جمع بندی آیا ابوسفیان و معاویه و امثالهم جزو مسلمونا حساب میشن؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا ابوسفیان و معاویه و امثالهم جزو مسلمونا حساب میشن؟

تو تفسیر آیه 49 سوره حجرات گفته شده بود که اسلام یعنی جاری ساختن شهادتین بر زبان. که با ایمان فرق داره. یعنی ما میتونیم امثال ابوسفیان و معاویه و یزیدو شمرو... یا وهابیا رو که دارن با اسلام مبارزه میکنن و مسلمون ها رو میکشن جزو افراد مسلمان( هر چند بی ایمان) حساب کنیم؟

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد شعیب

سوال:
تو تفسیر آیه 49 سوره حجرات گفته شده بود که اسلام یعنی جاری ساختن شهادتین بر زبان. که با ایمان فرق داره. یعنی ما میتونیم امثال ابوسفیان و معاویه و یزیدو شمرو... یا وهابیا رو که دارن با اسلام مبارزه میکنن و مسلمون ها رو میکشن جزو افراد مسلمان( هر چند بی ایمان) حساب کنیم؟
جواب:
اسلام فقهی به این معنی که جان و ناموس و مال فردی در زمره اسلام واقع شود و محترم واقع شوند و پاک تلقی شود با گفتن شهدتین و مخالفت نکردن با ضروریات اسلام محقق می شود بدین ترتیب کسی می تواند زبانا و فقهی مسلمان باشد اما درون دلش مسلمان نباشد یا گرفتار معاصی و گناهان باشد.
البته واضح است کسانی که از نواصب یعنی دشمنان اهلبیت هستند به علت مخالفت با ضروری دین به نام وجوب محبت اهلبیت پیامبر از زمره اسلام خارج شده و مسلمان فقهی نیز نیستند.
درباره كفر نواصب دلايل متقن و غيرقابل انكاري وجود دارد كه توجه شما را به چهار دليل مزبور جلب مي‌كنيم: قبل از پرداختن به دلائل كفر آنها لازم است كه ناصبي را تعريف كنيم و حكم كفر آنها را مستند بسازيم.

در كتاب تاج العروس و لسان العرب، «ناصبي به گروهي گفته شده است كه دشمني با امام علي ـ عليه السّلام ـ را جزء ‌دين مي‌پندارند.»(تاج العروس، ج 2، ص 436،) از اين جهت به آنان ناصبي گفته‌اند كه دشمني با امام علي و اهل بيت پيامبر اسلام را شعار خود قرار داده‌اند و گمان مي‌برند كه دشمني با اهل بيت پيامبر اسلام يك اصل ديني مي‌باشد. صاحب جواهر همين تعريف فوق را موجه دانسته و فرموده است «در كفركساني كه برامام ـ عليه السّلام ـ خروج كردند و امام را دشنام و لعن نمودند و نيز كساني كه نص صريح پيامبر اسلام را شنيدند كه امام علي ـ عليه السّلام ـ وصي و خليفة پيامبراست، اما منكر اين نص شده‌اند، جاي هيچ ترديدي نيست.» (جواهر الكلام، ج 6، ص 66 ـ 67،)

اما دلايل كفر ناصبي:
1. مخالفت با نص صريح قرآن
قرآن درباره اهل بيت و ذوي القرباي پيامبر اسلام، محبت و مودت را برمسلمين فرض دانسته و پاداش مزد رسالت نبي مكرم اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ را دوستي خاندان او قرار داده و فرموده است: «بگو اي پيامبر من از شما پاداشي براي رسالت خويش جز دوستي نزديكانم را نمي‌خواهم.»(شوري، 23.) همچنين قرآن، (وليّ) مسلمانان را، در خدا و پيامبر او و كسي كه ايمان به خدا دارد و نماز مي‌خواند و در حال ركوع به سائل زكات مي‌دهد، منحصر كرده است.(مائده، 55.) درباره شأن نزول اين آيه همه مفسران اتفاق نظردارند كه تنها علي ـ عليه السّلام ـ درحال ركوع، زكات پرداخته است و اين آيه مباركه درباره اين كار ارزشمند امام علي ـ عليه السّلام ـ نازل گرديده است.(الفقه علي مذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت، ج اول، ص 9 ـ 10) وقتي ولايت امام علي در رديف ولايت خداوند و پيامبر مكرم اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ مطرح مي‌شود، معنايش اين است كه آن حضرت از نظر قرآن معيار هدايت و حقانيت مي‌باشد. پس اگر گروهي بغض و دشمني با امام علي ـ عليه السّلام ـ و اهلبيت پيامبر اسلام را جزء دين خود بشمارند، بدون ترديد مخالفت آشكار و اعتقادي با قرآن دارند. و اين دشمني حكايت‌گر كفر و عناد آنها با اسلام است. مطابق نقل سيوطي در «الدّر المنثور» پيامبر اسلام فرمود: «خدايا دوست بدار هر كه علي ـ عليه السّلام ـ را دوست مي‌دارد و دشمن دار هر كه علي را دشمن مي‌دارد.»(الدّر المنثور، ج 1 ـ2، ص 293،) و با اين بيان روشن است كه دشمني با اهل بيت پيامبر به ويژه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ دشمني با خداست.

2. مخالفت علني با سنت صريح پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ :
از مجموع روايات مختلف و گوناگوني كه درباره فضيلت و شرافت امام علي ـ عليه السّلام ـ وارد شده است به دست مي‌آيد، كه امام ـ عليه السّلام ـ از منزلت و جايگاه بي‌نظيري نسبت به پيامبر اسلام برخوردار بوده است. بر اساس مفاد حديث منزلت جايگاه علي ـ عليه السّلام ـ نسبت به پيامبر مثل جايگاه هارون نسبت به موسي ـ عليه السّلام ـ است.(صحيح البخاري، جزء ششم، /3) و مطابق نقل منابع اهل سنت و شيعه، اهل بيت پيامبر اسلام كه از جمله آنان علي ـ عليه السّلام ـ است،‌بديل و عِدل قرآن شمرده شده و تمسك به اهل بيت و قرآن مانع از گمراهي و انحراف مي‌شود.(مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 17) بنابراين علي ـ عليه السّلام ـ بهترين انسان از نظر قرآن و احاديث پيامبر اسلام است، دشمني با او و خاندان پيامبر جز دشمني با خدا و دين خدا معناي ديگري ندارد و پرواضح است كه هر كه، راه دشمني با خدا و دين او را در پيش گيرد، سرانجامي جز كفر و عناد نخواهد داشت.

3. دشمنان علي و خاندان پيامبر منافق هستند:
پيامبر اسلام فرموده است: هر كه خاندان ما را دشمن بدارد، حتماً منافق است.(در المنثور، ج 5 ـ 6، ص 7، ذيل آيه 23 شوري)و در حديث ديگري مي‌فرمايند: «اي علي جز‌ مؤمنان تو را دوست نمي‌دارند و جز منافقان با تو دشمني نخواهند كرد.»(مسند احمد، ج 6، ص 34،) وقتي دشمني با علي ـ عليه السّلام ـ باعث نفاق و دوري از ايمان باشد، جاي هيچ ترديدي بركفر آنان نيست، ‌چه اينكه منافقان بدتر از كافران هستند. لذا قرآن جايگاه منافق را در پايين‌ترين طبقه جهنم معرفي كرده است.(نساء، 145.) شدت مغضوبيت آنها تا آنجا است كه مانع از آمرزش پيامبر اسلام است و قرآن مي‌فرمايد: اگر هفتاد بار براي آنها آمرزش بطلبي هرگز آنان آمرزيده نخواهند شد(توبه، 80.)

4. دشمني با اهل بيت پيامبر ملازم با تكذيب خدا و دروغ بستن بر او است:
ناصبي كساني هستند كه دشمني با امام علي ـ عليه السّلام ـ و خاندان او را جزء دين خداوند مي‌شمارند،‌ و روشن است كه در مرحله اول بر خداوند افترا و دروغ مي‌بندند، زيرا هرگز در دين خدا دشمني با خاندان پيامبر به ويژه امام علي ـ عليه السّلام ـ جايز نيست، پس كساني كه بر خداوند افترا مي‌بندند و اين كار را، جزء اعتقاد و ايمان‌شان مي‌دانند، به گواهي قرآن ستمكارترين افراد مي‌باشند.(انعام144)و بزرگ‌ترين ظلم، شرك به خدا است.(لقمان، 13) و نواصب مطابق منطق قرآن مشرك مي‌باشند. و در ثاني اعتقاد به دشمني با خاندان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ و امام علي ـ عليه السّلام ـ ، تكذيب خداوند مي‌باشد (معاذ الله) و تكذيب خدا و پيامبر او به اتفاق نظر تمام علماي اسلام از عوامل اصلي كفر و ارتداد به حساب مي‌آيد.(موسوعة الفقه الاسلامي، ج 3، از ص 252 تا 254) زيرا قرآن، ‌امام علي ـ عليه السّلام ـ را ولي مؤمنان، معرفي مي‌كند(مائده، 55؛) و او را، خير البريّه مي‌داند.(بينه، Dirol و دوستي با خاندان پيامبر را كه علي از جمله آنان است را واجب مي‌شمارد، ‌اگر كسي واقعاً معتقد به خدا و كتاب او باشد و ايمان بر پيامبر او داشته باشد، ‌بهترين انسان در نزد خدا و پيامبركه همانا امام علي ـ عليه السّلام ـ و خاندان پاك اوست را دشمن نمي‌دارد. و هركس با چنين انساني دشمني كند جز اين كه خدا و پيامبرش را تكذيب كرده است، غرض و مقصدي ندارد. لذا امام مالك مي‌گويد: «دشمني با اصحاب پيامبر و دشنام آنان، موجب كفر است، زيرا كساني كه به ياران پيامبر خشمگين مي‌شوند(فتح، 29.)كسي جز كافران نيستند.»(موقف الامام مالك من العقيدة السلفيه، ص 98) امام علي ـ عليه السّلام ـ بيشترين همراهي را با پيامبر اسلام داشته است. اگر مصاحبت با پيامبر ارزش هست، علي از همه مسلمانان پيشقدم بوده است. زيرا وي اولين كسي بود كه اسلام آورد(مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 330 ـ 331) و آخرين كسي بود كه پيامبر اسلام در آغوش او به لقاي حق شتافت. بنابراين، علي ـ عليه السّلام ـ به ملاك «همراهي» با پيامبر از همه كاملتر است و دشمني با او و دشنام وي حكايت از كفر و عناد با اصل اسلام و ايمان داشته دارد. لذا دشمنان امام علي ـ عليه السّلام ـ محكوم به كفر و نجاست مي‌باشند.(وسائل الشيعه، ج 1، كتاب الطهارة ابواب ماء المضاف، ب 11، حديث چهارم و پنجم)

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حكيم، سيد محسن، مستمسك العروة الوثقي، ج 1، ص 397ـ398، طبع چهارم، بيروت، نشر دار احياء التراث، ‌سال1391 ق.
2. الغروي، سيد محمد، و الشيخ مازح، ‌ياسر الفقه علي مذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت، ج اول، مقدمه از ص 9 تا 31.
3. الطباطبايي، العلامه، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج 6، از ص 3 الي 25، چ دوم، 1390 هـ .ق، موسسه اعلمي بيروت.

موضوع قفل شده است