بررسی یک ناهنجاری اجتماعی(مسخره کردن دیگران ازنظرقرآن)

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی یک ناهنجاری اجتماعی(مسخره کردن دیگران ازنظرقرآن)

یكى از محرّمات (كه از عوامل غیبت هم به شمار مى‏رود) مسخره كردن و استهزاء است و شك نیست كه سخریّه و استهزاء یكى از عواملی است كه بسیارى از اوقات انسان‏هاى ضعیف الایمان را وادار به غیبت مى‏كند. آرى، هستند كسانى كه به منظور بى اعتبار كردن دیگران از عامل تمسخر بهره مى‏گیرند و براى مجلس آرایى و خنداندن حاضران از آبرو و حیثیت دیگران مایه مى‏گذارند و با كارهایى از قبیل تقلید در راه رفتن، سخن گفتن، غذا خوردن و خلاصه به هر طریقى از اشاره و كنایه و... دیگران را به مسخره مى‏گیرند و از این راه حس خودپسندى و انتقامجویى خویش را اشباع مى‏كنند و حد اقلّ با خرج كردن آبروى دیگران مستمعان و دوستان خود را راضى مى‏سازند و بدین جهت است كه قرآن كریم از این عمل شدیدا نهى كرده و آن را به عنوان ظلم و ستم مورد توبیخ و تهدید قرار داده است و امر به توبه مى‏كند و مى‏فرماید:
یا ایُّهَا الَّذینَ امَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ انْ یَكُونُوا خَیْرا مِنْهُم وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ انْ یَكُنَّ خَیْرا مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا انْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالالْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الایمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَاولئِكَ هُمُ الظّالِمُونَ. اى كسانى كه ایمان آورده‏اید نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را استهزاء كنند، شاید آنها كه مورد استهزاء واقع مى‏شوند بهتر از مسخره كنندگان باشند. و همچنین زنان یكدیگر را مسخره نكنند، زیرا ممكن است زنان مسخره شده از آنها كه مسخره مى‏كنند بهتر باشند. و مبادا از یكدیگر عیب جویى كنید و زنهار از اینكه یكدیگر را با القاب زشت و ناپسند یاد كنید كه پس از ایمان آوردن، نامى كه نشان از فسق و فجور دارد بسیار زشت است و هر كس كه از این رفتار توبه نكند ستمگر و ظالم است.
برخى از مفسّران در شأن نزول آیه فوق گفته‏اند: این آیه در باره ثابت بن قیس بن شماس نازل شده است. ثابت گوشهایش سنگین بود و هنگامى كه وارد مسجد مى‏شد براى او راه باز مى‏كردند تا برود نزدیك پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلم بنشیند و سخنان حضرت را بشنود. یك روز وارد مسجد شد در حالى كه مردم از نماز صبح فارغ شده و هر كدام در جایى نشسته بودند. ثابت نیز طبق روش هر روز سعى مى‏كرد نزدیك پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلم بنشیند، به این جهت جمعیت را مى‏شكافت و مى‏گفت جا بدهید، جا بدهید تا خدمت پیامبر بروم.
سر انجام یكى از آنها گفت همین جا بنشین. او نیز همانجا نشست ولى از اینكه راهش ندادند تا نزدیك پیامبر بنشیند به شدت ناراحت شد. پس از اینكه هوا روشن شد ثابت از روى ناراحتى گفت: این مرد كیست؟ گفت: من فلان كس هستم. ثابت گفت: فرزند فلان زن؟ و نام مادر او را طورى بر زبان جارى كرد كه در آن دوران (دوران جاهلیت) این گونه تعبیر را مایه سرزنش و ملامت مى‏دانستند. آن مرد شرمنده شد و از خجالت سر به زیر افكند، سپس این آیه نازل شد.

ملاك و میزان و معیار ارزش‏ها نزد خداى متعال تقوا و پاكدامنى است.
از این رو هیچ كس حق ندارد دیگرى را كوچك بشمرد و با چشم حقارت به او بنگرد، چه بسا همین شخص پیش خدا آبرومند باشد.
مقام مؤمن در پیشگاه خدا
بنده مؤمن نزد خداوند متعال بسیار عزیز و محترم است. خداوند بندگان مؤمن را دوست مى‏دارد و عزت و سربلندى را از آن مؤمنان مى‏داند، چنانكه مى‏فرماید:
... وَ لِلّهِ الْعِزَّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤمِنینَ... عزّت و سرفرازى تنها از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است... و به همین جهت در سوره حجرات آیه «لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ...» فرمود هر كس مؤمنان را مسخره كند یا با القاب زشت از آنها یاد كند در زمره ستمكاران محسوب مى‏شود. و در جاى دیگر مى‏فرماید:
الَّذینَ یَلْمِزُونَ المُطَّوِّعینَ مِنَ الْمُؤمِنینَ فِى الصَّدَقاتِ وَ الَّذینَ لا یَجِدُونَ الا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ.
آنان كه از مؤمنان متعبّد و متعهّد به خاطر صدقاتى كه در راه خدا مى‏دهند انتقاد و عیب‏جویى مى‏كنند و نیز افراد بى بضاعتى را كه حد اكثر توانشان را در طبق اخلاص نهاده‏اند به مسخره مى‏گیرند، خداوند نیز آنها را مسخره خواهد كرد و براى آنان عذابى دردناك در پیش است.
همچنین در احادیث اسلامى آمده است كه احترام به مؤمن احترام به خدا است و اهانت و تحقیر مؤمن اهانت به ذات اقدس الهى و موجب خشم خداوند سبحان است و در حدیث قدسى آمده است: خداوند به كسانى كه مؤمنان را بیازارند اعلان جنگ مى‏دهد:
عن أبی عبد اللّه ـ علیه السلام ـ قال: قال اللّه عزّ و جلّ: لِیَأذَنْ بِحَرْبٍ مِنّى، مَنْ اذَلَّ عَبْدِىَ الْمُؤمِنَ وَ لِیَأمَنْ مِنْ غَضَبى مَنْ اكْرَمَ عَبْدِىَ الْمُؤمِنَ. از امام صادق -علیه السلام- آمده است كه خداوند عزّ و جلّ فرمود: كسى كه بنده مؤمن مرا خوار شمارد باید بداند كه خداوند با او در جنگ است و كسى كه بنده مؤمن مرا تعظیم و تكریم كند بى شك از غضب من در امان است.

رسول خدا -صلّى اللّه علیه و آله- فرمود:
و من اذلّ مؤمنا اذلّه اللّه.... كسى كه مؤمنى را خوار شمارد خدا او را ذلیل خواهد كرد.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
من حقّر مؤمنا لقلّه ماله حقّره اللّه فلم یزل عند اللّه محقورا حتّى یتوب ممّا صنع... .
كسى كه به خاطر فقر و تهیدستى مؤمنى را كوچك شمرد خداوند او را كوچك مى‏شمارد و همیشه در نزد خدا خوار و زبون است تا آنكه از كردارش توبه كند...
حرمت مؤمن از حرمت كعبه بیشتر است
ابن أبی الحدید در شرح این جمله از نهج البلاغه (اذا استولى الصلاح على الزمان و اهله...) روایتى را از رسول خدا -صلّى اللّه علیه و آله - چنین نقل مى‏كند:
و الخبر ما رواه جابر قال: نظر رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم إلى الكعبه فقال: مرحبا بك من بیت ما اعظمك و أعظم حرمتك و اللّه انّ المؤمن أعظم حرمه منك عند اللّه عزّ و جلّ، لأنّ اللّه حرّم منك واحده و من المؤمن ثلاثه: دمه و ماله و أن یظنّ به ظنّ السّوء... .
جابر روایت كرده است كه رسولخدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به كعبه نظر افكند و فرمود: آفرین بر تو، خانه‏اى كه چقدر بزرگى و احترام تو چقدر زیاد است سوگند به خدا، احترام مؤمن نزد خدا از تو بیشتر است، زیرا حرمت تو فقط از یك جهت است (كه خونریزى در تو حرام است‏)، ولى مؤمن از سه جهت احترام دارد:
1. خون وى محترم است.
2. مال او حرمت دارد.
3. بدگمانى نسبت به او حرام است

تذكّر لازم:
آنچه بیش از هر چیز در پیشگاه خداى متعال اهمیت و ارزش دارد تقوا است و سایر امور از قبیل پول و جاه و مقام و منصب و... دلیل بر عظمت و محبوبیت انسان نیست. از این رو نباید در هیچ مؤمنى به دیده حقارت و پستى نگریست، چرا كه ما نمى‏دانیم اولیاى خدا چه كسانى هستند، چون از باطن افراد جز پروردگار هیچ كس آگاه نیست، چنانكه حضرت رسول گرامى اسلام- صلّى اللّه علیه و آله- نیز در ضمن یكى از سخنان خود فرمود:
إنّ اللّه عزّ و جلّ كتم ثلاثه فی ثلاثه:... و كتم ولیّه فی خلقه... و لا یزر أنّ احدكم بأحد من خلق اللّه فانّه لا یدرى أیّهم ولىّ اللّه.
خداى عزّ و جلّ سه چیز را در سه چیز مخفى كرده است:... ولىّ خود را درمیان خلق خویش مخفى داشته است... بنابر این مبادا هیچ یك از شماها احدى از بندگان خدا را كوچك شمرد، زیرا نمى‏داند كدامیك از آنها ولىّ خدا است.
همچنین حضرت على علیه السلام در ضمن حدیثى فرمود:
إنّ اللّه تبارك و تعالى أخفى أربعه فی أربعه... و أخفى ولیّه فی عباده فلا تستصغرنّ عبدا من عبید اللّه فربّما یكون ولیّه و أنت لا تعلم. خداى تبارك و تعالى چهار چیز را در چهار چیز پنهان نموده است:... ولىّ خود را در میان بندگان خویش پنهان داشته است. پس به هیچ بنده‏اى از بندگان خدا با چشم حقارت نگاه مكن كه شاید همان (كسى كه به او بى‏اعتنا هستى‏) ولىّ خدا باشد و تو ندانى.

سرانجام بد سخریّه و استهزاء
بى‏تردید، كسى كه به مردم اهانت كند و آنها را مورد تمسخر و استهزاء قرار دهد گناه بزرگى را مرتكب شده و باید در انتظار عواقب سوء و آثار بد آن باشد، زیرا هیچ عملى بدون بازتاب نخواهد بود:
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّه خَیْرا یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّه شَرّا یَرَهُ.
پس در آن روز هر كس به قدر ذرّه‏اى كار نیك كرده آن را خواهد دید و هر كس به قدر ذره‏اى كار زشت مرتكب شده آن را خواهد دید.
از آثار بد هرزه گویى و مسخره كردن دیگران غفلت و بى تفاوتى و از دست دادن احساس مسئولیت است. افرادى كه به این بیمارى دچار مى‏شوند قهرا از ذكر خدا غافل شده و از عبادت پروردگار لذت نمى‏برند، یعنى در عبادت حضور قلب ندارند و با اكراه و بى میلى با آن روبرو مى‏شوند.
از قرآن كریم استفاده مى‏شود كه یكى از موجبات غفلت و فراموشى از یاد خدا استهزاء و تحقیر مؤمنان است، زیرا بندگان مؤمن، مظاهر دین و مفاخر شریعت سیّد مرسلین‏اند و بى اعتنایى به مقام و منزلت آنان موجب سلب توفیق و باعث تاریكى دل مى‏شود و سر انجام انسان را با دوزخیان گمراه، همراه و همنشین مى‏سازد.

خداوند تعالى در كتابش آنگاه كه وخامت حال دوزخیان و كیفیت بازپرسى از آنان را ترسیم و تشریح مى‏كند و به جزع و فزع آنان براى بیرون آمدن و نجات از عذاب دردناك و سوزان دوزخ اشاره مى‏فرماید، با جمله «... اخْسَئُوا فیها وَ لا تُكَلِّمُون(اى سگها دور شوید و با من سخن مگویید) به آنها پاسخ مى‏دهد.
و سپس مى‏فرماید:
إنَّهُ كانَ فَریقٌ مِنْ عِبادى یَقُولُونَ رَبَّنا امَنّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ انْتَ خَیْرُ الرّاحِمینَ، فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیّا حَتّى‏ انْسَوْكُمْ ذِكْرى وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ، انّى جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَروُا انَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ
. این شما بودید كه وقتى گروهى از بندگان من مى‏گفتند: «پروردگارا ما ایمان آورده‏ایم، ما را بیامرز و بر ما ترحّم فرما كه تو بهترین رحم كنندگانى» آنها را به باد مسخره گرفتید تا آنجا كه مرا بكلى فراموش كرده بودید و تنها كارتان این بود كه بر آن خدا پرستان خنده مى‏كردید. اما امروز من به آنان به خاطر صبر و استقامتشان پاداش (نیك‏) مى‏دهم، كه تنها آنان پیروز و رستگارند.

حال كه معلوم شد یكى از موجبات غفلت و فراموشى از ذكر خدا استهزاى مؤمنان و بى احترامى به آنان است، باید دانست كه اگر كسى با همین حال از دنیا برود و توبه نكند زندگى سخت و طاقت فرسایى در انتظار اوست و در روز قیامت كور و نا بینا وارد محشر شده و مشمول رحمت الهى واقع نخواهد شد، چنانكه مى‏فرماید:
وَ مَنْ اعْرَضَ عَنْ ذِكْرى فَانَّ لَهُ مَعیشَه ضَنْكا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیمَه اعْمى‏، قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنى اعْمى‏ وَ قَدْ كُنْتُ بَصیرا، قالَ كَذلِكَ اتَتْكَ ایاتُنا فَنَسیتَها وَ كَذلِكَ الْیَوْمَ تُنْسى‏.

هر كس از یاد من روى گرداند براى او زندگى سخت و تنگى خواهد بود و روز قیامت او را نابینا محشور مى‏كنیم. او مى‏پرسد: پروردگارا چرا مرا نابینا محشور كردى با اینكه من در دنیا بینا بودم؟ خدا در پاسخ مى‏گوید: این به خاطر آن است كه آیات ما به تو رسید ولى تو آنها را بكلى فراموش كردى و به كیفر آن امروز تو فراموش خواهى شد (: ما تو را فراموش مى‏كنیم‏).
فردا نوبت مؤمنان است.

قرآن كریم در جاى دیگر مى‏فرماید: كسانى كه در دنیا افراد با ایمان را مسخره مى‏كنند و با خنده‏هاى تمسخر آمیز و تحقیر كننده از كنارشان مى‏گذرند و با اشاره‏هاى چشم و ابرو آنان را به مسخره مى‏گیرند و از این كار (زشت‏) خود اظهار سرور و خوشحالى نموده و به آن مباهات مى‏كنند و... باید بدانند كه فردا نوبت مؤمنان است كه بر آنها بخندند. اینك متن آیات:
انَّ الَّذینَ اجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذینَ امَنُوا یَضْحَكُونَ.

مجرمان و بد كاران همیشه در دنیا به مؤمنان مى‏خندیدند.
وَ اذا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغامَزُونَ.
و هنگامى كه از كنار مؤمنان مى‏گذرند با اشاره‏هاى چشم و ابرو آنها را مسخره مى‏كنند.
وَ اذَا انْقَلَبُوا الى‏ اهْلِهِمُ انْقَلبُوا فَكِهینَ.
و هنگامى كه به سوى خانواده خود باز مى‏گردند مسرور و خندانند.
وَ اذا رَاوْهُمْ قالُوا انَّ هؤُلاءِ لَضالُّون.
و هنگامى كه آنها را (مؤمنان را) مى‏دیدند مى‏گفتند این‏ها گمراهانند.
وَ ما ارْسِلُوا عَلَیْهِمْ حافِظینَ. در حالى كه آنها هرگز مأمور مراقبت و متكفّل آنان (: مؤمنان‏) نبودند.
فَالْیَوْمَ الَّذینَ امَنُوا مِنَ الْكُفّارِ یَضْحَكُونَ. ولى امروز مؤمنان به كافران مى‏خندند.
عَلىَ الارائِكِ یَنْظُرُونَ. در حالى كه بر تختهاى مزیّن بهشتى نشسته‏اند و نگاه مى‏كنند.
سپس به عنوان طعن و تمسخر گفته مى‏شود:
هَلْ ثُوِّبَ الْكُفّارُ ما كانُوا یَفْعَلُونَ ؟
آیا كافران پاداش اعمالشان را گرفتند؟ خلاصه اینكه سخریه و استهزاء نوعى عیب جویى است و سزاوار نیست انسان براى اینكه عده‏اى را بخنداند مرتكب این گناه شود و دیگران را تحقیر كند و كسانى كه مردم را مسخره مى‏كنند به خود مغرورند و همین غرور و خودبینى آنان سبب مى‏شود كه افراد مؤمن و متدیّن را به چشم حقارت بنگرند و در نتیجه براى خود عذابى سخت و دردناك آماده كنند كه نمونه‏اى از آن در آیات فوق از نظرتان گذشت.

موضوع قفل شده است