عدم تفاهم در خرید خانه

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عدم تفاهم در خرید خانه

سلام خدمت کارشناسان محترم
من حدود یک سال و چند ماهه که عقد کردم. دانشجوی سال آخر هستم و ان شاءالله از مهر هم میرم ارشد. به صورت پاره وقت هم کار میکنم.
پدر و مادرم برای ازدواج ما یک خانه نزدیک خودمون برای ما خریدن و سه دنگش رو به نام من و سه دنگ دیگه رو به نام همسرم زدن.
ما تصمیم داریم زندگیمون رو شروع کنیم همسرم حدود یک سال و نیم از دانشگاهش مونده و هم خودش و هم خانوادش اصرار اکید دارن که باید نزدیک دانشگاهش که منطقه ای در شمال شهر هستش خونه بگیریم یا رهن کنیم.
ما قدرت خرید خونه در اون نقطه شهر رو نداریم با توجه به اینکه پدر خانم بنده تمام خانه و زندگیش رو فروخته بود تا در اون نقطه نزدیک دانشگاه برای راحتی دخترش خونه بگیرن.
ولی همین پدرخانم محترم بنده مثل من در دوران دانشجویی و با سختی بسیار زندگیشون رو شروع کردن. والا من نمیدونم چرا این انتظار رو از من دارن؟

همسرم هم میگه من سختمه فاصله زیاد رو برم و بیام . واقعا نمیدونم این چه سرنوشت شومی بود که خدا نصیب من کرده.

خواهش میکنم کمکم کنید.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما دوست بزرگوار
اگر تو شهر يك كچل باشد زندگي براي او تلخ مي شود ولي اگر كچل ها زياد شودند به قول مردم بلاي عمومي عروسيه و مثلي عربي مي گويد البليه اذا عمّت طابتْ و سهلتْ. در فارسي هم مي گويندمرگ به انبوه جشن است.
خب كه چي؟
از من مشاور بپرسيد مثل نقل و نبات و نخودچي مشكل تو زندگي هست بايد نگران نباشيم به اندازه كافي به همه مي رسد نبايد مشكلات را بيش از چيزي كه هست براي خودمان وزن بدهيم و تفسير كنيم. وقتي اين طوري شد هيجان منفي نمي گذارد درست فكر كنيم، درست صحبت كنيم و گاهي هم براي رسيدن به مقاصد منطقي خودمان با پنبه سر ببريم.
در مشكلات گاهي لازم است دور هم نشست به قول معروف تو هر سري يك فكري هست مثلا چايي را دم كنيد باباف مامان، دايي ، و البته مادر خانم نه مــــــــــادر خانم و پدر خــــــــــــــــــانم تشريف بياوريد. خب ايشان هم پدر و مادر شما هستند عاشق خوشبختي شما و دختراشان هستند
گاهي ممكن است ته ته برنامه آنها نگراني باشد مثلا نگران باشند كه دخترشان در زندان مادر شوهر اسير نشود اگر از نزديك بيشتر آشنا شوند خودشان مشوق مي شوند كه مثلا از تجارب اين خانواده كمك بگيريد
گاهي هم واقعا مي توان بدون فشار طوري برنامه ريخت كه يك سال هم مستأجر باشيد هم يك تجربه است هم قدر منزل تان را مي دانيد و هم خانم تان اذيت نمي شود.
گاهي نشست و برخاست با بزرگان و افرادبا تجربه ديد انسان را باز مي كند يادم است وقتي تازه طلبه شدم براي از اين شهر به ان شهر شدن و منزل خودمان و خانواده همسرم آن هم با جيب يا به قول عربها جَيْب خالي سخت بود. وقتي با طلاب خارجي بودم مي ديدم از كشورش اومده 4 سال نتوانسته برگردد
يا طلبه عربي بود با هم هم حجره شديم ايشان در ايران كسي را نداشت گاهي جمعه ها و 5 شنبه ها مي رفت كمك عرب هايي كه منزل داشتند بنايي چند باري هم پول نياز داشتم ازش قرض گرفتم. او مي گفت شما خانواده تان اينجا است همين پشت گرمي كافي است هرچند كمك هم دريافت نكنيد
بله
مشكلي نيست كه آسان نشود مرد آن باشد كه هراسان نشود
اميدورارم به بركت اين ايام زندگي شاد و خرمي داشته باشيد

[HL]خداوند فرمود: واستعينوا بالصبر و الصلاه در شديد و سختي هاي زندگي از نماز و صبر كمك بجوييد[/HL]

[="DarkGreen"]

انسان کهن;523586 نوشت:
ما تصمیم داریم زندگیمون رو شروع کنیم همسرم حدود یک سال و نیم از دانشگاهش مونده و هم خودش و هم خانوادش اصرار اکید دارن که باید نزدیک دانشگاهش که منطقه ای در شمال شهر هستش خونه بگیریم یا رهن کنیم.

سلام و عرض ادب

شما میتونید منزل خودتون رو اجاره (یا رهن) بدید و با پول پیشی که میگیرید جایی رو برای خودتون اجاره(یا رهن) کنید.

مردم نوه دارند هنوز مستاجرند غصه هیچ چیزم نمیخورند و زندگی خوب هم دارند.

سخت نگیرید.[/]

موضوع قفل شده است