدواج مجدد کند و شوهر نیز به این امر مصر است، موجب فساد می شود و می تواند به روابط پنهانی منتهی شود.
اما غیرت ورزیدن زن در مواردی نظیر روابط شوهر خود با نامحرمان، نه تنها موجب فساد نمی شود، بلکه موجب افزایش سلامت اخلاقی شوهر و جامعه می گردد.
پیشنهاد می کنم کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" از مرتضی مطهری، به ویژه بخش "تعدد زوجات" را مطالعه کنید. :Gol::Gol:

Darkness;550222 نوشت:
نه اتفاقاً جوری تفسیر کردم که به نظرم صحیح هست. اگر احادیث و مطالب دیگه در این زمینه رو بخونید متوجه منظورم می شید.
در همین حدیث آمده که غیرت ورزیدن زن موجب زشتی و فساد می شود و به همین دلیل حرام است. این حرف قطعاً دلیل داره. و دلیل من اینه که زن وقتی نمی ذاره شوهرش با وجود شرایط مناسب، ازدواج مجدد کند و شوهر نیز به این امر مصر است، موجب فساد می شود و می تواند به روابط پنهانی منتهی شود.
اما غیرت ورزیدن زن در مواردی نظیر روابط شوهر خود با نامحرمان، نه تنها موجب فساد نمی شود، بلکه موجب افزایش سلامت اخلاقی شوهر و جامعه می گردد.
پیشنهاد می کنم کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" از مرتضی مطهری، به ویژه بخش "تعدد زوجات" را مطالعه کنید.

دوست عزیز جوری می گی که انگار غیرت یک کلید داره دست زن که با کلید کنترلش می کنه و مثلا می گه اینجا بورز و اینجا نورز !!!!!
اینکه دست خود زن نیست که با کلید کنترلش کنه
زن وقتی بدش میاد زن دیگه ای با شوهرش باشه فرقی نمی کنه که عقد کرده باشه یا نکرده باشه
خود نفس کار چندش اوره

گیلدان;550308 نوشت:
دوست عزیز جوری می گی که انگار غیرت یک کلید داره دست زن که با کلید کنترلش می کنه و مثلا می گه اینجا بورز و اینجا نورز !!!!!
اینکه دست خود زن نیست که با کلید کنترلش کنه
زن وقتی بدش میاد زن دیگه ای با شوهرش باشه فرقی نمی کنه که عقد کرده باشه یا نکرده باشه
خود نفس کار چندش اوره

اتفاقاً به قول شما "کلید" داره و دست خود فرد هست. حالا شاید کنترلش سخت باشه ولی باید کنترل بشه مانند رذائل دیگه مثل حسادت یا خشم ...
و البته نفس کار همیشه چندش آور نیست. قطعاً تک همسری بسیار بهتر از چند همسری هست. اما مواقعی پیش میاد که میاد که جامعه برای از بین نرفتن نیاز داره که مردهایی که توانایی اش رو دارن، بیش از 1 زن داشته باشند مثل مواقع جنگ که زن ها بیوه میشن یا غیره. در این مواقع غیرت ورزیدن زن حرام هست مثل دروغ گفتن یا غیبت کردن. چون در صورتی که زنان مانع این امر بشن، تعداد زنان بیوه در جامعه زیاد میشه و بالاخره چون اونها هم نیاز عاطفی و جنسی دارند باعث انحطاط جامعه خواهد شد.

Darkness;550316 نوشت:
و البته نفس کار همیشه چندش آور نیست

با این همیشه موافقم پس بسیاری از مواقع چندش اوره

Darkness;550316 نوشت:
مثل مواقع جنگ که زن ها بیوه زیاد میشن

اگر واقعا جنگی انقدر شدید بشه که زنهای بیوه زیاد بشن و مردهایی توانایی رعایت عدالت رو از هر نظر داشته باشند با نظر شما موافقم

Darkness;550316 نوشت:
قطعاً تک همسری بسیار بهتر از چند همسری هست

احسنت اصل حرف همینه :Hedye:

[=microsoft sans serif]

درستي;550178 نوشت:
يعني خدا فقط در مسئله ازدواج براي زنان غيرت قرار نداده؟

بله منظور تعصب در زمینه مسائل جنسی حلال شوهرش است.
یعنی ازدواج دائم و موقت.

[=microsoft sans serif]

گیلدان;550181 نوشت:
یعنی خدا واقعا از زنان غیرت نخواسته ؟!!!!ینی اگر ببینیم شوهرمون با دختری لاس می زنه غیرت نورزیم ؟؟!!!
متوجه نمی شم !!!!

خیر غیرت در مسائل جنسی ای است که برای شوهر حلال است. نه رابطه نامشروع و حرام.

_Member_;538409 نوشت:
درود

چند تا سوال از بعضی از روایات و احادیث و ایات قران داشتم که موضوع اصلی این روایات و ایات زنان هستند. و چیزی که برای من یه مقدار غیر منتظره و عجیب بود اینه که چرا این نوع نگاه از طرف پیشوایان وجود داشته ؟


خواهر این سوالیه که خیلیا دارن اما با هیچ منطقی نمیشه بهشون جواب داد...من در مورد این موضوع واقعا کم آوردم...
از کارشناسان عزیزم خواهشمندم اگه دلیل علمی ای برای این تبعیض میدونن مطرح کنن...
پیشاپیش ممنون از همگی...

صدیق;551173 نوشت:
خیر غیرت در مسائل جنسی ای است که برای شوهر حلال است. نه رابطه نامشروع و حرام.

یعنی شما می گین من اگه مثلا شوهرمو با زنی دیدم ازش بپرسم عقد کردی یا نه
اگر گفت عقد کردم غیرت نورزم !!!!!!!!!!
واگر گفت عقد نکردم غیرت بورزم !!!!!!!!

بعد این چجور حسیه در من که با یک عقد اونا من می تونم اروم بشم ؟؟؟!!!
ایا واقعا از نظر علمی و روانشناسی این حس غیرت من می تونه با یک عقد اونها سرکوب بشه ؟ !!!

من هم از جناب صدیق سوال دوست گرامی ناکایاما و استارتر تاپیک رو دارم

من می گویم وقتی نگاه پیشوایان دینی به زن اینگونه بوده از کجا معلوم بقیه مسائلی که انها گفتند درست باشه ؟
و مثل مسائل زنان
و نگاهشان به مقوله زن محدود به فرهنگ ان زمان نبوده ؟

صدیق;551173 نوشت:
خیر غیرت در مسائل جنسی ای است که برای شوهر حلال است. نه رابطه نامشروع و حرام.

چهار زن دایمی( که هر زمان یکی از این زنان دایمی فوت شد سریع یه جایگزین میتونه داشته باشه) و بی نهایت صیغه !!!!!!! به نظر شما باز هم رابطه نامشروعی باقی میمونه

یه چیزی بگید عقل آدم بپذیره !!!!!

[=microsoft sans serif]

شبـنم;552091 نوشت:
چهار زن دایمی( که هر زمان یکی از این زنان دایمی فوت شد سریع یه جایگزین میتونه داشته باشه) و بی نهایت صیغه !!!!!!! به نظر شما باز هم رابطه نامشروعی باقی میمونه

نگاه احساسی را کنار بگذارید.
ما یا نگاه دین در این مسئله را میپذیریم یا نه.
اگر می پذیریم که دین چنین گفته است.
اگر نمیپذیریم، بگوییم ما نمی پذیریم نه اینکه دین چنین نگفته است.
لطفا قضاوت و ملاکهای خود را به حساب دین نگذاریم و دین خدا را با احساسات خود سنجش نکنیم.

صدیق;552166 نوشت:
نگاه احساسی را کنار بگذارید.
ما یا نگاه دین در این مسئله را میپذیریم یا نه.
اگر می پذیریم که دین چنین گفته است.
اگر نمیپذیریم، بگوییم ما نمی پذیریم نه اینکه دین چنین نگفته است.
لطفا قضاوت و ملاکهای خود را به حساب دین نگذاریم و دین خدا را با احساسات خود سنجش نکنیم.

جناب صدیق دو سوال بالا پرسیدم که جواب ندادید و منتظر جواب انها هستم و سوالی دیگر دارم
استاد شوهری دارم که تقریبا هر هفته با دختری جدید است و می گوید عقد هم کرده
وقتی اعتراض می کنم می گوید : خدا حلال کرده تو چرا می خواهی حرام کنی
به نظر شما غیرت نورزم و احساساتی رفتار نکنم ؟ یا غیرت بورزم ؟

صدیق;552166 نوشت:
نگاه احساسی را کنار بگذارید.
ما یا نگاه دین در این مسئله را میپذیریم یا نه.
اگر می پذیریم که دین چنین گفته است.
اگر نمیپذیریم، بگوییم ما نمی پذیریم نه اینکه دین چنین نگفته است.
لطفا قضاوت و ملاکهای خود را به حساب دین نگذاریم و دین خدا را با احساسات خود سنجش نکنیم.

کاهنان بت پرست هم زنان زیبا رو جدا میکردند و آنان رو با وعده های اینکه همسران خدا هستند به خدمت میگرفتند و خود رو مجاز به چندهمسری و معشوقه فراوان می دیدند اونا هم گناه کارشون رو گردن خداشون می انداختند و با این فکر که این خواست خدایان است مردم رو به این کار دعوت میکردند، نتیجه ش هم سوء استفاده از زنان و حرامسرها و عیش و نوش کاهنان بود حالا چطور انتظار داری من بپذیرم خدای ما هم چنین خواسته، چهار همسر و بی نهایت صیغه برای مردان!!! و چون خواست خداست و اگر هم ظلمی صورت گرفت چون خواست خدا بر این حکم بوده نمیشه به آن خرده گرفت، واقعا خواست خدا این بوده!!! به نظر من بیشتر شبیه خواست بنده خداست تا خواست خود خدا. جناب کارشناس به صحبت خودتون دقت کنید مگه زنان بنگاهی طلاق و ازدواج هستند هر وقت شوهرشون رو با زنی دیدند جویا شوند اگر صیغه بود و حلال بیخیال و اگر نبود تنها بر مجاب کردن شوهرانشون به رابطه حلال با اون خانم تأکید کنند و گرنه هرگونه مخالفتی با این حکم مخالفت با خداست.
عصر امروزی برای زن ارزش قائله دیگه گذشت دورانی که هر مرد چهار تا زن دنبال خودش راه می انداخت و کلی بچه!! زنان امروزی نمیتونند زن دیگه ایی رو کنار همسرشون ببینند چه مخالفت با حکم خدا باشه (!!!!!!!) و چه نباشه چنین چیزی رو نمیپذیرند چرا که خدا هم زنی رو به پذیرش اجباری این کار مجبور نکرده،

[=microsoft sans serif]

گیلدان;551306 نوشت:
من می گویم وقتی نگاه پیشوایان دینی به زن اینگونه بوده از کجا معلوم بقیه مسائلی که انها گفتند درست باشه ؟
و مثل مسائل زنان
و نگاهشان به مقوله زن محدود به فرهنگ ان زمان نبوده ؟

باسلام
هر مسئله اقتضای خاصی دارد و بر اساس یک سری مولفه ها و اصول و شرایط از سوی خداوند جعل شده است.
گاه زمان و مکان خاص در یک حکم شرعی دخالت دارد، به این صورت که آن حکم مربوط به آن زمان و مکان است و گاه شرایط دیگر، در وجوب یا حرمت یک حکم دخالت دارد.
نکته دیگر اینکه ما نباید، فلسفه و حکمت جعل احکام را با علت جعل آنها اشتباه بگیریم.
فرض کنید در نماز مسافر گفته میشود، نماز مسافر به این دلیل شکسته است که چون مسافر خسته است و وقت خواندن نماز کامل را ندارد، خداوند برای او نمازهای چهار رکعتی را شکسته قرار داده است. این مطلب، حکمت جعل این حکم است نه علت. بنابراین، اگر در جایی یا زمانی چنین حکمتی وجود نداشت، نباید اعتراض کرد که خب این حکم در اینجا نباشد. بله اگر ما به مناط و علت یک حکم پی بردیم و حیثیت تعلیلیه آن حکم را فهمیدیم، هر کجا آن حکم نبود، میتوان حکم کرد که آن حکم در آن مورد خاص نیز وجود ندارد.
مثلا در مورد شطرنج، برخی از فقهای معاصر مثل امام خمینی، استنباط کردند که مناط و علت حرمت شطرنج، قمار بودن آن است. به نظر این بزرگواران، اگر این وسیله در یک زمان در تمام زمین یا در برخی مکانها خاصیت قماری خود را از دست داده باشد، دیگر آن حکم وجود ندارد.
در مورد ازدواج مجدد نیز یک موقع ما از حکمت جعل آن حکم سخن میگوییم و یک موقع از مناط حکم.
بیشتر مواردی که بیان میشود در واقع حکمت حکم ازدواج مجدد است نه علت و مناط حکم البته حکمتی که بیان شده نیز مسئله ای نیست که به این راحتی از بین برود، زیرا مربوط به طبیعت مردان است و طبیعت روزگار.
با این حال، بیائید فرض بگیریم، مردی که هر دلیل(مقبول یا غیر مقبول)، از زندگی با زن قبلی خسته شده است(به علت بدرفتاری یا ...) این مرد چه بخواهیم چه نخواهیم از زندگی با این زن، لذتی نمیبرد ولی به هر دلیل توان جدا شدن از او را نیز ندارد. حال اگر چنین حکم شرعی ای نیز وجود نداشت، شما فکر میکنید این مرد پایبند به زندگی می ماند. خیر، مشخص است که اینطور نیست. آن مرد به فکر گناه و روابط غیر مشروع می افتاد. درست شبیه وضعیتی که در جامعه خود ما وجود دارد. در ایران، با زور قانون، جلوی ازداج مجدد را گرفتیم و آنرا بسیار محدود کردیم. ازدواج موقت را نیز همینطور. نتیجه چه شد؟ زندگی ها مستحکمتر شد؟ مردانی که اگر در دوران قبل بودند دوباره ازدواج می کردند، حالا به زندگی و ازدوج اول خود پایبند شده و به قول معروف مرد زندگی شده اند؟ خیر. فقط در ظاهر و از نظر شناسنامه با زن قبلی خود هستند ولی در واقع...
بنابراین، این مسئله ربطی به فرهنگ آن زمان ندارد.

[=microsoft sans serif]

گیلدان;552552 نوشت:
جناب صدیق دو سوال بالا پرسیدم که جواب ندادید و منتظر جواب انها هستم و سوالی دیگر دارم
استاد شوهری دارم که تقریبا هر هفته با دختری جدید است و می گوید عقد هم کرده
وقتی اعتراض می کنم می گوید : خدا حلال کرده تو چرا می خواهی حرام کنی
به نظر شما غیرت نورزم و احساساتی رفتار نکنم ؟ یا غیرت بورزم ؟

باسلام
خواهر محترم، بنده علت این کار شوهر شما را نمیدانم.
ایا به خاطر مشکلات زندگی است یا دلیل دیگر دارد.
اما به هر حال، به نظر میرسد، روال کار او طبیعی نیست.
کسی که به قول شما، هر هفته با یک زن به سر میبرد، چون طبیعتا نمیتواند عقد دائم کرده باشد(با توجه به مهریه و رضایت خانواده زن جدید و مشکلات قانونی) پس خوشبینانه اش این است که عقد موقت کرده است، چنین زندگی ای به نظر نمیرسد چندان نرمال باشد ولی به هر حال، شما نیاز به مشاوره با یک مشاور خانواده دارید و از او در مورد وضعیت خود نظرخواهی کنید.
البته از شما هم تعجب میکنم که چطور این زندگی را ادامه میدهید؟ با این نگاه باز و انتقادی ای که دارید؟؟
ولی یک نکته که در سوال شما بدان توجه نشده بود این است که فرض کنید، خداوند چنین حکمی را قرار نمیداد و فرض کنید کار شوهر شما حلال باشد و مشکلی در ان نباشد، شما فکر میکنید، با این وضعیتی که شوهرتان دارد، به زندگی پایبند میشد؟ خیر. خیلی واضح است که او به دنبال بهانه میگردد تا خود را ارضا کند. غالب این موارد، ازدواج مشروعی در کار نیست بلکه صرفا شهوترانی غیر حلال است که به دروغ میگویند ازدواج کرده اند.

[=microsoft sans serif]

شبـنم;552566 نوشت:
کاهنان بت پرست هم زنان زیبا رو جدا میکردند و آنان رو با وعده های اینکه همسران خدا هستند به خدمت میگرفتند و خود رو مجاز به چندهمسری و معشوقه فراوان می دیدند اونا هم گناه کارشون رو گردن خداشون می انداختند و با این فکر که این خواست خدایان است مردم رو به این کار دعوت میکردند، نتیجه ش هم سوء استفاده از زنان و حرامسرها و عیش و نوش کاهنان بود حالا چطور انتظار داری من بپذیرم خدای ما هم چنین خواسته، چهار همسر و بی نهایت صیغه برای مردان!!!

باسلام
عجب قیاس قشنگی کردید!!!
اونوقت در اسلام کدام کاهنی این سوء استفاده را کرده است؟

شبـنم;552566 نوشت:
عصر امروزی برای زن ارزش قائله دیگه گذشت دورانی که هر مرد چهار تا زن دنبال خودش راه می انداخت و کلی بچه!! زنان امروزی نمیتونند زن دیگه ایی رو کنار همسرشون ببینند چه مخالفت با حکم خدا باشه (!!!!!!!) و چه نباشه چنین چیزی رو نمیپذیرند چرا که خدا هم زنی رو به پذیرش اجباری این کار مجبور نکرده،

اشکال نداره شما نپذیرید. اما اگر کسی که شوهر شما میشود، از ان تیپ مردانی باشد که به یک زن راضی نمیشوند، آن وقت در خفا به دنبال خواسته های خود میرود. اما آن وقت دیگر کنترلی وجود نداردو بیماری های مختلف است که به سراغ او می آید و گریبان زندگی را میگیرد.
البته در این دوره و زمانه با مشکلات اقتصادی و مشغله های کاری که مردان دارند، بیشتر مردان نیازی به ازدواج مجدد نمی بینند( نه حلال و مشروعش و نه حرام و غیر مشروعش ، و نه موقت و نه دائم)

شبـنم;552566 نوشت:
عصر امروزی برای زن ارزش قائله

ارزش عصر امروز برای زنان را هر روز در اخبار سایتها و سبک زندگی غربی ها می بینیم. بله ارزش زیادی قائله.
کاملا منظور شما از ارزش را می فهمم و درک میکنم.
زن ازاده هر کاری دوست داشت بکنه. مرد هم در ظاهر فقط با یک زن هست و در خفا...
لطفا دست از شعار دادن بردارید و به جای شعار دادن، اگر راه حل فرهنگی به نظرتان میرسد ارائه بدهید.
فکر کنید اصلا چنین حکمی در شرع ما وجود ندارد.
امروزه که چنین احکامی به لطف قوانین حمایت از خانواده اصولا وجود خارجی ندارد. نه ازدواج مجدد دائم و نه ازدواج موقت.
خب شما به عنوان یکی از اعضای جامعه زنان، راه حل فرهنگی برای حل این معضل پیدا کنید.
قطعا راه حل قانونی تا کنون چاره ساز نبوده که وضعیت فعلی فساد اخلاقی نمایان ان است.
راه حل جوامع غربی نیز نبوده.
پس شما ارائه بدهید.

صدیق;552868 نوشت:
عجب قیاس قشنگی کردید!!!
اونوقت در اسلام کدام کاهنی این سوء استفاده را کرده است؟

حق داشتن چهار زن و بی نهایت صیغه برای مردان شما رو یاد چه چیزی میندازه ؟
جز اینکه کاری که کاهنان میکردند و بعدش گردن خداشون مینداختن من هر بار به این احکام نگاه کردم فقط همین شباهت جلوی چشمم اومد

صدیق;552868 نوشت:
اشکال نداره شما نپذیرید. اما اگر کسی که شوهر شما میشود، از ان تیپ مردانی باشد که به یک زن راضی نمیشوند، آن وقت در خفا به دنبال خواسته های خود میرود. اما آن وقت دیگر کنترلی وجود نداردو بیماری های مختلف است که به سراغ او می آید و گریبان زندگی را میگیرد.
البته در این دوره و زمانه با مشکلات اقتصادی و مشغله های کاری که مردان دارند، بیشتر مردان نیازی به ازدواج مجدد نمی بینند( نه حلال و مشروعش و نه حرام و غیر مشروعش ، و نه موقت و نه دائم)

در هر دوره و زمونه که باشیم حتی این دوره ، مردی که چشمش بدنبال زنان باشه و به همسر خود کفایت نکنه ارزش زندگی نداره اگر با شخصی ازدواج کردم و چنین ویژگی داشت چرا باید نگران بیماریهایی باشم که گریبانش رو بگیره وقتی چنین شخصی برای برای من و زندگیم ارزشی قائل نباشه و جز هوس و شهوت چیزی رو نبینه من چرا باید پایبند زندگی با چنین فردی باشم به راحتی جدا میشم و میرم سراغ زندگیم. چنین اشخاص سیری ناپذیری رو باید رها کرد درمانی ندارند اینان مریضند. دیگه گذشت زمانی که زنان با لباس سفید میومدند خونه بخت و با لباس کفن از اون خونه بیرون میرفتند و اگر ظلم و ستمی می دیدند جرائت اعتراض نداشتند الان حتی نمیشه به بچه ها هم ظلم کرد زنان که جای خود دارند.

صدیق;552868 نوشت:
ارزش عصر امروز برای زنان را هر روز در اخبار سایتها و سبک زندگی غربی ها می بینیم. بله ارزش زیادی قائله.
کاملا منظور شما از ارزش را می فهمم و درک میکنم.

بله حق باشماست باید ارزش زنان رو در دوران قدیم زمانی که نه حق درس خواندن داشتند، نه حق رأی دادن، نه حق بیرون رفتن از خونه بدون اجازه، نه آدم حساب میشدند، و ...
زمانی که سه تا سه تا و چهار تا چهار تا مجبور بودند با یه مرد زندگی کنند و راضی باشند به اینکه فقط اسم شوهر روشون باشه حتی با وجود هر نوع ظلم و ستم و احساس حقارتی که به آنان دست میداد فقط به این بسنده کنند که حکم خداست و البته چاره ایی هم جز پذیرش چنین حرفی نداشتند
نمونه بارز این ارزشها رو میشه الان در عربستان دید وقتی کل دنیا اعلام میکنند زنان در عربستان حقوقی برابر بردگان سیاهپوست آفریقایی و حتی بدتر از آن داشتند خودمان رو به اون راه بزنیم و بگیم نه این ارزشی هست که خدا براشون در نظر گرفته و خواست خدا بوده

صدیق;552868 نوشت:
فکر کنید اصلا چنین حکمی در شرع ما وجود ندارد.
امروزه که چنین احکامی به لطف قوانین حمایت از خانواده اصولا وجود خارجی ندارد. نه ازدواج مجدد دائم و نه ازدواج موقت.
خب شما به عنوان یکی از اعضای جامعه زنان، راه حل فرهنگی برای حل این معضل پیدا کنید.
قطعا راه حل قانونی تا کنون چاره ساز نبوده که وضعیت فعلی فساد اخلاقی نمایان ان است.
راه حل جوامع غربی نیز نبوده.
پس شما ارائه بدهید.

اگر این اندازه که روی حجاب زنان و کلاً تمام مسائل مربوط به زنان تمرکز کردید بر روی حفظ نگاه و پاکدامنی و عفت و خویشتنداری مردان هم تمرکز میکردید شاید الان چنین مشکلاتی وجود نداشت وقتی راحت به مردان میگید تا نیازی بهتون دست داد سراغ زن سوم و چهارم و عقد موقت و کلی صیغه برید دیگه خویشتنداری و کنترل نگاه چه معنی میده !!!!!!
دین ما با این همه عظمتش تنها مسئله ای که درش بزرگ شده و مورد توجه قرار گرفت فقط چند همسری و بی نهایت صیغه مردان بود منم مرد بودم دلیلی نمی دیدم معنی خویشتنداری و حفظ نگاه رو یاد بگیرم وقتی راه بازه چرا سراغ کار سخت برم

صدیق;552868 نوشت:
راه حل جوامع غربی نیز نبوده.

بارها میگن فساد جوامع غربی هر کی پاش به اونجا رسید جز تعریف چیزی نگفت

هی به این فکر میکنم که ما در اینجا عرق میریزیم و وضعمان این است و

آن ها در آنجا عرق میخورند و وضعشان آن...
نمیدانم مشکل در نوع عرق هاست یا در خوردن و ریختن ما!!!:khaneh:

[="Navy"]

درستي;550178 نوشت:
يعني خدا فقط در مسئله ازدواج براي زنان غيرت قرار نداده؟
در موارد ديگر زندگي غيرت براشون قرار داده؟

نگارا;550181 نوشت:
یعنی خدا واقعا از زنان غیرت نخواسته ؟!!!!ینی اگر ببینیم شوهرمون با دختری لاس می زنه غیرت نورزیم ؟؟!!!
متوجه نمی شم !!!!

نگارا;552552 نوشت:
جناب صدیق دو سوال بالا پرسیدم که جواب ندادید و منتظر جواب انها هستم و سوالی دیگر دارم
استاد شوهری دارم که تقریبا هر هفته با دختری جدید است و می گوید عقد هم کرده
وقتی اعتراض می کنم می گوید : خدا حلال کرده تو چرا می خواهی حرام کنی
به نظر شما غیرت نورزم و احساساتی رفتار نکنم ؟ یا غیرت بورزم ؟

بسم الله الرحمن الرحيم
دو حالت وجود دارد:
1-مرد کار حلالی را انجام می دهد اما این کار باب میل خانم نمی باشد که روایتی وجود دارد که
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي‏ عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا غَيْرَةَ فِي الْحَلَالِ بَعْدَ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص لَا تُحْدِثَا شَيْئاً حَتَّى أَرْجِعَ إِلَيْكُمَا فَلَمَّا أَتَاهُمَا أَدْخَلَ رِجْلَيْهِ بَيْنَهُمَا فِي الْفِرَاشِ.
در امور حلال غیرت جایز نیست
بررسی سند روایت:

علي بن إبراهيم بن هاشم أبو الحسن القمي ثقة في الحديث ثبت معتمد صحيح المذهب ( رجال‏النجاشي ص : 260 )
إبراهيم بن هاشم أبو إسحاق القمي‏ لا ينبغي الشك في وثاقة إبراهيم بن هاشم‏(معجم‏رجال‏الحديث ج : 1 ص : 317 )
محمد بن أبي عمير زياد أجمع أصحابنا على تصحيح ما يصح عن هؤلاء و تصديقهم و أقروا لهم بالفقه و العلم‏ ( رجال‏الكشي /ص‏556)
جميل بن دراج له أصل و هو ثقة.(فهرست‏الطوسي ص : 114)

بنا بر اين روايت صحيح است و دلالت واضح دارد بر اینکه غیرت در امور حلال جایز نیست

2-اما حالت دوم این است که کار مرد حلال نباشد و حرام باشد که آنجا هم غیرت موضوعیت پیدا نمی کند بلکه از باب نهی از منکر بر افرادی که نهی از منکر بر آنها بر طبق شروطی که در رساله های عملیه وجود دارد واجب می شود و یکی از آنها هم آن زن است و اگر مخالفت با این امر جایز است از باب نهی از منکر باید باشد و نه هوا و هوس شخصی.

و السلام علی من اتبع الهدی[/]

ملاصدرا;556232 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحيم
دو حالت وجود دارد:
1-مرد کار حلالی را انجام می دهد اما این کار باب میل خانم نمی باشد که روایتی وجود دارد که
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي‏ عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا غَيْرَةَ فِي الْحَلَالِ بَعْدَ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص لَا تُحْدِثَا شَيْئاً حَتَّى أَرْجِعَ إِلَيْكُمَا فَلَمَّا أَتَاهُمَا أَدْخَلَ رِجْلَيْهِ بَيْنَهُمَا فِي الْفِرَاشِ.
در امور حلال غیرت جایز نیست
بررسی سند روایت:

علي بن إبراهيم بن هاشم أبو الحسن القمي ثقة في الحديث ثبت معتمد صحيح المذهب ( رجال‏النجاشي ص : 260 )
إبراهيم بن هاشم أبو إسحاق القمي‏ لا ينبغي الشك في وثاقة إبراهيم بن هاشم‏(معجم‏رجال‏الحديث ج : 1 ص : 317 )
محمد بن أبي عمير زياد أجمع أصحابنا على تصحيح ما يصح عن هؤلاء و تصديقهم و أقروا لهم بالفقه و العلم‏ ( رجال‏الكشي /ص‏556)
جميل بن دراج له أصل و هو ثقة.(فهرست‏الطوسي ص : 114)

بنا بر اين روايت صحيح است و دلالت واضح دارد بر اینکه غیرت در امور حلال جایز نیست

2-اما حالت دوم این است که کار مرد حلال نباشد و حرام باشد که آنجا هم غیرت موضوعیت پیدا نمی کند بلکه از باب نهی از منکر بر افرادی که نهی از منکر بر آنها بر طبق شروطی که در رساله های عملیه وجود دارد واجب می شود و یکی از آنها هم آن زن است و اگر مخالفت با این امر جایز است از باب نهی از منکر باید باشد و نه هوا و هوس شخصی.

و السلام علی من اتبع الهدی


[=arial]
جناب ملاصدرا خیلی خوبه که شما عربیتون خیلی قویه ولی همه مثل شما نیستن ... لطفا ترجمه فارسی هم بزارید

شبـنم;552091 نوشت:
چهار زن دایمی( که هر زمان یکی از این زنان دایمی فوت شد سریع یه جایگزین میتونه داشته باشه) و بی نهایت صیغه !!!!!!![HL] به نظر شما باز هم رابطه نامشروعی باقی میمونه[/HL]
یه چیزی بگید عقل آدم بپذیره !!!!!

مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏ كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ لَوْ لَا مَا سَبَقَنِي بِهِ بَنِي الْخَطَّابِ مَا زَنَى‏ إِلَّا شَقِي‏
امير المؤمنين- صلوات الله عليه- مى‏گفت: اگر خليفه دوم بر من پيشى نمى‏گرفت و متعه زنان را تحريم نمى‏كرد جز شقاوت‏پيشگان به ارتكاب زنا دست نيازند.الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 448

سند روايت هم صحيح است.

حال اگر افرادی با این تفکر قصد بر اندازی احکام اسلامی را نداشته باشند و حکم چند همسری و متعه همانگونه که اسلام بدان امر کرده وجود داشته باشد و روابط نامشروع کم شود چه مشکلی پیش می آید؟!!!!!
آیا توانید بیان کنید اینکه عقل شما نمی پذیرد به کدام دلیل و برهان عقلی آن را نمی پذیرد؟!!!!!

بانوی برفی;556235 نوشت:
جناب ملاصدرا خیلی خوبه که شما عربیتون خیلی قویه ولی همه مثل شما نیستن ... لطفا ترجمه فارسی هم بزارید

سلام
قسمت اول که حدیث بود قسمت مورد اشاره و مورد استناد ما که لا غیره فی حلال بود ترجمه شد که غیرت در امور حلال جایز نیست

قسمت دوم هم که بررسی سند حدیث بود از کتب رجال توثیق اشخاص آورده شد که چیز خاصی نیست فقط بیان شده که راویان این حدیث مورد اعتماد (ثقه) هستند.

باسلام ودرود
واقعازن هامخلوقات زجردیده وسختی کشیده ای هستندتنها میتوانندیک همسرداشته باشنددرحالی که همسران انان چهارتا نه مازجروسختی برای تولدکودک خودراتحمل میکننددردی که قران کاملاان راسخت شرح داده امابه هنگام تولدنوزادنام وفامیلش به تبع پدرخواهد
درانجیل بیان شده دست زنی که به دلیل نزاع همسرش بادیگری برای دفاع ازاوبه الت مرددیگربخوردبایدقطع شودکجای این ان حدیث هرچه راشرع تاییدمیکندعقل تاییدمیکندوبرعکس زن ها باتمام این سختی ها بایدهمیشه همسرخویش راراضی نگه دارندتابه کسی دیگردل نبندد همیشه بایدجمال خودرادرپوششی ازحجاب نگه دارندتامردی که روان پریش است تحریک نشودوخوداین گرمارادرگرماتحمل کند
حق طلاق باشوهراست وباززن بایداوراراضی نگه داردومردمیتواندتاهروقت اورانگه داردهرزن بعدازطلاق فقط سه بارمیتواندازدواج کنددرحالی که مردرامحدودیت نیست
بله این است جایگاه زن هرچندکه این جایگاه قسمتیش عقلانیست

احمد;556245 نوشت:
واقعازن هامخلوقات زجردیده وسختی کشیده ای هستندتنها میتوانندیک همسرداشته باشنددرحالی که همسران انان چهارتا نه مازجروسختی برای تولدکودک خودراتحمل میکننددردی که قران کاملاان راسخت شرح داده امابه هنگام تولدنوزادنام وفامیلش به تبع پدرخواهد

بجایش از امتیازاتی برخوردار است.

( نفقه ، مهریه و ...... )(معاف از رزم ، جهاد و ....)

احمد;556245 نوشت:
درانجیل بیان شده

انجیل تحریف شده ارتباطی با اسلام ندارد.
احمد;556245 نوشت:
حق طلاق باشوهراست

البته زن میتواند در عقد نامه از این امتیاز برخوردار بشود.
احمد;556245 نوشت:
زن بایداوراراضی نگه داردومردمیتواندتاهروقت اورانگه داردهرزن بعدازطلاق فقط سه بارمیتواندازدواج کنددرحالی که مردرامحدودیت نیست
بله این است جایگاه زن هرچندکه این جایگاه قسمتیش عقلانیست

اگر زنی با یک مرد سه بار ازدواج کند و بعد از او طلاق بگیرد دیگر نمیتواند با همان شخص ازدواج کند.میتواند با فردی غیر از او ازدواج کند.یعد از یکبار ازدواج با شخص ثالث ، دوباره میتواند با همسر قبلی که سه بار از او طلاق گرفته است ازدواج کند.
لطفا احکام را درست مطالعه بفرمایید.

باسلام مجدد
بله ازامتیازاتی برخوردارولی من به شخصه اگرزن بودن این امتیازات رادرمقابل امتیازمردهیچ میدانستم
ثانیا انجیل تحریف شده است چقدران تحریف شده چراخداونددرقران این موضوع رامشخص نکردبه هرحال توجیهی دقیق نیست چه انگیزه ای هست فردی چنین حکمی تحریف کنددرحالی که چیزی تحریف میکنندکه منافعی برایشان داشته باشد
زن میتوانددرعقدنامه برخوردارشوددرصورت اجازه وموافقت همسر

قضیه نه مادردوسپس تبع اسم مردراچگونه توجیه میکنید

امام عشق;556271 نوشت:

بجایش از امتیازاتی برخوردار است.

( نفقه ، مهریه و ...... )(معاف از رزم ، جهاد و ....)


انجیل تحریف شده ارتباطی با اسلام ندارد.

البته زن میتواند در عقد نامه از این امتیاز برخوردار بشود.

اگر زنی با یک مرد سه بار ازدواج کند و بعد از او طلاق بگیرد دیگر نمیتواند با همان شخص ازدواج کند.میتواند با فردی غیر از او ازدواج کند.
یعد از یکبار ازدواج با شخص ثالث ، دوباره میتواند با همسر قبلی که سه بار از او طلاق گرفته است ازدواج کند.
لطفا احکام را درست مطالعه بفرمایید.


باسلام مجدد
بله ازامتیازاتی برخوردارولی من به شخصه اگرزن بودن این امتیازات رادرمقابل امتیازمردهیچ میدانستم
ثانیا انجیل تحریف شده است چقدران تحریف شده چراخداونددرقران این موضوع رامشخص نکردبه هرحال توجیهی دقیق نیست چه انگیزه ای هست فردی چنین حکمی تحریف کنددرحالی که چیزی تحریف میکنندکه منافعی برایشان داشته باشد
زن میتوانددرعقدنامه برخوردارشوددرصورت اجازه وموافقت همسر

قضیه نه مادردوسپس تبع اسم مردراچگونه توجیه میکنید

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب

احمد;556279 نوشت:
باسلام مجدد
بله ازامتیازاتی برخوردارولی من به شخصه اگرزن بودن این امتیازات رادرمقابل امتیازمردهیچ میدانستم
ثانیا انجیل تحریف شده است چقدران تحریف شده چراخداونددرقران این موضوع رامشخص نکردبه هرحال توجیهی دقیق نیست چه انگیزه ای هست فردی چنین حکمی تحریف کنددرحالی که چیزی تحریف میکنندکه منافعی برایشان داشته باشد
زن میتوانددرعقدنامه برخوردارشوددرصورت اجازه وموافقت همسر

قضیه نه مادردوسپس تبع اسم مردراچگونه توجیه میکنید

میتوانید یک تاپیک بزنید امتیازات را برسی کنیم و ببینیم در حق مرد اجهاف شده است یا زن!!!!!!!!!!!!!!!!

اتفاقا در قران از تحریف انجیل سخن به میان آمده است که در تاپیکهای مربوطه بحث شده است. درضمن این حکمی که گفته اید در اسلام وجود ندارد. و همین دلیل برا تحریف تورات کفایت میکند.احکام تورات برای مسلمانان سند محسوب نمیشود.

اینکه زن میتواند هنگام عقد ، کار کردنش ، تحصیلش ، اجازه طلاق داشتن و .... را بیاورد از بدیهیات است.و نیاز به بحث ندارد.

متوجه قسمت آخر مطلبتان نشده ام.

[/]

باقسمت اول سخنان شماموافقم این کاربرعهده خودشما
درقران سخن نیامده چون کامل کننده تورات وانجیل وباتغییرزمان یاهردلیل دیگرمثل ان میتوانست تغیرپیداکند
ومنظورم ازقسمت اخراین است یک زن نه ماه بارداری وسختی ان راتحمل میکندکه حضرت مریم (س)به واسطه ان ارزوی مرگ کرددرحالی که باوجوداینها فرزندی که متولدمیشودنامش راازپدرمیگیرد

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

احمد;556293 نوشت:
باقسمت اول سخنان شماموافقم این کاربرعهده خودشما
درقران سخن نیامده چون کامل کننده تورات وانجیل وباتغییرزمان یاهردلیل دیگرمثل ان میتوانست تغیرپیداکند
ومنظورم ازقسمت اخراین است یک زن نه ماه بارداری وسختی ان راتحمل میکندکه حضرت مریم (س)به واسطه ان ارزوی مرگ کرددرحالی که باوجوداینها فرزندی که متولدمیشودنامش راازپدرمیگیرد

اصولا شخصی که احساس میکند در حقش اجهاف شده است باید تاپیک ایجاد کند.
دوست گرامی قرآن به صراحت از تحریف تورات سخن گفته است.در این باره تاپیکهای بسیاری ایجاد شده است.
حضرت عیسی(ع) در قرآن با نام مادرش خطاب شده است. عیسی بن مریم.

درضمن مشکلی وجود ندارد: فرزند که بزرگ شد به او بگویید فامیلی اش را تغییر دهد!![/]

به نام خدا.

سلام بر همه.

ببخشید من یک چیزی به ذهنم رسید میخواستم عرض کنم خدمتتون. اون هم مسئله ی اسم و فامیل هست.

اسم که مربوط به خود شخص هست و الان محل مناقشه نیست ، اما فامیل گذاشتن ، خیلی بعد از اسلام درست شده ( فکر کنم زمان رضا خان بود که شناسنامه درست شد یعنی حداقل 1300 سال فاصله ) پس تقصیر به گردن اسلام نیست. ( البته اگر تقصیری باشه ) چون در ممالک دیگر رو که نگاه کنید هم همینطور هست ( اروپا ، آمریکا و ... ) تازه اونجا ها فامیل زن هم عوض میشه در صورتی که اینجا نمیشه!

اگر هم منظور این هست که قدیم میگفتن حسن بن علی (ع) ، و نمیگفتن حسن بن فاطمه (س) مثلا ، اینهم سنت اسلامی نیست بلکه از قبل از اسلام بوده و به اسلام نمیشه خورده گرفت! چرا که این قضیه ی نسبت دادن فقط برای شناختن هست نه برای تخفیف دادن! البته این هم هست که در بین اعراب وقتی کسی رو به مادرش نسبت میدادن ، یه جور فحش ناموسی بوده و منظورشون این بوده که تو بابات مشخص نیست که اسمش رو بگیم!

خلاصه ی پست : در هر حالت که بخوایم نگاه کنیم ، نسب بندی از سمت پدر اگر هم ظلم به زن باشه و باعث تخفیف جایگاهش ، گناه اسلام نیست!

ستایشگر :Gol:

باسلام
اینکه درجوامع خارجی اینگونه هست یانیست زمانی میتوایدتقلیدکنیدکه سایرجایگاه زن برابرغرب باشدنه دریک زمینه
امااینکه تقصیراسلام نیست ایااسلام نبایداصلاحش کندکه فکرنمیکنم اسلام نظرش مخالف ان بوده باشد
یاحق

به نام خدا.

اول اینکه اسلام چه چیزی را اصلاح کند؟ اصل و هدف نام گذاری ( اسم ، فامیل ، لقب و ... ) فقط برای شناسایی هست نه برای اینکه ارزشی به کسی داده بشه یا نشه. حالا چه فرقی میکنه اینه نسب از سمت خانواده ی پدری باشه یا مادری؟ این دوتا مسیر کاملا هم ارز هستند. اگر فرضا اسلام میومد برعکسش رو دستور میداد ، اون وقت همین شما که میگی الان تخفیف و تحقیر زن هست ، میگفتی اسلام مرد رو تحقیر کرده! اگر هم دل بخواهی میکرد که نقض غرض میشد! چون نسب ها تو در تو در میومد کسی نمیتونست کسی رو بشناسه!

پس در زمینه ی نامگذاری ، چیزی نادرست نیست که اسلام بیاد اصلاح بکنه.

و اما در مورد تقلید از بقیه کشور ها ، باز هم حرف شما نشات از این میگیره که فامیل گذاری به سمت پدر رو امتیاز برای مرد و تخفیف و تحقیر برای زن میدونید ( که اشتباه میکنید البته! ). از بین دو روشی که ممکن هست ( یا مادر یا پدر ) یک روشی باید انتخاب میشد ، به دلایلی از سمت پدر انتخاب شده. دیگه اینجا نگاه کردن به جایگاه زن در غرب اصلا مطرح نیست که بخوایم معیار عمل قرار بدیم!

ستایشگر :Gol:

باسلام
فرقش تفاوت درتولدکودک درمردوزن است چرابایدنام مردگزاشته شوددرحالی که مادردلسوزنه ماه زجری وصف نشدنی رابیان میکنداین علتش برای انتساب نام مادراست نه تنها این بلکه بخاطرطولانی شدن مطلب صرف نظرمیکنم
وامااین شمابودیدکه جایگاه مردوزن درغرب رامطرح کردیدنه من گفتید اگربه کشورهای خارجی هم نگاه کنیم...من علتم روگفتم اینکه اگرنام مادرمیشدمن بازسوال میپرسیدم بدون دلیل معنایی نداره سوال من
یاحق

موضوع قفل شده است