جمع بندی فلسفه ی اجباری بودن حجاب

تب‌های اولیه

91 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فلسفه ی اجباری بودن حجاب

با توجه به آرشیو سایت، هر چند ماه یک بار، بحثی در زمینه اجباری بودن حجاب در سایت ایجاد و بعد از مدتی قفل می شود، ولی نظر به اینکه بانوان سایت بعضاً همچنان تمایل به بحث و تبادل نظر دارند، نیاز به ایجاد بحثی مشابه حس می شود و تاپیکی تأسیس می گردد.

من از مدیران ارجاع خواهشمندم اجازه بدهند با توجه به اینکه برخی بانوان سایت در این زمینه سؤال دارند و در تاپیکهای مختلف مدام آنرا مطرح می کنند، این قضیه به صورت متمرکز در همین تاپیک طرح شود. و خواهشمندم یک کارشناس خوب و زبده که وقتشان هم زیاد باشد و ناگهان به غیبت نروند نیز برای این موضوع معرفی کنند.

اما فلسفه لزوم حفظ حجاب در جامعه اسلامی، بر اساس تحقیقاتِ بنده به بیان ذیل است:


1.برخی اعمال گناه هستند و لازم به ذکر است که ترک واجب نیز یک گناه کبیره است، و ترک حجاب نیز به همین خاطر گناه است.


2.وظیفه ی مسلمان است که عمل به گناه را، خواه عمل مستقیم به یک حرام یا ترک یک واجب باشد، به صورت علنی و در برابر انظار عمومی انجام ندهد، تا عمل به آن گناه در جامعه عادی نگشته و قبح آن نزد مردم نریزد. کسی که این را رعایت نکند، با عمل خود، آمر به منکر و ناهی از معروف است و این عمل نشر گناه است.


3.حکومت دینی، در قبال جامعه ی دینی مسئولیت دارد و باید نسبت حفظ ارزشهای دینی آن، احساس مسئولیت کند، لذا باید از نشر گناه جلوگیری کند.


4.حکومت دینی باید مانع از عمل آشکار و علنی به هر یک از گناهان در سطح جامعه شود.(نتیجه از 2 و 3) این گناه می تواند عمل به برقراری رابطه نامشروع، شرب خمر و زنا، به شکلی که در جامعه آشکار گردد باشد(و شاهدانی با چشم خود وقوع این عمل را شهادت دهند) و یا ترک علنی یک واجب الهی، مثل روزه در ماه رمضان یا حفظ حجاب اسلامی از سوی زن یا پوشش نامناسب از سوی آقایان باشد.


5.بی حجابی ترک یک واجب الهی است و ترک واجب الهی یک گناه است.(نتیجه از 1)


نتیجه: حکومت دینی باید مانع از بی حجابی گردد(نتیجه از 4 و 5) و زنانِ جامعه ی اسلامی نیز باید حجاب خویش را در انظار عمومی حفظ نمایند.(نتیجه از 1 و 2)

:Doaa:
التماس دعای فرج

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت همه دوستان و کاربران عزیز

از آنجا که بعضی از دوستان تاکید داشتند که تاپیکی برای بررسی چرایی اجبار حجاب باز شود و به بررسی این سوال بپردازد
از آنجا که این موضوع موضوعی تکراری با صفحات بسیار در این انجمن انجام شده است لذا مستدعی است که این موضوع به صورت خاص و به دور از حواشی حول موضوع بحث و تبادل نظر شود. تا به نتیجه مطلوب دست یابیم
لذا دوستان باید در نقد و نظر های خود باید کاملا جنبه احترام و جنبه کار علمی را رعایت کنند.
ما در این تاپیک نمی خواهیم حرف های گذشته را تکرار یا کپی و پیست کنیم بلکه دنبال نقطه نظرات فکر شده و کار شده ایم .
قبلا از شرکت همه دوستان در بحث کمال تشکر و امتنان را دارم.

tazkie;520760 نوشت:

اما فلسفه لزوم حفظ حجاب در جامعه اسلامی، بر اساس تحقیقاتِ بنده به بیان ذیل است:



1.برخی اعمال گناه هستند و لازم به ذکر است که ترک واجب نیز یک گناه کبیره است، و ترک حجاب نیز به همین خاطر گناه است.

2.وظیفه ی مسلمان است که عمل به گناه را، خواه عمل مستقیم به یک حرام یا ترک یک واجب باشد، به صورت علنی و در برابر انظار عمومی انجام ندهد، تا عمل به آن گناه در جامعه عادی نگشته و قبح آن نزد مردم نریزد. کسی که این را رعایت نکند، با عمل خود، آمر به منکر و ناهی از معروف است و این عمل نشر گناه است.

3.حکومت دینی، در قبال جامعه ی دینی مسئولیت دارد و باید نسبت حفظ ارزشهای دینی آن، احساس مسئولیت کند، لذا باید از نشر گناه جلوگیری کند.

4.حکومت دینی باید مانع از عمل آشکار و علنی به هر یک از گناهان در سطح جامعه شود.(نتیجه از 2 و 3) این گناه می تواند عمل به برقراری رابطه نامشروع، شرب خمر و زنا، به شکلی که در جامعه آشکار گردد باشد(و شاهدانی با چشم خود وقوع این عمل را شهادت دهند) و یا ترک علنی یک واجب الهی، مثل روزه در ماه رمضان یا حفظ حجاب اسلامی از سوی زن یا پوشش نامناسب از سوی آقایان باشد.

5.بی حجابی ترک یک واجب الهی است و ترک واجب الهی یک گناه است.(نتیجه از 1)

نتیجه: حکومت دینی باید مانع از بی حجابی گردد(نتیجه از 4 و 5) و زنانِ جامعه ی اسلامی نیز باید حجاب خویش را در انظار عمومی حفظ نمایند.(نتیجه از 1 و 2)

سلام علیکم،
در مورد اولتان که فرمودید «ترک واجب نیز یک گناه کبیره است» واقعاً اینطور است؟ بدیهی است که هر واجبی ترکش حرام است و هر حرامی ترکش واجب و در نتیجه کلاً می‌توان به جای واجبات و محرمات گفت فقط واجبات یا فقط محرمات، اما آیا ترک واجب علاوه بر حرام بودن پس گناه بودن گناه کبیره هم خواهد بود؟ سندی برای درستی این عبارت دارید؟
نمی‌دان از استدلال شمام درست برداشت کردم یا نه ولی به نظرم آمد که اجباری بودن حجاب را مانند یک گناه فردی برشمرده‌اید که علنی کردنش اشکال مضاعف دارد و حکومت مبتنی بر اسلام وظیفه دارد جلوی این علنی شدن را بگیرد؟ در حالیکه اجباری بودن حجاب فقط یک بخش از آن بحث فردی است و بخش دیگرش مستقیماً اجتماعی است. یعنی مستقیماً حق‌الناس به گردن شخص می‌اندازد و در نتیجه مدعی‌العموم باید وارد صحنه شود. اتفاقاً در خلوت خودش اگر کسی حجاب نداشته باشد گناه نیست و حجاب در متن جامعه معنی می‌شود (محرم و نامحرم‌های موجود در خانواده و در بین دوستان و آشنایان را هم بخشی از اجتماع گرفتم).

توضیح خط آخر از پاراگراف بالا:
بیایید اجتماع را به دو بخش تقسیم کنیم:
۱. اجتماع کوچک شامل خانواده و دوستان نزدیک یا غیرنزدیک ولی جمع شده در یک فضای کوچک دربسته (مثل محیط خانه، مثل یک مهمانی معمولی، مثل یک پارتی، مثل فضای یک شرکت خصوصی که رفت و آمد خاصی ندارد و ...)
۲. اجتماع بی در و پیکر بیرون، از داخل بقالی و مغازه‌ها گرفته تا ادارات و مؤسسات و پارکها و اتوبوس‌ها و موزه‌ها و ...

در مورد محیط خانه و خانواده اگر عدم محرمیت وجود داشته باشد و رعایت نشود، در یک مهمانی معمولی برای خانواده‌ی بزرگتر شامل فامیل دورتر اگر محرمیت رعایت نشود، در تمامی این موارد ممکن است در حالت عادی وظیفه‌ای برای حکومت اسلامی فرض نشود و وظیفه‌ی امر به معروف و نهی از منکر بخاطر رعایت حرمت‌های فامیلی بر عهده‌ی خود اشخاص قرار داده شود، با توجه به محبتی که انتظار است بین اشخاص به طور طبیعی نسبت به هم برقرار باشد، اگر افراد اهل صله‌ی رحم و رسیدگی به هم باشند ...
در مورد پارتی و فضاهای خصوصی مثل شرکت‌های کم‌رفت‌و‌آمد یا بی‌رفت‌و‌آمد اما علقه‌ی خویشاوندی سبب جمع شدن افراد دور هم نشده است، غالباً یا جمع‌شدن افراد هم‌سلیقه و هم‌فکر است و یا برای کار و اشتغال. این موارد از مواردی است که مدعی‌العموم می‌تواند و وظیفه دارد به آنها رسیدگی کند، اگرچه باز همان روابط حداقلی هم سبب می‌شود تا در صورت امکان خود اشخاص هم لازم باشد گوشه‌ای از نهی از منکر و امر به معروف را بر عهده بگیرند ...
اما وقتی بحث اجتماع بی‌درو‌پیکر می‌شود دیگر شناخت کافی بین افراد کم می‌شود (مثالش در شهر بزرگ است و نه در روستاها و ...) و محبت‌ها هم دیگر محبت از سر شناخت و آشنایی و دوستی و رفاقت و همکاری و ... نیست، هر برخوردی می‌تواند به راحتی به یک سوء تفاهم بدل شود، در اینجا کار حکومت باید بیش از پیش جدی گرفته شود، خصوصاً که دامنه‌ی تأثیر ناهنجاری‌ها هم بزرگتر خواهد بود و یک ناهنجاری اگر با سهل‌انگاری مواجه شود شاید سهم زیادی از افراد جامعه را مبتلا کند. در این بین باز وظیفه از گردن اشخاص ساقط نمی‌شود اما اصل حفظ نظم و امنیت و ارزش‌ها بر عهده‌ی حکومت خواهد بود ...
بنابراین اگرچه هر بی‌حجابی در صورت لزوم رعایت شدن حجاب یک حق‌النفس و یک حق‌الناس به گردن شخص بدحجاب می‌گذارد ولی مدعی‌العموم ترجیح بر این است که وقتی وارد عمل شود که رابطه‌ای پررنگ‌تر و پراثرتر از قدرت حکومتی بر روابط بین افراد حاکم نباشد، خصوصاً که در موارد آنچنان خصوصی که نمود خارجی به کف شهر هم ندارد دخالت خودسر حکومت جنبه‌ی تجسس خواهد داشت و اصلاً مجاز نیست مگر اینکه یکی از افراد خود درخواست کمک کند تا مدعی‌العموم وارد گود شود ...
یا علی

[="Microsoft Sans Serif"]درود:Gol:
در سوره‌ی نور است که به صورت مستقیم در مورد حجاب زنان سخنان گفته است:
(نور/31): «و به زنان با ایمان بگو: ... زینت‌های خود را آشکار نکنند و دستار (روسری) خود را بر گریبان بندازند ...»
دو نکته در اینجا نیاز به توجه دارد:

  • نخست: در ابتدای این آیه، از واژه‌ی «قُل» استفاده شده است که این نشانگر پیشنهادی (نه زوری) بودن یک امر است.
  • دوم: پیش از این آیه (نور/31) در مورد چشم‌چرانی مردان سخن گفته شده است:
(نور/30): «به مردان بگو: چشمان خود را (از نامحرمان) بازگیرند ...»
با توجه به این‌که قرآن ابتدا به چشم‌چرانی مردان پرداخته است؛ سپس به بی‌حجابی، باید دریافت که خطر چشم‌چرانی از بی‌حجابی بیشتر است؛ چون مرد چشم‌چران با دیدن زنان محجبه نیز تحریک می‌شود. پس جامعه‌ای که می‌خواهد دستورهای اسلامی درش اجرا شود، ابتدا باید چشم‌چرانی کردن را درست کند.
اکنون پرسشی که به ذهن می‌آید، این است: «چرا موضوع پیش‌گیری از چشم‌چرانی، زور و اجباری درش نیست ولی حجاب، زوری است؟»
چرا همه‌ی فشارها بر روی زن باید باشد؟

آبـرنـگـ;524653 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]درود:Gol:
در سوره‌ی نور است که به صورت مستقیم در مورد حجاب زنان سخنان گفته است:
(نور/31): «و به زنان با ایمان بگو: ... زینت‌های خود را آشکار نکنند و دستار (روسری) خود را بر گریبان بندازند ...»
دو نکته در اینجا نیاز به توجه دارد:
  • نخست: در ابتدای این آیه، از واژه‌ی «قُل» استفاده شده است که این نشانگر پیشنهادی (نه زوری) بودن یک امر است.
  • دوم: پیش از این آیه (نور/31) در مورد چشم‌چرانی مردان سخن گفته شده است:
(نور/30): «به مردان بگو: چشمان خود را (از نامحرمان) بازگیرند ...»
با توجه به این‌که قرآن ابتدا به چشم‌چرانی مردان پرداخته است؛ سپس به بی‌حجابی، باید دریافت که خطر چشم‌چرانی از بی‌حجابی بیشتر است؛ چون مرد چشم‌چران با دیدن زنان محجبه نیز تحریک می‌شود. پس جامعه‌ای که می‌خواهد دستورهای اسلامی درش اجرا شود، ابتدا باید چشم‌چرانی کردن را درست کند.
اکنون پرسشی که به ذهن می‌آید، این است: «چرا موضوع پیش‌گیری از چشم‌چرانی، زور و اجباری درش نیست ولی حجاب، زوری است؟»
چرا همه‌ی فشارها بر روی زن باید باشد؟

درود،
در این آیه‌ی از سوره‌ی نور ابتدا همانطور که در آیه‌ی قبلی در مورد مردان فرموده «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِ‌هِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُ‌وجَهُمْ» به زنان خطاب شده که چشمانشان را بیاندازند (چشم‌چرانی نکنند) و فروجشان را حفظ کنند و سپس دو مورد به آن اضافه شده است: یکی اینکه زینت‌هایشان را آشکار نکنند مگر ظاهر از آن را و دیگری هم اینکه خود را بپوشانند به حجاب، اما دقت کنید که فعل «یضربن» با «لام» حالت تأکیدی به خود گرفته است آن هم تأکیدی که در هیچ کدام از دستورات قبلی چه به مردان و چه به زنان ظاهر نشده است:
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِ‌هِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُ‌وجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ‌ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِ‌بْنَ بِخُمُرِ‌هِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ

در ضمن اینکه «قل» فعل امر است چطور شما از آن توصیه برداشت کردید؟ اما مخاطب «قل» که یک فعل امر است به هر حال رسول خداست و نه مردان و نه زنان، خداوند فرموده که ای پیامبر به مؤمنان بگو چنین کنند و چنان کنند، این چطور می‌شود فهمید که توصیه به مؤمنان است یا امر؟ یعنی چشم‌چرانی نکردن مستحب است و واجب نیست؟

در ضمن اینکه حفظ نگاه یک امر رفتاری است و مربوط به تربیت نفس است اما پوشاندن خود به حجاب (که لازم نیست حتماً چادر باشد) یک امر ظاهری است، باطناً شخص ممکن است راضی به آن نباشد ولی کنترلش کند و کنترلش هم خیلی ساده‌تر از نگاه است. خود شما هم حتماً دیده‌اید که کنترل نگاه خیلی ساده نیست، گاهی آدم می‌خواهد نگاهش را حفظ کند ولی نمی‌تواند، چشمش را می‌بندد با کوچکترین صدایی یا جلب توجهی بدون اجازه‌ی او باز می‌شود و ... . به نظر شخصی حقیر کنترل نگاه که مشترکا برای مرد و زن واجب است از حفظ پوشش سخت‌تره، فقط چون داشتن حجاب مشکلاتی در زندگی روزمره ایجاد می‌کند (مشکل شدن راه رفتن و سوار تاکسی شدن و ...، مشکل کاپشن پوشیدن در سرما و مشکل تحمل گرما، سنگین بودن و اذیت کردن سر و ...) بروز این مشلات خیلی بزرگتر است، مگرنه اگر خودمان قرارداد کنیم که اگر چشممان را کنترل نکردیم خودمان را جریمه خواهیم کرد و به این جریمه کردن هم مقید باشیم چه بسا سختی کنترل نگاه هم بروز بیشتری در زندگی‌مان داشته باشد. و البته حجاب هم مختص زنان نیست و برای مردان هم حد واجب برای پوشش مطرح است، اگرچه کمتر رویش بحث می‌شود و البته سبک‌تر از حجاب خانمهاست، به طور خاص سر و گردن لازم نیست پوشیده باشد و دستها هم تا آرنج واجب نیست پوشیده باشد (به نظر برخی علما) و ...

در عین حال پیاده کردن حفظ نگاه به عنوان یک قانون اجتماعی چندان ساده نیست، چون اگر به کسی بگویید چرا نگاهت را کنترل نمی‌کنی و سرت بیخودی می‌چرخد مثلاً می‌گوید دنبال کسی می‌گردم، دنبال آدرس می‌گردم، و ... . یا اگر به کسی بگویند داشتی نگاه به نامحرم می‌کردی باید جریمه شوی یا به دادگاه فرستاده شوی می‌گوید مدرک داری؟ مثل حجاب نیست که خودش مدرک باشد (گرچه آن را هم می‌شود جلوی نگاه مأموران تا حدودی درستش کرد)، اگرچه اگر چند شاهد برای هر چنین چشم‌چران‌هایی باشد یا دوربین‌هایی بشود اینها را درست ثبت کنند شاید بشود اسمشان را مدرک گذاشت ولی باز کم پیش می‌آید که بتواند چیزی را ثابت کند. مثلاً کسی ممکن است افرادی در آنطرف خیابان را نگاه کند که خارج از حدود دوربین یا شاهدان دیگر است یا هزار اما و اگر دیگر.

بحث سر این موارد زیاد است ...

[="Microsoft Sans Serif"]درود:Gol:

owari;524671 نوشت:
درود،
در این آیه‌ی از سوره‌ی نور ابتدا همانطور که در آیه‌ی قبلی در مورد مردان فرموده «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِ‌هِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُ‌وجَهُمْ» به زنان خطاب شده که چشمانشان را بیاندازند (چشم‌چرانی نکنند) و فروجشان را حفظ کنند و سپس دو مورد به آن اضافه شده است: یکی اینکه زینت‌هایشان را آشکار نکنند مگر ظاهر از آن را و دیگری هم اینکه خود را بپوشانند به حجاب، اما دقت کنید که فعل «یضربن» با «لام» حالت تأکیدی به خود گرفته است آن هم تأکیدی که در هیچ کدام از دستورات قبلی چه به مردان و چه به زنان ظاهر نشده است:
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِ‌هِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُ‌وجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ‌ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِ‌بْنَ بِخُمُرِ‌هِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ
بله اگر «قُل» در ابتدای آیه نمی‌آمد، همه‌ی آیه امری تأکیدی بود ولی با آمدن «قل» چنین چیزی دیگر نیست.
همانند: (نور/27): «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوابیوتا غیر بیوتکم ...» که در این آیه، خدا خود به صورت مستقیم دستور داده است.
اینکه تا آیه‌ی (29) خدا به صورت مستقیم امر می‌کند، اما پس از آن (تنها در مورد چشم‌چرانی و حجاب) به صورت غیر مستقیم سخن می‌گوید و پس از آن،(از 31 به بعد) دوباره به صورت مستقیم سخن می‌گوید، چه دلیلی دارد؟
نقل قول:
در ضمن اینکه «قل» فعل امر است چطور شما از آن توصیه برداشت کردید؟ اما مخاطب «قل» که یک فعل امر است به هر حال رسول خداست و نه مردان و نه زنان، خداوند فرموده که ای پیامبر به مؤمنان بگو چنین کنند و چنان کنند، این چطور می‌شود فهمید که توصیه به مؤمنان است یا امر؟ یعنی چشم‌چرانی نکردن مستحب است و واجب نیست؟
بله «قُل» فعل امر است به پیامبر؛ نه مردم. همچنین در هرجایی از قرآن که «قُل»‌ در ابتدای آیه‌ای آمده است؛ آیه‌ای پیشنهادی است که مردم خود با اندیشیدن باید بدان برسند - نه زور (اگرچه خدا بارها پیامبر را تنها اندرز دهنده خوانده است).
نقل قول:
در ضمن اینکه حفظ نگاه یک امر رفتاری است و مربوط به تربیت نفس است اما پوشاندن خود به حجاب (که لازم نیست حتماً چادر باشد) یک امر ظاهری است، باطناً شخص ممکن است راضی به آن نباشد ولی کنترلش کند و کنترلش هم خیلی ساده‌تر از نگاه است.
هردوی این رفتارها (بی‌حجابی و چشم‌چرانی) هم ظاهری هستند و هم درونی.
چشم‌چرانی نیز، یک مشکل ظاهری است؛ چون:
  • همانگونه که اگر زنی پوششی مناسب (از دید فرهنگ ما) نداشته باشد، در جامعه شخصیت خود را پایین می‌آورد (یک واقعیت)؛ مرد چشم‌چران نیز، با چشم‌چرانی شخصیت خود را پایین می‌آورد و مردم می‌بینند و می‌دانند که کدام مرد چشم‌چران است و کدام، نه.
  • همانگونه که بی‌حجابی باعث پاشیدگی خانواده می‌شود؛ چشم‌چرانی مرد نیز، باعث دل‌چرکین شدن زن، نسبت به مرد می‌شود.
پس چشم‌چرانی فقط مربوط به مرد و نفسش نیست و مربوط به جامعه است.

نقل قول:
خود شما هم حتماً دیده‌اید که کنترل نگاه خیلی ساده نیست، گاهی آدم می‌خواهد نگاهش را حفظ کند ولی نمی‌تواند، چشمش را می‌بندد با کوچکترین صدایی یا جلب توجهی بدون اجازه‌ی او باز می‌شود و ... . به نظر شخصی حقیر کنترل نگاه که مشترکا برای مرد و زن واجب است از حفظ پوشش سخت‌تره، فقط چون داشتن حجاب مشکلاتی در زندگی روزمره ایجاد می‌کند (مشکل شدن راه رفتن و سوار تاکسی شدن و ...، مشکل کاپشن پوشیدن در سرما و مشکل تحمل گرما، سنگین بودن و اذیت کردن سر و ...) بروز این مشلات خیلی بزرگتر است، مگرنه اگر خودمان قرارداد کنیم که اگر چشممان را کنترل نکردیم خودمان را جریمه خواهیم کرد و به این جریمه کردن هم مقید باشیم چه بسا سختی کنترل نگاه هم بروز بیشتری در زندگی‌مان داشته باشد. و البته حجاب هم مختص زنان نیست و برای مردان هم حد واجب برای پوشش مطرح است، اگرچه کمتر رویش بحث می‌شود و البته سبک‌تر از حجاب خانمهاست، به طور خاص سر و گردن لازم نیست پوشیده باشد و دستها هم تا آرنج واجب نیست پوشیده باشد (به نظر برخی علما) و ...
اتفاقا زنان نیز می‌گویند: «چشم‌چرانی نکردن آسان است.». اگر پوشیدن حجاب برای زنانی که حجاب را دوست ندارند آسان بود، این‌همه مشکل در جای‌جای ایران بر سر حجاب نبود.
پوشیدن حجاب برای زنان، که زیبایی برایشان بسیار ارزشمند است، خیلی سخت است.
نقل قول:
در عین حال پیاده کردن حفظ نگاه به عنوان یک قانون اجتماعی چندان ساده نیست،
بسیار عالی. یکی از دلیل‌هایی که آن آیه (نور/31-30) به صورت مستقیم دستور نداده است، همین است. همان‌گونه که چشم‌چرانی را نمی‌شود با زور کنترل کرد، حجاب را هم نمی‌شود (که اگر می‌شد، این شرایط در ایران به وجود نمی‌آمد). آن دو آیه در مورد چشم‌چرانی و پوشش زنان، به یک صورت حکم کرده است (افزون بر اینکه چشم‌چرانی مهم‌تر و مقدم بر حجاب آمده است)؛ پس چرا حجاب را اجباری کرده‌اند ولی پیش‌گیری از چشم‌چرانی، اجباری درش نیست؟
این دو آیه پشت سرهم و با یک ادبیات آمده است؛ به راستی چرا یکی را با زور می‌خواهند نگه دارند و دیگری را با پند؟
نقل قول:
چون اگر به کسی بگویید چرا نگاهت را کنترل نمی‌کنی و سرت بیخودی می‌چرخد مثلاً می‌گوید دنبال کسی می‌گردم، دنبال آدرس می‌گردم، و ... . یا اگر به کسی بگویند داشتی نگاه به نامحرم می‌کردی باید جریمه شوی یا به دادگاه فرستاده شوی می‌گوید مدرک داری؟ مثل حجاب نیست که خودش مدرک باشد (گرچه آن را هم می‌شود جلوی نگاه مأموران تا حدودی درستش کرد)، اگرچه اگر چند شاهد برای هر چنین چشم‌چران‌هایی باشد یا دوربین‌هایی بشود اینها را درست ثبت کنند شاید بشود اسمشان را مدرک گذاشت ولی باز کم پیش می‌آید که بتواند چیزی را ثابت کند. مثلاً کسی ممکن است افرادی در آنطرف خیابان را نگاه کند که خارج از حدود دوربین یا شاهدان دیگر است یا هزار اما و اگر دیگر.
بحث سر این موارد زیاد است ...
اجبار در این‌دو موضوع، هیچ سودی در بر ندارد که اگر می‌داشت، به صورت پیشنهادی در قرآن نمی‌آمد و یا اگر می‌داشت، این بازخورد منفی در ایران، برای اجبار حجاب، دیده نمی‌شود.

آبـرنـگـ;524713 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]درود:Gol:
بله اگر «قُل» در ابتدای آیه نمی‌آمد، همه‌ی آیه امری تأکیدی بود ولی با آمدن «قل» چنین چیزی دیگر نیست.
همانند: (نور/27): «یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوابیوتا غیر بیوتکم ...» که در این آیه، خدا خود به صورت مستقیم دستور داده است.
اینکه تا آیه‌ی (29) خدا به صورت مستقیم امر می‌کند، اما پس از آن (تنها در مورد چشم‌چرانی و حجاب) به صورت غیر مستقیم سخن می‌گوید و پس از آن،(از 31 به بعد) دوباره به صورت مستقیم سخن می‌گوید، چه دلیلی دارد؟
بله «قُل» فعل امر است به پیامبر؛ نه مردم. همچنین در هرجایی از قرآن که «قُل»‌ در ابتدای آیه‌ای آمده است؛ آیه‌ای پیشنهادی است که مردم خود با اندیشیدن باید بدان برسند - نه زور (اگرچه خدا بارها پیامبر را تنها اندرز دهنده خوانده است).
...
[=Microsoft Sans Serif]بسیار عالی. یکی از دلیل‌هایی که آن آیه (نور/31-30) به صورت مستقیم دستور نداده است، همین است. همان‌گونه که چشم‌چرانی را نمی‌شود با زور کنترل کرد، حجاب را هم نمی‌شود (که اگر می‌شد، این شرایط در ایران به وجود نمی‌آمد). آن دو آیه در مورد چشم‌چرانی و پوشش زنان، به یک صورت حکم کرده است (افزون بر اینکه چشم‌چرانی مهم‌تر و مقدم بر حجاب آمده است)؛ پس چرا حجاب را اجباری کرده‌اند ولی پیش‌گیری از چشم‌چرانی، اجباری درش نیست؟
این دو آیه پشت سرهم و با یک ادبیات آمده است؛ به راستی چرا یکی را با زور می‌خواهند نگه دارند و دیگری را با پند؟
اجبار در این‌دو موضوع، هیچ سودی در بر ندارد که اگر می‌داشت، به صورت پیشنهادی در قرآن نمی‌آمد و یا اگر می‌داشت، این بازخورد منفی در ایران، برای اجبار حجاب، دیده نمی‌شود.

درود، :Gol:
اینکه به لحاظ ادبیات قرآنی باید خطاب آن سوره را حمل بر توصیه کرد یا دستور نمی‌دانم، خوب است اگر کارشناسان قرآنی بتوانند جواب بدهند. اما در همین راستا مثلاً جای دیگری از قرآن داریم که «وَلَا تَقْرَ‌بُوا الزِّنَىٰ»، این جمله به قول شما صراحت در امر دارد ولی توجه هم بکنید که نگفته است زنا نکنید بلکه می‌گوید به زنا نزدیک هم نشوید. نزدیک شدن به زنا فقط محدود به یکی دو طریق نیست، خود زنا هم فقط همان عمل مقاربت جنسی با نامحرم نیست، در طبقه‌بندی زنا ما زنای چشمی (چشم‌چرانی) و زنای ذهنی را هم داریم. اگر آن دستور خداوند شامل این زناها هم بشود آن وقت حرمت چشم‌چرانی و عرضه‌شدن‌زینت‌ها و زیبایی‌های زنان به چشمان نامحرم هم می‌تواند زمینه‌ساز زنا در تمام مراتبش به حساب اید و از این بابت حرام شود.
[=Microsoft Sans Serif]به شخصه اگر راهی پیدا شود که چشم‌چرانی را هم بشود مانند بدحجابی منع کرد، با آن موافقم، ولی راهی به ذهنم نمی‌رسد، به ذهن شما می‌رسد؟ این در حالی است که برای حفظ حجاب راه به نظر می‌رسد.
امر به معروف و نهی از منکر هم واقعاً‌ من باب توصیه کردن نیست همیشه بلکه در خود امر و نهی را دارد، امر کردن به معروف و نهی کردن از منکر. حالا در مراتب پایین آن بیانش توصیه مانند است ولی در مراتب بالاتر حالت امر و نهی هم می‌تواند پیدا کند، اگر اشتباه نکنم.
آبـرنـگـ;524713 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]هردوی این رفتارها (بی‌حجابی و چشم‌چرانی) هم ظاهری هستند و هم درونی.
چشم‌چرانی نیز، یک مشکل ظاهری است؛ چون:[=Microsoft Sans Serif]
  • همانگونه که اگر زنی پوششی مناسب (از دید فرهنگ ما) نداشته باشد، در جامعه شخصیت خود را پایین می‌آورد (یک واقعیت)؛ مرد چشم‌چران نیز، با چشم‌چرانی شخصیت خود را پایین می‌آورد و مردم می‌بینند و می‌دانند که کدام مرد چشم‌چران است و کدام، نه.
  • همانگونه که بی‌حجابی باعث پاشیدگی خانواده می‌شود؛ چشم‌چرانی مرد نیز، باعث دل‌چرکین شدن زن، نسبت به مرد می‌شود.
پس چشم‌چرانی فقط مربوط به مرد و نفسش نیست و مربوط به جامعه است.


[=Microsoft Sans Serif]
منظورم این نبود، با این حرفهای شما موافقم، منظورم این بود که کنترل نگاه نیاز به خودسازی داره ولی تغییر در ظاهر خود از هر منافق ریاکاری هم برمی‌آید. یک شخص ریاکار و منافق برای مدت کوتاهی ممکنه بتونه چشمش رو کنترل کنه ولی برای همیشه که نمی‌تونه، مگر اینکه اگرچه کافر هست ولی مثل مرتاض‌ها خودسازی کنه که بتونه ...
و این خودسازی هم کار ساده‌ای نیست ...
تغییر دادن در ظاهر اما خیلی ساده‌تره ...
کسی که سعی کرده باشه چشمش رو حفظ کنه می‌دونه که یعنی چی و حتما شما هم سختی این کار را چشیده‌اید. گاهی آدم می‌گه ای کاش خدا می‌گفت از خونه بیرون نیاید ولی نمی‌گفت حتماً چشمت رو حفظ کن. در مورد سختی حفظ چشم یک خاطره تعریف می‌کنم. یک بنده‌ی خدایی اومده بود شکایت از نفسش به یک عالم می‌کرد و می‌گفت حاج‌آقا چی کار کنم دست خودم نیست یک خانم هم از نگاه من نمی‌تونه در بره همه رو شکار می‌کنم. اون عالم هم دید که خوب نمیشه که بهش بگه هیچ‌کسی را نگاه نکن، به هر حال قرآن هم تو ۲۳ سال نازل شد و همه چی از اول به صورت شرعیات به مردم گفته نشد، بهش گفتند که لااقل یکی دی میان نگاه کن، بعد که توانستی بکنش دوتادرمیان و ... . یاد یهودی‌هایی افتادم که چند سال پیش بود فکر کنم که برداشته بودند عینک‌هایی ساخته بودند که باعث بشود تار ببینند که بتوانند با این وضعیت در غرب به زندگی اجتماعی خود ادامه دهند! :khaneh: راستش اگرچه نامردیه ولی خود حقیر هم از قبل از اونها یک همچین تدبیری را پیاده سازی کرده‌ام که گاهی ازش استفاده کنم، از اینکه عینکی هستم سوء استفاده می‌کنم و اگر رانندگی نخواهم بکنم و یادم باشه عینک نمی‌زنم، تبدیل کردن تهدیدها به فرصت :khandeh!:
تغییر دادن در ظاهر به سختی تغییر دادن در باطن نیست. ولی قبول دارم که تغییر دادن در ظاهر هم ساده نیست، خصوصاً برای کسانی که نظر دیگران نسبت به خودشون براشون مهم باشه، تحمل نگاه متعجب و تمسخرآمیز دیگران را ندارند، یا اصلاً مشکل حرف مردم را هم نداشته باشند خود حجاب مشکلات گرما و ... را برایشان دارد و محدودیت‌هایی را در برخی فعالیت‌ها برایشان ایجاد می‌کند. اگرچه مردها هم باید پوشش مناسب خودشان را رعایت کنند که همانها هم خیلی رعایت نمی‌کنند ...
خلاصه منظورم بار اجتماعی و شخصی نگاه و پوشش نبود، منظورم دشواری ایجاد تغییرات باطنی در خوده به نسبت تغییرات ظاهری. اولی ممکنه سالها طول بکشه و ممارست و ... بخواهد و دومی ظرف شاید یک ماه برای آدم عادی بشه، حالا یک ماه نه یک سال، بیشتر که طول نمیکشه ...

[=Microsoft Sans Serif]
آبـرنـگـ;524713 نوشت:
اتفاقا زنان نیز می‌گویند: «چشم‌چرانی نکردن آسان است.». اگر پوشیدن حجاب برای زنانی که حجاب را دوست ندارند آسان بود، این‌همه مشکل در جای‌جای ایران بر سر حجاب نبود.
پوشیدن حجاب برای زنان، که زیبایی برایشان بسیار ارزشمند است، خیلی سخت است.

این خانم‌های بزرگوار باید بدانند که خودشان هم باید چشمشان را کنترل کنند، طبق همان آیه‌ی سوره‌ی نور، از ایشان بخواهید که یک روز از صبح تا شب این کار را بکنند و بشمرند که چند بار چشمشان بدون اجازه‌ی ایشان این و آن را نگاه کرده است. تازه مردها آنقدر که زن‌ها جلب توجه می‌کنند هم جالب توجه نیستند و حیاءی که به خانم‌ها داده شده به مردها داده نشده، جذابتی که هم به خانم‌ها داده شده عموماً مردها ندارند. بگویید فقط بشمرند همین. مثلاً به ایشان بگویید که فقط به زمین نگاه کنند مگر زمانی که نیاز باشد و واقعاً نیاز باشد که بالا را نگاه کنند. اینکه سختی ندیدن بروز خاصی مثل گرمازدگی و خارش پوست سر و ... برایشان ندارد دلیل نمی‌شود که سختی آن را انکار کنند. اگر برای خودشان جریمه تعیین کنند که با هر اشتباه باید فلان کار را بکنند خواهند دید که آن هم برایشان ساده نخواهد بود.
اینکه زیبایی برای زنان ارزشمند است مطلب درستیه، یک تمایل حلال و مطابق فطرتشان هست، ولی هر نکته جا و مکان خودش را داره. اتفاقا خیلی از خانوم‌های بدحجاب را که باهاشون صحبت کنید می‌بینید که برای دل خودشون اونطور پوشیده‌اند نه برای جلب توجه دیگران، اگرچه قند در دلشان آب می‌شود اگر چه محرم و چه نامحرم از ظاهرشان تعریف کند، بعضی‌ها هم که دوست دارند خلاق به حساب بیایند و خودشون الگوی دیگران بشوند در زیبا بودن و ... . این افراد از تبعات اجتماعی این کارهایشان خبر ندارند و فقط به بعد شخصی پوشش توجه دارند، که در همان هم اشتباه می‌کنند. بذل زیبایی چشم محرم می‌خواهد، جای خودش را دارد. اگر برای خودش است که در خانه بپوشد، به هر حال در خیابان که مدام جلوی آینه نیست، رنگ و طرح روسری‌اش که مدام جلوی چشمش نیست، مدام هم که به لباس و شلوار و کفشش نگاه نمی‌کنه که لذت ببره، بوی عطرش رو هم که خودش خیلی‌وقتها اصلاً احساس نمی‌کنه. اگر برای دیگران است هم برای محارمش بپوشد، محارم هم که فقط بابا و مامان و شوهر نیستند، در مهمانی‌های زنانه برای همدیگر هم می‌پوشند، آن هم با آن رسم میان خانم‌ها که یک لباس را در دو جا نپوشند ... فقط یک خیابان و جلوی نامحرم را خودشان را کنترل کنند ... به هر حال کسی هم که نگفت حس زیبایی در زن باید سرکوب شود، گفته شده که هدایت شود به جای درست خودش ...

آبـرنـگـ;524653 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]درود:Gol:
در سوره‌ی نور است که به صورت مستقیم در مورد حجاب زنان سخنان گفته است:
(نور/31): «و به زنان با ایمان بگو: ... زینت‌های خود را آشکار نکنند و دستار (روسری) خود را بر گریبان بندازند ...»
دو نکته در اینجا نیاز به توجه دارد:
  • نخست: در ابتدای این آیه، از واژه‌ی «قُل» استفاده شده است که این نشانگر پیشنهادی (نه زوری) بودن یک امر است.
  • دوم: پیش از این آیه (نور/31) در مورد چشم‌چرانی مردان سخن گفته شده است:
(نور/30): «به مردان بگو: چشمان خود را (از نامحرمان) بازگیرند ...»
با توجه به این‌که قرآن ابتدا به چشم‌چرانی مردان پرداخته است؛ سپس به بی‌حجابی، باید دریافت که خطر چشم‌چرانی از بی‌حجابی بیشتر است؛ چون مرد چشم‌چران با دیدن زنان محجبه نیز تحریک می‌شود. پس جامعه‌ای که می‌خواهد دستورهای اسلامی درش اجرا شود، ابتدا باید چشم‌چرانی کردن را درست کند.
اکنون پرسشی که به ذهن می‌آید، این است: «چرا موضوع پیش‌گیری از چشم‌چرانی، زور و اجباری درش نیست ولی حجاب، زوری است؟»
چرا همه‌ی فشارها بر روی زن باید باشد؟

با سلام
جناب تفسیر قرآن نکنید بدون علم لطفا
پديده برهنگى و چشم‏چرانى‏
در اين آيات، قرآن شريف بر آن است كه مردم را از دو آفت برهنگى و نگاه‏هاى ناروا باز دارد و بدين وسيله از پاكى و عفّت عمومى پاس دارد؛ از اين رو در بيان احكام نگاه كردن زن و مرد به يكديگر مى‏فرمايد:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِن أَبْصَارِهِمْ‏
هان اى پيامبر! به مردان با ايمان بگو، ديدگان خويشتن را از نگاه‏هاى هوس‏آلود و از ديدن آنچه بر آنان روا نيست، فرو بندند.
وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ‏
و هماره پاكدامنى و پاكى ورزند و هرگز به بى‏عفّتى نينديشند.
«ابن زيد» مى‏گويد:در قرآن شريف هركجا به پاكدامنى ورزيدن يا «نگاهداشتن عورتها» سفارش شده، منظورْ پاكدامنى و دورى گزيدن از بى‏عفّتى است؛ و تنها در اين آيه شريفه است كه منظور از اين تعبير، پوشيدن اعضا و اندامهاى جنسى است.
از حضرت صادق عليه السلام نيز در اين مورد آورده‏اند كه فرمود: براى مرد روا نيست كه به عورت برادر خويش بنگرد و زنان با ايمان نيز نبايد به يكديگر نگاه كنند.
ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ‏
اين شيوه براى دين و دنياى آنان سودمندتر و بهتر و براى پاك ماندن از اتّهامات گوناگون مؤثّرتر و به پروا نزديكتر است.
إِنَّ اللَّهَ خَبِيْرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ.
و بى‏گمان خدا از آنچه آنان انجام مى‏دهند آگاه است.

در دوّمين آيه مورد بحث مى‏فرمايد:
وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَ‏
و به زنان با ايمان بگو تا بسان مردان و بهتر از آنان ديدگان خويش را از هر بيگانه و هر نگاه هوس آلود فرو بندند.
وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَ‏
و دامان‏هاى خويش از نگاه ديگران حفظ كنند.

وَلايُبْدِيْنَ زِيْنَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا
و نيز بر زنان لازم است كه سر و گردن و سينه و دست و ديگر جايگاه‏هاى زينت و زيور خويش را - جز آنچه به طور طبيعى آشكار است - براى مردان بيگانه هويدا نسازند.
با اين بيان، آيه شريفه به پوشيده داشتن سر و گردن و سينه و دست يا جايگاه‏هايى كه زر و زيورها در آنجا قرار مى‏گيرد سفارش مى‏كند، نه به خود زر و زيور چرا كه به خود زر و زيور، اگر در سر و گردن و ديگر جايگاه‏هاى خود نباشد مى‏شود نگاه كرد.

[=Microsoft Sans Serif]درود:Gol:

owari;524722 نوشت:
درود، اینکه به لحاظ ادبیات قرآنی باید خطاب آن سوره را حمل بر توصیه کرد یا دستور نمی‌دانم، خوب است اگر کارشناسان قرآنی بتوانند جواب بدهند.
با توجه به آیه‌هایی که با «قل» آغاز شده‌اند، می‌توان به آسانی چنین چیزی را دریافت که این‌گونه آیه‌ها، به هیچ روی زوری نیستند (اگرچه در کل قرآن آیه‌هایی که زوری هستند بسیار کم و استثنااند - همانند قصاص و ...):
«قل یا ایهاالکافرون ...» این سوره، نهایت آزاد اندیشی است که به بت‌پرستان می‌گوید: «نه شما دست از خدایانتان برمی‌دارید؛ نه من. پس آنچه را که می‌پرستید، بپرستید».
(جن/21): «قل انی لا املک لکم ضرا و لا رشدا» {بگو: همانا من مالک هیچ سود و زیانی برای شما نیستم}
و نمونه‌های بسیاری که در جا‌ی‌جای قرآن می‌توان دید.
نقل قول:
اما در همین راستا مثلاً جای دیگری از قرآن داریم که «وَلَا تَقْرَ‌بُوا الزِّنَىٰ»، این جمله به قول شما صراحت در امر دارد
«لا یبدین» در اصل، یک فعل خبری است که در اینجا، در حالت حکم قرار گرفته است و اگر در مورد زینت مردان نیز سخنی گفته می‌شد، چنین چیزی گفته می‌شد.
نقل قول:
[=Microsoft Sans Serif]به شخصه اگر راهی پیدا شود که چشم‌چرانی را هم بشود مانند بدحجابی منع کرد، با آن موافقم، ولی راهی به ذهنم نمی‌رسد، به ذهن شما می‌رسد؟ این در حالی است که برای حفظ حجاب راه به نظر می‌رسد.
[=Microsoft Sans Serif]هیچ راهی برای پیش‌گیری از اینان (حجاب و چشم‌چرانی) با استفاده از زور نیست و اگرهم از زور استفاده شود، بازده‌ای کوتاه مدت دارد که نه‌تنها جامعه و سطح زندگی مردم را بهتر نمیکند، بلکه باعث افزایش دین‌زدگیِ چشم‌گیری در میان مردم می‌شود که زیانی، ژرف و سترگ دارد.
نقل قول:
امر به معروف و نهی از منکر هم واقعاً‌ من باب توصیه کردن نیست همیشه بلکه در خود امر و نهی را دارد، امر کردن به معروف و نهی کردن از منکر. حالا در مراتب پایین آن بیانش توصیه مانند است ولی در مراتب بالاتر حالت امر و نهی هم می‌تواند پیدا کند، اگر اشتباه نکنم.
خدا، در بیشتر جاهای قرآن، پیامبر (بزرگ‌ترین آمر و نهی‌کننده) را تنها به گوشزد کردن و بیم‌دادن دستور می‌دهد؛ چگونه است که مردمان ساده به خود اجازه‌ی استفاده از زور را می‌دهند؟
*****

آبـرنـگـ;524887 نوشت:
[="Microsoft Sans Serif"]درود:Gol:
با توجه به آیه‌هایی که با «قل» آغاز شده‌اند، می‌توان به آسانی چنین چیزی را دریافت که این‌گونه آیه‌ها، به هیچ روی زوری نیستند (اگرچه در کل قرآن آیه‌هایی که زوری هستند بسیار کم و استثنااند - همانند قصاص و ...):
«قل یا ایهاالکافرون ...» این سوره، نهایت آزاد اندیشی است که به بت‌پرستان می‌گوید: «نه شما دست از خدایانتان برمی‌دارید؛ نه من. پس آنچه را که می‌پرستید، بپرستید».
(جن/21): «قل انی لا املک لکم ضرا و لا رشدا» {بگو: همانا من مالک هیچ سود و زیانی برای شما نیستم}
و نمونه‌های بسیاری که در جا‌ی‌جای قرآن می‌توان دید.
«لا یبدین» در اصل، یک فعل خبری است که در اینجا، در حالت حکم قرار گرفته است و اگر در مورد زینت مردان نیز سخنی گفته می‌شد، چنین چیزی گفته می‌شد.
هیچ راهی برای پیش‌گیری از اینان (حجاب و چشم‌چرانی) با استفاده از زور نیست و اگرهم از زور استفاده شود، بازده‌ای کوتاه مدت دارد که نه‌تنها جامعه و سطح زندگی مردم را بهتر نمیکند، بلکه باعث افزایش دین‌زدگیِ چشم‌گیری در میان مردم می‌شود که زیانی، ژرف و سترگ دارد.
خدا، در بیشتر جاهای قرآن، پیامبر (بزرگ‌ترین آمر و نهی‌کننده) را تنها به گوشزد کردن و بیم‌دادن دستور می‌دهد؛ چگونه است که مردمان ساده به خود اجازه‌ی استفاده از زور را می‌دهند؟.

درود
جناب آبرنگ یعنی شما قائل به وجوب پوشش و کنترل نگاه نیستید؟
خوب حقیر یک بار بحثهای فقهی حجاب و نگاه را میخواندم اصلا بحثها به این سادگی که شما میفرمایید نبود. خوبه اگر کارشناس احکام یا از دوستان اگر تسلطی به مسأله دارند خلاصه وار اینجا ادله شرعی وجوب حکم پوشش و کنترل نگاه را بیاورند.
با این حال فکر کنم حتی خانومهایی که مقید به حجاب نیستند هم قائل به لزوم کنترل نگاه برای آقایان باشند مگرنه رأی به ناامنی خودشان داده اند.

یک بار یک نفر گفت حجاب نمیخواهم. گفتم همه نگاهتان میکنند؟! گفت خوب نگاه کنند مگر اگر نگاهم کنند تمام میشوم که نگران باشم؟ بذار اونها هم کیف خودشون رو بکنند. گفتم پس برهنه هم حاضرید بروید بیرون؟ جا خورد ولی اگر خورده نمیشه و تموم نمیشه برهنه هم که باشه باز هم تموم نمیشه. همه بجز یک گروه خیلی کم که نباید بهشون میدون داد موافقند که رعایت یک حد پایین برای پوشش لازم و واجبه. بحث فقط سر تعیین اون حده که در اسلام به صورت قانون حجابه. به نظر شما اگر این حجاب واجب نیست آن وقت برهنه نبودن هم واجب نیست و فقط مستحبه؟ ایعنی مثلا مستحبه که خانمها برهنه نباشند؟ اگر واجبه آن وقت خداوند حد حکم واجبش رو تعیین نکرده باشه نه حکیمه و نه عادل. اگر هم تعیین کرده پس کجاست اگر در این آیه نیست؟
یا علی

[="Microsoft Sans Serif"]درود:Gol:

owari;524900 نوشت:
درودجناب آبرنگ یعنی شما قائل به وجوب پوشش و کنترل نگاه نیستید؟

دیدگاه من زیاد مهم نیست. سخن بر سر این است که آدمیان خود باید به این نتیجه برسند که پوششی مناسب، نگاهی مناسب و درکل، رفتاری درست و هماهنگ با فرهنگ داشته باشند. هیچ کسی با زور، به این نتیجه نمی‌رسد.
چون شکی در این نیست که تربیت با زور امکان‌پذیر نیست؛ یعنی اگر بچه‌ای را با زور تربیت کنند، شاید در ابتدا آدمی فرمان‌بردار باشد، ولی این آدم، به خاطر اینکه به زور کارهایش را انجام می‌داده، به زور دیگران برایش لباس انتخاب کرده‌اند و به زور دینش انتخاب شده، قدرت تصمیم‌گیری ندارد و هنگامی که بزرگ می‌شود، با کوچک‌ترین بادی که بوزد، ریشه‌اش از بیخ کنده می‌شود. چون بیشتر عمر در یک حصار بوده است ولی اکنون آزاد شده‌ است. آزادی‌ای که نمی‌دانند چگونه از آن استفاده کنند؛ هم‌چون کسی که در زندان بزرگ شده است ولی هم‌سن و سالانش را می‌بیند که در بیرون آزادانه می‌گردند. چنین کسی، تشنه‌ی آزادی می‌شود و روزی که از زندان آزاد شود (یا فرار کند)، با اولین سرابی که می‌بیند، دست و پای خود را گم می‌کند و ... (چون تفاوت سراب با آب را، به او یاد نداده‌اند) و این، مشکل بیشتر ما ایرانیان است.
شاید شما به کشورهایی همچون مالزی یا دوبی رفته باشید. اگر رفته باشید، بدون‌شک از آبرو ریزی‌ای که ایرانیان تشنه در این کشورها می‌کنند، شرم‌سار شده‌اید و ننگ‌تان می‌آید خود را ایرانی بخوانید. زیرا ایرانیان در این کشورها، همچون تشنگانی آب ندیده که به دریا می‌رسند، کارهایی می‌کنند، که حتی بازیگران پرنو نیز نمی‌کنند! ولی همان کار خود را، همچون پروازی بر فراز کوه‌ها پرشکوه و غرورآفرین می‌دانند! چون تفاوت سراب، با آب را بهشان یاد نداده‌اند؛ چون در زندگی خود تصمیم گیرنده نبوده‌اند که اکنون بتوانند تصمیم درست را بگیرند؛ بلکه همواره دیگری برایشان تصمیم گرفته است.
شاید سرگذشت دخترکان ایرانی در دوبی را نیز شنیده باشید که بیشتر آنان به‌خاطر اجبار و بسته‌بودن شرایط زندگی‌شان تبدیل به یک دختر فراری و سپس دختری روسپی در زیردست عربان امارات شده‌اند. آن دختر روسپی که من با غرور و پوزخند بهش نگاه می‌کنم، خود نیز روزی نمازخوان بوده است، روزه می‌گرفته، شب احیا، قرآن به سر می‌گرفت! ولی هیچکدام از اینان، در زمان تصمیم گیری و «نــه گـفـتـن» کمکش نکرد! چون آن‌کارها و آن عبادت‌ها را نیز، زوری و از روی تقلید انجام می‌داد!
این‌همه بازخورد منفی از اجباری بودن حجاب را داریم می‌بینیم ولی همچنان خود را به خواب می‌زنیم و دم نمی‌زنیم و آن را قانونی الهی می‌خوانیم؟!
اگر این قانون از سوی خدا می‌بود، چرا زندگی ما باید تا این اندازه پسرفت کند؟
هیچ‌کسی بی بند و باری را دوست ندارد؛ ولی وقتی کسی از زور استفاده کند، طرف برای درآوردن لج آن جبار، به بی بند و باری هم می‌افتد.

آبـرنـگـ;524653 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]درود:Gol:
در سوره‌ی نور است که به صورت مستقیم در مورد حجاب زنان سخنان گفته است:
(نور/31): «و به زنان با ایمان بگو: ... زینت‌های خود را آشکار نکنند و دستار (روسری) خود را بر گریبان بندازند ...»
دو نکته در اینجا نیاز به توجه دارد:
  • نخست: در ابتدای این آیه، از واژه‌ی «قُل» استفاده شده است که این نشانگر پیشنهادی (نه زوری) بودن یک امر است.
  • دوم: پیش از این آیه (نور/31) در مورد چشم‌چرانی مردان سخن گفته شده است:
(نور/30): «به مردان بگو: چشمان خود را (از نامحرمان) بازگیرند ...»

با توجه به این‌که قرآن ابتدا به چشم‌چرانی مردان پرداخته است؛ سپس به بی‌حجابی، باید دریافت که خطر چشم‌چرانی از بی‌حجابی بیشتر است؛ چون مرد چشم‌چران با دیدن زنان محجبه نیز تحریک می‌شود. پس جامعه‌ای که می‌خواهد دستورهای اسلامی درش اجرا شود، ابتدا باید چشم‌چرانی کردن را درست کند.
اکنون پرسشی که به ذهن می‌آید، این است: «چرا موضوع پیش‌گیری از چشم‌چرانی، زور و اجباری درش نیست ولی حجاب، زوری است؟»
چرا همه‌ی فشارها بر روی زن باید باشد؟

سلام

تفسیر شما برای اثبات اینکه در حجاب نباید اجباری باشد به چند دلیل غلط میباشد

از جمله اینکه در ادامه آیه میفرماید:

وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

و بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش‏] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن‏] بى‏نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‏اند، آشكار نكنند و پاهاى خود را [به گونه‏اى به زمين‏] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى‏دارند معلوم گردد. اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن‏] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد.

آبـرنـگـ;525069 نوشت:
سخن بر سر این است که آدمیان خود باید به این نتیجه برسند

در اصول دین تقلید نداریم اما فروع دین و احکام شرعی که با فتوای مراجع که با استناد به امر و نهیهای کلام الله مجید هست را باید بدون چون و چرا بپذیریم. حجاب هم یک حکم شرعی است که فرد پس از پذیرفتن اصول دین باید بی چون و چرا بپذیرد

[="Microsoft Sans Serif"]درود:Gol:

.امین.;525075 نوشت:
تفسیر شما برای اثبات اینکه در حجاب نباید اجباری باشد به چند دلیل غلط میباشد

البته شما نفرمودید که چرا آن سخنان من نادرست است.
  • چرا خدا در سوره‌ی نور، به صورت مستقیم سخن می‌گوید؛ ولی زمانی که به موضوع حجاب می‌رسد، غیر مستقیم سخن می‌گوید؟
  • چرا هنگامی که در مورد چشم‌چرانی و حجاب، با یک ادبیات سخن گفته شده است؛ رعایت چشم‌چرانی (که رعایت آن مقدم بر رعایت حجاب آمده است)، اختیاری است ولی رعایت حجاب، اجباری؟
اینکه در ادامه سخنان دیگری گفته شده است؛ بخشی از آن یک موضوع دیگری را بازگو می‌کند (همچون محارم) و اینکه در مورد پوشش مردان سخن نگفته است، امری آشکار است؛ زیرا بدنِ (بیشترِ) مردان، برای زنان، تحریک کننده نیست.
.امین.;525075 نوشت:
در اصول دین تقلید نداریم اما فروع دین و احکام شرعی که با فتوای مراجع که با استناد به امر و نهیهای کلام الله مجید هست را باید بدون چون و چرا بپذیریم. حجاب هم یک حکم شرعی است که فرد پس از پذیرفتن اصول دین باید بی چون و چرا بپذیرد
این سخن شما، با بسیاری از آیه‌های قرآن ناسازگار است. همچون آیه‌ای که می‌گوید: «قل هاتو برهانکم؛ ان کنتم صادقین». شما فرموده‌اید: «فقیهان با استناد به قرآن، می‌گویند: پس از پذیرفتن دین، اجبار در کار می‌آید» آن آیه‌ای که فقیهان به آن استناد کرده‌اند را بیاورید.
از نظر عقلی نیز، اجبار کردن مردم، با دین ناسازگار است؛ زیرا در این‌صورت، دیگر اختیار آدمی (که موجب برتریش بر عالم شده) بی‌معنا می‌شود و کل فلسفه‌ی نبوت نیز، زیر سوال می‌رود.
(کهف/56): «و ما پیامبران را جز برای پند و بیم دادن (مردم) نمی‌فرستیم»

آبـرنـگـ;525361 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]درود:Gol:

البته شما نفرمودید که چرا آن سخنان من نادرست است.

  • چرا خدا در سوره‌ی نور، به صورت مستقیم سخن می‌گوید؛ ولی زمانی که به موضوع حجاب می‌رسد، غیر مستقیم سخن می‌گوید؟
[=Microsoft Sans Serif]

[=microsoft sans serif]بسم الله الرحمن الرحیم

[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]سلام:Gol:

[=Microsoft Sans Serif]در موضوع نگاه و حجاب هیچ تفاوتی قائل نشده و در هر دو آیه میفرماید: قل : بگو .

به مومنین بگو. به مومنات بگو. منتها به مومنات دستور اضافی حجاب هم داده شده.

اما تا جاییکه بنده میدانم چگونگی خطابات قرآنی مربوط به شان ربوبی و این قبیل مسائل است و ارتباطی به کوچکی و بزرگی احکام وضع شده ندارد. این مطلب را باید از کارشناسان بپرسید

آبـرنـگـ;525361 نوشت:

  • چرا هنگامی که در مورد چشم‌چرانی و حجاب، با یک ادبیات سخن گفته شده است؛ رعایت چشم‌چرانی (که رعایت آن مقدم بر رعایت حجاب آمده است)، اختیاری است ولی رعایت حجاب، اجباری؟

[=Microsoft Sans Serif]
اشتباه شما اینست که فکر میکنید این غض بصر با اینکه مقدم بر حجاب آمده اختیاری است در صورتیکه چنین نیست چون این یک امر صریح است.

پس اگر کسی را مامور به کنترل نگاههای افراد نکرده به دلیل مختار بودن افراد در امر نگاه نیست. بدلیل غیرممکن بودن چنین کاریست.

اما در کلمه غض یک نوع آسانی هست. به این معنا که نفرموده از اول نگاه نکنید چون به هر صورت تا چشم آدم نیفتد که غض بصر معنایی ندارد.

در تفسیر چنین آمده:

غض(یغضوا) به معنی کم کردن و کوتاه کردن صدا یا نگاه است و از آن طرف "من" به معنی تبعیض است یعنی نگاه خود و بخشی از چشمان خود را از نامحرم کم کنید.
در آیه نمیفرماید چشمهای خود را به کلی ببندید بلکه میفرماید از تیز نگاه کردن و براورد نمودن آنها کوتاه کنید،در اینصورت هم به نامحرم نگاه نکرده ایم و هم در محیط کاری و اجتماع و مراکز خرید فروش که بالاخره زنان با مردان مراوده کاری دارند مشکلی پیش نخواهد آمد.

نکته دوم اینکه پس از این سفارش میفرماید: ویحفظوا فروجهم.

ادامه تفسیر
حفظ فروج پاکدامنی از مقدمات فحشا تا انجام فحشا است.

در نتیجه دستور حفظ نگاه مقدمه ایست برای آلوده نشدن به گناه.

در آیه بعدی علاوه بر همین امر یعنی غض بصر و حفظ فروج ،به زنان امر دیگری دارد برای پوشش و حجاب.

کوتاه کردن نگاه یک امر فردی بود که هم به مردان شده و هم به زنان. اما حفظ حجاب یک امر اجتماعی است.

در احکام فردی حکومت دینی به افراد کاری ندارد. هر کسی که در امور فردی از اوامر الهی سرپیچی کند طرف حسابش خود خداست.


میخواهد نماز نخواند یا مخفیانه مرتکب فحشا و بعضی گناهان شود. اما وقتی گناه علنی شد اینها مقدمات فساد جامعه هست بنابراین سختگیری در آنها ضرورت دارد.

جلوگیری از شیوع گناه آنچنان تاکید شده که میفرماید کسی حق ندارد گناهی را که انجام داده به دیگری بگوید ....

از طرفی پوشش هم چیزی نیست که به خود فرد ارتباط داشته باشد. اگر چنین بود هرکسی با لباس منزل به خیابان میامد ...

پس حکومت دینی موظف است در این مساله با متخلفان برخورد کند...

آبـرنـگـ;525361[=Microsoft Sans Serif نوشت:
]اینکه در ادامه سخنان دیگری گفته شده است؛ بخشی از آن یک موضوع دیگری را بازگو می‌کند (همچون محارم)

[=Microsoft Sans Serif]
خب از این واضحتر میخواهید ؟ میفرماید فقط محارمتان حق دارند به زینهای شما نگاه کنند.


آبـرنـگـ;525361 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif] این سخن شما، با بسیاری از آیه‌های قرآن ناسازگار است. همچون آیه‌ای که می‌گوید: «قل هاتو برهانکم؛ ان کنتم صادقین». شما فرموده‌اید: «فقیهان با استناد به قرآن، می‌گویند: پس از پذیرفتن دین، اجبار در کار می‌آید»
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]

اجبار در پذیرش دین بحث جداگانه ای هست و ارتباطی به فرمایش شما ندارد...

آبـرنـگـ;525361 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif] آن آیه‌ای که فقیهان به آن استناد کرده‌اند را بیاورید.
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]

یکی از روشهای استخراج احکام فقهی رجوع به قرآن کریم است. برای نگاه هم احکام فقهی هست که میگوید نگاه مفسده آمیز حرام است.

بنده هم فقیه نیستم اما قاعدتا همین آیه مرتبط با موضوع مورد بحث میباشد از آنجا که دستور به حفظ نگاه برای حفظ عفت بود ،پس چنین حکمی باید با همین آیه مرتبط باشد.


آبـرنـگـ;525361 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif] از نظر عقلی نیز، اجبار کردن مردم، با دین ناسازگار است؛ زیرا در این‌صورت، دیگر اختیار آدمی (که موجب برتریش بر عالم شده) بی‌معنا می‌شود و کل فلسفه‌ی نبوت نیز، زیر سوال می‌رود.
(کهف/56): «و ما پیامبران را جز برای پند و بیم دادن (مردم) نمی‌فرستیم»
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
نهایتا اینکه پاسخ شما همان بحث تفاوت گناهان فردی و اجتماعی است
.

:Gol:

آبـرنـگـ;525069 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]درود:Gol:

دیدگاه من زیاد مهم نیست. سخن بر سر این است که آدمیان خود باید به این نتیجه برسند که پوششی مناسب، نگاهی مناسب و درکل، رفتاری درست و هماهنگ با فرهنگ داشته باشند. هیچ کسی با زور، به این نتیجه نمی‌رسد.
چون شکی در این نیست که تربیت با زور امکان‌پذیر نیست؛ یعنی اگر بچه‌ای را با زور تربیت کنند، شاید در ابتدا آدمی فرمان‌بردار باشد، ولی این آدم، به خاطر اینکه به زور کارهایش را انجام می‌داده، به زور دیگران برایش لباس انتخاب کرده‌اند و به زور دینش انتخاب شده، قدرت تصمیم‌گیری ندارد و هنگامی که بزرگ می‌شود، با کوچک‌ترین بادی که بوزد، ریشه‌اش از بیخ کنده می‌شود. چون بیشتر عمر در یک حصار بوده است ولی اکنون آزاد شده‌ است. آزادی‌ای که نمی‌دانند چگونه از آن استفاده کنند؛ هم‌چون کسی که در زندان بزرگ شده است ولی هم‌سن و سالانش را می‌بیند که در بیرون آزادانه می‌گردند. چنین کسی، تشنه‌ی آزادی می‌شود و روزی که از زندان آزاد شود (یا فرار کند)، با اولین سرابی که می‌بیند، دست و پای خود را گم می‌کند و ... (چون تفاوت سراب با آب را، به او یاد نداده‌اند) و این، مشکل بیشتر ما ایرانیان است.
...
این‌همه بازخورد منفی از اجباری بودن حجاب را داریم می‌بینیم ولی همچنان خود را به خواب می‌زنیم و دم نمی‌زنیم و آن را قانونی الهی می‌خوانیم؟!
اگر این قانون از سوی خدا می‌بود، چرا زندگی ما باید تا این اندازه پسرفت کند؟
هیچ‌کسی بی بند و باری را دوست ندارد؛ ولی وقتی کسی از زور استفاده کند، طرف برای درآوردن لج آن جبار، به بی بند و باری هم می‌افتد.

درود :Gol:
اجباری بودن حجاب به این معنی نیست که خانم‌ها باید بفهمند که حجاب برای چه است، برای حفظ شأن خودشان و مهمتر از ان سلامت جامعه است. اینکه گفتم سلامت جامعه مهمتر است به این معنی نیست که سلامت خانمها به عنوان نیمی از جامعه مهم نیست بلکه این کلام در مقام مقایسه بین یک نفر (جنبه‌ی فردی حجاب) و تمام جامعه منهای آن یک نفر (جنبه‌ی اجتماعی) است.
این مقایسه‌ی شما مثل این است که بفرمایید در کشور ما مرز سرعت در اتوبانهای خارج شهر ۱۲۰ کیلومتر در ساعت است در حالیکه در اتوبان‌های خارج شهر آلمان چند سالی است که به کل مرزهای سرعت برداشته شده است و تازه به این نتیجه هم رسیده‌اند که آمار تصادفاتشان پایین آمده. حالا یک ایرانی می‌رود آلمان و دست و پایش را گم می‌کند می‌خواهد رکورد بزند که وقتی برگشت ایران بتواند بگوید من با ۲۵۰ کیلومتر در ساعت هم رانده‌ام، رانندگی به اندازه‌ی ۱۲۰ کیلومتر بیشتر بلد نیست می‌رود با سرعت ۲۳۰ کیلومتر که رسید خودش می‌ترسد و دست و پایش حس از دست می‌دهد و تصادف می‌کند و هم خود و هم دیگران را به کشتن می‌دهد. حالا این تقصیر محدود بودن سرعت در ایران است یا مشکل عقلی آن آقاست؟ البته دستور اجباری بودن حجاب در اسلام یک دستور اجتماعی است که باید به آن عمل و نظارت شود اما در عین حال خارج از حیطه‌ی دستوری باید با دعوت به تعقل و دعوت به تقوا توسط کسی که خودش متقی باشد و ... سعی شود که انسان‌ها خودشان به خدا نزدیک‌تر شوند و نه بخاطر قانون که بخاطر خدا حجاب داشته باشند، مثلاً حجاب حد واجبش که قانونی هم هست مانتو است ولی آنها خودشان چادر سرشان کنند ... این یعنی کار فرهنگی در کنار رعایت قوانین ... هر دو لازم است، یکی که نباشد کار خراب می‌شود ... قانون بدون فرهنگ‌سازی می‌شود همان که شما گفتید و فرهنگ‌سازی بدون قانون هم که خیلی فرقی با بی‌قانونی نخواهد داشت چون همیشه افرادی در جامعه در چشم هستند که زیر بار قانون نمی‌روند و افراد خویشتن‌دار خیلی هم نمود ظاهری زیادی ندارند ... یعنی دارند ولی نه به اندازه‌ی آنها که شهر را به هم می‌ریزند با سر و وضع خودشان یا رفتار خودشان و شهره‌ی عام و خاص می‌شوند ...
یا علی

[=Microsoft Sans Serif]درود:Gol:

.امین.;525426 نوشت:
[=microsoft sans serif]بسم الله الرحمن الرحیم[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]سلام
[=Microsoft Sans Serif]در موضوع نگاه و حجاب هیچ تفاوتی قائل نشده و در هر دو آیه میفرماید: قل : بگو .
[=Microsoft Sans Serif]به مومنین بگو. به مومنات بگو. منتها به مومنات دستور اضافی حجاب هم داده شده.

در یک آیه، سه دستور داده شده است:
[]
  • [=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]چشم‌چرانی نکردن
  • [=Microsoft Sans Serif]پاکدامنی کردن
  • [=Microsoft Sans Serif]پوشش مناسب داشتن [/]
    [=Microsoft Sans Serif]چگونه متوجه شدید که تنها حجاب در این دو آیه، اجباری است؟
    چشم‌چرانی نیز، یک گناه اجتماعی است زیان‌ اجتماعی به بار می‌آورد.(نگاه شود به نوشته‌ی(7)
    [=Microsoft Sans Serif]
    نقل قول:
    اشتباه شما اینست که فکر میکنید این غض بصر با اینکه مقدم بر حجاب آمده اختیاری است در صورتیکه چنین نیست چون این یک امر صریح است.
    پس اگر کسی را مامور به کنترل نگاههای افراد نکرده به دلیل مختار بودن افراد در امر نگاه نیست. بدلیل غیرممکن بودن چنین کاریست.
    این سخنان را، دوست خوبمان owari نیز گفته‌اند و من نیز پاسخی برای این سخن داده‌ام. اگر نقدی دارید، بر پاسخ گفته شده نقد بفرمایید.
    نقل قول:
    اما در کلمه غض یک نوع آسانی هست. به این معنا که نفرموده از اول نگاه نکنید چون به هر صورت تا چشم آدم نیفتد که غض بصر معنایی ندارد.
    در تفسیر چنین آمده:
    غض(یغضوا) به معنی کم کردن و کوتاه کردن صدا یا نگاه است و از آن طرف "من" به معنی تبعیض است یعنی نگاه خود و بخشی از چشمان خود را از نامحرم کم کنید.
    در آیه نمیفرماید چشمهای خود را به کلی ببندید بلکه میفرماید از تیز نگاه کردن و براورد نمودن آنها کوتاه کنید،در اینصورت هم به نامحرم نگاه نکرده ایم و هم در محیط کاری و اجتماع و مراکز خرید فروش که بالاخره زنان با مردان مراوده کاری دارند مشکلی پیش نخواهد آمد.
    نکته دوم اینکه پس از این سفارش میفرماید: ویحفظوا فروجهم.
    ادامه تفسیر
    حفظ فروج پاکدامنی از مقدمات فحشا تا انجام فحشا است.
    در نتیجه دستور حفظ نگاه مقدمه ایست برای آلوده نشدن به گناه.
    در آیه بعدی علاوه بر همین امر یعنی غض بصر و حفظ فروج ،به زنان امر دیگری دارد برای پوشش و حجاب.
    کوتاه کردن نگاه یک امر فردی بود که هم به مردان شده و هم به زنان. اما حفظ حجاب یک امر اجتماعی است.
    در احکام فردی حکومت دینی به افراد کاری ندارد. هر کسی که در امور فردی از اوامر الهی سرپیچی کند طرف حسابش خود خداست.
    [=Microsoft Sans Serif] چشم‌چرانی مردان، به همان اندازه‌ی بی حجابی، زیان اجتماعی دارد.
    [=Microsoft Sans Serif]کنترل حجاب، به اندازه‌ی کنترل چشم‌چرانی (توسط حکومت) غیر ممکن است (به نوشته‌های پیشین نگاه شود).
    نقل قول:
    میخواهد نماز نخواند یا مخفیانه مرتکب فحشا و بعضی گناهان شود. اما وقتی گناه علنی شد اینها مقدمات فساد جامعه هست بنابراین سختگیری در آنها ضرورت دارد.
    آیا چشم‌چرانی، مخفیانه انجام می‌شود؟
    یکی از دلیل‌هایی که زن را به حرص می‌اندازد و باعث می‌شود تا او نیز حجابش را کنار بگذارد، چشم‌چرانی مرد است. زیرا آن‌زن نیز می‌خواهد خود را همانند زنانی بکند که نگاه مردش را خیره می‌کند.
    چشم‌چرانی، باعث پیدایش طلاق عاطفی می‌شود و اگر در خانواده‌ (=ریشه‌ی جامعه) طلاق عاطفی باشد، آن جامعه، کشور متوازنی نخواهد شد.
    با همه‌ی این‌زیان‌‌ها، نمی‌توان تفاوتی میان بی‌حجابی و چشم‌چرانی دانست.
    نقل قول:
    از طرفی پوشش هم چیزی نیست که به خود فرد ارتباط داشته باشد. اگر چنین بود هرکسی با لباس منزل به خیابان میامد ...
    این‌که فرد چه پوششی مناسب‌اش است را، خود باید تصمیم بگیرد (اگر بخواهیم درست با جامعه رفتار کنیم) زیرا مردم خود می‌دانند که با لباس خواب، نمی‌شود بیرون آمد؛ پس برای بیرون، پوششی مناسب فرهنگ جامعه انتخاب می‌کنند. ولی اگر از زور استفاده بشود، توازن جامعه به هم می‌خورد و پوشش‌هایی (از روی حرص) پوشیده می‌شود که جامعه و فرهنگ (در حالت توازن و میانه‌روی) آن را نمی‌پذیرد.
    نقل قول:
    [=Microsoft Sans Serif]خب از این واضحتر میخواهید ؟ میفرماید فقط محارمتان حق دارند به زینهای شما نگاه کنند.
    منظور بنده این بود که آن آیه، انواع محارم را (افزون بر حجاب) تعریف می‌کند.
    سخن اصلی، این است که این آیه (و بیشتر آیه‌های قرآن)، زور را درست نمی‌داند.
    نقل قول:
    [=Microsoft Sans Serif]اجبار در پذیرش دین بحث جداگانه ای هست و ارتباطی به فرمایش شما ندارد...
    من سخنی در اجبار پذیرش دین نگفته‌ام!
    شما فرمودید: «پس از پذیرش دین، برای پذیرش فروع، اجبار در کار می‌آید».
    من نیز گفتم: «طبق کدام آیه از قرآن می‌فرمایید که تنها اصول دین اختیاری هستند؟».
    نقل قول:
    [=Microsoft Sans Serif]یکی از روشهای استخراج احکام فقهی رجوع به قرآن کریم است. برای نگاه هم احکام فقهی هست که میگوید نگاه مفسده آمیز حرام است.
    بنده هم فقیه نیستم اما قاعدتا همین آیه مرتبط با موضوع مورد بحث میباشد از آنجا که دستور به حفظ نگاه برای حفظ عفت بود ،پس چنین حکمی باید با همین آیه مرتبط باشد.
    در این مورد بیشتر توضیح بدهید؛ زیرا من پیوستگی آیه‌های سوره‌ی نور، با اجباری بودن پذیرش فروع دین را، درنیافتم.
  • [="Microsoft Sans Serif"]درود:Gol:

    owari;525432 نوشت:
    درود
    اجباری بودن حجاب به این معنی نیست که خانم‌ها باید بفهمند که حجاب برای چه است، برای حفظ شأن خودشان و مهمتر از ان سلامت جامعه است. اینکه گفتم سلامت جامعه مهمتر است به این معنی نیست که سلامت خانمها به عنوان نیمی از جامعه مهم نیست بلکه این کلام در مقام مقایسه بین یک نفر (جنبه‌ی فردی حجاب) و تمام جامعه منهای آن یک نفر (جنبه‌ی اجتماعی) است.
    سخن پیشین من، در این مورد بود، که بیایم از گذشته و حال خود عبرت بگیریم.
    آیا اجباری کردن حجاب، باعث کم‌تر شدن پاشیدگی جامعه شده است؛ یا نه، بدتر هم شده است؟
    اگر می‌بینیم که بدتر شده است؛ دلیل از اشتباه بودن شیوه‌ی قانون‌گذاری است.
    نقل قول:
    این مقایسه‌ی شما مثل این است که بفرمایید در کشور ما مرز سرعت در اتوبانهای خارج شهر ۱۲۰ کیلومتر در ساعت است در حالیکه در اتوبان‌های خارج شهر آلمان چند سالی است که به کل مرزهای سرعت برداشته شده است و تازه به این نتیجه هم رسیده‌اند که آمار تصادفاتشان پایین آمده. حالا یک ایرانی می‌رود آلمان و دست و پایش را گم می‌کند می‌خواهد رکورد بزند که وقتی برگشت ایران بتواند بگوید من با ۲۵۰ کیلومتر در ساعت هم رانده‌ام، رانندگی به اندازه‌ی ۱۲۰ کیلومتر بیشتر بلد نیست می‌رود با سرعت ۲۳۰ کیلومتر که رسید خودش می‌ترسد و دست و پایش حس از دست می‌دهد و تصادف می‌کند و هم خود و هم دیگران را به کشتن می‌دهد. حالا این تقصیر محدود بودن سرعت در ایران است یا مشکل عقلی آن آقاست؟

    هر اجباری، زیان‌بار نیست. اجبار برای پشت چراغ قرمز ایستادن، روز به روز دارد نتیجه‌ی بهتری در جامعه می‌دهد. پس یک اجبار (قانون) سازنده است.
    اجبار برای بستن کمربند ایمنی، نیز چنین است.
    ولی اجبار برای پوشیدن حجاب اسلامی، روز به روز دارد بازخورد منفی‌اش بیشتر می‌شود؛ پس بدون‌شک، باید در شیوه‌ی قانون‌گذاری، بازنگری شود.
    قانون سرعت در ایران نیز، باید بازنگری شود؛ زیرا این قانون، مربوط به زمانی است که خودروها بیشتر از (120) نمی‌توانستند بروند
    آن قانون برای جاده‌هایی بود که خودروی کمی در آن‌ها رفت و آمد می‌کرد؛ نه برای اکنون
    اگر نیک بنگریم، می‌بینیم که تقریبا انگشت شما‌رند کسانی که سرعت مطمئنه می‌روند. پس وقتی که می‌بینیم بازخورد یک قانون منفی (نه ثابت) است؛ باید در درستی آن قانون شک کرد.
    اینکه گفته‌اید: «آن ایرانی دست و پای خود را گم می‌کند» (اگر چنین چیزی رخ دهد) هم، بر می‌گردد به نادرست بودن شرایط قانونی در ایران که جاده‌هایی باریک و خراب دارد (البته ایرانیان نخبه به کشورهای اروپایی می‌روند و چنین کسانی، به دلیل هوش بالا، خیلی زود با شرایط خود را سازگار می‌کنند).
    نقل قول:
    البته دستور اجباری بودن حجاب در اسلام یک دستور اجتماعی است که باید به آن عمل و نظارت شود اما در عین حال خارج از حیطه‌ی دستوری باید با دعوت به تعقل و دعوت به تقوا توسط کسی که خودش متقی باشد و ... سعی شود که انسان‌ها خودشان به خدا نزدیک‌تر شوند و نه بخاطر قانون که بخاطر خدا حجاب داشته باشند، مثلاً حجاب حد واجبش که قانونی هم هست مانتو است ولی آنها خودشان چادر سرشان کنند ...
    البته به تازگی به این نگرش رسیده‌ایم که چادر هم حجاب محسوب می‌شود.
    سال‌ها پیش، بسیار با چادر و شلوار جین برخورد شدید می‌شد که نتیجه‌اش شد، شلوار ساپورت (حالا در مورد شلوار ساپورت هم برخورد شدید می‌کنند، تا کلا شلوار و ملوار را بیندازند کنار!).
    نقل قول:
    این یعنی کار فرهنگی در کنار رعایت قوانین ... هر دو لازم است، یکی که نباشد کار خراب می‌شود ... قانون بدون فرهنگ‌سازی می‌شود همان که شما گفتید و فرهنگ‌سازی بدون قانون هم که خیلی فرقی با بی‌قانونی نخواهد داشت چون همیشه افرادی در جامعه در چشم هستند که زیر بار قانون نمی‌روند و افراد خویشتن‌دار خیلی هم نمود ظاهری زیادی ندارند ... یعنی دارند ولی نه به اندازه‌ی آنها که شهر را به هم می‌ریزند با سر و وضع خودشان یا رفتار خودشان و شهره‌ی عام و خاص می‌شوند ...
    در مورد پوشش، هرگونه زوری که باشد، بازخورد منفی خواهد داشت.

    آبـرنـگـ;525466 نوشت:
    [=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]با همه‌ی این‌زیان‌‌ها، نمی‌توان تفاوتی میان بی‌حجابی و چشم‌چرانی دانست.

    درود :Gol:
    این را حقیر هم با شما مافق هستم و فکر می‌کنم جناب امین هم موافق باشند که هر دو حرام است. حالا فرض کنیم چشم‌چرانی را نمی‌توان منع کرد، یعنی می‌شود ولی نمی‌شود برایش تعذیر حکومتی قرار داد، اما برای حجاب که می‌شود، با اینکه می‌شود مهارش کرد باز رهایش کنیم؟ می‌دانم که خواهید گفت این مهار کردن هم سودی ندارد، و از قضا سرکنگبین صفرا خواهد فزود، اما اگر همراه با فرهنگ‌سازی باشد دیگر صفرا نخواهد فزود، ان شاء الله. تدوین قانون صحیح منطبق بر شرع اسلام که بتوان بر آن نظارت هم کرد، بعد نظارت صحیح توسط محارم (مثلاً فقط خانم‌ها مجاز باشند به خانم‌ها تذکر بدهند و ...)، بعد اعمال قانون صحیح (مثلاً جریمه بجای بازداشت، مثل قوانین رانندگی و ... بر مبنای کارت ملی و ...) همگی در کنار فرهنگ‌سازی می‌تواند مشکلات فعلی را برطرف کند، ان شاء الله ... اینکه تا بحال اجباری بودن حجاب درست جواب نداده چند دلیل می‌تواند داشته باشد:
    ۱. تعریف نشدن دقیق حجاب قانونی، مثلاً یک نفر پوشیدن چکمه برای خانم‌ها را مصداق بد حجابی می‌دانست و یکی نمی‌دانست ... مصداق‌ها باید تعیین شوند
    ۲. اعمال ناصحیح قانون توسط کسانی که بعضاً (نه همگی) شرایط امر به معروف را رعایت نمی‌کردند و بعضاً خودشان مشکل رفتاری و اخلاقی داشته‌اند
    ۳. عدم فرهنگ‌سازی درست و کلیشه‌ای شدن شعارها و رعایت نکردن مسائل توسط خود شعاردهنده‌ها
    ۴. هجمه‌ی وسیع فرهنگی از طرف غرب در راستای جنگ سرد و جنگ ایدئولوژیک و اینکه مردم ما معمولاً خود را از هرگونه تأثیرپذیری مصون می‌دانند و راحت خود را در معرض خطرهای این‌چنینی قرار می‌دهند
    و ...
    اما به هر حال راه حل درست برداشتن حکم وجوب حجاب یا برداشتن آن از قوانین اجتماعی نیست ... این پاک کردن صورت مسأله است[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]

    آبـرنـگـ;525466 نوشت:
    [=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]این‌که فرد چه پوششی مناسب‌اش است را، خود باید تصمیم بگیرد (اگر بخواهیم درست با جامعه رفتار کنیم) زیرا مردم خود می‌دانند که با لباس خواب، نمی‌شود بیرون آمد؛ پس برای بیرون، پوششی مناسب فرهنگ جامعه انتخاب می‌کنند. ولی اگر از زور استفاده بشود، توازن جامعه به هم می‌خورد و پوشش‌هایی (از روی حرص) پوشیده می‌شود که جامعه و فرهنگ (در حالت توازن و میانه‌روی) آن را نمی‌پذیرد.
    منظور بنده این بود که آن آیه، انواع محارم را (افزون بر حجاب) تعریف می‌کند.
    سخن اصلی، این است که این آیه (و بیشتر آیه‌های قرآن)، زور را درست نمی‌داند.
    من سخنی در اجبار پذیرش دین نگفته‌ام!
    شما فرمودید: «پس از پذیرش دین، برای پذیرش فروع، اجبار در کار می‌آید».
    من نیز گفتم: «طبق کدام آیه از قرآن می‌فرمایید که تنها اصول دین اختیاری هستند؟».
    در این مورد بیشتر توضیح بدهید؛ زیرا من پیوستگی آیه‌های سوره‌ی نور، با اجباری بودن پذیرش فروع دین را، درنیافتم.

    خوب مثال برای شما همین غرب می‌باشد که آنها حد پوشش را به عرف جامعه سپردند، عرف جامعه‌ی ۶۰ سال پیش ایشان کجا و عرف جامعه‌ی امروزشان کجا. سپردن خود به جریان رودخانه وقتی شکل رودخانه با پارامترهایی به صورت ارادی توسط سلطه‌طلبان قابل تغییر است کار عاقلانه‌ای نیست ...
    یا علی

    [=Microsoft Sans Serif]درود :Gol:

    owari;525486 نوشت:
    درود
    این را حقیر هم با شما مافق هستم و فکر می‌کنم جناب امین هم موافق باشند که هر دو حرام است. حالا فرض کنیم چشم‌چرانی را نمی‌توان منع کرد، یعنی می‌شود ولی نمی‌شود برایش تعذیر حکومتی قرار داد، اما برای حجاب که می‌شود، با اینکه می‌شود مهارش کرد باز رهایش کنیم؟ می‌دانم که خواهید گفت این مهار کردن هم سودی ندارد، و از قضا سرکنگبین صفرا خواهد فزود، اما اگر همراه با فرهنگ‌سازی باشد دیگر صفرا نخواهد فزود، ان شاء الله. تدوین قانون صحیح منطبق بر شرع اسلام که بتوان بر آن نظارت هم کرد، بعد نظارت صحیح توسط محارم (مثلاً فقط خانم‌ها مجاز باشند به خانم‌ها تذکر بدهند و ...)، بعد اعمال قانون صحیح (مثلاً جریمه بجای بازداشت، مثل قوانین رانندگی و ... بر مبنای کارت ملی و ...) همگی در کنار فرهنگ‌سازی می‌تواند مشکلات فعلی را برطرف کند، ان شاء الله ... اینکه تا بحال اجباری بودن حجاب درست جواب نداده چند دلیل می‌تواند داشته باشد:
    ۱. تعریف نشدن دقیق حجاب قانونی، مثلاً یک نفر پوشیدن چکمه برای خانم‌ها را مصداق بد حجابی می‌دانست و یکی نمی‌دانست ... مصداق‌ها باید تعیین شوند
    ۲. اعمال ناصحیح قانون توسط کسانی که بعضاً (نه همگی) شرایط امر به معروف را رعایت نمی‌کردند و بعضاً خودشان مشکل رفتاری و اخلاقی داشته‌اند
    ۳. عدم فرهنگ‌سازی درست و کلیشه‌ای شدن شعارها و رعایت نکردن مسائل توسط خود شعاردهنده‌ها
    ۴. هجمه‌ی وسیع فرهنگی از طرف غرب در راستای جنگ سرد و جنگ ایدئولوژیک و اینکه مردم ما معمولاً خود را از هرگونه تأثیرپذیری مصون می‌دانند و راحت خود را در معرض خطرهای این‌چنینی قرار می‌دهند
    و ...
    اما به هر حال راه حل درست برداشتن حکم وجوب حجاب یا برداشتن آن از قوانین اجتماعی نیست ... این پاک کردن صورت مسأله
    تا زمانی که این شرایط فراهم نباشد (که نمی‌شود)، نمی‌توان اجباری بودن حجاب را، عنوان کرد.[=Microsoft Sans Serif][=Microsoft Sans Serif]
    نقل قول:
    خوب مثال برای شما همین غرب می‌باشد که آنها حد پوشش را به عرف جامعه سپردند، عرف جامعه‌ی ۶۰ سال پیش ایشان کجا و عرف جامعه‌ی امروزشان کجا. سپردن خود به جریان رودخانه وقتی شکل رودخانه با پارامترهایی به صورت ارادی توسط سلطه‌طلبان قابل تغییر است کار عاقلانه‌ای نیست ...
    یا علی
    غرب با ما بسیار متفاوت است؛ پوشش غربیان از دیرباز، با ایرانیان متفاوت و بازتر بوده است. در ایران، حتی پوشش مردان نیز پوشیده بوده است.
    خطری که اکنون در ایران است، غرب‌زدگی است ولی این هجوم‌ها، چیز تازه‌ای برای ایران، که همواره مورد هجوم بوده است نیست.
    ایران هیچگاه در این نبردها ناپدید نشده است و همچنان استوار مانده است. هم‌چون مرغ سمندر (ققنوس) که اگرچه می‌سوزد، ولی در این سوختنش، زندگی نهفته است و «ایران، همان مرغ سمندر است»:
    width: 700

    [/TD]
    [TD="align: left"]قصۀ مرغ سمندر، پیش من افسانه نیست
    [/TD]
    [TD]سرگذشت مردم پیچیده‌فریاد من است
    [/TD]
    [TD="align: left"]آن‌که عمری مرده‌مرده زندگی کرد و نمرد
    [/TD]
    [TD]سوختن، افروختن؛ آیین اجداد من است

    ما اگر با مردممان درست رفتار کنیم، از فرهنگ خود دور نمی‌شوند (زیرا فرهنگ غربی، هرچه باشد، از فرهنگ اسلامی نیرومندتر نیست) ولی اگر از زور استفاده کنیم، مردم (برای یک دوره) همانند غربیان می‌شوند چون همان‌گونه که گفتم: «اجبار، قدرت انتخاب را از مردم می‌گیرد» و مردم نمی‌توانند درست یا نادرست را تشخیص دهند و هنگامی که همانند غربیان شوند، اجبارها برداشته می‌شود که با این‌کار دوباره به فرهنگ خودمان باز می‌گردیم.

    سلام
    برخی از گناهان علت گناهان دیگری هستند.
    روایت شده که : وقتی فقر از یک در وارد شود, ایمان از در دیگر خارج می شود.
    مخلص کلام اینکه بی حجابی از ضعف ایمان است, شکی در آن نیست و خود افراد بدحجاب هم اگر منصف باشند به آن اذعان دارند و اگر هم اقرار نکنند, اعمال دیگر آنها (غیر از حجاب) موید این مسئله می باشد, البته برخی حتی در نماز و روزه خود مصمم هستند ولی ......فعلا به این موضوع کاری ندارم.
    عنوان تاپیک فلسفه اجباری بودن حجاب است ولی در پیام 1, فلسفه لزوم حفظ حجاب محوریت دارد, که اینها دو موضوع کاملا یکسان نیستند ولی بی ارتباط هم نیستند.....به این موضوع هم فعلا کاری ندارم
    حدیثی که فوقاً نقل کردم, بسیار قابل تامل است و فکر می کنم اکثر اوقات عمداً و یا شاید هم سهواً به آن توجه نمی شود.
    پر واضح است که امروز مشکلات اقتصادی به هر دلیلی که باشد بی داد می کند, و قسمت عمده آن به دلیل اختلاسهای کلان, سوء مدیریت برخی از مسئولین,عدم مدیریت و توانائی غلبه بر تحریم و.....
    موضوعی که خیلی مهم است این است که در اینجا یک گناه بزرگتر(به عنوان دزدی از بیت المال و حق الناس) که به انحاء مختلف اعم از اختلاسهای بانکی, رانتخواری, زمین خواری, عدم مدیریت صحیح بازرسان دارایی و سازمان بازرسی کل کشور,فساد در دستگاه قضائی کشور, پول شوئی,بازی با قیمت سکه و دلار و یک شبه ره 100 ساله رفتن, ورود قاچاق کالاهای خارجی (چینی) و غیره,ریخت و پاش در دستگاههای دولتی, عدم حمایت از تولیدکننده و کشاورز و افراد تحصیل کرده و متخصص بدون پارتی و......
    تمام اینها در حد وفور در کشور ملاحظه می شود و همیشه مورد غفلت قرار میگیره, حتی در این سایت که به نوعی کرسی ازاد اندیشی است, به ندرت پیش می آید که کارشناسان در نقد حجاب و بی حجابی به این موضوع اشاره و یا نقادی کنند.
    برای یک زندگی نزدیک به حد استانداردهای ملی و بین المللی و در حدی که شاید در سال 57 مردم انتظار داشتند که نه فوری ولی حداقل, بعد از 20 سال به آن برسند و این حداقل انتظار یک انسانی است که با جانفشانی وایثار پدران و مادرن و نسل قبلی خود آن را درخواست دارد, چقدر بودجه لازم است؟(شاید نفری 2 میلیون تومان در ماه)
    آیا داشتن یک تغذیه در حد استاندارد,پوشاک معمولی, یک امکانات آموزشی استاندارد, یک محل مناسب و در خور شخصیت و متناسب با تعداد افراد خانواده و ....و از همه مهمتر, امکان ازدواج در زمانی که خدا و قانون و علم وفطرت و...به آن الزام دارند, برای مردمی که اینهمه مشکلات را در طول تاریخ پشت سر گذاشته اند چیز زیادی است؟
    دختر و پسر جوانی که به همان دلایل و مشکلات اقتصادی از بدو تولد با پدر و مادری طرف است که از صبح تا شب باید مثل ....بدوند تا بتوانند آخر ماه از پس کرایه خانه و هزینه های منزل و بیرون خانه بر بیایند, در خانواده ای که بر طرف کردن نیازهای جسمی کودک ناقص مانده, تا چه رسد به برطرف کردن نیازهای عاطفی و درک متقابل و دریافت نوازش از والدین...چه انتظاری دارید که ایشان رفتاری بهنجار در جامعه از خود نشان دهند؟
    لزوم اجباری بودن حجاب شاید آن چیزی باشد که به عنوان وظیفه حاکم دینی در پیام 1 مطرح شد, ولی در ایران موارد دیگری هم هست:
    1-حجاب زن بارزترین نمود وجود حکومت اسلامی در یک کشور است, پس افراد سالم حکومتی آن را وظیفه شرعی و عقلی خود می دانند و افراد ناسالم هم ابقاء آن را دلیل ابقاء حکومت و ابقاء حکومت را دلیل ابقاء سودها و ثروتهای بادآورده خود می دانند!
    چرا هیچوقت آنگونه که رفتار نابهنجار جوان ها , اعم از دختران یا پسران کشور را مورد انتقاد و موشکافی قرار می دهید هیچوقت به علت آن یعنی فقر حاصل از دزدیهای نجومی اشاره نمی کنید؟
    همیشه دلیل بی حجابی را (در همین سایت و از طرف اکثرکاربران و مدیران و کارشناسان) با مواردی مثل : بی غیرتی, بی حیائی,کور بودن,کر بودن,کافر بودن,نمک نشناس بودن,جهل,غربی, وطن فروش و....
    شاید در ظاهر چنین باشد ولی چرا همه می ترسند به دلیل این ضعف ایمان بپردازند؟
    مگر نمیگوئید که بی حجابی زنها یک بیماری است, خوب چرا به ویروس یا علت این بیماری پرداخته نمی شود؟
    مگر 34 سال این حرفها را زدن باعث بهتر شدن قضیه شده ؟ یا بازار ساپورتهای رنگ پا در حال داغ شدن است؟
    چرا هر وقت که صحبت از رسیدگی به ثروت سرمایه داران یک شبه میشود, زود همه چیز فراموش میشه...
    خوب می ذانم که اینجا دادگاه نیست و شاید جای این حرفها اینجا نیست....ولی حداقل میخوام بگم که وقتی به علت این بیماری رسیدگی نشه در واقع تمام سخنان و پیامها, به نوعی آب در هاون کوبیدن است....چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟!
    از طرفی ممکن است کسی بگوید که نه اینطور نیست, من شخصی را دیده ام که با همین سخنان با حجاب شده, اوکی, من منکر این قضیه نیستم, ولی به این نکته توجه داشته باشد که که اگر در یک روز 10 نفر با این سخنان با حجاب می شوند, از آنطرف 100نفر به همان دلایل اقتصادی ایمان و حجاب خود را از دست می دهند.(باز هم چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟)
    نکته آخر اینکه در مقابل اینگونه انتقادها از وضع اقتصادی و فقر ناشی از بی کفایتی مسئولین و غیر مسئولین کشور معمولا یک پاسخ مطرح می شود که در همین سایت هم زیاد مطرح شده : اگر فقر دلیل بی حجابی و فساد مردم هست , پس چرا در خانواده هایی هم که در رفاه و ثروتهای آنچنانی سر می کنند , باز هم فساد و بی بند و باری و بیحجابی به چشم می خورد (حتی گاهی بیشتر)!
    برای اینکه زحمت این افراد را هم کم کنم , همینجا پاسخ این اشکال را هم عرض می کنم:
    اگر علی علیه سلام فرمودند که فقر باعث بی ایمانی میشود, آن روی سکه هم وجود دارد : امام حسین در پاسخ به اینکه چرا مردم (مسلمانان قدیم) با شما اینگونه کردند,فرمودند: زیرا شکم آنها از حرام پر شده است.
    یعنی وقتی یک نفر با دزدی و اختلاس باعث بدبختی و نابودی 10 نفر میشود, خانواده خودش هم به همان دلیل که در کلام معصوم علیه سلام آمده است,نابود میشود و هم دختر و پسر خودش و هم ناموس خودش در معرض بیماری بیحیائی,بیغیرتی,خیانت و نابودی قرار می گیرد ولی اینبار به علت ثروت حرام و نه فقر.
    والسلام:Gol:

    *عارف*;525707 نوشت:
    سلام
    برخی از گناهان علت گناهان دیگری هستند.
    روایت شده که : وقتی فقر از یک در وارد شود, ایمان از در دیگر خارج می شود.
    مخلص کلام اینکه بی حجابی از ضعف ایمان است, شکی در آن نیست و خود افراد بدحجاب هم اگر منصف باشند به آن اذعان دارند و اگر هم اقرار نکنند, اعمال دیگر آنها (غیر از حجاب) موید این مسئله می باشد, البته برخی حتی در نماز و روزه خود مصمم هستند ولی ......فعلا به این موضوع کاری ندارم.
    عنوان تاپیک فلسفه اجباری بودن حجاب است ولی در پیام 1, فلسفه لزوم حفظ حجاب محوریت دارد, که اینها دو موضوع کاملا یکسان نیستند ولی بی ارتباط هم نیستند.....به این موضوع هم فعلا کاری ندارم
    حدیثی که فوقاً نقل کردم, بسیار قابل تامل است و فکر می کنم اکثر اوقات عمداً و یا شاید هم سهواً به آن توجه نمی شود.
    پر واضح است که امروز مشکلات اقتصادی به هر دلیلی که باشد بی داد می کند, و قسمت عمده آن به دلیل اختلاسهای کلان, سوء مدیریت برخی از مسئولین,عدم مدیریت و توانائی غلبه بر تحریم و.....
    موضوعی که خیلی مهم است این است که در اینجا یک گناه بزرگتر(به عنوان دزدی از بیت المال و حق الناس) که به انحاء مختلف اعم از اختلاسهای بانکی, رانتخواری, زمین خواری, عدم مدیریت صحیح بازرسان دارایی و سازمان بازرسی کل کشور,فساد در دستگاه قضائی کشور, پول شوئی,بازی با قیمت سکه و دلار و یک شبه ره 100 ساله رفتن, ورود قاچاق کالاهای خارجی (چینی) و غیره,ریخت و پاش در دستگاههای دولتی, عدم حمایت از تولیدکننده و کشاورز و افراد تحصیل کرده و متخصص بدون پارتی و......
    تمام اینها در حد وفور در کشور ملاحظه می شود و همیشه مورد غفلت قرار میگیره, حتی در این سایت که به نوعی کرسی ازاد اندیشی است, به ندرت پیش می آید که کارشناسان در نقد حجاب و بی حجابی به این موضوع اشاره و یا نقادی کنند.
    برای یک زندگی نزدیک به حد استانداردهای ملی و بین المللی و در حدی که شاید در سال 57 مردم انتظار داشتند که نه فوری ولی حداقل, بعد از 20 سال به آن برسند و این حداقل انتظار یک انسانی است که با جانفشانی وایثار پدران و مادرن و نسل قبلی خود آن را درخواست دارد, چقدر بودجه لازم است؟(شاید نفری 2 میلیون تومان در ماه)
    آیا داشتن یک تغذیه در حد استاندارد,پوشاک معمولی, یک امکانات آموزشی استاندارد, یک محل مناسب و در خور شخصیت و متناسب با تعداد افراد خانواده و ....و از همه مهمتر, امکان ازدواج در زمانی که خدا و قانون و علم وفطرت و...به آن الزام دارند, برای مردمی که اینهمه مشکلات را در طول تاریخ پشت سر گذاشته اند چیز زیادی است؟
    دختر و پسر جوانی که به همان دلایل و مشکلات اقتصادی از بدو تولد با پدر و مادری طرف است که از صبح تا شب باید مثل ....بدوند تا بتوانند آخر ماه از پس کرایه خانه و هزینه های منزل و بیرون خانه بر بیایند, در خانواده ای که بر طرف کردن نیازهای جسمی کودک ناقص مانده, تا چه رسد به برطرف کردن نیازهای عاطفی و درک متقابل و دریافت نوازش از والدین...چه انتظاری دارید که ایشان رفتاری بهنجار در جامعه از خود نشان دهند؟
    لزوم اجباری بودن حجاب شاید آن چیزی باشد که به عنوان وظیفه حاکم دینی در پیام 1 مطرح شد, ولی در ایران موارد دیگری هم هست:
    1-حجاب زن بارزترین نمود وجود حکومت اسلامی در یک کشور است, پس افراد سالم حکومتی آن را وظیفه شرعی و عقلی خود می دانند و افراد ناسالم هم ابقاء آن را دلیل ابقاء حکومت و ابقاء حکومت را دلیل ابقاء سودها و ثروتهای بادآورده خود می دانند!
    چرا هیچوقت آنگونه که رفتار نابهنجار جوان ها , اعم از دختران یا پسران کشور را مورد انتقاد و موشکافی قرار می دهید هیچوقت به علت آن یعنی فقر حاصل از دزدیهای نجومی اشاره نمی کنید؟
    همیشه دلیل بی حجابی را (در همین سایت و از طرف اکثرکاربران و مدیران و کارشناسان) با مواردی مثل : بی غیرتی, بی حیائی,کور بودن,کر بودن,کافر بودن,نمک نشناس بودن,جهل,غربی, وطن فروش و....
    شاید در ظاهر چنین باشد ولی چرا همه می ترسند به دلیل این ضعف ایمان بپردازند؟
    مگر نمیگوئید که بی حجابی زنها یک بیماری است, خوب چرا به ویروس یا علت این بیماری پرداخته نمی شود؟
    مگر 34 سال این حرفها را زدن باعث بهتر شدن قضیه شده ؟ یا بازار ساپورتهای رنگ پا در حال داغ شدن است؟
    چرا هر وقت که صحبت از رسیدگی به ثروت سرمایه داران یک شبه میشود, زود همه چیز فراموش میشه...
    خوب می ذانم که اینجا دادگاه نیست و شاید جای این حرفها اینجا نیست....ولی حداقل میخوام بگم که وقتی به علت این بیماری رسیدگی نشه در واقع تمام سخنان و پیامها, به نوعی آب در هاون کوبیدن است....چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟!
    از طرفی ممکن است کسی بگوید که نه اینطور نیست, من شخصی را دیده ام که با همین سخنان با حجاب شده, اوکی, من منکر این قضیه نیستم, ولی به این نکته توجه داشته باشد که که اگر در یک روز 10 نفر با این سخنان با حجاب می شوند, از آنطرف 100نفر به همان دلایل اقتصادی ایمان و حجاب خود را از دست می دهند.(باز هم چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟)
    نکته آخر اینکه در مقابل اینگونه انتقادها از وضع اقتصادی و فقر ناشی از بی کفایتی مسئولین و غیر مسئولین کشور معمولا یک پاسخ مطرح می شود که در همین سایت هم زیاد مطرح شده : اگر فقر دلیل بی حجابی و فساد مردم هست , پس چرا در خانواده هایی هم که در رفاه و ثروتهای آنچنانی سر می کنند , باز هم فساد و بی بند و باری و بیحجابی به چشم می خورد (حتی گاهی بیشتر)!
    برای اینکه زحمت این افراد را هم کم کنم , همینجا پاسخ این اشکال را هم عرض می کنم:
    اگر علی علیه سلام فرمودند که فقر باعث بی ایمانی میشود, آن روی سکه هم وجود دارد : امام حسین در پاسخ به اینکه چرا مردم (مسلمانان قدیم) با شما اینگونه کردند,فرمودند: زیرا شکم آنها از حرام پر شده است.
    یعنی وقتی یک نفر با دزدی و اختلاس باعث بدبختی و نابودی 10 نفر میشود, خانواده خودش هم به همان دلیل که در کلام معصوم علیه سلام آمده است,نابود میشود و هم دختر و پسر خودش و هم ناموس خودش در معرض بیماری بیحیائی,بیغیرتی,خیانت و نابودی قرار می گیرد ولی اینبار به علت ثروت حرام و نه فقر.
    والسلام:Gol:

    سلام علیکم برادر عزیزم،
    این صحبت‌های شما همه درست است ولی ربطی به فلسفه‌ی اجباری بودن حجاب ندارد. اینها بیشتر تلاش برای تشخیص علت ضعف ایمان مردم و بدحجابی است. تازه در همین راستا هم به چند نکته توجه کنید:
    ۱. شاید چند سال پیش بود که خانم کلینتون در یک مصاحبه چیزی به این مضمون گفت که هدف ما از تحریم‌ها این است که صدای مردم به اعتراض به دولتشان بلند شود و مردم دولتشان را مجبور به تن دادن به خواسته‌های ما بکنند. این تحریم‌ها یعنی شکل جدید همان محاصره‌ی شهرها در قدیم یا بستن آب به روی سپاه امیرالمؤمنین علیه‌السلام در جنگ با معاویه است. آنها کاری می‌کنند که به مردم فشار بیاید، مردم که دولت را مسؤول خود می‌دانند به دولت اعتراض می‌کنند، دولت تا حدی تحمل می‌کند و وقتی می‌بیند نمی‌تواند بیش از این فشار روی خودش را تحمل کند یک سری امتیاز به محاصر‌کننده‌ها می‌دهد و آنها کمی محاصره را شول می‌کنند. این درسته که فقر علت خیلی از دردهاست، این هم درسته که در کشوری که هرج و مرج بشود یک عده از بازار سیاهش سود می‌برند و یک عده دزدی می‌کنند و ...، اما دست آخر کسی که نمی‌گذاره سیستم کار خودش را بکنه و به قول شما ظرف ۲۰ سال بعد از انقلاب مردم را به رفاه حداقلی قابل قبول برساند آنهایی است که اول ۸ سال به آن جنگ تحمیل کردند و بعد شروع به تحریمش کردند ... دشمن اصلی ما آنها هستند، اگرچه فاسدان داخلی هم کارشان خیانت به کشورشان و بدتر از آن خیانت به شیعه است (چون در این برهه‌ی زمانی پرچم شیعه را این کشور بالا نگه داشته است) ... باید با هر دو مبارزه کرد.
    ۲. این پست را که حاوی متن یکی از سخنرانی‌های حاج‌آقا پناهیان هست را بخوانید: چرا ولی فقیه خیلی از مشکلات را حل نمی‌کند؟ در این سخنرانی با مرور بخشی از تاریخ صدر اسلام برایتان مسجل می‌شود که اتفاقاً ما باید رهبرمان را کمک کنیم. چگونه:
    الف) با اجرای اقتصاد مقاومتی حصر دشمن را بشکنیم همانطور که سپاه امیرمؤمنان علیه‌السلام بعد از خطبه‌ی ایشان حصر رودخانه توسط سپاه معاویه را شکستند و آب را به دست آوردند.
    ب) با مذهبی‌نماهای منافق و ریاکار و متکبر و دل‌سنگ وارد جنگ شویم، شاید طلبه‌ی سیرجانی مثال خوبی باشد از کسی که قیام علیه ظلم داخلی را شروع کرد و تأیید حضرت آقا را هم داشت ...
    ج) بعد از اینها ان شاء الله بحث سازندگی کشور است با روحیه‌ی جهادی، مثل کاری که توسط اردوهای جهادی دانشجویان در مناطق محروم به صورت خودجوش و رایگان انجام می‌شود. اگرچه جامعه‌ی هدف دیگر کل ایران است، در شهرهای بزرگ جهاد فرهنگی و در شهرهای کوچک و روستاها جهاد سازندگی

    جنگ که نیست اگر حصر هم بشکند ان شاء الله دیگر تهدیدات دشمنان بی‌اثر می‌شود و می‌توانیم آن ۲۰ سال مورد نظر شما را رقم بزنیم، اگرچه تا همین الأن هم کارهای خوبی شده و اگر اعتراضی هست نه بخاطر نبود آنهاست که بخاطر خیانت‌هایی است که در کنار آن به مردم ایران شده است، ضعفا فقیرتر و ثورتمندان ثروتمندتر شده‌اند. حتی اگر ثروتمندان به صورت شرعی هم ثروتمند شده باشند پولی که باید به صورت زکات و خمس بدهند (اگر شیعه باشند) پولی است که مال خودشان نیست و باید به صاحبان اصلی ایشان رسانده شود، یعنی ساز و کار قانونی باید برای آن وضع شود، و ... تا تقسیم عادلانه‌ی ثروت صورت پذیرد ..

    اما در تمامی این مراحل به هر حال وجود پوشش مناسب قابل انکار نیست ...
    یا علی

    *عارف*;525707 نوشت:
    سلام
    برخی از گناهان علت گناهان دیگری هستند.
    روایت شده که : وقتی فقر از یک در وارد شود, ایمان از در دیگر خارج می شود.
    مخلص کلام اینکه بی حجابی از ضعف ایمان است, شکی در آن نیست و خود افراد بدحجاب هم اگر منصف باشند به آن اذعان دارند و اگر هم اقرار نکنند, اعمال دیگر آنها (غیر از حجاب) موید این مسئله می باشد, البته برخی حتی در نماز و روزه خود مصمم هستند ولی ......فعلا به این موضوع کاری ندارم.

    با عرض سلام

    یک نکته را لازم خدمت شما عرض کنم و آن اینکه این روایت عمومیت ندارد. بسیارند فقرایی که نه تنها حجاب و حیایشان سرجایش است که حتی مردم از فقر ایشان هم اطلاعی ندارند

    مخلص کلام اینکه طبق احادیث وارده صبر سر ایمان است و حیا نیمی از ایمان. جاییکه شخص نتواند برفقرصبر کند و حیایش را حفظ کند مثل این میماند که ایمانش سر ندارد .

    پس بیحجابی حاصل نداشتن صبر و حیاست نه فقر، فقر عاملی است برای آزمون انسانها که صبر دارند و دربرابر گناه ایستادگی میکنند یا خیر.

    باتشکر

    owari;525793 نوشت:
    سلام علیکم برادر عزیزم،
    این صحبت‌های شما همه درست است ولی ربطی به فلسفه‌ی اجباری بودن حجاب ندارد.

    سلام علیکم و رحمه الله برادر گرامی.
    همانطور که عرض کردم خود استارتر محترم هم بر خلاف عنوان تاپیک , وارد فلسفه حجاب نشدند و خد شما هم همچنین. اینکه آیه ای بیاوریم به عنوان اینکه فلسفه اجبار در باحجاب کردن مردم هست , هم اگر کسی بیاورد, باز فلسفه آن مطرح نشده است و کما اینکه در این برهه از زمان درستش هم همین است که به فلسفه زیاد کاری نداشته باشیم و به علت و معلولها بپردازیم و تا اینجا هم جنابعالی و دوستان دیگر همین کار را در انجام می دهند وگرنه باید از افلاطون و کانت و دکانت و ابن سینا و ....کمک بگیریم که مثلا فلسفه چیزی را بیان کنیم:Cheshmak:
    در مورد اینکه علت اجباری بودن حجاب در جامعه ما چیست هم اشاره ای کردم و متاسفانه چون شما قلم روان و شیوائی ندارم که بسیار توضیح دهم و این نقیصه را قبول دارم:Gol:
    *عارف*;525707 نوشت:
    حجاب زن بارزترین نمود وجود حکومت اسلامی در یک کشور است, پس افراد سالم حکومتی آن را وظیفه شرعی و عقلی خود می دانند {و لذا آن را اجباری می کنند} و افراد ناسالم هم ابقاء آن را دلیل ابقاء حکومت و ابقاء حکومت را دلیل ابقاء سودها و ثروتهای بادآورده خود می دانند!(و لذا آنها هم حجاب را اجباری می کنند}

    owari;525793 نوشت:
    این درسته که فقر علت خیلی از دردهاست، این هم درسته که در کشوری که هرج و مرج بشود یک عده از بازار سیاهش سود می‌برند و یک عده دزدی می‌کنند و ...، اما دست آخر کسی که نمی‌گذاره سیستم کار خودش را بکنه و به قول شما ظرف ۲۰ سال بعد از انقلاب مردم را به رفاه حداقلی قابل قبول برساند آنهایی است که اول ۸ سال به آن جنگ تحمیل کردند و بعد شروع به تحریمش کردند ... دشمن اصلی ما آنها هستند، اگرچه فاسدان داخلی هم کارشان خیانت به کشورشان و بدتر از آن خیانت به شیعه است (چون در این برهه‌ی زمانی پرچم شیعه را این کشور بالا نگه داشته است) ... باید با هر دو مبارزه کرد.

    سخن حقیر این نیست که مقصر کیست , ضمن اینکه سخن شما را هم کاملاً قبول دارم.
    عرض بنده این است که وقتی دلیل این بیماری بی حجابی شرایطی است که دیگران باعث آن است, چرا باید به جای اینکه تمام هم و غم ما (و همگان) علت این بیماری باشد, و فساد را از ریشه بخشکانیم همگان چشممان را از علت اصلی فرومی بندیم و همگی روی معلول یعنی بی حجابی زوم می کنیم, کما اینکه نتیجه این اجبار بعد از 34 سال بهترین پاسخ برای این تز می باشد.
    مثلا فرض کنید افرادی در شهر در خانه خود موش پرستند و موش از سر و کول آنها بالا می رد و همگی بیمارند, بعد اینها وارد جامعه می شوند و دیگران را بیمار می کنند و حالا دولت 34 سال است با مردم برخورد چکشی و یا مهربانانه می کند ولی وارد خانه آنهائی که عملان و ناقلان اصلی بیماری هستند نمیشود و آنها با خیال راحت در حال زندگی و رشد کردن هستند!
    owari;525793 نوشت:
    . این پست را که حاوی متن یکی از سخنرانی‌های حاج‌آقا پناهیان هست را بخوانید: چرا ولی فقیه خیلی از مشکلات را حل نمی‌کند؟ در این سخنرانی با مرور بخشی از تاریخ صدر اسلام برایتان مسجل می‌شود که اتفاقاً ما باید رهبرمان را کمک کنیم. چگونه:
    الف) با اجرای اقتصاد مقاومتی حصر دشمن را بشکنیم همانطور که سپاه امیرمؤمنان علیه‌السلام بعد از خطبه‌ی ایشان حصر رودخانه توسط سپاه معاویه را شکستند و آب را به دست آوردند.
    ب) با مذهبی‌نماهای منافق و ریاکار و متکبر و دل‌سنگ وارد جنگ شویم، شاید طلبه‌ی سیرجانی مثال خوبی باشد از کسی که قیام علیه ظلم داخلی را شروع کرد و تأیید حضرت آقا را هم داشت ...
    ج) بعد از اینها ان شاء الله بحث سازندگی کشور است با روحیه‌ی جهادی، مثل کاری که توسط اردوهای جهادی دانشجویان در مناطق محروم به صورت خودجوش و رایگان انجام می‌شود. اگرچه جامعه‌ی هدف دیگر کل ایران است، در شهرهای بزرگ جهاد فرهنگی و در شهرهای کوچک و روستاها جهاد سازندگی
    جنگ که نیست اگر حصر هم بشکند ان شاء الله دیگر تهدیدات دشمنان بی‌اثر می‌شود و می‌توانیم آن ۲۰ سال مورد نظر شما را رقم بزنیم، اگرچه تا همین الأن هم کارهای خوبی شده و اگر اعتراضی هست نه بخاطر نبود آنهاست که بخاطر خیانت‌هایی است که در کنار آن به مردم ایران شده است، ضعفا فقیرتر و ثورتمندان ثروتمندتر شده‌اند. حتی اگر ثروتمندان به صورت شرعی هم ثروتمند شده باشند پولی که باید به صورت زکات و خمس بدهند (اگر شیعه باشند) پولی است که مال خودشان نیست و باید به صاحبان اصلی ایشان رسانده شود، یعنی ساز و کار قانونی باید برای آن وضع شود، و ... تا تقسیم عادلانه‌ی ثروت صورت پذیرد ..

    با این موارد هم کاملاً موافقم و اتفاقاً قبلا هم خیلی تاپیکهائی در اینخصوص ایجاد کرده بودم که خیلی استقبال نشد و دلیل آنهم این است که حتی عموم مردم عادی هم بیشتر بر خود معلول (مثلا بی حجابی یا مواد مخدر یا فحشاو....)تمرکز داریم و دارند و فرد بیحجاب یا معتاد را مورد خطاب یا اجبار یا ارشاد و...قرار می دهند در حالیکه باید مشکل از ریشه حل شود.
    به عنوان شاهد, این دو تاپیک را ملاحظه فرمائید که با کم لطفی دوستان روبرو شد چرا که اصلا فرهنگ ما اینچنین است که فقط یک وجبی جلوی چشمان را می بینیم و نه به قبل و نه بعد آن کاری داریم! میگوئیم این بی حجاب را به زور روسری سرش کنیم ولی کاری نداریم که این زور چه نتیجه ای دارد و نه به این کار داریم که این دختر ایرانی که پاکی و عفتش حتی قبل از ظهور اسلام در ایران زبان زد خاص و عام بود چرا اینطوری شده...اینطوری عمل کردیم و اینهم نتیجه ان در کوی و برزن که اظهر من الشمس است.
    این هم تاپیکها خدمت شما سرور گرامی :
    http://www.askdin.com/thread26613.html
    http://www.askdin.com/thread35855.html
    موفق باشید:Gol:

    .امین.;525872 نوشت:
    یک نکته را لازم خدمت شما عرض کنم و آن اینکه این روایت عمومیت ندارد. بسیارند فقرایی که نه تنها حجاب و حیایشان سرجایش است که حتی مردم از فقر ایشان هم اطلاعی ندارند

    سلام علیکم
    بنده منکر فرمایش شما نیستم ولی متخصص حدیث هم نیستم.به هر حال همانطور که نبی اکرم حدیث فوق را فرموده اند , در عین حال این حدیث هم از ایشان نقل شده است :الفقر فخری....فقر من باعث افتخار من است
    البته اکثر احادیث اینگونه اند:
    امام حسین (ع) :
    «الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون » . (3)
    مردم بندگان دنیایند و دین، تنها بر زبانشان جاری است، هنگامی که زندگیشان سرشار است دین گرایند ولی هنگامی که در تنگنای بحرانها قرار گرفتند دین داران واقعی اندک می گردند .
    پر واضح است که در بین مردم مومنین حقیقی هم وجود دارند که شامل این حدیث نیستند!
    .امین.;525872 نوشت:
    مخلص کلام اینکه طبق احادیث وارده صبر سر ایمان است و حیا نیمی از ایمان. جاییکه شخص نتواند برفقرصبر کند و حیایش را حفظ کند مثل این میماند که ایمانش سر ندارد .

    بر منکرش لعنت:Cheshmak:
    .امین.;525872 نوشت:
    پس بیحجابی حاصل نداشتن صبر و حیاست نه فقر، فقر عاملی است برای آزمون انسانها که صبر دارند و دربرابر گناه ایستادگی میکنند یا خیر.

    برادر گرامی صبر مردم که با هم برابر نیست, ما داریم از مردم یک جامعه صحبت می کنیم.
    زمانی که حداقل شرایط یک انسان برای او برآورده نمی شود و در کنار آن آپارتمانهایی با متری 24 میلیون تومان در حال خرید و فروش است!
    زمانی که یک دختر 20 سال یک جمله محبت آمیز از پدرش نشنیده و تا حالا کسی یک شیشه گلاب هم به او هدیه نداده و از بچگی وقتی خواب بود, پدرش رفته سر کار و وقتی خواب بود پدرش از کار بر می گرده و دوباره و دوباره....وقتی یه بچه 11 ساله آرزو داره که یه بار مزه پیتزا رو بچشه....
    چرا راه دور بریم برادر اگر در خ ولیعصر یا جاهای دیگر آشنا یا دوستی صمیمی دارید , ازشون بپرسید که چند بار از طرف خانمهایی در قبال دریافت یک مانتو 50-60 هزاری به آنها پیشنهاد تن فروشی می کنند.
    من اصلا به حدیث و فلسفه و ایده پردازی کاری ندارم و بیایم آنچه را که داریم می بینیم قبول کنیم و بعدش هم رفتار اشتباه را تکرار نکنیم و حداقل از این به بعد درست عمل کنیم.
    اینکه انسان نباید شرفش را در قبال دنیا بفروشد به حضرت عباس من هم قبول دارم...ولی خوب حالا باید چه کار کنیم؟حجاب را اجباری کردند..این هم نتیجش.
    شما با هر کی حرف میزنی و میخواهی ارشاد کنی یا امر به معروف کنی ...میگه برو بابا این حرفائی که ...از خودشون در آوردن و میخوان سر من و تو رو شیره بمالن...اگه راست میگن چرا با فلان دزد و فلان تاجر و ...که یه شبه میلیاردر شدن کاری ندارن؟
    ما هم اینجوری کاسبی میکنیم.....چقدر گشنگی بکشیم؟
    به قرآن مجید قسم میخورم که واسه دو کیلو میوه هم طرف میاد پشت دخل و میگه آقا هر کاری میخواهی با من بکن ولی بچه هام رو که نمیتونم گرسنه نگه دارم.
    به قرآن مجید قسم مسخورم خیلیها به خاطر فقر دارن روی خیلی چیزا پا میزارن.....دیگه نمیدونم چطوری بگم!
    موفق باشند!

    با غض نظر از اولویت کار فرهنگی در باب حجاب علت اجباری بودن حجاب در اسلام به امور مختلفی بر می گردد.

    اول: اهمیت ظواهر اسلامی جامعه

    دشمن همیشه برای تصرف مرکز، از مرزها شروع می کند همانطور که لشکر بعثی برای تصرف تهران از خوزستان شروع کرد، امروز ظاهر جامعه خط مقدم جنگ با دشمن است، همانطور که جریان های ضد دینی و فراماسونی حاضر هستند برای ساختن یک بنا مطابق با نمادهایشان میلیاردها دلار خرج کنند، اسلام نیز متوجه اهمیت این عرصه بوده است، تا جایی که اگر کسی در خانه خودش در ماه رمضان روزه خواری کند باید توبه نموده و بر قضا و کفاره اهتمام ورزد اما همین شخص اگر در ملا عام روزه خواری کند شلاق می خورد و بعد از دوبار اجرای حد برای بار سوم یا چهارم اعدام می شود.(العروة الوثقی، سید محمد کاظم یزدی، ج2، ص167)
    پس ظاهر جامعه باید گویای اسلامی بودن آن باشد، و یکی از حکمت‌های وضع احکامی چون حرمت اشاعه فحشاء و وجوب امر به معروف و نهی از منکر نیز همین امر می باشد.

    دوم: حفظ امنیت اجتماعی

    در ثانی حجاب از مسائل امنیت اجتماعی به حساب می آید و عدم توجه به آن موجب فروپاشی بنیان خانواده و حتی قتل ها و جنایت می شود. روشن است که اگر کسی محدودیت در روابط جنسی را پذیرفت دیگر نمی تواند حجاب را انکار کند، چون «هر چه دیده بیند دل کند یاد» و در صورت آزادی حجاب ومحدودیت روابط یقینا امنیت جامعه متزلزل خواهد شد، و قتل و جنایت علیه زنان چندین برابر خواهد شد؛ پس یا باید ملزم به رعایت حجاب شد یا قائل به آزادی روابط که می شود زندگی مانند حیوانات که از انسانیت هم به دور است، چه برسد به مردم متدین و متمدن ایران؛ امروز جوان هایی که به جرم تجاوز به عنف اعدام می شوند اگرچه مجرم هستند و حکم آنها به درستی اجرا می شود اما آیا اشخاصی که در ورای ظاهر این امر، موجبات تحریک این جوان را فراهم کرده اند در تحقق این معصیت گناهی ندارند؟ امام باقر(ع) در روایتی می فرمایند: در روز قیامت به شخصی به اندازه خون حجامت می دهند و می گوید تو به این اندازه در خون فلان مقتول شریک هستی، و وقتی صدور قتل را از خود انکار میکند ندا می رسد: بله تو او را نکشتی، بلکه حرفی زدی که موجب قتل او شد. (الکافی، ج2، ص370)
    علاوه بر این مگر می شود انکار کرد که مرد با دیدن زنهای بزک کرده در خیابان نسبت به همسر خویش دلسرد میشود؟ و این خطری در کمین بنیان خانواده است، مگر می شود نقش بی حجابی را در بالا رفتن آمار طلاق انکار نمود؟ طلاقی که در غالب موارد، شروع آن مساوی است با پایان تربیت صحیح فرزندان و آغاز حس کم بینی و موارد دیگر

    سوم: شرافت و عزت زن

    اسلام می خواهد نگاه به زن در جامعه، نگاه به انسانیت او باشد، نه نگاه به جنسیت او، روشن است که ماشین مدل بالایی که جلوی پای یک زن بدحجاب ترمز میکند، به خاطر جنسیت اوست، نه انسان بودن او، وگرنه معمولا در زیر بارش برف و یخبندان جلوی پای یک پیرزن فرتوت ترمز نخواهد کرد.
    زنی که با حجاب در اجتماع ظاهر می شود، نگاه همکاران یا هم کلاسی ها به او ،نگاه به یک انسان است نه زن، و این از بدیهیات است، چون هر زنی با تغییر نوع حجابش در محل کار می تواند تغییر نگاه همکاران و هم کلاسی هایش را نیز به راحتی درک کند.
    و بدین ترتیب روشن است که این امر موجب کاهش بازدهی در تحصیل یا کار می شود.

    *عارف*;526021 نوشت:

    سلام علیکم
    امام حسین (ع) :
    «الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرت معایشهم فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون » . (3)
    مردم بندگان دنیایند و دین، تنها بر زبانشان جاری است، هنگامی که زندگیشان سرشار است دین گرایند ولی هنگامی که در تنگنای بحرانها قرار گرفتند دین داران واقعی اندک می گردند .

    پر واضح است که در بین مردم مومنین حقیقی هم وجود دارند که شامل این حدیث نیستند!



    سلام بر شما

    جناب عارف شما بخاطر چه کسانی مردم را از امر به معروف کردن نهی میکنید؟

    همین افرادی که عبید دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان هست و در ورطه امتحانات هست که معلوم میشود دروغ میگویند؟

    در کجای دین ما آمده که مردم فقیر را نهی از منکر نکنید؟

    هر کسی وظیفه ای دارد.

    ما که مسوول شکم مردم نیستیم،مسوول تورم و گرانی هم نیستیم، قاچاق کالا و ریخت و پاش تو دستگاههای دولتی هم نکردیم....

    متوجه نمیشم این سفارشات شما به همه مردم مملکت هست....

    میفرمایید آی ملت به مردم فقیر کار نداشته باشید چون سوءاستفاده و سوء مدیریتهای گروهی از مسوولین باعث فقر مردم شده و چون هرجا که فقر بیاد دین از اون طرف دیگر میره؟

    آیا این دلیل خوبی هست که همه سکوت کنند تا چیزی از دین و احکام دینی به گوش فقرا نخورد؟

    *عارف*;526021 نوشت:

    برادر گرامی صبر مردم که با هم برابر نیست, ما داریم از مردم یک جامعه صحبت می کنیم.
    زمانی که حداقل شرایط یک انسان برای او برآورده نمی شود و در کنار آن آپارتمانهایی با متری 24 میلیون تومان در حال خرید و فروش است!
    زمانی که یک دختر 20 سال یک جمله محبت آمیز از پدرش نشنیده و تا حالا کسی یک شیشه گلاب هم به او هدیه نداده و از بچگی وقتی خواب بود, پدرش رفته سر کار و وقتی خواب بود پدرش از کار بر می گرده و دوباره و دوباره....وقتی یه بچه 11 ساله آرزو داره که یه بار مزه پیتزا رو بچشه....
    چرا راه دور بریم برادر اگر در خ ولیعصر یا جاهای دیگر آشنا یا دوستی صمیمی دارید , ازشون بپرسید که چند بار از طرف خانمهایی در قبال دریافت یک مانتو 50-60 هزاری به آنها پیشنهاد تن فروشی می کنند.
    من اصلا به حدیث و فلسفه و ایده پردازی کاری ندارم و بیایم آنچه را که داریم می بینیم قبول کنیم و بعدش هم رفتار اشتباه را تکرار نکنیم و حداقل از این به بعد درست عمل کنیم.
    *عارف*;526021 نوشت:



    اول باید خدمت شماعرض کنم، اینکه فقرا از نظر دینی در سطح پایینی باشند دلیل بر آن نیست که به ایشان حق بدهیم که هر کاری که دوست دارند بکنند و ما با این توجیهات از خود سلب مسوولیت کنیم.

    در حدیث آمده بدبخت آن کسیست که دنیا ندارد. بدبختتر از آن کسیکه نه دنیا دارد نه آخرت.

    مثال اون بچه ها هم که زدید خود ما هم یک برهه ای از زمان گذرانده ایم. ولی آیا نشستیم و دست گدایی جلوی دیگران دراز کردیم ؟

    از سر لج با مسوولین و دولت وقت به خداوند دهن کجی کردیم؟

    لات و عیاش شدیم؟ ناموسمان را بخاطر یک لقمه نان فروختیم؟

    اگر چنین بود که خدا میداند امروز باید از کجا جمعمان میکردند..

    بهتر نیست بجای این حرفها فرهنگ غیرت و تعصب و همت و کار و تلاش را در بین مردم فقیر گسترش بدید؟؟؟

    مگر گذشتگان این مردم چگونه زندگی میکردند؟

    هر چی امکانات و رفاه بیشتر میشه مطالبه های افراد هم بیشتر میشه...

    آیا بخاطر اینکه یک عده مال حرام میخورند ما باید دینمان را بفروشیم؟

    هر کسی را باید به روش خودش نهی از منکر کرد.

    فقیر را به یک نحو پولدار را به نحو دیگر...

    اینها آگاهی و هنر میخواهد که متاسفانه ما نداریم

    با چند تا بهونه راحت از خودمان سلب مسوولیت میکنیم و همه ی تقصیرات را به گردن دیگران میاندازیم. فکر میکنیم مشکل را فهمیدیم و با اشاعه چنین طرز فکری کاری از پیش بردیم.

    درصورتیکه اونهاییکه دلشان میسوزد همیشه دلشان میسوخته و منتظر حرف ما نیستند

    آنهایی هم که دلشان نسوخته و نوک پیکان شما ایشان را نشانه گرفته ، با این حرفها متحول نمیشوند...

    شما اگر خیلی دلسوز فقرا هستید و هیچ کاری نمیتوانید بکنید با این نگاه به قضیه نظر بیندازید که حل مشکلات دینی ایشان در اولویت قرار دارد...



    *عارف*;526021 نوشت:
    اینکه انسان نباید شرفش را در قبال دنیا بفروشد به حضرت عباس من هم قبول دارم...ولی خوب حالا باید چه کار کنیم؟حجاب را اجباری کردند..این هم نتیجش.

    اون قسمتان را باور کنم یا این حرفتان را؟؟؟

    بالاخره ما نفهمیدیدم

    فقر باعث بیحجابی شده یا حجاب را اجباری کردند که نتیجه اش چی شد؟

    دوست گرامی حجاب باید اجباری باشد. همین مانده در کشور شیعی زنان عریان وو نیمه عریان خیابانها را قرق کنند. آن روز ، روزیه که باید فاتحه اسلام را بخوانیم.

    این اسلامیه که اکثر کشورهای مسلمان سنی مذهب دارند. اگر آنها را قبول دارید از اول بفرمایید ما اینقدر خودمان را خسته نکنیم.....



    *عارف*;526021 نوشت:

    شما با هر کی حرف میزنی و میخواهی ارشاد کنی یا امر به معروف کنی ...میگه برو بابا این حرفائی که ...از خودشون در آوردن و میخوان سر من و تو رو شیره بمالن...اگه راست میگن چرا با فلان دزد و فلان تاجر و ...که یه شبه میلیاردر شدن کاری ندارن؟
    ما هم اینجوری کاسبی میکنیم.....چقدر گشنگی بکشیم؟
    به قرآن مجید قسم میخورم که واسه دو کیلو میوه هم طرف میاد پشت دخل و میگه آقا هر کاری میخواهی با من بکن ولی بچه هام رو که نمیتونم گرسنه نگه دارم.
    به قرآن مجید قسم مسخورم خیلیها به خاطر فقر دارن روی خیلی چیزا پا میزارن.....دیگه نمیدونم چطوری بگم!
    موفق باشند!

    آقا شما ارشاد نکن. اما اجازه نداری نهی نهی از منکر کنی.

    علاوه بر این همه بیحجابها که فقیر نیستند.

    شما با این کار به آزادی بیحجابهایی که فقیرنیستند کمک میکنید. اگر امروز در این امر تسامح کنیم روزی میرسد که بیحجابی آزاد شود و آزادی طبیعی فرزندان ما حتی در قدم گذاشتن به خیابانها هم سلب بشه

    اونروز متوجه خواهید شد اهم و مهم چیست و چه چیزی در اولویت قرار دارد. شکم مردم یا اجباری بودن حجاب

    حجاب اجباری و فقر و بی دینی بهتر است یابی حجابی

    فقر و بی دینی!!!!

    سلام وعرض وادب

    من خيلي دنبال چنين موضوغي بودم به خاطر همين ثبت نام كردم در اين انجمن

    چند وقتي هستش كه اين آيه 30 و31 سوره نور ذهن من رو مشغول كرده
    خدا گفته هم مرد و هم زن نگاه به نامحرم نكنند و هم اينكه گفته زنان حجاب را رعايت كنند
    ولي چرا گفته ميشه حجاب زنان اجباري هست ولي در مورد نگاه هم مرد و هم زن اجباري نيست و ميشه نگاه كرد البته ميگن بدون قصد لذت درحاليكه در قران همچين چيزي نگفته وبه صورت صريح گفته نگاه نكنيد اگر كارشناسان جواب بدن ممنون ميشم

    و در ادامه پست قبلي

    خدا اجازه به زنان پير داده كه حجاب خودشون را بردارند آيا اين منظور رو ميرسونه كه حجاب چيز مطلقي نيست؟ و آيا دليل اصلي حجاب حفظ آرامش زن نيست؟ البته خودم به اطرافيانم ميگم كه حجاب خودشون رو رعايت كنند كه مبادا نگاه بدي و يا حرفي بدي بهشون نزنن

    سلام
    واقعا دور از اخلاق هست که توی این گرمای تابستان بانوان رو مجبور به پوشیدن لباس زیر مانتو بکنیم و بعد هم بگیم پوششی بدون جذابیت بر روی سرت داشته باش.
    تازه اینا به یه طرف ، ماه رمضات هم که از 1 ماه دیگر شروع میشه

    muiacir;526354 نوشت:
    بعد هم بگیم پوششی بدون جذابیت بر روی سرت داشته باش.

    در این کلیپ به علت مشکی بودن رنگ چادر به زیبایی اشاره شده.دیدنش خالی از لطف نیست.

    احمدمنتظرالمهدی;526357 نوشت:

    در این کلیپ به علت مشکی بودن رنگ چادر به زیبایی اشاره شده.دیدنش خالی از لطف نیست.


    بحث بنده سر رنگ نیست هرچند رنگ خودش جاب بحث دارد
    بحث اینجاست که طبق اسلام و قانون جامعه ایران ، شما نمیتوانی مثلا یه روسری نازک ، یا یه سال به صورت شل و .... استفاده بکنی.باید یه چیزی باشه که مو از زیرش پیدا نباشه و ضمنا همه جوره تحریک پذیر هم نباشه

    muiacir;526362 نوشت:
    ضمنا همه جوره تحریک پذیر هم نباشه

    ببخشید منظورتون رو متوجه نشدم
    یعنی باید تحریک پذیر باشه؟؟؟

    muiacir;526354 نوشت:
    سلام
    واقعا دور از اخلاق هست که توی این گرمای تابستان بانوان رو مجبور به پوشیدن لباس زیر مانتو بکنیم و بعد هم بگیم پوششی بدون جذابیت بر روی سرت داشته باش.
    تازه اینا به یه طرف ، ماه رمضات هم که از 1 ماه دیگر شروع میشه

    سلام به تاپیکی که نوشتم در بالا مراجعه بفرمایید و خودتون قضاوت بفرمایید مضرات ترک حجاب بیشتر است یا تحمل گرمای تابستان
    ثانیا در وجوب حجاب، پوشیدن لباس در زیر مانتو یا هر نوع لباس خاصی شرط نشده، فقط باید مقدار واجب پوشانده شود و لباس تنگ و بدن نما نباشد.
    و ثالثا پیامبر(ص) فرمودند: افضل الاعمال احمزها» (بحار الانوار، ج67، ص191) برترین اعمال، سخت ترین آنهاست.
    پس یقینا خود خداوند به تحمل گرما توسط بانوان با حجاب ناظر هست و روز قیامت جبران خواهد نمود، روزی که به یقین کسانی که به خاطر گرما پوشش خود و امر الهی را زیر پا نهاده اند پشیمان خواهند شد.

    *عارف*;525980 نوشت:

    سلام علیکم و رحمه الله برادر گرامی.
    همانطور که عرض کردم خود استارتر محترم هم بر خلاف عنوان تاپیک , وارد فلسفه حجاب نشدند و خد شما هم همچنین. اینکه آیه ای بیاوریم به عنوان اینکه فلسفه اجبار در باحجاب کردن مردم هست , هم اگر کسی بیاورد, باز فلسفه آن مطرح نشده است و کما اینکه در این برهه از زمان درستش هم همین است که به فلسفه زیاد کاری نداشته باشیم و به علت و معلولها بپردازیم و تا اینجا هم جنابعالی و دوستان دیگر همین کار را در انجام می دهند وگرنه باید از افلاطون و کانت و دکانت و ابن سینا و ....کمک بگیریم که مثلا فلسفه چیزی را بیان کنیم:Cheshmak:



    سلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته برادر عزیزم،
    فلسفه به علت و معلول می‌پردازد، فلسفه‌ی وجوب حجاب به عنوان یک قانون اجتماعی هم این است که پوشش در جامعه مؤثر است پس در تعریف حقوق اجتماعی باید جایی برای آن قائل شد و بعد حد و مرزی بر روی آن گذاشت، مدعی العموم هم باید بر رعایت حقوق عموم مردم نظارت کند. هر پدیده‌ای که اثر اجتماعی داشته باشد باید حدود مجازش دقیقا تعیین شود که تعدی از آن حدود مصداق ظلم به دیگران خواهد بود و حق‌الناس دارد که حکومت هم وظیفه دارد به آن رسیدگی کند.
    بحثی اگر پیرامون حجاب بخواهد شکل بگیرد از این حالات خارج نیست:
    ۱. آیا پوشش یک نفر در جامعه تأثیری روی دیگران ول اندک می‌گذارد یا خیر؟ یعنی آیا آزادی مطلق پوشش تزاحم حقوق شهروندی را به همراه خواهد داشت یا خیر؟
    ۲. آیا اصلاً پوشش لازم هست یا خیر؟ آیا اختیاری بودن پوشش (ولو اختیاری بودن عریان بودن را هم در پی داشته باشد) برتابیده می‌شود؟ اگر تزاحم حقوق پیش بیاید حتی یک رأی مخالف کافی است تا نتیجه بگیریم که اختیاری بودن پوشش برتابیده نمی‌شود، زیرا به یک نفر هم نباید ظلم شود. (در عمل به خیلی‌ها شاید ظلم شود ولی یک بار ظلم پیش می‌آید و یک بار بر مبنای ظلم برنامه‌ریزی می‌شود، آنچه هرگز در دین الهی پذیرفته نیست برنامه‌ریزی بر مبنای پذیرش ظلم است ولو به اندازه‌ی دانه‌ی خردل، ولو به اندازه‌ی گرفتن دانه از دهان مورچه)
    ۳. اگر حدی باید برای پوشش (با توجه به شرایط متفاوت و افراد شرکت کننده در روابط اجتماعی) تعیین کرد این حدود باید کجا باشد؟ چه کسی می‌تواند این حدود را تعیین کند؟
    اگر پاسخ سؤالات بالا منطقی داده شود خودبخود وظیفه‌ی رعایت حجاب مطابق دستور خداوند بر عهده‌ی دولت قرار خواهد گرفت و این می‌شود بحث وجوب حجاب که البته قبلاً بحث شد برای جوامع کوچکتر که روابط خانوادگی و دوستی و آشنایی اثر قوی‌تری داشته باشد نقش حکومت کمتر شده و ترجیحاً وظیفه‌ی امر به معروف و نهی از منکر از شکل دستوری خود خارج شده و تا حدودی توصیه‌ای بر عهده‌ی خود افراد گذاشته می‌شود.

    *عارف*;525980 نوشت:

    عرض بنده این است که وقتی دلیل این بیماری بی حجابی شرایطی است که دیگران باعث آن است, چرا باید به جای اینکه تمام هم و غم ما (و همگان) علت این بیماری باشد, و فساد را از ریشه بخشکانیم همگان چشممان را از علت اصلی فرومی بندیم و همگی روی معلول یعنی بی حجابی زوم می کنیم, کما اینکه نتیجه این اجبار بعد از 34 سال بهترین پاسخ برای این تز می باشد.
    مثلا فرض کنید افرادی در شهر در خانه خود موش پرستند و موش از سر و کول آنها بالا می رد و همگی بیمارند, بعد اینها وارد جامعه می شوند و دیگران را بیمار می کنند و حالا دولت 34 سال است با مردم برخورد چکشی و یا مهربانانه می کند ولی وارد خانه آنهائی که عملان و ناقلان اصلی بیماری هستند نمیشود و آنها با خیال راحت در حال زندگی و رشد کردن هستند!



    جنگ با آن فاسدها هم نیاز به انسان‌های سالم دارد و غلبه بر نیاز جنسی کار هر کسی نیست و در هر محیطی برای اکثر افراد میسر نیست. بزرگان زیادی بوده‌اند که در مقابل مشکلات دیگر شیر بوده‌اند و در برابر این تحریک شیطان پناه می‌بردند به خدا، میرداماد تا صبح دستشان را روی شمع نگاه داشتند، مقدس اردبیلی فرمودند که از گناهان بسیاری ساحتم مبراست اما از بودن کنار یک زن جوان پناه می‌برم به خدا، و اگر اشتباه نکنم حاج‌آقا مجتهدی بودند که در جوانی برای فرار از گناه وقتی که زنی خودش را برای او اماده کرده بود ترجیح دادند از بالکن طبقه‌ی دوم به حیاط بپرند و پایشان بشکند ولی آبرویشان نزد خداوند نرود. بعد هم یاد کنید ماجرای آن جنگ فرعونیان را بنی‌اسرائیل که در شب جنگ فرعونیان زنان را در میان قوم حضرت موسی علیه‌السلام فرستادند و آن مردان فردای آن شب توان مقابله نداشتند و شکست خوردند با آنکه پیامبر خدا در میان آنها بود و فتح و پیروزی از نزد خداست.
    هر چیزی سر جای خودش، سلامت ظاهری جامعه را باید با اجبار حفظ کرد، وقتی ظاهر جامعه سالم باشد کسی به خودی خود تحریک نمی‌شود مگر اینکه خودش کرمی داشته باشد، حتی در این صورت هم ارتکاب گناه برایش سخت‌تر خواهد بود و هر کسی سمت گناه نخواهد رفت و اگر برود از ابتدا به سراغ نهایت گناه نمی‌رود، قبح گناه نمی‌ریزد و مردم در نافرمانی خدا شجاع نمی‌شوند.
    این وضعی که الآن در خیابان‌هاست نتیجه‌ی ۳۴ سال اجبار حجاب نیست، در اصل نتیجه‌ی تحریک مردم در خانه‌ها با ماهواره و اینترنت و بعد نبودن دریا در دنیای غیرمجازی برای ارضای این عطش است، اگرچه این عطش با آب شور به هر حال نمی‌خوابد حتی اگر دریا مهیا شود، نتیجه‌ی آزادی حجاب همان می‌شود که در غرب شد، روز به روز مردم کم‌حیاتر شوند و روز به روز گناهان جدیدی مقبولیت مردمی پیدا کنند و ... ... اما این هم درست است که در این ۳۴ سال هم در مورد حجاب مسؤولین کم دقتی کردند و اشتباهات گاه بزرگ و گاهی کوچکی انجام دادند، چه در تدوین قانون درست و چه در اجرای آن و چه در نظارت بر اجرای آن ... گاهی از بی‌تجربگی‌اشان بوده و گاهی کوتاهی‌ها قابل عذرتراشی نیست، الآن هم که چند سالی است به کل قضیه را رها کرده‌اند و هر روز دختران بی‌حیاتر و پسرها بی‌شرم‌تر و مادر و پدرها بی‌خیال‌تر و شوهران بی‌غیرت‌تر و ... می‌شوند. زمانی دوست دختر و دوست پسر داشتند قبحی داشت که آن را فقط برای دختران ناسالم می‌دانستند ولی دخترهای امروز ... پسرهای امروز ... ما همه نشان دادیم که چقدر می‌توانیم از انسانیت دور شویم و هنوز با یقین راسخ خود را بر صراط مستقیم بدانیم و بر منبر عقلانیت ...

    با سایر حرفهایتان موافق هستم اگرچه موافقت بنده‌ی حقیر اهمیتی هم ندارد، شما راهکار ارائه بدهید تا رویش بحث کنیم، با زمین‌خواران چه کنیم؟ با مافیای قدرت و ثروت چه کنیم؟ بیشتر کسانی را که دیدم که مدام از پارتی‌بازی بد می‌گفتند خودشان تا دستشان به جایی می‌رسید برای آشنایان خودشان پارتی‌بازی می‌کردند ... خود مردم را چه کنیم (که خودم را هم جدای از مردم نمی‌دانم) که هر کسی در هر موضعی که هست به اندازه‌ی وسعش سوء استفاده می‌کند؟ البته این قضیه شکر خدا عمومیت ندارد، کسانی که واقعاً مصداق شهید زنده باشند را هم دیده‌ام، کسانی که مقید به اخلاق باشند و این گفته‌ی امام‌المتقین علیه‌السلام را هم نصب‌العیش خود بدانند که آنچه برای خود دوست نداری برای دیگران هم دوست نداشته باش هم داریم ... ولی نمود ظالمان همیشه بیشتر بوده و هست، هرج و مرج گاهی فرصتی به نظم برای خودنمایی نمی‌دهد ...
    خوب است اگر شمای دغدغه‌دار در تاپیکی جداگانه بتوانید راهکارهای اجتماعی بدهید که چطور رهبرمان را در مبارزه با ظلم‌های اجتماعی ولی در دستگاه‌های دولتی یاری دهیم ... ان شاء الله جهادتان مأجور باشد، ما هم اگر وسعی باشد و عمری باشد در خدمتتان خواهیم بود.
    یا علی

    *عارف*;526021 نوشت:
    شما با هر کی حرف میزنی و میخواهی ارشاد کنی یا امر به معروف کنی ...میگه برو بابا این حرفائی که ...از خودشون در آوردن و میخوان سر من و تو رو شیره بمالن...اگه راست میگن چرا با فلان دزد و فلان تاجر و ...که یه شبه میلیاردر شدن کاری ندارن؟
    ما هم اینجوری کاسبی میکنیم.....چقدر گشنگی بکشیم؟
    به قرآن مجید قسم میخورم که واسه دو کیلو میوه هم طرف میاد پشت دخل و میگه آقا هر کاری میخواهی با من بکن ولی بچه هام رو که نمیتونم گرسنه نگه دارم.
    به قرآن مجید قسم مسخورم خیلیها به خاطر فقر دارن روی خیلی چیزا پا میزارن.....دیگه نمیدونم چطوری بگم!

    سلام علیکم،
    بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ وَالْعَصْرِ‌ / إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ‌ / إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ‌
    بسم الله الرحمن الرحيم سوگند به عصر / انسان هراینه دستخوش زيان است / مگر كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حق سفارش و به شكيبايى توصيه كرده‌اند.

    این حدیث معروف است که در آخر الزمان حفظ ایمان مثل نگه داشتن آتش در کف دست می‌شود. برای مایی که ان شاء الله منتظر ظهور هستیم این آیه‌ی قرآن مورد تسلی خاطر است که:
    وَمَا أَرْ‌سَلْنَا فِي قَرْ‌يَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّ‌اءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّ‌عُونَ [الأعراف، ۹۴]
    و در هيچ شهرى، پيامبرى نفرستاديم مگر آنكه مردمش را به سختى و رنج دچار كرديم تا مگر به زارى درآيند.
    أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم ۖ مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّ‌اءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّ‌سُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ‌ اللَّـهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ‌ اللَّـهِ قَرِ‌يبٌ [البقرة، ۲۱۴]
    آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى‌شويد و حال آنكه هنوز مانند آنچه بر [سر] پيشينيان شما آمد، بر [سر] شما نيامده است؟ آنان دچار سختى و زيان شدند و به [هول و] تكان درآمدند، تا جايى كه پيامبر [خدا ]و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند: «پيروزى خدا كى خواهد بود؟» هش دار، كه پيروزى خدا نزديك است.
    وقتی سختی به نهایت خودش برسد به قله می‌رسیم و آنجاست که فرج می‌رسد و سرازیری شروع می‌شود، اما تنها کسانی که با صبر به قله رسیده باشند رنگ سعادت پشت قله را به چشم خواهند دید و باقی شرایط را به رنگ حسرت خواهند دید، اگر یک سال دیگر صبر می‌کردم و در همان خانه‌ی اجاره‌ای نشسته بودم الآن که ظهور شده از جمله‌ی زیانکاران نبودم و ...
    این طبیعیه که کسانی که در کوران سختی‌ها هستند آنقدر مشغول آن سختی‌ها باشند که نتوانند از دور زندگی خودشان را نگاه کنند و به یاد بیاورند که کدام سختی است که انتهایی نداشته باشد و غبار زمان غمش را از دل پاک نکرده باشد که این دومین آن سختی‌ها باشد؟ در این حال این وظیفه‌ی شمایی که از بیرون به سختی‌های دیگران نگاه می‌کنید است که ایشان را به حق و به صبر بر حق توصیه کنید و همتشان را که نزدیک است ضعیف شود و بارشان را زمین بگذارند و ناامید شوند دوباره زنده و تازه کنید ... این چیزی است که خداوند از ما انتظار دارد نه اینکه واجبش را هم انکار کنیم و بگوییم فعلاً مسأله‌ی سختی‌ها حرف اول را می‌زند و باید آن را رفع و رجوع کرد.
    یا علی

    درستي;526347 نوشت:
    سلام وعرض وادب

    من خيلي دنبال چنين موضوغي بودم به خاطر همين ثبت نام كردم در اين انجمن

    چند وقتي هستش كه اين آيه 30 و31 سوره نور ذهن من رو مشغول كرده
    خدا گفته هم مرد و هم زن نگاه به نامحرم نكنند و هم اينكه گفته زنان حجاب را رعايت كنند
    ولي چرا گفته ميشه حجاب زنان اجباري هست ولي در مورد نگاه هم مرد و هم زن اجباري نيست و ميشه نگاه كرد البته ميگن بدون قصد لذت درحاليكه در قران همچين چيزي نگفته وبه صورت صريح گفته نگاه نكنيد اگر كارشناسان جواب بدن ممنون ميشم

    سلام علیکم مؤمن،
    نگاه بدون لذت به بدن همدیگر که نمی‌توانند بکنند، فقط به صورت و دستها (همانکه در آن آیات هم استثناء شده‌اند) حلال است آن هم به شرط آنکه زینت اضافه داده نشده باشند، یعنی نگاه به صورت آرایش کرده‌ی خانم‌ها هم برای آقایان حلال نیست حتی اگر بدون قصد لذت باشد.
    و اگر با قصد لذت باشد به صورت نامحرم که هیچ انسان نعوذبالله به مادر و خواهر و دختر یا پدر و برادر و پسر خودش هم نمی‌تواند نگاه کند، بالاتر از آن حتی به بدن خودش هم نمی‌تواند به قصد لذت (جنسی) نگاه کند، به قصد لذت فقط می‌توان به همسر نگاه کرد در زمان حاضر.
    آن آیه فقط حجاب را واجب نکرده است بلکه غض بصر را هم واجب کرده است.
    ان شاء الله کارشناسان درست مطلب را برایتان بیان می‌کنند، این پاسخ موقتی بود تا ایشان پاسخ بدهند :Nishkhand:
    یا علی

    muiacir;526354 نوشت:
    سلام
    واقعا دور از اخلاق هست که توی این گرمای تابستان بانوان رو مجبور به پوشیدن لباس زیر مانتو بکنیم و بعد هم بگیم پوششی بدون جذابیت بر روی سرت داشته باش.
    تازه اینا به یه طرف ، ماه رمضات هم که از 1 ماه دیگر شروع میشه

    سلام علیکم،
    این یک تفاوت نگاه اسلام با غرب به پوشش است، پوشش برای پوشاندن جذابیت‌ها یا پوشش به عنوان زینت و جذابیت ...
    این هم که فرمودید دور از اخلاق هست شاید بهتر باشد بگویید دور از انصاف است. اگر مجلس بگوید در این دوره که زن‌ها و مردها هیچ کدام زیر بار تفاوت‌هایشان نمی‌روند برای آنکه پوشش هم زنان تباه شده و پوشش آقایان هم از وضع مجاز شرعی خود خارج شده است خوب است که پوششی از یک مرتبه برای هر دو قرار دهیم (برای آقایان مثل لباس‌های قدیمی که بلند بود و تا بالای زانو می‌رسد، یعنی بلندتر از مانتوی امروزی بعضی خانم‌ها!) حقیر به شدت استفبال خواهم کرد، ان شاء الله، تا انصاف هم بهتر رعایت شود، هم اخلاقی باشد و هم منصفانه، یک سوزن به خودمان زده باشیم، اگر کلاه را هم باز اجباری کنند در مقابل حجاب سر خانم‌ها باز می‌پذیرم. فقط پوشش خانم‌ها نیست که در این دوره زمونه نیاز به اصلاح داره ... حتی اگر لباس هخامنشیان را هم برای مردان وضع کنند از لباسهای با مد غربی که الآن تن جوانان است بهتر خواهد بود، با این شلوارهای پاره که دارد از پایشان می‌افتد و لباس‌های چسبان و ...

    owari;526416 نوشت:

    سلام علیکم،
    این یک تفاوت نگاه اسلام با غرب به پوشش است، پوشش برای پوشاندن جذابیت‌ها یا پوشش به عنوان زینت و جذابیت ...
    این هم که فرمودید دور از اخلاق هست شاید بهتر باشد بگویید دور از انصاف است. اگر مجلس بگوید در این دوره که زن‌ها و مردها هیچ کدام زیر بار تفاوت‌هایشان نمی‌روند برای آنکه پوشش هم زنان تباه شده و پوشش آقایان هم از وضع مجاز شرعی خود خارج شده است خوب است که پوششی از یک مرتبه برای هر دو قرار دهیم (برای آقایان مثل لباس‌های قدیمی که بلند بود و تا بالای زانو می‌رسد، یعنی بلندتر از مانتوی امروزی بعضی خانم‌ها!) حقیر به شدت استفبال خواهم کرد، ان شاء الله، تا انصاف هم بهتر رعایت شود، هم اخلاقی باشد و هم منصفانه، یک سوزن به خودمان زده باشیم، اگر کلاه را هم باز اجباری کنند در مقابل حجاب سر خانم‌ها باز می‌پذیرم. فقط پوشش خانم‌ها نیست که در این دوره زمونه نیاز به اصلاح داره ... حتی اگر لباس هخامنشیان را هم برای مردان وضع کنند از لباسهای با مد غربی که الآن تن جوانان است بهتر خواهد بود، با این شلوارهای پاره که دارد از پایشان می‌افتد و لباس‌های چسبان و ...

    تقریبا در دهه 70 میلادی در اروپا مفاهیم مدرنیته بوجود آمد ... مدرنیته ساختاری بود که مهمترین خصوصیت اون صنعتی شدن بود .... با رشد صنعت ... اروپا به فکر به وجود آوردن روشهایی برای کنترل هدفمند انسانها افتاد . بنابراین شروع به ساختن لباس های متحد الشکلی برای آقایان و خانوم ها کرد ... این لباس ها شامل کلاه ... کت و شلوار ... کفشی خاص بود ... این امر باعث میشد مد از بین برود ... فخر فروشی از بین برود ... سر کار همه به فکر کار باشن نه فخر فروشی ... تولید راحت تر و مرقوم به صرفه تر میشد و ... از این دوران به دوران مدرنیته یاد میشود .

    سالها گذشت ... تا اینکه نخبگان اروپایی فهمیدند ... دیگر مفهوم انسان داره از بین میره ... انسانها تبدیل به یک شماره شده اند ... متحدالشکل شدند ... یک نوع پوشش .... یک نوع سلیقه ... و دیدند که انسان داره بدون تعریف میشه ... انسان داره تبدیل به یک اسم و یک شماره میشه .... بنابراین اومدن و جلوی این امر رو گرفتن و مفهوم پست مدرنیسم را تعریف کردند ...

    به نظر من اگر همه انسانها چادری بودند ... مفهومی به نام زن از بین میرفت ... و زن ها تبدیل به یک شماره میشدند ... و نیاز بود تا دوباره تعریفی جدید از زن بوجود بیاید ... در حقیقت خانومهای چادری تعریفشون رو از سایر خانومها که دارای پوششهای متنوع و شخصیت های متنوع ... و مدهای متنوع ... و گویش های متنوع هستند میگیرند ...

    همکنون زن یعنی : زیبایی . پیچیدگی . مهربانی . مکارگی . لطوفت . مدگرا بودن .
    حالا اگر همه زنها چادری باشن : زن یعنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    نفرنفر;526444 نوشت:
    کت و شلوار

    باسلام و خداقوت
    همین کت و شلواری که فرمودید برای ایران هست که اونها بعدها ازش استفاده کردند
    ایرانی شلوار می پوشید خیلی از کشورهای به قول بعضی ها مدرن می خندیدند و هضم نمی تونستند بکنند که شلوار چیه

    نفرنفر;526444 نوشت:
    همکنون زن یعنی : زیبایی . پیچیدگی . مهربانی . مکارگی . لطوفت . مدگرا بودن .
    حالا اگر همه زنها چادری باشن : زن یعنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    یعنی این که زن همه اینها رو برای محارمش داشته باشه
    همه اینهایی که فرمودید چیزی کمی نیستند که به همین راحتی خرج کنه برای اونهایی که ارزشش رو ندارند.
    مکارگی:Gig:
    یاحق

    muiacir;526362 نوشت:
    بحث بنده سر رنگ نیست هرچند رنگ خودش جاب بحث دارد
    بحث اینجاست که طبق اسلام و قانون جامعه ایران ، شما نمیتوانی مثلا یه روسری نازک ، یا یه سال به صورت شل و .... استفاده بکنی.باید یه چیزی باشه که مو از زیرش پیدا نباشه و ضمنا همه جوره تحریک پذیر هم نباشه

    به طور کلی کلمه ی زن همه جوره تحریک پذیر است برای مرد ، فقط کلمه اش ، به همین دلیل است که زن نباید آواز بخواند ، مویش را نشان دهد ، زیبایی اش را نشان دهد ، بیرون نرود ، لباس تنگ نپوشد ،مسابقاتش در تلویزیون نمایش داده نشود ، نگاهش را حفظ کند و ... و میگویند اینها برای این است تا خودش در امان باشد. معنای جمله کاملا مشخص است و پر معنا ... ممکن است حمله ور شوند به زن بیچاره . فلذا زن باید اینها را رعایت کند تا به او حمله نکنند و جانش در امان باشد ... خیلی پرمعنا است ، با کمی اندیشه میتوان علت اصلی اینکه فقط زن باید این همه کار را بکند و کوتاه بیاید تا در امان باشد را فهمید . فقط لازم است بپرسیم زن از ترس که و برای چه اینکار را میکند یا باید بکند ؟

    مردان اما باید نگاه را حفظ کند ، که نمیدانم چرا از بس حفظ کردند دوستان چادری بنده نیز دچار مشکل شده و دست بر قضا فقط یکی از دوستان چادری من درطول دوان دانشگاه و فقط در 1 ماه آن ، دو بار چادر از سرش کشیدند و هر دو بار با بدن زخمی راهی بیمارستان شد ! البته این اتفاق در دوران دانشگاه برای خود من نیز پیش آمد و یکبار چادر را از سرم کشیدند که اگر خودم را نگه نمیداشتم با سر به دیوار میخوردم ...

    میگویند حجاب برای مردان نیز هست ، ما که ندیدیم ، پس باور نکنید . میرویم کنار دریا ، میبینیم دریا را دربست کرده اند مردان ، برای خودشان ، آدم خجالت میکشد نگاه کند . فقط یک نیم تنه ی تنگ و دیگر هیچ . ندیدیم کسی تذکر دهد...

    در تلویزیون هم میرسیم به ورزش کشتی با آن لباس مزخرفش . ولی میدانید ، زن نباید نگاه کند . ورزش بانوان را پخش نمیکنند تا کسی نبیند یا مثلا نمیگویند مردان نبینند ولی زنان ببینند (حرف مسخره ایست میدانم)ولی ورزش کشتی با آن لباسی که پوشیدن و نپوشیدنش یکی است ، را پخش میکنند و حکم اندکی عوض میگردد. فقط مردان ببینند و در ان لحظه کسی پای تلویزیون نباشد جز آقایان ! چرا که بانوان باید چشم را حفظ کنند .کمی خنده دار نیست ؟ بله حجاب اجباری برای زن و شدت بخشیدن به آن و بی حجابی برای مرد و عدم پیگیری و پخش آن بی حجابی در تلویزیون ملی .

    درستي;526349 نوشت:
    خدا اجازه به زنان پير داده كه حجاب خودشون را بردارند آيا اين منظور رو ميرسونه كه حجاب چيز مطلقي نيست؟

    بله مطلق نیست چرا که علاوه بر زنان پیر ، کنیزکان نیز نیاز به حجاب ندارند و زنان آزاد نیز در مقابل غلام نیاز به حجاب ندارند


    محمد بن مسلم از امام باقر(ع) مي‌پرسد آيا كنيز در نماز سرش را بپوشاند؟ فرمود: ليس علي الامه قناع.
    بر كنيز مقنعه و روسري لازم نيست
    كافي 3 / 394 حديث 2
    وسايل 4 / 409 باب 29 ابواب لباس مصلي

    **********************************

    لا، قد كان ابي اذا رأي الخادم تصلي و هي مقنعه ضربها، لتعرف الحره من المملوكه.
    حماد لحام از امام صادق(ع) مي‌پرسد آيا كنيز مي‌بايد در نماز سرش را بپوشاند؟ مي‌فرمايد: نه. پدرم (امام باقر(ع)) زماني كه مي‌ديد كنيزان در نماز مقنعه پوشيده‌اند، آنها را مي‌زد تا زن آزاد از كنيز تمايز داده شود
    علل الشرايع 346
    محاسن 318 حديث 45
    وسايل 4 / 411 حديث 5562

    **********************

    عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن إسماعيل، عن إبراهيم بن أبي البلاد، ويحيى بن إبراهيم، عن أبيه إبراهيم، عن معاوية بن عمار قال: كنا عند أبي عبد الله (عليه السلام) نحوا من ثلاثين رجلا إذ دخل عليه أبي فرحب به أبو عبد الله (عليه السلام) وأجلسه إلى جنبه فأقبل عليه طويلا ثم قال أبو عبد الله (عليه السلام): إن لأبي معاوية حاجة فلو خففتم، فقمنا جميعا فقال لي أبي: ارجع يا معاوية فرجعت، فقال أبو عبد الله (عليه السلام): هذا ابنك؟ قال: نعم وهو يزعم أن أهل المدينة يصنعون شيئا لا يحل لهم، قال: وما هو؟ قلت: إن المرأة القرشية والهاشمية تركب وتضع يدها على رأس الأسود وذراعيها على عنقه، فقال أبو عبد الله (عليه السلام): يا بني أما تقرأ القرآن؟ قلت: بلى، قال: اقرأ هذه الآية ﴿لا جناح عليهن في آبائهن ولا أبنائهن - حتى بلغ - ولا ما ملكت أيمانهن﴾ ثم قال: يا بني لا بأس أن يرى المملوك الشعر والساق.

    معاویة بن عمّار، جریانی را از دوره جوانی خود نقل می کند. او گفته است حدود سی نفر مرد در حضور امام صادق(ع) بودیم که پدرم عمّار نیز وارد شد. امام(ع) به او خوشامد گفت و وی را در کنار خود نشاند و مدتی طولانی متوجه او شده و به صحبت با وی پرداخت. سپس خطاب به جمع فرمود: جناب عمار (ابومعاویه) کاری (خصوصی) دارد، خوب است جلسه را خلوت کنید. لذا همه ما بلند شدیم، اما پدرم به من گفت: معاویه! تو برگرد! من برگشتم. امام صادق(ع) فرمود: این پسر تو است؟ گفت: آری. (ولی) او گمان می کند که مردم مدینه کاری غیر مجاز می کنند.
    حضرت فرمود: چه کاری؟
    من گفتم: این کار که زن قریشی و (یا) هاشمی بر مرکب سوار می شود و (هنگام سوار شدن) دست خود را بر سر غلام سیاهی می گذارد و ساعدهای خود را بر گردن وی می نهد.
    امام صادق(ع) فرمود: پسرم! آیا قرآن نمی خوانی؟ گفتم: آری. فرمود: این آیه را بخوان: «بر زنان گناهی نیست در باره پدرانشان و پسرانشان ـ تا رسید به ـ و نه بردگانشان. سپس فرمود: پسرم! باکی نیست که غلام، مو و ساق را بییند.»

    قاسم صیقل که از اصحاب امام هادی(ع) است نقل می کند (زنی به نام) «امّ علی» طی نامه ای از امام در باره برهنه کردن سر پیش غلام پرسید و گفت: پیروان شما به من پاسخ متفاوت دادند؛ برخی گفتند اشکالی ندارد، و برخی گفتند جایز نیست. حضرت در پاسخ نوشت:

    «در باره نپوشیدن سر پیش غلام پرسیدی. (پاسخ این است) سر خود را مقابل او برهنه نکن؛ چرا که این کاری مکروه است

    کَتَبَتْ الیه امّ علی تسأل عن کشف الرأس بین یدی الخادم و قالت له: ان شیعتک اختلفوا علیّ، فقال بعضهم: لا بأس، و قال بعضهم: لا یحلّ. فکتب(ع): سألتِ عن کشف الرأس بین یدی الخادم. لا تکشفی رأسکِ بین یدیه فانّ ذلک مکروه

    و مکروه نیز انجامش گناه ندارد پس باز هم اشکالی نیست در برهنه کردن سر نزد غلام

    با سلام

    خانم رین، پاسخ شبهات شما پیشتر روی سایت قرار گرفته است. لطفاً به لینک ذیل مراجعه کنید:

    www.askdin.com/thread11230.html

    با سپاس

    tazkie;526456 نوشت:
    با سلام

    خانم رین، پاسخ شبهات شما پیشتر روی سایت قرار گرفته است. لطفاً به لینک ذیل مراجعه کنید:

    www.askdin.com/thread11230.html

    با سپاس

    مثله همیشه هرکی مخالف نظر شما و دوستان شما رو داشته باشه شبهه پراکنی میکنه و شما و دوستان شما دارین از خودتون نور تشعشع میکنین ...

    هیچ پاسخی هم به این سوال خانوم رینی داده نشده ...

    tazkie;526456 نوشت:
    با سلام

    خانم رین، پاسخ شبهات شما پیشتر روی سایت قرار گرفته است. لطفاً به لینک ذیل مراجعه کنید:

    askdin.com/thread11230.html

    با سپاس

    درود و سپاس از شما دوست گرامی. شبهه ای نداشتم . جواب یکی از دوستان را دادم .
    به هر روی ، مطلب را خواندم و در آنجا نیز همین مطلق نبودن حجاب توسط کارشناس بزرگوار نشان داده شد

    موفق باشید

    owari;526415 نوشت:

    سلام علیکم مؤمن،
    نگاه بدون لذت به بدن همدیگر که نمی‌توانند بکنند، فقط به صورت و دستها (همانکه در آن آیات هم استثناء شده‌اند) حلال است آن هم به شرط آنکه زینت اضافه داده نشده باشند، یعنی نگاه به صورت آرایش کرده‌ی خانم‌ها هم برای آقایان حلال نیست حتی اگر بدون قصد لذت باشد.
    و اگر با قصد لذت باشد به صورت نامحرم که هیچ انسان نعوذبالله به مادر و خواهر و دختر یا پدر و برادر و پسر خودش هم نمی‌تواند نگاه کند، بالاتر از آن حتی به بدن خودش هم نمی‌تواند به قصد لذت (جنسی) نگاه کند، به قصد لذت فقط می‌توان به همسر نگاه کرد در زمان حاضر.
    آن آیه فقط حجاب را واجب نکرده است بلکه غض بصر را هم واجب کرده است.
    ان شاء الله کارشناسان درست مطلب را برایتان بیان می‌کنند، این پاسخ موقتی بود تا ایشان پاسخ بدهند :Nishkhand:
    یا علی

    ما ميگيم حرف شما درست و ميشه بدون قصد لذت نگاه كرد در مورد اينكه ميگين بدون زينت پس انگشتر و يا ساعت هم زينت محسوب ميشه!

    ولي چرا در سوره احزاب آيه 55 اين رو نوشته وتفسيرش چي هست؟

    بر زنان در مورد پدران و پسران و برادران و پسران برادران و پسران خواهران و زنان [همكيش] و بردگانشان گناهى نيست [كه ديده شوند] و بايد از خدا پروا بداريد كه خدا همواره بر هر چيزى گواه است (55)

    در دو آيه قبلي خدا گفته اگر از زنان پيامبر چيزي خواستيد از پشت پرده بگيريد كه مبادا رودرو شويد

    ؟؟؟؟؟؟؟

    نفرنفر;526444 نوشت:
    تقریبا در دهه 70 میلادی در اروپا مفاهیم مدرنیته بوجود آمد ... مدرنیته ساختاری بود که مهمترین خصوصیت اون صنعتی شدن بود .... با رشد صنعت ... اروپا به فکر به وجود آوردن روشهایی برای کنترل هدفمند انسانها افتاد . بنابراین شروع به ساختن لباس های متحد الشکلی برای آقایان و خانوم ها کرد ... این لباس ها شامل کلاه ... کت و شلوار ... کفشی خاص بود ... این امر باعث میشد مد از بین برود ... فخر فروشی از بین برود ... سر کار همه به فکر کار باشن نه فخر فروشی ... تولید راحت تر و مرقوم به صرفه تر میشد و ... از این دوران به دوران مدرنیته یاد میشود .

    سالها گذشت ... تا اینکه نخبگان اروپایی فهمیدند ... دیگر مفهوم انسان داره از بین میره ... انسانها تبدیل به یک شماره شده اند ... متحدالشکل شدند ... یک نوع پوشش .... یک نوع سلیقه ... و دیدند که انسان داره بدون تعریف میشه ... انسان داره تبدیل به یک اسم و یک شماره میشه .... بنابراین اومدن و جلوی این امر رو گرفتن و مفهوم پست مدرنیسم را تعریف کردند ...

    به نظر من اگر همه انسانها چادری بودند ... مفهومی به نام زن از بین میرفت ... و زن ها تبدیل به یک شماره میشدند ... و نیاز بود تا دوباره تعریفی جدید از زن بوجود بیاید ... در حقیقت خانومهای چادری تعریفشون رو از سایر خانومها که دارای پوششهای متنوع و شخصیت های متنوع ... و مدهای متنوع ... و گویش های متنوع هستند میگیرند ...

    همکنون زن یعنی : زیبایی . پیچیدگی . مهربانی . مکارگی . لطوفت . مدگرا بودن .
    حالا اگر همه زنها چادری باشن : زن یعنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


    از عنوان و موضوع دوران مدرنیته و پست‌مدرنیته خبر نداشتم و اینکه تمام این بحث‌ها از بعد از دهه‌ی ۷۰ بوده باشد خبر نداشتم، ممنون.
    اما اینکه نخبگان به آن نتیجه‌ی جدید رسیدند هم شاید این نخبگان این بار اشتباه بزرگتری کرده باشند که خدا بداند چند وقت دیگه متوجه آن بشوند ...
    اینطور نیست که خداوند زن را زیبا و لطیف و مهربان و عاطفی و حساس و تنوع طلب و ... بیافریند و بعد بلافصله سرکوبش کند که هیچ کدام نباشد، همانطور که سرکار الیل‌و النهار هم فرمودند دستورات اسلام هیچ کدام سرکوب طبیعت یک موجود نیست بلکه هدایت طبیعت به مجاری درست بروز آن طبیعت‌ است. مجرایی که آن طبیعت هم به طور کامل بروز کند و هم عوارض جانبی شخصی و اجتماعی نداشته باشد.
    مثلاً احادیث را ببینید که چقدر روایت شده که خوب است زن خودش را برایش شوهرش بیاراید، یا اینکه از بوی خوش استفاده کند یا ....
    مهربانی و عاطفی بودن زن برای فرزندان و شوهرش است و برای والدینش و برای برادران و خواهرانش و ...
    یک مسأله‌ی مهم در مورد خانم‌ها که شما به آن اشاره نکردید هم سادگی خانم‌هاست و اینکه راحت اعتماد می‌کنند (البته مثل هر خصلت دیگر استثناء هم دارد، زنانی هم هستند که آنقدر مار خورده‌اند افعی شده‌اند)، این هم نقص نیست و کارکرد خودش را دارد اما در غیر جای خودش هم می‌تواند مشکل‌ساز شود و احتیاط در بسیاری از موارد شرط عقل است.

    اگر دقت کنید بیشتر بحث‌های این سایت بر روی حدود یک مطلب است و نه پذیرش یا نفی مطلق یک مطلب. بحث سر پوشش باشد خانم‌های این سایت هم به جواز عریان بودن رأی نخواهند داد، بحث سر ابراز زیبایی باشد آنها هم می‌دانند که باید خود را از چشم‌های حریص حفظ کنند و نکنند خودشان معذب هستند و ... . بحثمان بنابراین سر تعیین حدود است. به این مسأله هم در جامعه‌ی مسلمین از دو راه می‌شود پرداخت:
    ۱. اثبات شود که آنچه از احکام گفته شده حرف علما و مردهای مسلمان نیست و دستور خود خداست، که در این صورت خواهران هم اگر بدانند دستور خود خداست به آن گردن می‌گذارند، فقط باید مطمئن شوند که ما سرشان را کلاه نگذاشته‌ایم و قصد سوء استفاده از سادگیشان را نداشته‌ایم.
    ۲. روی حدود متفاوت بحث کنیم و یک روال عقلی و منطقی را دنبال کنیم.

    یا علی

    در مورد این مسائل هم قبلا بحثی در درون سایت صورت گرفته بود ... چند نفر از آقایون هم در موردش نظر دادند ... مخلص کلام این بود که آقایون نظرشون این بود که ... وقتی آقایی به خانومی نگاه میکند تو دلشون میل جنسیشون تحریک نمیشه ... بلکه میل زیبایی پرستی و زیبایی دوستی در درونشون تحریک میشه ...

    سلام علیکم
    در راستای بحث فلسفه‌ی حجاب (نه فلسفه‌ی اجباری شدن حجاب) اصلاً بگذارید از جنبه‌ی اجتماعی حجاب و حق‌الناس بودن رعایت آن بگذریم و فرض محال کنیم که حجاب فقط جنبه‌ی فردی داره و فقط هر کسی دوست دارد حفظ شود و سفره‌ی پهن شده‌ی پر از غذاهای لذیذ برای چشمان حریص نباشد برای خودش رعایت حجاب کند. با توجه به اینکه خانم‌ها معمولاً هم معتقد هستند که تمام آقایان چشمان حریصی ندارند و عده‌ی معدودی اراذل و اوباش هستند که ایشان را با چشم‌هایشان خواهند خورد منطقی این خواهد بود که ایشان مثلاً هرطور که دوست دارند در اجتماع لباس بپوشند (حتی اگر بخواهند عریان باشند) ولی در عین حال برای حفظ خود از چشم‌های حریص همیشه یک پوشش مناسب با خودشان در کیفشان باشد که هر وقت در خیابان چشم حریصی را در حال برانداز کردن بدن و زیبایی خودشان و لباس‌هایشان دیدند خودشان را بپوشانند تا آن اراذل و اوباش دماغشان به خاک مالیده شود و برایشان سهمی در ایشان نباشد، آیا این نظر را تمامی خانم‌هایی که با حجاب اسلامی و وجوب آن مشکل دارند قبول خواهند داشت؟
    ترجیح می‌دادم که اول این خانم‌ها جواب بدهند بعد ادامه‌ی بحث را داشته باشیم ولی از یک طرف خانم‌ها نسبت به بنده آلرژی دارند و جوابم را نمی‌دهند مگر به غضب و از طرف دیگر بحث به درازا می‌کشد و اینجا هم اتاق چت نیست، پس فرض را بر این می‌گیرم که خانم‌هایی که حجاب را شخصی می‌دانند تا اینجای کار موافق باشند.
    حال سؤالات زیر پیش می‌آید که ایشان باید خودشان کلاهشان را قاضی کنند که برای این مسائل راهکاری دارند یا خیر:
    ۱. آیا فقط با زل زدن چشم‌های حریص به ایشان مخالفت هستند و سریع خود را به آن پوشش همراه در کیفشان خواهند پوشاند یا با نگاه مخفیانه و زیرچشمی حریصانه هم مخالفت خواهند کرد؟
    ۲. اگر یک نفر نگاه حریص به ایشان کرد دفعه‌ی اول را به صورت اشانتیون از خود بذل زیبایی می‌کنند (با این تفکر مثلاً که یک نظر حلاله، جلب نظر بوده و عمدی نبوده و ...) و در صورت تکرار خود را خواهند پوشاند؟ البته خانم‌ها باید بدانند که آقایان در این زمینه ذهن پردازشگر قوی دارند و خواهند توانست با همان یک صحنه که دیدند تا مدتها باز ایشان را در ذهن خود مرور کنند و در نتیجه پوشاندن در صورت تکرار آنچنان مؤثر نخواهد بود چون چشم حریص آن اراذل و اوباش دوربین با قابلیت پخش فقط زنده نیست و ظبط تصاویر هم می‌کند، همان یک صحنه بارها برای آن اراذل و اوباش پخش مجدد خواهد کرد ... بسیاری از اراذل و اوباش در خلوت خودشان هم collection ای از تصاویر و فیلم‌های زنانی که با آنها سر و کار داشته یا نگاهشان به آنها افتاده دارند که به صورت درخواستی برای خودشان مدام پخش می‌کنند و مرورشان می‌کنند و بعضی‌هایشان در حین دیدن این فیلمهای درون‌مغزی تحلیل فیلم هم دارند. برخی حتی پا را فراتر گذاشته و با دیدن یک فریم از یک خانم دیگر به سراغ دنیایی تخیل خواهند رفت و ان خانم را در نقش شریک عشقی خود تصور می‌کنند و با او رابطه برقرار می‌کنند و البته این فیلم‌ها معمولاً کلاژی خواهد بود از صحنه‌های متفاوتی که به صورت زنده یا در فیلم‌ها و سریال‌های دیگر دیده‌اند و خودشان هم در آن صحنه‌ها بوده‌اند یا دوست داشته‌اند که باشند ... خلاصه عمق رذالت اراذل و اوباش را هم باید درک کرد وقتی بحث اشانتیون دادن پیش می‌آید ... بعضی از مردم رسماً از دوربین عکس‌برداری و فیلم‌برداری هم بهره می‌برند و بدون اجازه از مردم فیلم می‌گیرند تا در زمان خلوت خود نه فقط مغزشان که چشمشان هم در لذت بردن شریک شود و هر چه حواس بیشتری در این بین وارد گود شود لذت ایشان هم واقعی‌تر خواهد بود (وصف‌العیش نصف‌العیش). الآن هم که بازار تصویربرداری با موبایل و بعد به اشتراک گذاردن آنها داغه ...
    ۳. آیا این خانم‌ها خواهند توانست تمام چشم‌های حریص را از دور و نزدیک، آشنا و غریبه شناسایی کنند؟
    ۴. آیا این خانم‌ها چه با نگاه اول و چه در صورت تکرار با نگاه‌های حریصانه‌ی بعدی اراذل و اوباش سرعت عمل کافی برای پوشاندن زیبایی خودشان در مقابل آن چشم‌ها خواهند داشت؟
    ۵. آیا پوشیدن و درآوردن‌های مدام و پی‌در‌پی، احساس ناامنی و امنیت داشتن‌های متوالی و ... کم‌کم دیوارهای حیاءشان را کوتاه‌تر نخواهد کرد؟ کم‌کم دیده شدنشان ولو با چشم‌های حریص برایشان عادی نخواهد شد؟ مثلاً ممکن است یک جا بخواهند سرشان کنند ولی نشود، چون در تاکسی نشسته‌اند و نمی‌شود خود را پوشاند مگراینکه همان پوشاندن خودش جلب توجه بیشتر خواهد کرد و یک نفر هم که نگاه نمی‌کند نگاه خواهد کرد که چی بود که یکی دیگه زل زده بود تا پوشیده نشده ما هم ببینیم ... یا ممکن است یک جا بگوید ولش کن الآن هوا خیلی گرمه فکر پوشاندن خودم را هم نمی‌توانم بکنم چاره‌ای نیست بگذار آنقدر ببیند تا چشمش دربیاد ...
    ۶. آیا واقعاً تعداد اراذل و اوباش کم است و مثلاً پانک‌ها را شامل می‌شود و در بین دانشجویان یا تحصیل‌کرده‌ها یا فامیل نزدیک یا کسانی که کت و شلوار اتوکشیده با کراوات دارند و ... چنین افرادی یافت نمی‌شود چون خطاب کردن ایشان به صفت اراذل و اوباش عادی نیست؟

    و خانم‌ها این را هم باید بدانند که معمولاً ساده هستند، نه متوجه بسیاری از نیات مردها در مورد خودشان می‌شوند و نه اگر متوجه بشوند درست متوجه خطری که برایشان هست می‌شود. مثل این همه خانم که وارد یک ارتباط می‌شوند به قصد ازدواج و وقتی کار از کار گذشت می‌فهمند که هدف پسر فقط استفاده‌ی جنسی از او بوده است که آن را هم انجام داده است. البته این هم شامل تمام خانم‌ها نمی‌شود و برخی آنقدر مار خورده‌اند افعی شده‌اند .. خصوصاً خانم‌هایی که در میان اراذل و اوباش بزرگ شده باشند که معنی اراذل و اوباش برایشان کامل مفهوم شده باشد و در تشخیص نشانه‌های آن کاربلد باشند ...

    یا علی

    نفرنفر;526542 نوشت:
    بلکه میل زیبایی پرستی و زیبایی دوستی در درونشون تحریک میشه ...

    خب شما اسمش رو بزارید حس زیبایی دوستی در کل توجه مرد رو این زن به خودش جلب کرده حالا با زیبایش حس زیبا دوستی ...
    حجاب برای اینکه زن در جامعه باشه به فعالیتهاش برسه
    پس چون این همه زیبایی داره که حس زیبایی شناسی مردها تحریک میشه خودشم نیاز داره که در آرامش به کاراش برسه پس در نتیجه حجاب براش کمک کننده هست.

    نفرنفر;526463 نوشت:
    مثله همیشه هرکی مخالف نظر شما و دوستان شما رو داشته باشه شبهه پراکنی میکنه و شما و دوستان شما دارین از خودتون نور تشعشع میکنین ...

    هیچ پاسخی هم به این سوال خانوم رینی داده نشده ...



    علیک سلام

    تقصیر بنده چیست که شما معنای شبهه را نمی دانید؟

    شبهه در لغت به معنای مشابهت و پوشیدگی است. معانی دیگری چون اشتباه، احتمال اشکال و شک نیزدارد و همچنین چیزی که حق و باطل در آن معلوم نیست را شبهه می‌نامند.(معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه شبهه. لوئیس، المنجد[ترجمه محمد بندرریگی]، ذیل ریشه شبهه.)

    لذا شبهه الزاماً به معنای سخنی باطل یا اشتباه نیست، و معانی دیگری هم دارد. بارها در این سایت ما سؤال طرح کرده ایم و اساتید از آن تحت عنوان شبهه یاد کرده اند و ما ناراحت نشده ایم؛ بلکه بارها خودم سؤالات خودم را شبهه نامیده ام!

    این هم نمونه هایش:

    tazkie;522034 نوشت:
    با سلام. از دیدِ بنده که شبهه ی موجود در تمام آیات مطروحه امری واحد است و انتظار می رود توضیح منطقی واحدی در کار باشد...

    tazkie;497845 نوشت:
    با این نگرش نیز این شبهه وجود دارد که ...
    tazkie;423675 نوشت:
    جناب استاد، اگر قرار باشد بگوییم عمل به احتیاط می کنیم و در زمان غیبت، لا یکلف الله نفساً الّا وسعها، خب مسئله ی لزوم امام زمان با یک شبهه کلیدی روبرو می شود...


    پس غوغا نفرمایید و بحث را منحرف نکنید.

    نفرنفر;526444 نوشت:
    به نظر من اگر همه انسانها چادری بودند ... مفهومی به نام زن از بین میرفت ... و زن ها تبدیل به یک شماره میشدند ... و نیاز بود تا دوباره تعریفی جدید از زن بوجود بیاید ... در حقیقت خانومهای چادری تعریفشون رو از سایر خانومها که دارای پوششهای متنوع و شخصیت های متنوع ... و مدهای متنوع ... و گویش های متنوع هستند میگیرند ...

    من تعجب می کنم مگر انسان به پوشش تعریف می شود؟ تعریف انسان یا هر چیز دیگر با عوارضی که برای او لازم نیست اصلا معقول نیست. این مسائل مثل نحوه راه رفتن، غذا خوردن، و... در ماهیت انسان نقشی ندارند که بخواهند در تعریف انسان دخالتی داشته باشند. یعنی چی که اگر همه چادری بودند مفهوم زن از بین می رفت و نیاز تعریف جدیدی می بود؟ پوشش اسلامی مثل چادر دارای تاثیرات حقیقی و خارجی هست از جمله امنیت اجتماعی ، امنیت خانواده ؛ کاهش آمار طلاق و جنایت علیه زنان و...؛ این چه ربطی داره به تعریف انسان که از مسائل ذهنی هست و ربط و تاثیری در خارج نداره!!!

    موضوع قفل شده است