جمع بندی چگونه یک شخص می تواند هم متوسل باشد و هم متوکل؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه یک شخص می تواند هم متوسل باشد و هم متوکل؟

باسلام و خسته نباشید

1- چگونه یک شخص میتواند هم متوسل بود و هم متوکل؟

2- مثالی بزنید؛ مثلا یک شخص متوسل به اهل بیت (ع) هست و در عین به خدای متعال نیز توکل دارد.

متشکرم.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت

user;537140 نوشت:
چگونه یک شخص میتواند هم متوسل بود و هم متوکل؟


روشن شدن پاسخ نیازمند مقدماتی است :
1. خداوند، جهان هستي را بر اساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است و فيض خود را تنها از طريق مجاري و اسباب اعطا مي‏ کند:
« و ابي الله أن يجري الأمور الا باسبابها؛ (1) خداوند ابا مي کند امور را جز از طريق اسباب آن جاري نمايد».
انسان براي رسيدن به مقصود خويش، بايد به اسباب و وسايل متوسّل شود؛ مثلاً اگر بخواهد زمين خشک و بايري را تبديل به مزرعه‏اي سر سبز و يا باغي آباد کند، بايد زمين را شخم بزند، نهال يا دانه و بذر درون زمين بکارد، به موقع کود و آب بدهد، به اندازه لازم سم پاشي کند و... اگر مي‏خواهد به طبقه دوم يا سوم يک ساختمان برسد، بايد از پله‏هاي آن بالا رود، يا سوار آسانسور يا پله برقي شود . همين طور در ساير کارهاي روزمره زندگي، انسان به اسباب و وسايل براي رسيدن به مقصود خود تمسّک و توسّل مي‏ جويد.
پس توسّل لازمه زندگي انسان در جهان هستي است؛ جهاني که بر آن قانون اسباب و مسببات حکمفرما است.
و خداوند - که هستي عالم از او است و ادامه هستي و هر حرکت، نيرو و تغييري وابسته به او و ناشي از فيض او است - براي اعطاي فيض خويش، مجاري و اسبابي را قرار داده است.


پی نوشت :
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ه.ش، ج 1، ص 183.


از سويي ديگر دو گونه اسباب و علل در این عالم مقرر است : مادي و معنوي.
دعا و توسل از جمله اسباب معنوي است که البته جايگزين علل مادي نمي شود، بلکه انسان بايد به کمک عقل و فکر خدا دادي خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص براي هر مشکلي راه حلي بيابد و از خدا بخواهد اقداماتش را به هدف و نتيجه برساند.


با توجه به آن چه گذشت:
تمسک به اسباب و وسايل، در عالم هستي که بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار است، لازمه نيل به مقصود و تحصيل کمالات مادي و معنوي است . خداوند نيز انسان را در جهت کسب کمالات معنوي و قرب به درگاه خويش، امر به تمسک به وسايل؛ يعني، امر به توسل کرده است: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله(1) ؛ اي مؤمنان: پرواي الهي داشته باشيد و به سوي او وسيله تحصيل کنيد».

و لکن این منافاتی با توکل ندارد.
زيرا فرد توکلش بر خداست اما به وسيله ديگري نياز خود را بر طرف مي کند. اين عين توکل است.
زيرا معناي توکل اعتماد بر خدا و انجام امور از راه اسباب است . نه آن که انسان دنبال اسباب کار نرود. چه را که تمامي کارها با اسباب انجام مي گيرند ، ولي بايد توجه داشت که اسباب مستقل نمي باشند و تنها تکيه گاه خدا مي باشد. (2).

پی نوشت ها :
1. مائده (5) آيه 35.
2. الميزان ، علامه طباطبايي، ج 5 ،ص 239.


نکته :

حقيقت توسل به اولياي الهي، تمسک به اسباب و وسايل قرب به خداوند است. تمسک به اولياي الهي، به معناي اعتقاد به استقلال آنان از خداوند، در تأثير گذاري و برآمدن حاجات نيست؛ بلکه توسل به اولياي الهي، همراه با اين اعتقاد است که تنها خداوند است که مستقل و بي نياز از غير، در عالم هستي تأثير مي‏گذارد. غير از او، تأثيرگذاري همه اسباب و وسايل، تحت قدرت و اراده و خواست خداوند و متکي به آن خواهد بود.
بنابراين سعي شوددر کنار توسلات که از اسباب معنوي هستند، اسباب مادي نيز براي حل مشکلات فراهم شود و گرنه فراهم آوردن اسباب معنوي تنها، براي تحقق خواسته ها فايده اي ندارد.



مثال در این مورد فراوان است:

کسی برای درمان بیماری خود به اهل بیت که از اسباب معنوی است متوسل می شود اما درمان خود را از طریق مراجعه به پزشک که از اسباب مادی است دنبال می کند.
در عین حال توکلش بر خداوند است که تمسک به اسباب و وسايل موثر واقع شود.
زیرا تمسک به اسباب، به معناي اعتقاد به استقلال آنان از خداوند، در تأثير گذاري و برآمدن حاجات نيست؛ بلکه توسل به اولياي الهي و سایر اسباب، همراه با اين اعتقاد است که تنها خداوند است که مستقل و بي نياز از غير، در عالم هستي تأثير مي‏ گذارد. غير از او، تأثيرگذاري همه اسباب و وسايل، تحت قدرت و اراده و خواست خداوند و متکي به آن خواهد بود.

پرسش :
چگونه یک شخص می تواند هم متوسل باشد و هم متوکل؟ مثالی بزنید.

پاسخ :
روشن شدن پاسخ نیازمند مقدماتی است :
1. خداوند، جهان هستي را بر اساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است و فيض خود را تنها از طريق مجاري و اسباب اعطا مي‏ کند: « و ابي الله أن يجري الأمور الا باسبابها؛ (1) خداوند ابا مي کند امور را جز از طريق اسباب آن جاري نمايد». و این به معنای آن است که توسّل لازمه زندگي انسان در جهان هستي است؛ جهاني که بر آن قانون اسباب و مسببات حکمفرما است.
2. از سويي ديگر دو گونه اسباب و علل در این عالم مقرر است : مادي و معنوي.
دعا و توسل از جمله اسباب معنوي است که البته جايگزين علل مادي نمي شود، بلکه انسان بايد به کمک عقل و فکر خدا دادي خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص براي هر مشکلي راه حلي بيابد و از خدا بخواهد اقداماتش را به هدف و نتيجه برساند.

با توجه به آن چه گذشت:

تمسک به اسباب و وسايل، در عالم هستي که بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار است، لازمه نيل به مقصود و تحصيل کمالات مادي و معنوي است . خداوند نيز انسان را در جهت کسب کمالات معنوي و قرب به درگاه خويش، امر به تمسک به وسايل؛ يعني، امر به توسل کرده است: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله(2) ؛ اي مؤمنان: پرواي الهي داشته باشيد و به سوي او وسيله تحصيل کنيد».

و لکن این منافاتی با توکل ندارد.

زيرا فرد توکلش بر خداست اما به وسيله ديگري نياز خود را بر طرف مي کند. اين عين توکل است.
زيرا معناي توکل اعتماد بر خدا و انجام امور از راه اسباب است . نه آن که انسان دنبال اسباب کار نرود. چه را که تمامي کارها با اسباب انجام مي گيرند ، ولي بايد توجه داشت که اسباب مستقل نمي باشند و تنها تکيه گاه خدا مي باشد. (3).


مثال در این مورد فراوان است:

کسی برای درمان بیماری خود به اهل بیت که از اسباب معنوی است متوسل می شود اما درمان خود را از طریق مراجعه به پزشک که از اسباب مادی است دنبال می کند.
در عین حال توکلش بر خداوند است که تمسک به اسباب و وسايل موثر واقع شود.
زیرا تمسک به اسباب، به معناي اعتقاد به استقلال آنان از خداوند، در تأثير گذاري و برآمدن حاجات نيست؛ بلکه توسل به اولياي الهي و سایر اسباب، همراه با اين اعتقاد است که تنها خداوند است که مستقل و بي نياز از غير، در عالم هستي تأثير مي‏ گذارد. غير از او، تأثيرگذاري همه اسباب و وسايل، تحت قدرت و اراده و خواست خداوند و متکي به آن خواهد بود.

نکته :
حقيقت توسل به اولياي الهي، تمسک به اسباب و وسايل قرب به خداوند است. تمسک به اولياي الهي، به معناي اعتقاد به استقلال آنان از خداوند، در تأثير گذاري و برآمدن حاجات نيست؛ بلکه توسل به اولياي الهي، همراه با اين اعتقاد است که تنها خداوند است که مستقل و بي نياز از غير، در عالم هستي تأثير مي‏گذارد. غير از او، تأثيرگذاري همه اسباب و وسايل، تحت قدرت و اراده و خواست خداوند و متکي به آن خواهد بود.
بنابراين سعي شود در کنار توسلات که از اسباب معنوي هستند، اسباب مادي نيز براي حل مشکلات فراهم شود و گرنه فراهم آوردن اسباب معنوي تنها، براي تحقق خواسته ها فايده اي ندارد.

پی نوشت ها :
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ه.ش، ج 1، ص 183.
2. مائده (5) آيه 35.
3. الميزان ، علامه طباطبايي، ج 5 ،ص 239.

موضوع قفل شده است