جمع بندی تفاوت روزه در سفر بین شیعه و سنی از کجا آمده؟‎

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفاوت روزه در سفر بین شیعه و سنی از کجا آمده؟‎

سلام

اولا می خواستم نظر دقیق علماء اهل سنت راجع به روزه در سفر را بدانم.

ثانیا این تفاوت و شیعه از کجا آمده؟ منظورم اینست که از چه احادیثی استفاده می کنند و چطوری می توان ثابت کرد نظر شیعه در این مورد سنت رسول الله (ص) است.

ممنون

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدرا

با سلام و عرض ادب

الف) همه فقهاى اسلام در این مساله اتفاق نظردارند که افطار و روزه نگرفتن در سفر عملی مشروع است؛ اما در این جهت که آیا افطار در سفر امری الزامى است و يا اینکه امر ی ترخيصى و تسهيلى براى مسافر است با یکدیگر اختلاف نظردارند.

فقهاى اماميه به پيروى از اهل بيت عليهم السَّلام و نيز فقيهان ظاهريه و نیز فتوای برخی از صحابه، افطار در سفر را امری الزامى دانسته و روزه گرفتن مسافر را مشروع ندانسته اند.

در میان صحابی ای که قائل به وجوب افطار در سفر بوده اند می توان به این افراد اشاره نمود: عبد الرحمن بن عوف؛ عمر بن الخطاب؛[1] عبداللّه بن عمر؛[2] ابوهريره؛[3] عايشه؛[4] ابن عباس.[5]

در ميان تابعان نيز افراد زير به چشم مى خورند: على بن الحسين (عليه السَّلام)؛ امام محمد باقر (عليه السَّلام)؛ سعيد بن مسيب؛ عطاء بن أبى رباح؛ عروه بن زبير؛ شعبه؛ زهرى؛ قاسم بن محمد بن ابى بكر؛ يونس بن عبيد.[6]

فقهاى چهار مذهب اهل سنت معتقدند كه افطار در سفر اختيارى است. در این میان برخى از آنها افطار را بر روزه گرفتن ترجيح داده اند و برخى ديگربه عکس روزه را ترجیح داده اند. شافعی معتقد است: افطار كردن بهتر از روزه گرفتن است، در حالى كه مالك مى گويد: روزه در سفر بهتر از افطار است.[7]

بنابراین در این مساله در میان اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد و قول به عزیمت(قصد ونیت) افطار در سفر نیز در میان آرای صحابی و تابعین مشاهده می گردد علاوه بر اینکه فتوای مذهب ظاهریه بر چنین امری استقرار یافته است.

در پست بعدی ادله ی قرآنی مساله مورد بررسی قرار می گیرد.


[/HR] [1] .شرح معانی آلاثار، الطحاوی، ح:2972:«حدثنا بن أبى عقيل قال ثنا سفيان بن عيينة عن عاصم بن عبد الله بن عاصم عن عبد الله بن عامر : أن عمر رضي الله عنه أمر رجلا صام في السفر أن يعيد ورووه عن أبى هريرة رضي الله عنه أيضا».

[2] . المحلی، ابن حزم، ج6،ص256:«وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ أَنَّهُ سُئِلَ، عَنِ الصَّوْمِ فِي السَّفَرِ فَقَالَ: {فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ}».

[3] . المحلی،ابن حزم، ج6،ص256:«عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ: لَيْسَ مِنْ الْبِرِّ الصِّيَامُ فِي السَّفَرِ».

[4] . المحلی،ابن حزم، ج6،ص256:«نَهَتْنِي عَائِشَةُ أُمُّ الْمُؤْمِنِينَ، عَنْ أَنْ أَصُومَ رَمَضَانَ فِي السَّفَرِ».

[5] . إتحاف الخيرة المهرة،البوصیری،ح:2323:« وَعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ , رَضِيَ الله عَنْهُمَا ، قَالَ : الإِِفْطَارُ فِي السَّفَرِ عَزْمَةٌ».

[6] . المحلی، ابن حزم، ج6،ص258.

[7] .احکام القرآن، الجصاص، ج1،ص267؛ المبسوط، السرخسی،ج3،ص165 : «أن الصوم في السفر أفضل من الفطر عندنا. وقال الشافعي رحمه الله تعالى الفطر أفضل لأن ظاهر ما روينا من الآثار يدل على أن الصوم في السفر لا يجوز فإن ترك هذا الظاهر في حق الجواز بقي معتبرا في أن الفطر أفضل وقاس بالصلاة فإن الاقتصار على الركعتين في السفر أفضل من الإتمام فكذلك الصوم لأن السفر يؤثر فيهما قال صلى الله عليه وسلم: "إن الله وضع عن المسافر شطر الصلاة والصوم».

ب) قرآن و روزه گرفتن در سفر

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامَ كَما كُتِبَ عَلى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون* أَيّاماً مَعْدُودات فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضاً أَوْ عَلى سَفَر فَعِدَّهٌ مِنْ أَيّام أُخَر وَعَلى الَّذِينَ يُطيقُونَهُ فِدْيَهٌ طَعامُ مِسْكِين فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيراً فَهُوَ خَيْر لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون».[1]

اى افرادى كه ايمان آورده ‏ايد! روزه بر شما نوشته شده، همان‏گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهيزكار شويد. چند روز معدودى را (بايد روزه بداريد!) و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد تعدادى از روزهاى ديگر را (روزه بدارد) و بر كسانى كه روزه براى آنها طاقت‏ فرساست (همچون بيماران مزمن، و پير مردان و پير زنان،) لازم است كفّاره بدهند: مسكينى را اطعام كنند و كسى كه كارِ خيرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانيد

بررسی و تحلیل آیه ی شریفه

1) در آیه ی نخست خداوند متعال روزه را به عنوان فرض و واجبی برشمرده که با تعبیر :«کتب علیکم»، از آن یاد نموده که كنايه از الزامی بودن آن است.

2) از این حکم وجوبی سه گروه استثناء شده اند:
الف) مريض: «وَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضاً».
ب) مسافر:«أو عَلى سَفَر».
ج) كسانى كه روزه گرفتن براى آنها طاقت فرسا است: «وَعلَى الّذينَ يُطيقُونهُ».

زمان روزه انسان هاى غير مريض و غیرمسافر(حاضر)، همان ماه رمضان می باشدكه در آيه ی دوم از آن با جمله ی:«أَيّام مَعْدُودات» یاد فرموده است، در حالى كه زمان روزه گيرى دو گروه ديگر يعنى مريض و مسافر «روزهاى ديگر» است، چنان كه مى فرمايد: «فَعِدَّهٌ مِنْ أَيّام أُخَر» يعنى در روزهاى ديگر غير از رمضان روزه بگيرد.

با توجه به این دو تعبیر روشن، چگونه مى توان گفت روزه گرفتن براى مسافر امر ترخيصى است و مى تواند مثل افراد ديگر روزه بگيرند، در حالى كه آيه براى روزه دو زمان معرفى مى كند: زمانى براى عامّه مردم، و زمانى ديگر براى دو گروه مريض و مسافر.

بسيارى از مفسران اهل سنت كه مقلد ائمه خود مى باشند، آنگاه كه ظهور آيه را در لزوم افطار مى نگرند و احساس مى كنند كه قرآن زمان روزه گيرى را براى نوع مردم، ماه رمضان و براى دو گروه ديگر، غير رمضان به نام «أيّام أُخر» معرفى مى كند، ناچار مى شوند در آيه، جمله اى را مقدر بگيرند، تا از اين طريق فتواى امام مذهب را توجيه كنند. به عقيده آنان، پيش از كلمه «فعدّه من أيّام أُخر» جمله «إن أفطر» مقدّر است، گويا آيه چنين است:«فَمَنْ كانَ مِنكم مَريضاً أو على سفر- فأفطر-، فعدّه من أيام أُخر»؛ «اگر مريض و مسافر، افطار كرد، مى تواند در روزهاى‏ ديگر روزه بگيرد»، و گرنه زمان روزه گيرى اين دو گروه با توده مردم، يكسان است. ناگفته پيداست اين نوع تفسير، جز تفسير به رأى براى حفظ اعتبار فقه ائمه ی اربعه چيز ديگرى نيست.

برخی برای استفاده رخصت افطار از آیه ی شریفه به ذیل آیه تمسک نموده اند،‌آنجا که می فرماید:«وان تصوموا خیر لکم»؛واگر روزه بگیرید برای شما بهتر است.

در جواب می گوئیم: ظاهر خطاب آیه جمیع مؤمنینی است که در صدر آیه به آنها اشاره شده است؛ آنجا که می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا»، پس در حقیقت خطاب به تمام مؤمنین است نه مسافر و مریض که در این آیه استطرادا ذکر شده است.[2]
از آنجا که این فرع فقهی دارای مباحث گسترده است ما به همین مقدار بسنده نموده و در صورتی که دوستان سؤالی داشته باشند ان شاءالله پاسخگو خواهیم بود.

موفق باشید.


[/HR][1] . بقره/ 183- 184.

[2] . علامه ی طباطبائی(ره) در پاسخ به استدلال اهل سنت به این فقره از آیه به پنج اشکال اشاره می نمایند که طالبین می توانند به ترجمه ی تفسیر المیزن، ج2،ص17 مراجعه نمایند.
موضوع قفل شده است