عمل به یقینیات

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عمل به یقینیات

سلام
کوتاه و مختصر
من یک عمر فکر می کردم یقین عمل می آورد. ولی الان فهمیدم که یقین هم عمل نمی آورد.
اگر کسی از بزرگان مثل امام و آقای بهجت نکته ی کلیدی ای مد نظرش هست ممنون میشم بیاورد
اگر کسی هم دسترسی به آقای حسن زاده دارند ممنون میشم بپرسند از ایشان. ان شا الله بره کربلا
نگه دار خدا باشید تا خدا نگه دارتان باشد

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد بصیر

BOROAMOO;527228 نوشت:
سلام
کوتاه و مختصر
من یک عمر فکر می کردم یقین عمل می آورد. ولی الان فهمیدم که یقین هم عمل نمی آورد.
اگر کسی از بزرگان مثل امام و آقای بهجت نکته ی کلیدی ای مد نظرش هست ممنون میشم بیاورد
اگر کسی هم دسترسی به آقای حسن زاده دارند ممنون میشم بپرسند از ایشان. ان شا الله بره کربلا
نگه دار خدا باشید تا خدا نگه دارتان باشد

باسلام و عرض ادب
این سوال خوب و البته بسیار پیش پا افتاده ای است که به طور مفصل به آن جوابها داده شده است و نیازی به این اشخاصی که شما اسمشان را بردید نیست، بلکه شاگردان آنها قبلا به این سوال پاسخ داده اند و البته در روایات ما هم قبل از همه ی اینها، به این موضوع پرداخته شده است و هر انسان عاقلی که در زندگی بشر مطالعه داشته باشد خواهد دانست که یقین یا به اصطلاح، علم، به تنهایی انسان را به سمت عمل سوق نمی دهد.
آنچه که انسان را به سمت عمل، سوق می دهد، ایمان است، ایمان هم تشکیل شده از علم به همراه میل و گرایش باطنی است.
حال با این تعریف اگر چه بسا یقین مثلا به قیامت و پاداش و عذاب باشد، اما میل به سمت عمل نیک نباشد، با وجود علم و نداشتن حجت عقلی بر خلاف معلوم،باز شخصی نافرمانی کند. مثل انسان سیگاری ای که می داند سیگار ضرر دارد، علم برای او حاصل شده، اما میل به این کار، او را از انجام این عمل باز نمی دارد.
از این رو جایگاه ایمان که فراتر از علم است، قلب می باشد و وقتی سخن از قلب می آید، سخن از دل سپردن و میل و رغبت، به میان می آید. پس ایمان یعنی، علم به همراه دل دادن یا اطمینان و یا تصدیق قلبی.

آیاتی که دلالت بر این دارند که جایگاه ایمان قلب است، مانند (أُولئک کُتِبَ فِی قُلُوبِهِمُ الإِیمان)(مجادله؛ 22)؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را در دلهای شان نوشته است. (ولَمّا یدخل الإِیمان فی قُلُوبکم)(حجرات 14)؛ اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است (وَقلبه مُطمئنٌ بِالإِیمان)(نحل، 106)؛ و قلبش به ایمان اطمینان دارد.

[=trebuchet ms]بسم االله الرحمن الرحیم[=trebuchet ms]

در حقیقت رابطه بین علم و عمل وجود دارد و هرقدر که ما به علم خود عمل کنیم بر دانسته های ما افزوده خواهد شد.


حضرت آیت الله بهجت (ره):
آنچه را که دانستیم، عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم، توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود، هرگز پشیمانی و خسارت، در ما راه نخواهد داشت؛ این عزم اگر در بنده، ثابت و راسخ باشد، خدای بزرگ، اولی به توفیق و یاری خواهد بود. من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم (هرکس به دانسته خود عمل کند آنچه را نمیداند خدا به او یاد میدهد)... وخداوند در قرآن فرموده: والذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا (کسانی که در راه ما جهاد میکنند ما آنها را به سوی راههای خود هدایت میکنیم) آنچه می دانید، عمل کنید؛ و در آنچه نمی دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شود؛ و اگر روشن نشد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته اید. .


[=trebuchet ms]یقین سه مرتبه دارد: [=trebuchet ms]علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین
یقین مرتبه کامل ایمان است یعنی متعلقات یقین هم همان متعلقات ایمان است پس
خود یقین هم وابسته به عمل است و تا کسی به آنچه که یقین دارد عمل نکند به مرحله بعدی راه پیدا نخواهد کرد و انسان همیشه باید به وظیفه خود عمل کند.و در کنار یقین به خواسته قلبی او هم میل به عمل باشد.

یعنی امکان خطا و معصیت در هر مرتبه ایمان و یقین همواره همراه انس وجن هست وامکان خطا واشتباه برای فرشتگان نیز هست که مرتبه کامله یقین را دارند.
ابلس نیز با اینکه در عمل و باور ویقین صعود داشت ولی در خلقت انسان به امر سجده خدا شک وکرد و مطرود شد چون در آن مرحله یقینش خطا کرد و نمیتوانست باور کند که انسان محبوبتر از اوست تا اینکه در عملش نیز کبر را نشان داد و او را به عصیان کشاند.

.

موضوع قفل شده است