توسل به اموات فقط از لحاظ قرآن

تب‌های اولیه

116 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
توسل به اموات فقط از لحاظ قرآن

توسل به اموات
خداوند متعال می‌فرماید:

إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (194) أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ (195)


(الأعراف: ١٩٤ – ١٩٥) «به راستی کسانی به غیر از خدا را که به فریاد می‌خوانید، بندگانی مثل خودتان هستند، (اگر اصرار دارید) آنها را بخوانید و اگر راست می‌گویید، باید (درخواست) شما را برآورده نمایند! آیا آنها دارای پاهایی هستند که با آنها راه بروند؟! یا دارای دست‌هایی هستند که با آنها چیزی را بگیرند؟! یا چشم‌هایی دارند که با آنها ببینند؟! یا گوش‌هایی دارند که با آنها بشنوند؟!».
ادعای نزول این آیه در مورد بت‌ها مشکلی را حل نمی‌کند، زیرا آنچه در آیات قرآن مورد نظر است، «عمومیت لفظ» آن است نه «خصوصیت سبب» یعنی شأن نزول آیه، معنی آیه را به آن سبب مقید و محدود نمی‌کند، در غیر این صورت بایستی تنها در همان دوره زمانی و شرایط مکانی حرام و ناروا می‌بود، و پس از آن حلال به حساب می‌آمد! خداوند شرک را تنها بر اعراب جاهلی حرام نکرده است، بلکه برای غیر اعراب و همة بندگان خدا در تمام زمان‌ها و مکان‌ها حرام نموده است!.

سلام دوست من از تفسیر زیبای شما لذت بردم !!!!!
اما از شما سوالی دارم بر مبنای انچه فرموده اید که
(در آیات قرآن مورد نظر است، «عمومیت لفظ» آن است نه «خصوصیت سبب» یعنی شأن نزول آیه، معنی آیه را به آن سبب مقید و محدود نمی‌کند) ایا این ایه شامل درخواست حاجت از پدر و مادر زنده یا پیامبر زنده نیز می شود اگر بگویید خیر بنده از شما می پرسم که ایاتی که مثلا می گویند شهدا زنده اند و عند ربهم یرزقون و ایاتی که .... مگر دلالت ندارند که ان خوبان مانند ما زنده اند پس می توان بدانها متوسل شد اگر بگوید از انسان زنده نیز نمی توان درخواست نمود در مقابل این همه ایات و روایاتی که گویای جواز درخواست از پیامبرا ن است چه توجیهی دارید
ایا شما واقعا درخواست از پیامبر را مانند درخواست از یک بت میدانید؟ لطفا به این سوال بنده جواب صریح بدهید والسلام علی من اتبع الهدی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

ابتدا باید خدمت شما عرض کنم که بنده و شما در چند تاپیک دیگر در حال گفتگو هستیم که بیش از یک هفته است که جوابی از طرف شما در آنها نوشته نمی شود. حال علتش چیست اگر بگویید وقت ندارید باید عرض کنم که اگر وقت ندارید پس تاپیک اضافی چیست؟ اگر وقت دارید و نمی نویسید این را می رساند که جوابی نیست!!! پس بنده در آن تاپیکها منتظر شما هستم.

در ابتدا باز متاسفانه به مطلبی که بارها قبلا جوابش را داده ایم اشاره کرده اید و آن همان نام تاپیک است یعنی این جمله :

بنده بارها و بارها خدمت شما عرض کرده ام که در دین اسلام فقط قرآن نداریم. اگر شما می فرمایید داریم بفرمایید رکعات نماز چند است؟ آنوقت بنده هم این تاپیک را شروع می کنم :

تعداد رکعات نماز فقط از لحاظ قرآن

و آنوقت است که شما از جواب می مانید!!!

پس دقت کنید و این حدیث زیبای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را همواره به یاد بسپارید :

إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أحدهما أعظم من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرقا حتى يردا علي الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما
الراوي: زيد بن أرقم - خلاصة الدرجة: صحيح - المحدث: الألباني - المصدر: صحيح الترمذي - الصفحة أو الرقم: 3788

پس بدانید که قرآن تنها شما را به حوض کوثر بهشت نمی رساند!!!

اما در مورد شبهه ای که حضرت عالی بیان نمودید.

عقیل;17142 نوشت:
توسل به اموات
خداوند متعال می‌فرماید:

إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (194) أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ (195)



(الأعراف: ١٩٤ – ١٩٥) «به راستی کسانی به غیر از خدا را که به فریاد می‌خوانید، بندگانی مثل خودتان هستند، (اگر اصرار دارید) آنها را بخوانید و اگر راست می‌گویید، باید (درخواست) شما را برآورده نمایند! آیا آنها دارای پاهایی هستند که با آنها راه بروند؟! یا دارای دست‌هایی هستند که با آنها چیزی را بگیرند؟! یا چشم‌هایی دارند که با آنها ببینند؟! یا گوش‌هایی دارند که با آنها بشنوند؟!».

در جواب این مطلب شما بنده هم سوالی قرآنی از حضرت عالی دارم :

خداوند متعال می فرماید :

مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَر ؟

چه کسی آسمانها و زمین را آفرید و خورشید و ماه را مسخر نمود؟

لطف کنید و جواب این آیه را خیلی ساده و روان و با اعتقاد خودتان بیان فرمایید.
لطفا حتما به این سوال پاسخ دهید.

اما در مورد تحلیلی و تفسیری که از خودتان نوشته اید به مطالب زیر توجه کنید :

عقیل;17142 نوشت:
ادعای نزول این آیه در مورد بت‌ها مشکلی را حل نمی‌کند، زیرا آنچه در آیات قرآن مورد نظر است، «عمومیت لفظ» آن است نه «خصوصیت سبب» یعنی شأن نزول آیه، معنی آیه را به آن سبب مقید و محدود نمی‌کند

اگر بخواهیم به قول شما عمومیت بگیریم خوب توجه کنید :

متن آیه : إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ...

یعنی اگر به این آیه طبق شما عمومیت دهیم باید حتی بنده شما را مورد خطاب قرار ندهم!!! مگر شما من دون الله نیستید؟! خوب حالا اگر من شما را ( دون الله ) بخوانم و خواسته ای از شما بکنم آیا کافر خواهم شد؟! مثلا شما پیش دوستتان می روید و او را صدا می کنید و از او می خواهید که شما را در کاری یاری کند. آیا شما خدای نکرده مشرک می شوید ؟!

عقیل;17142 نوشت:
در غیر این صورت بایستی تنها در همان دوره زمانی و شرایط مکانی حرام و ناروا می‌بود، و پس از آن حلال به حساب می‌آمد! خداوند شرک را تنها بر اعراب جاهلی حرام نکرده است، بلکه برای غیر اعراب و همة بندگان خدا در تمام زمان‌ها و مکان‌ها حرام نموده است!.

پس اتفاقا عمومیت نیست بلکه این آیه مختص به مطلب خاصی است نه زمان خاصی!!!

اشتباه شما اینجاست که مختص به مطلب خاص بودن را با مختص به زمان خاص بودن اشتباه می گیرید!!!

چه مشکلی پیش می آید که این آیه مختص بت پرستان باشد؟ و خداوند به مشرکان و بت پرستان بفرماید که من دون الله را صدا نکنید یعنی بت ها را. شما از کجا محدودیت زمانی را به آن اضافه می کنید؟؟!!

در ضمن دون الله یعنی آنچه که اولا شما آن را استقلالا دارای قدرت و کمال بدانید و از آن طلب کنید مانند بت پرستان که استقلالا از بت ها خواسته های خود را طلب می کردند. دوما رضایت و امر خداوند در صدا کردن و خواستن شما از فردی یا شی ءی نباشد. مانند اینکه شما می روید و از نانوا نان می خواهید. ولی آیه کریمه می فرماید :

وَ الَّذي هُوَ يُطْعِمُني‏ وَ يَسْقينِ (سوره مبارکه شعراء آیه 79)

مگر خدا طعام دهنده نیست طبق آیه و به قول شما هم آیه عمومیت دارد. حال به نظر شما ما به نانوایی برویم یا نرویم؟؟؟!!!

پس شما نمی توانید فقط از ظواهر آیات مطلبی را نتیجه گرفته و با آن بخواهید مثلا توسل به خدا را زیر سوال برید.

در ضمن به این آیه شریفه هم دقت کنید :

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (سوره مبارکه مائده آیه 35)

اینجا می گوید که برای به طرف خدا رفتن وسیله بجویید ( حال جدای از اینکه که وسیله چه هست در هر حال وسیله دون الله که هست ) آیا این فرمایش شما با نتیجه شما که در بالا بدست آروده اید در تضاد نیست؟؟!!

آیا این وسائلی که با آنها به سمت خدا تقرب می جوییم دون الله نیستند؟!

راستی پسران حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام هم دون را را صدا کردند ( یاابانا ) و هم از دون الله خواسته و حاجتی را خواستند ( استغفر لنا ذنوبنا ) و حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام هم در جواب آنها نفرمودند که چرا مشرک می شوید بروید و خودتان از خدا بخواهید بلکه فرمودند : قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ .

این هم یک نمونه قرآنی دیگر برای شما که فقط قرآن می خواهید!!!

در ضمن احادیث زیادی هم هستند که هم در کتب اهل سنت و هم در کتب شیعه که توسل را تایید می کنند و حتی از کتب اهل سنت بنده می توانم برای شما اثبات کنم که بعد از فوت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم صحابه به ایشان توسل کرده و ایشان را مورد خطاب قرار داده اند. به این نمونه دقت کنید :

أصاب الناس قحط في زمن عمر بن الخطاب فجاء رجل إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم فقال : يا رسول الله استسق الله لأمتك فإنهم قد هلكوا . فأتاه رسول الله صلى الله عليه وسلم في المنام فقال : إيت عمر فأقره مني السلام وأخبرهم أنهم مسقون ، وقل له عليك بالكيس الكيس . فأتى الرجل فأخبر عمر فقال : يا رب ما آلوا إلا ما عجزت عنه . وهذا إسناد صحيح .
در زمان عمر بن الخطاب قحطي آمد ، بلال بن حارث آمد كنار قبر پيامبر عرضه داشت :امت تو نابود شدند ، از خداي عالم باران رحمت طلب كن .بعد پيامبر به خوابش آمد و گفت برو پيش عمر و سلام مرا به او برسان و به او خبر بده كه باران رحمت نازل خواهد و به او بگو كه نسبت به مردم بذل و بخششت بيشتر باشد . اين شخص آمد خدمت عمر . عمر خيلي گريه كرد كه ما قابل اين سلام نبوديم . و گفت : هيچ خدمتي را نسبت به مسلمانان كه از دستم بر بيايد كوتاهي نخواهم كرد .
ابن حجر عسقلاني‌ از بزرگان علم رجال اهل سنت در آخر مي گويد : سند اين حديث صحيح است .
فتح الباري ، ج2 ، ص412

لطف کنید و مطالب را با دقت مطالعه نمایید و بعد مطلبی بنویسید.

باتشکر - یاعلی


  • به نام خدا
  • با اجازه كاربران محترم
  • جناب عقيل توجه داشته باشيد در سوره حج ايه 32 خداوند ميفرمايد:ذلك و من يعظم شعائر الله فانها من تقوي القلوب اين است(فرايض خدا) هركسي شعائر خدا را بزرگ دارد در حقيقت از تقوي قلبهاست و از پاكي دلهاست با توجه به پاسخ بزرگواران توسل جستن شرك نيست بلكه از شعائر الهي است و مثلا اگر فردي گفت يا رسول الله يا وجيها عند الله اشفع لنا عندالله مشرك شده؟ يا رسول خدا صلي الله عليه واله صداي او را نميشنود؟! يا كمك گرفتن از رسول خدا صلي الله عليه واله من دون الله است وبشري مثل ماست ؟؟ يا شما بفرماييد ايا حضرت يعقوب نعوذ بالله كه پيراهن يوسف را بر چشمانش گذاشت و شفا گرفت او هم مشرك بود؟ اعتقاد شما كداميك است لطفا بفرماييد ؟البته به مطالب عزيزان توجه كنيد هيچكسي در عبادت من دون الله را عبادت و پرستش نميكند اما چرا خداوند در قران قسم به كوه طور خورد؟ والطور چون كوه طور محل عبادت حضرت موسي پيامبر خدا با خدا بود و موسي 40 روز در ان كوه به عبادت خدا مشغول شد لذا براي خداوند ارزش پيدا كرده است حالا به نظر شما جايي كه قبر رسول خدا صلي الله عليه واله ميباشد براي خدا ارزش ندارد؟يا جايي كه قبر فرزندان معصوم رسول خدا صلي الله عليه و اله است براي خدا ارزش ندارد؟ يه وقت كسي نگه اون خداست و به هر كسي بخواهد ميتواند قسم بخورد اما ما بندگان نميتوانيم! يا خدا گفته عند ربهم يرزقون نه عند قبرهم يرزقون؟؟!! چون شنيدم !!! خلاصه مطلب شما از اگاهان و كارشناسان محترم سوال بفرماييد تا منحرف نشويد ان شا ءالله

hamedi;17169 نوشت:
در ابتدا باز متاسفانه به مطلبی که بارها قبلا جوابش را داده ایم اشاره کرده اید و آن همان نام تاپیک است یعنی این جمله : توسل به اموات فقط از لحاظ قرآن بنده بارها و بارها خدمت شما عرض کرده ام که در دین اسلام فقط قرآن نداریم. اگر شما می فرمایید داریم بفرمایید رکعات نماز چند است؟ آنوقت بنده هم این تاپیک را شروع می کنم : تعداد رکعات نماز فقط از لحاظ قرآن و آنوقت است که شما از جواب می مانید!!! پس دقت کنید و این حدیث زیبای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را همواره به یاد بسپارید : إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أحدهما أعظم من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرقا حتى يردا علي الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما الراوي: زيد بن أرقم - خلاصة الدرجة: صحيح - المحدث: الألباني - المصدر: صحيح الترمذي - الصفحة أو الرقم: 3788 پس بدانید که قرآن تنها شما را به حوض کوثر بهشت نمی رساند!!!

سلام
به خاطر این اسم تاپیک را فقط از لحاظ قرآن کردم چون که موضوع توحید در قرآن مفصلا گفته شده و 100 ها آیه در این باره آمده است و موضوع حدیث و روایت وقت مفصل می خواهد و در مورد رکعات نماز که می گویید در قرآن نیامده پس مساله توحید هم نیاز به بررسی سنت دارد اشتباه شما این است که رکعات نماز را از اصولیات می دانید در حالی که رکعات نماز از جزئیات است اما توحید از اصول دین است.
hamedi;17169 نوشت:
در جواب این مطلب شما بنده هم سوالی قرآنی از حضرت عالی دارم : خداوند متعال می فرماید : مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَر ؟ چه کسی آسمانها و زمین را آفرید و خورشید و ماه را مسخر نمود؟ لطف کنید و جواب این آیه را خیلی ساده و روان و با اعتقاد خودتان بیان فرمایید. لطفا حتما به این سوال پاسخ دهید.

اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ (32) وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ(33)
اعتقاد من همان اعتقاد قرآنی است
hamedi;17169 نوشت:
اگر بخواهیم به قول شما عمومیت بگیریم خوب توجه کنید : متن آیه : إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ... یعنی اگر به این آیه طبق شما عمومیت دهیم باید حتی بنده شما را مورد خطاب قرار ندهم!!! مگر شما من دون الله نیستید؟! خوب حالا اگر من شما را ( دون الله ) بخوانم و خواسته ای از شما بکنم آیا کافر خواهم شد؟! مثلا شما پیش دوستتان می روید و او را صدا می کنید و از او می خواهید که شما را در کاری یاری کند. آیا شما خدای نکرده مشرک می شوید ؟!

خیر چون این از نوع توسل جایز است.
hamedi;17169 نوشت:
پس اتفاقا عمومیت نیست بلکه این آیه مختص به مطلب خاصی است نه زمان خاصی!!! اشتباه شما اینجاست که مختص به مطلب خاص بودن را با مختص به زمان خاص بودن اشتباه می گیرید!!! چه مشکلی پیش می آید که این آیه مختص بت پرستان باشد؟ و خداوند به مشرکان و بت پرستان بفرماید که من دون الله را صدا نکنید یعنی بت ها را. شما از کجا محدودیت زمانی را به آن اضافه می کنید؟؟!! در ضمن دون الله یعنی آنچه که اولا شما آن را استقلالا دارای قدرت و کمال بدانید و از آن طلب کنید مانند بت پرستان که استقلالا از بت ها خواسته های خود را طلب می کردند. دوما رضایت و امر خداوند در صدا کردن و خواستن شما از فردی یا شی ءی نباشد.

پس چرا در همه ی آیات قرآن من دون الله آمده و اصنام نیامده مثلا:
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا (الإسراء: ٥٦ – ٥٧)
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (56)انعام
وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ(اعراف 197)
hamedi;17169 نوشت:
در ضمن به این آیه شریفه هم دقت کنید : يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (سوره مبارکه مائده آیه 35) اینجا می گوید که برای به طرف خدا رفتن وسیله بجویید ( حال جدای از اینکه که وسیله چه هست در هر حال وسیله دون الله که هست ) آیا این فرمایش شما با نتیجه شما که در بالا بدست آروده اید در تضاد نیست؟؟!! آیا این وسائلی که با آنها به سمت خدا تقرب می جوییم دون الله نیستند؟!

قطعا دون الله نیستند شما چطور وسیله را دون الله می دانید در حالی که بعد از وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ گفته و جهاد کنید معلوم می شود که جهاد یک نوع وسیله است اما ببینیم خدا چه چیزهایی را وسیله می داند
وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (آل عمران: ١٠١) «هرکس به خدا متوسل شود بیگمان به راه راست و مستقیم رهنمون شده است».

إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ (النساء: ١٤٦) «مگر کسانی که توبه کنند و برگردند و به اصلاح خویش بپردازند و به خدا متوسل شوند و آیین خویش را خالصانه از آن خدا کنند (و فقط و فقط او را بپرستند و به فریاد خوانند)، پس آنان از زمره مؤمنان خواهند بود».

hamedi;17169 نوشت:
راستی پسران حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام هم دون را را صدا کردند ( یاابانا ) و هم از دون الله خواسته و حاجتی را خواستند ( استغفر لنا ذنوبنا ) و حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام هم در جواب آنها نفرمودند که چرا مشرک می شوید بروید و خودتان از خدا بخواهید بلکه فرمودند : قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ . این هم یک نمونه قرآنی دیگر برای شما که فقط قرآن می خواهید!!!

حضرت یعقوب که نمرده بودند و برای آنها دعا کردند و این نوع توسل جایز است
hamedi;17169 نوشت:
در ضمن احادیث زیادی هم هستند که هم در کتب اهل سنت و هم در کتب شیعه که توسل را تایید می کنند و حتی از کتب اهل سنت بنده می توانم برای شما اثبات کنم که بعد از فوت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم صحابه به ایشان توسل کرده و ایشان را مورد خطاب قرار داده اند. به این نمونه دقت کنید : أصاب الناس قحط في زمن عمر بن الخطاب فجاء رجل إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم فقال : يا رسول الله استسق الله لأمتك فإنهم قد هلكوا . فأتاه رسول الله صلى الله عليه وسلم في المنام فقال : إيت عمر فأقره مني السلام وأخبرهم أنهم مسقون ، وقل له عليك بالكيس الكيس . فأتى الرجل فأخبر عمر فقال : يا رب ما آلوا إلا ما عجزت عنه . وهذا إسناد صحيح . در زمان عمر بن الخطاب قحطي آمد ، بلال بن حارث آمد كنار قبر پيامبر عرضه داشت :امت تو نابود شدند ، از خداي عالم باران رحمت طلب كن .بعد پيامبر به خوابش آمد و گفت برو پيش عمر و سلام مرا به او برسان و به او خبر بده كه باران رحمت نازل خواهد و به او بگو كه نسبت به مردم بذل و بخششت بيشتر باشد . اين شخص آمد خدمت عمر . عمر خيلي گريه كرد كه ما قابل اين سلام نبوديم . و گفت : هيچ خدمتي را نسبت به مسلمانان كه از دستم بر بيايد كوتاهي نخواهم كرد . ابن حجر عسقلاني‌ از بزرگان علم رجال اهل سنت در آخر مي گويد : سند اين حديث صحيح است . فتح الباري ، ج2 ، ص412

گفتم توسل در قرآن پس لطفا استناد به احادیث نکنید
محمد امين;17186 نوشت:
هيچكسي در عبادت من دون الله را عبادت و پرستش نميكند اما چرا خداوند در قران قسم به كوه طور خورد؟ والطور چون كوه طور محل عبادت حضرت موسي پيامبر خدا با خدا بود و موسي 40 روز در ان كوه به عبادت خدا مشغول شد لذا براي خداوند ارزش پيدا كرده است حالا به نظر شما جايي كه قبر رسول خدا صلي الله عليه واله ميباشد براي خدا ارزش ندارد؟يا جايي كه قبر فرزندان معصوم رسول خدا صلي الله عليه و اله است براي خدا ارزش ندارد؟ يه وقت كسي نگه اون خداست و به هر كسي بخواهد ميتواند قسم بخورد اما ما بندگان نميتوانيم!

لطفا از بحث منحرف نشوید چون بحث زیارت قبور موضوع دیگری است

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

عقیل;17369 نوشت:
به خاطر این اسم تاپیک را فقط از لحاظ قرآن کردم چون که موضوع توحید در قرآن مفصلا گفته شده و 100 ها آیه در این باره آمده است و موضوع حدیث و روایت وقت مفصل می خواهد و در مورد رکعات نماز که می گویید در قرآن نیامده پس مساله توحید هم نیاز به بررسی سنت دارد اشتباه شما این است که رکعات نماز را از اصولیات می دانید در حالی که رکعات نماز از جزئیات است اما توحید از اصول دین است.

بنده در کجا اشاره کردم که نماز از اصولیات!!! است؟! لطفا از طرف بنده نقل قول اشتباه نفرمایید.

شما بفرمایید حکم کسی که نماز نخواند چیست؟ مگر نماز از اوجب واجبات نیست؟ کسی که نماز نخواند بدون شک در جهنم است ( البته به خواست و اراده الهی ). حال چگونه است که خداوند تبارک و تعالی در مورد تعداد رکعات و چگونگی واجبترین واجبات در قرآن سخنی به میان نیاورده است؟؟؟!!!

آیا این مطلب این را نمی رساند که قرآن برای ما کافی نیست و فقط قرآن امکان ندارد؟؟؟!!!

در مورد موضوع توحید که گفتید خب آیا آمدن آیات در موردی ما را از احادیث در آن مورد بی نیاز می کند؟ در ضمن خود قرآن می فرماید که مبین قرآن باید برای ما قرآن را تبیین فرماید. آیا گفته است که در مورد توحید نیازی نیست؟؟؟!!! شما چرا می خواهید مخالف قرآن سخن بگویید؟؟؟!!!

مراجعه به احادیث مخصوصا برای شما اهل سنت اتفاقا زیاد وقت گیر نیست!!! چون شما دو کتاب دارید که بعد قرآن همه احادیث آنها بنا به عقیده علمایتان صحیح می باشد. می توانید مراجعه کنید و احادیث را ببینید.

پس در بالا عرض کردم که همچنانکه توحید در اعتقاد بسیار با ارزش است نماز هم در واجبات با ارزشترین مسئله است و اگر کسی به واجبات عمل نکند در جهنم است!!!

عقیل;17369 نوشت:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ (32) وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ(33)
اعتقاد من همان اعتقاد قرآنی است

متاسفانه شما هم مشرک شدید!!!

چون خداوند تبارک و تعالی در قرآن می فرماید :

وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (سوره مبارکه عنکبوت آیه 61)

و اگر از آن مشرکان بپرسی که چه
کسی آسمانها و زمین را آفرید و خورشید و ماه را مسخر نمود به تحقیق و همانا خواهند گفت الله !!!

عقیل;17369 نوشت:
خیر چون این از نوع توسل جایز است.

ولی قبلا گفته بودید که دون الله عمومیت دارد!!!

عقیل;17142 نوشت:
ادعای نزول این آیه در مورد بت‌ها مشکلی را حل نمی‌کند، زیرا آنچه در آیات قرآن مورد نظر است، «عمومیت لفظ» آن است نه «خصوصیت سبب» یعنی شأن نزول آیه، معنی آیه را به آن سبب مقید و محدود نمی‌کند.

منظور شما از عمومیت و خصوصیت آیا همان عمومیت و خصوصیتی نیست که ما هم استفاده می کنیم؟؟؟!!!

راستی ببخشید میشه بفرمایید تعریف توسل جایز و توسل ناجایز چیست؟

عقیل;17369 نوشت:
پس چرا در همه ی آیات قرآن من دون الله آمده و اصنام نیامده مثلا:
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا (الإسراء: ٥٦ – ٥٧)
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (56)انعام
وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ(اعراف 197)

البته اینکه بفرمایید همه جا دون الله آمده اشتباه است مثلا :

أَتَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقينَ (سوره مبارکه صافات آیه 125)

وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَ ظَنُّوا ما لَهُمْ مِنْ مَحيصٍ (سوره مبارکه فصلت آیه 48)

و مثالهایی دیگر که می رساند فقط من دون الله نیست.

اما باید تعریفی از دون الله داشته باشیم و ببینیم که آیا دون الله چیست.

شما ابتدا لطف کنید و برای ما دون الله را تعریف کنید تا بعد بنده ادامه مطالبم را عرض کنم.

عقیل;17369 نوشت:
قطعا دون الله نیستند شما چطور وسیله را دون الله می دانید در حالی که بعد از وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ گفته و جهاد کنید معلوم می شود که جهاد یک نوع وسیله است اما ببینیم خدا چه چیزهایی را وسیله می داند
وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (آل عمران: ١٠١) «هرکس به خدا متوسل شود بیگمان به راه راست و مستقیم رهنمون شده است».

إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ (النساء: ١٤٦) «مگر کسانی که توبه کنند و برگردند و به اصلاح خویش بپردازند و به خدا متوسل شوند و آیین خویش را خالصانه از آن خدا کنند (و فقط و فقط او را بپرستند و به فریاد خوانند)، پس آنان از زمره مؤمنان خواهند بود».

یعنی چی که قطعا دون الله نیستند؟؟؟!!!

بابا بعد از جمله فرموده جهاد آیا جهاد العیاذ باالله خود خداست؟ خدا که نیست. پس دون الله است دیگه. دون یعنی چی؟ دون یعنی غیر. آیا جهاد و نماز و روزه و توبه و ... العیاذ باالله خدا هستند؟ نیستند که. پس غیر خدا هستند. پس دون الله هستند. کمی دقت کنید متوجه میشید که اشتباه کردید!!!

عقیل;17369 نوشت:
حضرت یعقوب که نمرده بودند و برای آنها دعا کردند و این نوع توسل جایز است

چه جالب الان من معنی دون الله رو متوجه شدم!!! یعنی اگه به زنده توسل کنیم دون الله نیست ولی اگه به مرده توسل کنیم دون الله هست!!! اینها همه از این است که شما متاسفانه از مبین قرآن و احادیث دور افتاده اید. اگر به مبین قرآن رجوع کنید اینهمه تفسیر به رای و اشتباه نخواهید داشت!!!

اتفاقا توسل فرزندان حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام دقیقا توسل به دون الله است ( البته نه دون الله که مراد آیات مشرکین هست ). چون حضرت یعقوب العیاذ باالله خدا که نبودند پس دون الله بودند و پسران ایشان به ایشان توسل کرده اند. ولی چرا شرک نشده چون آنها پدرشان را ذاتا و مستقلا دارای قدرت نمی دانسته اند و به پدر بزرگوارشان گفته اند برای ما از خدا طلب بخشش و استغفار کن.

عقیل;17369 نوشت:
گفتم توسل در قرآن پس لطفا استناد به احادیث نکنید

اولا باز عرض می کنم که شما نمی توانید بگویید که فقط از قرآن. اما در مورد احادیث هم نمی توانید آنرا رد کنید چون حدیث صحیحی است. البته شاید چون به ضرر شماست مجبور شوید که بگویید :

گفتم توسل در قرآن پس لطفا استناد به احادیث نکنید!!!

از قرآن هم برایتان آوردم ولی قبول که نمی کنید!!! ماجرای حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام مگر در قرآن نیست؟؟؟!!!

اما برای اینکه ببینید که باز هم می توانیم از قرآن استناد کنیم باز شاهدی دیگر می آورم :

وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً (سوره نساء آیه 64)

و اگر آنها هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (مرتکب گناه می شدند)، به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏يافتند.

آیا این مختص زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هست یا خداوند یک فرمول کلی می دهد؟

طبق این آیه اگر کسی که به نفس خودش ظلم کرده نزد رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برود و به خدا استغفار کند و حضرت هم برایش استغفار کنند به تحقیق و بدون شک خدا را تواب و رحیم خواهند یافت.

باز اگر خواستید بفرمایید توضیح بیشتر بدهم.

راستی یه مطالبی هم نوشته بودم که ظاهرا مجبورا ندیده اید!!!

hamedi;17169 نوشت:
1. ابتدا باید خدمت شما عرض کنم که بنده و شما در چند تاپیک دیگر در حال گفتگو هستیم که بیش از یک هفته است که جوابی از طرف شما در آنها نوشته نمی شود. حال علتش چیست اگر بگویید وقت ندارید باید عرض کنم که اگر وقت ندارید پس تاپیک اضافی چیست؟ اگر وقت دارید و نمی نویسید این را می رساند که جوابی نیست!!! پس بنده در آن تاپیکها منتظر شما هستم.

2. پس دقت کنید و این حدیث زیبای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را همواره به یاد بسپارید :
إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أحدهما أعظم من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرقا حتى يردا علي الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما
الراوي: زيد بن أرقم - خلاصة الدرجة: صحيح - المحدث: الألباني - المصدر: صحيح الترمذي - الصفحة أو الرقم: 3788
پس بدانید که قرآن تنها شما را به حوض کوثر بهشت نمی رساند!!!




باتشکر - یاعلی

عقیل;17369 نوشت:

سلام
به خاطر این اسم تاپیک را فقط از لحاظ قرآن کردم چون که موضوع توحید در قرآن مفصلا گفته شده و 100 ها آیه در این باره آمده است و موضوع حدیث و روایت وقت مفصل می خواهد و در مورد رکعات نماز که می گویید در قرآن نیامده پس مساله توحید هم نیاز به بررسی سنت دارد اشتباه شما این است که رکعات نماز را از اصولیات می دانید در حالی که رکعات نماز از جزئیات است اما توحید از اصول دین است.

اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ (32) وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ(33)
اعتقاد من همان اعتقاد قرآنی است

خیر چون این از نوع توسل جایز است.

پس چرا در همه ی آیات قرآن من دون الله آمده و اصنام نیامده مثلا:
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا (الإسراء: ٥٦ – ٥٧)
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (56)انعام
وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ(اعراف 197)

قطعا دون الله نیستند شما چطور وسیله را دون الله می دانید در حالی که بعد از وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ گفته و جهاد کنید معلوم می شود که جهاد یک نوع وسیله است اما ببینیم خدا چه چیزهایی را وسیله می داند
وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (آل عمران: ١٠١) «هرکس به خدا متوسل شود بیگمان به راه راست و مستقیم رهنمون شده است».

إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ (النساء: ١٤٦) «مگر کسانی که توبه کنند و برگردند و به اصلاح خویش بپردازند و به خدا متوسل شوند و آیین خویش را خالصانه از آن خدا کنند (و فقط و فقط او را بپرستند و به فریاد خوانند)، پس آنان از زمره مؤمنان خواهند بود».

حضرت یعقوب که نمرده بودند و برای آنها دعا کردند و این نوع توسل جایز است

گفتم توسل در قرآن پس لطفا استناد به احادیث نکنید

لطفا از بحث منحرف نشوید چون بحث زیارت قبور موضوع دیگری است


ببخشيد كه از بحث منحرف شدم وبحث زيارت قبور را در بحث توسل به اموات اوردم!!!! چه فرقي ميكند گاهي اوقات انسان هم به زيارت قبر مكان متبرك و ارزشمند نزد خدا ميرودو هم در زيارت قبر توسل ميجويد مثل زيارت قبر مطهرپيامبر صلي الله عليه واله و امام رضا عليه السلام وتوسل به انان در حرمين مطهرشان. ميشه شما بزرگواري فرماييد كه منظور شما در بحث توسل به اموات كدام اموات است كه در قبور نيستند!!شايد همانطور كه قبلا گفتم منظور شما شهدايي باشد كه عند ربهم يرزقونند نه عند قبرهم يرزقون!!! اما انجا كه گفتم اگر بگوييم يا رسول الله يا وجيها عندالله اشفع لنا عندالله منظور اين بود كه اين هم يك نوع توسل جايز است نه شرك! لطفا شما با دقت مطالب را بخوانيد و منحرف نشويد توسل به اهل بيت و شهدا نيز جايز است چون انان نمرده اند اما اعتقاد شما كه اعتقاد قراني است بدانيد كه خداوند بهترين مربي و الكوي بندگان است گاهي هم با اشاره با بندگان زيرك و با تقوي خود سخن گفته است زيرا همه انسانها در معرض امتحان خداوند ميباشند اما شما كه حسبنا كتاب الله هستيد متوجه ميشويد اشارات شعائر الهي و من دون الله وغيره در قران چيست؟!

hamedi;17440 نوشت:
بنده در کجا اشاره کردم که نماز از اصولیات!!! است؟! لطفا از طرف بنده نقل قول اشتباه نفرمایید. شما بفرمایید حکم کسی که نماز نخواند چیست؟ مگر نماز از اوجب واجبات نیست؟ کسی که نماز نخواند بدون شک در جهنم است ( البته به خواست و اراده الهی ). حال چگونه است که خداوند تبارک و تعالی در مورد تعداد رکعات و چگونگی واجبترین واجبات در قرآن سخنی به میان نیاورده است؟؟؟!!! آیا این مطلب این را نمی رساند که قرآن برای ما کافی نیست و فقط قرآن امکان ندارد؟؟؟!!!

سلام دوست همیشگی
من هم می دانم که تنها با قرآن به سعادت نمی رسیم و سنت صحیح پیامبر نیز مهم است اما شما تعداد رکعات نماز را با توحید مقایسه می کنید در حالی که توحید از اصول دین است و مفصلا در قرآن توضیح داده شده است و نماز هم با توجه با این که از فروع است بارها به اقامه آن دستور داده شده است.
hamedi;17440 نوشت:
در مورد موضوع توحید که گفتید خب آیا آمدن آیات در موردی ما را از احادیث در آن مورد بی نیاز می کند؟ در ضمن خود قرآن می فرماید که مبین قرآن باید برای ما قرآن را تبیین فرماید. آیا گفته است که در مورد توحید نیازی نیست؟؟؟!!! شما چرا می خواهید مخالف قرآن سخن بگویید؟؟؟!!!

من هرگز با احادیث مخالف نیستم و قطعا سخنان پیامبر هم مخالف قرآن نیست اما چون وقت زیادی باید به بررسی احادیث بگذاریم و احادیث هم همیشه از لحاظ صحت مورد اختلاف هستند من ترجیح می دهم که به قرآن مبین رجوع کنیم اما این برای من سوال شده است که چرا شما این قدر از قرآن می ترسید و تا اسم قرآن می آید ناراحت می شوید و اعتراض می کنید؟
hamedi;17440 نوشت:
متاسفانه شما هم مشرک شدید!!! چون خداوند تبارک و تعالی در قرآن می فرماید : وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (سوره مبارکه عنکبوت آیه 61) و اگر از آن مشرکان بپرسی که چه کسی آسمانها و زمین را آفرید و خورشید و ماه را مسخر نمود به تحقیق و همانا خواهند گفت الله !!!

اتفاقا این آیه هم دلیلی است بر رد عقاید شما چون مشرکان نیز خدا را قبول داشتند ولی می گفتند "مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى"(زمر 2) ما بت هارا نمی پرستیم مگر این که مارا به خدا نزدیک کندند این هم از دلایلی است که شیعیان دارند
hamedi;17440 نوشت:
منظور شما از عمومیت و خصوصیت آیا همان عمومیت و خصوصیتی نیست که ما هم استفاده می کنیم؟؟؟!!! راستی ببخشید میشه بفرمایید تعریف توسل جایز و توسل ناجایز چیست؟[/quote
ببخشید از این که شما را به اشتباه انداختم و از کلمه ی عمومیت لفظ استفاده کردم
توسل جایز: به توسلی می گویند که فرد از کسانی که در قید حیات هستند طلب کمک و یا دعای خیری کند البته در حد توانایی شان

توسل مردود: به توسلی می گویند که به اشیاء و اموات توسل و طلب کمکی کند.
hamedi;17440 نوشت:
یعنی چی که قطعا دون الله نیستند؟؟؟!!! بابا بعد از جمله فرموده جهاد آیا جهاد العیاذ باالله خود خداست؟ خدا که نیست. پس دون الله است دیگه. دون یعنی چی؟ دون یعنی غیر. آیا جهاد و نماز و روزه و توبه و ... العیاذ باالله خدا هستند؟ نیستند که. پس غیر خدا هستند. پس دون الله هستند. کمی دقت کنید متوجه میشید که اشتباه کردید!!!

از این که گفتم دون الله نیستند معذرت می خواهم اما توجه کنید که عبادات از خود فرد است. و در عبادات به خدا توسل می شود

hamedi;17440 نوشت:
چه جالب الان من معنی دون الله رو متوجه شدم!!! یعنی اگه به زنده توسل کنیم دون الله نیست ولی اگه به مرده توسل کنیم دون الله هست!!! اینها همه از این است که شما متاسفانه از مبین قرآن و احادیث دور افتاده اید. اگر به مبین قرآن رجوع کنید اینهمه تفسیر به رای و اشتباه نخواهید داشت!!! اتفاقا توسل فرزندان حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام دقیقا توسل به دون الله است ( البته نه دون الله که مراد آیات مشرکین هست ). چون حضرت یعقوب العیاذ باالله خدا که نبودند پس دون الله بودند و پسران ایشان به ایشان توسل کرده اند. ولی چرا شرک نشده چون آنها پدرشان را ذاتا و مستقلا دارای قدرت نمی دانسته اند و به پدر بزرگوارشان گفته اند برای ما از خدا طلب بخشش و استغفار کن.

قطعا عقیده ی من این طور نیست من هرنوع توسلی را از دون الله شرک نمی دانم و در بالا فرق توسل جایز به ناجایز را گفته ام
hamedi;17440 نوشت:
اما برای اینکه ببینید که باز هم می توانیم از قرآن استناد کنیم باز شاهدی دیگر می آورم : وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً (سوره نساء آیه 64) و اگر آنها هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (مرتکب گناه می شدند)، به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏يافتند. آیا این مختص زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هست یا خداوند یک فرمول کلی می دهد؟ طبق این آیه اگر کسی که به نفس خودش ظلم کرده نزد رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برود و به خدا استغفار کند و حضرت هم برایش استغفار کنند به تحقیق و بدون شک خدا را تواب و رحیم خواهند یافت. باز اگر خواستید بفرمایید توضیح بیشتر بدهم. راستی یه مطالبی هم نوشته بودم که ظاهرا مجبورا ندیده اید!!!

من هر چه می گویم توسل به زندگان فرق می کند با توسل به مردگان و اشیا شما همان حرف خود را می زنید ببینید در این زمان پیامبر زنده بودند اما چرا خدا نگفته که ای مسلمانان هر وقت گناهی کردید به پیامبر توسل کنید؟!!
hamedi;17440 نوشت:
1. ابتدا باید خدمت شما عرض کنم که بنده و شما در چند تاپیک دیگر در حال گفتگو هستیم که بیش از یک هفته است که جوابی از طرف شما در آنها نوشته نمی شود. حال علتش چیست اگر بگویید وقت ندارید باید عرض کنم که اگر وقت ندارید پس تاپیک اضافی چیست؟ اگر وقت دارید و نمی نویسید این را می رساند که جوابی نیست!!! پس بنده در آن تاپیکها منتظر شما هستم.

اگر وقت کردم جواب می دهم ان شاء الله اما چرا این تاپیک را زدم اگر وقت نداشتم چون مدت زیادی بود که می خواستم این موضوع را جلو بکشم ولی به دلیل آن موضوع ها نتوانستم پس خواستم فعلا موضوع توسل که خیلی مهم است را بررسی کنیم
hamedi;17440 نوشت:
2. پس دقت کنید و این حدیث زیبای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را همواره به یاد بسپارید : إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أحدهما أعظم من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرقا حتى يردا علي الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما الراوي: زيد بن أرقم - خلاصة الدرجة: صحيح - المحدث: الألباني - المصدر: صحيح الترمذي - الصفحة أو الرقم: 3788 پس بدانید که قرآن تنها شما را به حوض کوثر بهشت نمی رساند!!!

من هم به این معتقدم و این که پیامبر خلاف قرآن سخن نمی گویند

سوال خیلی مهم :
دوست عزیز چرا ما باید به مردگان توسل کنیم در حالی که خدایی داریم که از رگ گردن با ما نزدیک تر است نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ و خداوند خودش می فرماید که هرگاه خواستید توبه کنید به من روی آورید که من توبه پذیرم .
و چرا نیاییم به خدا متوسل شویم تا رستگار شویم همان طور که خدا فرموده
﴿ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا﴾ (النساء/175) [كساني‌ كه‌ به‌ خدا ايمان‌ بياورند و به‌ او متوسّل‌ شوند، ايشان‌ را به‌ رحمت‌ و فضل‌ عظيم‌ وارد خواهد ساخت‌، و در راه‌ راست‌ و مستقيمي‌ به‌ سوي‌ خود رهنمودشان‌ خواهد كرد].

و در حالی که خدا به بندگانش توصیه می کند که مرا بخوانید ما دیگران را بخوانیم آیا این نافرمانی از الله تعالی نیست
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (186 بقره)
والسلام علی من اتبع الهدی


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

از اینکه منصفانه با مطالب برخورد نموده اید بسیار ممنونم.

عقیل;17518 نوشت:
من هم می دانم که تنها با قرآن به سعادت نمی رسیم و سنت صحیح پیامبر نیز مهم است

اما این دانستن شما که تنها با قرآن به سعادت نمی رسید پس چرا در گفتار هست ولی در عقیده نیست!!! می گویید میدانید که فقط با قرآن به سعادت نمی رسید بعد می گویید :

توسل به اموات فقط از لحاظ قرآن

اگر واقعا ایمان دارید که فقط قرآن شما را به سعادت نمی رساند پس این عنوان یعنی چی؟؟؟!!!

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ (سوره صف آیه 2)

عقیل;17518 نوشت:
اما شما تعداد رکعات نماز را با توحید مقایسه می کنید در حالی که توحید از اصول دین است و مفصلا در قرآن توضیح داده شده است و نماز هم با توجه با این که از فروع است بارها به اقامه آن دستور داده شده است.

در بالا در مورد اهمیت نماز به حد کافی توضیح داده ام می توانید دوباره مطالعه کنید. ببینید دوست من دستور به اقامه نماز که نمی شود. اینکه بدتر شد!!! یعنی شما می گویید خداوند تبارک و تعالی به انسان بارها فرموده اقیم الصلوه و هرکه نخواند به جهنم می رود ولی حتی یکبار هم در مورد طریقه اقامه و تعداد رکعات سخنی وجود ندارد؟؟؟!!! این دقیقا این مطلب را می رساند قرآن به تنهایی کافی نیست همانگونه که شما هم می گویید معتقد هستید ولی عمل نمی کنید!!!

عقیل;17518 نوشت:
من هرگز با احادیث مخالف نیستم

نمی دانم چه بگویم وقتی عمل شما با سخنانتان جور در نمی آید. در بالا نوشته بودید :

عقیل;17369 نوشت:
گفتم توسل در قرآن پس لطفا استناد به احادیث نکنید

وقتی می گویید به احادیث استناد نکنیم اگر مخالفت با حدیث نیست شما اسمش را چه می گذارید؟؟!!

عقیل;17518 نوشت:
و قطعا سخنان پیامبر هم مخالف قرآن نیست

اگر اجازه می دهید در اینجا یک سوال کوچک خارج از بحث بپرسم و آن اینکه آیا اگر حدیثی بدون شک و مطمئنا از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم باشد آیا اطاعت از آن واجب است؟ و هرکس با این فرمایش مخالفت کند حکمش چیست؟

عقیل;17518 نوشت:
اما چون وقت زیادی باید به بررسی احادیث بگذاریم و احادیث هم همیشه از لحاظ صحت مورد اختلاف هستند

دوست من می توانید به زحمت علمای خود اعتماد کنید و احادیثی را که آنها صحیح دانسته اند استناد کنید! اینهمه زحمت می کشند و علم رجال و ... می خوانند و احادیث صحیح را جدا می کنند و مشخص می کنند برای این است که وقت دیگران زیاد گرفته نشود!

اینکه نوشته اید همیشه از لحاظ سند مورد اختلافند سخن اشتباهی است. اگر قبول ندارید به صحاح خود رجوع کنید میبینید که اختلاف زیاد هم وجود ندارد.

عقیل;17518 نوشت:
من ترجیح می دهم که به قرآن مبین رجوع کنیم

ولی در بالا اثبات شد که قرآن به تنهایی شما را به سعادت نمی رساند. حال خود دانید!!!

عقیل;17518 نوشت:
اما این برای من سوال شده است که چرا شما این قدر از قرآن می ترسید و تا اسم قرآن می آید ناراحت می شوید و اعتراض می کنید؟

این عرض بنده ترس نیست بلکه عمل به فرمایش حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است. ناراحتی بنده از این است که وقتی ایشان دو منبع معرفی می کنند : قرآن و اهل بیت چرا شما فقط قرآن می نویسید؟؟؟!!!

حالا شما بگویید که چرا مخالف فرمایشات حضرت می گویید؟ آیا در بالا مگر ننوشتید که فرمایش ایشان مخالف قرآن نیست؟؟؟!!!

اتفاقا من هم از این ناراحتم که چرا شما وقتی نام اهل بیت در کنار قرآن می آید و جدا نشدنی بودن این دو منبع از هم ناراحت می شوید و می گویید فقط قرآن!!!

عقیل;17518 نوشت:
اتفاقا این آیه هم دلیلی است بر رد عقاید شما چون مشرکان نیز خدا را قبول داشتند ولی می گفتند "مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى"(زمر 2) ما بت هارا نمی پرستیم مگر این که مارا به خدا نزدیک کندند این هم از دلایلی است که شیعیان دارند

ببینید دوست من آیا من از خودم کلمه ای اضافه کردم؟ من از شما سوال کردم :

hamedi;17169 نوشت:

مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَر ؟

چه کسی آسمانها و زمین را آفرید و خورشید و ماه را مسخر نمود؟





ابتدای آیه 61 سوره عنکبوت.

شما جواب داده اید :

عقیل;17369 نوشت:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ (32) وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ(33)
اعتقاد من همان اعتقاد قرآنی است

بعد من کامل آیه را تا انتها نوشتم :

hamedi;17440 نوشت:
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (سوره مبارکه عنکبوت آیه 61)

و اگر از آن مشرکان بپرسی که چه
کسی آسمانها و زمین را آفرید و خورشید و ماه را مسخر نمود به تحقیق و همانا خواهند گفت الله !!!

ببینید طبق فرموده آیه قرآن می فرماید وقتی از مشرکان بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده به تحقیق خواهند گفت الله.
من هم از شما پرسیدم چه کسی آسمانها و زمین را آفریده؟ شما گفتید الله.

حالا آیا بنا به این آیه شما مشرک نمی شوید؟

اگر جوابتان نه است ( که مطمئنا نه هست ) لطفا برایم توضیح دهید که چرا نه؟

در مورد اینکه گفتید بت پرستان می گفتند که بت ها شفعا هستند باید عرض کنم که آنها آن اعتقاد را نداشتند و مستقلا بت ها را دارای قدرت می دانستند و از خود بت درخواست می کردند و بت را مستقلا می پرستیدند.

عقیل;17518 نوشت:
ببخشید از این که شما را به اشتباه انداختم و از کلمه ی عمومیت لفظ استفاده کردم

این خیلی مهم است که شما قبول کردید که در ابتدا اشتباه گفته بودید. شما در ابتدا تاکید داشتید که این آیه حتما عمومیت دارد ولی الان از موضع خود عقب نشستید و گفتید که اشتباه گفته اید.

عقیل;17142 نوشت:
ادعای نزول این آیه در مورد بت‌ها مشکلی را حل نمی‌کند، زیرا آنچه در آیات قرآن مورد نظر است، «عمومیت لفظ» آن است نه «خصوصیت سبب» یعنی شأن نزول آیه، معنی آیه را به آن سبب مقید و محدود نمی‌کند.

شما در ابتدا می گفتید که معنی مقید و محدود نیست و عمومیت دارد. ولی الان به جای اینکه بگویید اشتباه می کردید می گویید:

عقیل;17518 نوشت:
ببخشید از این که شما را به اشتباه انداختم و از کلمه ی عمومیت لفظ استفاده کردم

من قبول می کنم که منظورتان این است که اشتباه کرده اید.

حالا به نظر شما از کجا معلوم بقیه سخنانتان هم مثل همین سخنتان اشتباه نباشد.

کمی در مطالب بیاندیشید شاید بقیه مطالب را هم پذیرفتید!!!

در ضمن پس حالا که پذیرفتید عمومیت ندارد. حالا بفرمایید در مورد چه کسانی هست این آیات؟

عقیل;17518 نوشت:
إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (194) أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ (195)

عقیل;17518 نوشت:
توسل جایز: به توسلی می گویند که فرد از کسانی که در قید حیات هستند طلب کمک و یا دعای خیری کند البته در حد توانایی شان

توسل مردود: به توسلی می گویند که به اشیاء و اموات توسل و طلب کمکی کند.

لطف کنید و این سخنتان را از قرآن برای ما اثبات کنید. یعنی برای این تعریف شاهد قرآنی بیارید که توسل جایز و غیر جایز در مرده و زنده بودن توسل شونده است.

اینرا بفرمایید تا بنده هم مطالبی عرض کنم.

عقیل;17518 نوشت:
از این که گفتم دون الله نیستند معذرت می خواهم اما توجه کنید که عبادات از خود فرد است. و در عبادات به خدا توسل می شود

این هم دومین اشتباه شما که خودتان معترفتید. اما در بالا در تعریف توسل جایز اشاره ای به عبادات و غیره نکرده اید. آیا به اینها هم متوسل بشویم یا نه؟ وقتی دون الله عمومیت داشت اینها هم جزو آن بودند!!!

کم کم دارید از اکثر مواضع خود عقب می کشید!

راستی اینکه گفتید عبادات از خود فرد است که فرقی نمی کند. همچنانکه فردی که به او توسل می شود دون الله است عبادات و ... هم دون الله هستند و این برای این مورد هیچ تفاوتی نمی کند.

عقیل;17518 نوشت:
قطعا عقیده ی من این طور نیست من هرنوع توسلی را از دون الله شرک نمی دانم و در بالا فرق توسل جایز به ناجایز را گفته ام

متاسفانه تعریف از خودتان است و برای ما قابل قبول نیست. اگر می توانید به قول خودتان فقط از قرآن برای ما تعریف بیارید!!!

عقیل;17518 نوشت:
من هر چه می گویم توسل به زندگان فرق می کند با توسل به مردگان و اشیا شما همان حرف خود را می زنید ببینید در این زمان پیامبر زنده بودند اما چرا خدا نگفته که ای مسلمانان هر وقت گناهی کردید به پیامبر توسل کنید؟!!

اولا از کجا زنده و مرده را تفاوت قائل هستید؟ می توانید فقط از قرآن اثبات کنید؟
دوما دوست عزیز اگر دقت کنید در این آیه رفتن به خدمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم برای استغفار به صورت عام است. یعنی هم شامل حیات ظاهری ایشان می شود و هم بعد از مرگ ظاهری ایشان.

عقیل;17518 نوشت:
اگر وقت کردم جواب می دهم ان شاء الله اما چرا این تاپیک را زدم اگر وقت نداشتم چون مدت زیادی بود که می خواستم این موضوع را جلو بکشم ولی به دلیل آن موضوع ها نتوانستم پس خواستم فعلا موضوع توسل که خیلی مهم است را بررسی کنیم

اتفاقا من هم مدت زیادی است که چندین سوال در ذهن دارم اگر موافقید آنها را عنوان کنم جواب بدهید.

عقیل;17518 نوشت:
من هم به این معتقدم و این که پیامبر خلاف قرآن سخن نمی گویند

در مورد این مطلب در بالا سوالی کرده ام که لطفا جواب دهید.

عقیل;17518 نوشت:
سوال خیلی مهم :
دوست عزیز چرا ما باید به مردگان توسل کنیم در حالی که خدایی داریم که از رگ گردن با ما نزدیک تر است نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ و خداوند خودش می فرماید که هرگاه خواستید توبه کنید به من روی آورید که من توبه پذیرم .
و چرا نیاییم به خدا متوسل شویم تا رستگار شویم همان طور که خدا فرموده
﴿ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا﴾ (النساء/175) [كساني‌ كه‌ به‌ خدا ايمان‌ بياورند و به‌ او متوسّل‌ شوند، ايشان‌ را به‌ رحمت‌ و فضل‌ عظيم‌ وارد خواهد ساخت‌، و در راه‌ راست‌ و مستقيمي‌ به‌ سوي‌ خود رهنمودشان‌ خواهد كرد].

و در حالی که خدا به بندگانش توصیه می کند که مرا بخوانید ما دیگران را بخوانیم آیا این نافرمانی از الله تعالی نیست
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (186 بقره)
والسلام علی من اتبع الهدی

ببینید دوست من مسئله مرده و زنده که شما از خودتان نوشته اید نیست مسئله کل موضوع توسل است. که یا باید انجام بدهیم یا نباید انجام بدهیم.

خوب دقت کنید نوشته اید : چرا ما باید به مردگان توسل کنیم در حالی که خدایی داریم که از رگ گردن با ما نزدیک تر است. و چرا نیاییم به خدا متوسل شویم تا رستگار شویم؟

اگر خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر است در مورد افراد زنده که توسل می کنیم و شما چائز می دانید هم همینطور است. مگه نه؟ مگر ( به قول شما ) خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر نیست و توسل به او رستگاری نمی آورد پس چرا به افراد زنده توسل کنیم؟ چرا فرزندان حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام به ایشان توسل کردند؟ مگر خدا به آنها از رگ گردن نزدیکتر نبود؟؟؟!!! مگر آنها نمی دانستند که توسل به خدا رستگاری می آورد و خدا به آنها از رگ گردن نزدیک تر است؟ شاید بگوییم نمی دانستند خوب خود شخص حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام چی؟ آیا ایشان هم العیاذ باالله نمی دانستند؟ اگر می دانستند پس چرا همین سخنان شما را به فرزندانشان نگفتند و به جایش فرمودند به زودی برای شما از پروردگارم طلب بخشش می کنم؟؟؟!!!

در مورد اینکه گفتید : و در حالی که خدا به بندگانش توصیه می کند که مرا بخوانید ما دیگران را بخوانیم آیا این نافرمانی از الله تعالی نیست.

باید عرض کنم که دوست من همان خدایی که می فرماید مرا بخوانید می فرماید :

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (سوره مبارکه مائده آیه 35)

خود خداوند دستور می دهد که به سمت او متوسل وسائلی شوید. پس معلوم است که توسل به وسائلی که مورد رضایت خداوند تبارک و تعالی هستند هیچ نافرمانی از الله تبارک و تعالی نیست.

راستی نوشته بودید که در قرآن فقط دون الله آمده و اصنام نیامده و من اثبات کردم که آمده و شما در این مورد اشاره نکردید که اشتباه نموده اید. ( مانند موارد اشتباهی دیگه تون )

و همچنین در مورد حدیث ثقلین هم که الحمدلله معتقدید اگر اجازه می دهید در تاپیکی مستقل به بحث بنشینیم.

در آخر باز از اینکه با مطلب منصفانه برخورد کردید و اشتباهات خود را صادقانه اعلام نمودید ممنونم.

باتشکر - یاعلی

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

  • (احياءعند ربهم يرزقون) يعني انها زنده اند و در نزد خدا روزي مي خورند ايا اين اشخاص چگونه زنده هستند و چگونه روزي ميخورند پس از همان جا كه دهان دارند براي روزي خوردن پس گوش دارند براي حرف شنيدن حالا شما كه ميفرماييد بشر احتياج به واسطه و وسيله ندارد كه توسل كند و اگر اين كار را بكند مشرك است پس چرا خليفه دوم شما در وقت احتياج و كمك با واسطه توسل به خدا كرد؟
  • ابن حجر مكي در صواعق محرقه از تاريخ دمشق از بخاري نقل ميكند كه در زمان قحطي اب خليفه دوم شما بوسيله عباس بن عبد المطلب طلب اب از درگاه خدا كرد و گفت :اللهم انا نتوسل اليك بعم نبينا فاسقنا فيسقون پروردگارا ما توسل ميجوييم به تو به عموي پيغمبرت كه به ما باران دهي پس باران به انها عطا شد در مورد توسل جستن خليفه دوم خودتان چه نظري داريد؟ ايا او نميدانست خدا از رگ گردن به انان نزديكتر است در حالي كه خدا در قران فرموده براي امدن به درگاه من وسيله قرار دهيد حال شما ميگيد اگر اهل بيت بميرند يا شهيد بشند اذا مات فات يعني اهل بيت كه مردند ديگه نميتوانيم به انها تمسك و توسل بجوييم؟پس اين فرمايش رسول خدا صلي الله عليه واله فقط مربوط به زندگاني اهل بيت بود؟! انما مثل اهل بيتي فيكم كمثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن تخلف عنها هلك به درستيكه مثل اهل بيت من در ميان شما مثل كشتي نوح است كسي كه سوار بر او شد نجات يافت و كسي دوري از او نمود هلاك گرديد حتي امام شافعي به اين اعتراف كرده است پس شيعيان به اين خاندان به سوي خدا متوسل ميشوند كه باعث نجات بشر است

به نام خدا
سلام

hamedi;17603 نوشت:
در بالا در مورد اهمیت نماز به حد کافی توضیح داده ام می توانید دوباره مطالعه کنید. ببینید دوست من دستور به اقامه نماز که نمی شود. اینکه بدتر شد!!! یعنی شما می گویید خداوند تبارک و تعالی به انسان بارها فرموده اقیم الصلوه و هرکه نخواند به جهنم می رود ولی حتی یکبار هم در مورد طریقه اقامه و تعداد رکعات سخنی وجود ندارد؟؟؟!!! این دقیقا این مطلب را می رساند قرآن به تنهایی کافی نیست همانگونه که شما هم می گویید معتقد هستید ولی عمل نمی کنید!!!

شما قبول دارید که نماز از فروع دین است؟
وقبول دارید که توحید از اصول دین است؟
پس چرا به خواندن نماز ده ها بار بدون ذکر جزئیات توصیه شده است اما در مورد توسل به بزرگان حتی یک بار هم بدون ذکر جزئیات امر نشده است ولی ده ها بار خداوند گفته که به من توسل کنید
hamedi;17603 نوشت:
اگر اجازه می دهید در اینجا یک سوال کوچک خارج از بحث بپرسم و آن اینکه آیا اگر حدیثی بدون شک و مطمئنا از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم باشد آیا اطاعت از آن واجب است؟ و هرکس با این فرمایش مخالفت کند حکمش چیست؟

بله اطاعت از آن واجب است و مخالفت با آن حرام است وحتی بعضی از علما این را کفر دانسته اند اما این که چرا من می گویم از لحاظ قرآن بررسی کنیم اول به علت این است که وقت زیادی ندارم و کم کم باید دور اینترنت را خط بکشم چون فصل امتحانات دارد شروع می شود و دوم به خاطر اختلافی است که در صحت احادیث هست
hamedi;17603 نوشت:
ببینید دوست من آیا من از خودم کلمه ای اضافه کردم؟ من از شما سوال کردم

شما برای چی سوال کردید از روی هوای سرتان که نگفتید و منظوری داشتید
hamedi;17603 نوشت:
ببینید طبق فرموده آیه قرآن می فرماید وقتی از مشرکان بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده به تحقیق خواهند گفت الله. من هم از شما پرسیدم چه کسی آسمانها و زمین را آفریده؟ شما گفتید الله. حالا آیا بنا به این آیه شما مشرک نمی شوید؟ اگر جوابتان نه است ( که مطمئنا نه هست ) لطفا برایم توضیح دهید که چرا نه؟

چون آنها برای رسیدن به خدا واسطه گرفتند ولی من نه
hamedi;17603 نوشت:
در مورد اینکه گفتید بت پرستان می گفتند که بت ها شفعا هستند باید عرض کنم که آنها آن اعتقاد را نداشتند و مستقلا بت ها را دارای قدرت می دانستند و از خود بت درخواست می کردند و بت را مستقلا می پرستیدند.

بله مستقیما از خود بت طلب کمک می کردند ولی می گفتند ما خدا را خالق جهان می دانیم و فقط برای نزدیکی به خدا از این ها در خواست می کنیم و شما هم مستقیما از حضرت علی مدد می خواهید و می گویید یا علی مدد آیا مدد خواستن مستقیم از ایشان نیست در ضمن آنها بت ها را شفیع خود می دانستند
‏ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏(یونس 18)

hamedi;17603 نوشت:
لطف کنید و این سخنتان را از قرآن برای ما اثبات کنید. یعنی برای این تعریف شاهد قرآنی بیارید که توسل جایز و غیر جایز در مرده و زنده بودن توسل شونده است. اینرا بفرمایید تا بنده هم مطالبی عرض کنم.

با توجه به آیاتی که مثلا به حضرت یعقوب توسل شده می دانیم که توسل به زنگان صحیح است چون خدا انسان ها را نیازمند به هم آفریده است.و در توسل به مرده همین آیه کافی است که خداوند توسل مشرکان به مقربان درگاه خداوند و واسطه قرار دادن آن ها را کاری بیهوده معرفی می کند

قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً (56)‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏(الاسراء/56-57)[ (اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند ]

hamedi;17603 نوشت:
متاسفانه تعریف از خودتان است و برای ما قابل قبول نیست. اگر می توانید به قول خودتان فقط از قرآن برای ما تعریف بیارید!!!
در بالا توضیح داده شده است
hamedi;17603 نوشت:
اولا از کجا زنده و مرده را تفاوت قائل هستید؟ می توانید فقط از قرآن اثبات کنید؟ دوما دوست عزیز اگر دقت کنید در این آیه رفتن به خدمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم برای استغفار به صورت عام است. یعنی هم شامل حیات ظاهری ایشان می شود و هم بعد از مرگ ظاهری ایشان.

ببخشید شما چطور به این نتیجه رسیدید که منظور استغفار عام است؟
در ضمن خداوند باره بندگانش را به استغفار در نزد خود تشویق کرده است
‏ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ‏(زمر 17)
‏ كساني كه از عبادت طاغوت دوري مي‌گزينند ، و ( با توبه و استغفار ) به سوي خدا باز مي‌گردند ، ايشان را بشارت باد ( به اجر و پاداش عظيم خداوندي ) . مژده بده به بندگانم . ‏
hamedi;17603 نوشت:
ببینید دوست من مسئله مرده و زنده که شما از خودتان نوشته اید نیست مسئله کل موضوع توسل است. که یا باید انجام بدهیم یا نباید انجام بدهیم. خوب دقت کنید نوشته اید : چرا ما باید به مردگان توسل کنیم در حالی که خدایی داریم که از رگ گردن با ما نزدیک تر است. و چرا نیاییم به خدا متوسل شویم تا رستگار شویم؟ اگر خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر است در مورد افراد زنده که توسل می کنیم و شما چائز می دانید هم همینطور است. مگه نه؟ مگر ( به قول شما ) خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر نیست و توسل به او رستگاری نمی آورد پس چرا به افراد زنده توسل کنیم؟ چرا فرزندان حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام به ایشان توسل کردند؟ مگر خدا به آنها از رگ گردن نزدیکتر نبود؟؟؟!!! مگر آنها نمی دانستند که توسل به خدا رستگاری می آورد و خدا به آنها از رگ گردن نزدیک تر است؟ شاید بگوییم نمی دانستند خوب خود شخص حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام چی؟ آیا ایشان هم العیاذ باالله نمی دانستند؟ اگر می دانستند پس چرا همین سخنان شما را به فرزندانشان نگفتند و به جایش فرمودند به زودی برای شما از پروردگارم طلب بخشش می کنم؟؟؟!!!

در بالا بنده فرق بین توسل به اموات و زندگان را توضیح دادم
hamedi;17603 نوشت:
در مورد اینکه گفتید : و در حالی که خدا به بندگانش توصیه می کند که مرا بخوانید ما دیگران را بخوانیم آیا این نافرمانی از الله تعالی نیست. باید عرض کنم که دوست من همان خدایی که می فرماید مرا بخوانید می فرماید : يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (سوره مبارکه مائده آیه 35) خود خداوند دستور می دهد که به سمت او متوسل وسائلی شوید. پس معلوم است که توسل به وسائلی که مورد رضایت خداوند تبارک و تعالی هستند هیچ نافرمانی از الله تبارک و تعالی نیست.

بنده هم در بالا اثبات کردم که وسیله همان عبادات و توسل به خداست و شما اعتراضی نکردید فکر کنم قبول کردید که اموات از وسیله ها محسوب نمی شود
hamedi;17603 نوشت:
راستی نوشته بودید که در قرآن فقط دون الله آمده و اصنام نیامده و من اثبات کردم که آمده و شما در این مورد اشاره نکردید که اشتباه نموده اید. ( مانند موارد اشتباهی دیگه تون )
دوست من اگر آمده خیلی معدود بوده و اکثرا لفظ دون الله آمده
محمد امين;17839 نوشت:
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون * (احياءعند ربهم يرزقون) يعني انها زنده اند و در نزد خدا روزي مي خورند ايا اين اشخاص چگونه زنده هستند و چگونه روزي ميخورند پس از همان جا كه دهان دارند براي روزي خوردن پس گوش دارند براي حرف شنيدن حالا شما كه ميفرماييد بشر احتياج به واسطه و وسيله ندارد كه توسل كند و اگر اين كار را بكند مشرك است پس چرا خليفه دوم شما در وقت احتياج و كمك با واسطه توسل به خدا كرد؟

برادر محمد امین کمی در آخر آیه فکر کن گفته شده در نزد خدا روزی می خورند نه در زمین. وچرا فکر می کنید که روزی خوردن همان خوردن خوراکی هاست که با دهان خورده می شوند.
محمد امين;17839 نوشت:
ابن حجر مكي در صواعق محرقه از تاريخ دمشق از بخاري نقل ميكند كه در زمان قحطي اب خليفه دوم شما بوسيله عباس بن عبد المطلب طلب اب از درگاه خدا كرد و گفت :اللهم انا نتوسل اليك بعم نبينا فاسقنا فيسقون پروردگارا ما توسل ميجوييم به تو به عموي پيغمبرت كه به ما باران دهي پس باران به انها عطا شد در مورد توسل جستن خليفه دوم خودتان چه نظري داريد؟ ايا او نميدانست خدا از رگ گردن به انان نزديكتر است در حالي كه خدا در قران فرموده براي امدن به درگاه من وسيله قرار دهيد حال شما ميگيد اگر اهل بيت بميرند يا شهيد بشند اذا مات فات يعني اهل بيت كه مردند ديگه نميتوانيم به انها تمسك و توسل بجوييم؟پس اين فرمايش رسول خدا صلي الله عليه واله فقط مربوط به زندگاني اهل بيت بود؟! انما مثل اهل بيتي فيكم كمثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن تخلف عنها هلك به درستيكه مثل اهل بيت من در ميان شما مثل كشتي نوح است كسي كه سوار بر او شد نجات يافت و كسي دوري از او نمود هلاك گرديد حتي امام شافعي به اين اعتراف كرده است پس شيعيان به اين خاندان به سوي خدا متوسل ميشوند كه باعث نجات بشر است

ما در این پست می خواهیم توسل را از منظر قرآن بررسی کنیم نا از سنت در ضمن توسل عمر فاروق به حضرت عباس توسل به دعای خیر زندگان است همان طور وقتی که دو مومن به هم می رسند به هم می گویند التماس دعا.
در آخر نکاتی را یاد آور می شوم که شما برای توسل به اولیاء خدا باید این ها را ثابت کنید:

1- اولیای الهی بعد از فوتشان بر کل کره زمین احاطه دارند و لا مکان هستند!
2- اموات اولیای الهی دارای شنوایی و بینایی همچون الله ذوالجلال هستند و تمامی انسانهای کرده زمین را در هر کجا میبینند و صدایشان را هم میشنوند و حتی از قلبهایشان هم آگاهند چون بسیاری از دعاها فقط از قلبها خطور میکند!
3- اولیای الهی بعد از فوتشان از پرونده تمامی انسانها باخبرند و میتوانند تشخیص دهند که چه کسی قابل شفاعت هست و چه کسی نیست؟!
4- اولیای الهی بعد از فوتشان بر تمامی زبانها و لحجه ها و گویشهای مسلمانان در تمامی نقاط جهان تسلط دارند!
5- اولیای الهی بعد از فوتشان به کارگزاری خداوند منسوب شده اند و با خداوند در این امور همکاری میکنند! 6- در درگاه خداوند هم مثل درگاه و دربار شاهان و رهبران و روسای جمهور است پارتی بازی وجود دارد و همانطوری که نمیشود نزد شاه و حاکم و رئیس جمهور بدون پارتی حضور یافت در نزد خداوند هم نمیتوان بدون پارتی خواسته ها را بیان کرد!
7- توسل به روح یک اولیای الهی در زمان جاهلیت شرک است اما توسل به روح یک اولیای بعد از جاهلیت عین اسلام ناب محمدی است!

و یک سوال مهم:
شما چرا از اولیاء خدا طلب کمک می کنید مگر آنها دارای قدرتی هستند که درخواست شما را اجابت کنند؟
والسلام علی من اتبع الهدی

  • برادر محمد امین کمی در آخر آیه فکر کن گفته شده در نزد خدا روزی می خورند نه در زمین. وچرا فکر می کنید که روزی خوردن هم همان خوردن خوراکی هاست که با دهان خورده می شوند. با سلام
  • ميفرماييد عند ربهم يرزقون نه عند قبرهم ؟!اما ميدانيد كه با مرگ اين بدن و كالبد جسم است كه نابود و فاني ميشود چون مخلوقي از عناصر خلقت است اما روح هرگز نميميرد و مخصوصا شهدا كه در راه حق و حقيقت توحيد جان باختند و به حكم قران علاوه بر جنبه روحاني از جهت جسم و جسماني بودن نيز زنده اند وبرخور دارند و داراي گوش و چشم و دهان هستند و اگر ما ظاهري در مقابل قبور انان هستيم و مي ايستيم ولي قلبا نيتمان براي الله است و قربة الي الله است و ان قبر بت ما نيست كه انجا انان را عبادت كنيم! ايا تا به حال به زيارتگاهها رفتيد كه ببينيد كسي جاي اينكه رو به قبله نماز بخواند رو به قبر نماز بخواند؟!! قطعا كسي اين كار را نكرده است همه انجا به طرف قبله و براي خدا نماز ميگذارند و عبادت خدا را ميكنند وبراي خدا قران ميخوانند وما مرده پرست نيستيم منتها اين مكانها در نزد خدا ارزش دارد وخدا اين مكانها را دوست دارد همانطور قبلا گفتم از شعائر الهي است .در زيارت امام حسين عليه السلام ميگوييم اشهد انك تسمع كلامي يعني شهادت ميدهم كه تو كلام مرا ميشنوي ايا شما امام حسين عليه السلام را كه در راه دين جانبازيها كرد وبراي تقويت دين اسلام براي رفع شركيات و غيره فدا شد مرده ميپنداريد؟ ايا پيامبر صلي الله عليه و اله را مرده ميپنداريد؟ شما چرا فكر ميكنيد خوردن روزي با دهان نيست؟پس با چيست شما جواب بدهيد؟
  • ما در اين پست می خواهيم توسل را از منظر قرآن بررسی کنيم نا از سنت در ضمن توسل عمر فاروق به حضرت عباس توسل به دعای خير زندگان است همان طور وقتی که دو مومن به هم می رسند به هم می گويند التماس دعا.
  • ما هم در اين پست ميخواهيم توسل را هم از نظر قران و هم از نظر عترت بررسي كنيم (كتاب الله و عترتي)!!اما توسل از نظر قران هويدا است همانطور كه برادرم در پست قبلي خدمت شما به عرض رساندند وابتغوا اليه الوسيله همان توسل است اما اينكه شما فرموديد كه وسيله در اين ايه يعني توسل است و توسل يعني عبادت و توسل به خداست و وسيله نيست! شما روي چه اساسي اين را ميفرماييد؟ايا از رسول الله صلي الله عليه و اله روايتي داريد كه اثبات كنيد؟ در حالي كه رسول الله صلي الله عليه و اله خودشان كه مبين ايات قران هستند فرمودند وسيله در اين ايه ما هستيم توجه كنيد اهل بيت واسطه فيض هستند و توسل ما بر اساس دستور رسول خدا صلي الله عليه و اله است و اين شرك نيست چون ما در عبادت فقط خدا را پرستش ميكنيم نه اهل بيت را اما براي توسل اهل بيت را واسطه قرار ميدهيم روشن شد ؟ به فرمايش دختر گرامي رسول اكرم صلي الله عليه و اله حضرت زهرا سلام الله عليها در خطبه اي در حضور صحابه از مهاجر و انصار فرمودند :احمد الله الذي لعظمته و نوره يبتغي من في السموات و الارض اليه الوسيله و نحن وسيلته في خلقه :حمد ميكنم خداي را كه از پرتو نور عظمتش اهل اسمانها و زمين او را بندگي ميكنند و هدف تمام وسائل ذات اقدس اوست و ماييم وسيله در ميان خلق (ابن ابي الحديد كه از علماي شماست در صفحه 79 جلد چهارم شرح نهج البلاغه امده است و همچنين از ابو نعيم اصفهاني در نزول القران في علي و حافظ ابوبكر شيرازي در ما نزل من القران في علي و امام احمد ثعلبي در تفسير خود اورده كه رسول خدا صلي الله عليه و اله فرمودند مراد از وسيله در اين ايه شريفه قران منظورعترت و اهل بيت هستند) حال خليفه شما عمر مسكين !!!اين را ميدانست كه انها وسيله اند ! وامد و به اهل بيت توسل كرد ! اما عجب شما قبول نميكنيد! لطفا توجه كنيد به اسناد و فرمايشات رسول گرامي صلي الله عليه و اله
  • 1- اوليای الهی بعد از فوتشان بر کل کره زمين احاطه دارند و لا مکان هستند؟
  • پس اذا مات فات بلي؟احاطه انان حسب الامر خداست و بستگي دارد كه تا چقدر مقام و درجه نزد خداوند داشته باشندكه بتوانند قدرتي براي احاطه و اطلاع از بندگان داشته باشند در ضمن انان جسما و روحا ازادند نه اسيريك مكان! كه ديگه نتوانند از ان مكان تكان بخورند!!چون اين ما هستيم اسير كالبد جسم و بدن هستيم و درك ان براي ما سخت است : ان اكرمكم عند الله اتقيكم پرهيزكاران در نزد خدا درجاتي دارند كه بر اساس ان درجه هاي او ليا اللهي خود باذن الله از هر كه بخواهند و ان گاه كه اراده كنند اطلاع مي يابند اين توانايي از فضل خداست در سوره نمل توجه كنيد ايات 38 تا 40كه قال يا ايها الملوا ايكم يا تيني بعرشها قبل ان ياتوني مسلمين* قال عفريت من الجن انا ءاتيك ..........قال الذي عنده علم من الكتاب انا ءاتيك سليمان به حاضرين گفت كدام يك از شما تخت بلقيس را پيش از انكه نزد من بيايد و تسليم امر من شود شما ان را خواهيد اورد ؟ازميان انان جني گفت من قادرم قبل از اينكه تو از جاي خودت بلند شوي من ان را مي اورم!ولي يكي ديگر گفت من قبل از انكه تو چشم بر هم بزني تخت را مياورم!( شما دقت كن چه سرعتي)و ان وقت بود كه سليمان تخت را نزد خود ديد و گفت اين توانايي از فضل خداست روشن شدي برادرم كه يك جن و كساني كه از علم خدا اگاهند به اذن الله چه قدرتي دارند و خدا به انان چه قدرتي ميدهد! ايا درك كرديد پرهيزكاران چه نعمتهايي دارند در دنيا و اخرت؟! مثل علم غيب در دنيا
  • 2- اموات اوليای الهی دارای شنوايی و بينايی همچون الله ذوالجلال هستند و تمامی انسانهای کرده زمين را در هر کجا ميبينند و صدایشان را هم ميشنوند و حتی از قلبهايشان هم آگاهند چون بسياری از دعاها فقط از قلبها خطور ميکند!
  • كسي ادعا نكرد انان خودشان به تنهايي عين الله شنواي مطلق و بيناي مطلق و همچون الله صاحب علم غيب مطلق وغيره در دو عالم دنيا و اخرت هستد كه اين كفر مطلق است چون انان را هم با خدا شريك كردند و مثل خدا دانستند نعوذ بالله چه كسي چنين عوام فريبي كرده كه نسبت به شيعيان اينگونه تصوري داشته باشيد برادرم! او ليا خدا باذن و اراده خدا صاحب فضل و بخشش علم غيب و اگاهي از قلوب واز انسانهاي كره زمين ميشوند اگر خدا نخواهد انان هم چنين قدرتي ندارند خداوند ستار العيوب است اما اگر خدا بخواهد و اراده كند ميبخشد وخداوند بخيل نيست و به كسي كه از او راضي است ميبخشد وعطا ميكند الا من ارتضي من رسول ايه 27 سوره جن يا علم حضرت عيسي كه از خوراكهاي داخل منزل انسانهاي كره زمين خبر داشت! كه فرمود به شما خبر ميدهم كه در خانه هايتان چه ميخوريد و چه ذخيره ميكنيد ايه 49 سوره ال عمران و انبئكم بما تاكلون و ما تدخرون في بيوتكم و ان اوليا سپاسگذار اين نعمت خدا هستند نه اينكه مغرور به اين نعمت شوند هر كه شد محرم دل در حرم يار بماند انكه اين كار ندانست در ان كار بماند
  • 3- اوليای الهی بعد از فوتشان از پرونده تمامی انسانها باخبرند و ميتوانند تشخيص دهند که چه کسی قابل شفاعت هست و چه کسی نيست؟!
  • شما در مورد شفاعت ايه 255 سوره بقره مطالعه بفرماييد من ذا الذي يشفع عنده الا باذنه ما معتقديم باذن الله به امر الله وشفاعت يك نعمت الله است كه از فضلش بخشش ميكند به اولياي خودش .پس خدا را شكر كه لا اقل در اينجا شفاعت را قبول داريد!
  • 4- اوليای الهی بعد از فوتشان بر تمامی زبانها و لحجه ها و گويشهای مسلمانان در تمامی نقاط جهان تسلط دارند!
  • و علم ءادم الاسما كلها ايه 31 سوره بقره را دقت كنيد علم اسما و همه معاني نامها را به ادم اموخت كي اموخت؟ خدا اموخت پس جالب شد نه تنها اولياي الهي در بعد فوتشان بلكه در زمان حياتشان در همين دنيا اين علم را باذن الله تسلط داشتند!و اموختند!
  • 5- اوليای الهی بعد از فوتشان به کارگزاری خداوند منسوب شده اند و با خداوند در اين امور همکاری ميکنند
  • كار گذاري خداوند بعد از فوت منظورتان چيست؟ اما ببخشيد در اينجا كه ايراد گيري فرموديد انصافا برگرديد به اعتقادات خودتان در زمان حيات بشر كه اشكال بر خدا وارد ميكنيد و معتقديد در انتخاب خليفه خدا اختيارش را به عهده مردم گذاشته است ! خدا از انتخاب و اختيار خودش صرف نظر كرده است! مردم در دنيا كار گذاري خدا منسوب شدند! همكاري كه هيچ سهل است بلكه مردم مطلقا ازادند كه به جاي خدا تصميم بگيرند!!!!
  • 6- درگاه خداوند هم مثل درگاه و دربار شاهان و رهبران و روسای جمهور است پارتی بازی وجود دارد و همانطوری که نمیشود نزد شاه و حاکم و رئيس جمهور بدون پارتی حضور يافت در نزد خداوند هم نميتوان بدون پارتی خواسته ها را بيان کرد!
  • پارتي بازي در جواب بالا توضيح داده شد روشن شد برادر !
  • 7- توسل به روح يك اولياي الهی در زمان جاهليت شرک است اما توسل به روح يک اوليای بعد از جاهليت عين اسلام ناب محمدی است!
  • معناي شرك ميدانيد چيست؟و بر چند قسم است؟نام ببريد؟ و منظورتان از توسل به روح اوليا در زمان جاهليت چيست ؟ كدام اوليا است؟ حتما پاسخ دهيد تا جواب اين شبهه داده شود. و اما توسل به اوليا عبادت انان نيست بلكه يك وسيله اي است براي اطاعت الله كه طبق فرمايش خدا در قران است و همينطور فرمايش رسول خداست كه اوليا واسطه فيض و تقرب به الله هستند ما شيعيان اهل بيت را بالاتر از ان ميدانيم كه فقط بخواهيم براي انان اثبات حياتي مثل حيات ساير شهدا داشته باشيم اما برادر شما مانند فردي كه كينه و بغض ورزيده سوال مينماييد !!از چه ناراحت هستيد؟لطفا با ما صادق باشيد تا دلايل خودمان را بگوييم!تا سعي در رفع كدورت و ناراحتي از قلب شما برادر مسلمان داشته باشيم!اما ما كه اساس اسلام ناب محمدي را شرك يا بدعت قرار نداديم واما اساس اسلام ناب محمدي تنها اسلام اوردن ظاهري به شجره طيبه(لا اله الا الله) و اينكه گواهي دهيم محمد صلي الله عليه واله پيامبر خداست اما مطيع انان نباشيم نيست يا اينكه در قلبمان به پيامبر ترديد كنيم نعوذ بالله و يا بگوييم حسبنا كتاب الله! كه اين تنها كفايت نميكند سعادت دو دنياي ما مسلمانان را. بلكه اسلام و ايمان با هم و اطاعت مطلق از خدا و اطاعت مطلق از رسولش است كه فرد را به سعادت دنيا و اخرت ميرساند و از گمراهي نجات ميدهد. (كتاب الله وعترتي) و در اخرت با انان محشور ميكند ان شاءالله اما در باب توسل به نحوي كه در بالا توضيحات داده شد مشاهده بفرماييد اگر بازم سوالي باشد ما در خدمتيم
  • و يک سوال مهم: شما چرا از اولياي خدا طلب کمک می کنيد مگر آنها دارای قدرتی هستند که درخواست شما را اجابت کنند؟
  • حالا كمك از اوليا هيچي !!شما چرا از مدير يا استاد ويا از مردم و بندگان خدا طلب كمك ميكنيد؟مگر انان داراي قدرت هستند كه در خواست شما را اجابت كنند؟!! حال اگر كسي خواست در دريا غرق شود گاهي ميگويد اهاي مردم كمك ؟! مشرك شده؟يا چرا بعضي ها از مردم كمك مالي ميگيرند ويا تبليغ ميكنند كه مردم از براي رضاي خدا به ما كمك مالي كنيد ؟!مگر خدا هو الرزاق نيست؟خوب برود از خدا كمك بخواهد خدا بهترين روزي دهنده است چرا از مردم كمك ميخواهد؟!!در مورد اوليا بازم به پاسخهايي كه گذشت مراجعه بفرماييد كه ايمان و عمل صالح است كه خدا به انان چنين قدرتي بخشيده است و انان را محبوب گردانيده است اما در قران در بعضي ايات تنها خدا مستقيما روزي دهنده است و به مردم كمك ميكند و در بعضي ايات خدا رسولان را واسطه رزق و كمك به مردم قرار داده مثلا يكي از انها سفارش بيت المال است كه به دست رسولان و اوليا صالح خدا ميباشد كه بايد به عدالت تقسيم شود و غيره

باسمه تعالی
آیه مورد بحث بنابر تفاسیر شیعه و اهل سنت در مورد پرستیدن بتهاست یعنی مشرکان به جای اینکه خداوند متعال را پرستش کنند بتهایی را که آنها هم مانند خودشان مخلوق هستند ، می پرستند. حال بنابر آیات دیگر همچون « أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواه » می توان گفت بت در این آیه شریفه خصوصیتی ندارد بلکه هر چیز دیگری که به جای خداوند پرستیده شود همین است.
حال در توسل به مردگان اگر پرستش آنها مراد باشد این آیه شامل آن می گردد و حال آنکه شیعه در توسل به اهل بیت علیهم السلام هیچگاه اهل بیت را نمی پرستند بلکه آنان را واسطه فیض الهی می دانند. و برای این عقیده ی خود دلیل محکم دارند.


بسم الله الرحمن الرحيم
سلام

با تشکر از سروران عزيز محمد امين و سعيد

اما دوست گرامي جناب عقيل

از اينکه در جواب دير کردم عذرخواهي مي کنم به دليل مسافرت بود.

عقيل;18289 نوشت:
شما قبول داريد که نماز از فروع دين است؟
وقبول داريد که توحيد از اصول دين است؟
پس چرا به خواندن نماز ده ها بار بدون ذکر جزئيات توصيه شده است اما در مورد توسل به بزرگان حتي يک بار هم بدون ذکر جزئيات امر نشده است ولي ده ها بار خداوند گفته که به من توسل کنيد

قبلا هم عرض شد بنده در مورد اصل بودن نماز ادعايي نکرده ام ولي بر همه واضح است که حتي کسي در توحيد که اصل است مشکل نداشته باشد ولي نماز هم نخواند خدا او را به بهشت راه نمي دهد!!!

پس نماز در عين فرع بودنش بسيار پر اهميت است. اما در مورد اينکه گفتيد بدون جزئيات نماز، حتي کليات هم بيان نشده! تنها به وجوب نماز اشاره شده. دقت کنيد مطلب بنده همينجاست اگر شما ادعا کنيد که فقط قرآن بنا به گفته خودتان هم حتي به اوليات نماز هم در قرآن اشاره نشده و تنها دستور به وجوب داده است. پس تنها قرآن نمي تواند شما ره به رضوان و بهشت خداوند برساند.

پس نظريه تنها قرآن اصولا غلط است و ادعاي شما که در عنوان مطلب کرده ايد باطل مي باشد.

اما در مورد اينکه نوشته ايد : " اما در مورد توسل به بزرگان حتي يک بار هم بدون ذکر جزئيات امر نشده است "

آیا شما قرآن را مطالعه نموده اید؟؟؟!!!

آيا واقعا مطالب بنده را مطالعه نمي نماييد؟؟؟!!!

در مورد توسل به بزرگان حتي يک بار هم در قرآن اشاره نشده است؟؟؟!!!

کمي منصف باشيد. آيا توسل فرزندان حضرت يعقوب علي نبينا و آله و عليه السلام توسل به بزرگان نيست؟ آيا فرمان خداوند براي رفتن نزد حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم براي استغفار توسل به بزرگان نيست؟؟؟!!! آيا وابتغوا اليه الوسيله دستور به توسل نيست؟؟؟!!!

عقيل;18289 نوشت:
بله اطاعت از آن واجب است و مخالفت با آن حرام است وحتي بعضي از علما اين را کفر دانسته اند اما اين که چرا من مي گويم از لحاظ قرآن بررسي کنيم اول به علت اين است که وقت زيادي ندارم و کم کم بايد دور اينترنت را خط بکشم چون فصل امتحانات دارد شروع مي شود و دوم به خاطر اختلافي است که در صحت احاديث هست

ببخشيد براي اينکه دوستان ديگر در جريان اين قسمت قرار گيرند ذکر مي کنم :

بنده از شما پرسيدم آيا اگر کسي در مقابل يک حديث که بدون شک صحيح باشد مخالف آن را بگويد حکمش چيست و شما جواب بالا را نوشتيد.

اما علت سوال بنده : بنده از شما قبلا در مورد حديث ثقلين سوال نموده بودم يعني همان دو مرجعي که حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در مورد آنها مي فرمايند کتاب الله و عترتي ( که حديث کامل آن با منبع قبلا عرض شد)

حالا با توجه به مطلب شما لطف کنيد نظرتون رو در مورد اين حديث بفرماييد :

... فَقَالَ عُمَرُ إِنَّ النَّبِىَّ - صلى الله عليه وسلم - قَدْ غَلَبَ عَلَيْهِ الْوَجَعُ وَ عِنْدَكُمُ الْقُرْآنُ ، حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ ...
صحیح بخاری 14/373 - 19/73 - 4/1612 - 5/2146
صحیح مسلم 3/1257

به نظر شما حالا تکليف جناب عمر که اين سخن را دقيقا در مقابل حديث کتاب الله و عترتي گفته است چيست؟!

عقيل;18289 نوشت:
شما براي چي سوال کرديد از روي هواي سرتان که نگفتيد و منظوري داشتيد
چون آنها براي رسيدن به خدا واسطه گرفتند ولي من نه

نخير بنده دقيقا منظور دارم و هنوز منظورم را عرض نکرده ام.

ببينيد دوست من اين نتيجه گيري شما از قرآن نيست پس نمي توانيد به آن استناد کنيد!!!

لطفا اگر استنادي از قرآن براي جواب منفی خود داريد بفرماييد اگر نه پس شما هم جزو آيه خواهيد شد!!!

عقيل;18289 نوشت:
بله مستقيما از خود بت طلب کمک مي کردند ولي مي گفتند ما خدا را خالق جهان مي دانيم و فقط براي نزديکي به خدا از اين ها در خواست مي کنيم و شما هم مستقيما از حضرت علي مدد مي خواهيد و مي گوييد يا علي مدد آيا مدد خواستن مستقيم از ايشان نيست در ضمن آنها بت ها را شفيع خود مي دانستند
‏ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ‏(يونس 18)

اولا بنده عرض کردم که آن بت پرستان دروغ مي گفتند و ايمانشان به خدا درست نبود. بنده عرض کردم که آنها بتها را مستقلا داراي قدرت مي دانستند و از آنها طلب مي کردند. ولي هيچ يک از شيعيان ائمه اطهار عليهم السلام را داراي قدرت مستقل نمي داند و همه آن قدرتها و کمالاتي را که به آنها متعلق مي داند از خدا مي داند نه مستقلا از خودشان و اين دقيقا مخالف نظر بت پرستان است!!!

ببينيد اگر شما از پدرتان مستقلا پول بخواهيد مشرک خواهيد شد!!! ولي اگر بدانيد که ايشان پول را از طريق رازقيت خداوند به دست آورده و وقتي شما از ايشان پول مي خواهيد در حقيقت از خدا مي خواهيد و اين هيچ منافاتي با مستقيما از خدا خواستن ندارد!!!

وقتي شما اعتقاد داريد که پدرتان بالله پول دارد و به شما مي دهد شما که از خود پدرتان بخواهيد ايشان هيچ وقت نمي گويند برو از خدا بخواه بلکه به شما پول مي دهند. ولي اگر شما پدرتان را مستقلا داراي قدرت رازقیت بدانيد و از پدرتان مستقلا پول بخواهيد اينگونه شما مشرک خواهيد شد.

و اين يک مثال بسيار داني از آن واقعيت والاست.

عقيل;18289 نوشت:
با توجه به آياتي که مثلا به حضرت يعقوب توسل شده مي دانيم که توسل به زنگان صحيح است چون خدا انسان ها را نيازمند به هم آفريده است.و در توسل به مرده همين آيه کافي است که خداوند توسل مشرکان به مقربان درگاه خداوند و واسطه قرار دادن آن ها را کاري بيهوده معرفي مي کند

قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً (56)‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏(الاسراء/56-57)[ (اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند ]

ببينيد قبلا در مورد دون الله بحث شد اگر همه دون الله را بگيريد خود حضرت يعقوب علي نبينا و آله و عليه السلام هم دون الله هستند.

ببين دوست من مگر توسل به زنده توسل به دون الله نيست؟ پس چرا صحيح است؟ لطفا به اين مطب حتما جواب دهيد.

عقيل;18289 نوشت:
ببخشيد شما چطور به اين نتيجه رسيديد که منظور استغفار عام است؟
در ضمن خداوند باره بندگانش را به استغفار در نزد خود تشويق کرده است
‏ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ‏(زمر 17)
‏ كساني كه از عبادت طاغوت دوري مي‌گزينند ، و ( با توبه و استغفار ) به سوي خدا باز مي‌گردند ، ايشان را بشارت باد ( به اجر و پاداش عظيم خداوندي ) . مژده بده به بندگانم . ‏

از آنجا که البينه للمدعي شما لطف کنيد و بفرماييد که از کجا مي گوييد خاص است!!!

حالا يه مطلب ديگه. طبق گفته شما هم خدا به استغفار در نزد رسول و توسط ايشان دعوت مي کند و هم نزد خودش!!!

اين تضاد را چه کنيم؟؟؟!!!

عقيل;18289 نوشت:
در بالا بنده فرق بين توسل به اموات و زندگان را توضيح دادم

ببينيد دوست من تمام مطالب نوشته شده از طرف شما در بالا از خودتان است و براي ما حجتي نيست!!! اگر از قرآن مي توانيد براي ما اثبات کنيد که بين مرده و زنده تفاوت است در اين امر.

عقيل;18289 نوشت:
بنده هم در بالا اثبات کردم که وسيله همان عبادات و توسل به خداست و شما اعتراضي نکرديد فکر کنم قبول کرديد که اموات از وسيله ها محسوب نمي شود

همانطور که قبلا هم عرض کردم شما اول قبول بفرماييد که خدا مي فرمايد براي تقرب و استغفار و ... وسيله بياوريد و متوسل شويد بعد بنده عرض مي کنم که وسيله چيست!

عقيل;18289 نوشت:
دوست من اگر آمده خيلي معدود بوده و اکثرا لفظ دون الله آمده

آيا اين سخن شما مخالف سخن قبلي شما که ادعا کرده بوديد اصلا هيچ ديگر نيست متضاد نيست؟؟؟!!!

کم کم داريد از اکثر مواقع خود عقب نشيني مي کنيد!!!

عقيل;18289 نوشت:
برادر محمد امين کمي در آخر آيه فکر کن گفته شده در نزد خدا روزي مي خورند نه در زمين. وچرا فکر مي کنيد که روزي خوردن همان خوردن خوراکي هاست که با دهان خورده مي شوند.

نزد خدا يعني کجا؟؟؟!!! يعني کسي که روي زمين باشه نزد خدا نيست؟؟؟!!!

جالبه. اتفاقا اين مطلبي که گفتيد عکس نظر شما رو اثبات مي کنه. چون همه مخلوقات نزد خدا هستند و در حقيقت عالم محضر خداست پس اتفاقا با اين آيه دقيقا عکس گفته شما اثبات ميشه!!!

عقيل;18289 نوشت:
ما در اين پست مي خواهيم توسل را از منظر قرآن بررسي کنيم نا از سنت در ضمن توسل عمر فاروق به حضرت عباس توسل به دعاي خير زندگان است همان طور وقتي که دو مومن به هم مي رسند به هم مي گويند التماس دعا.

البته حتما شما هم مي دانيد که در کتب اهل سنت توسل به پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم بعد از رحلت ايشان هم وجود دارد!!!

عقيل;18289 نوشت:
در آخر نکاتي را ياد آور مي شوم که شما براي توسل به اولياء خدا بايد اين ها را ثابت کنيد:

البته شما هنوز ادعاهاي خودتان را اثبات نکرده ايد ولي با اين حال باشه ما اثبات مي کنيم :

عقيل;18289 نوشت:
1- اولياي الهي بعد از فوتشان بر کل کره زمين احاطه دارند و لا مکان هستند!

برايتان تنها يک مثال قرآني ميارم :

وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره توبه آيه 105)

فرض کنيد شما رفته باشيد در يک بيابان تنهاي تنها باشيد آيا آنجا وقتي عملي مي کنيد باز علاوه بر خداوند تبارک و تعالي طبق فرموده آيه رسول و مومنون اعمال شما را مي بينند يا نه؟ اگر مي بينند اين هم مثالي براي احاطه اي که گفتيد ولي اگر نمي بينند پس بفرماييد منظور آيه چيست؟؟؟!!!

عقيل;18289 نوشت:
2- اموات اولياي الهي داراي شنوايي و بينايي همچون الله ذوالجلال هستند و تمامي انسانهاي کرده زمين را در هر کجا ميبينند و صدايشان را هم ميشنوند و حتي از قلبهايشان هم آگاهند چون بسياري از دعاها فقط از قلبها خطور ميکند!

براي اين مطلبتان هم آيه فوق الذکر کافيست ولي آيه اي ديگر هم ميارم :

وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (سوره آل عمران آيه 169)

مقام عنديت يعني چي؟ مگر نه اين است که شما هر کجا باشيد در نزد خدا هستيد و خداوند تبارک و تعالي همه جا هست؟ طبق فرموده اين آيه کساني که در راه خدا کشته شوند همه جا هستند!!!

و طبق آيه بالا اعمال را مي بينند ولي شايد اين آيه ديگر هم مکمل باشد که مي فرمايد :

وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ (سوره بقره آيه 154)

آيا فکر نمي کنيد که در آخر آيه خطاب به کساني که مي خواهند همه چيز عالم غيب را با اين عالم مقايسه کنند، جواب مي دهد و مي فرمايد که ولکن شما نمي فهميد!!!

عقيل;18289 نوشت:
3- اولياي الهي بعد از فوتشان از پرونده تمامي انسانها باخبرند و ميتوانند تشخيص دهند که چه کسي قابل شفاعت هست و چه کسي نيست؟!

آيات فوق الذکر باز براي اين سوالتان پاسخ مي دهند!!!

عقيل;18289 نوشت:
4- اولياي الهي بعد از فوتشان بر تمامي زبانها و لحجه ها و گويشهاي مسلمانان در تمامي نقاط جهان تسلط دارند!

اگر اين کار قبل از فوتشان اتفاق بيافتد آيا مشکلي ندارد؟ يعني مشکل شما با فهميدن تمام زبانها و لحجه ها فقط براي بعد از فوتشان است؟ ( لطفا بفرماييد تا جواب دهم )

عقيل;18289 نوشت:
5- اولياي الهي بعد از فوتشان به کارگزاري خداوند منسوب شده اند و با خداوند در اين امور همکاري ميکنند!

ببينيد خداوند تبارک و تعالي دنيا را دار اسباب و علل آفريده است و نخواسته است که کاري بدون اسباب و علل ( شما بگوييد کارگزار ) انجام شود. مثلا خداوند مي تواند باران را بدون ابر هم بباراند ولي اين کار را نمي کند.

مثلا خدا در جایجاي قرآن مي فرمايد ما جان آنها را مي گيريم و بعد هم مي فرمايد فرشته ي مرگ جان آنها را مي گيرد!!! و اين هيچ منافاتي ندارد. همچنانکه خداوند اگر بخواهد کارهايش را بوسيله فرشتگان انجام مي دهد اگر هم بخواهد مي تواند بوسيله برخي از انسانها انجام دهد.

در ضمن باز آيات فوق الذکر در اين زمينه پاسخگو هستند!!!

عقيل;18289 نوشت:
6- در درگاه خداوند هم مثل درگاه و دربار شاهان و رهبران و روساي جمهور است پارتي بازي وجود دارد و همانطوري که نميشود نزد شاه و حاکم و رئيس جمهور بدون پارتي حضور يافت در نزد خداوند هم نميتوان بدون پارتي خواسته ها را بيان کرد!

پارتي بازي زماني مي شود که از طرف خدا دستور و امر و اراده اي در اين زمينه وجود نداشته باشد وقتي خود خداوند مي خواهد و چنين اراده کرده است ديگر چه پارتي بازي و ... .

عقيل;18289 نوشت:
7- توسل به روح يک اولياي الهي در زمان جاهليت شرک است اما توسل به روح يک اولياي بعد از جاهليت عين اسلام ناب محمدي است!

اولا که در زمان جاهلیت توسل نبوده دوما توسل به بت بوده نه به اولیای الهی!!! مگر اینکه شما بتها را اولیای الهی بدونید!!!
سوما همچنانکه طواف در زمان جاهليت شرک بود ولي بعد از جاهليت و با دستور خداوند تبارک و تعالي عين اسلام ناب محمدي است!!!

خوب دقت کنيد : نبايد قياس کنيد. برخي از اعمال از زمان جاهليت تغيير نيافتند ولي چون دستور و اراده خداوند در آنها بود در اسلام عين توحيد است. مثل طواف خانه خدا که در زمان بت پرستان هم انجام مي شد و عين شرک بود و الان هم انجام مي شود و عين توحيد است.

عقيل;18289 نوشت:
و يک سوال مهم:
شما چرا از اولياء خدا طلب کمک مي کنيد مگر آنها داراي قدرتي هستند که درخواست شما را اجابت کنند؟

در جواب اين سوال مهم شما قسمتي از زيارت والاي جامعه کبيره را عرض مي کنم در آنجا که ما به درگاه الهي عرضه مي کنيم :

اللَّهُمَّ إِنِّي لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَيْكَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَخْيَارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِي‏

اما در مورد مطالبي که جوابي برايشان ننوشته ايد :

بنده عرض کرده بودم :

نقل قول:
اما اين دانستن شما که تنها با قرآن به سعادت نمي رسيد پس چرا در گفتار هست ولي در عقيده نيست!!! مي گوييد ميدانيد که فقط با قرآن به سعادت نمي رسيد بعد مي گوييد :
توسل به اموات فقط از لحاظ قرآن

اگر واقعا ايمان داريد که فقط قرآن شما را به سعادت نمي رساند پس اين عنوان يعني چي؟؟؟!!!

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ (سوره صف آيه 2)

و

نقل قول:
وقتي مي گوييد به احاديث استناد نکنيم اگر مخالفت با حديث نيست شما اسمش را چه مي گذاريد؟؟!!
و

نقل قول:
اين عرض بنده ترس نيست بلکه عمل به فرمايش حضرت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم است. ناراحتي بنده از اين است که وقتي ايشان دو منبع معرفي مي کنند : قرآن و اهل بيت چرا شما فقط قرآن مي نويسيد؟؟؟!!!

حالا شما بگوييد که چرا مخالف فرمايشات حضرت مي گوييد؟ آيا در بالا مگر ننوشتيد که فرمايش ايشان مخالف قرآن نيست؟؟؟!!!

اتفاقا من هم از اين ناراحتم که چرا شما وقتي نام اهل بيت در کنار قرآن مي آيد و جدا نشدني بودن اين دو منبع از هم ناراحت مي شويد و مي گوييد فقط قرآن!!!

و

نقل قول:
در ضمن پس حالا که پذيرفتيد دون الله عموميت ندارد. حالا بفرماييد در مورد چه کساني هست اين آيات؟ ( البته حتما مي دانيد که بايد از قرآن اثبات کنيد نه نظر شخصي خودتان!!! )
و

نقل قول:
لطف کنيد و اين سخنتان را از قرآن براي ما اثبات کنيد. يعني براي اين تعريف شاهد قرآني بياريد که توسل جايز و غير جايز در مرده و زنده بودن توسل شونده است.
و

نقل قول:
اگر خدا از رگ گردن به ما نزديک تر است در مورد افراد زنده که توسل مي کنيم و شما چائز مي دانيد هم همينطور است. مگه نه؟ مگر ( به قول شما ) خدا از رگ گردن به ما نزديک تر نيست و توسل به او رستگاري نمي آورد پس چرا به افراد زنده توسل کنيم؟ چرا فرزندان حضرت يعقوب علي نبينا و آله و عليه السلام به ايشان توسل کردند؟ مگر خدا به آنها از رگ گردن نزديکتر نبود؟؟؟!!! مگر آنها نمي دانستند که توسل به خدا رستگاري مي آورد و خدا به آنها از رگ گردن نزديک تر است؟ شايد بگوييم نمي دانستند خوب خود شخص حضرت يعقوب علي نبينا و آله و عليه السلام چي؟ آيا ايشان هم العياذ باالله نمي دانستند؟ اگر مي دانستند پس چرا همين سخنان شما را به فرزندانشان نگفتند و به جايش فرمودند به زودي براي شما از پروردگارم طلب بخشش مي کنم؟؟؟!!!
اميدوارم اينبار نظرات شخصي خودتان را نفرماييد چون چندان ارزشي براي ما ندارند لطفا مستند از قرآن براي ما اثبات کنيد.

باتشکر - ياعلي

بسم الله تعالی


با تشکر از تمامی کاربران و کارشناسان
1-اولا با توجه به شناختی که این حقیر از آقای عقیل دارم و با توجه به مطالبی که در این چند ماه برای ایشان نوشته شده اگر واقعا دنبال حقیقت باشند مطالب نوشته شده ایشان را به حقیقت می رساند
2-چطور خود شما (عقیل )و دوستانتان (برادران سنی ) برای اثبات ادعای خود در بحث های علمی به هر روایتی تمسک می کنید که برخی از آنها انسان شرمش می شود بیان کند اما نوبت ما که می رسد ...(لطفا یه نگاه اجمالی به صحیح بخاری مسلم بیندازید ...)
3-این چه بحث علمی شد که من چون ایام امتحاناتم است وقت کافی ندارم که روایات را بررسی کنم ان شاء الله هر وقت امتحاناتت تمام شد و قبول شدی بیا تا بحث کنیم
4-برادرم یک اصل کلی باید بپذیری بعد وارد بحث شوی و آن این است که ما فقط قرآن نداریم و گرنه خود شما هم در احکام دچار مشکل می شوید چون همه احکام در قرآن نیامده است
5-شما اگر توسل را شرک می دانید پس توسل به زنده هم شرک است آیا درست است بگویم خداوند شرک را در برخی موارد جایز دانسته است
6-آیا این بی انصافی نیست که ما توسل به اولیاء خدا را با توسل به یک بت مساوی بدانیم قران می فرماید :«شهدا زنده اند»
شما گفتید عند ربهم زنده اند ما از شما میپرسیم اولا عند ربهم یعنی چه ؟ ثانیا :کسی که عند ربهم شد تمام محدودیتهای که در دنیا بود از او برداشته میشود (دست او بازتر میشود )
6- بله ما هم می گوییم برخی احادیث نقل شده در کتب صحیح نیست ولی این مطلب باعث نشود ما از همه احادیث چشم پوشی کنیم .شما مطلبی (توسل به اولیاء خدا بعد از مرگ )که علماء بزرگ خودتان در کتابهایشان تایید کرده اند که نمی توانید منکر شوید

باسمه تعالی
توسل به ذات و مقام پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله تا قبل از قرن« هشتم هجری» در بین بزرگان اهل سنت رواج داشت که در ذیل به نمونه ای از آن اشاره خواهد شد. ولی در قرن هشتم ، توسط ابن تیمیه ''مورد انکار قرار گرفت و پس از دو قرن، توسط محمد بن عبدالوهاب این جریان تشدید شد، و توسل به اولیاء الهی نامشروع و بدعت تلقی شد و گفتند که توسل و توجه به اولیاء در واقع عبادت آن‌هاست و خوب معلوم است که عبادت غیر خدا شرک است. که اگر این حرف درست باشد باید گفت قرآن، با بیان جریان توسل فرزندان یعقوب علیه السلام به پدر بزرگوارشان، جهت استغفار برای آنها، ترویج شرک کرده است و حال آنکه این کار از خداوند حکیم محال است.
1- حدیث عثمان بن حنیف که هم در مسند احمد حنبل آمده هم در صحیح ابن ماجه:

ان رجلا ضریرا انی الی النبی«ص» فتال ادع الله ان یعافینی، فقال ان شئت دعوت و ان شئت صبرت و هو خیر قال فادعه، فأمره ان یتوضا فلیحسن و ضوءه و یصلی رکعتین و یدعو بهذاالدعا:
اللّهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک محمدٍ نبیّ الرحمه، یا محمد انی اتوجه بک الی ربی فی حاجتی لتقضی، اللّهم شفعه فی قال ابن حنیف فوالله ما تفرقنا و طال بنا الحدیث حتی دخل علینا کان لم یکن به ضُرٌّ».
مرد نابینایی حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد، و گفت از خداوند بخواه به من عافیت بخشد.
پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود:
اگر مایل هستی دعا کنم یا اگر مایل هستی صبر کنم که این بهتر است. مرد نابینا گفت: دعا بفرمائید
پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمودند :
وضو بگیرد و در وضوی خود دقت کند و دو رکعت نماز بگذارد واین چنین دعا کند.

پروردگارا: من از تو درخواست می کنم به وسیله‌ی پیامبرت، پیامبر رحمت به تو متوجه می شوم، ای محمد به وسیله‌ی تو به خدایم متوجه می شوم تا خدا حاجتم را برآورد کند، پروردگارا شفاعت او را درباره من بپذیر … در مورد سند این حدیث ابن تیمیه پیشوای وهابی ها سند این حدیث را صحیح خوانده است. منبع:آیین وهابیت؛حضرت آیت الله جعفر سبحانی
2-شواهد تاریخی بر توسل بزرگان اهل سنت به مردگان و اولیاء
• ابن حِبّان در کتاب خود الثقات مي‌گويد بارها به زيارت قبر علي بن موسي الرضا (ع) رفتم و در مدتي که در طوس بودم، هر وقت مشکلي بر من عارض مي‌شد، به زيارت قبر آن حضرت مي‌رفتم و از خداوند مي‌خواستم که مشکلم را برطرف کند و الحمد لله مشکلم برطرف مي‌شد و اين را مکرر امتحان کردم و نتيجه گرفتم. (1)
• محمد بن مؤمل شاگرد ابن خُزيمه، استاد بخاري و مسلم، مي‌گويد به همراه استادم ابن خزيمه و جمعي از اساتيد به زيارت بارگاه قبر علي بن موسي الرضا (ع) در طوس رفتيم، استادم ابن خزيمه چنان در برابر آن بقعه متبرکه تعظيم و تواضع کرد که همگي در شگفت مانديم. (2)
• ابو علي خلال، شيخ حنابله، مي‌گويد هرگاه مشکلي بر من عارض شود، قبر موسي بن جعفر (ع) را زيارت مي‌کنم و به ايشان متوسل مي‌شوم و خداوند مشکل مرا آسان مي‌کند. (3)
• محمد بن ادريس شافعي به قبر ابو حنيفه و احمد بن حنبل به قبر شافعي متوسل مي‌شد. (4)
• مسلمانان به قبر ابو ايوب انصاري متوسل مي‌شدند و براي طلب باران به قبر او پناه مي‌بردند. (5)
• مردم سمرقند براي طلب باران به قبر محمدبن اسماعيل بخاري متوسل شدند. (6)
• ...
3- جواز توسل در سخنان علماي اهل سنت :
• قسطلاني مي‌گويد سزاوار است که زاير در کنار قبر پيامبر (ص) زياد دعا و استغاثه کند و متوسل شود و طلب شفاعت و بي‌تابي کند و سزاوار است که خداوند شفاعت پيامبر را در حق او بپذيرد. (7)
• سُبكي مي‌گويد از روش شخصيت‌ها و بزرگان صالح گذشته استفاده مي‌شود كه تبرك به قبور مردگان امري شرعي و ديني است و مانعي ندارد، تا چه رسد به قبور پيامبران و اگر كسي ادعا كند كه قبور پيامبران با قبور ساير مردگان برابر و يكسان است، سخن زشت و باطلي به زبان آورده، چون موجب پايين آوردن مقام شامخ پيامبران شده است، و شكي نيست كه سبك شمردن مقام رسول اكرم (ص)، و يكسان دانستن آن حضرت با ديگران كفر است. (8) وي در جاي ديگري در رابطه با توسل و شفاعت مي‌گويد جواز توسل و درخواست شفاعت از رسول اكرم (ص) براي هر مسلماني روشن و واضح است، و عمل پيامبران و سيره صالحان گذشته و علماء و دانشمندان و حتي عوام، بر آن گواهي مي‌دهد و هيچ آدم دينداري اين را انكار ننموده و در هيچ زمان اين سخن باطل به گوش نرسيده است تا اين كه ابن تيميه با سخنان باطل خود قضيه را بر افراد ضعيف و نادان مشتبه و بدعتي را پايه‌گذاري كرد كه در هيچ عصري سابقه نداشته است. (9)
• زيني دحلان مفتي مكه مكرمه مي‌گويد هر كس آثار گذشتگان را تتبع نمايد، و دعاها و اوراد آنان را مورد مطالعه قرار دهد، موارد زيادي از توسل آنان به انبياء و صالحان را خواهد يافت. (10)
• حصني دمشقي در رد سخن ابن تيميه مبني بر شرك بودن توسل به پيامبر (ص) پس از وفات ايشان، مي‌گويد از اين سخن ابن تيميه بدن انسان مي‌لرزد. اين سخن قبل از زنديق حران «ابن تيميه» از دهان كسي در هيچ زمان و هيچ مكاني بيرون نيامده است، اين زنديق نادان و خشك، داستان عمر را وسيله‌اي براي رسيدن به نيت ناپاكش در بي‌اعتنايي به ساحت حضرت رسول اكرم (ص) قرار داده و با اين سخنان بي‌اساس مقام و منزلت آن حضرت را در دنيا پايين آورده و مدعي شده است كه حرمت و رسالت آن بزرگوار پس از رحلت از بين رفته است. و اين عقيده به يقين كفر و در واقع زندقه و نفاق است. (11)
• سيد حسن سقاف مي‌گويد توسل به رسول اكرم (ص) و طلب شفاعت از آن حضرت به ويژه در اوقات گرفتاري از مستحبات موكد مي‌باشد و سيره علما و دانشمندان عالي‌قدر، مردان الهي، بزرگان حديث شناس و پيشوايان گذشته بر اين روش جريان داشته است. (12)
• حافظ النووي در تاليفات خود به استحباب توسل و استغاثه از رسول اكرم (ص) عنايت داشته است. (13)
• و موارد ديگر اين كه ابن جوزي در كتاب خود با نام «الوفاء في فضائل مصطفي» بابي را به توسل به پيامبر (ص) و باب ديگر را به طلب شفاء از قبر آن حضرت اختصاص داده است؛ شمس الدين محمد بن نعمان مالكي كتابي به نام «مصباح الظلام في المستغيثين بخير الانام» به رشته تحرير درآورده است؛ سيد نور الدين سمهودي در كتاب خود «وفاء الوفاء لاخبار دارالمصطفي» به بحث پيرامون اين مساله پرداخته و شواهدي را نقل كرده است و ... .
• و اما بالاتر از همه اين‌ها بنيان‌گذار مكتب فاسق وهابيت نيز تنها استغاثه را شرك مي‌داند و توسل و شفاعت را جايز مي‌شمرد. ابن كثير مي‌گويد قاضي شافعي مجلسي در مصر تشكيل داده بود، در اين مجلس ابن تيميه گفت استغاثه و فرياد خواهي فقط به خداوند جايز است و استغاثه به رسول اكرم (ص) صحيح نيست، ولي مي‌شود به پيامبر گرامي متوسل شد و از حضرت طلب شفاعت نمود. (14)

-------------------------------------
پي‌نوشت‌ها
(1) ابن حبان، الثقات، ج 8، ص 456
(2) ابن حجر العسقلاني، تهذيب التهذيب، ج 7، ص 339
(3) الخطيب البغدادي، تاريخ بغداد، ج 1، ص 120
(4) الخطيب الخوارزمي، مناقب ابي حنيفه، ج 2، ص 199
(5) حاکم الحسكاني النيسابوري، المستدرک علي الصحيحين، ج 3، ص 518
(6) الحافظ شمس الدين الذهبي، سير اعلام النبلاء، ج 12، ص 469؛ طبقات الشافعيه، ج 2، ص 234
(7) القسطلاني، المواهب اللدنيه، ج 3، ص 417
(8) تقي الدين سبكي، شفاء السقام في زيارة خير الانام، ص130
(9) همان، ص 293
(10) احمد بن زيني دحلان، الدرر السنية في الرد علي الوهابية، ص 31
(11) أبوبكر بن محمد الحصني الدمشقي، دفع الشبه عن الرسول، ص 131
(12) حسن بن علي السقاف، فيض القدير، ج 2، ص 135
(13) به عنوان نمونه در كتب حاشية الإيضاح علي المناسك له، ص 450؛ شرح المهذب المجموع، ج 8، ص 274؛ الأذكار، ص 307؛ أذكار الحج، ص 184
(14) الحافظ ابن كثير، البداية والنهاية، ج 14، ص 54




با سلام خدمت دوستان
با عرض معذرت به علت تاخیر در پاسخ دادن چون در مسافرت بودم
و دوباره معذرت می خواهم که اگر مطالبرا خیلی خلاصه بیان می کنم
محمد امين;18885 نوشت:
# ميفرماييد عند ربهم يرزقون نه عند قبرهم ؟!اما ميدانيد كه با مرگ اين بدن و كالبد جسم است كه نابود و فاني ميشود چون مخلوقي از عناصر خلقت است اما روح هرگز نميميرد و مخصوصا شهدا كه در راه حق و حقيقت توحيد جان باختند و به حكم قران علاوه بر جنبه روحاني از جهت جسم و جسماني بودن نيز زنده اند وبرخور دارند و داراي گوش و چشم و دهان هستند و اگر ما ظاهري در مقابل قبور انان هستيم و مي ايستيم ولي قلبا نيتمان براي الله است و قربة الي الله است و ان قبر بت ما نيست كه انجا انان را عبادت كنيم! ايا تا به حال به زيارتگاهها رفتيد كه ببينيد كسي جاي اينكه رو به قبله نماز بخواند رو به قبر نماز بخواند؟!! قطعا كسي اين كار را نكرده است همه انجا به طرف قبله و براي خدا نماز ميگذارند و عبادت خدا را ميكنند وبراي خدا قران ميخوانند وما مرده پرست نيستيم منتها اين مكانها در نزد خدا ارزش دارد وخدا اين مكانها را دوست دارد همانطور قبلا گفتم از شعائر الهي است .در زيارت امام حسين عليه السلام ميگوييم اشهد انك تسمع كلامي يعني شهادت ميدهم كه تو كلام مرا ميشنوي ايا شما امام حسين عليه السلام را كه در راه دين جانبازيها كرد وبراي تقويت دين اسلام براي رفع شركيات و غيره فدا شد مرده ميپنداريد؟ ايا پيامبر صلي الله عليه و اله را مرده ميپنداريد؟ شما چرا فكر ميكنيد خوردن روزي با دهان نيست؟پس با چيست شما جواب بدهيد؟

بالفرض این که شهدا زنده اند و می توان به آنها توسل کرد ولی توجه داشته باشید بسیاری از کسانی که به آنها متوسل می شوند شهید نشده اند از جمله رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که هر چند در مورد چگونگی وفات ایشان اختلاف است اما اکثرا بر این عقیده اند که ایشان مرگ طبیعی داشته اند و قرآن هم صراحتا می فرماید که پیامبر نیز فوت خواهد کرد
‏ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ‏(30 زمر)
محمد امين;18885 نوشت:
# ما در اين پست می خواهيم توسل را از منظر قرآن بررسی کنيم نا از سنت در ضمن توسل عمر فاروق به حضرت عباس توسل به دعای خير زندگان است همان طور وقتی که دو مومن به هم می رسند به هم می گويند التماس دعا. # ما هم در اين پست ميخواهيم توسل را هم از نظر قران و هم از نظر عترت بررسي كنيم (كتاب الله و عترتي)!!اما توسل از نظر قران هويدا است همانطور كه برادرم در پست قبلي خدمت شما به عرض رساندند وابتغوا اليه الوسيله همان توسل است اما اينكه شما فرموديد كه وسيله در اين ايه يعني توسل است و توسل يعني عبادت و توسل به خداست و وسيله نيست! شما روي چه اساسي اين را ميفرماييد؟ايا از رسول الله صلي الله عليه و اله روايتي داريد كه اثبات كنيد؟ در حالي كه رسول الله صلي الله عليه و اله خودشان كه مبين ايات قران هستند فرمودند وسيله در اين ايه ما هستيم توجه كنيد اهل بيت واسطه فيض هستند و توسل ما بر اساس دستور رسول خدا صلي الله عليه و اله است و اين شرك نيست چون ما در عبادت فقط خدا را پرستش ميكنيم نه اهل بيت را اما براي توسل اهل بيت را واسطه قرار ميدهيم روشن شد ؟ به فرمايش دختر گرامي رسول اكرم صلي الله عليه و اله حضرت زهرا سلام الله عليها در خطبه اي در حضور صحابه از مهاجر و انصار فرمودند :احمد الله الذي لعظمته و نوره يبتغي من في السموات و الارض اليه الوسيله و نحن وسيلته في خلقه :حمد ميكنم خداي را كه از پرتو نور عظمتش اهل اسمانها و زمين او را بندگي ميكنند و هدف تمام وسائل ذات اقدس اوست و ماييم وسيله در ميان خلق (ابن ابي الحديد كه از علماي شماست در صفحه 79 جلد چهارم شرح نهج البلاغه امده است و همچنين از ابو نعيم اصفهاني در نزول القران في علي و حافظ ابوبكر شيرازي در ما نزل من القران في علي و امام احمد ثعلبي در تفسير خود اورده كه رسول خدا صلي الله عليه و اله فرمودند مراد از وسيله در اين ايه شريفه قران منظورعترت و اهل بيت هستند) حال خليفه شما عمر مسكين !!!اين را ميدانست كه انها وسيله اند ! وامد و به اهل بيت توسل كرد ! اما عجب شما قبول نميكنيد! لطفا توجه كنيد به اسناد و فرمايشات رسول گرامي صلي الله عليه و اله

دوست عزیز در قرآن مفصلا در این مورد بحث شده و لطفا به روایات و احادیث استناد نکنید چون اگر این رویه را پیش گیریم فقط در مورد این روایت شما چندین هفته بحث لازم است
محمد امين;18885 نوشت:
پس اذا مات فات بلي؟احاطه انان حسب الامر خداست و بستگي دارد كه تا چقدر مقام و درجه نزد خداوند داشته باشندكه بتوانند قدرتي براي احاطه و اطلاع از بندگان داشته باشند در ضمن انان جسما و روحا ازادند نه اسيريك مكان! كه ديگه نتوانند از ان مكان تكان بخورند!!چون اين ما هستيم اسير كالبد جسم و بدن هستيم و درك ان براي ما سخت است : ان اكرمكم عند الله اتقيكم پرهيزكاران در نزد خدا درجاتي دارند كه بر اساس ان درجه هاي او ليا اللهي خود باذن الله از هر كه بخواهند و ان گاه كه اراده كنند اطلاع مي يابند اين توانايي از فضل خداست در سوره نمل توجه كنيد ايات 38 تا 40كه قال يا ايها الملوا ايكم يا تيني بعرشها قبل ان ياتوني مسلمين* قال عفريت من الجن انا ءاتيك ..........قال الذي عنده علم من الكتاب انا ءاتيك سليمان به حاضرين گفت كدام يك از شما تخت بلقيس را پيش از انكه نزد من بيايد و تسليم امر من شود شما ان را خواهيد اورد ؟ازميان انان جني گفت من قادرم قبل از اينكه تو از جاي خودت بلند شوي من ان را مي اورم!ولي يكي ديگر گفت من قبل از انكه تو چشم بر هم بزني تخت را مياورم!( شما دقت كن چه سرعتي)و ان وقت بود كه سليمان تخت را نزد خود ديد و گفت اين توانايي از فضل خداست روشن شدي برادرم كه يك جن و كساني كه از علم خدا اگاهند به اذن الله چه قدرتي دارند و خدا به انان چه قدرتي ميدهد! ايا درك كرديد پرهيزكاران چه نعمتهايي دارند در دنيا و اخرت؟! مثل علم غيب در دنيا

ببخشید مگر ائمه جن هستند این از خصوصیان جن هاست ولی این که می فرمایید ائمه بر کل کره زمین احاطه دارند از کجا استناد کرده اید؟
محمد امين;18885 نوشت:
كسي ادعا نكرد انان خودشان به تنهايي عين الله شنواي مطلق و بيناي مطلق و همچون الله صاحب علم غيب مطلق وغيره در دو عالم دنيا و اخرت هستد كه اين كفر مطلق است چون انان را هم با خدا شريك كردند و مثل خدا دانستند نعوذ بالله چه كسي چنين عوام فريبي كرده كه نسبت به شيعيان اينگونه تصوري داشته باشيد برادرم! او ليا خدا باذن و اراده خدا صاحب فضل و بخشش علم غيب و اگاهي از قلوب واز انسانهاي كره زمين ميشوند اگر خدا نخواهد انان هم چنين قدرتي ندارند خداوند ستار العيوب است اما اگر خدا بخواهد و اراده كند ميبخشد وخداوند بخيل نيست و به كسي كه از او راضي است ميبخشد وعطا ميكند الا من ارتضي من رسول ايه 27 سوره جن يا علم حضرت عيسي كه از خوراكهاي داخل منزل انسانهاي كره زمين خبر داشت! كه فرمود به شما خبر ميدهم كه در خانه هايتان چه ميخوريد و چه ذخيره ميكنيد ايه 49 سوره ال عمران و انبئكم بما تاكلون و ما تدخرون في بيوتكم و ان اوليا سپاسگذار اين نعمت خدا هستند نه اينكه مغرور به اين نعمت شوند هر كه شد محرم دل در حرم يار بماند انكه اين كار ندانست در ان كار بماند

این از معجزه های حضرت سلیمان بود و وی غیب نمی دانست همانطور که پیامبر غیب نمی دانست و واقا تاسف می خورم از این که به چنین چیزی معتقد هستید تا جایی که می گویید آنها از درون دل مردم خبر دارند آیا با این وضع که آنها از دل همه کس خبر دارند زندگی شان به جهنم تبدیل نمیشود و این که ببینند که امت اسلام به چه وضعی گرفتار شده اند دچار عذاب نمی شوند آخه این چه تفکری است که شما پیامبران و امامان را به جهنم می فرستید
محمد امين;18885 نوشت:
شما در مورد شفاعت ايه 255 سوره بقره مطالعه بفرماييد من ذا الذي يشفع عنده الا باذنه ما معتقديم باذن الله به امر الله وشفاعت يك نعمت الله است كه از فضلش بخشش ميكند به اولياي خودش .پس خدا را شكر كه لا اقل در اينجا شفاعت را قبول داريد!

بحث ما در مورد شفاعت نیست منظورم این بود که چطور آنها از اعمال همه انسان ها خبر دارند و پرونده ی همه جلوی دست آنهاست
محمد امين;18885 نوشت:
و علم ءادم الاسما كلها ايه 31 سوره بقره را دقت كنيد علم اسما و همه معاني نامها را به ادم اموخت كي اموخت؟ خدا اموخت پس جالب شد نه تنها اولياي الهي در بعد فوتشان بلكه در زمان حياتشان در همين دنيا اين علم را باذن الله تسلط داشتند!و اموختند!

من که اولین بار است چنین ادعایی را می شنوم که ائمه در زمان حیاتشان به همه زبان ها تسلط داشتند
محمد امين;18885 نوشت:
كار گذاري خداوند بعد از فوت منظورتان چيست؟ اما ببخشيد در اينجا كه ايراد گيري فرموديد انصافا برگرديد به اعتقادات خودتان در زمان حيات بشر كه اشكال بر خدا وارد ميكنيد و معتقديد در انتخاب خليفه خدا اختيارش را به عهده مردم گذاشته است ! خدا از انتخاب و اختيار خودش صرف نظر كرده است! مردم در دنيا كار گذاري خدا منسوب شدند! همكاري كه هيچ سهل است بلكه مردم مطلقا ازادند كه به جاي خدا تصميم بگيرند!!!!

به نظر من این دو مطلب اصلا به هم ربط نداشتند
محمد امين;18885 نوشت:
پارتي بازي در جواب بالا توضيح داده شد روشن شد برادر !

بنده جوابی ندیدم اگر می شود بفرمایید منظورتان کدام قسمت است

محمد امين;18885 نوشت:
معناي شرك ميدانيد چيست؟و بر چند قسم است؟نام ببريد؟ و منظورتان از توسل به روح اوليا در زمان جاهليت چيست ؟ كدام اوليا است؟ حتما پاسخ دهيد تا جواب اين شبهه داده شود. و اما توسل به اوليا عبادت انان نيست بلكه يك وسيله اي است براي اطاعت الله كه طبق فرمايش خدا در قران است و همينطور فرمايش رسول خداست كه اوليا واسطه فيض و تقرب به الله هستند ما شيعيان اهل بيت را بالاتر از ان ميدانيم كه فقط بخواهيم براي انان اثبات حياتي مثل حيات ساير شهدا داشته باشيم اما برادر شما مانند فردي كه كينه و بغض ورزيده سوال مينماييد !!از چه ناراحت هستيد؟لطفا با ما صادق باشيد تا دلايل خودمان را بگوييم!تا سعي در رفع كدورت و ناراحتي از قلب شما برادر مسلمان داشته باشيم!اما ما كه اساس اسلام ناب محمدي را شرك يا بدعت قرار نداديم واما اساس اسلام ناب محمدي تنها اسلام اوردن ظاهري به شجره طيبه(لا اله الا الله) و اينكه گواهي دهيم محمد صلي الله عليه واله پيامبر خداست اما مطيع انان نباشيم نيست يا اينكه در قلبمان به پيامبر ترديد كنيم نعوذ بالله و يا بگوييم حسبنا كتاب الله! كه اين تنها كفايت نميكند سعادت دو دنياي ما مسلمانان را. بلكه اسلام و ايمان با هم و اطاعت مطلق از خدا و اطاعت مطلق از رسولش است كه فرد را به سعادت دنيا و اخرت ميرساند و از گمراهي نجات ميدهد. (كتاب الله وعترتي) و در اخرت با انان محشور ميكند ان شاءالله اما در باب توسل به نحوي كه در بالا توضيحات داده شد مشاهده بفرماييد اگر بازم سوالي باشد ما در خدمتيم

این هم دلیل از قرآن که قبل از اسلام هم به اولیا خدا متوسل گشته اند و قرآن آنرا شرک دانسته
قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً (56)‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏(الاسراء/56-57)[ (اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند)
به آخر آیه توجه کنید که خدا می فرماید که "کسانی كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند" پس معلوم می شود که منظور آیه اولیاء الهی است چون گفته شده "آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند"
محمد امين;18885 نوشت:
حالا كمك از اوليا هيچي !!شما چرا از مدير يا استاد ويا از مردم و بندگان خدا طلب كمك ميكنيد؟مگر انان داراي قدرت هستند كه در خواست شما را اجابت كنند؟!! حال اگر كسي خواست در دريا غرق شود گاهي ميگويد اهاي مردم كمك ؟! مشرك شده؟يا چرا بعضي ها از مردم كمك مالي ميگيرند ويا تبليغ ميكنند كه مردم از براي رضاي خدا به ما كمك مالي كنيد ؟!مگر خدا هو الرزاق نيست؟خوب برود از خدا كمك بخواهد خدا بهترين روزي دهنده است چرا از مردم كمك ميخواهد؟!!در مورد اوليا بازم به پاسخهايي كه گذشت مراجعه بفرماييد كه ايمان و عمل صالح است كه خدا به انان چنين قدرتي بخشيده است و انان را محبوب گردانيده است اما در قران در بعضي ايات تنها خدا مستقيما روزي دهنده است و به مردم كمك ميكند و در بعضي ايات خدا رسولان را واسطه رزق و كمك به مردم قرار داده مثلا يكي از انها سفارش بيت المال است كه به دست رسولان و اوليا صالح خدا ميباشد كه بايد به عدالت تقسيم شود و غيره

دوست عزیز قیاس در عبادات صحیح نیست
سعید;19106 نوشت:
حال در توسل به مردگان اگر پرستش آنها مراد باشد این آیه شامل آن می گردد و حال آنکه شیعه در توسل به اهل بیت علیهم السلام هیچگاه اهل بیت را نمی پرستند بلکه آنان را واسطه فیض الهی می دانند. و برای این عقیده ی خود دلیل محکم دارند.‏

در بیشتر مواقع به صورت مستقیم توسل می گردد آیا شما واژه ی مدد یا علی را توسل مستقیم نمی دانید هر چند که واسطه گرفتن هم درست نیست

hamedi;19465 نوشت:
کمي منصف باشيد. آيا توسل فرزندان حضرت يعقوب علي نبينا و آله و عليه السلام توسل به بزرگان نيست؟ آيا فرمان خداوند براي رفتن نزد حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم براي استغفار توسل به بزرگان نيست؟؟؟!!! آيا وابتغوا اليه الوسيله دستور به توسل نيست؟؟؟!!!

این ها همه توسل به انسان زنده است و در جاهای دیگر در مورد آنها بحث کردیم
hamedi;19465 نوشت:
حالا با توجه به مطلب شما لطف کنيد نظرتون رو در مورد اين حديث بفرماييد : ... فَقَالَ عُمَرُ إِنَّ النَّبِىَّ - صلى الله عليه وسلم - قَدْ غَلَبَ عَلَيْهِ الْوَجَعُ وَ عِنْدَكُمُ الْقُرْآنُ ، حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ ... صحیح بخاری 14/373 - 19/73 - 4/1612 - 5/2146 صحیح مسلم 3/1257 به نظر شما حالا تکليف جناب عمر که اين سخن را دقيقا در مقابل حديث کتاب الله و عترتي گفته است چيست؟!

این مطلب به از موضوع خارج است البته در مور حدیث دوات و قلم بحث شده است
hamedi;19465 نوشت:
اولا بنده عرض کردم که آن بت پرستان دروغ مي گفتند و ايمانشان به خدا درست نبود. بنده عرض کردم که آنها بتها را مستقلا داراي قدرت مي دانستند و از آنها طلب مي کردند. ولي هيچ يک از شيعيان ائمه اطهار عليهم السلام را داراي قدرت مستقل نمي داند و همه آن قدرتها و کمالاتي را که به آنها متعلق مي داند از خدا مي داند نه مستقلا از خودشان و اين دقيقا مخالف نظر بت پرستان است!!! ببينيد اگر شما از پدرتان مستقلا پول بخواهيد مشرک خواهيد شد!!! ولي اگر بدانيد که ايشان پول را از طريق رازقيت خداوند به دست آورده و وقتي شما از ايشان پول مي خواهيد در حقيقت از خدا مي خواهيد و اين هيچ منافاتي با مستقيما از خدا خواستن ندارد!!! وقتي شما اعتقاد داريد که پدرتان بالله پول دارد و به شما مي دهد شما که از خود پدرتان بخواهيد ايشان هيچ وقت نمي گويند برو از خدا بخواه بلکه به شما پول مي دهند. ولي اگر شما پدرتان را مستقلا داراي قدرت رازقیت بدانيد و از پدرتان مستقلا پول بخواهيد اينگونه شما مشرک خواهيد شد. و اين يک مثال بسيار داني از آن واقعيت والاست.

شما مستقیم از ائمه درخواست می کنید و به آنها مستقیما توسل می جویید و نمی گویید که یا فلانی برو پیش خداو بگو شفایم دهد و می گویید یا فلان شفایم ده بیمارم
در ضمن کار های دیگر را با عبادات قیاس نکنید


hamedi;19465 نوشت:
ببينيد قبلا در مورد دون الله بحث شد اگر همه دون الله را بگيريد خود حضرت يعقوب علي نبينا و آله و عليه السلام هم دون الله هستند. ببين دوست من مگر توسل به زنده توسل به دون الله نيست؟ پس چرا صحيح است؟ لطفا به اين مطب حتما جواب دهيد.


شما فعلا جواب آیه را دهید و کاری به دون الله نداشته باشید




قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً (56)‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏(الاسراء/56-57)



(اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند



در این جا منظور از دون الله ذکر شده و منظور مقربان درگاه الهی هستند.



hamedi;19465 نوشت:
از آنجا که البينه للمدعي شما لطف کنيد و بفرماييد که از کجا مي گوييد خاص است!!! حالا يه مطلب ديگه. طبق گفته شما هم خدا به استغفار در نزد رسول و توسط ايشان دعوت مي کند و هم نزد خودش!!! اين تضاد را چه کنيم؟؟؟!!!


شما باید ثابت کنید که عام است نه من.



hamedi;19465 نوشت:
ببينيد دوست من تمام مطالب نوشته شده از طرف شما در بالا از خودتان است و براي ما حجتي نيست!!! اگر از قرآن مي توانيد براي ما اثبات کنيد که بين مرده و زنده تفاوت است در اين امر.


چرا آیه های قرآن را را نمی بینید



hamedi;19465 نوشت:
همانطور که قبلا هم عرض کردم شما اول قبول بفرماييد که خدا مي فرمايد براي تقرب و استغفار و ... وسيله بياوريد و متوسل شويد بعد بنده عرض مي کنم که وسيله چيست!


پس بفرمایید وسیله چیست



hamedi;19465 نوشت:
آيا اين سخن شما مخالف سخن قبلي شما که ادعا کرده بوديد اصلا هيچ ديگر نيست متضاد نيست؟؟؟!!! کم کم داريد از اکثر مواقع خود عقب نشيني مي کنيد!!!


آخه این چیز کوچک آنقدر ارزش دارد که مانور می دهید که از اکثر مواقع خود عقب نشینی کرده ام



hamedi;19465 نوشت:
نزد خدا يعني کجا؟؟؟!!! يعني کسي که روي زمين باشه نزد خدا نيست؟؟؟!!! جالبه. اتفاقا اين مطلبي که گفتيد عکس نظر شما رو اثبات مي کنه. چون همه مخلوقات نزد خدا هستند و در حقيقت عالم محضر خداست پس اتفاقا با اين آيه دقيقا عکس گفته شما اثبات ميشه!!!


پس یعنی هر کس روی زمین است به او توسل کنیم و به مرده ای که از بیرون قبرخبر ندارد متوسل شویم



hamedi;19465 نوشت:
برايتان تنها يک مثال قرآني ميارم : وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره توبه آيه 105) فرض کنيد شما رفته باشيد در يک بيابان تنهاي تنها باشيد آيا آنجا وقتي عملي مي کنيد باز علاوه بر خداوند تبارک و تعالي طبق فرموده آيه رسول و مومنون اعمال شما را مي بينند يا نه؟ اگر مي بينند اين هم مثالي براي احاطه اي که گفتيد ولي اگر نمي بينند پس بفرماييد منظور آيه چيست؟؟؟!!!


بیایید آیه را از چند آیه قبل بررسی کنیم



‏ وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ ‏(101)
‏ وَآخَرُونَ اعْتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُواْ عَمَلاً صَالِحاً وَآخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏(102)
‏ خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‏(103)
‏ أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ‏(104)
‏ وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ‏(105)



در اینجا منظور کسانی است که در مدینه زندگی می کردد و ربطی به امروزه ندارد



hamedi;19465 نوشت:
براي اين مطلبتان هم آيه فوق الذکر کافيست ولي آيه اي ديگر هم ميارم : وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (سوره آل عمران آيه 169) مقام عنديت يعني چي؟ مگر نه اين است که شما هر کجا باشيد در نزد خدا هستيد و خداوند تبارک و تعالي همه جا هست؟ طبق فرموده اين آيه کساني که در راه خدا کشته شوند همه جا هستند!!! و طبق آيه بالا اعمال را مي بينند ولي شايد اين آيه ديگر هم مکمل باشد که مي فرمايد : وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ (سوره بقره آيه 154) آيا فکر نمي کنيد که در آخر آيه خطاب به کساني که مي خواهند همه چيز عالم غيب را با اين عالم مقايسه کنند، جواب مي دهد و مي فرمايد که ولکن شما نمي فهميد!!!


دوست عزیز پس چطور خداوند به پیامبر می فرماید



‏إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ‏(30 زمر)



و در خصوص آیه 154 بقره که در آخر آیه می فرماید و لكِنْ لا تَشْعُرُونَ این قسمت به علت این است که خدا به ما می گوید شما چگونگی زندگی آنها را درک نمی کنید چون زنده بودنی که مورد نظر قرآن کریم است غیر از زندگی است که در دنیا وجود دارد



hamedi;19465 نوشت:
اگر اين کار قبل از فوتشان اتفاق بيافتد آيا مشکلي ندارد؟ يعني مشکل شما با فهميدن تمام زبانها و لحجه ها فقط براي بعد از فوتشان است؟ ( لطفا بفرماييد تا جواب دهم )


بله در زنگی اشکالی ندارد ولی همه ما می دانیم که ائمه در زندگیشان همه ی زبان ها را بلد نبودند



hamedi;19465 نوشت:
ببينيد خداوند تبارک و تعالي دنيا را دار اسباب و علل آفريده است و نخواسته است که کاري بدون اسباب و علل ( شما بگوييد کارگزار ) انجام شود. مثلا خداوند مي تواند باران را بدون ابر هم بباراند ولي اين کار را نمي کند. مثلا خدا در جایجاي قرآن مي فرمايد ما جان آنها را مي گيريم و بعد هم مي فرمايد فرشته ي مرگ جان آنها را مي گيرد!!! و اين هيچ منافاتي ندارد. همچنانکه خداوند اگر بخواهد کارهايش را بوسيله فرشتگان انجام مي دهد اگر هم بخواهد مي تواند بوسيله برخي از انسانها انجام دهد. در ضمن باز آيات فوق الذکر در اين زمينه پاسخگو هستند!!!


حرف های شخصی شما برای ما هیچ سودی ندارد



hamedi;19465 نوشت:
پارتي بازي زماني مي شود که از طرف خدا دستور و امر و اراده اي در اين زمينه وجود نداشته باشد وقتي خود خداوند مي خواهد و چنين اراده کرده است ديگر چه پارتي بازي و ... .


دلیل کسانی که متوسل می شوند این است که ما گناهکاریم و از خدا دور و خدا جواب ما را نمی دهد پس باید به کسی که دوست خدا است متوسل شویم و به محضر خدا رویم تا جوابمان را بدهد.



اگر این پارتی بازی نیست پس چیست؟!


hamedi;19465 نوشت:
اولا که در زمان جاهلیت توسل نبوده دوما توسل به بت بوده نه به اولیای الهی!!! مگر اینکه شما بتها را اولیای الهی بدونید!!!


با توجه به آياتي که مثلا به حضرت يعقوب توسل شده مي دانيم که توسل به زنگان صحيح است چون خدا انسان ها را نيازمند به هم آفريده است.و در توسل به مرده همين آيه کافي است که خداوند توسل مشرکان به مقربان درگاه خداوند و واسطه قرار دادن آن ها را کاري بيهوده معرفي مي کند

قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً (56)‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏(الاسراء/56-57)
[ (اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند ]


hamedi;19465 نوشت:
سوما همچنانکه طواف در زمان جاهليت شرک بود ولي بعد از جاهليت و با دستور خداوند تبارک و تعالي عين اسلام ناب محمدي است!!! خوب دقت کنيد : نبايد قياس کنيد. برخي از اعمال از زمان جاهليت تغيير نيافتند ولي چون دستور و اراده خداوند در آنها بود در اسلام عين توحيد است. مثل طواف خانه خدا که در زمان بت پرستان هم انجام مي شد و عين شرک بود و الان هم انجام مي شود و عين توحيد است.


آخه طواف آنها نادرست بود و مثل اسلام نبود



hamedi;19465 نوشت:
در جواب اين سوال مهم شما قسمتي از زيارت والاي جامعه کبيره را عرض مي کنم در آنجا که ما به درگاه الهي عرضه مي کنيم : اللَّهُمَّ إِنِّي لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَيْكَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَخْيَارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِي‏


اگر می شه بیشتر توضیح دهید



hamedi;19465 نوشت:
اما در مورد مطالبي که جوابي برايشان ننوشته ايد : بنده عرض کرده بودم :


حتما علتی داشته یا در جاهای دیگر پاسخ داده شده یا ربطی به موضوع نداشته



و در آخر می خواهم مطلبی را ذکر کنم



﴿وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ﴾ ‏(مائده: 116).
«و (خاطرنشان ساز) آن گاه را كه خداوند گفت: اي عيسي پسر مريم! آيا تو به مردم گفته‌اي كه جز الله، من و مادرم را هم دو خداي ديگر بدانيد (و ما دو نفر را نيز پرستش كنيد؟). عيسي مي‌گويد: تو را منزّه از آن مي‌دانم كه داراي شريك و انباز باشي. مرا نسزد كه چيزي را بگويم (و بطلبم كه وظيفه و) حق من نيست. اگر آن را گفته باشم بيگمان تو از آن آگاهي. تو (علاوه از ظاهر گفتار من) از راز درون من هم باخبري، ولي من (چون انساني بيش نيستم) از آنچه بر من پنهان مي‌داري بي‌خبرم. زيرا تو داننده رازها و نهانيهائي (و از خفايا و نواياي امور باخبري)»
تا روز حساب حتي انبياء‡ از آنچه پس از مرگشان روي داده باخبر نيستند مانند داستان فوق كه در قرآن آمده. از حضرت عيسي u در روز حساب سوال مي‌شود كه آيا تو به امتت فرمان دادي تا تو و مادرت را پرستش كنند و او بيان مي‌دارد كه از آن بي خبر است ﴿ا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ﴾
این هم از حضرت عیسی که وضعیت امتش خبر ندارد چه برسد که صدای آنها را بشنود پس چطور کسانی را می خوانید که صدای شما را نمی شنوند

‏﴿وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ﴾ ‏(احقاف: 5).
«چه كسي گمراه‌تر از كسي است كه افرادي را به فرياد بخواند و پرستش كند كه (اگر) تا روز قيامت (هم ايشان را به فرياد بخواند و پرستش كند) پاسخش نمي‌گويند؟ (نه تنها پاسخش را نمي‌دهند، بلكه سخنانش را هم نمي‌شنوند) و اصلاً آنان از پرستشگران و به فريادخواهندگان غافل و بي‌خبرند». ‏

باسمه تعالی
با سلام به جناب عقیل
شما با استناد به آیه ی شریفه «إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِين‏» گفتید که توسل به مردگان عبادت غیر خدا و شرک است. در این صورت بسیاری از مسلمانان از جمله بزرگان اهل سنت که عباراتی در مورد بعضی از آنها نقل شد مشرک بودند و حال آنکه کسی نگفته که مثلا جناب
محمد بن ادريس شافعي و یا احمد بن حنبل از آنجا که به قبر ابوحنیفه و شافعی متوسل شده بودند،مشرک بوده اند.:Gig:


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

ابتدا از اینکه باز در نوشتن جواب دیر کردم معذرت می خواهم. برای زیارت حضرت ثامن الائمه علی ابن موسی الرضا علیه السلام به مشهد مشرف شده بودم. جای همه دوستان خالی بود.

اما دوست گرامی

برای اینکه بتوانیم از بحث نتیجه ای بگیریم و همچنان مطالب طولانی برای همدیگر ننویسیم به نظر بنده یک یک نظرات را بررسی کنیم تا انشاءالله به نتیجه برسیم.

شما نوشته اید که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شهید نشده اند. فرض کنید بنده این سخن شما را پذیرفتم. ولی نه شما و نه هیچ کس دیگر نمی تواند شهادت ائمه اطهار علیهم السلام را منکر شود.( یعنی از حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب تا امام حسن عسکری علیهم السلام )

حال با توجه به اینکه 11 امام از ائمه اطهار علیهم السلام شهید شده اند و با توجه به آیه زنده بودن شهدا آیا ما می توانیم به ائمه اطهار علیهم السلام متوسل شویم یا نه؟

باتشکر - یاعلی

hamedi;21345 نوشت:
برای اینکه بتوانیم از بحث نتیجه ای بگیریم و همچنان مطالب طولانی برای همدیگر ننویسیم به نظر بنده یک یک نظرات را بررسی کنیم تا انشاءالله به نتیجه برسیم. شما نوشته اید که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شهید نشده اند. فرض کنید بنده این سخن شما را پذیرفتم. ولی نه شما و نه هیچ کس دیگر نمی تواند شهادت ائمه اطهار علیهم السلام را منکر شود.( یعنی از حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب تا امام حسن عسکری علیهم السلام ) حال با توجه به اینکه 11 امام از ائمه اطهار علیهم السلام شهید شده اند و با توجه به آیه زنده بودن شهدا آیا ما می توانیم به ائمه اطهار علیهم السلام متوسل شویم یا نه؟

با سلام
خداوند به پیامبر که مقامی بزرگتر از ائمه دارد می گوید تو هم مثل دیگران می میری حالا چه اعتقاد به فوت معمولی پیامبر داشته باشی چه به شهادت پیامبر [=&quot] [/]پس پیامبر که بزرگترین مخلوق خداست فوت کرده اند ولی شاگردان ایشان زنده اند!!!
حالا سوال من
‏ قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً ‏ ‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏ [=&quot](الاسراء/56-57)[/]

[ (اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند ]
چراخداوند متعال فرموده به فریاد خواندن مقربان نادرست است چون نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند؟
با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

عقیل;21737 نوشت:
خداوند به پیامبر که مقامی بزرگتر از ائمه دارد می گوید تو هم مثل دیگران می میری حالا چه اعتقاد به فوت معمولی پیامبر داشته باشی چه به شهادت پیامبر پس پیامبر که بزرگترین مخلوق خداست فوت کرده اند ولی شاگردان ایشان زنده اند!!!

نشد دیگه!!! ببینید شما گفته اید که توسل به زندگان هیچ مشکلی نداره. و طبق صریح آیه شهدا زنده اند ولی انتم لا تشعرون!!!

من نگفتم که خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید میمیری یا شهید می شوی!!! و نگفتم که مقام چه کسی بالا یا پایین است!!! و عرض کردم فعلا شما فرض کنید که من قبول کردم که ایشان شهید نشده اند.

من یک سوال راحت از شما پرسیدم ولی متاسفانه شما دارید از جواب فرار می کنید!!!

بنده عرض کردم با توجه به شهادت تمام ائمه اطهار علیهم السلام و زنده بودن شهدا و با توجه به اینکه طبق نظریه جناب عالی توسل به زنده مشکلی ندارد آیا می شود به ائمه اطهار علیهم السلام توسل کرد یا نه؟!

و جواب آن یک کلمه است آری یا نه!!! اگر آری که خوب اگر نه چرا؟؟؟!!!

عقیل;21737 نوشت:
حالا سوال من
‏ قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً ‏ ‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏ [=&quot](الاسراء/56-57)[/]

[ (اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند ]
چراخداوند متعال فرموده به فریاد خواندن مقربان نادرست است چون نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند؟
با تشکر

جواب این سوال تکراری شما قبلا داده شده است. اگر دون الله را عموم بگیرید که نمی شود. ( طبق استدلال قبلی بنده ) در مورد اینکه اگر نفع و ضرری ندارد ببینید آیا حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام مقرب بوده اند یا نه؟ مطمئنا که بلی. چرا فرزندان حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام به ایشان ( دون الله ) متوسل شدند و ایشان نه تنها اعتراضی نفرمودند بلکه آنها را امیدوار هم کردند!!! اگر نفعی نداشت که مطمئنا این کار را نمی کردند!!!

حالا با این تناقض چه کنیم؟؟؟!!!

لطفا صریح و واضح و کوتاه جواب دهید. ( کوتاه چون قبلا مفصلتر همه مطالب گفته شده. اشاره کنید کافیست. )

باتشکر - یاعلی

hamedi;21783 نوشت:
نشد دیگه!!! ببینید شما گفته اید که توسل به زندگان هیچ مشکلی نداره. و طبق صریح آیه شهدا زنده اند ولی انتم لا تشعرون!!! من نگفتم که خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید میمیری یا شهید می شوی!!! و نگفتم که مقام چه کسی بالا یا پایین است!!! و عرض کردم فعلا شما فرض کنید که من قبول کردم که ایشان شهید نشده اند. من یک سوال راحت از شما پرسیدم ولی متاسفانه شما دارید از جواب فرار می کنید!!! بنده عرض کردم با توجه به شهادت تمام ائمه اطهار علیهم السلام و زنده بودن شهدا و با توجه به اینکه طبق نظریه جناب عالی توسل به زنده مشکلی ندارد آیا می شود به ائمه اطهار علیهم السلام توسل کرد یا نه؟! و جواب آن یک کلمه است آری یا نه!!! اگر آری که خوب اگر نه چرا؟؟؟!!!

با سلام
همه مسلمانان اعتقاد دارند مقام نبی از صدیقین و بعد شهدا برتر است و اگر هم پیامبر شهید شده اند خدا گفته است که مرگ تو مانند مرگ همه ی مردم است حالا فرق نمی کند چه مرگ عادی باشد چه شهادت.

در ضمن توسل به زندگان نیز در زمانی جایز است که وی بشنود و اگر من از دوستم که صدای من را نمی شنود و در جایی دیگر است کمک بخواهم صحیح نیست و در قرآن صریحا اعلام شده که پیامبران از دنیا خبر ندارند پس حتی اگر زنده هم باشند صدای ما را نمی شنوند حالا چه برسد به امام علی و عباس و رقیه.
پس مواظب باشیم که مورد خطاب این آیه قرآن قرار نگیریم

‏ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ‏(احقاف-5)

‏ چه كسي گمراه‌تر از كسي است كه افرادي را به فرياد بخواند و پرستش كند كه ( اگر ) تا روز قيامت ( هم ايشان را به فرياد بخواند و پرستش كند ) پاسخش نمي‌گويند ؟ ( نه تنها پاسخش را نمي‌دهند ، بلكه سخنانش را هم نمي‌شنوند ) و اصلاً آنان از پرستشگران و به فريادخواهندگان غافل و بي‌خبرند . ‏

hamedi;21783 نوشت:
جواب این سوال تکراری شما قبلا داده شده است. اگر دون الله را عموم بگیرید که نمی شود. ( طبق استدلال قبلی بنده ) در مورد اینکه اگر نفع و ضرری ندارد ببینید آیا حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام مقرب بوده اند یا نه؟ مطمئنا که بلی. چرا فرزندان حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام به ایشان ( دون الله ) متوسل شدند و ایشان نه تنها اعتراضی نفرمودند بلکه آنها را امیدوار هم کردند!!! اگر نفعی نداشت که مطمئنا این کار را نمی کردند!!! حالا با این تناقض چه کنیم؟؟؟!!!

جناب حامدی در آیه منظور از غیر خدا معلوم گشته چون می فرماید مقربان پس دون الله انسان است و چون در آن زمان اولیایی نبوده اند پس منظور اولیایی است که در گذشته بوده اند و فوت کرده اند پس تناقضی وجود ندارد

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

عقیل;22213 نوشت:
همه مسلمانان اعتقاد دارند مقام نبی از صدیقین و بعد شهدا برتر است و اگر هم پیامبر شهید شده اند خدا گفته است که مرگ تو مانند مرگ همه ی مردم است حالا فرق نمی کند چه مرگ عادی باشد چه شهادت.

احسنت !!!

جواب خودتان را خودتان داده اید!!!

قبلا گفته بودید که توسل به زنده مشکلی ندارد و با توجه به آیه که شهدا زنده اند پس توسل به آنها هیچ مشکلی ندارد و با توجه به گفته شما که مقام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از شهدا هم خیلی بالاتر است در نتیجه پس همین توسل به شهدا که موردی ندارد در مورد ایشان در مرتبه اولاتر مشکلی ندارد!!!

پس چون مقام ایشان از شهدا هم بالاتر است پس همین مقام توسل به شهدا در مورد ایشان در مرتبه بالاتری اثبات می شود!!!

عقیل;22213 نوشت:
در ضمن توسل به زندگان نیز در زمانی جایز است که وی بشنود و اگر من از دوستم که صدای من را نمی شنود و در جایی دیگر است کمک بخواهم صحیح نیست و در قرآن صریحا اعلام شده که پیامبران از دنیا خبر ندارند پس حتی اگر زنده هم باشند صدای ما را نمی شنوند حالا چه برسد به امام علی و عباس و رقیه.

متاسفانه وقتی من عرض می کنم که مطالب مرا نمی خوانید ناراحت میشوید!!!

جواب این مطلبتان را قبلا داده ام. و خودش هم از قرآن!!! ولی آیا ندیده اید؟؟؟!!!

پس باز اشاره می کنم :

در قرآن نه تنها کسانی که نمی شوند بلکه آنهایی که حتی حضور ندارند را به عنوان شاهد بیان می کند!!!

hamedi;19465 نوشت:
برايتان تنها يک مثال قرآني ميارم :

وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره توبه آيه 105)

فرض کنيد شما رفته باشيد در يک بيابان تنهاي تنها باشيد آيا آنجا وقتي عملي مي کنيد باز علاوه بر خداوند تبارک و تعالي طبق فرموده آيه رسول و مومنون اعمال شما را مي بينند يا نه؟ اگر مي بينند اين هم مثالي براي احاطه اي که گفتيد ولي اگر نمي بينند پس بفرماييد منظور آيه چيست؟؟؟!!!

طبق آیه فوق خداو رسول و مومنون شاهد اعمال ما هستند!!!

این با گفته شما دقیقا در تضاد است. و صریح قرآن است. حالا شما جواب به این آیه بدهید نه به مطلب بنده!!!

و در ضمن طبق آیه ای که باز قبلا اشاره شده شهدا که عند ربهم یرزقون هستند به نظر شما عند ربهم کجاست؟؟!! آیا مگر نه این است که خدا همه جا هست؟؟!!

عقیل;22213 نوشت:
پس مواظب باشیم که مورد خطاب این آیه قرآن قرار نگیریم

‏ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ‏(احقاف-5)

‏ چه كسي گمراه‌تر از كسي است كه افرادي را به فرياد بخواند و پرستش كند كه ( اگر ) تا روز قيامت ( هم ايشان را به فرياد بخواند و پرستش كند ) پاسخش نمي‌گويند ؟ ( نه تنها پاسخش را نمي‌دهند ، بلكه سخنانش را هم نمي‌شنوند ) و اصلاً آنان از پرستشگران و به فريادخواهندگان غافل و بي‌خبرند . ‏

همانطور که قبلا هم عرض شده این آیه عمومیت ندارد پس باید دید مقصود در این آیه کیانند. که اگر به تفاسیر و تاویل آیات حتی در کتب خودتان مراجعه کنید می بینید که این آیه در مورد بت پرستان است!!!

عقیل;22213 نوشت:
جناب حامدی در آیه منظور از غیر خدا معلوم گشته چون می فرماید مقربان پس دون الله انسان است و چون در آن زمان اولیایی نبوده اند پس منظور اولیایی است که در گذشته بوده اند و فوت کرده اند پس تناقضی وجود ندارد

اولا که تفسیر به رای کاری بسیار غلط و اشتباه است و بسیار در اسلام از آن منع شده است!!!
دوما که در مورد غیر خدا قبلا بحث شده شما از خودتان نمی توانید بگویید کیا هستند کیا نیستند!!!
سوما به وسیله اشاره می کند که در آیات دیگر به بت پرستان در مورد وسیله خطاب شده است!!!
چهارما به قول خودتان چون در زمان آنها اولیایی نبوده پس به اولیای بت پرستان یعنی بت ها اشاره شده است!!!

دوست من لطف کنید و مطالب من را کامل مطالعه کنید تا نیازی به دوباره نویسی نشود.

در ضمن سعی کنید فعلا بحث را زیاد باز نکنید و فقط در موارد یاد شده مطلب بنویسید.

باتشکر - یاعلی

بسم الله
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
برادر گرامی لطفا مطالب من را با دقت بخوانید هر چه من می گویم در این آیه
[=tahoma]قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً ‏ ‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏ [=&quot](الاسراء/56-57)[/]

[ (اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند ]
منظور از دون الله تنها بت نیست آخه بت چطور از مقربان درگاه خدا است و از کی بت ها به رحمت خدا امیدوارند و به از عذاب او هراسناک. خواهش می کنم بیشت توجه کنید
و دوباره به این آیه استناد کرده اید
[/]
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره توبه آيه 105)
پیامبر و مومنان شاهد اعمال ما هستند اما اگر زحمت به خرج می دادید و آیات قبل را هم می خواندید متوجه خواهید شد که این طورنیست. و من
ظور اعمال ظاهری آنهاستنه اعمال همه ی انسان های دنیا ی امروز .

در تفسير جمله ((ايهم اقرب )) مفسران بزرگ اسلام ، تفسيرهاى گوناگونى دارند:

جمعى مى گويند: اين جمله اشاره به آنست كه هر يك از اين اولياء پروردگار از فرشتگان و پيامبرانى كه معبود واقع شده اند هر كدام به خدا نزديكترند به درگاه او بيشتر مى روند، بنا بر اين آنها از خود چيزى ندارند هر چه دارند از خدا است و هر چه مقامشان بالا رود طاعت و بندگيشان فزونتر مى شود.

بعضى ديگر معتقدند كه مفهوم جمله چنين است : آنها مى كوشند كه هر يك در تقرب پروردگار بر ديگرى سبقت جويند، گوئى در مسير اطاعت پروردگار و قرب به ذات پاك او در يك مسابقه معنوى شركت جسته اند كه هر يك مى كوشد در اين ميدان بر ديگرى تقدم يابد، آيا كسانى كه چنين هستند مى توانند معبود،

واقع شوند و استقلال داشته باشند؟.

اما اين تفسير كه آنها به هر وسيله اى كه نزديكتر است به خدا تقرب مى جويند احتمال بسيار بعيدى است ، زيرا ضمير هم در ((ايهم )) كه معمولا براى جمع مذكر است با اين معنى سازگار نيست بلكه بايد ((ايها)) باشد به علاوه ((ايهم اقرب )) به صورت مبتدا و خبر است در حالى كه طبق اين معنى بايد به صورت مفعول يا بدل از مفعول به كار رود (دقت كنيد).

((وسيله )) چيست ؟

اين كلمه در دو مورد در قرآن مجيد به كار رفته يكى در اينجا و ديگرى در آيه 35 سوره مائده و همانگونه كه در ذيل آيه 35 سوره مائده گفته ايم وسيله به معنى ((تقرب جستن )) و يا چيزى است كه باعث تقرب مى شود (و يا نتيجه اى كه از تقرب حاصل مى گردد).

و به اين ترتيب ((وسيله )) مفهوم بسيار وسيعى دارد كه هر كار نيك و شايسته اى را شامل مى شود و هر صفت برجسته در مفهوم آن درج است ، چرا كه همه اينها موجب قرب پروردگار است .

در جمله هاى بسيار پر مغزى كه از على (عليه السلام ) در خطبه 110 نهج البلاغه نقل شده مى خوانيم ((بهترين وسيله اى كه بندگان با آن به درگاه خدا تقرب مى جويند ايمان به خدا، برپا داشتن نماز، اداء زكات ، روزه ماه رمضان ، حج و عمره ، صله رحم ، انفاق و بخشش ‍ در راه خدا در نهان و آشكار، و تمام اعمال نيكى است كه

انسان را از سقوط و پستى نجات مى دهد)).

همچنين شفاعت پيامبران و بندگان صالح خدا و مقربان درگاه او كه طبق صريح آيات قرآن در پيشگاه او پذيرفته مى شود، نيز يكى از وسائل تقرب به او است .

اشتباه نشود منظور از توسل به مقربان درگاه پروردگار اين نيست كه انسان چيزى را از پيامبر يا امام ، مستقلا تقاضا كند و يا حل مشكلى را از او بخواهد، بلكه هدف آن است كه خود را در خط آنان قرار دهد و هماهنگ با برنامه هاى آنها شود و خدا را به مقام آنان بخواند تا خدا اجازه شفاعت در مورد آنان بدهد (براى توضيح بيشتر به جلد چهارم تفسير نمونه صفحه 363 به بعد مراجعه شود).
تفسير نمونه-مكارم شيرازي


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

عقیل;22457 نوشت:
برادر گرامی لطفا مطالب من را با دقت بخوانید

این جمله شما مرا یاد ضرب المثلی انداخت :

يه سوزن به خودت بزن يه جوالدوز به مردم

عقیل;22457 نوشت:
هر چه من می گویم در این آیه
[=tahoma]قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً ‏ ‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏ [=&quot](الاسراء/56-57)[/]

[ (اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند ]
منظور از دون الله تنها بت نیست آخه بت چطور از مقربان درگاه خدا است و از کی بت ها به رحمت خدا امیدوارند و به از عذاب او هراسناک. خواهش می کنم بیشت توجه کنید

[/]

فرض کنید که بنده حرف شما را قبول کردم.

حالا شما بفرمایید نظر شما در مورد زنده هایی که شما توسل به آنها را جایز می دانید چیست؟

آیا زنده هایی که به آنها توسل شده ( مانند حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام ) مقرب بودند یا نبودند و آیا به رحمت خدا امیدوار و از عذاب او هراسناک بودند یا نبودند؟

اگر بودند پس طبق آیه فوق توسل به آنها هم مشکل دارد اگر نبودند پس در اعتقاداتشان مشکل دارند!!!

نظرتان در این مورد چیست؟ آیا این آیه در مورد زنده ها هم صدق می کند یا نه؟

عقیل;22457 نوشت:
و دوباره به این آیه استناد کرده اید

وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (سوره توبه آيه 105)
پیامبر و مومنان شاهد اعمال ما هستند اما اگر زحمت به خرج می دادید و آیات قبل را هم می خواندید متوجه خواهید شد که این طورنیست. و من
ظور اعمال ظاهری آنهاستنه اعمال همه ی انسان های دنیا ی امروز .

راستش را بخواهید آیات قبلی را با اینکه می دانستم که چی هستند دوباره مطالعه نمودم ولی متوجه نشدم که چرا شما می فرمایید که با توجه به آیات قبلی منظور اعمال ظاهری است!!! میشه لطفا توضیح دهید.

در ضمن سعی کنید معنی ظاهری آیات را تغییر ندهید. کجای آیه می فرماید اعمال ظاهری؟؟؟!!!

راستی بنده در چند پست قبلی اشاره کردم که لطف کنید و زیاد از موضوع فاصله نگیرید و به یک سوال راحت بنده جواب دهید ولی هنوز شما از جواب به همون سوال راحت فرار می کنید!!!

من سوال را یک بار دیگر عرض می کنم :

hamedi;21783 نوشت:
من یک سوال راحت از شما پرسیدم ولی متاسفانه شما دارید از جواب فرار می کنید!!!

بنده عرض کردم با توجه به شهادت تمام ائمه اطهار علیهم السلام و زنده بودن شهدا و با توجه به اینکه طبق نظریه جناب عالی توسل به زنده مشکلی ندارد آیا می شود به ائمه اطهار علیهم السلام توسل کرد یا نه؟!

و جواب آن یک کلمه است آری یا نه!!! اگر آری که خوب اگر نه چرا؟؟؟!!!

باتشکر - یاعلی

بالفرض این که شهدا زنده اند و می توان به آنها توسل کرد ولی توجه داشته باشید بسیاری از کسانی که به آنها متوسل می شوند شهید نشده اند از جمله رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم که هر چند در مورد چگونگی وفات ایشان اختلاف است اما اکثرا بر این عقیده اند که ایشان مرگ طبیعی داشته اند و قرآن هم صراحتا می فرماید که پیامبر نیز فوت خواهد کرد

‏ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ‏(30 زمر)
با سلام به سروران محترم و تشكر
برادر جناب عقيل شما با وجود اين پاسخهاي عزيزان هنوز ميگوييد بالفرض؟!
مقام پيامبر صلي الله عليه و اله از شهدا بالاتر است شما نميتوانيد با استناد به اين ايه (انك ميت و انهم ميتون)بگوييد توسل به پيامبر صلي الله عليه و اله جايز نيست! متاسفم

دوست عزیز در قرآن مفصلا در این مورد بحث شده و لطفا به روایات و احادیث استناد نکنید چون اگر این رویه را پیش گیریم فقط در مورد این روایت شما چندین هفته بحث لازم است
خداوندجل جلاله در همين قران از ما خواسته كه براي تقرب به درگاهش وسيله بياوريم حال ما سخن شما را بپذيريم يا فرمان خداوند تبارك و تعالي را؟! كداميك؟!!
خداوند در مورد بطن قران كه قابل فهم همه نيست ميفرمايد هو الذي انزل عليك الكتاب منه ءايت محكمات هن ام الكتاب و اخر متشبهت ........................... ايه 7 سوره ال عمران (اوست كسي كه اين كتاب را بر توفرستاد پاره اي از ان ايات محكم (صريح و روشن)است انها اساس كتابند و پاره اي ديگر متشابهاتند (كه تاويل پذيرند ) و ..................و همچنين در اين ايه خداوند ميفرمايد كسي جز من الله و ريشه داران در علم و دانش كسي نميداند

ببخشید مگر ائمه جن هستند این از خصوصیان جن هاست ولی این که می فرمایید ائمه بر کل کره زمین احاطه دارند از کجا استناد کرده اید؟
خير ائمه جن نيستند!! ايه 39 سوره نمل از خصوصيات جن است بله درست فرموديد اما:
ايه 40 سوره نمل را مطالعه بفرماييد ايا او هم جن بود؟!!( قال الذي عنده علم من الكتاب انا ءاتيك به قبل ان يرتد اليك طرفك................)پس خداوند از فضلش به انسان با تقوي نيز قدرتي بالاتر از جن و فرشتگان عطا ميكند

این از معجزه های حضرت سلیمان بود و وی غیب نمی دانست همانطور که پیامبر غیب نمی دانست و واقا تاسف می خورم از این که به چنین چیزی معتقد هستید تا جایی که می گویید آنها از درون دل مردم خبر دارند آیا با این وضع که آنها از دل همه کس خبر دارند زندگی شان به جهنم تبدیل نمیشود و این که ببینند که امت اسلام به چه وضعی گرفتار شده اند دچار عذاب نمی شوند آخه این چه تفکری است که شما پیامبران و امامان را به جهنم می فرستید
از معجزات حضرت عيسي عليه السلام بود كه از انچه در خانه هاي مردم پنهان بود اگاه بود نه از معجزات حضرت سليمان!! لطفا برگرديد و مطالعه دقيق بفرماييد
اما در مورد تفكر اجازه بدهيد سوالي از شما بپرسم ايا اگر كسي متاسفانه معتقد باشد خداوند در بهشت قابل رويت است و خداوند در ان جهان ديده ميشود اين ايا شرك نيست؟!

بحث ما در مورد شفاعت نیست منظورم این بود که چطور آنها از اعمال همه انسان ها خبر دارند و پرونده ی همه جلوی دست آنهاست
دوستان گرامي قبلا پاسخ شما را در مورد اين سوال واضح فرمودند اما يك نكته در اينجا عرض كنم كسي كه قرار است شفاعت كند بايد از اعمال انسان اگاه باشد يا نه؟

من که اولین بار است چنین ادعایی را می شنوم که ائمه در زمان حیاتشان به همه زبان ها تسلط داشتند
ايه 31 سوره بقره را شما ادعا تلقي ميكنيد! كه خداوند فرمودند اين علم را به حضرت ادم عليه السلام ان هم در زمان حياتشان اموختند ؟!
پس مجددا بشنويد او ليا خداو پيامبران اين علم را در زمان حياتشان به فضل الهي اموختند!

به نظر من این دو مطلب اصلا به هم ربط نداشتند
اول شما پاسخ بنده را نفرموديد منظور شما از اينكه اوليا خدا كارگذاري خدا منسوب شدند چيست؟
دوم جواب بنده به اين سوال شما كاملا ربط داشت: كار گزاران خدا در دنيا بعد از رسول خدا صلي الله عليه و اله چه كساني بودند كه اختيار از خدا نيز ربودند و به مردم وا گذاشتند؟!!

بنده جوابی ندیدم اگر می شود بفرمایید منظورتان کدام قسمت است
لطفا مراجعه كنيد به جواب سوال 5 خودتان كه از بنده سوال شده بود و جواب ان را ببينيد (اوليای الهی بعد از فوتشان به کارگزاری خداوند منسوب شده اند و با خداوند در اين امور همکاری ميکنند )منظورم جواب اين سوالتان بود

عقیل;20428 نوشت:
این هم دلیل از قرآن که قبل از اسلام هم به اولیا خدا متوسل گشته اند و قرآن آنرا شرک دانسته قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً (56)‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُوراً ‏(الاسراء/56-57)[ (اي‌ پيامبر! به‌ مشركان‌) بگو: كساني‌ را كه‌ به‌ جز خدا (به‌ هنگام‌ بلا) به‌ فرياد مي‌خوانيد، (خواهيد ديد كه‌) نه‌ توانايي‌ دفع‌ زيان‌ و رفع‌ بلا از شما را دارند و نه‌ مي‌توانند آن‌ را دگرگون‌ سازند (و ناخوشيها را به‌ خوشيها و برعكس‌...تبديل‌ كنند). آن‌ كساني‌ كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند) به آخر آیه توجه کنید که خدا می فرماید که "کسانی كه‌ به‌ فرياد مي‌خوانند، هر كدام‌ از آنان‌ كه‌ از همه‌ (به‌ درگاه‌ خدا) نزديكتر است‌، خود براي‌ تقرّب‌ به‌ پروردگارشان‌، وسيله‌ مي‌جويند و (با اين‌ حال‌) آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند" پس معلوم می شود که منظور آیه اولیاء الهی است چون گفته شده "آنها هم‌ به‌ رحمت‌ خدا اميدوار و از عذاب‌ او هراسناك‌ هستند"

شما لطفا بفرماييد اوليا خدا بايد چه ويژگي داشته باشند ؟و ايا چون اوليا خدا هستند نبايد به رحمت خداوند اميدوار باشند و نبايد از عذاب خدا وند هراسناك باشند ؟!!
در ايه 56سوره اسرا ء در مورد بتهاست نه اوليا الله !
خداوند در ايه ديگر ( ايه 35 سوره مائده) از ما بندگان خواسته كه به درگاهش وسيله بياوريم و شما توجه كنيد در كلام خدا تناقض وجود ندارد

عقیل;20428 نوشت:
دوست عزیز قیاس در عبادات صحیح نیست

ممنونم كه راهنمايي كرديد ؟؟!!اين جواب سوالاتم نبود!!
شما چرا توسل به زندگان را جايز ميدانيد! اما توسل به شهدا را شرك ؟؟!!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

سرور عزیزم جناب محمد امین :Rose:

متاسفانه جناب عقیل بعضی مطالب را می گویند و از آن به شدت دفاع می کنند و بعدا متوجه می شوند که اشتباه است و می گویند که اشتباه کردم ولی بعضا بعد از متوجه شدن هم باز همان مطلب قبلی را تکرار می کنند!!! اینکار از یک انسان منصف بدور است!

دوست گرامی جناب عقیل واقعا این کار اصلا کار خوبی نیست که بعد از اینکه ما با مقدماتی که شما قبول دارید یه مطلبی رو اثبات کنیم و بعد باز شما آنرا رد کنید!!!

باتشکر - یاعلی

باسمه تعالی

جناب عقیل سلام
بنده هنوز منتظر جواب شما هستم:Cheshmak:

با سلام


با عرض پوزش و معذرت از تاخیر در جواب
با توجه به آیه شهدا هرگز به نتیجه نخواهیم رسید چون زندگی آنها برای ما معلوم نیست همانطور که خدا می فرماید
‏ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ ‏


همه ی ما می دانیم که حضرت عیسی زنده اند و نزد خدا هستند همانطور که در آیه 55 آل عمران آمده و رافعک الی یعنی به سوی خویش فرا می بریم پس حضرت عیسی عند الله هستند ولی با توجه به آیات قرآن از دنیا خبری ندارند

‏ وَإِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ (116اعراف)

‏ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ‏(117 اعراف)

‏ و ( خاطرنشان ساز ) آن گاه را كه خداوند مي‌گويد : اي عيسي پسر مريم ! آيا تو به مردم گفته‌اي كه جز الله ، من و مادرم را هم دو خداي ديگر بدانيد ( و ما دو نفر را نيز پرستش كنيد ؟ ) . عيسي مي‌گويد : تو را منزّه از آن مي‌دانم كه داراي شريك و انباز باشي . مرا نسزد كه چيزي را بگويم ( و بطلبم كه وظيفه و ) حق من نيست . اگر آن را گفته باشم بيگمان تو از آن آگاهي . تو ( علاوه از ظاهر گفتار من ) از راز درون من هم باخبري ، ولي من ( چون انساني بيش نيستم ) از آنچه بر من پنهان مي‌داري بي‌خبرم . زيرا تو داننده رازها و نهانيهائي ( و از خفايا و نواياي امور باخبري ) . ‏(116)
‏ من به آنان چيزي نگفته‌ام مگر آنچه را كه مرا به گفتن آن فرمان داده‌اي ( و آن ) اين كه جز خدا را نپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شما است ( و همو مرا و شما را آفريده است و همه بندگان اوئيم ) . من تا آن زمان كه در ميان آنان بودم از وضع ( اطاعت و عصيان ) ايشان اطّلاع داشتم ، و هنگامي كه مرا ميراندي ، تنها تو مراقب و ناظر ايشان بوده‌اي ( و اعمال و افكارشان را پائيده‌اي ) و تو بر هر چيزي مطّلع هستي . ‏(117)

hamedi;22539 نوشت:
راستش را بخواهید آیات قبلی را با اینکه می دانستم که چی هستند دوباره مطالعه نمودم ولی متوجه نشدم که چرا شما می فرمایید که با توجه به آیات قبلی منظور اعمال ظاهری است!!! میشه لطفا توضیح دهید. در ضمن سعی کنید معنی ظاهری آیات را تغییر ندهید. کجای آیه می فرماید اعمال ظاهری؟؟؟!!! راستی بنده در چند پست قبلی اشاره کردم که لطف کنید و زیاد از موضوع فاصله نگیرید و به یک سوال راحت بنده جواب دهید ولی هنوز شما از جواب به همون سوال راحت فرار می کنید!!!

معذرت می خواهم نمی دونم چرا قسمتی از متن حذف شده بود ببینید در آیات قبلی آمده
‏ وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ ‏
پس منظور همه ی مردم نیست و ضمیر کم در واژه ی عملکم به منافقان اهل مدینه برمیگردد.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

مشتاق دیدار

عقیل;24379 نوشت:
با توجه به آیه شهدا هرگز به نتیجه نخواهیم رسید چون زندگی آنها برای ما معلوم نیست همانطور که خدا می فرماید

‏ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ ‏





اتفاقا کاملا هم میرسیم. چون خود شما گفته بودی که توسل به زنده اصلا مشکلی نداره. و طبق ظاهر آیه شهدا زنده هستند. حالا چرا نمی رسیم نمی دونم؟؟؟!!! ( شاید مجبوریم نرسیم!!! )

شما در شرط توسل نفرموده بودید که باید زندگی آنها برای ما معلوم باشد که توسل کنیم. شما گفته بودی که زنده باشه میشه توسل کرد.

شما چرا همیشه فکر می کنید که دنیا همین ظواهر است؟! مگر خدا نمی فرماید الذین یومنون بالغیب ؟ پس شما کی به غیب ایمان می آورید؟ شاید یکی از مصادیق غیب همین شهدایی باشند که زنده اند!!!

در ضمن پس در هر حال شما الحمدلله کلیت زنده بودن شهدا رو قبول کردید. این خودش پیشرفت بزرگیه.

عقیل;24379 نوشت:
همه ی ما می دانیم که حضرت عیسی زنده اند و نزد خدا هستند همانطور که در آیه 55 آل عمران آمده و رافعک الی یعنی به سوی خویش فرا می بریم پس حضرت عیسی عند الله هستند ولی با توجه به آیات قرآن از دنیا خبری ندارند

‏ وَإِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ (116اعراف)
‏ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ‏(117 اعراف)



‏ و ( خاطرنشان ساز ) آن گاه را كه خداوند مي‌گويد : اي عيسي پسر مريم ! آيا تو به مردم گفته‌اي كه جز الله ، من و مادرم را هم دو خداي ديگر بدانيد ( و ما دو نفر را نيز پرستش كنيد ؟ ) . عيسي مي‌گويد : تو را منزّه از آن مي‌دانم كه داراي شريك و انباز باشي . مرا نسزد كه چيزي را بگويم ( و بطلبم كه وظيفه و ) حق من نيست . اگر آن را گفته باشم بيگمان تو از آن آگاهي . تو ( علاوه از ظاهر گفتار من ) از راز درون من هم باخبري ، ولي من ( چون انساني بيش نيستم ) از آنچه بر من پنهان مي‌داري بي‌خبرم . زيرا تو داننده رازها و نهانيهائي ( و از خفايا و نواياي امور باخبري ) . ‏(116)
‏ من به آنان چيزي نگفته‌ام مگر آنچه را كه مرا به گفتن آن فرمان داده‌اي ( و آن ) اين كه جز خدا را نپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شما است ( و همو مرا و شما را آفريده است و همه بندگان اوئيم ) . من تا آن زمان كه در ميان آنان بودم از وضع ( اطاعت و عصيان ) ايشان اطّلاع داشتم ، و هنگامي كه مرا ميراندي ، تنها تو مراقب و ناظر ايشان بوده‌اي ( و اعمال و افكارشان را پائيده‌اي ) و تو بر هر چيزي مطّلع هستي . ‏(117)

در مورد این آیه بفرمایید که شاهد شما کدام قسمت آیه است که ایشان الان از دنیا خبری ندارند. چون در آیه چنین سخنی به حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام نسبت داده نشده است!!!

باز هم متاسفانه از طرف خودتان معنی آیات را تغییر داده اید. در ضمن سعی کنید معنی آیات را آنگونه که هست بنویسید و از خود اضافاتی مرقوم نفرمایید.

عقیل;24379 نوشت:
معذرت می خواهم نمی دونم چرا قسمتی از متن حذف شده بود ببینید در آیات قبلی آمده

‏ وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى النِّفَاقِ لاَ تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ ‏
پس منظور همه ی مردم نیست و ضمیر کم در واژه ی عملکم به منافقان اهل مدینه برمیگردد.



البته در آیه بعدی همین آیه که شما اشاره کرده اید به گناهکاران هم اشاره شده است. پس شما نمی توانید بگویید که منظور فقط منافقین بوده :
وَ ءَاخَرُونَ اعْترَفُواْ بِذُنُوبهِمْ خَلَطُواْ عَمَلًا صَالِحًا وَ ءَاخَرَ سَيِّاً عَسىَ اللَّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(102)

اما در مورد منافقین ببینید شما و ما و همه می دانند که حتی نفاق یک عمل قلبی است. پس این ادعای شما به ضرر خودتان خواهد بود. اگر به عمل ظاهر اشاره می کرد که دیگر آنها منافق نبودند مشرک بودند و حکم مشرک واضح بود.

پس طبق فرموده خود آیه هم عمل منافقین را که فقط خدا می داند معلوم می شود منظور اعمال ظاهری نیست. پس منظور همه اعمال است هم ظاهری و هم باطنی. پس همانگونه که قبلا ذکر شد آنها به اعمال همه احاطه دارند حتی سخت ترین نوع آنها که منافقین هستند و اعمالشان ظاهری نیست!!!

در ضمن مطلب بنده فقط این دو سطری که نوشتید نبوده. من سوالات و مطالب بسیاری طرح کرده ام که البته چکیده و خلاصه بحث است که منتظر پاسخ شما هستم.

باتشکر - یاعلی

جناب اقای عقیل ؛جنابعالی در معرفی خود فرموده اید: که اهل کردستان هستید ، مردم شریف کردستان شافعی مذهب هستند و حقیر با اطلاعی که از عقاید علمای نجیب کردستان دارم چنین اعتقاداتی ر ا هرگز ندیده ام بلکه به عکس دیدگاه علمای شوافع در ایران و عراق و سوریه و ترکیه و ... کاملا منطبق بر عقائد شیعه در بحث حیات برزخی و توسل و استغاثه و زیارت قبور و بنای بر قبورو...میباشد و بیشترین ردیه بر عقائد وهابیت را هم (در میان اهل سنت )علمای شافعی مذهب ارائه نموده اند لذا مراقب باشید که عقائد خود را از اقلیت مطرود از اجتماع مسلمانان جهان نگیرید . موفق باشید.

  • سلام به همگي
  • وهابيون از زيارت قبر پيامبر صلي الله عليه واله منع ميكنند چه برسد به اولاد معصوم و جانشينان بعد از او !
  • انها ميگويند: در خصوص زيارت قبر پيامبر صلي الله عليه واله حديث ثابتي وجود ندارد به خاطر چهار دليل :كتاب .اجماع .سنت. و عقل
  • حال ما با همين چهار دليل گفته ايشان را رد ميكنيم:
  • اول:كتاب: قال الله تعالي و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوك و استغفروالله و استغفر لهم الرسول لو جدو الله توابا رحيما( سوره نساء ايه 64)اگر اين مخالفان هنگامي كه به خود ستم ميكردند و فرمانهاي خدا را زير پا ميگذاردند به نزد تو ميامدندو از خدا طلب امرزش ميكردند و پيامبر صلي الله عليه و اله هم براي انها استغفار ميكرد خدا را توبه پذير و مهربان مي يافتند سمهودي در كتاب وفا ميگويد :علما از اين ايه عموم حالت موت و حيات پيلمبر صلي الله عليه و اله را ميفهمند كه به نزد پيامبر صلي الله عليه و اله رفتن فرقي بين موت و حياتان بزرگوار نيست
  • دوم: سنت: پيامبر صلي الله عليه واله فرمودند : من زار قبري و حبت له شفاعتي :هر كسي مرا زيارت كند شفاعت من از او واجب است
  • باز ميفرمايد :من زار قبري بعد موتي كان كمن زارني في حياتي :هر كسي بعد از وفاتم قبرم را زيارت كندمثل كسي است كه در حال حياتم مرا زيارت كرده است و در حديث ديگر ميفرمايد: من زارني بعد موتي فكانما زارني و اناخي و من زارني كنت له شهيدا او شفيعا يوم القيامة: هر كسي بعد از وفاتم مرا زيارت كند مثل زيارت من در حياتم است و هر كسي مرا زيارت كند من او را شاهد و شافع در روز قيامت هستم
  • امام صادق عليه السلام فرمودند :من زارنا بعد مماتنا فكانما زارنا في حياتنا : هر كسي بعد از فوت ما ما را زيارت كند مثل زيارت ما در حيات ما است
  • سوم :اجماع:عليه اجماع المسلمين خلفا عن سلف من عهد النبي صلي الله عليه و اله و الصحابه الي يومنا هذا عدا الوهابيه قولا و عملا بل ان استحباب زياره قبور الانبيا و الصالحين بل و ساير المومنين و مشروعيتها ملحق با لضروريات عند المسلمين عقلا عن الاجماع و سيرتهم مستمره عليها من عهد النبي صلي الله عليه و اله و الصحابه و التابعين و تابعيهم و جميع المسلمين في كل عصر وفي كل صقع عالمهم وجاهلهم صغيرهم و كبيرهم ذكرهم و انثاهم و انكار ذلك مصادمه للبديهه و انكار للضروري : زيارت قبر پيامبر صلي الله عليه واله دائمه جز ضروريات اين است چه برسد بر اجماع بر ان و اين سيره مستمره از زمان پيامبر صلي الله عليه و اله و اصحاب و تابعين بوده است
  • چهارم :عقل:عقل به حسن تعظيم كسي كه خدا اورا بزرگ دانسته حكم ميكند و زيارت يك نوع تعظيم است همانطور كه خدا در قران سوره حج ايه 32 فرموده: ومن يعظم شعائر الله فانها من تقوي القلوب: هر كسي شعائر الهي را بزرگ بشمارد از تقوي قلب اوست و از پاكي دل اوست و اين زيارتها از شعائر اسلام است و ماليدن بيني منكران انان به خاك است
  • وسائل ج 260ص5
  • براهيم اصول المعارف الهيه و العقايد العقد للاماميه ص 589

کسی با زیارت قبور و طلب شفاعت در حرمین را انکار نمی کند.
ولی بعضی کارهای ناشایست و بوسیدن یا دست مالی کردن زریهین باعث بعضی نمود های بت پرستی می شود که آنهم فرصت مناسبی به دست دشمنان است تا بهترین سوء استفاده ها را از این کارها بکنند.

زیارت قبور باید ما را یاد این نکته بیاندازد که انا لله و انا الیه راجعون
یعنی همین فرداد پس فردا نوبت ما هم می شود
یعنی این دنیا به پیامبر اکرم سلام الله و صلوات الله الیه وفا نکرد چه برسد به ما
یعنی هر چه در این دنیا رشته ایم در آخر سر با نیم متر کفن و نیم وجب جا این دنیا را ترک خواهیم کرد
یعنی پس از مردن دیگر جای بازگشتی نیست نیز نمی توانند باز گردند تا جبرای خسران بنده های چون منی نمایند
و ......

بسم الله
با سلام خدمت دوستان عزیز
معذرت که یه ماهی نبودم اما خوشبختانه امتحانات که تمام شد ان شاء الله از این به بعد در خدمتیم

hamedi;24396 نوشت:
اتفاقا کاملا هم میرسیم. چون خود شما گفته بودی که توسل به زنده اصلا مشکلی نداره. و طبق ظاهر آیه شهدا زنده هستند. حالا چرا نمی رسیم نمی دونم؟؟؟!!! ( شاید مجبوریم نرسیم!!! ) شما در شرط توسل نفرموده بودید که باید زندگی آنها برای ما معلوم باشد که توسل کنیم. شما گفته بودی که زنده باشه میشه توسل کرد. شما چرا همیشه فکر می کنید که دنیا همین ظواهر است؟! مگر خدا نمی فرماید الذین یومنون بالغیب ؟ پس شما کی به غیب ایمان می آورید؟ شاید یکی از مصادیق غیب همین شهدایی باشند که زنده اند!!! در ضمن پس در هر حال شما الحمدلله کلیت زنده بودن شهدا رو قبول کردید. این خودش پیشرفت بزرگیه.

اگر من گفتم زنده اشتباه گفتم ولی اعتقاد من در توسل به زندگان هم این است که
1-صدای ما را بشنوند
2-توانایی انجام آن کار را داشته باشند
در ضمن زندگی ای که شهدا دارند با زندگی که ما اطلاع داریم کاملا متفاوت است گفته شده عند ربهم یرزقون نه در زمین بلکه نزد خدا وشما می فرمایید چون خدا همه جا هست پس شهدا هم جا هستند(العیاذ بالله) اما خداوند سبحان می فرماید
لهم دار السلام عند ربهم و هو وليهم بما کانوا يعملون (اعراف 127)
پس باید بگوییم چون درالسلام نزد خداست پس همه جا هست
hamedi;24396 نوشت:
در مورد این آیه بفرمایید که شاهد شما کدام قسمت آیه است که ایشان الان از دنیا خبری ندارند. چون در آیه چنین سخنی به حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام نسبت داده نشده است!!! باز هم متاسفانه از طرف خودتان معنی آیات را تغییر داده اید. در ضمن سعی کنید معنی آیات را آنگونه که هست بنویسید و از خود اضافاتی مرقوم نفرمایید.

شاید آیه را کامل نخوانده ای و گرنه خیلی واح گفته شده
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ‏(117 مائده)
من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، چيزى به آنها نگفتم؛ (به آنها گفتم:) خداوندى را بپرستيد که پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانى که در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم؛ ولى هنگامى که مرا از ميانشان برگرفتى، تو خود مراقب آنها بودى؛ و تو بر هر چيز، گواهى!(ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)
خیلی واضح است که عیسی علیه السلام از امت خود خبر ندارد
و علاوه بر عیسی علیه السلام هیچ پیغمبر دیگری از دنیا خبر ندارد همانطور که قرآن گفته
يَوْمَ يَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ (مائده 109)
(از) روزى (بترسيد) که خداوند، پيامبران را جمع مى‏کند، و به آنها مى‏گويد: «(در برابر دعوت شما،) چه پاسخى به شما داده شد؟»، مى‏گويند: «ما چيزى نمى‏دانيم؛ تو خود، از همه اسرار نهان آگاهى.»(ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)
پس چطور از تک تک اعمال ما خبر دارند اما از وضع کلی امتشان بی خبرند
hamedi;24396 نوشت:
البته در آیه بعدی همین آیه که شما اشاره کرده اید به گناهکاران هم اشاره شده است. پس شما نمی توانید بگویید که منظور فقط منافقین بوده : وَ ءَاخَرُونَ اعْترَفُواْ بِذُنُوبهِمْ خَلَطُواْ عَمَلًا صَالِحًا وَ ءَاخَرَ سَيِّاً عَسىَ اللَّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(102) اما در مورد منافقین ببینید شما و ما و همه می دانند که حتی نفاق یک عمل قلبی است. پس این ادعای شما به ضرر خودتان خواهد بود. اگر به عمل ظاهر اشاره می کرد که دیگر آنها منافق نبودند مشرک بودند و حکم مشرک واضح بود. پس طبق فرموده خود آیه هم عمل منافقین را که فقط خدا می داند معلوم می شود منظور اعمال ظاهری نیست. پس منظور همه اعمال است هم ظاهری و هم باطنی. پس همانگونه که قبلا ذکر شد آنها به اعمال همه احاطه دارند حتی سخت ترین نوع آنها که منافقین هستند و اعمالشان ظاهری نیست!!! در ضمن مطلب بنده فقط این دو سطری که نوشتید نبوده. من سوالات و مطالب بسیاری طرح کرده ام که البته چکیده و خلاصه بحث است که منتظر پاسخ شما هستم.

اما درقرآن گفته شده عمل شما را میبینند نه نیت های شما را در ضمن پیامبر که که می گوید من غیب نمی دانم
وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللّهُ خَيْرًا اللّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ (هود 31)
من هرگز به شما نمى‏گويم خزائن الهى نزد من است! و غيب هم نمى‏دانم! و نمى‏گويم من فرشته‏ام! و (نيز) نمى‏گويم کسانى که در نظر شما خوار مى‏آيند، خداوند خيرى به آنها نخواهد داد؛ خدا از دل آنان آگاهتر است! (با اين حال، اگر آنها را برانم،) در اين صورت از ستمکاران خواهم بود!»

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب ایران پی 301

iranp301;28560 نوشت:
کسی با زیارت قبور و طلب شفاعت در حرمین را انکار نمی کند.
ولی بعضی کارهای ناشایست و بوسیدن یا دست مالی کردن زریهین باعث بعضی نمود های بت پرستی می شود که آنهم فرصت مناسبی به دست دشمنان است تا بهترین سوء استفاده ها را از این کارها بکنند.

البته اگر بدانید که طرف قصدش از این کار بت پرستی است حق با شماست ولی در غیر اینصورت اصلا این مقایسه شما اشتباه است!!!

iranp301;28560 نوشت:
زیارت قبور باید ما را یاد این نکته بیاندازد که انا لله و انا الیه راجعون
یعنی همین فرداد پس فردا نوبت ما هم می شود
یعنی این دنیا به پیامبر اکرم سلام الله و صلوات الله الیه وفا نکرد چه برسد به ما
یعنی هر چه در این دنیا رشته ایم در آخر سر با نیم متر کفن و نیم وجب جا این دنیا را ترک خواهیم کرد
یعنی پس از مردن دیگر جای بازگشتی نیست نیز نمی توانند باز گردند تا جبرای خسران بنده های چون منی نمایند
و ......

البته عموما تنها یکی از کوچکترین اهداف رفتن به زیارت قبور 13 معصوم ( البته متاسفانه قبر یکی از آنها سلام الله علیها و روحی فداها پنهان است ) یادآوری مرگ است!!!

ما که نمی توانیم خودمان را با آن بزرگواران مقایسه کنیم.

باتشکر - یاعلی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب عقیل

از اینکه باز شما رو در سایت میبینم خوشحالم

عقیل;28857 نوشت:
اگر من گفتم زنده اشتباه گفتم ولی اعتقاد من در توسل به زندگان هم این است که
1-صدای ما را بشنوند
2-توانایی انجام آن کار را داشته باشند

خب دوست من سعی کنید زود زود اشتباه نگویید که مجبور به اصلاح عقایدتان شوید!!!

در ضمن اعتقاد شما برای بنده اصلا اهمیتی نداره سعی کنید برایمان از کتاب و سنت اثبات کنید.

در ضمن طبق شرط شماره 1 حضرتعالی بنده نمی توانم به یک عبد صالحی که زنده ست ولی کر هست و گوشش نمیشنوه توسل کنم؟؟؟!!!

لطفا از این استنباطات خودتان برای من ننویسید از قرآن و حدیث بفرمایید اثبات کنید یعنی مستند نه اینکه از اعتقادات خودتان.

عقیل;28857 نوشت:
در ضمن زندگی ای که شهدا دارند با زندگی که ما اطلاع داریم کاملا متفاوت است گفته شده عند ربهم یرزقون نه در زمین بلکه نزد خدا وشما می فرمایید چون خدا همه جا هست پس شهدا هم جا هستند(العیاذ بالله) اما خداوند سبحان می فرماید
لهم دار السلام عند ربهم و هو وليهم بما کانوا يعملون (اعراف 127)
پس باید بگوییم چون درالسلام نزد خداست پس همه جا هست

دوست من برای خدا که زمین و هوا نداره!!! یعنی چی میگید نه در زمین؟
مقام عندیت خدا مقامی است که خدا به شهدا میده. اینکه بفرمایید اونا یه جای محدودن مخالف نص قرآنه.

خب همون دارالسلام نزد خداست و چون اونا هم مقام عندیت دارن می تونن اطلاع داشته باشن!

عقیل;28857 نوشت:
شاید آیه را کامل نخوانده ای و گرنه خیلی واح گفته شده
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ‏(117 مائده)
من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، چيزى به آنها نگفتم؛ (به آنها گفتم:) خداوندى را بپرستيد که پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانى که در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم؛ ولى هنگامى که مرا از ميانشان برگرفتى، تو خود مراقب آنها بودى؛ و تو بر هر چيز، گواهى!(ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)
خیلی واضح است که عیسی علیه السلام از امت خود خبر ندارد

حتما اطلاع دارید که حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام از دنیا نرفته اند و زنده هستند.

در ضمن ایشون به خداوند تبارک و تعالی عرضه می دارند که تا زمانیکه من در بین اونها بودم گواه و شاهدشان بودم یعنی تا اون زمان رو میتونی از من مواخذه کنی نه اینکه تا اون زمان اطلاع داشتم و الان ندارم و یا دارم!!!

سعی کنید ترجمه آیات را از خودتان ننویسید.

عقیل;28857 نوشت:
و علاوه بر عیسی علیه السلام هیچ پیغمبر دیگری از دنیا خبر ندارد همانطور که قرآن گفته
يَوْمَ يَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُواْ لاَ عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ (مائده 109)
(از) روزى (بترسيد) که خداوند، پيامبران را جمع مى‏کند، و به آنها مى‏گويد: «(در برابر دعوت شما،) چه پاسخى به شما داده شد؟»، مى‏گويند: «ما چيزى نمى‏دانيم؛ تو خود، از همه اسرار نهان آگاهى.»(ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)
پس چطور از تک تک اعمال ما خبر دارند اما از وضع کلی امتشان بی خبرند»

همه ی موجودات حتی پیامبران علیهم السلام در مقابل خدا جاهل کل هستند چون عالم کل و جز فقط خداست. ولی همین خدا خواسته و مقداری از برخی از علم ها به بعضی ها داده. مانند آصف ابن برخیا که به فرموده قرآن قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ مقداری از علم داشته.

عقیل;28857 نوشت:
اما درقرآن گفته شده عمل شما را میبینند نه نیت های شما را در ضمن پیامبر که که می گوید من غیب نمی دانم
وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللّهُ خَيْرًا اللّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ (هود 31)
من هرگز به شما نمى‏گويم خزائن الهى نزد من است! و غيب هم نمى‏دانم! و نمى‏گويم من فرشته‏ام! و (نيز) نمى‏گويم کسانى که در نظر شما خوار مى‏آيند، خداوند خيرى به آنها نخواهد داد؛ خدا از دل آنان آگاهتر است! (با اين حال، اگر آنها را برانم،) در اين صورت از ستمکاران خواهم بود!»

اما در قرآن می فرماید :

ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْك‏

یعنی از بعضی غیب ها که خدا با خبرشان ساخته خبر داشته اند. حالا این آیه را چه کنیم؟؟؟!!!

باتشکر - یاعلی

بسم الله
سلام

hamedi;28965 نوشت:
خب دوست من سعی کنید زود زود اشتباه نگویید که مجبور به اصلاح عقایدتان شوید!!! در ضمن اعتقاد شما برای بنده اصلا اهمیتی نداره سعی کنید برایمان از کتاب و سنت اثبات کنید. در ضمن طبق شرط شماره 1 حضرتعالی بنده نمی توانم به یک عبد صالحی که زنده ست ولی کر هست و گوشش نمیشنوه توسل کنم؟؟؟!!! لطفا از این استنباطات خودتان برای من ننویسید از قرآن و حدیث بفرمایید اثبات کنید یعنی مستند نه اینکه از اعتقادات خودتان.

دوست عزیز من که معصوم نیستم هیچ چیزی را فراموش نکنم و این اثبات نمی خواهد چون یک کار عادی است اگر کسی به رفیقش که در شهری دیگر است طلب کمک کند او می شنود؟ آیا خواسته اش را برآورده می کند؟
hamedi;28965 نوشت:
دوست من برای خدا که زمین و هوا نداره!!! یعنی چی میگید نه در زمین؟ مقام عندیت خدا مقامی است که خدا به شهدا میده. اینکه بفرمایید اونا یه جای محدودن مخالف نص قرآنه. خب همون دارالسلام نزد خداست و چون اونا هم مقام عندیت دارن می تونن اطلاع داشته باشن!

پس اون ها حاضر و ناظر هستند. آیا این شرک نیست؟ در پایین با استفاده از مطالب بعدی جواب کامل تر را خواهم داد
hamedi;28965 نوشت:
حتما اطلاع دارید که حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام از دنیا نرفته اند و زنده هستند. در ضمن ایشون به خداوند تبارک و تعالی عرضه می دارند که تا زمانیکه من در بین اونها بودم گواه و شاهدشان بودم یعنی تا اون زمان رو میتونی از من مواخذه کنی نه اینکه تا اون زمان اطلاع داشتم و الان ندارم و یا دارم!!! سعی کنید ترجمه آیات را از خودتان ننویسید.

بله حضرت عیسی زنده هستند و من هم به همین خاطر این مثال را زدم.
خوشبختانه خودتان هم قبول دارید که عیسی علیه السلام حالا شاهد ما نیست پس زنده بودنش این مشکل را حل نمی کند. در ضمن ترجمه مال آیت الله مکارم شیرازی هست اگر اعتراض دارید به خودشان بفرمایید
hamedi;28965 نوشت:
همه ی موجودات حتی پیامبران علیهم السلام در مقابل خدا جاهل کل هستند چون عالم کل و جز فقط خداست. ولی همین خدا خواسته و مقداری از برخی از علم ها به بعضی ها داده. مانند آصف ابن برخیا که به فرموده قرآن قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ مقداری از علم داشته.

ای کاش را کمی با تعقل می خواندی پیامبران از وضعیت امتشان خبر ندارند حالا چه برسد به این که شاهد و ناظر بر اعمال همه ی اهل دنیا باشند آیا کسی که اعمال همه را می بیند از امتش خبر ندارد افلا تعقلون
hamedi;28965 نوشت:
اما در قرآن می فرماید : ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْك‏ یعنی از بعضی غیب ها که خدا با خبرشان ساخته خبر داشته اند. حالا این آیه را چه کنیم؟؟؟!!!

بله این مطلب دقیقا سخن مرا اثبات می کند اگر پیامبران غیب داشتند لازم نبود به آنها وحی شود
اما پیامبر به صراحت می گوید که من غیب نمی دانم و اگر خداوند چیز هایی از غیب بر آنها وحی میکند مثل احوال مردم آخرزمان دلیلی برا ینکه آنها غیب می دانند نیست
وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللّهُ خَيْرًا اللّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ (هود 31)
من هرگز به شما نمى‏گويم خزائن الهى نزد من ا
ست! و غيب هم نمى‏دانم! و نمى‏گويم من فرشته‏ام! و (نيز) نمى‏گويم کسانى که در نظر شما خوار مى‏آيند، خداوند خيرى به آنها نخواهد داد؛ خدا از دل آنان آگاهتر است! (با اين حال، اگر آنها را برانم،) در اين صورت از ستمکاران خواهم بود!»
در ضمن آقای محمد امین اگر دلیلی در قرآن دارید بفرمایید
والسلام علی من اتبع الهدی

بسم الله
با سلام

صدرا;25045 نوشت:
جناب اقای عقیل ؛جنابعالی در معرفی خود فرموده اید: که اهل کردستان هستید ، مردم شریف کردستان شافعی مذهب هستند و حقیر با اطلاعی که از عقاید علمای نجیب کردستان دارم چنین اعتقاداتی ر ا هرگز ندیده ام بلکه به عکس دیدگاه علمای شوافع در ایران و عراق و سوریه و ترکیه و ... کاملا منطبق بر عقائد شیعه در بحث حیات برزخی و توسل و استغاثه و زیارت قبور و بنای بر قبورو...میباشد و بیشترین ردیه بر عقائد وهابیت را هم (در میان اهل سنت )علمای شافعی مذهب ارائه نموده اند لذا مراقب باشید که عقائد خود را از اقلیت مطرود از اجتماع مسلمانان جهان نگیرید . موفق باشید.

جناب صدرا بله متاسفانه امروزه در کردستان علمایی که از سنت پیامبر دور شده اند زیاد است اما علمای زیادی هم عقیده من وجود دارند که متاسفانه به دلیل عدم وجود آزادی این ها از منبر رفتن و تالیف کتب و امام مساجد شدن بازداشته می شوند و اگر کسانی مقاومت کرده اند خیلی زود آنها را از بین برده اند.

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
جناب عقیل شما در پاسخی که برای جمله زیر گذاشتید جناب hamedi را مشرک خواندید:

hamedi;28965 نوشت:
دوست من برای خدا که زمین و هوا نداره!!! یعنی چی میگید نه در زمین؟ مقام عندیت خدا مقامی است که خدا به شهدا میده. اینکه بفرمایید اونا یه جای محدودن مخالف نص قرآنه. خب همون دارالسلام نزد خداست و چون اونا هم مقام عندیت دارن می تونن اطلاع داشته باشن!

عقیل;29013 نوشت:
پس اون ها حاضر و ناظر هستند. آیا این شرک نیست؟

حالا سوالی که مطرح میشود این است شما آیه 105 سوره توبه :

وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّـهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿١٠٥﴾ بگو عمل کنید خداوند و فرستاده او و مومنان ، اعمال شما را میبینند .....

را با شیوه فوق تحلیل میکنید یا نه در ضمن نظر شما راجع به عدم قید حیات برای رسول الله و مومنون چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام

عبدالکریم;29194 نوشت:
جناب عقیل شما در پاسخی که برای جمله زیر گذاشتید جناب hamedi را مشرک خواندید:

من ایشان را مشرک نخواندم بلکه گفتم این عقیده ی خطرناک شرک است
عبدالکریم;29194 نوشت:
حالا سوالی که مطرح میشود این است شما آیه 105 سوره توبه : وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّـهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿١٠٥﴾ بگو عمل کنید خداوند و فرستاده او و مومنان ، اعمال شما را میبینند ..... را با شیوه فوق تحلیل میکنید یا نه در ضمن نظر شما راجع به عدم قید حیات برای رسول الله و مومنون چیست؟

اگر سوالتان را بهتر مطرح ممنون می شوم ولی اگر منظور شما اثبات ناظر بودن پیامبر و مومنان بر اعمال ما است اشتباه می کنید چون شما یک آیه را گرفتید و آیات قبل و بعد را رها می کنید. در ضمن در این مورد در صفحات قبلی و همین صفحه بحث شده است

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام

عقیل;29206 نوشت:
اگر سوالتان را بهتر مطرح ممنون می شوم ولی اگر منظور شما اثبات ناظر بودن پیامبر و مومنان بر اعمال ما است اشتباه می کنید چون شما یک آیه را گرفتید و آیات قبل و بعد را رها می کنید. در ضمن در این مورد در صفحات قبلی و همین صفحه بحث شده است

جناب عقیل اولاً از اینکه صفحات قبلی را نخوانده بودم عذرخواهی میکنم عمدی نبود.
ثانیاً منظورم همان اثبات ناظر بودن پیامبر و مومنان بر اعمال ما است ،به سایر پستها مراجعه کرده و استدلال شما را راجع به مشاهده اعمال ظاهری مردم مدینه در زمان حیات پیامبر را هم دیدم و پاسخ زیر را همانجا به قلم سید مهدی خواندم:
http://askdin.com/showpost.php?p=9705&postcount=25
نقل قول:
اولا ایه اطلاق دارد.میتوانید به تفاسیر فریقین مراجعه کنی(خوب است تفاسیر خودتان را گاهی مطالعه کنید مثلا تفسیر ابن کثیر ج4 ص183 که ذیل این ایه از مسند احمد 3/28 نقل کرده :ان اعمال الاحیا تعرض علی الاموات من الاقربا والعشائر فی البرزخ یعنی اعمال زندگان عرضه می شود بر اموات از خویشاوندان در برزخ) که بعد از این ایه فرموده اند:این ایه به مردم می گوید مواظب کارهای خود باشندوبرای هر یک از افراد بشر مراقبهایی هستندکه از اعمال ایشان اطلاع یافته حقیقت انرا می بینند وان مراقبان عبارتند از رسول خدا و مومنان.

نقل قول:

ثانیااگر استدلال شما را بپذیریم به کفر میرسیم چرا که گفته ایدباتوجه به کلمه مدینه(که رنگی کرده ای)یری (دیدن) را مخصوص ان زمان کرده اید و از زمان ما نفی کرده اید در حالیکه خدا اولین بیننده است وطبق گفته شما این ایه مربوط به ان زمان است ودیدن این زما ن در این ایه منتفی است ولذا خدا هم طبق استدلال شما العیاذ بالله اعمال این زمان را نمی بیند.و این کفر است.

ثالثا در ایه 8 سوره منافقون طبق استدلال شماخدا ورسول ومومنین فقط در ان زمان عزت داشته اند چون در این ایه هم اشاره به مدینه است یقولون لئن رجعنا الی المدینه لیخرجن الاعز منها الاذل ولله العزه ولرسوله و للمومنین.

ضمنا النجات فی الصدق.


ولی بعد از آن جوابی نبود ظاهراً شما پستها را گلچین کرده و خوانده و یا جواب می گذارید.

جناب عقیل غیراز آیه فوق آیات دیگری نیز به شاهد بودن رسول الله به امت خود اشاره دارد مانند آیه 143 بقره وَ كَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا شما را نیز، امت میانه‌ای قرار دادیم تا بر مردم شاهد باشید؛ و پیامبر هم بر شما شاهد است.و نیز آیه 86 سوره زخرف وَ لَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿٨٦﴾ کسانی را که غیر از او می‌خوانند قادر بر شفاعت نیستند؛ مگر آنها که شهادت به حق داده‌اند و بخوبی آگاهند! (٨٦) و بدون این آگاهی شفاعت معنا ندارد.
در انتها سلام پایانی شما را کپی کرده و آرزوی پیروی از حق را برای همه دارم.
والسلام علی من اتبع الهدی

بسم الله الرحمن الرحیم

عبدالکریم;29492 نوشت:
جناب عقیل اولاً از اینکه صفحات قبلی را نخوانده بودم عذرخواهی میکنم عمدی نبود. ثانیاً منظورم همان اثبات ناظر بودن پیامبر و مومنان بر اعمال ما است ،به سایر پستها مراجعه کرده و استدلال شما را راجع به مشاهده اعمال ظاهری مردم مدینه در زمان حیات پیامبر را هم دیدم و پاسخ زیر را همانجا به قلم سید مهدی خواندم: http://askdin.com/showpost.php?p=9705&postcount=25

با سلام خدمت عبدالکریم
اول از هر چیزی بگم که منظور من در همین تاپیک بود که جواب داده شده است و در موضوع آیا مردگان صدای ما را می شنوند؟ پس از بحث زیاد دوستان وقتی دیدند نمی تونند پاسخ دهند تاپیک را قفل کردند و من هم نتوانستم جواب دهم
پاسخ: اولا ما می خواستیم این بحث قرآنی باشد تا کسانی که مدعی اند توسل در قرآن فراوان وجود دارد بدانند که حتی بر ضد عقایدشان در قرآن بر ضد توسل وجود دارد
معنی آیه از آیت الله مکارم شیرازی: از آیه 101 تا 105
و از (ميان) اعراب باديه‏نشين که اطراف شما هستند، جمعى منافقند؛ و از اهل مدينه (نيز)، گروهى سخت به نفاق پاى بندند. تو آنها را نمى‏شناسى، ولى ما آنها را مى شناسيم. بزودى آنها را دو بار مجازات مى‏کنيم (:مجازاتى با رسوايى در دنيا، و مجازاتى به هنگام مرگ)؛ سپس بسوى مجازات بزرگى (در قيامت)فرستاده مى‏شوند.
و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف کردند؛ و کار خوب و بد را به هم آميختند؛ اميد مى‏رود که خداوند توبه آنها را بپذيرد؛ به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است!
از اموال آنها صدقه‏اى (بعنوان زکات) بگير، تا بوسيله آن، آنها را پاک سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعاى تو، مايه آرامش آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست!
آيا نمى‏دانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش مى‏پذيرد، و صدقات را مى‏گيرد، و خداوند توبه‏پذير و مهربان است؟!
بگو: «عمل کنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بينند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشکار، بازگردانده مى‏شويد؛ و شما را به آنچه عمل مى‏کرديد، خبر مى‏دهد!»
......................................
آیا شما از این آیات نتیجه می گیرید که پیامبر امروز ما را مشاهده می کند؟ یا اعمال منافقان مدینه را می بیند؟
اگر امروزه پیامبران اعمال ما را می بیند پس چرا حضرت عزیر پس از زنده شدن از مدت مرگ خود اطلاعی ندارد و می فرماید:
ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ (بقره 259)
سپس زنده کرد؛ و به او گفت: «چه‏قدر درنگ کردى؟» گفت: «يک روز؛ يا بخشى از يک روز.» فرمود: «نه، بلکه يکصد سال درنگ کردى.
و اگر پیامبر تمام اعمال ما را می بیند پس حالا برزخ برایش جهنم شده از بس که می بیند امتش گناه می کنند و چقدر ذلیل شده اند.

عقیل;29058 نوشت:
بسم الله
با سلام

جناب صدرا بله متاسفانه امروزه در کردستان علمایی که از سنت پیامبر دور شده اند زیاد است اما علمای زیادی هم عقیده من وجود دارند که متاسفانه به دلیل عدم وجود آزادی این ها از منبر رفتن و تالیف کتب و امام مساجد شدن بازداشته می شوند و اگر کسانی مقاومت کرده اند خیلی زود آنها را از بین برده اند.


این علمایی که می گویید را معرفی کنید تا دوستان بیشتر با این علما ؟؟!!!!!وغربت آنها در آن دیار آشنا شوند .ظاهرا غربت این افراد به خاطر مخالفت ماموستاهای آن دیار با افکار شمااست .به یاد دارم سال گذشته در جریان بازدید از شهرها و حوزهای دینی آن دیار یکی از اساتید شافعی گفت :در 200سال گدشته دو آفت در اسلام رخنه کرد بهائیت در شیعه و وهابیت در اهل تسنن.

با سلام

جناب عقيل يا نمي خواهيد مطالب را با دقت بررسي كنيد و يا پاسخي نداريد! و از بنده ميخواهيد با دليل از قران پاسخ شما را مرقوم كنم !!!!! به صفحه 3 مراجعه كنيد مشاهده ميكنيد كه بنده با دليل از قران پاسخ شما را دادم !!!!! لطفا پاسخ سوالات را بدهيد اگر پاسخي داريد !

موضوع قفل شده است