نغمه درماني/ دستگاه سه گاه، نهاوند، حجاز =شاد، جذاب و آرامبخش
تبهای اولیه
:Gol::Gol:
من ديروز به چند نفر قول دادم كه فردا پاسخ سؤالتون را مي دهم ولي مشكلي پيش اومد نشد
تو ماه گذشته به من قول دادي كتابم را سر وقت بياري براي امتحان آماده بشوم زير قولت زدي.
شما به دوستتان قول داديد كه كمي پول بهش قرض بدهيد ولي پولي در بساط نداريد الان.
.
.
.
.
.
قول خداوند رحمان قول است و رد خور ندارد
كسي با او كار داشته باشد وقتي ما هم باهاش حرف بزنيم تمركزش به هم نمي خورد.
وقتي داره به كسي كمك مي كنه زور و قدرتش كم نمي شود هم زمان به ما هم كمك كند.
نقصي ندارد كه بخواهد زير قولش بزند
خلاصه اين كه قرآن فرموده:
[HL]وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثًا [/HL]
و چه كسى راستگوتر از خداست؟
and who is more true in word than Allah
خب
يكي از قول هاي خداوند رحمان را بشنويم:
.....الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ [HL]أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [/HL]
..........
همان كسانى كه ايمان آوردهاند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى يابد [HL]آگاه باشيد كه دلها تنها به ياد خدا «آرام»مى يابد[/HL]
Those who believe and whose hearts are set at rest by the remembrance of Allah; now surely by Allah's remembrance are the hearts set at rest.
تفسیر نور
ياد خدا تنها به ذكر زبانى نيست، اگر چه يكى از مصاديق روشن ياد خداست. زيرا آنچه مهم است ياد خدا بودن در تمام حالات خصوصاً در وقت گناه است.
[HL]ياد خداوند بركات بسيار دارد، از جمله: [/HL]
الف: ياد نعمتهاى او، عامل شكر اوست.
ب: ياد قدرت او، سبب توكل بر اوست.
ج: ياد الطاف او، مايه محبت اوست.
د: ياد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست.
ه: ياد عظمت و بزرگى او، سبب خشيت در مقابل اوست.
و: ياد علم او به پنهان و آشكار، مايه حيا و پاكدامنى ماست.
ز: ياد عفو و كرم او، مايه اميد و توبه است.
ح: ياد عدل او، عامل تقوا و پرهيزكارى است.
انسان، بى نهايت طلب است و كمال مطلق مىخواهد ولى چون هر چيزى غير از خداوند محدود است و وجود عارضى دارد، دل را آرام نمى گرداند. در مقابل كسانى كه با ياد خدا آرامش مىيابند، عدهاى هم به متاع قليل دنيا راضى مىشوند. «رضوا بالحيوة الدنيا واطمأنوا بها»
نماز، ذكر الهى ومايه آرامش است. «اقم الصلوة لذكرى» ، «الا بذكر اللَّه تطمئن»
ممكن است معناى «الا بذكر اللَّه تطمئن القلوب» اين باشد كه بواسطه ذكر و يادى كه خدا از شما مىكند، دلهايتان آرام مىگيرد.يعنى اگر بدانيم خداوند ما را ياد مىكند و ما در محضر او هستيم، دلهايمان آرامش مىيابد. چنانكه حضرت نوح عليه السلام بواسطه كلام الهى «اصنع الفلك باعيننا» آرام گرفت و امام حسين عليه السلام به هنگام شهادت على اصغرش با عبارت «هيّن علىّ انّه بعين اللَّه» اين آرامش را ابراز فرمود، و يا در دعاى عرفه آمده است: «يا ذاكر الذاكرين»
[HL]سؤال:[/HL] اگرچه در اين آيه آمده است كه دلها، و بويژه دل مؤمن، با ياد خدا آرام مىگيرد، اما در آيات ديگرى مىخوانيم هرگاه مؤمن خدا را ياد كند، دلش به لرزه مىافتد. «انما المؤمنون الذين اذا ذكر اللَّه وجلت قلوبهم» آيا اين لرزش و آرامش مى توانند در يكجا جمع شوند؟ راه توجيه آن چيست؟
[HL]جواب: [/HL]براى تصور وجود اين همزمان آرامش و لرزش در يك فرد، توجه به اين مثال ها راهگشا مى باشد:
الف: گاهى انسان بخاطر وجود همه مقدمات، اطمينان و آرامش دارد، امّا در عين حال از نتيجه هم نگران و بيمناك است. مثل جراح متخصصى كه به علم و كار خود مطمئن است ولى باز در هنگام عمل شخصيت مهمى دلهره دارد.
ب. فرزندان، هم به وجود والدين، احساس آرامش مىكنند وهم از آنها حساب مىبرند ومىترسند.
ج: گاهى انسان از آنجا كه مىداند فلان ناگوارى براى آزمايش و رشد و ترفيع مقام اوست، خرسند و آرام است، اما اينكه آيا در انجام وظيفه موفق خواهد شد يا خير، او را نگران مىكند و به لرزه مىاندازد.
د: انسانهاى مؤمن وقتى در تلاوت قرآن به آيات عذاب، دوزخ و قهر الهى مىرسند، لرزش بر اندام آنها مستولى مى شود، اما هنگامى كه آيات رحمت و رضوان و بهشت خداوند را قرائت مىكنند، آرامشى شيرين، قلوب آنها را فرا مىگيرد و آنها را دلگرم مىسازد. امام سجادعليه السلام در دعاى ابوحمزه مىفرمايد: «اذا ذكرت ذنوبى فزعت و اذا رأيت كرمك طمعت»، يعنى هرگاه گناهان خود و عدل و قهر تو را به ياد مىآورم، ناله مىزنم، اما وقتى به ياد لطف و عفو تو مىافتم اميدوار مىشوم. صاحب الميزان براى اين جمله، از قرآن شاهد مىآورد؛ «تقشعر منه جلود الذين يخشون ربهم ثم تلين جلودهم و قلوبهم الى ذكر اللَّه» يعنى در آغاز انسان دلهره دارد ولى كمكم به آرامش مىرسد.
كسى كه از ياد خدا غافل است، آرامش ندارد و زندگى بدون آرامش زندگى نكبت بارى است. «من اعرض عن ذكرى فانّ له معيشة ضنكا»
[HL]عوامل آرامش و دلگرمى [/HL]
دستيابى به اطمينان و آرامش مىتواند عوامل گوناگونى داشته باشد ولى در رأس آنها آگاهى و علم جلوه ويژهاى دارد؛
- كسى كه مى داند ذرهى مثقالى از كارش حساب دارد «مثقال ذرة خيراً يره» نسبت به تلاش و فعّاليّتش دلگرم است.
- كسى كه مى داند بر اساس لطف و رحمت الهى آفريده شده، «الاّ من رحم ربى و لذلك خلقهم» اميدوار است.
- كسى كه مى داند خداوند در كمين ستمگران است، «انّ ربك لبالمرصاد» آرامش دارد.
- كسى كه مى داند خداوند حكيم و عليم است وهيچ موجودى را بيهوده خلق نكرده است «عليم حكيم» خوشبين است.
- كسى كه مى داند راهش روشن و آيندهاش بهتر از گذشته است، «والاخرة خير وابقى» قلبش مطمئن است.
- كسى كه مى داند امام و رهبرش انسانى كامل، انتخاب شده از جانب خداوند و معصوم از هر لغزش و خطاست، «انى جاعلك للناس اماما» آرام است.
كسى كه مىداند كارِ نيك او از ده تا هفتصد بلكه تا بىنهايت برابر پاداش دارد ولى كار زشت او يك لغزش بحساب مىآيد دلخوش است. «مثل الذين ينفقون اموالهم فى سبيل اللَّه كمثل حبة انبت سبع سنابل فى كل سنبله مأته حبة»
- كسى كه مى داند خداوند نيكوكاران را دوست دارد، «ان اللَّه يحب المحسنين» به كار نيكش دلگرم مىشود.
- كسى كه مى داند كار خيرش آشكار و كار شرّش پنهان مىماند، «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» شاد است.
[HL]عوامل اضطراب و نگرانى[/HL]
يكى از شايع ترين بيمارىهاى قرن حاضر اضطراب و افسردگى است. براى اين بيمارى كه داراى علائمى همچون انزواطلبى، در خود فرورفتن، خودكم بينى و بيهوده انگارى است، دلايل بسيارى را ذكر كردهاند، از جمله:
- شخص افسرده از اين كه همه چيز را مطابق ميل خود نمىبيند داراى افسردگى شده است، در حالى كه ما نبايد بخاطر اينكه چون به همه آنچه مى خواهيم نرسيديم، از مقدار ممكن آن هم دست برداريم و تسليم شويم.
- شخص افسرده با خود فكر مىكند كه چرا همه مردم مرا دوست ندارند، و حال آنكه اين امر غير ممكنى است و حتى خدا و جبرئيل هم دشمن دارند. لذا انسان نبايد توقع داشته باشد كه همه او را دوست بدارند.
- شخص افسرده گمان مىكند كه همه مردم بد هستند، در صورتيكه چنين نيست و خداوند به فرشتگانى كه اين توهّم را داشتند پاسخ داد.
- شخص افسرده گمان مىكند كه همه ناگوارىها از بيرون وجود اوست، در حاليكه عمده تلخىها عكسالعمل و پاسخ خصلتها و كردارهاى خود ماست.
- شخص مضطرب از شروع در كارها نگران است و احساس ترس و تنهايى مىكند. حضرت على عليه السلام براى رفع اين حالت مى فرمايد: «اذاخفت من شىءٍ فقع فيه» از هر چه مىترسى خود را در آن بينداز، كه ترس هر چيز بيش از خود آن است.
- شخص مضطرب نگران آنست كه آينده چه خواهد شد. اين حالت را مىتوان با توكل بر خدا و پشتكار درمان كرد.
- چون در بعضى كارها ناكام شده است، نگران است كه شايد در تمام امور به اين سرنوشت مبتلا شود.
- چون بر افراد وقدرتهاى ناپايدار تكيه دارد، با تزلزل آنها دچار اضطراب مىشود.
- و خلاصه امورى همچون عدم قدردانى مردم از زحمات آنها، گناه، ترس از مرگ تلقينهاى خانواده به اينكه نمىدانى و نمىتوانى، قضاوت هاى عجولانه، توقعات نابجا و تصورات غلط، علت بسيارى از افسردگىها و اضطرابها مىباشد كه با ياد خدا و قدرت و عفو و لطف او مىتوان آنها را به آرامش و شادابى مبدل ساخت.
1- نشانه انابه واقعى، ايمان و اطمينان به خداست. «من اناب، الذين امنوا ...»
2- ايمان بدون اطمينان قلبى، كامل و كارساز نيست. «امنوا وتطمئن قلوبهم»
3- ياد خدا با زبان كفايت نمىكند، اطمينان قلبى هم مىخواهد. «تطمئن قلوبهم بذكر اللَّه»
4- تنها ياد خدا، مايهى آرامش دل مىشود. «بذكر اللَّه تطمئن القلوب»
امروزه دارندگان زر و زور و تزوير بسيارند ولى از آرامش لازم خبرى نيست.
اين هم كتاب نغمات موسيقي
Amozesh-Maghamat-Musiqi-Irani.rar (387.0
در پيوست
مقام معظم رهبري مي فرمودند:
وقتي راديو معارف مي خواست تأسيس شود عده اي با تعجب مي گفتند مگر ممكن است راديويي بدون موسيقي باشد و خدا رو شكر تجربه خوب راديو معارف با هواداران زيادش اين را ثبت كرد
نغمات قراني هم مانند دستگاه هاي آواز فارسي است يعني دستگاه ها با نام هاي خاص خودش را دارد
يك تجربه:
افرادي كه با قرآن انس دارند از نغمات قرآن لذت معنوي و اوج عرفاني مي برند.
اگر كسي مثل من باشد كه به خاطر ارتباط با شما كمي قلبش كدر شده:Nishkhand: ممكن است اول برايش جذاب نباشد بنابراين كمي همراهي كنيم
چون خداوند قول داده كه اثر دارد بايد تجربه كنيم تا به نتيجه برسيم. نقشه گنج است خوب كمي ابتداش اگر رنج داشت باكي نيست.
برخي اين روزها كلاس هاي مديتيشن و ريلكسيشن و يوگا و ....مي توند كلي وقت صرف مي كنند و جلسات مختلف مي روند و هزينه مادي زيادي پرداخت مي كنند چون شنيده اند كه تحقيقات نشان داده كه اينها مي توانند كمي به ما آرامش بدهند ولي نشنيده اند كه راه تاريك است و باريك و اين مسير شكارچي هم دارد و در برخي كلاس ها لابه لاي آن سالاد بي ديني و اباحه گري هم سرو مي شود.
[HL]يك نمونه:[/HL]
خانم پزشكي مي گفت يكي از اساتيد پزشك در تهران ادعاي عرفان و مديتيشن كرد. من مذهبي بودم مي رفتم و واقعا به من آرامش مي داد به شوهر كه همكارمون بود گفتم بياييد در اين كلاس ها شركت كند بلكه خدا را قبول كند و نماز بخواند
مدتي كه در كلاس شركت كرديم متوجه شدم با نامحرم خيلي شوخي و خوش و بش مي كند و حتي موقع تمرين به بدن آنها دست مي گذارد و....بعد از كلاس اعتراض كردم گفت من به مقاماتي رسيده ام كه اين كارها برمن اثر بد ندارد و اينها به رشد مقامات عرفاني كمك مي كند و ..خلاصه بعدها متوجه شدم با برخي روابط خاص هم دارد وقتي گفتم كه اين از مسير دين خارج است به شوهرم گفت ايشان مانع تجارب اوج عرفاني است و بايد از دايره كلاس حذف شود.
من خودم ديگر شركت نكردم
بعد ديدم شوهرم روز به روز سردتر مي شود تا اين كه فهميدم او گفته شما استعداد خوبي در عرفان داريد ولي اثرات اين كلاس ها با همسري كه داري مي پرد و بايد از او جدا شوي
به [HL]
جز به خلوتگاه حق آرام نيست.
[/HL]
بنابراين
تا شير مادر هست چرا شير خشك؟! تا آب هست چرا تيمم؟!
نغمات امام سجاد(ع)
صوت خوش قرآن، دل های زنگار بسته از دنیا و دنیاپرستی را طراوت داده و آن ها را برای پذیرش حقیقت آماده می کند. در حالات امام سجاد علیه السلام نقل شده است که ایشان قرآن را با صدای دل نشینی می خواند، چندان صوت حضرت نیکو بود که وقتی به تلاوت قرآن مشغول بود، آب رسانانی که مشک ها بر دوش کشیده و برای آوردن آب از در خانه حضرت عبور می کردند، متوقف می شدند و به تلاوت حضرت گوش می دادند و گاه این توقف، به ساعت های متمادی منجر می شد، به طوری که آفتاب بر می آمد و هنوز آن ها پشت درب خانه حضرت، به ترنّم آن آوای ملکوتی گوش می دادند.
align: center | |
---|---|
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن | |
به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن | |
شهيد مطهري:
آهنگ پذيرى قرآن
در روايات خودمان درباره امام سجاد و امام باقر هست كه اينها قرآن را آنچنان با آهنگ خوش و زيبا از داخل منزل و با صداى بلند مى خواندند كه صدايشان به بيرون منزل منعكس مى شد و مردمى كه از كوچه مى گذشتند به واسطه زيبايى و خوشى اين آهنگ مى ايستادند. بعد پشت خانه امام را نگاه مىكردند مىديدند مردم داخل كوچه ايستاده اند دارند گوش مى كنند و حتى نوشته اند آن قدر اين صدا زيبا و جذاب بود كه سقّاها در حالى كه مشك هاى سنگين را به دوش مى كشيدند و مى آمدند عبور كنند، با همان مشك هاى پر از آب مى ايستادند كه گوش كنند
مجموعه آثاراستادشهيدمطهرى ج4 473
يادش به خير
استادي داشتيم كه زبان انگليسي تدريس مي كرد صداي دلنشيني داشت و به دستگاه هاي آواز آشنا بود
مي گفت موسيقي فعلي كشور مصيبت بار است
تا وقتي نغمات قرآني است اگر ما برويم موسيقي هاي فعلي را گوش بدهيم مثل اين است كه به جاي گل محمدي برويم دمپايي بو كنيم
نغمات پيامبر
در آغاز رسالت پیامبر اعظم(ص)، کفار قریش سعی می کردند تانوای آسمانی حضرت را کسی نشنود. و افراد غریبی را که به مکه وارد می شدند توصیه می کردند که پنبه در گوش کنند تا مبادا صوت قرآن آنها را متحول سازد ولی هر بار که آیه های نورانی بر لسان دلربای پیامبر(ص) جاری می شد چنان جذبه ای داشت که غریبه ها، مشتاق به شنیدن آن می شدند و برای همیشه از بت و بت پرستی رو می گرداندند و به شهر و دیار خود می رفتند و قوم و خویشان را از دین نجات بخش جدید آگاه می ساختند و آنان نیز به رستگاری رهنمون می شدند.
مشرکین مکه وقتی این اوضاع را می دیدند که کسی رایارای ایستادن در برابر کلام خدا نیست و سخنان محمد(ص) نفوذ خاصی بر روی مردم آشنا و غریبه دارد و یکی پس از دیگری به او می پیوندند، به ستوه آمدند و به سراغ یکی از بزرگانشان به نام عتبه که در فصاحت استاد بود رفتند و او را به نزد پیامبر(ص) فرستادند تا راهی برای خاموش کردن و مبارزه با او را پیدا کنند. چند نفر خواستند وی را همراهی کنند تا مبادا او نیز تسلیم شود ولی عتبه گفت: خودم تنها می روم تا ببینم چه باید کرد؟ وقتی خدمت پیامبر(ص) رسید، گفت: ای محمد از این اشعارت برایم بخوان. رسول خدا فرمود: من اهل شعر نیستم. گفت: سخنت را بخوان. فرمود: سخن من نیست سخن رب العالمین است. گفت: بسیار خوب همین را برای من بخوان.
عتبه با آن دیدگاه و غلظتش گوش گرفت. پیامبر(ص) هم حم دخان را برایش خواند تا رسید به این آیه: «فان اعرضوا فقل انذرتکم صاعقه مثل صاعقه عاد و ثمود» یعنی: اگر روی گرداندند پس بگو شما می ترسانم بصاعقه ای چون صاعقه عاد و ثمود» یعنی: عتبه با آن قلدری تکان خورد دیگر نمی توانست تحمل کند دستش را نزدیک لبان مبارک پیامبر(ص) آورد و آن بزرگوار را قسم داد که ادامه ندهد. گیج و منگ به سوی مشرکین برگشت، ابوجهل و دیگران به او شماتت کردند و گفتند: آیا به محمد(ص) گرویدی؟ گفت: نه، لیکن کلامش نه شعر است نه خطابه و اصلا کلام بشر نیست مرا آتش زد! (قلب قرآن ص38)
[h=2]گوش دادن سران قريش به قرائت قرآن[/h]
ابن هشام در تاريخ خود چنين نقل مي کند :
ابوسفيان، ابوجهل، اخنس و ابن عمرو بي خبر از يكديگر شبانه از خانه خارج به قصد شنيدن قرآن پيامبر، هر كدام در جايي در اطراف خانه حضرت كه مشغول نماز بود مخفي شدند و به گونه*اي كه هيچكدام از محل اختفاي ديگري آگاهي نداشت، شب را ماندند و به نغمة تلاوت قرآن پيامبر گوش دادند.
بعد از طلوع فجر متفرق شدند و به سوي خانه*شان بازگشتند و در راه به يكديگر رسيدند، و همديگر را سرزنش كردند و به هم گفتند: ديگر به آن مكان باز نگرديد؛ چرا كه اگر برخي از بي*خردان قومتان، شما را ببينند پيش خود در موردتان تصوراتي مي*كنند، پس منصرف شدند تا شب بعد، شب دوم همين
عمل را تكرار كردند و دوباره فرداي آن روز كه به هم رسيدند شروع كردند به سرزنش يكديگر و همان سخنان تكراري روز گذشته را مطرح كردند،* شب سوم دوباره همان عمل را تكرار كردند، فرداي آن روز وقتي به هم رسيدند به يكديگر گفتند: از هم دور نمي*شويم تا اينكه عهد ببنديم كه هرگز به آنجا باز نگرديم، عهد بستند و متفرق شدند.
اين ماجرا نشان مي*دهد كه آهنگ و موسيقي قرآن در سامعه آنان تا چه حدّ جاذبه ايجاد کرده كه با شيفتگي و دلدادگي تا صبح به آن گوش مي*كردند و غرق لذت مي*شدند.
چه خوش از صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن نظر
در حالات علامه بحر العلوم می نویسند: ایشان وارد حرم مطهر امیر المومنین(ع) شدند، ناگهان شروع به خواندن این شعر نمودند:
[HL]
[HL]مقام بيات
[/HL]
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا
اى پيامبر، حقّا كه تو را گواه و شاهد (اعمال امّتت به تحمل شهادت در دنيا و اداى آن در آخرت) و مژده دهنده و بيم كننده فرستاديم
احزاب45
:Gol::Gol::Gol::Gol:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۱﴾
وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۲﴾
وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۳﴾
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اى پيامبر از خدا پروا بدار و كافران و منافقان را فرمان مبر كه خدا همواره داناى حكيم است (۱)
و آنچه را كه از جانب پروردگارت به سوى تو وحى مى شود پيروى كن كه خدا همواره به آنچه مى كنيد آگاه است(۲)
و بر خدا اعتماد كن همين بس كه خدا نگهبان [تو]ست (۳)
احزاب
:Gol::Gol::Gol::Gol:
إِنَّ في ذَلِك لَعِبرَةً لِّمَن يخْشي(26)
ءَ أَنتُمْ أَشدُّ خَلْقاً أَمِ السمَاءُبَنَاهَا(27)
رَفَعَ سمْكَهَا فَسوَّاهَا(28)
و در اين سرگذشت عبرتي است براي مال انديشي كه از سوء عاقبت ترسان است ( 26) .
آيا خلقت شما سخت تر است يا آفرينش آسمان كه خدا بنايش كرده؟! ( 27) .
و سقف آن را بالا برده و آن را منظم ساخته؟ ( 28) .
نازعات
[h=3]سؤال: انواع دستگاههاي قرآني را توضيح دهيد[/h]پاسخ:
در موسيقي قرائت قرآن، هفت مقام و دستگاه وجود دارد: بيات، رست، سهگاه، حجاز، صبا، چهارگاه، نهاوند كه در عبارت "صنع بسحر" حروف اول آنها آمده است.( مباني موسيقي قرائت قرآن، ابراهيم ميرزامهدي تهراني، ج 1، ص 55، نشر ارزان. )
در پاسخ چند نكته قابل ذكر است:
اول: پيامبر اسلام و اهل بيت: مردم را به زيباخواني قرآن تشويق مينمودند و اين تشويقها موجب شد كه قاريان به دستگاههاي موسيقي قرآن، گرايش پيدا كنند:
"زينوا القرآن باصواتكم؛( مجمع البيان، طبرسي، ج 1، ص 46. ) قرآن را با صداي نيكوي خويش، بياراييد".
"ليس منا من لميتغن بالقرآن؛( معاني الاخبار، ص 279. ) كسي كه قرآن را با صوت زيبا نخواند، از ما نيست".
دوم: اين دستگاههاي هفت گانه كه در پاسخ بيان شد، ارتباط مستقيم با معاني آيات دارد و قاري قرآن شايسته است در قرائت خودش، روح و تصوير به معاني آيات بدهد تا اينكه در قلبها تأثير بگذارد و هر شنوندهاي را در درياي معارف الهي غرق نمايد.
قاري قرآن در آيههاي تهديد و حزن و... با دستگاههاي حزنآور قرائت نمايد و در آيههاي تشويق و... از دستگاههاي تشويق استفاده نمايد؛ ولي بيشتر قاريان مشهور، هنگام شروع قرائت از دستگاه بيات استفاده مينمايند و اين قاري است كه بايد بداند در هر آيهاي از چه دستگاهي استفاده نمايد.
سوم: حالات دستگاهها:
1. "بيات" با صداي پايين و در حالت لطافت آيه و حزن معنوي آن استفاده ميگردد.
2. "رست" در حالت وقار و متانت؛
3. "سهگاه" در حالت هيجانات نفساني؛
4. "حجاز" در حالت بشارت دادن، عشق و محبت؛
5. "چهارگاه" در حالت متأثر شدن؛
6. "صبا" در حالت هشدار و بيدار باش؛
7. و دستگاه "نهاوند" در حالت سرور نفس، استفاده ميگردد.
مثلاً آيات زير را ميتوان در نغمات پيشنهادي خواند: آيه "فَلَمَّا جَآءَ ءَالَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ" (حجر، 61)، "چهارگاه".
"وَ قَضَيْنَآ إِلَيْهِ ذَ َلِكَ الاْ ?َمْرَ" (حجر، 66)، "صبا".
"لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ" (حجر، 72)، "بيات".
"فَجَعَلْنَا عَـَـلِيَهَا سَافِلَهَا" (حجر، 74)، "صبا".( ر.ك: صوت و لحن در قرائت قرآن كريم، محمد عربي القباني، ترجمه محمد حسين ملكزاده، انتشارات حضور / مباني موسيقي قرائت قرآن، ابراهيم ميرزامهدي تهراني، ج 1 و 2، نشر ارزان. )
چهارم: يادگيري اين دستگاهها، زحمت فراواني دارد؛ لازم است يادگيري اين دستگاهها، زير نظر اساتيد و با استفاده از نوار قاريان مشهور و تمرين زياد... صورت گيرد تا اينكه بتوانيد دستگاهها را به خوبي اجرا كرده با معاني آيات مطابقت دهيد.
http://quran.al-shia.org/fa/id/26/13/13.htm
از بهر خدا مخوان!
ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند. صاحبدلی بر او بگذشت و گفت: تو را مشاهره چند است؟ گفت: هیچ. گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همی دهی؟ گفت: از بهر خدا می خوانم. گفت: از بهر خدا مخوان.
گر تو قرآن برین نمط خـــــــــوانی ببــــــــــری رونق مسلمـــــــــانی
..........................................................( لغت نامه )......................................................
ناخوش آواز = بدصدا. صاحبدل = آگاه. فرزانه. مشاهره = شهریه. حقوق. نَمَط = شیوه. روش.
اذان گوی بد صدا...
مولوى مى گويد: دختر يك مرد مسيحى بشدت عاشق اسلام و دلباخته ى معارف اسلامى شد و اسلام آورد. اين مرد مسيحى خيلى ناراحت بود. در آن شهر، يك عده مسيحى بودند و يك عده مسلمان. آن شهر، هم مسجد داشت و هم كليسا. يك روز اين مسيحى پيش مؤذن آمد و بعد از اينكه خيلى به او احترام گذاشت، پول و هديه هم به او داد و گفت از شما خيلى متشكرم.
مؤذن تعجب كرد كه او از چه تشكر مى كند. مرد مسيحى گفت تو من را نجات دادى؛ چون دختر من عاشق و علاقمند به اسلام شده بود؛ اما يك روز وقتى صداى اذان تو را شنيد، از اسلام زده شد و گفت اسلامِ اين مؤذن را نمى خواهم!
ما اگر بد اذان بگوييم، عشاق اسلام را از اسلام مىرمانيم. ما بايد خوب و خوش صدا اذان بگوييم. اذان ما همين معارفى است كه مى گوييم؛ همين صدا و سيماى ماست.
بخشي از بيانات مقام عظماي ولايت حضرت آيت الله خامنه اي
در جمع كاركنان سازمان صدا و سيما
11/ 09/ 83
بسم الله الرحمن الرحیم
انواع نغمات قرآنی:
بیات : سبک لحن معمولی بیشتر برای آیاتی بکار می رود با مضمون احکام، داستان
صبا :سبک لحن غم انگیز بیشتر برای آیاتی بکار می رود با مضمون عذاب و مربوط به قیامت و هراس
حجاز : جذاب و معروف به عروس نغمات
رست : هشدار دهنده
نهاوند : آرامش بخش
سه گاه : شاد
چهارگاه : التماس کننده
علاوه بر آرامش روانی : 1- مبارزه با تهاجم فرهنگی 2- تبلیغ دین اسلام 3- جذب انسانها به کانون قرآن را در پی دارد.
استاد صوت و لحنی می گفتند : با یه صوت مجلسی عبدالباسط ، در یک مجلس 90 نفر مسلمان شدند!
معرفی نغمات قرآنی(دستگاه سه گاه)
دستگاه سهگاه
· در اين درس دستگاه سهگاه (سيگاه) از ده منظر مورد بررسي قرار گرفته است، در پايان انتظار ميرود:
1 - با كيفيت آهنگ اين دستگاه آشنايي حاصل شود.
2 - موضوع آياتي كه در اين مقام تلاوت ميگردد شناخته شود.
1 - معناي لغوي : ريشهي اين كلمه فارسي بوده و نام لحني از الحان موسيقي ايراني و نامنوايي از موسيقي است.
2 - گستردگي و پيشينه : عدهاي بهترين جايگاه اين مقام را در آذربايجان، و اهل آن را بهترين اجراءكنندگان اين مقام ميدانند و معتقدند كه به مرور زمان اين مقام در همهي سرزمينها به خصوص در ميان عربزبانان جايگاه و موقعيتي خاص براي خود كسب نموده است تا آن جايي كه امروزه يكي از مقامات اصلي در ميان الحان قرآن كريم است.
3 - كيفيت آهنگ : سهگاه تنها مقامي است كه نسبت به ساير مقامها حالت تهييج و تطريب دارد در اين مقام نوعي شور و هيجان و جهش وجود دارد كه درصورت تطابق صحيح و به جا با مفهوم و معناي آيات زيبايي دوچندان دارد اين مقام دوست داشتني بوده و براي انسان هيجان ايجاد ميكند. برخي گوشههاي آن حالت اميد و رجاء معنوي دارد و برخي ديگر حزني معنوي در نفس به وجود ميآورد.
4 - موضوع آيات : غالباً اين مقام در آيات «رحمت، شادي، فرح، بشارت، اميد، رجاء، مفاهيم عشق، وعدههاي الهي، مغفرت، صفات مومنان، پيروزي، اجابت دعا و اصحاب يمين» آورده شده است.
[HL]5 - تاثيرات : [/HL]الحان مقام سهگاه آرامشبخش و باعث لذت روح و جان است و غمها را ميزدايد و ريتم آن به گونهاي است كه حالت استهزاء، عتاب، خطاب، تمسخر و سرزنش را در ذهن شنونده تراوش و منقوش ميكند. همچنين حلاوت و شيريني آن برانگيزندهي حس محبت، عشق و سوزدل است.
6 - جايگاه اجرا : اين مقام غالباً قبل و بعد از چهارگاه و حجاز و بعد از رست قابل اجرا ميباشد و همچنين پس از عجم و نهاوند نيز خوانده شده است.
7 - گوشهها و نغمههاي فرعي : اين مقام يكي از دستگاههاي اصلي موسيقي در ايران بوده و گوشههاي «مويه، زابل، مخالف و مطلوب» در آن استفاده ميشود. همچنين گوشهي «رمل» نيز در آن استفاده ميگردد و باز هم از نغمات فرعي آن ميتوان به «شوقافزا وشوقآور» اشاره نمود.
از ديدگاه اساتيد لحن گوشههاي ديگري از جمله دستگاه «هزام» كه استاد مصطفي اسماعيل در تلاوت سورههاي لقمان، نازعات و علق خوانده است را ميتوان نام برد.
8 - قاريان برتر : رفعت، شعشاعي، مصطفي اسماعيل، منشاوي، شحات انور و نيز استاد غلوش ميباشند.
9 - وزنهاي لحني :
قرار : مفاعلن، مفتعلن، مفاعلن
جواب: متفاعلن، متفاعلن، متفاعلن
جوابالجواب: متفاعلن، متفاعلن، فعلاتن
دستگاه سه گاه
بشنويم:
«إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ فی نارِ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّة»؛
کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخاند، جاودانه در آن مىمانند آنها بدترین مخلوقاتاند!
بينه/98
فَإنْ حَآجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ [HL]وَقُل لِّلَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ وَالأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ[/HL] فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ
پس اگر با تو به جدل و محاجّه برخاستند بگو: من وجودم را تسليم خدا كردهام و هم چنين كسانى كه از من پيروى كرده اند
و به كسانى كه به آنها كتاب (آسمانى) داده شده و به بى سوادان (مشركان بى كتاب) بگو: آيا اسلام آورديد؟ پس اگر اسلام آوردند حتما هدايت يافته اند، و اگر روى گرداندند پس آنچه بر عهده توست تنها ابلاغ (رسالت) است (نه پيكار كه زمان معينى دارد، و نه كيفر دادن كه مربوط به خداست)، و خداوند به بندگان خود بيناست
آل عمران/ 20
يكي از قرايان بين المللي مي گفت:
در كشورهاي عربي به خاطر شادي بخش بودن برخي از تلاوت ها حتي در عروسي ها از قاريان مهم دعوت مي كنند.
مقام بيات
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء
وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء
وَتُعِزُّ مَن تَشَاء
وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ
إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (آل عمران، 26)
بگو: خداوندا، اى مالك حقيقى هر مملوك،
و اى حاكم مطلق بر همه حكومتها،
به هر كه خواهى حكومت مىبخشى،
و از هر كه خواهى حكومت را بازمى گيرى،
و هر كه را خواهى عزت مىدهى،
و هر كه را خواهى خوار مىگردانى، (حقيقت) خير در دست توست، حقّا كه تو بر هر چيزى توانايى
سه گاه
وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ
فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا
نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ
وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ
انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ( انعام، 99)
و اوست كه از آسمان آبى (به صورت باران و برف و تگرگ) فرو فرستاد،
پس به وسيله آن گياه همه چيز را (روييدنى همه بذرها را از زير خاك) بيرون آورديم،
آن گاه از آن جوانه و ساقهاى سرسبز درآورديم كه از آن دانه هاى متراكم و روى هم چيده (حبوبات) را بيرون مى آوريم،
و از درخت خرما از شكوفه آن خوشه هايى است نزديك به هم و نيز باغهايى از درختان انگور و (همچنين درختان) زيتون و انار شبيه به هم و بى شباهت به هم را (بيرون مى آوريم)،
هنگامى كه ميوه مى دهد به ميوه و طرز رسيدن آن بنگريد به يقين در آنها نشانه هايى (از توحيد و قدرت و حكمت او) است براى گروهى كه ايمان مى آورند
وَجَعَلُواْ لِلّهِ شُرَكَاء الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُواْ لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ(انعام، 100) و (مشركان) براى خدا شريكانى از جن قرار دادند در حالى كه آنها را خدا آفريده (و مخلوق ممكن نيست شريك ربوبيت خالق باشد) و براى او به جهل و نادانى پسران و دخترانى تراشيدند! منزه است خدا و برترى دارد از آنچه آنان توصيف مىكنند
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(انعام، 101)
پديدآورنده بى سابقه و بى الگوى آسمان ها و زمين است، چگونه و از كجا او را فرزندى باشد در حالى كه او را همسرى نبوده! و همه چيز را او آفريده و او به همه چيز داناست
نهاوند
[HL]قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى[/HL]
[خداوند به موسي و برادرش هارون ]گفت: (ابدا) نترسيد، بى ترديد من همراه شمايم مى شنوم و مى بينم
طه آیه : 46
[HL]قَالَ فَمَن رَبُّكُمَا يَا مُوسَى قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى
[/HL]
فرعون گفت: اى موسى، پروردگار شما كيست
گفت: پروردگار ما كسى است كه به هر چيزى خلقت خاصّ او را عطا كرده سپس راهنمايى نموده است. (مواد اوليه هر ميوه و دانهاى به تدريج صورت نوعى آن را عطا كرده و به سوى آثار و خواصش هدايت تكوينى نموده، و بر نطفه هر حيوانى به تدريج صورت نوعى آن را بخشيده و سپس بر طبق اقتضاى قواى او هدايت تكوينى كرده، و بر صاحبان عقل حالت درك كليات و خوب و بد داده و سپس آنان را به سوى معارف دين هدايت تشريعى نموده است)طه: 49و50
[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]جناب حامی چطوری میشه این نغمات رو یاد بگیریم؟
خیلی سعی کردم اما نشده :Ghamgin:
واقعا لذت بخشه نوای قرآن با اجرای نغمات یاد شده[/]
جناب حامی چطوری میشه این نغمات رو یاد بگیریم؟خیلی سعی کردم اما نشده
واقعا لذت بخشه نوای قرآن با اجرای نغمات یاد شده
سلام
من هم مثل شما
اگر صداي خوشي ندارم هنر لذت بردن از صداي خوش ديگران را دارم :Nishkhand:
از مدير اجرايي مي خواهم ببينم مي تونند كمك مان كنند
جناب مدير خوبيد
بابا دست ما را هم بگيريد اين سؤال پست قبلي از شمیم بهشترا شما جواب بدهيد
به نام خدا
عرض سلام و تحیات
استاد حامی عزیز قرائت قران و بدون آموزش نغمه یاد گرفتیم
اما با جستجوئی ساده در نت به دریائی از آموزشها از سایت های خوب می رسیم
نظیر:
دانشگاه مجازی المصطفی
استاد مهدي دغاغله
التماس دعا
[="Tahoma"][="Indigo"]اگر صداي خوشي ندارم هنر لذت بردن از صداي خوش ديگران را دارم
سلام و دور خدا بر استاد حامی
عرض ادب و احترام
اقا یه سوال فنی
دیدید بعضی ها موقع کار کردن موسیقی میذارن گوش میدن
حالا اگر ما موقع کار کردن دعا بذاریم گوش بدیدم مشکل داره؟
مثلا من دارم کار میکنم دعای ندبه فرهمند بذارم عیب داره چون اصلا حواسم بهش نیست:Gig:[/]
سلام و دور خدا بر استاد حامی
عرض ادب و احترام
اقا یه سوال فنی
دیدید بعضی ها موقع کار کردن موسیقی میذارن گوش میدن
حالا اگر ما موقع کار کردن دعا بذاریم گوش بدیدم مشکل داره؟
مثلا من دارم کار میکنم دعای ندبه فرهمند بذارم عیب داره چون اصلا حواسم بهش نیست
سلام حال تون
خوبه خيلي وقت بود ازتون خبر نداشتم باد آمد بوي عنبر آورد
خوب از نگاه روان شناختي بخواهيم اين را بررسي كنيم ضمير ناخودآگاه كار خودش را فعالانه انجام مي دهد هرچند شما هشيار نباشيد يعني باورهاي شما را تبديل مي كند به باورهاي عميق قلبي.
البته خودمون متوجه مي شويم كه مثلا اين فايده نداره مثلا چند نفر دوست با هم صحبت مي كنند آنها دعا مي خواند نبايد بي احترامي شود و در فضاي خلوت عارفانه كارهاي كه زياد نياز به تمركز نداردف مشكلي ندارد.
البته من با ذكر مصيبت ها موافق نيستم برخي عادت دارند مصيبت مي شنود حتي غذا مي خورد اين سبب قسي القلب شدن و عادي شدن مصيب ائمه مي شود.
ما را هم دعا كنيد:Gol:
نهاوند
[HL]قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ
لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ
وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ [/HL]
بگو: اى كافران (اى مشركان و بت پرستان مكه)
آنچه را كه شما مىپرستيد هرگز من نمىپرستم
و نه هرگز شما پرستنده آن هستيد كه من مىپرستم
Say: O unbelievers
I do not serve that which you serve
Nor do you serve Him Whom I serve