جمع بندی دوست دارم همسرمو اذیت کنم و حرصش بدم!

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دوست دارم همسرمو اذیت کنم و حرصش بدم!

با نام و یاد دوست

عرض سلام و ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که امکان طرح آن با آیدی خودشان نبود

لذا با توجه به اهمیت موضوع ، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


بنده 24سالمه وآبان92 عقد کردم همسرم 2.5 سال بزرگتر از منه.

من لیسانس دارم اون فوق لیسانس .
ازدواجمون کاملا اختیاری و به صورت سنتی بود.قبل عقد هم سه ماهی نامزد بودیم.حالا بنده مسائل رو میگم ب شما ببینید مشکل چیه من خودمم حیرونم.
من کلاًیه دفعه ای ناراحت میشم حتی تو شرایطی که همه چیز داره خوب پیش میره باز یهو ناراحت میشم انگار دلم میخواد بزنم توذوق خودم البته از وقتی ازدواج کردم اینطوری شدم نمیدونم چرا.همش به خودم ضد حال میزنم با یادآوری چیزای بدی که بوده به خودم مثلاً موقع خوشحالی یه دفعه یاد خاطرات بد(که حالا اونطورم بد نیستن ومن برگشون کردم)میفتم واحساس میکنم خوشبخت نیستم !!یه اختلاف نظر یا بحثی هم با همسرم پیش میاد خیلی جوش میارم وداد وبیداد واقعا دوس ندارم اینطوری باشم اما انگار یه دفعه یه موضوع کوچیک برام کوه جلوه میکنه ومیخوام داد بزنم اوایل داد میزدم همسرم میگفت آروم باش و...اما الان اونم یه کم اعصابش بهم میریزه بنظرم اگر همینطوری پیش بره بدترم میشه!بنظرم اون انرژی اش کمه الان سربازه یعنی امریه گرفته از 7تا 16 جایی میره (البته فقط وقتش تلف میشه ) بعدش میاد خونه ویه سری کارا رو انجام میده اما مثلا برای گرفتن تالار یا اینکه بخواد زنگ بزنه جایی میکه فکرم مشغوله فکر میکنم الکی بزرگش میکنه بنظرم همه مردا ب همه کاراشون میرسن این ناز نازیه!میگهه فکرش برای سربازی خیلی مشغول میشه موندم چه مشغولیتی!مگه فکر داره!
یا کلاًمن پایه ام هر موقعی بریم اینور اونور اون نه میگه ماشین باید باشه واز قبل برنامه ریزی کنیم!زیادم هیجان نداره البته الانا بهتر شده اوایل کمتر بود.یه سری رفتاراش رو اعصابمه مثلا میریم بنگاه دوساعت فکر میکنه تا تحلیل کنه!فرض کنید طرف میگه فلان خونه با فلان متراژ و...خب آدم باید سریع بگه نه یا آره یا یه سوالی چیزی حالا همسرم دوساعت ....منم که سوال میکنم میگه با آقایون شما صحبت نکنید وقتی من هستم!!!همش با بقیه مقایسه اش میکنم .ویژگی های خوبش زیاده اما موقعی که یه رفتاری که توقعش رو ندارم ازش میبینم کلا خوبی هاش برام محو میشه تاحالا 10باری بهش گفتم طلاق میخوام!!!اونم میگه نه حالا اگر بگه آره من نمیتونم ازش جدا بشم ها ولی نمیدونم چرا میخوام اذیتش کنم.فکرکنم چون خونسرده ودربرابر ناراحتی من زیاد جدی نمیگیره میگم طلاق تا اونم حرص بخوره وحرفم رو جدی بگیره.ابراز علاقه کلامی اون میتونه من نمیتونم خیلی دوس دارم بتونم باهاش ب محبت حرف بزنم یا کلامات محبت آمیز بگم نمیتونم روم نمیشه.

یه موضوع خیلی خیلی خیلی مهم هم اینکه رابطه من با خدا خیلی کمرنگ شده قبل ازدواج خیلی بهتر بودم یعنی حتی ملاکهای ازدواجم ایمان بود با همسرم فقط بخاطر ایمان واخلاقش ازدواج کردم و وضع مالی نزدیک به صفر اما با وجود بودن خواستگارای دیگه با این ازدواج کردم حالا نمیدونم چم شده نماز اول وقتم ترک نمیشد الن نه برام مهم نیست قبلا برام پول همسرم مهم نبود الان بهش گهگاهی سرکوفت میزنم Sad البته یه مشکلم که حق با منه اینکه خانواده اش کم کاری میکنن یعنی چیزایی که عرفه برام انجام نمیدن منم خیلی غصه ام میشه ویه کم از ناراحتی ام رو سر همسرم خالی میکنم آخه میدونید من واقعا میخواستم همه چیزم ساده باشه حتی حلقه ام رو خیلی ساده گرفتم اما وقتی دیدم از این رفتار سوء استفاده میشه خیلی غصه ام شد والان میخوام همه چیز رو مثل بقیه داشته باشم تا بعداً دلم نسوزه!یه مورد دیگه اینکه همسرم زبون ریختن بلد نیست یعنی بلد نیست چطوری یه دختر رو راضی کنه با زبون ریختن(ابراز احساسات با این فرق داره)یه وقتا بدون اینکه منظور داشته باشه یه حرف میزنه ناراحت میشم بعد که ناراحت شدم کلی توضیح میده که منظورش فلان جور بوده و...که دیگه فایده نداره.

میدونم شرمنده خیلی بد وپراکنده توضیح دادم ذهنم آشفته است ببخشید اگر ممکنه راهنمایی کنید


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام ممنون از توضيحات تون
برخي از فيلم‌ها و سريالها، تابلوهاي نقاشي و...كه ماندگار مي‌شوند سال ها طول مي كشد تا مراحلش بگذرد. شيوه زندگي كردن ما هنر ماست كه نشان مي دهيم در واقع گويي بومي داريم و با قلم موهاي پندار، رفتار و گفتارمان روي آن ميناتور و يا نقاشي مي كشيم. حالا اين كه چه قدر ذوق به خرج مي دهيم، چقدر با صبوري و تأمل كار مي كنيم و ...به خودمان بر مي گردد. طبيعي است كسي كه حال و حوصله ندارد و انتظار دارد خيلي زود به نتيجه برسد كار را خراب مي كند.
زندگي زناشويي را بايد زن و شوهر به كمك هم بسازند. شما تصور كنيد مثلا شوهر شما هم مانند شما مشكلات بزرگ كند، از كاه كوه ساختن، مقايسه كردن و....طبيعي است كه نسبت به شما سرد شود.
همگي اعتراف داريم كه خودمان، مادرمان، پدرمان، برادر و خواهرمان نيز عيب هايي داريم. وقتي به ديگران زياد دقت مي كنيم يادمان مي رود كه خودمان نيز عيب و نقص هايي داريم. عيب هايي كه گاهي كوچك هم نيستند ولي انتظار داريم طرف مقابل ناديده بگيرد ولي خودمان چي؟ به رو مي آوريم، زياد به آنهافكر مي كنيم
ماوقتي در آب ميوه گيري هويج مي ريزيم خب طبيعي است كه آب هويج بيرون مي آيد در ذهن ما نيز وقتي فكري مي گذرد متناسب با همان فكر تصويرهاي ذهني، رفتار و گفتار به وجود مي آيد. حال اگر ورودي ذهنمان مثبت باشد خروجي نيز مثبت خواهد بود اگر منفي باشد خروجي ها نيز منفي خواهد شد.

[HL]افراد درون گرا[/HL]
شوهر شما از نظر شخصيتي درون گرا است و اهل فكر و تحليل است، عواقب كار را مي سنجد و ناراحتي ها را در خودش مي ريزد. وقتي مثلا در بنگاه فكر مي كند اين تا حدود زيادي خوب است البته قبول دارم برخي جاها ممكن است خسته كننده شود ولي در كل امتيازاتي دارد. چه بسا اگر بدون تأمل حرف مي زند شما تا الان هزار بار از او رنجيده مي شديد شما به اطرافيان خود نگاه كنيد ببينيد رد كل درصد اشتباهات افرادي كه سريع تصميم مي گيرند بيشتر است يا افرادي كه اهل تأمل و تحليل هستند. بسياري از تصادفات به خاطر اين است كه فرد به عواقب كارش فكر نمي كند و تخته گاز مي رود.
البته مراقب هم باشيد افراد درون گرا ممكن است مدتي ساكت باشند ولي اگر منفجر شدند حسابي دق و دلي در مي آورند مانند آتشفشان خفته اي هستند كه بيدار مي شوند. خانمي شيرازي به شوهر مي گفت طلاق مي خواهم و اين را تكرار مي كرد يك دفعه به طورناباورانه همسرش قبول كرد و تا مرز طلاق و جدايي رفتند و مرد اصرار مي كرد كه من نمي توانم با كسي كه ديدش به زندگي اين است و گويي اجباري زندگي مي كند، زندگي مشتركي داشته باشم.

[HL]سربازي [/HL]
درباره سربازي مي فرماييد روزي تا 16كار دارد و بعد هم برمي گردد كارهايي مشغول مي شود خب واقعا اين انرژي بر است. از سويي ديگر اين كه افرادي مانند شوهر شما كه درون گرا هستند تمايل دارد روي پاي خود بايستند و نمي خواهند هزينه هاي زندگي را بر دوش خانواده بيندازند و اگر مجبور به اين شوند كه از خانواده كمك بگيرند حس خوبي نخواهند داشت ولي در برابر در سختي ها مقاوم تر و اهل كار هستند و در زندگي مشترك استقلال عمل و فكر زيادتري نسبت به افراد وابسته دارند.
[HL]
چه بايد كرد؟[/HL]
ببينيد شوهر شما جزيي از زندگي شما است بايد درهم بپذيدش كل شخصيت او را كه مثبت است در نظر بگيريد بر صفات مثبت تمركز زيادي داشته باشيد تا بتوانيد با بيان خوب در او ميل به حركت و تغيير ايجاد كنيد. شوهرتان مانند بقيه مردان به ظاهر سخت هستند ولي مانند بچه كوچلو هستند از جهات زيادي در مسائل زناشويي اگر به آنها فشار بياييد بهانه گير مي شودند دلشان بهانه مي گيريد بايد به اين امر توجه داشته باشيد . اگر مي خواهيد او را در برابر مشكلات قوي كنيد بايد اقتدار مردانه اش را تقويت كنيد با تقويت آن او پر رو نمي شود بلكه قوي تر عمل مي كند و سودش سرازير به سوي خودتان مي شود از صفات مثبتش نزد ديگران سخن بگوييد
اگر اين طوري سخن بگوييد آن وقت صفات منفي او را درشت نمي بينيد و احساس نمي كنيد سرتان كلاه رفته است
نكته اي كه در نامه شما بود مقايسه كردن و بزرگ نمايي بود اين دو را اگر اصلاح نكنيد زندگي براي تان جهنم خواهد شد چرا بايد خودتان با دست خودتان زندگي را كه مي تواند خوش باشد تلخ كنيد طبيعي است كه شوهرتان بعدا ز مشاهده چندين رفتار بي انصافانه سر شود يا مقابله به مثل كند. اگر زندگي شما به جايي برسد كه اختلافات تان بيرون درز كند خودتان نيز احساس تان به زندگي مشتركتان منفي مي شود بنابراين تصميم بگيريد آخر هفته ساعاتي كه هر دو حال خوبي داريد براي مذاكره در نظر بگيريد و از يك مشكل سخن بگوييد نه اين كه دهان باز شود و حسابي از خجالت هم درآييد
زندگي از شماست مي توانيد مانند باغبان زحمت بكشيد و پر از گُلش كنيد مي توانيد تبديل به گِلزارش كنيد و مرداب. خودتان را اگر بي حساب انتقادي كرديد جريمه كنيد. و اگر موفق عمل كرديد تشويق كنيد.
هر خواستيد از شوهرتان انتقادي كنيد از شيوه اول قند بعدا نقد استفاده كنيد بخوانيد:

[HL]قند و نقد (مهارت انتقاد کردن سالم)[/HL]
اعتراض يعني نقد و نقد در فرهنگ عامه ما يعني«جراحي رواني»و جراحي يعني درد. بنابراین برای نقد ابتدا بايد مانند عمل جراحی در پزشکی، فرد به با بیان صفات خوبش، اتاق بي‌هوشي ببریم و سپس با بیان یک انتقاد، عمل جراحي را انجام دهیم و غده عیب را برداريم پس از عمل از براي جلوگيري از درد و احساس طرد و مقاومت بخيه كنيم و مسكن همدلی استفاده مي كنيم. به این روش «روش ساندویچی»گویند؛ در ساندويچ فلفل وجود دارد آما لابه لاي مواد غذاي ديگر. اعتراض بايد پيچيده در بيان نقاط مثبت باشد تا فرد احساس حمله نكند ودر پي مقابله به مثل نباشد.

بنابراین:

1- بحث و بگو مگو نكنيد.

2- در حضور ديگران نباشد

3-. به او زمان براي پذيرش بدهيم.

4- از شيوه غير مستقيم كمك بگيرد

5. از او نخواهيد به اشتباهش اعتراف كند.

6- آيه الكرسي را قبل از سخن گفتن بخوانيد.

7- گاهي نامه، نوار كاست بهتر جواب مي‌دهد.

8- زبان سنج باشيد به بار هيجاني كلمات توجه كنيد

9- مكان سنج باشيد (هر سخن جا و هر نكته مكاني دارد)

10- از بيان اعتراض هاي متعدد در يك جلسه جداً خود داري كنيد.

11- از افراد با نفوذ و محبوب او به شكل غير مستقيم كمك بگيريد.

12- زمان سنجي را از دست ندهيد زماني كه او از نظر رواني آماده پذيرش باشد.

13- به تفاوت هاي جنسيتي توجه كنيد مثلا مرد اقتدار دارد و زن وابسته، زن عاطفي و مرد منطقي،

14- نقد، نباید برخاسته از حسد و غرض ورزی و تسویه حساب باشد.تذکرهای حسودانه و کینه توزانه، وضع را بدتر می کند. اصلا مگر ازیک حسود، نصیحت و خیرخواهی و تذکر به قصد اصلاح برمی آید؟

15-از دعا كمك بگيريد. قلب ها به دست مقلب القلوب است. حضرت موسي چگونه رفت با فرعون سخن بگويد: نرمش در گفتار، دعا براي شرح صدر خود و تفهيم كلام به غير و كمك از فردي كه شيوه نيكو و رسا دارد.

16-با بيان صفات مثبت او (نه تملق و دو رويي) بحث را خاتمه دهيد. خاتمه شيرين مهمه، خاتمه بد مانندآخرين تخمه تلخ است كه مي‌خوريد، مزه دهن و همه تخمه و آجیل‌های قبلي را به هم می‌زند.

17- شخصيت سنج باشيد او انعطاف پذير است يا يك دنده، خودشيفته است يا متعادل، منفي نگر است يا خوش بين، اجتماعي است يا منزوي، دمدمي مزاج است يا با ثبات.

18- نقد کردن سخته نه؟ بالاخره با ظرفت بايد با انسان‌ها برخورد كرد چون قلب‌هاشون از بلور شکننده ترند يه همين دليل است كه مي‌گويند: ارتباطات يك هنر است(communication is an art). اين يك مهارت است و نياز به مطالعه، تمرين مستمر و ذوق دارد .(1)

شعار این هشدار
نصحک بین الملاء تقریعٌ (2)
نصحیت کردن در جمع، سبب کوبیدن شخصیت طرف مقابل می‌شود



-------------------------------


(1)مجله خانه خوبان، محمدحسین قدیری، شماره 28، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
(2)میزان الحکمه، ج 10، ص 580

جمع بندي
تمايل قلبي به اذيت همسر
پرسش
بنده 24سالمه وآبان92 عقد کردم همسرم 2.5 سال بزرگتر از منه.
من لیسانس دارم اون فوق لیسانس .
ازدواجمون کاملا اختیاری و به صورت سنتی بود.قبل عقد هم سه ماهی نامزد بودیم.حالا بنده مسائل رو میگم ب شما ببینید مشکل چیه من خودمم حیرونم.
من کلاًیه دفعه ای ناراحت میشم حتی تو شرایطی که همه چیز داره خوب پیش میره باز یهو ناراحت میشم انگار دلم میخواد بزنم توذوق خودم البته از وقتی ازدواج کردم اینطوری شدم نمیدونم چرا.همش به خودم ضد حال میزنم با یادآوری چیزای بدی که بوده به خودم مثلاً موقع خوشحالی یه دفعه یاد خاطرات بد(که حالا اونطورم بد نیستن ومن برگشون کردم)میفتم واحساس میکنم خوشبخت نیستم !!یه اختلاف نظر یا بحثی هم با همسرم پیش میاد خیلی جوش میارم وداد وبیداد واقعا دوس ندارم اینطوری باشم اما انگار یه دفعه یه موضوع کوچیک برام کوه جلوه میکنه ومیخوام داد بزنم اوایل داد میزدم همسرم میگفت آروم باش و...اما الان اونم یه کم اعصابش بهم میریزه بنظرم اگر همینطوری پیش بره بدترم میشه!بنظرم اون انرژی اش کمه الان سربازه یعنی امریه گرفته از 7تا 16 جایی میره (البته فقط وقتش تلف میشه ) بعدش میاد خونه ویه سری کارا رو انجام میده اما مثلا برای گرفتن تالار یا اینکه بخواد زنگ بزنه جایی میکه فکرم مشغوله فکر میکنم الکی بزرگش میکنه بنظرم همه مردا ب همه کاراشون میرسن این ناز نازیه!میگهه فکرش برای سربازی خیلی مشغول میشه موندم چه مشغولیتی!مگه فکر داره!
یا کلاًمن پایه ام هر موقعی بریم اینور اونور اون نه میگه ماشین باید باشه واز قبل برنامه ریزی کنیم!زیادم هیجان نداره البته الانا بهتر شده اوایل کمتر بود.یه سری رفتاراش رو اعصابمه مثلا میریم بنگاه دوساعت فکر میکنه تا تحلیل کنه!فرض کنید طرف میگه فلان خونه با فلان متراژ و...خب آدم باید سریع بگه نه یا آره یا یه سوالی چیزی حالا همسرم دوساعت ....منم که سوال میکنم میگه با آقایون شما صحبت نکنید وقتی من هستم!!!همش با بقیه مقایسه اش میکنم .ویژگی های خوبش زیاده اما موقعی که یه رفتاری که توقعش رو ندارم ازش میبینم کلا خوبی هاش برام محو میشه تاحالا 10باری بهش گفتم طلاق میخوام!!!اونم میگه نه حالا اگر بگه آره من نمیتونم ازش جدا بشم ها ولی نمیدونم چرا میخوام اذیتش کنم.فکرکنم چون خونسرده ودربرابر ناراحتی من زیاد جدی نمیگیره میگم طلاق تا اونم حرص بخوره وحرفم رو جدی بگیره.ابراز علاقه کلامی اون میتونه من نمیتونم خیلی دوس دارم بتونم باهاش ب محبت حرف بزنم یا کلامات محبت آمیز بگم نمیتونم روم نمیشه.
یه موضوع خیلی خیلی خیلی مهم هم اینکه رابطه من با خدا خیلی کمرنگ شده قبل ازدواج خیلی بهتر بودم یعنی حتی ملاکهای ازدواجم ایمان بود با همسرم فقط بخاطر ایمان واخلاقش ازدواج کردم و وضع مالی نزدیک به صفر اما با وجود بودن خواستگارای دیگه با این ازدواج کردم حالا نمیدونم چم شده نماز اول وقتم ترک نمیشد الن نه برام مهم نیست قبلا برام پول همسرم مهم نبود الان بهش گهگاهی سرکوفت میزنم Sad البته یه مشکلم که حق با منه اینکه خانواده اش کم کاری میکنن یعنی چیزایی که عرفه برام انجام نمیدن منم خیلی غصه ام میشه ویه کم از ناراحتی ام رو سر همسرم خالی میکنم آخه میدونید من واقعا میخواستم همه چیزم ساده باشه حتی حلقه ام رو خیلی ساده گرفتم اما وقتی دیدم از این رفتار سوء استفاده میشه خیلی غصه ام شد والان میخوام همه چیز رو مثل بقیه داشته باشم تا بعداً دلم نسوزه!یه مورد دیگه اینکه همسرم زبون ریختن بلد نیست یعنی بلد نیست چطوری یه دختر رو راضی کنه با زبون ریختن(ابراز احساسات با این فرق داره)یه وقتا بدون اینکه منظور داشته باشه یه حرف میزنه ناراحت میشم بعد که ناراحت شدم کلی توضیح میده که منظورش فلان جور بوده و...که دیگه فایده نداره.
میدونم شرمنده خیلی بد وپراکنده توضیح دادم ذهنم آشفته است ببخشید اگر ممکنه راهنمایی کنید

پاسخ
سلام ممنون از توضيحات تون
برخي از فيلم‌ها و سريالها، تابلوهاي نقاشي و...كه ماندگار مي‌شوند سال ها طول مي كشد تا مراحلش بگذرد. شيوه زندگي كردن ما هنر ماست كه نشان مي دهيم در واقع گويي بومي داريم و با قلم موهاي پندار، رفتار و گفتارمان روي آن ميناتور و يا نقاشي مي كشيم. حالا اين كه چه قدر ذوق به خرج مي دهيم، چقدر با صبوري و تأمل كار مي كنيم و ...به خودمان بر مي گردد. طبيعي است كسي كه حال و حوصله ندارد و انتظار دارد خيلي زود به نتيجه برسد كار را خراب مي كند.
زندگي زناشويي را بايد زن و شوهر به كمك هم بسازند. شما تصور كنيد مثلا شوهر شما هم مانند شما مشكلات بزرگ كند، از كاه كوه ساختن، مقايسه كردن و....طبيعي است كه نسبت به شما سرد شود.
همگي اعتراف داريم كه خودمان، مادرمان، پدرمان، برادر و خواهرمان نيز عيب هايي داريم. وقتي به ديگران زياد دقت مي كنيم يادمان مي رود كه خودمان نيز عيب و نقص هايي داريم. عيب هايي كه گاهي كوچك هم نيستند ولي انتظار داريم طرف مقابل ناديده بگيرد ولي خودمان چي؟ به رو مي آوريم، زياد به آنهافكر مي كنيم
ماوقتي در آب ميوه گيري هويج مي ريزيم خب طبيعي است كه آب هويج بيرون مي آيد در ذهن ما نيز وقتي فكري مي گذرد متناسب با همان فكر تصويرهاي ذهني، رفتار و گفتار به وجود مي آيد. حال اگر ورودي ذهنمان مثبت باشد خروجي نيز مثبت خواهد بود اگر منفي باشد خروجي ها نيز منفي خواهد شد.

افراد درون گرا
شوهر شما از نظر شخصيتي درون گرا است و اهل فكر و تحليل است، عواقب كار را مي سنجد و ناراحتي ها را در خودش مي ريزد. وقتي مثلا در بنگاه فكر مي كند اين تا حدود زيادي خوب است البته قبول دارم برخي جاها ممكن است خسته كننده شود ولي در كل امتيازاتي دارد. چه بسا اگر بدون تأمل حرف مي زند شما تا الان هزار بار از او رنجيده مي شديد شما به اطرافيان خود نگاه كنيد ببينيد رد كل درصد اشتباهات افرادي كه سريع تصميم مي گيرند بيشتر است يا افرادي كه اهل تأمل و تحليل هستند. بسياري از تصادفات به خاطر اين است كه فرد به عواقب كارش فكر نمي كند و تخته گاز مي رود.
البته مراقب هم باشيد افراد درون گرا ممكن است مدتي ساكت باشند ولي اگر منفجر شدند حسابي دق و دلي در مي آورند مانند آتشفشان خفته اي هستند كه بيدار مي شوند. خانمي شيرازي به شوهر مي گفت طلاق مي خواهم و اين را تكرار مي كرد يك دفعه به طورناباورانه همسرش قبول كرد و تا مرز طلاق و جدايي رفتند و مرد اصرار مي كرد كه من نمي توانم با كسي كه ديدش به زندگي اين است و گويي اجباري زندگي مي كند، زندگي مشتركي داشته باشم.

سربازي
درباره سربازي مي فرماييد روزي تا 16كار دارد و بعد هم برمي گردد كارهايي مشغول مي شود خب واقعا اين انرژي بر است. از سويي ديگر اين كه افرادي مانند شوهر شما كه درون گرا هستند تمايل دارد روي پاي خود بايستند و نمي خواهند هزينه هاي زندگي را بر دوش خانواده بيندازند و اگر مجبور به اين شوند كه از خانواده كمك بگيرند حس خوبي نخواهند داشت ولي در برابر در سختي ها مقاوم تر و اهل كار هستند و در زندگي مشترك استقلال عمل و فكر زيادتري نسبت به افراد وابسته دارند.

چه بايد كرد؟

ببينيد شوهر شما جزيي از زندگي شما است بايد درهم بپذيدش كل شخصيت او را كه مثبت است در نظر بگيريد بر صفات مثبت تمركز زيادي داشته باشيد تا بتوانيد با بيان خوب در او ميل به حركت و تغيير ايجاد كنيد. شوهرتان مانند بقيه مردان به ظاهر سخت هستند ولي مانند بچه كوچلو هستند از جهات زيادي در مسائل زناشويي اگر به آنها فشار بياييد بهانه گير مي شودند دلشان بهانه مي گيريد بايد به اين امر توجه داشته باشيد . اگر مي خواهيد او را در برابر مشكلات قوي كنيد بايد اقتدار مردانه اش را تقويت كنيد با تقويت آن او پر رو نمي شود بلكه قوي تر عمل مي كند و سودش سرازير به سوي خودتان مي شود از صفات مثبتش نزد ديگران سخن بگوييد
اگر اين طوري سخن بگوييد آن وقت صفات منفي او را درشت نمي بينيد و احساس نمي كنيد سرتان كلاه رفته است
نكته اي كه در نامه شما بود مقايسه كردن و بزرگ نمايي بود اين دو را اگر اصلاح نكنيد زندگي براي تان جهنم خواهد شد چرا بايد خودتان با دست خودتان زندگي را كه مي تواند خوش باشد تلخ كنيد طبيعي است كه شوهرتان بعدا ز مشاهده چندين رفتار بي انصافانه سر شود يا مقابله به مثل كند. اگر زندگي شما به جايي برسد كه اختلافات تان بيرون درز كند خودتان نيز احساس تان به زندگي مشتركتان منفي مي شود بنابراين تصميم بگيريد آخر هفته ساعاتي كه هر دو حال خوبي داريد براي مذاكره در نظر بگيريد و از يك مشكل سخن بگوييد نه اين كه دهان باز شود و حسابي از خجالت هم درآييد
زندگي از شماست مي توانيد مانند باغبان زحمت بكشيد و پر از گُلش كنيد مي توانيد تبديل به گِلزارش كنيد و مرداب. خودتان را اگر بي حساب انتقادي كرديد جريمه كنيد. و اگر موفق عمل كرديد تشويق كنيد.
هر خواستيد از شوهرتان انتقادي كنيد از شيوه اول قند بعدا نقد استفاده كنيد بخوانيد:

قند و نقد (مهارت انتقاد کردن سالم)

[=B Mitra]اصل «انتقاد» در لغت یعنی مشخص کرد خالص و خوب از ناخالص و بد، ولی در فرهنگ رائج به دلیل ندانستن شیوه های انتقاد و مخلوط شدن آن با «انتقام» مردم حس خوشایندی نسبت به آن ندارند. انتقاد به معنی دقیق نوعی، «جراحی روانی برای خارج کردن غده و تومور عیب» است و هر جراحی با درد همراه است. پس ابتدا باید فرد به اتاق بی هوشی برده شود و سپس عمل جراحی انجام شود و غدة عیب را بر داریم و سپس بخیه كنیم و برای جلوگیری از درد پس از عمل از مُسكّن استفاده كنیم. بنابراین انتقاد باید كاملاً روش روان شناختی باشد و غیر مستقیم.

1- بهترین نوع انتقاد روش ساندویچی است. در ساندویچ فلفل وجود دارد، اما لابه لای مواد غذای دیگر. اعتراض باید پیچیده در بیان نقاط مثبت فرد باشد تا احساس حمله، طرد شدن و... نكند و در پی دفاع و مقابله به مثل نباشد.
2- از بیان انتقاد و اعتراض های متعدد در یك جلسه جداً خود داری كنید.
3- از شیوة غیر مستقیم مثل داستان، نمایان کردن الگوها و... كمك بگیرد.
4- بحث و بگو مگو ممنوع.
5. در حضور دیگران نباشد که امام علی(علیه السلام) فرمود:
نُصحُک بینَ الملاءِ تقریعٌ؛ نصیحتت وسط جمع سبب کوبیدن شخصیت دیگری است.
6- گاهی، بیان انتقاد در قالب نامه، نوار كاست بهتر جواب می دهد.
7- برای شروع، «
انتقاد از خودتان» بد نیست. به یک نمونه از اشتباه خودتان اشاره کنید تا پذیراتر شود و در صدد دفاع نباشد.
8- صفات و عادت بد به «تدریج» ایجاد می شود، برای اصلاح آنها به طرف مقابل زمان بدهیم. انتظار بی عیب بودن نداشته باشید او هم مثل من و شما انسان است. به قول پروین اعتصامی، و گل بی علت و بی عیب خار ست. یک ضرب المثل انگلیسی به همین مضمون می گوید: "All flowers are not in one garland" ؛«
هیچ گلستانی تمام انواع گل‌ها را ندارد»؛
9- سعی نکنید از او به خاطر اشتباهاتش اعتراف بگیرید.
10- از «دعا» كمك بگیرید. قلب ها به دست خداوند مقلب القلوب است. حضرت موسی وقتی خواست با فرعون سخن بگوید: نرمش در گفتار، دعا برای شرح صدر خود و تفهیم كلام به او و كمك از فردی كه شیوه نیكو و رسا داشت، کمک گرفت.
11- از «افراد با نفوذ و محبوب» او، به شكل غیر مستقیم كمك بگیرید.
12- «آیه الكرسی» را قبل از سخن گفتن و انتقاد بخوانید.
13- «زمان سنجی» را از دست ندهید زمانی كه او از نظر روانی آماده پذیرش باشد
14. «مكان سنج» باشید (هر سخن جا و هر نكته مكانی دارد)
15- «زبان سنج» باشید به بار هیجانی كلمات و واژه ها توجه كنید
16- «شخصیت سنج» باشید ببینید او انعطاف پذیر است یا یك دنده، خودشیفته است یا خودکم بین، منفی نگر است یا خوش بین، اجتماعی است یا منزوی، دمدمی مزاج است یا با ثبات.
17- به «تفاوت های جنسیتی زن و مرد» توجه كنید، مثلا مرد اقتدار دارد و زن وابسته، زن عاطفی و مرد منطقی.
18- خاتمه ای «شیرین» ایجاد کنید. بابیان صفات مثبت او، نه تملق و دو رویی، بحث را خاتمه دهید. خاتمه شیرین مهم است .خاتمه بد مانند آخرین تخمه است که میخوریم. اگر بد باشد مزه دهن و همة مغزتخمه هایی که خورده ایم را خنثی می كند.
انتقاد، سخته نه؟ بالاخره با انسان، موجود ناشناخته، سر و کار داریم، نه یک ماشین و یا حیوان. با ظرافت و نرمی باید با انسان ها برخورد و رفتار كرد به همین دلیل است كه یک ضرب المثل می گویند: «ارتباطات یك هنر است»
[=B Mitra](communication is an art)؛ بله این یك مهارت است و نیاز به مطالعه، تمرین مستمر و ذوق دارد .[1]

شعار این هشدار
نُصحُک بینَ الملاءِ تَقریعٌ (2)
نصحیت کردن در جمع، سبب کوبیدن شخصیت طرف مقابل می‌شود



-------------------------------


(1)مجله خانه خوبان، محمدحسین قدیری، شماره 28، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
(2)میزان الحکمه، ج 10، ص 580

انجمن گفتگوي ديني، بخش مشاوره، حامي، 19/7/1395

موضوع قفل شده است