آیین اِکـَنکار

تب‌های اولیه

42 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیین اِکـَنکار

آیین اِکـَنکار آیینی است که هر چند سه یا چهار دهه است که در آمریکا مطرح شده، ولی خود را به آموزه های قدیمی ای نسبت می دهند، که با شرق فرهنگی مناسبت بیشتری دارد تا غرب.
شاید بتوان گفت روح این آیین تأملات وجدانی و توجه به آگاهیهای درونی، همراه با تجربیات معنوی برای کشف حقائق معنوی و ارتقای روح در مراتب کمال است. آنها این را مستقیم ترین و طبیعی ترین راه به سوی خداوند می دانند.
این آیین کاری به سیاست و رفتارهای خاص این دنیا ندارد، و به جز بعضی امور مثل خوردن مشروبات الکلی و سیگار، عملی را منع نمی کند، و به تجربه خود انسانها وامی گذارد.
آنها علاقمندان را دعوت به ثبت نام در گروهی تحت سرپرستی استادان خاص می کنند. این ثبت نام و تحت سرپرستی قرار گرفتن اگر چه اجباری نیست، ولی آن را برای ارتقا در بعضی مراتبی که برمی شمرند لازم می دانند.
آنها کتاب مقدسی دارند به نام "شریعت - کی- سوگماد" که به معنی "راه جاودانی" است، و ظاهرا دوازده جلد دارد. دو جلد نخست منتشر شده است، ولی بقیه در اختیار همه قرار نمی گیرد.
البته آنها ادعای وحیانی بودن این کتاب مقدس را ندارند.
اساسا این نوع آیین های شرقی، در عین این که آموزه های صحیحی در میان آن چه می گویند هست، و احیانا تجربیات خوبی را هم نشان می دهند، ولی به سبب عدم ارتباط با وحی ناتمامند.

. نام‌: اكنكار (Eckankar)

2. پایه‌گذار: پال‌ توئیچل

1ـ2. تاریخ‌ تولد: زمان‌ تولد توئیچل‌ را 1908، 1910، 1920 و تاریخ‌ فوت‌ وی‌ را 1971 ضبط‌ كرده‌اند.

2ـ2. مكان‌ تولد: پادوكاه‌ كنتوكی‌ 5. سال‌ پایه‌گذاری‌: 1965

3. متون‌ مقدس‌ یا متون‌ مورد احترام‌: متن‌ مـقـدس‌ اصــلـی‌ ایـن‌ آیین‌ سریعت‌ـ‌كی‌‌ـ‌سوگماد (Shariyat-ki-Sugmand) است‌ كه‌ در كنار آن،‌ آثار پال‌ توئیچل‌، كلید جهان‌های‌ سر‌ی‌ و درآمدی‌ بر اكنكار و آثاری‌ از هارولد كلمپ‌، رهبر نوازنده‌ این‌ آیین‌، نظیر «هنر رؤیابینی‌ روحانی»‌ نیز از احترام‌ خاصی‌ برخوردار است‌.

4. شمار اعضای‌ این‌ آیین‌: مطابق‌ آن‌چه‌ در سایت‌ رسمی‌ این‌ آیین‌ آمده،‌ تعداد اعضای‌ آن‌ که در یكصد كشور دنیا پراکنده‌اند، تقریباً هشتادهزار نفر است‌.

دوم. تاریخچه

اكنكار در زمان‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ در دهه‌ 1960، زمانی‌ كه‌ فرهنگ‌ جدید، مشوق‌ حكمت‌ رازورانه‌ باستانی‌ شد، پدید آمد. اكنكار از ریشه‌های‌ قــوی‌ تــاریـخی‌ برخوردار است‌. آن‌چه‌ پال‌ تـوئـیـچـل‌ انجام‌ داد، روزآمد کردن تعالیم‌ باستانی‌ با توجه‌ به‌ جهان‌ جدید بود. دانشمندان‌ معتقدند كه‌ اكنكار صورت‌بندی‌ جدیدی‌ از عــقـــایـــد و اعــمـــال‌ بـــاســتـــانـــی‌ ســنــت‌ راداسوامی‌ (Radhasoami) با واژه‌ جدید اك‌ (Ech) است‌. این‌ تركیب‌ جالب‌ حكمت‌ بـاسـتـانـی‌ و واژه‌پـردازی‌ جـدیـد، مـا را به‌ مـــقـــــایـــســـــه‌ اكـــنـــكــــار بــــا حــكــمــــت‌ الـهــــــــــی‌ (Theosophy) مــــــــــــــادام‌ بــــــــــــلاواتــــــســـــكــــــــــی‌ (Blavatsky) فرامی‌خواند.

آموزه‌های «اكنكار» و «اوشو» هيچ بهره‌ای از شريعت و آئين‌های الهی نبرده‌اند

گروه‌انديشه: خدای معرفی شده در عرفان‌های كاذب «اكنكار» و «اوشو» با خدای تعريف شده در دين اسلام تفاوت بسيار دارد. اين عرفان‌ها شريعت‌گريزند و برخلاف عرفان‌های اصيل، هيچ بهره‌ای از شريعت يا آيين‌های الهی و آسمانی نبرده‌اند.

حجت‌الاسلام عبدالحسين خسروپناه
به گزارش خبر گزاری ايران(ايكنا)، حجت‌الاسلام و المسلمين «عبدالحسين خسروپناه»، عضو هيأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، در گفت‌وگو با سرويس انديشه، ضمن بيان مطالب فوق، پيرامون فعاليت‌های فرق عرفانی در ايران گفت: چهار دسته فرقه فعال در ايران عبارتند از: 1) عرفان‌های شرقی كه از هندوستان و چين وارد شده‌اند. 2)آيين‌هايی كه از غرب وارد شده‌اند، مانند عرفان سرخ‌پوستی 3) عرفان‌هايی كه گرچه از غرب و شرق وارد شده‌اند، ولی منشأ الهی دارند مانند عرفان مسيحی 4)عرفان‌های بومی كه تعبير به فرق صوفی می‌شوند. از اين ميان، عرفان «اكنكار» و عرفان «سرخ پوستی» بسيار فعال و عرفان «اوشو» از خطرناك‌ترين عرفان‌های وارداتی از غرب است.

وی در مورد فعاليت فرقه «اكنكار» گفت: عرفان «اكنكار» در تهران به خصوص در دبيرستان‌های استعدادهای درخشان و برخی ديگر از شهرها، همچون تبريز و اصفهان دارای فعاليت‌های زيادی است.

مؤلف «جريان‌های فكری ايران معاصر»، نحوه سير و سلوك اين عرفان را چنين بيان كرد: رهبران اين فرقه، منزل به منزل برای پيروان خود دستورالعمل صادر می‌كنند و ادعای وصول به صوت و نور خداوند را دارند.

وی در مورد جايگاه توحيد و پايبندی به شريعت در اين عرفان اظهار كرد: خدای معرفی شده در عرفان اكنكار با خدای تعريف شده در دين اسلام بسيار تفاوت دارد و نيز اين عرفان شريعت‌گريز است؛ در واقع، اكنكار هيچ بهره‌ای از شريعت يا آيين های الهی و آسمانی نبرده است.

عضو هيأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، طراح عرفان سرخ‌پوستی را «پائلو كوئيلو» دانست و گفت: وی در سال 1379 در سفرش به تهران اظهار كرد كه اسقبال بی‌نظيری از وی در ايران شده است كه اين نشان از مطالعه آثار و نفوذ افكار اين شخص در ميان اقشار مختلف جامعه علی‌الخصوص جوانان دارد. اكنون نيز كتاب‌های اين شخص با ترجمه‌های مختلف منتشر می‌شود .«پائلو كوئيلو» آموزه‌های عشق، محبت و ... را بسيار مورد تأكيد قرار می‌دهد.

عبدالحسين خسروپناه عرفان «اوشو» را از خطرناك‌ترين عرفان‌های وارداتی دانست و تأكيد كرد: كتاب‌های «راجنيس باگوان» معروف به «اوشو»، تا يك سال و نيم پيش اجازه چا‌پ داشت. گر چه كتاب‌هايش با چاپ‌های قبلی هنوز مجددا چاپ می‌شود و از مجموع 650 كتاب او كه مجموع هفت هزار سخنرانيش است، تقريبا حدود هشتاد كتاب وی به فارسی ترجمه شده است و البته برخی از كتب ترجمه شده به فارسی اين شخص مانند كتاب «*** و فراآگاهی» در هند چاپ شده است.

مدرس حوزه علميه قم در مورد نقد آثار« پائلو كوئيلو» در ايران تصريح كرد: متأسفانه نقد منسجم در مورد آثار «پائلو كوئيلو» نوشته نشده است كه خلأيی در اين مورد احساس می‌شود و بايد محققين و فضلا به تفصيل به نقد و بررسی آثار عرفان سرخ‌پوستی و اوشويی بپردازند.

مدرس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) در مورد عرفان‌های متأثر از علوم فراروان‌شناختی خاطرنشان كرد: اين عرفان‌های متأثر از علوم فراروان‌شناختی هم‌اكنون در كشور داری فعاليت بسياری هستند و به عنوان مهارت‌های معنوی مانند هيپنوتيزم و يا به عنوان ورزش‌های رزمی مانند يوگا به ترويج افكار خود می‌پردازند.

با سلام به اساتید عزیز
سوالاتی در باره اکنکار دارم
1- اکنکار به چه معنااست؟
2- آیا اطلاق اسم عرفان به این مسلک درست است؟
3- اکنکار چه معارفی را برای بشر به ارمغان آورده که در معارف غنی انبیاء یافت نمی شود؟
و در زیر مجموعه این سؤال، تعریف اکنکار از خدا و انسان و مسیر کمالی او چیست؟
ظاهرا در این مسلک به تخلیه روح خیلی اهمیت داده شده ؛حال سوال این است که آیا اوج کمال بشر در این امر نهفته شده؟
4- و در نهایت آیا مجموعه باورهای اکنکار می تواند سعادت بشر را در دنیا و آخرت تضمین نماید.
از کارشناسان عزیز می خواهم نقاط ضعف اساسی این مسلک را برای کاربران محترم روشن نمایند تا کسانی که علاقمند عرفان حقیقی هستند در دام این گروههای راهزن نیفتند.
متشکرم.

هوالحق

گلشن;143755 نوشت:
با سلام به اساتید عزیز
سوالاتی در باره اکنکار دارم
1- اکنکار به چه معنااست؟
2- آیا اطلاق اسم عرفان به این مسلک درست است؟
3- اکنکار چه معارفی را برای بشر به ارمغان آورده که در معارف غنی انبیاء یافت نمی شود؟
و در زیر مجموعه این سؤال، تعریف اکنکار از خدا و انسان و مسیر کمالی او چیست؟
ظاهرا در این مسلک به تخلیه روح خیلی اهمیت داده شده ؛حال سوال این است که آیا اوج کمال بشر در این امر نهفته شده؟
4- و در نهایت آیا مجموعه باورهای اکنکار می تواند سعادت بشر را در دنیا و آخرت تضمین نماید.
از کارشناسان عزیز می خواهم نقاط ضعف اساسی این مسلک را برای کاربران محترم روشن نمایند تا کسانی که علاقمند عرفان حقیقی هستند در دام این گروههای راهزن نیفتند.
متشکرم.

سلام

یه سری مشخصه ها هست که در تمام معنویت ها و عرفان های کاذب وجود داره.

-دین ستیزی
-شکاکیت معرفت شناختی
-نا واقع گرایی معرفتی و ارزشی
-اومانیسم و انسان محوری
-کثرت گرایی معرفت شناختی و دینی
-سکولاریسم و این جهان گرایی
-لیبرالیسم

خدا در عرفان اکنکار:

عرفان اکنکارهدف اصلی تمرینات معنوی خودش رو خداشناسی و مواجهه با نور و صوت خدا میدونه.

اما خدای مورد نظر اکنکار با خدای ادیان الهی متفاوته

اینان بعضا تاکید میکنند:که خدایی که ادیان الهی و حتی برخی از ادیان هندی مبلغ آن هستند اساسا وجود نداره و ساخته ی خود آنان هست.

بعضا با زیرکی بیشتری درباره خدای ادیان دیگر سخن می گوین.به جای انکار آن ،ادعا می کنند که ادیان دیگر غیر از اکنکار ،همگی محصول خدای طبقه پایین و طبقه فیزیکی اند که آن را "کل نیرانجان" یا "سلطان نیروهای منفی" می نامند.

یه سری ویزگی های دیگه هم که همه عرفان های کاذب دارن:

-نادیده گرفتن اعتقاد به خدا و یا انکار وجود او

-شادمانی به عنوان هدف غایی:هدف اصلی بسیاری از عرفان های نوظهور شادی و آرامش است و بس!!

-نفی عقلانیت و فلسفه و منطق

-مخالفت با ادیان الهی

-تک ساحتی دیدن انسان

کثرت گرایی

-نفی واقع گرایی ارزشی

-پیروی از استاد(این یکی دیگه خیلی جالبه!!!)

-لیبرالیسم جنسی:دامن زدن به مسائل جنسی

-انکار معاد و طرح مسئله تناسخ

علت تاثیرگذاری عرفان های کاذب:

- علت اصلی جهل افراده(عامل اصلی همه ی انحرافات در تاریخ اسلامی رو میشه جهل نامید:دعای اربعین امام حسین علیه السلام.)

-معمولا اعضای این فرقه ها دلبسته تر و پایبند تر هستند.

-مخفی کاری که نسبت به عرفان دارند که در ذهن خیلی از افراد این رو ایجاد میکنه که حتما چیزه مهمیه.

-استفاده از موسیقی،مد،نماد

-بمباران محبت:وعده شغل،تسکین آلام روحی،بهبود امراض مزمن،یافتن یاران شفیق!!

-کم کاری عالمان و مبلغان دینی در ارائه معارف دینی

ادامه دارد....

گلشن;143755 نوشت:
- اکنکار به چه معنااست؟ 2- آیا اطلاق اسم عرفان به این مسلک درست است؟ 3- اکنکار چه معارفی را برای بشر به ارمغان آورده که در معارف غنی انبیاء یافت نمی شود؟


با سلام و احترام
اكنكار را تنها يك مذهب يا فرقه نبايد دانست، ‌بلكه بايد آن را بيشتر نوعي علم و مكتب عرفاني شمرد ، اک به معنی روح مقدس است و اکنکار "دانش باستاني سفر روح" می باشد. ريشه هاي آن در شرق عالم يعني در هند و تبت قرار دارد، اما امروزه اكثر مردم آن را با نوشته هاي فردي به نام "پال توئيچل" كه يك امريكايي است مي شناسند.
هواداران این مسلک معتقدند هدف اكنكار آشنا كردن مردم با جهان هاي ديگر معنوي كه فوق اين عالم خاكي قرار دارند است كه در نهايت به نزديكي به مبدأ متعال هستي يعني خداي عالم چشم دارد.

این آئین کاملا جدید هست که توسط شخصی به نام پال توئیچل به وجود آمده است. وی در کنتاکی متولد شده است.
توئیچل جزو نیروهای آمریکا در جنوب شرق آسیا بود و به بحث در مباحث عرفانی علاقه مند بود و به همین جهت به جمع استادان معنویت باستان پیوست.وی اولین کارگاه آموزشی را در سال 1965 در دیسکورس آمریکا برگزار کرد.
مؤسسه اکنکار در سال 1970 در آمریکا بوجود آمد و توئیچل در سال 1971 مرد.
پس از او به مدت 10 سال یعنی تا سال 1981 سری دارین گرایس استاد طریقت اک شد.
از سال 1981 سری هارولد کلمث استاد شد. وی عضو نیروهای هوایی آمریکا بود که در سال 1961 به مقام اک رسید.

مراحل سلوک در این مسلک بدین گونه است که:
.1.تمایز صحیح ، حقیقت یکی است و ما باید آنرا تمیز دهیم
2.جدایی ذهن :ذهن باید از کالبد های جسمانی جدا شود این به معنی نفی فیزیک نیست با ید تعلقات را تفکیکی کرد
3.رها شدن از قیود آرزو، باید آرزو ها را ریشه کن کرد و در مقابل چیز پایدار اقلیم بهشت را طلب کرد
4.(خود هیبنوتیزم)

در این مسلک با بهره گیری از راه بودیسم، چندان اهميتي به احکام شرعي و عبادي نمي دهند و راه نجات را تنها در رياضت هاي جسمي و روحي مي دانند، در حالی که در اسلام پیمودن راه حق مستلزم انجام تکالیف الهی است که از ناحیه الله رسیده است.

دستاوردهایی که این مکتب داشته است به دین گونه است:
–گستردگی نسبت به همه ادیان و...
–اعتقاد به عالم غیر مادی.
–مکاشفه شخصی برا ی طی طریق.
–استاد همه طبقات پائین و بالادست را می شناسد.
–کسی که زمان و مکان جدا باشد دانش اکنکار را بلد است.
–چیزی جز فلسفه «هیچ چیز» نیست نتیجه این اصل نفی فلسفه و عقل به عنوان فلسفه برتر است.
–مسافر فارغ از تعلق است.
–عمومیت اک تا نفی همه چیز است.
–ما باید به هیچ بودن سوگماد نظر کنیم تا بتوانیم آنچه هستیم باشیم.
–انسان باید در طبیعت خود صادق باشد.
همانطور که عرض شد بهره گیری عمده این سفر از آیین بودا که اصولا خدا در آن جایی ندارد ضربه مهلکی بر پیکره ان است ، اگر چه این اعتقاد که همه ادیان در اکنکار متجلی اند از اصول آن هاست اما نوع آموزهها با عقاید ادیان الهی در تضاد است.

هادي;143785 نوشت:
مراحل سلوک در این مسلک بدین گونه است که: .1.تمایز صحیح ، حقیقت یکی است و ما باید آنرا تمیز دهیم 2.جدایی ذهن :ذهن باید از کالبد های جسمانی جدا شود این به معنی نفی فیزیک نیست با ید تعلقات را تفکیکی کرد 3.رها شدن از قیود آرزو، باید آرزو ها را ریشه کن کرد و در مقابل چیز پایدار اقلیم بهشت را طلب کرد 4.(خود هیبنوتیزم) در این مسلک با بهره گیری از راه بودیسم، چندان اهميتي به احکام شرعي و عبادي نمي دهند و راه نجات را تنها در رياضت هاي جسمي و روحي مي دانند، در حالی که در اسلام پیمودن راه حق مستلزم انجام تکالیف الهی است که از ناحیه الله رسیده است.

سلام
اکثر مکاتب عرفانی در صدد رهانیدن انسان از حیات مادی و وارد کردن او به عالم روحانیات هستند .
شکی نیست که نگاه انسان در عالم روحانیات متحول می شود و حتی ادیان آسمانی نیز بعضی دستورات مشابه دارند اما اساسا این امر دغدغه ادیان آسمانی نیست بلکه دین الهی می خواهد خدای تبارک و تعالی در همه مقامات شناخته و عبادت شود چه اینکه عالم چه در بعد مادی و چه معنویش تجلی حقیقتی است که از ماده و معنا فراتر است . وقتی حقیقت هستی چنین باشد نسبت او با ماده و معنا یکسان است لذا در قرآن کریم فرمود :
هوالذی فی السماء اله و فی الارض اله
و در روایت است که اهل آسمان یعنی فرشتگان نیز خدا را می جویند
پس رفتن به عالم بالا یعنی آسمان معنویات موقعیت انسان را نسبت به حقیقت هستی تغییر نمی دهد الا اینکه حجابهای غفلت و جهل در آنجا عمدتا برداشته می شود
پس عمده آنست که انسان به این حقیقت مومن باشد که تمام هستی با تمام جلوه هایش مظهر حق تعالی است و باید در هر شانی کمر به خدمت او بست چه اینکه رابطه اصلی خدا و بنده رابطه حبی است .
این چنین است که دین الهی حیات مادی را نیز به معبد و مسجد انسان تبدیل می کند و حقیقت هستی را در همین شان به او می شناساند .
پس تفاوت دین الهی با مکاتب عرفانی آنست که :
1- از نظر دین تمام هستی جلوه حق است نه تنها عالم روحانیات
2- انسان باید خدا را در تمام شوون بشناسد و بندگی کند

و این چنین است که بندگی اهل ایمان موجب الهی شدن شان مادی عالم و وقوع آثار چند جانبه فردی و اجتماعی نیز می شود
موفق باشید

هادي;143786 نوشت:
[=tahoma][=&quot]دستاوردهایی که این مکتب داشته است به دین گونه است:[/][/]
[=tahoma][=&quot]–گستردگی نسبت به همه ادیان و...[/][/]
[=tahoma][=&quot]–اعتقاد به عالم غیر مادی.[/][/]
[=tahoma][=&quot]–مکاشفه شخصی برا ی طی طریق.[/][/]
[=tahoma][=&quot]–استاد همه طبقات پائین و بالادست را می شناسد.[/][/]
[=tahoma][=&quot]–کسی که زمان و مکان جدا باشد دانش اکنکار را بلد است.[/][/]
[=tahoma][=&quot]–چیزی جز فلسفه «هیچ چیز» نیست نتیجه این اصل نفی فلسفه و عقل به عنوان فلسفه برتر است.[/][/]
[=tahoma][=&quot]–مسافر فارغ از تعلق است.[/][/]
[=tahoma][=&quot]–عمومیت اک تا نفی همه چیز است.[/][/]
[=tahoma][=&quot]–ما باید به هیچ بودن سوگماد نظر کنیم تا بتوانیم آنچه هستیم باشیم.[/][/]
[=tahoma][=&quot]–انسان باید در طبیعت خود صادق باشد.[/][/]
[=tahoma][=&quot]همانطور که عرض شد بهره گیری عمده این سفر از آیین بودا که اصولا خدا در آن جایی ندارد ضربه مهلکی بر پیکره ان است ، اگر چه این اعتقاد که همه ادیان در اکنکار متجلی اند از اصول آن هاست اما نوع آموزهها با عقاید ادیان الهی در تضاد است.[/]
[/]

سلام به استاد محترم
نقد و اشکال اساسی این عرفان چیست؟ظاهرا مطالب فوق نقدی را در بر نداشت؟

hassan;143886 نوشت:
نقد و اشکال اساسی این عرفان چیست؟ظاهرا مطالب فوق نقدی را در بر نداشت؟

با سلام و احترام
اِکنکار خود را ریشه اساسی و اصلی تمامی ادیان و مذاهب دانسته و پیروان آن معتقدند که دیگر مذاهب ، شکل انحراف یافته ای از مکتب « اک » به شمار می آیند . در اک باید روح را از بدن جدا کرد. راهکارهای مختلفی را برای نیل به هدف فوق ارائه میکنند یکی از این راهکارها. • استفاده از مواد مخدر را به تمامی انواع آن است دوم روابط است سوم یوگا چهارم نوشیدن مشروبات الکلی است متاسفانه یکی از طریقت های سری که در ایران در حال نفوذ بسیار گسترده است.
و می توان گفت با نفوذترین طریقت ها ی ذکر شده در ایران اول اوشو و بعد اکنکار است.
پیروان این فرقه با بیان فریاد " هیو" در کوه های شمیرانات تهران بدون اینکه کسی مطلع باشد در منظر کوه نوردان وحدت فرقه ای خود را اعلام می کنند. اعضا این فرقه معتقدند هیو صدای خداست که با آن تکلم می نماید!

هادي;144067 نوشت:
اِکنکار خود را ریشه اساسی و اصلی تمامی ادیان و مذاهب دانسته و پیروان آن معتقدند که دیگر مذاهب ، شکل انحراف یافته ای از مکتب « اک » به شمار می آیند . در اک باید روح را از بدن جدا کرد. راهکارهای مختلفی را برای نیل به هدف فوق ارائه میکنند یکی از این راهکارها. • استفاده از مواد مخدر را به تمامی انواع آن است دوم روابط است سوم یوگا چهارم نوشیدن مشروبات الکلی است متاسفانه یکی از طریقت های سری که در ایران در حال نفوذ بسیار گسترده است. و می توان گفت با نفوذترین طریقت ها ی ذکر شده در ایران اول اوشو و بعد اکنکار است. پیروان این فرقه با بیان فریاد " هیو" در کوه های شمیرانات تهران بدون اینکه کسی مطلع باشد در منظر کوه نوردان وحدت فرقه ای خود را اعلام می کنند.

سلام
ظهور این معضلات را هرچند نمی توان جدای از دعوتهای باطل مذکور دانست اما بیش از آن بی توجهی به تعالیم باطنی دین که سیراب کننده مستعدین است عامل این مطلب است .
چرا باید برای حاجات دنیوی دهها دعا و ذکر و ورد و نماز تبلیغ و ترویج کنیم و بشناسیم اما برای باطن گرایان توصیه های متقن مجرب موثر نداشته باشیم ؟
موفق باشید

بسیاری از تعالیم اک تنها متکی برتلقینات توهم آمیز و رویایی از حضور استاد زنده اک در پشت همه درها و صداهاست آیین خرافی مذکور به رغم این که در شعارهای خود بر پایداری خانواده تأکید دارد،اعضای خود را با از هم پاشیدگی خانواده و گوشه نشینی اعضایش، روبرو کرده است. از دیگر تبعات عضویت در این فرقه، پشیمانی زودرسی است که اعضا را با پوچی روبرو کرده و در اثر فشارهای ناشی از این موضوع، برخی از آنها دست به خودکشی زده و در میان جوانان نیز ازدواج گریزی شاخصه مهم این فرقه است.

پیروان این مکتب مدعی اند که از طریق رویا بینی ، خود را تا مقام « همکار خداوند » ارتقا می دهند . از این طریقه امروز شصت کتاب به زبان فارسی ترجمه شده و با تیراژهای گسترده به چاپ رسیده است.
این فرقه معبد مرکزی در ایالت مینه سوتای آمریکا بر پا کرده که پیروان اصلی آن هر ساله در زمانی خاص به آنجا سفر کرده و آداب معنوی این فرقه را بجا می آورند .

اعضای این فرقه سقط جنین؛ طلاقٰ؛ همجنس گرایی و ازدواج با محارم و... را رد نمی کنند و یک مساله شخصی می شمارند .

از آموزه‌هاي اين فرقه مي‌توان به برقراري رابطه عشقي بين زن و مرد اشاره كرد كه به ازدواج عرفاني موسوم است.سفر روح كه مهمترين اصل عرفان اكنكار است همان خلع بدن يا موت اختياري است اين مرحله در عرفان اسلامي پائين‏ترين مرحله سالك است. نور و صوت محور اصلي اكنکار است و چيزي جديدي محسوب نمي‏شود. عرفان اكنكار مستقل نبوده و با عرفان‏هاي هندي آميخته است و در مراحلی ریاضت ها مشابه ریاضت های مرتاضان کوه های هیمالیا در تبت است. در اين آئين هيچ جايگاهي براي خدا وجود ندارد که این بر گرفته از بودیسم در خاور دور است.
ـ فقط سخن از بهشت است و ارتباطي با خدا ندارد و معتقدند جهنم توسط كليسا( روحانیون) اختراع شده تا بشريت را از قتل و خونريزي نجات داده و به تمدن سوق دهد بنابراین وجود خارجی نخواهد داشت و صرفا امری ذهنی و خیالی است.

با سلام و احترام
کتاب مقدس اکنکار که با نام شریعت کی سوگماد شناخته می‏شود مجموعه دو جلدی است که به فارسی نیز ترجمه شده است. اکیست‏ها بر این باورند، این کتب مجموعا دوازده جلد هستند که در طبقات معنوی عالم قرار دارند و کتاب ازلی و راهنمای سعادت بشریت‏اند. آنها بر این باورند که در هر یک از طبقات عالم یکی از پیامبران پیشین اکنکار به نگاهبانی از آن مشغول‏اند. اکیست‌ها می‌گویند تنها پال توئیچل از ازل تا کنون توانسته یک جلد از این مجلدات را ترجمه نموده و به بشریت هدیه نماید. البته قرار بود ادامه این کتاب‌ها نیز توسط پال و دیگر پیامبران ترجمه شود که با درگذشت پال بی ثمر باقی ماند. درباره این کتاب‌ها سخنانی وجود دارد که بدانها اشاره می شود.

سلام به رسم ادب
اکنکار یک عرفان متعالی است که از همه ادیان اصول توحیدی را برگرفته استٰ واقعا باعث تاسف است که شما شرایط پیرامونی را در نظر نمی گیریدٰ و صرفا به نقد یک طرفه می پردازید.

با سلام و احترام
بله مجموعه ای از معارف از کتب مختلف. اکنکار اعتقاد دارد این كتاب‌ها از زمان‌های بس دور وجود داشته است حتی برخی اعتقاد دارند که این كتاب‌ها از دوره‌هاي پیشین بشری وجود داشته‌اند که هم اکنون با مهیا شدن شرایطِ نشر، پال توئيچل به ترجمة بشری آنها پرداخته است.
خوب مجموعه ای از مطالب از جاهای پراکنده!
به قول گوپال داس در کتاب مقدس سوگماد: کسی که از اک پیروی مي‌کند هيچ‌گونه فرض مسلمی ندارد.
بنابراین نسبی گرایی در همه ابعاد از آثار تقدیمی اک است.(1)
نکته بعدی عده ای معتقدند یکسری مطالب در این کتاب مقدس بافته های خود توئيچل است ٰ و بعضی از مطالب به هیچ آیینی قابل انتساب نیست.

1. پال توئيچل، شریعت کی سوگماد، ترجمه هوشنگ اهرپور، ج1، ص 36.

incoming;146348 نوشت:
اکنکار یک عرفان متعالی است که از همه ادیان اصول توحیدی را برگرفته استٰ واقعا باعث تاسف است که شما شرایط پیرامونی را در نظر نمی گیریدٰ و صرفا به نقد یک طرفه می پردازید.

سلام
این مطلب را مستند فرمایید
موفق باشید

سلام
در اک شناخت خود وبعد شناخت خداست وانگاه که شناخت خدا میسر شد پس انسان همکار حقیقی خدا خواهد شد. طریقه اک راهی به سوی شناخت کائنات و حقیقت هستی است ٰ شما این مطالب را می توانید در کتاب های «اكنكار كليد جهان‌هاي‌ اسرار»‌، «سرزمين‌هاي دور» و«دفترچه معنوي»، «اكويديا دانش باستاني پيامبري»، «دندان ببر» و آثاري‌ از هارولد كلمپ‌، رهبر و استاد حق در قيد حيات اكنكار‌ـ نظير «هنر رؤيابيني‌ معنوي»، «نسيم تحول»، «از استاد بپرسيد»؛ بیابید.

incoming;146924 نوشت:
در اک شناخت خود وبعد شناخت خداست وانگاه که شناخت خدا میسر شد پس انسان همکار حقیقی خدا خواهد شد.

با سلام و احترام
اولا شناخت تنها هدایت کننده نیست اگر توامان با عمل صالح نباشد چه اینکه شیطان شناختی عمیق نسبت به خدای متعال دارد.
ثانیا:
توئیچل درباره شناخت الله می گوید:"الله، نام خداي مهربان مسلمانان است. شناخت برتري كه مسلمين تحت اين عنوان مي‌شناسند. وسيله اي براي رسيدن به خداوندگار سوگماد است.(پال توئيچل-واژنامه-1380: 12) پال توئيچل معتقد است خداي مسلمانان تنها وسيله ي است براي رسيدن به سوگماد، بلكه هدف اصلي همان سوگماد است نه چيز ديگر
[=&quot] ."
ما معتقدیم الله مستجمع جمیع صفات الهی و کامل ترین نام خداوند است؛ اگر سوگماد نیز چنین مشخصه هایی دارد پس عبارت دیگری از الله است ؛ اگر نه مقایسه او با الله باطل است.

در مكتب اكنكار عقيده بر آن است كه هر گاه خداوند تمام اديان ابراهيمي -از جمله اسلام- درخواست بنده اي را اجابت مي كند متمسك به شگردي شده تا فرد درخواست كننده -در مقابل هر آنچه كسب كرده- بهاي بپردازد. پال توئيچل به واسطه اين ادعاي بدون دليل و مدرك خداي اديان بزرگ را محدود ترين و بي اختيارترين خدا معرفي مي‌كند و در مقابل خداي برتر را، خداي اكنكار –سوگماد- لقب مي‌دهد. بدون بيان هيچ دليل مستدل! این چه شناخت غیر مستندی است که در اختیار سالک خود می گذارد!

[/]

incoming;146924 نوشت:
در اک شناخت خود وبعد شناخت خداست وانگاه که شناخت خدا میسر شد پس انسان همکار حقیقی خدا خواهد شد. طریقه اک راهی به سوی شناخت کائنات و حقیقت هستی است ٰ شما این مطالب را می توانید در کتاب های «اكنكار كليد جهان‌هاي‌ اسرار»‌، «سرزمين‌هاي دور» و«دفترچه معنوي»، «اكويديا دانش باستاني پيامبري»، «دندان ببر» و آثاري‌ از هارولد كلمپ‌، رهبر و استاد حق در قيد حيات اكنكار‌ـ نظير «هنر رؤيابيني‌ معنوي»، «نسيم تحول»، «از استاد بپرسيد»؛ بیابید.

سلام
ما عرض کردیم شما این مطالب را مستند کنید به این معنا که اگر می فرمایید در اک انسان بعد شناخت خدا همکار حقیقی خدا می شود با دلیل و برهان آنرا ثابت کنید تا ببینیم این دلیل و برهان صحیح است یا خیر وگرنه احاله دادن به این کتاب و آن کتاب که می شود شعار برادر
موفق باشید

incoming;146924 نوشت:
همکار حقیقی خدا

سلام

می شه در مورد این لقب بیشتر توضیح دهید؟:Gol:

mkk1369;147057 نوشت:
سلام می شه در مورد این لقب بیشتر توضیح دهید؟

چلا يا سالك راه حق وقتي از خود شناسي به خداشناسي مي رسد كار خدايي مي كنه، مگه عرفاي اسلام اينو نمي گين؟ چشمش گوشش و... ميشه چشم خدا گوش خدا.

incoming;147491 نوشت:
چلا يا سالك راه حق وقتي از خود شناسي به خداشناسي مي رسد كار خدايي مي كنه، مگه عرفاي اسلام اينو نمي گين؟ چشمش گوشش و... ميشه چشم خدا گوش خدا.

سلام
این تعبیر همکار خدا یا تعبیری جدی است که غلط است یا تعبیری تسامحی است که باز هم غلط است
اگر تعبیر جدی باشد به این معنا که سالک را همکار واقعی بشمارد این عین شرک است و در عرفان اسلامی چنین چیزی وجود ندارد . آنچه که در مورد چشم و گوش خدا شدن در روایات اسلامی داریم به معنای مظهریت است و مظهر در ظاهر فانی است پس در حقیقت این خداست که در این شان به این نحو تجلی فرموده است پس دوئیت و شرکی نخواهد بود
اگر تعبیر تسامحی باشد به این معنا که همکار به معنای واقعی مد نظر نیست باز هم غلط است چه اینکه این نوع تعبیر ( حداقل بدون تبیین مبانی ) تداعی کننده معنای هم عرض شدن بنده با خداست که صحیح نیست
موفق باشید

حامد;147498 نوشت:
این تعبیر همکار خدا یا تعبیری جدی است که غلط است یا تعبیری تسامحی است که باز هم غلط است اگر تعبیر جدی باشد به این معنا که سالک را همکار واقعی بشمارد این عین شرک است

چطور به اين صراحت اين را مي گوييد در حالي كه بسياري ازتعابير عرفاني در اسلام نيز از نظر فقهاي اسلامي شرك محسوب مي شود در حالي كه رهبر اسبق ايران هم خود داراي مسير عرفاني بوده است.

incoming;147504 نوشت:
چطور به اين صراحت اين را مي گوييد در حالي كه بسياري ازتعابير عرفاني در اسلام نيز از نظر فقهاي اسلامي شرك محسوب مي شود در حالي كه رهبر اسبق ايران هم خود داراي مسير عرفاني بوده است.


سلام

می شه کمی منظورتونو بیشتر باز کنید؟

incoming;146924 نوشت:
در اک شناخت خود وبعد شناخت خداست وانگاه که شناخت خدا میسر شد پس انسان همکار حقیقی خدا خواهد شد.

با سلام و احترام
از این عبارت بوی شرک استشمام می شود ، همانطور که از سایر عبارت اک پیرامون خدا.
اكنكار بر خلاف برخي از مكاتب بزرگ معنوي - ديني كه معتقد است در اين عالم دوازده طبقه و در هر طبقه خداي وجود دارد. خداي هر طبقه حاكم و فرمانرواي ان جهان است. طبقه اول كه جهان فيزيكي است همين جهاني است كه ما در ان زندگي مي كنيم و پست‌‌ ترين طبقه است. و خداي حاكم بر ان نازل‌ترين وضعيف‌ترين خداست. در عوض طبقه دوازدهم بهترين جهان و خداي ان نيز كامل و قدرت محض و حيات و علم او تام است. خداي طبقه اول كل ليرانجان ، صاحب قطب منفي عالم هستي است و خداي طبقه دوازدهم، سوگماد صاحب قطب مثبت عالم هستي است. یعنی دو قطب خیر و شر.همکار خدا نیز عبارتی نامانوس و نارساست چه اینکه انسان همواره عبد الهی است .

با سلام و احترام
تبعات اعتقاد به اک برای جامعه دینی
در فرقه های منشعب از اکنکار در ایران در ازاي انجام مديتيشن هفت چاكراي آنها باز مي‌شود و موفقيت حركت شادكامي و آرامش در ازاي باز شدن اين چاكراهاست. اين چاكراها همان چاكراهاي معروف در ورزش يوگاست. در اين آموزه‌ها افراد مي‌آموزند كه بتوانند در مقابل آينه ايستاده و از بدن خود تصوير كشيده و اين تصوير را به يكديگر هديه كنند و آن را در كمال گستاخي كه آن را شجاعت تلقي مي‌كنند و يا صحنه‌هايي از مرد و زن بدكاره را در مقابل چشم ديگران بازي كرده و ياد بگيرند كه چگونه مي‌توان در مقابل اين صحنه‌ها خود را توجيه كرد.
و باز در اين آموزه‌ها ياد مي‌گيرند كه چطور آينه وار در مقابل يكديگر نشسته و آن قدر در هم خيره شوند تا عاشق يكديگر شوند و همديگر را در آغوش كشند در اين آغوش كشيدن كه به طور اتفاقي افراد مقابل هم مي‌نشينند گاه دو مرد يا دو زن (همجنس) و يا زن و مرد متاهل یا مجرد همديگر را در آغوش كشيده و ابراز عشق و محبت به همديگر مي‌كنند و لحظاتي چند در آغوش يكديگر محبت را به هم تزريق مي‌كنند.
در اين به اصطلاح تزريق مهر و محبت آنچه مهم جلوه مي‌كند بحث پيدا كردن زوج عرفاني است و كار به حدي پيش مي‌رود كه بعضي افراد رسما ازدواج روحاني مي‌كنند كه از اين ازدواج به عنوان ازدواج تي اس امي ياد مي‌كنند كه خود نقل ديگري دارد.

هادي;148103 نوشت:
در فرقه های منشعب از اکنکار در ایران در ازاي انجام مديتيشن هفت چاكراي آنها باز مي‌شود و موفقيت حركت شادكامي و آرامش در ازاي باز شدن اين چاكراهاست. اين چاكراها همان چاكراهاي معروف در ورزش يوگاست. در اين آموزه‌ها افراد مي‌آموزند كه بتوانند در مقابل آينه ايستاده و از بدن خود تصوير كشيده و اين تصوير را به يكديگر هديه كنند و آن را در كمال گستاخي كه آن را شجاعت تلقي مي‌كنند و يا صحنه‌هايي از مرد و زن بدكاره را در مقابل چشم ديگران بازي كرده و ياد بگيرند كه چگونه مي‌توان در مقابل اين صحنه‌ها خود را توجيه كرد.

سلام به شما
این مطالب مال فرقه Technical Selef Meditation می باشد نه اک!

کامران;149145 نوشت:
سلام به شما این مطالب مال فرقه Technical Selef Meditation می باشد نه اک!

با سلام و احترام
تي.اس.ام در حقيقت مخفف Technical Self Meditation است، و معادل فارسي آن را تعادل، سازندگي و مراقبه گرفته است.
این فرقه ضمن تأييد تناسخ بحث تولد دوباره و رسيدن به سپيدي را مطرح مي‌كند كه در آموزه‌هاي تي.اس.ام اهميت بسياري دارد. اين يكي از آموزه‌هاي تي اس ام است اگر به اين آرامش دست پيدا نكند قطعا در مديتيشن و مراقبه موفق نخواهد شد.
بنابر اصول بیان شده فرقه‌ تي.اس.ام که ريشه در تفكرات اكنكار دارد.

کامران;149145 نوشت:
این مطالب مال فرقه Technical Selef Meditation می باشد نه اک!

با سلام و احترام
اینکه بسیاری از آموزه های t.s.m همانند اکنکار است باعث شده است عده ای آن ها را اکیست و پیرو اکنکار بدانند ٰ.
اين يكي از آموزه‌هاي تي اس ام است که اگر به آرامش دست پيدا نكند قطعا در مديتيشن و مراقبه موفق نخواهد شد.بنابراين اعضا مي‌آموزند مديتيشن در آرامش نهفته است و آرامش با اعتراف به گناه حاصل مي‌شود.
در مرحله رسيدن به سپيدي كه آنها را تبديل به رهسپار و ياور مي‌كند افراد شال‌هاي رنگي نيز به گردن آويخته و نشان مي‌دهند كه طي طريق كرده و در مسير قرار گرفته‌اند.
آنها مي‌‌آموزند كه در ازاي انجام مديتيشن هفت چاكراي آنها باز مي‌شود و موفقيت حركت شادكامي و آرامش در ازاي باز شدن اين چاكراهاست.
به نظر می رسد نماد ها در t.s.m با نماد های اکنکار متفاوت است اما آموزه ها یکی است.

سلام به همه
پال توئیچل می گوید:" در حالی که ضرورت هیچ یک از ادیان را نفی نمی کنم؛ بهتر است بگویم که هیچ یک تا آنجا که یک جلای حقیقی آرزومند است ، او را راهبری نمی کند.( دفترچه معنوی 1380)
در اسلام اقامه نماز در جهت شهر مکه؛ محاسبه( خوذ آزمونی), روزه داری؛ حج؛ صدقه در همه این موارد رهنمود چندانی برای رسیدن به اقالیم معنوی دیده نمی شود.
قرآن اشاره مستقیمی به چگونگی احراز مقامات خداشناسی ندارد( همان ص 272).

کامران;150102 نوشت:
در اسلام اقامه نماز در جهت شهر مکه؛ محاسبه( خوذ آزمونی), روزه داری؛ حج؛ صدقه در همه این موارد رهنمود چندانی برای رسیدن به اقالیم معنوی دیده نمی شود. قرآن اشاره مستقیمی به چگونگی احراز مقامات خداشناسی ندارد

با سلام و احترام
اسلام در احکام فوق خلاصه نمی شود که توئیچل از آن ها نام برده است ، ضمن آن که تفسیر قرآن در سیره اهل بیت صلوات الله علیهم می باشد که اکنکار از آن ها اطلاعی ندارد.
انتقادات اکنکار به ادیان به خصوص اسلام ناشی از عدم آگاهی او بر گزاره های دینی اسلامی است، وی با این مقدمه غیر علمی می خواهد به این نتیجه برسد که اک سرچشمه همه ادیان است در حالی که دلیل قابل توجهی در این باره ارائه نداده است.

آیا شما برای خرد جمعی بشر ، پیشرفت او در اعصار و پیشرفت نیازهای او ، و به دنبال آن پیشرفت دین ارزشی قائل هستید؟

کامران;151457 نوشت:
آیا شما برای خرد جمعی بشر ، پیشرفت او در اعصار و پیشرفت نیازهای او ، و به دنبال آن پیشرفت دین ارزشی قائل هستید؟

با سلام و احترام
خرد جمعی به عنوان مشورت یا دموکراسی چه ارتباطی با بحث ما دارد.
پیشرفت دین چه مفهومی دارد ، آیا این بشر است که دین می سازد؟ آیا دین هم مصنوع دست اوست؟ این تلقی که اک برای وحدت بین ادیان و ایجاد الفت بین آن ها به آموزه های مشترک پرداخته و از بیان گزاره های چالشی خودداری نموده پیشرفت دین محسوب می شود؟!
آیا جایگاه ادیان ابراهیمی که توحید را سر منشا امور داشته اند( با همه اختلاف ها) با ادیان بدون خدا چون بودا یکی است؟

هادي;149199 نوشت:
تي.اس.ام در حقيقت مخفف technical self meditation است، و معادل فارسي آن را تعادل، سازندگي و مراقبه گرفته است.

سلام به همه
شما چه ارتباطی بین این آیین ها می بینید؟ آیا اکنکار به عنوان سرشاخه ای برای فرقه های متعدد است؟ آیا نمی شود کسی معتقد به بعضی اصول اک باشد و مسلمان هم بماند؟ اینکه اک از آیین های هندی مطالبی اقتباس کرده آیا دلیل بر غیر الهی بودن آن تلقی می شود؟ لطفا همه اعتقادات را با یک چوب نرانید.

کامران;155930 نوشت:
سلام به همه
شما چه ارتباطی بین این آیین ها می بینید؟ آیا اکنکار به عنوان سرشاخه ای برای فرقه های متعدد است؟ آیا نمی شود کسی معتقد به بعضی اصول اک باشد و مسلمان هم بماند؟ اینکه اک از آیین های هندی مطالبی اقتباس کرده آیا دلیل بر غیر الهی بودن آن تلقی می شود؟ لطفا همه اعتقادات را با یک چوب نرانید.

با سلام
رمز موفقیت تمام این آئین ها در تبلیغ این هست که با انجام تمریناتی از مجرد بودن نفس استفاده کرده و با دست یافتن به یه تجربه ی معنوی (مثلا دیدن خواب یا شنیدن صدا) حکم درست بودن خودشون رو صادر می کنند. از یکی از اولیا خدا شنیدم که اگه یه حیون رو هم ببندی به یه جایی بهش غذا ندی بعد از یه مدت صاحب خواب و صدا میشه.
قصدم توهین نیست به هیچ کدوم از این فرقه ها، خودم کسی که مناسک رو انجام میده حتی یه سرخ پوست رو بیشتر از کسی که مناسک دینش رو انجام نمی ده و میگه من دلم پاکه و خدا رو می فهمم دوست دارم. اما اینکه با انجام یه تمرین شما یه حال خاص بهت دست بده دلیل نمی شه شما موقع از دنیا رفتن و تو عوالم دیگه دچار مشکل نشی، یا عرفانت عرفان صحیحی باشه.
متاسفانه ما نسبت به عرفان شیعی غفلت کردیم. اگه الگوهایی مثل سید بحر العلوم و مفید و قاضی و ... رو ارائه کرده بودیم، کسایی که تجربیات بزرگی داشتن امروز زور نمی زدیم جلوی اشو و اکنکار رو بگیریم. ماها هممون جوون هستیم و تو این سن دنبال حقیقت می گردیم. وقتی تو اسلام پیداش نمی کنیم، حکم رد دین رو برا خودمون اثبات می کنیم.
امید وارم همون طور که می گی همرو با یک چوب نرونین، شیعگی رو هم به همین آزاد اندیشی قبول کنی به عنوان یه عرفان.
اثبات اینکه کدام یک از این فرقه ها به حق هست، نیاز به صداقت، بررسی دقیق، و قلبی فارغ از تبلیغات منفی داره. (تبلیغ منفی می تونه رفتار زشته بعضی از ادمای امروز تو هر لباسی باشه که اسم شیعگی رو برا خودشون یدک می کشن) و این نکته رو در نظر بگیر که یه سری زور زدن که شیوه ای به شکل تجربی درست کنن که بشه باهاش به نور محض نزدیک شد، اما این خیلی فرق داره با وقتی که نور محض خودش یه سری رو تربیت کرد که مردم رو راهنما باشن به سمت خودش!!!
موضوع قفل شده است