این کار حق الناس بود؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
این کار حق الناس بود؟

باسلام

نیتم خیر بود، متأسفانه اشتباهی از بنده سر زد؛ خیلی جدی...
یکی از اقوام ما که شوهرش فوت کرده بود؛ وضعیت روحی بدی داشت، گفتم ازدواج موقت که بکنه مشکلش حل میشه
لذا ابتدا گفتم زنگ بزنم بهش پیشنهاد بدم برای خودم اگر قبول کرد که خوب اگر نکرد هم هیچ؛ ولی پیشمون شدم گفتم نامه بنویسم بیشتر حرف بزنم بهتره. نامه با بسم الله تایپ کردم و گفتم از لحاظ شرعی مشکل نداره و کلی خدا پیغمبر و قرآن و روایات کردم از لحاظ عرفی هم گفتم محافظه کاری میکنیم مشکلی پیش نیاد؛ در پایان هم گفتم اگه دوست داری قبول کن؛ دوست نداری قبول نکن. رفتم پرینت گرفتم؛ بعد رفتم دم خونش گفتم این نامه رو بردارن؛ پشت تلفن خیلی خیلی هیجانی و عصبانی بود... خلاصه تقریبا بعد یک ساعت برادر شوهر خانم زنگ زد هرچی از دهنش بیرون شد به من گفت؛ بعد به من تهدید کرد گفت شمارتو پیدا میکنم (اقوامشون دولتی هست) پدرتو در میارم و ....

قصدم حلال بود؛ تقاضای حرام نداشتم؛ مجبور هم نکردم

خوب این کار باعث شد؛ اونا به وحشت بیوفتن، شب ها بترسن؛ به شدت محافظه کاری کنن؛ غم و غصه بخورن، گریه کنن و ....
آیا حق الناسه این کارم؟ در صورتی که از اول اینو نمیدونستم؟

مرجع تقلید: آیت الله مکارم شیرازی
اگر ممکنه نظر سایر آیات رو هم بنویسید.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد سجاد

[="Tahoma"][="Black"]

user;531767 نوشت:
باسلام

نیتم خیر بود، متأسفانه اشتباهی از بنده سر زد؛ خیلی جدی...
یکی از اقوام ما که شوهرش فوت کرده بود؛ وضعیت روحی بدی داشت، گفتم ازدواج موقت که بکنه مشکلش حل میشه
لذا ابتدا گفتم زنگ بزنم بهش پیشنهاد بدم برای خودم اگر قبول کرد که خوب اگر نکرد هم هیچ؛ ولی پیشمون شدم گفتم نامه بنویسم بیشتر حرف بزنم بهتره. نامه با بسم الله تایپ کردم و گفتم از لحاظ شرعی مشکل نداره و کلی خدا پیغمبر و قرآن و روایات کردم از لحاظ عرفی هم گفتم محافظه کاری میکنیم مشکلی پیش نیاد؛ در پایان هم گفتم اگه دوست داری قبول کن؛ دوست نداری قبول نکن. رفتم پرینت گرفتم؛ بعد رفتم دم خونش گفتم این نامه رو بردارن؛ پشت تلفن خیلی خیلی هیجانی و عصبانی بود... خلاصه تقریبا بعد یک ساعت برادر شوهر خانم زنگ زد هرچی از دهنش بیرون شد به من گفت؛ بعد به من تهدید کرد گفت شمارتو پیدا میکنم (اقوامشون دولتی هست) پدرتو در میارم و ....

قصدم حلال بود؛ تقاضای حرام نداشتم؛ مجبور هم نکردم

خوب این کار باعث شد؛ اونا به وحشت بیوفتن، شب ها بترسن؛ به شدت محافظه کاری کنن؛ غم و غصه بخورن، گریه کنن و ....
آیا حق الناسه این کارم؟ در صورتی که از اول اینو نمیدونستم؟

مرجع تقلید: آیت الله مکارم شیرازی
اگر ممکنه نظر سایر آیات رو هم بنویسید.

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

تا زمانی که موجب خسارت مالی نشوید و خسارتی به طرف مقابل نزنید ، حق الناس بر عهده شما نیامده است اما بهتر است به واسطه بزرگ تری از ایشان و خانواده عذرخواهی کرده و قصد خیر خود را به ایشان منتقل نمایید.

همیشه سلامت و موفق باشید[/]

باسلام و خسته نباشید
لطف کنید دوباره سوال من رو بخونید من اول که نوشتم دقیق ننوشتم؛ استرس داشتم

بنده قصد ازدواج موقت با زنی از اقارب مادر خود را که شوهرش قبلا وفات کرده بود و در حالت بیوگی به سر میبرد داشتم؛ آن زن از نگاه رو حی ضعیف بود؛ مفید دانستم که با این زن ازدواج موقت کنم تا هم به او مهربانی کنم و هم برای بنده تجربه ازدواج موقت و تجربه رابطه زناشویی باشد (با توجه به اینکه شما ازدواج موقت را بدون نیاز، محل اشکال میدانید؛ من در این احتیاط واجب به مرجع تقلید دیگری مراجعه میکردم). لازم دیدم ابتداء بصورت تلفنی به این زن زنگ بزنم و موضوع را بیان کنم ولی بهتر دیدم که تمامی حرفای خود را به صورت چاپی به خانه اش بیاندازم. در نامه به صورت کاملا مؤدب و با جنبه مذهبی با بسم الله الر حمن الر حیم شروع کردم و گفتم که این کار از لحاظ شرعی مانعی ندارد، و اگر شما ازدواج موقت نمیکنی و در رنج بسر میبری کار خوبی نیست و اگر مایل باشی محافظه کاری میکنیم تا کسی نفهمد و از لحاظ شرعی مشکل پیش نیاید و گفتم که در قرآن و روایات آمده که این ازدواج موقت مشکلی ندارد. در پایان هم گفتم اگر مایل باشی به شماره من زنگ بزن و شماره را در پایان نامه نوشتم. درب خانه اش رفتم، زنگ زدم و گفتم که نامه را بردار از پشت در. ولی آن زن بسیار ترسید. تقریبا یک ساعت بعد از آن از اقارب زن زنگ زد و مرا تهدید کرد (نمیدانم راست میگفت یا نه_ ولی تا کنون تهدید هایش عملی نشده است) و به شدت از عملم نارا حت بود و به من فحاشی کرد.
من از این کار خود پشیمان شدم. این کار من باعث شده در آن خانواده که خانواده نسبتاً بزرگی هست؛ ترس و عصبانیت بوجود بیاید. باعث شود نزدیکان آن زن عصبانی شوند؛ آن زن گریه کند و بترسد و خدا میداند چه میگذرد...
با توجه به اینکه نیت من نا مشروع نبود و من قصد نداشتم آن زن را مجبور کنم به ازدواج موقت؛ آیا این کاری را که کردم و این مواردی را در پی داشت (ترسیدن آنان؛ نارا حت شدن آنان، ا حساس خطرکردن آنان، گریه کردن و دل شکستن و خیلی چیزهای دیگه ...)
حق الناس هست و حق الناس در گردنم هست؟

مرجع تقلیدم: آیت الله مکارم شیرازی

باتشکر

user;531767 نوشت:
نیتم خیر بود، متأسفانه اشتباهی از بنده سر زد؛ خیلی جدی...

سلام ، همین اول کار بگم که قصد سرزنش شما رو ندارم به هیچ وجه.
فقط نظرمو میگم به عنوان یه کاربر یه موقع خرده نگیرید.

نامه انداختن تو خونه یک خانم ، اونم برای درخواست ازدواج موقت با عقل جور در نمیاد
هر خانمی جای ایشون بود ، همین برخورد رو میکرد. ترس و وحشت هم داره صد در صد.اصلا هزار درهزار!
مطمئن باشید هیچ خانمی با این شرایط حاضر به ازدواج موقت نمیشه!
درسته شما نیتتون خیر بود ولی باید به اون خانم هم فکر میکردید.
به نظر من اگر رو در رو این مساله رو مطرح میکردید بهتر بود یا اینکه در یک ملاقات این نامه رو میدادید.
به هر حال اگر با این کارتون حقی هم بر گردن شما اومده باشه ،‌
بهتر هست به واسطه یک بزرگ تر یا اشنا حلالیت بطلبید ازشون.
ان شاءالله سوء تفاهم ِ یش اومده حل بشه.
یا حق

باسلام .بنده هم قصد بی ادبی و هیچ چیز دیگری جزخیرخواهی ندارم.واین مطلب را که کاربرعزیز (رایحه بهشت)گفته اندتایید میکنم و به علاوه اینکه بگویم شما فکرنکردید نامه بدست اشخاص دیگری بیوفته ابروی اون زن بره.بهتربوداول با واسطه کسی به اون خانم نظرشو درین مورد میپرسیدین و بعدپیشنهادمیدادید.

[="Tahoma"][="Black"]

user;533188 نوشت:
باسلام و خسته نباشید
لطف کنید دوباره سوال من رو بخونید من اول که نوشتم دقیق ننوشتم؛ استرس داشتم
بنده قصد ازدواج موقت با زنی از اقارب مادر خود را که شوهرش قبلا وفات کرده بود و در حالت بیوگی به سر میبرد داشتم؛ آن زن از نگاه رو حی ضعیف بود؛ مفید دانستم که با این زن ازدواج موقت کنم تا هم به او مهربانی کنم و هم برای بنده تجربه ازدواج موقت و تجربه رابطه زناشویی باشد (با توجه به اینکه شما ازدواج موقت را بدون نیاز، محل اشکال میدانید؛ من در این احتیاط واجب به مرجع تقلید دیگری مراجعه میکردم). لازم دیدم ابتداء بصورت تلفنی به این زن زنگ بزنم و موضوع را بیان کنم ولی بهتر دیدم که تمامی حرفای خود را به صورت چاپی به خانه اش بیاندازم. در نامه به صورت کاملا مؤدب و با جنبه مذهبی با بسم الله الر حمن الر حیم شروع کردم و گفتم که این کار از لحاظ شرعی مانعی ندارد، و اگر شما ازدواج موقت نمیکنی و در رنج بسر میبری کار خوبی نیست و اگر مایل باشی محافظه کاری میکنیم تا کسی نفهمد و از لحاظ شرعی مشکل پیش نیاید و گفتم که در قرآن و روایات آمده که این ازدواج موقت مشکلی ندارد. در پایان هم گفتم اگر مایل باشی به شماره من زنگ بزن و شماره را در پایان نامه نوشتم. درب خانه اش رفتم، زنگ زدم و گفتم که نامه را بردار از پشت در. ولی آن زن بسیار ترسید. تقریبا یک ساعت بعد از آن از اقارب زن زنگ زد و مرا تهدید کرد (نمیدانم راست میگفت یا نه_ ولی تا کنون تهدید هایش عملی نشده است) و به شدت از عملم نارا حت بود و به من فحاشی کرد.
من از این کار خود پشیمان شدم. این کار من باعث شده در آن خانواده که خانواده نسبتاً بزرگی هست؛ ترس و عصبانیت بوجود بیاید. باعث شود نزدیکان آن زن عصبانی شوند؛ آن زن گریه کند و بترسد و خدا میداند چه میگذرد...
با توجه به اینکه نیت من نا مشروع نبود و من قصد نداشتم آن زن را مجبور کنم به ازدواج موقت؛ آیا این کاری را که کردم و این مواردی را در پی داشت (ترسیدن آنان؛ نارا حت شدن آنان، ا حساس خطرکردن آنان، گریه کردن و دل شکستن و خیلی چیزهای دیگه ...)
حق الناس هست و حق الناس در گردنم هست؟
مرجع تقلیدم: آیت الله مکارم شیرازی
باتشکر

با عرض سلام و احترام

به سؤال شما در پست گذشته پاسخ دادم لطفا مراجعه بفرمایید.

همیشه سلامت و موفق باشید[/]

[=Times New Roman]

سجاد;532274 نوشت:
تا زمانی که موجب خسارت مالی نشوید و خسارتی به طرف مقابل نزنید ، حق الناس بر عهده شما نیامده است

با سلام و سپاس از کارشناس گرامی، آیا این مطلب به این معناست که حق الناس به بُعد اقتصادی و مالی محدود می‌شود؟

سلام ببخشید رک حرف میزنما.مگه هرکی روحیه اش داغون بود چون شوهرش فوت کرده باید بره سراغ ازدواج موقت؟بعد شماازخودت نپرسیدی این همه بزرگترومحارمش من چکاره ام برم اون وسط همچین پیشنهادی بدم؟یعنی به عقل بقیه نمیرسید؟حالا درمورد شماچه تصوری پیدا میکنن؟تهدیدم که کردهاخه این چکاری بوده انجام دادید؟بنظرم زودتر سروته قضیه رو بهم بیارید ومعذرت خواهی کنید.من نمیدونم این ازدواج موقت چرا افتاده توسرهمه ول کنشم نیستن.این همه کارخیر تو دنیا همه چسبیدن به این یه خیره.قصدجسارت بشماندارم ولی شمام یذره ازاین قاعده مستثنی نیستید.کارای خیر دیگه ای هم میتونستید براش انجام بدید نه اینکه باآبروی اون خانم وخودتون بازی کنید.

[="Tahoma"][="Black"]

فرهنگ;533787 نوشت:
با سلام و سپاس از کارشناس گرامی، آیا این مطلب به این معناست که حق الناس به بُعد اقتصادی و مالی محدود می‌شود؟

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

بله منظور این است که حق الناس مصطلح محدود به بعد اقتصادی و مالی است و در جایی که احیانا تصریح شرعی وجود داشته باشد که هر کس باید مطابق فتوای مرجع خود عمل نماید.

همیشه سلامت و موفق باشید[/]

سجاد;533782 نوشت:
با عرض سلام و احترام

به سؤال شما در پست گذشته پاسخ دادم لطفا مراجعه بفرمایید.

همیشه سلامت و موفق باشید


سلام
من از حق الناس خیلی میترسم؛ همچنین ازشون عذر خواهی نمیکنم.
خیلی عذر میخوام؛ آنچه فرمودید که اگر مالی نباشه حق الناس نیست؛ طبق نظر آیت الله مکارم شیرازی بود؟ من خیالم جمع باشه که دیگه حق الناسی از اون بابت به گردنم نیست و روز قیامت گردنمو نمیگیرن؟
خیلی ممنونم

user;534105 نوشت:
همچنین ازشون عذر خواهی نمیکنم.
ببخشیددرسته شمانیتتون خیربوده وحق الناس هم نبوده ولی فکرنمیکنید بهشون توهین کردید وباید معذرت خواهی کنید؟

یامهدی مددی;534117 نوشت:
ببخشیددرسته شمانیتتون خیربوده وحق الناس هم نبوده ولی فکرنمیکنید بهشون توهین کردید وباید معذرت خواهی کنید؟

وقتی حق الناس نباشه اون زمان بهتره که عذر خواهی کنم؛ در ضمن ممکنه مفسده داشته باشه؛ مشکلات خانوادگی شاید شاید ایجاد بشه؛ به من بدبین بشن و ... به این خاطر عذرخواهی نمیکنم

چه چیزا
جناب user شما که این قدر مقید هستید چرا
فرض کنید این خانم خواهر شما ایا شما عصبی نمیشدید با این رفتار یک اقایی اون هم تازه بعد از فوت همسر یعنی اثلا شرایط روحی اون خانم رو در نظر نگرفتین یعنی اگر خود شما هم خدایی نکرده همسرتون رو از دست میدادید به این پیشنهاد بالفور جواب مثبت میدادید
جل االخالق

user;531767 نوشت:
خوب این کار باعث شد؛ اونا به وحشت بیوفتن، شب ها بترسن؛ به شدت محافظه کاری کنن؛ غم و غصه بخورن، گریه کنن و ....
آیا حق الناسه این کارم؟ در صورتی که از اول اینو نمیدونستم؟
[="#000080"][="#006400"]هوالعالم[/]
چرا باید به وحشت بیفتن ؟

از کجا میدونی اگر تلفنی حرف میزدی یا لااقل به عنوان عرض تسلیت صحبتی میداشتی
دیگه اون زن احتمال نمیداد که :
ممکنه ازمایشی از طرف اشنایان باشه
یا کسی چشمی به مالی چیزی دوخته و طمعی داره و ...

حالا مهم اینه شما اونکاری که میدونستی و میتونستی انجام دادی و جوابشم گرفتی
من که اون خانم رو نمیشناسم . شاید برای ازدواج , افراد زیادی بطور حضوری در مقابلش حاضر شدن
شاید اصلا طرف شخص خاصی رو زیر نظر داشته باشه ...

اون خانمم نباید اینکارو میکرد و نباید ابروریزی راه مینداخت .
حتی ممکنه دیگران ناخواسته متوجه نامه شدن و اون خانم ...

[="#8B4513"]
یه جاهایی حضرت علی میفرمایند
که مغلوب شیون زنان عزادار نشید .(داستان شیون زنان عزادار بعد از جنگ بود و نمیگن که اجازه عزاداری ندید .)
شاید منظور اینه که اجازه ندید زیاده رویهای عاطفی موجب یاس و ناامیدی شما بشه ... [/]

خیلی از انسانها مخصوصا خانمهای عاطفی تلقین پذیرند و به آهی حتی دروغین ممکنه وارد یک دوره افسردگی واقعی بشن ...
بطوریکه اصلا دلیلی برای افسردگی یا شیون و آه و ناله نبینند و پیدا نکنن .[/]

[="Tahoma"][="Black"]

user;534105 نوشت:
سلام
من از حق الناس خیلی میترسم؛ همچنین ازشون عذر خواهی نمیکنم.
خیلی عذر میخوام؛ آنچه فرمودید که اگر مالی نباشه حق الناس نیست؛ طبق نظر آیت الله مکارم شیرازی بود؟ من خیالم جمع باشه که دیگه حق الناسی از اون بابت به گردنم نیست و روز قیامت گردنمو نمیگیرن؟
خیلی ممنونم

با عرض سلام و احترام و تشکر از پی گیری شما

برای اطمینان بیشتر می توانید با دفتر معظم له تماس بگیرید و سؤالتان را مطرح فرمایید:

0257840001

همیشه سلامت و موفق باشید[/]

saba;534158 نوشت:
فرض کنید این خانم خواهر شما ایا شما عصبی نمیشدید با این رفتار یک اقایی اون هم تازه بعد از فوت همسر

یک سال از فوت شوهرش میگذره؛ اگه این چنین برای خواهرم اتفاق بیوفته؛ خوشحال هم میشم؛
آیا من از خدا با غیرت ترم؟ که خدا متعه رو حلال و من واسه خودم حرام تعیین کنم؟

سلام

برای شناخت حق الناس،ما باید اقسام ظلم رو بشناسیم،یعنی وقتی ظلمی صورت میگیرد،حقی از کسی غصب میشود.

حالا سوال این است که،به نظر شما (user) آیا شما فقط ظلم رو مالی میبینید؟؟؟ آیا ظلم جنبه عاطفی ندارد؟؟در احادیث حتی از دروغ به یکی از انواع ظلم یاد شده.

اینها جنبه حق الناس رو داشت،و اما پیشنهاد(مسائل زیر را قرار نیست به من جواب بدهید،خودتان بهتر میدانید.....)

اگر شما واقعا این شرایطی را که بوجود آمده پیش بینی نکرده باشید و واقعا هم یک درصد نیت شر نداشته باشید،به امید عافیت از سمت خدا به توبه و نذر رو بیاورید و به امید اینکه دل طرف مقابل هم بوسیله خدا نرم شود،و اینکه چون عمل شما باعث ترس و وحشت آنها شده،شما این قضیه را با یکی در میان بگذارید که بتواند پادرمیونی کند و این قائله فروکش کند(البته به شرط اینکه آبروریزی در پی نداشته باشد)

2تا ذکر گره گشا هم هست که واقعا موثره،انشاءالله که حل بشه

اللهم عجل لولیک الفرج

استغفر الله ربى و اتوب الیه

اگر این قضیه به خیر گذشت،سعی کنید از این به بعد قبل از هر حرکتی،فکر و مشورت کنید تا مستاصل نشوید

البته همه اینها نظر بنده است و خود شما بهتر میدانید

یاعلی

موضوع قفل شده است