جمع بندی آیا شیطان در همه جا حاضر است؟

تب‌های اولیه

37 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا شیطان در همه جا حاضر است؟

سلام علیکم

آیا شیطان یا ابلیس در همه جا حاضر است ؟

منظورم از شیطان یا ابلیس همانی که سجده نکرد

سپاس

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق


mahdi.sh;517540 نوشت:
سلام علیکم

آیا شیطان یا ابلیس در همه جا حاضر است ؟

منظورم از شیطان یا ابلیس همانی که سجده نکرد

سپاس

دلیلی وجود ندارد که ثابت کند ابلیس در همه جا حضور فزیکی داشته باشد . وحتی بر اساس مبانی چون او از نوع جنیان است وجن از آتش خلق شده ودر واقع جسمانی است نمی تواند در همه جا همزمان حضور داشته باشد چون موجود جسمانی این توان را ندارد . ولی جنیان سرعت شگفت‌انگیزی دارند و می‌توانند مسیری طولانی را در زمانی کوتاه طی کنند و به همین دلیل می توانند از حوادث دورترین مکانها در کمترین زمان ممکن خبردار شوند و یا از موانع به آسانی عبور نمایند، بر خلاف انسان که چنین نیست. در روایتی آمده:
سدیر صیرفی می‌گوید: روزی از مدینه عازم کوفه شدم، امام باقر(ع) به من سفارشاتی فرمود، وقتی از مدینه بیرون شدم ،در یکی از منازل بین راه ناگهان مردی را دیدم که نزد من آمد و نامه‌ای به من داد که مرکب مُهر آن هنوز خشک نشده بود، دیدم مُهر امام باقر علیه السلام است ، در نامه دستوراتی بود، چون به آن مرد متوجه شدم کسی را ندیدم، بعد از مدتی وقتی دوباره به مدینه آمدم و محضر امام رسیدم، جریان را به حضرت عرض کردم، حضرت فرمودند : « ما خدمتکارانی از جن داریم .وقتی بخواهیم کاری به طوری فوری انجام بپذیرد، آن ها را در پی آن می‌فرستیم».(1)

پی‌نوشت‌ها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق ، ج 27 ص 17 .

صادق;518032 نوشت:
وحتی بر اساس مبانی چون او از نوع جنیان است وجن از آتش خلق شده ودر واقع جسمانی است نمی تواند در همه جا همزمان حضور داشته باشد چون موجود جسمانی این توان را ندارد . ولی جنیان سرعت شگفت‌انگیزی دارند و می‌توانند مسیری طولانی را در زمانی کوتاه طی کنند و به همین دلیل می توانند از حوادث دورترین مکانها در کمترین زمان ممکن خبردار شوند و یا از موانع به آسانی عبور نمایند، بر خلاف انسان که چنین نیست..
درود یک سوال از شما دارم شما تا بحال جن یا شیطان رو دیدین ؟ با توجه به اینکه گفتین جن و شیطان جسمانی هستن یا صرفا بنا بر اعتقادات و شنیده ها خودتون چنین نظری دارین ؟

_Member_;518145 نوشت:
درود یک سوال از شما دارم شما تا بحال جن یا شیطان رو دیدین ؟ با توجه به اینکه گفتین جن و شیطان جسمانی هستن یا صرفا بنا بر اعتقادات و شنیده ها خودتون چنین نظری دارین ؟
سلام من به شماپیشنهاد میکنم سخنرانی استادرائفی پوردرمورد جن ورمالی رو حتما گوش کنید:ok:

صادق;518032 نوشت:
دلیلی وجود ندارد که ثابت کند ابلیس در همه جا حضور فزیکی داشته باشد . وحتی بر اساس مبانی چون او از نوع جنیان است وجن از آتش خلق شده ودر واقع جسمانی است نمی تواند در همه جا همزمان حضور داشته باشد چون موجود جسمانی این توان را ندارد . ولی جنیان سرعت شگفت‌انگیزی دارند و می‌توانند مسیری طولانی را در زمانی کوتاه طی کنند و به همین دلیل می توانند از حوادث دورترین مکانها در کمترین زمان ممکن خبردار شوند و یا از موانع به آسانی عبور نمایند، بر خلاف انسان که چنین نیست. در روایتی آمده:
سدیر صیرفی می‌گوید: روزی از مدینه عازم کوفه شدم، امام باقر(ع) به من سفارشاتی فرمود، وقتی از مدینه بیرون شدم ،در یکی از منازل بین راه ناگهان مردی را دیدم که نزد من آمد و نامه‌ای به من داد که مرکب مُهر آن هنوز خشک نشده بود، دیدم مُهر امام باقر علیه السلام است ، در نامه دستوراتی بود، چون به آن مرد متوجه شدم کسی را ندیدم، بعد از مدتی وقتی دوباره به مدینه آمدم و محضر امام رسیدم، جریان را به حضرت عرض کردم، حضرت فرمودند : « ما خدمتکارانی از جن داریم .وقتی بخواهیم کاری به طوری فوری انجام بپذیرد، آن ها را در پی آن می‌فرستیم».(1)

پی‌نوشت‌ها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق ، ج 27 ص 17 .

یعنی فقط شیطان در زمین است

اگر کسی به مریخ برود از شر جنیان و شیطان در امان است ؟

صادق;518032 نوشت:
دلیلی وجود ندارد که ثابت کند ابلیس در همه جا حضور فزیکی داشته باشد . وحتی بر اساس مبانی چون او از نوع جنیان است وجن از آتش خلق شده ودر واقع جسمانی است نمی تواند در همه جا همزمان حضور داشته باشد چون موجود جسمانی این توان را ندارد . ولی جنیان سرعت شگفت‌انگیزی دارند و می‌توانند مسیری طولانی را در زمانی کوتاه طی کنند و به همین دلیل می توانند از حوادث دورترین مکانها در کمترین زمان ممکن خبردار شوند و یا از موانع به آسانی عبور نمایند، بر خلاف انسان که چنین نیست. در روایتی آمده:
سدیر صیرفی می‌گوید: روزی از مدینه عازم کوفه شدم، امام باقر(ع) به من سفارشاتی فرمود، وقتی از مدینه بیرون شدم ،در یکی از منازل بین راه ناگهان مردی را دیدم که نزد من آمد و نامه‌ای به من داد که مرکب مُهر آن هنوز خشک نشده بود، دیدم مُهر امام باقر علیه السلام است ، در نامه دستوراتی بود، چون به آن مرد متوجه شدم کسی را ندیدم، بعد از مدتی وقتی دوباره به مدینه آمدم و محضر امام رسیدم، جریان را به حضرت عرض کردم، حضرت فرمودند : « ما خدمتکارانی از جن داریم .وقتی بخواهیم کاری به طوری فوری انجام بپذیرد، آن ها را در پی آن می‌فرستیم».(1)

پی‌نوشت‌ها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق ، ج 27 ص 17 .

باسلام
با عرض معذرت - درست متوجه شدم؟ حضور فيزيكي؟؟؟؟؟
شيطان يا ابليس فرشته اي است كه بر عليه خدا عصيان كرد يك شخص است و اصحاب و پيرواني هم دارد در همه جا نيست و كارش هم فقط وسوسه است براي گمراه كردن انسان
البته همه گناهان انسان نتيجه وسوسه شيطان نيست بلكه بيشتر گناهان انسان به واسطه هواي نفس خود انسان است لذا همه گناهان را نبايد به گردن شيطان بياندازيم - گاهي انسانهاي گمراه بدتر از شيطان هستند

sina178s;518205 نوشت:
باسلام
با عرض معذرت - درست متوجه شدم؟ حضور فيزيكي؟؟؟؟؟
شيطان يا ابليس فرشته اي است كه بر عليه خدا عصيان كرد يك شخص است و اصحاب و پيرواني هم دارد در همه جا نيست و كارش هم فقط وسوسه است براي گمراه كردن انسان
البته همه گناهان انسان نتيجه وسوسه شيطان نيست بلكه بيشتر گناهان انسان به واسطه هواي نفس خود انسان است لذا همه گناهان را نبايد به گردن شيطان بياندازيم - گاهي انسانهاي گمراه بدتر از شيطان هستند

شیطان چی هست ؟ وجود خارجی داره ؟ جسمانیه ؟ انسان گمراه چه فرقی با شیطان داره ؟ یا شیطان چه ارتباطی با گمراهی انسان داشته ؟ خود انسان چه ارتباطی به گمراهی خودش داره ؟

چه جوری بعضی گناها مال هوای نفسه و شیطان دخیل نیست و لی بعضیا مربوط به هوای نفس نیست و شیطان در اون دخیله ؟

_Member_;518226 نوشت:
شیطان چی هست ؟ وجود خارجی داره ؟ جسمانیه ؟ انسان گمراه چه فرقی با شیطان داره ؟ یا شیطان چه ارتباطی با گمراهی انسان داشته ؟ خود انسان چه ارتباطی به گمراهی خودش داره ؟

چه جوری بعضی گناها مال هوای نفسه و شیطان دخیل نیست و لی بعضیا مربوط به هوای نفس نیست و شیطان در اون دخیله ؟

با سلام
اگر مفهوم و معني گناه را برررسي ميكرديد و تاملي مينوموديد خودتان متوجه ميشديد كه ايا همه گناهان به وسوسه شيطان مربوط ميشود يا نه؟

sina178s;518255 نوشت:
با سلام
اگر مفهوم و معني گناه را برررسي ميكرديد و تاملي مينوموديد خودتان متوجه ميشديد كه ايا همه گناهان به وسوسه شيطان مربوط ميشود يا نه؟

نه قسمت مربوط به خود گناه منظور سوالم نبود منظورم اینه که شیطان چیه ؟ چی کاره اس ؟ چرا فکر میکنید شیطان وجود داره یعنی چه چیزی باعث شده فکر کنید کاری که مغز شما درحال تصمیم گیری درباره انجام دادن و ندادنش هست رو شیطان داره هدایت میکنه ؟

یا یه جور دیگه سوالم رو میپرسم هم از شما و هم از هر کدوم از کارشناس های انجمن

چرا وقتی مراحل مختلف تصمیم گیری در مغز میشه کاملا با دلیل و مدرک شرح داده بشه تمن باید انجام این تصمیم گیری رو به یک موجود خیالی که تا بحال ندیدمش حسش نکردم ، نمیتونم درکش کنم و نشانه ای ازش ندیدم مربوط بدونم ؟

این جوونور چیه که همه جا هست ولی هیچ کسی ندیدش جن هست و جسمانی ولی هیچ وقت ظاهر نشده ؟ هیچ کسی درکش نکرده و نمیتونه درکش کنه هیچ دلیلی وجود نداره که من بخوام وجودش رو بپذیرم ولی باید بپذیرم که اون بوده تو تصمیم گیری من دخالت کرده هیچ جا مدرکی برای وجودش نیست جز کتاب های قدیمی که مال هزار یا دو هزار سال قبله ؟ چه دلیلی داره من نتیجه یه کار شر رو به این جوونور نسبت بدم ؟

_Member_;518267 نوشت:
نه قسمت مربوط به خود گناه منظور سوالم نبود منظورم اینه که شیطان چیه ؟ چی کاره اس ؟ چرا فکر میکنید شیطان وجود داره یعنی چه چیزی باعث شده فکر کنید کاری که مغز شما درحال تصمیم گیری درباره انجام دادن و ندادنش هست رو شیطان داره هدایت میکنه ؟

یا یه جور دیگه سوالم رو میپرسم هم از شما و هم از هر کدوم از کارشناس های انجمن

چرا وقتی مراحل مختلف تصمیم گیری در مغز میشه کاملا با دلیل و مدرک شرح داده بشه تمن باید انجام این تصمیم گیری رو به یک موجود خیالی که تا بحال ندیدمش حسش نکردم ، نمیتونم درکش کنم و نشانه ای ازش ندیدم مربوط بدونم ؟

این جوونور چیه که همه جا هست ولی هیچ کسی ندیدش جن هست و جسمانی ولی هیچ وقت ظاهر نشده ؟ هیچ کسی درکش نکرده و نمیتونه درکش کنه هیچ دلیلی وجود نداره که من بخوام وجودش رو بپذیرم ولی باید بپذیرم که اون بوده تو تصمیم گیری من دخالت کرده هیچ جا مدرکی برای وجودش نیست جز کتاب های قدیمی که مال هزار یا دو هزار سال قبله ؟ چه دلیلی داره من نتیجه یه کار شر رو به این جوونور نسبت بدم ؟

با سلام
من با طرح موضوع گناه سعي كردم شما را به همين نكته متوجه سازم كه طرز تلقي شما تا چه حد با طرز تلقي ديني مسلمانها و يا مسيحيان و يا اديان ديگر نزديك است و يا دور چون هر كدام روايت خود را دارند يعني شما نبايد با روايت اسلامي شيطان يك قضاوت كامل در همه اديان كنيد در حاليكه اديان ديگر چنين تصويري از شيطان را ندارند
از ديدگاه ما مسيحيان شما نمي توانيد معتقد به خدا نباشيد و نوشته هاي انبيا خدا را نپذيريد و بتوانيد به وجود شيطان معتقد شويد به عبارت ديگر همانگونه كه افكار خوب و يا بد را حاصل تراوشات عقل خود ميدانيد و همينطور اعمال و رفتار تان را متمركز در اراده محض خود مي بينيد حال اگر ميتوانيد وجود خدا را در زندگي و اعمال خود انكار كنيد انكار شيطان اظهر من الشمس ميشود

sina178s;518284 نوشت:
با سلام من با طرح موضوع گناه سعي كردم شما را به همين نكته متوجه سازم كه طرز تلقي شما تا چه حد با طرز تلقي ديني مسلمانها و يا مسيحيان و يا اديان ديگر نزديك است و يا دور چون هر كدام روايت خود را دارند يعني شما نبايد با روايت اسلامي شيطان يك قضاوت كامل در همه اديان كنيد در حاليكه اديان ديگر چنين تصويري از شيطان را ندارند از ديدگاه ما مسيحيان شما نمي توانيد معتقد به خدا نباشيد و نوشته هاي انبيا خدا را نپذيريد و بتوانيد به وجود شيطان معتقد شويد به عبارت ديگر همانگونه كه افكار خوب و يا بد را حاصل تراوشات عقل خود ميدانيد و همينطور اعمال و رفتار تان را متمركز در اراده محض خود مي بينيد حال اگر ميتوانيد وجود خدا را در زندگي و اعمال خود انكار كنيد انكار شيطان اظهر من الشمس ميشود

درورد3(برای هر سه پست)

بله درباره جن، روح ، شیطان و سایر موجوداتی که دین تعریف کرده فقط با اعتقاد به دین معنا پیدا میکنن البته نه معنایی که با عقل جور در بیاد معنایی که تو تعاریفی دینی وجود داره.

فرض کنید من میخوام مسیحی بشم جواب سوالاتی که تو پست قبل فرستادم چه چیزی هست ؟ جز اینکه خدا در کتاب مقدس مسیحیان از شیطان نام برده و ما به همین دلیل تصمیمگیری های مغزمون رو به شیطان نسبت میدیم ..

چرا این تعاریف تخیلی فقط زمانی که معتقد و پیرو یک دین باشیم قابل قبول هست ؟ فرضا کسی پیرو دینی نباشه یا به خدا اعتقادی نداشته باشه چه دلیلی وجود داره تا بدونه کارهای خودش رو تحت تاثیر یه موجود خیالی به نام شیطان انجام میده ؟

فرض کنید این فرد به یکی از ادیاان اعتقاد داره چرا باید چیزی رو که هیچ وقت نمیتونه درک کنه و ندیده و هیچ کسی هم ندیش و توضیحی برای وجودش ارائه نشده ولی جسمانی هست و وجود خارجی هم داره رو بپذیره ؟ چون تو کتاب مقدس اون دین نوشته شده که چنین موجودی وجود داره ؟

اعتقاد شما به وجود شیطان به عنوان یه فرد مسیحی به چه دلیل هست ؟ چون در کتاب مقدس نوشته شده ؟

_Member_;518267 نوشت:
این جوونور چیه که همه جا هست ولی هیچ کسی ندیدش جن هست و جسمانی ولی هیچ وقت ظاهر نشده ؟ هیچ کسی درکش نکرده و نمیتونه درکش کنه هیچ دلیلی وجود نداره که من بخوام وجودش رو بپذیرم ولی باید بپذیرم که اون بوده تو تصمیم گیری من دخالت کرده هیچ جا مدرکی برای وجودش نیست جز کتاب های قدیمی که مال هزار یا دو هزار سال قبله ؟ چه دلیلی داره من نتیجه یه کار شر رو به این جوونور نسبت بدم ؟

دیدن شیطان و جن به تواتر رسیده وبه هیچ عنوان قابل انکار نیست . قبلا مفصل در این زمینه با دوستان بحث کردیم . ضمنا جن و شیطان را خودم هم دیده ام وپسر خاله اینجانب وبرادر اینجانب و .... این موجودات را دیده ایم .

ربطی هم به دین ندارد دختر لا مذهبی هم میگفت من برخی مردان را که میبینم اگر در چشمشان برقی ببینم میفهم که اهل برنامه است و با او .....

وخانم دیگری هم مکرر با اجنه صحبت وتماس داشته و.....

تفصیل در :

https://sites.google.com/site/hojjah/sheytan.zip

جن چيست ( 1 2 3 4 5 ... آخرين صفحه)
حوادثی عجیب و غیر عادی که جوابی معمولی ندارند !

شیطان لشگر های مختلف دارند همه یک وظیفه خاصی دارن مثال یکی وظیفه داره تو خواب مردم وسواس کنه اسمش "هزع "و یکی بره مردم گمراه کنه و یکی بره تو نمازهای مردم حمله کنه .... و همه همه اسمی و وظیفه ای دارن تحت فرمانده ابلیس هستند

اگر ما بگیم " لا حول و لا قوه الا بالله العلی عظیم و صلی علی محمد و محمد وآل طیبین " اونوقت حفظ امان خدا خواهیم شد همه لشگر شیاطین نمیتوانن حمله مون کنه

وقتی ما گفتیم خداوند فرشتگانی برای مامور حفظ ما میفرسته تا لشگر شیطان تسلطی نداشته باشه و اون سرباز شیطان شکست میخوره میره پیش ابلیس میگه ما شکست خوردیم و سپس دستور میده چن تا سرباز برای حمله مومن که قصد گمراهی بفرسته و خداوند هم سربازهای خودش میفرسته باز گروه سرباز شیطان شکست میده و باز میره پیش فرمانده یعنی ابلیس و سپس دستور میده سپاه آماده کنه تا به او حمله کنه خودش ابلیس هم با همراه سپاه ش میاد و باز خداوند هم لشگر مخصوصی خودشون میفرسن تا با لشگر و شیطانان جنگی کنن نتیجه سربازان قدرتمند و ماموران الهی لشگر شیطان شکست میده و شیطان به اسارت میگیره بجای اینکه بکشنش اونو میزه .... تا بعدبعد آزادش میکنه ....
اطلاعات بیشتری از خودتون دنبال کنین .

خیر البریه;518364 نوشت:
دیدن شیطان و جن به تواتر رسیده وبه هیچ عنوان قابل انکار نیست . قبلا مفصل در این زمینه با دوستان بحث کردیم . ضمنا جن و شیطان را خودم هم دیده ام وپسر خاله اینجانب وبرادر اینجانب و .... این موجودات را دیده ایم .

ربطی هم به دین ندارد دختر لا مذهبی هم میگفت من برخی مردان را که میبینم اگر در چشمشان برقی ببینم میفهم که اهل برنامه است و با او .....

وخانم دیگری هم مکرر با اجنه صحبت وتماس داشته و.....

تفصیل در :

https://sites.google.com/site/hojjah/sheytan.zip

جن چيست ( 1 2 3 4 5 ... آخرين صفحه)
حوادثی عجیب و غیر عادی که جوابی معمولی ندارند !

درود

شما که شیطان و جن (و احتمالا روح) رو دیدین به من بگین شیطان دقیقا تو کدوم مرحله از مراحل تصمیم گیری مغز حضور پیدا میکنه و چرا حضورش رو نمیشه تو فرآیند تصمیم گیری های مغز ثابت کرد ؟

شیطان چه تعریفی داره ؟ چرا همه جا هست و هیچ جا نیست ؟ چرا شما و برادرتون و پسرخاله شما یا تمام افراد کره زمین تا به حال در یک محیط کنترل شده آزمایشگاه نتونستن شیطان و جن و روح رو ببینن ؟ چرا فقط معتقدین به مذهب و دین قادر به دیدن شیطان جن و روح و سایر موجودات تخیلی هستن ؟

چرا وقتی من ادعا می کنم یک اژدها یا یک دیو رو دیدم غیر قابل پذیرش هست ولی به محض اینکه ادعا کنم من شیطان و جن رو دیدم مورد قبول افراد مذهبی قرار میگیرم در حالی که برای هر دو هیچ دلیل و مدرکی وجود نداره ؟

چه کسی شیطان رو گول زد ؟ و خود شیطان اولین دفعه گول چه کسی رو خورد ؟ شیطان مگه فرشته و بدون اختیار نیست چه طور بین شر و خیر ، شر رو انتخاب کرد ؟

شیطان مگه حضور مادی نداره چرا هیچ وقت حضورش ثابت نشده وتعاریفی که دربارش بوده همه در حد شنیده های شخصی افراد بوده که میشه به توهمات هم مربوط باشه ؟

_Member_;518460 نوشت:
درود

شما که شیطان و جن (و احتمالا روح) رو دیدین به من بگین شیطان دقیقا تو کدوم مرحله از مراحل تصمیم گیری مغز حضور پیدا میکنه و چرا حضورش رو نمیشه تو فرآیند تصمیم گیری های مغز ثابت کرد ؟

سلام
تا جایی که میدونم شیطان در تصمیم گیری دخالتی نداره و فقط می تونه وسوسه ایجاد کنه، به همین خاطر هم هست که انسان ها مسوول اعمال خودشون هستند و تکلیفی از دوششون ساقط نمی شه. اگر شیطان می تونست از انسان سلب اختیار بکنه دیگه گناهی بر گردن انسان نبود.
پس هر عامل وسوسه کننده میتونه شیطان تلقی بشه، انسان باشه یا جن. وسوسه انسان ها رو که به کرات در اطرافمون دیدیم. خیلی از کسانی هم که به بیماری وسواس مبتلا هستند عنوان می کنند که یک نیروی خارجی باعث هجوم افکار به ذهنمون می شه (اینو از چند روانشناس شنیدم نه علمای دینی).
ابلیس فرشته نبود، جن بود و اختیار داشت. فکر نمی کنم کسی ابلیس رو گول زده باشه؛ هرچند نظر خودش اینه که خدا گمراهش کرده.

سلام
مطالبی که عرض می کنم بر اساس آموزه های دین اسلام است
شیطان در همه جا حاضر نیست یعنی نمیتواند حاضر شود و فقط خداوند است که در همه جا حاضر است.
همچنین تمام ملائک نیز در همه جا حضور ندارند.
در شب معراج , حتی نبی اکرم به مقامی رسیدند که جبرئیل امین تاب ورود به آن مرحله را نداشتند.
ولی صرفاً در مورد سوال شما این را میتوان گفت که هر جائی که انسان غیر معصوم توان حضور داشته باشد,قطعاً شیطان هم میتواند حاضر باشد.
دقت فرمائید شیطان میتواند حاضر باشد ولی هرجا انسان خدا را فراموش کند , شیطان قطعاً حاضر است.
وقتی قلب انسان از یاد خدا خالی گردد, شیطان در آنجا حاضر است.
اعتقاد به جن ملزم به اعتقاد به خدا و نبوت نیست...همین اآن هم کافرینی هستند که با اجنه در ارتباط هستند.
اینکه ماهیت جن چیست, در این تاپیک نمی گنجد.ولی وجود آن به قدری متواتر است که شبهه در آن غیر عادی است.
اینکه هر کسی نمیتواند آن را ببیند به هیچ وجه دلیلی بر رد آن نیست.
ولی اگر کسی بخواهد ببیند یا با آن ارتباط برقرار کند, در اسلام حرام است ولی اگر کسی بخواهد راه آن وجود دارد(جوینده یابندست).
در مورد این سوال شما که مکانیزم دخل و تصرف شیطان در مغز و نحوه تاثیر آن بر اعمال چیست, یک سوال دارم:اگر اثر خدا و جن و ....را در نظر نگیریم, آیا از نظر پزشکی مکانیزم عملکرد مغز , اراده,تصمیم گیری,اختیار و....آیا از نظر پزشکی و مادی مشخص شده یا نقاط تاریک هنوز در ان وجود دارد؟(شاید وجود دارد ولی حداقل من نمیدانم...واگر شما می دانید ما را هم مطلع سازید)
در صورتیکه این مسائل حل شده باشد در مرحله بعد باید در صدد اثبات و تحلیل نحوه تاثیر پارامترهای دیگر مانند جن و شیطان بر آن بپردازیم.

kobram;518476 نوشت:
سلام
تا جایی که میدونم شیطان در تصمیم گیری دخالتی نداره و فقط می تونه وسوسه ایجاد کنه، به همین خاطر هم هست که انسان ها مسوول اعمال خودشون هستند و تکلیفی از دوششون ساقط نمی شه. اگر شیطان می تونست از انسان سلب اختیار بکنه دیگه گناهی بر گردن انسان نبود.
پس هر عامل وسوسه کننده میتونه شیطان تلقی بشه، انسان باشه یا جن. وسوسه انسان ها رو که به کرات در اطرافمون دیدیم. خیلی از کسانی هم که به بیماری وسواس مبتلا هستند عنوان می کنند که یک نیروی خارجی باعث هجوم افکار به ذهنمون می شه (اینو از چند روانشناس شنیدم نه علمای دینی).
ابلیس فرشته نبود، جن بود و اختیار داشت. فکر نمی کنم کسی ابلیس رو گول زده باشه؛ هرچند نظر خودش اینه که خدا گمراهش کرده.

درود

وسوسه یعنی چی ؟ ببینید تعریف من درسته ؟ : زمانی که مغز من در حال انجام فرآیند تصمیم گیری هست (ارتباط برقرار کردن و پردازش اطلاعات که در مغز من ذخیره شده شامل پردازش اطلاعاتی که مرتبط به افکار روزانه، ادراک، احساسات، تجربیات و حتی ژنتیک من هست) یک عامل (مثل ترشح یک هورمون یا برقرار شدن یک ارتباط با یک خاطره یا تجربه یا برقرار شدن یک ارتباط با افکارهای و احساسات من یا ...) باعث میشه من تمایل پیدا کنم یک رفتار رو انجام بدم این چیزی که باعث تمایل من شده یک وسوسه شیطانی هست خب شیطان در این تعریف چی هست ؟ همون خاطره ؟ یا همون هورمون یا همون فشار عصبی یا همون اطلاعاتی که مغز من قبل از فرمان دادن به انجام اون رفتار اون رو پردازش کرده منظور از ارتباط شیطان و وسوسه شیطان در فرآیند تصمیم گیری این توضیح بود..

اگر این تعریف درست نیست لطفا وسوسه رو برای من توضیح بدین

درباره بیماری وسواس همون طور که میگین وسواس یک بیماری هست تمام فرایند های شیمیایی و فیزیولوژیکی که باعث بروز این رفتار میشن در علم روانشناسی قابل توضیح هستن تمام فرآیند هایی که باعث بروز توهم و خیالات یا به قول شما هجوم افکار به ذهن میشن رو روانشناسی فیزیولوژیکی می تونه به صورت کامل و دقیق توضیح بده پس نقش شیطان در بروز این حالت ها چیه وقتی خیلی منطقی میشه توضیح داد این نیروی خارجی تنها ترشح یک هورمون یا ماده شیمیایی یا یک اختلالات در سیستم عصبی و یا ... هست ؟

_Member_;518479 نوشت:
درود

وسوسه یعنی چی ؟ ببینید تعریف من درسته ؟ : زمانی که مغز من در حال انجام فرآیند تصمیم گیری هست (ارتباط برقرار کردن و پردازش اطلاعات که در مغز من ذخیره شده شامل پردازش اطلاعاتی که مرتبط به افکار روزانه، ادراک، احساسات، تجربیات و حتی ژنتیک من هست) یک عامل (مثل ترشح یک هورمون یا برقرار شدن یک ارتباط با یک خاطره یا تجربه یا برقرار شدن یک ارتباط با افکارهای و احساسات من یا ...) باعث میشه من تمایل پیدا کنم یک رفتار رو انجام بدم این چیزی که باعث تمایل من شده یک وسوسه شیطانی هست خب شیطان در این تعریف چی هست ؟ همون خاطره ؟ یا همون هورمون یا همون فشار عصبی یا همون اطلاعاتی که مغز من قبل از فرمان دادن به انجام اون رفتار اون رو پردازش کرده منظور از ارتباط شیطان و وسوسه شیطان در فرآیند تصمیم گیری این توضیح بود..

نمی دونم :khandeh!:

فقط میتونم این لینکو معرفی کنم که با یه سرچ دم دستی، اولین چیزی بود که بهش رسیدم
وسوسه

چیزی که خودم قبلا فکر می کردم این بود که اون عامل خارجی که باعث ایجاد ارتباط با اون خاطره یا تجربه می شه شیطانه. به هر حال همیشه یه اتفاق تداعی کننده یه خاطره خاص نیست، ممکنه همون اتفاق در شرایط دیگه ای پیش بیاد ولی اون خاطره تداعی نشه.

_Member_;518145 نوشت:
درود یک سوال از شما دارم شما تا بحال جن یا شیطان رو دیدین ؟ با توجه به اینکه گفتین جن و شیطان جسمانی هستن یا صرفا بنا بر اعتقادات و شنیده ها خودتون چنین نظری دارین ؟

باسلام وتشکر .
صاحب‌نظران در این باره گفته‌اند: جنیان پدیده‌های بسیار لطیفی هستند که قدرت انبساط و انقباض خویش را دارند. در حالت عادی در حال انبساط‌اند و قابل دیدن نیستند، ولی اگر منقبض گردند، می‌توان آنان را دید و لمس کرد.(1)
یکی از اصحاب امام صادق می‌گوید: روزی در منى نزد امام صادق(ع) بودم، ناگهان عده‌ای وارد شدند که شمایلی ویژه داشتند . گمان بردم از طایفه جنیان باشند. آنها به خیمه مخصوص امام(ع) رفتند، مدتی گذشت. بعد خدمت حضرت رفتم و سؤال کردم اینها چه کسانی و از کجا آمده بودند؟ فرمود: «اینان جمعی از برادران جن بودند که آمده بودند مسایل شرعی خود را سؤال کنند».(2)
از این گونه روایات معلوم می‌شود که غیر از ائمه(ع) برخی از اصحاب آنها نیز جن را می‌دیده‌اند. برخی از مراجع نیز جن را می‌بینند .
بعضی از جنیان حتى مقلد مراجع بوده‌اند و مسایل خود را از آنان می‌پرسیده‌اند مثل مرحوم حاج میرزا حسینی، حاج میرزا خلیل از مراجع صدر مشروطیت که یکی از جنیان به صورت شخصی عادی در سرداب منزل به حضور ایشان می‌رسید و مسایل مربوط را از ایشان می‌پرسید .(3)
طبق این گونه گفته‌ها معلوم می‌شود که جن برای بسیاری از مردم ممکن است قابل رؤیت باشد ولی به صورت دیگر و نه به صورت خودش ،چون صورت و شکل و شمایل جن شاید برای انسان‌ها وحشت‌آور و ترس‌ناک باشد ،گرچه در برخی موارد به خصوص برای حضرات معصومین به صورت خودشان نیز قابل رؤیت‌اند. ولی بسیاری از مردم جن را به صورت خاص غیر از صورت خودش می‌بینند. اما در عین حال باید توجه داشت از آن جا که جن موجود لطیف است ، از دید اکثریت مردم پنهان است . در مجموع جن مثل برخی دیگر از موجودات گرچه به طور یقین وجود دارد ،ولی از چشم انسان‌ها پنهان است و اکثر مردم آنها را نمی‌بینند.

پی‌نوشت‌ها:
1. محمدتقی مصباح، معارف قرآن، ص 316، نشر مؤسسه در راه حق، قم 1367ش.
2. معارف و معاریف، ج 4، ص 209، نشر مؤسسه فرهنگی آرایه، تهران 1369ش.
3. معارف قرآن، ص 316.

صادق;518494 نوشت:
باسلام وتشکر .
صاحب‌نظران در این باره گفته‌اند: جنیان پدیده‌های بسیار لطیفی هستند که قدرت انبساط و انقباض خویش را دارند. در حالت عادی در حال انبساط‌اند و قابل دیدن نیستند، ولی اگر منقبض گردند، می‌توان آنان را دید و لمس کرد.(1)
یکی از اصحاب امام صادق می‌گوید: روزی در منى نزد امام صادق(ع) بودم، ناگهان عده‌ای وارد شدند که شمایلی ویژه داشتند . گمان بردم از طایفه جنیان باشند. آنها به خیمه مخصوص امام(ع) رفتند، مدتی گذشت. بعد خدمت حضرت رفتم و سؤال کردم اینها چه کسانی و از کجا آمده بودند؟ فرمود: «اینان جمعی از برادران جن بودند که آمده بودند مسایل شرعی خود را سؤال کنند».(2)
از این گونه روایات معلوم می‌شود که غیر از ائمه(ع) برخی از اصحاب آنها نیز جن را می‌دیده‌اند. برخی از مراجع نیز جن را می‌بینند .
بعضی از جنیان حتى مقلد مراجع بوده‌اند و مسایل خود را از آنان می‌پرسیده‌اند مثل مرحوم حاج میرزا حسینی، حاج میرزا خلیل از مراجع صدر مشروطیت که یکی از جنیان به صورت شخصی عادی در سرداب منزل به حضور ایشان می‌رسید و مسایل مربوط را از ایشان می‌پرسید .(3)
طبق این گونه گفته‌ها معلوم می‌شود که جن برای بسیاری از مردم ممکن است قابل رؤیت باشد ولی به صورت دیگر و نه به صورت خودش ،چون صورت و شکل و شمایل جن شاید برای انسان‌ها وحشت‌آور و ترس‌ناک باشد ،گرچه در برخی موارد به خصوص برای حضرات معصومین به صورت خودشان نیز قابل رؤیت‌اند. ولی بسیاری از مردم جن را به صورت خاص غیر از صورت خودش می‌بینند. اما در عین حال باید توجه داشت از آن جا که جن موجود لطیف است ، از دید اکثریت مردم پنهان است . در مجموع جن مثل برخی دیگر از موجودات گرچه به طور یقین وجود دارد ،ولی از چشم انسان‌ها پنهان است و اکثر مردم آنها را نمی‌بینند.

پی‌نوشت‌ها:
1. محمدتقی مصباح، معارف قرآن، ص 316، نشر مؤسسه در راه حق، قم 1367ش.
2. معارف و معاریف، ج 4، ص 209، نشر مؤسسه فرهنگی آرایه، تهران 1369ش.
3. معارف قرآن، ص 316.

درود

بیشتر علاقه مند بودم نظر شخصی شما رو بدونم

بیشتر مواقع کسانی که به وجود داشتن شیطان یا جن اعتقاد دارن هم بر اساس شنیده های و داستان های گذشتگان این اعتقاد رو دارن فرضا کسی هم ادعا کنه چنین چیزی رو دیده برای من سوال هست چرا فقط افرادی که به یک مذهب و یا دین اعتقاد دارن این مفاهیم تخیلی رو مشاهده میکنن چرا در دنیای خارج از تعریف مذهب هیچ وقت وجود یا اثر وجود این موجودات قابل اثبات نبوده ؟

اگر داستانی مبنی بر وجود اژدها یا دیو یا هیولا وجود داشته باشه یا تو کتابی که برای من ارزشمند هست نام این موجودات اورده شده باشه آیا این موجودات تخیلی واقعا وجود دارن ؟

mahdi.sh;518186 نوشت:
یعنی فقط شیطان در زمین است

اگر کسی به مریخ برود از شر جنیان و شیطان در امان است ؟


باسلام وتشکر از شما :Gol::Gol:
گرچه در این باب اظهار نظر قطعی دشوار است ولی حسب ظاهر قلمرو رفت و آمد شیاطین محدوده زمین است واجازه صعود به آسمان را ندارند چون در آیات قران تصریح شده که جنیان به طرف آسمان می رفتند واستراق سمع می کردند .ولی اراده الهی بر این قرار گرفت که آنها را با شهاب سنگ مورد اصابه قرار دهد واز صعود آنها به سوی آسمان جلو گری کند
در مورد شهاب ها و استراق سمع جنیان آیات زیر آمده:
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعير(1)
ما آسمان فرودين را به چراغ هايى بياراستيم و آن چراغ ها را وسيله راندن شياطين گردانيديم و برايشان شكنجه آتش سوزان آماده كرده‏ايم.
وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ‏ (2)
و هرآينه در آسمان برجهايى آفريديم و براى بينندگانشان بياراستيم. و از هر شيطان رجيمى حفظشان كرديم مگر آنكه دزدانه گوش مى‏داد و شهابى روشن تعقيبش كرد.
إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى‏ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ (3)
ما آسمان فرودين را به زينت ستارگان بياراستيم و از هر شيطان نافرمان نگه داشتيم تا سخن ساكنان عالم بالا را نشنوند و از هر سوى رانده شوند تا دور گردند و براى آنهاست عذابى دايم. مگر آن شيطان كه ناگهان چيزى بربايد و ناگهان شهابى ثاقب دنبالش كند
وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً (4).
ما به آسمان رسيديم و آن را پر از نگهبانان قدرتمند و شهابها يافتيم ما در آنجاهایی كه مى‏توان گوش فرا داد مى‏نشستيم. اما هر كه اكنون گوش نشيند، شهابى را در كمين خود يابد
مضمون آیات به شرح زیر است:
ما آسمان دنيا يعنى نزديك‏ترين آسمانها به شما- و يا پايين‏ ترين آسمانها- را با زينتى بياراستيم، و آن همان ستارگان بود كه در آسمان قرار داديم، و آن آسمان را از هر شيطانى خبيث و عارى از خير حفظ كرديم، و حتى از اينكه سخنان ساكنين آسمان را بشنوند منع شان نموديم، تا از اخبار غيبى كه ساكنان ملأ أعلى بين خود گفتگو مى‏كنند اطلاع نيابند، و به همين منظور از هر طرف تيرباران مى‏شوند در حالى كه مطرود و رانده هستند و عذابى واجب دارند كه هرگز از ايشان جدا شدنى نيست.
پس كسى از جن نمى‏تواند به اخبار غيبى كه در آسمان دنيا بين ملائكه رد و بدل مى‏شود، اطلاع يابد مگر آنكه از راه اختلاس و قاچاق چيزى از آن اخبار را به دست بياورد كه در اين صورت مورد تعقيب "شهاب ثاقب" واقع مى‏شود، تير شهابى كه هرگز از هدف خطا نمى‏رود.
اما این که "شهاب ثاقب" چیست و چگونه به سوی شیطان ها پرتاب می شود ، از معانی مشکل قرآن است که حقیقت آن را جز خدا و تربیت شدگان و تعلیم یافتگان خدایی نمی دانند. علامه طباطبایی در شرح آن می نویسد:
"مفسرين براى اينكه مساله" استراق سمع" شيطانها در آسمان را تصوير كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوى شيطانها با شهاب‏ها تيراندازى مى‏شود بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن مى‏رسد، توجيهاتى ذكر كرده ‏اند كه همه بر اين اساس استوار است كه آسمان عبارت است از افلاكى كه محيط به زمين هستند، و جماعت‏هايى از ملائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك در و ديوارى دارند كه هيچ چيز نمى‏تواند وارد آن شود، مگر چيزهايى كه از خود آسمان باشد، و اينكه در آسمان اول، جماعتى از فرشتگان هستند كه شهابها به دست گرفته و در كمين شيطانها نشسته‏اند كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبى آسمان را استراق سمع كنند، با آن شهابها به سوى آنها تيراندازى كنند و دورشان سازند و...
اين معانى همه از ظاهر آيات و اخبار ابتداءا به ذهن مى‏رسد و ليكن امروز بطلان اين حرفها به خوبى روشن شده و عيان گشته است در نتيجه بطلان همه آن وجوهى هم كه در تفسير" شهب" ذكر كرده ‏اند،- كه وجوه بسيار زيادى هم هستند- و در تفاسير مفصل و طولانى از قبيل تفسير كبير فخر رازى و روح المعانى آلوسى و غير آن دو نقل شده، باطل مى‏شود.
ناگزير بايد توجيه ديگرى كرد كه مخالف با علوم امروزى و مشاهداتى كه بشر از وضع آسمانها دارد نبوده باشد. و آن توجيه به احتمال ما- و خدا داناتر است- اين است كه: اين بياناتى كه در كلام خداى تعالى ديده مى‏شود، از باب مثالهايى است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده، تا آنچه خارج از حس است به صورت محسوسات در افهام بگنجد، هم چنان كه خود خداى تعالى در كلام مجيدش فرموده:" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ" (5) و اينگونه مثلها در كلام خداى تعالى بسيار است، از قبيل عرش، كرسى، لوح و كتاب، كه هم در گذشته به آنها اشاره شد، و هم در آينده به بعضى از آنها اشاره خواهد رفت.
بنا بر اين اساس، مراد از آسمانى كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمى ملكوتى خواهد بود كه افقى عالى‏تر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامى كه در آن هست عالى‏تر و بلندتر از زمين ماست.
و مراد از نزديك شدن شيطانها به آسمان و استراق سمع و به دنبالش هدف شهابها قرار گرفتن، اين است كه شيطانها مى‏خواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. ملائكه هم ايشان را با نورى از ملكوت كه شيطانها تاب تحمل آن را ندارند، دور مى‏سازند. يا مراد اين است كه شيطانها خود را به حق نزديك مى‏كنند تا آن را با تلبيس ‏ها و نيرنگ هاى خود به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ به صورت حق درآورند و ملائكه رشته‏هاى ايشان را پنبه مى‏كنند و حق صريح را هويدا مى‏سازند تا همه به تلبيس آنها پى برده، حق را حق ببينند و باطل را باطل."(6)

پی نوشت ها:
1. ملک (67) آیه 5.
2. حجر(15)آيه 16 - 18.
3. صافات(37)آیه6-10.
4. جن(72) آيه 8 - 9.
5. عنكبوت(29)آيه 43.
6.ترجمه المیزان،ج17،ص186-188.

یامهدی مددی;518184 نوشت:
سلام من به شماپیشنهاد میکنم سخنرانی استادرائفی پوردرمورد جن ورمالی رو حتما گوش کنید

میشهلینک دانلودیا ادرسایت دانلوداین سخرانی روبدین؟ ممنون.

_Member_;518515 نوشت:
درود

بیشتر علاقه مند بودم نظر شخصی شما رو بدونم

بیشتر مواقع کسانی که به وجود داشتن شیطان یا جن اعتقاد دارن هم بر اساس شنیده های و داستان های گذشتگان این اعتقاد رو دارن فرضا کسی هم ادعا کنه چنین چیزی رو دیده برای من سوال هست چرا فقط افرادی که به یک مذهب و یا دین اعتقاد دارن این مفاهیم تخیلی رو مشاهده میکنن چرا در دنیای خارج از تعریف مذهب هیچ وقت وجود یا اثر وجود این موجودات قابل اثبات نبوده ؟

اگر داستانی مبنی بر وجود اژدها یا دیو یا هیولا وجود داشته باشه یا تو کتابی که برای من ارزشمند هست نام این موجودات اورده شده باشه آیا این موجودات تخیلی واقعا وجود دارن ؟


باسلام .
جن حقیقتی غیر قابل انکار است چون در قران کریم به صراحت بر وجود چنین موجودی تصریح شده . ولی اژدها ومانند آن افسانه است.

صادق;518537 نوشت:
باسلام .
جن حقیقتی غیر قابل انکار است چون در قران کریم به صراحت بر وجود چنین موجودی تصریح شده . ولی اژدها ومانند آن افسانه است.

ممنونم از توضیحتون

دلیل غیر قابل انکار بودن وجود جن و شیطان رو بیان صریح قران گفتین

یک فرض : من کتاب مقدسی دارم که از گذشته ادعا شده این کتاب از طرف خدا فرستاده شده من وجود اژدها و دیو رو غیرقابل انکار میدونم چون در کتاب مقدس من به صراحت بر وجود این موجودات تصریح شده و انتظار دارم شما به دلیل اینکه در کتاب مقدس من اسامی این موجودات برده شده وجود داشتن و حقیقی بودن اونا رو بپذیرین

با توجه به دلیلی که برای وجود جن و شیطان آوردین آیا دلیل من هم درباره وجود اژدها و دیو عقلا قابل پذیرش هست ؟

_Member_;518550 نوشت:
ممنونم از توضیحتون

دلیل غیر قابل انکار بودن وجود جن و شیطان رو بیان صریح قران گفتین

یک فرض : من کتاب مقدسی دارم که از گذشته ادعا شده این کتاب از طرف خدا فرستاده شده من وجود اژدها و دیو رو غیرقابل انکار میدونم چون در کتاب مقدس من به صراحت بر وجود این موجودات تصریح شده و انتظار دارم شما به دلیل اینکه در کتاب مقدس من اسامی این موجودات برده شده وجود داشتن و حقیقی بودن اونا رو بپذیرین

با توجه به دلیلی که برای وجود جن و شیطان آوردین آیا دلیل من هم درباره وجود اژدها و دیو عقلا قابل پذیرش هست ؟

باسلام.
اگر مراد شما از کتاب مقدس تان عهد جدید وعتیق است باید گفت آن کتاب که الان در دست اهل کتاب است . آن کتابی آسمانی نیست که بر موسی وعیسی ع نازل شده است تحریف تورات از نظر تاریخی و علمی قطعی است.
نکته دیگر در باره کتاب اصلی مسیحیت یعنی انجیل است. به طور مسلم انجیل بعد از عیسی مسیح و توسط یاران او نوشته شده است. این کتاب انجیل اصلی - که از جانب خداوند نازل شده - نیست . به همین خاطر بسیاری از مضامین آن تحریف شده. این حقیقتی است که برخی محققان مسیحی نیز به آن اذعان کرده اند. تفصیل این مسله را در منبع ذیل جویا شوید. (1)

پی‌نوشت‌ها:
1_دبیر سیر تاریخی تورات ، انتشارات در راه حق؛ قرآن، تورات، انجیل و علم ،موریس بوکای، ترجمه: مهندس ذبیح اللّه‏ دبیر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

صادق;518558 نوشت:
باسلام.
اگر مراد شما از کتاب مقدس تان عهد جدید وعتیق است باید گفت آن کتاب که الان در دست اهل کتاب است . آن کتابی آسمانی نیست که بر موسی وعیسی ع نازل شده است تحریف تورات از نظر تاریخی و علمی قطعی است.
نکته دیگر در باره کتاب اصلی مسیحیت یعنی انجیل است. به طور مسلم انجیل بعد از عیسی مسیح و توسط یاران او نوشته شده است. این کتاب انجیل اصلی - که از جانب خداوند نازل شده - نیست . به همین خاطر بسیاری از مضامین آن تحریف شده. این حقیقتی است که برخی محققان مسیحی نیز به آن اذعان کرده اند. تفصیل این مسله را در منبع ذیل جویا شوید. (1)

پی‌نوشت‌ها:
1_دبیر سیر تاریخی تورات ، انتشارات در راه حق؛ قرآن، تورات، انجیل و علم ،موریس بوکای، ترجمه: مهندس ذبیح اللّه‏ دبیر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

درود

هیچ کدام از کتاب ها منظورم نبود چون در هیچ یک از این کتاب ها چنین ادعایی مطرح نشده

منظور دلیلی بود که برای انکارناپذیری جن و شیطان آوردین (به صراحت در کتاب مقدس اسم جن و شیطان اورده شده)

این دلیل برای اثبات وجود چیزی عقلا قابل پذیرش هست ؟ اگر بله فرض کنید :

نقل قول:
من کتاب مقدسی دارم که از گذشته ادعا شده این کتاب از طرف خدا فرستاده شده من وجود اژدها و دیو رو غیرقابل انکار میدونم چون در کتاب مقدس من به صراحت بر وجود این موجودات تصریح شده و انتظار دارم شما به دلیل اینکه در کتاب مقدس من اسامی این موجودات برده شده وجود داشتن و حقیقی بودن اونا رو بپذیرین

اگر خیر قابل قبول نیست برای من هم دلایلی بیارین که وجود جن و شیطان رو بپذیرم

نکته دیگه اینکه هر کدوم از پیروان ادیان کتاب مقدس خودشون رو کامل و بدون تحریف میدونن و برای توضیح اعتقاداتشون به کتاب مقدس خودشون رجوع میکنن و از بقیه انتظار دارن بر اساس کتابی که مورد قبول خودش هست اعتقاداتشون رو بپذیرن

من از شما میخوام برای من دلیلی خارج از مذهب و دین خودتون بیارین که برای من هم قابل پذیرش باشه اگر خارج از مذهب و دین تعریفی برای موجودات تخیلی وجود نداره به نظر خودتون نباید در وجود چنین موجودات تخیلی که فقط در محدوده مذهب و دین یا کتاب اسمانی خاصی تعریف شده هستن شک کرد؟

بعلت حذف مطالب ، جواب دوستان و علاقه مندان را در سایتهای دیگر بیابند در خدمتیم !

_Member_;518565 نوشت:
درود

هیچ کدام از کتاب ها منظورم نبود چون در هیچ یک از این کتاب ها چنین ادعایی مطرح نشده

منظور دلیلی بود که برای انکارناپذیری جن و شیطان آوردین (به صراحت در کتاب مقدس اسم جن و شیطان اورده شده)

این دلیل برای اثبات وجود چیزی عقلا قابل پذیرش هست ؟ اگر بله فرض کنید :

اگر خیر قابل قبول نیست برای من هم دلایلی بیارین که وجود جن و شیطان رو بپذیرم

نکته دیگه اینکه هر کدوم از پیروان ادیان کتاب مقدس خودشون رو کامل و بدون تحریف میدونن و برای توضیح اعتقاداتشون به کتاب مقدس خودشون رجوع میکنن و از بقیه انتظار دارن بر اساس کتابی که مورد قبول خودش هست اعتقاداتشون رو بپذیرن

من از شما میخوام برای من دلیلی خارج از مذهب و دین خودتون بیارین که برای من هم قابل پذیرش باشه اگر خارج از مذهب و دین تعریفی برای موجودات تخیلی وجود نداره به نظر خودتون نباید در وجود چنین موجودات تخیلی که فقط در محدوده مذهب و دین یا کتاب اسمانی خاصی تعریف شده هستن شک کرد؟


باسلام وتشکر >:Gol::Gol:
اذعان دارید که اثبات هر پدیده ‏اى تنها از راه دلایل مناسب با آن پدیده امکان‏پذیر است وگرنه پس از پژوهش طولانى، به نتیجه مطلوب دست نخواهیم یافت.
براى اثبات اینکه فردى به نام شاه عباس صفوى مدتى در ایران سلطنت کرده است، باید به منابع تاریخى معتبر رجوع کرد، و هیچ دلیل عقلى براى اثبات وجود فردى به این نام و خصوصیات وجود ندارد. زیرا عقل درباره کلیات مفاهیم کلى نظر مى‏دهد، اما درباره مفاهیم جزیى و اشخاص تنها فتوایى که مى‏دهد این است که آنها ذاتا محال نیستند. بنابراین عقل درباره شاه عباس مى‏گوید: وجود فردى با چنین ویژگى‏ها محال نیست، اما آیا واقعا او شخصیتى تاریخى بوده است یا نه؟ باید به منابع تاریخى معتبر اطمینان کرد.
اثبات وجود جن نیز از طریق عقل امکان ندارد، تنها عقل مى‏تواند بگوید که موجودى مادى لطیف با ویژگى‏هاى خاص امکان دارد. پس اثبات یا عدم اثبات وجود این موجود به نقل است. قرآن که معتبرترین کتاب روى زمین است. زیرا سخن پروردگار عالم است. «ومن اصدق من الله قیلاً؛ و کیست که در گفتار از خداوند راستگوتر باشد »(نساء، 132). وجود موجودى به نام جن را تأیید مى‏کند.
به هر حال وجود موجودى به نام «جان» یا «جن» از نظر قرآن مسلم است. جن موجودى است که با حواس پنجگانه قابل درک نیست. جن که مفهوم «پوشیدگى» دارد، از چشم انسان پوشیده است. قرآن وجود این موجود را تصدیق کرده و سوره‏اى به نام «جن»نیز در قرآن وجود دارد.

صادق;518584 نوشت:
باسلام وتشکر >:Gol::Gol:
اذعان دارید که اثبات هر پدیده ‏اى تنها از راه دلایل مناسب با آن پدیده امکان‏پذیر است وگرنه پس از پژوهش طولانى، به نتیجه مطلوب دست نخواهیم یافت.
براى اثبات اینکه فردى به نام شاه عباس صفوى مدتى در ایران سلطنت کرده است، باید به منابع تاریخى معتبر رجوع کرد، و هیچ دلیل عقلى براى اثبات وجود فردى به این نام و خصوصیات وجود ندارد. زیرا عقل درباره کلیات مفاهیم کلى نظر مى‏دهد، اما درباره مفاهیم جزیى و اشخاص تنها فتوایى که مى‏دهد این است که آنها ذاتا محال نیستند. بنابراین عقل درباره شاه عباس مى‏گوید: وجود فردى با چنین ویژگى‏ها محال نیست، اما آیا واقعا او شخصیتى تاریخى بوده است یا نه؟ باید به منابع تاریخى معتبر اطمینان کرد.
اثبات وجود جن نیز از طریق عقل امکان ندارد، تنها عقل مى‏تواند بگوید که موجودى مادى لطیف با ویژگى‏هاى خاص امکان دارد. پس اثبات یا عدم اثبات وجود این موجود به نقل است. قرآن که معتبرترین کتاب روى زمین است. زیرا سخن پروردگار عالم است. «ومن اصدق من الله قیلاً؛ و کیست که در گفتار از خداوند راستگوتر باشد »(نساء، 132). وجود موجودى به نام جن را تأیید مى‏کند.
به هر حال وجود موجودى به نام «جان» یا «جن» از نظر قرآن مسلم است. جن موجودى است که با حواس پنجگانه قابل درک نیست. جن که مفهوم «پوشیدگى» دارد، از چشم انسان پوشیده است. قرآن وجود این موجود را تصدیق کرده و سوره‏اى به نام «جن»نیز در قرآن وجود دارد.

من میتونم قبول کنم شاه عباس صفوی وجود داشته به چه دلیل من وجود شاه عباس صفوی رو قبول دارم ؟ از شواهد و مدارک و اثراتی که به من ثابت میکنه در دوره صفویان چنین پادشاهی وجود داشته

از اثار کتبی و نقوشی که از شاه عباس بر جای مونده از اسناد و پیمان نامه هایی که به دست شاه عباس امضا شده و مورد تایید محافل تاریخی مختلف قرار گرفته و تمام اسناد تاریخی وجودش رو به یک شکل تایید می کنن مثلا در اسناد تاریخی ایران و پرتغال یک مطلب بیان شده شاه عباس یک فرد حقیقی بوده که نامش در کتب تاریخی دنیا ثبت شذه و شواهد زیادی وجود داره که ثابت کنه این فرد وجود داشته در زمان حال من از روی کتاب های تاریخی و اسناد تاریخی که یکی دیگری رو تصدیق میکنه وجود شاه عباس رو میپذیم.. مثلا به من گفته میشه موجودی به نام شاه عباس وجود داره من برای اینکه قبول کنم این موجود وجود داشته به اثرات وجودی شاه عباس مراجعه میکنم میبینم یه بنده خدایی بوده که معاهده صلح استانبول رو امضا کرده و همه کتب تاریخی هم تایید میکنن این امضای شاه عباس بوده یا منابع تاریخی مختلف با جزییات مشابه جزییات جنگ ها و تصرفات این فرد رو بیان کردن و یا منابع تاریخی ایران و قندهار و هند مشابه هم دیگه تایید میکنن این شخص چنین فتوحاتی داشته ..

ولی درباره جن وشیطان به من گفته میشه به شرطی می تونی بفهمی شیطان و جن چیست که پیرو این دین یا اعتقاد باشی و به شرطی میتونی پیرو این دین و اعتقاد باشی که به این کتاب مقدس ایمان اورده باشی و بدون چون چرا هر چیزی که در این کتاب گفته شده رو درست بدونی. محتویات این کتاب با محتویات سایر کتاب های اسمانی متفاوت هست هر دینی هم تعریف خاص خودش رو داره و اعتقاد داره چیزی که بیان میکنه حقیقت هست و سایر ادیان دچار تحریف شدن ..

از طرفی هم دلایل منطقی و عقلی برای چیزهایی دارم که به جن و شیطان نسبت داده شده خب با این حساب من باید چه طور این دلایل عقلی و منطقی رو بذارم کنار و قبول کنم دلیل رفتارهای من به خاطر جانوری است که در این کتاب آسمانی ازش صحبت شده که هر کسی توصیف خاص خودش رو ازش داره و هیچ کسی هم دلیل اینکه باید قبولش داشته باشه رو نمیدونه و صرفا چون تو کتاب اسمانیش ازش حرف زده شده باید اونو قبول کنه ...

_Member_;518313 نوشت:
درورد3(برای هر سه پست)

بله درباره جن، روح ، شیطان و سایر موجوداتی که دین تعریف کرده فقط با اعتقاد به دین معنا پیدا میکنن البته نه معنایی که با عقل جور در بیاد معنایی که تو تعاریفی دینی وجود داره.

فرض کنید من میخوام مسیحی بشم جواب سوالاتی که تو پست قبل فرستادم چه چیزی هست ؟ جز اینکه خدا در کتاب مقدس مسیحیان از شیطان نام برده و ما به همین دلیل تصمیمگیری های مغزمون رو به شیطان نسبت میدیم ..

چرا این تعاریف تخیلی فقط زمانی که معتقد و پیرو یک دین باشیم قابل قبول هست ؟ فرضا کسی پیرو دینی نباشه یا به خدا اعتقادی نداشته باشه چه دلیلی وجود داره تا بدونه کارهای خودش رو تحت تاثیر یه موجود خیالی به نام شیطان انجام میده ؟

فرض کنید این فرد به یکی از ادیاان اعتقاد داره چرا باید چیزی رو که هیچ وقت نمیتونه درک کنه و ندیده و هیچ کسی هم ندیش و توضیحی برای وجودش ارائه نشده ولی جسمانی هست و وجود خارجی هم داره رو بپذیره ؟ چون تو کتاب مقدس اون دین نوشته شده که چنین موجودی وجود داره ؟

اعتقاد شما به وجود شیطان به عنوان یه فرد مسیحی به چه دلیل هست ؟ چون در کتاب مقدس نوشته شده ؟

با سلام
به نظرم سخنان من موجب شبهه اي شده است كه احتمالا از گويش نارساي من بوده است
در نظر داشته باشيد كه فرايند آموزش و كسب اطلاعات بخشي تجربي است مثل كودكي كه براي كشف هر چيزي آن را به دهان ميزند يا آزمايشي كه يك دانشمند در لابراتوار خود بررسي و استنتاج ميكند
اما بخش عمده اي از آگاهي ما به روش شنيدن و آموختن از تجربياتي است كه يا خودمان توان تجربه آن را نداريم يا امكان تجربه ما در قبال تجربيات سايرين به حدي است كه ترجيح ميدهيم شهادت ديگران را بپذيريم نظير مواد مخدر يا فحشا و يا اموري كه در تاريخ حادث شده و در حال حاضر امكان تجربه يا رويت آن نيست
ما قبل از اينكه اثر الكترون در مدار الكتريكي را تجربه كنيم آن را با مطالعه يا مدرسه ياد ميگيريم به حدي كه وقتي معلم به ما ميگويد شاه عباس وجود داشته ديگر براي قبول سخن او به منابع و مراجع يا اثار باستاني مراجعه نمي كنيم
اما در مورد شيطان
ما قبل از هر چيز روايت هاي موجود در باره شيطان يا خدا يا فرشتگان يا اجنه را از ديگران مي آموزيم در مورد امور غير مادي تجربه ديگران و خصوصا گذشتگان ملاك ارزيابي درست نيست اما در حد معرفي كه بشود به آن اعتنا كرد قابل قبول است يعني حداقل انصاف اين است كه شنيده ايم ولي نديديم و نمي دانيم
در اين مقطع راهي نيست جز معقولات و استدلالات امكان وجود
دقيقا با همان شيوه اي كه وجود خدا را اثبات ميكنيم وجود شيطان نيز با همان شيوه است يعني اگر زندگي منشا واحدي دارد مرگ نيز منشا دارد - اگر نيكي منشا دارد بدي نيز همينطور
شما نه ميتوانيد وجود زندگي و نيكي را منكر شويد و نه وجود مرگ و بدي را
پس چگونه ميتوان منشا اين دو را انكار كرد
مشكل اين است كه تصور عموم گاهي ما را در اصل مسائل به انحراف ميبرد يعني وقتي همه چيز را به شيطان نسبت ميدهيم و اغراق ميكنيم در مقطعي به جايي ميرسيم كه كل موضوع را انكار ميكنيم
براي اينكه سخنم خسته كننده و ملال آور نشوم داستاني را تعريف ميكنم
وقتي نوجوان بودم داستاني را خواندم كه اگر اشتباه نكنم در كتاب گناهان كبيره نوشته ايه الله دستغيب شيرازي بود اگر خطا نكرده باشم
فردي در خواب شيطان را ديد كه با خود زنجير ها و طنابهايي را در اندازه هاي مختلف به دوش گذاشته و به دنبال خود ميكشيد به شيطان نزديك شد و گفت شيطان اينها چيست ؟ شيطان گفت با اين زنجير فلان پادشاه و با اين يكي فلان قاضي و با يا فلان عالم و ....... به دنبال خود ميكشم تا از من اطاعت كنند
آن مرد بادي در غب غب انداخت و با غرور گفت آن طناب محكم و قطوري كه مرا با آن دنبال خود ميكشي كدام يك از اينهاست؟
شيطان پاسخ داد : هيچكدام - جون تو نيازي به زنجير يا طناب نداري - خودت دنبال من مي آئي
شيطان با رويا رو ئي با خدا عصيان كرد و راه عصيان را هم به انسان آموخت گناه كه عصيان و رابطه بد بين خدا و انسان است به همين منهج دوستي و اطاعت از شيطان است - اماكسي كه گناه ورزيدن را آزموده و از آن لذت ميبرد بدون شيطان و وسوسه او هم گناه را مرتكب ميشود
نمي دانم كه ايا پاسخم قانع كننده بود يا نه - اميدوارم حداقل مفيد بوده باشد

مصطفی93;518523 نوشت:
میشهلینک دانلودیا ادرسایت دانلوداین سخرانی روبدین؟ ممنون.
والا اینی که من ازشون دارم مال سایت قبلیشونه سایت جدیدشونwww.masaf.irهست زحمت پیداکردنش میشه باخوتون چون من ازاین سایت جدیدشون زیاداستفاده نکردم نمیدونم دقیقا کجاس

_Member_;518614 نوشت:
من میتونم قبول کنم شاه عباس صفوی وجود داشته به چه دلیل من وجود شاه عباس صفوی رو قبول دارم ؟ از شواهد و مدارک و اثراتی که به من ثابت میکنه در دوره صفویان چنین پادشاهی وجود داشته

از اثار کتبی و نقوشی که از شاه عباس بر جای مونده از اسناد و پیمان نامه هایی که به دست شاه عباس امضا شده و مورد تایید محافل تاریخی مختلف قرار گرفته و تمام اسناد تاریخی وجودش رو به یک شکل تایید می کنن مثلا در اسناد تاریخی ایران و پرتغال یک مطلب بیان شده شاه عباس یک فرد حقیقی بوده که نامش در کتب تاریخی دنیا ثبت شذه و شواهد زیادی وجود داره که ثابت کنه این فرد وجود داشته در زمان حال من از روی کتاب های تاریخی و اسناد تاریخی که یکی دیگری رو تصدیق میکنه وجود شاه عباس رو میپذیم.. مثلا به من گفته میشه موجودی به نام شاه عباس وجود داره من برای اینکه قبول کنم این موجود وجود داشته به اثرات وجودی شاه عباس مراجعه میکنم میبینم یه بنده خدایی بوده که معاهده صلح استانبول رو امضا کرده و همه کتب تاریخی هم تایید میکنن این امضای شاه عباس بوده یا منابع تاریخی مختلف با جزییات مشابه جزییات جنگ ها و تصرفات این فرد رو بیان کردن و یا منابع تاریخی ایران و قندهار و هند مشابه هم دیگه تایید میکنن این شخص چنین فتوحاتی داشته ..

ولی درباره جن وشیطان به من گفته میشه به شرطی می تونی بفهمی شیطان و جن چیست که پیرو این دین یا اعتقاد باشی و به شرطی میتونی پیرو این دین و اعتقاد باشی که به این کتاب مقدس ایمان اورده باشی و بدون چون چرا هر چیزی که در این کتاب گفته شده رو درست بدونی. محتویات این کتاب با محتویات سایر کتاب های اسمانی متفاوت هست هر دینی هم تعریف خاص خودش رو داره و اعتقاد داره چیزی که بیان میکنه حقیقت هست و سایر ادیان دچار تحریف شدن ..

از طرفی هم دلایل منطقی و عقلی برای چیزهایی دارم که به جن و شیطان نسبت داده شده خب با این حساب من باید چه طور این دلایل عقلی و منطقی رو بذارم کنار و قبول کنم دلیل رفتارهای من به خاطر جانوری است که در این کتاب آسمانی ازش صحبت شده که هر کسی توصیف خاص خودش رو ازش داره و هیچ کسی هم دلیل اینکه باید قبولش داشته باشه رو نمیدونه و صرفا چون تو کتاب اسمانیش ازش حرف زده شده باید اونو قبول کنه ...


باسلام وشکر .
در هر صورت اثبات وجود جن از طریق عقل امکان ندارد، تنها عقل می‏تواند بگوید که موجودی مادی لطیف با ویژگی‏های خاص امکان دارد. پس اثبات یا عدم اثبات وجود این موجود وابسته به نقل است. قرآن که معتبرترین کتاب و سخن پروردگار عالم است. وجود موجودی به نام جن را تأیید می‏کند.
به هر حال وجود موجودی به نام «جان» یا «جن» از نظر قرآن مسلم است. جن موجودی است که با حواس پنجگانه قابل درک نیست.

_Member_;518267 نوشت:
نه قسمت مربوط به خود گناه منظور سوالم نبود منظورم اینه که شیطان چیه ؟ چی کاره اس ؟ چرا فکر میکنید شیطان وجود داره یعنی چه چیزی باعث شده فکر کنید کاری که مغز شما درحال تصمیم گیری درباره انجام دادن و ندادنش هست رو شیطان داره هدایت میکنه ؟

یا یه جور دیگه سوالم رو میپرسم هم از شما و هم از هر کدوم از کارشناس های انجمن

چرا وقتی مراحل مختلف تصمیم گیری در مغز میشه کاملا با دلیل و مدرک شرح داده بشه تمن باید انجام این تصمیم گیری رو به یک موجود خیالی که تا بحال ندیدمش حسش نکردم ، نمیتونم درکش کنم و نشانه ای ازش ندیدم مربوط بدونم ؟

این جوونور چیه که همه جا هست ولی هیچ کسی ندیدش جن هست و جسمانی ولی هیچ وقت ظاهر نشده ؟ هیچ کسی درکش نکرده و نمیتونه درکش کنه هیچ دلیلی وجود نداره که من بخوام وجودش رو بپذیرم ولی باید بپذیرم که اون بوده تو تصمیم گیری من دخالت کرده هیچ جا مدرکی برای وجودش نیست جز کتاب های قدیمی که مال هزار یا دو هزار سال قبله ؟ چه دلیلی داره من نتیجه یه کار شر رو به این جوونور نسبت بدم ؟


باسلام وتشکر از شما .
اولا _ وجود موجودی به نام جن این اندازه مشکوک هم نیست که شما تصورنموده اید ولی باید توجه داشت که جنیان پدیده‌های بسیار لطیفی هستند که قدرت انبساط و انقباض خویش را دارند. در حالت عادی در حال انبساط‌ اند و قابل دیدن نیستند، ولی اگر منقبض گردیدند، می‌توان آنان را دید و لمس کرد. جن مثل الکترون‌ها، فوتون‌ها و امواج الکترونیکی و نورهای ماورای بنفش و پرتو ایکس هستند که موجوداند، ولی قابل رؤیت نیستند.(1)
ثانیا_ غیر از روایات برخی از مراجع نیز جن را می‌بینند .
بعضی از جنیان حتى مقلد مراجع بوده‌ و مسایل خود را از آنان می‌پرسیده‌اند ، مثل مرحوم حاج میرزا حسینی، حاج میرزا خلیل از مراجع صدر مشروطیت که یکی از جنیان به صورت شخصی عادی در سرداب منزل به حضور ایشان می‌رسید و مسایل مربوط را از ایشان می‌پرسید .(2)
طبق این گونه گفته‌ها معلوم می‌شود که جن برای بسیاری از مردم ممکن است قابل رؤیت باشد، ولی به صورت دیگر و نه به صورت خود ،چون صورت و شکل و شمایل جن شاید برای انسان‌ها وحشت‌آور و ترس‌ناک باشد ،گرچه در برخی موارد به خصوص برای حضرات معصومین به صورت خودشان نیز قابل رؤیت‌اند. ولی بسیاری از مردم جن را به صورت خاص غیر از صورت خودش می‌بینند. اما در عین حال باید توجه داشت از آن جا که جن موجود لطیف است ، از دید اکثریت مردم پنهان است . در مجموع جن مثل برخی دیگر از موجودات گرچه به طور یقین وجود دارد و فضا را اشغال می کند،ولی از چشم انسان‌ها پنهان است و اکثر مردم آن ها را نمی‌بینند.
سید حیدر آملی درباره نحوه زندگی جنیان گفته : چون عنصر هوا بر جنیان غالب است، غذای آنان چیزهای است که هوا آن را حمل می کند از قبیل بود. در روایات آمده : به استخوان‌هایی که گوشت آن ها را می خورید ،دندان نزنید و آن را برای جن بگذارید که خداوند رزق آنان را در آن ها قرار داده است.
برخی عارفان دیده اند جنیان می آمده‌ و استخوان ها را بوییده و بر می گشتند.(3)

پی‌نوشت‌ها:
1. محمدتقی مصباح، معارف قرآن، ص 316، نشر مؤسسه در راه حق، قم 1367ش.
2. معارف قرآن، ص 316.
3. سید حیدر آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج 2، ص 104 (پاورقی) نشر وزارت ارشاد اسلامی 1416ق.

http://www.askdin.com/thread39534.html
جمع بندی 1

سوال : آیا شیطان در همه جا حاضر است؟
پاسخ :
دلیلی وجود ندارد که ثابت کند ابلیس در همه جا حضور فزیکی داشته باشد . وحتی بر اساس مبانی چون او از نوع جنیان است وجن از آتش خلق شده ودر واقع جسمانی است نمی تواند در همه جا همزمان حضور داشته باشد چون موجود جسمانی این توان را ندارد . ولی جنیان سرعت شگفت‌انگیزی دارند و می‌توانند مسیری طولانی را در زمانی کوتاه طی کنند و به همین دلیل می توانند از حوادث دورترین مکانها در کمترین زمان ممکن خبردار شوند و یا از موانع به آسانی عبور نمایند، بر خلاف انسان که چنین نیست. در روایتی آمده:
سدیر صیرفی می‌گوید: روزی از مدینه عازم کوفه شدم، امام باقر(ع) به من سفارشاتی فرمود، وقتی از مدینه بیرون شدم ،در یکی از منازل بین راه ناگهان مردی را دیدم که نزد من آمد و نامه‌ای به من داد که مرکب مُهر آن هنوز خشک نشده بود، دیدم مُهر امام باقر علیه السلام است ، در نامه دستوراتی بود، چون به آن مرد متوجه شدم کسی را ندیدم، بعد از مدتی وقتی دوباره به مدینه آمدم و محضر امام رسیدم، جریان را به حضرت عرض کردم، حضرت فرمودند : « ما خدمتکارانی از جن داریم .وقتی بخواهیم کاری به طوری فوری انجام بپذیرد، آن ها را در پی آن می‌فرستیم».(1)

پی‌نوشت‌ها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق ، ج 27 ص 17 .

http://www.askdin.com/thread39534.html
جمع بندی 2

سوال : آیا شیطان در همه جا حاضر است؟
شما تا بحال جن یا شیطان رو دیدین ؟ با توجه به اینکه گفتین جن و شیطان جسمانی هستن یا صرفا بنا بر اعتقادات و شنیده ها خودتون چنین نظری دارین ؟
پاسخ :
صاحب‌نظران در این باره گفته‌اند: جنیان پدیده‌های بسیار لطیفی هستند که قدرت انبساط و انقباض خویش را دارند. در حالت عادی در حال انبساط‌اند و قابل دیدن نیستند، ولی اگر منقبض گردند، می‌توان آنان را دید و لمس کرد.(1)
یکی از اصحاب امام صادق می‌گوید: روزی در منى نزد امام صادق(ع) بودم، ناگهان عده‌ای وارد شدند که شمایلی ویژه داشتند . گمان بردم از طایفه جنیان باشند. آنها به خیمه مخصوص امام(ع) رفتند، مدتی گذشت. بعد خدمت حضرت رفتم و سؤال کردم اینها چه کسانی و از کجا آمده بودند؟ فرمود: «اینان جمعی از برادران جن بودند که آمده بودند مسایل شرعی خود را سؤال کنند».(2)
از این گونه روایات معلوم می‌شود که غیر از ائمه(ع) برخی از اصحاب آنها نیز جن را می‌دیده‌اند. برخی از مراجع نیز جن را می‌بینند .
بعضی از جنیان حتى مقلد مراجع بوده‌اند و مسایل خود را از آنان می‌پرسیده‌اند مثل مرحوم حاج میرزا حسینی، حاج میرزا خلیل از مراجع صدر مشروطیت که یکی از جنیان به صورت شخصی عادی در سرداب منزل به حضور ایشان می‌رسید و مسایل مربوط را از ایشان می‌پرسید .(3)
طبق این گونه گفته‌ها معلوم می‌شود که جن برای بسیاری از مردم ممکن است قابل رؤیت باشد ولی به صورت دیگر و نه به صورت خودش ،چون صورت و شکل و شمایل جن شاید برای انسان‌ها وحشت‌آور و ترس‌ناک باشد ،گرچه در برخی موارد به خصوص برای حضرات معصومین به صورت خودشان نیز قابل رؤیت‌اند. ولی بسیاری از مردم جن را به صورت خاص غیر از صورت خودش می‌بینند. اما در عین حال باید توجه داشت از آن جا که جن موجود لطیف است ، از دید اکثریت مردم پنهان است . در مجموع جن مثل برخی دیگر از موجودات گرچه به طور یقین وجود دارد ،ولی از چشم انسان‌ها پنهان است و اکثر مردم آنها را نمی‌بینند.

پی‌نوشت‌ها:
1. محمدتقی مصباح، معارف قرآن، نشر مؤسسه در راه حق، قم 1367ش.ص 316،
2. معارف و معاریف، نشر مؤسسه فرهنگی آرایه، تهران 1369ش.ج 4، ص 209،
3. معارف قرآن، ص 316.

http://www.askdin.com/thread39534.html
جمع بندی 3

سوال : آیا شیطان در همه جا حاضر است؟
فقط شیطان در زمین است
اگر کسی به مریخ برود از شر جنیان و شیطان در امان است ؟
پاسخ:
گرچه در این باب اظهار نظر قطعی دشوار است ولی حسب ظاهر قلمرو رفت و آمد شیاطین محدوده زمین است واجازه صعود به آسمان را ندارند چون در آیات قران تصریح شده که جنیان به طرف آسمان می رفتند واستراق سمع می کردند .ولی اراده الهی بر این قرار گرفت که آنها را با شهاب سنگ مورد اصابه قرار دهد واز صعود آنها به سوی آسمان جلو گری کند
در مورد شهاب ها و استراق سمع جنیان آیات زیر آمده:
وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعير(1)
ما آسمان فرودين را به چراغ هايى بياراستيم و آن چراغ ها را وسيله راندن شياطين گردانيديم و برايشان شكنجه آتش سوزان آماده كرده‏ايم.
وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ‏ (2)
و هرآينه در آسمان برجهايى آفريديم و براى بينندگانشان بياراستيم. و از هر شيطان رجيمى حفظشان كرديم مگر آنكه دزدانه گوش مى‏داد و شهابى روشن تعقيبش كرد.
إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى‏ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ (3)
ما آسمان فرودين را به زينت ستارگان بياراستيم و از هر شيطان نافرمان نگه داشتيم تا سخن ساكنان عالم بالا را نشنوند و از هر سوى رانده شوند تا دور گردند و براى آنهاست عذابى دايم. مگر آن شيطان كه ناگهان چيزى بربايد و ناگهان شهابى ثاقب دنبالش كند
وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً (4).
ما به آسمان رسيديم و آن را پر از نگهبانان قدرتمند و شهابها يافتيم ما در آنجاهایی كه مى‏توان گوش فرا داد مى‏نشستيم. اما هر كه اكنون گوش نشيند، شهابى را در كمين خود يابد
مضمون آیات به شرح زیر است:
ما آسمان دنيا يعنى نزديك‏ترين آسمانها به شما- و يا پايين‏ ترين آسمانها- را با زينتى بياراستيم، و آن همان ستارگان بود كه در آسمان قرار داديم، و آن آسمان را از هر شيطانى خبيث و عارى از خير حفظ كرديم، و حتى از اينكه سخنان ساكنين آسمان را بشنوند منع شان نموديم، تا از اخبار غيبى كه ساكنان ملأ أعلى بين خود گفتگو مى‏كنند اطلاع نيابند، و به همين منظور از هر طرف تيرباران مى‏شوند در حالى كه مطرود و رانده هستند و عذابى واجب دارند كه هرگز از ايشان جدا شدنى نيست.
پس كسى از جن نمى‏تواند به اخبار غيبى كه در آسمان دنيا بين ملائكه رد و بدل مى‏شود، اطلاع يابد مگر آنكه از راه اختلاس و قاچاق چيزى از آن اخبار را به دست بياورد كه در اين صورت مورد تعقيب "شهاب ثاقب" واقع مى‏شود، تير شهابى كه هرگز از هدف خطا نمى‏رود.
اما این که "شهاب ثاقب" چیست و چگونه به سوی شیطان ها پرتاب می شود ، از معانی مشکل قرآن است که حقیقت آن را جز خدا و تربیت شدگان و تعلیم یافتگان خدایی نمی دانند. علامه طباطبایی در شرح آن می نویسد:
"مفسرين براى اينكه مساله" استراق سمع" شيطانها در آسمان را تصوير كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوى شيطانها با شهاب‏ها تيراندازى مى‏شود بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن مى‏رسد، توجيهاتى ذكر كرده ‏اند كه همه بر اين اساس استوار است كه آسمان عبارت است از افلاكى كه محيط به زمين هستند، و جماعت‏هايى از ملائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك در و ديوارى دارند كه هيچ چيز نمى‏تواند وارد آن شود، مگر چيزهايى كه از خود آسمان باشد، و اينكه در آسمان اول، جماعتى از فرشتگان هستند كه شهابها به دست گرفته و در كمين شيطانها نشسته‏اند كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبى آسمان را استراق سمع كنند، با آن شهابها به سوى آنها تيراندازى كنند و دورشان سازند و...
اين معانى همه از ظاهر آيات و اخبار ابتداءا به ذهن مى‏رسد و ليكن امروز بطلان اين حرفها به خوبى روشن شده و عيان گشته است در نتيجه بطلان همه آن وجوهى هم كه در تفسير" شهب" ذكر كرده ‏اند،- كه وجوه بسيار زيادى هم هستند- و در تفاسير مفصل و طولانى از قبيل تفسير كبير فخر رازى و روح المعانى آلوسى و غير آن دو نقل شده، باطل مى‏شود.
ناگزير بايد توجيه ديگرى كرد كه مخالف با علوم امروزى و مشاهداتى كه بشر از وضع آسمانها دارد نبوده باشد. و آن توجيه به احتمال ما- و خدا داناتر است- اين است كه: اين بياناتى كه در كلام خداى تعالى ديده مى‏شود، از باب مثالهايى است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده، تا آنچه خارج از حس است به صورت محسوسات در افهام بگنجد، هم چنان كه خود خداى تعالى در كلام مجيدش فرموده:" وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ" (5) و اينگونه مثلها در كلام خداى تعالى بسيار است، از قبيل عرش، كرسى، لوح و كتاب، كه هم در گذشته به آنها اشاره شد، و هم در آينده به بعضى از آنها اشاره خواهد رفت.
بنا بر اين اساس، مراد از آسمانى كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمى ملكوتى خواهد بود كه افقى عالى‏تر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامى كه در آن هست عالى‏تر و بلندتر از زمين ماست.
و مراد از نزديك شدن شيطانها به آسمان و استراق سمع و به دنبالش هدف شهابها قرار گرفتن، اين است كه شيطانها مى‏خواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. ملائكه هم ايشان را با نورى از ملكوت كه شيطانها تاب تحمل آن را ندارند، دور مى‏سازند. يا مراد اين است كه شيطانها خود را به حق نزديك مى‏كنند تا آن را با تلبيس ‏ها و نيرنگ هاى خود به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ به صورت حق درآورند و ملائكه رشته‏هاى ايشان را پنبه مى‏كنند و حق صريح را هويدا مى‏سازند تا همه به تلبيس آنها پى برده، حق را حق ببينند و باطل را باطل."(6)

پی نوشت ها:
1. ملک (67) آیه 5.
2. حجر(15)آيه 16 - 18.
3. صافات(37)آیه6-10.
4. جن(72) آيه 8 - 9.
5. عنكبوت(29)آيه 43.
6.ترجمه المیزان، نشر جامعه مدرسین .قم بی تا . ج17،ص186-188.

موضوع قفل شده است