جمع بندی آیا وقتی امام حسین می توانست یزیدیان را نابود کند این کار را نکرد یعنی زیر بار ظلم نرفته؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا وقتی امام حسین می توانست یزیدیان را نابود کند این کار را نکرد یعنی زیر بار ظلم نرفته؟

بسم الله الرحمن الرحیم...با سلام...من چند وقته بخودم می گم امام حسین که قدرت اینو داشت که واقعا با یک اشاره همه یزیدیان رو نابود کنه....پس چرا این کارو نکرد...آیا وقتی کسی بهت ظلم کنه و قدرت دفع ظلم رو داشته باشی و نکنی خودت ظالم نمیشی؟ من واقعا نابود میشم از درون وقتی چنین مصیبتی رو می بینم واقعا میگم اگه سر خانواده من بیاد چی میشه؟ با تشکر

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد صدیق


[=microsoft sans serif]باسلام

برای پاسخ به این سوال، لازم است ابتدا توجه به چند نکته شود:
امام حسین(ع)، امامی است که همانند سایر ائمه به دنبال هدایت بندگان است.
یکی از لوازم انجام این وظیفه، به دست آوردن حکومت است تا بهتر بتوان زمینه را برای هدایت آنان فراهم نمود.
ایشان زمانی که یزید را بر مسند خلافت امت اسلامی دید، خود را موظف دید به پا خیزد و اعتراض خویش را بیان کند.
دعوت کوفیان از حضرت، تکلیف قیام بر علیه حکومت یزید را بر ایشان سنگین تر نمود.
در این قیام، هر آنچه برای یک جنگ مورد نیاز بود را فراهم کردند. سپاهی متشکل از مردان جنگی و سایر ابزار و لوازم آن.
کسانی که همراه حضرت به سمت کوفه حرکت کردند، هم از یاران وفادار ایشان بودند و هم از کسانی که به قصد رسیدن به پست و مقامی در حکومت آینده کوفه و یا حتی کل جهان اسلام، با ایشان همراه شدند.
خب، تا اینجا که روال طبیعی طی شده است. اما زمانی که حضرت به سرزمین نینوا رسید، اوضاع دگرگون شد.
ایستادگی سپاه حر در مقابل حضرت و جلوگیری از پیشروی یا تغییر مسیر ایشان و در چند روز بعد، محاصره شدید لشکر ایشان و و حتی جلوگیری از دست یابی آنان به آب آشامیدنی، تزلزل در میان لشکریان ایجاد شد.
خیانت یاران برادر حضرت یعنی امام حسن(ع)، عبرتی بود که حضرت دراین موقعیت حساس، نیاز باشد تا یارانش را بیازماید و عیار آنان را مشخص کند.
به همین جهت، آنچه قرار بود اتفاق بیفتد را برای یارانش بیان کرد.
از کشته شدن خود و کسانی که باقی می مانند و از بی وفایی کوفیان و عهد شکنی آنان.
طبیعی است کسانی که به قصد رسیدن به قدرت و موقعیت دنیایی به دنبال حضرت آمده بودند، پای پس بکشند و عقب نشینی کنند.
اگر حضرت این کار را نمیکرد، به احتمال زیاد، جنگی داخلی در میان خود یاران حضرت رخ میدادو چه بسا، فجایعی که از سوی یزیدیان روی داد، از سوی یاران خود حضرت و از سپاه خودشان روی میداد. آن موقع:
دیگر امروز، کربلا و عاشورا رمز پیروزی و مقاومت مسلمانان نبود.
حداقل تبلیغات دشمن، عرصه را آنقدر تیره می کرد که حتی شیعیان نیز دچار ابهام میشدند.
شاید بگویید خب حضرت از قدرت ماورایی خودش استفاده میکرد.
این کار فی نفسه اشکالی نداشت، اما قرار بر این است که روال طبیعی طی شود.
قرار نیست که خداوند کاری بکند که اختیار بندگان را تحت الشعاع خود قرار دهد و آنان مجبور به ایمان آوردن شوند.
بنابراین، روال طبیعی به این صورت است که حضرت به وظیفه خود عمل کنند. به سمت کوفه بروند، یاران خود را بیازمایند تا در کارزار به ایشان خیانت نکنند، مابقی ماجرا نیز جنگ است و مصائب آن و فجایعی که پیش آمد.
پس حضرت زیر بار ظلم نرفت. از تمام قدرت بشری خود استفاده کرد تا جلوی این فاجعه گرفته شود، اما بشر نخواست که از نور هدایت ائمه استفاده کند و خداوند نیز کسی را به اجبار به بهشت نمی برد.

موفق باشید.

صدیق;529298 نوشت:
خداوند نیز کسی را به اجبار به بهشت نمی برد.
جالبه که این جمله تازگیها بحث محافل شده.

با سلام
نکته ای که هرگز نباید در بررسی سیره اهل بیت(ع) فراموش کرد این است که یکی از بزرگترین وظایف آنها ارائه الگوی عملی برای مسلمانان است، یعنی آنها با نحوه رفتار خود، عملا به یک مسلمان نشان می دهند که در فراز و نشیب وقایع چه موضعی بگیرد و چگونه رفتار کند، بدیهی است اگر در این مسیر از قدرت خارق العاده، و ماورائی خود استفاده کنند دیگر آن عمل، جنبه الگو گیری برای مسلمانان ندارد مثل معجزه و کرامت که از ما تبعیت نخواسته اند؛ هدف امام حسین(ع) در کربلا، نشان دادن راه و ارائه یک الگو برای دفاع از دین و اقامه امر به معروف و نهی از منکر بود و اگر حضرت از قدرت طبیعی خود، یعنی قدرت و تفکر یک انسان مومن سیاستمدار فراتر می رفتند و رنگ ماورائی به آن می دادند دیگر برای ما قابل برداشت و الگو گرفتن نمی بود.
بدیهی است وقتی پدر می خواهد انجام کاری را به فرزند خود بیاموزد قدرت خویش را در حد قدرت فرزند پایین می آورد تا کاری را به فرزندش آموزش دهد که او توانایی آن را دارد.
و حسین(ع) در کربلا به ما آموخت که دین، در نزد خدا باارزش ترین است و اگر در خطر بود ولو به ریخته شدن خون پاک ترین انسان ها و به اسارت رفتن عزیز ترین نوامیس، باید از آن دفاع نمود.
آری تفکر ظلم ستیزی شیعه مرهون همان آگاهی سید الشهداء(ع) به وظیفه خودشان است که دعوت جنیان را برای یاری نپذیرفت، و از قدرت ماورائی خود استفاده ننمود تا کربلا برای ما قابل الگو گرفتن باشد.
با تشکر

[=microsoft sans serif]

aAa71;529360 نوشت:
جالبه که این جمله تازگیها بحث محافل شده.

مختار بودن انسان و آیه شریفه "لا اکراه فی الدین" بحث جدیدی نیست.
در ضمن بحثهای اعتقادی را با دعواهای سیاسی و شانتاژهای تبلیغاتی(از هر جبهه و حزب و مرامی) مخلوط نکنید که خطری بس عظیم دارد.
اعتقادات با دلایل عقلی و نقلی محکم اثبات یا انکار میشود نه با ادعا و تبلیغات.

موفق باشید.

سؤال:
آیا وقتی امام حسین (عليه السلام) می‌توانست یزیدیان را نابود کند ولی این کار را نکرد، زیر بار ظلم نرفته است.؟

پاسخ:

برای پاسخ به این سوال، لازم است ابتدا توجه به چند نکته شود:
امام حسین (عليه السلام)، امامی است که همانند سایر ائمه (عليهم السلام) به دنبال هدایت بندگان است. یکی از لوازم انجام این وظیفه، به دست آوردن حکومت است تا بهتر بتوان زمینه را برای هدایت آنان فراهم نمود. ایشان زمانی که یزید را بر مسند خلافت امت اسلامی دید، خود را موظف دید به پا خیزد و اعتراض خویش را بیان کند.
دعوت کوفیان از حضرت، تکلیف قیام بر علیه حکومت یزید را بر ایشان سنگین‌تر نمود. در این قیام، هر آن‌ چه برای یک جنگ مورد نیاز بود را فراهم کردند. سپاهی متشکل از مردان جنگی و سایر ابزار و لوازم آن. کسانی که همراه حضرت به سمت کوفه حرکت کردند، هم از یاران وفادار ایشان بودند و هم از کسانی که به قصد رسیدن به پست و مقامی در حکومت آینده کوفه و یا حتی کل جهان اسلام، با ايشان همراه شدند. خب، تا اینجا که روال طبیعی طی شده است.
اما زمانی که حضرت به سرزمین نینوا رسید، اوضاع دگرگون شد. ایستادگی سپاه حر در مقابل حضرت و جلوگیری از پیشروی یا تغییر مسیر ایشان و در چند روز بعد، محاصره شدید لشکر ایشان و حتی جلوگیری از دست‌یابی آنان به آب آشامیدنی، تزلزل در میان لشکریان ایجاد شد. خیانت یاران برادر گرامی امام (عليه السلام)، عبرتی بود که حضرت در این موقعیت حساس، نیاز باشد تا یارانش را بیازماید و عیار آنان را مشخص کند. به همین جهت، آنچه قرار بود اتفاق بیفتد را برای یارانش بیان کرد. از کشته شدن خود و کسانی که باقی می مانند و از بی وفایی کوفیان و عهد‌شکنی آنان. طبیعی است کسانی که به قصد رسیدن به قدرت و موقعیت دنیایی به دنبال حضرت آمده بودند، پای پس بکشند و عقب نشینی کنند. اگر حضرت این کار را نمی کرد، به احتمال زیاد، جنگی داخلی در میان خود یاران حضرت رخ می‌داد و چه بسا، فجایعی که از سوی یزیدیان روی داد، از سوی یاران خود حضرت و از سپاه خودشان روی می‌داد. آن موقع: دیگر امروز، کربلا و عاشورا رمز پیروزی و مقاومت مسلمانان نبود. حداقل تبلیغات دشمن، عرصه را آنقدر تیره می‌کرد که حتی شیعیان نیز دچار ابهام می‌شدند. شاید بگویید خب حضرت از قدرت ماورایی خودش استفاده می‌کرد. این کار فی نفسه اشکالی نداشت، اما قرار بر این است که روال طبیعی طی شود. قرار نیست که خداوند کاری بکند که اختیار بندگان را تحت الشعاع خود قرار دهد و آنان مجبور به ایمان آوردن شوند.
بنا بر این، روال طبیعی به این صورت است که حضرت به وظیفه خود عمل کنند. به سمت کوفه بروند، یاران خود را بیازمایند تا در کار و زار به ایشان خیانت نکنند، مابقی ماجرا نیز جنگ است و مصائب آن و فجایعی که پیش آمد. پس حضرت زیر بار ظلم نرفت. از تمام قدرت بشری خود استفاده کرد تا جلوی این فاجعه گرفته شود، اما بشر نخواست که از نور هدایت ائمه (عليهم السلام) استفاده کند و خداوند نیز کسی را به اجبار به بهشت نمی‌برد.

موضوع قفل شده است