چرا دنیای ما ظرفیت جزای مجرمین را ندارد؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا دنیای ما ظرفیت جزای مجرمین را ندارد؟

باعرض سلام خدمته کارشناس محترم سایت ...

امیدوارم که خوب وسلامت باشین ...

سوالی که برای من پیش اومده این هست که چرا دنیای ما ظرفیت برخورد با مجرمین رو نداره .... اجازه بدین با ذکر مثال موضوع مورد نظر خودم رو تبیین کنم ...

فرض کنین شخصی یک نفر رو از رویه قصد میکشه ... در نظام فقهی ما جزای وی قصاص شمرده میشه و شخص رو بابته گناهی که انجام داده قصاص میکنند . فرض کنین این شخص ... 2 یا 3 یا 4 نفر آدم رو به قصد میکشه ... در نظام فقهی ما شخص به دو یا سه یا چهار بار اعدام محکوم میشه و معمولا چنین استدلال میشه که دنیای ما جزای برخورد با چنین مجرمینی رو نداره ...

حال در اروپا با این مساله چگونه برخورد میکنند : کسی که یک انسانی رو میکشه ... برای او 20 سال زندانی میبرند ... استدلالشون هم این هست که اگر شخصی 20 سال زندانی بکشد هم جزای کارش را کشیده و هم انسانی دیگر بیرون میآید ... چون اعتقاد دارند قاتل ... 20 سال در سلولی حبس بوده است ... این جزا برای قتلی که 3 دقیقه اتفاق افتاده است کفایت میکند ... همچنین اگر این شخص دو یا سه یا چهار نفر آدم رو بکشه ... نهایت زندانی او 21 یا 23 یا 25 سال زندانی میشود .... مجازاتش دو یا سه یا چهار برابر نمیشود ... استدلالشون هم این هست که اگر کسی قاتل شد از سدی عبور کرده است ... وقتی از اون سد عبور کرد ممکن است یک یا دو یا 10 یا 1000 نفر آدم رو بکشه ... پس بنابراین جزایی 20 ساله برای جرم وی در نظر میگیرند و یکی دو سال هم به ازای هر بر تشدید عمل قتل در نظر میگیرند ...

یا مجازات های دیگری که در درون دین اسلام در نظر گرفته شده ... مثلا حدیث داریم اگر کسی موسیقی گوش دهد در آن دنیا سرب مذاب در داخل گوشهایش میریزند ... خوب گوش دادن موسیقی حتی افراط در آن ... هم همچین خصوصیتی رو داره چرا چنین موضوعی رو خداوند نمیتونه در چنین دنیایی مجازات کنه ... اصولا اگر همین الان یک dj که شبها برنامه عروسی اجرا میکنه رو بگیرن و تو گوشاش سرب داغ بریزن ... آیا خدا رو خوش میاد ... شاید این شخص در نوجوانیش نتونسته درس بخونه ... با دوستاش رفتن پارک یکی دو تا عروسی رفتن و درنهایت تصمیم گرفتن اینجوری مخارج زندگیشون رو بگذرونن ... آیا این درست هست به ازای هر بار تکرار برنامه ... خداوند در درون گوش این برادران سرب داغ بریزه ....

یا اینکه چیزی که به کرات در درون قرآن وجود داره سنت ابتلائ خداوند هست ... مثلا اگر کسی گناهی رو انجام داد خداوند به او اجازه میدهد این گناه را بارها و بارها تکرار کند ... و به ازی هر بار تکرار مجازاتش را تشدید میکند در حالیکه به نظره من اگر کسی از سد اون گناه گذشت یک مقدار گناهکار هست و به ازای تکرار اون گناه یک درصد بسیار جزئی تر ...

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد هادی

با سلام و عرض ادب خدمت سرکار نفرنفر
قوانین حقوقی اسلام بر اساس آموزه های وحیانی است، هر قانونی که از وحی سرچشمه گرفته باشد یقینا قانون برتری بوده و مطابق مصالح جامعه می باشد و هیچ قانونی نمی تواند جایگزین برای آن باشد.
قران کریم در ارتباط با قصاص می فرماید: «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون‏» (بقره 179) اى خردمندان، شما را در قصاص كردن زندگى است. باشد كه پروا كنيد
اگر چه به ظاهر، قصاص با گرفتن جان یک قاتل و یا عضوی از یک متعدی مترادف است اما قرآن حکیم، این حکم را موجب حیات و زندگانی می داند، چرا که موجب پروای افراد از تعدی و ظلم می شود و حکمی که موجب پروا از جرم گردد موجب کاهش آن و در نهایت موجب حیات افراد و جامعه می گردد.
حکمی که موجب می شود تا قاتلان و تعدی گران قصاص شوند موجب می شود تا فرصت تعدی های دیگر از ایشان گرفته و یا محدود شود و از این لحاظ نیز موجب حیات جامعه می گردد.
جنایتکاران کمترین ترسى از حبس و اعمال شاقه ندارند و هیچ اندرزگو و واعظى نمی‌تواند آنها را از جنایتکارى باز بدارد. آنها چه مى‌‏فهمند حقوق انسانى چیست؟ براى اینگونه مردم، زندان جاى راحت‌ترى است، حتى وجدانشان هم در زندان آسوده‌‏تر است و زندگى در زندان برایشان شرافتمندانه‌‏تر از زندگى بیرون از زندان است که یک زندگى پست و شقاوت بارى است، و به همین جهت از زندان نه وحشتى دارند و نه ننگى و نه از اعمال شاقه‌‏اش مى‌‏ترسند.
عدم تناسب جرم و مجازات موجب می شود تا مجازات بازدارندگی لازم را نداشته باشد و عقلاً نمی توان گرفتن حیات یک نفر را با چندسال حبس مجانی قاتل مقایسه نمود و همین همسنگی جرم و مجازات باعث می شود در سیستم های قضایی که فاقد قصاص هستند عملاً مجرمان پروایی از ارتکاب جرم نداشته باشند، چرا که اولاً احتمال کشف جرم را قطعی نمی دانند و ثانیاً در صورت کشف و اثبات مجرم بودن شان، مجازاتی بسیار خفیف تر را متحمل خواهند شد. همین عدم تناسب جرم و مجازات باعث می گردد تا مجرم حتی پس از آزادی از حبس، از ارتکاب مجدد همان جرم یا جرائم سنگین تر ابایی نداشته باشد.


در رابطه باقسمت دوم فرمایشات حضرت عالی عرض می شود:
عذاب قیامت ، که محلّ ظهور عدالت جزائی خداست ، مجازات به مثل نیست ؛ بلکه مجازات به عین جرم است. یعنی عمل خود شخص را به خودش می دهند نه مجازات آن را. « فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ » (الزلزلة:7) پس هر كس هموزن ذرّه‏اى كار خير انجام دهد آن را مى‏بيند. و هر كس هموزن ذرّه‏اى كار بد كرده آن را مى‏بيند. »
ملاحظه می فرمایید که سخن از جزای عمل نیست ؛ بلکه خود عمل تقدیم صاحبش می شود. فرمود: « إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في‏ بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيراً» (النساء:10) كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و ستم مى‏خورند، غیر از این نیست که آتش مى‏خورند؛ و به زودى در شعله‏هاى آتش مى‏سوزند..
کسانی که اهل بصیرت هستند، به چشم ملکوتی شهود می کنند که حرام خوار همین الآن لقمه های آتش را می بلعد؛ لکن مانند کسی که در اثر بی حسّی زیر تیغ جرّاحی احساس درد نمی کند، اینها هم متوجّه عذاب نیستند. یا مانند افرادی هستند که موادّ توهم زا مصرف کرده اند و آتش را چیز لذّت بخشی می پندارند.
آری چنین نیست که اگر کسی اینجا گناهی کرد، در آخرت مجازاتش کنند. بلکه عمل گناه، خودش عین عذاب است کما اینکه عمل خیر، عین نعمات بهشتی است. لذا آخرت صرفاً روز پرده برداری از باطن هاست.
اگر فرمودند: مال حرام نخورید! منظور این نیست که اگر بخورید آتش در کامتان می ریزیم ؛ بلکه مراد این است که مال حرام آتش است نخورید ؛ مثل اینکه به کودکی می گویند: دست به بخاری نزن و الّا می سوزی. امّا کودک خیال می کند که مادر گفت: اگر دست به بخاری بزنی تو را می سوزانم ؛ لذا تا چشم مادر را دور می بیند ، دست به بخاری می زند.
در مثال حضرت عالی کسی که موسیقی حرام گوش می دهد این طور نیست که مجازاتش سرب داغ باشد، بلکه همین الآن خودش در سرب داغ است اما خبر ندارد در آخرت وقتی پرده ها کنار رفتن این حقیقت روشن خواهد شد.
خود عمل گناه آتشی است که به جان گناهکار افتاده است و الا خداوند منزه از این است که بنده اش را بسوزاند، دلیل این سخن آیه شریفه قرآن است که فرمود: « وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبا» (جنّ 15) اما آنان كه از حق دورند هيزم جهنم خواهند بود.

موضوع قفل شده است