جمع بندی چرا شرط بندی در مواردی خاص جایز است؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا شرط بندی در مواردی خاص جایز است؟

عرض سلام و خسته نباشید

در همین انجمن، خوندم که حکمت حرمت قمار و شرط بندی، ضررهاییست که به شخص، خانواده ی شخص و نظام اقتصادی و اجتماعی وارد می کند.
سوال: اما اگر دلیل این است، مگر این مفاسد در مواردی نظیر اسب سواری و تیراندازی نیز برقرار نیست؟ پس چرا شرط بندی در آن موارد جایز است؟

پی نوشت: لطفاً پاسخ، "عدم درک حکمت احکام توسط عقل ناقص انسان" نباشد. چرا که به نظر بنده قابل قبول نیست. خداوند عقل داده که تفکر و تدبر کنیم نه آنکه چیزی را بدون دلیل منطقی بپذیریم.

سپاس

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد هادی

با سبام و عرض ادب و تشکر از پرسش زیبایتان

احکام و دستورات خداوند سبحان بر اساس مصلحت های فردی و اجتماعی است، برای مثال دروغ گفتن حرام است اما اگر دروغ موجب مصلحت بالاتری مانند اصلاح ذات البین، نجات یک فرد از مرگ و ... باشد همین دروغ تبدیل به عمل واجب می گردد.
همان طور که حضرت عالی هم بدان اشاره فرمودید شرط بندی عملی است حرام، زیرا موجب از بین رفتن دارایی ها شده و به اقتصاد جامعه و فرد ضربه خواهد زد اما شرط بندی در سه چیز (شنا، تیراندازی، اسب سواری) استثنا شده و این به خاطر مصلحت بالاتری است که در این سه چیز وجود دارد. و آن مصلحت آمادگی دفاعی و نظامی مسلمین است.
در حقیقت این سه ورزش اصلی ترین نیاز های امنیتی و نظامی جامعه مسلمین را تشکیل می داده است. یکی از مهمترین حکمت های استثناء این سه مورد از حرمت شرط بندی، تشویق مسلمانان به روی اوری به ورزش های مفید بوده است که در جهاد از کارایی ویژه ای برخوردار بوده اند.
در حقیقت تشویق جوانان و ایجاد روحیه تدافعی و نظامی در کنار پرکردن اوقات فراغت و تحصیل نشاط روحی و جسمی از مهمترین دلایل جواز شرط بندی در مورد این سه ورزش است.

Darkness;525350 نوشت:
لطفاً پاسخ، "عدم درک حکمت احکام توسط عقل ناقص انسان" نباشد. چرا که به نظر بنده قابل قبول نیست. خداوند عقل داده که تفکر و تدبر کنیم نه آنکه چیزی را بدون دلیل منطقی بپذیریم.

با سلام
ضمن کسب اجازه از کارشناس محترم باید در ادامه فرمایش ایشان عرض کنم حکمت استثناء شدن این ورزش های سه گانه با توجه به فرمایش کارشناس محترم روشن شد، اما باید دقت کنیم هرگز ندانستن حکمت برخی از احکام موجب بی اعتبار شدن آنها نمی شود؛ وقتی شخصی منشأ یک خبر، یا حکمی را منزه از کذب و جهل دانست عقل حکم و خبر او را می پذیرد ولو که حکمت آن را نداند. مگر جز این است که وقتی شما کد نظام پزشکی یک پزشک را دیده و به پزشک بودن او اطمینان نمودید، عقل به این ملاک که معلومات وی در زمینه پزشکی بیشتر از شماست فرمان به پذیرش دستور و دوای او می کند، اگرچه می توان از حکمت آن نیز سوال نمود.
در زمینه احکام نیز وقتی ما به خداوند عالم صادق ایمان آورده و نبوت و امامت توام با عصمت پیامبر(ص) واهل بیتش را پذیرفتیم دیگر نمی توانیم از پذیرفتن احکامشان سر باز زنیم و بگوییم " خداوند عقل داده که تفکر و تدبر کنیم نه آنکه چیزی را بدون دلیل منطقی بپذیریم"؛ چرا که اولا پذیرش حکمی از اهل بیت(ع) که حکمتش را نمی دانیم،بدون دلیل منطقی نیست، و ثانیادر صورتی می توانیم هر چیزی که حکمتش را نیافتیم انکارش کنیم که عقلمان به همه چیز برسد و در این صورت دیگر چه نیازی به وحی داشتیم؟
آری، اگرچه باید به دنبال حکمت دستورات دین باشیم همانطور که ائمه(ع) در روایاتی به این حکمتها اشاره نموده اند و برخی بزرگان روایات در این خصوص را جمع آوری و در قالب کتابی تدوین نموده اند مانند علل الشرایع، اما هرگز پذیرش حکمی که از معصومین می رسد منوط به دانستن حکمت آن نیست.
با تشکر

نقل قول:
با سبام و عرض ادب و تشکر از پرسش زیبایتان

احکام و دستورات خداوند سبحان بر اساس مصلحت های فردی و اجتماعی است، برای مثال دروغ گفتن حرام است اما اگر دروغ موجب مصلحت بالاتری مانند اصلاح ذات البین، نجات یک فرد از مرگ و ... باشد همین دروغ تبدیل به عمل واجب می گردد.
همان طور که حضرت عالی هم بدان اشاره فرمودید شرط بندی عملی است حرام، زیرا موجب از بین رفتن دارایی ها شده و به اقتصاد جامعه و فرد ضربه خواهد زد اما شرط بندی در سه چیز (شنا، تیراندازی، اسب سواری) استثنا شده و این به خاطر مصلحت بالاتری است که در این سه چیز وجود دارد. و آن مصلحت آمادگی دفاعی و نظامی مسلمین است.
در حقیقت این سه ورزش اصلی ترین نیاز های امنیتی و نظامی جامعه مسلمین را تشکیل می داده است. یکی از مهمترین حکمت های استثناء این سه مورد از حرمت شرط بندی، تشویق مسلمانان به روی اوری به ورزش های مفید بوده است که در جهاد از کارایی ویژه ای برخوردار بوده اند.
در حقیقت تشویق جوانان و ایجاد روحیه تدافعی و نظامی در کنار پرکردن اوقات فراغت و تحصیل نشاط روحی و جسمی از مهمترین دلایل جواز شرط بندی در مورد این سه ورزش است.


عرض سلام و درود مجدد
صحبت شما منطقی است. اما این ورزش ها (مخصوصاً اسب سواری و تیر اندازی) را در صدر اسلام می توان موجب آمادگی دفاعی مسلمین دانست. اگر حکمت این حکم، این است که شما می فرمایید؛ هم اکنون که جنگ ها با اسب و کمان صورت نمی گیرد، آیا نباید این حکم لغو شده و یا با ورزش هایی نظیر تیراندازی با تفنگ و دیگر آمادگی های جنگی جایگزین شود؟

سپاس فراوان

مسلم زمانیان;527234 نوشت:
با سلام
ضمن کسب اجازه از کارشناس محترم باید در ادامه فرمایش ایشان عرض کنم حکمت استثناء شدن این ورزش های سه گانه با توجه به فرمایش کارشناس محترم روشن شد، اما باید دقت کنیم هرگز ندانستن حکمت برخی از احکام موجب بی اعتبار شدن آنها نمی شود؛ وقتی شخصی منشأ یک خبر، یا حکمی را منزه از کذب و جهل دانست عقل حکم و خبر او را می پذیرد ولو که حکمت آن را نداند. مگر جز این است که وقتی شما کد نظام پزشکی یک پزشک را دیده و به پزشک بودن او اطمینان نمودید، عقل به این ملاک که معلومات وی در زمینه پزشکی بیشتر از شماست فرمان به پذیرش دستور و دوای او می کند، اگرچه می توان از حکمت آن نیز سوال نمود.
در زمینه احکام نیز وقتی ما به خداوند عالم صادق ایمان آورده و نبوت و امامت توام با عصمت پیامبر(ص) واهل بیتش را پذیرفتیم دیگر نمی توانیم از پذیرفتن احکامشان سر باز زنیم و بگوییم " خداوند عقل داده که تفکر و تدبر کنیم نه آنکه چیزی را بدون دلیل منطقی بپذیریم"؛ چرا که اولا پذیرش حکمی از اهل بیت(ع) که حکمتش را نمی دانیم،بدون دلیل منطقی نیست، و ثانیادر صورتی می توانیم هر چیزی که حکمتش را نیافتیم انکارش کنیم که عقلمان به همه چیز برسد و در این صورت دیگر چه نیازی به وحی داشتیم؟
آری، اگرچه باید به دنبال حکمت دستورات دین باشیم همانطور که ائمه(ع) در روایاتی به این حکمتها اشاره نموده اند و برخی بزرگان روایات در این خصوص را جمع آوری و در قالب کتابی تدوین نموده اند مانند علل الشرایع، اما هرگز پذیرش حکمی که از معصومین می رسد منوط به دانستن حکمت آن نیست.
با تشکر

درود بر شما
صحیح است. اما از برخی از روحانیون شنیده ام که یکی از راه های رسیدن به حقانیت دین اسلام، تأمل در احکام آن و حکمت ها و فواید آن ها برای رسیدن به یک جامعه ی ایده آل است. پس بهتر این است که سعی کنیم به دنبال یافتن حکمت احکام باشیم تا اینکه سَر سَری و به این امید که دانستن حکمت آن ها تاثیری در پذیرش آن ها ندارد، از کنار آن ها بگذریم. :Gol:

Darkness;527285 نوشت:
عرض سلام و درود مجدد
صحبت شما منطقی است. اما این ورزش ها (مخصوصاً اسب سواری و تیر اندازی) را در صدر اسلام می توان موجب آمادگی دفاعی مسلمین دانست. اگر حکمت این حکم، این است که شما می فرمایید؛ هم اکنون که جنگ ها با اسب و کمان صورت نمی گیرد، آیا نباید این حکم لغو شده و یا با ورزش هایی نظیر تیراندازی با تفنگ و دیگر آمادگی های جنگی جایگزین شود؟

سپاس فراوان[/][/]

خدمت برادر بزرگوار عرض سلام و ادب دارم

با کسب اجازه از کارشناس احکام طبق فتوای فقهای عظام چون در زمان حاضر جنگ با ابزار آلات جدید جنگی مانند تفنگ،خودرو و ... صورت می گیرد، شرط بندی در این موارد اشکالی ندارد .

به استفتاء زیر دقت بفرمایید:

نظر به اینکه پیامبر اکرم شرط بندی برای تیراندازی و اسب سواری را جایز دانسته اند‌ شرط بندی برای بازی ها و ورزش های امروزی متناسب با آن دو ورزش چه حکمی دارد؟
مانند: دارت - تیراندازی با تفنگ بادی - بیلیارد - موتور سواری - رالی ماشین.

پاسخ: در مورد وسائل سواری و سلاح هایی که در جنگ می توان از آن استفاده کرد همین حکم جاری است.

بر گرفته از سایت آیت الله مکارم




حاضر
سلام علیکم:badkonak::badkonaka:



اسلام هرگز با تفریح و سرگرمی مخالف نیست و در بسیاری از روایات توصیه های جدی به اختصاص ساعاتی از روز به سرگرمی و تفریح داده شده است. اما نکته ی اساسی در توصیه های اسلام آن است که از نظر اسلام، تفریح و سرگرمی باید مشروع باشد و از نظر شرعی و فقهی حرام نباشد. بعلاوه باید با هدف تجدید قوا برای انجام وظایف باشد. از این رو پرداختن به تفریح و سرگرمی اگر تنها به قصد لذت جویی و کامیابی باشد، از نظر اسلام مطرود است.

[h=2]تفریح؛ سالم یا ناسالم

[/h]بر اساس آموزه های فقهی و شرعی، تفریحات سالم و مشروع را می توان به راحتی تشخیص داد. در صورتی که موارد نامشروع و خلاف شرع را در ورزش ها و تفریحات و سرگرمی ها به خوبی و به تفکیک دانست. بر اساس یک تقسیم بندی از نظر اسلام دو دسته از تفریحات و سرگرمی ها حرام هستند و باید از آنها احراز نمود:

[h=2]دسته ی اول: سرگرمی های قماری

[/h][h=2][/h][h=2][/h]سرگرمی ها و ورزش هایی که به صورت قمار انجام شود از نظر اسلام حرام است. قماربازی در صورتی اتفاق می افتد که در سرگرمی و یا تفریحی "برد و باخت" مطرح شود. بر این اساس ممکن است هر نوع بازی، تفریح و سرگرمی را بدون دانستن مسأله شرعی آن از مشروعیت خارج کرده و به طریق قمار و نامشروع درآوریم! برد و باخت یعنی چه؟

ملاک فقهی "برد و باخت" در تشخیص تفریح قماری از غیر آن ملاک مهمی است که باید به خوبی منظور از آن را متوجه شد. بر اساس آموزه های فقهی در صورتی این ملاک تحقق می یابد که چیزی از بازنده به برنده داده شود. این چیز مهم نیست چه باشد و حتی اگر از نظر مالی ارزشی نداشته باشد، صرف شرط پرداخت آن از بازنده به برنده سبب قمار شدن آن تفریح خواهد شد. مثلاً ممکن است دو نفر با یکدیگر شرط بگذارند هر کس در فلان بازی یا در فلان کار برنده شد باید از بازنده بستنی بگیرد! حتی این نوع شرط بندی ساده نیز از نظر اسلام جایز نیست و سبب نامشروع شدن آن تفریح می شود.

برخی از فقها "شنا" را نیز جزء ورزش ها و سرگرمی های مشروعی می دانند که اسلام اجازه قمار را در آن داده است. البته در این مورد همه ی فقها اتفاق نظر ندارند. اما در مورد سوارکاری و تیراندازی به اتفاق همه ی فقها جواز قمار را نیز داده اند!

[h=2]دسته ی دوم: بازی با ابزار قماری

[/h]دسته ی دیگری از تفریحاتی که از نظر اسلام ناسالم به شمار می روند و مسلمانان را از پرداختن به آنها برحذر می دارند، بازی با ابزار قمار است. "ابزار و وسایلی هستند که از آنها برای بازی با شرط بندی و برد و باخت استفاده می شود که در صورت بازندگی، فرد بازنده باید چیزی را به برنده بدهد.

ابزار قمار کدامند؟!

ابزار و وسایل قمار ممکن است بسیار گسترده باشند. برخی از آنها کاملاً شناخته شده اند و از گذشته تاکنون همواره به صورت ابزاری برای بازی های قماری استفاده شده اند که از آن جمله می توان به پاسور، تخته نرد و امثال آن اشاره کرد. بر اساس مبانی فقهی، بازی با این وسایل حتی اگر به قصد برد و باخت نباشد و شرط بندی صورت نگیرد نیز حرام است. مثلاً بازی پاسور در رایانه حتی اگر بدون هیچ قصدی و صرفاً جهت گذران وقت و سرگرمی مورد استفاده قرار گیرد، مصداق تفریح نامشروع و عمل حرامی خواهد بود که مورد تأیید اسلام نیست. زیرا بازی با ابزار قمار است.

برخی دیگر از ابزار هستند که در گذشته از آنها برای بازی های قماری استفاده می شده است. اما امروزه دیگر کسی با آنها چنین برخوردی ندارد و یا آن که ما شک داریم که آیا کسی هم هنوز آنها را به عنوان ابزار قمار استفاده می کند یا نه؟! در این موارد بازی با آن ابزار و وسایل اشکالی ندارد گرچه بهتر است جهت رعایت احتیاط به سایر بازی های سالم دیگر پرداخت.
نکته ی اساسی در توصیه های اسلام آن است که از نظر اسلام، تفریح و سرگرمی باید مشروع باشد و از نظر شرعی و فقهی حرام نباشد. بعلاوه باید با هدف تجدید قوا برای انجام وظایف باشد. از این رو پرداختن به تفریح و سرگرمی اگر تنها به قصد لذت جویی و کامیابی باشد، از نظر اسلام مطرود است.

[h=2]موارد استثناء قماربازی!

[/h]با آن که قمار کردن در اسلام حرام است اما در دو ورزش و تفریح ویژه، اسلام اجازه می دهد که مسلمانان با یکدیگر شرط بندی کرده و شرط برد و باخت بگذارند!! در واقع دو سرگرمی و به نوعی ورزش هستند که در این موضوع استثناء خورده اند و آنها عبارتند از تیراندازی و سوارکاری.

اسلام اجازه می دهد که در این دو نوع بازی، قمار و شرط بندی هم بشود و اساساً پرداختن به این تفریح را مستحب می شمارد. از جمله دلایل آن شاید بتوان به نقش این دو ورزش مهم در حفظ و ایجاد آمادگی دفاعی برای حفاظت از دین و کشور اشاره نمود که اسلام همواره مسلمانان را قوی و آماده و مستحکم در برابر دشمنان می پسندد. آنچنان که در قرآن کریم می فرماید: و اعدّوا لهم مااستطعتم من قوّه: هر آنچه می توانید از نظر قوت و نیرو آمادگی پیدا کنید.

برخی از فقها "شنا" را نیز جزء ورزش ها و سرگرمی های مشروعی می دانند که اسلام اجازه قمار را در آن داده است. البته در این مورد همه ی فقها اتفاق نظر ندارند. اما در مورد سوارکاری و تیراندازی به اتفاق همه ی فقها جواز قمار را نیز داده اند!




[/HR]فهرست منابع و مآخذ

1- رساله عملیه ی مراجع تقلید (10 مربع)

2- رساله آموزشی بر اساس فتاوی امام خمینی (ره)- فلاح زاده

3- آموزش فقه- حسین فلاح زاده

4- گفتار فلسفی (جوان و اوقات فراغت)
5- رساله دانشجویی

:pesar:

جمع بندی
موضوع: شرطبندی حلال
پرسش:

در همین انجمن، خوندم که حکمت حرمت قمار و شرط بندی، ضررهاییست که به شخص، خانواده ی شخص و نظام اقتصادی و اجتماعی وارد می کند.
اگر دلیل این است، مگر این مفاسد در مواردی نظیر اسب سواری و تیراندازی نیز برقرار نیست؟ پس چرا شرط بندی در آن موارد جایز است؟

پاسخ:
قبل از پاسخگویی به اصل پرسش مطلب مهمی را ذکر کرده و به اصل پاسخ می پردازیم:
گاهی ممکن است مصلحت های فردی و اجتماعی برای ما روشن باشد و گاهی ممکن است این حکمت به دست ما نرسیده و عقل نیز نمی تواند به حکمت این احکام نائل آیدمنتهی باید دقت کنیم هرگز ندانستن حکمت برخی از احکام موجب بی اعتبار شدن آنها نمی شود؛ وقتی شخصی منشأ یک خبر، یا حکمی را منزه از کذب و جهل دانست عقل حکم و خبر او را می پذیرد ولو که حکمت آن را نداند. مگر جز این است که وقتی شما کد نظام پزشکی یک پزشک را دیده و به پزشک بودن او اطمینان نمودید، عقل به این ملاک که معلومات وی در زمینه پزشکی بیشتر از شماست فرمان به پذیرش دستور و دوای او می کند، اگرچه می توان از حکمت آن نیز سوال نمود.
در زمینه احکام نیز وقتی ما به خداوند عالم صادق ایمان آورده و نبوت و امامت توام با عصمت پیامبر(ص) واهل بیتش را پذیرفتیم دیگر نمی توانیم از پذیرفتن احکامشان سر باز زنیم.
در ارتباط به اصل پرسش عرض می شود احکام و دستورات خداوند سبحان بر اساس مصلحت های فردی و اجتماعی است، برای مثال دروغ گفتن حرام است اما اگر دروغ موجب مصلحت بالاتری مانند اصلاح ذات البین، نجات یک فرد از مرگ و ... باشد همین دروغ تبدیل به عمل واجب می گردد.
همان طور که حضرت عالی هم بدان اشاره فرمودید شرط بندی عملی است حرام، زیرا موجب از بین رفتن دارایی ها شده و به اقتصاد جامعه و فرد ضربه خواهد زد اما شرط بندی در سه چیز (شنا، تیراندازی، اسب سواری) استثنا شده و این به خاطر مصلحت بالاتری است که در این سه چیز وجود دارد. و آن مصلحت آمادگی دفاعی و نظامی مسلمین است.
در حقیقت این سه ورزش اصلی ترین نیاز های امنیتی و نظامی جامعه مسلمین را تشکیل می داده است. یکی از مهمترین حکمت های استثناء این سه مورد از حرمت شرط بندی، تشویق مسلمانان به روی اوری به ورزش های مفید بوده است که در جهاد از کارایی ویژه ای برخوردار بوده اند.
در حقیقت تشویق جوانان و ایجاد روحیه تدافعی و نظامی در کنار پرکردن اوقات فراغت و تحصیل نشاط روحی و جسمی از مهمترین دلایل جواز شرط بندی در مورد این سه ورزش است.
پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که این ورزش ها (مخصوصاً اسب سواری و تیر اندازی) را در صدر اسلام می توان موجب آمادگی دفاعی مسلمین دانست. اگر حکمت این حکم، این است؛ هم اکنون که جنگ ها با اسب و کمان صورت نمی گیرد، آیا نباید این حکم لغو شده و یا با ورزش هایی نظیر تیراندازی با تفنگ و دیگر آمادگی های جنگی جایگزین شود؟
در پاسخ عرض می شود: طبق فتوای فقهای عظام چون در زمان حاضر جنگ با ابزار آلات جدید جنگی مانند تفنگ،خودرو و ... صورت می گیرد، شرط بندی در این موارد اشکالی ندارد. (1)

.......................................................................
1. استفتاء تلفنی از دفتر آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی

موضوع قفل شده است