جمع بندی زندگی انسان پس از مـــــرگ

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زندگی انسان پس از مـــــرگ

بسمه تعالی
با سلام و عرض ادب خدمت کارشناسان و کابران سایت گفتوگوی دینی
:Gol:
چند سوال برایم پیش آمده است که امیدوارم درست ایجاد کرده باشم
و امیدوارم که کارشناسان واضع توضیع بدهند


1- شدت و یا آسایش هنگام مرگ به چه صورتی است؟
2- آیا واقعا بعد از مرگ با معصومین(ع) دیدار می کنیم؟


از پاسخگویی شما پیشاپیش ممنونم:Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد رئوف

حکیمانه;518089 نوشت:
بسمه تعالی
با سلام و عرض ادب خدمت کارشناسان و کابران سایت گفتوگوی دینی
:Gol:
چند سوال برایم پیش آمده است که امیدوارم درست ایجاد کرده باشم
و امیدوارم که کارشناسان واضع توضیع بدهند


1- شدت و یا آسایش هنگام مرگ به چه صورتی است؟
2- آیا واقعا بعد از مرگ با معصومین(ع) دیدار می کنیم؟


از پاسخگویی شما پیشاپیش ممنونم:Gol:


با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- سختی و آسانی هنگام مرگ به این مسئله اطلاق می شود که فرد فرایند انتقال روح از دنیای مادی به جهان دیگر، را چگونه سپری کند. افرادی هستند که به آسانی از این مرحله عبور می کنند یعنی دچار نگرانی های شدید و طاقت فرسا نمی شوند و عکس العمل های شدید نشان نمی دهند و افرادی نیز وجود دارند که این انتقال برای آنها بسیار دشوار و طاقت فرساست.

- یکی از اموری که می تواند در این مورد توضیح بیشتری دهد این است که انسان ها در این جهان به چه نحوی زندگی کرده اند. از پیامبر اکرم (ص) نقل است : اَلْقَبًرْ رُوًضَه مِنً رِیاضِ الْجُنُّهِ اَوً حْفْرُه‌ٌ مِنً حْفَرِ النّیِرانِ. (1) قبر باغی است از باغهای بهشت یا گودالی است از گودالهای آتش . این مسئله نشانگر آن است که فرد میت، بسته به اینکه انسان خوبی بوده است یا اینکه انسان بدی بوده است، به فضای خوب یا بدی منتقل می شود. طبیعی است که فردی که در حال موت است و خود را در شرایط انتقال به جهان دیگر می یابد، اگر متوجه شود که به مکان نیکویی (مانند یک باغ) منتقل می شود، از این انتقال خوشحال خواهد بود و به آسانی این انتقال برای او رخ خواهد داد اما اگر فرد خود را در حال انتقال به گودالی از آتش بیابد، مسلما به آرامی و آرامش این انتقال اتفاق نخواهد افتاد و دیگران شاهد ناله ها و ناآرامی های آن فرد خواهند بود.

- در مورد دیدن معصومان پس از مرگ باید عرض شود که هنگام مرگ، هم کافر و هم مؤمن پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) را می‌بینند.(2) با این تفاوت که کافر ایشان را به حالتی می‌بیند که ناخوشایند او است، اما در مقابل، مؤمن ایشان را به حالتی می‌بیند که خوش‌آیند او است(3) پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) کنار سر او می‌نشینند. سپس پیامبر(ص) به او می‌فرماید: «آنچه که پیش رو داری از آنچه که پشت سر گذاشتی بهتر است، من تو را از آنچه که می‌ترسی امان می‌دهم و آنچه را که به آن امید داشتی حالا به آن رسیدی. ای روح! به سوی رحمت و رضوان الهی برو. حضرت علی(ع) نیز همین مطالب را به او می‌فرماید».(4)*

موفق باشید

1. بحار الانوار ج 6 ص 205.
2. بحار الانوار، ج ‏6، ص 188.3.
3.امام رضا، علی بن موسی، صحیفة الامام الرضا، محقق و مصحح: محمد مهدی، نجف، ص 86، کنگره جهانی امام رضا، مشهد، چاپ اول، 1406ق.
4 عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 126، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق.
* در پاسخ به سوال دوم از مطالب سایت اسلام کوئست استفاده شده است.

حکیمانه;518089 نوشت:
شدت و یا آسایش هنگام مرگ به چه صورتی است؟

بنام خداوند متعال
سلام و عرض ادب
:Gol:
از مطالبى كه تذكّرش لازم به نظر مى رسد اين است كه جان دادن و مرگ در حال راحت و يا شدت نشانه قطعى سعادتمندى و نشانه دوزخى بودن و شقاوتمندى نيست بلكه ممكن است افرادى دوزخى و گرفتار عذاب اخروى باشند و راحت و در آسايش جان دهند زيرا بعضى از كارهاى خوب كه در دنيا داشته اند با آسايش هنگام مرگ پاداش داده شوند و در آخرت جز گرفتارى و عذاب نداشته باشند ، و نيز ممكن است كه راحت جان دادن بخاطر خوبى و نيكوكارى شان باشد .
و البته ممكن است افرادى رستگار و اهل سعادت ، هنگام مرگ در رنج و گرفتارى باشند زيرا بعضى از گناهانى كه انجام داده اند و هنوز به گونه اى از آثار رنج آور آن گناه در امان نبوده و از آن توبه نكرده اند رنج و گرفتارى هنگام مرگ جبران آثار آن گناه را نموده و به همين ناراحتى هنگام جان دادن مورد لطف حق قرار گرفته و ديگر در زندگى آخرتش عذاب و رنج نبيند همانطور كه ممكن است افرادى در شقاوت و انحراف بوده و اهل دوزخ باشند و هنگام مرگ هم در عذاب سخت و در كمال سختى جان بدهند .
بنابر آنچه گذشت شدّت و سختى ، و راحت و آسايش هنگام مرگ ، دليل قطعى براى دوزخى بودن و يا بهشتى بودن افراد نمى باشد .
در اين مورد بذكر يك حديث از حضرت صادق عليه السلام كه ايشان از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نقل كرده اند اكتفا مى شود .

عن أبي عبداللَّه عليه السلام قال : قال رسول اللَّه صلى الله عليه وآله : قال اللَّه تعالى : ما من عبد اُريد أن ادخله الجنّة إلّا ابتليته في جسده ، فان كان ذلك كفّارة لذنوبه وإلّا سلّطت عليه سلطاناً فإن كان ذلك كفّارة لذنوبه وإلّا ضيقت عليه في رزقه ، فإن كان ذلك كفّارة لذنوبه و إلّا شدّدت عليه عند الموت حتّى يأتيني ولا ذنب له ثمّ اُدخله الجنّة ، وما من عبد اُريد أن ادخله النّار إلّا صححت له جسمه ، فان كان ذلك تمام طلبته عندي وإلّا آمنت خوفه من سلطانه فان كان ذلك تمام طلبته عندي وإلّا وسعت عليه رزقه ، فإن كان ذلك تمام طلبته عندي وإلّا يسرت عليه عند الموت حتّى يأتيني ولا حسنة له ثمّ اُدخله النار . (19)
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند : خداوند فرموده است نيست بنده اى كه اراده كنم وارد بهشت شود مگر اين كه كسالتى جسمانى براى او تقدير نمايم اگر اين كسالت جسمى كفاره گناه او باشد به همين گرفتارى اكتفا مى شود و اگر اين كسالت جسمانى كفاره گناه او نباشد ستمگرى را بر او مسلط مى نمايم اگر اين گرفتارى كفاره گناهش باشد به همين اكتفا مى شود و الّا از نظر روزى در مضيقه اش مى افكنم . (روزى او را كم مى كنم) و اگر اين گرفتارى كفاره گناهش باشد به همين اكتفا مى شود و الّا هنگام مرگ و مردن بر او سخت مى گيريم و سخت جان مى دهد تا اين كه گناهش پاك شود سپس وارد بهشتش مى نمايم .

و نيست بنده اى كه اراده كنم در آتش و دوزخ وارد گردد مگر اين كه جسمش را سالم نموده و تندرستى به او مى دهم اگر اين نعمت جبران كار نيك او را نمايد ممكن است گرفتارى ديگرى نبيند و اگر بيش از اين كار نيك داشته باشد بيم از قدرت ستمكار را از او دور نمايم . اگر باز هم جبران كار نيك او نشده باشد روزى او را زياد مى كنم اگر باز هم جبران كار نيك او نشده باشد آسان جان خواهد داد و مرگ را بر آن آسان خواهم كرد تا اين كه بر من وارد شود و هيچ نيكى و حسنه اى نداشته باشد آنگاه او را داخل دوزخ نمايم .
از حديث فوق بخوبى استفاده مى شود كه آسان جان دادن ممكن است در اثر نيكوكارى و رستگارى باشد و ممكن است به جهت جبران كار نيك بدكاران و گرفتاران باشد و همچنين رنج و ناراحتى هنگام مرگ و در سختى جان دادن امكان دارد در اثر بدكارى و شقاوتمندى باشد و امكان دارد كه آخرين رنج يك فرد رستگار و سعادتمند باشد.
در پناه حضرت حق مستدام باشید:Gol:
_______________
19)بحار الأنوار ـ كتاب العدل والمعاد ـ باب ما يعاين المؤمن والكافر عند الموت، ح 49، 6/172 و الأصول من الكافي ـ كتاب الإيمان والكفر ـ باب تعجيل عقوبة الذنب ـ ح 10، 2/44.

حکیمانه;518089 نوشت:
آیا واقعا بعد از مرگ با معصومین(ع) دیدار می کنیم؟

سلام و عرض ادب:Gol:
از جريانهائى كه هنگام انتقال انسان از عالم دنيا به عالم برزخ انجام مى گيرد اين است كه تمامى مردم از خوب و بد سيماى پيامبر اكرم و ائمه معصومين عليهم السلام را مى بينند .
در اين مورد يكى از آيات شريفه قرآن كه تفسير به ديدار اين بزرگواران هنگام مرگ و بعضى از روايات كه در كتابهاى معتبر نقل گرديده است يادآورى مى شود .
«الَّذينَ آمَنُوا وَ كانُوايَتَّقُوْنَ* لَهُمُ الْبُشرى فِى الحَيوةِ الدُّنْيا وَ فِى الآخِرَةِ» (1)
آنان كه اهل ايمان و خدا ترسند آنها را از خدا پيوسته بشارت است هم در حيات دنيا و هم در آخرت به نعمتهاى بهشت .
2 ـ علامه مجلسى رحمة اللَّه عليه حديثى را از ابوحمزه ثمالى نقل مى كند :
حضرت باقرعليه السلام ديدار پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام را هنگام مرگ نقل مى كنند و بشارتى كه آن دو بزرگوار به مؤمن هنگام مرگ مى دهند بيان مى فرمايند سپس حضرت باقرعليه السلام به ابو حمزه فرمودند : مطلبى كه گفتم خداى متعال در قرآن كريم در آيه شريفه : «الَّذينَ آمَنُوا وَ كانُوايَتَّقُوْنَ* لَهُمُ الْبُشرى فِى الحَيوةِ الدُّنْيا وَ فِى الآخِرَةِ» تذكر داده است . (2)
3 ـ مرحوم ثقة الاسلام كلينى رحمة اللَّه عليه از عبدالرحيم قصير نقل مى كند :
به حضرت امام محمد باقرعليه السلام گفتم : صالح بن ميثم از عبايه اسدى نقل كرده كه از حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام شنيده:
واللَّه لا يبغضني عبدٌ أبداً يموت على بغضي إلّا رآني عند موته حيث يكره ولا يحبّني عبد أبداً فيموت على حبّي إلّا رآني عند موته حيث يحّب . فقال أبوجعفرعليه السلام : نعم ورسول اللَّه صلى الله عليه وآله باليمين . (3)
اميرمؤمنان عليه السلام فرمودند سوگند به خداوند دشمن ندارد مرا انسانى مگر اين كه اگر با همين حالت دشمنى بميرد خواهد ديد مرا به گونه اى كه ناراحت گردد و دوست نمى دارد مرا كسى مگر آن كه اگر با دوستى من بميرد مرا مى بيند بگونه اى كه خشنود گردد .
حضرت باقرعليه السلام فرمودند : آرى اين چنين است و اضافه كردند كه حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله نيز در طرف راست محتضر مى باشند.
4 ـ فضل بن يسار از حضرت باقر و حضرت صادق عليهما السلام نقل مى كند كه فرموده اند
حرام على روح أن تفارق جسده حتى ترى الخمسة محمّداً و عليّاً فاطمة و حسناً و حسيناً بحيث تقر عينها أو تسخن عينها . (4)
حرام است (يعنى ممكن نيست) بر هر روح كه از بدن جدا شود مگر آن كه ببيند پنج نور شريف حضرت محمّد و حضرت على و حضرت فاطمه و حضرت امام حسن و حضرت امام حسين عليهم السلام را ، بگونه اى كه چشمش روشن و يا آزرده شود .
سه حديث فوق نمونه اى از دهها حديث است كه در اين مورد رسيده است.
سؤال: در خصوص مطلب ياد شده و حديث هائى كه ذكر شد سؤالاتى مطرح شده است مهمترين سؤال اين است كه امكان دارد در زمان واحد در نقطه هاى مختلف افراد بسيارى فوت شوند اگر هر فردى هنگام مرگ ، ائمه معصومين عليهم السلام را مى بيند لازم آيد كه جسم واحد در مكانهاى مختلف در زمان واحد وجود داشته باشد در حالى كه بديهى است كه چنين فرضى فرض محال است و وجود جسم واحد در نقطه هاى متعدد امكان ندارد .
پاسخ: جواب اين سؤال به صورتهاى زير گفته شده است :
1 ـ براى هر يك از اين بزرگواران بدنهاى مثالى متعددى است كه آن بدنهاى مثالى مربوط به آنان هنگام مرگ افراد حضور پيدا مى كنند بنابراين هر چند تعداد افراد فوت شده در زمان واحد بسيار باشد جسدهاى مثالى به همان اندازه خواهد بود و بديهى است كه تمامى اين جسدهاى مثالى تحت فرمان شخصيتى است كه در ارتباط با آنها است و به هر يك در هر مورد دستور گفتار و رفتار متناسب با آن مورد داده مى شود .
2 ـ سؤال فوق با توجه به ضوابط و قوانين دنيوى و مادى اين عالم است و هنگام مرگ ضوابط مربوط به اين عالم تغيير مى كند و نمى توان حكم ضوابط عالم ماده دنيوى را با ضوابط هنگام مرگ و ضوابط عالم برزخ مقايسه نمود .
مرحوم علامه مجلسى رحمه الله پس از ذكر حديث هاى مربوط به ديدار پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و ائمه معصومين عليهم السلام هنگام مرگ ، و نقل اشكالات و پاسخ به آنها مى فرمايد :

والأحوط والأولى في أمثال تلك المتشابهات الإيمان بها ، وعدم التعرّض لخصوصيتها وتفاصيلها واحالة علمها إلى العالم عليه السلام كما مرّ في الأخبار التي أوردناها في باب التسليم ، واللَّه يهدي من يشاء إلى صراط مستقيم . (5)
آنچه به احتياط نزديك و سزاوارتر است در مانند اين مطالب متشابه ، ايمان به آنها است (زيرا در احاديث رسيده است) و متعرض خصوصيات و تفصيل آنها نشدن و علم آن را به امام معصوم واگذاردن است (چون حقيقت امر و كيفيت آن بر ما مجهول است) همان طور كه در اخبار باب تسليم گذشت و خداوند هدايت كننده به راه راست مى باشد.
موفق و موید باشید:Gol:
__________
1.يونس/ 63 ـ 64 .
2.بحار الأنوار ـ كتاب العدل والمعاد ، باب مايعاين المؤمن والكافر عند الموت،ح 6، 6/178
3. الفروع من الكافي ، كتاب الجنائز ، باب مايعاين المؤمن والكافر، ح 5، 3/132
4. بحار الأنوار ، كتاب الجنائز ، باب مايعاين المؤمن والكافر عند الموت 6/ 193 و 191 و 39/242 و مناقب آل ابى طالب ، باب ما يتعلق بالآخرة من مناقبه عليه السلام ـ فصل في درجاته 3/223
5.بحارالأنوار ، كتاب العدل والمعاد ، باب مايعاين المؤمن والكافر عند الموت 6/202

[="Tahoma"][="Navy"]

حکیمانه;518089 نوشت:
شدت و یا آسایش هنگام مرگ به چه صورتی است؟
2- آیا واقعا بعد از مرگ با معصومین(ع) دیدار می کنیم؟

سلام
آسایش و شدت مرگ بستگی به اعمال و خوبیها و بدیهای او در زمان حیات دارد
در روایات به برخی از عوامل مهمتر در شدت و آسایش مرگ اشاره شده است
دوم اینکه در روایات آمده هیچ کس نیست مگر اینکه خمسه آل عبا را هنگام مرگ می بیند که ممکن است خاص مسلمین باشد و دیگران انبیاء و اولیاء خود را ببینند
یا علیم[/]

سلام بر همه عزیزان
بعضی ها هم خیلی راحت میمیرند ، اونا فلسفشون چیه؟
مثلا طرف خیلی راحت جوون هم هست تا دیشب هم خوب بوده یهو تو خواب سکته میکنه میمیره؟
یا یه بچه ای که تازه 1 ماهه به دنیا اومده و میمیره؟

muiacir;520041 نوشت:
سلام بر همه عزیزان
بعضی ها هم خیلی راحت میمیرند ، اونا فلسفشون چیه؟
مثلا طرف خیلی راحت جوون هم هست تا دیشب هم خوب بوده یهو تو خواب سکته میکنه میمیره؟
یا یه بچه ای که تازه 1 ماهه به دنیا اومده و میمیره؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

موضوع این تاپیک سختی و آسانی هنگام مرگ و نیز دیدار معصومان پس از مرگ است و موضوع شما در مورد فلسفه مرگ انسان ها، موضوع مجزایی است که اگر مایلید به صورت مبسوط بحث شود، می توانید سوالی را به صورت مجزا در این زمینه مطرح کنید(هرچند بحث هایی در این باره پیش از این در سایت انجام شده است.)
با این حال باید توجه کرد که مرگ انسان به دو نوع مرگ معلق و مرگ حتمی (مسمی) است. اجل معلق به مرگی گفته می شود که بر اساس علل طبیعی ممکن است پیش بیاید. در این نوع مرگ انسان مانند هر موجودی زنده ی دیگری، بر اثر حادث شدن علل طبیعی، ممکن است جان خود را از دست بدهد. در مورد افرادی که در جوانی یا نوزادی دچار مرگ می شوند، نیز در مواردی می توان گفت که دچار چنین مرگی می شوند. در روایات مسائلی بیان شده است که با رعایت آنها فرد می تواند از اجل معلق دوری کنید، اموری مانند: صدقه دادن، صله ارحام و دوری از گناه.

موفق باشید

با سلام
آيا امكانش هست مثلا انسان در دنيا به فردى علاقه مند باشد و آن فرد هم انسان خوب و پاكى باشد و پس از مرگ آن فرد برايش صدقه و خيرات و دعا كند .. و از خدا بخواهد خودش هم پس از مرگش نزد آن شخص برود ، آيا اگر آدم خوبى باشيم خدا اين خواسته ما را قبول ميكند كه در عالم پس از مرگ در كنار فردى كه خودمان انتخاب ميكنيم باشيم ؟

mm1994;532041 نوشت:
با سلام
آيا امكانش هست مثلا انسان در دنيا به فردى علاقه مند باشد و آن فرد هم انسان خوب و پاكى باشد و پس از مرگ آن فرد برايش صدقه و خيرات و دعا كند .. و از خدا بخواهد خودش هم پس از مرگش نزد آن شخص برود ، آيا اگر آدم خوبى باشيم خدا اين خواسته ما را قبول ميكند كه در عالم پس از مرگ در كنار فردى كه خودمان انتخاب ميكنيم باشيم ؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

اگرچه سوالاتی که مطرح کرده اید، خارج از موضوع اصلی ماست با این حال به نحو کلی عرض می کنم که اگر انسانها، هر دو انسان های پاکی باشند و به عبارت دیگر، اهل بهشت باشند و در یک درجه نیز باشند، می توانند در جهان دیگر در کنار یکدیگر باشند.

موفق باشید

سلام
چه کارها و مواردی باعث میشه انسان زودتر بمیره؟

چرا بمیره؟

lili66;532188 نوشت:
سلام
چه کارها و مواردی باعث میشه انسان زودتر بمیره؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

سوال شما در چارچوب بحث فعلی نیست فلذا از پرداختن به آن به جهت حفظ انسجام بحث و رسیدن به نتیجه مشخص، معذوریم. با این حال پیشنهاد می کنم به بحث های انجام شده در سایت در این زمینه مراجعه کنید و اگر پاسخ های موجود برای شما کافی نبود، سوال خود را به صورت مجزا مطرح کنید، تا مورد بررسی دقیق تری قرار بگیرد.

موفق باشید

سلام بر حکیمانه
من جواب کامل میدم:
1-شدت مرگ برای افرادی که به پدر و مادر نیکی و صدقه میدن اسان و بلعکس سخت =به پدر و مادر نیکی و صدقه بدید
2-خداوند حکیم عمر حقیقی را روی دستت نوشته =81-18=63
63 سال
پیامبر چه قدر عمر کرد؟

بنده خدا...;532443 نوشت:
سلام بر حکیمانه
من جواب کامل میدم:
1-شدت مرگ برای افرادی که به پدر و مادر نیکی و صدقه میدن اسان و بلعکس سخت =به پدر و مادر نیکی و صدقه بدید
2-خداوند حکیم عمر حقیقی را روی دستت نوشته =81-18=63
63 سال
پیامبر چه قدر عمر کرد؟

سلام علیکم مؤمن،
قسمت دوم پاسخ شما چه ارتباطی به قسمت دوم سؤال ایشان داشت؟
در ضمن به نظر می‌رسد پاسختان درست هم نباشد، ۱۸-۸۱ یعنی دست چپ منهای دست راست؟ چرا جمعشان نکردید؟ چرا ضربشان نکردید؟ ... البته در روایات عددی برای این منظور به عنوان عمر طبیعی انسان برشمرده شده است ولی امکان دارد که در کل نیاز به تفسیر داشته باشد ... اما در هر صورت آن عدد هم عدد ۶۳ نیست ... رسول خدا صل‌الله‌علیه‌وآله هم به قولی شهید شده‌اند و فوت نکرده‌اند که شما بفرمایید به مرگ طبیعی از دنیا رفته باشند، شهادت در ۶۳ سالگی همانطور که امیرمؤمنان علیه‌السلام هم در حدود ۶۳ سالگی شهید شدند ... اما اینها مطلب شما را اثبات نمی‌کند ...
در پناه خداوند باشید،
یا علی

سلام برادر owari
شاید شما درست میگویید
به خداوندی خدا قسم که عمر مهم نیست ..... مهم این است که در این مدت کوتاه آن دنیا را بهشت سازیم
:Sham:

دوستی که سوال کرده اید
این را بدانید و فکر نکنید بهشتی هستید
تا میتوانید از گناهان دوری کنید
عمر را خدا میداند و میگوید که کی بمیریم
من به شما این پست را پیشنهاد میکنم
اینجا کلیک کنید با یک صلوات

رئوف;532187 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

به نحو کلی عرض می کنم که اگر انسانها، هر دو انسان های پاکی باشند و به عبارت دیگر، اهل بهشت باشند و در یک درجه نیز باشند، می توانند در جهان دیگر در کنار یکدیگ

ر باشند.
موفق باشید

سلام و عرض ادب خدمت استاد رئوف
از ظاهر برخی روایات و همچنین از فضایل سوره ها و اعمال چنین بر میآید که شفاعت مومنان و برخی افراد صالح در حق یکدیگر و در حق خویشاوندانشان پذیرفته میشود.امثال این عبارات زیاد شنیده میشود مثلا به خواننده سوره الرحمن گفته میشود که هرکه را خواهی شفاعت کن که شفاعتت را خدا میپذیرد . . در کتابی خواندم که هر مومن واقعی میتواند 30 تن از افراد خانواده خود را شفاعت کند . اگر این امر درست باشد پس میتوان نتیجه گرفت که نیازی نیست که دو نفر مومنی که مایلند کنار هم باشند هر دو در یک مقام باشند. کافیست تا شان یکی بالاتر و جایگاهش مقربتر باشد تا کسانیکه مایل است را شفاعت کند تا در کنارش باشند ، اینطور نیست؟

حاضر: :Ealam:
جان دادن و مرگ در حال راحت و يا شدت نشانه قطعى سعادتمندى و نشانه دوزخى بودن و شقاوتمندى نيست بلكه ممكن است افرادى دوزخى و گرفتار عذاب اخروى باشند و راحت و در آسايش جان دهند زيرا بعضى از كارهاى خوب كه در دنيا داشته اند با آسايش هنگام مرگ پاداش داده شوند و در آخرت جز گرفتارى و عذاب نداشته باشند ، و نيز ممكن است كه راحت جان دادن بخاطر خوبى و نيكوكارى شان باشد .
و البته ممكن است افرادى رستگار و اهل سعادت ، هنگام مرگ در رنج و گرفتارى باشند زيرا بعضى از گناهانى كه انجام داده اند و هنوز به گونه اى از آثار رنج آور آن گناه در امان نبوده و از آن توبه نكرده اند رنج و گرفتارى هنگام مرگ جبران آثار آن گناه را نموده و به همين ناراحتى هنگام جان دادن مورد لطف حق قرار گرفته و ديگر در زندگى آخرتش عذاب و رنج نبيند همانطور كه ممكن است افرادى در شقاوت و انحراف بوده و اهل دوزخ باشند و هنگام مرگ هم در عذاب سخت و در كمال سختى جان بدهند .
بنابر آنچه گذشت شدّت و سختى ، و راحت و آسايش هنگام مرگ ، دليل قطعى براى دوزخى بودن و يا بهشتى بودن افراد نمى باشد .
در اين مورد بذكر يك حديث از حضرت صادق عليه السلام كه ايشان از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نقل كرده اند اكتفا مى شود.

«عن أبي عبداللَّه (عليه السلام) قال: قال رسول اللَّه (صلى الله عليه وآله): قال اللَّه تعالى: ما من عبد اُريد أن ادخله الجنّة إلّا ابتليته في جسده ، فان كان ذلك كفّارة لذنوبه وإلّا سلّطت عليه سلطاناً فإن كان ذلك كفّارة لذنوبه وإلّا ضيقت عليه في رزقه ، فإن كان ذلك كفّارة لذنوبه و إلّا شدّدت عليه عند الموت حتّى يأتيني ولا ذنب له ثمّ اُدخله الجنّة ، وما من عبد اُريد أن ادخله النّار إلّا صححت له جسمه ، فان كان ذلك تمام طلبته عندي وإلّا آمنت خوفه من سلطانه فان كان ذلك تمام طلبته عندي وإلّا وسعت عليه رزقه، فإن كان ذلك تمام طلبته عندي وإلّا يسرت عليه عند الموت حتّى يأتيني ولا حسنة له ثمّ اُدخله النار.» (مجلسی، محمدباقر، بحار، ج6، ص172، ح49؛ کلینی، محمد، کافی، ج2، ص44، ح10)
پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) فرمود: خداوند فرموده است نيست بنده اى كه اراده كنم وارد بهشت شود مگر اين كه كسالتى جسمانى براى او تقدير نمايم اگر اين كسالت جسمى كفاره گناه او باشد به همين گرفتارى اكتفا مى شود و اگر اين كسالت جسمانى كفاره گناه او نباشد ستمگرى را بر او مسلط مى نمايم اگر اين گرفتارى كفاره گناهش باشد به همين اكتفا مى شود و الّا از نظر روزى در مضيقه اش مى افكنم. (روزى او را كم مى كنم) و اگر اين گرفتارى كفاره گناهش باشد به همين اكتفا مى شود و الّا هنگام مرگ و مردن بر او سخت مى گيريم و سخت جان مى دهد تا اين كه گناهش پاك شود سپس وارد بهشتش مى نمايم.

و نيست بنده اى كه اراده كنم در آتش و دوزخ وارد گردد مگر اين كه جسمش را سالم نموده و تندرستى به او مى دهم اگر اين نعمت جبران كار نيك او را نمايد ممكن است گرفتارى ديگرى نبيند و اگر بيش از اين كار نيك داشته باشد بيم از قدرت ستمكار را از او دور نمايم . اگر باز هم جبران كار نيك او نشده باشد روزى او را زياد مى كنم اگر باز هم جبران كار نيك او نشده باشد آسان جان خواهد داد و مرگ را بر آن آسان خواهم كرد تا اين كه بر من وارد شود و هيچ نيكى و حسنه اى نداشته باشد آنگاه او را داخل دوزخ نمايم.

از حديث فوق بخوبى استفاده مى شود كه آسان جان دادن ممكن است در اثر نيكوكارى و رستگارى باشد و ممكن است به جهت جبران كار نيك بدكاران و گرفتاران باشد و همچنين رنج و ناراحتى هنگام مرگ و در سختى جان دادن امكان دارد در اثر بدكارى و شقاوتمندى باشد و امكان دارد كه آخرين رنج يك فرد رستگار و سعادتمند باشد.

:Gol:
از جريانهائى كه هنگام انتقال انسان از عالم دنيا به عالم برزخ انجام مى گيرد اين است كه تمامى مردم از خوب و بد سيماى پيامبر اكرم و ائمه معصومين (عليهم السلام) را مى بينند.

در اين مورد يكى از آيات شريفه قرآن كه تفسير به ديدار اين بزرگواران هنگام مرگ و بعضى از روايات كه در كتابهاى معتبر نقل گرديده است يادآورى مى شود.

«الَّذينَ آمَنُوا وَ كانُوايَتَّقُوْنَ* لَهُمُ الْبُشرى فِى الحَيوةِ الدُّنْيا وَ فِى الآخِرَةِ» (یونس: 10/ 63 ـ 64)

آنان كه اهل ايمان و خدا ترسند آنها را از خدا پيوسته بشارت است هم در حيات دنيا و هم در آخرت به نعمتهاى بهشت.

2 ـ علامه مجلسى (رحمة اللَّه عليه) حديثى را از ابوحمزه ثمالى نقل مى كند: حضرت باقرعليه السلام ديدار پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام را هنگام مرگ نقل مى كنند و بشارتى كه آن دو بزرگوار به مؤمن هنگام مرگ مى دهند بيان مى فرمايند سپس حضرت باقرعليه السلام به ابو حمزه فرمود: مطلبى كه گفتم خداى متعال در قرآن كريم در آيه شريفه : «الَّذينَ آمَنُوا وَ كانُوايَتَّقُوْنَ* لَهُمُ الْبُشرى فِى الحَيوةِ الدُّنْيا وَ فِى الآخِرَةِ» تذكر داده است. (مجلسی، محمدباقر، بحار، ج6، ص178، ح6)

3 ـ مرحوم ثقة الاسلام كلينى (رحمة اللَّه عليه) از عبدالرحيم قصير نقل مى كند: به حضرت امام محمد باقرعليه السلام گفتم : صالح بن ميثم از عبايه اسدى نقل كرده كه از حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام شنيده: واللَّه لا يبغضني عبدٌ أبداً يموت على بغضي إلّا رآني عند موته حيث يكره ولا يحبّني عبد أبداً فيموت على حبّي إلّا رآني عند موته حيث يحّب. فقال أبوجعفر (عليه السلام): نعم و رسول اللَّه صلى الله عليه وآله باليمين. (کلینی، محمد، کافی، ج3، ص132، ح5)

اميرمؤمنان (عليه السلام) فرمود: سوگند به خداوند دشمن ندارد مرا انسانى مگر اين كه اگر با همين حالت دشمنى بميرد خواهد ديد مرا به گونه اى كه ناراحت گردد و دوست نمى دارد مرا كسى مگر آن كه اگر با دوستى من بميرد مرا مى بيند بگونه اى كه خشنود گردد.

حضرت باقرعليه السلام فرمود: آرى اين چنين است و اضافه كردند كه حضرت رسول اكرم صلى الله عليه وآله نيز در طرف راست محتضر مى باشند.

4 ـ فضل بن يسار از حضرت باقر و حضرت صادق عليهما السلام نقل مى كند كه فرموده اند: حرام على روح أن تفارق جسده حتى ترى الخمسة محمّداً و عليّاً فاطمة و حسناً و حسيناً بحيث تقر عينها أو تسخن عينها. (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج36، ص191 ـ 193 و ج39، ح242؛ سروی مازندرانی، محمد، مناقب آل ابی طالب، ج3، ص223)

حرام است (يعنى ممكن نيست) بر هر روح كه از بدن جدا شود مگر آن كه ببيند پنج نور شريف حضرت محمّد و حضرت على و حضرت فاطمه و حضرت امام حسن و حضرت امام حسين (عليهم السلام) را بگونه اى كه چشمش روشن و يا آزرده شود.

سه حديث فوق نمونه اى از دهها حديث است كه در اين مورد رسيده است.
سؤال: در خصوص مطلب ياد شده و حديث هائى كه ذكر شد سؤالاتى مطرح شده است مهمترين سؤال اين است كه امكان دارد در زمان واحد در نقطه هاى مختلف افراد بسيارى فوت شوند اگر هر فردى هنگام مرگ ، ائمه معصومين عليهم السلام را مى بيند لازم آيد كه جسم واحد در مكانهاى مختلف در زمان واحد وجود داشته باشد در حالى كه بديهى است كه چنين فرضى فرض محال است و وجود جسم واحد در نقطه هاى متعدد امكان ندارد.

پاسخ: جواب اين سؤال به صورتهاى زير گفته شده است:

1 ـ براى هر يك از اين بزرگواران بدنهاى مثالى متعددى است كه آن بدنهاى مثالى مربوط به آنان هنگام مرگ افراد حضور پيدا مى كنند بنابراين هر چند تعداد افراد فوت شده در زمان واحد بسيار باشد جسدهاى مثالى به همان اندازه خواهد بود و بديهى است كه تمامى اين جسدهاى مثالى تحت فرمان شخصيتى است كه در ارتباط با آنها است و به هر يك در هر مورد دستور گفتار و رفتار متناسب با آن مورد داده مى شود.

2 ـ سؤال فوق با توجه به ضوابط و قوانين دنيوى و مادى اين عالم است و هنگام مرگ ضوابط مربوط به اين عالم تغيير مى كند و نمى توان حكم ضوابط عالم ماده دنيوى را با ضوابط هنگام مرگ و ضوابط عالم برزخ مقايسه نمود.

مرحوم علامه مجلسى رحمه الله پس از ذكر حديث هاى مربوط به ديدار پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و ائمه معصومين عليهم السلام هنگام مرگ و نقل اشكالات و پاسخ به آنها مى فرمايد: و الأحوط والأولى في أمثال تلك المتشابهات الإيمان بها ، وعدم التعرّض لخصوصيتها وتفاصيلها واحالة علمها إلى العالم عليه السلام كما مرّ في الأخبار التي أوردناها في باب التسليم ، واللَّه يهدي من يشاء إلى صراط مستقيم. (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج6، ص202)

آنچه به احتياط نزديك و سزاوارتر است در مانند اين مطالب متشابه ، ايمان به آنها است (زيرا در احاديث رسيده است) و متعرض خصوصيات و تفصيل آنها نشدن و علم آن را به امام معصوم واگذاردن است (چون حقيقت امر و كيفيت آن بر ما مجهول است) همان طور كه در اخبار باب تسليم گذشت و خداوند هدايت كننده به راه راست است.
:ok:

پرسش:
1. شدت و یا آسایش هنگام مرگ به چه صورتی است.؟
2. آیا واقعا بعد از مرگ با معصومین (علیهم السلام) دیدار می کنیم.؟

پاسخ:
چند مطلب:
- سختی و آسانی هنگام مرگ به این مسئله اطلاق می شود که فرد فرایند انتقال روح از دنیای مادی به جهان دیگر، را چگونه سپری کند. افرادی هستند که به آسانی از این مرحله عبور می کنند یعنی دچار نگرانی های شدید و طاقت فرسا نمی شوند و عکس العمل های شدید نشان نمی دهند و افرادی نیز وجود دارند که این انتقال برای آنها بسیار دشوار و طاقت فرسا است.

- یکی از اموری که می تواند در این مورد توضیح بیشتری دهد این است که انسان ها در این جهان به چه نحوی زندگی کرده اند. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل است : «اَلْقَبًرْ رُوًضَه مِنً رِیاضِ الْجُنُّهِ اَوً حْفْرُه‌ٌ مِنً حْفَرِ النّیِرانِ.»؛ قبر باغی است از باغ های بهشت یا گودالی است از گودال های آتش.(1) این مسئله نشانگر آن است که فرد میت، بسته به این که انسان خوبی بوده است یا اینکه انسان بدی بوده است، به فضای خوب یا بدی منتقل می شود. طبیعی است که فردی که در حال موت است و خود را در شرایط انتقال به جهان دیگر می یابد، اگر متوجه شود که به مکان نیکویی (مانند یک باغ) منتقل می شود، از این انتقال خوشحال خواهد بود و به آسانی این انتقال برای او رخ خواهد داد اما اگر فرد خود را در حال انتقال به گودالی از آتش بیابد، مسلما به آرامی و آرامش این انتقال اتفاق نخواهد افتاد و دیگران شاهد ناله ها و ناآرامی های آن فرد خواهند بود.

- در مورد دیدن معصومان پس از مرگ باید عرض شود که هنگام مرگ، هم کافر و هم مؤمن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و امام علی (علیه السلام) را می‌بینند.(2) با این تفاوت که کافر ایشان را به حالتی می‌بیند که ناخوشایند او است، اما در مقابل، مؤمن ایشان را به حالتی می‌بیند که خوش‌آیند او است(3) پیامبر اکرم و حضرت علی (علیهما السلام) کنار سر او می‌نشینند. سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) به او می‌فرماید: «آنچه که پیش رو داری از آنچه که پشت سر گذاشتی بهتر است، من تو را از آنچه که می‌ترسی امان می‌دهم و آنچه را که به آن امید داشتی حالا به آن رسیدی. ای روح! به سوی رحمت و رضوان الهی برو. حضرت علی (علیه السلام) نیز همین مطالب را به او می‌فرماید».(4)*

____________
(1) بحار الانوار ج 6 ص 205.
(2) بحار الانوار، ج ‏6، ص 188.3.
(3) امام رضا، علی بن موسی، صحیفة الامام الرضا، محقق و مصحح: محمد مهدی، نجف، ص 86، کنگره جهانی امام رضا، مشهد، چاپ اول، 1406ق.
(4) عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 126، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق.
* در پاسخ به سوال دوم از مطالب سایت اسلام کوئست استفاده شده است.

موضوع قفل شده است