جمع بندی عوامل سقوط آندلس چه بود؟
تبهای اولیه
با سلام
عوامل سقوط آندلس چه بود ؟
در مورد شباهت های آن با شرایط کنونی و تهاجم فرهنگی توضیح دهید .
سؤال:
عوامل سقوط اندلس چه بود و شباهت آن با تهاجم فرهنگی در ایران چه گونه است؟
پاسخ:
از جستجو در متون تاريخى مى توان دو عامل را به عنوان آسيبهاى جدى و اساسى حكومت اسلامى اندلس برشمرد كه به ترتيب اهميت، عبارت است از:
1. اختلاف و تفرقه:
يكى از اركان مهم ثبات، امنيت و پيشرفت هر جامعه اى، وحدت است. در طول تاريخ، مردمى بر مشكلات و گرفتاريها فايق آمدند كه بر محور اتحاد گرد آمدند. اگر مسلمانان مؤفق شدند، برقآسا شبه جزيره ايبرى را فتح كنند، در سايه وحدت بود. از اين رو، خداوند در قرآن كريم به اين نكته اساسى در حيات جامعه دستور داده است: «واعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا»؛ همگى به ريسمان الهى چنگ زنيد و متفرق نشويد.
همان طور كه وحدت مايه ثبات، امنيت، پيشرفت و سعادت است، اختلاف و تفرقه سبب ناامنى و عقب ماندگى است. مهمترين علت شكست حكومت مسلمانان در اندلس را نيز مىتوان در درگيرى هاى داخلى بين مسلمانان، بويژه حاكمان جستجو كرد. از نخستين روزهاى تشكيل حكومت اسلامى در اندلس، اختلاف و دشمنى ميان دو گروه از اعراب مضرى و قحطانى سر بر آورد و هيچ گاه به پايان نرسيد و هر گاه كه قدرت به دست يكى از آن دو مى افتاد، بر ديگرى ستم مى كرد و گروه مقابل به كارشكنى مىپرداخت.
2. فساد اخلاقى:
دومين عامل شكست مسلمين در اندلس را مىتوان روى كار آوردن حاكمان و بسيارى از مردم به بىتقوايى و بىبند و بارى دانست. فراگير شدن فساد در سطح حاكميت و جامعه، آنان را از توجه به صلاح و سلامت و پيشرفت جامعه باز داشت و حميت و غيرت دينى را در آنها از بين برد و آن چه كه برايشان اهميت داشت، قدرتطلبى و خوشگذرانى بود. در نتيجه، شهرها يكى پس از ديگرى از تحت حكومت آنان خارج گرديد و به تصرف دشمن در آمد. فساد در بين حكمرانان تا بدان جا پيش رفت كه «معتصم بن صمادح» حاكم «المريه» عاشق دخترى مسيحى شد و به زور او را از پدرش گرفت و بر سر همين موضوع به جنگ و خونريزى در ميان مسلمانان دست زد.
آن گاه كه حاكمان به عيش و عشرت آشكار پرداختند، مردم بسيارى از پى آنان روانه گشتند و دشمن مسيحى با طرحى شيطانى، ضربهاى سخت بر پيكر جامعه اسلامى اندلس وارد ساخت.
مسيحيان شمال، قراردادهايى را با حاكمان مسلمان بستند و طبق آن، آزادانه، به ايجاد تفريحگاه و مدرسه و انجام تجارت بين مسلمانان پرداختند، در مدارس خود به فرزندان مسلمان، افكار دينى مسيحيت را القا مىكردند و با به گردش در آوردن دختران زيباروى مسيحى در تفريحگاهها، جوانان مسلمان را به آن جا مىكشاندند و با ترويج خريد و فروش مشروبات الكلى، مردم مسلمان را از اعتقادات دينى خود دور مىساختند و به اين طريق، فساد را در تمام پيكره جامعه اسلامى رسوخ دادند و آن را از درون تهى كردند. بدين ترتيب بود كه توان مقاومت را از آنان گرفتند.
چنان كه سروده ابن غسال در غم سقوط شهر «بربشتر» گواه صدق اين مدعاست. او پس از به تصوير كشيدن ددمنشىهاى دشمن در حمله و تصرف شهر، دليل گستاخى دشمن را در انجام اين كار چنين بيان مىكند: «اگر گناهان مسلمانان و فرو رفتن آنها در منجلاب معاصى بزرگ و كوچک نبود، هيچ گاه سواران مسيحى بر آنان پيروز نمىشدند. آرى! علت ضعف، گناهانشان بود. افراد فاسد كارهاى زشت خود را پنهان نمىكردند و آنهايى هم كه كار خوب انجام مىدادند، از روى ريا بود.»
بر اين اساس، اختلاف و فساد اخلاقى مهمترين علل اضمحلال حاكميت مسلمانان در اندلس ارزيابى مىگردد.
امروز هم دشمنان نظام اسلامی ایران همان راه و روش را در پیش گرفتهاند و وقتی در تهاجم نظامی نتوانستند کاری از پیش ببرند، توطئههای فرهنگی و تهاجم فرهنگیشان را به اجرا در آوردند.
«خبرگزاری یونایتدپرس» در 12 سپتامبر 2002 میلادی (21 شهریور 1381 شمسی) خبری را با این عنوان برای جهانیان مخابره کرد: نتانیاهو: آمریکا باید با تلویزیون به ایران حمله کند. نخستوزیر اسرائیل از آمریکا خواست تا تغییر رژیم را در دو کشور عراق و ایران پی بگیرد. این کار را در عراق با حمله نظامی و در ایران با پخش برنامههای تلویزیونی ماهوارهای با محتوای هرزه انجام دهد. وی گفت: جریان فرهنگ عامیانه غربی به داخل ایران میتواند منجر به براندازی جمهوری اسلامی شود.