مشکل زیبایی همسرم پس از ازدواج؛ بر سر دوراهی مانده ام!

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مشکل زیبایی همسرم پس از ازدواج؛ بر سر دوراهی مانده ام!

باسلام
بنده در حدود ده سال است که به دلایل شرایط سخت معیشتی در روستا و شکست عشقی دچار بیماری سخت افسردگی شدم. با وجود این بیماری و شرایط ضعیف اقتصادی خانواده و همچنین به دلیل کمبود لطف و محبت از جانب پدر،و فرار از این موقعیت ونیاز سنگین جنسی، با همکارم که یکی از همکارام او را به من معرفی کرد در همان لحظه دیدار قبول کردم چون میدانستم حداقل یک سال از من کوچکتر است و هم اینکه زود ازدواج کنم تا از شرایط بحرانی خانواده خلاص بشم . سطح توقع ام را بسیار پایین اوردم و دست به ازدواج زدم. درست یک روز بعد از ازدواج به خودم امدم که با چه کسی ازدواج کردم که اصلا از دید من سیمای زیبایی ندارد خلاصه مشکلاتم دو سال طول کشید و همیشه بی خود بهانه می اوردم و او را سرکوفت میکردم. ولی خیلی تحملم کرد. از همان اوایل ازدواج در فکر طلاق بودم ولی جرات ان را نداشتم . دو بار اشکار بهش درخواست طلاق دادم ولی قبول نکرد و پای زندگی ایستاد. اگرچه من هیچ امیدی به ادامه زندگی نداشتم وهمیشه خودخوری میکردم ولی از یک طرف انقدر اخلاق ومنش خوبی دارد که همه ی اعضای خانواده ام او را می ستاین. چندماه پیش به متخصص اعصاب و روان مراجعه کردم و با تجویز دارو و جلسات روان درمانی اوضاع رابطه ی من و خانمم خیلی بهتر شدو دکتر به من گفت که همه ی مشکلاتت از افسردگی من است. اکنون بامصرف داروهای ضد افسردگی تاحد زیادی از استرس و اضطراب من از بین رفت و با ارامش زندگی میکنم ولی باز هم با قیافه ی خانمم مشکل دارم و لازم به ذکر است که بدلیل اختلاف هنوز بچه نداریم . حالا سوال من این است که تا بچه نداریم چه اقدامی بکنم؟ و ایا بعد از بچه دار شدن مشکلات ما زیادتر می شود یا کمتر؟ همش در این فکر هستم که مبادا پس از بچه دار شدن مشکل ظاهری خانمم برایم حادتر بشود و افسوس بخورم که دیگر کار از کار گذشته باشد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

سیدحسین موسوی;516359 نوشت:
باسلام
بنده در حدود ده سال است که به دلایل شرایط سخت معیشتی در روستا و شکست عشقی دچار بیماری سخت افسردگی شدم. با وجود این بیماری و شرایط ضعیف اقتصادی خانواده و همچنین به دلیل کمبود لطف و محبت از جانب پدر،و فرار از این موقعیت ونیاز سنگین جنسی، با همکارم که یکی از همکارام او را به من معرفی کرد در همان لحظه دیدار قبول کردم چون میدانستم حداقل یک سال از من کوچکتر است و هم اینکه زود ازدواج کنم تا از شرایط بحرانی خانواده خلاص بشم . سطح توقع ام را بسیار پایین اوردم و دست به ازدواج زدم. درست یک روز بعد از ازدواج به خودم امدم که با چه کسی ازدواج کردم که اصلا از دید من سیمای زیبایی ندارد خلاصه مشکلاتم دو سال طول کشید و همیشه بی خود بهانه می اوردم و او را سرکوفت میکردم. ولی خیلی تحملم کرد. از همان اوایل ازدواج در فکر طلاق بودم ولی جرات ان را نداشتم . دو بار اشکار بهش درخواست طلاق دادم ولی قبول نکرد و پای زندگی ایستاد. اگرچه من هیچ امیدی به ادامه زندگی نداشتم وهمیشه خودخوری میکردم ولی از یک طرف انقدر اخلاق ومنش خوبی دارد که همه ی اعضای خانواده ام او را می ستاین. چندماه پیش به متخصص اعصاب و روان مراجعه کردم و با تجویز دارو و جلسات روان درمانی اوضاع رابطه ی من و خانمم خیلی بهتر شدو دکتر به من گفت که همه ی مشکلاتت از افسردگی من است. اکنون بامصرف داروهای ضد افسردگی تاحد زیادی از استرس و اضطراب من از بین رفت و با ارامش زندگی میکنم ولی باز هم با قیافه ی خانمم مشکل دارم و لازم به ذکر است که بدلیل اختلاف هنوز بچه نداریم . حالا سوال من این است که تا بچه نداریم چه اقدامی بکنم؟ و ایا بعد از بچه دار شدن مشکلات ما زیادتر می شود یا کمتر؟ همش در این فکر هستم که مبادا پس از بچه دار شدن مشکل ظاهری خانمم برایم حادتر بشود و افسوس بخورم که دیگر کار از کار گذشته باشد؟

بسمه تعالی
با تقدیم سلام و تحیت و نیز عرض پوزش بابت تاخیر پیش آمده. امیدوارم عذر بنده را در قبال تاخیر ناشی از اشتباه پذیرا باشید.
همانگونه که اشاره نمودید بخش قابل توجهی از مشکلات ناشی از وضعیت روانی شما یعنی اضطراب و افسردگی است که انشاء الله با رفع و کاهش میزان آن، زندگی شما از ارامش بیشتری برخوردار خواهد شد. اما برای بچه دار شدن به نظر می رسد بهتر این است تا زمانی که از ثبات وضعیت روانی خود و نیز از پذیرش این واقعیت که چهره همسرتان بعد از باراداری تا حدودی تغییر منفی خواهد کرد، اطمینان خاطر پیدا نکرده اید، از بچه دار شدن خودداری کنید!
همچنبن با لحاظ حساسیت موضوع توصیه می شود هر اقدامی را اعم از طلاق و یا بچه دار شدن را منوط به سلسله جلسات حضوری مشاوره نمائید.
در پناه خدای متعال

آقای امیدوار عذرخواهی میکنم جسارت نباشه بعد از 10 ماه این جواب به چه درد ایشون میخوره؟!
من که بعید میدونم ایشون ببینه این جواب رو
آخرین بازدیدشونم 20/4/93 بوده

سیدحسین موسوی;516359 نوشت:
اکنون بامصرف داروهای ضد افسردگی تاحد زیادی از استرس و اضطراب من از بین رفت و با ارامش زندگی میکنم ولی باز هم با قیافه ی خانمم مشکل دارم

چشمتون رو پاک کنید اونوقت همسرتون براتون هیچ وقت زشت نیست .
اگر چشمتون پر از چهره زنها باشد زیباترین زن هم برای شما عادی میشود .

احتمالا تا الان طلاق گرفته.اخه بعد 10ماه!زیبایی که با عمل زیبایی هم بدست میاد.اخلاق خوبه که هیچ عملی نداره.یه تبلیغ بود قبلا یه جا بود تو دوبی طرف داغون میرفت تو یه ساختمون پزشکی از اونور خشکلش میکردن میدادن بیرون.یه گروه متخصص زیبایی و ازین حرفا بود.کلن با کمتر از 5-6 تومنم فکر کنم بتونی سر و ته قضیه را هم بیاری.(عید نشستیم به چه سوالایی جواب میدیمااا!!!)

موضوع قفل شده است