علل جهر خواندن بسم الله در نماز

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علل جهر خواندن بسم الله در نماز

ببخشید دلایل استحباب بلند خواندن بسم الله در نمازهای ظهر و عصر را میخواستم بدانم ! چند دلیل وجود دارد که باعث شده حکم به استحباب بلند خواندن بسم الله شود ؟؟ لطفا روایات و همه دلایل مذکور را بیان کنید !

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد محسن

عالم مقدس ملکوت;527113 نوشت:
ببخشید دلایل استحباب بلند خواندن بسم الله در نمازهای ظهر و عصر را میخواستم بدانم ! چند دلیل وجود دارد که باعث شده حکم به استحباب بلند خواندن بسم الله شود ؟؟ لطفا روایات و همه دلایل مذکور را بیان کنید !

بسم الله الرحمن الرحیم
بلند گفتن "بسم الله" خصوصا در اول نماز هایی که باید آهسته خوانده شود،(نماز های ظهر و عصر) از ویژگی های مومنان است که ریشه در توصیه های معصومین سلام الله علیهم اجمعین دارد.
امام عسکری سلام الله علیه فرمود:
"علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسين، و زيارة الأربعين، و التختم باليمين، و تعفير الجبين و الجهر ببسم اللّه الرّحمن الرّحيم"
علامت های مؤمن پنج تا است:1.خواندن پنجاه و يك ركعت نماز (واجب و مستحب) در شبانه‏ روز،2.خواند زيارت اربعين،3. انگشتر به دست كردن،4. پيشانى به خاك نهادن،5. بسم اللَّه را بلند گفتن.(1)
نیز از امام صادق سلام الله علیه روایت رسیده است که با صدای بلند بسم الله گفتن به حق نزدیک تر و سزاوار تر است.
حضرت فرمود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ أحق ما جهر به، و هي الآية التي قال الله عز و جل: وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً" سوره اسراء آیه 46 یعنی:و بر دل های شان پرده افكنيم تا آن را درنيابند، و گوش های شان را سنگين كنيم. و چون پروردگارت را در قرآن به يكتايى ياد كنى، بازمى‏ گردند و مى ‏رمند.
(2)
و اما دلیل این که چرا بلند ادا کردن بسم الله مستحب است را امام صادق سلام الله علیه بیان فرمود:
"كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه إِذَا دَخَلَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ اجْتَمَعَتْ عَلَيْهِ قُرَيْشٌ يَجْهَرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ يَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ فَتُوَلِّي قُرَيْشٌ فِرَاراً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ذَلِكَ وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً"(3)
یعنی پیامبرصلوات الله علیه هنگامی که داخل منزل می شد و اجتماع قریش را مشاهده می نمود، بسم الله را آشکار بیان و صدایش را بلند می کرد، به گونه ای که قریش پشت کرده از نزدش فرار می کردند. به همین دلیل خدای متعال در این باره این آیه شریفه را نازل کرد:" وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً"
در نتیجه می بینیم بلند گفتن بسم الله، ریشه ای روایی دارد و به آن عمل و نیز دلیلش بیان شده است.

پی نوشت ها:
1.حجازی سید مهدی و سید علی رضا، و خسرو شاهی محمد عیدی،ترجمه فارسی درر الاخبار،قم،انتشارات دفتر مطاالعات تاريخ و معارف اسلامى،سال 1419قمری،چاپ اول،‏ص 698
2.بحرانی سید هاشم، البرهان في تفسير القرآن،تهران،انتشارات بنیاد بعثت،سال 1416 قمری، چاپ اول،ج‏1، ص 97
3.شیخ کلینی، الكافي،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1362 خورشیدی،چاپ دوم، ج‏8، ص267

در زمان خفقان شیعه و دوران امامان هم بلتد خواندن بسم الله از نشانه های شیعیان بود و هم با کلمه بسم الله جنیان دور میشوند.

محسن;528625 نوشت:
در اول نماز هایی که باید آهسته خوانده شود،(نماز های ظهر و عصر)

اگر نماز ظهر و عصر مرد بلند بخونه نمازش باطله؟؟ چرا گفتید باید اهسته خوند؟؟

lili66;528753 نوشت:
اگر نماز ظهر و عصر مرد بلند بخونه نمازش باطله؟؟ چرا گفتید باید اهسته خوند؟؟

به نام خدا
اگر انسان روی فراموشی حمد و سوره نمازهای ظهر و عصر را بلند بخواند نمازش صحیح است اما اگر از روی عمد بلند بخواند باطل است.

البته باتشکر از سوال کننده و جواب خوب کارشناس. درست است که بهتر است ما حکمت عبادتها را بدانیم وبفهمیم که چرا باید این کار را بکنیم ولی من دوست دارم عبد باشم تا سؤال کننده هر چه خدا فرموده سمعاً وطاعتاً (شنیدم و اطاعت می کنم)

[="Blue"]

محسن;528625 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
بلند گفتن "بسم الله" خصوصا در اول نماز هایی که باید آهسته خوانده شود،(نماز های ظهر و عصر) از ویژگی های مومنان است که ریشه در توصیه های معصومین سلام الله علیهم اجمعین دارد.
امام عسکری سلام الله علیه فرمود:
"علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسين، و زيارة الأربعين، و التختم باليمين، و تعفير الجبين و الجهر ببسم اللّه الرّحمن الرّحيم"
علامت های مؤمن پنج تا است:1.خواندن پنجاه و يك ركعت نماز (واجب و مستحب) در شبانه‏ روز،2.خواند زيارت اربعين،3. انگشتر به دست كردن،4. پيشانى به خاك نهادن،5. بسم اللَّه را بلند گفتن.(1)
نیز از امام صادق سلام الله علیه روایت رسیده است که با صدای بلند بسم الله گفتن به حق نزدیک تر و سزاوار تر است.
حضرت فرمود:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ أحق ما جهر به، و هي الآية التي قال الله عز و جل: وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً" سوره اسراء آیه 46 یعنی:و بر دل های شان پرده افكنيم تا آن را درنيابند، و گوش های شان را سنگين كنيم. و چون پروردگارت را در قرآن به يكتايى ياد كنى، بازمى‏ گردند و مى ‏رمند.
(2)
و اما دلیل این که چرا بلند ادا کردن بسم الله مستحب است را امام صادق سلام الله علیه بیان فرمود:
"كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلوات الله علیه إِذَا دَخَلَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ اجْتَمَعَتْ عَلَيْهِ قُرَيْشٌ يَجْهَرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ يَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ فَتُوَلِّي قُرَيْشٌ فِرَاراً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ذَلِكَ وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً"(3)
یعنی پیامبرصلوات الله علیه هنگامی که داخل منزل می شد و اجتماع قریش را مشاهده می نمود، بسم الله را آشکار بیان و صدایش را بلند می کرد، به گونه ای که قریش پشت کرده از نزدش فرار می کردند. به همین دلیل خدای متعال در این باره این آیه شریفه را نازل کرد:" وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً"
در نتیجه می بینیم بلند گفتن بسم الله، ریشه ای روایی دارد و به آن عمل و نیز دلیلش بیان شده است.

پی نوشت ها:
1.حجازی سید مهدی و سید علی رضا، و خسرو شاهی محمد عیدی،ترجمه فارسی درر الاخبار،قم،انتشارات دفتر مطاالعات تاريخ و معارف اسلامى،سال 1419قمری،چاپ اول،‏ص 698
2.بحرانی سید هاشم، البرهان في تفسير القرآن،تهران،انتشارات بنیاد بعثت،سال 1416 قمری، چاپ اول،ج‏1، ص 97
3.شیخ کلینی، الكافي،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1362 خورشیدی،چاپ دوم، ج‏8، ص267

بنده امام جماعت در مسجدی هستم ! یکی از مامومین اومد بهم گفت : حاج اقا شما چرا بسم الله نماز ظهر و عصر را اهسته میگویید ؟؟؟ گفتم کراهت دارم .. حالا با دلایل سستی که شما نقل فرمودید کراهتم بیشتر شد
شکی نیست که واجب است قرائت نماز ظهر و عصر اهسته خوانده شود ! و بسم الله هم جز سوره هست ! و این دلایلی که حضرتعالی ذکر فرمودید اصلا اینو نمیرساند که ما بتوانیم در نمازی که واجب شده و تاکید شده ان را اهسته بخوانیم هم جزئی از ان را بلند بخوانیم !
کجای این احادیث گفتند که در نماز هم میتوانید این کار را بکنید ؟؟؟

به نظرتون با این حساب باز هم استحبابب بلند گفتن بسم الله با دلایلی که این استحباب در نماز ثابت نمیکند به قوت خود باقی هست ؟؟؟[/]

بسمه تعالی دوستان عزیز سلام علیکم برادرگرامی از شما تعجب میکنم اگر شما روحانی هستی و درس حوزه خوانده ای میدانید که تمامی علمای شیعه بنابر سنت قطعیه معصومین سلام الله علیهم بلند خواندن بسم الله در نماز ظهر و عصر مستحب میدانند و از نشانه های مومن و شیعه و تمامی فقها هم همین نظر را در رساله ها گفته اند اما اگر شما از اهل سنت هستی بهتر است بدانید امام فخر رازی در تفسیر کبیرش در تفسیر سوره حمد مینویسد که علی بن ابی طالب که از نزدیکترین صحابه به پیامبر است بسم الله را بلند میخواند پس من هم (فخر رازی)به پیروی از علی بن ابی طالب بسم الله را بلند میخوانم زیرا هرکس از علی پیروی کنید از ریسمان محکمی پیروی کرده است(فقد استمسک باالعروه الوثقی)با تشکر و السلام علی عباد الله الصالحین

عالم مقدس ملکوت;530671 نوشت:

بنده امام جماعت در مسجدی هستم ! یکی از مامومین اومد بهم گفت : حاج اقا شما چرا بسم الله نماز ظهر و عصر را اهسته میگویید ؟؟؟ گفتم کراهت دارم .. حالا با دلایل سستی که شما نقل فرمودید کراهتم بیشتر شد
شکی نیست که واجب است قرائت نماز ظهر و عصر اهسته خوانده شود ! و بسم الله هم جز سوره هست ! و این دلایلی که حضرتعالی ذکر فرمودید اصلا اینو نمیرساند که ما بتوانیم در نمازی که واجب شده و تاکید شده ان را اهسته بخوانیم هم جزئی از ان را بلند بخوانیم !
کجای این احادیث گفتند که در نماز هم میتوانید این کار را بکنید ؟؟؟

به نظرتون با این حساب باز هم استحبابب بلند گفتن بسم الله با دلایلی که این استحباب در نماز ثابت نمیکند به قوت خود باقی هست ؟؟؟

بسم ا لله الرحمن الرحمن الرحیم
پرسشگر گرامی سلام . لازم است در باره مجادلات یا مباحثاتی که قرار است در باره موضوع یاد شده،با نگاه فقهی،ادامه یا خاتمه یابد،با گروه فقه مشورت نمایید .پاسخی که عرضه شد از نگاه روایی بود و البته در مسایل این چنینی می توان با نگاه اجتهادی وارد شد و نظرات مختلف را بیان کرد که ارتباطی با گروه قرآن و حدیث ندارد .پس لازم است به این مطلب توجه فرمایید.

[="Navy"]

عالم مقدس ملکوت;530671 نوشت:
حالا با دلایل سستی که شما نقل فرمودید کراهتم بیشتر شد

1- شما امام جماعتيد يا مرجع تقليد؟ اگر مرجع تقليد هستيد که در اين صورت نظرتان فقط در حقّ مقلّدين‌تان نافذ است،

و اگر مقلّديد بايد به مرجع تقليدتان رجوع کنيد.

حدّاقل وقتي انسان يک حکمي را مي‌دهد -در هر مقامي که باشد- اوّل بايد با خودش فکر کند که چطور شد اين همه مراجع تقليد و فقها اين را نفهميده‌اند فقط من فهميده‌ام؟ نکند اشکال از من باشد نه از آنها؟

2- شما مراجعه کنيد به جلد 6 کتاب وسائل الشيعه، تتمّة کتاب الصلاة، ابواب القراءة في الصلاة،

که چند روايت صحيح السّند در آنجا آورده شده است از جمله اين روايت صحيح السند که صفوان جمّال از حضرت امام صادق سلام الله عليه نقل کرده:

صَفْوَانَ قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَيَّاماً- فَكَانَ يَقْرَأُ فِي فَاتِحَةِ الْكِتَابِ بِ‍ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ- فَإِذَا كَانَتْ صَلَاةٌ لَا يُجْهَرُ فِيهَا بِالْقِرَاءَةِ- جَهَرَ بِ‍ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ أَخْفَى مَا سِوَى ذَلِكَ.

3- هيچ استبعادي ندارد که قرائت به نحو اخفات باشد ولي بسمله‌اش از حکم اخفات استثناء شود.

4- شما اصلاً از کجا ميگيد که إخفات در ظهرين واجب است؟ مگر قرآن مجيد نفرموده که «لا تجهر بصلاتک و لا تخافت بها»؟ مگر در اين آيه ميان نمازها تفصيل قائل شده که در يکي جهر خوانده بشه و در يکي إخفات؟

حتّی برخي از فقها همچون مقدّس اردبيلي(ره) قائل به عدم وجوب جهر و اخفات است، ايشان در «زبدة البيان» در اين مورد چنين مي‌فرمايد:

«و لكن كون ذلك على سبيل الوجوب غير معلوم الدليل، إذ لا دليل على وجوب التفصيل المشهور، و يؤيّد عدمه الأصل، و الرواية الصحيحة و ظاهر الآية و خفاء معنى الجهر و الإخفات، و بيانهم في الرجل بحيث يعدّ عرفا جهرا و الإخفات بما لا يسمعه القريب [أو] بحيث لا يعدّ عرفا جهرا، بل يعدّ إخفاتا، و إن كان ممّا يسمعه القريب بل البعيد أيضا و في المرءة لا يسمعه الأجنبيّ، غير معلوم المأخذ، مع عدم الوضوح، و البيان، فانّ فيه خفاء، فيمكن حمل الرواية المجملة في الجهر و الإخفات على الاستحباب، للجمع كما هو مذهب علم الهدى في الانتصار و اللّه يعلم بحقيقة الحال و الصواب. »

5- بنابراين همانطور که در اصل وجوب جهر و اخفات، به متخصّص رجوع مي‌کنيم در استحباب جهر به بسمله هم به شرح ايضاً.

والله يقول الحقّ وهو يهدي السبيل.

[/]

[="Blue"]

Hadi99g;530718 نوشت:
[="Navy"]
1- شما امام جماعتيد يا مرجع تقليد؟ اگر مرجع تقليد هستيد که در اين صورت نظرتان فقط در حقّ مقلّدين‌تان نافذ است،

و اگر مقلّديد بايد به مرجع تقليدتان رجوع کنيد.

حدّاقل وقتي انسان يک حکمي را مي‌دهد -در هر مقامي که باشد- اوّل بايد با خودش فکر کند که چطور شد اين همه مراجع تقليد و فقها اين را نفهميده‌اند فقط من فهميده‌ام؟ نکند اشکال از من باشد نه از آنها؟

2- شما مراجعه کنيد به جلد 6 کتاب وسائل الشيعه، تتمّة کتاب الصلاة، ابواب القراءة في الصلاة،

که چند روايت صحيح السّند در آنجا آورده شده است از جمله اين روايت صحيح السند که صفوان جمّال از حضرت امام صادق سلام الله عليه نقل کرده:

صَفْوَانَ قَالَ: صَلَّيْتُ خَلْفَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَيَّاماً- فَكَانَ يَقْرَأُ فِي فَاتِحَةِ الْكِتَابِ بِ‍ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ- فَإِذَا كَانَتْ صَلَاةٌ لَا يُجْهَرُ فِيهَا بِالْقِرَاءَةِ- جَهَرَ بِ‍ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ أَخْفَى مَا سِوَى ذَلِكَ.

3- هيچ استبعادي ندارد که قرائت به نحو اخفات باشد ولي بسمله‌اش از حکم اخفات استثناء شود.

4- شما اصلاً از کجا ميگيد که إخفات در ظهرين واجب است؟ مگر قرآن مجيد نفرموده که «لا تجهر بصلاتک و لا تخافت بها»؟ مگر در اين آيه ميان نمازها تفصيل قائل شده که در يکي جهر خوانده بشه و در يکي إخفات؟

حتّی برخي از فقها همچون مقدّس اردبيلي(ره) قائل به عدم وجوب جهر و اخفات است، ايشان در «زبدة البيان» در اين مورد چنين مي‌فرمايد:

«و لكن كون ذلك على سبيل الوجوب غير معلوم الدليل، إذ لا دليل على وجوب التفصيل المشهور، و يؤيّد عدمه الأصل، و الرواية الصحيحة و ظاهر الآية و خفاء معنى الجهر و الإخفات، و بيانهم في الرجل بحيث يعدّ عرفا جهرا و الإخفات بما لا يسمعه القريب [أو] بحيث لا يعدّ عرفا جهرا، بل يعدّ إخفاتا، و إن كان ممّا يسمعه القريب بل البعيد أيضا و في المرءة لا يسمعه الأجنبيّ، غير معلوم المأخذ، مع عدم الوضوح، و البيان، فانّ فيه خفاء، فيمكن حمل الرواية المجملة في الجهر و الإخفات على الاستحباب، للجمع كما هو مذهب علم الهدى في الانتصار و اللّه يعلم بحقيقة الحال و الصواب. »

5- بنابراين همانطور که در اصل وجوب جهر و اخفات، به متخصّص رجوع مي‌کنيم در استحباب جهر به بسمله هم به شرح ايضاً.

والله يقول الحقّ وهو يهدي السبيل.

[/]

اولا که بنده امام جماعتم ! ولی از عوام الناس هم نیستم ! رفتم حوزه علمیه درس خوندم و ادله بررسی کردم و بحث شده ! قرار نیست دیگران از تلاش و کوشش در کشف مسائل کوتاهی کنند و فقط مرجع تقلید حق این کار داشته باشد ... پس چرا رفتیم حوزه ؟؟؟

دوما در مستحبات جدال نیست ! ان چه من وظیفه دارم تقلید کنم در واجبات و منهیات احکام فقهی است نه غیر ان ! پس یک امر مستحبی لزومی نداره حتما تقلید بشه

سوما همه فقهای اسلام از صدر تاکنون اعم از شیعه و سنی بر این نظر هستند که رسول الله صلی الله علیه و اله در نماز ظهر و عصر قرائت را اهسته خوانده و بدان امر کرده اند ... نظرات شاذ در یک امر بدین روشنی که با متواترات به ثبت رسیده قابل اهمیت نیست ... بعدش هم کلام الله نیاز به مبین دارد و مبین ان شخص مقام رسالت صلی الله علیه و اله هست ... بنابر این نمیتوان به ظاهر ایه استناد کرد گرچه ایه نیز تناقضی با فعل مسلمین ندارد ... چه بسا منظور الهی از لا تجهر بصلاتک و لا تخافت بها این بوده باشد که صرفا همه نمازها را یک جور نخوانید و بعض را بلند و بعض را اهسته بخوانید ...

چهارم ان چه از روایاتی که کارشناس محترم مطرح کرد اصلا قید نشده بود که در نماز هم میشود بسمله را بلند گفت ! زیرا امر مولا بر اخفات نماز ظهر و عصر است و شکی هم نیست بسمله جزو ذات سوره مبارکه حمد هست ... بنا بر این تا با متواترات ثابت نشود که میتوان بسمله را در نماز بلند گفت احتیاط است که ادم از این کار اجتناب کند

پنجم هم ترک مستحبات باعث بطلان نماز نمیشود که تاکیدی بر ان باشد گرچه اصلا استحباب جهر بسمله در نماز ظهر و عصر قابل اثبات نیست[/]

عالم مقدس ملکوت;531151 نوشت:

اولا که بنده امام جماعتم ! ولی از عوام الناس هم نیستم ! رفتم حوزه علمیه درس خوندم و ادله بررسی کردم و بحث شده ! قرار نیست دیگران از تلاش و کوشش در کشف مسائل کوتاهی کنند و فقط مرجع تقلید حق این کار داشته باشد ... پس چرا رفتیم حوزه ؟؟؟

دوما در مستحبات جدال نیست ! ان چه من وظیفه دارم تقلید کنم در واجبات و منهیات احکام فقهی است نه غیر ان ! پس یک امر مستحبی لزومی نداره حتما تقلید بشه

سوما همه فقهای اسلام از صدر تاکنون اعم از شیعه و سنی بر این نظر هستند که رسول الله صلی الله علیه و اله در نماز ظهر و عصر قرائت را اهسته خوانده و بدان امر کرده اند ... نظرات شاذ در یک امر بدین روشنی که با متواترات به ثبت رسیده قابل اهمیت نیست ... بعدش هم کلام الله نیاز به مبین دارد و مبین ان شخص مقام رسالت صلی الله علیه و اله هست ... بنابر این نمیتوان به ظاهر ایه استناد کرد گرچه ایه نیز تناقضی با فعل مسلمین ندارد ... چه بسا منظور الهی از لا تجهر بصلاتک و لا تخافت بها این بوده باشد که صرفا همه نمازها را یک جور نخوانید و بعض را بلند و بعض را اهسته بخوانید ...

چهارم ان چه از روایاتی که کارشناس محترم مطرح کرد اصلا قید نشده بود که در نماز هم میشود بسمله را بلند گفت ! زیرا امر مولا بر اخفات نماز ظهر و عصر است و شکی هم نیست بسمله جزو ذات سوره مبارکه حمد هست ... بنا بر این تا با متواترات ثابت نشود که میتوان بسمله را در نماز بلند گفت احتیاط است که ادم از این کار اجتناب کند

پنجم هم ترک مستحبات باعث بطلان نماز نمیشود که تاکیدی بر ان باشد گرچه اصلا استحباب جهر بسمله در نماز ظهر و عصر قابل اثبات نیست

بسمه تعالی برادر گرامی سلام علیکم برادر شما که الحمد الله از درس خوانده های حوزه و علوم اسلامی هستید چرا این حرف را میزنید اولا بر مبنای سنت قطعیه معصومین سلام الله علیهم از نشانه های شیعه و مومن بلند خواندن بسم الله است(چنان که دوستان در کامنت قبلی از امام حسن عسگری سلام الله علیه نقل کردند)و در روایتی از صفوان جمال که میگوید مدتی به امامت امام صادق سلام الله علیه نماز گزاردم حضرتش در نمازهایی که قرائت در آنها آهسته است در هر دو سوره بسم الله را بلند میخواند.(فروع کافی- کتاب نماز-باب قرائت قرآن-حدیث 20)و همچنین بنده در کامنت فبلی از تفسیر سوره حمد در تفسیر کبیر فخر رازی که سنی است روایتی را از بلند خواندن بسم الله در نماز از امام علی سلام الله علیه نقل کردم و ثانیا اجماع علمای شیعه در بلند خواندن بسم الله است و آیت الله مکارم در رساله خود مرقوم کرده اند:مستحب است امام جماعت بسم الله را در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر در جماعت بلند بخواند مسئله 925(قابل توجه شما که امام جماعت هستید)حال اگر با این دلایل به قول شما نه عموم علمای شیعه!!!!اگر دلیلی بر استحباب بلند خواندن بسم الله نباشد دلیلی هم به مکروهیت وجود ندارد و بنده به زودی بحثی را درباره قرائات نماز آغاز خواهم کرد با تشکر و السلام علی عباد الله الصالحین

موضوع قفل شده است