جمع بندی مگر خدا بیهوده می آفریند؟ (آیات 16 و 17 سوره انبیاء)
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم...با سلام....طبق آیات 16 و 17 سوره مبارکه انبیاء خداوند می تواند جهان را بیهوده خلق کند پس بوضوح خدا وقتی کار بیهوده بتواند کند می تواند ظالم نیز باشد و بی دلیل بر ما ظلم کند....لذا خدا از روی محبت خود بر ما ظلم نمی کند وگرنه قادر است ظلم کند....من به هرکس می گم خدا می تواند بی دلیل همه را به بازی بگیرد و طلم کند بمن می گن دیوانه ام من....اما من می گویم این دقیقا حرف آیه ی قرآن است: و ما آسمان و زمین و آنچه را که بین زمین و آسمان است به بازیچه نیافریدیم. 16 17) اگر می خواستیم جهان را به بازی گرفته و کاری بیهوده انجام دهیم می کردیم.
وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ16لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لاَتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ کُنَّا فاعِلينَ17
سؤال:
آیا طبق آیه «وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنهُمَا لَاعِبِينَ لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لهْوًا لاَّتخَّذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن كُنَّا فَاعِلِينَ» خدا بیهوده میآفریند؟
پاسخ:
نکاتی چند در تفسیر آیات فوق، عرض میشود:
1. «لهو» بر خداوند محال است و به همین جهت از «لو» که در لغت عرب برای امتناع استفاده میشود، تعبیر آورده شده است.
لذا معنای آیه این است که محال است خداوند خلقت آسمان و زمین و ... را برای سرگرمی و لهو خود، آفریده باشد.
2. اگر خداوند هدف بازیگری و لهو داشت، اولا چیزی مناسب با ذات خود و از عالم مجردات میآفرید نه عالم ماده، چرا که احتیاجی به این مخلوقات ندارد؛ در ثانی دیگر جهانی بىنهايت و با اين نظم كه تمام به مقتضاى حكمت و مصلحت است ايجاد نمىكرد، نه پیامبران را میفرستاد و نه برنامه ثواب و عقاب فراهم مىكرد، و اگر انسان را هم خلق مىكرد عقل و شعور به او نمىداد.
بنابر این، با خلق جهانی منظم و ارسال رسولان و کتب آسمانی و محاسبه اعمال و ...، قطعا هدف و غرضی از خلقت هستی دارد که انسان باید بدان توجه داشته باشد. (1)
3. برخی از مفسران، آيات فوق را اشاره به نفى عقائد مسيحيان دانستهاند، يعنى لهو را به معنى همسر و فرزند گرفتهاند و گفتهاند آيه در پاسخ آنها مىگويد اگر ما مىخواستيم فرزند و همسرى انتخاب كنيم از جنس انسانها انتخاب نمىكرديم.
لذا اعتقاد به این که ملائکه دختران خدا، و مسیح پسر خدا است، اعتقادی باطل و بی اساس است. (2)
4. خداوند متعال همه صفات پسندیده را داراست و از تمامى صفات ناپسند، پاک و منزّه است. خداوند مستجمع جميع صفات كمال، و منزّه از جميع عيوب و نواقص است؛ و لهو و لغو، با علم و حكمت و صفات ربوبى سازش ندارد.
5. صفات الهی متناقض یکدیگر و مخالف با هم نیستند. در روایتی از امام حسن (عليه السلام) آمده: «وَ لَا اخْتِلَافُ صِفَةٍ فَيَتَنَاهَى»؛ یعنی صفات خداوند از نظر واقعيت با يكديگر اختلاف ندارند؛ زيرا اگر چنين باشد، ذات خداوند از نظر كمالات وجودی متناهی و محدود خواهد بود. (3)
هم چنین از امام جواد (عليه السلام) نقل شده: «أَنَّهُ وَاحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ أَحَدِيُّ الْمَعْنَى وَ لَيْسَ بِمَعَانٍ كَثِيرَةٍ مُخْتَلِفَة»؛ یعنی خداوند یگانه و یکتا است و معاني و صفات كثير و مختلف در ذات او راه ندارد. (4)
لذا خداوند در عین این که قادر و فعّال مایشاء است، ذره ای ظلم نمیکند: «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»؛ خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذرهاى ستم نمىكند. (5)
بنابر این، با توجه به سایر تعالیم دینی، اصلا ظلم و یا لغو و ... بر خداوند محال و نشدنی است، و به همین خاطر است که دیگران سخن شما را نمیپذیرند.
منابع:
1. ر.ک: طیب، عبدالحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن، ج 9، ص 151؛ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، ج 13، ص 371؛ قرائتی، محسن، تفسير نور، ج 7، ص 434.
2. ر.ک: طوسی، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، ج 7، ص 236؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 7، ص 67.
3. التوحيد للصدوق، باب 2، ص 46، ح 5.
4. همان، باب 11، ص 144، ح 9.
5. نساء: 4/ 40.