توهين خدا به انسان ...

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
توهين خدا به انسان ...

سلام عليكم...
سوالاتي در خصوص بهشت برايمم پيش آمده كه ممنون مي شوم جواب دهيد:

1. آن بهشتي كه در قرآن بيان مي شود براي انسانها ( باغ ، ميوه ، غذا ، زنان زيبا و....) نوعي توهين به انسان است ، چرا كه اگر انسان به آن بهشت نائل شود ، كار مهمي نكرده است چرا كه روحش به حيواني مسخ مي شود كه داخل اصطبلي از غذا و جفت و ساير امكانات برايش مهيا است ، قرار داده اند!
يعني اينكه خداوند با دادن اين بهشت مادي انسانها را مسخ مي كند و قدرت تفكر ، شكوفايي و خلاقيت آنها را مي گيرد و در عوض يه مشت لذائذ مادي پست به انسان مي دهد؟

2. اگر نظر بنده در مورد سوال فوق غلط است ، بفرماييد كه پس بهشت چگونه مكاني است ، آيا در آنجا مي توان حركت و تغيير و تحول داشت و يا حتي ابتكار و فكر ، و اينكه اگر اين امكانات باشد ، پس چه فرقي با دنياي الان دارد؟

3. مطلب بعدي اينكه اگر بر فرض در آنجا حركت و رشد باشد ، تا كجا ادامه دارد و تا چه زماني و در آخر سرنوشت ما چه مي شود و ايتكه آيا آن حركت و رشد براي همه مهياست؟

يقينا نعمت هاي بهشتي در لذات مادي خلاصه نمي شودبلكه نعمت های روحی فراوانی نیز در بهشت وجود دارد که ما برای نمونه نعمت های زیر را به یادآور می شویم :

1) لذت رضا و خشنودی خداوند از آنها که قرآن کریم آن را بزرگترین نعمت های بهشت می شمرد :

وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ( سوره توبه آیه 72 )
که یعنی :
خداوند به مردان و زنان با ايمان باغهايى وعده داده است كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است در آن جاودانه خواهند بود و [نيز] سراهايى پاكيزه در بهشتهاى جاودان [به آنان وعده داده است] و خشنودى خدا بزرگتر است اين است همان كاميابى بزرگ
بطوریکه ملاحظه می فرمایید خداوند بعد از آنکه نعمتهای مادی بهشت را از قبیل باغستانها نهرهای جاری و خانه های عالی می شمرد ، خشنودی خداوند را بزرگتر و رستگاری بزرگ می شمارد .

2) آرامش خاطر و خشنودی آنها از خداوند .

يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ؛ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ؛ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ؛ وَادْخُلِي جَنَّتِي :
که یعنی :
اى نفس مطمئنه ؛ خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد ؛ و در ميان بندگان من درآى ؛ و در بهشت من داخل شو .

3) لذتی که به آنها از راه تسبیح و تحمید ، دست می دهد :

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (سوره یونس آیه 9 و 10)
که یعنی :
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند پروردگارشان به پاس ايمانشان آنان را هدايت مى‏كند به باغهاى [پر ناز و] نعمت كه از زير [پاى] آنان نهرها روان خواهد بود [در خواهند آمد] نيايش آنان در آنجا سبحانك اللهم [=خدايا تو پاك و منزهى] و درودشان در آنجا سلام است و پايان نيايش آنان اين است كه الحمد لله رب العالمين [=ستايش ويژه پروردگار جهانيان است]

4) درودیکه ملائکه با گفتن سلام علیکم ، به آنها می فرستند و همچنین بشارت به خلود و باقیماندن همیشگی آنان در بهشت که ملائکه به آنها می دهند ، از اینها لذتی روحانی و معنوی برای اهل بهشت حاصل می شود :

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالمَلاَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ ؛ سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ ( سوره رعد آیه 23 و 24 )
که یعنی :
[همان] بهشتهاى عدن كه آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان كه درستكارند در آن داخل مى‏شوند و فرشتگان از هر درى بر آنان درمى‏آيند [و به آنان مى‏گويند] درود بر شما به [پاداش] آنچه صبر كرديد راستى چه نيكوست فرجام آن سراى
و همچنین آیه 46 از سوره حجر « ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ » و آیه 34 از سوره ق « ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ » که یعنی با سلامتی داخل بهشت شوید ، این همان روز جاودانگی است .

5) بطور کلی بهشت محل امن و آسایش و آرامش وجدان است که در دنیا برای کمتر کسی چنین نعمت روحی و معنوی میسر است .

« لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ » (بخشی از آیه 127سوره انعام) که یعنی : برای آنان نزد پروردگارشان خانه آرامش و آسایش خاطر است .

ديدين جواب كارشناس محترم صديق در پاسخ به اين سوال« آیا در بهشت هم می توان به مقامات بالاتری رسید؟»خالي از لطف نيست

نقل قول:
ديدين جواب كارشناس محترم صديق در پاسخ به اين سوال« آیا در بهشت هم می توان به مقامات بالاتری رسید؟»خالي از لطف نيست

سلام دوست گرامي من مطالب را خواندم اما من اين را مي پرسم كه :

فقط اين را مي خواهم بدان كه اين ارتقا مقامات داني براي همه اهل بهشت ( در هر رتبه ايي) برابر و يكسان است يا كه نه براي هركس متناسب به مقام خودش( كه در اين دنيا كسب كرده است) ارتقاء است.
مثلا براي شهيد تا 20 درجه ارتقاء امكان هست و براي شخص ديگر مثلا تا 10 درجه ارتقاء ممكن است.

و آيا كساني هستند كه هيچ ارتقائي نداشته باشند و فقط در همان بهشت پست مادي بمانند و فقط از لذائذ مادي آن بهره ببرند؟

بهشت بهشت ، منزلگاه حقيقى و وطن اصلى انسان است كه به تعبير امير مؤ منان (ع ): كُلُّ نَعيمٍ دُونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقُورٌ(122) هر نعمتى كه كمتر از بهشت باشد، حقير است . در بـيش از نود سوره قرآن كريم ، از بهشت ، اين جايگاه آرمانى مؤ منان ، ياد شده و نزديك به سـيـصـد آيـه ، در وصـف آن سـخـن گـفـتـه اسـت . بـه هـمين جهت ، بسيار روشن است كه ترسيم و توصيف ابعاد گوناگون بهشت برين از منظر آيات و روايات ، كتاب هاى متعددى مى طلبد و در اين مجال بايد به ذكر كلياتى پيرامون آن بسنده كرد. عناوين بهشت واژه (جـنـت ) كـه بـه مـعـنـاى بـهشت است در شكل هاى مختلف نزديك به 150 بار در قرآن مجيد تكرار شده و مفهوم رايج آن نيز باغ و بوستان است . با توصيفى كه در قرآن و روايات آمده ، بـايد گفت : بهشت ، باغ بسيار خرم و دلربايى است با هواى بسيار لطيف ، درخت هاى پر شاخ و برگ ، انواع و اقسام ميوه هاى لذيذ، غذاهاى خوش طعم ، نهرهاى جارى ، قصرهاى زيبا، همسران شـايـسـتـه و نـيـكـوروى ، وسـيـع و آبـاد، بـدون هـيچ گونه زشتى و آفت ، با صفا و طراوت ، جاودانه ، متنوع و نشاط آور، همه نعمت هاى آن پايدار و با شعورند، هيچ نعمتى با مصرف كردن ، فـرسوده و ناقص نمى شود، كسالت و دلزدگى به آن راه ندارد و... با اين وصف ، از تنوع و مراتبى نيز برخوردار است كه با استفاده از آيات و روايات به برخى از آنها اشاره مى كنيم : 1ـ جنّت عَدْن اين عنوان در يازده آيه قرآن تكرار شده از جمله ؛ جـَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَاءَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلاَ ئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ(رعد: 23) بـهـشـت هـاى عـدن كـه آنـان بـا پـدرانـشـان و هـمـسـرانشان و فرزندانشان كه درستكارند در آن داخل مى شوند و فرشتگان از هر درى بر آنان در مى آيند. 2ـ جنّت الفردوس اين واژه در دو آيه قرآن آمده است . در يكى از آنها مى فرمايد: الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(مؤ منون : 11) همانان كه بهشت فردوس را به ارث مى برند و در آنجا جاودان مى مانند. 3ـ جنّت نعيم اين عنوان نيز حدود ده بار در آيات قرآن آمده كه در يكى از آنها مى خوانيم : إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ) (لقمان : Dirol در حقيقت ، كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند، باغ هاى پر نعمت خواهند داشت . 4ـ جنّت المأ وى اين تركيب نيز دو بار در قرآن مجيد به كار رفته است از جمله : اءَمَّاالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَاءْوَى نُزُلا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (سجده : 19) امـا كـسـانـى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند، در برابر آنچه انجام داده اند در جنات المأ وى جاى خواهند گرفت . امام باقر (ع ) در روايتى ضمن اشاره به بهشت هاى چهارگانه فوق مى فرمايد: وَ اِنَّ للّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جِناناً مَحْفوفَةً بِهذِهِ الْجِنانِ(123) هـمـانـا خـداونـد بـزرگ بـهـشت هاى ديگرى دارد كه در لابه لاى اين بهشت هاى چهار گانه قرار دارند. 5 ـ بهشت ويژه خداوند در سراسر قرآن مجيد تنها در يك مورد، بهشت را به خود منسوب كرده وفرموده است : يـَا اءَيَّتـُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِى فِي عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى (فجر: 27 ـ 30) اى نـفس مطمئنه ، خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت باز گرد و در ميان بندگان من درآى و در بهشت من داخل شو. چنين جايگاهى ، ويژه پرواپيشگان فرزانه اى است كه پروانه وار گرد شمع حق مى سوزند و در مـيـان سـاكـنـان زمـيـن و آسـمـان تـنـهـا او را مى جويند، چنان كه در تعبير ديگرى در اين باره فرموده است : إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ (قمر: 54) در حقيقت ، مردم پرهيزگار در ميان باغ ها و نهرها، در قرارگاه صدق ، نزد پادشاهى توانايند. مراتب بهشت هـمـان گـونـه كـه انـسـان ها از نظر فكر، اخلاق و اعمال صالح در يك سطح نيستند و در مراتب گـونـاگـونـى قـرار دارنـد، پاداش و مقامات بهشتى آنان نيز يكسان و همگون نيست .:Sham:

قرآن مجيد حتى پيامبران الهى را داراى منزلت هاى مختلف مى داند و مى فرمايد: تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَّنْ كَلَّمَ اللّهَُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ... (بقره : 253) برخى از پيامبران را بر برخى ديگر برترى مى بخشيديم ؛ از آنان كسى بود كه خدا با او سخن گفت و درجات بعضى را بالا برد. امير مؤ منان (ع ) در وصف بهشت مى فرمايد: دَرَجـاتٌ مـُتـَفاضِلاتٌ وَ مَنازِلُ مُتَفاوِتاتٌ لا يَنْقَطِعُ نَعيمُها وَ لايَظْعَنُ مُقيمُها وَ لايَهْرَمُ خالِدُها وَ لايَبْأَسُ ساكِنُها(124) بـهشت داراى درجات گوناگون و منازل متفاوت است ؛ نعمت هايش قطع نمى شود و ساكنانش كوچ نمى كنند و با اين كه جاودانه درآنند، پير نمى شوند و محتاج نمى گردند. با دقت در آياتى كه به مناسبت هاى گوناگون به توصيف بهشت مى پردازد نيز در مى يابيم كه بهشتيان به تناسب نيكى هاى خويش در بهشت جاى مى گيرند. همين طور در آيه زير بر اين مطلب تصريح مى كند: وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا...(انعام : 132) براى هر يك ، درجاتى است از آنچه انجام داده اند. تـفـاوت مـيان درجات بهشت نيز فراوان است . امام رضا (ع ) در سخنى اين تفاوت را به فاصله زمين تا آسمان دانسته است .(125) بـرخى از روايات نيز به طور نمادين ، درجات و مراتب بهشت را برابر با آيات قرآن دانسته اند. از آن جمله ، امام صادق (ع ) مى فرمايد: پـيـوسـتـه ، قـرآن بـخـوانـيـد چـرا كـه درجـات بـهـشت ، مساوى با آيات قرآن است . آن گاه كه رسـتـاخـيـز فـرا رسـد، بـه قـارى قرآن گويند: (بخوان و بالا برو) و او هر آيه اى كه مى خواند، درجه اى بالا مى رود.(126) نـكـته بسيار جالب در بحث مراتب و درجات بهشتى اين است كه برخى از مؤ منان آن قدر به خدا نـزديك مى شوند و مقام والايى كسب مى كنند كه مقام و منزلت ايشان ، خود درجه محسوب مى شود و اگـر كـسـانـى بـتـوانـنـد بسيارى از درجات بهشتى را طى كنند، شايستگى همسايگى آنان را خواهند يافت . اين حقيقت در آيه شريفه زير مطرح شده است : هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللّهِ وَاللّهَُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ(آل عمران : 163) آنان خود نزد خداوند درجات هستند و خدا به آنچه انجام مى دهند بيناست . عمار ساباطى مى گويد: پيرامون آيه فوق از امام صادق (ع ) پرسش كردم ، امام پاسخ داد: هـُمُ الاَئِمَّةُ وَ هـُمْ وَ اللّهِ يـا عـَمـّارُ دَرَجـاتٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ بِوِلايَتِهِمْ اِيّانا يُضاعِفُ اللّهُ لَهُمْ اَعْمالَهُمْ وَ يَرْفَعُ اللّهَ لَهُمُ الدَّرَجاتِ الْعُلى (127) ايـشـان ، امـامان (معصوم ) هستند، به خدا سوگند اى عمار! آنان براى مؤ منان درجه هستند و بدين سـبـب كـه مـؤ مـنـان مـا را دوسـت و ولى خـود گـرفته اند، خداوند، اعمالشان را افزون مى كند و درجات والايشان را بالاتر مى برد. دروازه هاى بهشت بـه تـنـاسـب تنوع بهشت ها و تعدد مراتب آنها، طبيعى است كه دروازه هاى آنها نيزمتعدد باشد و هـمـه بهشتيان از دروازه واحدى وارد نشوند. اين مطلب نيز به طور صريح در قرآن كريم بيان شده است : وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرا حَتَّى إِذَا جَاَّءُوهَا وَفُتِحَتْ اءَبْوَابُهَا... (زمر:73) و كـسـانـى كـه تـقـواى پروردگارشان را داشته اند، گروه گروه به سوى بهشت ، سوق داده شوند تا چون به آن رسند و درهايش به رويشان گشوده شود.

امير مؤ منان (ع ) در روايتى شماره اين درها را هفتاد در ذكر كرده است .(128) از روايـات ديـگـر بـر مـى آيـد كه گروهى از بهشتيان از درهاى ويژه اى وارد بهشت مى شوند. رسول اكرم (ص ) فرموده است : يـكـى از درهـاى بـهـشـت بـه نـام مـجـاهـدان اسـت و ايـشـان در حـالى كـه اسـلحـه هـايـشـان را حمايل كرده اند، از آن وارد بهشت مى شوند.(129) امام صادق (ع ) نيز فرموده است : يـكـى از درهـاى بـهـشـت بـه نام (معروف ) است و تنها كسانى از آن وارد خواهند شد كه در دنيا اهل كار نيكو (معروف ) بوده اند.(130) خلاصه درس وصف بهشت در بيش از نود سوره و نزديك به سيصد آيه قرآن آمده كه نشان دهنده اهميت و جايگاه والاى ايـن مـنزلگاه نهايى است . همين طور بهشت عناوين متعددى دارد كه هر يك بيانگر بخشى از ابعاد گوناگون آن است مانند: جنت عدن ، جنت الفردوس ، جنت نعيم ، جنت المأ وى و بهشت ويژه . همچنين بهشت ، درجات فراوانى دارد و هر گروهى از بهشتيان در درجه مخصوص به خود جاى مى گيرند كه در برابر درجات ايمان و اعمال صالح آنان ترتيب يافته است . در برخى روايات ، تـعـداد درجـات بـهـشـت را مـسـاوى بـا آيـات قـرآن دانـسـتـه انـد و هـر كـس بـيـشـتـر بـه قرآن عمل كند، به درجه بالاترى ارتقا مى يابد؛ چنان كه برخى از مؤ منان ، آن قدر از نظر ايمان و عمل صالح رشد مى كنند كه خود، درجه بهشتى مى شوند. در آيـات و روايـات ، دروازه هـاى بـهـشـت نـيـز مـورد بـحـث قـرار گـرفته كه نشان مى دهد، همه بهشتيان از يك در يا از از درهاى مساوى وارد بهشت نمى شوند؛ بلكه درهاى بهشت متعدد است و هر گروهى از دربى مخصوص وارد بهشت مى شود. پرسش 1ـ در چند سوره و چند آيه قرآن ، وصف بهشت آمده است ؟ 2ـ سه عنوان از عناوين بهشت را نام ببريد. 3ـ پيرامون درجات بهشت توضيح دهيد. 4ـ در روايات چه تناسبى ميان درجات بهشت و آيات قرآن ديده مى شود؟ 5ـ پيرامون درهاى بهشت توضيح دهيد.

بهشتيان رسيدن به بهشت و آرميدن در حريم قدس الهى ، آرمان نهايى موحدان است و بهشت در منظر آنان ، گر چه آخرين مقصد تكاملى است ؛ ولى نخستين منزل (قرب الى اللّه ) محسوب مى شود و مؤ من ، ورود بـه بـهـشـت را وصـال بـه كـوى دوسـت مـى دانـد كه از آن پس ‍ بايد به ديدار معشوق ، مـشـعـوف شـود. شـور و شـعـف و شـادى كـه مـؤ مـن در بـهـشـت دارد، قابل وصف نيست ؛ چنان كه قرآن مجيد در اين باره مى فرمايد: فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا اءُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اءَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (سجده : 17) هيچ كس نمى داند چه چيز از آنچه روشنى بخش ديدگان است به (پاداش ) آنچه انجام مى دادند براى آنان پنهان شده است . بـا ايـن وصـف ، نقل و شمارش آنچه در قرآن و روايات پيرامون بهشتيان آمده كارى بس ‍ سترگ اسـت ؛ امـا آنچه مى توان در اينجا بدان پرداخت ، شمه اى از آن حالات است كه در دو بخش بدان اشاره مى كنيم : الف ـ در محشر پـس از دمـيدن در (صور) و حضور همه مردم در محشر، در نخستين نگاه ، مى توان بهشتيان را از دوزخيان تشخيص داد و خوبان با امتيازات گوناگونى از بدان ، باز شناخته مى شوند. مانند؛ 1ـ نور چهره قرآن مجيد در اين باره مى فرمايد: يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ اءَيْدِيهِمْ وَبِاءَيْمَانِهِمْ بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (حديد: 12) روزى كـه مـردان و زنان مؤ من را ببينى كه نورشان پيشاپيششان و به جانب راستشان دوان است (بـه آنـان گـويند:) امروز شما را مژده باد به باغ هايى كه از زير (درختان ) آنها نهرها روان است ؛ در آنها جاودانيد.اين است همان كاميابى بزرگ . 2ـ مركب سوارى امـام بـاقـر (ع ) فـرمـود: از رسـول خـدا(ص ) پـيـرامـون آيـه (يـَوْمَ نـَحـْشـُرُ الْمـُتَّقـيـِنَ اِلىَ الرَّحـْمـنـِوَفـْدًا)(131) پـرسـش كـردند؛ ايشان در پاسخ خطاب به حضرت على (ع ) فرمود: اى عـلى ! ايـن گـروه هـا سـواره حـركـت خـواهـنـد كـرد؛ بـه پـروردگار سوگند، وقتى متقيان از گـورشان خارج شوند، فرشتگان با شتران عزّت به استقبالشان مى آيند و هزار فرشته با هـر يـك از آنـان هـمـراه شـده ، بـا تـشـريـفـات خـاصـّى بـه دروازه بـهـشـت هـدايـت مـى شوند!(132) 3ـ صف هاى مخصوص رسول اكرم (ص ) فرمود: (اَهْلُ الْجَنَّةِ عِشْرُونَ وَ مِائَةُ صَفٍّ هذِهِ الاُمَّةُ مِنْها ثَمانُونَ صَفّاً)(133) بهشتيان (روز قيامت ) در 120 صف هستند كه هشتاد صف آن امت اسلام است . 4ـ حساب آسان 5ـ دريافت كارنامه عمل به دست راست (134) 6ـ چهره خندان قرآن مجيد مى فرمايد: وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ(قيامت : 22) چهره هايى در آن روز شاداب اند و به سوى پروردگار خود مى نگرند. ب ـ در بهشت اوج شـادى و شـعـف بـهـشـتـيـان بـراى سـاكـنـان خـراب آبـاد دنـيـا قـابـل ادراك نـيـست و تنها خدا مى داند كه بهشتيان در چه درجه اى از سرور و بهجت به سر مى برند.

بخشى از آن درجات والا در آيات و روايات بيان شده است : 1ـ خوش آمدگويى فرشتگان اهـل بهشت در بدو ورود، توسط فرشتگان مورد استقبال قرار مى گيرند: قرآن مجيددر اين باره مى فرمايد: الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلاَ ئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلاَ مٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (نحل : 32) آن كسانى كه فرشتگان جانشان را ـ در حالى كه پاك اند ـ مى ستانند (و به آنان ) مى گويند: درود بر شما باد، به پاداش آنچه انجام مى داديد به بهشت درآييد. همچنين به آنان خطاب مى شود؛ اُدْخُلُوهَا بِسَلاَ مٍ آمِنِينَ(حجر:46) با سلامت و ايمنى در آنجا وارد شويد. 2ـ تأ مين خواسته ها بـهـشـتيان مورد خشنودى خدا قرار دارند و همه خواسته هاى آنان برآورده مى گردد.قرآن مجيد در آيات متعددى بر اين مطلب تأ كيد كرده است . از جمله مى فرمايد: وَاءُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ... لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ (ق : 31 و 35) و بهشت ـ بى آنكه دور باشد ـ براى متقيان نزديك آيد... هر چه بخواهند در آنجا دارند و پيش ما افزون تر هم هست . 3ـ جاودانگى بهشتيان پس از ورود به بهشت ، هرگز از آن خارج نمى شوند و براى هميشه در آن به سر مى برند. اين نكته در بسيارى از آيات قرآن به چشم مى خورد: خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرّا وَمُقَاما(فرقان : 76) در آنجا جاودانه خواهند ماند، چه خوش قرارگاه و مقامى ! 4ـ خوشى هاى پايدار هـمـان طـور كـه حـضـور بهشتيان در بهشت جاودان است ، نعمت هاى اعطايى آنان نيز چنين است . در حديثى از امام باقر(ع ) آمده است : بـهـشـتـيـان زنـده اند و ديگر نمى ميرند، بيدارند و هرگز نمى خوابند، بى نيازند و هيچ گاه نـيـازمـنـد نـمى شوند، شادمان اند و غمگين نمى گردند، مى خندند و نمى گريند، محترم هستند و هـرگـز تـحـقـيـر نمى شوند، بشاش هستند و ابرو درهم نمى كشند، همواره پر نشاطاند، غذا مى خـورنـد و هـيـچ گاه گرسنه نمى شوند، آب مى نوشند و هرگز تشنه نمى شوند، لباس به تـن دارنـد و عـريـان نـمـى مـانـنـد، تا ابد مركب سوار مى شوند و به ديدار يكديگر مى روند، پـسـركـان بـهـشـتـى بـر آنـان سلام مى كنند و به طور مدام با ظرف هاى سيمين و زرين از آنان پذيرايى مى كنند، همواره بر تخت تكيه زده و تماشا گرند و از سوى خداوند به آنان سلام و تـحـيـت اهـدا مـى شـود. از خـداونـد مـى خـواهـيـم كـه از روى رحـمـت ، بـهـشـت را نـصـيـب ، مـا نـيـز بفرمايد!(135) 5 ـ خشنودى پروردگار نـعـمـت هـاى بـهـشـتـى هـر قـدر شـيـريـن و شـادى آفـريـن بـاشـد، از يـاد خـداونـد متعال كه آفريننده همه چيز است ، گواراتر نخواهد بود و بهشتيان با بهره ورى از (نعمت ها) همواره به ياد (منعم ) خود هستند و به كسانى كه چنين نيستند طعنه مى زنند كه : چرا زاهد اندر هواى بهشت است چرا بى خبر از بهشت آفرين است ايـنـان رضـايـت و خـشنودى الهى را فراتر از هر نعمتى مى دانند و آن را با هيچ يك از نعمت هاى بهشتى سودا نمى كنند

امام سجاد(ع ) مى فرمايد: وقـتـى بـهـشتيان در جايگاه هاى خويش اسكان مى يابند و نعمت هاى بهشتى از هر نوع آنان را در بر مى گيرند، از سوى خداوند به آنان خطاب مى شود: (اى دوستان و مطيعان و ساكنان بهشت مـن آيـا شـما را به چيزى بهتر از وضعيت كنونى آگاه سازم ؟) مى پرسند: (اى پروردگار ما آن چيست ؟) خداوند مى فرمايد: (بهتر از اين نعمت هايى كه شما را احاطه كرده ، خشنودى و محبت مـن نسبت به شما است !) آنان جملگى به وجد آمده و مى گويند: (آرى پروردگار ما خشنودى و محبت تو نسبت به ما برايمان بهتر و پسنديده تر است .) سپس امام سجاد(ع ) اين آيه را تلاوت كرد: وَعـَدَ اللّهَُ الْمـُؤْمـِنـِيـنَ وَالْمـُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنْ اللّهِ اءَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(136) (توبه : 72) خداوند به مردان و زنان با ايمان باغ هايى وعده داده است كه از زير (درختان ) آنها نهرها جارى اسـت در آن جـاودانـه خـواهند ماند و نيز سراهايى پاكيزه در بهشت هاى جاودان (به آنان وعده داده است ) و خشنودى خدا بزرگ تر است . اين همان كاميابى بزرگ است . شرايط ورود به بهشت 1ـ ايمان و عمل صالح إِنَّاللّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ (حج : 23) خـدا كـسـانـى را كـه ايـمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند در باغ هايى كه زير (درختان ) آن نهرها روان است در مى آورد. 2ـ تقوا إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ(حجر: 45) بى گمان ، متقيان در باغ ها و چشمه ساران (بهشتى )اند. 3ـ پاكى دل و روح سَلاَ مٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ(زمر: 73) درود بر شما پاكيزه شديد، در بهشت در آييد و جاودانه بمانيد. 4ـ اطاعت از خدا و پيامبر وَمَنْ يُطِعِ اللّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهَارُ... (فتح : 17) و هر كس خدا و پيامبر او را فرمان برد، وى را در باغ هايى كه زير (درختان ) آن نهرهايى روان است درمى آورد. خلاصه بهشتيان ، سعادتمندانى هستند كه با ايمان و عمل صالح ، دنيا را پشت سر نهاده اند، لطف الهى شامل حالشان شده و در بهشت برين جاى گرفته اند. ايشان با امتيازات خاصى از دوزخيان باز شـنـاخـتـه مـى شـونـد مـانـنـد؛ نـور چهره ، صف هاى مخصوص ، مركب هاى سوارى ، حساب آسان ، دريافت كارنامه عمل به دست راست و داشتن چهره خندان . در بهشت نيز از نعمت هاى بى شمار پروردگارشان لذت مى برند؛ هنگام ورود، فرشتگان به آنـان خـوش آمـد مـى گـويـنـد؛ خـواسـته هايشان برآورده مى شود؛ جاودانه در بهشت مى مانند؛ از خوشى هاى پايدار بهره مى برند و پروردگارشان از آنان خشنود است . آنـان اين جايگاه رفيع را با ايمان و عمل صالح و تقوا، پاكى روح و اطاعت از خدا و پيامبر به دست آورده اند.
منابع و مآخذ :قرآن كريم . نهج البلاغه (فيض الاسلام ). اصول كافى ، كلينى ، اسلاميه ، 1388 ه‍ . ق . بحار الانوار، محمد باقر مجلسى ، بيروت ، چاپ دوم ، 1403 ه‍ . ق . البرهان فى تفسير القرآن ، هاشم بن سليمان بحرانى ، اسماعيليان ، 1394 ه‍ . ق . پـيـام قـرآن (تـفـسـيـر موضوعى )، زير نظر ناصر مكارم شيرازى ، مدرسه امام امير المؤ منين ، 1367. تحرير الوسيله ، امام خمينى ، دار التعارف ، بيروت ، 1401 ه‍ . ق . تحف العقول ، حرانى ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم . تعليقات على شرح فصول الحكم ، امام خمينى (ره )، پاسدار اسلام . تفسير الصافى ، فيض كاشانى ، كتابفروشى اسلاميه ، 1362. تـفـسير نور الثقلين ، عبد على حويزى ، تصحيح سيد هاشم رسولى محلاتى ، علميه قم ، چاپ دوم ، 1383 ه‍ . ق . تفسير نمونه ، زير نظر ناصر مكارم شيرازى ، دار الكتب الاسلاميه ، چاپ دوازدهم ، 1368. چهل حديث ، امام خمينى (ره )، مؤ سسه نشر آثار امام . سفينه البحار، شيخ عباس قمى ، بيروت ، بى تا. شرح حديث جنود عقل و جهل ، امام خمينى (ره )، موسسه نشر آثار امام ، چاپ سوم ، 1378. شرح غرر الحكم ، آمدى ، دانشگاه تهران ، چاپ چهارم ، 1366. صحيفه نور، امام خمينى (ره )، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى ، 1361. الصحيح من سيره النبى الاعظم ، جعفر مرتضى عاملى ، جامعه مدرسين ، چاپ دوم ، 1402 ه‍ . ق . فروع كافى ، كلينى ، اسلاميه لغت نامه ، على اكبر دهخدا، دانشگاه تهران ، 1325. مجله دانشمند، شماره مسلسل 128. مجمع البيان ، طبرسى ، دار احياء التراث العربى ، 1339. محجه البيضاء، فيض كاشانى ، مكتبه صدوق ، 1339. مستدرك الوسائل ، طبرسى ، اسماعيليان ، 1382 ه‍ . ق . معاد انسان و جهان ، جعفر سبحانى ، صدر، 1358. معاد، شهيد دستغيب ، شيراز، 1363. معادشناسى ، سيد محمد حسين طهرانى ، حكمت ، 1360. معاد و جهان پس از مرگ ، ناصر مكارم شيرازى ، مطبوعاتى هدف قم ، چاپ دوم ، 1396 ه‍ . ق . معانى الاخبار، شيخ صدوق ، مكتبه صدوق ، 1379 ه‍ . ق . المعجم المفهرس لالفاظ القرآن ، فؤ اد عبد الباقى . مفاتيح الجنان ، شيخ عباس قمى . مفردات الفاظ القرآن ، راغب اصفهانى ، مرتضويه ، چاپ دوم ، 1362. مقدمه اى بر جهان بينى اسلامى ، شهيد مرتضى مطهرى ، صدرا، بى تا. منازل الاخره ، شيخ عباس قمى ، موسسه در راه حق ، 1365. من لايحضره الفقيه ، شيخ صدوق ، اسلاميه ، چاپ پنجم ، 1410 ه‍ . ق . الميزان فى تفسير القرآن ، علامه طباطبائى ،

موضوع قفل شده است