جمع بندی فضیلت جمع بین نمازها در احادیث

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فضیلت جمع بین نمازها در احادیث

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده در پستهای متعددی درباره موضوع جمع یا جدا خواندن نمازها مطلب مشاهده نمودم
ولی سئوال بنده این است آیا ما حدیث یا احادیثی از حضرات معصومین علیه السلام در فضیلت جمع نمودن نمازهای واجب داریم یا خیر؟
و بالعکس حددیث یا احادیثی در فضیلت جدا خواندن نمازها داریم؟
بنده حقیر شخصا سه حدیث دیدم و شنیدم

یک شخصی از علما به بنده گفت حضرت مولا علی علیه السلام می فرمایند جمع بین نمازها از اسرار شیعه است که بنده تا کنون سندی بر ان نیافته ام و نه در کتابی دیده ام
در جائی هم مشاده کردم که امام حسن عسکری علیه السلام شخصی را به جمع بین نماز ظهر و عصر سفارش فرموده اند برای حل مشکلش که این شخصی است نه عام و مقطعی است
و اما معروفترین حدیث حدیث حضرت محمد صلی الله علیه و اله است که نماز را به نهری تشبیه فرموده اند که انسان پنج نوبت در آن شنا می کند که اگر نمازها جمع باشد پس باید می فرمودند سه نوبت
علی ای حال از حضرات اساتید خواهشمندم رهنوم فرمایند

و السلام علی من التبع الهدی



[=arial]با نام الله


[=arial]

[=arial] کارشناس بحث: استاد صدرا

با سلام و عرض ادب

الف) در پاسخ به این سؤال باید توجه داشت که ما با دو مساله مواجه هستیم که البته رتبه ی یکی مقدم بر دیگری می باشد:

1)ابتدای وقت نمازهای یومیه از چه زمانی آغاز می گردد؟
2)جمع بین نماز ظهر و عصر و همچنین جمع بین نماز مغرب و عشاء چه حکمی خواهد داشت؟

با توجه به مساله ی اول اگر پاسخ اینگونه باشدکه به هنگام زوال، وقت نماز ظهر و عصر با هم داخل می گردد و یا با با استتار قرص و یا ذهاب حمره ی مشرقیه وقت نماز مغرب و عشاء هر دو داخل می گردد، جواب موضوع دوم نیز مشخص می گردد که حقیقت جمع بین دو نماز به معنای خواندن نماز عصر و یا عشاء در غیر وقت آن نخواهد بود؛ بلکه هر دو نماز در وقت خود خوانده شده اند.

در بررسی روایات شیعه به این حقیقت پی می بریم که وقت نماز ظهر و عصر با زوال آفتاب(هنگام ظهر شرعی) داخل می گردد و وقت نماز مغرب و عشا نیز با استتار قرص آفتاب آغاز می گردد.

در روايات معتبرى، مبدأ وقت ظهرين را زوال معيّن نموده و مضمون آن‏ها اينگونه است كه به محض زوال شمس، وقت ظهر و عصر داخل مى گردد.
«زراره عن ابى جعفر عليه ‏السلام قال: اذا زالت الشمس دخل الوقتان الظهر و العصر فاذا غابت الشمس دخل الوقتان المغرب و العشاء الاخرة»؛[1]هرگاه خورشيد زوال پيدا كند، وقت نماز و عصر داخل مى‏ شود و هرگاه خورشيد غروب نمايد، وقت نماز مغرب و عشا داخل مى ‏گردد.

«عبيد بن زراره قال: سألت ابا عبداللّه‏ عليه ‏السلام عن وقت الظهر و العصر فقال: اذا زالت الشمس فقد دخل وقت الظهر و العصر جميعاً الا ان هذه قبل هذه ثم أنت فى وقت منهما جميعاً حتى تغيب الشمس»؛[2]عبيد بن زراره مى‏ گويد: از امام صادق عليه ‏السلام در مورد وقت نماز ظهر و عصر سؤال نمودم، ايشان فرمودند: هرگاه خورشيد زوال نمايد، به تحقیق وقت ظهر و عصر هر دو داخل مى ‏گردد، جز آن‏كه نماز ظهر پيش از نماز عصر است و تو در وقتِ هر دو هستى تا اين‏كه خورشيد غروب نمايد.

با توجه به مضمون این روایات به این نتیجه می رسیم که در روایات اهل بیت علیهم السلام جمع بین دو نماز به معنای خواندن نماز دوم در غیر وقت آن نخواهد بود؛ بلکه نماز دوم نیز در وقت خودش بجای آورده شده است.


[/HR] [1].من لا یحضره القفیه، ج1،ص216؛ وسائل الشیعة، ج4،ص125.

[2].همان.

ب) مطلب دومی که قابل توجه است آن است که افضل خواندن نمازها به شکل منفصل و با فاصله از یکدیگر است یا افضل جمع بین دو نماز می باشد. با مروری به روایات باب روایتی در خصوص افضل بودن جمع خواندن به شکل مطلق یافت نمی گردد؛ اما در مقابل روایاتی یافت می گردد که مفاد آنها افضلیت انفصال میان دو نماز می باشد. (که در ایجا بحث است که انفصال با چه امری محقق می گردد؟ آیا با فاصله شدن نافله فاصله میان دو نماز محقق گردیده یا خیر؟).
مرحوم شیخ طوسی در کتاب »تهذیب الاحکام» دو روایت رابیان می فرمایند:
«... عَنْ مُعَاوِيَةَبْنِ مَيْسَرَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ فِي طُولِ النَّهَارِ لِلرَّجُلِ أَنْ يُصَلِّيَ‏ الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ قَالَ نَعَمْ وَ مَاأُحِبُّ أَنْ يَفْعَلَ ذَلِكَ فِي كُلِّ يَوْمٍ»؛[1]
هنگامی که در طول روز آفتاب زوال نمود؛ یا نمازگزار می تواند نماز ظهر و عصر را با یکدیگر بخواند؟ حضرت فرمودند بله اما من دوست نمی دارم که هر روز اینگونه عمل نماید.

«... عَنْ زُرَارَةَ قَالَ‏ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَصُومُ فَلَا أَقِيلُ حَتَّى تَزُولَ الشَّمْسُ فَإِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ صَلَّيْتُ نَوَافِلِي ثُمَّ صَلَّيْتُ الظُّهْرَ ثُمَّ صَلَّيْتُ نَوَافِلِي ثُمَّ صَلَّيْتُ الْعَصْرَ ثُمَّ نِمْتُ وَ ذَلِكَ قَبْلَ أَنْ يُصَلِّيَ النَّاسُ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ فَقَدْ دَخَلَ الْوَقْتُ وَ لَكِنِّي أَكْرَهُ لَكَ أَنْ تَتَّخِذَهُ وَقْتاً دَائِماً»؛[2] زراره می گوید به امام صادق علیه السلام عرض نمودم: من روزه می گیرم اما قیلوله نمی کنم(خواب قبل از ظهر) تا اینکه وقت ظهر داخل شود، هنگامی که آفتاب زوال نمود(ظهر داخل شد) نوافلم(نوافل ظهر) را می خوانم و بعد از آن نماز ظهر را می خوانم.

سپس نوافلم(نوافل نماز عصر) را می خوانم و بعد از ان نماز عصر را بجای می آورم و سپس می خوابم و این امر قبل از زمانی است که مردم(اهل سنت) نماز عصرشان را بخوانند. حضرت به من فرمودند: ای زراره هنگامی که آفتاب زوال نمود به تحقیق وقت نماز داخل می گردد ولی من بر تو خوش نمی دارم که همیشه اینگونه عمل نمائی( و بعد از زوال را به عنوان وقت دائمی برای هر دو نماز قرار دهی).

صرف نظر از بررسی سند دو روایت، ممکن است در مفاد روایت دوم اشکال شود که در اینجا مخاطب شخص زراره است و امام می فرمایند من بر تو خوش نمی دارم(نه بر عموم مردم)، که چنین امری خود نشان دهنده آن است که حضرت به واسطه ی موانع خارجی از استمرار این رویه ناخوشنود بودند؛ زیرا زراره شاگرد خاص امام است و شخصی شناخته شده است و ممکن است با این رویه ناس(عامه: سنی ها)برای وی و دیگر شیعیان و یا امام ایجاد زحمت نمایند، که البته این احتمال نیز در روایت اول وارد است.

درروایت دیگری راوی سوال می کند که من چه بسا وارد مسجد می شوم و بعضی از شیعیان را می بینم که نماز ظهر می خوانند و بعضی نماز عصر را(شیعیان وحدت رویه ندارند)؟حضرت فرمودند من خود آنها را به چنین روشی امر نمودم؛ زیرا اگر آنان در یک وقت مشخص نماز می خواندند شناخته می شدند و جانشان به خطر می افتاد.

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي هَاشِمٍ الْبَجَلِيِّ عَنْ سَالِمٍ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلَ إِنْسَانٌ وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ رُبَّمَا دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ وَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا يُصَلِّي الْعَصْرَ وَ بَعْضُهُمْ يُصَلِّي الظُّهْرَ فَقَالَ أَنَا أَمَرْتُهُمْ بِهَذَا لَوْ صَلَّوْا عَلَى وَقْتٍ وَاحِدٍ لَعُرِفُوا فَأُخِذُوا بِرِقَابِهِمْ.[3] در روایت دیگری راوی از وضعیت بد معامله اش شکایت می کند حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به او فرمودند: نماز ظهر و عصر را دنباله هم ـ در اوّل وقت ـ انجام بده، كه در نتیجه آن فقر و تنگ دستى از بین مى رود و به مقصود خود خواهى رسید.

«مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَبَّاسٍ النَّاقِدِ قَالَ: تَفَرَّقَ مَا كَانَ فِي يَدِي وَ تَفَرَّقَ عَنِّي حُرَفَائِي‏ فَشَكَوْتُ ذَلِكَ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ علیه السلام فَقَالَ لِي اجْمَعْ بَيْنَ الصَّلَاتَيْنِ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ تَرَى مَا تُحِبُّ»؛[4]
که البته برخی از علما احتمال داده اند که در اینجا تحریف و اسقاطی رخ داده باشد و «لاتجمع» به شکل«اجمع» آمده باشد.[5]
و یا اینکه ممکن است در مورد این روایت بگوئیم مورد آن خاص بوده و دستور امام(علیه السلام) نیز ارشادی بوده؛‌ به این معنا که اگر نماز ظهر و عصر را با هم بخوانی مشتری های خود را از دست نمی دهی.
ب) آنچه مسلم است آن است که جواز جمع بین الصلاتین امری است که در سنت نبوی صلی الله علیه وآله تبیین گشته است و آنحضرت بخاطر رفع سختی و حرج بر امت خویش اینگونه عمل نمودند. اما اینکه آیا چنین امری رجوع از افضل بوده باشد امری است که محل کلام و اشکال می باشد؛ هرچند که صرف نظر از رجحان چنین امری بخاطر امور خارجی؛[6] مشهور قائل به افضلیت تفریق میان دو نماز بوده اند.

موفق باشید.


[/HR] [1] . وسائل الشيعة ؛شیخ حر عاملی، ج‏4 ؛ ص 128.

[2] . ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار ؛مجلسی، ج‏4 ؛ ص297.

[3] . تهذيب الأحكام ، شیخ طوسی؛ ج‏2 ؛ ص252.

[4]. الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏3 ؛ ص287.

[5]. النجعه فی شرح اللمعة،شیخ محمد تقی شوشتری،ج2،ص48.



[6]. مثل اینکه جمع بین صلاتین به صورت جماعت بوده باشد و...
موضوع قفل شده است