جمع بندی پیدا کردن استاد سیر و سلوک

تب‌های اولیه

61 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیدا کردن استاد سیر و سلوک

سلام علیکم.
آیا پس از آیه الله بهجت(رضوان الله تعالی علیه)،عارف دیگری هستند؟؟؟
الان اگر من بخواهم یک استاد سیر و سلوک پیدا کنم،آیا کسی را میشناسید به من معرفی کنید؟؟؟
اگر نه،من چگونه میتوانم یک عارف پیدا کنم؟؟؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد بصیر

مهدی59;512319 نوشت:
آیا پس از آیه الله بهجت(رضوان الله تعالی علیه)،عارف دیگری هستند؟؟؟
الان اگر من بخواهم یک استاد سیر و سلوک پیدا کنم،آیا کسی را میشناسید به من معرفی کنید؟؟؟
اگر نه،من چگونه میتوانم یک عارف پیدا کنم؟؟؟

باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی
این سوال به علت این که زیاد سوال می شود و توسط این مرکز پاسخ هم داده شده است شما را به لینک زیر ارجاع می دهم که مطالب خوبی در آن قید شده است:
http://pasokhgoo.ir/node/54025

حضرت ایت الله العظمی شیخ مرتضی تهرانی حفظه الله تعالی ( برادر بزرگ مرحوم ایت الله مجتبی تهرانی اعلی الله مقامه )

این بزرگوار شب های جمعه در خیابان نیاوران تهران از نماز مغرب و عشا برنامه و درس اخلاق دارند و جوانان و به خصوص دانشجویان فراوانی که یاد خدا و رسول خدا دلشان را نورانی کرده است اکثر تشکیل دهندگان این محفل نورانی هستند ....

برای اطلاعات بیشتر به سایت معظم له مراجعه کنید :

http://ommeabiha.ir

دوستان فقط بگویم اگر قرار باشد کسی راه را طی کند بدون استاد هم میتواند طی کند
مثلا در عصر معاصر استاد رجبعلی خیاط بدون استاد بود . یا اویس قرنی در زمان پیامبر

نکته دیگر اینکه در برخی موارد به لطف خدا ممکن است خود استاد پیش شما بیاید.
درست بخاطر ندارم اما یکی از عرفای زمان ایمه
استادش مثلا امام باقر بود
بعد از فوت امام باقر اندوه بدون استاد شدن را داشت که امام صادق را پیدا کرد
باز بعد از فوت امام صادق اندوه گرفتش اما امام موسی کاظم را پیدا کرد

البته این موردی که گفتم یک مثال بود اما مطمینم چنین شخصی بوده که استادش را بعد از فوت استاد قبلی پیدا میکرد.

که این نشانه بارز لطف خدا و گوشه ای از بحث توحید افعالی است

در پیمودن این راه عشق به خدا پیدا کردن مهم است.
همچنین باید تمام عشقهای را در طول عشق به خدا قرار داد.
از حب به ایمه تا علاقه به والدین و همسر و فرزندان و دوستان صالح.
چنانچه در داستانی پیامبر به کودکی برمیخورد . در اخر سوالی میپرسد از کودک که مرا بیشتر دوست داری یا خدا را .
کودک میگوید چطور عشق به شمارا قبل از عشق به خدا قرار دهم در حالی که شما افریده شده خدا هستید؟؟؟
پیامبر بسیار ان کودک را تحسین میکند.

یا در مورد علاقه به همسر باید بگویم که
مثلا در موردی در زمان استاد رجبعلی خیاط فردی برای چله نشینی با همسرش هم دیگر معاشرت نمیکرد
استاد رجبعلی خیاط که این موضوع را متوجه میشود میرود و کلی به ان فرد گلایه میکند.

سلام علیکم
در شناختن استاد سیر و سلوک جذابیت و به دل نشستن و یافتن سنخیت روحی هم مهمه ؟
مثالی عرض میکنم
ممکن است کسی باشد که اهل فن در این حرفه باشد و مورد تأیید استادش باشد و کاملا مستدل هم باشد اما موقع گوش دادن به سخنرانی ایشان حس خاصی نداریم یا احیانا حتی نسبت به صحبت دیگران خوشمون نمیاد . اینجا این ملاکه ؟ یا بالعکس ؟ یه توضیحی در این سنخیت روحی و خوش اومدن بدید ممنون میشم ...

مهدی59;512319 نوشت:
سلام علیکم.
آیا پس از آیه الله بهجت(رضوان الله تعالی علیه)،عارف دیگری هستند؟؟؟
الان اگر من بخواهم یک استاد سیر و سلوک پیدا کنم،آیا کسی را میشناسید به من معرفی کنید؟؟؟
اگر نه،من چگونه میتوانم یک عارف پیدا کنم؟؟؟


با سلام و آرزوی قبولی طاعات

در این زمان هم استاد سیر و سلوک وجود دارد ولی چند نکته :

1. مواظب باشید که در دام افرادی که ادعای انسان سازی و سیر و سلوک دارند ولی بهره ای از معارف دین ندارند، نیفتید.

2. تا یقین نکرده اید که شخصی واقعاً استاد سیر و سلوک هست، به او اعتماد نکرده و دل به او نسپارید.

3. الان وظیفه شما این است: انجام واجبات و ترک گناهان ( البته ابتدا باید نسبت به واجبات و محرمات آشنایی پیدا کنید

تا بتوانید واجبات را انجام داده و محرمات را ترک کنید ) این مطلب کلاس اول سیر و سلوک است. آیا می توان بدون رفتن

به کلاس اول در کلاس دوم و سوم شرکت کرد؟

4. از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بخواهید که استادی را در سر راه شما قرار دهد.

دوست من، مطمئن باشید که اگر خود را مدتی ملتزم به انجام واجبات و ترک محرمات کنید و توسل هم داشته باشید،

خداوند متعال، استاد خوبی را در مسیر شما قرار خواهد داد.

الـــعبد;546393 نوشت:
در شناختن استاد سیر و سلوک جذابیت و به دل نشستن و یافتن سنخیت روحی هم مهمه ؟

باسلام و عرض ادب
بله بالاخره سنخیت روحی هم ملاک است و باید انسان با آن استاد بتواند ارتباط روحی برقرار کند و به خاطر همین هم هست که خداوند انسانها را متفاوت آفریده است و هر کسی را با روحیات و عواطف متفاوت. همچنین اساتید اخلاق هم همینطور هستند، متفاوتند، یکی رجائی برخورد می کند، یکی خوفی برخورد می کند. هر کسی به گونه ای است. منتها نباید اغراض شخصی و ایرادهای بی دلیل، مانع بهره مندی از این بزرگان بشود یا موجبات تهمت و غیبت را فراهم کند.

[="Arial"][="Black"]سلام یه سوال با سیر و سلوک چی میشه ? انسان به کجا میرسه ? چه اتفاقی براش میفته ?[/]

مهدی59;512319 نوشت:
سلام علیکم.
آیا پس از آیه الله بهجت(رضوان الله تعالی علیه)،عارف دیگری هستند؟؟؟
الان اگر من بخواهم یک استاد سیر و سلوک پیدا کنم،آیا کسی را میشناسید به من معرفی کنید؟؟؟
اگر نه،من چگونه میتوانم یک عارف پیدا کنم؟؟؟

سلام
اول باید دانست سخنان خدا پیغمبر و ائمه خلفی درشون نیست یعنی می گند میشه میشه

یک سخنان در روایات و آیات هست که در مورد همین نشون دادن راه

در قران می فرماید اتقوا الله ویعلکم الله
خدا نشان می دهد

این سخن زیر از یکی اساتید است :

حدیث:من عمل بماعلم علمه الله علم مالم يعلم نمی گه من عمل بما توهم هر کس عمل کند به انچه که توهم کرده ممکنه من یک چیزی را علم حساب کنم یک وقت هست که ادم مغرور میشه به خودش میگه من الان همه چی را می دونم دیگه من عمل بما علم هر کس که عمل کند به ان چه که می داند خدا به او یاد می دهد ان چه را که نمی داند این رمز موفقیت اینا{آن کسانی که می گند استاد نداشتند} بوده

یا ایه دیگر :
إن تتقواالله يجعل لكم فرقانا {معنی بر اساس المیزان است } از خدا بترسيد خداوند قوه تشخيص حق از باطل روزيتان مي كند
در سخن خدا که خلف وعده نیست

عمل به دانسته ها خیلی مهم است که در همان تاپیکی که استاد فرمودند هست نه فقط ایت الله العظمی بهجت بلکه یکی از اولیا بزرگ و مجتهد و عارف بزرگ هم می فرمودند :به دانسته هاتون عمل کنید

حالا می گم 40 روز یا چند روز عمل به وظیفه بکنیم ببینیم چی میشه قصدم آزمودن سخن علما نیست ها از منظر دیگر می گویم

کسی که میان خود وخدا را اصلاح کند. خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد .وکسی که امور اخرت را اصلاح کند خدا امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد.وکسی که از درون جان واعظی دارد خدا را بر او حافظی است. مولا علی علیه السلام
اگر چشم بینا داشته باشید حقیقت را نشانتان داده اند.اگر هدایت میطلبید شما را هدایت کرده اند .اگر گوش شنوا دارید حق را به گوشتان خوانده اند.
مولا علی علیه السلام

باخیش;546812 نوشت:
سلام یه سوال با سیر و سلوک چی میشه ? انسان به کجا میرسه ? چه اتفاقی براش میفته ?

بعضی از افراد مؤمن در اثر اطاعت و ترک معصیت به مقام قرب پروردگار نائل می شوند و به مقام کمال اخلاق فائز می گردند؛ چون محبت پروردگار که روز به روز در دل آنها زبانه می کشد و آرزوی وصول به مقام قرب و عزت که کانون وجود آنها را مشتعل می سازد، تمام صفات رذیله و اخلاق نکوهیده را چون خس و خاشاک سوزانده و نابود می سازد؛ تا اینکه در سرحد محبت مستقر می گردند. و معلوم است که از آثار محبت، پیدایش اخلاق محبوب در وجود محب است و هرچه درجه شوق و محبت بالا رود، این تخلق به اخلاق خدایی زیادتر می گردد، تا آنکه صفحه نفس آنها از هر آلودگی و قشر خودیت و انانیت پاک می شود، به طوریکه در ذات خود نیت بد هم نمی توانند بکنند و خاطره بد هم برای آنها پدید نمی آید؛ چون اصل نفس، پاک و تصفیه شده است. و در این صورت اگر از این مرحله هم به توفیق و عنایت ربانی پا بالاتر گذارند، به مقام اسماء و صفات پروردگار نائل می گردند و ادراک اسماء کلیه و صفات عامه او را در جمیع موجودات می نمایند. و پس از این مرحله اگر عنایت ازلی دستی از آنان بگیرد، وجود خود را در مقابل پروردگار و عظمت او و قدرت او و جمال و جلال او تقدیم می کنند و از مقام توکل و تفویض گذشته به مقام رضا و تسلیم وارد می شوند.
در آن هنگام خدا در امور آنها اختیار دارد و آنها دیگر اراده و اختیاری ندارند، و در وجود و شئون آنها ذات مقدس حضرت حق متصرف است؛ اینها را می گویند: أولیاء الله. اینان افرادی هستند که از درجات قوه علامه و عقل نظری که همان عقل هیولانی و عقل بالملکه و عقل بالفعل و عقل مستفاد است، به مرتبه اخیر آن رسیده و از سه مرحله قبلی عبور کرده اند، و علوم و معارف آنان از ذات مقدس حضرت احدیت به واسطه عقل فعال افاضه می شود؛ یا آنکه خود از عقل فعال عبور نموده و از مراتب عقول گذشته مانند عقل اول به علت اندکاک در آن، بلاواسطه از ذات حق اخذ می نمایند. و نیز از مراتب قوه عماله و عقل عملی که همان تجلیه و تخلیه و تحلیه و فناست، به مرتبه اخیر آن فائز شده، و سه مرحله قبل از آن در وجود آنان متحقق شده است.
قرآن کریم خصایص اولیای خدا را در آنها بیان می فرماید. شیطان به اولیای خدا دسترسی ندارد، زیرا از آنان قطع امید کرده؛ چون آنان اراده و اختیار خود را به خدا سپرده اند، و ذات مقدس حضرت حق در وجود آنها اراده و اختیار دارد؛ و در این صورت چگونه متصور است که شیطان بر اراده و اختیار خدا غالب گردد و آنها را بفریبد؟ امید شیطان درباره کسانی است که ممکن است در آنها تصرفی بنماید و آنها را به شهوات و غفلات دعوت کند و از خدا غافل نماید. اما کسی که در راه خدا از وجودش گذشته و أنانیت خود را به خدای خود سپرده است و اختیار خود را مندک در اختیار خدا کرده، «و ما تشآءون إلا´أن یشآء الله؛ و شما نمی خواهید مگر آنکه خدا بخواهد.» (انسان/ 30 و تکویر/ 29) را لمس کرده و در سویدای دل خود جای داده است، و با چشم خدا می بیند، و با گوش خدا می شنود، و با زبان خدا تکلم می کند، و با دست خدا داد و ستد می نماید؛ از عالم هستی در او چیزی باقی نمانده است تا شیطان در او تصرفی کند؛ در حدیث قدسی وارد است که خدا می فرماید: «و ما یتقرب إلی عبد من عبادی بشیء أحب إلی مما افترضته علیه؛ و إنه لیتقرب إلی بالنوافل حتی أحبه، فإذا أحببته کنت سمعه الذی یسمع به، و بصره الذی یبصر به، و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها؛ إن دعانی أجبته، و إن سألنی أعطیته؛ هیچ گاه بنده ای از بندگان من به من تقرب نمی جوید به چیزی که در نزد من بهتر باشد از آن عملی که بر او واجب کرده ام و بر عهده او قرار داده ام؛ و بنده من دائما به من تقرب می جوید به واسطه کارهای پسندیده و خوبی که من بر عهده او قرار نداده ام بلکه به عنوان نفل و مستحب مورد رضا و محبت من بوده است، تا به سرحدی که من او را دوست می دارم؛ پس در آن وقت که بنده من مورد محبت من قرار گرفت، من خودم گوش او می شوم که با آن می شنود، و چشم او می شوم که با آن می بیند، و زبان او می شوم که با آن به سخن درمی آید، و دست او می شوم که با آن می گیرد؛ اگر مرا بخواند اجابت می کنم، و اگر از من چیزی بخواهد به او عنایت می کنم.»

مهدی59;512319 نوشت:
سلام علیکم.
آیا پس از آیه الله بهجت(رضوان الله تعالی علیه)،عارف دیگری هستند؟؟؟
الان اگر من بخواهم یک استاد سیر و سلوک پیدا کنم،آیا کسی را میشناسید به من معرفی کنید؟؟؟
اگر نه،من چگونه میتوانم یک عارف پیدا کنم؟؟؟

یکی از کارهایی که میتونی بکنی این هستش که به طبیعت دائما نگاه کنی و ازش درس بگیری ... تقریبا تمام عرفا چنین خصوصیاتی داشتند ...

مثلا اگر دیوان شمس رو بخونی ... یه ماجرایی رو تعریف میکنه ... بعدش یه نتیجه ای دیگه میگیره ...

یا اینکه ملاحسیینقلی همدانی که اون هم از عرفای بزرگی بوده ... در ابتدای مسیر بوده که روزی میبینه یه کبوتر میخواد تکه نانی رو خورد کنه و بخوره ... باره اول شکست میخوره ... پرواز میکنه میره و بعد از لحظاتی دوباره بر میگیرده .... و این عمل رو بارها و بارها کبوتر انجام میده و ایشون از کبوتر یاد میگیرند که باید صبورتر باشند ...

البته نقش استاد در سیر و سلوک رو هیچ کس نمیتونه کتمان کنه .

[=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع)

السلام علیک یا اهل بیت نبوه(ع)

السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)


[=arial black]

BABY;523469 نوشت:
دوستان صالح.

[=arial black]سلام

چه عبارت به جا و با دقتی.....این عبارتت مثل این بود که یک چیزی رو که گوشه ذهنم خاک گرفته بود تمییز کرد و بلور زیبایی رو به من نشون داد

دوستان صالح

همه این رو می دونیم ......بارها شنیدیم ...قبول هم داریم...اما در عمل چه کردیم؟

دوستان خوب داشته باشید و در هر جمعی وارد نشوید.......

متاسفانه امروزه فقط دفترچه شماره تلفن موبایلمون پر است از شماره.....

معلوم نیست کی اند این ها ....

چی اند....

اصلا صالح هستند

اصلا می تونن دوست باشند

فقط شماره پر شده تو دفترچه تلفن موبایلمون!
فقط عضو شبکه های اجتماعی می شیم.....
عضو هر گروهی می شیم...... حتی همین محیط مجازی ....مثل همین گروه های وایبر !!

برای همینه که مراجع فیس بوک رو حرام می دونند.....چون هر کسی توش مغازه و دکان داره....می تونه نابودت کنه.

البته باید از محیط مجازی استفاده کرد و اون جا جهاد کرد ....

به نظر من این دلیل نمی شود تو هر گروهی عضو بشید!

دوستان از محیط های پوچ دوری کنید

باسلام
برو زیارت امام رضا علیه السلام با نیت خالص از ایشان بخواه تا یک عبد الهی را به شما معرفی کند تا دستگیرتان شود و نیتتان هم فقط سربازی امام زمان علیه السلام بوده باشد.اگرواقعا این نیت رادارید مطمئنا بی جواب نخواهید ماند وگر نه غیر این نیت و بخاطر آن کراماتی که از بزرگان شنیده اید بخواهید دنبال عرفان باشیدبه یکسال نشده خسته و دلزده از همه جیزمی شوید.
بگمانم همین یک حرف بس است.

علامه حسن زاده آملی روحی له فدا

سلام اصلا ایا استاد نیاز است ؟
هرکس واجبات رو انجام بده و محرماتو ترک کنه به جا های خوبی میرسه و عاقبت بخیر میشه

استاد توکل(از اساتید اخلاق)فرمودند که اگر کسی بالجد و واقعا 6سال واجبات را انجام بده و محرمات رو ترک کنه و در کنارش مقداری مستحبات انجام بده پرده ها از جلوی چشمش کنار میره و این راه مو لای درزش نمیره

سلام علیکم
جناب کارشناس
فرض بفرمایید ما الان چند گزینه مد نظر داریم
میخوایم بریم تک تکشون رو ببینیم و یکی که مناسب ترینه رو انتخاب کنم
بفرمایید باید به چه معیارهایی توجه کرد ؟
خواهشا تمام معیار ها رو بفرمایید از سطح استاد تا سنخیت روحی و ....
ممنون :Gol:

حالا ما منتظر کارشناس بزرگوار هستیم ....

لینک رو به کارشناس بدید تا سریع تر جواب بدن

آیا واقعا به استاد نیاز است !؟
اگر کسی کتابی چیزی سراغ دارد که آدم از روی آن یک شروعی داشته باشد لطفا معرفی کند.

maes;549329 نوشت:
آیا واقعا به استاد نیاز است !؟
اگر کسی کتابی چیزی سراغ دارد که آدم از روی آن یک شروعی داشته باشد لطفا معرفی کند.

بنده یه کتاب خوب و فوق العاده میشناسم
حتما برای شروع از اون استفاده کنید
کتاب گناهان کبیره
اثر شهید دستغیب

با سلام و احترام خدمت دوستان عزیز و با اجازه کارشناس محترم

محمد132;548949 نوشت:
اصلا ایا استاد نیاز است ؟

دوست بزرگوار، تا آن جایی که بنده اطلاع دارم، دو دیدگاه در رابطه با این مطلب وجود دارد :

1. برخی علماء و بزرگان، قائل به این هستند که در مسیر خوب شدن، نیاز به استاد به صورت خصوصی نیست.

البته باز تأکید می کنم که به صورت خصوصی. یعنی انسان با همت و تلاش خودش و هم چنین شرکت در جلسات اخلاقی و استفاده از

محضر اساتید اخلاقی و گوش دادن به نصایح این اساتید، خودش می تواند تهذیب نفس داشته باشد.

2. برخی علماء و بزرگان قائل به این هستند که انسان نیاز به استاد به صورت خصوصی دارد.

البته این گروه هم، استفاده از جلسات اساتید اخلاق و شرکت در این جلسات را لازم دانسته ولی تأکید بر استاد خصوصی دارند.

محمد132;548949 نوشت:
هرکس واجبات رو انجام بده و محرماتو ترک کنه به جا های خوبی میرسه و عاقبت بخیر میشه

دوست بزرگوار، این مطلبی را که گفته اید درست است و ان شاء الله انسان با انجام واجبات و ترک محرمات عاقبت به خیر خواهد شد.

اما توجه به یک نکته بسیار خوب است :

انسان دارای مراتب گوناگونی است و انسان در بحث سیر و سلوک می تواند به مقامات عالی برسد. پایین درجه تقوا و پایین ترین

مقام انسان ( که البته خود این درجه و مقام مهم است ) رعایت واجبات و ترک محرمات است.

بهر حال، همت و اراده انسان مهم است که انسان به کجا و به چه مقامی می خواهد اکتفا کند و بسنده نماید.

به نظر من، کسانی که قائل به استاد ( خصوصی ) هستند، توجه به این مطلب دارند که اگر همت برخی افراد و انسان ها زیاد باشد و بخواهند به مقاماتی

بلند برسند، طبیعتاً طی کردن این مراتب بدون استاد ممکن پذیر نبوده و طی کردن این درجات، خطرناک است.

یعنی در واقع صحبت اصلی کسانی که قائل به استاد هستند، بر سر این نیست که انسان عاقبت به خیر شود و یا نشود ( هر چند عاقبت به خیری

بسیار مهم است )، بلکه بحث سر این است که انسان با این استعدادهای والا و زیاد، می تواند به مقامات و مراتب عالی برسد و چرا انسان این

استعداد را شکوفا نسازد.

(( از کارشناس محترم تقاضامندم اگر در مطالب بنده، اشتباهی وجود دارد تذکر بدهند. ))

maes;549329 نوشت:
آیا واقعا به استاد نیاز است !؟

سلام علیکم
اینکه استاد تا چه حد میتونه نقش داشته باشه در سیر و سلوک و ایا باید باشه یا نه حداقل در این انجمن مورد اختلاف دوستان بوده است.
آیت الله رمضانی یکی از بهترین شاگردهای علامه حسن زاده آملی هستند که در سایتشون به این سوال پاسخ دادند :


آیا در سیر و سلوک و ریاضت، نیازمند به استاد هستیم ؟
نياز مبرم به يك استاد و مرشد، از اساسي‌ترين مسائل رياضت است، نياز به فردي كه اين راه را طي كرده و با منازل و مناسك آن به طور كامل آشنايي داشه باشد.
بدون راهنمايي و ارشاد يك استاد، رياضت امكان‌پذير نيست، درست است كه همه چيز اعم از احكام، واجبات، محرمات، مستحبات، مكروهات و... (مشخص است) لكن بايد فردي باشد كه دستور العملي را بر اساس همين دين براي ما مشخص نمايد و ما را همراهي نمايد تا در راه انجام رياضت گام برداريم و كم كم به جايي برسيم كه ديگر نيازي به استاد نباشد و حتي خود به مقام استادي ديگران نائل شويم.
انسان حتي اگر راه و دستورات را هم بداند و طرح و برنامه هم داشته باشد، با کسی كه زير نظر استاد حركت كرده و با او گام بردارد، متفاوت است و تأثير متفاوتي نيز خواهد داشت.هدايت انسان‌ها توسط استاد و راهنما، يكي از سنن الهي است و اولين مرتبه آن ارسال انبيا است، خداوند پيامبران را براي هدايت مردم فرستاد تا آنان افراد را به مرحله انسانيت كامل برسانند و يا كتب را نازل كرده است. نحوه طي كردن مراحل سلوك همراه يك استاد نيز اينگونه است كه استاد استعدادهاي نهفته انسان را شناسايي كرده و كمك مي‌كند تا فرد مراحل سلوك را طي نمايد.

در طول تاريخ برخي از افراد بدون داشتن و بهره گيري از استاد به سير توحيدي خود پرداخته‌اند، اين چگونه قابل توجيه است؟


مطلبي كه در مورد داشتن استاد مطرح شد، يك قاعده است و سوالي كه شما مطرح نموديد، يك استثناء مي‌باشد، به قول مولوي اگر كسي بخواهد به مال دست پيدا كند، چاره‌اي جز كسب و كار ندارد؛ افراد كمي هستند كه از طريق پيدا كردن گنج ثروتمند مي‌شوند ولي اصل براي ثروتمند شدن كسب و كار است، در اينجا نيز قاعده، داشتن يك استاد براي رياضت است ولي استثنائاً برخي از افراد نيز بدون داشتن استاد به مراتب بالاي تربيت نفوس مي‌رسند مثلاً ما گاهي به وسيله شمع فضا را روشن مي‌كنيم و با طلوع خورشيد به وسيله نور آن فضا روشن مي‌شود، حال اگر شب باشد، مي‌توان شمع را خاموش كرد و به اميد خورشيد و روشنايي آن نشست؟ ولي اگر شمع روشن باشد و خورشيد طلوع كند، مي‌توان شمع را خاموش نمود، در مورد رياضت نيز چنين است ابتدا بايد با استاد حركت كرد و اگر به حدي رسيد كه ديگر نيازي به حضور استاد نبود، مي‌توان بدون استاد به راه ادامه داد.

Ramazani.org

اگر در ابتدای راه نیاز به استاد نباشد، شک نکنید که در ادامه راه نیاز هست. حتی شنیده ایم که طبق نظر برخی از اساتید فن، اگر شخص حتی نیمی از عمر خود را صرف یافتن استاد بکند، جای دارد و انتحاب صحیح استاد نیمی از راه است.

به نظر بنده مهمتر از پیدا کردن استاد، روشمندی، هدفمندی و داشتن یک منظومه فکری مناسب است که اگر اینها باشد به حول و قوه الهی استاد نیز پیدا می شود.

حدیثی هست که در قدیم به همه طلابی که در آغاز راه بودند، گفته می شد: اول العلم معرفة الجبار و آخر العلم تفویض الامر الیه.
شما فی الحال باید بتوانید بپذیرید که هر چه خدا گفت، بگویید چشم.
شما باید راهی پیدا کنید که با همین سعه وجودی بتوانید مطابق آن تمام امور خود را کلا و جزئا به خدا واگذار کنید.

پس:
- استغفار کنید و عزم خود را جزم کرده و با توکل بر خدا و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام شروع کنید.
- هر آنچه از دستورات خداوند می دانید بی چون و چرا و کم و کاستی اطاعت کنید (من عمل بما علم ....)
- تقوای الهی را در همه امور داشته باشید (من یتق الله یجعل له مخرجا .... - من یتق الله یجعل له فرقانا ...)
- در راهی که شروع می کنید باید در همه ابعاد جهاد کنید ( من جاهد فینا لنهدینهم سبلنا ....)
- در امور معنوی- علم و اخلاق و .....- همیشه نگاهتان به افراد بالاتر از خود باشد و در امور مادی-خانه، پول و ... - همیشه به افراد پایین تر از خود توجه داشته باشید.

و ما همچنان منتظر کارشناسیم ... :Nishkhand:

ایه الله عبدالقایم شوشتری - اصفهان سایت ایشان

ایه الله جرجانی - مشهد وبلاگ ایشان

ایه الله کمیلی - تهران سایت ایشان

الـــعبد;548984 نوشت:
سلام علیکم
جناب کارشناس
فرض بفرمایید ما الان چند گزینه مد نظر داریم
میخوایم بریم تک تکشون رو ببینیم و یکی که مناسب ترینه رو انتخاب کنم
بفرمایید باید به چه معیارهایی توجه کرد ؟
خواهشا تمام معیار ها رو بفرمایید از سطح استاد تا سنخیت روحی و ....
ممنون

باسلام و عرض ادب واحترام
ببینید در مباحث سیر و سلوکی، همانطور که گفته شد، نیاز به استاد هست، اما اینطور نیست که استاد را ما خودمان انتخاب کنیم، بلکه استاد عرفان را خداوند متعال در مسیر ما قرار می دهد و اوست که ما را پیدا می کند و دستگیری می نماید، منتها برای رسیدن به این مقام، مقدماتی لازم است که از آن جمله انجام واجبات و ترک محرمات می باشد تا ما این مقدمات را انجام ندهیم هیچ استادی دست ما را نخواهد گرفت.
آن چیزی که در بیرون معمولا به به نام استاد معرفی می شوند، همه اساتید اخلاق هستند نه استاد عرفان و سیر و سلوک. استاد اخلاق برای همه انسانهاست و به طور کلی مطالبی را ذکر می فرماید و راهنمایی و روشنگری می کند مانند همه سخنرانان و خطبا، اینها را می توان استاد اخلاق نامید که مطالب خوب و ارزنده ای هم رائه می کنند. اگر منظور از استاد، همین شقِّ دوم باشد یعنی استاد اخلاق نه عرفان، اینجا بحث از سنخیت و عدم سنخیت پیش می آید ولی در بحث استاد عرفان اوست که دنبال سنخیت می گردد و ما را پیدا می کند و حتما مارا اهل دیده که ارتباط برقرار کرده است.
البته این را هم عرض کنم که گاهی استاد اخلاق که با توجه به سنخیت روحی انتخاب کرده ایم، در ادامه می تواند استاد عرفان و سیر و سلوک ما هم باشد و ما را انتخاب کند.

بصیر;551282 نوشت:

ببینید در مباحث سیر و سلوکی، همانطور که گفته شد، نیاز به استاد هست، اما اینطور نیست که استاد را ما خودمان انتخاب کنیم، بلکه استاد عرفان را خداوند متعال در مسیر ما قرار می دهد و اوست که ما را پیدا می کند و دستگیری می نماید.
در بحث استاد عرفان اوست که دنبال سنخیت می گردد و ما را پیدا می کند و حتما مارا اهل دیده که ارتباط برقرار کرده است.

سلام علیکم
با تمام احترام خدمت شما؛
به نظر بنده اینطور حرف ها که " اهل حلال و حرام خدا باش تا استاد خودش بیاد " رو اقایان کارشناس برای این به کار میبرند که جوان ها دنبال استاد نرن و خدانکرده توی دام عرفان های حلقه و ... نیفتند.
اما حقیقت چیز دیگریست.
نقل میکنند از آیت الله قاضی که فرمودند : کسی که طالب سیر و سلوک شد، اگر برای پیدا کردن استاد نصف عمر خود را در جستجو بگذراند ارزش دارد. و آن که به استاد رسیده نصف راه را طی کرده است.
برادر بصیر
میفرماید نصف عمر خودش رو در جستجوی استاد بگذراند . یعنی اقای قاضی داره میگه ای عزیزی که میخوای سیر و سلوک کنی ؛ برو دنبال استاد بگرد ولو به قیمت نصف عمرت.

البته نه اینکه اهل گناه باش و برو دنبال استاد بلکه کسی که واقعا طالب سلوک هست تا حدودی خودش رو برای سلوک آماده میکنه اما اینکه اهل گناه نباش و دنبال استاد هم نباش به نظرم خوب نیست ...
استفاده میکنیم از نظرات شما

:Gol:

الـــعبد;551386 نوشت:
به نظر بنده اینطور حرف ها که " اهل حلال و حرام خدا باش تا استاد خودش بیاد " رو اقایان کارشناس برای این به کار میبرند که جوان ها دنبال استاد نرن و خدانکرده توی دام عرفان های حلقه و ... نیفتند.
اما حقیقت چیز دیگریست.
نقل میکنند از آیت الله قاضی که فرمودند : کسی که طالب سیر و سلوک شد، اگر برای پیدا کردن استاد نصف عمر خود را در جستجو بگذراند ارزش دارد. و آن که به استاد رسیده نصف راه را طی کرده است.
برادر بصیر
میفرماید نصف عمر خودش رو در جستجوی استاد بگذراند . یعنی اقای قاضی داره میگه ای عزیزی که میخوای سیر و سلوک کنی ؛ برو دنبال استاد بگرد ولو به قیمت نصف عمرت.
البته نه اینکه اهل گناه باش و برو دنبال استاد بلکه کسی که واقعا طالب سلوک هست تا حدودی خودش رو برای سلوک آماده میکنه اما اینکه اهل گناه نباش و دنبال استاد هم نباش به نظرم خوب نیست ...
استفاده میکنیم از نظرات شما

باسلام مجدد و عرض احترام
این که انسان نیاز به استاد دارد، امر مسلمی است که در جای خودش بحث شده و ما هم قبول داریم، نه تنها برای سیر و سلوک نیاز به استاد هست بلکه برای هر کار متخصصانه ای نیاز به استاد هست تا انسان را راهنمایی کند و اگر کسی بخواهد بدون استاد دیدن، خبره و استاد بشود، خیلی زمان خواهد برد و حتی ممکن است اشتباهات فراوانی بکند و خدایی نکرده گاهی به هلاکت هم برسد، مخصوصا در امور اصلاح نفس و خطرات آن مسیر.
اما این که استاد کیست و یعنی چه، جای بحث دارد. استاد حتما نباید یک عارف و سالک باشد، برای کسی که مبتدی است، مطالب عمومیِ کارشناسان دینی، علماء و مراجع به طور عموم می تواند به عنوان استاد محسوب شود حتی همین سایت می تواند استاد بعضی افراد در مراحل ابتدای باشد، و هیچ کس از استاد و مطالب علمی مستغنی نیست، منظور حضرت علامه قاضی هم از این که یک عمر اگر دنبال استاد بگردی، ارزش دارد، همین است، ایشان می خواهد اصلِ تعقل، اصل رجوع به اهل خبره و اصلِ استاد داشتن و رجوع به متخصص را تایید کنند، اما این که استادی داشته باشیم و اذکار خاصی به ما بدهد و اعمال و رفتار ما را زیر نظر داشته باشد و مطابق روحیات ما، به ما ذکر بدهد و توجه ویژه داشته و ما را در مسیر سلوک دستگری و همراهی بکند، نیاز دارد که خود استاد ما را برگزیند و انتخاب کند، هر چند ما هم پافشاری کنیم و شخص خاصی را به عنوان استاد خویش انتخاب کرده باشیم و از او درخواست نموده باشیم،
پس استاد دوگونه شد، استاد عمومی که همه باید دنبال آن باشند و همان رجوع به متخصصین و گرفتن علم از آنهاست، دوم استاد خصوصی در مسائل سلوکی که خودِ استاد شاگردش را انتخاب می کند و از او دستگیری می نماید و به انتخاب یا اصرار شاگرد صورت نمی پذیرد.

بصیر;551452 نوشت:
استاد خصوصی در مسائل سلوکی که خودِ استاد شاگردش را انتخاب می کند و از او دستگیری می نماید و به انتخاب یا اصرار شاگرد صورت نمی پذیرد.

سلام علیکم

ببینید
این سوال در سایت پرسشکده مطرح شده است :
سوال : برای پیدا کردن استاد سیر و سلوک باید چه کار کنم؟ لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ : ... حق آن است که سالک احتیاج به استاد عارف دارد؛ چرا که مبتدى هنگامى که قصد تهذیب نفس از رذایل را داشته باشد، نمى‏داند چطور شروع در سلوک کند و چه چیزى شایسته است تا انجام دهد و از آنچه باید بپرهیزد، چگونه عمل کند و چه بسا براى او صفت رذیله عجب، حاصل شود و خود بدان ملتفت نباشد تا از آن بپرهیزد، و لذا محتاج معلمى است تا به او تنبه دهد و او را به راه تخلص از آن ارشاد کند.
... البته آنچه در این مورد مهم است، یافتن چنین فرد کاملى است که داراى ویژگى‏هاى ده‏گانه بوده و به حقیقت چنین مقام روحانى را حائز باشد؛ نه آنکه مدعى بوده و از حقیقت خالى باشد که در این صورت، خود گمراه بوده و گمراه کننده دیگران نیز خواهد بود. از این رو براى به دست آوردن چنین استادى باید کوشش نمود و دقت خاص به عمل آورد.
اگر چنین استادى یافت نشد - هر چند که جوینده یابنده بود - نباید ناامید بود و سلوک را به کنارى گذاشت؛ به خصوص در عصر حاضر که کشف اطلاعات و جمع‏آورى آنها، کار چندان دشوارى نیست ...


در اینجا حرف از استادی میزند که برای مبتدی نیاز است تا از بین بردن رذایل را زیرنظر او انجام دهد زیرا سالک ملتفت به شیوه ی حذف رذایل خودش هم نیست یا حتی ممکنه رذایل خودشو با فضایل اشتباه بگیره. مشخص است ریشه یابی رذایل اخلاقی با صرف سخنرانی های اخلاقی عمومی حاصل نمیشود بلکه معلم میخواهد آقا ... معلم
و در بخش دوم میفرماید برای بدست آوردن چنین استادی ( با خصوصیاتی که ذکر کردند ) باید کوشش نمود. جوینده یابنده است
.......
در همین سایت تاپیکی ایجاد شده بود تحت عنوان : سیر و سلوک و آسیب شناسی آن
که جناب هادی در آنجا فرمودند : به یاد می آورم که جناب حجت الاسلام و المسلمین جاودان در تهران می فرمود: " من بیست سال به دنبال استاد شهرهای مختلف را گشتم تا سرانجام خدای متعال عنایت فرمود و آب در کوزه و ما تشنه لبان می گشتیم ،مرحوم آیت الله حق شناس را در مدرسه فیلسوف الدوله بازار تهران یافتم".
شاید صلاح سالک در نیافتن کسی باشد و یا زمان نیاز داشته باشد، فلذا نباید از وصول مطلوب نومید شود.

مطلب بنده واضح شد الحمدلله
ایشون فرمودند که شیخ ما آقای جاودان بیست سال شهر های مختلف را به دنبال استاد گشته تا خداوند به او آیت الله حق شناس رو عنایت فرموده .
و در بخش دوم از یافتن و نیافتن صحبت میکنند.

برادر مقاومت نکنید ؛ مقاومت بی فایده ست. :Nishkhand:

از سوال اصلی هم منحرف نشویم که اول ذکر کردم : ( البته پاسخ دادن به این سوال منوط به قبول حرف بنده هست )
فرض بفرمایید ما الان چند گزینه مد نظر داریم
میخوایم بریم تک تکشون رو ببینیم و یکی که مناسب ترینه رو انتخاب کنم
بفرمایید باید به چه معیارهایی توجه کرد ؟
خواهشا تمام معیار ها رو بفرمایید از سطح استاد تا سنخیت روحی و ....

سلام جناب اقای العبد عزیز
اقا بله حدیث هم داریم باید استاد باشد :
هلک من لیس له حکیم یرشده
هلاک شد کسی که نیست برای او حکیمی که ارشادش کند
ولی شما یک چیز دیگر را هم در نظر بگیریدکه ::
ما بگیم که مثلا این اقا استاد داشته خیلی خوب استاد اون که بوده ؟اونم فلانی بوده استاد اون فلانی کی بوده بالاخره اخر می رسه به کجا اخر می رسه به یک نفر که قطعا اون استاد سلوکی نداشته
چون یک قاعده عقلیه خوب حالا این استاد که استاد نداشته چگونه خودش استاد شده ؟؟

تشکر

ammarshia;551689 نوشت:
ما بگیم که مثلا این اقا استاد داشته خیلی خوب استاد اون که بوده ؟اونم فلانی بوده استاد اون فلانی کی بوده بالاخره اخر می رسه به کجا اخر می رسه به یک نفر که قطعا اون استاد سلوکی نداشته
چون یک قاعده عقلیه خوب حالا این استاد که استاد نداشته چگونه خودش استاد شده ؟؟

سلام علیکم برادر
اگه صحبت های استاد رمضانی رو خونده باشید در همین تاپیک که بنده گذاشتم ؛ فرمودند قاعده بر این است که طالب سلوک استاد داشته باشد . قاعده این است و آن هایی که بدون استاد به جایی رسیدند استثنا هستند.
اما اینکه سلسله ی اساتید عرفانی از علامه طباطبایی و اقای قاضی و جناب ملاحسینقلی به کجا میرسه رو به عهده ی جناب بصیر میذارم .
یعنی سوادم قد نمیده ...
شاید مستقیم به یکی از شاگردان اهل بیت علیهم السلام بخوره .

من همیشه برام سواله
اگه بانوان دنبال استاد باشــن باید به کی مراجعه کنند؟
ایا به استاد مرد میشه مراجعه کرد؟

مثلا بزرگان اصلا شاگرد زن داشتند؟
و حال اگه خانمی بخواد و دنبال استاد باشه و
میدانه نمیتونه استاد مرد داشته باشـه باید چه کنه؟

برادر عزیز اقای العبد سخنان ایت الله رمضانی را مطالعه کردم استثناء بودن هم می تونه باشه
پس قبول دارید اسثناء بوده خوب باید دید چه ویژگی ای داشتند که استثناء شدند مثل ما آدم بودند دیگه،معصوم هم که نبودند !علامه طباطبایی نکاتی که در المیزان گفته است فوق العاده است علامه حالا صرف و نحوش متفاوت بوده است با دیگران ؟نه بلکه ویژگی ای داشته است که ما نداشته ایم
چیز محالی پس نبوده است درسته ؟؟
به قول استاد فاطمی نیا :استاد که تولیدی نیست!
مگه می شه عشق بدون جواب بمونه ؟؟
نمی خواهم از روی احساس حرف بزنم ولی خداوند خلف وعده نمی کنه قرارد می دهیم برای او فرقانی را !

تشکر که پست حقیر را مطالعه کردید

الـــعبد;551456 نوشت:
ببینید
این سوال در سایت پرسشکده مطرح شده است :
سوال : برای پیدا کردن استاد سیر و سلوک باید چه کار کنم؟ لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ : ... حق آن است که سالک احتیاج به استاد عارف دارد؛ چرا که مبتدى هنگامى که قصد تهذیب نفس از رذایل را داشته باشد، نمى‏داند چطور شروع در سلوک کند و چه چیزى شایسته است تا انجام دهد و از آنچه باید بپرهیزد، چگونه عمل کند و چه بسا براى او صفت رذیله عجب، حاصل شود و خود بدان ملتفت نباشد تا از آن بپرهیزد، و لذا محتاج معلمى است تا به او تنبه دهد و او را به راه تخلص از آن ارشاد کند.
... البته آنچه در این مورد مهم است، یافتن چنین فرد کاملى است که داراى ویژگى‏هاى ده‏گانه بوده و به حقیقت چنین مقام روحانى را حائز باشد؛ نه آنکه مدعى بوده و از حقیقت خالى باشد که در این صورت، خود گمراه بوده و گمراه کننده دیگران نیز خواهد بود. از این رو براى به دست آوردن چنین استادى باید کوشش نمود و دقت خاص به عمل آورد.
اگر چنین استادى یافت نشد - هر چند که جوینده یابنده بود - نباید ناامید بود و سلوک را به کنارى گذاشت؛ به خصوص در عصر حاضر که کشف اطلاعات و جمع‏آورى آنها، کار چندان دشوارى نیست ...

در اینجا حرف از استادی میزند که برای مبتدی نیاز است تا از بین بردن رذایل را زیرنظر او انجام دهد زیرا سالک ملتفت به شیوه ی حذف رذایل خودش هم نیست یا حتی ممکنه رذایل خودشو با فضایل اشتباه بگیره. مشخص است ریشه یابی رذایل اخلاقی با صرف سخنرانی های اخلاقی عمومی حاصل نمیشود بلکه معلم میخواهد آقا ... معلم
و در بخش دوم میفرماید برای بدست آوردن چنین استادی ( با خصوصیاتی که ذکر کردند ) باید کوشش نمود. جوینده یابنده است
.......
در همین سایت تاپیکی ایجاد شده بود تحت عنوان : سیر و سلوک و آسیب شناسی آن
که جناب هادی در آنجا فرمودند : به یاد می آورم که جناب حجت الاسلام و المسلمین جاودان در تهران می فرمود: " من بیست سال به دنبال استاد شهرهای مختلف را گشتم تا سرانجام خدای متعال عنایت فرمود و آب در کوزه و ما تشنه لبان می گشتیم ،مرحوم آیت الله حق شناس را در مدرسه فیلسوف الدوله بازار تهران یافتم".
شاید صلاح سالک در نیافتن کسی باشد و یا زمان نیاز داشته باشد، فلذا نباید از وصول مطلوب نومید شود.

مطلب بنده واضح شد الحمدلله
ایشون فرمودند که شیخ ما آقای جاودان بیست سال شهر های مختلف را به دنبال استاد گشته تا خداوند به او آیت الله حق شناس رو عنایت فرموده .
و در بخش دوم از یافتن و نیافتن صحبت میکنند.

برادر مقاومت نکنید ؛ مقاومت بی فایده ست.


باسلام مجدد
فرمایشات شما متین و صحیح است و بنده هم قبول دارم و باید بگویم که هیچ منافاتی با کلام بنده ندارد.
بنده هم عرض کردم که برای هر کاری نیاز رجوع به متخصص هست، رجوع به متخصص یعنی رجوع به استاد.
استادی که برای درمان جسم است، به او دکتر می گویند، استادی که برای درمان مشکلات روحی مردم است به او استاد اخلاق یا عرفان می گویند.
برای رسیدن به این استاد باید تلاش کرد،حتی عمر انسان هم برای رسیدن به حقیقت و دفع رذائل اخلاقی صرف شود ارزش دارد، اما این که چه استادی برای من باشد، علاوه بر سعی و تلاش به رسیدن به آن، او هم باید بخواهد، او هم باید انتخاب کند، او هم باید شاگرد را بیازماید و برای شاگردی قبول کند، اصلا استاد، یک روزی برای انسان محسوب می شود، این که ما می گوییم استاد را خدا در مسیر راه می گذارد و او شاگردنش را پیدا می کند به همین معناست، یعنی این که خداوند هر کسی را که صلاح و هدایتش را بخواهد و او هم سعی و مجاهدت داشته باشد، خدا راههایش را به او می شناساند و استاد را در مسیر زندگی او قرار می دهد.
ان جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا.
همچنین خداوند متعال در قرآن می فرماید: و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب. هر کسی تقوا پیشه کند و گناه نکند، خداوند راه را به او نشان میدهد(مخرج) و از جایی که نمی داند روزی اش می کند، یکی از روزیها هم روزی معنوی است، همین استاد می تواند روزی معنوی به حساب آید که از طریق تقوای الهی نصیب انسان می شود.
پس ما به سمت استاد می رویم استادی که دارای شرایطی چون، مهذب بودن به اخلاق الهی، تایید بزرگان، مراجع و اساتید اخلاقی که خودشان مورد تایید هستند و امتحان پس داده اند. در مورد سنخیت روحی هم باید عرض کنم که برای انتخاب استاد اخلاق عمومی، این ما هستیم که دنبال سنختی روحیمان با او می گردیم، اما استاد اخلاقی که به عنوان استاد عرفان و سیر و سلوک محسوب می شود، اوست که دنبال سنخیت روحی می گردد، می نگرد که آیا شما سنخیت روحی دارید، آیا شرایط شاگردی را دارید یا نه. شما نمی توانید چنین استادی را که از شما بالاتر است از سنخیت روحی او با خودتان آگاه شوید. اگر می توانستید با روحیات او یا صحت و سقم روحیات، رفتارها و اعمال او آگاه شوید که دیگر شما نیاز به استاد اخلاق نداشتید، بلکه شما محیط بر او بودید، بلکه چون او محیط بر شماست، او باید سنخیت روحی را در شما بیابد.

بصیر;551712 نوشت:
استاد اخلاقی که به عنوان استاد عرفان و سیر و سلوک محسوب می شود، اوست که دنبال سنخیت روحی می گردد، می نگرد که آیا شما سنخیت روحی دارید، آیا شرایط شاگردی را دارید یا نه. شما نمی توانید چنین استادی را که از شما بالاتر است از سنخیت روحی او با خودتان آگاه شوید.

خب الحمدلله که به یک جمع بندی نهایی رسیدیم .
ببخشید اگه با این سوالم بحث کش دار میشه اما میخوام بدونم
و سوالم حالت جزئی تر و ملموس تر پیدا میکنه
نگاه کنید الان مثلا ما چند گزینه داریم که به قول شما مورد تأیید استاد و بزرگان هستند .
ما که نمیتونیم به تمام اونها خودمون رو عرضه کنیم تا اونها ببینند سنخیت روحی داریم یا نه
بلکه یکی از اونها رو انتخاب میکنیم و به سمتشون میریم و باهاشون نزدیک میشیم .
ملاک انتخاب اون یه نفره چیه ...
نمیدونم منظورمو متوجه شدید یا نه .

الـــعبد;551733 نوشت:
نگاه کنید الان مثلا ما چند گزینه داریم که به قول شما مورد تأیید استاد و بزرگان هستند .
ما که نمیتونیم به تمام اونها خودمون رو عرضه کنیم تا اونها ببینند سنخیت روحی داریم یا نه
بلکه یکی از اونها رو انتخاب میکنیم و به سمتشون میریم و باهاشون نزدیک میشیم .
ملاک انتخاب اون یه نفره چیه ...
نمیدونم منظورمو متوجه شدید یا نه .

باسلام مجدد
ملاک را عرض کردم، هر کدام در این ملاکها پایدارتر بودند و بیشتر مورد نظر بزرگان از جهت علمی و اخلاقی بودند و بتوانند به ما بپردازند، سراغ او می رویم و از او درخواست می کنیم. اگر نشد اصرار می کنیم تا بالاخره یکی از آنها راضی شود یا ما صلاحیتش را پیدا کنیم.
گاهی رد کردنِ آنها هم خیر است، رد می کند تا ما به هدف و مسیر مصمم تر بشویم به عبارتی با این کار ما را به سمت خدا و خودش جذب می کند.

ammarshia;551707 نوشت:
برادر عزیز اقای العبد سخنان ایت الله رمضانی را مطالعه کردم استثناء بودن هم می تونه باشه
پس قبول دارید اسثناء بوده خوب باید دید چه ویژگی ای داشتند که استثناء شدند مثل ما آدم بودند دیگه،معصوم هم که نبودند

بله
استثنا هم میتونه باشه
به نظر بنده به کسی که زیر نظر استاد بوده نمی رسه
یک نمونه ی بارز از عارفان واصل شیخ انصاری همدانی بودند که بدون استاد طی مسیر کردند



ربانی بودند اقا ... ربانی
یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید
نقل میکنند از ایشون که فرمودند :
« اگر الان جوان شوم می دانم چطور باید بروم و راه خیلی آسان تر از کاری بود که من کردم. »
این حرف نشون میده ایشون راه اعتدال رو در جوانی پیش نگرفته بودند که الان میگن اگه جوان میشدم میدونستم چطوری مسیر رو طی کنم و دچار سخت گیری های قبلی نشم.
و به نظر بنده علت عمده اش نبودن یه استاد بالای سرشون بوده .

این فرق کسی هست که بدون استاد سلوک کرده با کسی که زیر نظر استادی واصل و خبیر راه رو رفتند.
البته اونچه که عرض کردم اطلاعات بنده از ایشون بوده .
ممکنه ایشون استادی داشتند بصورت پنهانی که بعیده البته .

سلام
استادی می فرمودند: هدف از سلوک باید خلصنی من النار ( گناه) باشد!

علامه جعفری قدس سره می‌گفت سلوک من از وقتی شروع شد که نگاه به عکس یک نامحرم را با مهر امام علی علیه السلام ( که در جمع دوستان مطرح شده بود) معاوضه نکردم و
بعد از آن به حالاتی عرفانی رسیدم!

اگر مطالعه‌ی کتب اشاره شده در صحبت کارشناسان محترم و دوستان را شروع کنیم متوجه حقوقی می‌شویم که زمین گذاشته‌ایم!

بعنوان مثال حقوق خداوند متعال، حقوق اعضا و جوارح، حقوق مومنین، حقوق والدین، خواهر و برادر، اقوام، همسایگان، حیوانات، و ... همه حقوق دیگری که در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام و روایات دیگر آمده است!

صفات مومن کدام است؟... از روایات و قرآن

صفات اولیا الله کدامند؟ .. از قرآن و نهج البلاغه

و ....

بنابراین با عمل به این علوم که هرکدام استادی برای انسان هستند انسان در مسیر سلوک قرار می‌گیرد

هرجا مشکلی داشت استاد کامل ( حضرت حجت روحی فداه) دست او را می‌گیرند و اگر لازم باشد در دست استادی بالاتر قرار می‌دهند!

زهـــــرایی;551696 نوشت:
من همیشه برام سواله
اگه بانوان دنبال استاد باشــن باید به کی مراجعه کنند؟
ایا به استاد مرد میشه مراجعه کرد؟

مثلا بزرگان اصلا شاگرد زن داشتند؟
و حال اگه خانمی بخواد و دنبال استاد باشه و
میدانه نمیتونه استاد مرد داشته باشـه باید چه کنه؟

با سلام خدمت خواهر بزرگوار

خانم ها هم می توانند سیر و سلوک داشته باشند و همچنین می توانند استاد سیر و سلوک ( مرد ) داشته باشند.

بنده، عارفی را سراغ داشتم که هم شاگردان مرد و هم شاگردان زن داشته است ( البته چند سالی هست که مرحوم شده است)

چند نکته مهم :

1_ برای هر فردی ( چه زن و چه مرد ) لازم است که انجام واجبات و ترک محرمات داشته باشد و در این مسیر

باشد تا ان شاء الله خداوند متعال، استادی خوب و مطمئن را در سر راهشان قرار دهد.

2_ افراد طالب استاد مخصوصاً خانم ها در انتخاب استاد، بسیار بسیار باید دقت و توجه کنند که مبادا در دام

اشخاص شیاد گرفتار شوند.

دوستان سلام

عزیزان، مشرب و مسلک اساتید مختلف، متفاوت است و هر کدام نیز منازلی را برای سلوک در نظر می گیرند.
اما آنچه هویداست و در ابتدای راه در همه مشترک است، بیداری است و پس از آن طلب است و صبوری بر این طلب.

جناب حافظ می فرماید:
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید
از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم
خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید
گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
هر جا که نام حافظ در انجمن برآید

یا جناب ابو سعید ابوالخیر دارند که:
گر طالب راه حق شوی، ره پیداست
او راست بود با تو، تو گر باشی راست
وانگه که به اخلاص و درون صافی
او را باشی بدان که او نیز تراست

پس مهم است که شما حقیقتا طلب داشته باشید و صد البته این مهم است که در این طلب، طالب چه باشید. آیا طالب کراماتید یا طالب نور؟
اگر مطلوبتان صحیح نباشد، هنوز بیدار نشده اید. انتظار نداشته باشید که بیدارتان کنند.
خداوند از امر خود به ما روح عطا کرده است، خود باید بیدار شوید، ابتلائات و امتحانات برای چیست؟ جز آنکه بیدار شوید؟ جز آنکه وقتی بیدار شدید، در وادی طلب بمانید تا رشد کنید؟

و اما سعه وجودی انسان متناهی نیست که فقط مشرب و مسلک خاصی وی را رشد دهد.

خلاصه اینکه: برادران و خواهران عزیز، به توصیه جناب بصیر گوش کنید و این قدر هم و غم پیدا کردن استاد نداشته باشید. به خودتان برسید، به خودتان توجه کنید، به تک تک دقایق خود و ابتلائاتی که دارید توجه کنید، سعی کنید مجاهدانه آنها را طی کنید. سعی کنید ارتباط آنچه از مسائل مهم دین می دانید را با هم پیدا کرده و بعد از آن یک منظومه فکری داشته باشید.
اگر نتوانستید به یک منظومه فکری برسید، اساتید اخلاق خبره، مشخص هستند، سعی کنید به یک استاد اخلاق کاملا ولایت مدار رجوع کنید و هر آنچه گفت را سمعا و طاعتا بپذیرید و انجام دهید. آن مقدار که باید رشد می کنید و اگر برایتان مفید بود، ان شاءالله وارد وادی عرفان نیز می شوید.

علی علی

متعلم;552045 نوشت:
صفات مومن کدام است؟... از روایات و قرآن

صفات اولیا الله کدامند؟ .. از قرآن و نهج البلاغه

و ....

بنابراین با عمل به این علوم که هرکدام استادی برای انسان هستند انسان در مسیر سلوک قرار می‌گیرد


سلام
ممنون که نظراتی رو ارائه دادید
صحبت اقای رمضانی رو مجددا در اینجا میارم در پاسخ به شما :

بدون راهنمايي و ارشاد يك استاد، رياضت امكان‌پذير نيست، درست است كه همه چيز اعم از احكام، واجبات، محرمات، مستحبات، مكروهات و... (مشخص است) لكن بايد فردي باشد كه دستور العملي را بر اساس همين دين براي ما مشخص نمايد و ما را همراهي نمايد تا در راه انجام رياضت گام برداريم و كم كم به جايي برسيم كه ديگر نيازي به استاد نباشد و حتي خود به مقام استادي ديگران نائل شويم.
انسان حتي اگر راه و دستورات را هم بداند و طرح و برنامه هم داشته باشد، با کسی كه زير نظر استاد حركت كرده و با او گام بردارد، متفاوت است و تأثير متفاوتي نيز خواهد داشت.

همین دستوراتی که میفرمایید بصورت عمومی به ما رسیده رو باید طبق نظر استاد انجام داد تا اعتدال رعایت بشه ان شاء الله .
استادی که ریشش رو در این راه سفید کرده ...
خیر ببینید :Gol:

مکلف;552086 نوشت:
برادران و خواهران عزیز، به توصیه جناب بصیر گوش کنید و این قدر هم و غم پیدا کردن استاد نداشته باشید. به خودتان برسید، به خودتان توجه کنید، به تک تک دقایق خود و ابتلائاتی که دارید توجه کنید، سعی کنید مجاهدانه آنها را طی کنید. سعی کنید ارتباط آنچه از مسائل مهم دین می دانید را با هم پیدا کرده و بعد از آن یک منظومه فکری داشته باشید.

بله
اعتراف میکنم کسی که ادعای یافتن استاد سلوک را دارد و برای ترک محرمات اقدام عملی برنمیدارد تشنه نیست ، طالب نیست .
مدعیــست ...
اما اگر تشنه و طالب واقعی سلوک بود در راه ترک محرمات گام های عملی برمیداره .
و به قول علامه حسن زاده حفظه الله : انسان استاد میخواهد ؛ شما تشنه باشید ، خداوند دهان تشنه را بی روزی نمیگذارد.

و اثبات کردن این تشنگی به قدم برداشتن است که عرض کردم .
شرمنده که در محضر اساتید ، این کوچکترین دست به قلم بردم ( دست به کیبورد بردم :Nishkhand: )
خیر ببینید

الـــعبد;552236 نوشت:
بله
اعتراف میکنم کسی که ادعای یافتن استاد سلوک را دارد و برای ترک محرمات اقدام عملی برنمیدارد تشنه نیست ، طالب نیست .
مدعیــست ...
اما اگر تشنه و طالب واقعی سلوک بود در راه ترک محرمات گام های عملی برمیداره .
و به قول علامه حسن زاده حفظه الله : انسان استاد میخواهد ؛ شما تشنه باشید ، خداوند دهان تشنه را بی روزی نمیگذارد.

و اثبات کردن این تشنگی به قدم برداشتن است که عرض کردم .
شرمنده که در محضر اساتید ، این کوچکترین دست به قلم بردم ( دست به کیبورد بردم :Nishkhand: )
خیر ببینید

سلام علیکم..
اگه تلاش لازم رو داشته باشیم..
اما اون استاد میسر نشده باشه باید چه کنیــم؟
من به عنوان زن هنوز درگیر این مسئله هستم چون نمیشه به هر کس اعتماد کرد..
الان تکلیف من طالب چی هست؟

زهـــــرایی;554822 نوشت:
سلام علیکم..
اگه تلاش لازم رو داشته باشیم..
اما اون استاد میسر نشده باشه باید چه کنیــم؟
من به عنوان زن هنوز درگیر این مسئله هستم چون نمیشه به هر کس اعتماد کرد..
الان تکلیف من طالب چی هست؟

سلام علیکم
بنده بنا نداشتم به این سوال شما که در پست های قبلی پرسیده بودید پاسخ بدم
چون نمیدونستم جوابشو .
اما چون سخن بنده رو نقل قول کردید مجبور شدم پاسخ بدم و عرض بکنم که : نادانم
و البته تأسف بار است .
اینکه سودای سلوک دارید و راه رو باز نمیبینید ... مخصوصا اینکه خانم هستید و
خودتون ملتفت محدودیت هاش هستید در نسبت به ارتباط گیری با استاد سلوک.
3 مطلب رو میتونم خدمتتون عرض کنم .
1- به این لینک سری بزنید . ببینید میتونه بهتون کمک کنه یا نه ؟
استاد سیر و سلوک ( عرفان عملی ) برای خواهران
http://abdesaleh.blogfa.com/post-394.aspx
یکی از دوستان بنده فکر میکنم سابقا با نویسنده ی این وبلاگ در شهری دیدار کردند و ایشون رو تأیید کردند .
خودم هم به ایشون تا حدودی اعتماد دارم ...
2- شنیده ام که بانو مجتهده امینی شاگردانی تربیت کرده اند .
پرس و جو کنید ببینید آیا در عرفان عملی هم شاگردی تربیت کرده اند که بتواند سلوک خواهران را بر عهده بگیرد ؟
3- یه تحقیقی هم بکنید ببینید کسی از اقایان که سمت استاد سلوکی رو دارند شاگرد خانم می پذیرند ؟
البته دنبال هر کسی نرید ! تحقیق بفرمایید شدیدا ...

یه مطلبی رو میگم شاید یه مقدار توی ذوقتون بخوره .
شاید بهتر باشه در اول چند مدتی رو در خدمت یک استاد اخلاق باشید تا یک استاد عرفان.
از جلسات عمومی بهره بگیرید. نمیدونم که اول بهتره برید جلسات اخلاق یا جلسات عرفان .
کارشناس میتوانند کمک کنند ان شاء الله
اما اگر بنا شد مدتی به جلسه ی اخلاق برید ، بررسی کردن جلسه ی اخلاق اقای جاودان رو در اولویت بذارید.
حجت الاسلام والمسلمین جاودان

حالا این چند مورد رو بررسی کنید .

توسل جدی فراموش نشه . جدی !
اگه توسل جدی کنید و صلاحتون بر یافتن استاد باشه ، ولو دو مورد بالا هم بهتون کمکی نکنه ، بالاخره به کسی وصل میشید .
خیالتون راحت ...
فقط ثابت کنید عطش دارید . اگر صلاحتون بر یافتن استاد بود بی نصیب نمیمونید به فضل خدا

بنده متأسفانه به علت تجربه و دانش کنم خیلی نمیتونم بهتون کمک کنم.خیلی با ساز و کار یافتن استاد آشنا نیستم.
حدودی مطالبی رو بلد بودم که عرض کردم.
ان شاء الله خداوند به شما انسان ربانی و الهی و خبیری عنایت بکند.
التماس دعا

[="DarkOrchid"]

زهـــــرایی;554822 نوشت:
الان تکلیف من طالب چی هست؟

با سلام و عرض ادب...
توجه داشته باشید تلاش لازم به معنی کثرت مطالعات و ریاضات نیمتواند باشد و اگر نفس مظرب باشد نمیتواند سیر درستی داشته باشد چنانچه شخصی محضر بزرگی رفتند و فرمودند درس و بحث شما خیلی زیادست...
عباداتی که برای نفس شما بسیار سنگینست انجام ندهید و از اذکاری که در کتاب ها یافت میشود و غیر از سخنان ائمه هستند استفاده نفرمایید...
بدون استاد سیرتان باید با توسلات و خدمت به خلق و شرکت در مجالس روضه و گدایی در خانه اهل بیت صورت بگیرد چنانچه هنگام پیدا کردن استاد نیز فتوحاتتان به دست اهل بیت میباش...
جناب شیخ اکبر حضرت محی الدین ابن عربی در باب 53 از فتوحاتشان در اعمال سالک قبل از استاد میفرمایند :
تمام حضرات عرفا خطاب به جمیع مریدان و سالکان طریقت گفته اند و میگویند : « اگر مرد راهی ! در آغاز راه باید به چند خصیصه متصف گردی تا برای وجدان شیخ و دستگری او انگِشت آتش گردی و آن چند خصیصه " 1-عزلت ، 2-صمت ، 3-جوع ، 4-سهر ، 5-صدق ، 6-توکل ، 7-صبر ، 8-عزیمت ، 9-یقین " است.
آن سالکی که هیچ یک از این اوصاف را در خود نپرورانده ، هوس ران ژاژخایی است که به لهو ، خواهان وصال است و بوالهوسانه خواستار گوهر حقیقت
است.
جوع به معنی گرسنگیست و غذا خوردن در دایره ی شرع و روایات صمت به معنی ریاضت سکوتست سهر به معنی بیداری دل و جشم و دوری از سستی عزلت به معنی خلوت کردن و دوری از اهل راه است که باید اعتدال در عزلت رعایت شود[/]

زهـــــرایی;554822 نوشت:
سلام علیکم..
اگه تلاش لازم رو داشته باشیم..
اما اون استاد میسر نشده باشه باید چه کنیــم؟
من به عنوان زن هنوز درگیر این مسئله هستم چون نمیشه به هر کس اعتماد کرد..
الان تکلیف من طالب چی هست؟

نگاه کنید یک داستان نقل می کنم برای شما از یکی علمای بزرگ که برایش اتفاقی پیش امده است :

حالا خدا بخواد یک ولی هم می رسونه من یک وقت از اقای مصطفوی شنیدم یک ولی ای بوده که خیلی دنبال اون می دویدند ایشون جوان بوده در حجره را وا کرده بیاد بیرون تو مدرسه دیده همون ولی نشسته کناره حجره می گه اقا جون چرا نمی ای بیرون من منتظرتم!

متاسفانه الان الان همش می گند استاد استاد آیا ما واقعا تا اون جا که تونستیم رفتیم که استاد به ما نیامده است ؟؟

آیا محاسبه نفس کرده ایم سخن یکی از ائمه را برای شما نقل می کنم:
امام باقر می فرمایند: من لم يجعل الله له من نفسه واعظا ، فإن مواعظ الناس لن تغني عنه شيئا .
اگر خودش به فکر نیفتد خودش واعظ خودش نباشد مواعظ تمام عالم هرگز او را اصلاح نمی کنند!

واقعا ما خودمان را به این درجه از حدیث رساندیم ؟؟
زن بودن شرط نیست حضرت زهرا س حضرت زینب س اینا هم زن بوده اند و در حق حضرت زینب چی آمده است ؟؟
حضرت سجاد فرمود :انت عالمه غیر معلمه

حضرت زینب کبری عالمه غیر معلمه بود


موضوع قفل شده است