جمع بندی دوست دارم نماز بخونم؛ اما ...

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دوست دارم نماز بخونم؛ اما ...

سلام دوستان
من فردی هستم خسته
خیلی هم دوست دارم نماز خون بشم
ولی نمی‌تونم, راستش برام اهمیت نداره
دوست دارم ولی از خشم خدا نمی‌ترسم، لطفش هم برام رنگ نداره
خانومم شدید اعتقاد داره و خیلی هم بهم گیر می‌داد طوری که اعصابم رو خورد کرد
من هم هر وقت هستش، جلو چشمش می‌خونم و وقتی پیش من نیستش می پیچونم

عمراً برم وضو بگیرم و نماز بخونم

ولی دوست دارم مثل بقیه باشم. سر اذان برم وضو بگیرم و نماز بخونم

دوست دارم خدا رو دوست داشته باشم

دوست دارم با عشق نماز بخونم و همه کارهام با نیت رضای خدا باشه

اما نمیشه

اهداف خیلی معمولیه

کسی می‌تونه به من کمک کنه؟

من نگران که انقدر نسبت به این مسئله بی‌خیال هستم.

لطفاً راهنماییم کنید.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت


سلام و عرض ادب؛
اینکه اراده نموده اید به سوی خداوند تبارک و تعالی برگردید و با او ارتباط برقرار کنید، بسیار ارزشمند است و این یکی از لطف های خدا به شماست.
سستی مسلمان در نماز می تواند علت های مختلفی داشته باشد. باید علت یابی کنید، زیرا نماز عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه خاصی است. انسان ‌طبق ‌فطرتش ‌همواره ‌به ‌چیزی ‌که‌برایش ‌اهمیت ‌دارد، توجه ‌و اهتمام‌ می‌ورزد.
به نظر می‏ رسد، علت اصلی کاهلی و سستی در نماز ، ضعف شناخت و معرفت و عدم آگاهی از آثار و فواید نماز و عدم آگاهی از آثار ترک نماز است وعلت دیگر ضعف اراده وتنبلی باشد .
با تلاش مستمر و بهره گرفتن از راهکارهای عملی ، می توان به تنبلی و کاهلی نسبت به نماز را در خود کم کرد. بنابراین به آن چه در پی می‏ آید، توجه کافی مبذول شده و از هرگونه سست کاری پرهیز نمایید.


اول: شناخت کافی از نماز و آثار و فوائد آن؛
شوق به نماز در گرو احساس نیاز است , همان طور که شوق و رغبت به امور مادی از احساس نیاز سرچشمه می گیرد. ما چون احتیاج به دنیا پیدا کردیم و آن را سرمایه و سرچشمه یافتیم , در توجه به آن حاضریم و در تحصیل آن می کوشیم. اگر ایمان به حیات آخرت پیدا کنیم و حس احتیاج به زندگانی آن جا بنماییم و عبادت و خصوصاً نماز را سرمایه نفیس آن عالم و سرچشمه سعادت آن نشئه بدانیم، البته در تحصیل آن کوشش می نماییم .

دوم :
با آشنایی به فلسفه نماز می توان این احساس نیاز را قوت بخشید.هر انسان عاقلی در جلب منفعت و دفع ضرر تلاش می کند. اگر کسی بداند که نماز عامل بازدارنده از زشتی ها و ریشه اصلی هر خیر و سعادت و وسیله آمرزش گناهان و سدی استوار در برابر آلودگی ها و وسیله پرورش فضایل اخلاقی است، قطعاً نسبت به انجام این عبادت بزرگ کم ترین تردیدی نخواهد داشت و مشتاقانه به سراغ آن خواهد رفت.

سوم :
برای تقویت انگیزه و علاقه خویش یه این امر مهم سعی کنید با مطالعه کتب جذاب که درباره نماز و اهمیت آن نوشته شده ،شناخت خود را در این باره گسترش و تعمیق بخشید. در این باره مطالبی را یادآور می شویم و شما را به مطالعه کتب زیر توصیه می کنیم:
1. نماز و آثار آن در دوره جوانی ،تالیف ابراهیم موسی زاده
2. دانستنی های لازم از نماز، محمد وحیدی
3. اسرار الصلاة یا پرواز در ملکوت، امام خمینی(ره) ترجمه آقای فهری
4. پرتوی از اسرار نماز، از محسن قرائتی
5. صلوة الخاشعین، از مرحوم دستغیب
6. نماز از دیگاه قرآن و حدیث، سید حسن موسوی لاهیجی، انتشارات جامعه مدرسین

چهارم :
اگر انسان به درستی فکر‌کند که خداوند چرا دستور داده که بندگانش نماز بخوانند، هیچ‌گاه نماز را ترک نمی‌کند . چنانچه به هر علتی ‌نمازش ترک شود ،فوراً جبران نموده و قضا می‌کند. قرآن می‌فرماید: «‌یا أیّها الناس أنتم الفقراء إلی ا‌لله و ا‌لله هو الغنی‌ّ الحمید؛(1) ‌ای مردم !شما همگی نیازمند خدایید، تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش ‌است».
وقتی خدا از عبادت ما سودی نمی‌برد و از طرفی نماز و سایر عبادت‌ها را واجب نموده، ‌معلوم می‌شود این دستورها برای خوشبختی و سعادت خود ما است. هنگامی که از عمق جان درک کردیم که ‌نماز در تأمین خوشبختی و سعادت ما نقش اساسی و تعیین کننده دارد ، با عشق و علاقه نماز می‌خوانیم.


پی‌نوشت‌:
1. فاطر (35) آیه 15.

پنجم :شناخت پیامدهای ترک نماز؛
یکی از عوامل و راهکار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پیامدهای منفی ترک نماز و کاهلی نسبت به آن است. در قرآن بر ترک نماز وعده عذاب داده شده است: « بهشتیان از دوزخیان می‌پرسند: چه چیز شما را به دوزخ کشانید، جهنمیان در پاسخ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم». (2)
فاطمه زهرا "سلام الله علیها" از پدرش رسول خدا "صل الله علیه و آله و سلام" پرسید: عذاب و عقوبت کسی که نمازش را سبک بشمارد [ یعنی مسلمانی که نماز نخواند یا گاهی بخواند یا به نماز و کیفیت صحت آن اهمیتی ندهد ] چیست؟
پیامبر فرمود: هر مرد یا زنی نمازش را سبک بشمارد و نسبت به آن بی اهمیت باشد، خداوند او را به پانزده بلا و گرفتاری مبتلا می‏ سازد. شش مکافات در دنیا و سه گرفتاری هنگام مردن و سه تا در قبر و عالم برزخ و سه مجازات در قیامت خواهد بود:

«فَأَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَالْأُولَى يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمُرِهِ وَ يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ وَ يَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِيمَاءَ الصَّالِحِينَ مِنْ وَجْهِهِ وَ كُلُّ عَمَلٍ يَعْمَلُهُ لَا يُؤْجَرُ عَلَيْهِ وَ لَا يَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ السَّادِسَةُ لَيْسَ لَهُ حَظٌّ فِي دُعَاءِ الصَّالِحِينَ»؛
اماشش بلای دنیوی:
1- خداوند برکت را از عمر او برمی‏دارد (عمرش کوتاه می‏شود یا پرفایده و نافع نیست).
2 - برکت را از رزق و روزی او برمی‏ دارد (مبتلا به فقر می ‏شود یا اگر پول دارد، نفعش به کسی نمی‏ رسد).
3 - خداوند سیمای صالحان را از چهره او بر می‏ دارد (هر کس او را ببیند، او را از مجرمان و افراد ناشایست می‏ پندارد).
4 - اعمال خوب دیگراو اجری ندارد.
5 - دعای او به آسمان نمی‏رود (پذیرفته نمی‏ شود).
6 - اگر خوبان هم به او دعا کنند، برای او فایده‏ای ندارد.

«وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَأُولَاهُنَّ أَنَّهُ يَمُوتُ ذَلِيلًا وَ الثَّانِيَةُ يَمُوتُ جَائِعاً وَ الثَّالِثَةُ يَمُوتُ عَطْشَاناً [عَطْشَانَ‏] فَلَوْ سُقِيَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْيَا لَمْ يَرْوَ»؛
اما سه بلا وقت مرگ:
7- هنگام مردن ذلیلانه و با خواری می‏ میرد.
8 - گرسنه می ‏میرد.
9 - تشنه می ‏میرد (هنگام مردن چون احساس گرسنگی و تشنگی می‏ کند، تمام فکر و توجهش به آن است و توجهی به خدا و یاد خدا ندارد، در نتیجه با حالت غفلت می‏ میرد). اگر از تمام رود های دنیا بخورد سیراب نمی شود.

«وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ فِي قَبْرِهِ فَأُولَاهُنَّ يُوَكِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يُزْعِجُهُ فِي قَبْرِهِ وَ الثَّانِيَةُ يُضَيَّقُ عَلَيْهِ قَبْرُهُ وَ الثَّالِثَةُ تَكُونَ الظُّلْمَةُ فِي قبره»؛
اما سه بلای قبر:
10 - در قبر فرشته ای او را آزار می ‏دهد.
11- قبر بر او سخت و ناگوار می‏ شود و بر او فشار می‏ آورد.
12 - دچار ظلمت در قبر می ‏شود (روح او در قبر دچار فشار و ظلمت می ‏شود).

«وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأُولَاهُنَّ أَنْ يُوَكِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يَسْحَبُهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ الثَّانِيَةُ يُحَاسِبُهُ حِسَاباً شَدِيداً وَ الثَّالِثَةُ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ لَا يُزَكِّيهِ وَ لَهُ عَذَابٌ»؛
و سه بلای قیامت:
13 - در روز قیامت هنگامی که از قبر به سوی صحرای محشر روانه شود، فرشته ای او را به صورت روی زمین می‏ کشاند و مردم او را نگاه می ‏کنند.
14 - از او به سختی حساب می‏ کشند.
15 - خداوند نظر لطف و مرحمت به او نمی‏ کند، در نتیجه دچار عذاب الهی می ‏شود. (3)

پی نوشت ها :
1. مدثر (74) آیات 40 ـ 41.
2. محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 هجرى قمرى،ج 3، ص 24.


ششم:
بی حوصله بودن در نماز مبتنی بر عواملی است که باید از آن ها پرهیز شود. انسان گرایش به عبادت دارد. معصیت، دنیاگرایی، ندادن زکات، تکبر، حرام خوردن، حسد و ... از عوامل و موانع تأثیرگذار در بی علاقه بودن به نماز و ترک ان به حساب آمده است .شوق به نماز وقتی حاصل می شود که انسان لذت شیرینی مناجات با خدا را چشیده باشد. لذت مناجات وقتی حاصل می شود که انسان گناه و معصیت را ترک نماید.

کلام آخر:
انتخاب دوستان متدین و اهل نماز جماعت، در انتخاب دوستان با اراده و متدین که به نماز مخصوصا نماز جماعت اهمیت می‏دهند ،دقت بیش تری داشته و سعی کنید با چنین افرادی ارتباط بیش تری داشته باشید . از ارتباط با افراد لاابالی و کم توجه به نماز خودداری کنید.


[="Arial"][="Black"]سلام منم قبلا نماز نمی خوندم ، چونکه من فکر می کردم خدا نماز منو رو قبول نمی کنه ، و چون نماز نمی خوندم بلد هم نبودم که درست بخونم ، یعنی اشکال خیلی داشتم، هفته ی اولی که من نماز میخوندم جز سخت ترین روزهای زندگی ام بود چونکه شیطان خیلی میخواست کاری کنه که من رو از نماز خوندن پشیمون کنه ، ولی من خب با خودم این تصمیم رو گرفتم که عیب نداره انگار دارم نماز رو آزمایشی میخونم یعنی اینجوری که قرار نیست که از همین دفعه ی اول که نماز میخونم نمازم بدون هیچ ایراد و اشکالی باشه با هر ایرادی که داره میخونم اما هر بار سعی می کنم که یه ذره بهترش کنم . خب اولا که اصلا حضور قلب نداشتم تند تند تند میخوندم برای رفع تکلیف ولی بعدش تصمیم گرفتم که مثلا سعی کنم تو رکعت اول سعی کنم موقع خوندنش از ته قلبم بخونم یعنی اینجوری که با شوق میگم . خب من بعد سلام نماز رو که میدم نمازم تموم میشه هر چقدر هم که حالم بد بوده باشه اصلا انگار آدم یه جور دیگه میشه و ارامش وصف ناپذیری وجود آدم رو پر میکنه . اگه بعد نماز صمیمانه با خدا حرف بزنید و حرفایی که ناراحتتون کرده و یا کارهایی که نمی دونید چیکار باید کنید رو به خدا بگین مطمن باشین خدا جوابش رو تو قلبتون قرار میده ، خب برای اینکه میگن نمازم رو با عشق بخونم مثلا من اگه تو یه روز تعداد گناهام زیاد باشه به همون نسبت نماز صبح ام دیرتر میشه ، و یا اصلا بیدار نمیشم ، خب اگه تو طول روز سعی کنید که بخاطر اینکه دارین نماز میخونین گناهی انجام ندهید و یا حداقل سعی کنید تعداد گناهایی که انجام میدید کمتر شه خب حس خوبی که بعد از نماز بهتون دست میده بیــــــــــــــــــــــــــشـــــــــــــــــــــــتـــــــــــــــــــرتر میشه . یکی هم اینکه بخاطر اینکه خانومتون میگه پا نشین نماز بخونین بخاطر اینکه خدا بهمون گفته برید نماز بخونید . در هر صورت ارتباط با خدا ارامش بخشه .مثلا الان چند ماهه که دارم نماز میخونم خب از نیم ساعت مونده به موقع نماز من هی تند تند میخوام کارایی که دارم رو تموم کنم و اول وقت نماز بخونم اینجوری که اگه نمازم دیر شه حالم خیلی خیلی بد میشه ، جوری که میدونم از دیر شدن نمازم شده که اینجوری شدم .
از این به بعد سعی کنید قبل از اینکه خانومتون بگه پاشین نماز بخونین ، میتونین برای خودتون خط بکشید اینجوری خیلی ادم انگیزه پیدا می کنه . اگه دوست داشتین بگین توضیح بدم چجوری خط بکشید برای خودتون . ( شاید یه کمی بچه گونه باشه اما خیلی جواب میده )
خب یه عالمه هنوز میخواستم بنویسم که یادم رفت همینارو یادم موند بنویسم .
فقط در اخر خودتون رو از نماز خوندن محروم نکنید واقعا خدا تو نماز نمیدونم چه حکمتی قرار داده که واقعا تو روح و روان ادم خیلی خیلی تاثیر میذاره و برکات نماز خوندن رو می تونید تو زندگی بینید .
[/]

[="Tahoma"][="Teal"]به نام خدا

amerllica;530336 نوشت:
دوست دارم نماز خون بشم
ولی نمی‌تونم

برا اين كه نماز خون بشين نماز را به پا داريد.

amerllica;530336 نوشت:
خانومم شدید اعتقاد داره و خیلی هم بهم گیر می‌داد طوری که اعصابم رو خورد کرد
من هم هر وقت هستش، جلو چشمش می‌خونم و وقتی پیش من نیستش می پیچونم

1- چرا نماز رو ترك كردي؟
2-بخاطر گير دادن هاي خانومتون نماز نمي خونيد؟
3-اين يه احتماله:بعضي ها بخاطر گناهاني كه انجام دادن و عادت به آن گناهان و ترك نكردن آنها،عشق به نماز رو از دست ميدن.
4-برا اين كه به نماز علاقه پيدا كنيد نماز بخوانيد مخصوصا جماعت كه حس و حال ديگري دارد.[/]

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
ای کاش این قوم بجای اینکه بگویند خداوند فارسی متوجه نمی شود و بگویند نمازت را عربی بخوان می گفتند نماز را برپا دارید انگونه که از عبادت با پروردگار خود لذت میبرید.
علت اینکه خیلی ها از نماز زده میشوند گناه نیست بلکه نفهمیدن واژه های عربی در نماز است... هرکسی باشد از خواندن طوطی وار یک سری حروف زده میشود و هرگز سراغ خواندن نماز نمیرود... خداوند امر نفرموده نماز بخوانید بلکه فرموده نماز را برپا دارید طوری که متوجه شوید نه اینکه فقط یه سری چیزهایی بخوانید که متوجه نشوید و مانند یه سری افراد گنگ که نمیداند چه چیزی به زبان می اورند باشید.
موفق باشید.

عقل و فطرت;532640 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
ای کاش این قوم بجای اینکه بگویند خداوند فارسی متوجه نمی شود و بگویند نمازت را عربی بخوان می گفتند نماز را برپا دارید انگونه که از عبادت با پروردگار خود لذت میبرید.
علت اینکه خیلی ها از نماز زده میشوند گناه نیست بلکه نفهمیدن واژه های عربی در نماز است... هرکسی باشد از خواندن طوطی وار یک سری حروف زده میشود و هرگز سراغ خواندن نماز نمیرود... خداوند امر نفرموده نماز بخوانید بلکه فرموده نماز را برپا دارید طوری که متوجه شوید نه اینکه فقط یه سری چیزهایی بخوانید که متوجه نشوید و مانند یه سری افراد گنگ که نمیداند چه چیزی به زبان می اورند باشید.
موفق باشید.

سلام
درباره اینکه فرمودید چرا نماز به زبان عربی است لطفا به لینک زیر مراجعه بفرمایید.
http://www.pasokhgoo.ir/node/81441

بعدشم ترجمه و فهم معانی نماز انقدر سخت نیست که انسان نتواند بفهمد
اگر بخواهد با چند دقیقه معانی نماز را یاد می گیرد
در ضمن ترجمه مناسبی برای معانی بلند نماز نیست
و هدف اسلام وحدت و یکپارچگی است
در قبله
در دین
و در نماز
در واجبات
در حج
و در نماز

همه مسلمان ها وحدت دارند و این اقتدار می اورد
از همه این ها بگذری
نماز خواندن مگر چند دقیقه هست
مگر کسی ما را منع کرده که بعد یا قبل از نماز فارسی با خدا حرف بزنیم
اگر انسان علاقه دارد به حرف زدن صمیمی با خدا خب بعد از نماز یا قبل از نماز یا در دل شب با خدایش حرف بزند این که بسیار خوب هست
اما نماز دستور اوست که این گونه خوانده شود
می شود ادعا کنیم خدا را دوست داریم و مسلمان هستیم ولی به دستور خدا عمل نکنیم
ان خدایی که برای او نماز می خوانیم گفته این گونه نماز بخوانید
مثل این که ما بگوییم همسرمان را دوست داریم
ان وقت همسرمان مثلا بگوید فلان غذا را درست کن
یا از شوهر مان بخواهیم فلان چیز را بخر
بعد همسر بگوید به جای ان کار دیگر می کنم
یا غذای دیگر درست می کنم
یا چیز دیگر می خرم
خب این نوعی توهین به اوست و مخالفت با خواسته او نشانه این است که در دوستی با او
صادق نیستیم
این حرف ها زیاد در ایمیل ها و فضاهای مجازی دیده می شود
که بوی جاهلیت دارد
اگر قرار باشد هر قومی
بخواهند تقویت خودشان را بکنند و بگویند اسلام به زبان ما باشد
انوقت باید به اندازه
تمام لهجه ها فارسی و غیر فارسی
دین و احکام داشته باشیم
این باعث بی نظمی و اختلال می شود
احکام این همه عبادت مختلف را چه کسی بداند
و چه کسی اصلاح کند
همان طور که می بینید این حرف ها احساسی است و مبنای درست علمی ندارد و برای تقویت یک قوم و لهجه هست
وملاک ارزش گزاری افراد و برتری ان ها قوم و قبیله ان ها نیست
بلکه ایمان و تقوای ان هاست
این نویسنده توجه ندارد که همه ایرانی ها فارس نیستند
قوم ترک و لرو خراسانی و
گیلکی
داریم که ان ها هم باید بگویند ما نماز خود را می خوانیم
ان وقت هرج و مرج نمی شود
به هر حال این نوشته ارزش علمی ندارد و بیشتر احساسی و برای اختلاف انداختن
و سست کردن مبانی افراد مسلمان
هست و باعث کدورت و کینه های بیخودی بین عرب و عجم می شود

سلام برادر عزیز
شما باید بخوانید
نمیتوانم و نمیخواهم وجود ندارد
چون او خداست
آفریدی تو
قدرت دهنده ی تو
او میتواند تو را از اینجایی که هستی به بالا بکشد یا اینکه به پایین بفرستد
کلیپ بهت میدهم برو نگاه کن:
http://www.aparat.com/v/chIyA

amerllica;530336 نوشت:
سلام دوستان
من فردی هستم خسته
خیلی هم دوست دارم نماز خون بشم
ولی نمی‌تونم, راستش برام اهمیت نداره
دوست دارم ولی از خشم خدا نمی‌ترسم، لطفش هم برام رنگ نداره
خانومم شدید اعتقاد داره و خیلی هم بهم گیر می‌داد طوری که اعصابم رو خورد کرد
من هم هر وقت هستش، جلو چشمش می‌خونم و وقتی پیش من نیستش می پیچونم

عمراً برم وضو بگیرم و نماز بخونم

ولی دوست دارم مثل بقیه باشم. سر اذان برم وضو بگیرم و نماز بخونم

دوست دارم خدا رو دوست داشته باشم

دوست دارم با عشق نماز بخونم و همه کارهام با نیت رضای خدا باشه

اما نمیشه

اهداف خیلی معمولیه

کسی می‌تونه به من کمک کنه؟

من نگران که انقدر نسبت به این مسئله بی‌خیال هستم.

لطفاً راهنماییم کنید.

سلام مؤمن،
عجب صداقت شیرینی تو حرفهاتون هست! کسانی هستند که وقتی خانمشون گیر میده که نماز بخوانند لج می‌کنند، اما شما برای خانمتان می‌خوانید و در دلتان دوست دارید که می‌توانستید بهتر و برای خداوند بخوانید ...! این خودش خدا رو دوست داشتنه، فقط یک کمی عقب‌تر از اونی که باید باشه ... کسی که از گناه لذت می‌بره و بدش نمی‌یاد خوبه که از همینکه از گناه بدش نمیاد بدش بیاد! کسی که از نماز خوندن لذت نمی‌بره خوبه که از اینکه از نماز خوندن لذت نمی‌بره ناراحت باشه! اینها دوست داشتن‌ها و بیزاری‌ها کم‌کم آدم را رشد می‌دهند، کم‌کم آدم رو به جایی می‌رسانند که ار خود گناه بدش بیاد، که از خود نماز لذت ببره. آنقدر در این خواستنتان قوی و دائمی بشوید که بخواهید هر طور شده در صف کسانی قرار بگیرید که خداوند به ایشان اجازه داده که محبتش را در دل داشته باشند
يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا ۖ قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُم ۖ بَلِ اللَّـهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ [الحجرات، ۱۷]
از اينكه اسلام آورده‌اند بر تو منّت مى‌نهند؛ بگو: «بر من از اسلام‌آوردنتان منّت مگذاريد، بلكه [اين‌] خداست كه با هدايت‌كردن شما به ايمان، بر شما منّت مى‌گذارد، اگر راستگو باشيد
هی خودتان را به کسانی بچسبانید که محبت خداوند را در دل دارند و به بندگی خداوند افتخار می‌کنند:
الهی کفی بی عزا أن أکون لک عبدا و کفی بی فخرا أن تکون لی ربا، أنت کما أحب فجعلنی کما تحب
خدایا همین عزت برایم بس که بنده‌ی تو باشم، و همین افتخار برایم بس که پروردگارم تو باشی، تو آنگونه هستی که دوست دارم پس قرارم ده آنطور که خود دوست داری ...
مدام ادایشان را در بیاورید، عاقبت خود را در صف محبین خداوند خواهید یافت بدون اینکه فهمیده باشید این نعمت از کجا و چطور به شما رسید ...
کسی بود که خیلی دوست داشت همیشه بهترین باشه، جزء بهترین‌ها باشه، همه تحویلش بگیرند، بعد یک روز به خودش آمد که اگر در قیامت در صف زیانکاران و بازندگان باشد چه؟ اگر خوبان عالم تحویلش نگیرند چه؟ اگر خدا بهش کم‌محلی کنه و به او بگوید که تو هیچ نداری که چیزی بیرزد چه؟ تصمیم گرفت که اگر قرار است چیزی را برای چیز دیگری از دست بدهد این دنیا باشد که برای آخرت و خدا از دستش می‌دهد ...

سر نماز که ایستادید، ولو به دستور یا خواهش خانمتان، سر قنوت به خدا بگید که خدایا تو به حضور من در نماز احتیاج نداری ولی من به داشتن ارتباط با تو محتاجم، پایم را از این ارتباط قطع نکن ... اگر شیرینی پاسخ خداوند به خودتان را در دل احساس نکردید! ...

(در نهایت قدر همسرتان را هم بیشتر بدانید! خداوند شما را برای هم حفظ کند ان شاء الله)

یا علی

عقل و فطرت;532640 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
ای کاش این قوم بجای اینکه بگویند خداوند فارسی متوجه نمی شود و بگویند نمازت را عربی بخوان می گفتند نماز را برپا دارید انگونه که از عبادت با پروردگار خود لذت میبرید.
علت اینکه خیلی ها از نماز زده میشوند گناه نیست بلکه نفهمیدن واژه های عربی در نماز است... هرکسی باشد از خواندن طوطی وار یک سری حروف زده میشود و هرگز سراغ خواندن نماز نمیرود... خداوند امر نفرموده نماز بخوانید بلکه فرموده نماز را برپا دارید طوری که متوجه شوید نه اینکه فقط یه سری چیزهایی بخوانید که متوجه نشوید و مانند یه سری افراد گنگ که نمیداند چه چیزی به زبان می اورند باشید.
موفق باشید.

سلام علیکم برادرم،
در فقه شیعه قرائت (تلاوت قرآن) باید به عربی باشد، اینطوری حق مطلب ادا می‌شود، اما برخی اذکار دیگر از جمله دعای قنوت را اجازه داده‌اند که به هر زبان دلخواهی باشد، یعنی شما در بخش دعای نماز --که دعا مخ العبادة است، یعنی مغز عبادت-- می‌توانید هر چه خواستید را به فارسی بگویید، اگرچه همان هم بهتر است به عربی باشد، کسی که عاشق خداست خودش دوست دارد به زبانی حرف بزند که خداوند آن را برای ارتباط با بندگانش برگزیده است ...
عربی زبان اسلامه، تمام مسلمین باید بلد باشند، بی‌معنی است که ما می‌رویم حج در عربستان و با پاکستانیها و هندیها و عراقیها و عربستانی‌ها و ... باید به زبان انگلیسی صحبت کنیم، یهودیها هر جای دنیا باشند وقتی به هم می‌رسند زبان عبری صحبت می‌کنند، زبان دینشان است ... ما با شیعیان عراق هم نمی‌توانیم عربی حرف بزنیم ... مایه‌ی خجالت ماست ... کلام خدا را هم باید با واسطه‌ی مترجمین بخوانیم ...
به هر حال دیگر نماز که چند ذکر بیشتر ندارد یاد گرفتن آن هم با معانی و حتی تفاسیر و ... چندان طولانی و دشوار نخواهد بود ... مشکل کسانی که متوجه نمی‌شوند سر نماز چه می‌خوانند عموماً ندانستن ترجمه‌ی اذکار و قرائت‌ها نیست ...

یا علی

سلام دوستان
واقعاً ممنونم، جواب همه شما دوستان رو خوندم
از صبح ساعت 8:30 تا الآن تقریباً روی این دو صفحه هستم.
چن تا 5 سنبه بود که خانومم رو به همراه مادر خانومم می‌بردم شابدولعظیم و تا نماز صبح اونجا می‌موندیم.
آخه خانومم به تازگی پدرش فوت شده و غم سنگینی به دل داره
البته بنده هم خودم چیزی از ایشون کمتر ندارم.
پدرش آدم معمولی نبود. واقعاً یه فرشته بود
دلم خیلی براش تنگ شده، خیلی... با رفتنش خیلی ها رو سوزوند.
این شد که دیدم اگر خانومم رو به همراه مادرش ببرم شابدولعظیم کمی آروم‌تر میشه.
چند دفعه اول به بهانه زیارت می‌پیچیدم می‌رفتم یه گوشه می‌خوابیدم.
موقع نماز صبح توی مصلای ری که می‌شد بیدار می‌شدم و وضو می‌گرفتم و نماز می خوندم و بعدش هم میومدم پیش بروبچز و خلاصه ...
چند باری به همین وضع گذشت که یواش یواش به این فکر افتادم چطوره که واقعاً نماز خون بشم و الکی ادا در نیارم
واقعاً برام مهم بشه که نماز می‌خونم یا نه.
یکبار که رفتیم و اتفاقاً اون شب هم یه کوچولوی ناز رو نگه داشتم، از حضرت زهرا خواستم کمکم کنه که نماز خون بشم و خدا رو دوست داشته باشم.
از همون روز شروع کردم به نماز ظهر خوندن و مغرب خوندن و اعشا خوندن و ...
تا الآن میشه چهار روز تمام و امروز توی روز پنجم هستم.
از شما دوستان خوب هم انتظار دارم برام دعا کنید.
یکی از دوستان گفت شاید گناهی داری که باعث میشه از نماز فاصله دار بشی.
بعله... من متاسفانه به دیدن صور قبیهه بسیار معتادم و جدیداً خیلی ازش فاصله می‌گیرم ولی هر از گاهی باز یه ناخونک می‌زنم
فصل تابستون و ساپورت پوشی هم که شروع شده... دیگه بقیه‌اش رو توضیح نمی‌دم. آدمه دیگه...
ولی از خیانت به همسرم متنفرم چون خیلی دوستش دارم. هر چی خدا به من داده از برکت وجود اونه.
من دوران مجردی نکبتی داشتم. خدا با زنم من رو توی دم دستگاه خودش راه داد.
خلاصه که اینجوری... دوست دارم که گناهان ترک بشه که واقعاً با خلوص نماز بخونم. ماه رمضون هم نزدیکه و فرصت خوبیه که برای تطهیر اقدام کنم.
از همه هم متشکرم

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

owari;532756 نوشت:

سلام علیکم برادرم،
در فقه شیعه قرائت (تلاوت قرآن) باید به عربی باشد، اینطوری حق مطلب ادا می‌شود، اما برخی اذکار دیگر از جمله دعای قنوت را اجازه داده‌اند که به هر زبان دلخواهی باشد، یعنی شما در بخش دعای نماز --که دعا مخ العبادة است، یعنی مغز عبادت-- می‌توانید هر چه خواستید را به فارسی بگویید، اگرچه همان هم بهتر است به عربی باشد، کسی که عاشق خداست خودش دوست دارد به زبانی حرف بزند که خداوند آن را برای ارتباط با بندگانش برگزیده است ...
عربی زبان اسلامه، تمام مسلمین باید بلد باشند، بی‌معنی است که ما می‌رویم حج در عربستان و با پاکستانیها و هندیها و عراقیها و عربستانی‌ها و ... باید به زبان انگلیسی صحبت کنیم، یهودیها هر جای دنیا باشند وقتی به هم می‌رسند زبان عبری صحبت می‌کنند، زبان دینشان است ... ما با شیعیان عراق هم نمی‌توانیم عربی حرف بزنیم ... مایه‌ی خجالت ماست ... کلام خدا را هم باید با واسطه‌ی مترجمین بخوانیم ...
به هر حال دیگر نماز که چند ذکر بیشتر ندارد یاد گرفتن آن هم با معانی و حتی تفاسیر و ... چندان طولانی و دشوار نخواهد بود ... مشکل کسانی که متوجه نمی‌شوند سر نماز چه می‌خوانند عموماً ندانستن ترجمه‌ی اذکار و قرائت‌ها نیست ...

یا علی

سوال از شما می پرسم بزرگوار... چه کسی گفته نماز حتماً باید عربی خونده بشه تا حقش ادا بشه؟ چگونه وقتی در عبادت برخی انسان های فارسی زبان چیزی متوجه نمیشن حق نماز رو ادا کردن؟

از تورات و انجیل کسانی که نماز میخواندند عربی میخواندند؟

لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ (3 | آل عمران - 113)
آنها همه یکسان نیستند؛ از اهل کتاب، جمعیّتی هستند که (به حق و ایمان) قیام می‌کنند؛ و پیوسته در اوقات شب، آیات خدا را می‌خوانند؛ در حالی که سجده می‌نمایند.

وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (10 | یونس - 87)
و به موسی و برادرش وحی کردیم که: «برای قوم خود، خانه‌هایی در سرزمین مصر انتخاب کنید؛ و خانه‌هایتان را مقابل یکدیگر (و متمرکز) قرار دهید! و نماز را برپا دارید! و به مؤمنان بشارت ده (که سرانجام پیروز می‌شوند!)»

و یا سوالی ساده تر می پرسم. مگر مومنین مشروب میخورند که خداوند به انها میگوید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید؟ حکمت این ایه چیست؟

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىٰ تَغْتَسِلُوا ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا (4 | النساء - 43)
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می‌گویید! و همچنین هنگامی که جنب هستید -مگر اینکه مسافر باشید- تا غسل کنید. و اگر بیمارید، یا مسافر، و یا «قضای حاجت» کرده‌اید، و یا با زنان آمیزش جنسی داشته‌اید، و در این حال، آب (برای وضو یا غسل) نیافتید، با خاک پاکی تیمّم کنید! (به این طریق که) صورتها و دستهایتان را با آن مسح نمایید. خداوند، بخشنده و آمرزنده است.

عقل و فطرت;533037 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

سوال از شما می پرسم بزرگوار... چه کسی گفته نماز حتماً باید عربی خونده بشه تا حقش ادا بشه؟ چگونه وقتی در عبادت برخی انسان های فارسی زبان چیزی متوجه نمیشن حق نماز رو ادا کردن؟

سلام علیکم برادرم،
خودتان بفرمایید چرا خداوند قرآن را به عربی نازل کرد و بارها هم به این عربی بودن اصرار کرده که مهم است و مثلاً فرموده که «عربی مبین»؟ عربی مبین است و فارسی یا انگلیسی مبین نیستند؟ اگر هستند که خداوند چرا فرموده «عربی مبین» و اگر به اندازه‌ی عربی نیستند همین یک دلیل کافی است که لازم باشد قرائت به عربی باشد ...
اما آن یک دلیل تمام دلایل نیستند، دلیل بسیار است، یکی مثلاً اینکه قرآن همان کتاب عربی است و ترجمه‌ی قرآن دیگر قرآن نیست، دیگر کلام خدا نیست، تنها ظاهر کلام خداست آن هم به اندازه‌ی قدرت فن بیان و تبحر مترجم آن که البته بعضاً غلط هم دارند ... اگر گفته شود قرآن بخوانید منظور خود قرآن است که منزل است نه ترجمه‌ی آن که اگر بود خود خداوند باید مترجمی را هم تعیین می‌کرد که کسی اشتباهی ترجمه‌ی بدتر را در نمازش نخواند ...
خداوند در قرآن آورده که سوره‌ی حمد هم‌طراز با کل قرآن است، این خودش نشان می‌دهد که سوره‌های قرآن باید بطن‌هایی داشته باشند که بشود چکیده‌ی تمام قرآن را داخل یک سوره‌ی یک صفحه‌ای گذاشت ...
در قرآن آیات ناسخ و منسوخ داریم، آیاتی که منسوخ شده‌اند اگر واقعاً کاربردشان فقط کمتر از ۲۳ سال بود که آن وقت می‌شد آنها را از قرآن برداشت و بودنشان اضافه می‌بود!؟ اگر نیست،‌که نیست چون مخالف حکمت خداست که باشد، پس این نشان می‌دهد که این آیات باید فقط ظاهرشان نسخ شده باشد ولی باطنشان به قوت خود باقی باشد تا قیام قیامت ... پس داشتن ظاهر و باطن برای قرآن را نمی‌توان انکار کرد مگر اینکه حکمت خدا را زیر سؤال ببریم که معذوریم! حال که قرآن ظاهر و باطن دارد آیا ترجمه‌ی قرآن با خود قرآن یکی است؟ ساء ما یحکمون ...

عقل و فطرت;533037 نوشت:

از تورات و انجیل کسانی که نماز میخواندند عربی میخواندند؟

لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ (3 | آل عمران - 113)
آنها همه یکسان نیستند؛ از اهل کتاب، جمعیّتی هستند که (به حق و ایمان) قیام می‌کنند؛ و پیوسته در اوقات شب، آیات خدا را می‌خوانند؛ در حالی که سجده می‌نمایند.

وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (10 | یونس - 87)
و به موسی و برادرش وحی کردیم که: «برای قوم خود، خانه‌هایی در سرزمین مصر انتخاب کنید؛ و خانه‌هایتان را مقابل یکدیگر (و متمرکز) قرار دهید! و نماز را برپا دارید! و به مؤمنان بشارت ده (که سرانجام پیروز می‌شوند!)»

البته ما در اوائل بحث‌هایمان با هم هستیم و فعلاً شما از حقیر قبول نخواهید کرد ولی تمامی انبیاء عباداتشان همواره به عربی بوده است مگر آنکه تلاوت کتاب‌های خودشان را بکنند، مثلاً حضرت داوود علیه‌السلام که زبور را با صوت خوش می‌خواندند به همان زبان نزول زبور آن را می‌خواندند و نه به عربی ...
کتاب‌ها به همان زبانی که نازل شدند باید خوانده شوند ... اما اگر کسی نمی‌توانست برای آنکه کاملا بی‌بهره نشود گفته می‌شود که لااقل ترجمه‌اش را بخوان ... این هرگز مثل آن نمی‌شود ولی برای خالی نبودن عریضه است ... اما بحث نماز فرق دارد، نماز یک مطلب کوتاه است، فارسی و عربی که خیلی به هم نزدیکند کسانی که زبانشان خیلی متفاوت است یاد می‌گیرند نماز را به عربی بخوانند ...
[SPOILER]البته باز فعلا قبول نخواهید کرد اما مسیحیان هم که ظاهرا از اصل کتاب خود بی‌بهره‌اند و قدیمی‌ترین نسخه‌ی اناجیلشان به زبان یونانی است که زبان نزول انجیل هم یونانی نبوده و قاعدتاً باید به همان عبری بوده باشد که زبان بنی‌اسرائیل بوده است ... پس ایشان کتابشان را به هر زبانی بخوانند باز به زبان اصلی نخوانده‌اند و در واقع اصلاً کتابشان را نخوانده‌اند بلکه باری به هر جهت دارند مطلبی را می‌خوانند که امید است مطالبی از مطالب انجیل واقعی هم در آن موجود باشد ... (البته خودشا به کل وجود کتاب منزلی به اسم انجیل را منکر هستند)
[/SPOILER]
در آیه‌ی نخستی که آوردید اشاره به خواندن کتاب‌هایشان را دارد (که البته همین هم اگر درست خاطرم باشد تمام ماجرا نیست) پس باید به زبان همان کتابها باشد و اشاره‌ای هم به نماز در آن نشده است، اما حتی اگر هم شده بود باز باید دید نماز ایشان چطور بوده است، آنها باید به دستورات شریعت خود عمل می‌کردند، اگر عربی بوده به عربی و اگر به زبان دیگری بوده به زبان دیگر ...
در مورد آیه‌ی دوم هم که فرموده نماز به پا دارید نفرموده به هر زبان که خواستید بخوانید یا چیز دیگر! چه استفاده‌ای از آن می‌توانید بکنید؟

عقل و فطرت;533037 نوشت:

و یا سوالی ساده تر می پرسم. مگر مومنین مشروب میخورند که خداوند به انها میگوید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید؟ حکمت این ایه چیست؟

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىٰ تَغْتَسِلُوا ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا (4 | النساء - 43)
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می‌گویید! و همچنین هنگامی که جنب هستید -مگر اینکه مسافر باشید- تا غسل کنید. و اگر بیمارید، یا مسافر، و یا «قضای حاجت» کرده‌اید، و یا با زنان آمیزش جنسی داشته‌اید، و در این حال، آب (برای وضو یا غسل) نیافتید، با خاک پاکی تیمّم کنید! (به این طریق که) صورتها و دستهایتان را با آن مسح نمایید. خداوند، بخشنده و آمرزنده است.

بله برخی مؤمنان برخی گناهان را انجام می‌دهند و بعد توبه می‌کنند ... همه‌ی مؤمنین معصوم از همه‌ی گناهها نیستند، برخی زنا هم می‌کنند، خدا همه‌ی ما را هدایت کند ...
مشروب را از آنجا فرموده که اگر خوردید وارد نماز نشوید که در صورت مستی جبراً در حال خودتان نخواهید بود و به جای خواندن نماز پرت و پلا خواهید گفت و اگر نگویید هم جبراً چیزی از آنچه می‌گویید را نخواهید فهمید، چون عقل در مستی پوشیده می‌شود، به همین دلیل هم گناهی از فرد مست ممکن است سر بزند. اما در غیر حالت مستی چیزی که نمی‌گذارد انسان بفهمد چه می‌خواند کمتر ممکن است نفهمیدن معنی آیات و اذکار باشد، اگر شخص کودک نباشد و بگوید از نمازم هیچ چیزی نفهمیدم از او معنی آیات و اذکاری که گفته را بپرسید بعید می‌دانم معنی آنها را نداند، بلکه عمدتاً غفلت از خداست، دل درگیر دنیاست و متذکر خداوند نمی‌باشد ... انسانی که خود را ایستاده در مقال خداوند نبیند در یک نماز چند دقیقه‌ای دلش به هزار راه مختلف می‌رود و باز می‌گردد ولی در محضر خدا آرام نمی‌گیرد ...

حالا شما بفرمایید از کجای قرآن اینطور برداشت کردید که نماز را به هر زبانی می‌توان خواند؟

یا علی

[="Arial"][="Black"]سلام راستی مطالعه تاپیک زیر هم میتونه بهتون کمک کنه در زمینه نماز خوندن بهتر
http://www.askdin.com/thread24548.html
[/]

عقل و فطرت;533037 نوشت:
سوالی ساده تر می پرسم. مگر مومنین مشروب میخورند که خداوند به انها میگوید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید؟ حکمت این ایه چیست؟
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىٰ تَغْتَسِلُوا ۚ وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا (4 | النساء - 43)

در این آیه مبارکه دو احتمال وجود دارد :
اول آن که : در روايات متعددى كه در كتب شيعه و اهل تسنن وارد شده، آيه فوق به «مستى خواب» تفسير شده، يعنى در حالى كه هنوز كاملًا بيدار نشده‏ ايد، شروع به نماز نكنيد، تا بدانيد چه مى‏ گوئيد. (1)
بنابر این احتمال اصلا مراد از مستی در آیه مستی با شراب نیست.
دوم : بنابر این احتمال که مراد مستی با شراب باشد؛
يعنى افراد مست نمى توانند مشغول اداء فريضه نماز شوند و نماز آنها در اين حال باطل است، فلسفه آن هم روشن است، زيرا نماز گفتگوى بنده و راز و نياز او با خدا است و بايد در نهايت هوشيارى انجام گردد و افراد مست از اين مرحله دور و بيگانه‏ اند.(2)

علاوه بر آن که :
مگر کسانی که شهادتین را به زبان جاری می کنند به تمام دستورات خداوند گوش می کنند و مثلا دروغ نمی گویند که سایر گناهان ایشان و از جمله شراب خوردن برخی از آنها مایه تعجب شده است.
آری؛ غفلت از ذکر و یاد خداوند، تبعیت از شیطان و ... موجب خروج انسان از دایره بندگی انسان از خداوند می شود وانسان را بنده شیطان می نماید.

پی نوشت ها :
1. تفسير« نور الثقلين»، مؤسسه اسماعيليان، طبع چهارم، 1412 ه ق، جلد 1، صفحه 483 و تفسير« قرطبى»، جلد 3، صفحه 1771( جلد 5، صفحه 201، مؤسسة التاريخ العربى، 1405 ه ق) و « كافى»، جلد 3،دار الكتب الاسلامية، صفحات 299 و 371 و « وسائل الشيعه»،چاپ آل البيت، جلد 5، صفحات 463 و 464 و جلد 7، صفحات 233 و 291،
2. مکارم شیرازی و همکاران،تفسير نمونه، دارالکتب الاسلامیه ، ج‏3، ص 502

amerllica;533003 نوشت:
سلام دوستان
واقعاً ممنونم، جواب همه شما دوستان رو خوندم
از صبح ساعت 8:30 تا الآن تقریباً روی این دو صفحه هستم.
چن تا 5 سنبه بود که خانومم رو به همراه مادر خانومم می‌بردم شابدولعظیم و تا نماز صبح اونجا می‌موندیم.
آخه خانومم به تازگی پدرش فوت شده و غم سنگینی به دل داره
البته بنده هم خودم چیزی از ایشون کمتر ندارم.
پدرش آدم معمولی نبود. واقعاً یه فرشته بود
دلم خیلی براش تنگ شده، خیلی... با رفتنش خیلی ها رو سوزوند.
این شد که دیدم اگر خانومم رو به همراه مادرش ببرم شابدولعظیم کمی آروم‌تر میشه.
چند دفعه اول به بهانه زیارت می‌پیچیدم می‌رفتم یه گوشه می‌خوابیدم.
موقع نماز صبح توی مصلای ری که می‌شد بیدار می‌شدم و وضو می‌گرفتم و نماز می خوندم و بعدش هم میومدم پیش بروبچز و خلاصه ...
چند باری به همین وضع گذشت که یواش یواش به این فکر افتادم چطوره که واقعاً نماز خون بشم و الکی ادا در نیارم
واقعاً برام مهم بشه که نماز می‌خونم یا نه.
یکبار که رفتیم و اتفاقاً اون شب هم یه کوچولوی ناز رو نگه داشتم، از حضرت زهرا خواستم کمکم کنه که نماز خون بشم و خدا رو دوست داشته باشم.
از همون روز شروع کردم به نماز ظهر خوندن و مغرب خوندن و اعشا خوندن و ...
تا الآن میشه چهار روز تمام و امروز توی روز پنجم هستم.
از شما دوستان خوب هم انتظار دارم برام دعا کنید.
یکی از دوستان گفت شاید گناهی داری که باعث میشه از نماز فاصله دار بشی.
بعله... من متاسفانه به دیدن صور قبیهه بسیار معتادم و جدیداً خیلی ازش فاصله می‌گیرم ولی هر از گاهی باز یه ناخونک می‌زنم
فصل تابستون و ساپورت پوشی هم که شروع شده... دیگه بقیه‌اش رو توضیح نمی‌دم. آدمه دیگه...
ولی از خیانت به همسرم متنفرم چون خیلی دوستش دارم. هر چی خدا به من داده از برکت وجود اونه.
من دوران مجردی نکبتی داشتم. خدا با زنم من رو توی دم دستگاه خودش راه داد.
خلاصه که اینجوری... دوست دارم که گناهان ترک بشه که واقعاً با خلوص نماز بخونم. ماه رمضون هم نزدیکه و فرصت خوبیه که برای تطهیر اقدام کنم.
از همه هم متشکرم

با سلام دوست گرامی
1 - انسان تنها موجودی است که در زمین زندگی میکند و متعلق به زمین نیست ( از کلام امیر مومنین )
انسان دو وجه دارد وجه مادی و وجه معنوی
اگر انسان نیاز بخش مادی خود را با خوردن و اشامیدن تامین میکند نیاز بخش معنوی ( روح و جان ) را باید از طریق نماز و روزه و ... (عباداتی که خداوند بر ما واجب نموده ) تامین میگردد
2 - و اما نماز مهمترین اقرار انسان به بندگی برابر خداوند یکتا است چرا که نماز را باید اقامه کرد ( نماز خواندن درست نیست ) اقامه نماز اقرار به بندگی است ( نماز ستون دین است )
بحار الأنوار : روي عن رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ في رجُلٍ يُصَلِّي مَعهُ و يَرتَكِبُ الفَواحِشَ ـ : إنّ صلاتَهُ تَنهاهُ يَوما ما، فلَم يَلبَث أن تابَ .

بحار الأنوار : روايت شده پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره مردى كه با ايشان نماز مى خواند و در عين حال مرتكب كارهاى زشت مى شد ـ فرمود : نمازش ، روزى او را از زشت كارى باز خواهد داشت . ديرى نگذشت كه آن مرد توبه كرد .

پرسش :
من فردی خسته هستم. خیلی هم دوست دارم نماز خوان بشوم ولی نمی‌توانم. یعنی برایم اهمیت ندارد. ولی از خشم خدا نمی‌ترسم، لطفش هم برایم رنگ ندارد. می خواهم با عشق نماز بخوانم و همه کارهایم با نیت رضای خدا باشد اما نمی شود. کسی می‌تواند به من کمک کند؟ لطفاً راهنماییم کنید.

پاسخ :
اینکه اراده نموده اید به سوی خداوند تبارک و تعالی برگردید و با او ارتباط برقرار کنید، بسیار ارزشمند است و این یکی از لطف های خدا به شماست.
سستی مسلمان در نماز می تواند علت های مختلفی داشته باشد. باید علت یابی کنید، زیرا نماز عملی است که در مجموعه عقیده توحیدی، دارای معنا و فلسفه خاصی است. انسان ‌طبق ‌فطرتش ‌همواره ‌به ‌چیزی ‌که‌برایش ‌اهمیت ‌دارد، توجه ‌و اهتمام‌ می‌ورزد.
به نظر می‏ رسد، علت اصلی کاهلی و سستی شما به نماز، ضعف شناخت و معرفت و عدم آگاهی از آثار و فواید نماز و عدم آگاهی از آثار ترک نماز است و علت دیگر ضعف اراده وتنبلی باشد .
با تلاش مستمر و بهره گرفتن از راهکارهای عملی ، می توان به تنبلی و کاهلی نسبت به نماز را در خود کم کرد. بنابراین به آن چه در پی می‏ آید، توجه کافی مبذول داشته و از هرگونه سست کاری پرهیز نمایید.

اول:
شناخت کافی از نماز و آثار و فوائد آن؛
شوق به نماز در گرو احساس نیاز است، همان طور که شوق و رغبت به امور مادی از احساس نیاز سرچشمه می گیرد. ما چون احتیاج به دنیا پیدا کردیم و آن را سرمایه و سرچشمه یافتیم , در توجه به آن حاضریم و در تحصیل آن می کوشیم. اگر ایمان به حیات آخرت پیدا کنیم و حس احتیاج به زندگانی آن جا بنماییم و عبادت و خصوصاً نماز را سرمایه نفیس آن عالم و سرچشمه سعادت آن نشئه بدانیم، البته در تحصیل آن کوشش می نماییم .

دوم :
با آشنایی به فلسفه نماز می توان این احساس نیاز را قوت بخشید.هر انسان عاقلی در جلب منفعت و دفع ضرر تلاش می کند. اگر کسی بداند که نماز عامل بازدارنده از زشتی ها و ریشه اصلی هر خیر و سعادت و وسیله آمرزش گناهان و سدی استوار در برابر آلودگی ها و وسیله پرورش فضایل اخلاقی است، قطعاً نسبت به انجام این عبادت بزرگ کم ترین تردیدی نخواهد داشت و مشتاقانه به سراغ آن خواهد رفت.

سوم :
برای تقویت انگیزه و علاقه خویش یه این امر مهم سعی کنید با مطالعه کتب جذاب که درباره نماز و اهمیت آن نوشته شده ،شناخت خود را در این باره گسترش و تعمیق بخشید. در این باره مطالبی را یادآور می شویم و شما را به مطالعه کتب زیر توصیه می کنیم:
1. نماز و آثار آن در دوره جوانی ،تالیف ابراهیم موسی زاده
2. دانستنی های لازم از نماز، محمد وحیدی
3. نماز، اثر حسین انصاریان
4. پرتوی از اسرار نماز، از محسن قرائتی
5. صلوة الخاشعین، از مرحوم دستغیب
6. نماز از دیگاه قرآن و حدیث، سید حسن موسوی لاهیجی، انتشارات جامعه مدرسین

چهارم :
اگر انسان به درستی فکر‌کند که خداوند چرا دستور داده که بندگانش نماز بخوانند، هیچ‌گاه نماز را ترک نمی‌کند . چنانچه به هر علتی ‌نمازش ترک شود ،فوراً جبران نموده و قضا می‌کند. قرآن می‌فرماید: «‌یا أیّها الناس أنتم الفقراء إلی ا‌لله و ا‌لله هو الغنی‌ّ الحمید؛(1) ‌ای مردم !شما همگی نیازمند خدایید، تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش ‌است».
وقتی خدا از عبادت ما سودی نمی‌برد و از طرفی نماز و سایر عبادت‌ها را واجب نموده، ‌معلوم می‌شود این دستورها برای خوشبختی و سعادت خود ما است. هنگامی که از عمق جان درک کردیم که ‌نماز در تأمین خوشبختی و سعادت ما نقش اساسی و تعیین کننده دارد ، با عشق و علاقه نماز می‌خوانیم.

پنجم :شناخت پیامدهای ترک نماز؛
یکی از عوامل و راهکار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پیامدهای منفی ترک نماز و کاهلی نسبت به آن است. در قرآن بر ترک نماز وعده عذاب داده شده است: « بهشتیان از دوزخیان می‌پرسند: چه چیز شما را به دوزخ کشانید، جهنمیان در پاسخ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم». (2)
فاطمه زهرا "سلام الله علیها" از پدرش رسول خدا "صل الله علیه و آله و سلام" پرسید: عذاب و عقوبت کسی که نمازش را سبک بشمارد [ یعنی مسلمانی که نماز نخواند یا گاهی بخواند یا به نماز و کیفیت صحت آن اهمیتی ندهد ] چیست؟
پیامبر فرمود: هر مرد یا زنی نمازش را سبک بشمارد و نسبت به آن بی اهمیت باشد، خداوند او را به پانزده بلا و گرفتاری مبتلا می‏ سازد. شش مکافات در دنیا و سه گرفتاری هنگام مردن و سه تا در قبر و عالم برزخ و سه مجازات در قیامت خواهد بود:

«فَأَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ فِي دَارِ الدُّنْيَا فَالْأُولَى يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمُرِهِ وَ يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ وَ يَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِيمَاءَ الصَّالِحِينَ مِنْ وَجْهِهِ وَ كُلُّ عَمَلٍ يَعْمَلُهُ لَا يُؤْجَرُ عَلَيْهِ وَ لَا يَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ السَّادِسَةُ لَيْسَ لَهُ حَظٌّ فِي دُعَاءِ الصَّالِحِينَ»؛
اماشش بلای دنیوی:
1- خداوند برکت را از عمر او برمی‏دارد (عمرش کوتاه می‏شود یا پرفایده و نافع نیست).
2 - برکت را از رزق و روزی او برمی‏ دارد (مبتلا به فقر می ‏شود یا اگر پول دارد، نفعش به کسی نمی‏ رسد).
3 - خداوند سیمای صالحان را از چهره او بر می‏ دارد (هر کس او را ببیند، او را از مجرمان و افراد ناشایست می‏ پندارد).
4 - اعمال خوب دیگراو اجری ندارد.
5 - دعای او به آسمان نمی‏رود (پذیرفته نمی‏ شود).
6 - اگر خوبان هم به او دعا کنند، برای او فایده‏ای ندارد.

«
وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَأُولَاهُنَّ أَنَّهُ يَمُوتُ ذَلِيلًا وَ الثَّانِيَةُ يَمُوتُ جَائِعاً وَ الثَّالِثَةُ يَمُوتُ عَطْشَاناً [عَطْشَانَ‏] فَلَوْ سُقِيَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْيَا لَمْ يَرْوَ»؛
اما سه بلا وقت مرگ:
7- هنگام مردن ذلیلانه و با خواری می‏ میرد.
8 - گرسنه می ‏میرد.
9 - تشنه می ‏میرد (هنگام مردن چون احساس گرسنگی و تشنگی می‏ کند، تمام فکر و توجهش به آن است و توجهی به خدا و یاد خدا ندارد، در نتیجه با حالت غفلت می‏ میرد). اگر از تمام رود های دنیا بخورد سیراب نمی شود.

«
وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ فِي قَبْرِهِ فَأُولَاهُنَّ يُوَكِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يُزْعِجُهُ فِي قَبْرِهِ وَ الثَّانِيَةُ يُضَيَّقُ عَلَيْهِ قَبْرُهُ وَ الثَّالِثَةُ تَكُونَ الظُّلْمَةُ فِي قبره»؛
اما سه بلای قبر:
10 - در قبر فرشته ای او را آزار می ‏دهد.
11- قبر بر او سخت و ناگوار می‏ شود و بر او فشار می‏ آورد.
12 - دچار ظلمت در قبر می ‏شود (روح او در قبر دچار فشار و ظلمت می ‏شود).

«وَ أَمَّا اللَّوَاتِي تُصِيبُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ فَأُولَاهُنَّ أَنْ يُوَكِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكاً يَسْحَبُهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ وَ الثَّانِيَةُ يُحَاسِبُهُ حِسَاباً شَدِيداً وَ الثَّالِثَةُ لَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ لَا يُزَكِّيهِ وَ لَهُ عَذَابٌ»؛
و سه بلای قیامت:
13 - در روز قیامت هنگامی که از قبر به سوی صحرای محشر روانه شود، فرشته ای او را به صورت روی زمین می‏ کشاند و مردم او را نگاه می ‏کنند.
14 - از او به سختی حساب می‏ کشند.
15 - خداوند نظر لطف و مرحمت به او نمی‏ کند، در نتیجه دچار عذاب الهی می ‏شود. (3)

ششم:
بی حوصله بودن در نماز مبتنی بر عواملی است که باید از آن ها پرهیز شود. انسان گرایش به عبادت دارد. معصیت، دنیاگرایی، ندادن زکات، تکبر، حرام خوردن، حسد و ... از عوامل و موانع تأثیرگذار در بی علاقه بودن به نماز و ترک ان به حساب آمده است .شوق به نماز وقتی حاصل می شود که انسان لذت شیرینی مناجات با خدا را چشیده باشد. لذت مناجات وقتی حاصل می شود که انسان گناه و معصیت را ترک نماید.

کلام آخر:
انتخاب دوستان متدین و اهل نماز جماعت، در انتخاب دوستان با اراده و متدین که به نماز مخصوصا نماز جماعت اهمیت می‏دهند ،دقت بیش تری داشته و سعی کنید با چنین افرادی ارتباط بیش تری داشته باشید . از ارتباط با افراد لاابالی و کم توجه به نماز خودداری کنید.

پی‌نوشت‌ ها:
1. فاطر (35) آیه 15.
2. مدثر (74) آیات 40 ـ 41.
3. محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 هجرى قمرى،ج 3، ص 24.

موضوع قفل شده است