کتابشناسی فلسفه

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کتابشناسی فلسفه

[h=1][/h]

[h=2][/h]

[h=2]عشاق بافتن و پیچیدن[/h]
نام کتاب: 1. تاریخ فلسفه و 2 . لذات فلسفه
نویسنده: ویل دورانت
ترجمه: عباس زریاب
ناشر: علمی و فرهنگی
ویل دورانت مورخ است و قبلا در «تاریخ تمدن» مهارتش را در نگارش یک متن تاریخی بسیار جامع و کامل و در عین حال خوشخوان و بامزه نشان داده بود. در این دوتا کتاب، دورانت اختصاصا درباره فلسفه و فیلسوف ها نوشته است. هم یک بار تاریخ اندیشه های مختلف را مرور کرده و گفته است که چی شد که هر کدام از فیلسوف های بزرگ به یک فکر جدید و متفاوت با بقیه رسیدند.
در کتاب دوم (لذات فلسفه) دورانت از کاربردهای فلسفه در زندگی گفته است. اینکه هم در زندگی اجتماعی و خانوادگی می شود از فلسفه استفاده کرد و مثلا در جر و بحث ها پیروز شد و هم در زندگی شخصی، چطور می شود از مسائل فلسفی لذت برد و با آنها خود را سرگرم کرد.
متن کلی نمونه واقعی و تاریخی دارد و به خصوص ترجمه اش که توسط استاد مرحوم دکتر زریاب انجام شده، چنان شیرین و روان است که کیف می کنید. زمانی بین طرفداران این کتاب ها با طرفداران «دنیای سوفی» دعوای شدیدی بود که کدام کتاب بهتر است.
[h=2]بهترین در زمان خود[/h]
نام کتاب: تاریخ فلسفه غرب
نویسنده: برتراند راسل
ترجمه: نجف دریابندری
ناشر: کتاب پرواز
خودتان را برای خواندن بهترین تاریخ فلسفه غرب که به زبان فارسی ترجمه شده، آماده کنید. این جایزه شمایی است که تا اینجا خودتان را رسانده اید. این کتاب، نوشته یکی از معروف ترین فلاسفه معاصر است که در آن، با طنزی بسیار درخشان به مرور تاریخ فلسفه از یونان باستان تا امروز در غرب پرداخته.
مترجم کتاب هم جناب دریابندری عزیز است. برای اینکه بدانید چقدر این ترجمه کارش درست است، همین را بدانید که شعرهای کتاب را آقای مترجم با کمک اخوان ثالث معروف ترجمه کرده بوده.
کتاب قبلا در چهار، سه و دو مجلد منتشر شده بود اما آخرین ویرایش ترجمه آن، سال 90 به بازار آمد که در مقدمه آن، دریابندری رسما از دنیای ترجمه خداحافظی کرده بود. این کتاب هم از نظر ارزش محتوایی کتاب بسیار مهم و خوبی است و هم از نظر ترجمه. یک جوری خودتان را به مرحله خواندنش برسانید، ضرر نخواهید کرد.
[h=2]گفتگوهای جدی[/h]
نام کتاب: فلاسفه بزرگ
نویسنده: برایان مگی
ترجمه: عزت الله فولادوند
ناشر: نشر خوارزمی
از برایان مگی، قبلاها در شبکه چهار خودمان یک برنامه دوبله و پخش می شد که در آن این شاعر و سیاستمدار انگلیسی، با فیلسوف های معاصر بحث می کرد (آن کتاب با عنوان «مردان اندیشه» به قلم همین مترجم و از طرف انتشارات طرح نو منتشر شد.)
اینجا برایان مگی آمده درباره هر فیلسوف بزرگ با یکی از فیلسوفان معاصر صحبت کرده که متخصص فلسفه همان فرد مورد نظر ماست. به این ترتیب نه فقط با اندیشه های فیلسوفان گذشته آشنا می شویم، بلکه از نظریات فیلسوفان معاصری مثل برنارد ویلیامز، جان پاسمور، وارناک، فردریک کاپلستن و جان سرل هم سر درمی آوریم.
یا اینکه کتاب در قالب گفتگو است و همین، خواندنش را ساده می کند اما یادتان باشد که سطح بحث ها اینجا خیلی بالاست و بدون گذراندن کتاب های ساده ای که معرفی کردیم، نمی شود از این کتاب لذت مورد نظر را برد.
[h=2]فلسفه معاصر[/h]
نام کتاب: تسلی بخشی های فلسفه
نویسنده: آلن دوباتن
ترجمه: فریبرز مجیدی
ناشر: انتشارات ققنوس
این کتاب تقریبا شبیه به اثر لذات فلسفه است، اما چون ترجمه کتاب ویل دورانت استادانه تر و روان تر است، آن را در نوبت زودتری قرار دادیم. پس اینجا هم نویسنده که خودش یک آقای فیلسوف جوان و خوش تیپ معاصر ماست، دارد راه هایی برای آموزش فلسفه از طریق شخصی کردن آنها یاد دهد.
او با مرور اندیشه های شش فیلسوف، یعنی سقراط، اپیکور، آرتور شوپنهاور، مونتنی، نیچه و سنکا، راه حل هایی برای مشکلات زندگی روزمره پیشنهاد می کند. مثلا از فلسفه اپیکور به این نتیجه می رسید که وقت بی پولی و نداری، چطوری باید با خودمان کنار بیاییم که از خالی بودن ته جیبمان ناراحت نشویم. یا از زندگی سقراط به این نتیجه می رسد که اگر همکلاسی ها و بچه محل ها با شما سر لج بودند، چه راه هایی جلوی پایتان است.
[h=2]کوچک و مفید[/h]
نام کتاب: کتاب کوچک فلسفه
نویسنده: گریگوری برگمن
ترجمه: کیوان قبادیان
ناشر: نشر آمه
برای شروع نقطه خوبی است. همانطور که از تصویر جلد کتاب مشخص است، نویسنده کاری کرده که دور از جان شما هر گاوی متن را بفهمد. مثال ها هم همه گاوی است.« در هنگام خشکسالی، هر گاو فقط می تواند روزی نیم کیلو علف بخورد. بِسی (اسم شخصیت اول کتاب و همان که روی جلد است) بزرگ است و این توانایی را دارد که همه گاوها را کنار بزند و هر چقدر دلش می خواهد بخورد ولی او بخشی از اراده عمومی است و می داند که قانون به سود جامعه است. او باید امیال فردی اش را رها و در اراده عمومی شرکت کند.»
به همین سادگی، کتاب 24 فصل دارد که هر فصل شامل شرح مختصری از زندگی یک فیلسوف و بحث ساده ای درباره ایده های اصلی اوست.
[h=2]فلسفه به زبان ساده[/h]
نام کتاب: دنیای سوفی
نویسنده: یوستین گوردر
ترجمه: حسن کامشاد
ناشر: نشر نیلوفر
حالا وقتش است که یک کم جدی تر بشوید اما هنوز برای جدیت زیادی هم زود است. این است که مثلا یک داستان چیز خوبی می تواند باشد. داستانی مدرسه ای که در آن سوفی خانم و باقی همکلاسی هایش در ضمن درس و مشق و رفت و آمد و باقی شیطنت هایشان، یک دور فلسفه هم می خوانند.
آنها با کمک معلم شان و ویدئوهایی که به آنها می دهد بحث ها را پیش می برند و مثال های شان هم همگی از زندگی روزمره و قابل فهم است. یک خوبی دیگر این رمان این است که یک فیلسوف داستان نویس آن را نوشته و همین خیال آدم را بابت درستی و اعتبار متن راحت می کند (باقی رمان های گوردر هم فلسفی است، فلسفه شخصی خود او در رمان «راز فال ورق» طرح شده) و ضمنا یکی از بهترین مترجم های حال حاضر هم آن را به فارسی برگردانده. این است که خواندنش خیلی هلو «بپر توی گلو» است. برای همین هم بوده که الان دو دهه است این رمان دارد می فروشد و خوب هم می فروشد.
[h=2]مردان پیچیده[/h]
نام کتاب: سری آشنایی با فلاسفه
نویسنده: پل استراترن
ترجمه: مترجم های مختلف
ناشر: نشر مرکز
توی این سری که 15 جلد کوچک دارد، آقای استراترن که در انگلیس استاد دانشگاه است اما طنزش به هیچ استادی شباهت ندارد، خیلی شسته و رفته توی هر کتاب یک فیلسوف را معرفی کرده و توی حجمی 60-50 صفحه ای سر و ته بحث را جمع کرده است.
اول یک زندگینامه، بعد معرفی افکار طرف و بعد هم نمونه ای از حرف ها و آثارش. ویژگی است «سری» در این است که بعضی از نویسنده های معروف مثل داستایفسکی و بورخس را هم جزو فلاسفه گذاشته و در واقع آثار آنها را از دید فلسفی بررسی کرده است.
در واقع، یک جور آموزش هم دارد می دهد که چطور می شود فلسفه را در اجزای زندگی گسترش داد و از مثلا یک رمان، یک نگاه فلسفی بیرون کشید و با این چشم تحلیلش کرد.

[=&quot]سلام علیکم و رحمت الله وبرکاته
این کتاب های که شما نام بردید فقط در مورد فلسفه غرب می باشد که همه این علم مورد تایید اسلام نمی باشد
کسی می تونه از این کتاب ها استفاده کنه که پایه های عقایدش قوی باشه و با مطلب هایی که همراه با انحراف است دچار انحراف نشه.
و من الله توفیق

[h=1][/h]

[h=2]«هگل» مقدمه ای جامع در شرح و تفسیر فلسفه هگل و مفاهیمی است که درون مایه فلسفه وی را تشکیل می دهد. مفاهیمی چون آزادی، حق، روح، دین، سیاست و زیبایی.[/h]

هگل. فردریک بیزر. مترجم: سید مسعود حسینی. انتشارات ققنوس. چاپ اول. تهران: 1391. 1100 نسخه.511 صفحه. قیمت: 22000تومان.
« سپهر روح را خود انسان می‌آفریند، و هر تصوری هم که انسان از ملکوت خداوند صورت دهد، این ملکوت می‌باید همواره ملکوت روحانی‌ای باشد که در انسان محقق می‌گردد و از او انتظار می‌رود که آن را به فعالیت برساند.»[1]
هر چند برای دانشجویان فلسفه ضروری است تا بارها به خوانش و تفسیر فلسفه هگل فیلسوف ایدئالیسم آلمانی بپردازند اما به نظر بسیاری از پژوهشگران از جمله روزنتسوایگ ما در جهانی زندگی می کنیم که هگل در آن مرده است.
به نظر می‌رسد عصر ما هگل را پشت سر نهاد، دست کم این باور در حوزه اندیشه فلسفی وی بیشتر نمود پیدا می کند تا در حوزه سیاست او.
در مقدمه کتاب آمده است. پس از دو جنگ جهانگیر اردوگاه‌های کار اجباری و هولوکاست، ایمانمان را به پیشرفت از دست داده‌ایم. ایمانی که سنگ بنای فلسفه تاریخ هگل را تشکیل می‌دهد. ما درعصری چنان تخصصی شده گیر افتاده‌ایم که هیچ کس در انتظار مشاهده استقرار مجدد کلیت، یعنی بازیافت اتحاد میان خودمان، دیگران و طبیعت نیست. مفاهیمی که بنیان فلسفه هگل را می‌سازد.
کتاب هگل نوشته فردریک بیزر با این پرسش آغاز می‌کند که چرا باید هگل بخوانیم؟ وی معتقد است هگل به هر حال عمیقا بر زندگی و افکار ما تاثیرگذار است. اگر بر آنیم تا چگونگی فرهنگ خویش را درک کنیم و بشناسیم باید خاستگاه‌ها و سرچشمه‌های آن را فهم کنیم و این بدان معنا است که در نهایت ناگزیریم با هگل از در آشتی برآییم.
تمامی مکاتب فلسفی عمده در قرن بیستم از اگزیستانسیالیسم گرفته تا مارکسسیسم و پراگماتیسم و پدیدارشناسی و حتی فلسفه تحلیلی در واقع از دل واکنش علیه هگل و فلسفه وی قد علم کرده‌اند. مفاهیم، احتجاح‌ها و مسائلی که مکاتب فلسفی مزبور با آن‌ها دست به گریبانند تا ابد برای ما بیگانه و اسرارآمیز باقی خواهند ماند مگر این که سرچشمه آن‌ها و آماج واکنش‌ها و حملاتشان بر ما معلوم شود. پس عجالتا یک دلیل مقنع برای خواندن هگل در دست داریم و آن فهم ریشه‌ها و سرچشمه‌های فرهنگ خودمان است.
بیزر معتقد است هگل از برخی جهات هنوز هم زنده است و یا شاید بیش ازهرزمان دیگری. یکی از دلایل را بیشمار رساله و کتاب و تفسیر در باب وجوه مختلف هگل می‌داند. یکی از دلایلی که اهل فلسفه را به خواندن هگل وا داشته واگشایی ریشه‌های پنهان مارکسیسم در فلسفه وی است. اما مهم تر از آن اینکه هگل در دهه‌های 1970 و 80 دست کم در میان انگلیسی زبانان عامل اتحاد متفکرانی شد که برابر فلسفه تحلیلی جبهه گیری کرده بودند. اکنون برخی از فیلسوفان برجسته سنت فلسفه تحلیلی آرای هگل را پذیرفته‌اند.
امروزه فلسفه هگل را پادزهر و جایگزین اصلی غالب مواضع مسئله آفرین و در عین حال منسوخ دوره‌های گذشته می‌دانند. مواضعی نظیر ذهنی انگاری دکارتی، واقع گرایی ساده لوحانه، لیبرالیسم افراطی و دوگانه انگاری ذهنی- فیزیکی و یا ماده باوری فروکاست گر. به نظر نویسنده این کتاب هگل به رغم غموض و ابهام بیزار کننده نوشته‌هایش هنوز در مباحث فلسفی عصر کنونی مصاحبی دلچسب و جذاب است.
کتاب هگل مقدمه‌ای جامع بر فلسفه هگل فراهم آورده است. در این کتاب درونمایه‌های اصلی فلسفه هگل مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. این کتاب حاصل سه دهه تفکر درباره هگل و معاصران اوست. بیزر در این کتاب با نشان دادن هگل بر بستر فرهنگی و تاریخ‌اش و نیز با تبیین نسبت وی با اندیشه گرانی چون کانت، اسپینوزا، فیخته، یاکوبی، شلینگ، اشلایرماخر و دیگران وجوه گوناگون اندیشه او را بررسی می‌کند. مفاهیمی چون ایدئالیسم مطلق، روح، دین، دیالکتیک، آزادی، دولت، فلسفه تاریخ و زیبایی شناسی در بطن فلسفه هگل در این کتاب به تفسیر و تحلیل گذاشته می‌شود.
به هر روی کتاب هگل مقدمه‌ای جامع بر فلسفه هگل فراهم آورده است. در این کتاب درونمایه‌های اصلی فلسفه هگل مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. این کتاب حاصل سه دهه تفکر درباره هگل و معاصران اوست. بیزر در این کتاب با نشان دادن هگل بر بستر فرهنگی و تاریخ‌اش و نیز با تبیین نسبت وی با اندیشه گرانی چون کانت، اسپینوزا، فیخته، یاکوبی، شلینگ، اشلایرماخر و دیگران وجوه گوناگون اندیشه او را بررسی می‌کند. مفاهیمی چون ایدئالیسم مطلق، روح، دین، دیالکتیک، آزادی، دولت، فلسفه تاریخ و زیبایی شناسی در بطن فلسفه هگل در این کتاب به تفسیر و تحلیل گذاشته می‌شود. این کتاب با ترجمه بسیار روان و قابل فهم سید مسعود حسینی، یکی از کتاب‌های مفیدی است که می‌توان به پژوهشگران فلسفه هگل و دانشجویان فلسفه پیشنهاد داد.
هگل حاوی پنج بخش است که عبارتند از: زمینه و ایدئال‌های نخستین، مابعدالطبیعه، جهان‌بینی ارگانیک، بنیان‌های معرفت شناسیک، فلسفه اجتماعی و سیاسی و فلسفه فرهنگ است. پیشگفتار از نویسنده، سالشمار زندگی هگل و مقدمه‌ای بر هگل در ابتدای کتاب آورده شده و در پایان کتاب نیز موخره‌ای به نام طلوع و غروب مکتب هگل، منابع برای مطالعه بیشتر و کتابنامه و نمایه اشخاص و موضوعات پیوست است.
« تمامی پژوهشگران در این مورد همداستانند که در نظریه سیاسی هگل، هیچ مفهومی مهم تر از مفهوم آزادی نیست. دلایل محکمی برای این اتفاق نظر بسیار نادر وجود دارد: آزادی در دیدگاه هگل بنیان حق است، ذات روح است و پایان تاریخ.»[2]
پی نوشت:
[1] صفحه 434 کتاب
[2] صفحه 320 کتاب

هگل فیلسوف آلمانی در ۲۷ اوت ۱۷۷۰ در اشتوتگارت به دنیا آمد. وی به مدت ۵ سال (از سال ۱۸۰۱) مقام استادی فلسفه را در دانشگاه ینا به عهده داشت. او بعد از مدت دو سال، استاد دانشگاه برلین شد. هگل به مدت دوازده سال در دانشگاه برلین در سمتش باقی‌ماند وی در ۱۴ نوامبر ۱۸۳۱ به علت ابتلا به وبا درگذشت.
هگل برای دستیابی و کشف حقایق، روش و طریق خاصی را مطرح کرد و آن را دیالکتیک نامید به معنای گفتار و دلیل است و مفهوم آن، گفتگو و مجادله کردن است. هگل همچنین ضدیت و تناقض را به دیالکتیک خود افزود. وی تناقض را پایه فعالیت طبیعت و موجودات دانسته که درصورت عدم وجود چنین تناقض و تضادی، سکون بر آنها حکمفرما بود.
برخی از موارد مهم اندیشه‌های هگل عبارتنداز
· ذهن و واقعیت یک چیز هستند و دیالکتیک یعنی قانون سیر تحولات که در ذهن صورت می‌گیرد.
· ازطریق حس نمی‌توان به حقیقت اشیاء پی برد و دیالکتیک یعنی اصالت دادن به ورای محسوسات.
· حقیقت و هستی چیزی نیستند جز عقل و علم. به همین دلیل، به مذهب هگل، مذهب اصالت علم مطلق یا اصالت عقل گفته می‌شود.
· اجزاء وجودی مستقل ندارند، بلکه مرتبه‌ای از مراتب روان هستند. بدین ترتیب، طبیعت هم مجموعه کثرات نیست و درحقیقت صورتی از روان است. از دیدگاه او، فلسفه بالاترین مرتبه روان محسوب می‌گردد.
· مراتب روان از هنگامی که سر از طبیعت بیرون می‌آورد شامل مراحل زیر است:
· مقولات منطقی و فعل که در روانشناسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد
· اخلاق، حقوق و سیاست
· دیانت، هنر و فلسفه
از نظر هگل، فلسفه بالاترین مرتبه روان است.
از دیدگاه هگل، اصل علیت نظام علت و معلول نمی‌تواند تفسیر درستی از جهان هستی ارائه کند
فلسفه دین هگل

هگل بر خلاف کانت که معتقد بود شیئ فی نفسه هیچ گاه برای انسان قابل درک نیست، چیستی خدا را برای انسان قابل درک می دانست. از دیدگاه او خدا از جهان جدا نیست.
فلسفه تاریخ هگل

در نگاه هگل به فلسفه، تاریخ نقشی کلیدی و اساسی دارد. ازنظر وی، فلسفه یعنی شناخت تاریخ جهانی. فلسفه، شناخت واقعیت و دربردارنده تاریخ است فلسفه‌ای که گزارش تاریخ نباشد، فلسفه نیست. به اعتقاد هگل، تاریخ جهانی، مسیر و مقصدی دارد که تابع عقلی مطلق است.

[h=1][/h] [h=3]مروری بر کتاب"بازی اعداد: هرچیزی درباره فوتبال می‌دانید اشتباه است"[/h]

[h=2]در کتاب«بازی اعداد: هر چیزی درباره فوتبال می دانید اشتباه است» دو استاد دانشگاه و ورزشی نویس این مسئله را ارزیابی کرده‌اند که آیا ایده‌ها و رکوردهای قابل تعیین در ورزش وجود دارد یا اینکه زائیده تخیل شاعرانه افراد است؟[/h]

دو استاد دانشگاه به نامهای «کریس اندرسون» و «دیوید سالی» کتابی با عنوان بازی اعداد /The Numbers Game: Why Everything You Know About Soccer Is Wrong’ نوشته‌اند که محور اصلی آن بررسی و تحلیل مسائل ورزشی و نگاه فلسفی به مقوله ورزش است.
آنها با استفاده از داده‌ها و اطلاعات ورزشی این مسئله را ارزیابی کرده‌اند که آیا ایده‌ها و رکوردهای قابل تعیین در ورزش وجود دارد یا اینکه زائیده تخیل شاعرانه افراد است. آنها اعتقاد دارند علم تجزیه و تحلیل مسائل در قالب و ساختار جامعه به خصوص ورزش نفوذ کرده است و می توان به صورت اعداد آنها را بررسی کرد.
اندرسون مربی سابق فوتبال قبل از این با باشگاههای بسیاری ارتباط داشت و به آنها مشاوره می‌داد. در 17 سالگی او در پست دروازه‌بانی برای یک تیم فوتبال آلمانی بازی می‌کرد ولی به جای فوتبال، تحصیلات دانشگاهی را انتخاب کرد.
«دیوید سالی» نیز در ورزش بیس‌بال سابقه دارد و به عنوان مشاور در کشورهای مختلف در باشگاه‌های فوتبال فعالیت کرده است. آنها خوب می‌دانند چگونه در مقابل حریفان به تیم‌های خود مشاوره دهند و آنها را از نظر روانی آماده کنند.
این کتاب با مقدمه یک کارشناس آمار، به نام «بیل جیمز» شروع می‌شود. وی می‌نویسد در ورزش چیزی که حقیقت است بیشتر از اعتقاد شما قدرتمند است چون این واقعیت و حقیقت است که به شما امتیاز می‌دهد.
جیمز از سال 1977 شروع به انتشار اطلاعات آماری درباره تیم‌های ورزشی کرده است که امروزه به طور گسترده‌ای توسط تیم های ورزشی استفاده می‌شود و در حقیقت او را پدرخوانده این رشته باید نامید. او در سال 2003 به عنوان مشاور تیم بوستون ردساکس انتخاب شد و از زمان تا کنون 11 سال است که تحت اصول فلسفی جیمز سه قهرمانی برای تیمی کسب می‌شود که 86 سال به هیچ مقامی دست نیافته بود.
در سراسر کتاب این دو استاد دانشگاه با استفاده از داده‌های آماری حقایق شگفت‌انگیزی درباره اعداد و رابطه آنها با ورزش ارائه می‌کنند. آنها ثابت می‌کنند که فوتبال بیشتر از فکر افراد روی شانس تکیه می‌کند. این استادان در کتاب خود یک سری سوالات درباره فوتبال مطرح می‌کنند که در نوع جالب توجه است.
در سراسر کتاب این دو استاد دانشگاه با استفاده از داده‌های آماری حقایق شگفت‌انگیزی درباره اعداد و رابطه آنها با ورزش ارائه می‌کنند. آنها ثابت می‌کنند که فوتبال بیشتر از فکر افراد روی شانس تکیه می‌کند. این استادان در کتاب خود یک سری سوالات درباره فوتبال مطرح می‌کنند که در نوع جالب توجه است. آنها می‌پرسند به نظرتان چرا به بازیکنان خط حمله و گلزن بیشتر از مدافعان پول پرداخت می‌شود. چرا یک تیم فوتبال باید مثل یک سفینه فضایی ساخته شود. تاثیر مستقیم یک مربی در یک تیم فوتبال چه می‌تواند باشد. بسیاری از ما در دبستان و دبیرستان از درس ریاضی فراری بودیم و نویسندگان کتاب برای جذب مخاطبان بیشتر سعی کرده‌اند با ترسیم یک دوجین شکل گرافیکی توضیح دهند که هدف از بیان اعداد چیست و آنها چه می‌خواهند بگویند.
در پایان کتاب آنها 10 پیش‌بینی و پیش‌گویی مطرح کرده‌اند که چگونه علم تجزیه و تحلیل و به طور کلی اعداد می‌تواند موجب پیشرفت فوتبال شود و اینکه این ورزش در آینده با ریاضی و اعداد اداره خواهد شد.

چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟

«چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟» مجموعه درس گفتارهای هایدگر در سال های 1951 تا 1952 درباره تفکر است و به این مهم می‌پردازد که چه چیزی را اساسا می‌توان تفکر نامید و آیا در عصر حاضر به این تفکر دست یافته‌ایم یا خیر؟

چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ مارتین هایدگر.مترجم: سیاوش جمادی. نشرققنوس. چاپ دوم. تهران: 1390. 1100 نسخه.455 صفحه. قیمت: 13000تومان.
« صرف این واقعیت که ما سالیان متمادی از عمر خود را ژرفکاوانه صرف رساله‌ها و نوشته‌های متفکران بزرگ کنیم این وثوق را حاصل نمی‌آورد که ما خودمان نیز فکر می‌کنیم یا حتی آماده آموختن تفکریم. برعکس: اشتغال به فلسفه می‌تواند حتی به سخت سرانه‌ترین نحوی رهزن راهمان شود، بدین سان که ما را فریفته این پندار ظاهر کند که چون پیوسته و بی‌وقفه فلسفه می‌ورزیم پس فکر می‌کنیم.»[1]
"چه باشد آنچه خوانندش تفکر" مجموعه درس گفتارهای مارتین هایدگر یکی از معروفترین فیلسوفان قرن بیستم آلمان است. این مجموعه درس گفتارها را هایدگر در فاصله بین سال‌های 1951 تا 1952 برای دانشجویانش ارائه داده است. ترم اول آن شامل ده درس گفتار و ترم دوم شامل یازده درس گفتار است. در نسخه نهایی کتاب هایدگر بین هر درس گفتار مرور گذرایی برآنچه نوشته است می‌اندازد.
در این کتاب هایدگر با قدرت، اندیشه‌های مدرن درباره تفکر را نقض می‌کند و استدلال‌هایش را چنان می‌چیند که ثابت کند در عصر حاضر آنچه صورت نمی‌گیرد، تفکر است. هایدگر این نتیجه را بر اساس تعریفش از معنای لوگوس ارائه می‌دهد و معتقد است در عصر حاضر آنچه لوگوس نامیده می‌شد قابل دسترسی نیست.
ادعای این کتاب این است که ما هنوز اندیشه نمی‌کنیم و اساسا تفکر کردن چیست؟ در این کتاب رد پای نیچه در جای جای اثر دیده می ‌شود. فلسفه پیش از سقراطی، آسیب شناسی تفکر، مسئله هستی در پیوند با متافیزیک و بحث در ساحت وجودی انسان در عصر تکنولوژی از دیگر مباحث کتاب حاضر است.
با استناد به وضعیت مدرن تفکر، تحلیل مطالعاتی اثر «چنین گفت زرتشت» نیچه و تفسیرهایی از شعر هلدرلینگ، هایدگر می‌کوشد نشان دهد که آنچه در زمانه ما تفکر نامیده می‌شود تفکر و حتی خود تفکر نیست. هایدگر در این درس گفتارها چهار دلالت را پیش رو قرار می ‌دهد که عبارتند از تفکر چیست؟ منطق چیست؟ متعلقات تفکر چیست؟ یا تفکر بر چه دلالت دارد؟ و در آخر چیست آنچه ما را به فکر کردن می‌خواند؟ در هر حال این کتاب از پرسش آغاز می‎‌کند و به پرسش ختم می‌شود.

در این کتاب هایدگر با قدرت، اندیشه‌های مدرن درباره تفکر را نقض می‌کند و استدلال‌هایش را چنان می‌چیند که ثابت کند در عصر حاضر آنچه صورت نمی‌گیرد، تفکر است.
این کتاب پیش از این با نام « معنای تفکر چیست؟» و با ترجمه فرهاد سلیمانیان از سوی نشر مرکز منتشر شده است. منتهی در این کتاب 112 صفحه ای یک چهارم متن اصلی کتاب ترجمه شده است. هر چند فرهاد سلیمانیان مدعی است چیزی از متنی که در اختیار داشته حذف نکرده و نسخه همان اندازه بوده که ترجمه شده است. و بخش دوم کتاب نیز به دلیل اینکه بیشتر قسمت‌هایش پیش از این ترجمه شده بود دوباره کاری نشده است. اما در متن جمادی ماجرای پارمنیدس فیلسوف یونانی سده شش پیش از میلادی و قصیده معروف او، دوبار آورده شده است. یک بار با ترجمه معمول و بار دیگر با روشی هرمنوتیکی و با نقد معانی دوران باستان با استفاده از واژه‌های یونانی. سیاوش جمادی مترجم و برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی پیش از این ترجمه کتاب‌های«هستی و زمان» و « متافیزیک چیست» هایدگر را در پرونده خود دارد. وی در ابتدای این کتاب نیز پیشگفتاری قطور و بلند نوشته که تلاش کرده برای خواننده‌اش مفاهیم و موضوعات کتاب را تبیین و توضیح دهد.
کتاب ترجمه خوبی دارد و می تواند زمنیه مناسبی برای آشنایی علاقمندان با این فیلسوف باشد؛ حال چه او و اندیشه هایش را قبول داشته باشیم چه نه.
متنی از کتاب را برای آشنایی بیشتر می خوانید:
«آنچه در اینجا و هر جا می‌توانیم آموخت این است: با دقت گوش سپردن. افزون بر این، آموختن گوش سپاری مطلبی مشترک میان شاگرد و آموزگار است. هم از این رو، آنگاه که در میان یکی را یارای گوش سپاری نیست نکوهشی بر هیچ کس وارد نیست، اما متقابلا شما نیز باید این حق را به آموزگار بدهید که ممکن است در کوشش آموزشی خود اشتباه کند و وقتی هم که اشتباه نمی‌کند چه بسا خود را معاف دارد از این که در هر مورد هر آنچه را گفته باید شود فرا پیش دیده گسترد.»[2]
پی نوشت:
[1] صفحه 77 کتاب
[2] صفحه 111 کتاب

[h=1][/h]

[h=2]«نیوتن فیلسوف» پژوهشی است فلسفی در تاریخ فلسفه که جنبه‌های تازه‌ای از آثار فلسفی این ریاضی‌دان و فیزیک‌دان را آشکار می‌کند.[/h]

نیوتن فیلسوف. آندرو جانیاک. انتشارات نیلوفر. چاپ اول. تهران: 1392. 1100 نسخه.334 صفحه. قیمت: 51400تومان.
شاید در بدو امر غریب به نظر بیاید که چرا آندرو جانیاک نیوتن را برای پژوهش‌های فلسفی‌اش انتخاب کرده است. نیوتن فیزیک‌دان و ریاضی‌دان قرن هفدهم میلادی است. مهمترین کشف نیوتن قانون جاذبه عمومی عالم است که در آن نشان داد تمامی موجودات و اجزای زمین و آسمان جاذب و مجذوب یکدیگرند و حرکات آنها همه منسوب به این علت است. منشا حرکت ماه و ستارگان نیز همین نیروی جاذبه است که برای تمامی جهان صدق می کند. از این جهت جهان شبیه یک دستگاه ماشینی است که همه اجزایش روی هم تاثیر متقابل می گذارند.
اما در این کتاب به جنبه دیگری از کار فکری نیوتن اشاره شده است. این کتاب می‌کوشد ایزاک نیوتن را در یک بافت پرمایه فلسفی بنگرد تا وجوه تازه‌ای از اندیشه وی را روشن کند. نیوتن از میان همه فیلسوفان هم زمانه خود، دکارت را یکی از بانفوذترین فیلسوفها می‌دانست. هم سخنان اصلی وی گروهی از فیلسوفان بزرگ زمانه‌اش همچون رابرت بویل، سامودل کلارک، راجرکوتس و جان لاک بوده‌اند.
نویسنده کتاب در پیشگفتار می نویسد: قصد اولیه من نگارش کتابی درباره نیوتن نبود، بلکه در آغاز همراه مایکل فریدمن سرگرم تالیف کتابی درباره فلسفه نظری کانت بودم. در پی مطالعه بر روی مفهوم فضا در نزد کانت به مکاتبات لایب نیتس و کلارک بر خوردیم و ناگهان شوقی عظیم به مطالعه اندیشه‌های فسلفی نیوتن در من ایجاد شد.
[h=2]اهمیت نیوتن به عنوان فیلسوف[/h] نیوتن هیچ‌گاه رساله فلسفی نظام مندی از آن دست نظریاتی که دکارت، لایبنیتس و اسپینوزا داشته‌اند ندارد. هر چند همه کتاب های فلسفی زمانه خود را تجزیه و تحلیل کرده است. نویسنده معتقد است کار نیوتن انتخابی معنا دار است. یکی از دلایلی که می‌توان نیوتن را در زمره فیلسوفان قرار داد این است که در زمانه وی همه دانش‌ها در زیر مجموعه فلسفه طبیعی با هم گرد آمده و در هم تنیده شده بودند. از این جهت می‌توان او را نه صرفا دانشمند و ریاضی‌دان و فیزیکدان که از جمله فیلسوفان طبیعی قلمداد کرد. اثر عظیم وی « مبادی ریاضی فلسفه طبیعی» است که صحت این تصور را تقویت می‌کند.

در فصول اول و دوم نیوتن با توضیح نگرش خود در باب فیزیک و متافیزک که خاستگاه‌اش به قرن هجدهم بر می گردد، به توضیح عالم ماده و شناخت ذهن انسان از آن می پردازد. در این فصول می‌توان گفت نیوتن یک ضد متافیزک است. اما در ادامه مباحثات وی برخی از مسائل متافیزکی را به تجربه می‌پذیرد. وی در یک چار چوب عام به نقش خداوند در جهان هستی باور داشته است.
[h=2]اندیشه فلسفی نیوتن[/h] وی همواره تاکید داشته است پژوهش درعلت نخستین ‌می‌باید بخشی اصیل و راستین از فلسفه طبیعی باشد. بنابراین سخن اصلی در بررسی نیوتن به عنوان فیلسوف فهم این نکته است که چگونه بررسی ریاضیاتی نیروها و اشکال مختلف حرکت، بخشی از همان برنامه عظیم پژوهشی است که به موضوعاتی از قبیل نسبت و ربط خداوند با عالم هستی می‌پردازد. که به ظاهر پرسش‌هایی جدای از فیزیک و ریاضی قلمداد می‌شوند.
تاثیر نیوتن در فلسفه زمانه‌اش انکار ناپذیر است. مباحثه کلارک با نیوتن نشان از انقلابی دارد که در زمانه وی رخ داده بود. اولینش گذار فلسفه طبیعی نوارسطویی به دکارت گرایی است و دیگری تاثیر فیزیک نیوتنی بر فلسفه طبیعی نیوتنی را شکل داد و مبانی فکری فیلسوفان مهمی چون کانت را تشکیل می‌دهد. در واقع بنیاد ساختمان فکری و فسلفی کانت برپایه فیزیک نیوتنی بنا شده است.
نکته اصلی کتاب رابطه میان فیزیک ریاضی از یک سو و موضوعات آشکارا متافیزیکی از سوی دیگر است که در زمانه وی چالش‌های بسیاری را در پی داشت و نیوتن با منتقدان سرسختی رو به رو بود. از آنجایی که نیوتن فاقد یک نظام متافیزیکی است نمی‌توانست در برابر مجادلات سرسختانه فیلسوفان از جمله دکارت و کارتیزن‌ها بایستد. ملاحظات سرسختانه وی در مورد موضوعاتی از قبیل شناخت ما از ماده در چارچوب علم فیزیک، و ربط و نسبت خداوند با عالم مادی است. که به طور جامعه در این کتاب به بررسی آن پرداخته است.
در فصول اول و دوم نیوتن با توضیح نگرش خود در باب فیزیک و متافیزک که خاستگاه‌اش به قرن هجدهم بر می گردد، به توضیح عالم ماده و شناخت ذهن انسان از آن می پردازد. در این فصول می‌توان گفت نیوتن یک ضد متافیزک است. اما در ادامه مباحثات وی برخی از مسائل متافیزکی را به تجربه می‌پذیرد. وی در یک چار چوب عام به نقش خداوند در جهان هستی باور داشته است. در فصل ششم کتاب وی در نهایت از پذیرش کنش از راه دور سرباز می‌زند و به مخالفت فیلسوفانی چون اسپینوزا بر می‌خیزد.
[h=2]محتوای کتاب[/h] نیوتن فیلسوف جدای از یادداشت مترجم و پیشگفتار نویسنده حاوی شش فصل است که دیدگاه‌های فلسفی نیوتن را درباره ماده و متافیزیک در بر می‌گیرد. این فصول عبارتنداز: نیوتن فیلسوف- تمهید مسائله، فیزیک و متافیزیک: سه تفسیر، آیا نیرو وجود دارد؟ ماده و مکانیسم: ستیز با فلسفه مکانیکی، فضا در فیزیک و متافیزیک: رویارویی با دکارت، خداوند و فلسفه طبیعی.

[h=1]رساله ای درباره ی حکومت[/h]

[h=2]«رساله ای درباره حکومت» اثر جان لاک که درباره وضع طبیعی بشر، مالکیت، آزادی و قانون بحث می‌کند یکی از مهمترین رساله‌های آغاز مدرنتیه است.[/h] فاطمه شفیعی -بخش کتاب و کتابخوانی تبیان

[h=5]رساله ای درباره حکومت. جان لاک. ترجمه ی حمید عضدانلو. نشر نی. چاپ اول. تهران: 1391. 700 نسخه.282 صفحه. قیمت: 8600تومان.[/h] « اگر انسان در وضعیت طبیعی کاملا آزاد است، اگر سرور و آقای شخص و دارایی خود است، اگر با ارشدترین برابر است و مطیع هیچ کس نیست، پس چرا باید از آزادی خود صرف نظر و آن را با دیگران تقسیم کند؟ چرا از امپراتوری خود دست می‌کشد و خود را تحت سلطه و کنترل قدرت دیگری قرار می‌دهد؟ » [1]
[h=2]ایده‌هایی که این کتاب دنبال می‌کند[/h] سر فردریک پولاک گفته است: رساله دوم لاک درباره حکومت احتمالا مهمترین خدمتی است که تاکنون به قانون مشروطه انگلستان توسط نویسنده‌ای شده که حرفه او وکالت نبوده است. تاثیر این رساله در انگلستان در سال‌های آخر قرن هفدهم بسیار زیاد بود و بخش عمده‌ای از اصول انقلاب امریکا منطبق بر ایده‌هایی بود که در این رساله وجود داشت.
اما این رساله در مقایسه با رساله‌های دیگر وی همچون «درباره فهم انسانی» و «نامه‌هایی در باب تساهل» کمتر شناخته شده است. عقیده لاک بر این بود که قدرت سیاسی وجود دارد و باید تنها در مسیر خیر و صلاح عمومی به کار گرفته شود.
بنیان و اساس حکومت توافق است و قدرتی که شهریاران و فرمانروایان از آن برخوردارند، توسط حقی مطلق پیمان و یا چیزی دیگر اعطا نشده است بلکه وابسته به اعتماد و در قبال مسئولیتی است که اگر تحقق نیابد تاوان آن را می‌دهند.
دو رساله درباره حکومت جان لاک محتوی نظریه‌های سیاسی اوست. رساله اول ردیه‌ای است بر دکترین سلطنت مطلقه مبنی بر حق الهی در دوران کنونی است. رساله دوم وی با وضعیتی طبیعی آغاز می‌شود که سرچشمه همه تنواره‌های سیاسی است. اما نه وضعیتی که هابز درک کرده بود. اینکه انسان گرگ انسان است و با دشمنی و خصومت همنوع زندگی می‌کند. وضعیت طبیعی جان لاک سرشتی اجتماعی دارد.
در اینجا انسان تابع قانون عقلی است که به همه انسان‌ها می‌آموزد که هیچ کس نباید به زندگی، سلامت آزادی و مالکیت دیگری صدمه‌ای بزند. امکان جنگ و خشونت تنها زمانی پیش می‌آید که انسان‌ها قانون عقلی را که مکمل سرشت شان است رها کنند.

وی اظهار می‌دارد که تنها عقیده و نظر نهایی عامه مردم است که باید در مورد حکومت حکم صادر کند.
لاک بر خلاف هابز به فرد این اطمینان را می‌دهد که دارای حقوقی به وسعت دامنه طبیعت است. او از حق مالکیتی صحبت می‌کند که مقدم بر پیدایش و تکوین حکومت است. هر انسانی مالک خویش است. این قانون پایه و اساس بحث وی را تشکیل می‌دهد. این حق نسبت به چیزهایی نیز گسترش می‌یابد که انسان با کار کردن بر روی‌شان از وضعیت طبیعی خارج می‌شوند. امروزه حق مالکیت چه در کلیت خود و چه در مورد برخی چیزهای مشخص مورد قبول نیست مگر این که قانون آن را تایید کرده و جامعه آن را به رسمیت شناخته باشد. وی معتقد است جامعه مدنی را از طریق میانجی‌گری قراردادی می‌توان خلق کرد که در آن هر فرد با توافق افراد دیگر، حق طبیعی به اجرا در آوردن قانون عقل را تسلیم جامعه می‌کنند تا بتوانند از زندگی، آزادی و مالکیت خود حراست کنند. اما قدرت قانون گذاری که بر رضایت مردم استوار است تبدیل به قدرت برتر تنواره سیاسی می‌شود که قدرتی دلبخواه نیست. این قدرت باید برای خیر و صلاح جامعه اعمال شود. وی اظهار می‌دارد که تنها عقیده و نظر نهایی عامه مردم است که باید در مورد حکومت حکم صادر کند. این چکیده‌ای است از نظرات لاک در رساله دوم حکومت که به تفصیل در این کتاب آورده شده است.
[h=2]درباره جان لاک بیشتر بدانیم[/h] جان لاک در سال 1632 در سامرست به دنیا آمد. وی یکی از فیلسوفان به نام در دوران رنسانس است که بیشتر به عنوان فیلسوف معرف جهانیان است، دورانی که انسان غربی به عقل روی آورد و از این ابزار برای حل معضلات اجتماعی و سیاسی است بهره برد. عقل گرایی در آن زمان منجر به رشد علوم طبیعی و آغاز دوران روشنگری و مدرن شد.
جان لاک ریشه همه دانش‌ها را ثمره تجربیات مستقیمی می‌دانست که از حواس انسانی به دست می‌آیند. از این رو باور به ایده ذاتی و فطری را مردود می‌دانست. به عقیده او مغز انسان در آغاز همچون صفحه سفیدی است که در نتیجه تفاوت‌های موجود در باور و دانش که ثمره تاثیرات محیط است شکل می‌گیرد. نتیجه نهایی این اندیشه این بود که همه انسان‌ها با هم برابر هستند. عقل به حس مشترک یا عرف عام تقلیل پیدا کرد و امتیازها از رجحان‌های اجتماعی و قدرت سیاسی ثمره حادثه‌های تاریخی معرفی شدند. از این جهت همه انسان‌ها به طور مساوی صلاحیت تشخیص درست را یافتند و دمکراسی به عنوان اکثریت، تنها فلسفه سیاسی‌ای شد که تناقضی با حس مشترک پیدا نمی‌کرد.
[h=2]چرا این کتاب را بخوانیم؟[/h] خواندن این کتاب از این جهت مهم است که از طرفی با مفاهیمی چون عقل، دمکراسی و ذات بشری و نظریه لاک در این باره بیشتر آشنا می‌شویم و از سوی دیگر نظریات فیلسوفان و نظریه پردازان تاریخ مدرنیته را بهتر و بیشتر درک می‌کنیم. همچنین این کتاب را به دانشجویان علوم فلسفه و سیاست نیز پیشنهاد می‌کنم.
[h=2]محتوی کتاب[/h] این کتاب شامل سه مقدمه از مترجم، پرفسور دبلیو. اس. کارپنتر و سی. بی. مکفرسون است و همچنین حاوی نوزده فصل که اسامی برخی از فصل‌ها عبارتند از: درباره وضعیت طبیعی، درباره وضعیت جنگ، درباره بردگی، درباره مالکیت، درباره قدرت پدری، درباره جامعه سیاسی یا مدنی، درباره آغاز جوامع سیاسی، درباره غایت و هدف جامعه سیاسی و حکومت، درباره اشکال یک تنواره سیاسی، درباره گستره و دامنه قدرت قانون گذاری، و...
پی نوشت:
[1] صفحه 175 کتاب

[h=1]بازی ریشخندِ طنز با زندگی[/h]

[h=2]نگاهی به کتاب «فلسفه‌ی طنز» نوشته‌ی جان موریل. موریل در این کتاب با زبان ساده و شیوا و شیرین و نگاهی عمیق و امروزی، مخاطب را در درک لذت جوهر طنز و شوخ طبعی با خود شریک می سازد، و به او فرصت کشف دوباره‌ی آن را می‌دهد.[/h]

علیرغم سابقه‌ی طولانی حضور طنز در فرهنگ کتبی و شفاهی ما ایرانی‌ها، منابع نظری طنز در زبان فارسی، از تعداد انگشتان دست هم تجاوز نمی‌کند. گویا ایرانی، شوخی را هم به شوخی گرفته است! طرفه آن که بخش عمده‌ای از همین حجم اندک تحقیقات حوزه طنز نیز دارای همپوشانی‌اند و بیشتر، به توصیف و دسته بندی گونه‌های شوخ‌طبعی و یافتن نمونه‌هایی از آن در آثار کلاسیک و نیز بررسی طنز در آثار نویسندگان متقدم و مفاخر می‌پردازند و ارتباط چندانی نیز با تحقیقات جهانی در این حوزه ندارند. از این رو آشنا ساختن مخاطب ایرانی با پژوهش‌های عرصه طنز در دنیای امروز، بی‌شک، کار ارزشمندی است.
اخیرا کتابی از سوی نشر نی و با ترجمه محمود فرجامی و دانیال جعفری انتشار یافته است با عنوان: «فلسفه‌ی طنز». فلسفه‌ی طنز را جان موریل استاد فلسفه‌ی دین کالج ویلیام‌اند مری ویرجینیای آمریکا نوشته است که یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران و نظریه پردازان معاصر حوزه‌ی طنز است. او به طنز به‌مثابه‌ی یک جهان‌بینی می‌نگرد نظریه‌ی محوری او در طنز متکی بر فراغت بازیگوشانه است: وقتی ما یک تغییر ناگهانی را در وضعیت ذهنی‌مان تجربه کنیم و فارغ از دغدغه‌های روزمره به‌جای این که جدیش بگیریم بازیگوشانه از آن لذت ببریم به طنز می‌رسیم، لذتی که تنها از حیوانات خردمند برمی‌آید!
خنده چیست و شوخ‌طبعی چگونه در تاریخ تکامل انسان به این‌جا رسیده است؟ مهم‌ترین تئوری‌ها دربارهء خنده، طنز و شوخ‌طبعی کدام‌اند، چه می‌گویند و قوت و ضعف هرکدام در کجاست؟ رابطهء طنز با اخلاق چگونه است و جنبه‌های مثبت و منفی در زمینهء اخلاق کدام‌اند؟ آیا می‌توان طنز را یک تجربهء زیبایی‌شناختی در نظر گرفت؟ علوم تجربی دربارهء خنده و شوخ‌طبعی چه می‌گویند؟ جان موریل در این کتاب می‌کوشد با زبانی نسبتاً ساده به چنین پرسش‌های مهمی دربارهء خنده و انوع شوخ‌طبعی پاسخ دهد. او که استاد فلسفهء دین در کالج ویلیام اند مری در ویرجینیای آمریکاست، سال‌هاست که در مقام یکی از برجسته‌ترین پژوهشگران و نظریه‌پردازان حوزهء طنز شناخته می‌شود.
[h=2]سرفصل‌های اصلی کتاب:[/h] فصل اول: موضوعی شوخی نابردار: سنت طرد طنز و تئوری‌های سنتی طنز
فصل دوم: ستیز، گریز، یا خنده
فصل سوم: از لوسی تا «من عاشق لوسی هستم»: تکامل طنز
فصل چهارم: آن لبخند ژکوندی: زیبایی شناسی طنز
فصل پنجم: خندیدنِ بی‌جا: اخلاق منفی طنز
فصل ششم: خوب خندیدن: اخلاق مثبت طنز
فصل هفتم: فلسفه و کمدی: انسان فکور و انسان خندان
فصل هشتم: نیمه خالی و نیمه پر لیوان: خرد کیهانی
موریل در این کتاب، می‌کوشد با تمرکز بر این نظریه، دست مخاطب را بگیرد، گام به گام با او پیش رود و او را با خود به کاوش فلسفه طیبت و شوخ طبعی، چیستی آن و فرآیند تحولش در تاریخ تکامل انسان و نیز ارزیابی جایگاهش در زندگی بشری ببرد. او ضمن این بررسی مهم‌ترین تئوری‌ها را در باره خنده در حوزه روان‌شناسی، زیست‌شناسی، تکامل، زیبایی‌شناسی و اخلاق بررسی می‌کند و می‌کوشد نقاط قوت و ضعف آن‌ها را بازگوید. در این میان بدون هراس از بزرگی نام‌هایی چون زیگموند فروید، جریان کلی نظریه پردازی‌ها و آزمون‌های علمی را مورد نقد قرار می‌دهد و نکات جدیدی را طرح می‌کند که در سایه‌ی تفکرات قالبی در زمینه‌ی طنز مورد غفلت و بی‌توجهی قرار گرفته است. در انتها نیز می‌کوشد در برخورد مقایسه‌ای میان طنز و فلسفه، ارتباط میان این دو را بیابد و از این راه به بررسی رد پای طنز در اگزیستانسیالیسم و آیین ذن بپردازد.
از جمله نکات ظریفی که او بدان توجه داشته، بدیهه گویی در طنز است که در سایه‌ی توجه جامعه شناسان، زبان شناسان و روان شناسان به لطیفه (متون شوخی از پیش آماده) مورد غفلت قرار گرفته است. تأکید موریل در این کتاب بیشتر بر گونه‌ای از طنز متمرکز است که در لحظه تولید می‌شود و به شکل شوخی‌های فی‌البداهه انعکاس می‌یابد که این گونه شوخی نزد او جایگاهی فراتر از لطیفه دارد.
یکی از بخش‌های مهم کتاب (که گرچه دغدغه مهم مخاطب فارسی زبان است ولی کمتر به‌صورت علمی مورد بحث قرار گرفته است)، مساله‌ی طنز و اخلاق است. کتاب می‌کوشد به مهم‌ترین مباحثی که در ارتباط میان طنز و اخلاق مطرح است بپردازد و اثرات مثبت و منفی طنز از منظر اخلاق را بازگوید. از دیگر مباحث مهم کتاب که در سایه‌ی برداشت‌های رایج ما از طنز اغلب مورد غفلت قرار می‌گیرد مساله‌ی بررسی طنز به‌مثابه یک تجربه زیبا شناختی است. واقعیت این است که ما به‌طور معمول بیشتر به طنز، رویکرد کارکردگرایانه داشته‌ایم و کمتر از منظر زیبایی شناسانه با آن برخورد کرده‌ایم. موریل در این کتاب فارغ از نگاه سیاست زده و تقلیل گرایانه به طنز، آن را به‌مثابه‌ی یک اثر هنری و برخوردار از ارزش زیبایی شناسانه می‌بیند. تأکید بر طنز به‌مثابه یک تجربه‌ی زیبا شناختی می‌تواند راه را بر بسیاری از سوء تعبیرها ببندد و تحلیلی درست‌تر از این مقوله ادبی را ممکن سازد. این امر چنان برای طنزنویس سیاست زده ایرانی غریب است که وقتی نویسنده می‌گوید که طنز سلاحی برای انقلابیون نیست مترجم در پاورقی به نقش برانگیزاننده طنز در ایران معاصر اشاره می‌کند و این سوء تعبیر را ناشی از تداخل دو عبارت ساتیر و هیومر در ترجمه می‌داند.

او به طنز به‌مثابه‌ی یک جهان‌بینی می‌نگرد نظریه‌ی محوری او در طنز متکی بر فراغت بازیگوشانه است: وقتی ما یک تغییر ناگهانی را در وضعیت ذهنی‌مان تجربه کنیم و فارغ از دغدغه‌های روزمره به‌جای این که جدیش بگیریم بازیگوشانه از آن لذت ببریم به طنز می‌رسیم، لذتی که تنها از حیوانات خردمند برمی‌آید!
عنوان کتاب در زبان اصلی، این است: Comic relief:a comprehensive philosophy of homor. که به: «فلسفه‌ی طنز: بررسی طنز از منظر دانش، هنر و اخلاق» ترجمه شده است. استفاده‌ی نویسنده از عبارت هیومر در عنوان، ناظر بر آن است که کتاب، تمامی حوزه‌های شوخ طبعی (هیومر) را شامل می‌شود و خاص طنز (ستایر) نیست. از این رو به نظر می‌رسد مترجمان با نشاندن طنز در عنوان کتاب در معادل یابی با هیومر بر معنای مصطلح طنز (که ناظر بر تمامی شاخه‌های شوخ طبعی و خنده سازی است) نظر داشته‌اند و این واژه گزینی ناظر بر مفهوم تخصصی طنز نیست.
در جای‌جای کتاب، حساسیت مترجمان در واژه‌گزینی و معادل‌یابی و تلاش برای انتقال درست مفهوم و منظور نویسنده به چشم می‌خورد. این امر در سایه‌ی حضور دو مترجم، یکی پزشک متخصص و آشنا به اصطلاحات علمی در حیطه‌ی زیست شناسی و علوم مربوط به آن، و دیگری نویسنده‌ی حوزه طنز، میسر شده است و حاصل درک مترجمان از سوژه و احاطه آن‌ها بر اصطلاحات مربوط به آن است و می‌تواند به خواننده این اطمینان را بدهد که با نگاه و نظر موریل، چنان که هست، سر و کار دارد! بخصوص این که پاورقی های دقیق و کارشناسانه‌ی مترجمان، فهرست نمایه ها و منابع انتهایی کتاب به یاری متن می آیند تا مخاطب ایرانی را به درکی بهتر و کامل تر از موضوع برسانند. این امر از آن رو مهم است که در زمینه‌ی معادل یابی واژگان طنز، وحدت رویه ای در میان نویسندگان وجود ندارد و این امر، کار پژوهشگران عرصه طنز را در مراجعه به منابع مختلف طنز مشکل می‌کند و گاه در انتقال مفهوم درست متن نیز خلل ایجاد می‌نماید. با این حال رد پای این گونه اختلاف رویه و نظرها در یکی دو مورد در کتاب حاضر نیز به چشم می خورد. برای مثال مترجم به دنبال یافتن معادلی برای لغت پانچ لاین، اصطلاح خنده گاه را که از سوی داریوش آشوری به او پیشنهاد شده است به کار برده است، در حالی که پیش از این، احمد اخوت در مقالات و کتابهای متعددی که در زمینه لطیفه نگاشته است، آن را لُبٌ مطلب ترجمه کرده است. بهتر می‌بود در متن کتاب به این مورد اختلاف نظر در واژه گزینی اشاره می‌شد، امری که در سایر موارد بدان از سوی مترجمان توجه شده است.
خلاصه آن که موریل در این کتاب با زبان ساده و شیوا و شیرین و نگاهی عمیق و امروزی، مخاطب را در درک لذت جوهر طنز و شوخ طبعی با خود شریک می سازد، و به او فرصت کشف دوباره‌ی آن را می‌دهد، کشفی که لذت آن بی‌شک برای خواننده‌ی کتاب، کمتر از رویارویی با خودِاثرِ شوخ طبعانه نیست !...

[h=1]در سنگر آزادی[/h]

[h=2]«در سنگر آزادی» کتاب کوچکی است شامل مجموعه مقالاتی از فردریش فون هایک اقتصاددان لیبرال که با گزینش و ترجمه عزت اله فولادوند ترجمه و منتشر شده است.[/h]
در سنگر آزادی. فردریش فون هایک. نشر ماهی. چاپ اول. تهران: 1390. 2000 نسخه.256 صفحه. قیمت: 9000تومان.
« آزادی هم بدین معنا است که فرد هم فرصت انتخاب دارد و هم بار آن را بر دوش می‌کشد، بلکه بعلاوه چنین معنا می‌دهد که باید پیامدهای اعمال خویش را تحمل کند و با ستایش یا نکوهش رو به رو شود. آزادی و مسئولیت از یکدیگر جدایی ناپذیرند. »[1]
[h=2]درباره نویسنده[/h] فردریش آوگوست فون هایک یکی از برجسته‌ترین اقتصاددانان و فیلسوفان سیاسی قرن بیستم بود. مقام رهبری مکتب اقتصادی اتریش از دهه 1930 به بعد به او و اقتصاددان دیگر اتریشی، لودویک فون میزس تعلق داشت. هایک یکی از ژرف‌اندیش‌ترین مدافعان آزادی فردی و اقتصادی در دو قرن گذشته بود و می‌توان گفت با مرگ او در سال 1992 یکی از عصرهای مهم روشنفکری به انجام رسید.
«ضد انقلاب علم»،« نظم حسی»،«سرمایه داری و مورخان»،« مطالعاتی در فلسفه» ،« سیاست و اقتصاد» و « قانون، قانونگذاری و آزادی» از کتاب‌های اوست. وی پیش از هر چیز مجذوب روانشناسی شد اما پریشانی جامعه اتریش وی را به اقتصاد کشانید.
[h=2]شمایی از دیدگاه هایک[/h] اساس فلسفه هایک این است که شناخت آدمی از جمله شناخت برنامه‌ریزان هیچ گاه کامل نیست. بر طبق این نظریه که به تقسیم شناخت یا معرف نیز معروف است، شناخت در میان افراد پخش و پراکنده است. هر کس چیزی می‌داند و هیچ کس همه چیز را نمی‌داند و شناخت همه چیز دقیقا شناختی است که برنامه ریزی متمرکز به آن نیاز دارد و برنامه ریزان ناگزیر از آن بی‌بهره‌اند.
هایک همکاران اقتصاددان خود را متهم به تظاهر به برخورداری از معرفتی می‌کند که نه تنها از آن محرومند بلکه اصولا نمی‌توانند محروم نباشند. برنامه‌ریزان برای رفع نگرانی خودشان و ما درباره این موضوع می‌گویند به دانستن جزییات نیاز نیست، کافی است خطوط کلی را بدانیم تا بتوانیم فرایندهای پیچیده اقتصادی و اجتماعی را در قالب آمارهای کلی خلاصه کنیم.
به نظر هایک این توهمی بیش نیست و مثل این است که کسی نقشه دو بعدی جهان را با جهان سه بعدی اشتباه بگیرد. هایک راه حل را در نظام نامتمرکز می‌داند. نظامی که قادر به انجام این وظیفه است که مردم در آن بتوانند از فرصت‌ها و امکاناتی که تنها به خودشان دانسته است بهره ببرند، آزادانه بر سر مبادله کالاها و خدمات و اطلاعات با یگردیگر به توافق برسند، و اطلاعات جدید آزادانه جریان داشته باشد و پیوسته به مخزن عظیم اطلاعات جامعه افزوده شود و در دسترس همگان قرار گیرد. همین موضوع هماهنگی کلان در اقتصاد و جامعه ایجاد می‌کند.

این کتاب شامل گفتاری مفصل درباره دیدگاه‌های نویسنده به قلم عزت اله فولاوند است و حاوی یازده مقاله از هایک که نام‌هایشان عبارتند از: چرا فرومایه‌ترین عناصر در صدر می‌نشینند. پایان حقیقت. کاربرد شناخت در جامعه. معضل لاینحل تخصص. مسئولیت و آزادی. اقسام خردگرایی. آزادی اقتصادی و حکومت انتخابی. پیام ادام اسمیت به زبان امروزی. مرده ریگی به نام عدالت اجتماعی. دمرکراسی به کجا می‌رود و سوسیالیسم و علم.
در ادامه کتاب ما با دیدگاه هایک درباره سوسیالیسم و لیبرالیسم آشنا می‌شویم و تقسیم بندی وی از لیبرالیسم راستین و دروغین. وی معتقد است هر نوع سوسیالیسم منجر به توتالیتر می‌شود. دلایلی که برای آن می‌آورد شامل سه دسته استدلال است. یک: سوسیالیسم اساس اخلاق و آزادی و مسئولیت فردی را بر می‌اندازد. دو: جلو تولید ثروت را می‌گیرد و فقر می‌آورد. سه: دیر یا زود منجر به توتالیتر می‌شود. وی بهترین شیوه اداره حکومت را لیبرالیسم راستین با تعریفی که ارائه می‌دهد، می‌داند. [h=2]محتوا وعناوین کتاب[/h] این کتاب گزیده‌ای از نوشته‌های هایک است به جز سه قسمت که مقالاتی منتخب از دو کتاب معروف او، «راه بندگی» و «بنیان آزادی» است و بقیه مقالاتی مستقل است. که به انتخاب مترجم آن عزت اله فولادوند ترجمه و منتشر شده است. به گفته مترجم کتاب نطفه این کتاب با ترجمه چند مقاله‌ای بسته شد که نخست در مجله راه نو انتشار یافت. ترتیب مقالات بر حسب زمان انتشار آنها صورت گرفته است تا سیر تحولی اندیشه‌های نویسنده از خلال آنها روشنتر شود.
این کتاب شامل گفتاری مفصل درباره دیدگاه‌های نویسنده به قلم عزت اله فولاوند است و حاوی یازده مقاله از هایک که نام‌هایشان عبارتند از: چرا فرومایه‌ترین عناصر در صدر می‌نشینند. پایان حقیقت. کاربرد شناخت در جامعه. معضل لاینحل تخصص. مسئولیت و آزادی. اقسام خردگرایی. آزادی اقتصادی و حکومت انتخابی. پیام ادام اسمیت به زبان امروزی. مرده ریگی به نام عدالت اجتماعی. دمرکراسی به کجا می‌رود و سوسیالیسم و علم.
وی در سال 1974 جایزه نوبل را دریافت کرد و در فلسفه و جامعه شناسی و روانشناسی و مردم شناسی نیز آثار عمیق برجای گذاشت. وی به روشنفکران و سیاستگذاران آموخت که برنامه ریزی متمرکز و دخالت دولت و محدود کردن حقوق فردی سرانجام چرخ‌های اقتصاد و جامعه را متوقف خواهد کرد.
پی نوشت:
[1] صفحه 129 کتاب

[h=1]سرشت تلخ بشر[/h]

[h=2]«سرشت تلخ بشر» شامل هشت مقاله از آیزایا برلین نویسنده‌ای لیبرال و منادی آزادی فردی در قرن بیستم که درباره تاریخ و اندیشه و وضع بشر در این شرایط بحث می‌کند.[/h]

سرشت تلخ بشر. آیزایا برلین. مترجم: لی لا سازگار. نشر ققنوس. چاپ سوم. تهران: 1391. 770 نسخه.374 صفحه. قیمت: 12000تومان.
« در جوانی و بسیار پیش از آن که باید، رمان جنگ و صلح تولستوی را خواندم. تاثیر واقعی این رمان بزرگ بر من و همین طور تاثیر دیگر نویسندگان روس میانه سده نوزدهم، که هم رمان نویس و هم اندیشمند اجتماعی بودند، بعدها نمایان شد. این نویسندگان نقش موثری در شکل گیری نگرش من داشتند.»[1]
[h=2]درباره کتاب و نویسنده آن[/h] «سرشت تلخ بشر» در برگیرنده اندیشه‌های آیزایا برلین یکی از برجسته ترین اندیشمندان لیبرال و از بزرگترین منادیان آزادی قرن بیستم است که قوی‌ترین استدلال‌ها را در دفاع از آزادی فردی و آزادی جوامع و کثرت‌گرایی در حوزه سیاست و فرهنگ عنوان کرده است. گفته‌اند برخی نوشته‌های وی شهرتی اسطوره‌ای پیدا کرده‌اند. وی نوشته‌هایی پراکنده از خود به جای گذاشته است.
وی از نوجوانی شاهد انقلاب‌های سوسیال دمکراتیک و بلشویکی در روسیه بود که تاثیر عمیقی بر اندیشه‌اش گذاشت. کتاب سرشت تلخ بشر کتابی نیست که به بررسی تاریخ بنشیند بلکه جستارهایی است در تاریخ اندیشه‌ها درباره آرمان گرایی بشر، جوامع آرمانی، کثرت گرایی، درباره ظهور ملی گرایی، مطالعه تاریخ و ظهور و حضور فاشیسم که همه مقالات کتاب با این که جدای از هم هستند، یک خط فکری مستقل را دنبال می‌کنند.
این کتاب در واقع جلد پنجم از چهار جلد کتابی است که مترجم انگلیسی آن پیش از این به نام «نوشته‌های برگزیده» از وی منتشر کرده بود. جلد پنجم به شکل مستقل منتشر شده و شامل هشت مقاله و رساله از برلین است. یکی از مقالات برلین به نام «درباره ژوزف دو مستر» برای اولین بار در این کتاب منتشر شده است.عنوان اصلی کتاب برگرفته از کتاب کانت است که برلین به آن علاقمند بود. جایی که می‌نویسد: سرشت تلخ بشر هرگز میوه‌ای شیرین به بار نمی‌آورد. برلین این جمله را همیشه به آر. جی. کالینگوود نسبت داده است هر چند در کتاب‌های وی چنین جمله‌ای یافت نمی‌شود. اما در یکی از سخنرانی‌هایش گفته است «از طبع سرکش بشر هیچ چیز صاف و بی غشی پدید نمی‌آید.»
[h=2]اندیشه‌های برلین[/h] دراین کتاب برلین سعی می‌کند به بررسی رابطه اندیشه‌ها با تاریخ بپردازد. وی با خوانشی از تاریخ غرب نقش اندیشه‌ها را بیش از آنچه که تصور می‌شد به مثابه عاملی در اتفاق تاریخی دخیل می‌داند. وی معتقد است تفکری مانند مارکسیست وقتی نقش انقلاب و ستیز و تضاد را برجسته می‌سازد زمینه مناسبی برای شکل گیری فاشیسم و سرکوب فراهم می‌آورد. وی جامعه آرمانی و یوتوپیا را باور ندارد و آن را آرزوی دست نیافتنی ذهن غربی می‌داند.
وی می‌گوید: دو عامل تاریخ بشر را شکل داده‌اند یکی پیشرفت علوم طبیعی و فن آوری که بی تردید بزرگترین جریان موفقیت آمیز عصر ما بوده است و از همه سو توجهی بسیار و روز افزون نسبت به آن نشان داده‌اند و دیگری بی شک طوفان‌های عظیم ایدئولوژی است که عملا زندگی کل انسان‌ها را دگرگون کرده‌اند. انقلاب روسیه و پیامد آن استبدادهای مطلقه هر دو جناح چپ و راست و طغیان ملی گرایی، نژادپرستی و در جاهایی هم تعصب دینی که جالب است بدانیم هیچ یک از تیزبین‌ترین اندیشمندان اجتماعی سده نوزدهم هم آن را پیش بینی نکرده بود.

خواندن این کتاب علاوه بر این که شما را با اندیشه‌های برلین آشنا می‌کند، به دلیل بیان روشن و ساده و قابل فهمش می‌تواند شما را با اندیشه‌های فلسفی به گونه‌ای رو به رو کند که آنها را برای شما قابل درک و تصور سازد. مفاهیمی چون ایدئولوژی، یوتوپیا، نظریه‌های نسبیت گرایی، فاشیسم و دیگر مفاهیم در این کتاب خیلی ساده و قابل هضم شکافته شده است و هر خواننده ناآشنا به فلسفه را سر شوق می‌آرود.
برلین در کتابش به تفصیل سیر اندیشه خود و مطالعاتش را برای حل بحران‌هایی که گریبان گیر زندگی بشر امروزی است بیان می‌کند راهکارهایی که نظریه پردازان و فلیسوفان و نویسندگان ارائه داده‌اند را به دقت موشکافی کرده، نتایجی را که از این مطالعات و تفکرات گرفته به روشنی توضیح می‌دهد. او باور دارد که اندیشه جامعه کامل نمی‌تواند شکل عملی به خود بگیرد. او معتقد است تصور وضع آرمانی که هیچ گونه بدبختی و حرص و آز، هیچ گونه خطر، فقر، ترس، رفتار وحشیانه با دیگران و ناامنی وجود نداشته باشد، صرف به کار انداختن تخیل شاعرانه است. وی تاکید می‌کند که آرمانشهرهای غربی اصول اولیه یکسانی دارند یعنی عبارتند از جامعه‌ای که در حالت هماهنگی کامل به سر می‌برد و تمام اعضای آن در صلح و صفا زندگی می‌کنند و به یکدیگر عشق می‌ورزند. از خطرهای جانی، هرگونه نیاز، ناامنی، کار خفت بار، حسد، یاس، بی‌عدالتی و خشونت در امان هستند و در حالت سبکباری همیشگی در آب و هوایی ملایم و در دل طبیعتی پرثمر و سخاوتمند زندگی می‌کنند. خصلت تمامی آنها این است که حالتی ثابت دارند. برلین در این کتاب پیوندهای میان اندیشه‌های گذشته و آشوب‌ها و وقایع اجتماعی و سیاسی این روزگار را آشکار می کند. پیوند میان اعتقاد افلاطونی به حقیقت مطلق و دام اقتدارگرایی؛ پیوند میان ژوزف دو مستر ایدئولوگ ارتجاعی قرن هجدهم و فاشیسم قرن بیستم؛ پیوند میان رمانتیسیسم شیلر و بایرون و ملی گرایی جنگ طلبانه که جهان امروز را بر می‌آشوبد.
خواندن این کتاب علاوه بر این که شما را با اندیشه‌های برلین آشنا می‌کند، به دلیل بیان روشن و ساده و قابل فهمش می‌تواند شما را با اندیشه‌های فلسفی به گونه‌ای رو به رو کند که آنها را برای شما قابل درک و تصور سازد. مفاهیمی چون ایدئولوژی، یوتوپیا، نظریه‌های نسبیت گرایی، فاشیسم و دیگر مفاهیم در این کتاب خیلی ساده و قابل هضم شکافته شده است و هر خواننده ناآشنا به فلسفه را سر شوق می‌آرود. وی در طول بحثش برای روشن‌تر شدن موضوع جا به جا از داستان‌ها و نظریه‌ها و کتاب‌های مختلف یاد می‌کند و فهم موضوع را برای خواننده سهل تر می‌گرداند.
[h=2]محتوای کتاب[/h] «سرشت تلخ بشر» حاوی پیشگفتار ویراستار انگلیسی و همچنین هشت فصل است که هشت مقاله را شامل می‌شود. عناوین مقالات عبارتند از: در پی دنیایی آرمانی، افول اندیشه‌های آرمانشهر گرایانه در غرب، جامباتیستا ویکو و تاریخ فرهنگی، نسبیت گرایی ادعا شده در اندیشه اروپای سده هجدهم، ژوزف دومستر و خاستگاه فاشیسم، فراز و نشیب وحدت اروپا، تقدیس اراده رمانتیک و ترکه خمیده.
این کتاب را علاوه بر دانشجویان فلسفه و سیاست و تاریخ بلکه به خواننده‌های علاقمند به سیر تاریخ اندیشه بشر توصیه می‌کنیم.
پی نوشت:
[1] صفحه 17 کتاب

[h=1][/h]

[h=2]«تبیین پست مدرنیسم» به مفهوم پست مدرنیسم می‌پردازد و دیدگاه‌های اندیشمندانی چون کانت، رورتی، فوکو، هردر، شلایرماخر، مارکس، هایدگر و دیگر فیلسوفان را در این زمینه بررسی می‌کند.[/h]

تبیین پست مدرنیسم .شک گرایی و سوسیالیسم از روسو تا فوکو/ آر. سی. هیکس/ مترجم: حسن پور سفیر. نشر ققنوس. چاپ اول. تهران: 1391. 1100 نسخه.280 صفحه. قیمت: 11000تومان.
«دین برای جامعه به قدری اهمیت دارد که روسو در قرارداد اجتماعی نوشت که دولت نمی‌تواند نسبت به امور دینی بی‌تفاوت باشد. دولت نمی تواند نوعی سیاست مدارا را در برابر بی‌ایمانان دنبال کند، یا حتی دین را موضوعی مربوط به وجدان فردی در نظر بگیرد؛ بلکه دولت باید انگاره‌های خطرناک مدارای دینی و جدایی کلیسا و دولت را کاملا رد کند.»[1]
[h=2]دوران تازه‌ای از حیات فکری[/h] برطبق بسیاری از ارزیابی‌ها وارد دوران فکری تازه‌ای شده‌ایم. روشنفکران برجسته به ما می‌گویند که دوران مدرنیسم به پایان رسیده و دوران پست مدرن آغاز شده است. دورانی که از ساختارهای ظالمانه گذشته آزاد شده است اما در عین حال نگران آینده‌اش است. حتی مخالفان پست مدرنیسم که از آنچه می‌بینند ناخرسندند، سرفصل تازه ای از تاریخ را تشخیص می‌دهند. به هر حال در جهان روشنفکری نوعی تغییر موضع به وجود آمده است.
[h=2]مبانی پست مدرنیسم[/h] هر جنبش فکری با قضایای فلسفی اصلی‌اش تعریف می‌شود. این قضایا بیان می‌کنند که از دید آن جنبش چه چیزی واقعی قلمداد می‌شود، چه چیزی انسانی، چه چیز ارزشمند و معرفت چگونه به دست می‌آید. پست مدرنیسم غالبا خودش را ضد فلسفی معرفی می‌کند، به این معنا که بسیاری از بدیل‌های فلسفی سنتی را رد می‌کند. با این همه هر گونه گزاره یا فعالیتی، از جمله عمل نوشتن نوعی برداشت پست مدرن در مورد هر موضوعی، دست کم نوعی دریافت ضمنی از واقعیت و ارزش‌ها را پیش فرض می‌گیرد. به لحاظ متافیزیکی، پست مدرن ضد واقعگراست و بر آن است که سخن گفتن معنادار درباره واقعیتی که وجود مستقل دارد غیر ممکن است. به جای آن پست مدرن نوعی برداشت اجتماعی- زبانی و برساختگرایانه از واقعیت را می‌شناساند. به لحاظ شناخت شناسی پست مدرن با رد کردن انگاره واقعیتی که وجود مستقل دارد این امر را انکار می کند که خرد یا هر روش دیگری ابزاری برای دستیابی به معرفت عینی درباره چنین واقعیتی است. برداشت‌های پست مدرن از طبیعت انسان همواره جمع گرایانه‌اند. بر این اساس هویت افراد را عمدتا گروه‌های اجتماعی- زبانی می‌سازند که تکه تکه‌اند. این گروه‌ها در ابعاد جنسیت، نژاد، قومیت و ثروت تفاوت‌های بنیادی می‌یابند. همچنین برداشت‌های پست مدرن از طبیعت انسان همواره بر روابط تخاصمی میان این گروه‌ها تاکید می‌کنند. و با توجه به نقش تاکیدزدایی و کمرنگ شده خرد، این تضادها پیش از هر چیز با کاربرد زور حل و فصل می‌شوند خواه پنهان و خواه آشکار.

در پشت جلد کتاب آمده است: استیون هیکس سرچشمه‌های پست مدرن را از ژان ژاک روسو و کانت تا تحول این اندیشه‌ها در آرای اندیشمندانی چون میشل فوکو و روروتی دنبال می‌کند و به دنبال این توضیح است که چرا پست مدرنیسم جدی ترین جنبش روشنفکری اواخر قرن بیستم بوده است.
[h=2]درباره کتاب[/h] نویسنده این کتاب استیون هیکس سرچشمه‌های پست مدرنیسم را از آرای ژان ژاک روسو و امانوئل کانت می‌داند و تحول این اندیشه را در آرای میشل فوکو و ریچارد رورتی. وی در این کتاب استدلال می‌کند که چرا استدلال‌های شکاکانه و نسبی گرایانه در دنیای کنونی و در اندیشه‌های فکری و روشنفکری رسوخ کرده و دارای قدرت نفوذ زیادی شده است. و چرا این اندیشه‌های شک گرایانه در علوم انسانی قدرتی افزون تر از علوم طبیعی پیدا کرده‌اند. مهم تر اینکه چرا بخش مهمی از اندیشمندان چپ که از دیر باز مدافع خرد، علم، برابری برای همه و خوشبینی بودند اکنون به مضامین ضد خرد، ضد علم، معیارهای دوگانه و بدبینی روی آورده‌اند؟
در پشت جلد کتاب آمده است: استیون هیکس سرچشمه‌های پست مدرن را از ژان ژاک روسو و کانت تا تحول این اندیشه‌ها در آرای اندیشمندانی چون میشل فوکو و روروتی دنبال می‌کند و به دنبال این توضیح است که چرا پست مدرنیسم جدی ترین جنبش روشنفکری اواخر قرن بیستم بوده است.
تبیین پست مدرنیسم تاریخ روشنفکری است با گرایشی جدالی که نگاه تازه‌ای به بحث‌هایی می‌اندازد که زیر بنای جدال بر سر امور به لحاظ سیاسی درست، تکثر فرهنگی و آینده دمکراسی لیبرال هستند.
[h=2]محتوای کتاب[/h] این کتاب دارای شش فصل است که عبارتند از: پست مدرنیسم چیست؟
حمله ضدروشنگری به خرد
فروپاشی خرد در قرن بیستم
اوضاع جمع‌گرایی
بحران سوسیالیسم
راهبرد پست مدرن
پی نوشت:
[1] صفحه 131 کتاب

[h=1]نگاهی به چند مقوله در آثار هایدگر و مولانا[/h]

[h=2]26 سپتامبر مصادف با جمعه چهارم مهر تولد مارتین هایدگر، فیلسوف بزرگ آلمانی بود. از طرف دیگر هشتم مهر ماه روز بزرگداشت جلال الدین بلخی معروف به مولانا است. و این بهانه‌ای ست برای نگاه تطبیقی به وجهی از وجوه آثار این دو.[/h]

یکی از مهمترین مباحث مارتین هایدگر و یکی از کلیدی ترین مفاهیمی که او در آثارش خصوصا در شاهکارش "هستی و زمان" مطرح کرده است مفهوم "دازاین" است. این کلمه که ساخته خود این فیلسوف است در ایران با همین عنوان (دازاین) و گاه با عنوان انسان به ترجمه درآمده است.
همان طور که می‌دانیم "دازاین" صرفا به معنای انسان نیست و از آن مهمتر شامل هر انسانی نمی شود. در تعریف "دازاین" آمده است هستنده‌ای که به هستی می‌اندیشد. او در کتاب "هستی و زمان" مساله ضرورت اعاده یا بازگرفت پرسش در باب معنای هستی را پیش می‌کشد و می‌گوید دازاین یگانه هستنده‌ای است که می‌تواند به معنای هستی بیندیشد. شاید از همین روست که مترجمانی چند واژه انسان را برای دازاین برگزیدند. اما ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که به زعم هایدگر با این که هستی هستندگان ظاهرترین چیز است، با این همه بنا به عادت آن را اصلا نمی‌بینیم و اگر ببینیم تنها با مشقت می‌بینیم. به همین دلیل هر انسانی دازاین نیست خصوصا که هایدگر تاکید دارد ما به دوره تاریخی که انسان به هستی بیندیشد نرسیدیم. پس دازاین انسان یا هستنده ای است که به هستی می‌اندیشد. برای همین نیز معتقد است هستی مهمترین مبحثی است که فلسفه ملزم به واکاوی آن است و این در حالی ست که این مفهوم مدت‌های مدیدی است که در فلسفه غرب مهجور واقع شده است.
او به همین علت متافیزیک را در معنایی منفی به کار می‌برد. هایدگر می‌گوید سخنی که به هستی نپردازد و تفاوت هستی شناسانه را فراموش کند و فقط متوجه هستنده و چند و چونی آن باشد سخن متافیزیکی است، مثل کوگیتو دکارت (من می‌اندیشم، پس هستم). او این سنت متافیزیکی در فلسفه غرب که بعد از دکارت به نوعی به شکل یک پارادایم در آمد را یک کژراهه می داند و حتی مهمترین مانع فلسفی را دکارت می‌نامد. او این که ما انسان را در کانون جهان در نظر آوریم که قرار است از دنیا و طبیعت بهره مند شوند و بر آن مستولی ، تصوری کاذب می‌داند.
در فلسفه هایدگر فراموشی هستی نکته بسیار مهمی است. او می‌گوید ما در دورانی زندگی می‌کنیم که هستی را از یاد برده‌ایم، و حتی همین نکته یعنی فراموشی هستی را نیز از یاد برده‌ایم و برای همین نیز در "چه باشد آنچه خوانندش تفکر" می‌نویسد که در زمانه اندیشه انگیز ما اندیشه انگیزترین امر آن است که ما هنوز اندیشه نمی کنیم.( ص78) او تاکید می کند: ما هنوز اندیشه نمی کنیم، هیچ یک از ما ، از جمله آن کس که اکنون با شما سخن می گوید، حتی او اول از همه.(ص 94، همان) با این که اصولا تحلیل گران هایدگر شباهت هستی و خدا را انحراف از فلسفه او می داند ولی ما بر این مبحث تا حدودی تاکید داریم. هایدگر در مصاحبه‌ای که در پیشانوشت مقاله Paganism as resistance درج شده می‌گوید :"تنها خداست که می تواند ما را نجات دهد". به نظر می‌آید هایدگر به واسطه این تعبیر خواه ناخواه عناصر عرفانی و حتی یزدان شناسیک را به ساحت فلسفی‌اش می‌گشاید. او حتی تاکید دارد که نه فقط ما هستی را رها کردیم ، بلکه هستی نیز ما را رها کرده است.
به نقل از گادامر هایدگر رسالت راستین یزدان شناسی را آن می‌داند که در جست و جوی جهانی برآید که مردمان در آن به امر مقدس می‌اندیشند و بتواند که آنان را در این ایمان باقی نگه دارد. او می نویسد "جهانی که مردمان را به امر مقدس می خواند ما را به حقیقت هستی می‌رساند." امر مقدسی که باز هم به زعم تحلیل گران نمی‌تواند خدا قلمداد شود.
این در حالی ست که هایدگر فیلسوفی با زبانی مبهم و ایهام برانگیز است که هرگز به صورت قطعی و یقینی از گزاره‌های فلسفی استفاده نمی کند، خصوصا که این گزاره ها مربوط به مفهوم کلانی مثل حقیقت هستی باشد.
هایدگر در چه باشد آنچه خوانندش تفکر می‌نویسد "هستی هستندگان ظاهرترین چیز است؛ و با این همه بنا به عادت آن را اصلا نمی‌بینیم و اگر ببینیم تنها با مشقت می بینیم." این جمله می تواند از نقاط عزیمت ما به سوی مولوی باشد. مولوی به کرات در غزلیات و خصوصا مثنوی و معنوی به این اشاره دارد که ما صرفا به جهان بیرونی نظر داریم و آنچه درخت و در و دیوار است را درخت و در و دیوار می‌پنداریم، در حالی که این ها همه در چشم ظاهر است که این گونه می‌نماید و نیاز به چشم بصر داریم. به زعم راقم سطور چشم بصری که مولوی به آن اشاره دارد چشمی است که هستی هستندگان را که برای او ظاهرترین چیز است ببیند. مولوی در فیه ما فیه می نویسد: "عالم بر خیال قائم است و این عالم را حقیقت می گویی جهت آن که در نظر می آید و محسوس است و آن معانی را که عالم فرع اوست، خیال می گویی؛ کار به عکس است."
او می گوید: پوست رها کن چو مار ، سر تو بر آور ز یار/مغز نداری مگر؟تا کی از این پوست پوست؟

مولوی به کرات در غزلیات و خصوصا مثنوی و معنوی به این اشاره دارد که ما صرفا به جهان بیرونی نظر داریم و آنچه درخت و در و دیوار است را درخت و در و دیوار می‌پنداریم، در حالی که این ها همه در چشم ظاهر است که این گونه می‌نماید و نیاز به چشم بصر داریم.
او در جای دیگری و باز هم در غزلیاتش می نویسد: صورت و تصویر کیست؟این شه و این میر کیست؟/این خرد و پیر کیست؟ این همه روپوش هاست
مولانا در مثنوی و معنوی به مثابه دازاین می گوید: نفی را اثبات می پنداشتیم/ دیده معدوم بینی داشتیم
مولانا برای این که به هستی/خدا یا وجود/مطلق برسد پیشنهاد می کند که به سلاح معدوم بینی مجهز شویم تا نفی را صرفا نفی ندانیم و نیروی سازنده‌ای ببینیم. این جاست که ما در مفهوم دیگری یعنی "عدم" شباهت ساختاری دیگری در فلسفه هایدگر می‌یابیم. هایدگر از معدود فیلسوفانی است که "عدم" بخش مهمی از فلسفه او را در بر می‌گیرد. "عدم" در فلسفه هایدگر نفی نیست بلکه نیرویی اثباتی است. به زعم هایدگر اگر نیستی مطرح نباشد، هستی هم مطرح نخواهد بود. ناامیدی به معنای این است که امیدی هم هست. بی اطمینانی از اطمینان می‌آید و نیست بودگی یعنی هستی‌ای هم وجود دارد. و نهایت امر این که خداوند از نیستی هستی را آفرید. او در "متافیزیک چیست" می نویسد: دازاین نمی تواند فقط در قلمرو هستندگان متاثر شود و او خود را در میان بوده‌ها و نبوده‌ها می یابد. او می گوید هستی خود را فقط در استعلای دازاین به سوی نیستی آشکار می‌کند. در حالی که مولانا در یکی از غزلیاتش می‌نویسد:
سپاس آن عدمی را که هست ما بربود/ز عشق آن عدم آمد جهان ما به وجود
اما مفهوم عدم در فلسفه مولانا دچار تقدم و تاخر است، در حالی که در فلسفه هایدگر به صورت آونگی، دیالکتیکی و پیوسته است. وقتی هایدگر اشاره دارد به این که عدم پیوسته می‌عدماند، این زایایی را به هستی هم نسبت می‌دهد. هایدگر در"متافیزیک چیست" می نویسد: عدم پیوسته و بی وقفه می‌عدماند ، بی آنکه ما به مدد دانشی که هر روزه با آن سر و کار داریم به درستی بر این واقعه وقوف داشته باشیم.(ص 180) که البته حضور پیوسته عدم در زندگی روزمره در تفکر مولوی هم نمود پیدا می‌کند.
به سال ها بربودم من از عدم هستی/عدم به یک نظر آن جمله را ز من بربود
مولوی و هایدگر هر دو نیز به مفهوم مرگ توجه دارند. بررسی این مفهوم در ادبیات و عرفان شرقی -خصوصا عرفان وادب فارسی- مصداق بارز زیره به کرمان بردن است ، اما شاید در فلسفه غربی کمتر بتوان متفکری یافت که این چنین و همچون هایدگر به مرگ اندیشیده باشد. توجه هایدگر به این مفهوم آن چنان است که به راحتی می توان به او لقب فیلسوف مرگ را داد.هایدگر در آثار خود به کرات به این مفهوم اشاره می کند و آن را از حیاتی ترین مفاهیم در زندگی انسانی می داند.هایدگر در مبحث دازاین ئو زمان بندی در هستی و زمان می نویسد"مرگ باید به منزله پایان یافتن دازاین درک شود." اما این پایان یافتن نیاز به توضیح و تشریح دارد.او ادامه می دهد "پایان یافتن در ابتدا به معنای توقف کردن است و معنای این کلمه دارای معنای متفاوت هستی شناختی است.باران ایستاد ، یعنی باران دیگر عینا حاضر نیست." و بدیهی ست وقتی هایدگر تاکید دارد که باران صرفا و فقط به صورت عینی حاضر نیست و تنها توقف کرده است ، این توقف سرانجام ادامه پیدا می کند و این حضور عینی ممکن است به شکل دیگری ادامه یابد. هایدگر نشان داده که حقیقت انسان بر خلاف هر موجود زنده دیگر به طور علاج ناپذیری در گرو و متاثر از تناهی و مرگ است.دازاین انسان است از آن جهت که پذیرای وجود است و این بدین معناست که انسان هرگز محدود و محتوم نیست. تفکری که در تفکر مولوی و همین طور عرفان ما صبغه ای بومی و آشنا پیدا می کند و به اشکال مختلف همچون بیتی از غزل مولانا که ذیلا از نظر می گذرانید ترسیم می شود:
ای آن که بزادیت چو در مرگ رسیدید/این زادن ثانی ست، بزایید بزایید
مأخذ:
- احمدی،بابک، هایدگر و تاریخ هستی، مرکز، 1382
- بلخی، جلال الدین، کلیات دیوان شمس تبریزی، بدیع الزمان فروزانفر، نشر اقبال، 1383
- بلخی، جلال الدین، فیه ما فیه، بدیع الزمان فروانفر، انتشارات عطار و فردوس، 1378
- بلخی، جلال الدین، گزیده غزلیات شمس به کوشش شفیعی کدکنی،انتشارات علمی و فرهنگی، 1377
- زای ونز ،رابرت ، مرگ و جاودانگی در اندیشه هایدگر و عرفان اسلامی ، شهین اعوانی ، علوم انسانی ، بهار و پاییز 1367 - شماره 2 و 3
- هایدگر،مارتین، هستی و زمان، سیاوش جمادی، نشر ققنوس، 1388
- هایدگر،مارتین، چه باشد آنچه خوانندش تفکر، سیاوش جمادی ، نشر ققنوس، 1388
- هایدگر،مارتین، متافیزیک چیست، سیاوش جمادی، نشر ققنوس، 1389
- هایدگر،مارتین، ارغنون؛ ویژه مرگ: مقاله دازاین و زمانمندی به ترجمه محمد سعید حنایی کاشانی ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1388
- همدانی، امید، عرفان و تفکر، نگاه معاصر ، 1387
- Manes, Christopher, Paganism as resistance, Earth First,1988(may)

[h=1][/h]

[h=2]«گفتگو» عنصر کلیدی دکتر دینانی در فلسفیدن است[/h]

همه‌ی کسانی که با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی آشنایی دارند، می‌دانند که «گفتگو» عنصر کلیدی او در فلسفیدن است تا آنجا که گاهی فلسفه را مساوی گفتگو می‌داند و معتقد است در آثارش به گفتگو با فلاسفه و اندیشمندان قرن‌های گذشته می‌پردازد.
بعد از کتاب «نصیرالدین طوسی، فیلسوف گفتگو» اینک دومین کتاب دکتر دینانی با محور گفتگو منتشر شده است.
کتاب «خرد گفتگو» مجموع درس‌گفتارهای فیلسوف معاصر در سال‌های اخیر، در دانشگاه‌های مختلف و در موضوعات هستی‌شناسی، خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و عرفان است و علاوه بر موضوعات فوق، بخش هفتم این کتاب با عنوان دین‌شناسی جلب توجه می‌کند؛ بخشی که در آن به مباحثی همچون «در باب دین و اخلاق» و «احکام شرعی، لطفی است در واجبات عقلی» پرداخته شده است.
اما در بخش‌های پیش‌گفته موضوعات مختلف فلسفی از مباحث وجود و ماهیت گرفته تا نور و وحدت و کثرت، ذات واجب‌الوجود، حدوث و قدم، تشخص عالم، کیفیت علم و کلام خداوند، زمان، خیال، زبان، رابطه‌ی نفس و بدن، خودشناسی، خواب و شهود و... پرداخته شده است.
آنچه این کتاب را از دیگر آثار مولف و حتی از دیگر آثار فلسفی فارسی متمایز می‌کند، ساختار کاملا دیالوگی کتاب است به این نحو که سراسر کتاب به صورت دیالوگ‌های استاد و دانشجویان تنظیم شده است. این کتاب توسط سجاد نورعلیان و پویان پروین تنظیم شده و همراه با مقدمه‌ای از مولف، به تازگی توسط نشر هرمس روانه بازار نشر شده است.
*
نشست معرفی کتاب «خرد گفتگو (درسگفتارهای فلسفی)» با حضور نویسنده کتاب، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، اول مهرماه 93 در مرکز فرهنگی شهر کتاب، برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر ابراهیمی دینانی با اشاره به این‌ که پرسش و پاسخ، اساس گفت‌وگوی بشر در همه دوره‌ها بوده است، گفت: این سوال، همواره پیش‌ روی بشر بوده که آیا پرسش دارای اهمیت است یا پاسخ؟ سوال‌کننده در اولویت قرار دارد یا پاسخ‌دهنده؟ اما حقیقت این است که پرسشگر، دارای ارزش بیشتری است. علاوه بر این، توجه به این نکته ضروری است که در میان همه موجودات هستی، تنها انسان است که قدرت سوال کردن دارد.
[h=2]فهم بدون فهمیدن بی‌ارزش است[/h] دینانی همچنین به اهمیت حضور ذهن فعال در وجود انسانی پرداخت و ادامه داد: ذهن غیرفعال نمی‌پرسد و متاسفانه عرف و گاه نحوه تربیت انسان به سوی مسیری می‌رود که او را از پرسش منع می‌کند در حالی که فراموش شدن سوال و پرسشگری، پدیده‌ای خطرناک به شمار می‌آید.
این استاد فلسفه و حکمت اسلامی همچنین مساله فهم و فهمیدن و تفاوت آنها را بررسی کرد و افزود: همه ما دارای فهم‌هایی هستیم که موجود است اما فهم‌ها صرفاً کافی نیستند بلکه فهمیدن ارزش دارد. نگهداری و بدون کاربرد نگه داشتن فهم‌ها و فعال نبودن آنها، ارزشمند نیست.
[h=2]فیلسوف یعنی صاحب ذهن پرسشگر[/h] دینانی به ضرورت گفت‌وگوی هر انسان با خود نیز تأکید ورزید و ادامه داد: اگر انسان در گفت‌وگوی با خود علت رفتارهایش را صادقانه بررسی کند، پیشرفت می‌کند اما متأسفانه انسان‌ها در این نوع گفت‌وگو نیز ریاکارانه عمل می‌کنند و بیش از هرکسی به خود دروغ می‌گویند در حالی که اگر با خود صادقانه رفتار کنند، بسیاری از رفتارها را انجام می‌دهند و از بسیاری دیگر، دوری می‌کنند.

اگر انسان در گفت‌وگوی با خود علت رفتارهایش را صادقانه بررسی کند، پیشرفت می‌کند اما متأسفانه انسان‌ها در این نوع گفت‌وگو نیز ریاکارانه عمل می‌کنند
وی افزود: گفت‌وگو و پرسش از خود، اصطلاحاً «منولوگ» نامیده می‌شود و اگر با دیگران صورت گیرد، «دیالوگ» نام می‌گیرد اما باید توجه داشت که منولوگ معنا ندارد چرا که وقتی انسان با خود گفت‌وگو می‌کند، هم در کسوت پرسشگر و هم در مقام پاسخ‌دهنده قرار می‌گیرد و می‌بینیم که در این نوع گفت‌وگو هم دیالوگ رخ می‌دهد. فکر کردن، گفت‌وگوی با خود است که نوعی دیالوگ محسوب می‌شود. وی در ادامه مبحث اهمیت پرسش و پاسخ در فلسفه، یادآور شد: پرسش و پاسخ، کار فلسفه است؛ فیلسوفانی که پرسش ندارند، صرفاً حاملان اصطلاحات فلسفی هستند و نمی‌توان آنها را فیلسوف دانست؛ حال آن که اگر کسی، چیزی از اصطلاحات نداند اما ذهنی پرسشگر داشته باشد، فیلسوف است.
[h=2]بی فلاسفه، عالم نمی‌چرخد[/h] وی در ادامه مباحث خود از مصایب فلسفه یاد کرد و با اشاره به این که فلسفه در ادوار مختلف تاریخ، مخالفانی بسیار داشته است گفت: همان طور که در مسیحیت فیلسوف‌هایی نظیر گالیله و کپلر مطرود شدند، در اسلام هم سهروردی و عین‌القضات همدانی اعدام شدند؛ حکم تکفیر ابن‌سینا پس از مرگش از سوی غزالی صادر شد و ملاصدرا هم سال‌های زیادی از عمر خود را در تبعید سپری کرد. بی‌گمان ریشه همه این تکفیرها و تبعیدها را در اندیشه افرادی می‌توان یافت که پرسش را منع می‌کردند و قائل به این بودند که پاسخ همه مسائل را می‌دانند. این پندار، تفکری بی‌اساس است چرا که این فیلسوفان هستند که به جای سیاستمداران به گونه‌ای نامرئی، دنیا را می‌گردانند و اگر آنها و پرسش‌هایشان نبود، عالم نمی‌چرخید.
دینانی با ابراز خرسندی از رشد و تمایل جامعه به مباحث فلسفی پس از انقلاب اسلامی اظهار کرد: ایرانی‌ها ذوق فلسفی دارند. در کشورهای عربی در حالی که هزار و 400 سال از اسلام می‌گذرد، حتی یک فیلسوف نظیر علامه طباطبائی نداشته و ندارند. کتب فلسفی، فقه و حتی همه نویسندگان روایات اهل سنت که به «صحاح سته» معروف است، ایرانی بوده‌اند.
[h=2]پرسش‌ها و پاسخ‌ها[/h] در ادامه این نشست نیز بنا به تمایل دکتر ابراهیمی دینانی برای جریان داشتن فضای پرسش و پاسخ در جلسه، حضار به طرح سوالاتی در خصوص محتوای کتاب «خرد گفتگو (درس‌گفتارهای فلسفی)» پرداختند. یکی از مسائلی که در خلال این فضا مورد بررسی قرار گرفت، مساله معاد در دیدگاه فلسفی دکتر دینانی بود. وی در پاسخ به این سوال گفت: سخن گفتن درباره معاد به واسطه ماهیت مذهبی آن نیاز به بی‌پروایی دارد. از سوی دیگر این مساله به اندازه کافی سخت و پیچیده است اما از نگاه فلسفی با توجه به مجرد بودن نفس، می‌توان آن را تببین کرد؛ چرا که نفس، ماهیتی مجرد دارد و آنچه دارای چنین ماهیتی است، نمی‌تواند فانی باشد. از این رو با در نظر گرفتن مجرد بودن نفس و فناناپذیری آن، می‌توان معاد را پذیرفت.
«رب العالمین» نیز مفهوم دیگری بود که در این جلسه مورد سوال واقع شد و منظور دینانی از استفاده از این عبارت در کلام و اثرش، مورد پرسش واقع شد. او در پاسخ به این سوال به وجود عوالم مختلف در وجود انسان اشاره کرد و گفت: هر یک از حالات روحی انسان نظیر خواب، بیداری، عصبانیت، شادی، مستی و هشیاری، یکی از عوالم مختلفی است که انسان در شرایط متفاوت در آن حضور دارد. خداوند، رب این عوالم است و از این روست که رب‌العالمین نامیده می‌شود. همچنین در فلسفه غربی به «عالم‌های ممکنه» نیز توجه شده است؛ عوالمی که این گروه از فیلسوفان معتقدند، امکان حضور آنها وجود دارد. این عوالم در تفکر مذهبی رد می‌شوند چرا که ما معتقدیم،
خداوند این جهان را بهترین آفریده خود قرار داده است و اگر عالم دیگری وجود داشته باشد، این نقص در کار خداوند محسوب می‌شود. چنان که غزالی در بیانی صریح می‌گوید: «در عالم ممکنات، بدیع‌تر از آنچه هست، دیگری نمی‌تواند باشد».

[h=1]اخلاق اجتماعی[/h]

[h=2]«درس های جامعه شناسی» مجموعه هجده درس منتشر نشده از امیل دروکم است که به اخلاق مدنی و قراردادی، اشکال دولت و حق مالکیت می پردازد.[/h]

درس های جامعه شناسی. امیل دورکم. مترجم: سید جمال الدین موسوی. نشر نی. چاپ اول. تهران: 1391. 1خ00 نسخه.326 صفحه. قیمت: 12800تومان.
«مالکیت مالکیت نیست مگر آن که حرمت داشته باشد. ممکن است پیشاپیش تصور کنیم که مالکیت این خصلت تقدس را از انسان به دست آورده است و زارع حرمت خویش را به زمینی که زیر و رو می‌کند و از آن بهره می‌برد انتقال می‌دهد و تقدسی که خود دارد به آن می‌بخشد. »[1]
[h=2]درباره کتاب و محتوای آن[/h] این کتاب مجموعه‌ای از درس‌های منتشر نشده امیل دورکم است که دانشکده حقوق دانشگاه استانبول در کشور ترکیه آن را منتشر کرده است. این کتاب درباره فیزیک اخلاقیات و حقوق بحث می‌کند و شامل درس‌های 1890 تا 1900 این جامعه شناس است که در سال 1950 منتشر شده‌اند.
کتاب شامل هجده درس در زمینه اخلاق حرفه‌ای، حق مالکیت و اخلاق قراردادی است. دورکم معتقد است موضوع جامعه شناسی باید علمی همچون علم طبیعت باشد و در عین حال از موضوع اجتماعی و انسانی‌اش چیزی کم نشود.
در این کتاب می‌خوانیم منشاء امور اخلاقی و به تبع آن قضایی از کجا ناشی می‌شود و هدف‌های نهایی آنها چیست و کارکرد آنها در جامعه کدام است. برای یافتن پاسخ این سوال‌ها دروکم تاریخ و قوم نگاری را از یک سو و متغیرهای ناپیوسته اجتماعی را از سوی دیگر با هم مقایسه می‌کند. وی دو گونه اخلاق را از هم تفکیک می‌کند یکی اخلاق مدنی و دیگری اخلاق حرفه‌ای. اخلاقی که فرد با خودش و دیگران برقرار می‌کند اخلاق حرفه‌ای می‌نامد و قواعد اخلاقی‌ای که در رابطه با گروه سیاسی گسترده‌تری اعمال می‌شود اخلاق مدنی. اخلاق مدنی ما را به اشکال مختلف دولت می‌رساند. دورکم دمکراسی در یک جامعه را نه در تعداد انتخابات و نه در تعداد احزاب می‌داند بلکه درتوسعه بیشتر وجدان حکومتی و ارتباط نزدیکتر با وجدان‌های فردی توده مردم است که دمکراسی شکل می‌گیرد. دموکراسی شکلی سیاسی است که از طریق آن جامعه به ناب‌ترین خوداگاهی می‌رسد. وی احترام به همنوعان و حفظ آبروی آنها را به عنوان عمومی‌ترین و بالاترین عرصه اخلاق تشریح می‌کند. او همچنین منشاء حس مالکیت را نیز در این کتاب بررسی می‌کند و به نقد و بررسی آرا در این زمینه می‌پردازد. در پایان نیز به حقوق قراردادی و اخلاق قراردادی می‌پردازد.

دورکم دمکراسی در یک جامعه را نه در تعداد انتخابات و نه در تعداد احزاب می‌داند بلکه درتوسعه بیشتر وجدان حکومتی و ارتباط نزدیکتر با وجدان‌های فردی توده مردم است که دمکراسی شکل می‌گیرد.
[h=2]روش بررسی جامعه شناسانه دورکم[/h] درس‌های حاضر درباره اخلاقیات برای تعیین کردن رفتارهای اخلاقی مطابق با نمونه‌های نوعی فراوان جوامع یا نهادهای متناسب با آن‌ها، دقیقا از گوناگونی‌ای که طبیعت ایجاد کرده و تاریخ توسعه داده است سرچشمه می‌گیرد و آن‌ها را مورد توجه قرار می‌دهند. از دوره درس‌ها درباره اخلاق حرفه‌ای پی خواهیم برد که این درس‌ها به لحاظ روش همان اندازه جالب توجه‌اند که به لحاظ نظریه. به لحاظ روش می‌بینیم که تحلیل نقش گروه بندی حرفه‌ای کنار گذاشته نشده بلکه در کنار مطالعه محیط در شرایط موجود حیاتش یعنی همان خاستگاه مورد انتظار در تاریخ و قوم نگاری در نظر گرفته شده است. می‌بینیم که این جا آمار کارکرد را نشان می‌دهد. سرانجام دغدغه مولف را برای استخراج درس‌هایی از تجربه و تاریخ برای ساماندهی وضع موجود احساس می‌کنیم. اخلاق حرفه‌ای با همان طبیعت گروه بندی اجتماعی پیوند دارد که در بطن آن رفتار افراد را تنظیم می‌کند.
این کتاب برای دانشجویان جامعه شناسی و علاقمندان به علم حقوق و سیاست مطالب مفیدی در بر دارد. مواردی چون خودکشی، دزدی، قتل، حقوق فردی، مالکیت، اشکال مختلف دولت در این هجده درس به تفصیل بررسی می‌شوند.
[h=2]فصول کتاب[/h] این کتاب شامل هجده درس است که عبارتند از: اخلاق حرفه‌ای، اخلاق مدنی، تکالیف عمومی مستقل از هر گروه بندی اجتماعی، قاعده منع تجاوز به مالکیت، حق مالکیت، حقوق قراردادی، اخلاق قراردادی. با زیر شاخه‌های این موضوعات عناوین کتاب را شامل می‌شوند.
پی نوشت:
[1] صفحه 247 کتاب

[h=1][/h]

[h=2]کتاب «درباره نقد: گذاری بر فلسفه نقد» اثر نوئل کارول، فیلسوف معاصر آمریکایی و نظریه‌پرداز سینمایی با ترجمه صالح طباطبایی منتشر شده است. این مترجم پیش‌تر کتاب «درآمدی بر فلسفه هنر» کارول را نیز ترجمه و منتشر کرده بود.[/h]

واژه‌ی «نقد»، در اصل، به‌معنای محک‌زدن به قصد ارزیابی است که این مفهوم ضمنی را می‌رساند که دغدغه‌ی اصلی منتقد باید ارزیابی اثر باشد. اما چندی است که چنین برداشتی از نقد در میان نظریه‌پردازان نقد و منتقدان غربی چندان طرفداری ندارد. نوئل کارول، استاد برجستهء فلسفه‌ی تحلیلی، در کتاب درباره‌ی نقد بر آن است که با مرور دوباره‌ی نقد یا «فرانقد» ارزیابی را به جایگاه پیشینش در نقد بازگرداند. کتاب با بیانی روشن و با استناد به مثال‌های فراوانی از ادبیات و هنر این هدف را پی می‌جوید.
طباطبایی به خبرگزاری کتاب ایران گفت: یکی از مهم‌ترین تالیفات نوئل کارول، فیلسوف آمریکایی و نظریه‌پرداز هنری، کتاب «درباره نقد» است که من به تازگی این کتاب را با عنوان «درباره نقد: گذاری بر فلسفه نقد» ترجمه کردم. پیش‌تر از این اندیشمند کتاب «درآمدی بر فلسفه هنر» او را نیز ترجمه و منتشر کرده بودم.
وی افزود: کارول نظریه خاص و منحصر به فردی درباره نقد دارد. او نقد را مبتنی بر ارزیابی اثر هنری یا ارزش‌یابی بر اثر می‌داند. این نظریه در میان منتقدان معاصر چندان طرفداری ندارد، اما کارول از آن سخت دفاع می‌کند.
طباطبایی در ادامه با اشاره به این نکته که کارول نقد را به دو گونه «برون نگر» و «درون نگر» تقسیم می‌کند، گفت: امتیاز مهم این کتاب در آن است که فقط محدود به فلسفه و نظریه‌پردازی نیست؛ بلکه با مثال‌های بسیاری از انواع هنرها چون ادبیات، موسیقی، نقاشی، هنرهای دیداری، سینما و تئاتر، آکنده است. در مجموع کارول برای هرکدام از مطالب و نظریه‌های این کتاب چندین مثال آورده تا ذهن مخاطب به خوبی با مباحث آشنا شود.
این مترجم همچنین به وجه روشنگری کتاب در حوزه نقد اشاره کرد و گفت: کتاب هیچ ابهامی برای مخاطب باقی نگذاشته و من هم در هر قسمتی که حس کردم مخاطب ایرانی به اطلاعات بیشتری نیاز دارد، توضیحات لازم را ارایه کردم.

واژه‌ی «نقد»، در اصل، به‌معنای محک‌زدن به قصد ارزیابی است که این مفهوم ضمنی را می‌رساند که دغدغه‌ی اصلی منتقد باید ارزیابی اثر باشد. اما چندی است که چنین برداشتی از نقد در میان نظریه‌پردازان نقد و منتقدان غربی چندان طرفداری ندارد. نوئل کارول، استاد برجستهء فلسفه‌ی تحلیلی، در کتاب درباره‌ی نقد بر آن است که با مرور دوباره‌ی نقد یا «فرانقد» ارزیابی را به جایگاه پیشینش در نقد بازگرداند.
این محقق در ادامه گفت: «درباره نقد» اثر مهمی است؛ از این نظر که این بخش از فلسفه، در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در ترجمه این کتاب ناچار شدم پاره‌ای از عبارت‌ها را که در فارسی کمتر داریم یا شنیده شده نیستند، معادل‌سازی کنم. موضوعی که کتاب به آن می‌پردازد، موضوعی کاملا بکر و تازه است و علتی که آن را برای ترجمه انتخاب کردم، همین بود. طی چند سال اخیر، در کشور ما، تقریبا به مساله نقد پرداخته شده است، منتقدین نظر داده و جشنواره نقد کتاب برگزار می‌شود اما کمتر به موضوع فلسفه نقد پرداخته شده است. طباطبایی در پایان گفت: کتاب برای مخاطبانی که آشنایی چندانی با فلسفه نقد ندارند، نیز مناسب است. ترجمه به گونه‌ای انجام شده که عموم مخاطبان را در نظر بگیرد و نه طیف خاصی.
نوئل کرول، فیلسوف آمریکایی، نظریه‌پرداز هنر و سینما و روزنامه‌نگار است. او در زمینه‌های فلسفه هنر، تئوری رسانه‌ها و فلسفه تاریخ فعالیت‌های پژوهشی بسیار داشته و هم‌اکنون نیز استاد دانشگاه تمپل در فیلادلفیا است.
کارول در سال 1976 دکترای مطالعات سینمایی از دانشگاه نیویورک گرفت و در سال 1983 نیز از پایان‌نامه دکترای فلسفه‌اش دانشگاه ایلی نیوز شیکاگو دفاع کرد.
«مسایل فلسفی نظریه کلاسیک فیلم»، «نظریه‌پردازی در باب تصویر متحرک»، «پسانظریه: بازسازی نظریه فیلم»، «فلسفه هنرهای توده‌ای»، «فلسفه هنر: دیباچه معاصر»، «نظریه هنر معاصر» و «فراسوی زیبایی شناسی: مقالات فلسفی» نام برخی از مهم‌ترین کتاب‌های کارول در حوزه هنر و سینماست.
همچنین آخرین کتاب منتشر شده طباطبایی «دانشنامه هنر و معماری ایرانی» نام دارد که در بهار سال (1392) با شمارگان هزار و 500 نسخه، 800 صفحه و بهای 69 هزار تومان از سوی موسسه، تالیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن» فرهنگستان هنر روانه کتابفروشی‌ها شد.
«استحاله طبیعت در هنر» و «هنر و نمادگرایی سنتی» هر دو اثر آناندا کوماراسوآمی، «درآمدی بر فلسفه» نوئل کارول، «دایرةالمعارف مستشرقان» عبدالرحمن بدوی و «نویسندگان برجسته قلمرو هنر: از عهد كهن تا پایان سده نوزدهم» کریس ماری، نام برخی از معروف‌ترین ترجمه‌های منتشر شده طباطبایی‌اند.
«فرهنگ گزیده اعلام شرقی در منابع غربی» و «نگارگری ایرانی، اسلامی در نظر و عمل» نیز نام دو کتاب تالیفی طباطبایی هستند.

[h=1][/h] [h=3]بررسی کتاب «دعوت به جامعه‌شناسی: نگاهی انسان‌گرایانه»[/h]
[h=2]نویسنده کتاب حاضر پیتر ال برگر چهره شاخصی در میان پژوهشگران و صاحب‌نظران حوزه جامعه‌شناسی محسوب می‌شود، به‌خصوص به دلیل ارائه نظریاتی خاص که سیمایی متفاوت از او در میان جامعه شناسان ارائه کرده است.[/h] فرآوری: زهره سمیعی- بخش کتاب و کتابخوانی تبیان

نشست نقد و بررسی کتاب «دعوت به جامعه‌شناسی: نگاهی انسان‌گرایانه» نوشته پیتر برگر با ترجمه رضا فاضل چندی پیش با حضور مترجم کتاب و استادان حوزه جامعه‌شناسی عبدالحسین نیک‌گهر، فرهنگ ارشاد، مجتبی شاهنوشی، محمدمهدی قانعی راد و سید آیت‌الله میرزایی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
نویسنده کتاب حاضر پیتر ال برگر چهره شاخصی در میان پژوهشگران و صاحب‌نظران حوزه جامعه‌شناسی محسوب می‌شود، به‌خصوص به دلیل ارائه نظریاتی خاص که سیمایی متفاوت از او در میان جامعه شناسان ارائه کرده است.
او به سال 1946 در وین به دنیا آمد، در جوانی به آمریکا کوچید؛ هنوز سی‌ساله نشده بود که به‌عنوان استادیار دانشگاه کارولینای شمالی مشغول به تدریس شد و پس از آن در دانشگاه‌های مختلف امریکا تدریس کرد و به مقام ریاست دانشکده نیز رسید و تألیفات گوناگونی هم در حوزه تخصصی خود ارائه کرده است که از میان آن‌ها می‌توان به: ساخت اجتماعی واقعیت (رساله‌ای در جامعه‌شناسی شناخت)، اشاره کرد که به فارسی هم ترجمه شده.
کتاب حاضر علاوه بر پیش گفتار مترجم و مقدمه نویسنده در هشت فصل نوشته‌شده، عناوین فصول کتاب به‌قرار زیر هستند: جامعه‌شناسی چونان سرگرمی فردی، جامعه‌شناسی چونان گونه‌ای از آگاهی، گریزی به جابجایی و زندگینامه، انسان در جامعه، جامعه در انسان، جامعه چونان صحنه نمایش، ماکیاولیانیسم جامعه‌شناسی و اخلاق و جامعه‌شناسی چونان رشته انسان گرایانه.
*
در ابتدای این نشست رضا فاضل گفت: در بخش‌هایی از این کتاب چهره‌هایی از جامعه‌شناسان امروزی معرفی می‌شوند. پیتر برگر مولف اثر معتقد است که جامعه‌شناسان دو گروه هستند؛ بخشی در خدمت دولت و بخشی در کنار توده‌ها و در برابر قدرت‌اند.
وی ادامه داد: متاسفانه محیط‌های دانشگاهی به تعبیر پیتر برگر محیط‌هایی بسیار پیچیده و پررقابت است. استادان دانشگاه گاه بیشتر از مردم عادی زیر پای همدیگر را خالی می‌کنند. البته در جهان سوم می‌بینیم که فاجعه، هولناک‌تر از جوامع مدرن است.
وی در ادامه با تاکید بر تخیل جامعه‌شناسانه در این اثر گفت: تخیل جامعه‌شناسانه می‌گوید، شما هرچه می‌بینید باید با نگاه جامعه‌شناسانه تحلیل کنید. بخش اصلی این کتاب، جامعه‌شناسی به عنوان سرگرمی و به عنوان تخیل جامعه‌شناسی است.
فاضل یادآور شد: پیتر برگر بعد از پارسونز که تلاش می‌کند تلفیق نظری بین کنش و ساختار نظری ایجاد کند اما نتوانست، می‌خواهد این امر را ادامه دهد. بعد از پارسونز پیتر برگر و لوکمان بودند که به این موضوع پرداختند.
وی با بیان این که پیتر برگر بهترین تلفیق را در جامعه‌شناسی ارائه می‌کند گفت: این کتاب دو بخش دارد؛ یکی انسان در جامعه و دیگری جامعه در انسان. برگر به‌تفصیل و به بهترین شکل رابطه میان فرد و جامعه، خرد و کلان و ... را بیان کرده است. در واقع پیتر برگر را می‌توان یکی از بنیانگذاران نظریه تلفیق نظری دانست هرچند بعدا هابرماس و گیدنز به آن پرداختند.
فاضل در پایان گفت: هیچ ترجمه‌ای بدون ایراد نیست و هیچ مترجمی نمی‌تواند همانند خود نویسنده باشد. بنابراین هیچ اصطلاحاتی همان اصطلاحاتی نیست که خود نویسنده آن را به کار برده است.
*
فرهنگ ارشاد در بخش دیگری از این مراسم با بیان این‌ که پیتر برگر جامعه‌شناسی دین و معرفت را یکجا می‌بیند، گفت: یأس و ناامیدی جان کلام و هسته نهفته کتاب پیتر برگر است. در عین حال که پیتر برگر دچار یاس و نا امیدی است، معتقد است که زندگی ما دچار شیءگرایی و شک گرایی است و اینها نشانه ذهن دوگانه پیتر برگر است.
وی در ادامه با اشاره به فصول مختلف کتاب اظهار کرد: در این کتاب اگر نگاه کنید، آنچنان که به وبر ارجاع داده شده، به هوسرل ارجاع داده نشده و به پدیدارشناسی هایدگر اصلا ارجاع داده نشده است. جامعه‌شناسی در جامعه ما بسیار فلج است و اساسا دست و پا پیدا نکرده است. ما جامعه شناسی را خیلی سطحی و قالبی خوانده‌ایم و به هستی‌شناسی واقعیت‌های اجتماعی وارد نشده‌ایم.
به گفته وی، در فصل ششم که جان کلام این کتاب است برگر به سراغ وبر می‌آید و از طریق وبر، دیالکتیک بین انسان و جامعه و جامعه و انسان را بحث می‌کند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: این کتاب از نظر حروفچینی و ویراستاری از روی جلد تا آخرش مشکلاتی دارد که امیدوارم برطرف شود.
*
مجتبی شاهنوشی، عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان نیز در بخشی دیگر از این مراسم گفت: کتاب «دعوت به جامعه‌شناسی» دومین کتاب برگر است که شاید اگر الان آن را می‌نوشت چیز دیگری می‌شد و شاید بتوان آن را با اثر سی رایت میلز که منتقد جامعه آمریکایی است مقایسه کرد. موضوع کتاب حول محورهایی است که جامعه‌شناسی می‌تواند، علم اثر گذار باشد و در واقع برگر بی‌طرفی جامعه شناس را قبول ندارد. حمله اصلی او به جامعه‌شناسی آمریکا و به‌ویژه جامعه‌شناسان آمریکایی است.
*
نعمت‌الله فاضل در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به صفحه 176 کتاب به نقل از برگر گفت: آنهایی که قواعد بازی را خوب بلدند بهتر می‌توانند سر دیگران را کلاه بگذارند. برای کسب و کار و نام و نان همدیگر را حذف می‌کنند. به نوعی داستان را می‌پیچانند که افراد موثر را به حاشیه برانند، اما یادمان باشد که تاریخ در مورد ما اشتباه نمی‌کند.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: توصیه می‌کنم این کتاب را بخوانید چراکه به قول برگر، شهرت و آوازه او به دلیل همین کتاب است و این کتاب نقدی بر آکادمی‌های اجتماعی در جهان محسوب می‌شود.
وی بیان کرد: ما در آکادمی‌هایمان، خوشبینانه می‌اندیشیم، چراکه مسائل را جدی نمی‌گیریم و بدبینانه عمل می‌کنیم.
*
محمدمهدی قانعی راد، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران و استاد دانشگاه تهران با بیان این که به نظر می‌آید «دعوت به جامعه‌شناسی» در حوزه جامعه شناسی عمومی قرار می‌گیرد گفت: خطاب این کتاب عامه تحصیل کرده است.
وی ادامه داد: کتاب «ساخت اجتماعی واقعیت» در سال 66 چاپ شده است. کتاب «دعوت به جامعه‌شناسی» نسخه عمومی ساخت اجتماعی واقعیت است.
وی در نقد ترجمه این كتاب گفت: برگر در کتابش به «سنت علوم اجتماعی» می‌پردازد در صورتی که این اصطلاح به «آیین اجتماعی» ترجمه شده است. این به نظرم با هم نمی‌خواند. مواردی مانند این در ترجمه وجود دارد که به نظرم باید به آنها توجه شود که شاید هم سلیقه‌ای باشد اما فکر می‌کنم ترجمه باید در اجتماع علمی شکل بگیرد.
در بخش‌های دیگری از این نشست نیک گهر و میرزایی مطالبی را درباره آسیب‌شناسی محیط‌های علمی در ایران بیان کردند.

[h=1][/h]

[h=2]کتاب کوچک «مرگ» نوشته تاد می با زبانی ساده و داستانگویانه به مفهوم پیچیده و فلسفی مرگ و جاودانگی می‌پردازد و تلاش می‌کند ذهن خواننده را در این باره به چالش بکشد.[/h]

مرگ. تاد می. مترجم: رضا علیزاده. نشر گمان. مجلد ششم از مجموعه تجربه و هنر زندگی. چاپ اول. تهران: 1392. 1700 نسخه.196 صفحه. قیمت: 10500تومان.
«ساده‌ترین و معمول‌ترین راه خلاص شدن از کابوس مرگ فکر نکردن به آن است. شبیه غژ غژ ضعیفی است که گاهی از ماشینمان می‌شنویم. اما مرگ را نه می‌توان علاج کرد و نه کنترل. خیره شدن به پرده نمایش در آن بالا مانع از افتادنش نمی‌شود. فکر کردن مدام به مرگ به امید دفع خطر آن، مثل کار آدم‌های وسواسی است که دائما دست‌هایشان را می‌شویند. آنها همیشه احساس می‌کنند کثیف و ناپاکند و امیدوارند که شستن و آب کشیدن کافی تهدید آلودگی را برطرف کند. اما میکروب هم مانند مرگ همیشه با ماست. هیچ مناسک و آدابی نیست که تهدید آنها را رفع کند. یا چیزی که به ما اطمینان بدهد فاصله‌ای میان ما و آنها وجود دارد.»[1]
[h=2]مرگ واقعیت گریز ناپذیر[/h] کتاب "مرگ" نوشته "تاد می" کتابی فلسفی نیست و هست. این کتاب درباره مرگ گفتگو می‌کند اما موضوع مرگ را از منظری آکادمیک بررسی نمی‌کند بلکه خیلی داستان گویانه و صمیمانه به مسائل پیرامون مرگ از دیدگاه فلسفه می‌پردازد. این کتاب ضمن اینکه نظرات و دیدگاه‌های فیلسوفان را در این باره مطرح می‌کند اما به خواننده کمک می‌کند که پیش از هر چیز با ذهن و دیدگاه خودش به جستجوی پاسخ سوالات مهم ذهنی‌اش بگردد.
مسئله مرگ یکی از حیاتی‌ترین و مهم‌ترین و در عین حال پر رنج‌ترین مسائل انسانی است که هر فردی با آن درگیر است و نه تنها مرگ را در اطرافیانش تجربه می‌کند بلکه خیلی زود متوجه فناناپذیری خویش می‌شود و باید با مسئله مرگ در درون خود نیز دست و پنجه نرم کند. بنابراین موضوع مرگ تنها موضوعی فلسفی برای کتاب‌های فلسفی نیست و مربوط به فرد فرد انسانی است. از سویی ادیان و از سوی دیگر فیلسوفان پاسخ‌هایی به موضوع مرگ داده‌اند تا بشر بتواند با واقعیت حیات خود رو در رو شود که در این کتاب به این پاسخ‌ها و راهکارها پرداخته می‌شود.

مسئله مرگ یکی از حیاتی‌ترین و مهم‌ترین و در عین حال پر رنج‌ترین مسائل انسانی است که هر فردی با آن درگیر است و نه تنها مرگ را در اطرافیانش تجربه می‌کند بلکه خیلی زود متوجه فناناپذیری خویش می‌شود و باید با مسئله مرگ در درون خود نیز دست و پنجه نرم کند.
[h=2]هنر زندگی[/h] خشایار دیهیمی سرپرست مجموعه درباره این کتاب می‌نویسد: از نظر من فلسفه فقط رشته‌ای دانشگاهی نیست که در دانشگاه خوانده شود و مختص عده خاصی باشد که در این رشته تحصیل می‌کنند. فلسفه به همه تعلق دارد و همه ما از کودکی سوالاتی طرح می‌کنیم که جنبه فلسفی آشکاری دارند. شاید کمتر کسی باشد که این سوال‌های فشرده در این بیت گاه به گاه به ذهنش خطور نکرده باشد که "از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود/ به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم" در واقع این سوال‌ها فلسفی هستند: از کجا آمده‌ایم، که هستیم، چه باید بکنیم، معنای زندگی‌مان چیست و عاقبت کارمان چه. تولد، مرگ، خوشبختی، نیکی، بدی، معیارهای زندگی و همه خصائل انسانی در دل این سوال‌های فشرده نهفته‌اند. پس درست است که ما همه فیلسوف حرفه‌ای نیستیم اما همه‌مان به مسائل فلسفی در عیان و نهان فکر می‌کنیم و این فکر کردنمان بر شیوه زندگی عملیمان تاثیر می‌گذارد. کتاب‌های "فیلسوفان هنرزندگی" با ما سخن می‌گویند و ما از طریق سخن گفتن با آنها به شیوه‌ها و راه‌های درست‌تر عمل کردن، چه برای اعتلای خودمان چه برای زیستنی کردن جهان و کاستن از دردها و افزدون بر شادی‌ها پی می‌بریم.
این مجموعه بر روی موضوعات معنای زندگی، خوشبختی، نوعدوستی، سرشت بشری، فضیلت، مبانی ارزش، شخصیت، همزیستی، مسالمت‌آمیز، ترس، درد، بیماری، ملال و مرگ تمرکز دارد.
خشایار دیهیمی مترجم و نویسنده درباره این مجموعه توضیح می‌دهد: این مجموعه پایانی ندارد اما فعلا در هر ماه حداقل دو کتاب عرضه خواهد شد. این مجموعه‌ها با اینکه کتاب‌های فلسفی هستند اما فلسفه را به معنای آکادمیک در نظر ندارند و برای همین عنوان هنر زندگی گرفته‌اند.
مجموعه "تجربه و هنرزندگی" به دو دسته کتاب تقسیم می‌شود. کتاب‌های نظری هنرزندگی و زندگینامه‌های شخصی، یادداشت‌های پراکنده و خاطراتی که صرفا تجربه زندگی هستند.
[h=2]فناناپذیری[/h] بخش دوم این کتاب به موضوع مهم فناناپذیری و میل به جاودانگی در ذات انسان می‌پردازد و تلاش می‌کند خاستگاه این میل را جستجو کند و چگونگی پاسخ به این میل را که با واقعیت غیر قابل زندگی بشر در تضاد است بررسی کند.
[h=2]محتوی کتاب[/h] این کتاب که به شکلی ساده و صمیمانه و داستان گویانه درباره موضوع مرگ گفتگو می‌کند دارای سه فصل است که عبارتند از: کنار آمدن با مرگ، مرگ و نامیرایی، زیستن با مرگ.
پی نوشت:
[1] پشت جلد کتاب

[h=1]معرفی کتابی کلیدی برای پاسخ به مسائل هستی[/h]
مفاتیح الغیب، پس از رسائل تفسیری، سیزدهمین اثر ملاصدرا درباره تفسیر قرآن است و موضوع آن علوم قرآنی- تفسیر می باشد. وی در این کتاب به شرح اصول و مبانی تفسیر خود پرداخته و کوشیده است که از تفسیر قرآن به منزله کلیدی (مفتاح) برای پاسخگویی به مسائل هستی بهره گیرد. وی در این اثر مباحث فلسفی و عرفانی را همراه با برخی آرا و تعبیرات بزرگانی چون غزالی و فخر رازی و ابن عربی آورده است.


[/HR] [h=2]مفاتیح الغیب[/h] این کتاب در زمینه تفسیر فلسفی و به زبان عربی است که از تألیفات محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی مشهور به ملاصدرا یا صدرالمتألهین است.
ملاصدرا پس از مدح بسیاری از قرآن می نویسد: «حکمت حقیقی، درک معانی قرآنی است. بنابراین بر آن شدم که در 20 فاتحه از ماهیت، مقدمات و فهم مسائل علم تأویل قرآن مطالبی بیاورم که در قرآن شناسی اهمیت فراوانی دارد.» لذا در این کتاب در صدد بیان مبدأ و معاد، اسرار و نکات عرفانی مستفاد از قرآن است که در نوع خود مزید می باشد.
ابتدا یک دوره فلسفه الهی را بر پایه مبانی خود در اسفار و شواهد الربوبیه ذکر می کند، علم الهی را به تعریف می کشد و سپس مسائل آن را شرح می دهد و در ضمن این شرح، مباحث فلسفی دیگر را مورد توجه قرار می دهد که حاصل این بحث ها چیزی اضافه بر اسفار نیست. این کتاب همچون مقدمه ای برای تفسیر صدرا محسوب می گردد.

[h=2]سیزدهمین اثر ملاصدرا[/h] مفاتیح الغیب، پس از رسایل تفسیری، سیزدهمین اثر ملاصدرا درباره تفسیر قرآن است، و موضوع آن علوم قرآنی- تفسیر می باشد.
وی در این کتاب به شرح اصول و مبانی تفسیر خود پرداخته و کوشیده است که از تفسیر قرآن به منزله کلیدی (مفتاح) برای پاسخگویی به مسائل هستی بهره گیرد. وی در این اثر مباحث فلسفی و عرفانی را همراه با برخی آرا و تعبیرات بزرگانی چون غزالی و فخر رازی و ابن عربی آورده است.

حسام الدین شیرازی که از صدر نشینان مجلس قاجارها بود روزی اصل عربی کتاب مفاتیح الغیب را نزد مخبرالدوله می بیند و می پسندد و به ترغیب مخبرالدوله آن را ترجمه می کند. حاشیه مفاتیح الغیب فی التفسیر: حاج ملاهادی سبزواری

[h=2]زندگینامه صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)[/h] محمدبن ابراهیم شیرازی ملقب به صدرالدین و مشهور به ملاصدرا یا صدرالمتالهین در حدود سال 979 یا 980 هجری قمری در شهر شیراز متولد شد.
پدرش ابراهیم بن یحیی قوامی یکی از وزرای دولت صفویه و مردی با نفوذ و ثروتمند بود که با نهایت کوشش، به تربیت و تعلیم یگانه پسر خود کمر همت بست.
زندگانی ملاصدرا را می توان به سه دوره تقسیم نمود:
1- دوره طلبگی و تلمذ و بحث و مطالعه کتب قدما و آرای حکما در شیراز و اصفهان.
در این دوره، وی به تتبع و تفحص آرای فلاسفه و کلام و فلاسفه مشائی و اشراقی اشتغال داشت. 2- مرحله تهذیب نفس و ریاضت و مکاشفه در روستای کهک (در نزدیکی قم) که نهایتاً به کشف حقایق ربانی و علوم الهی منجر گردید.
3- مرحله تألیف و تدریس در شیراز در مدرسه ای که الله وردی خان، والی فارس بنا نهاده بود.
طی این دوره ملاصدرا تقریباً تمام آثار خود را تألیف کرد. ملاصدرا حکمت الهی و فلسفه اسلامی را وارد مرحله جدید کرد، وی در آنچه علم اعلی یا علم کلی یا فلسفه اولی با حکمت الهی خوانده می شود و تنها همین بخش است که به حقیقت، فلسفه است و فلسفه حقیقی خوانده می شود، مقام فلاسفه پیش را تحت شعاع قرار داد، اصول و مبانی اولیه این فن را تغییر داد و آن را بر اصولی خلل ناپذیر استوار کرد.
آخوند تا پایان عمر در شیراز به تألیف و تدریس پرداخت و در این ایام هفت بار پای پیاده به مکه سفر کرد که در بازگشت از هفتمین سفر، در بصره در سال 1050 هجری قمری درگذشت.
اساتید:
شیخ بهاء الدین عاملی مشهور به شیخ بهایی، میرداماد، میرابوالقاسم فندرسکی عارف و زاهد و ریاضی دان بی همتای آن عصر و...
شاگردان:
ملاصدرا شاگردان بسیاری را تربیت کرد اما از مشهورترین آنها: ملامحسن فیض کاشانی و مولا عبدالرزاق لاهیجی بودند که هر دو علاوه بر داشتن سمت شاگردی، داماد وی نیز بودند.
آثار:
الحکمة المتعالیه (اسفار اربعه)، شرح الهدایة، المبدأ و المعاد، حدوث العالم، المشاعر، شرح شفا، الشواهد الربوبیه، اجوبة المسائل، تفاسیر بعضی از سوره های قرآن کریم و...


ساختاربندی کتاب:
این کتاب شامل 20 مفتاح به شرح زیر است:
- محتوی جزء الاول من کتاب مفاتیح الغیب
- مقدمه مصحح، مقدمه مولف
1- المفتاح الاول: فی اسرار الحکمیة المتعلقة بالقرآن علی طریق اهل العرفان (شامل 12 فاتحه)
2- المفتاح الثانی: فی الاشاره ابی الاغراض الرحمانیة و المقاصد الالهیة (شامل 9 فاتحه)
3- المفتاح الثالث: فی ماهیة العلم و مفهومه و بیان شرفه و فضله (شامل 8 مشهد)
4- المفتاح الرابع: فی مراتب الکشف و مبادیه و اقسام الالهامات و الخواطر و الوساوس و اسبابها من الملائکة و الشیاطین (شامل 18 مشهد)
5- المفتاح الخامس: فی معرفه الربوبیه من اثبات وجود الباری و نعوت جماله و جلاله و اسمائه و افعاله (شامل 3 مشهد)
6- المفتاح السادس: فی ماهیة المیزان، الموضوع فی القرآن (شامل 7 مشهد)
7- المفتاح السابع: فی الکشف عن معرفة ذات الحق و اسماء و صفاته و آیاته و آثاره (شامل 3 مشهد)
8- المفتاح الثامن: فی معرفة افعاله تعالی و اقسامها (شامل 4 فصل)
9- المفتاح التاسع: فی احوال الملائکه علی نمط آخر و شرح کثرتهم، تباین انواعهم و اصنافهم و بیان اوصافهم (شامل 5 فصل)
10- المفتاح العاشر: فی الاشارة الی اقسام الاجسام و اموالها (شامل 4 فصل)
- محتوی الجزء الثانی من کتاب مفاتیح الغیب:
11- المفتاح الاحادی عشر: فی اثبات الجواهر العقلیة و هی خزائن علم الله و قدرته و کیفیة وجودها
12- المفتاح الثانی عشر: فی اثبات حدوث العالم... حدوثا بعد مالم یوجد بعدیه زمانیة
13- المفتاح الثالث عشر: فی اثبات العالم الروحانی و دارالنفوس البشریة (شامل 8 مشهد)

در این کتاب به شرح اصول و مبانی تفسیر خود پرداخته و کوشیده است که از تفسیر قرآن به منزله کلیدی (مفتاح) برای پاسخگویی به مسائل هستی بهره گیرد. وی در این اثر مباحث فلسفی و عرفانی را همراه با برخی آرا و تعبیرات بزرگانی چون غزالی و فخر رازی و ابن عربی آورده است

14- المفتاح الرابع عشر: فی طریق سلوک العبد الی الله سبحانه (شامل 6 مشهد) 15- المفتاح الخامس عشر: فی شرح ماهیة الانسان من مبدا تکونها... الی ان ینتهی قیامه عندالله (شامل 3 باب و 4 اشراق و 9 مشهد)
16- المفتاح السادس عشر: فی الاشارة الی ملکوت اسماء و اثبات النفوس الفلکیة و عقولها المفارقة (شامل 5 لمعه)
17- المفاتیح السابع عشر: فی علم المعاد و تحقیق حشر النفوس و کیفیة رجوعها الی الله تعالی (شامل 8 اشراق)
18- المفتاح الثامن عشر: فی اثبات الحشر الجسمانی و بعث الابدان و ما وعده الشارع و اوعد علیه (شامل 7 مشهد)
19- المفاتیح التاسع عشر: فی نبذ من احوال القیامه و مقاماتها (شامل 20 مشهد)
20- المفتاح العشرون فی الاشارة ابی الریاضته و تقسیمها

تاریخ انتشار
این کتاب در سال 1424 هـ.ش توسط موسسه تاریخ عربی در بیروت منتشر گردیده است. مقدمه توسط محمدخواجوی، تعلیقات مولی علی النوری.

ترجمه مفاتیح الغیب
حسام الدین شیرازی که از صدر نشینان مجلس قاجارها بود روزی اصل عربی کتاب مفاتیح الغیب را نزد مخبرالدوله می بیند و می پسندد و به ترغیب مخبرالدوله آن را ترجمه می کند. حاشیه مفاتیح الغیب فی التفسیر: حاج ملاهادی سبزواری

[h=1][/h]

[h=2]هاوکینگ به کتاب «استیون هاوکینگ، خداوند و بهشت» واکنش نشان داده و ضمن قدردانی از نویسنده کتاب آرزو کرده است که به زودی به ایران سفر کند تا درباره موضوع علم و دین با دانشمندان ایرانی گفت‌وگو کند.[/h]

کتاب «استیون هاوکینگ، خداوند و بهشت» نوشته عیسی کشوری توسط انتشارات سیب سبز به هشتمین نوبت چاپ خود رسید.
استیون هاوکینگ یکی از دانشمندان بزرگ فیزیک دنیا است که علاوه بر اکتشافاتی در کیهان‌شناسی و سیاه‌چاله‌ها، نظریاتی در مورد هستی و آفرینش ارائه کرده است که واکنش دانشمندان و اندیشمندان جهان را به همراه داشته است. «طرح بزرگ» و «تاریخچه زمان» از آثار مشهور او هستند که در فهرست کتاب‌های پرفروش جهان جا دارند.
هاوکینگ در تالیفات خود اشاره کرده که جهان، خود به خود به وجود آمده و نیازی به توسل و استمداد از خداوند ندارد. این دانشمند همچنین معتقد است بهشت و جهان دیگر افسانه است و مفهومی است که به خاطر ترس انسان از مرگ، تولید شده است. کتابی که عیسی کشوری با عنوان «استیون هاوکینگ، خداوند و بهشت» تالیف کرده، در مقام پاسخی بر مواضع و نظریات هاوکینگ است.
نویسنده در ابتدای این اثر به شرح زندگی این دانشمند می‌پردازد و اندیشه و آرای او بررسی می‌کند. مخاطب در این بخش با نمایی از زندگی شخصی و حرفه‌ای هاوکینگ مواجه می‌شود.
در ادامه این کتاب موضوعات مختلفی زیر ذره‌بین نویسنده قرار می‌گیرد که از جمله آن‌ها می‌توان به قلمرو علوم تجربی، قوانین علم، عظمت خلقت، آیا جاذبه می‌تواند خالق جهان هستی باشد؟،‌ انفجار بزرگ، حیات تصادفی، نیاز انسان به خدا و‌ مهم‌ترین دلیل دین‌گریزی اشاره کرد.
همچنین نیاز انسان به خدا، فواید اجتماعی ایمان، بهشت، انکار معاد و نامیرایی انسان، بخش‌ها و موضوعاتی دیگر کتاب استیون هاوکینگ خداوند و بهشت را تشکیل می‌دهند.

مولف کتاب در پاسخ به این پرفسور که تنها دانشمندی است که مدعی است اصولا علم، خداوند را انکار می‌کند و برای توضیح جهان هستی نیازمند به خدا نیستیم، به طریق علمی پاسخ داده است.
کشوری در روش پاسخگویی خود، با استفاده از دستاوردهای فیزیک و علوم تجربی و همچنین عقاید اندیشمندان دینی و عرفانی، افکار و مواضع هاوکینگ را نقد و بررسی کرده است. کشوری در کتاب مذکور اشاره می‌کند که موضوعاتی چون خدا و بهشت، در زمره مفاهیم مادی جا نمی‌گیرند که با کمک علم فیزیک بتوان آن‌ها را انکار کرد. هاوکینگ به کتاب «استیون هاوکینگ، خداوند و بهشت» واکنش نشان داده و ضمن قدردانی از نویسنده کتاب آرزو کرده است که به زودی به ایران سفر کند تا درباره موضوع علم و دین با دانشمندان ایرانی گفت‌وگو کند.
کتاب «استیون هاوکینگ، خداوند و بهشت» به تازگی به چاپ هشتم رسیده است.
با احتساب این اثر، تا به حال 18 کتاب از عیسی کشوری در حوزه موضوعات مختلف مانند ادبیات داستانی، فیزیک، خداشناسی و حقوق به چاپ رسیده است. کتاب «کاربرد فقه در حقوق» از این نویسنده به عنوان کتاب نمونه سال معرفی شده است.
عناوین کتاب‌هایی که کشوری به چاپ رسانده، به ترتیب عبارت است از: جرقه‌ای در دل تاریکی، قصه‌های فولکلوریک زاگرس نشینان، هدف زندگی، هاوکینگ خداوند و بهشت، حقوق به زبان ساده، کاربرد قواعد فقه در حقوق، مرور زمان در حقوق اسلام،‌ مسئولیت سازندگان کالاهای خطرناک، تجدید نظر در احکام قضایی، طلاقهای به حکم دادگاه، مضاربه در حقوق بانکی، ضرورت احیای خانه‌های انصاف (شوراهای حل اختلاف)، حقوق مدنی کاربردی، آیین دادرسی مدنی کاربردی، قاعده عسر و حرج با مطالعه تطبیقی، مبانی حقوقی تجدید نظر خواهی مقامات عمومی، لطایف القضا.

[h=1][/h]

[h=2]نگاهی به کتاب «تاریخ طبیعی زوال» اثر «بارانه عمادیان».[/h]

«تاریخ طبیعی زوال» با عنوان فرعی «تاملاتی درباره سوژه ویران» نوشته بارانه عمادیان از سوی نشر بیدگل منتشر شده است . نویسنده در این کتاب با استفاده از نظریات اندیشمندان گوناگون در طول تاریخ، چون «والتر بنیامین» در کتاب «خاستگاه نمایش سوگناک آلمانی»اش به بررسی مفهوم ویرانگی پرداخته است.
شاید در نگاه اول این کتاب، اثری در حوزه فلسفه هنر شمرده شود، اما در واقع این چنین نیست.
مولف در ابتدای کتاب بیان می‌کند که در این اثر قرار است سویه‌های فلسفی و تاریخی مفهوم «ویرانگی» بررسی شود. خود این مفهوم ویرانگی، در دل تاریخ و در حوزه‌هایی چون نقاشی و فلسفه انتقادی جای داشته است.
مهم‌ترین کسی در موضوع «ویرانگی» به طور اساسی کار فکری کرده «والتر بنیامین» اندیشمند آلمانی است. او در کتاب‌های «خاستگاه نمایش سوگناک آلمانی» و «پروژه پاساژها» این مفهوم را مورد واکاوی قرار داده است. پس از بنیامین «تئودور آدورنو» نیز به تاسی از او، بر این مفهوم کار کرده است.
بارانه عمادیان برای نگارش کتاب «تاریخ طبیعی زوال» تالیفات بنیامین و آدورنو در این موضوع را مورد خوانش و بررسی عمیق قرار داده و شرحی مختصر و دقیق از این تالیفات را در بخشی از این کتاب به مخاطب ارایه می‌کند.
ماهیت «ویرانی» را می‌توان به صورت چند رشته‌ای و یا میان‌رشته‌ای مثلا از زاویه نگاه، فلسفه هنر، هنر و یا تاریخی بررسی کرد، اما به طور کل این مفهوم نمادی از «امر منفی» در مدرنیته است. زوال در واقع روی دیگر «پیشرفت» است، یعنی همزمان با گسترش شهرها و ساختمان‌ها ما مشغول ساخت ویرانه‌ها نیز هستیم.
«تاریخ طبیعی زوال» کتاب کوچکی در بررسی مفهوم ویرانی است، اما موضوع اصلی و سرنخ‌ها را برای مخاطب عیان کرده و مهم‌ترین مطالعات پیشینی صورت گرفته در این موضوع را نیز معرفی می‌کند، به ویژه آن‌که در یکی از فصل‌ها موضوع مطالعه به فضای شهری آشنایی چون شهر تهران نزدیک می‌شود.
«تاریخ طبیعی زوال؛ تاملاتی درباره سوژه ویران» نوشته بارانه عمادیان با شمارگان هزار و 100 نسخه، 142 صفحه و بهای6 هزار و 500 تومان از سوی نشر بیدگل منتشر شده است.
[h=2]نگاهی به کتاب «تاریخ طبیعی زوال» اثر «بارانه عمادیان»[/h] از هگل که در نظر او «خدا یا عقل ایستا و ساکن نیست بلکه وجودی است که طی پروسه‌ی و فرایندی در حال جنبش است و تاریخ نمایش این برون شدگی است.» تا مارکس که در تز یازدهم وظیفه فیلسوفان را تغییر جهان می‌داند نه تعبیر جهان و بر هگل می‌تازد و تا آنجایی پیش می‌رود که تاریخ را سراسر مبارزه طبقاتی برای بقا می‌داند؛ و یا به نزد آدورنو، از فیلسوفان مکتب فرانکفورت که مدعی است «تاریخ روشنگری و تبارنامه سوژه قدرت‌طلب» با «تاریخ تمامیت‌خواهی و مراسم قربانی کردن امر ناهمسان در پای این‌همانی‌های جعلی و سیستم خیال بافته» یکسان است. یا به‌عبارتی‌دیگر اینکه تاریخ را فاتحان نوشته‌اند و این تاریخ همان مستحیل کردن وجوه متفرق و منفرد هر انسان، در نظامی قهرآمیز است.

«تاریخ طبیعی زوال» کتاب کوچکی در بررسی مفهوم ویرانی است، اما موضوع اصلی و سرنخ‌ها را برای مخاطب عیان کرده و مهم‌ترین مطالعات پیشینی صورت گرفته در این موضوع را نیز معرفی می‌کند، به ویژه آن‌که در یکی از فصل‌ها موضوع مطالعه به فضای شهری آشنایی چون شهر تهران نزدیک می‌شود.
اما اینک تکلیف ما با تاریخ چیست؟ در روزگاری که جنایات داعشیان "آشویتس" را رو سفید کرده و ماکیاولیسم ترک در حال پاک‌سازی نسل کرده است و همزمان در تظاهرات برای آزادی بیان، بنیامین نتانیاهو پیشگام تظاهرات کنندگان است، راه رستگاری را در کدامین سو باید جست؟ در تحلیل و نظر رسانه‌هایی که امروز افتخارشان این است که مرزبندی رسانه‌ای را کنار گذاشته و با ژست مضحک «بی‌طرف» به گزارش اخبار می‌پردازند و یگانه کارکردشان بی‌تأثیر ساختن کنش «خواندن» است یا در هجمه بی‌نهایت عکس‌ها و تصاویر مخابره شده؛ عکس‌هایی که بیشتر شبیه به صحنه‌های اکشن یک فیلم هالیوودی است تا یک حقیقت سیاه، تو گویی بازنموده ای از حقیقت هستند، رسانه‌ها دست به دامن این تصاویر می‌شوند تا به حقیقت تظاهر کنند. با این ‌همه سیاهی چگونه باید «مواجه» شد؟
«مواجهه» ساحت پرسش است، پرسشی که همان مواجهه با امر غریب و به مخاطره انداختن خود و «امر مواجهه شده» است. در واقع «به مخاطره افتادن» ما و می‌بایست در هر مواجهه‌ای، این به مخاطره افتادن خود را به جان بخریم تا در مقابل سردی بی رحم حقیقت قالب تهی نکنیم؛ اما در قرن بیست و یک، این قرن دوزخی، این شهر سرپوشیده رویاهای عقل ابزار اندیش، با ادعا بر پست مدرن بودن و تکثر «خود»، اینکه با مجموعه ای از ماهیت «خود» مواجهیم نه یک خود «اکتسابی»، این که فردی، شب در تظاهرات برای آزادی بیان شرکت می‌کند، صبح یک کمونیست می‌شود و شب دوباره در مورد نژاد برترش در فیسبوک استاتوس می گذارد و فردایش احتمالا هوس می‌کند سری به بوتیک فروشی های شهر بزند و حدود چند میلیونی لباس مناسب بخرد و همان شب در استاسوسی از دوستانش بخواهد به کمپین «کمک به قحطی زدگان سومالی» بپونند، تنها با یک کلیک، آیا اصلا مواجهه ای می‌تواند رخ بدهد؟ شاید در این وضع، بتوانیم در مقابل خود های متکثر پست مدرنی، تصویر انسانی را متصور شویم که به جای این همه فعالیت طاقت فرسا!، با چهره ای مردد و چشم هایی خیره مثل فرشته مالیخولیای «آلبرشت دورِر»، در مکثی طولانی ایستاده است. بالقوگی خیره شدن و فکر کردن، در مقابل، فعلیت بی وقفه انجام دادن و انجام دادن تا شاید، به دگرآیینی در دل خودآیینی یا عدم اینهمانی در اینهمانی برسیم.
شاید همان طور که نویسنده کتاب می‌گوید: «که ماخولیا بیش از آنکه واکنشی به یک ابژه از‌دست‌رفته باشد، نوعی توانایی خیالی است که باعث می‌شود ابژه‌ای که همواره دسترسی‌ناپذیر بوده در نظر سوژه چنان پدیدار شود که گویی زمانی وجود داشته و بعد از دست رفته است» این کتاب در مکثی طولانی، مالیخولیا وار به ویرانی می نگرد، نه برای اینکه به این عقل به اصطلاح سلیم برسد که همه چیز نهایتا ویران می شود بلکه می‌خواهد ویرانی را به عنوان حقیقتی نهفته در مفاهیمی چون پیشرفت و توسعه برملا سازد.
سوژه مدرن، به تعبیری «سوژه خودآگاه» است و همین قابلیت اوست که او را از دوره پیشامدرن متمایز می‌کند. به معنایی سوژه انسانی می‌تواند با خودآگاهی بر ناخشنودی آگاهی هنگام مواجهه با ابژه غلبه کند. انسان در مقابل با ویرانه، به فناپذیری بزرگ‌ترین امپراتوری نیز پی می‌برد و این موجب ناخشنودی انسان می‌گردد؛ اما انسان در مقام «خودآگاهی» توانایی فاصله‌گیری از ویرانه‌ها را می‌یابد و می‌تواند در هیئت سوژه خودآگاه نگاهی ابژکتیو و بی‌غرض به ویرانه‌ها بیفکند. در واقع این همان نقطه شروع زیباشناسانه‌کردن ویرانه‌ها و نظر دوختن به آن‌ها به‌منزله ابژه هنری است. در این مفهوم ویرانه‌ها نوعی از امر والا کانتی هستند که به تأمل فلسفی تن می‌دهند. مولف در کتابش نگاهی زیبا شناسانه به ابژه‌های ویران ندارد بلکه به مفهوم تاریخ_ طبیعی در نظریه آدورنو می‌پردازد. مفهومی که به تعبیری می‌توان گفت، فلش حرکت جهان را به سوی ویرانی و تباهی می‌داند.
کتاب از قطعات تصویری تشکیل‌شده است که هرگز در پی تحمیل ایده‌ای یکسان در مورد ویرانی نیست، قطعاتی در مورد تاریخ طبیعی رنج، حیات کلان‌شهر، هاله زدایی، ویرانه همچون محصول پیشرفت و ... . قطعه‌نویسی کتاب، در واقع تلاش مولف است تا نخواهد به‌طور سیستماتیک به ایده ویرانی بپردازد و به‌گونه‌ای اعتراف به مرگ خود مولف تا از ارائه حکمی قطعی در مورد ایده ویرانی جلوگیری کند.

«فاطمیت فاطمه و تاریخ»
كناب «فاطمیت فاطمه و تاریخ»، توسط دكتر محمد زورق نگاشته شده و به عنوان تحلیل تاریخی فلسفه وجودی نقش حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در تداوم و حیات اسلام است. در این اثر تلاش شده با سخن گفتن درباره فطرت و نیازهای سرشتی و زیستی انسان یادآور شود كه تمایل به خداوند امری فطری است؛ استعدادی بالقوه كه باید به فعل درآید. در ادامه به مقوله «نبوت» به عنوان نهادی تاریخی و سازوكاری تجزیه ناشدنی پرداخته است. امامت به این معنا كه انسان موجودی اجتماعی و ناگزیر از نظام سیاسی است و تنها نظام امامت است كه با نهاد انسان پیوند و سازگاری دارد.
مبحث اصلی این كتاب نیز بحث درباره این موضوع است كه پس از جنگ خندق به ویژه بعد از فتح مكه، عده زیادی نه از باب گرایش به حقیقت اسلام، بلكه از باب گرایش به واقعیت قدرت اسلام به این دین گرویدند و معادلات قدرت عوض شد.
در نتیجه این تفكر دو جامعه شكل گرفت، نخست جامعه ای كه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ایجاد كرد و مدینةالنبی نام داشت و دوم، جامعه‌ای بود كه مجموعه ای از مولفه ها نظیر اسلام، آداب و رسوم گذشته و مهاجرانی كه تازه به اسلام گرویده بودند در پیدایش آن تأثیر داشتند، این جامعه مدینةالعرب نام گرفت. در این میان نقش فاطمیت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) یعنی نقش جداكنندگی كه چگونه ایشان سرنوشت مدینةالنبی را از مدینةالعرب جدا كردند و به واسطه تدابیر و اقداماتشان پایایی و پویایی اسلام را رقم زدند، اهمیت والایی دارد و موضوع اصلی این كتاب را تشكیل می دهد. یكی از امتیازات این كتاب موضوع بدیع آن است.
زورق درباره مبحث اصلی این كتاب پیش تر عنوان كرده بود: مبحث اصلی كتاب بحث درباره این موضوع است كه پس از جنگ خندق به ویژه بعد از فتح مكه، عده زیادی نه از باب گرایش به حقیقت اسلام، بلكه از باب گرایش به واقعیت قدرت اسلام به این دین گرویدند و معادلات قدرت عوض شد.
نویسنده كتاب فاطمیت فاطمه و تاریخ درباره محتوای این كتاب گفته بود: كوشیدم با سخن گفتن درباره فطرت و نیازهای سرشتی و زیستی انسان یادآور شوم كه تمایل به خداوند امری فطری است؛ استعدادی بالقوه كه باید به فعل درآید. در ادامه به مقوله «نبوت» به عنوان نهادی تاریخی و سازوكاری تجزیه‌ناشدنی پرداخته‌ام.
كتاب «فاطمیت فاطمه و تاریخ» در 158 صفحه با شمارگان 2500 نسخه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

[h=1][/h]

[h=2]معرفی کتابهای «فلسفه صمیمیت» و «زندگی دکمه بازگشت ندارد».[/h]

«فلسفه صمیمیت»
کتاب «شرایط عشق» با عنوان فرعی «فلسفه صمیمیت» نوشته جان آرمسترانگ با ترجمه مسعود علیا توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد.
«عشق ورزیدن به شخصی دیگر چگونه چیزی است؟» این سوال، عامل نوشته شدن این کتاب است؛ طرح این پرسش طرح یکی از عمیق‌ترین و معمایی‌ترین پرسش‌هایی است که می‌توان با خود در میان گذاشت. عشق یکی از مضامین اصلی در حسب حالی است که هر فرد هنگامی که می‌کوشد به فهم زندگی خود راه پیدا کند، روی کاغذ می‌آورد. اما چه بسا احساس کند که هرقدر بیشتر درباره آن تامل می‌کند، فقط حیرانی‌اش بیشتر می‌شود.
کتاب «شرایط عشق»، حکایت مواجهه‌ای دیگر با یکی از دیرینه‌ترین و بحث‌انگیزترین تجربه‌های بشری (عاشق شدن و عشق ورزیدن) است. نویسنده در این اثر می‌کوشد از منظری فلسفی و با بهره از پاره‌ای آثار تامل‌برانگیز ادبی، زوایای مهمی از عشق را بررسی کند و ضمن برشمردن خاستگاه‌ها، پیچ و تاب‌ها و صورت‌های گوناگون تجربه عاشقی، ظرایف پیدا و پنهان آن را روشن سازد تا مخاطب آنچه را بلوغ و پختگی می‌نامد، با تجربه عشق ورزیدن خود همراه کند.
فهرست عناوین کتاب به این ترتیب است: نظرگاه رمانتیک، «عشق به راستی عامل متغیر است»، تکامل عشق، چرا عشق تاریخی دارد؟، اتحاد کامل،‌ عشق به منزله تربیت، پذیرش، چشم خلاق، داشتن، تخیل، شیدایی، کوپیدون کور، (باز هم) تخیل، دسته‌ها و دسته‌بندی‌ها، تعارض و تفسیر، خیر دیگری، محبت، عشق و معنای زندگی، امیال قیاس‌ناپذیر، گرایش جنسی، گسترش عشق، بلوغ.
در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:
«غالبا فشار معمول زندگی کافی است تا این لطافت احساس نتواند مجال ظهور پیدا کند. به این دلیل است که عشاق نسبت به تمام چیزهایی که به ساحت درونی مشترک یاری می‌رساند و آن را حفظ می‌کند علاقه دارند: باده، افروختن آتش، نور شمع، باران: هر آنچه پندار موقت جهان خاص و جداافتاده ایشان را می‌آفریند، جهانی جدا از باقی زندگی که، چند صباحی، به تمامی سایه‌وار و محو به نظر می‌رسد. در چنین شرایط دلپذیری، آن‌ها می‌توانند احساس کنند آنی هستند که در واقع هرگز نمی‌توانند باشند: همه چیز، هر یک برای دیگری.
داستانی نقل شده است درباره دو عضو آخر حزب کمونیست بریتانیا، یک زن و شوهر، که (بی‌هیچ تردیدی) بر این باور بودند که در کل جهان، تنها دو نفری هستند که از نگرش درست به جهان برخوردارند. آن‌ها از نظرگاه برتر و صائب خویش به جهانی غرق در آشوب و شرارت و خطا نظر می‌کردند. هر قدر هم که اعتقاداتشان احمقانه بوده باشد، آن‌ها تصویری تاثرانگیز ـ گرچه مبالغه‌آمیز ـ از همه زوج‌های خوشبخت هستند (یا بودند، تا زمانی که مرد در اقدامی که به تمام و کمال تنهایی قهرمانانه را به نمایش می‌گذاشت زن را به دلیل نداشتن خلوص عقیدتی طرد کرد.) زیرا همه زوج‌های خوشبخت مسلک شخصی خودشان را دارند، جهان‌نگری خاص خودشان را که بین آن‌ها مشترک است و در ته دلشان آن را برتر از همه جهان‌نگری‌های دیگر تلقی می‌کنند.»
این کتاب با 192 صفحه، شمارگان هزار و 650 نسخه و قیمت 9 هزار و 500 تومان منتشر شده است.

«زندگی دکمه بازگشت ندارد»
کتاب «زندگی دکمه بازگشت ندارد» (درنگی در باب زندگی در عصر جدید) نوشته فرشاد مهدی‌پور از سوی انتشارات دفتر نشر معارف به چاپ رسید.
کتاب «زندگی دکمه بازگشت ندارد» از «مقدمه و سه فصل انگشت شستی‌ها و گوشی به سرها، مسافران تاریکی و روشنایی، زندگی دکمه بازگشت ندارد» تشکیل شده است.
این کتاب، گزارشی از رابطه میان زندگی در شهرهای جدید و رسانه‌های اجتماعی با فعالیت‌های کاری، اجتماعی و سیاسی، فرهنگی و ارتباطی، امور روزمره، تعامل میان آن‌ها، اثرگذاری‌ها و آسیب‌های‌شان و در نهایت، چاره‌هایی برای رهایی یا کم‌کردن از پیامدهای این حادثه است.
فصل اول این کتاب در برگیرنده بازخوانی آثار و نتایج مستقیم فناوری‌های مجازی نو در زندگی (بیش‌تر اینترنت و تلفن همراه و کمتر مواردی همچون ماهواره) و روابط اجتماعی و تعامل‌های فردی است و فصل دوم، بیشتر این موضوع را ضرب در خودرو، خیابان، شهر و همچنین تفریح و تفرج بررسی می‌کند.
در فصل اول نویسنده در رابطه با نتایج مستقیم فناوری‌های مجازی نو در زندگی نوشته است: «دوربین‌های کوچک گوشی همراه با هر مگاپیکسلی، ضبط‌‌کننده حوادث و رویدادها و ماجراهای زندگی هستند؛ گاهی خواسته و ناخواسته و برای بازخوانی خوشی‌هایی در گذشته و از یاد رفته و بعضاً هم وقایع سخت و ناگوار. این دوربین‌ها به اقتضای ضرورت تولید و تولدشان، همراه دائمی و بی‌فاصله صاحبانشان هستند و لحظه‌ای آن‌ها را رها نمی‌کنند و گاهی حتی به خصوصی‌ترین حریم‌های زندگی نیز راه می‌یابند و گویی‌ صاحبان آن‌ها از وجودشان دل‌زده و آزرده نمی‌شوند.»
فصل سوم به زندگی روزمره، آداب معاشرت، سلوک فردی و پوشش می‌پردازد. همه این موضوعات در ترکیبی از مثال‌های عینی و جزئی‌نگرانه در شرح و بسیط رفتارهای مدنظر و نظریه‌های ساده‌سازی‌شده جامعه‌شناختی مطرح می‌شوند و دورنمای تمامی گفت‌وگوها نیز نمایش واکنش‌ها به رسانه‌های نو و گسترش شهرنشینی است.
کتاب «زندگی دکمه بازگشت ندارد» در 132 صفحه، دو رنگ، قطع پالتویی، صفحه آرایی جذاب، شمارگان 13هزار جلد و قیمت 5هزار تومان از سوی دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است.


[/HR] منابع: مهر, فارس

[h=1][/h]

[h=2]هدف اصلی این پژوهش ترکیب اندیشهٔ مارکس و ویتگنشتاین و ربط‌دادن این دو اندیشه به برخی از مسائل اساسی در فلسفهٔ علوم اجتماعی است.[/h]

کتاب مارکس و ویتگنشتاین، اثر دیوید روبینشتاین است که توسط شهناز مسمی‌پرست ترجمه شده است، این کتاب با موضوع فیلسوفان و فلسفه در ۳۶۸ صفحه و با قیمت: ۴۶,۰۰۰ ﷼ توسط نشر نی منتشر شده است.
هدف اصلی این پژوهش ترکیب اندیشهٔ مارکس و ویتگنشتاین و ربط‌دادن این دو اندیشه به برخی از مسائل اساسی در فلسفهٔ علوم اجتماعی است.
به‌رغم تفاوت‌های بسیار میان مارکس و ویتگنشتاین، هردو به ردّ ثنویت دکارتی می‌پردازند و نشان می‌دهند که ذهن ویژگیِ کنش است و این‌که معنای کنش در آگاهیِ سوبژکتیو نیست، بلکه در نظام پراکسیس اجتماعی‌ای است که کنش در آن رخ می‌دهد. این منظر مشترک شالوده‌ای برای تضعیف مناقشهٔ طولانی میان «سوبژکتیویسم» و «ابژکتیویسم» در علوم اجتماعی پی‌ریزی می‌کند که کلیدی است برای راهیابی به مفهوم تبیین اجتماعی در نزد مارکس و ویتگنشتاین. از آن‌جا که معنای کنش، در نظر آن دو، ویژگی نظم اجتماعی است و نه آگاهی فردی، آن نوع از تحلیل را که در ضمنِ آثار آن‌ها موجود است نمی‌توان سوبژکتیویستی یا ابژکتیویستی خواند. بلکه، آن نوع از تحلیل جنبه‌های مفید هر دو شکل تحلیل را درهم ادغام می‌کند چراکه از این دیدگاه لازمهٔ فهم کنش، فهم نظام کردارها یا رسوم اجتماعی‌ای است که کنش در آن رخ می‌دهد. در چندین موضع پای این بحث به میان می‌آید که سوبژکتیویسم و ابژکتیویسم هردو عمدتاً کوشش‌هایی هستند برای حل مسائلی که ثنویت (دوگانگی) برای علم اجتماعی ایجاد کرده است، و نیز علت تواناییِ مارکس و ویتگنشتاین در فراتررفتن از این بحث این است که هردو ثنویت دکارتی را رد می‌کنند.
اهداف منحصربه‌فرد این پژوهش مورد علاقهٔ خاص تمام فلاسفه و عالِمان اجتماعی، و مورد علاقهٔ تمام کسانی خواهد بود که به پیوند میان این دو رشته توجه دارند.
[h=2]نگاهی گذرا به کتاب « مارکس و ویگتنشتاین، پراکسیس اجتماعی و تبیین اجتماعی»[/h] [h=5]پیوند « ذهن » و « معنا» در «پراکسیس اجتماعی»[/h] محمدرضا غلام شاهی: چندی پیش به اصرار دوستی فیلم «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» اثر « استنلی کوبریک» را دوباره تماشا کردیم. حال قصد دارم برای شروع این متن با فراغت بال از پیش برداشت¬های استعاری خودم در مورد این فیلم استفاده کنم؛ هر چند که معتقدم تفسیر به روش استعاری مذموم ترین نوع تفسیر ( یا تاوبل) یک فیلم است.
فیلم با چند کادر از غروب آفتاب شروع می شود و سپس به زندگی نخستین راست قامتان و روابطی در میان آنها که تنها بر اساس « پر کردن شکم» شکل می گیرد، می پردازد. در همین حین، بین زندگی روزمره آن‌ها ناگهان تخته‌سنگی سیاه رنگ ظاهر می‌شود که به نظر می‌رسد بر روند تکامل و رشد این موجودات نقش دارد و گویا تحت تاثیر آموزه‌ها و تاثیرات این تخته‌سنگ موجودات اولیه شروع به همکاری با یکدیگر برای تصاحب منابع موجود (چشمه آب) می‌کنند. تا به اینجای کار می توان یک روند تکاملی برای راست قامتان قائل شد، آنچه که تخته سنگ سیاه رنگ بر روی آنها تاثیر می گذارد و آنها را وادار به همکاری به یکدیگر می کند. اما در صحنه ای از زندگی راست قامتان بعد از کشف تخته سیاه رنگ بزرگ، یکی از آن ها با خشم بسیاری که گویا ناشی از گرسنگی است بر روی بقایای یک جانور مرده شروع به پرخاش می کند و در حین این کار به طور ناگهانی به قابلیت سلاح بودن استخوان های جانوار پی می‌برد و در نمای بعدی استخوانی که نقش سلاح اولیه‌ای را بازی می‌کند در نمایی خیره‌کننده از فیلم وقتی از سوی یکی از آن ها به هوا پرتاب می‌شود پیچ‌وتاب می‌خورد و بیننده را با خود به جهشی عظیم و چند میلیون ساله در تاریخ می‌برد و در نهایت ساختاری شبیه آن استخوان در مدار زمین دیده می‌شود که سلاحی مدرن و فضایی است. قصد دارم این چرخش را، علاوه بر روند تکاملی انسان که با برخی از صحنه‌های فیلم بیشتر تئوری انتخاب طبیعی داورین را در ذهن متبادر می‌کند، روند سلطه ماشین بر انسان را نیز در نظر بگیرم. راست قامتان نخستین سلاح ها ( به تعبیری ماشین های اولیه) را کشف کردند و چند هزار سال بعد ( با هر علیت و دلیلی) دستگاه ها در حال سلطه پیدا کردن بر انسان ها هستند به گونه ای که در فضا میان انسان ها و آن دستگاه عجیب و غریب فضایی نبردی شکل می گیرد. به گمانم، آن چند هزار سال بعد از راست قامتان که بشر توانسته پا به سیاره « مشتری» بگذارد، به تعبیری استعاری همین اکنون است. اکنونی که با این همه پیشرفت عظیم تکنولوژیک، کم از فضای وحشی گری قرون وسطایی ندارد؛ از هر سو که چشم می‌رود جنگ و خون ریزی است و تنها چیز بی‌ارزش« جان انسان ها » است.
برای این اتفاق ماشینی شدن زندگی انسان ها دانشمندان علوم اجتماعی و فلسفه علت های زیادی برشمرده اند( در فیلم هم تنها با اتکا به قدرت ماورایی تخته سنگ سیاه، از علیت و چگونگی این ماجرا چشم پوشی شده است به همین دلیل از زندگی راست قامتان در چرخشی غریب به زندگی چندین هزار سال بعد بشر می رسیم) اما اگر بخواهیم در دنیای امروز که « استیون هاوکینگ» از اولویت « فیزیک بر فلسفه» سخن به میان می آورد و دار و دسته روانشناس¬های فردی که تمام هم و غم شان قورت دادن هرچه بیشتر « قورباغه» _ تنها با اتکا به قدرت فردی، تو گویی که ما در هیچ مناسبات اجتماعی که بر ما جبر می راند زندگی نمی¬کنیم_ و توصیه اکید آن به دیگران به گونه‌ای یادآور « جامعه شناسی گاوی» است؛ جار و جنجال راه انداخته اند؛ در مواجه با تلخی سرد حقیقت، غالب تهی نکنیم باید هنوز از فلسفه صحبت کرد، زیرا که فلسفه دستی به زندگی و پراتیک ما می¬اندازد و هر آنچه غیر از این باشد، اساسا فلسفه نیست.
روند فلسفی( منظور طرح الویت فلسفه بر هر چبز دیگری است) که قصد بر این است در روند هر چه بیشتر ماشینی شدن زندگی انسان¬ها ترسیم شود را می‌توان در اسطوره¬شدن سوژه شناسنده کانتی ردیابی کرد. کانت با اسطوره زدایی از امر مقدس قرون وسطا، عملا اولین دانشمند روشنگری است که با اتکا به سوژه شناسنده، تبیین این موضع که با بلوغ بر نابالغی خود و طرح شعار « دلیر باش بر دانستن» توانست امر مقدس را به خاک بنشاند، که خود انقلابی عظیم و جسورانه در فلسفه غرب بود. اما آنچه عملا در پی این طرح رخ داد، تاکید بر ثنویت انگاری بر میان سوژه/ ابژه و الویت دادن هر یک بر دیگری( در دوره های متفاوت) بود که باعث پیدایش روش های سوبژکتیویسمی و ابژکتیوستی در علوم اجتماعی بود.
به طور مثال، این دوگانه انگاری در جامعه شناسی، سبب ایجاد روش های ابژکتیویسمی( پوزیتیویسمی با تجربه انگاری) و سوبژکتیویسمی هست که هر کدام در عین داشتن ویژگی های مثبت، مشکلات فراوانی دارند. زیرا که روش های اتکا کننده به سوژه شناسنده، اساسا کاری به بیرونی ترین واقعیت ها( پدیدارها) ندارند و در یک سردرگمی ذهنی در مورد انسان‌ها می‌مانند و روش‌های پوزیتویسمی با تقلیل علوم اجتماعی به مهندسی اجتماعی صرفا به تشریح سکته زنان وضع موجود می-افتند.
با این مقدمه طولانی، به سراغ کتاب برویم، دیوید روبینشتاین در این کتاب، رد این ثنویت انگاری را در فلسفه روش های مطالعه جامعه می¬گیرد و آن ها را به چالش می کشد. وی سپس در یک بازخوانی دیالکتیکی هگلی، به سنتزی از نظریات مارکس و ویگتنشتاین می¬پردازد. وی با در پیش گرفتن شیوه سلبی(نقد)/ ایجابی برای هر دو پروژه فلسفی در روش‌های جامعه شناختی، با احیای نقاط مثبت آن، سعی در بازخوانی همین موضع با بازخوانی همزمان از مارکس و ویگتنشتاین دارد. وی وارد بازی ثنویت انگاری سوژه/ ابژه نمی‌شود بلکه با سنتزی هگلی سعی دارد وجود معنا را هم طراز وجود جامعه کند؛ در واقع می‌خواهد بیان کند که هر چند این سوژه انسانی( فرد_ سوژه شناسنده) است که معنا را درک و تاوبل می‌کند اما این معنا در جامعه شکل می‌گیرد و اگر جامعه انسانی نباشد اساسا مناسیات انسانی معنایی نخواهد داشت. در پی همین مفهوم است که به پراکسیس اجتماعی ( محل تلاقی ذهن سوژه شناسنده و معنای گزاره ها که از روابط اجتماعی برمی¬خیزد) برای تبیین اجتماعی می‌رسد.


[/HR] منابع:
خبرگزاری ایمنا
نشر نی