پیدا کردن عیوب
تبهای اولیه
سلام علیکم و عرض ادب خدمت همه .....
شاید مثالی را شنیده اید که::
یک عرب بنده خدایی به عمرش گربه ندیده بود یک چیزی شنیده بود که پوستش گران بهاست که اگر پوستش را بفروشه یکی از اعیان شهر میشه اما نمی داسته این حیواان چی بود؟؟ علما بهش می گند اشتباه در تطبیق بالاخره گربه مسکین از چادر این عرب عبور کرد این تطبیق کرد بر این گربه اون را گرفت و در بغلش گرفت وبردش به بازار می گفت که من الان برم بازار اسم مطاع را بلد باشم یک عرب شهری اومد گفت: ما هذا الحره حره را کجا می بری اون خوشحال شد که مطاعمون اسمش حره است یکی دیگه اومد گفت ما هذه القطه؟؟(گربه اسم زیاد دارد)الحمدلله فهمیدم که بهش می گند قطه است ما هذه الزیب گفت اها همونی که من فکر می کردم خوشحال شد یکی دیگه گفت ما هذه الخیده وقتی اومد بازار دید هیچ کی پیشش نمی رفت یکی شک کرد گفت شاید خصوصیات بالایی دارد رفت گفت گربه چند تومان گفت :600دینار گفت چه خبره؟؟اینا ریخته گفت پس این چه قدر می ارزه انها تساوی نصف الدرهم گربه را انداخت گفت لعنه الله ما اکثر الاسمها واقل ثمنها چه قدر اسم زیاد داره و قیمت نداره
و به گمانم این مثال برای کسانی هست که به مقدس بودن خودشون اعتماد دارد و هیچ وقت در صدد کشیدن نفس خودشون نبودند می خواستم بدانم چه راهی را به ما پیشنهاد می کنید که ما عیوب خودمون را پیدا کنیم و از نفسمون حساب بکشیم و این قدر به خودمون اعتماد نکنیم ؟؟
سلام و عرض ادب؛
پوزش حقير را بابت تاخير در پاسخ پذيرا باشيد.
كاربر گرامي؛
به نظر مي رسد راهكار موثر براي رسيدن به مقصود، همان مسيري است كه دانشمندان اخلاق براي پيمودن اين راه ذکر کرده اند که به بعضي اشاره مي شود:
1- تصميم بر خودسازي:
کسي که ميخواهد در اين وادي وارد شود، بايد تصميم و جديت داشته باشد. با سختيهاي مسير بسازد. از خود ناتواني نشان ندهد.
2- شناخت فضائل و رذايل:
شناخت خوبيها و فضايل و پستيهاي اخلاقي، از شروط مهمّ خودسازي است.چه بسا افرادي بر اثر عدم تشخيص خوبيها از بديها به بيراهه روند. براي شناخت صفات نيکو و زشت، بايد به علم اخلاق رو آورد. از کتاب هاي اخلاقي مانند جامع السعادات از مرحوم ملا مهدي نراقي و جهاد با نفس، از آيت اللّه مظاهري و معراج السعاده، از مرحوم ملا احمد نراقي و اخلاق عملي، از آيت اللّه مهدوي کني استفاده کنيد.
3- مراقبت در عمل کردن به دستورها:
علم بايد همراه با عمل باشد. هر کس علم آموخت، بايد عمل کند. بدون عمل به دستورها، ايمان حاصل نميشود . عمل کردن جزء ايمان است . ايمان در دل رسوخ نميکند مگر با عمل ؛ يعني عمل باعث ايجاد روحيه ايمان و تثبيت آن در دل ميشود، مثلاً اگر کسي ميداند دروغ يک صفت زشت است و به اين علم، عمل کرد و دروغ نگفت، کم کم روحيه ايمان در او قوي ميشود. همين طور وقتي انسان بداند نماز و تواضع در مقابل پروردگار از صفات خوب است و به آن عمل کرد، کم کم به درجه بالاتري از ايمان دست مييابد.
4- اخلاص در عمل:
اخلاص و پاکي نيز از شرايط اساسي سير و سلوک است . بدون اين مرحله کسي نميتواند پا به مراحل عالي بگذارد. بايد خدا را مخلصانه عبادت کرد .(2)
اخلاص پاک کردن نيت از آلودگي هاي شرک است؛ يعني تمام کارها و اعمال براي خاطر خدا بايد انجام شود. در مذمت کساني که اخلاص ندارند، همين آيه بس است که ميفرمايد: «بيش تر افراد، مشرک به خدا هستند، با اين که ايمان به او آورده اند».(3)
5- محاسبه و مؤاخذه:
حاسبوا أعمالکم قبل أن تحاسبوا؛(4) به اعمال تان رسيدگي کنيد، قبل از اين که در روز قيامت به آن رسيدگي شود».
يعني هر شب يا هر هفته و يا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسي نمايد. به خود نمره بدهد. اگر کار شايسته اي انجام داده، سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفيق را بخواهد . اگر مرتکب خلافي شده، استغفار نموده و تصميم بر ترک آن بگيرد.
پي نوشت ها:
1. علي فايضي ، مباني تربيت و اخلاق اسلامي ، انتشارات مسعي ، 1377، ص 345ـ 346.
2. بينه (95) آيه 5.
3. يوسف (12) آيه 106.
4. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، دفتر تبليغات، ايران، قم، 1366 ش، چاپ اول، ص 235