جمع بندی سن تکلیف دخترها و عدم توانایی در تحقیق اصول دین

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سن تکلیف دخترها و عدم توانایی در تحقیق اصول دین

سلام و عرض خسته نباشید

یه شبهه برای بنده پیش اومده.
هم خوندم و هم شنیدم که تقلید در اصول جایز نیست و برای عمل به فروع دین، باید با تحقیق به اصول اشراف پیدا کرد.
حالا یک دختر که در نه سالگی به تکلیف می رسد، چگونه می تواند در مورد اصول تحقیق کند؟

ممنون

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد صادق

Darkness;526318 نوشت:
سلام و عرض خسته نباشید

یه شبهه برای بنده پیش اومده.
هم خوندم و هم شنیدم که تقلید در اصول جایز نیست و برای عمل به فروع دین، باید با تحقیق به اصول اشراف پیدا کرد.
حالا یک دختر که در نه سالگی به تکلیف می رسد، چگونه می تواند در مورد اصول تحقیق کند؟

ممنون


باسلام وتشکر از شما .:Gol::Gol:
بر اساس عدم جواز تقلید در اصول دین است که مراجع عظام و صاحبان فتوا در رساله عملی خود، تقلید در اصول دین را جایز نمی دانند، چنان که در توضیح المسایل مراجع آمده است: عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید....(1)
گرچه اصول دین باید از روی یقین حاصل گردد ، ولی یقین اگر از طریق گفته دیگران برای انسان حاصل گردد ، کافی است.(2) از این رو فردیاد شده در سوال ومانند او که هیچ گونه آشنایی با دلایل عقلی ندارد ،اگر با گفته دیگران برای او علم و یقین حاصل شود،کافی است .

. مراجع عظام نیز این نوع یقین را که از گفته دیگران به دست می‌آید در مسلمان بودن کافی می‌دانند؛ مثلاً حضرت امام می‌فرمایند: "در اصول اعتقادی میزان علم و یقین است و اگر از قول دیگری
حاصل شود کفایت می‌کند."(3)

پی نوشت ها:
1. توضیح المسایل مراجع ، ص 13، انتشارات اسلامی ،قم 1386 ش.
2. آیه الله شبیری زنجانی، رساله توضیح المسایل ،ص5، انتشارات سلسبیل ، قم 1388 ش.
3. استفتاآت، امام خمینی، ج 1، ص 7، جامعه مدرسین.

Darkness;526318 نوشت:
سلام و عرض خسته نباشید

یه شبهه برای بنده پیش اومده.
هم خوندم و هم شنیدم که تقلید در اصول جایز نیست و برای عمل به فروع دین، باید با تحقیق به اصول اشراف پیدا کرد.
حالا یک دختر که در نه سالگی به تکلیف می رسد، چگونه می تواند در مورد اصول تحقیق کند؟

ممنون

در اضافه به سخنان کارشناس محترم باید عرض کنم که علم به جزئیات اصول اعتقادات در ابتدای تقلید شرط نیست، بلکه می تواند در پذیرش اصل و کلیات اصول پنج گانه دین و مذهب با افراد مورد اطمینان گفتگو نماید و به مقدار توان تحقیق کند تا بتواند آنها را مستدل بپذیرد و سپس با بالا رفتن سن و کسب توان و تجربه، به داشته هایش در مورد اصول دین با مطالعه و تحقیق عمق بیشتری دهد؛ روشن است که هرگز از نوجوانی که تازه بالغ شده است جزئیات مسائل اعتقادی چون کیفیت عصمت و تعریف توحید ذات و و صفات یا بطلان تناسخ انتظار نمی رود.
در ضمن نوجوانی که بالغ شده و پدر و مادرش مسلمان هستند اما حقانیت اسلام با دلیل برای او اثبات نشده است ضمن تحقیق، به فروع اسلام عمل نماید، مانند کسی که در مسیری حرکت می کند و یکدفعه در درستی مسیر تردید می کند، چنین شخصی هرگز به طور ناگهانی ترمز نمی کند، بلکه در ضمن حرکت به جلو از این و آن در مورد صحت مسیر نیز پرس و جو می کند.

واقعا چرا یه بچه مسلمان زاده که هنوز هیچی از دین حالیش نمیشه 9 سالگی باید شروع کنه به نماز خوندن و روزه گرفتن.
اخه بچه 9 ساله طبق چه اصول علمی و اخلاقی باید شروع کنه به انچام واجبات دین پدر و مادرش

muiacir;526801 نوشت:
واقعا چرا یه بچه مسلمان زاده که هنوز هیچی از دین حالیش نمیشه 9 سالگی باید شروع کنه به نماز خوندن و روزه گرفتن.
اخه بچه 9 ساله طبق چه اصول علمی و اخلاقی باید شروع کنه به انچام واجبات دین پدر و مادرش

اسلام هرگز بیش از توانایی انسان ها از آنها نخواسته است، آیا اعتقاد به کلیات اصول دین در حد توانایی یک انسانهای 9 ساله نیست؟ حقیقتا این نگاه ، نوعی کم بینی نسبت به توانایی های انسان است. بسیاری از افراد و گاهی والدین نسبت به درک و تواناییهای انسان در کودکی و حتی خردسالی غافل هستند.
اسلام که از طرف خالق انسان آمده است انسان را دارای ظرفیتی عظیم می داند که نباید مورد اهمال واقع شود و باید از همان دوران کودکی سعی در شکوفا نمودن آن داشت؛ الگویی که اسلام معرفی نموده است قاسم بن الحسن(ع) است که در سیزده سالگی نگرشش به شهادت و مرگ در راه خداوند «أحلی من العسل- شیرین تر از عسل»(هدایة الکبری، ص43) هست ؛ و انقلاب ما ثابت کرد تحقق این امر ممکن است و این را امثال شهید حسین فهمیده ،شهید بهنام محمدی و شهدای نوجوان دیگر اثبات نمودند.
چرا اینقدر توانایی انسان را پایین می آورید که درک وجود خدا و نبوت و معاد و چند دقیقه نماز خواندن و روزه گرفتن را فرای طاقت او می دانید؟ مگر کم هست تعداد کودکانی که در خردسالی حافظ قرآن، نهج البلاغه، صحیفه سجادی، شاهنامه، و... شده اند؟ و مگر نبودند انسان های چون علامه حلی که قبل از بلوغ مجتهد بودند. آیا حقیقتا خواندن نماز چند دقیقه ای و روزه گرفتن خیلی برای یک دختر نه ساله سخت هست؟ علاوه بر اینکه اگر واقعا دختری که به سن تکلیف رسیده توانایی روزه گرفتن ندارد می تواند روزه نگرفته و در سالهای بعد که توانایی پیدا کرد قضا کند (استفتاءات، امام خمینی، ج‌1، ص 333، أجوبة الاستفتاءات، آیت الله خامنه ای ص 152)
پس نه در بعد اعتقادی و نه در بعد عملی اسلام وظیفه ای ورای طاقت انسان تازه مکلف نخواسته است، این ما هستیم که گاهی نسبت به توانایی انسان ها مردد می شویم، بپذیریم که خالق انسان او را و تواناییهایش را بهتر می شناسد.
با تشکر

مسلم زمانیان;526858 نوشت:

اسلام هرگز بیش از توانایی انسان ها از آنها نخواسته است، آیا اعتقاد به کلیات اصول دین در حد توانایی یک انسانهای 9 ساله نیست؟ حقیقتا این نگاه ، نوعی کم بینی نسبت به توانایی های انسان است. بسیاری از افراد و گاهی والدین نسبت به درک و تواناییهای انسان در کودکی و حتی خردسالی غافل هستند.
اسلام که از طرف خالق انسان آمده است انسان را دارای ظرفیتی عظیم می داند که نباید مورد اهمال واقع شود و باید از همان دوران کودکی سعی در شکوفا نمودن آن داشت؛ الگویی که اسلام معرفی نموده است قاسم بن الحسن(ع) است که در سیزده سالگی نگرشش به شهادت و مرگ در راه خداوند «أحلی من العسل- شیرین تر از عسل»(هدایة الکبری، ص43) هست ؛ و انقلاب ما ثابت کرد تحقق این امر ممکن است و این را امثال شهید حسین فهمیده ،شهید بهنام محمدی و شهدای نوجوان دیگر اثبات نمودند.
چرا اینقدر توانایی انسان را پایین می آورید که درک وجود خدا و نبوت و معاد و چند دقیقه نماز خواندن و روزه گرفتن را فرای طاقت او می دانید؟ مگر کم هست تعداد کودکانی که در خردسالی حافظ قرآن، نهج البلاغه، صحیفه سجادی، شاهنامه، و... شده اند؟ و مگر نبودند انسان های چون علامه حلی که قبل از بلوغ مجتهد بودند. آیا حقیقتا خواندن نماز چند دقیقه ای و روزه گرفتن خیلی برای یک دختر نه ساله سخت هست؟ علاوه بر اینکه اگر واقعا دختری که به سن تکلیف رسیده توانایی روزه گرفتن ندارد می تواند روزه نگرفته و در سالهای بعد که توانایی پیدا کرد قضا کند (استفتاءات، امام خمینی، ج‌1، ص 333، أجوبة الاستفتاءات، آیت الله خامنه ای ص 152)
پس نه در بعد اعتقادی و نه در بعد عملی اسلام وظیفه ای ورای طاقت انسان تازه مکلف نخواسته است، این ما هستیم که گاهی نسبت به توانایی انسان ها مردد می شویم، بپذیریم که خالق انسان او را و تواناییهایش را بهتر می شناسد.
با تشکر

سلام برادر
ببینید من منظورم این نبود که یه دختر 9 ساله نمیتونه نماز بخونه یا روزه بگیره ، به قول شما خیلی کارهای به نسبت مقایسه با توانایی انسان ، ساده ای هست
منظورم بنده این بود که چرا باید یه دختر از سن 9 سالگی مجبور بشه آداب و اصول دین پدر و مادرش رو رعایت کنه؟
آیا همه دختران در 9 سالگی با این بلوغ فکری رسیده اند که خدا ، نبوت و .. رو بدون تقلید قبول کرده باشند؟(تقلید در اصول دین جایز نیست)
میشود بگویید طبق چه اصول علمی 9 سالگی سن بلوغ معرفی شده؟

muiacir;526801 نوشت:
واقعا چرا یه بچه مسلمان زاده که هنوز هیچی از دین حالیش نمیشه 9 سالگی باید شروع کنه به نماز خوندن و روزه گرفتن.
اخه بچه 9 ساله طبق چه اصول علمی و اخلاقی باید شروع کنه به انچام واجبات دین پدر و مادرش

با سلام وتقدیر از شما .
در ابتدا باید اشاره شود که چه خوب است همیشه سخن مان را با سلام آغاز نمایم .

اما در باره مسله مورد بحث باید گفت :
علت‌ این‌ مسئله‌ را باید در نوع‌ تکوین‌ و خلقت‌ زن‌ جستجو کرد که‌ از مهم‌ترین‌ نشانه‌های‌ آن‌، بلوغ‌ و آشکار شدن‌ نشانه‌های‌ خاص‌ است‌. هنگام‌ بلوغ‌ شرعی‌ دختر (که‌ از پدیدار شدن‌ حالات‌ خاص‌ مربوط‌ به‌ زن‌) آغاز می‌شود، به‌ طور طبیعی،‌ نُه‌ سال‌ است‌؛ اگر چه‌ گاهی‌ وضع‌ طبیعی‌ و جغرافیاییِ مکان‌های‌ مختلف‌ در ازدیاد یا نقصان‌ سنّ بلوغ‌ جنسی‌ تأثیرگذار است‌.
در مناطق‌ گرم‌ جهان‌، سنّ بلوغ‌ جنسی‌ پایین‌تر بوده، در مناطق‌ با عرض‌ جغرافیایی‌ بالاتر که‌ دارای‌ هوای‌ معتدل‌ و سرد می‌باشد، سنّ بلوغ‌ جنسی‌ افزایش‌ می‌یابد. در نتیجه‌، ممکن‌ است‌ بلوغ‌ جنسی‌ از نُه‌ تا سیزده‌ سالگی‌ و شاید بیش تر متغیر شود.
«از نظر شرعی‌، دختران‌ در 9 سالگی‌ و پسران‌ در 15 سالگی‌ به‌ بلوغ‌ می‌رسند. بیدار شدن‌ غریزه جنسی‌ در دختران،‌ زمینه‌ مساعدی‌ برای‌ گرایش‌ به‌ گناه‌ و ناپاکی‌ فراهم‌ می‌کند. شارع‌ مقدس‌ با تقدم‌ بلوغ‌ دختران‌ به‌ وسیله‌ مقررات‌ و اوامر و نواهی‌، آنان‌ را قبل‌ از پسران‌ از بزهکاری‌ بر حذر داشته‌ است‌. به‌ علاوه،‌ اندیشه‌ و عقل‌ دختران‌ زودتر از پسران‌ شکفته‌ می‌شود، چون‌ دختران‌ زودتر از پسران‌ آغاز به‌ سخن‌ می‌کنند.
تقدّم‌ دختران‌ در هوش‌ عمومی‌ و اجتماعی‌ و درک‌ مسائل‌ علمی‌ و همچنین‌ برتری‌ آنان‌ در ارزش‌های‌ ذوقی‌ و دینی‌، نشانه‌ آن‌ است‌ که‌ دختران‌ به‌ طور طبیعی، ‌پیش‌ از پسران‌ واجد شرایط‌ تکلیف‌ می‌گردند و زودتر از آن‌ ها برای‌ پذیرش‌ تعالیم‌ دینی‌ و مسئولیت‌های‌ قانونی‌ آماده‌ می‌شوند؛ چه این که اندیشه و عقل دختران زودتر از پسران شکفته می‏شود و دلیلش آن است که دختران قبل از پسران زبان می‏گشایند و زودتر از آنان آغاز به سخن می‏کنند. با توجه به رابطه غیر قابل انکاری که بین اندیشه و سخن گفتن وجود دارد، این نتیجه به دست می‏آید که دستگاه فکری دختران زودتر از پسران به کار می‏افتد. (1)
پیشی گرفتن در شکوفایی استعدادهای هوشی و عقلی، باعث توجه تکلیف به دختران در سنی زودتر از پسران می‏گردد. در مورد بلوغ اجتماعی و آداب آن نیز دختران پیش‏تر از پسران با آداب و رسوم اجتماعی آشنا می‏شوند و فکر و انضباط اجتماعی در آن‏ها بهتر و زودتر شکوفا می‏شود.
شارع‌ مقدس‌ با اعلام‌ تقدّم‌ بلوغ‌ دختران‌، زمینه‌ رشد و تعالی‌ و برخورداری‌ از حقوق‌ اجتماعی‌ آنان‌ را فراهم‌ کرده‌ است‌. اگر گفته‌ شود دختر نه‌ ساله‌ای‌ که‌ به‌ سن‌ بلوغ‌ رسیده‌، قادر به‌ انجام‌ تکالیف‌ نیست، بنابراین‌ هدف‌ حاصل‌ نمی‌شود، می‌گوییم‌: تکلیف‌ به‌ مقدار توانایی‌ است‌. اساس‌ قوانین‌ اسلام‌ بر سخت‌گیری‌ نیست. اگر در جایی‌ تکلیفی‌ همراه‌ با مشقت‌ و عسر و حرج‌ باشد، موقّتاً برداشته‌ می‌شود؛ اما شکی‌ نیست‌ که‌ انجام‌ بسیاری‌ از تکالیف‌ برای‌ دختر نُه‌ ساله‌ آسان‌ است‌. بنابراین،‌ تقدم‌ تکلیف‌ دختران‌ نشانه‌ لیاقت‌ و شایستگی‌ آنان‌ است». (2)
بايد توجه داشت كه تکلیف شرعی بر اساس انواع بلوغ، مانند بلوغ طبیعی، پایه ریزی شده است. همه مناطق جهان با در نظر گرفتن شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی می‏رسد و فعالیت غدد جنسی در آنان قبل از پسران آغاز می‏گردد. بنابراین، بلوغ شرعی دختران بر پسران بر اساس صلاحیت طبیعی و به معنای همآهنگی قوانین تشریع با مقررات تکوین است. (3)
زودرس بودن بلوغ جنسی در دختران، مربوط به خلقت و آفرینش آنان است. بلوغ جنسی دختران از نظر تکوینی در سنی کمتر از سن پسران محقق می‌شود. گفتنی است که به فتوای بیش تر فقها، نشانه بالغ شدن، یکی از سه چیز است: اول: روییدن موی درشت زیر شکم بالای عورت. دوم: بیرون آمدن منی. سوم: تمام شدن پانزده سال قمری در مرد، و تمام شدن نه سال قمری در زن. (4)
و به فتوای برخی، نشانه بالغ شدن، یکی از چهار چیز است:
1. روییدن موی درشت زیر شکم بالای عورت؛ 2. بیرون آمدن منی، هرچند گفته می‌شود که منی از زن خارج نمی‌شود. 3. دیدن خون حیض در زن؛ 4. چنانچه هیچ یک از علائم مذکور محقق نشد، ملاک، تمام شدن پانزده سال قمری در مرد، و تمام شدن سیزده سال قمری در زن است. (5)
نظر بعض از مراجع در مورد بلوغ پسران، همان فتوای مشهور است و در مورد دختران می‌فرمایند: سن بلوغ دختران، 9 سال تمام قمری است؛ ولی چنانچه از نظر نیروی جسمانی قدرت انجام بعضی از تکالیف، مانند روزه را نداشته باشند، روزه بر آن ها واجب نیست و به جای هر روز، کفاره بدهند؛ یعنی برای هر روز، معادل 750 گرم گندم و مانند آن به فقیر بدهند و در مورد عقود و ایقاعات مالی، معیار تنها بلوغ نیست؛ بلکه رشد عقلی نیز لازم است و در مورد حدود و قصاص، همانند سایر مکلفان با آن ها رفتار خواهد شد؛ مگر این که عقل کافی که یکی از شرایط چهارگانه حدود و قصاص است، نداشته باشند و در مورد ازدواج، علاوه بر بلوغ و رشد عقلی، رشد جسمانی برای این امر نیز لازم است؛ یعنی اگر خطر افضا وجود داشته باشد، جایز نیست. بنابراین، بلوغ در چهار مرحله پیاده می‌شود. (6)

پی‌نوشت‏ها:
1. محمد تقی فلسفی، بزرگسال و جوان، ج 2، ص 132، نشر دفتر فرهنگ اسلامي، تهران، 1382 ش.
2. همان، ص 135.
3. مجله معارف‌ اسلامی‌، شماره 44، ص‌ 128.
4. توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 324، مسئله 2252، نشر دفتر انتشارات اسلامي، 1384 ش.
5. صانعی، توضیح المسائل، مسئله 2273 و 2828 و 2829، نشر ميثم تمار، قم، 1382 ش.
6. ناصر مکارم، استفتائات جدید، ج 2، س 439 و 858، نشر مدرسه امير المؤمنين، قم، 1383 ش.

صادق;527043 نوشت:
با سلام وتقدیر از شما .
در ابتدا باید اشاره شود که چه خوب است همیشه سخن مان را با سلام آغاز نمایم .

اما در باره مسله مورد بحث باید گفت :
علت‌ این‌ مسئله‌ را باید در نوع‌ تکوین‌ و خلقت‌ زن‌ جستجو کرد که‌ از مهم‌ترین‌ نشانه‌های‌ آن‌، بلوغ‌ و آشکار شدن‌ نشانه‌های‌ خاص‌ است‌. هنگام‌ بلوغ‌ شرعی‌ دختر (که‌ از پدیدار شدن‌ حالات‌ خاص‌ مربوط‌ به‌ زن‌) آغاز می‌شود، به‌ طور طبیعی،‌ نُه‌ سال‌ است‌؛ اگر چه‌ گاهی‌ وضع‌ طبیعی‌ و جغرافیاییِ مکان‌های‌ مختلف‌ در ازدیاد یا نقصان‌ سنّ بلوغ‌ جنسی‌ تأثیرگذار است‌.
در مناطق‌ گرم‌ جهان‌، سنّ بلوغ‌ جنسی‌ پایین‌تر بوده، در مناطق‌ با عرض‌ جغرافیایی‌ بالاتر که‌ دارای‌ هوای‌ معتدل‌ و سرد می‌باشد، سنّ بلوغ‌ جنسی‌ افزایش‌ می‌یابد. در نتیجه‌، ممکن‌ است‌ بلوغ‌ جنسی‌ از نُه‌ تا سیزده‌ سالگی‌ و شاید بیش تر متغیر شود.
«از نظر شرعی‌، دختران‌ در 9 سالگی‌ و پسران‌ در 15 سالگی‌ به‌ بلوغ‌ می‌رسند. بیدار شدن‌ غریزه جنسی‌ در دختران،‌ زمینه‌ مساعدی‌ برای‌ گرایش‌ به‌ گناه‌ و ناپاکی‌ فراهم‌ می‌کند. شارع‌ مقدس‌ با تقدم‌ بلوغ‌ دختران‌ به‌ وسیله‌ مقررات‌ و اوامر و نواهی‌، آنان‌ را قبل‌ از پسران‌ از بزهکاری‌ بر حذر داشته‌ است‌. به‌ علاوه،‌ اندیشه‌ و عقل‌ دختران‌ زودتر از پسران‌ شکفته‌ می‌شود، چون‌ دختران‌ زودتر از پسران‌ آغاز به‌ سخن‌ می‌کنند.
تقدّم‌ دختران‌ در هوش‌ عمومی‌ و اجتماعی‌ و درک‌ مسائل‌ علمی‌ و همچنین‌ برتری‌ آنان‌ در ارزش‌های‌ ذوقی‌ و دینی‌، نشانه‌ آن‌ است‌ که‌ دختران‌ به‌ طور طبیعی، ‌پیش‌ از پسران‌ واجد شرایط‌ تکلیف‌ می‌گردند و زودتر از آن‌ ها برای‌ پذیرش‌ تعالیم‌ دینی‌ و مسئولیت‌های‌ قانونی‌ آماده‌ می‌شوند؛ چه این که اندیشه و عقل دختران زودتر از پسران شکفته می‏شود و دلیلش آن است که دختران قبل از پسران زبان می‏گشایند و زودتر از آنان آغاز به سخن می‏کنند. با توجه به رابطه غیر قابل انکاری که بین اندیشه و سخن گفتن وجود دارد، این نتیجه به دست می‏آید که دستگاه فکری دختران زودتر از پسران به کار می‏افتد. (1)
پیشی گرفتن در شکوفایی استعدادهای هوشی و عقلی، باعث توجه تکلیف به دختران در سنی زودتر از پسران می‏گردد. در مورد بلوغ اجتماعی و آداب آن نیز دختران پیش‏تر از پسران با آداب و رسوم اجتماعی آشنا می‏شوند و فکر و انضباط اجتماعی در آن‏ها بهتر و زودتر شکوفا می‏شود.
شارع‌ مقدس‌ با اعلام‌ تقدّم‌ بلوغ‌ دختران‌، زمینه‌ رشد و تعالی‌ و برخورداری‌ از حقوق‌ اجتماعی‌ آنان‌ را فراهم‌ کرده‌ است‌. اگر گفته‌ شود دختر نه‌ ساله‌ای‌ که‌ به‌ سن‌ بلوغ‌ رسیده‌، قادر به‌ انجام‌ تکالیف‌ نیست، بنابراین‌ هدف‌ حاصل‌ نمی‌شود، می‌گوییم‌: تکلیف‌ به‌ مقدار توانایی‌ است‌. اساس‌ قوانین‌ اسلام‌ بر سخت‌گیری‌ نیست. اگر در جایی‌ تکلیفی‌ همراه‌ با مشقت‌ و عسر و حرج‌ باشد، موقّتاً برداشته‌ می‌شود؛ اما شکی‌ نیست‌ که‌ انجام‌ بسیاری‌ از تکالیف‌ برای‌ دختر نُه‌ ساله‌ آسان‌ است‌. بنابراین،‌ تقدم‌ تکلیف‌ دختران‌ نشانه‌ لیاقت‌ و شایستگی‌ آنان‌ است». (2)
بايد توجه داشت كه تکلیف شرعی بر اساس انواع بلوغ، مانند بلوغ طبیعی، پایه ریزی شده است. همه مناطق جهان با در نظر گرفتن شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی می‏رسد و فعالیت غدد جنسی در آنان قبل از پسران آغاز می‏گردد. بنابراین، بلوغ شرعی دختران بر پسران بر اساس صلاحیت طبیعی و به معنای همآهنگی قوانین تشریع با مقررات تکوین است. (3)
زودرس بودن بلوغ جنسی در دختران، مربوط به خلقت و آفرینش آنان است. بلوغ جنسی دختران از نظر تکوینی در سنی کمتر از سن پسران محقق می‌شود. گفتنی است که به فتوای بیش تر فقها، نشانه بالغ شدن، یکی از سه چیز است: اول: روییدن موی درشت زیر شکم بالای عورت. دوم: بیرون آمدن منی. سوم: تمام شدن پانزده سال قمری در مرد، و تمام شدن نه سال قمری در زن. (4)
و به فتوای برخی، نشانه بالغ شدن، یکی از چهار چیز است:
1. روییدن موی درشت زیر شکم بالای عورت؛ 2. بیرون آمدن منی، هرچند گفته می‌شود که منی از زن خارج نمی‌شود. 3. دیدن خون حیض در زن؛ 4. چنانچه هیچ یک از علائم مذکور محقق نشد، ملاک، تمام شدن پانزده سال قمری در مرد، و تمام شدن سیزده سال قمری در زن است. (5)
نظر بعض از مراجع در مورد بلوغ پسران، همان فتوای مشهور است و در مورد دختران می‌فرمایند: سن بلوغ دختران، 9 سال تمام قمری است؛ ولی چنانچه از نظر نیروی جسمانی قدرت انجام بعضی از تکالیف، مانند روزه را نداشته باشند، روزه بر آن ها واجب نیست و به جای هر روز، کفاره بدهند؛ یعنی برای هر روز، معادل 750 گرم گندم و مانند آن به فقیر بدهند و در مورد عقود و ایقاعات مالی، معیار تنها بلوغ نیست؛ بلکه رشد عقلی نیز لازم است و در مورد حدود و قصاص، همانند سایر مکلفان با آن ها رفتار خواهد شد؛ مگر این که عقل کافی که یکی از شرایط چهارگانه حدود و قصاص است، نداشته باشند و در مورد ازدواج، علاوه بر بلوغ و رشد عقلی، رشد جسمانی برای این امر نیز لازم است؛ یعنی اگر خطر افضا وجود داشته باشد، جایز نیست. بنابراین، بلوغ در چهار مرحله پیاده می‌شود. (6)

پی‌نوشت‏ها:
1. محمد تقی فلسفی، بزرگسال و جوان، ج 2، ص 132، نشر دفتر فرهنگ اسلامي، تهران، 1382 ش.
2. همان، ص 135.
3. مجله معارف‌ اسلامی‌، شماره 44، ص‌ 128.
4. توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 324، مسئله 2252، نشر دفتر انتشارات اسلامي، 1384 ش.
5. صانعی، توضیح المسائل، مسئله 2273 و 2828 و 2829، نشر ميثم تمار، قم، 1382 ش.
6. ناصر مکارم، استفتائات جدید، ج 2، س 439 و 858، نشر مدرسه امير المؤمنين، قم، 1383 ش.

سلام
راستش بیشتر منظور من این بود که بلوغ ررسته توی 9 سالگی اتفاق می افته اما چرا در 9 سالگی که عملا طرف هیچی از دین و دیانت سرش نمیشه مجبوره نماز ، روزه و بسیاری از اصول دین پدر و مادرش رو رعایت کنه؟

muiacir;527070 نوشت:
سلام
راستش بیشتر منظور من این بود که بلوغ ررسته توی 9 سالگی اتفاق می افته اما چرا در 9 سالگی که عملا طرف هیچی از دین و دیانت سرش نمیشه مجبوره نماز ، روزه و بسیاری از اصول دین پدر و مادرش رو رعایت کنه؟

باسلام وتشکر از شما .
فکر کنم که پاسخ قبل به صورت جامع به همه زوایای سوال جناب شما جواب کامل داده است مجددا آن با دقت بشتر مطالع نماید .
اما چند نکته یاد آوری می شود :
اولا _ در سن 9 سالگی رشد کافی برای دختران حاصل می گردد واگر در معرض یاد گیری قرار گیرد به آسانی می تواند احکام ومعارف دینش را فرا گیرد وعمل نماید . به گفته بوعلی سینا : ادل الدلیل علی امکان الشی وقوعه . یعنی بهترین دلیل بر امکان یهک چیزی وقوع آن است . عملا می بنیم که دختران در این سن بسیار آسان از عهده این کار بر می آید عمل می نمایند .
ثانیا _ این که دختر ان زود تر به تکلیف می رسند در واقع یک عنایت ویژه از سوی خدا به آنان است جون انجام تکالیف در واقع شایستگی پیدا کردن برای ارتباط با خالق مهربان از طریق انجام تکالیف است واین خود بالا ترین لیاقت وتو فیق است که نصیب دختران شده است . درواقع آنها زود تر لیا قت پیدا می کنند که با خدا به طور مستقیم ارتباط بر قرار کنند .
گفتنی است که مسله رسیدن به حد تکلیف به اندازه ی ارزشمند است که برخی علمای بزرگ شیعه برای آن که به سن تکلیف رسیده جشن گرفت مثلا نقل شده
سیّدبن‌طاووس جشن تکلیف را به عنوان ابتکار و نوآوری داشت و آن نوآوری این بود که وقتی پانزده سالش تمام شد وارد سال شانزدهم شد، گفت باید شاکر باشم که تا دیروز لایق محضر الهی نبودم که خدا با من سخن بگوید؛ من جزء "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا" باشم، چیزی از من بخواهد به من فرمان بدهد و من اطاعت کنم اما امروز... نمردم و به حدّی رسیدم که خدای سبحان به من دستور می‌دهد با من حرف می‌زند مرا مخاطب قرار می‌دهد این روز عید من است.
لذا جشنی گرفت و از عدّه‌ای دعوت کرد، پذیرایی کرده و شیرینی داد ، مردم گفتند چه جشنی است؟ گفت جشن تشریف است نه تکلیف من مشرّف شدم نه مکلّف؛ چون کُلفتی نیست، شرافت است.

صادق;527080 نوشت:
اولا _ در سن 9 سالگی رشد کافی برای دختران حاصل می گردد واگر در معرض یاد گیری قرار گیرد به آسانی می تواند احکام ومعارف دینش را فرا گیرد وعمل نماید . به گفته بوعلی سینا : ادل الدلیل علی امکان الشی وقوعه . یعنی بهترین دلیل بر امکان یهک چیزی وقوع آن است . عملا می بنیم که دختران در این سن بسیار آسان از عهده این کار بر می آید عمل می نمایند .
ثانیا _ این که دختر ان زود تر به تکلیف می رسند در واقع یک عنایت ویژه از سوی خدا به آنان است جون انجام تکالیف در واقع شایستگی پیدا کردن برای ارتباط با خالق مهربان از طریق انجام تکالیف است واین خود بالا ترین لیاقت وتو فیق است که نصیب دختران شده است . درواقع آنها زود تر لیا قت پیدا می کنند که با خدا به طور مستقیم ارتباط بر قرار کنند .

با سلام
من رمضان کلا همه کارهام تعطیل میشه چون توانایی انجام هیچ کاری رو در کنار روزه گرفتن ندارم این واقعیته، جلوی چشم ها سیاهی میره، ضعف میکنم،
یا باید کار کنم یا روزه بگیریم این چندین ساله با هر بهانه ایی شده از زیر روزه گرفتن در رفتم قضای هیچ کدومشون هم بجا نیاوردم :Ghamgin:
من با این سن و سال نمیتونم روزه بگیریم هر سال هم از فرارسیدن رمضان وحشت میکنم حالا یه دختر بچه 9 ساله چطور میتونه روزه بگیره ؟ جالب اینجاست اگر نگیره هم گناهه و باید قضا و کفاره روزه رو بجا بیاره
به نظرم این روزه گرفتن از حد توان بچه ها خارجه، ولی اگه آزمایشی باشه خوبه، مثلا بگیرن نتونستند بشکنن این خیلی بهتره تا اینکه به بچه بگیم شکستنش گناهه و هزار مکافات بعدش وجود داره
واقعا روزه بر دختر 9 ساله واجبه؟ کفاره دارد؟ یا فقط یه پیشنهاد و توصیه است که در این سن کم کم با روزه گرفتن و نماز خواندن آشنا شوند

شبـنم;527092 نوشت:
با سلام
من رمضان کلا همه کارهام تعطیل میشه چون توانایی انجام هیچ کاری رو در کنار روزه گرفتن ندارم این واقعیته، جلوی چشم ها سیاهی میره، ضعف میکنم،
یا باید کار کنم یا روزه بگیریم این چندین ساله با هر بهانه ایی شده از زیر روزه گرفتن در رفتم قضای هیچ کدومشون هم بجا نیاوردم :Ghamgin:
من با این سن و سال نمیتونم روزه بگیریم هر سال هم از فرارسیدن رمضان وحشت میکنم حالا یه دختر بچه 9 ساله چطور میتونه روزه بگیره ؟ جالب اینجاست اگر نگیره هم گناهه و باید قضا و کفاره روزه رو بجا بیاره
به نظرم این روزه گرفتن از حد توان بچه ها خارجه، ولی اگه آزمایشی باشه خوبه، مثلا بگیرن نتونستند بشکنن این خیلی بهتره تا اینکه به بچه بگیم شکستنش گناهه و هزار مکافات بعدش وجود داره
واقعا روزه بر دختر 9 ساله واجبه؟ کفاره دارد؟ یا فقط یه پیشنهاد و توصیه است که در این سن کم کم با روزه گرفتن و نماز خواندن آشنا شوند

باسلام وتشکر از حضور شما در این بحث .:Gol::Gol:
این چندین ساله با هر بهانه ایی شده از زیر روزه گرفتن در رفتم .
انشاء الله که شما روزه های که نگرفته اید در سفر رفته اید نه این که در خانه به بهانه ی های مختلف از زیر بار در رفته باشید چون در این صورت غیر از گناه باید برای روز آن دوماه ویک روزه کفاره روزه بگیرید که سی روز آن باید پشت سرهم باشد .
اما در باره اصل بحث باید گفت :
آنچه گفته اید نظر شما است . ولی بنده باید در پی نظر مولا ی خود باشد بیبند او چه نظر دارد . نظر مولا همان است که ذکر شد او بهتر از ما آدمها می داند که در 9 سالگی برای دختر تکلیف وضع نموده است ما به عنوان بنده او باید بگویم :

هرچه آن خسرو کند شیرین بود
چون حکیم است حکم او نسرین بود
ما ندانیم حکمت کار حکیم
رمز سر بسته بسی در دین بود
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

صادق;527131 نوشت:
باسلام وتشکر از حضور شما در این بحث .
این چندین ساله با هر بهانه ایی شده از زیر روزه گرفتن در رفتم .
انشاء الله که شما روزه های که نگرفته اید در سفر رفته اید نه این که در خانه به بهانه ی های مختلف از زیر بار در رفته باشید چون در این صورت غیر از گناه باید برای روز آن دوماه ویک روزه کفاره روزه بگیرید که سی روز آن باید پشت سرهم باشد .
اما در باره اصل بحث باید گفت :
آنچه گفته اید نظر شما است . ولی بنده باید در پی نظر مولا ی خود باشد بیبند او چه نظر دارد . نظر مولا همان است که ذکر شد او بهتر از ما آدمها می داند که در 9 سالگی برای دختر تکلیف وضع نموده است ما به عنوان بنده او باید بگویم :
هرچه آن خسرو کند شیرین بود
چون حکیم است حکم او نسرین بود
ما ندانیم حکمت کار حکیم
رمز سر بسته بسی در دین بود

ممنون از جوابتون جناب صادق
نه من سفر نرفتم ولی واقعا احساس ضعف داشتم و از توانم خارج بوده روزه بگیرم .
فکر کنم کفاره داشته باشه، نگاه کنید روزه واجبه ولی اگر ضرری داشته باشه یا بترسی دچار ضعف جسمی بشی و ... پس نگرفتن روزه اشکالی نداره :Gig:
در این صورت باز باید کفاره روزه رو بجا بیارم؟؟؟؟
اینجوری من تا آخر عمرم هم بشینم روزه بگیرم کفاره ها تموم نمیشه
چطور باید بفهمم روزه ایی که نگرفتم کفاره دارد یا نه ؟

شبـنم;527169 نوشت:
ممنون از جوابتون جناب صادق
نه من سفر نرفتم ولی واقعا احساس ضعف داشتم و از توانم خارج بوده روزه بگیرم .
فکر کنم کفاره داشته باشه، نگاه کنید روزه واجبه ولی اگر ضرری داشته باشه یا بترسی دچار ضعف جسمی بشی و ... پس نگرفتن روزه اشکالی نداره :Gig:
در این صورت باز باید کفاره روزه رو بجا بیارم؟؟؟؟
اینجوری من تا آخر عمرم هم بشینم روزه بگیرم کفاره ها تموم نمیشه
چطور باید بفهمم روزه ایی که نگرفتم کفاره دارد یا نه ؟


باسلام وتشکر .
اگر شما بدون سفر شرعی ویا عذر شرعی دیگر روزه های خودرا نگرفته اید اشتباه بزرگی مرتکب شده اید به طور یقین موجب کفاره شده است .
چون به صرف ضعف نمی توان روزه را افطار نمود .
در این باره با بخش فقهی همین سایت ارتبط بگرید . آیدی سجاد

http://www.askdin.com/thread40140.htm
جمع بندی 1
سوال :هم خوندم و هم شنیدم که تقلید در اصول جایز نیست و برای عمل به فروع دین، باید با تحقیق به اصول اشراف پیدا کرد.
حالا یک دختر که در نه سالگی به تکلیف می رسد، چگونه می تواند در مورد اصول تحقیق کند؟
پاسخ :
بر اساس عدم جواز تقلید در اصول دین است که مراجع عظام و صاحبان فتوا در رساله عملی خود، تقلید در اصول دین را جایز نمی دانند، چنان که در توضیح المسایل مراجع آمده است: عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید....(1)
گرچه اصول دین باید از روی یقین حاصل گردد ، ولی یقین اگر از طریق گفته دیگران برای انسان حاصل گردد ، کافی است.(2) از این رو فردیاد شده در سوال ومانند او که هیچ گونه آشنایی با دلایل عقلی ندارد ،اگر با گفته دیگران برای او علم و یقین حاصل شود،کافی است .

. مراجع عظام نیز این نوع یقین را که از گفته دیگران به دست می‌آید در مسلمان بودن کافی می‌دانند؛ مثلاً حضرت امام می‌فرمایند: "در اصول اعتقادی میزان علم و یقین است و اگر از قول دیگری
حاصل شود کفایت می‌کند."(3)

پی نوشت ها:
1. توضیح المسایل مراجع ،انتشارات اسلامی ،قم 1386 ش. ص 13،
2. آیه الله شبیری زنجانی، رساله توضیح المسایل ،انتشارات سلسبیل ، قم 1388 ش.ص5،
3. استفتاآت، امام خمینی،جامعه مدرسین.l ج 1، ص 7،

http://www.askdin.com/thread40140.htm
جمع بندی 2
سوال واقعا چرا یه بچه مسلمان زاده که هنوز هیچی از دین حالیش نمیشه 9 سالگی باید شروع کنه به نماز خوندن و روزه گرفتن.
اخه بچه 9 ساله طبق چه اصول علمی و اخلاقی باید شروع کنه به انچام واجبات دین پدر و مادرش
پاسخ :
اما در باره مسله مورد بحث باید گفت :
علت‌ این‌ مسئله‌ را باید در نوع‌ تکوین‌ و خلقت‌ زن‌ جستجو کرد که‌ از مهم‌ترین‌ نشانه‌های‌ آن‌، بلوغ‌ و آشکار شدن‌ نشانه‌های‌ خاص‌ است‌. هنگام‌ بلوغ‌ شرعی‌ دختر (که‌ از پدیدار شدن‌ حالات‌ خاص‌ مربوط‌ به‌ زن‌) آغاز می‌شود، به‌ طور طبیعی،‌ نُه‌ سال‌ است‌؛ اگر چه‌ گاهی‌ وضع‌ طبیعی‌ و جغرافیاییِ مکان‌های‌ مختلف‌ در ازدیاد یا نقصان‌ سنّ بلوغ‌ جنسی‌ تأثیرگذار است‌.
در مناطق‌ گرم‌ جهان‌، سنّ بلوغ‌ جنسی‌ پایین‌تر بوده، در مناطق‌ با عرض‌ جغرافیایی‌ بالاتر که‌ دارای‌ هوای‌ معتدل‌ و سرد می‌باشد، سنّ بلوغ‌ جنسی‌ افزایش‌ می‌یابد. در نتیجه‌، ممکن‌ است‌ بلوغ‌ جنسی‌ از نُه‌ تا سیزده‌ سالگی‌ و شاید بیش تر متغیر شود.
«از نظر شرعی‌، دختران‌ در 9 سالگی‌ و پسران‌ در 15 سالگی‌ به‌ بلوغ‌ می‌رسند. بیدار شدن‌ غریزه جنسی‌ در دختران،‌ زمینه‌ مساعدی‌ برای‌ گرایش‌ به‌ گناه‌ و ناپاکی‌ فراهم‌ می‌کند. شارع‌ مقدس‌ با تقدم‌ بلوغ‌ دختران‌ به‌ وسیله‌ مقررات‌ و اوامر و نواهی‌، آنان‌ را قبل‌ از پسران‌ از بزهکاری‌ بر حذر داشته‌ است‌. به‌ علاوه،‌ اندیشه‌ و عقل‌ دختران‌ زودتر از پسران‌ شکفته‌ می‌شود، چون‌ دختران‌ زودتر از پسران‌ آغاز به‌ سخن‌ می‌کنند.
تقدّم‌ دختران‌ در هوش‌ عمومی‌ و اجتماعی‌ و درک‌ مسائل‌ علمی‌ و همچنین‌ برتری‌ آنان‌ در ارزش‌های‌ ذوقی‌ و دینی‌، نشانه‌ آن‌ است‌ که‌ دختران‌ به‌ طور طبیعی، ‌پیش‌ از پسران‌ واجد شرایط‌ تکلیف‌ می‌گردند و زودتر از آن‌ ها برای‌ پذیرش‌ تعالیم‌ دینی‌ و مسئولیت‌های‌ قانونی‌ آماده‌ می‌شوند؛ چه این که اندیشه و عقل دختران زودتر از پسران شکفته می‏شود و دلیلش آن است که دختران قبل از پسران زبان می‏گشایند و زودتر از آنان آغاز به سخن می‏کنند. با توجه به رابطه غیر قابل انکاری که بین اندیشه و سخن گفتن وجود دارد، این نتیجه به دست می‏آید که دستگاه فکری دختران زودتر از پسران به کار می‏افتد. (1)
پیشی گرفتن در شکوفایی استعدادهای هوشی و عقلی، باعث توجه تکلیف به دختران در سنی زودتر از پسران می‏گردد. در مورد بلوغ اجتماعی و آداب آن نیز دختران پیش‏تر از پسران با آداب و رسوم اجتماعی آشنا می‏شوند و فکر و انضباط اجتماعی در آن‏ها بهتر و زودتر شکوفا می‏شود.
شارع‌ مقدس‌ با اعلام‌ تقدّم‌ بلوغ‌ دختران‌، زمینه‌ رشد و تعالی‌ و برخورداری‌ از حقوق‌ اجتماعی‌ آنان‌ را فراهم‌ کرده‌ است‌. اگر گفته‌ شود دختر نه‌ ساله‌ای‌ که‌ به‌ سن‌ بلوغ‌ رسیده‌، قادر به‌ انجام‌ تکالیف‌ نیست، بنابراین‌ هدف‌ حاصل‌ نمی‌شود، می‌گوییم‌: تکلیف‌ به‌ مقدار توانایی‌ است‌. اساس‌ قوانین‌ اسلام‌ بر سخت‌گیری‌ نیست. اگر در جایی‌ تکلیفی‌ همراه‌ با مشقت‌ و عسر و حرج‌ باشد، موقّتاً برداشته‌ می‌شود؛ اما شکی‌ نیست‌ که‌ انجام‌ بسیاری‌ از تکالیف‌ برای‌ دختر نُه‌ ساله‌ آسان‌ است‌. بنابراین،‌ تقدم‌ تکلیف‌ دختران‌ نشانه‌ لیاقت‌ و شایستگی‌ آنان‌ است». (2)
بايد توجه داشت كه تکلیف شرعی بر اساس انواع بلوغ، مانند بلوغ طبیعی، پایه ریزی شده است. همه مناطق جهان با در نظر گرفتن شرایط طبیعی و اجتماعی، دختران زودتر به بلوغ طبیعی می‏رسد و فعالیت غدد جنسی در آنان قبل از پسران آغاز می‏گردد. بنابراین، بلوغ شرعی دختران بر پسران بر اساس صلاحیت طبیعی و به معنای همآهنگی قوانین تشریع با مقررات تکوین است. (3)
زودرس بودن بلوغ جنسی در دختران، مربوط به خلقت و آفرینش آنان است. بلوغ جنسی دختران از نظر تکوینی در سنی کمتر از سن پسران محقق می‌شود. گفتنی است که به فتوای بیش تر فقها، نشانه بالغ شدن، یکی از سه چیز است: اول: روییدن موی درشت زیر شکم بالای عورت. دوم: بیرون آمدن منی. سوم: تمام شدن پانزده سال قمری در مرد، و تمام شدن نه سال قمری در زن. (4)
و به فتوای برخی، نشانه بالغ شدن، یکی از چهار چیز است:
1. روییدن موی درشت زیر شکم بالای عورت؛ 2. بیرون آمدن منی، هرچند گفته می‌شود که منی از زن خارج نمی‌شود. 3. دیدن خون حیض در زن؛ 4. چنانچه هیچ یک از علائم مذکور محقق نشد، ملاک، تمام شدن پانزده سال قمری در مرد، و تمام شدن سیزده سال قمری در زن است. (5)
نظر بعض از مراجع در مورد بلوغ پسران، همان فتوای مشهور است و در مورد دختران می‌فرمایند: سن بلوغ دختران، 9 سال تمام قمری است؛ ولی چنانچه از نظر نیروی جسمانی قدرت انجام بعضی از تکالیف، مانند روزه را نداشته باشند، روزه بر آن ها واجب نیست و به جای هر روز، کفاره بدهند؛ یعنی برای هر روز، معادل 750 گرم گندم و مانند آن به فقیر بدهند و در مورد عقود و ایقاعات مالی، معیار تنها بلوغ نیست؛ بلکه رشد عقلی نیز لازم است و در مورد حدود و قصاص، همانند سایر مکلفان با آن ها رفتار خواهد شد؛ مگر این که عقل کافی که یکی از شرایط چهارگانه حدود و قصاص است، نداشته باشند و در مورد ازدواج، علاوه بر بلوغ و رشد عقلی، رشد جسمانی برای این امر نیز لازم است؛ یعنی اگر خطر افضا وجود داشته باشد، جایز نیست. بنابراین، بلوغ در چهار مرحله پیاده می‌شود. (6)

پی‌نوشت‏ها:
1. محمد تقی فلسفی، بزرگسال و جوان،نشر دفتر فرهنگ اسلامي، تهران، 1382 ش. ج 2، ص 132،
2. همان، ص 135.
3. مجله معارف‌ اسلامی‌، شماره 44، ص‌ 128.
4. توضیح المسائل مراجع، نشر دفتر انتشارات اسلامي، 1384 ش.ج 2، ص 324، مسئله 2252،
5. صانعی، توضیح المسائل، نشر ميثم تمار، قم، 1382 ش.مسئله 2273 و 2828 و 2829،
6. ناصر مکارم، استفتائات جدید، نشر مدرسه امير المؤمنين، قم، 1383 ش.
ج 2، س 439 و 858،

http://www.askdin.com/thread40140.htm
جمع بندی 3
سوال : منظور من این بود که بلوغ ررسته توی 9 سالگی اتفاق می افته اما چرا در 9 سالگی که عملا طرف هیچی از دین و دیانت سرش نمیشه مجبوره نماز ، روزه و بسیاری از اصول دین پدر و مادرش رو رعایت کنه؟
پاسخ :
فکر کنم که پاسخ قبل به صورت جامع به همه زوایای سوال جناب شما جواب کامل داده است مجددا آن با دقت بشتر مطالع نماید .
اما چند نکته یاد آوری می شود :
اولا _ در سن 9 سالگی رشد کافی برای دختران حاصل می گردد واگر در معرض یاد گیری قرار گیرد به آسانی می تواند احکام ومعارف دینش را فرا گیرد وعمل نماید . به گفته بوعلی سینا : ادل الدلیل علی امکان الشی وقوعه . یعنی بهترین دلیل بر امکان یهک چیزی وقوع آن است . عملا می بنیم که دختران در این سن بسیار آسان از عهده این کار بر می آید عمل می نمایند .
ثانیا _ این که دختر ان زود تر به تکلیف می رسند در واقع یک عنایت ویژه از سوی خدا به آنان است جون انجام تکالیف در واقع شایستگی پیدا کردن برای ارتباط با خالق مهربان از طریق انجام تکالیف است واین خود بالا ترین لیاقت وتو فیق است که نصیب دختران شده است . درواقع آنها زود تر لیا قت پیدا می کنند که با خدا به طور مستقیم ارتباط بر قرار کنند .
گفتنی است که مسله رسیدن به حد تکلیف به اندازه ی ارزشمند است که برخی علمای بزرگ شیعه برای آن که به سن تکلیف رسیده جشن گرفت مثلا نقل شده
سیّدبن‌طاووس جشن تکلیف را به عنوان ابتکار و نوآوری داشت و آن نوآوری این بود که وقتی پانزده سالش تمام شد وارد سال شانزدهم شد، گفت باید شاکر باشم که تا دیروز لایق محضر الهی نبودم که خدا با من سخن بگوید؛ من جزء "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا" باشم، چیزی از من بخواهد به من فرمان بدهد و من اطاعت کنم اما امروز... نمردم و به حدّی رسیدم که خدای سبحان به من دستور می‌دهد با من حرف می‌زند مرا مخاطب قرار می‌دهد این روز عید من است.
لذا جشنی گرفت و از عدّه‌ای دعوت کرد، پذیرایی کرده و شیرینی داد ، مردم گفتند چه جشنی است؟ گفت جشن تشریف است نه تکلیف من مشرّف شدم نه مکلّف؛ چون کُلفتی نیست، شرافت است.

موضوع قفل شده است