جمع بندی بررسی صحت و سقم دو داستان درمورد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی صحت و سقم دو داستان درمورد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام

السلام علی من اتبع الهدی
آیا داستانهایی که نقل می کنم واقعیت دارد یا خیر؟
و اگر واقعی است لطفاً جریان دقیق و مفصل تر آن را همراه با منبع بیان بفرمایید.

1- مدتی دربلاد اسلامی، خشکسالی شد و بارش بسیارکاهش یافت. مردم نزد امام علی علیه السلام آمدند و ایشان نیز از امام حسین علیه السلام خواستند که دعا کند و ایشان هم دعا کرد و باران آمد.(اگر واقعیت دارد زمان آن را ذکرکنید که درزمان خلافت امیرالمؤمنین بود یا...)

2- درزمان خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام، شمربن ذی الجوشن -لعنة الله علیه- جرمی مرتکب شد و به زندان افتاد. امام علی علیه السلام همراه با حسنین علیهم السلام برای بازدید به زندانها رفتند و شمر به دست و پای امام حسین علیه السلام افتاد و ایشان را به روح مادرشان قسم دادند که شفاعت کند. امام حسین علیه السلام هم شفاعت او را نزد پدر کرد و موجب آزادی شمر از زندان شد.

با تشکر از پاسخ های کامل و صحیح شما عزیزان و مبلغان و مدافعان دین مبین و برحق اسلام

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد سیدمحسن

باسلام
قَالَ عَلِي بْنُ الْحُسَينِ(ع):جَاءَ أَهْلُ الْكوفَةِ إِلَى عَلِي (ع) فَشَكوْا إِلَيهِ إِمْسَاك الْمَطَرِ وَ قَالُوا لَهُ: اسْتَسْقِ لَنَا. فَقَالَ لِلْحُسَينِ (ع) قُمْ وَ اسْتَسْقِ فَقَامَ وَ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِي وَ قَالَ اللَّهُمَّ مُعْطِي الْخَيرَاتِ وَ مُنْزِلَ الْبَرَكاتِ أَرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَينَا مِدْرَاراً وَ اسْقِنَا غَيثاً مِغْزَاراً وَاسِعاً غَدَقاً مُجَلِّلًا سَحّاً سَفُوحاً فِجَاجاً تُنَفِّسُ بِهِ الضَّعْفَ مِنْ عِبَادِك وَ تُحْيي بِهِ الْمَيتَ مِنْ بِلَادِك آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ فَمَا فَرَغَ (ع) مِنْ دُعَائِهِ حَتَّى غَاثَ اللَّهُ تَعَالَى غَيثاً بَغْتَةً وَ أَقْبَلَ أَعْرَابِي مِنْ بَعْضِ نَوَاحِي الْكوفَةِ فَقَالَ: تَرَكتُ الْأَوْدِيةَ وَ الآْكامَ يمُوجُ بَعْضُهَا فِي بَعْضٍ[بحارالأنوار، ج44، ص187]
مدتى كوفه از باران رحمت محروم بود؛ از این رو كوفیان نزد على علیه السلام آمده و از حضرت خواستند كه از خداوند متعال باران طلب كند. حضرت على علیه السلام این كار مهم را بر عهده امام حسین علیه السلام گذارد؛ از این رو امام حسین علیه السلام به پا خاست و بعد از حمد و ثناى الهى و درود بر پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: بارالها! اى بخشنده خیرات و فرود آورنده بركات ! باران سرشار بر ما بباران و ما را با بارانى فراگیر، انبوه ، پردامنه ، پیوسته و مستمر، روان و فرو رونده در زمین عطا فرما كه ناتوانى را از بندگانت برداشته و زمین هاى مرده خود را زنده سازى . آمین اى پروردگار هستى دعاى حضرت تمام نشده بود كه آسمان را ابر گرفت و بارندگى شروع شد...

از آنجا که این جریان در شهر کوفه اتفاق افتاده میتوان گفت در دوران حکومت حضرت علی (علیه السلام) واقع شده است.

السلام علی من اتبع الهدی
ممنون کارشناس جان!
اگر سوال دوم را هم سریع تر پاسخ بفرمایید یعنی صحت یا سقم داستان دوم را هم بیان بفرمایید ممنون می شوم.

با سلام
در مورد سوال دوم که فرموده بودید آیا امام حسین(علیه السلام) در دوران حکومت حضرت علی(علیه السلام) از شمر در زندان کوفه شفاعت میکند ؟
باید عرض کنم در منابع اولیه متعددی دنبال این مطلب گشتم ولی چنین موضوعی را نیافتم و به نظر نمیرسد صحت تاریخی داشته باشد و اگر در منبعی ذکر شده باشد یا در منابع متاخر است یا بدون استناد و دلیل است. دلائلی را در این بخش متذکر میشوم.
طبق منابع تاریخی شمر بن ذی الجوشن از یاران حضرت علی(علیه السلام) بود که در جنگ صفین در رکاب حضرت شمشیر میزد[1] اما از ان جا که در دل نفاق و دورویی داشت جزو خوارج گردید و در برابر حضرت علی(ع) قرار گرفت. حضرت علی(ع) چهار سال و نه ماه حکومت کردند یعنی از سال 35 تا 40 هجری و از طرفی شمر که از قبیله هوازن و بنی کلاب بود پس از مدتی ساکن شهر کوفه شد و از همان ابتدا در این شهر به سر نمیبرد از این رو در این مدت کوتاه حکومت حضرت علی در کوفه چگونه میشود که مدتی شمر در زندان به سر ببرد تا امام حسین در سن جوانی شفاعت او را بنماید در حالی که منابع به این امر اشاره ای نکردند خصوصا نصر بن مزاحم و یا طبری و بلاذری. از طرفی نبرد صفین در سال 36 یا 37 هجری رخ داد و در این مدت هم خلافی از شمر سرنزده تا به زندان بیفتد. اما پس از جنگ صفین در شمار مخالفان در آمد و جزو خوارج گردید و حتی در زمان امام حسن(علیه السلام) جزو خیانتکاران به امام مجتبی (علیه السلام) گردید.[2] اما دشمنی او با اهل بیت پیامبر پایانی نداشت. شمر به امام حسین(علیه السلام) بی حرمتی مینمود و الفاظ رکیکی را در برابر آن حضرت به کار میبرد از این رو امام مطالبی رابرای او به کار بردند که از بیان پیامبر بود در صحنه ای که امام با او مواجه شد از او پرسید توکیستی؟ گفت شمر بن ذی الجوشن هستم امام فرمود الله اکبر پیامبر فرمود: شمر را میبینم که خون اهل بیت مرا می­لیسد من می­بینم سگهایی به خون من تشنه هستند و تو از همه به خون من تشنه تری[3] حال چگونه امام حسین از ماجرای شفاعت در زندان برای شمر سخنی به میان نیاوردند؟ اکنون جای این سوال است که امام بگوید ای شمر آیا سزوار است کسی که تورا از بند زندان رهایی داده مورد بی حرمتی و هتاکی قرار دهی؟ اما میبینیم امام به این مطلب اشاره ای ندارند چرا که صحتی ندارد.
[1] . نصربن مزاحم منقری، وقعة الصفین، ص 267

[2] . ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 8 ص 285

[3] . بحار الانوار مجلسی، ج 45 ص 31، بیروت دارالوفاء ، 1403ق؛ ابن کثیر البدایه و النهایه، ج 8 ص 188، بیروت دارالفکر، 1407ق

در دشمنی شمر همین بس که در روز عاشورا وقتی پشت خیمه ها اتشی مهیا شد تا دشمن از پشت سر و ناجوانمردانه حمله نکند، تا شمر چشمش به اتش افتاد گفت ای حسین چه زود به استقبال اتش رفتی که امام در آن جا فرمود (تو چه میگویی ای پسر زن بز چران) و تو به آتش سزاوارتری.[1] آیا چنین شخص کثیفی که با امام این گونه حرف میزند لیاقت شفاعت رهایی از زندان را دارد در حالی که امام به نسب پست و بی مایه او اشاره میکند. حتی برخی از اصحاب امام حسین در روز عاشورا با عنوان خاصی او را خطاب کردند از جمله زهیر بن قین خطاب به شمر گفت (ای پسر زنی که بر پاشنه پای خود بول میکند ...)[2] حتی طبق برخی از نقلها مادر شمر در مسیر راه کنده در بیابان تشنگی بر او عارض میشود و در بین راه از چوپانی آب طلب کرده و در برابر عمل ناپسند چوپان از تشنگی رهایی می یابد که حاصل ان عمل نامشروع شمر بن ذی الجوشن است و سخن امام کنایه به همین مطلب است. [3] شمر در کربلا وقاحت و بی حیایی را به جایی میرساند که وقتی امام در گودال افتاده است دستور میدهید به خیام اهل بیت حمله کنند و حضرت میفرماید اگر دین ندارید لااقل ازاد مرد باشید.[4] آن خبيث در روز عاشورا، شتري را که مخصوص سوار شدن امام حسين بوده به عنوان غنيمت به کوفه آورد و به شکرانه‏ي قتل فرزند پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آن شتر را در کوفه ذبح کرد و گوشت آن را بين دشمنان اهل بيت تقسيم نمود.[5] هنگامي که ام‏وهب بر بالين شوهر شهيدش، خاک از چهره‏ي او مي‏زدود، شمر به غلام خود که «رستم» نام داشت گفت: با عمود بر سرش بزن و او با عمود بر سر ام‏وهب زد، سرش را شکافت و او در همان مکان جان سپرد.[6]
بزرگترین جنایت او نشستن بر روي سينه‏ي امام حسين عليه‏السلام براي بريدن سر مطهر آن حضرت است.[7] همچنین امان‏نامه آوردن براي عباس(ع) تا او را از امام جدا کند،[8] وی مردي آبله‏رو و بدسيرت و زشت صورت بود[9] و زنازاده به حساب مي‏آمد. نامش در زيارت عاشورا، همراه با لعن آمده است «و لعن الله شمرا» در آخرين لحظات حيات امام هم که آن حضرت بر زمين افتاده بوده باز عده‏اي را تحريک کرد که بر آن حضرت حمله آوردند.
با توجه به مطالب فوق آیا میتوان پذیرفت که امام حسین در کوفه آن هم در زمان حکومت حضرت علی (ع) (که شمر پس از صفین دشمن حضرت گردید) از چنین جرثومه فسادی شفاعت کرده باشد در حالی که در منابع تاریخی اولیه این مطلب وجود ندارد و امام در خطابهایی که به او دارد به چنین امری اشاره نمیکند.

[1] . تاریخ طبری، ج 5 ص 424، ارشاد مفید، ج 2 ص 96، بلاذری انساب الاشراف، ج 3 ص 187

[2] . ابن کثیر، همان ص 180،

[3] . نمازی مسترک سفینه ج 6 ص 44

[4] . طبقات کبری، خامسه 1 ص 473

[5] . بحار ج 45 ص 377

[6] . ابن اثیر، الکامل، ج 11 ص 179

[7] . احقاق الحق، ج 27 ص 304

[8] . تاریخ طبری، ج 5 ص 415

[9] . احقاق الحق همان

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بسیار ممنون و سپاسگزارم از پاسخ کامل و متقن شما

متاسفانه باید عرض کنم که این داستان کذب را از یکی از منبری ها شنیده بودم که در مجلس عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین، بیان نمود. جناب آقای جلالی نیا.
قصدش از گفتن این داستان این بود که می گفت: "شمر پس از آزادی از زندان از امام تشکر کرد و گفت: ممنون آقا! جبران می کنم........... و چه خوب هم جبران کرد."
فیلم این سخنرانی در آپارات هست.

[video]http://www.aparat.com/v/8eKft[/video].

همانگونه که شهید مطهری-رضوان الله تعالی علیه- فرمودند، برخی از افراد، فقط سعی در گریاندن مردم دارند و به نظر آنها اهمیتی ندارد که داستانی که می گویند راست باشد یا دروغ. و فکر می کنند که هدف، وسیله را توجیه می کند.
استاد مطهری تاکید کردند که در این موارد باید "جرح راوی" کرد یعنی دروغگو را باید رسوا کرد تا از تحریف در زندگانی حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، جلوگیری به عمل آید.

با سلام
ممنون از دقت شما در مورد مطالب و موضوعات طرح شده متاسفانه از این دست مطالب در بین عموم مردم رایج است بدون این که سند و اعتباری برای آن لحاظ گردد این نکته قابل تامل است که از این دست مطالب در دوران صفویه به بعد رایج گردید از باب نمونه افرادی مانند ملا حسین کاشفی سبزواری، صدر الدین قزوینی، دربندی و دیگران در کتابهای خود چنین مطالبی را ذکر کردند و این مطالب دستاویز برخی مداحان و منبریها گردید بدون این که به اعتبار یا سند این مطالب دقت کنند یا لااقل صحت و سقم آن را بررسی کنند. این مشکل هنوز جامعه علمی و تحقیقی را تا حدودی تحت الشعاع خود قرار داده است. پیشنهاد میکنم برای مطالعه و سیر در مقاتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام به مقتل جامع سیدالشهدا که زیر نظر دکتر پیشوایی و در دو جلد توسط موسسه امام خمینی نوشته شده است مراجعه نمایید این کتاب اثری علمی تحقیقاتی و قابل استفاده برای عموم از جمله ذاکران و خطبا است. باتشکر و ارزوی سلامتی برای شما

پرسش:
آیا این دو جریان واقعیت تاریخی دارد؟

1- مدتی دربلاد اسلامی، خشکسالی شد و بارش بسیارکاهش یافت. مردم نزد امام علی (علیه السلام) آمدند و ایشان نیز از امام حسین (علیه السلام) خواستند که دعا کند و ایشان هم دعا کرد و باران آمد.
2- درزمان خلافت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، شمربن ذی الجوشن (لعنة الله علیه) جرمی مرتکب شد و به زندان افتاد. امام علی (علیه السلام) همراه با حسنین (علیهم السلام) برای بازدید به زندان ها رفتند و شمر به دست و پای امام حسین (علیه السلام) افتاد و ایشان را به روح مادرشان قسم دادند که شفاعت کند. امام حسین (علیه السلام) هم شفاعت او را نزد پدر کرد و موجب آزادی شمر از زندان شد.

پاسخ:
قَالَ عَلِي بْنُ الْحُسَينِ(ع):جَاءَ أَهْلُ الْكوفَةِ إِلَى عَلِي (ع) فَشَكوْا إِلَيهِ إِمْسَاك الْمَطَرِ وَ قَالُوا لَهُ: اسْتَسْقِ لَنَا. فَقَالَ لِلْحُسَينِ (ع) قُمْ وَ اسْتَسْقِ فَقَامَ وَ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِي وَ قَالَ اللَّهُمَّ مُعْطِي الْخَيرَاتِ وَ مُنْزِلَ الْبَرَكاتِ أَرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَينَا مِدْرَاراً وَ اسْقِنَا غَيثاً مِغْزَاراً وَاسِعاً غَدَقاً مُجَلِّلًا سَحّاً سَفُوحاً فِجَاجاً تُنَفِّسُ بِهِ الضَّعْفَ مِنْ عِبَادِك وَ تُحْيي بِهِ الْمَيتَ مِنْ بِلَادِك آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ فَمَا فَرَغَ (ع) مِنْ دُعَائِهِ حَتَّى غَاثَ اللَّهُ تَعَالَى غَيثاً بَغْتَةً وَ أَقْبَلَ أَعْرَابِي مِنْ بَعْضِ نَوَاحِي الْكوفَةِ فَقَالَ: تَرَكتُ الْأَوْدِيةَ وَ الآْكامَ يمُوجُ بَعْضُهَا فِي بَعْضٍ[1]

مدتى كوفه از باران رحمت محروم بود؛ از این رو كوفیان نزد على(علیه السلام) آمده و از حضرت خواستند كه از خداوند متعال باران طلب كند. حضرت على(علیه السلام) این كار مهم را بر عهده امام حسین (علیه السلام) گذارد؛ از این رو امام حسین (علیه السلام) به پا خاست و بعد از حمد و ثناى الهى و درود بر پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: بارالها! اى بخشنده خیرات و فرود آورنده بركات ! باران سرشار بر ما بباران و ما را با بارانى فراگیر، انبوه ، پردامنه ، پیوسته و مستمر، روان و فرو رونده در زمین عطا فرما كه ناتوانى را از بندگانت برداشته و زمین هاى مرده خود را زنده سازى . آمین اى پروردگار هستى دعاى حضرت تمام نشده بود كه آسمان را ابر گرفت و بارندگى شروع شد...

پاسخ سوال دوم
باید عرض کنم در منابع اولیه متعددی دنبال این مطلب گشتم ولی چنین موضوعی را نیافتم و به نظر نمیرسد صحت تاریخی داشته باشد و اگر در منبعی ذکر شده باشد یا در منابع متاخر است یا بدون استناد و دلیل است. دلائلی را در این بخش متذکر میشوم.
طبق منابع تاریخی شمر بن ذی الجوشن از یاران حضرت علی(علیه السلام) بود که در جنگ صفین در رکاب حضرت شمشیر میزد[2]اما از ان جا که در دل نفاق و دورویی داشت جزو خوارج گردید و در برابر حضرت علی(علیه السلام) قرار گرفت. حضرت علی(علیه السلام) چهار سال و نه ماه حکومت کردند یعنی از سال 35 تا 40 هجری
و از طرفی شمر که از قبیله هوازن و بنی کلاب بود پس از مدتی ساکن شهر کوفه شد و از همان ابتدا در این شهر به سر نمی برد از این رو در این مدت کوتاه حکومت حضرت علی(علیه السلام) در کوفه چگونه میشود که مدتی شمر در زندان به سر ببرد تا امام حسین(علیه السلام) در سن جوانی شفاعت او را بنماید در حالی که منابع به این امر اشاره ای نکردند خصوصا نصربن مزاحم و یا طبری و بلاذری.

از طرفی نبرد صفین در سال 36 یا 37 هجری رخ داد و در این مدت هم خلافی از شمر سرنزده تا به زندان بیفتد. اما پس از جنگ صفین در شمار مخالفان درآمد و جزو خوارج گردید و حتی در زمان امام حسن(علیه السلام) جزو خیانت کاران به امام مجتبی (علیه السلام) گردید.[3] اما دشمنی او با اهل بیت پیامبر پایانی نداشت. شمر به امام حسین(علیه السلام) بی حرمتی می نمود و الفاظ رکیکی را در برابر آن حضرت به کار میبرد از این رو امام مطالبی رابرای او به کار بردند که از بیان پیامبر بود در صحنه ای که امام با او مواجه شد از او پرسید توکیستی؟

گفت شمر بن ذی الجوشن هستم امام فرمود: الله اکبر پیامبر فرمود: شمر را میبینم که خون اهل بیت مرا می­ لیسد من می بینم سگ هایی به خون من تشنه هستند و تو از همه به خون من تشنه تری[4]حال چگونه امام حسین(علیه السلام) از ماجرای شفاعت در زندان برای شمر سخنی به میان نیاوردند؟
اکنون جای این سوال است که امام بگوید ای شمر آیا سزوار است کسی که تورا از بند زندان رهایی داده مورد بی حرمتی و هتاکی قرار دهی؟ اما می بینیم امام به این مطلب اشاره ای ندارند چرا که صحت ندارد.

منابع


[/HR][1] . مجلسی، بحارالانوار، ج 44 ص 187

[2] . نصر بن مزاحم منقری، وقعة الصفین، ص 267

[3] . ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج 8 ص 285

[4] . ابن کثیر البدایه و النهایه، ج 8 ص 188، بیروت دارالفکر، 1407ق؛ بحار الانوار مجلسی، ج 45 ص 31، بیروت دارالوفاء ، 1403ق؛


موضوع قفل شده است