جمع بندی در خواست حدیث با سند در مورد ممنوعیت لعن خلفا در ملاء عام

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در خواست حدیث با سند در مورد ممنوعیت لعن خلفا در ملاء عام

با سلام

میخواستم بپرسم حدیثی در مورد ممنوعیت لعن خلفا در ملاعام و اجتماع وجود دارد ؟

لطفا با منبع از کتب اربعه و وسائل و مستدرک و بحارالانوار

با تشکر ...

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدرا

سؤال:
آیا حدیثی در مورد ممنوعیت لعن خلفاء در ملاعام و اجتماع وجود دارد؟
پاسخ:

در خصوص نهی از لعن علنی خلفا عرض می‌شود:
1. یکی از شاخصه‌های اصلی مکتب اهل بیت (علیهم السلام) به واسطه شرایط سخت حاکم، تقیه بوده است. ائمه اطهار (علیهم السلام) بجهت حفظ خود و شیعیانشان، شیعه را با این اصل عقلی و قرآنی آشنا نموده و به آنها در شرایطی که در معرض خطر بوده‌اند دستور تقیه و کتمان عقیده ی خویش را داده‌اند. با نگاهی به تاریخ حیات شیعه نیز می‌یابیم که شیعیان با توجه به این امر توانسته‌اند شرایط سخت موجود در دوران بنی امیه و بنی عباس را پشت سر گذاشته و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) را به قرون بعدی منتقل سازند.
بنابراین اصل تقیه امری است که حاکم بر شرایط و احوالات جامعه ی شیعی بوده و با توجه به چنین اصلی می‌توان گفت دستور لعن علنی بر خلاف تقیه خواهد بود و نهی از لعن نیز منطبق بر اصل تقیه است؛ از این رو، اگر نهی صریحی نیز در میان نباشد و تنها ما عنوان و احکام تقیه را داشته باشیم برای نهی از چنین عملی کفایت خواهد کرد.

برای نمونه در این جا ما تنها به یک روایت از روایات تقیه اکتفاء می‌نمائیم: معلّى بن خنيس از امام صادق (عليه السلام) روایت می‌کند که حضرت به وی فرمود: «يَا مُعَلَّى اكْتُمْ أَمْرَنَا وَ لا تُذِعْهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَتَمَ أَمْرَنَا وَ لَمْ يُذِعْهُ أَعَزَّهُ اللَّهُ بِهِ فِي الدُّنْيَا وَ جَعَلَهُ نُوراً بَيْنَ عَيْنَيْهِ فِي اْلآخِرَةِ يَقُودُهُ إِلَى الْجَنَّةِ يَا مُعَلَّى مَنْ أَذَاعَ أَمْرَنَا وَ لَمْ يَكْتُمْهُ أَذَلَّهُ اللَّهُ بِهِ فِي الدُّنْيَا وَ نَزَعَ النُّورَ مِنْ بَيْنِ عَيْنَيْهِ فِي اْلآخِرَةِ وَ جَعَلَهُ ظُلْمَةً تَقُودُهُ إِلَى النَّارِ يَا مُعَلَّى إِنَّ التَّقِيَّةَ مِنْ دِينِي وَ دِينِ آبَائِي وَ لا دِينَ لِمَنْ لا تَقِيَّةَ لَهُ». [1]
اى معلّى! امر و مسلک ما را كتمان كن و آن را شايع و منتشر نساز، بدرستى كه كسى كه كتمان كند مذهب ما را و شايع نسازد آن را، خداوند در دنيا به سبب اين كتمان به او عزّت دهد و نورى در پيش روى او در آخرت قرار دهد كه او را به بهشت رهنمون سازد و اگر كسى مذهب ما را كتمان نسازد و آن را شيوع دهد، خداوند او را ذليل و خوار سازد و در آخرت نور را از پيش روى او بگيرد و ظلمتى كه او را به جهنم بكشاند براى او قرار دهد. معلّى! تقيّه جزئى از دين من و پدرانم مى‏باشد و كسى كه تقيّه نكند از دين خارج است.

2. در مورد ورود نهی صریح در این رابطه می‌گوئیم: مرحوم شیخ صدوق (قدس سره) در کتاب اعتقادات [2]خویش می‌فرماید:
اعتقاد ما در تقیه آن است که تقیه واجب است و کسی که آنرا ترک نماید به منزله ی کسی است که نماز را ترک نموده است. به امام صادق (علیه السلام) گفته شد: ای فرزند رسول خدا! ما می‌بینیم که در مسجد شخصی است که آشکارا به دشمنان شما دشنام می‌دهد و آنان را نام می‌برد. حضرت فرمودند: او را چه شده خدا او را لعنت کند که متعرض ما می‌شود، در حالی که خداوند می‌فرماید: (به معبود) كسانى كه غير خدا را مىی‌خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند.
هر چند که مورد روایت سب و دشنام علنی است؛ اما از آن جا که ملاک در سب و لعن از جهت عکس العمل مخالفین واحد است،‌ می‌توان گفت که شامل لعن نیز می‌گردد.

منابع:

1. کلینی، محمد الکافی، ج 2، ص 224.
2. صدوق، محمد، اعتقادات الامامیه، ص 108: «إعتقادنا في التقية: أنها واجبة، من تركها كان بمنزلة من ترك الصلاة. و قيل للصادق (عليه السلام): يا بن رسول الله! إنا نرى في المسجد من يعلن بسب أعدائكم ويسميهم فقال: ما له لعنه الله يعرض بنا».

با سلام

میخواستم ازتون درخواست کنم که لطف بفرمایید و حدیث شریف زیر را که از امام صادق علیه السلام منقول است بررسی سندی و رجالی کنید .

با سپاس فراوان ...

« قيل للصادق عليه السلام أنه قيل له: إنا نرى في المسجد رجلا يعلن بسب أعدائكم ويسبهم فقال: ما له لعنه الله تعرض بنا قال الله " ولا تسبوا الذين يدعون " الاية قال: وقال الصادق عليه السلام في تفسير هذه الاية: لا تسبوهم فانهم يسبوا عليكم،: فقال: من سب ولي الله فقد سب الله »

IVI.@.H.D.I;612726 نوشت:
با سلام

میخواستم ازتون درخواست کنم که لطف بفرمایید و حدیث شریف زیر را که از امام صادق علیه السلام منقول است بررسی سندی و رجالی کنید .

با سپاس فراوان ...

« قيل للصادق عليه السلام أنه قيل له: إنا نرى في المسجد رجلا يعلن بسب أعدائكم ويسبهم فقال: ما له لعنه الله تعرض بنا قال الله " ولا تسبوا الذين يدعون " الاية قال: وقال الصادق عليه السلام في تفسير هذه الاية: لا تسبوهم فانهم يسبوا عليكم،: فقال: من سب ولي الله فقد سب الله »

با سلام و عرض ادب

این روایت را مرحوم شیخ صدوق در کتاب«اعتقادات الامامیة»،‌[1] در مبحث تقیه بیان نموده اند. هر چند که مرحوم شیخ صدوق این روایت را مرسل و بدون ذکر سند بیان داشته اند؛ اما از آنجا که موضوع کتاب بیان اعتقادات شیعه بوده و ایشان نیز این روایت را به عنوان دلیل و یا مؤید استدلال خویش بیان داشته اند، و اینکه متن روایت منطبق بر اصول و مبانی بوده و از سوی محدثی خبیر بیان گردیده که مورد انکار نیز واقع نشده خود به منزله ی اعتبار متن روایت خواهد بود؛ لذا هر چند که این نقل فاقد سند می باشد؛ اما متن آن مورد پذیرش می باشد.

موفق باشید.


[/HR] [1] . اعتقادات الامامیة، باب 39،ص108:« باب الاعتقاد في التقيّة: قال الشيخ- رحمه اللّه-: اعتقادنا في التقيّة أنّها واجبة، من تركها كان بمنزلة من ترك الصلاة وَ قِيلَ لِلصَّادِقِ- عَلَيْهِ السَّلَامُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنَّا نَرَى فِي الْمَسْجِدِ رَجُلًا يُعْلِنُ بِسَبِّ أَعْدَائِكُمْ وَ يُسَمِّيهِمْ. فَقَالَ: مَا لَهُ- لَعَنَهُ اللَّهُ- يَعْرِضُ بِنَا».


با سلام

لعن يعني ارزو ودعای دورشدن ملعون از رحمت خداوند که در قران وسنت وارد شده وبا سب و دشنام تفاوت دارد .

فقد أخرج البخاري: ”عن سالم عن أبيه أنه سمع رسول الله (ص) إذا رفع رأسه من الركوع من الركعة الأخيرة من الفجر يقول اللهم العن فلاناً وفلاناً وفلاناً بعد ما يقول سمع الله لمن حمده ربنا ولك الحمد“. (صحيح البخاري ج5 ص35).

محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن محمد بن إسماعيل بن بزيع، عن الخيبري، عن الحسين بن ثوير، وأبي سلمة السراج قالا: سمعنا أبا عبدالله (عليه السلام) و هو يلعن في دبر كل مكتوبة أربعة من الرجال وأربعا من النساء فلان وفلان وفلان ومعاوية ويسميهم وفلانة وفلانة وهند وام الحكم أخت معاوية.صحیح

حسین بن ثویر و ابوسلمه سراج نقل کرده اند که: از امام صادق علیه السلام شنیدیم که آن حضرت بعد از هر نماز واجب لعن می کرد چهار مرد ملعون و چهار زن ملعون را. اما مردان عبارتند از: ابابکر, عمر, عثمان, معاویه و زنان عبارت بودند از: عائشه,حفصه, هند و ام الحکم خواهر معاویه.

[=comic sans ms]حديث صحيح رواه الكليني (قدس الله نفسه) بسنده عن سدير الصيرفي عن أبي جعفر الباقر (عليه السلام) قال: «إن الشيخين فارقا الدنيا ولم يتوبا ولم يتذكّرا ما صنعا بأمير المؤمنين عليه السلام، فعليهما لعنة الله والملائكة والناس أجمعين». (الكافي ج8 ، ص246).

اما باید توجه کرد که لعن به اسم در شرایط خاص و غیر عمومی بوده واخبار تقیه موید ماست ، وگرنه خفقان امپراتوری امویان وعباسیان هیچگاه اجازه کوچکترین نفس کشیدنی به مخالفین مخصوصا شیعیان علی ع را نمیدادند ....

خیر البریه;617376 نوشت:
با سلام
لعن يعني ارزو ودعای دورشدن ملعون از رحمت خداوند که در قران وسنت وارد شده وبا سب و دشنام تفاوت دارد
سلام
دوست عزيز بنده مطالب شما رو دوست دارم فقط يك انتقاد دارم. تقريباً در 90 درصد موارد ، معناي مطالب عربي را نمي نويسيد

يك سوال هم دارم. هم از جناب كارشناس و هم از شما

صدرا;538069 نوشت:
از آنجا که ملاک در سب و لعن از جهت عکس العمل مخالفین واحد است،‌ می توان گفت که شامل لعن نیز می گردد
سلام استاد "صدرا"ي عزيز
اما هم در قرآن و هم در برخي دعاها و زيارت ها ما دشنام يا لعن داريم

مثلاً در قرآن خداوند ميفرمايد مَثَلِ فلان انسانها مَثَلِ حيوان است
آيا همان انسان ها برنميگردند و بگويند: مَثَلِ خودتان مَثَلِ حيوان است؟

يا در زيارت داريم ، لعنت خدا بر اولين ظالم و.....
آيا دشمنان اهل بيت(ع) برنميگردند و بگويند: لعنت بر خودتان؟

لطفاً دقت بفرماييد اينجا ما با مصداق كار نداريم بلكه منظور دشمنان است بطور عام

Reza-D;617395 نوشت:
مثلاً در قرآن خداوند ميفرمايد مَثَلِ فلان انسانها مَثَلِ حيوان است
آيا همان انسان ها برنميگردند و بگويند: مَثَلِ خودتان مَثَلِ حيوان است؟

سلام

مکرر گفتم که این آیات وروایات سب نیست بلکه حکایت از حقیقتی تلخ یا همان چهره برزخی فرد دارد مثلا خدای متعال فرد بی بته وبی اصل ونسب را زنیم خوانده و یا بلعم باعور را مثل سگ و یهود را مثل حمار و .....

همچنین معصومین ع نیز اصل و نسب افراد را میدانستند رجوع کنید به جریان نسب خلفا و ... در صحیح بخاری و.....

حتی عرفایی مثل شیخ جعفر مجتهدی رحمه الله هم با نگاه به طرف میدانست که سید هست یا نه !

خیر البریه;618438 نوشت:
مکرر گفتم که این آیات وروایات سب نیست بلکه حکایت از حقیقتی تلخ یا همان چهره برزخی فرد دارد مثلا خدای متعال فرد بی بته وبی اصل ونسب را زنیم خوانده و یا بلعم باعور را مثل سگ و یهود را مثل حمار و .....

همچنین معصومین ع نیز اصل و نسب افراد را میدانستند رجوع کنید به جریان نسب خلفا و ... در صحیح بخاری و.....

حتی عرفایی مثل شیخ جعفر مجتهدی رحمه الله هم با نگاه به طرف میدانست که سید هست یا نه

پس به عرض بنده توجه نفرموديد
ميدانم كه خداوند حقيقتِ شخصيتي آن افراد را فرموده و ميدانم كه معصومين(ع) حقيقت را فرموده اند

اگر دقت بفرماييد عرض كردم كه:

Reza-D;617395 نوشت:
لطفاً دقت بفرماييد اينجا ما با مصداق كار نداريم بلكه منظور دشمنان است بطور عام
وقتي هم كه ما به كسي كه نميفهمد ميگوييم مثلاً احمق! خب حقيقت را ميگوييم. اما آيا او اين حقيقت را قبول دارد؟ اگر قبول ميكرد كه ديگر مشكل حل بود. لذا بنده عرض كردم با مصداق كاري ندارم كه مثلاً در صحبت با فلان گروه آيا بايد مستقيماً لعن كرد يا خير. بلكه حرفم كلي است. مجدد نقل قول ميكنم و ميپرسم


خیر البریه;618438 نوشت:
مکرر گفتم که این آیات وروایات سب نیست بلکه حکایت از حقیقتی تلخ یا همان چهره برزخی فرد دارد مثلا خدای متعال فرد بی بته وبی اصل ونسب را زنیم خوانده و یا بلعم باعور را مثل سگ و یهود را مثل حمار و .....
اگر همين موضوع در مورد فرد يا گروهي براي ما قطعي شد ، آيا مجاز هستيم اين حقيقت را به زبان بياوريم؟ آيا ديگر سب نخواهد بود؟

خیر البریه;618438 نوشت:
همچنین معصومین ع نیز اصل و نسب افراد را میدانستند
مگر قول معصوم(ع) براي ما حجت نيست؟ پس آيا ميتوان همين اقوال را دليل قرار داد و شبيه به همان رفتار كرد؟

نقل قول:
اگر همين موضوع در مورد فرد يا گروهي براي ما قطعي شد ، آيا مجاز هستيم اين حقيقت را به زبان بياوريم؟ آيا ديگر سب نخواهد بود؟

سلام

همان ابتدا گفتم که بسته به شرایط : [=comic sans ms]اما باید توجه کرد که لعن به اسم در شرایط خاص و غیر عمومی بوده واخبار تقیه موید ماست ، وگرنه خفقان امپراتوری امویان وعباسیان هیچگاه اجازه کوچکترین نفس کشیدنی به مخالفین مخصوصا شیعیان علی ع را نمیدادند ....

مثل اخباری که امام صادق ع در ملاء عام مدح خلفاء را گفته اند اما ...

كتاب نفحات اللاهوت (1): نقلا من كتاب المثالب لابن شهر آشوب (2)، أن الصادق
عليه السلام سئل عن أبي بكر وعمر، فقال: كانا إمامين قاسطين عادلين، كانا على الحق
وماتا عليه، فرحمة الله عليهما يوم القيامة،
فلما خلا المجلس، قال له بعض أصحابه
(3): كيف قلت يابن رسول الله ؟ !. فقال: نعم، أما قولي: كانا إمامين، فهو مأخوذ من
قوله تعالى: * (وجعلناهم أئمة يدعون إلى النار) * (4)، وأما قولي قاسطين، فهو من
قوله تعالى: * (وأما القاسطون فكانوا لجهنم حطبا) * (5)، وأما قولي عادلين، فهو
مأخوذ من قوله تعالى: * (الذين كفروا بربهم يعدلون) * (6)، وأما قولي كانا على
الحق، فالحق علي عليه السلام، وقولي: ماتا عليه، المراد أنه (7) لم يتوبا عن
تظاهرهما عليه، بل ماتا على ظلمهما إياه، وأما قولي: فرحمة الله عليهما يوم
القيامة، فالمراد به أن رسول الله صلى الله عليه وآله ينتصف له منهما، آخذا من قوله
تعالى: * (وما أرسلناك إلا رحمة للعالمين) * بحار

ضمن اینکه ما علم به باطن افراد نداریم پس باید احتیاط کنیم .

خیر البریه;619234 نوشت:
ضمن اینکه ما علم به باطن افراد نداریم پس باید احتیاط کنیم

دو تا تشكر

يكي بابت پاسخ - يكي هم بابت اينكه به درخواست بنده توجه نكرديد و باز هم متن عربي بدون ترجمه گذاشتيد :Nishkhand:

باور كنيد بنده سوادم كمتر از شماست

Reza-D;619259 نوشت:
دو تا تشكر

يكي بابت پاسخ - يكي هم بابت اينكه به درخواست بنده توجه نكرديد و باز هم متن عربي بدون ترجمه گذاشتيد :Nishkhand:

باور كنيد بنده سوادم كمتر از شماست

سلام بر شما دوست عزیز

باور می کنید من وقت ندارم ! قبلا مکرر گفتم که من زحمت تحقیقات را میکشم اما ترجمه اش با شما !

با اندکی سرچ در اینترنت براحتی وبسرعت میتوانید ترجمه اش را پیدا کنید ...ضمن اینکه خلاصه متون را در ابتدا مینویسم .

باز هم اگر مشکلی داشتید دوستان استاد و بنده حقیر در خدمتتان هستم .

موضوع قفل شده است