جمع بندی وجه تمایز

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وجه تمایز

سلام. در بحثهای توحیدی گفته می شود که «لازمه ی وجود دو خدای متمایز، وجود وجه تمایز است و وجه تمایز باید چیزی باشد که در یکی هست و در دیگری نیست...» چگونه می توانیم ثابت کنیم وجه تمایز باید امری باشد که در یکی هست و در دیگری نیست؟

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد هادی

با سلام و عرض ادب خدمت سرکار tazkie

از خود کلمه «وجه تمایز» جواب سوالتان معلوم می شود، تمایز یعنی نشان دادن تفاوت با دیگری؛ «حتی یمیز الخبیث من الطیب» (آل عمران 179) تا ناپاک از پاک متمایز شوند، وجه تمایز بین پاک و ناپاک این است که یکی صفت پاکی دارد و دیگری فاقد این صفت است .
در مقایسه بین حیوان و انسان گفته می شود وجه تمایز بین این دو، قوه ناطقه است یعنی انسان دارای قوه ناطقه بوده ولی حیوان این قوه را ندارد. انسان و حیوان از جهاتی مانند خوردن، خوابیدن، زاد و ولد و ... شبیه هم هستند، اما این دو موجود وجه تمایزی هم با یکدیگر دارند و ان قوه ناقطه داشتن است که انسان دارد اما حیوانات ندارند.
لذا قوه ناطقه در یکی هست و در دیگری نیست؛ این می شود وجه تمایز بین دو موجود، حال اولا فرض دو خدای متمایز امکان پذیر نیست؛ چون واحدیّت خدا عین وجود او بوده و وجود او عین واحدیّت اوست ؛ و چون وجود او محض و نامحدود (بدون حدّ و قید) می باشد تکرار وجودش فرض ندارد چرا که لازمه ی دوگانگی، داشتن وجه تمایز و لازمه وجود وجه تمایز، داشتن قید و حدّ است و لازمه چنین امری این است که خدا ، وجود صرف و نامحدود نباشد. (در حالی که خدا وجود صرف و نامحدود است)
در ثانی اگر بر فرض محال بتوان دو خدا را تصور کرد، این دو عین هم نیستند چون اگر عین هم بودند یکی بودند نه دوتا! پس اگر عین هم نیستند یقینا با هم دیگر متمایز خواهند بود؛ و دو موجود متمایز وجه تمایز دارد و وجه تمایز هم این است که یک صفتی در یکی باشد و در دیگری نباشد .
برای مثال بچه های دوقلو را فرض بفرمایید که از تمام جهات شبیه همدیگر هستند به گونه ای که به هیچ وجه نمی توان آن دو را از هم تمییز داد اما با این حال آن دو عین هم نیستند بلکه فقط شبیه هم هستند چون مکان آن ها با همدیگر فرق می کند، زیرا فضایی که آن یکی اشغال کرده غیر از فضایی است دیگری اشغال کرده است، لذا این دو عین همدیگر نیستند بکه فقط شبیه هم هستند.
فرض دو خدا نیز مانند این است وقتی فرض دو خدا کردیم یعنی این دو را محدود کردیم، لذا هیچ کدام خدا نخواهد بود چون فرض دو خدا مساوی است با محدود کردن آن ها چرا که لازمه ی دوگانگی، داشتن وجه تمایز و لازمه وجود وجه تمایز، داشتن قید و حدّ است و لازمه چنین امری این است که خدا ، وجود صرف و نامحدود نباشد. (بر گرفته از بدایه المعارف الالهیه، آیه‏الله خرازى، ج 1، ص 55)

با سلام. فرض کنید دو شیء مشابه در کنار هم هستند، و تمایزشان تمایز مکانی است. چه چیز هست که در یکی هست و در دیگری نیست؟

یا اگر رنگ دو شیء مشابه متفاوت است، چه چیز در یکی هست و در دیگری نیست؟

tazkie;529814 نوشت:
با سلام. فرض کنید دو شیء مشابه در کنار هم هستند، و تمایزشان تمایز مکانی است. چه چیز هست که در یکی هست و در دیگری نیست؟

یا اگر رنگ دو شیء مشابه متفاوت است، چه چیز در یکی هست و در دیگری نیست؟

با سلام و عرض ادب

وقتی دو شیء تمایزشان تمایز مکانی باشد، یعنی شیء اول این فضای محدود را اشکال کرده و شیء دوم فضای دیگری را اشغال کرده است. لذا این فضای خاص در اولی وجود دارد ولی در دومی وجود ندارد چون فضایی که او اشغال کرده فضای دیگری غیر از اولی است. وهمچنین این فضای خاص در دومی وجود دارد ولی در اولی وجود ندارد.

tazkie;529814 نوشت:
با سلام. فرض کنید دو شیء مشابه در کنار هم هستند، و تمایزشان تمایز مکانی است. چه چیز هست که در یکی هست و در دیگری نیست؟

یا اگر رنگ دو شیء مشابه متفاوت است، چه چیز در یکی هست و در دیگری نیست؟

سلام علیکم،
فکر کنم ابتدا باید بسیط بودن واجب‌الوجود اثبات شود (اگر مرکب بود به اجزایش نیاز داشت و این خلاف تعریف است) بعد لامکان و لازمان بودن آن اثبات گردد، به این ترتیب هر وجه تمایز ممکنی (چه صفات و چه بستر وقوع) موضوعیت خود را از دست خواهد داد، بعد دیگر دو موجود این‌چنینی چاره‌ای نخواهند داشت جز اینکه عینا و کاملا مساوی هم باشند، دو موجود نباشند و یک موجود باشد.

یا علی

پس‌نامه: اینکه واجب‌الوجود هیچ تغییر و تحولی نمی‌تواند داشته باشد اثبات لازمان بودن آن است، اینکه مکان هم خودش ممکن‌الوجود است باز واجب‌الوجود نمی‌شود وابسته به آن باشد و در نتیجه لامکان هم خواهد بود، اگر اشتباه نکنم.

جمع بندی
موضوع: وجه تمایز
پرسش:

در بحثهای توحیدی گفته می شود که «لازمه ی وجود دو خدای متمایز، وجود وجه تمایز است و وجه تمایز باید چیزی باشد که در یکی هست و در دیگری نیست...» چگونه می توانیم ثابت کنیم وجه تمایز باید امری باشد که در یکی هست و در دیگری نیست؟

پاسخ:
تمایز یعنی نشان دادن تفاوت با دیگری؛ «حتی یمیز الخبیث من الطیب» (1) تا ناپاک از پاک متمایز شوند، وجه تمایز بین پاک و ناپاک این است که یکی صفت پاکی دارد و دیگری فاقد این صفت است. برای مثال در مقایسه بین حیوان و انسان گفته می شود وجه تمایز بین این دو، قوه ناطقه است یعنی انسان، دارای قوه ناطقه است ولی حیوان فاقد این قوه می باشد. انسان و حیوان از جهاتی مانند خوردن، خوابیدن، زاد و ولد و ... شبیه هم هستند، اما این دو موجود وجه تمایزی هم با یکدیگر دارند و ان قوه ناقطه است که انسان را از حیوانات متمایز می سازد.
وقتی گفته می شود لازمه وجود دو خدای متمایز، وجود وجه تمایز است، به خاطر این است که تمایز دو چیز از همدیگر، با وجه تمایز صورت می گیرد اگر دو چیز عین هم باشند تمایزی در کار نخواهد بود در نتیجه وجه تمایزی هم نخواهند داشت، اگر انسان و حیوان عین همدیگر بودند و انسان قوه ناطقه نداشت تمایزی در کار نبود. اساسا «وجه تمایز» است که دو چیز مشابه را از همدیگر متمایز می سازد. حال در مورد سوال شما لازمه وجود دو خدا این است که ایندو عین همدیگر نباشد (چون اگر عین هم بودند یکی بودند نه دوتا) پس اگر عین هم نیستند یقینا متمایز هستند، بالطبع دو موجود متمایز باید وجه تمایز داشته باشند، وجه تمایز هم این است که در یکی هست و دیگری نیست، هر وجه اشتراک و وجه تمایزی ، قید و حدّ است و لازمه چنین امری این است که خدا، وجود صرف و نامحدود نباشد. «در حالی که خدا وجود صرف و نامحدود است» (2)

..............................................................................................
1. آل عمران 179
2. بر گرفته از بدایه المعارف الالهیه، آیه‏الله خرازى، ج 1، ص 55

موضوع قفل شده است