جمع بندی وقتی بین دو راهی گیر می کنیم ...

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وقتی بین دو راهی گیر می کنیم ...

سلام خدمت کارشناسان و دوستان محترم...

گاهی اوقات توی زندگی پیش میاد که بین یه دوراهی گیر می کنیم. حکم خدا رو در نظر می گیریم، تحقیق می کنیم، بررسی می کنیم، مشورت می کنیم و یکی از دو راه رو انتخاب می کنیم. این انتخاب وقتی که دو راه مورد نظر تمایز واضحی داشته باشند شاید زیاد سخت نباشه ولی وقتی که هر دو راه تا حدود زیادی به هم شباهت دارند آدم واقعا می مونه که کدوم راه درسته. بدیش هم اینه که اوایل هر دو راه مثل هم هستن ولی هر چی جلوتر می ری انگار بیشتر از هم فاصله می گیرند تا جایی که واقعا به دو مقصد متفاوت می رسند. بعضی مواقع هم ممکنه راه های شناخت راه صحیح رو ندونیم یعنی به منابع شناخت دسترسی نداشته باشیم و موضوع وقتی خیلی اذیت کننده می شه که یه مسیری رو تا تهش بریم و ببینیم که ای بابا انگاری اونی نیست که باید می اومدیم. بذارید یه مثال بزنم که موضوع واضح تر بشه. مثلا توی امر تحصیل یا اشتغال راه های زیادی برای انتخاب هست. از هیچ کدوم هم منع نشده. اینجا ما باید از کجا بفهمیم که راه درست کدومه و کدوم راه ما رو به سعادت می رسونه ؟ تکلیف ما چیه ؟ چطور باید تصمیم درست رو اتخاذ کنیم؟ و از کجا بفهمیم که درست تصمیم گرفتیم؟ و در انتها اگر مسیر رو رفتیم و دیدیم که اونی که می خواستیم نشده از کجا بفهمیم که کوتاهی از ما بوده (یعنی مسیر رو با تحقیق و بررسی کافی انتخاب نکردیم یا به اندازه ی کافی مشورت نکردیم و غیره) یا این که واقعا این خواست و تقدیر خداوند بوده که ما به همین راه وارد بشیم. سوالم رو هم ضمن همین توضیحات پرسیدم ولی دوباره برای واضح شدنش تکرار می کنم :

1) در دوراهی های زندگی ما باید از کجا بفهمیم که راه درست تر کدومه (توی راه هایی که نزدیک به هم هستن) ؟ و از کجا باید بفهمیم که تصمیم درست رو گرفتیم یا خیر؟

2) بعد از این که راه رو طی کردیم و دیدیم که اونی که می خواستیم نیست یا اونی که خدا می خواست نیست (با فرض این که از اول هم خواست خدا رو در نظر گرفتیم) چطور بفهمیم که مشکل از ما بوده و یا این که این تقدیر و خواست خداوند بوده؟

تشکر پیشاپیش به خاطر پاسختون ( اگر مکان موضوع نامناسب هستش خودتون زحمت انتقالش رو بکشید).

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد بصیر

follower;533968 نوشت:
گاهی اوقات توی زندگی پیش میاد که بین یه دوراهی گیر می کنیم. حکم خدا رو در نظر می گیریم، تحقیق می کنیم، بررسی می کنیم، مشورت می کنیم و یکی از دو راه رو انتخاب می کنیم. این انتخاب وقتی که دو راه مورد نظر تمایز واضحی داشته باشند شاید زیاد سخت نباشه ولی وقتی که هر دو راه تا حدود زیادی به هم شباهت دارند آدم واقعا می مونه که کدوم راه درسته. بدیش هم اینه که اوایل هر دو راه مثل هم هستن ولی هر چی جلوتر می ری انگار بیشتر از هم فاصله می گیرند تا جایی که واقعا به دو مقصد متفاوت می رسند. بعضی مواقع هم ممکنه راه های شناخت راه صحیح رو ندونیم یعنی به منابع شناخت دسترسی نداشته باشیم و موضوع وقتی خیلی اذیت کننده می شه که یه مسیری رو تا تهش بریم و ببینیم که ای بابا انگاری اونی نیست که باید می اومدیم. بذارید یه مثال بزنم که موضوع واضح تر بشه. مثلا توی امر تحصیل یا اشتغال راه های زیادی برای انتخاب هست. از هیچ کدوم هم منع نشده. اینجا ما باید از کجا بفهمیم که راه درست کدومه و کدوم راه ما رو به سعادت می رسونه ؟ تکلیف ما چیه ؟ چطور باید تصمیم درست رو اتخاذ کنیم؟ و از کجا بفهمیم که درست تصمیم گرفتیم؟ و در انتها اگر مسیر رو رفتیم و دیدیم که اونی که می خواستیم نشده از کجا بفهمیم که کوتاهی از ما بوده (یعنی مسیر رو با تحقیق و بررسی کافی انتخاب نکردیم یا به اندازه ی کافی مشورت نکردیم و غیره) یا این که واقعا این خواست و تقدیر خداوند بوده که ما به همین راه وارد بشیم. سوالم رو هم ضمن همین توضیحات پرسیدم ولی دوباره برای واضح شدنش تکرار می کنم :

باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی و تشکر از سوال زیبایی که پرسیدید، سوالی است که برای خیلی ها پیش اومده و خواستار جواب آن هستند.
از بابت این که پاسخگویی به سوال شما به تاخیر انجامید نیز معذرت خواهی می کنم، از ذهن بنده غافل شده بود.
ببینید در ابتدا باید عرض کنم، خیلی مواقع اینطور نیست که ما وقتی بین چند راهی یا دو راهی می مانیم، فقط یکی از این راهها درست باشد و باقی خطا؛ گاهی اوقات چندین راه، درست است و حتی گاهی اوقات همه ی راهها درست است و ما فقط باید بهترین را انتخاب کنیم و گاهی اینطور است که اگر بهترین را انتخاب نکنیم این طور نیست که به سعادت نرسیده باشیم، بلکه راه منتخب هم راه خوبی خواهد بود و و ما را به سر منزل مقصود خواهد رسانید.
منتها در انتخاب راهها می بایست با اهلش مشورت کرد، اگر اهل، برای ما بهترین راه را معرفی کردند، تکلیف از گردن ما ساقط است و ما با انتخاب آن، ان شاءالله در مسیر سعادت خواهیم بود و خدا ما را در این مسیر یاری خواهد نمود، اگر هم مشاورین ما، به خطا و غلط، راهی را برای ما برگزیدند و ما بعد از طی مسیر متوجه شدیم که بهتر از این راه هم وجود می داشته، باز ما در اینجا ضرر نکرده ایم، چون به آن چیزی که فهمیده ایم عمل کرده ایم و خداوند پاداش ما را خواهد داد و دست ما را خواهد گرفت، و البته این برای کسی است که ایمان به آخرت دارد، یعنی امور عالم را محدود به دنیا نمی داند، چون کسی که عالم را محدود به دنیا می انگارد، وقتی یک مسیر را انتخاب نمودو بعدا متوجه شد که باب طبع او نبوده، دیگر راه برگشت ندارد و برنامه ی زندگی خود را که بر اساس دنیا بوده، به غلط پیش رفته، ولی انسان الهی اگر راهی را که در دنیا انتخاب کرده، به هدف مطلوب دنیاییش نرسد، بالاخره می داند چون که به راه الهی، یعنی راه مشورت با اهل خبره تمسک جسته، هر چند ثمره ی مادی نداشته باشد، قطعا ثمره اخروی خواهد داشت و به هدف بلند مدت خود خواهد رسید و فقط به اهداف میانی خود ممکن است نرسیده باشد.
پس اولا باید برای انتخاب هر مسیری با اهلش مشورت نمود و هر آنچه که عقلا و مشاورین گفتند همان وظیفه ماست و همان رضایت خداست، البته انتخاب اهل مشورت هم اهمیت دارد که واقع اهل مشورت در مساله مربوطه باشند.
ثانیا اگر اگر مسیری را که رفتیم وقتی با این مقدماتی باشد که عرض کردم، دیگر معنایی ندارد که بعد از طیِ مسیر بگوییم شاید اون چیزی نبوده که خدا میخواسته. در هرصورت هر چی هم پیش بیاید وقتی با عقل و مشورت و توسل بوده، مشکل ازما نخواهد بود و در حدّ وسع و وظیفه ما بوده است، منتها ما باید نهایت سعی و تلاش خود را بکنیم و در انتخاب راه، سهل انگاری ننماییم.
موضوع قفل شده است