جمع بندی وجود کوه در آسمان

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وجود کوه در آسمان

سلام و عرض ادب خدمت دوستان محترم مدتی بود شبهه ای ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود که در سوره نور ایه چهل وسه اومده که در اسمان کوه وجود داره که از اون تگرگ میباره از کارشناسای محترم میخوام که باه این شبه جواب بدن یا علی مدد

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَن مَّن يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ (نور/43)

آيا ندیده‌ای كه خدا ابر را به آرامى می‏راند ،سپس ميان آن پيوند برقرار می‌کند آنگاه آن را فشرده می‌نماید؛ پس دانه ‏هاى باران را می ‏بينى كه از میان آن بيرون می ‏آيد و از آسمان از كوههايى كه در آنجاست تگرگى فرو می ‏ريزد و هر كه را بخواهد بوسیله‌ی آن په هر کسی که بخواهد آسیب می‌زند و هرکسی را که بخواهد از این آسیب دور می‌دارد، کم مانده است روشنائى برقش چشمها را ببرد.

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد یاسین

بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و احترام

«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ‏ مِنْ خِلالِهِ وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصار»[1] (آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى مى‏راند، سپس ميان آنها پيوند مى‏دهد، و بعد آن را متراكم مى‏سازد؟! در اين حال، دانه‏ هاى باران را مى‏بينى كه از لابه‏ لاى آن خارج مى‏شود؛ و از آسمان- از كوه ‏هايى كه در آن است [ابرهايى كه همچون كوه‏ها انباشته شده ‏اند]- دانه‏ هاى تگرگ نازل مى‏كند، و هر كس را بخواهد بوسيله آن زيان مى‏رساند، و از هر كس بخواهد اين زيان را برطرف مى‏كند؛ نزديك است درخشندگى برق آن (ابرها) چشمها را ببرد).


اين كدام كوه در آسمان است كه تگرگها از آن فرو مى ‏ريزند، در اينجا مفسران بيانات مختلفى دارند:

1- بعضى گفته‏ اند" جبال" (كوه‏ ها) در اينجا جنبه كنايى دارد، همانگونه كه مى‏ گوئيم كوهى از غذا، يا كوهى از علم، بنا بر اين مفاد آيه فوق اين است كه در واقع كوهى و توده عظيمى از تگرگ به وسيله ابرها در دل آسمان به وجود مى ‏آيد، و از آنها بخشى در شهر، و بخشى در بيابان فرو مى ‏ريزد، و حتى كسانى مورد اصابت آن قرار مى ‏گيرند.

2- بعضى ديگر گفته‏ اند منظور از كوه‏ ها، توده‏ هاى عظيم ابر است كه در عظمت و بزرگى بسان كوه است.

3- نويسنده تفسير" فى ظلال" در اينجا بيان ديگرى دارد كه مناسبتر به نظر مى ‏رسد و آن اينكه توده‏ هاى ابر در وسط آسمان به راستى شبيه كوه‏ها هستند گر چه از طرف پائين به آنها مى‏ نگريم صافند. اما كسانى كه با هواپيما بر فراز ابرها حركت كرده ‏اند غالبا با چشم خود اين منظره را ديده‏ اند كه ابرها از آن سو به كوه‏ ها و دره ‏ها و پستيها و بلنديهايى مى ‏مانند كه در روى زمين است،و به تعبير ديگر سطح بالاى ابرها هرگز صاف نيست، و همانند سطح زمين داراى ناهمواريهاى فراوان است، و از اين نظر اطلاق نام جبال بر آنها مناسب است.[2]




[/HR]
[1] - نور:24/43.

[2] - آيت الله مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج‏14، ص: 504


خیلی ممنونم از جوابتون و اینکه این شبه رو از ذهنم برطرف کردید حق نگه دارتون

یاسین;527987 نوشت:
بعضى گفته‏ اند" جبال" (كوه‏ ها) در اينجا جنبه كنايى دارد
سلام بر همه... در اینجا واضح است که تگرگ از ابر می آید....اما چرا خدا برای باران واضح گفته از ابر می آید اما برای تگرگ انقدر مبهم و تعجب آور گفته که ما مجبور به برداشت کنایی آن شویم که منظور از کوه ابرهای متراکم است؟....خدا هرجا خواسته مثال و کنایه بزنه خودش گفته مثلا گفته خدا مثلی می زند که اعمال مومن مثل درختی استوار و محکم است که ریشه اش محکم در زمین است و شاخ و برگش به آسمان رفته و سرسبز و خرم است و کافر برعکس است و ریشه اش در روی زمین و خشکیده و..... اگه واقعا منظور خدا اینجا کنایه کوه است چرا انقدر مبهم؟ از طرفی چند سوال مهم و مبهم دیگر در همین آیه مگر تگرگ آدم رو آسیب می زنه؟ خیلی بخواد کاری کنه درد شدید بگیره چون خودم یه سری خورد در سرم فکر کردم یه نفر محکم سنگ زده در سرم....حالا آسیبش منطقی...دیگه نور برقش چشم ها رو کور کنه ببره دیگه چه معنی داره؟

احتمالا تا به امروز معنی کنایه میده
اگر یه 100 سال دیگه مثلا بگند توی آسمون هم کوه وجود داره که ازش تگرگ میاد کلی بوق و کرنا راه میوفته که قرآن معجزه علمی داشته و ...
کلا همیشه سعی میشه مطالبی دینی با علم روز تطبیق داده بشه.
راستی چه نیازی به کنایه بوده که وجود ابرها رو به کوه تشبیه کنند؟یا کنایه بزنند؟به نظرتون این کار بیهوده ای نبوده؟

شاید منظور کوه های عالم موازی باشه
مثلا میگفتن موقعی که شهیدا رو خواب میدیدن او را در گروه هایی در بالای ابرها در یک سرزمین های متفاوت مشاهده میکردن!

شاید همون خدا منظورش هست

وقتی می‌فرماید که از کوه‌ها باران جاری می‌کند, معلوم است که منظور خداوند از "کوه‌ها" ابرها هستند!
یک نوع دیگر کوه در آسمان, کوه‌هایی هستند که در سیارات و ستارگان مختلف وجود دارند که خود این سیارات در آسمان (فضا) هستند!
به هر حال منظور ابر هست!

nothing;531744 نوشت:
اگه واقعا منظور خدا اینجا کنایه کوه است چرا انقدر مبهم؟ از طرفی چند سوال مهم و مبهم دیگر در همین آیه مگر تگرگ آدم رو آسیب می زنه؟ خیلی بخواد کاری کنه درد شدید بگیره چون خودم یه سری خورد در سرم فکر کردم یه نفر محکم سنگ زده در سرم.[/quote

بسم الله الرحمن الرحيم

علامه طباطبايي(رحمه الله عليه) مي فرمايد مقصود خداوند از اينكه قطعات يخ و تگرگ را با جبال بيان كرد كنايه از زيادي و تراكم اين ابرها مي باشد.[1]
يعني ابرهايي كه براي ساخت تگرگ تشكيل مي شود اين دو ويژگي را دارند كه متراكم و زياد هستند.

زيان رساندن توسط تگرگ به اين نيست كه حتما سر انسان را بشكند بلكه گاهي تگرگ ها با از بين بردن مزارع و محصولات كشاورزي به انسان ضرر و زيان مي رسانند.


[/HR][1] - ترجمه تفسير الميزان، ج‏15، ص: 189

یاسین;536337 نوشت:
زيان رساندن توسط تگرگ به اين نيست كه حتما سر انسان را بشكند بلكه گاهي تگرگ ها با از بين بردن مزارع و محصولات كشاورزي به انسان ضرر و زيان مي رسانند.
خیلی ممنون اگه میشه آخری رو هم پاسخ دهید که [=arial]کم مانده است روشنائى برقش چشمها را ببرد
[=arial]این یعنی چه؟

nothing;536419 نوشت:
خیلی ممنون اگه میشه آخری رو هم پاسخ دهید که کم مانده است روشنائى برقش چشمها را ببرد
این یعنی چه؟

بسم الله الرحمن الرحيم

ظاهرا منشاء سوال در مورد مرجع ضمير«برقه» در جمله«ُ يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصار»[1](نزديك است درخشندگى برق آن چشمها را ببرد) است كه تصور شد برق تگرگ منظور است،‌در حالي كه مرجع ضمير«برقه» «ابر» است. يعني برق كه از برخورد ابرها بوجود مي آيد نزديك است كه چشم ها را از بين ببرد.[2]



[/HR][1].نور: 24/ 43.

[2].مكارم شيرازي،ناصر،تفسير نمونه، ج‏14، ص: 504



سوال: مدتی بود شبهه ای ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود که در سوره نور ایه چهل وسه اومده که در اسمان کوه وجود داره که از اون تگرگ میباره از کارشناسای محترم میخوام که به این شبه جواب بدن.

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و احترام

«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ‏ مِنْ خِلالِهِ وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصار»
[1] (آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى مى‏راند، سپس ميان آنها پيوند مى‏دهد، و بعد آن را متراكم مى‏سازد؟! در اين حال، دانه‏هاى باران را مى‏بينى كه از لابه‏لاى آن خارج مى‏شود؛ و از آسمان- از كوه‏هايى كه در آن است [ابرهايى كه همچون كوه‏ها انباشته شده‏اند]- دانه‏هاى تگرگ نازل مى‏كند، و هر كس را بخواهد بوسيله آن زيان مى‏رساند، و از هر كس بخواهد اين زيان را برطرف مى‏كند؛ نزديك است درخشندگى برق آن (ابرها) چشمها را ببرد).

ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ‏: پس تأليف مى‏كند ميان آن، يعنى منضم نمايد بعض اجزاى آن را به بعض ديگر. ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً: پس مى‏گرداند آن را متراكم، يعنى درهم بسته و درهم رفته. فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ‏: پس مى‏بينى باران را بيرون آيد از خلل و فرج آن به قدرت كامله خداوند سبحان. وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ: و نازل مى‏فرمايد از آسمان، مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ: از كوههائى كه در آسمان و از تگرگ است، تگرگ را. و دليل عقلى قائم شده بر منع آن، پس ممكن است كه در آسمان كوههاى تگرگ باشد، چنانكه در زمين كوههاست. يا نازل فرمايد از ابرى كه متصف به صفت علوّ است از قطعات آن كه در عظمت شبيه كوههاست تگرگ را. فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ: پس برساند آن تگرگ را بر سبيل عذاب هر كه را خواهد، يعنى به مزارع و اشجار هر كه را اراده فرمايد تا زرع و ثمره آن را ضايع سازد. وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ: و باز مى‏گرداند آن را از هر كه خواهد، يعنى از مزارع و اشجار او تا محصول او به سلامت ماند كه يك چيز اصابه آن، نقمت؛ و صرف آن نعمت باشد. يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ: نزديك است روشنى برق آن ببرد ديده ‏ها را، يعنى از فرط روشنى و شدت لمعان، نور باصره بينندگان را بربايد.[2]


اين كدام كوه در آسمان است كه تگرگها از آن فرو مى ‏ريزند، در اينجا مفسران بيانات مختلفى دارند:

1- بعضى گفته‏ اند" جبال" (كوه‏ ها) در اينجا جنبه كنايى دارد، همانگونه كه مى‏ گوئيم كوهى از غذا، يا كوهى از علم، بنا بر اين مفاد آيه فوق اين است كه در واقع كوهى و توده عظيمى از تگرگ به وسيله ابرها در دل آسمان به وجود مى ‏آيد، و از آنها بخشى در شهر، و بخشى در بيابان فرو مى ‏ريزد، و حتى كسانى مورد اصابت آن قرار مى ‏گيرند.
2- بعضى ديگر گفته‏ اند منظور از كوه‏ ها، توده‏ هاى عظيم ابر است كه در عظمت و بزرگى بسان كوه است.
3- نويسنده تفسير" فى ظلال" در اينجا بيان ديگرى دارد كه مناسبتر به نظر مى ‏رسد و آن اينكه توده‏ هاى ابر در وسط آسمان به راستى شبيه كوه‏ها هستند گر چه از طرف پائين به آنها مى‏ نگريم صافند. اما كسانى كه با هواپيما بر فراز ابرها حركت كرده ‏اند غالبا با چشم خود اين منظره را ديده‏ اند كه ابرها از آن سو به كوه‏ها و دره ‏ها و پستيها و بلنديهايى مى ‏مانند كه در روى زمين است،و به تعبير ديگر سطح بالاى ابرها هرگز صاف نيست، و همانند سطح زمين داراى ناهمواريهاى فراوان است، و از اين نظر اطلاق نام جبال بر آنها مناسب است.[3]


___________________________________________________________
[1]. نور: 24/ 43.

[2].حسينى شاه عبدالعظيمى، حسين بن احمد، تفسير اثنا عشرى، ج‏9، ص: 263.
[3].مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج‏14، ص: 504.




موضوع قفل شده است