اسلام یا اعلامیه جهانی حقوق بشر؟ چرا؟

تب‌های اولیه

171 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسلام یا اعلامیه جهانی حقوق بشر؟ چرا؟

شما اسلام را قبول دارید یا اعلامیه جهانی حقوق بشر را؟ علت انتخابتان چیست؟

ابتدا نظر شخصی خودم:

اعلامیه جهانی حقوق بشر در بسیاری از نقاط حرف هایی زده که در قرآن و سنت پیامبر و ائمه نیامده است پس قابل مقایسه نیست. در بسیاری دیگر هم صحبت هایی کرده که با اسلام تضادی ندارد و هر دو موافقند. اما من خودم اعلامیه جهانی حقوق بشر را قبول میکنم چرا که:

1-بطور مختصر بسیاری از حقوق انسان را گفته است.
2-با توجه به زمانی که در آن زندگی میکنیم بروزتر است.
3-در جاهایی که اسلام نظر دیگری را دارد من نظر اعلامیه را منطقی تر میدانم.

برای روشنتر شدن مسئله متن اعلامیه را به شما عرضه میکنم که اگر ایرادی در اعلامیه دیدید آن را نشان دهید. نظر اسلام را هم از دید خودم گفتم اگر نظر اسلام را چیز دیگری میدانید متذکر شوید:

ماده ی 1:


تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برادرانه رفتار کنند.


اسلام=خدا مردان را بر زنان برتری داده و زنان باید فرمانبردار مردان باشند و زنان ناقص العقلند و شهادتشان در دادگاه نصف مردان است.

ماده ی 2:


همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده ی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه»اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بین‌المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.


اسلام=اقلیت ها طبق اسلام باید با خواری و خفت زندگی کنند و جزیه بدهند. در کشورهای اسلامی هم اقلیت های اسلامی (مثل شیعیان در عربستان و بهاییان در ایران) زندگی آسوده ای ندارند و حقوق کمتری دارند.

ماده ی 3:


هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.

اسلام=اولین حق یعنی حق زندگی از کسانی که دینی غیر از دین های مورد تایید اسلام را دارند سلب شده است.


ماده ی 4:


هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته شده و ممنوع شود.


اسلام=براساس دین اسلام بردگی به رسمیت شناخته شده و قوانینی در مورد رفتار با بردگان و خرید و فروش آنان وجود دارد و حتی مردان میتوانند با بردگان زن رابطه جنسی برقرار کنند.

ماده ی 5:


هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.


اسلام=از نظر اسلام ملاک احکام خداست نه نظر انسانها و بر همین اساس مسلمانان در صورت اثبات شدن رابطه جنسی یک زن شوهردار با مردی دیگر باید انقدر به او سنگ بزنند تا بمیرد و اصلا اهمیتی ندارد که این عمل چقدر غیر انسانی هست همین که خدا مصلحت دانسته باید قبول کرد.


ماده ی 13:


1-هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی [حرکت از نقطه ای به نقطه ای دیگر] و اقامت در [در هر نقطه ای] درون مرزهای مملکت است.


۲. هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.


اسلام=بر طبق قوانین اسلامی کفار به دلایلی مثل نجاست باید جدا از مسلمین زندگی کنند (البته این قانون هم اکنون در عمل اجرا نمیشود) و نمیتواند به هر جایی مثل محل زندگی مسلمین برود.

ماده ی 14:


1-هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.


2-چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل متحد» باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد.


اسلام=یک پناهنده در صورتی که دینی غیر از ادیان تایید شده اسلام داشته باشد عملا به یک کشور اسلامی نمیتواند پناه ببرد چون در صورت پناهندگی باید مسلمان شود وگرنه کشته میشود.


ماده ی 16:


1-مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.


2-عقد ازدواج نمیبایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.


3-خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیله ی جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.


اسلام=زنان مسلمان نمیتوانند با مردان غیر مسلمان ازدواج کنند و نمیتوانند با هرکس که میلشان است ازدواج کنند به دلیل آزادی ازدواج در سنین خردسالی که اصولا نظر دختر را نمیتوان پرسید و همچنین اذن پدر برای زن بالغ و حق طلاق با مرد است.


ماده ی 18:


هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.


اسلام=کسی که در خانواده ای مسلمان زاده شده حق تغییر دین ندارد وگرنه در صورت ابراز عقیده اش کشته میشود بر همین اساس تکلیف آزادی اندیشه در اسلام از پیش مشخص است و چنین چیزی در اسلام برتابیده نخواهد شد. غیر مسلمین حق تبلیغ دینشان را ندارند ولی جالب است که بدانید مسلمین در جایی که حق تبلیغ دینشان را نداشته باشند میتوانند به زور متوسل شوند اما همین حق را به طرف مقابلشان نمیدهند. آزادی اجرای مناسک و عبادات هم محدود به ادیان تایید شده است آن هم نه به نظر خودشان بلکه به نظر حکومت اسلامی.

ماده ی 19:


هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.


اسلام=در اسلام چنین حقوقی وجود ندارد که نمونه بارز آنها بهاییان هستند که در کشورهای اسلامی حق انتشار مطالب مورد نظرشان را ندارند. نکته ای که در مورد اسلام وجود دارد این است که چون مسلمین محمد را آخرین پیامبر و اسلام را کاملترین دین میدانند و این را صرفا نه نظر شخصی خود بلکه عین حقیقت میدانند حق تبلیغ برای بقیه ادیان را برنمیتابند. در مورد فرقه هایی مثل بهاییت هم چون اسلام نخستین (اسلام زمان پیامبر) را کامل میبینند فرقه ها را برنمیتابند.

برای دیدن لیست کامل مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر به لینک زیر مراجعه کنید:

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82_%D8%A8%D8%B4%D8%B1

[=arial]

با نام الله


[=arial]


[=arial] کارشناس بحث: استاد کریم

mir@;511787 نوشت:
اعلامیه جهانی حقوق بشر در بسیاری از نقاط حرف هایی زده که در قرآن و سنت پیامبر و ائمه نیامده است پس قابل مقایسه نیست. در بسیاری دیگر هم صحبت هایی کرده که با اسلام تضادی ندارد و هر دو موافقند. اما من خودم اعلامیه جهانی حقوق بشر را قبول میکنم چرا که:

1-بطور مختصر بسیاری از حقوق انسان را گفته است.
2-با توجه به زمانی که در آن زندگی میکنیم بروزتر است.
3-در جاهایی که اسلام نظر دیگری را دارد من نظر اعلامیه را منطقی تر میدانم.

با سلام
البته بحث کردن با شما یک ایراد اساسی فعلا دارد وآن اینکه شما از قبل مسیر خود را انتخاب کرده اید و وفعلا پیش فرضی دارید که خلاص شدن از آن وبحث آزاد با شما خود مشکلی است ولی به هر حال بنده نیز با توجه به مطالبی که بیان داشته اید مطالبی را عرض می کنم که ببینیم دیدگاه اسلام بهتر است یا اعلامیه حقوق بشر.

mir@;511787 نوشت:
برای روشنتر شدن مسئله متن اعلامیه را به شما عرضه میکنم که اگر ایرادی در اعلامیه دیدید آن را نشان دهید. نظر اسلام را هم از دید خودم گفتم اگر نظر اسلام را چیز دیگری میدانید متذکر شوید:

یکی از مظلومیت های اسلام همین است که حضرتعالی خود را ملزم می دانید مواد اعلامیه حقوق بشر را ماده به ماده بیان کنید ولی دیدگاه اسلام را از دید خودتان بیان بفرمایید. در حالی که اگر لطف می کردید به قرآن کریم وکتبی که علمایی مانند شهید مطهری نوشته اند مراجعه می کردید بیشتر با دیدگاه اسلام آشنا می شدید واشکالاتی که در دیدگاه اسلام بیان داشته اید به وجود نمی آمد.

mir@;511787 نوشت:
تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر برادرانه رفتار کنند.

اسلام=خدا مردان را بر زنان برتری داده و زنان باید فرمانبردار مردان باشند و زنان ناقص العقلند و شهادتشان در دادگاه نصف مردان است.


قبل از همین حقوق بشر ورد زمانی که اروپا ارزشی برای انسان قائل نبود وبومی های آمریکا وسایر کشورها مثل استرالیا مانند گوسفند قتا وعام می شدند تا نویسندگان این اعلامیه ها به مطامع دنیوی خود برسند قرنها قبل از آن در سوره اسراء فرمود: لقد کرّمنا بنی آدم، ما بنی آدم را گرامی داشتیم. وبزرگترین نعمت وجودی انسان را عقل معرفی کرد که اولین مخلوق الهی است ومبنای ثواب وعقاب عقل است.( حدیث اول اصول کافی)
وطبق آیه 213 سوره بقره انسانها اول امت واحده بودند( کان الناس امة واحدة) ومشکل از زمانی شروع شد که بین مردم بر سر امور دنیوی وغلبه بعضی بر بعضی دیگر اختلاف به وجود آمد( مثل غلبه اروپائیان بر قاره آمریکا وتصاحب آن) ودر این زمان خداوند برا یرفع این اختلافها وایجاد زندگی مسالمت آمیز انبیاء خود را بسوی مردم فرستاد که در این راه خیلی از آنها شهید شدند.
اینکه دیدگاه اسلام را در مورد اینکه زنان ناقص العقل هستند مطرح می فرمایید، کاش اول دیدگاه کلی اسلام را بیان بفرمایید که اسلام در اصل خلقت وتوان رشد وپیشرفت ورسیدن به مقامات عالی انسانی فرقی بین مرد وزن قائل نیست ودر اینکه هر دوی آنها از روح الهی بهرمندهستند تفاوتی نیست(سوره مومنون)
اما در امور دنیوی طبق خود اثبات دانشمندان امروزی( می توانید به کتاب انسان موجود ناشناخته از آلکسیس کارل مراجعه کنید) بدن مادی زن ومرد تفاوتهایی دارد که مرد در برخی امور توانمند است وزن در برخی دیگر . اسلام برای زن آنقدر ارزش قائل است که خانواده که رکن اصلی جامعه می باشد که به زن سپرده است. زن بخاطر بهره مندی از احساسات که لازمه تربت خانواده ای موفق وجامعه ای پیشرفته است ادر امور مدیریتی به خاطر غلبه احساسات چه بسا تواند موفق باشد که مرد به خاطر کمبود احساسات نسبت به زن در این امور می تواند بهتر عمل کند.
پس در اصل خلقت ورسیدن به مراتب عالی انسانی فرقی ندارند واختلاف در استعدادهای دنیای است که مرد در برخی بهتر وزن در برخی دیگر بهتر است وهر دو برای رشد جامعه لازم می باشد واین مورد تایید دانشمندان صاحب نظر هم می باشد.

mir@;511787 نوشت:
همه انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده ی دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مصرح در این «اعلامیه»اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمروقضایی و وضعیت بین‌المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.
اسلام=اقلیت ها طبق اسلام باید با خواری و خفت زندگی کنند و جزیه بدهند. در کشورهای اسلامی هم اقلیت های اسلامی (مثل شیعیان در عربستان و بهاییان در ایران) زندگی آسوده ای ندارند و حقوق کمتری دارند.

اولا قانونی که ضمانت اجرایی ندارد به چه دردی می خورد، آیا کشورهای پیشرفته خود ملتزم به این قانون هستند یا این قانون را ابزاری برای فشار بر کشورهای فقیر وستمدیده قرار داده اند. اگر اینطور است پس اینهمه ظلم وجنایت در دنیا برای چیست؟ چرا حقوق مسلمانها در کشورهای اروپایی وآمریکا نقض می شود؟ چرا جوان ایرانی را در انگلستان در ملا عام وحشیانه می کشند وآب از آب تکان نمی خورد؟ چرا در آلمان ودر جلوی چشم قاضی ها بانوی مسلمان شاکی را متهم با هجده ضربه پاقو شهید می کند وآب از آب تکان نمی خورد؟
اینکه می فرمایید اسلام با خواری از اهل کتاب جزیه می گیرد بخاطر همین است که احکام اسلام را از دید خود دارید بیان می کنید نه از منابع اسلامی، هر مسلمانی موظف است که خمس وزکات پرداخت کند ولی این احکام برای یک مسیحی یا یهدوی که در کشو راسلامی زندگی می کند نیست. هزینه های دولت اسلامی هم از طریق خمس به دست می آید واهل کتاب در قبال آن جزیه می دهند تا حکومت اسلام یهم امنیت وشرایط زندگی را برای آنها فراهم می کند. آیا این خلاف عقلانیت است؟ یا باید هزینه زندگی اهل کتا بدر جامعه اسلامی را مسلمانها پرداخت کنند؟

mir@;511787 نوشت:
هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.

اسلام=اولین حق یعنی حق زندگی از کسانی که دینی غیر از دین های مورد تایید اسلام را دارند سلب شده است.


کجای اسلام چنین حکمی وجود دارد؟!

mir@;511787 نوشت:
هیچ احدی نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشته شود: بردگی و داد و ستد بردگان از هر نوع و به هر شکلی باید باز داشته شده و ممنوع شود.

اسلام=براساس دین اسلام بردگی به رسمیت شناخته شده و قوانینی در مورد رفتار با بردگان و خرید و فروش آنان وجود دارد و حتی مردان میتوانند با بردگان زن رابطه جنسی برقرار کنند.


در زمانی که برداری رسم بوده اسلام ظهور می کند وبرای بردگان حقوقی قرار می دهد وروشهایی برای آزادی آنها مثل کفاره روزه قرار می دهد تا مسیر آزادی آنها فراهم شود که قبلا اینها نبود وارباب هر موقع دلش می خواست برده بدبخت را می توانست بکشد. اما اسلام تامین هزینه های زندگی برده را به گردن ارباب می گذارد. خوب به نظر شما اسرایی که در جنگ ها گرفته می شدند بجای بردگی مثل گوانتانامو به زندان انداخته می شدند بهتر بود؟ اگز اسرای جنگی به زندانهای دائمی انداخته می شدند بهتر بود که در عین حال مسیر برای آزادی آنها فراهم بود که در سایه این احکام بعدها اصلا برده داری جمع شد. یا اینکه مثل الان آفریقایی های بیچاره توسط اروپائیان به برده داری نوین کشیده شوند یا اینکه اعضاء بدن انسانها توسط همین نویسندگان منشور داد وستد شود.
شما نگاه کنید وروش اسلام در تعدیل احکام غلط قبلی واز بین بردن این امور را به مروز زمان با اثر امروز وزندانهای مخوف آمریکا ونوع رفتار این مدعیان را حتی با مردم خود که در اعتراضات اخیر دیده شد نگاه کنید ببینید کدام بهتر است البته لازمه این داوری این است که پیش فرض نداشته باشید والا نمی توانید حق را از ناحق تشخیص دهید.

mir@;511787 نوشت:
هیچ کس نمی بایست مورد شکنجه یا بیرحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد.
اسلام=از نظر اسلام ملاک احکام خداست نه نظر انسانها و بر همین اساس مسلمانان در صورت اثبات شدن رابطه جنسی یک زن شوهردار با مردی دیگر باید انقدر به او سنگ بزنند تا بمیرد و اصلا اهمیتی ندارد که این عمل چقدر غیر انسانی هست همین که خدا مصلحت دانسته باید قبول کرد.

پس چرا الان مورد شکنجه قرار میدهند وآن هم چنین تحقیر آمیز؟
در مورد اسلام اولا اثبات شدن زنای یک شخص خیلی سخت ات چون باید چهار نفر انسان عادل شهادت دهند وآنها هم دقیق دیده باشند، مسلم این نوع مساله زمانی می تواند اتفاق بیفتد که طرفین آنقدر بی حیا باشند که در ملا عام چنین کاری انجام داده باشند وچهار نفر انسان عادل آنها را دیده باشند.
کسی که چنی بی حیا وبی شرم است که احکام جاری جامعه را به تمسخر می گیرد باید آزادش بگزاریم تا جامعه به لجن کشیده شود یا احکام بازدارنده ای باشد که جلو یاین کارها را بگیرد تا مثل الان غرب نباشد که مراکز اطفال بی سرپرست وفاقد پر ومادر پر شود وکودکان سقط شده در هر کوی وبرزنی پیدا شوند. ونظام خانواده از هم بپاشد.
مگر یکی از گلایه های زنان ومردان الام ما بی وفایی وخیانت همسرانشان نیست؟ آیا اسلام کا راشتباهی می کند که می خواهد زنان ومردان به هم وفادار باشند وکودکان نامشروع وجود نداشته باشند ونظام خانواده استحکام داشته باشد.
مد نظر هم داشته باشید که کسی که سنگسا رمیشود اگر بتواند از مهله فرار کند نباید با او کاری داشته باشند. وآزاد است.
اگر به شرایط این مساله نگاه کنید این امر به ندرت پیش می آید ودر عین حال حکمی است برا یعدم اختلاط نسلها وحفظ نظام خانواده.

mir@;511787 نوشت:
اسلام=بر طبق قوانین اسلامی کفار به دلایلی مثل نجاست باید جدا از مسلمین زندگی کنند (البته این قانون هم اکنون در عمل اجرا نمیشود) و نمیتواند به هر جایی مثل محل زندگی مسلمین برود.

از نظر اسلام کافر نجس اشت ودر صورت سرایت این نجاست باید پاک شود. اما از کجا می فرماید هیچ کافری نمی تواند در کننار مسلمانها زندگی کند در حالی دروه خود رسول خدا و ائمه(ع) خلا ف اینرا نشان می دهد.
mir@;511787 نوشت:
-هر انسانی سزاوار و محق به پناهجویی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای پناه دهنده در برابر پیگرد قضایی است.
2-چنین حقی در مواردی که پیگرد قضایی منشأیی غیرسیاسی داشته باشد و یا نتیجه ارتکاب عملی مغایر با اهداف و اصول «ملل متحد» باشد، ممکن است مورد استناد قرار نگیرد.
اسلام=یک پناهنده در صورتی که دینی غیر از ادیان تایید شده اسلام داشته باشد عملا به یک کشور اسلامی نمیتواند پناه ببرد چون در صورت پناهندگی باید مسلمان شود وگرنه کشته میشود.

پس این منشور هم استثنائاتی دارد وآزادی به هر قیمتی نیست.
کجای اسلام گفته شده که پناهنده باید مسلمان شود والا کشته خواهدشد؟ مگر آیه معروف آیة الکرسی نمی گوید: لا اکراه فی الدین، در دین اجبار نیست. این برداشت شما کاملا اشتباه وخلاف احکام اسلامی است.

mir@;511787 نوشت:
1-مردان و زنان بالغ، بدون هیچ گونه محدودیتی به حیث نژاد، ملیت، یا دین حق دارند که با یکدیگر زناشویی کنند و خانواده ای بنیان نهند. همه سزاوار و محق به داشتن حقوقی برابر در زمان عقد زناشویی، در طول زمان زندگی مشترک و هنگام فسخ آن هستند.

2-عقد ازدواج نمیبایست صورت بندد مگر تنها با آزادی و رضایت کامل همسران که خواهان ازدواجند.
3-خانواده یک واحد گروهی طبیعی و زیربنایی برای جامعه است و سزاوار است تا به وسیله ی جامعه و «حکومت» نگاهداری شود.
اسلام=زنان مسلمان نمیتوانند با مردان غیر مسلمان ازدواج کنند و نمیتوانند با هرکس که میلشان است ازدواج کنند به دلیل آزادی ازدواج در سنین خردسالی که اصولا نظر دختر را نمیتوان پرسید و همچنین اذن پدر برای زن بالغ و حق طلاق با مرد است.


اسلام نیز هیچ کس را مجبور به ازدواج با کسی که دلش نمی خواهد نمی کند، ورسول بزرگوار اسلام(ص) دخترشان را ازاد گذاشته بودند که خودشان از میان خواستگارها هر کس را که یمی خواهد انتخاب کند.
همین خانواده که می فرمایید، در این قرن اخیر که اینهمه اتفاقات افتاده ورد غرب خیلی خانواده ها از هم پاشیده میان مسلمانان حفظ شده یا غرب، آیا در غرب مفهوم خانواده الان معنایی دارد؟ برای حفظ خانواده باید مقدمات وموانعی باشد که جلوی سقوط آنرا بگیرد. مگر می شود بگوییم زن ومرد با هر کس که دلشان خواست آزادند رابطه جنسی داشته باشند در عین حال خانواده خودشان هم حفظ شود؟ آیا همین ماهواره واینترنت نیستند که الان خانواده ها زا ازهم جدا می کنند وموجب گسترش طلاق شده اند؟ از کجا آمده اند؟
اسلام با طلاق زیاد موافق نیست ومبغوض ترین حلال الهی است ولی در برخ یموارد چاره ای نیست. طلاق دادن با مرد است ولی مرد موظف است زندگی وآسایش لازم را متناسب با شان همسرش برا او فراهم کند. ول یاگر تخطی کرد ویا کارهای خلاف دیگری داشت همسر می تواند تقاضای طلاق کند وبا حکم دادگاه طلاق بگیر. راه کلا بسته نیست که ما بخواهیم خرده بگیریم. در عین حال اسلام برای همین زن مهریه قرار داده است که خود پشتوانه ای برای اوست که اگر مرد به وظایفش عمل نکرد این منبعی است تا بتواند نیازهای مالی خود را تامین کند.
بله اسلام اجازه نمی دهد زن مسلمان با غیر مسلمان ازدواج کند چون در اینصورت به خاطر غلبه ای که نوعا مردها در زندگی دارند دینش به خطر می افتد واسلام برای این اعتقادات واین نوع زندگی کردن ارزش قائل است وآرنا بهترین راه سعادت دنیا وآخرت می داند ونمی خواهد بنده اش در مسیر غلطی بیفتد.

mir@;511787 نوشت:
هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.
اسلام=کسی که در خانواده ای مسلمان زاده شده حق تغییر دین ندارد وگرنه در صورت ابراز عقیده اش کشته میشود بر همین اساس تکلیف آزادی اندیشه در اسلام از پیش مشخص است و چنین چیزی در اسلام برتابیده نخواهد شد. غیر مسلمین حق تبلیغ دینشان را ندارند ولی جالب است که بدانید مسلمین در جایی که حق تبلیغ دینشان را نداشته باشند میتوانند به زور متوسل شوند اما همین حق را به طرف مقابلشان نمیدهند. آزادی اجرای مناسک و عبادات هم محدود به ادیان تایید شده است آن هم نه به نظر خودشان بلکه به نظر حکومت اسلامی.

همه دینها اینطور هستند مگر یهدی ها اجازه تبلیغ اسلام در سرزمینهای اشغالی را می دهند؟ مگر خود آمریکا وکشورهای اروپایی به مسلمانها آزادی لازم وتبلیغ دین اسلام می دهند؟ همین الان مبلغان کشور خود ما را خیلی از کشورهای اروپایی نمی پذیرند. این مساله محدود به اسلام نیست. به هر حال یک دولت باید همانطور که امنیت جانی مردم را تامین می کند امنیت وآسایش فکری هم برای آنها تامین کند. اسلام راه تحقیق در مورد ادیان دیگر را به روی مردم خود نبسته است بلکه توصیه اش این است که دینتان از روی تحقیق باشد نه تقلید، در عین حال اقلیتهای مذهبی هم می توانند در کلیسا وکنیسه احکام خود را آزادانه انجام دهند وتبلیغ کنند که شما الان در برخی شهرهای ما مناطق ومحله هایی هستند که مسیح ینشین ویا یهودی نشین وسایر ادیان هستند.
در کجای اسلام گفته شده باید با زور دین خود را در هر کجای دلتان خواست تبلیغ کنید؟ اسلام معتقد است انسان باید با آزادی دین خود را انتخاب کند ول یاجازه نمی دهد یکی امروز اعلام کند من مسلمان هستم وفردا بلند به دست بگیر وبگوید من کافر شدم. اگر قرار باشد به این شکل عمل شود سنگ روی سنگ بند نمی شود وفضای جامعه به هم می خورد ومنافقان ودشمنان اسلام با استفاده از این ترفند یک روز اعلام کنند ما مسلمان هستیم وفردایش اعلام کفر کنند وبی دینی را تبلیغ نمایند.
اسلام با کسی که کافر می شود ولی اعلام نمی کند وبا کسی کار ندارد مشکلی ندارد ویقه او را نمی گیرد بلکه حکم ارتداد در جایی است که طرفدر ملا عام اعلام کفر می کند. به هر حال هر جامعه ای حتی جوامع سکولار اصول وافکاری دارند واجازه نمی دهند هر نوعی فکری در ملا عام تبلیغ شود چون در اینصورت نمی توانند جامعه را اداره کنند. بلکه محدودیتهایی دارند. اسلام نیز اجازه نمی دهد در کشور اسلامی افکار ضد اسلام تبلیغ شود چون اداره این جامعه بر اساس افکار اسلامی است.

mir@;511787 نوشت:
هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون [نگرانی] از مداخله [و مزاحمت]، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است.
اسلام=در اسلام چنین حقوقی وجود ندارد که نمونه بارز آنها بهاییان هستند که در کشورهای اسلامی حق انتشار مطالب مورد نظرشان را ندارند. نکته ای که در مورد اسلام وجود دارد این است که چون مسلمین محمد را آخرین پیامبر و اسلام را کاملترین دین میدانند و این را صرفا نه نظر شخصی خود بلکه عین حقیقت میدانند حق تبلیغ برای بقیه ادیان را برنمیتابند. در مورد فرقه هایی مثل بهاییت هم چون اسلام نخستین (اسلام زمان پیامبر) را کامل میبینند فرقه ها را برنمیتابند.

اولا ادیانی مثل مسیحیت ویهودیت وبه تعبیری ادیان رسمی وابراهیمی در معابد ومدارس خود براحت یتبلیغ می شوند وکسی هم کاری ندارد. اما فرقه های من در آوردی که تنها جنبه اعتقادی ندارند بلکه پایش بیفتد ضد نظام آن کشور عمل می کنند تا آنرا از بین ببرند. بهاییها سالها در دوران پهلوی د راین کشور تبلیغ کرده اند ومراکز قدرت را نیز تصاحب کردند وخود همین بهاییها نتوانستند سخنرانی های آیة الله فلسفی را که یک ماه رمضان با اجازه خود شاه در نقد افکا ربهاییها بود تاب بیاورند وبا فشاری که بر شاه آوردند منبر ایشان تعطیل شد. چون شرط کردند دیگر در مورد بهاییها حرف نزند.
بهاییها در اقداماتی که علیه نظام وحکومت کشور بوده مثل فتنه 88مشارکت داشته اند. وعلاوه بر آن اینها اشخاصی هستند که اول خود را منشعب از اسلام می دانستند ول یبعدها بزرگان آنها ادعای خدایی کردند وبه دامن اسرائیلی پناه بردند که هیچ گونه آزادی وارزشی برای غیر خود قائل نیست. وغیر یهود را حویاناتی می دانند که خدمتگزار آنها هستند. شما چطو رمی توانید کسانی که که در جبهه سرسخت ترین دشمنتان هستند آزاد بگذارید تا افکارشان را تبلیغ کنند وزمینه نابودی کشور ونشر افکار صهیونیستی را فراهم کنند.

کریم;512517 نوشت:
با سلام
البته بحث کردن با شما یک ایراد اساسی فعلا دارد وآن اینکه شما از قبل مسیر خود را انتخاب کرده اید و وفعلا پیش فرضی دارید که خلاص شدن از آن وبحث آزاد با شما خود مشکلی است ولی به هر حال بنده نیز با توجه به مطالبی که بیان داشته اید مطالبی را عرض می کنم که ببینیم دیدگاه اسلام بهتر است یا اعلامیه حقوق بشر.

با سلام

البته اینکه چرا من اعلامیه جهانی حقوق بشر را به اسلام ترجیح داده ام بی دلیل نیست و 3 تا دلیل برای سخنانم آوردم و همانطور که هرجای دیگر این سایت گفته ام هرکس با ورود به هر بحثی غرضی دارد حتی اگر غرض حقیقت باشد.

کریم;512517 نوشت:
یکی از مظلومیت های اسلام همین است که حضرتعالی خود را ملزم می دانید مواد اعلامیه حقوق بشر را ماده به ماده بیان کنید ولی دیدگاه اسلام را از دید خودتان بیان بفرمایید. در حالی که اگر لطف می کردید به قرآن کریم وکتبی که علمایی مانند شهید مطهری نوشته اند مراجعه می کردید بیشتر با دیدگاه اسلام آشنا می شدید واشکالاتی که در دیدگاه اسلام بیان داشته اید به وجود نمی آمد.

البته هرکس برداشتی از هر دینی دارد و این حق من است که برداشت خودم را از اسلام داشته باشم وگرنه اگر قرار باشد مثلا شما برداشتتان از مسیحیت همان چیزی باشد که پاپ دارد مطمئنا باید مسیحی شوید و از این منظر نمیتوان گفت اسلام مظلوم است!

کریم;512517 نوشت:
قبل از همین حقوق بشر ورد زمانی که اروپا ارزشی برای انسان قائل نبود وبومی های آمریکا وسایر کشورها مثل استرالیا مانند گوسفند قتا وعام می شدند تا نویسندگان این اعلامیه ها به مطامع دنیوی خود برسند قرنها قبل از آن در سوره اسراء فرمود: لقد کرّمنا بنی آدم، ما بنی آدم را گرامی داشتیم. وبزرگترین نعمت وجودی انسان را عقل معرفی کرد که اولین مخلوق الهی است ومبنای ثواب وعقاب عقل است.( حدیث اول اصول کافی)
وطبق آیه 213 سوره بقره انسانها اول امت واحده بودند( کان الناس امة واحدة) ومشکل از زمانی شروع شد که بین مردم بر سر امور دنیوی وغلبه بعضی بر بعضی دیگر اختلاف به وجود آمد( مثل غلبه اروپائیان بر قاره آمریکا وتصاحب آن) ودر این زمان خداوند برا یرفع این اختلافها وایجاد زندگی مسالمت آمیز انبیاء خود را بسوی مردم فرستاد که در این راه خیلی از آنها شهید شدند.
اینکه دیدگاه اسلام را در مورد اینکه زنان ناقص العقل هستند مطرح می فرمایید، کاش اول دیدگاه کلی اسلام را بیان بفرمایید که اسلام در اصل خلقت وتوان رشد وپیشرفت ورسیدن به مقامات عالی انسانی فرقی بین مرد وزن قائل نیست ودر اینکه هر دوی آنها از روح الهی بهرمندهستند تفاوتی نیست(سوره مومنون)
اما در امور دنیوی طبق خود اثبات دانشمندان امروزی( می توانید به کتاب انسان موجود ناشناخته از آلکسیس کارل مراجعه کنید) بدن مادی زن ومرد تفاوتهایی دارد که مرد در برخی امور توانمند است وزن در برخی دیگر . اسلام برای زن آنقدر ارزش قائل است که خانواده که رکن اصلی جامعه می باشد که به زن سپرده است. زن بخاطر بهره مندی از احساسات که لازمه تربت خانواده ای موفق وجامعه ای پیشرفته است ادر امور مدیریتی به خاطر غلبه احساسات چه بسا تواند موفق باشد که مرد به خاطر کمبود احساسات نسبت به زن در این امور می تواند بهتر عمل کند.
پس در اصل خلقت ورسیدن به مراتب عالی انسانی فرقی ندارند واختلاف در استعدادهای دنیای است که مرد در برخی بهتر وزن در برخی دیگر بهتر است وهر دو برای رشد جامعه لازم می باشد واین مورد تایید دانشمندان صاحب نظر هم می باشد.

خب ابتدا که زدید جاده خاکی و خارج از بحث حرف از قتل عام انسانها توسط مدعیان حقوق بشر زدید البته در آن زمان هنوز حقوق بشری چاپ نشده بود و اعلامیه حقوق بشر مربوط به سال 1948 میلادی هست یعنی چند قرن بعدتر البته الان هم مدعیان حقوق بشر بعضا حقوق بشر را زیر پا میگذارند (زندان گوانتانامو) ولی این ایرادی بر حقوق بشر نیست.
من نفی کننده تفاوت میان زن و مرد نیستم ولی اینکه الان در قرن 21 به یک زن بگویی تو ناقص العقلی و شهادتت در دادگاه نصف مرده و باید فرمانبردار شوهرت باشی فقط در مورد برخی زنان مذهبی صدق میکند و حتی زنانی که به ظاهر مسلمان هستند اگر بدانند نظر صریح اسلام در این باره چیست مطمئنا مسلمان نخواهند ماند.

کریم;512517 نوشت:
اولا قانونی که ضمانت اجرایی ندارد به چه دردی می خورد، آیا کشورهای پیشرفته خود ملتزم به این قانون هستند یا این قانون را ابزاری برای فشار بر کشورهای فقیر وستمدیده قرار داده اند. اگر اینطور است پس اینهمه ظلم وجنایت در دنیا برای چیست؟ چرا حقوق مسلمانها در کشورهای اروپایی وآمریکا نقض می شود؟ چرا جوان ایرانی را در انگلستان در ملا عام وحشیانه می کشند وآب از آب تکان نمی خورد؟ چرا در آلمان ودر جلوی چشم قاضی ها بانوی مسلمان شاکی را متهم با هجده ضربه پاقو شهید می کند وآب از آب تکان نمی خورد؟

من برای این حرفهایتان جواب دارم اما چیزی که در این سایت اصل هست موضوع اصلی تاپیکه و انحراف از موضوع اصلی تاپیک رو قفل میکنه البته من نمیگم شما عامدانه این کار را میکنید که تاپیکم قفل شود و با عینک خوشبینی به مسائل نگاه میکنم.

کریم;512517 نوشت:
اینکه می فرمایید اسلام با خواری از اهل کتاب جزیه می گیرد بخاطر همین است که احکام اسلام را از دید خود دارید بیان می کنید نه از منابع اسلامی، هر مسلمانی موظف است که خمس وزکات پرداخت کند ولی این احکام برای یک مسیحی یا یهدوی که در کشو راسلامی زندگی می کند نیست. هزینه های دولت اسلامی هم از طریق خمس به دست می آید واهل کتاب در قبال آن جزیه می دهند تا حکومت اسلام یهم امنیت وشرایط زندگی را برای آنها فراهم می کند. آیا این خلاف عقلانیت است؟ یا باید هزینه زندگی اهل کتا بدر جامعه اسلامی را مسلمانها پرداخت کنند؟

البته در جامعه عقب مانده عربستان زمان پیامبر حتما راه بهتری به ذهن خدا نرسیده که گفته با خواری و خفت از اهل کتاب جزیه بگیرید یا خمس و زکات از مسلمین بگیرید چون در کشورهای متمدن همان زمان با گرفتن مالیات به جزیه و خمس و زکات متوسل نمیشدند که همین رویه هم الان در جوامع اسلامی رایج است و اسلام نخستین نسبت به قوانین متمدنانه آن زمان و این زمان عقب مانده بودن خودش را بخوبی نشان داده است.

کریم;512517 نوشت:
کجای اسلام چنین حکمی وجود دارد؟!

در اسلام نخستین در زمان قدرتمندی پیامبر با مشرکان چگونه رفتار میشد؟! 5 آیه ابتدایی سوره توبه را نخوانده اید؟! آیا غیر از این است که یک کافر غیر اهل کتاب یا باید ظاهرا مسلمان شود یا باید کشته شود؟!

کریم;512517 نوشت:
در زمانی که برداری رسم بوده اسلام ظهور می کند وبرای بردگان حقوقی قرار می دهد وروشهایی برای آزادی آنها مثل کفاره روزه قرار می دهد تا مسیر آزادی آنها فراهم شود که قبلا اینها نبود وارباب هر موقع دلش می خواست برده بدبخت را می توانست بکشد. اما اسلام تامین هزینه های زندگی برده را به گردن ارباب می گذارد. خوب به نظر شما اسرایی که در جنگ ها گرفته می شدند بجای بردگی مثل گوانتانامو به زندان انداخته می شدند بهتر بود؟ اگز اسرای جنگی به زندانهای دائمی انداخته می شدند بهتر بود که در عین حال مسیر برای آزادی آنها فراهم بود که در سایه این احکام بعدها اصلا برده داری جمع شد. یا اینکه مثل الان آفریقایی های بیچاره توسط اروپائیان به برده داری نوین کشیده شوند یا اینکه اعضاء بدن انسانها توسط همین نویسندگان منشور داد وستد شود.
شما نگاه کنید وروش اسلام در تعدیل احکام غلط قبلی واز بین بردن این امور را به مروز زمان با اثر امروز وزندانهای مخوف آمریکا ونوع رفتار این مدعیان را حتی با مردم خود که در اعتراضات اخیر دیده شد نگاه کنید ببینید کدام بهتر است البته لازمه این داوری این است که پیش فرض نداشته باشید والا نمی توانید حق را از ناحق تشخیص دهید.

اگر نمیدانید بدانید که در ایران قبل از اسلام برده داری وجود نداشته است و در دنیای امروز هم ساز و کار هایی وجود دارد که بر مبنای آن فرد اسیر تمام عمرش برده نمیشود. تایید برده داری در اسلام عملی اخلاقا شنیع هست که نمیتوان آن را توجیه کرد و اسلام به دنیای امروز که در آن برده داری وجود ندارد تعلق ندارد (برده داری مدرن را نمیگویم که نتیجه غیر قابل انکار سرمایه داری هست)

کریم;512517 نوشت:
پس چرا الان مورد شکنجه قرار میدهند وآن هم چنین تحقیر آمیز؟
در مورد اسلام اولا اثبات شدن زنای یک شخص خیلی سخت ات چون باید چهار نفر انسان عادل شهادت دهند وآنها هم دقیق دیده باشند، مسلم این نوع مساله زمانی می تواند اتفاق بیفتد که طرفین آنقدر بی حیا باشند که در ملا عام چنین کاری انجام داده باشند وچهار نفر انسان عادل آنها را دیده باشند.
کسی که چنی بی حیا وبی شرم است که احکام جاری جامعه را به تمسخر می گیرد باید آزادش بگزاریم تا جامعه به لجن کشیده شود یا احکام بازدارنده ای باشد که جلو یاین کارها را بگیرد تا مثل الان غرب نباشد که مراکز اطفال بی سرپرست وفاقد پر ومادر پر شود وکودکان سقط شده در هر کوی وبرزنی پیدا شوند. ونظام خانواده از هم بپاشد.
مگر یکی از گلایه های زنان ومردان الام ما بی وفایی وخیانت همسرانشان نیست؟ آیا اسلام کا راشتباهی می کند که می خواهد زنان ومردان به هم وفادار باشند وکودکان نامشروع وجود نداشته باشند ونظام خانواده استحکام داشته باشد.
مد نظر هم داشته باشید که کسی که سنگسا رمیشود اگر بتواند از مهله فرار کند نباید با او کاری داشته باشند. وآزاد است.
اگر به شرایط این مساله نگاه کنید این امر به ندرت پیش می آید ودر عین حال حکمی است برا یعدم اختلاط نسلها وحفظ نظام خانواده.

منظور سوالتان را متوجه نشدم. هرچقدر هم که سخت باشد باز هم به هر حال وجود دارد و این لکه ننگ بر روی اسلام باقی میماند که کشتن وحشیانه یک انسان را قانونمند میکند.

کریم;512551 نوشت:
از نظر اسلام کافر نجس اشت ودر صورت سرایت این نجاست باید پاک شود. اما از کجا می فرماید هیچ کافری نمی تواند در کننار مسلمانها زندگی کند در حالی دروه خود رسول خدا و ائمه(ع) خلا ف اینرا نشان می دهد.

پس بفرمایید محمد علی جناح چرا هند را شقه کرد و به پاکستان و نجستان (همون هندوستان از دید خودش!) تقسیم کرد؟!

کریم;512551 نوشت:
پس این منشور هم استثنائاتی دارد وآزادی به هر قیمتی نیست.
کجای اسلام گفته شده که پناهنده باید مسلمان شود والا کشته خواهدشد؟ مگر آیه معروف آیة الکرسی نمی گوید: لا اکراه فی الدین، در دین اجبار نیست. این برداشت شما کاملا اشتباه وخلاف احکام اسلامی است.

پناهنده اگر مسیحی یهودی زرتشتی باشد که خب بحثی نیست اما اگر دینی غیر از اینها داشت چطور؟!

کریم;512551 نوشت:
اسلام نیز هیچ کس را مجبور به ازدواج با کسی که دلش نمی خواهد نمی کند، ورسول بزرگوار اسلام(ص) دخترشان را ازاد گذاشته بودند که خودشان از میان خواستگارها هر کس را که یمی خواهد انتخاب کند.

اصلا پرسیدن این سوال از بچه که میخوای با این آقا ازدواج کنی یا نه مسخره نیست؟! آیا بهتر نیست که ازدواج خردسالان را ممنوع کرد؟! اونوقت از بچه شیرخواره چگونه بپرسند؟!!!

کریم;512551 نوشت:
همین خانواده که می فرمایید، در این قرن اخیر که اینهمه اتفاقات افتاده ورد غرب خیلی خانواده ها از هم پاشیده میان مسلمانان حفظ شده یا غرب، آیا در غرب مفهوم خانواده الان معنایی دارد؟ برای حفظ خانواده باید مقدمات وموانعی باشد که جلوی سقوط آنرا بگیرد. مگر می شود بگوییم زن ومرد با هر کس که دلشان خواست آزادند رابطه جنسی داشته باشند در عین حال خانواده خودشان هم حفظ شود؟ آیا همین ماهواره واینترنت نیستند که الان خانواده ها زا ازهم جدا می کنند وموجب گسترش طلاق شده اند؟ از کجا آمده اند؟

حالا اینها چه ربطی به سوال من داشت؟! مگه من در مورد خانواده در غرب و شرق صحبت کردم؟!

کریم;512551 نوشت:
اسلام با طلاق زیاد موافق نیست ومبغوض ترین حلال الهی است ولی در برخ یموارد چاره ای نیست. طلاق دادن با مرد است ولی مرد موظف است زندگی وآسایش لازم را متناسب با شان همسرش برا او فراهم کند. ول یاگر تخطی کرد ویا کارهای خلاف دیگری داشت همسر می تواند تقاضای طلاق کند وبا حکم دادگاه طلاق بگیر. راه کلا بسته نیست که ما بخواهیم خرده بگیریم. در عین حال اسلام برای همین زن مهریه قرار داده است که خود پشتوانه ای برای اوست که اگر مرد به وظایفش عمل نکرد این منبعی است تا بتواند نیازهای مالی خود را تامین کند.

اسلام با طلاق زیاد موافق نیست؟! اگر مهریه زن بالا نبود چگونه نیازهایش را برطرف کند؟! اگر زن دیگر به شوهرش علاقه نداشت چگونه طلاق بگیرد؟!

کریم;512551 نوشت:
همه دینها اینطور هستند مگر یهدی ها اجازه تبلیغ اسلام در سرزمینهای اشغالی را می دهند؟

خب آیا این کارشان صحیح است؟!

کریم;512551 نوشت:
مگر خود آمریکا وکشورهای اروپایی به مسلمانها آزادی لازم وتبلیغ دین اسلام می دهند؟

پس این همه افرادی که در غرب مسلمان شده اند چگونه مسلمان شده اند؟! با فیلتر شکن سایت های اسلامی را باز کرده اند و خوانده اند؟! اینکه به راحتی در ملا عام مسلمان بودنشان را ابراز میکنند در کشورهای اسلامی حالت عکسش وجود دارد؟!

کریم;512551 نوشت:
همین الان مبلغان کشور خود ما را خیلی از کشورهای اروپایی نمی پذیرند.

به فرض که حرف شما صحیح است ایران با مبلغان ادیان دیگر چکار میکند که هم شما میدانید هم من؟! همین که تلویزیون ما نشان میدهد در فلان کشور غربی در روز عاشورا شیعیان به خیابان آمده و عزاداری میکنند و جزوه در مورد امام حسین پخش میکند در شرایط خفقان است؟!

کریم;512551 نوشت:
اسلام راه تحقیق در مورد ادیان دیگر را به روی مردم خود نبسته است بلکه توصیه اش این است که دینتان از روی تحقیق باشد نه تقلید

البته این را هم گفته که اگه بعد از تحقیق مسلمان نماندید در صورت ابراز عقیده تان دیگر حق حیات ندارید!!! چه جالب! واقعا این همه آزادی در اسلام دهان مرا بسته!!!

کریم;512551 نوشت:
در عین حال اقلیتهای مذهبی هم می توانند در کلیسا وکنیسه احکام خود را آزادانه انجام دهند وتبلیغ کنند که شما الان در برخی شهرهای ما مناطق ومحله هایی هستند که مسیح ینشین ویا یهودی نشین وسایر ادیان هستند.

بله ولی مثلا مجبورند انجیل برنابا را بخوانند و اگر سر وقت انجیل های دیگر را بگیرند ...

کریم;512551 نوشت:
در کجای اسلام گفته شده باید با زور دین خود را در هر کجای دلتان خواست تبلیغ کنید؟

آقای مکارم شیرازی در تفسیر نمونه گفته اند اگر در جایی به مسلمانان حق تبلیغ دین را ندهند مسلمین میتوانند بزور متوسل شوند.

کریم;512551 نوشت:
اسلام معتقد است انسان باید با آزادی دین خود را انتخاب کند ول یاجازه نمی دهد یکی امروز اعلام کند من مسلمان هستم وفردا بلند به دست بگیر وبگوید من کافر شدم. اگر قرار باشد به این شکل عمل شود سنگ روی سنگ بند نمی شود وفضای جامعه به هم می خورد ومنافقان ودشمنان اسلام با استفاده از این ترفند یک روز اعلام کنند ما مسلمان هستیم وفردایش اعلام کفر کنند وبی دینی را تبلیغ نمایند.

نه نیاز به چند بار گفتن ندارد همان بار اول کارش را یکسره میکنند!

کریم;512551 نوشت:
اسلام با کسی که کافر می شود ولی اعلام نمی کند وبا کسی کار ندارد مشکلی ندارد ویقه او را نمی گیرد بلکه حکم ارتداد در جایی است که طرفدر ملا عام اعلام کفر می کند. به هر حال هر جامعه ای حتی جوامع سکولار اصول وافکاری دارند واجازه نمی دهند هر نوعی فکری در ملا عام تبلیغ شود چون در اینصورت نمی توانند جامعه را اداره کنند. بلکه محدودیتهایی دارند. اسلام نیز اجازه نمی دهد در کشور اسلامی افکار ضد اسلام تبلیغ شود چون اداره این جامعه بر اساس افکار اسلامی است.

خب این یعنی چی؟! یعنی آزادی بیان تعطیل! حالا حقوق بشر بهتر است یا اسلام؟!

کریم;512551 نوشت:
اولا ادیانی مثل مسیحیت ویهودیت وبه تعبیری ادیان رسمی وابراهیمی در معابد ومدارس خود براحت یتبلیغ می شوند وکسی هم کاری ندارد. اما فرقه های من در آوردی که تنها جنبه اعتقادی ندارند بلکه پایش بیفتد ضد نظام آن کشور عمل می کنند تا آنرا از بین ببرند. بهاییها سالها در دوران پهلوی د راین کشور تبلیغ کرده اند ومراکز قدرت را نیز تصاحب کردند وخود همین بهاییها نتوانستند سخنرانی های آیة الله فلسفی را که یک ماه رمضان با اجازه خود شاه در نقد افکا ربهاییها بود تاب بیاورند وبا فشاری که بر شاه آوردند منبر ایشان تعطیل شد. چون شرط کردند دیگر در مورد بهاییها حرف نزند.

خب این خوب است یا بد؟! زمان شاه که نمیشد ضد بهاییان حرف زد بد بود حالا که نمیشه بهاییت را تبلیغ کرد خوبه! نظرتان همینه؟! هدف وسیله رو توجیه میکنه دیگه ببخشید که من احمقم و نمیگیرم!!!

کریم;512551 نوشت:
بهاییها در اقداماتی که علیه نظام وحکومت کشور بوده مثل فتنه 88مشارکت داشته اند. وعلاوه بر آن اینها اشخاصی هستند که اول خود را منشعب از اسلام می دانستند ول یبعدها بزرگان آنها ادعای خدایی کردند وبه دامن اسرائیلی پناه بردند که هیچ گونه آزادی وارزشی برای غیر خود قائل نیست. وغیر یهود را حویاناتی می دانند که خدمتگزار آنها هستند. شما چطو رمی توانید کسانی که که در جبهه سرسخت ترین دشمنتان هستند آزاد بگذارید تا افکارشان را تبلیغ کنند وزمینه نابودی کشور ونشر افکار صهیونیستی را فراهم کنند.

فتنه 88! خب اینجا سایت دینیه بحث سیاسی هم ممنوعه من هم سکوت میکنم اما ظاهرا موافقان نظر شما میتوانند آزادانه حرف بزنند! این چیزی هست که من در زمان حضورم در این سایت فهمیدم! ظاهرا از دیدگاه شما و همفکرانتان نظر مخالف با آزادی بیان قابل جمع زدن نیست! همینطوره؟!

mir@;511787 نوشت:
اما من خودم اعلامیه جهانی حقوق بشر را قبول میکنم چرا که:

1-بطور مختصر بسیاری از حقوق انسان را گفته است.
2-با توجه به زمانی که در آن زندگی میکنیم بروزتر است.
3-در جاهایی که اسلام نظر دیگری را دارد من نظر اعلامیه را منطقی تر میدانم.

بسیار خب

1- بله مختصرا تعدادی از حقوق بشر را نام برده .
2- این به روز بودن در زمانی مورد پذیرش است که اصل جامع بودن را هم در خودش داشته باشد که ندارد و ناقص است
3- این را هم زمانی میتوان پذیرفت که شما یک کتاب اسلامی خوانده باشید ولی وقتی اینطور در مورد اسلام نظر میدهید یعنی یک کتاب اسلامی نخوانده اید و چیزی نمی دانید
اگر با مسائل حقوقی آشنائی داشتید نواقص این حقوق را هم اشاره ای میکردید مثلا نقص تفسیری حقوق بشر . عدم ضمانت اجرائی ( البته با یک بیان خوش بینانه ) و ضعف های اجرائی در این سازمان و متکی بودن به کشورهائی که تنها با وجود آنها میتواند مثلا مساله ای را اجرائی کند و اگر تخلف از سوی آنها باشد حتی جرات اظهار نظر در موردشان را ندارد و ...

با این شرایط مطلب شما ارزش علمی ندارد بهتر بود بصورت موضوعی و سوال به سوال مطرح میکردید و پاسخ میگرفتید

کریم;512517 نوشت:
مطالبی را عرض می کنم که ببینیم دیدگاه اسلام بهتر است یا اعلامیه حقوق بشر.

کریم;512517 نوشت:
در زمانی که برداری رسم بوده اسلام ظهور می کند وبرای بردگان حقوقی قرار می دهد وروشهایی برای آزادی آنها مثل کفاره روزه قرار می دهد تا مسیر آزادی آنها فراهم شود

سلام
قبول دارم احکامی اسلام در زمان خودش با توجه به فرهنگ مردم آن زمان بهترین بوده مثلا در رابطه با احکام زنان و برده ها شاید با توجه به شرایط آن زمان همین احکام خودش عالی بوده و اینکه یکباره نیامده بگه برده داری ممنوع است و یا امتیازات تقریبا برابری به زنان و مردان بدهد شاید اگر همان زمان همه قوانین به صورتی عالی گفته میشد کسی نمی پذیرفت ولی اگر بعدا عقل بشری به قوانینی دست یافت که وضعیت خیلی بهتری نسبت به قوانین اسلام داشت باید مخالف کنیم که این قوانین با اسلام در تضاد است ؟؟؟
یعنی خدا مخالفه بشر با توجه به شرایط زمانی قوانین را بهتر کند و خودش به قوانینی دست یابد که وضع الان را بهتر از قبل کند؟؟
حالا کاری نداریم کشورهای مدافع حقوق بشر خودشان این قوانین را نقض کنند کلا منظورم اینه این قوانین قابل تامل نیست؟

کریم;512551 نوشت:
اسلام اجازه نمی دهد زن مسلمان با غیر مسلمان ازدواج کند چون در اینصورت به خاطر غلبه ای که نوعا مردها در زندگی دارند دینش به خطر می افتد واسلام برای این اعتقادات واین نوع زندگی کردن ارزش قائل است وآرنا بهترین راه سعادت دنیا وآخرت می داند ونمی خواهد بنده اش در مسیر غلطی بیفتد.

زن مسلمان نمی تواند با غیر مسلمان ازدواج کند ولی برای مرد اجباری نیست یعنی مرد مسلمان اگر با زنی غیر مسلمان ازدواج کند محال است از اسلام خارج شود ؟ به نظر تاثیری که زوج ها می توانند روی هم بگذارند به یه اندازه باشه
خوب اگر زنی خودش خواهان چنین ازدواجی باشد و برایش مهم نباشه که بعدا از اسلام خارج میشود یا نه ، چرا باید جلوی او گرفته شود مگر نمی گویید در دین اجباری نیست؟؟

به نام خدا.

mir@;512674 نوشت:
با سلام

و سلام بر شما. با اجازه ی آغازگر تاپیک و جناب پاسخگو ، بنده بپرم وسط بحث؟

mir@;512674 نوشت:

البته در جامعه عقب مانده عربستان زمان پیامبر حتما راه بهتری به ذهن خدا نرسیده که گفته با خواری و خفت از اهل کتاب جزیه بگیرید یا خمس و زکات از مسلمین بگیرید چون در کشورهای متمدن همان زمان با گرفتن مالیات به جزیه و خمس و زکات متوسل نمیشدند که همین رویه هم الان در جوامع اسلامی رایج است و اسلام نخستین نسبت به قوانین متمدنانه آن زمان و این زمان عقب مانده بودن خودش را بخوبی نشان داده است.

جناب امیر ، فکر نمیکنید دارید بر سر اسم دعوا میکنید نه مفهوم؟ چطور جزیه خواری و خفت هست ولی مالیات نیست؟ البته از نظر من نه مالیات خفت و خواری هست نه جزیه. اما چون اسمش از مالیات تبدیل به جزیه شده تبدیلش میکنه به خفت و خواری؟ یا اینکه چون بهش میگن خمس و زکات ، دیگه روش متمدنانه ای نیست و اگر بهش بگن مالیات دیگه میشه متمدنانه؟ اینها اسم هایی هست که روی اموالی برای پوشش خرج های حکومت به دولت پرداخت میشه. مهم مفهوم هست نه اسم.

mir@;512674 نوشت:

در اسلام نخستین در زمان قدرتمندی پیامبر با مشرکان چگونه رفتار میشد؟! 5 آیه ابتدایی سوره توبه را نخوانده اید؟! آیا غیر از این است که یک کافر غیر اهل کتاب یا باید ظاهرا مسلمان شود یا باید کشته شود؟!

جناب امیر ، شما شان و موقعیت نزول آیات رو در نظر نمی گیرید؟ اون آیات برای موقعیت خاص بودن نه برای همه ی زمان ها. وگرنه اگر قضیه ی برخورد از سر قدرت باشه ، دیگه مهلت 4 ماهه برای چیه؟ همون روز ، کشتار رو شروع میکردند. فراموش نفرمایید که شما فرض کردید در زمان قدرتمندی این آیات اومده و مبنای رفتار پیامبر (ص) و مسلمانان با کفار قرار گرفته. پس هیچ چیزی نمیتونسته مانع اعمال حکم در روز نزول بشه.

mir@;512674 نوشت:

اگر نمیدانید بدانید که در ایران قبل از اسلام برده داری وجود نداشته است و در دنیای امروز هم ساز و کار هایی وجود دارد که بر مبنای آن فرد اسیر تمام عمرش برده نمیشود. تایید برده داری در اسلام عملی اخلاقا شنیع هست که نمیتوان آن را توجیه کرد و اسلام به دنیای امروز که در آن برده داری وجود ندارد تعلق ندارد (برده داری مدرن را نمیگویم که نتیجه غیر قابل انکار سرمایه داری هست)

جناب امیر ، در اسلام هم ساز و کار های بسیار زیادی تعبیه شده تا فرد ، تمام عمرش برده نماند ( همین که یکی از کفاره های گناهان ، آزاد کردن برده است ) پس لااقل بعد از مدت ها ، جهان امروز تا حدی به قوانین و مقررات اسلام رسیده. اما سوال اصلی اینجاست : فرض میکنیم برده داری نداریم ، با اسیران جنگی ( به عنوان مثال ) چکار کنیم؟ راه هایی که من میتونم متصور بشم اینهاست :

1- آزادشون کنیم برن ( اصلا اسیر نگیریم )
2- بکشیمشون
3- اونها رو تربیت کنیم و حقوقشون رو هم رعایت کنیم و بعد هم به تدریج آزاد کنیم.

خوب اجرای مورد اول که عاقلانه نیست ( کسی که تا دو دقیقه پیش در حال جنگ بوده باهامون رو ول کنیم تا بره و برگرده دوباره بجنگه؟ ) دومی هم که مسلما مورد تایید هیچکس نیست ، میمونه راه حل سوم که به نظر راه خوبی میاد ( همون برده داری اسلام ). حالا شما گزینه ی دیگری به ذهنتون میرسه ، بفرمایید. فقط توجه بفرمایید که در این مورد جنگ که گفتم ، اسلام به کسی حمله نمیکنه ( و اگر کسی حمله کرد ، دیگه کار اسلامی نیست و نباید به پای اسلام نوشته بشه ) مگر به افرادی که جنگ رو آغاز بکنند.

mir@;512674 نوشت:

پس بفرمایید محمد علی جناح چرا هند را شقه کرد و به پاکستان و نجستان (همون هندوستان از دید خودش!) تقسیم کرد؟!

آیا رفتار افراد باید به پای عقیده نوشته بشه؟

mir@;512674 نوشت:

اسلام با طلاق زیاد موافق نیست؟! اگر مهریه زن بالا نبود چگونه نیازهایش را برطرف کند؟! اگر زن دیگر به شوهرش علاقه نداشت چگونه طلاق بگیرد؟!

زن مطلقه میتواند دوباره ازدواج کند. اگر هم به شوهرش علاقه نداشت و به نقطه ی نهایی رسیدند ، میتونه بره دادگاه درخواست طلاق بده و طلاق بگیره.

ستایشگر :Gol:

mir@;512674 نوشت:
البته هرکس برداشتی از هر دینی دارد و این حق من است که برداشت خودم را از اسلام داشته باشم وگرنه اگر قرار باشد مثلا شما برداشتتان از مسیحیت همان چیزی باشد که پاپ دارد مطمئنا باید مسیحی شوید و از این منظر نمیتوان گفت اسلام مظلوم است!

با سلام
شما می توانید برداشت خودتان را داشته باشید ولی آنوقت بحث کردن ما معنایی ندارد چون شما یک برداشت دارید من برداشتی دیگر وفلانی برداشتی سوم که به این شکل بحث علمی در اصل بی ارزش است. اما اگر محور منابع اسلامی باشد آنوقت می توان بحث کرد. شما برداشت خودتان از منشور حقوق بشر را که ما هفتاد وخورده ای سال است را بیان نداشتید بلکه مواد آنرا را یک به یک آوردید آنوقت این اسلام که 14 قرن قدمت دارد بهتر نبود قرآن آنرا یک بار مطالعه می کردید وطبق آن حرف می زدید ودر کنار مواد حقوق بشر آیات قرآن را هم ذکر می کردید.
الان اگر بنده بگویم برداشتم از حقوق بشر این است وشما هر برداشتی که دلتان می خواهد داشته باشید دیگر ما بر اساس چه می خواهیم بحث کنیم. به هر حال

mir@;512674 نوشت:
من نفی کننده تفاوت میان زن و مرد نیستم ولی اینکه الان در قرن 21 به یک زن بگویی تو ناقص العقلی و شهادتت در دادگاه نصف مرده و باید فرمانبردار شوهرت باشی فقط در مورد برخی زنان مذهبی صدق میکند و حتی زنانی که به ظاهر مسلمان هستند اگر بدانند نظر صریح اسلام در این باره چیست مطمئنا مسلمان نخواهند ماند.

این باز برداشت شماست. ناقص العقل به چه معنی است. توضیح داده اند که ناقص العقل یعنی قوه تفکرش نسبت به مرد ضعیف تر است. ولی در عوض جنبه احساساتی او قوی تر است وهمانقدر که انسان به عقل نیاز دارد برای رشد فرد وجامعه به احساسات وعواطف نیز نیاز دارد. اگز به مرد بگویند تو ناقص العواطفی باید بدش بیاید؟ مسلم است که احساسات وعواطف مرد در برابر زن ضعیف تر است. ضعیف بودن ایراد نیست که زن بدش بیاید بلکه اسلام با توجه به همان تفاوتهایی که زن ومرد دارند می خواهد از زن ومرد در جای خود استفاده شود وپیشرفت هم به این شکل حاصل می شود. اینکه زن را به کارهای سنگین بگماری مسلم با روحیه لطیف او منافات دارد وضربه خواهد دید واگر منشور حقوق بشر در همه چیز زن ومرد را مساوی دانسته است بیشترین ظلم را به او کرده است. نه خدمت، ولی اسلام می خواهد هر کس در محل خود وبراساس استعدادهای خود در جامعه وخانواده فعالیت کنند.

mir@;512674 نوشت:
البته در جامعه عقب مانده عربستان زمان پیامبر حتما راه بهتری به ذهن خدا نرسیده که گفته با خواری و خفت از اهل کتاب جزیه بگیرید یا خمس و زکات از مسلمین بگیرید چون در کشورهای متمدن همان زمان با گرفتن مالیات به جزیه و خمس و زکات متوسل نمیشدند که همین رویه هم الان در جوامع اسلامی رایج است

منظورتان نظام ایران است که نظام طبقاتی درست کرده بود وافراد پایین دست حق سواد آموزی نداشتند وفرزندانشان نمی توانستند با مناصب بالاتر ارتقا پیدا کنند. ودر عوض حکام با پول مردم حرمسرا تشکیل می دادند یا مراد روم تزار است که گلادیاتور ها را به جان هم می انداخت تا قوی ضعیف را بکشد واین اسباب خوش گذرانی بزرگان بود.
اگر جزیه خفت است چرا مالیات گرفتن خفت حساب نمی شود مگر چه تفاوت ماهوی دارند که مالیات دان عزت است وجزیه خفت؟ مگر در قبال همین جزیه دولت اسلامی امکانات د راختیار اهل کتاب قرار نمی داد؟ در کدام تاریخ آمده است که دول متمدن آنروز مالیت می گرفتند. خمس وزکات از دید شما خفت است اما همین خمس وزکات برای این است که در عین تامین هزینه های حکومت افراد فقیر نیز در فلاکت زندگی نکنند بلکه نیازهای آنها هم تامین شود واین خود در واقع تقسیم ثروت در جامعه است نه مثل دول پیشرفته امروز که فقرا در فلاکت زندگی کنند ویک درصد جامعه در نظام سرمایه داری اکثریت منابع وثروت جامعه را در اختیار داشته باشند. بدون ذهنیت نسبت به اسلام مقداری فکر کنید وببینید کدامیک ا زاین دو نظام اداری برای ایجاد تعادل وعدالت در جامعه بهتر است.

mir@;512674 نوشت:
در اسلام نخستین در زمان قدرتمندی پیامبر با مشرکان چگونه رفتار میشد؟! 5 آیه ابتدایی سوره توبه را نخوانده اید؟! آیا غیر از این است که یک کافر غیر اهل کتاب یا باید ظاهرا مسلمان شود یا باید کشته شود؟!

اولا این آیات در مورد مشرکانی است که به عهد خود پایبند نبودند ودر اصل خیانت از طرف آنها بوده وثانبا طبق این آیات به مشرکان فرصت می دهد که تا چهار ماه سرزمین مکه را ترک کنند والا کشته خواهند شد. چون آنجا سرزمین مقدسی است که خداوند نمی خواهد آثار شرک ومشرکان در آنجا وجود داشته باشند پس این کشتن مربوط به همه کشورهای اسلامی نیست بلکه محدود به شهری خاص است.

mir@;512674 نوشت:
اگر نمیدانید بدانید که در ایران قبل از اسلام برده داری وجود نداشته است و در دنیای امروز هم ساز و کار هایی وجود دارد که بر مبنای آن فرد اسیر تمام عمرش برده نمیشود. تایید برده داری در اسلام عملی اخلاقا شنیع هست که نمیتوان آن را توجیه کرد و اسلام به دنیای امروز که در آن برده داری وجود ندارد تعلق ندارد (برده داری مدرن را نمیگویم که نتیجه غیر قابل انکار سرمایه داری هست)

بنده شرایط آن دوره و سسیاست حکم اسلامی را بیان کردم وعلی لظاهر دقت نکردید شما بفرمایید با توجه به شرایط آن زمان که توضیح دادم با اسیران جنگی چکار می کرد؟ شما با فضای امروز وتبلیغات صورت گرفته الانی قضاوت نکنید بلکه با توجه به همین منشور حقوق بشر چکار می کرد؟ 1- زندانی می کرد. 2- برده داری با حقوق وشرایطی که توضیح داده شد. 3- ولشان می کرد تا از تشنگی وگرسنگی بمیرند. 4- آزادشان می گذاشت تا امکانات فراهم کنند وستون پنجم دشمن بوده یا از درون پدر حکومت اسلامی را در می آوردند.
اگر شما راه حل دیگری معقول تر از آنچه اسلام گفته دارید بیان کنید.

mir@;512674 نوشت:
پس بفرمایید محمد علی جناح چرا هند را شقه کرد و به پاکستان و نجستان (همون هندوستان از دید خودش!) تقسیم کرد؟!

ما بر اساس مبانی شیعه صحبت می کنیم مگر محمد علی جناح شیعه بود؟

mir@;512674 نوشت:
پناهنده اگر مسیحی یهودی زرتشتی باشد که خب بحثی نیست اما اگر دینی غیر از اینها داشت چطور؟!

mir@;512674 نوشت:
اصلا پرسیدن این سوال از بچه که میخوای با این آقا ازدواج کنی یا نه مسخره نیست؟! آیا بهتر نیست که ازدواج خردسالان را ممنوع کرد؟! اونوقت از بچه شیرخواره چگونه بپرسند؟!!!

mir@;512674 نوشت:
حالا اینها چه ربطی به سوال من داشت؟! مگه من در مورد خانواده در غرب و شرق صحبت کردم؟!

وقتی کشوری پناهنده ای را قبول می کند به هر دینی باشد مسلم حقوق او را باید رعایت کند ویا اینکه براساس قوانین کشور خود اصلا از اول قبول نمی کند که هر کشوری قوانین خاص خود را دارد وما نمی توانیم اجبار کنیم حتما باید اینرا رعایت کنید وهمه کشورها بر اساس مصالح وسیاست های خود محدودیتهایی دارند که محترم است ونمی شود اجبار کرد.
سخن از اذن از کودک نیست بلکه اذن از بزرگتر است وکودکی هم که در بچگی برا یاو عقد می خوانند می تواند قبول نکند ومجبور نیست حتما قبول کند.
مساله خانواده به بحث ما از قضا ربط دارد. وقتی شما از منشور حقوق بشر صحبت می کنید وآزادی زن ومرد را مطرح می کنید باید به لوازم آن هم پایبند باشید. عذر می خوام اگر یک زن شوهر دار هر روز با یک مرد ارتباط دارد باید به آن پایبند باشید که لازمه اینها فروپاشی خانواده ودیگر اشکالاتی است که گفته شد.

mir@;512674 نوشت:
اسلام با طلاق زیاد موافق نیست؟! اگر مهریه زن بالا نبود چگونه نیازهایش را برطرف کند؟! اگر زن دیگر به شوهرش علاقه نداشت چگونه طلاق بگیرد؟!

مرد وظیفه دارد مخارج زن را تامن کند وزن می تواند از او مطالبه کند یا به دادگاه مراجعه کند. ودر صورتی که به مرد علاقه ندارد می تواند با او توافق کند تا طلاق بگیرد که اصطلاحا طلاق خلع ومبارات می گویند.

mir@;512674 نوشت:
خب آیا این کارشان صحیح است؟!

mir@;512674 نوشت:
پس این همه افرادی که در غرب مسلمان شده اند چگونه مسلمان شده اند؟! با فیلتر شکن سایت های اسلامی را باز کرده اند و خوانده اند؟! اینکه به راحتی در ملا عام مسلمان بودنشان را ابراز میکنند در کشورهای اسلامی حالت عکسش وجود دارد؟!

به نظر شما همه را آزاد بگزارند که در کشورشان تبلیغ کنند که البته بر خلاف نظر شما الان تو کشور ما هم اکثر فرقه ها وادیان تبلیغ دارند وحتی کتابهایشان چاپ می شود واینطور هم که می فرمایید خفقانی نیست. اما اگر قرار باشد هر کس از هر کجا خواست بیاید وتبلیغ کند می تواند جاسوسی کند وبه مرور کشور را نابود کند.
الان رسانه های ارتباط جمعی وبومی های خود کشورها تبلیغ می کنند ودر خود آمریکا هزاران مسلمان هستند وسایر کشورها ودر عین حال که هر کشوی براساس قوانین ومحدودیتهای خود به سایرین هم اجازه می دهد که این مساله در کشور ما هم وجود دارد.

mir@;512674 نوشت:
آقای مکارم شیرازی در تفسیر نمونه گفته اند اگر در جایی به مسلمانان حق تبلیغ دین را ندهند مسلمین میتوانند بزور متوسل شوند.

اولا سخن آیة الله مکارم برای مقلدان خودش لازم الاتباع است وثانیا کجا یتفسیر نمونه چنین سخنی گفته است؟

mir@;512674 نوشت:
خب این یعنی چی؟! یعنی آزادی بیان تعطیل! حالا حقوق بشر بهتر است یا اسلام؟!

شما دین وکشوری نام ببرید که به این بخش منشور حقوق بشر ملتزم بود واجازه داده ادیان دیگر که در تقابل با اندیشه ودین رسمی خودشان است در کوی وبرزن تبلیغات کنند؟ چند کشور اینطوری دارم؟

mir@;512674 نوشت:
خب این خوب است یا بد؟! زمان شاه که نمیشد ضد بهاییان حرف زد بد بود حالا که نمیشه بهاییت را تبلیغ کرد خوبه! نظرتان همینه؟! هدف وسیله رو توجیه میکنه دیگه ببخشید که من احمقم و نمیگیرم!!!

شما که بهتر می فهمید بفرمایید ببینیم به فرقه وگروهی که بدنبال نابودی نظام حکومتی شما هستند وفقط هم کارشان تبلیغ نیست بلکه کمک کار معاندان شما هم هستند اجازه فعالیت وتبلیغ می دهید؟

(نگین);512742 نوشت:
به قوانینی دست یافت که وضعیت خیلی بهتری نسبت به قوانین اسلام داشت باید مخالف کنیم که این قوانین با اسلام در تضاد است ؟؟؟
یعنی خدا مخالفه بشر با توجه به شرایط زمانی قوانین را بهتر کند و خودش به قوانینی دست یابد که وضع الان را بهتر از قبل کند؟؟

شرایط زمان ومکان در حکم اسلامی تاثیر دارد ومی تواند آنرا عوض کند ولی متخصص این کار فقیه وحاکم شرع است که تشخیص می دهد این حکم قابل تغییر است یا نه؟ یا اینکه این احکام جدید مطابق با اسلام وشرع مقدس می باشد یانه؟ شما حتما در نظر داشته بلاشید خیل یاز این حرفهایی که در باب همین شبهات گفته می شود بخشی تاثیر تبلیغات است وماها باید واقعا بدون پیش فرض بررسی کنیم وببینیم کدامیک به مصلحت جامعه وافراد است ومی توانیم با اهل نظر بحث کنیم.

(نگین);512742 نوشت:
زن مسلمان نمی تواند با غیر مسلمان ازدواج کند ولی برای مرد اجباری نیست یعنی مرد مسلمان اگر با زنی غیر مسلمان ازدواج کند محال است از اسلام خارج شود ؟ به نظر تاثیری که زوج ها می توانند روی هم بگذارند به یه اندازه باشه

البته مرد مسلمان هم نمی تواند با کفار ازدواج کند. وحتی با اهل کتاب هم حق ازدواج ندارد.

(نگین);512742 نوشت:
وب اگر زنی خودش خواهان چنین ازدواجی باشد و برایش مهم نباشه که بعدا از اسلام خارج میشود یا نه ، چرا باید جلوی او گرفته شود مگر نمی گویید در دین اجباری نیست؟؟

حکم اسلام این است که عقد مسلملن با غیر مسلمان اصلا درست نیست. ولی کسی برایش اهمیت ندارد واینکار را انجام می دهد اسلام یقه او را نمی گیرد. وشما چه بسا افرادی را در مستندهای تلویزیونی دیده اید که زن ایرانی با غیر مسلمان ازدواج کرده است. ولی از نظر شرع مقدس این ازدواج درست نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم

اسلام برای آزادی انسان از هیولای درون آمده است.برای بندگی خدا و نه غیر آن.برای آزادگی.و به تبع آن آزادی.

اعلامیه ی حقوق بشر یک سری قوانین است که از سوء استفاده ی انسان ها از یکدیگر جلوگیری می کند.

اگر کسی آزاده باشد و مسلمان به طور طبیعی از سوء استفاده شدن نجات پیدا می کند.

در ضمن عرفان و معنویات چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!(حقوق بشر چه آرامشی برای بشر میاورد مگر آرامش مادی که هیچ تضمینی برای خوشبختی نیست)

mir@;511787 نوشت:
شما اسلام را قبول دارید یا اعلامیه جهانی حقوق بشر را؟ علت انتخابتان چیست؟

اسلام را!

از آیت‌الله بهجت رحمه‌الله پرسیدند که شما تا چه اندازه منشور سازمان ملل و قوانین آن را می‌پذیرید؟
پاسخ دادند «توحش عجیب و غریبی که هیچ کافری تصدیق نمی‌کند طرفداری کفار از حقوق بشر است! سازمان مللی که حاضر نیست ریختن مواد شیمیایی به شهرهای بی‌پناه و مردم غیرنظامی را محکوم کند ...
اوایل که سر و صدا برای تشکیل سازمان ملل بود یکی از علمای تهران ترجمه‌ی رساله‌ای که دانشمندان در آن برای حقوق بشر قوانینی جعل کرده و فتوی داده بودند آورد و به ما نشان داد. آن آقا موارد اختلاف قرآن و اسلام آن را نشان گذاشته بود، دیدم قوانین عجیب و غریبی که هنوز هم اجرا نشده است، از جمله اینکه هر مردی از هر دینی با هر سیاستی و از هر جنسیتی و از هر ... می‌تواند با فردی از هر دینی و با هر سیاستی و از هر جنسیتی و از هر ... ازدواج کند! [مرجع بزرگ وقتی این را گفتند ظاهراً هنوز هم‌جنس بازی رسمیت نیافته بود] یعنی اتحاد دین و شکل و جنس و ... یعنی اینکه هیچ چیز شرط هیچ چیز نیست!
آن‌ها آنجا نشسته‌اند و برای ما رساله می‌نویسند! دو حیوانی که از همه بزرگ‌تر و گنده‌تر هستند [یعنی غرب و شرق]. با اینکه حیوانات هم در ازدواج اتحاد نوع را رعایت می‌کنند! [مؤمن و کافر نوعاً فرق دارند مثل فرق طهارت با نجاست، تفاوت نوع زن و مرد هم که واضح است و خودشان گفتند مردان مریخی و زنان ونوسی] متمدن‌ترین ملت‌ها آمریکا و اروپا هستند که عین الظلمه‌اند و یا اعوان‌الظلمه.»

منبع: پرسش‌های شما و پاسخ‌های آیت‌الله بهجت، صفحه‌ی ۶۵ و ۶۶

صحبت کردن درباره‌ی منشور حقوق بشر جعل شده توسط دانشمندان مغرض و منحرف (یا مغضوب‌علیهم و یا الضالین) اصلاً مجالی برای فکر کردن ندارد. گمان نکنید که در لابلای حرفهایشان حرف‌های خوب هم هست و نباید راحت ردشان کرد، نه! در روایت مبارکه داریم که اگر باطل کماهوباطل به مردم ارائه می‌شد هیچ‌کس آن را نمی‌پذیرفت، بخاطر همین هم ابتدا با مقداری حق و حقیقت مخلوطش می‌کنند و بعد جفت و جورش می‌کنند و بعد عرضه‌اش می‌کنند، مردم نور حقیقت آن را می‌بینند و از باطل آن پیروی می‌کنند. همچنین از معصوم علیه‌السلام پرسیدند آیا ممکن است کسی مطلب راستی را بگوید و با این حال دروغ گفته باشد؟ معصوم فرمود آری و بعد این آیات را خواندند:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَ‌سُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ / اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ / ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُ‌وا فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ [المنافقون، ۱-۳]

بسم الله الرحمن الرحيم (ای رسول ما) چون منافقان ریاکار نزد تو آیند گویند که ما به یقین و حقیقت گواهی می‌دهیم که تو رسول خدایی؛ و خدا می‌داند که تو رسول اویی و خدا هم گواهی می‌دهد که منافقان سخن دروغ می‌گویند. / قسمهای (دروغ) خود را سپر جان خویش (و مایه فریب خلق) قرار داده‌اند و بدین وسیله راه خدا را (به روی خلق) بسته‌اند، آنان آنچه می‌کنند بسیار بد می‌کنند. / این (نفاق و بدکاریشان) برای آن است که آنها (به زبان) ایمان آوردند و سپس (به دل) کافر شدند، پس مُهر (قهر و ظلمت) بر دلهاشان نهاده شد تا هیچ (از حقایق ایمان) درک نکنند.

راست می‌گویند ولی به نیت فریب و فتنه‌گری، آنها به دنبال گفتن راست نیستند ولی راست را وسیله و سپر خود می‌کنند تا با آن به اهداف خودشان برسانند ...
انسان باید کور باشد که این همه ظلم را در سراسر جهان از ایشان ببیند و هنوز حتی به کمترین وجهی گمان کند که این بحث حقوق بشر که آنها بیان میکنند تا دشمنان خودشان را در تنگنا قرار دهند وسیله و سپر ایشان نیست.
یا علی

mir@;511787 نوشت:

اسلام=خدا مردان را بر زنان برتری داده و زنان باید فرمانبردار مردان باشند و زنان ناقص العقلند و شهادتشان در دادگاه نصف مردان است.

اول اجازه دهید این آیه‌ی قرآن را با هم بخوانیم:

الرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ... [النساء، ۳۴]
مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آنکه مردان از مال خود نفقه دهند ...

بر این اساس مردها در حد دانی دنیا بر زنان برتری داده شده‌اند. در آیه‌ی دیگر خداوند فرموده که از باب روحی زن و مرد یکی هستند:

إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِ‌ينَ وَالصَّابِرَ‌اتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُ‌وجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِ‌ينَ اللَّـهَ كَثِيرً‌ا وَالذَّاكِرَ‌اتِ أَعَدَّ اللَّـهُ لَهُم مَّغْفِرَ‌ةً وَأَجْرً‌ا عَظِيمًا [الأحزاب، ۳۵]

همانا کلیه مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت و مردان و زنان راستگوی و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خدا ترس خاشع و مردان و زنان خیر خواه مسکین نواز و مردان و زنان روزه‌دار و مردان و زنان با حفاظ خوددار از تمایلات حرام و مردان و زنانی که یاد خدا بسیار کنند، بر همه آنها خدا مغفرت و پاداشی بزرگ مهیا ساخته است

حالا شما با اینکه در واقع زن و مرد یکی باشند مشکلتان حل نمی‌شود و می‌خواهید اثبات کنید که در دنیا هم یکی هستند؟ خوب اینکه مشخص است که نیستند، بدنشان فرق دارد، بعد روانی‌شان فرق دارد، سلایق و روحیات و افکارشان متفاوت است ... چطور ممکن است احکام دو گونه‌ی متفاوت یکطور باشد؟ جهاد در معرکه برای زنان واجب باشد راضی خواهید شد؟ چرا اینقدر بدیهیات را هم می‌زنید تا فقط منظور خودتان را اثبات کنید؟ درست آنچیزی هست که شما دوست دارید باشد؟ از ما راضی نخواهید شد تا آنطور که شما دوست دارید اعتقاد داشته باشیم؟

وَلَن تَرْ‌ضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَ‌ىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ‌ [البقره، ۱۲۰]
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آنها کنی. بگو: راهی که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است؛ و البته اگر از میل و خواهش آنها پیروی کنی بعد از آنکه طریق حق را دریافتی، دیگر از سوی خدا یار و یاوری نخواهی داشت.

حالا باز وقتی ابلیس به خداوند شکایت کرد که چرا موجودی خلق کردی که از نظر باطنی و روحی هم از من برتر باشد و بعد دستور سجده‌ی بر او به من دادی یک چیزی در دست داشت، گفت مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک، در مورد زن و مرد که دیگر از نظر روحی (حقیقت وجود) مرد بر زن برتری داده نشده، به زن که دستور سجده‌ی بر مرد داده نشده، فقط گفته شده که از نظر بدنی و دنیایی برتری دارد، اگر هم ابلیس گفت من خلقتم از آتش است خانم‌ها که نمی‌توانند این را بگویند، آدم از خاک بود و زنش از باقی‌مانده‌ی خاک او. این‌ها دنیایی است، این تفاوت‌ها در همین دنیاست. پدر شما هم بر شما ولایت دارد حالا شما بپرسید چرا؟ چرا ندارد اینها برای این است که وظایف و احکام دنیایی بر اساس همین اختلاف‌ها و فضیلت‌های اعتباری (و نه حقیقی) است. اغنیاء بخاطر داشتن نعمت بیشتر فضیلتی دارند ولی این فضیلت اعتبارش به دنیاست و حقیقتی ندارد و این اعتبار هم برای آن است که بعد مسؤولیتی برای اغنیاء درست شود نسبت به فقراء. اگر همه فقیر بودند یا همه غنی بودند که دیگر بخشش و کرامت و بعد تمرین صبر و و قناعت مطرح نمی‌شد.

mir@;511787 نوشت:

اسلام=از نظر اسلام ملاک احکام خداست نه نظر انسانها و بر همین اساس مسلمانان در صورت اثبات شدن رابطه جنسی یک زن شوهردار با مردی دیگر باید انقدر به او سنگ بزنند تا بمیرد و اصلا اهمیتی ندارد که این عمل چقدر غیر انسانی هست همین که خدا مصلحت دانسته باید قبول کرد.

معلوم است که هرچه خداوند مصلحت دانسته باشد کافی است، خداوند علاوه بر عالم و حکیم بودن بی‌نیاز هم هست و اگر حکمی داده برای اینکه خودش ارضا شود نبوده ولی شما چی؟ آن زنی که گناه کرده و الأن نمی‌خواهد سنگسار شود چی؟ شماها هم عالم هستید؟ علمتان را از کجا آورده‌اید؟ شما هم در جایگاه صمدیت و بی‌نیازی هستید که ما بدانیم بدون غرض صحبت می‌کنید؟
به یاد فیلم پدرخوانده افتادم: سر میز شام با چوب بیس‌بال به سر یکی از دوستانش که کمی صحبتش بوی تمسخر و تیکه می‌داد زد و او را همانجا کشت، بعد به اوپرا رفت و احساسات انسانی‌اش برانگیخته شد و اشک ریخت ...
جلوی خداوند می‌ایستیم، تکه‌تکه شدن مستضعفین و مظلومان در فلسطین و ... نمی‌بینیم و بعد برای گناه‌کاران زارزار اشک می‌ریزیم و می‌گوییم اینها غیرانسانی است و اسلام جلوی حقوق بشر ایستاده است. حقوق بشر چیزی است که شما بگویید؟ شما می‌گید هست ما می‌گیم نیست چطور به ما اثباتش خواهید کرد؟

mir@;512674 نوشت:
البته هرکس برداشتی از هر دینی دارد و این حق من است که برداشت خودم را از اسلام داشته باشم وگرنه اگر قرار باشد مثلا شما برداشتتان از مسیحیت همان چیزی باشد که پاپ دارد مطمئنا باید مسیحی شوید و از این منظر نمیتوان گفت اسلام مظلوم است!

این هم از آن حرفهاست، این حق را که برداشت خود از اسلام را می‌توانید داشته باشید چه کسی به شما داده؟ بله شما مختار هستید ولی مجاز که نیستید به خداوند دروغ ببندید و به خداوند گمان بد ببرید و سوء‌ظن داشته باشید، خواستید داشته باشید و خواستید نداشته باشید ولی چون مجاز نبوده‌اید این کارتان اگر اشتباه و بر خلاف قانون الهی باشد با شما برخورد خواهد شد، مگر آنکه خودش بر شما رحم کند اگر بداند نیت بدی نداشته‌اید:

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَ‌ىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۗ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ [الأنعام، ۲۱]
و کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بست یا آیات او را تکذیب کرد؟ هرگز ستمکاران را رستگاری نخواهد بود.

قرآن کتاب بشارت و انذار است، کتاب قصه که نیست ... گفته‌های خداوند را مبشرا و نذیرا بخوانیم، هم ما و هم شما ...

منبع: اینجا

حضرت آیةاللّه جوادیآملی:منشور حقوق بشر بدون استمداد از مبانی وحی مشکل آفرین است

حضرت آیةاللّه جوادی آملی، روز پنج شنبه 30 مهرماه، در ادامه سلسله مباحث اخلاقی خود، جاودانه بودن اخلاق را به جاودانگی منابع آن دانسته و اظهار داشتند: اخلاق زمانی می تواند علم باشد که بایدها و نبایدهایش به یک سری مبانی و مبادی استوار تکیه کند. معظم له یاد آور شدند: اموری که مبنای معینی نداشته باشند، قابلیت دفاع ندارند و در نتیجه علم به حساب نمی آیند. ایشان با اشاره به این که در نهایت همه بایدها و نبایدهای اخلاقی به حسن و قبح برمی گردند، عنوان کردند: درست است که اخلاق می گوید صدق خوب است و کذب بد است، منتها صدق و کذب میانه راه است، صدق و کذب فقط اقتضای خوبی و بدی دارند، نه این که سبب تام برای خوبی و بدی باشند، لذا گاهی اوقات همین صدق، بد می شود و همین کذب، خوب می شود. مثلا، برای حفظ جان مومنی که تحت تعقیب است و ما او را دیده باشیم، می توانیم بگوییم او را ندیده ایم. بنابراین در منشأ، عدل سبب تام برای حسن است و ظلم سبب تام برای قبح است. یعنی جایی که عدل بد باشد، یا ظلم خوب باشد، نداریم، به عبارت دیگر به جایی می رسیم که حسن ذاتی و قبح ذاتی است. این که قتل بد است، ذاتا بد نیست، اقتضای بدی دارد. اگر از باب قصاص باشد، «و لکم فی القصاص حیاة» یا اگر قتل کافر مهاجم در صحنه نبرد باشد، حسن می شود؛ ولی اگر قتل انسان بی گناه باشد، قبیح می شود، پس این موارد ذاتا حکم ندارند بلکه اقتضای حکم دارند، از این رو ضروری است امری منشأ باشد که ذاتا حسن یا قبیح باشد. که اینها مبانی فن اخلاق است. علامه جوادی آملی در ادامه، محل اصلی اختلاف دانشمندان اخلاق را در تعیین منبعی برای تشخیص این مبانی دانستند و خاطرنشان کردند: مفهوم عدل و ظلم روشن است. عدل یعنی هر چیزی سرجای خود قرار بگیرد، ظلم یعنی این که هر چیزی سر جای خود نباشد، اما مسئله مهم این است که جای صحیح امور مختلف کجاست؟ آن که جهان آفرین را قبول ندارد، تعیین جای امور مختلف را به عهده خردمندان می گذارد و تفاوت و تبعیض را ظلم می پندارد اما وجود جهان آفرین قبل از هر چیزی «قد وضع کل شی ِموضعه» لذا فرمود: «قد احسن کل شی ِخلق» و در قرآن می فرماید: الذی احسن کل شی ِخلقه، سجده/7؛ یعنی هر چیزی که آفرید، زیبا آفرید، زیباتر از این ممکن نیست، منتها به تعبیر مرحوم شیخ اشراق، مبادا انسان محورانه جهان را ببینیم؛ یعنی هر چیزی که برای ما خوب باشد، خوب بپنداریم و هر چیزی که برای ما خوب نیست، بد بپنداریم برای مثال وقتی از کنار فاضلاب عبور می کنیم، بینی خود را می گیریم، اما اگر از خربزه های شیرین یا گل یاس سؤال شود، می گویند: کود است که مرا شیرین کرده است، یا کود است که مرا خوشبو کرده است. پس اگر رایحه ای برای شامه ما دلپذیر نبود، نمی توانیم بگوییم آن رایحه زشت است.

معظم له، مشکل جدی قوانین حقوق بشر را نیز عدم استناد به منبعی مشترک دانستند و تصریح کردند: منبع و مبنای وضع قوانین اخلاقی و حقوقی برای کسانی که الهی نمی اندیشند، آداب، رسوم، فرهنگ و تاریخ ملت هاست؛ در حالی که جمعیت هفت میلیاردی جهان شامل فرهنگ ها و تاریخ های بی شماری است، لذا چگونه می توان بدون یک سامانه علمی، برای هفت میلیارد نفر قانون مشترک حقوق بشر وضع کرد؟! بنابراین حقوق بشر بدون استمداد از مبانی وحی ممکن نیست. حضرت آیةاللّه جوادی آملی با تأکید بر این که قانون گذار واقعی ذات اقدس اله است، گفتند: قانون گذار واقعی کسی است که جهان، انسان و پیوند جهان و انسان را آفرید؛ انا کل شی ِخلقناه بقدر، قمر/49؛ و اندازه هر چیزی را معین نمود. منتها ما باید منبعی که این قوانین را گفته است، درست تشخیص دهیم.
مفسر عالی قدر قرآن کریم در ادامه با بیان این که عقل در مقابل نقل است و نه در مقابل وحی، افزودند: وحی، علم شهودی است نه حصولی، معصوم است، خطا پذیر نیست. به همین خاطر کسی که راه عقل را می رود، چیزی می فهمد و کسی که راه نقل را می رود، چیز دیگری می فهمد، لذا وقتی که وحی آمد، هم عقل را شکوفا کرد و هم حرف تازه ا ی آورد. علامه جوادی آملی سپس به دو راه دین شناسی اشاره و خاطرنشان کردند: یکی راهی است که از دیر زمان، بشر آن را به کار گرفته است که: «من فقد حساً، فقد فقد علم»؛ اگر کسی یک حس را از دست داد، علم حاصل از آن حس را از دست می دهد که راه تجربه است، اما راهی که وحی آورده و قوی تر از آن است، راه تقوا می باشد. «من فقد تقوا، فقد فقد علم»؛ اگر کسی وارستگی و تقوا را از دست داد، علم حاصل از آن وارستگی را از دست می دهد. در سوره مبارکه انفال فرمود: ان تتقواللّه یجعل لکم فرقانا، علم تنها از راه چشم و گوش نیست. اگر کسی با تقوا بود، ما از درون، اموراتی را بر او آشکار می سازیم. لذا اگر کسی قدرت فهم بین حق و باطل را نیافت، معلوم می شود تقوا ندارد. و کسی با تقوا بود؛ در هیچ کاری نمی ماند، من یتق اللّه یجعل له مخرجا، طلاق/2؛ حضرت آیةاللّه جوادی آملی در پایان تصریح کردند: وحی این را به ما آموخت که اگر کسی تقوای الهی داشته باشد، چشم، گوش و قلبش پاک باشد، علم فروش نباشد و کاسب کارانه به حوزه و دانشگاه نرود، این فرد دانشمند می شود؛ ولی کسی که علم فروش باشد، «سرانجام هرچه خوانده ام، همه از یاد من برود». در قیامت به کسانی پاداش می دهند که حسنه بیاورند، نه این که صرفا کار خوب کرده باشند، یا سابقه خوب داشته باشند. «من جاء بالحسنة» اگر کسی بگوید من در دنیا کارهای خوب کردم، می گویند: چرا نیاوردی؟ باید وقتی وارد صحنه قیامت شدیم، بتوانیم حسنه خود را ارائه کنیم. در نتیجه اگر کسی این چنین بود که علم را برای رضای خدا فراهم کرد، به آن معتقد شد و عمل کرد، مصداق من جاء بالحسنه می شود.

فاتح;512735 نوشت:
بسیار خب

1- بله مختصرا تعدادی از حقوق بشر را نام برده .
2- این به روز بودن در زمانی مورد پذیرش است که اصل جامع بودن را هم در خودش داشته باشد که ندارد و ناقص است
3- این را هم زمانی میتوان پذیرفت که شما یک کتاب اسلامی خوانده باشید ولی وقتی اینطور در مورد اسلام نظر میدهید یعنی یک کتاب اسلامی نخوانده اید و چیزی نمی دانید
اگر با مسائل حقوقی آشنائی داشتید نواقص این حقوق را هم اشاره ای میکردید مثلا نقص تفسیری حقوق بشر . عدم ضمانت اجرائی ( البته با یک بیان خوش بینانه ) و ضعف های اجرائی در این سازمان و متکی بودن به کشورهائی که تنها با وجود آنها میتواند مثلا مساله ای را اجرائی کند و اگر تخلف از سوی آنها باشد حتی جرات اظهار نظر در موردشان را ندارد و ...

با این شرایط مطلب شما ارزش علمی ندارد بهتر بود بصورت موضوعی و سوال به سوال مطرح میکردید و پاسخ میگرفتید

بله این حقوق جامع نیستند اما جامع بودن اسلام صرفا به معنی بهتر بودنش نیست. اینکه میگویید یک کتاب اسلامی هم نخوانده اید سفسطه است شما اگر نظراتی که من از سوی اسلام گفته ام را غلط میدانید غلط بودنش را نشان دهید. شما میگویید نقص تفسیری دارد بله صحیح است اما آیا اسلام نقص تفسیری ندارد؟ شما تفاسیر متفاوت شیعه و اهل سنت راجع به مسائل مختلف اسلام را نمیبینید؟! تکفیری ها را نمیبینید؟! بهایی ها را نمیبینید؟! تفاسیر مختلف راجع به غدیر خم را نمیبینید؟! پس این ایراد را اسلام هم دارد و به نظر من میزان تفاسیر از حقوق بشر کمتر از تفاسیر از اسلام هست. در مورد ضمانت اجرایی هم که سازمان ملل با تمامی نقص هایش وجود دارد. اصلا چرا اسلام را نمیگویید که هیچ چیزش هیچ ضمانت اجرایی ندارد؟! ضمانت اجرایی قوانین اسلام چیست؟! شما که شیعه هستید ضمانت اجرایی امامت ائمه چه بود که عملا اجرا نشد؟!

سازمان های حقوق بشری هم به اندازه کافی اظهار نظر میکنند حتی راجع به مدعیان حقوق بشر وگرنه مسئله ای مثل زندان گوانتانامو انقدر رسانه ای نمیشد. به هر حال سازمان های حقوق بشری اولویت بندی دارند و وقتی سنگسار شدن در ایران و عربستان در حال انجام شدن است و قانونی میباشد آنها نمیان این رو ول کنند و بدرفتاری با یک سیاه پوست در آمریکا را تو بوق و کرنا کنند! یک مقدار راجع به حرف هایی که میزنید فکر کنید و سپس به طرف مقابلتان بگویید چیزی نمیداند یا حرفش ارزش علمی ندارد.

ستايشگر;512761 نوشت:
و سلام بر شما. با اجازه ی آغازگر تاپیک و جناب پاسخگو ، بنده بپرم وسط بحث؟

سلام

شما و بقیه کاربران همانطور که در پست اول رو به همه کاربران گفتم به این تاپیک دعوت شده اید و حرف شما پریدن وسط بحث نیست.

ستايشگر;512761 نوشت:
جناب امیر ، فکر نمیکنید دارید بر سر اسم دعوا میکنید نه مفهوم؟ چطور جزیه خواری و خفت هست ولی مالیات نیست؟ البته از نظر من نه مالیات خفت و خواری هست نه جزیه. اما چون اسمش از مالیات تبدیل به جزیه شده تبدیلش میکنه به خفت و خواری؟ یا اینکه چون بهش میگن خمس و زکات ، دیگه روش متمدنانه ای نیست و اگر بهش بگن مالیات دیگه میشه متمدنانه؟ اینها اسم هایی هست که روی اموالی برای پوشش خرج های حکومت به دولت پرداخت میشه. مهم مفهوم هست نه اسم.

اگر خفت و خواری نیست چرا قرآن گفته در خفت و خواری جزیه بدهید؟! اصلا هدف از جزیه گرفتن خفت و خواری است و برای همین گفته شده که جزیه نباید کم گرفته شود. اما مالیات خفت و خواری ندارد هرچند که در هیچ جای قرآن اسمی از مالیات نیامده چون قرآن به جامعه عقب مانده عربستان آن زمان تعلق داشته.

ستايشگر;512761 نوشت:
جناب امیر ، شما شان و موقعیت نزول آیات رو در نظر نمی گیرید؟ اون آیات برای موقعیت خاص بودن نه برای همه ی زمان ها. وگرنه اگر قضیه ی برخورد از سر قدرت باشه ، دیگه مهلت 4 ماهه برای چیه؟ همون روز ، کشتار رو شروع میکردند. فراموش نفرمایید که شما فرض کردید در زمان قدرتمندی این آیات اومده و مبنای رفتار پیامبر (ص) و مسلمانان با کفار قرار گرفته. پس هیچ چیزی نمیتونسته مانع اعمال حکم در روز نزول بشه.

شان نزول هم جزوی از قرآن است و باید در نظر گرفته شود اما بعضا تبدیل میشود به وسیله ای برای ماله کشی که هرجا که دیدند حرفی برای گفتن نیست بگند آقا اینا شان نزول داره! من قبلا راجع به آیات ابتدایی سوره توبه با کارشناسی بحث کردم و در درجه آخر خود کارشناس هم اذعان کرد که این آیات به معنای قتال با کفار هست اما بر مبنای اینکه از نظر شیعه جهاد ابتدایی با اذن معصوم هست بنده دیگر بحثی نکردم. اگر بخواهید لینک تاپیک را بهتان میدهم.

ستايشگر;512761 نوشت:
جناب امیر ، در اسلام هم ساز و کار های بسیار زیادی تعبیه شده تا فرد ، تمام عمرش برده نماند ( همین که یکی از کفاره های گناهان ، آزاد کردن برده است ) پس لااقل بعد از مدت ها ، جهان امروز تا حدی به قوانین و مقررات اسلام رسیده. اما سوال اصلی اینجاست : فرض میکنیم برده داری نداریم ، با اسیران جنگی ( به عنوان مثال ) چکار کنیم؟ راه هایی که من میتونم متصور بشم اینهاست :

1- آزادشون کنیم برن ( اصلا اسیر نگیریم )
2- بکشیمشون
3- اونها رو تربیت کنیم و حقوقشون رو هم رعایت کنیم و بعد هم به تدریج آزاد کنیم.

خوب اجرای مورد اول که عاقلانه نیست ( کسی که تا دو دقیقه پیش در حال جنگ بوده باهامون رو ول کنیم تا بره و برگرده دوباره بجنگه؟ ) دومی هم که مسلما مورد تایید هیچکس نیست ، میمونه راه حل سوم که به نظر راه خوبی میاد ( همون برده داری اسلام ). حالا شما گزینه ی دیگری به ذهنتون میرسه ، بفرمایید. فقط توجه بفرمایید که در این مورد جنگ که گفتم ، اسلام به کسی حمله نمیکنه ( و اگر کسی حمله کرد ، دیگه کار اسلامی نیست و نباید به پای اسلام نوشته بشه ) مگر به افرادی که جنگ رو آغاز بکنند.

پس الان در دنیای امروزی راه حل بهتری نیست؟! الان هم باید برده داری راه بندازیم؟! خوبه مسلمونا تو قدرت نیستن! در جریان جنگ ایران و عراق اسرا برده میشدند؟! پس این کنوانسیون های سازمان ملل کشکن همه؟!

ستايشگر;512761 نوشت:
آیا رفتار افراد باید به پای عقیده نوشته بشه؟

راهکار اسلامیش که همین کاری بوده که ایشون کردن!

ستايشگر;512761 نوشت:
زن مطلقه میتواند دوباره ازدواج کند. اگر هم به شوهرش علاقه نداشت و به نقطه ی نهایی رسیدند ، میتونه بره دادگاه درخواست طلاق بده و طلاق بگیره.

کجای اسلام گفته شده اگه زنی دیگر به شوهرش علاقه نداشت میتونه طلاق بگیره؟!

کریم;512770 نوشت:
شما می توانید برداشت خودتان را داشته باشید ولی آنوقت بحث کردن ما معنایی ندارد چون شما یک برداشت دارید من برداشتی دیگر وفلانی برداشتی سوم که به این شکل بحث علمی در اصل بی ارزش است. اما اگر محور منابع اسلامی باشد آنوقت می توان بحث کرد. شما برداشت خودتان از منشور حقوق بشر را که ما هفتاد وخورده ای سال است را بیان نداشتید بلکه مواد آنرا را یک به یک آوردید آنوقت این اسلام که 14 قرن قدمت دارد بهتر نبود قرآن آنرا یک بار مطالعه می کردید وطبق آن حرف می زدید ودر کنار مواد حقوق بشر آیات قرآن را هم ذکر می کردید.
الان اگر بنده بگویم برداشتم از حقوق بشر این است وشما هر برداشتی که دلتان می خواهد داشته باشید دیگر ما بر اساس چه می خواهیم بحث کنیم. به هر حال

من برداشتم رو هوا نبوده و براش سند و مدرک اسلامی دارم که اگه بخواید ارائه میکنم.

کریم;512770 نوشت:
این باز برداشت شماست. ناقص العقل به چه معنی است. توضیح داده اند که ناقص العقل یعنی قوه تفکرش نسبت به مرد ضعیف تر است. ولی در عوض جنبه احساساتی او قوی تر است وهمانقدر که انسان به عقل نیاز دارد برای رشد فرد وجامعه به احساسات وعواطف نیز نیاز دارد. اگز به مرد بگویند تو ناقص العواطفی باید بدش بیاید؟ مسلم است که احساسات وعواطف مرد در برابر زن ضعیف تر است. ضعیف بودن ایراد نیست که زن بدش بیاید بلکه اسلام با توجه به همان تفاوتهایی که زن ومرد دارند می خواهد از زن ومرد در جای خود استفاده شود وپیشرفت هم به این شکل حاصل می شود. اینکه زن را به کارهای سنگین بگماری مسلم با روحیه لطیف او منافات دارد وضربه خواهد دید واگر منشور حقوق بشر در همه چیز زن ومرد را مساوی دانسته است بیشترین ظلم را به او کرده است. نه خدمت، ولی اسلام می خواهد هر کس در محل خود وبراساس استعدادهای خود در جامعه وخانواده فعالیت کنند.

به هر حال این صحبت ها در مورد زن در قرن 21 مسخره هست و فقط برخی زنان مذهبی زیر بار این صحبتها میروند. از یک طرف میگویید همانطور که اسلام به زنان گفته ناقص العقل به مردان گفته ناقص العواطف اما اگر یک زن برای طلاق پیش قاضی برود و از احساسش بگوید که دیگر علاقه ای به شوهرش ندارد قاضی براش تره هم خرد نمیکند!

کریم;512770 نوشت:
منظورتان نظام ایران است که نظام طبقاتی درست کرده بود وافراد پایین دست حق سواد آموزی نداشتند وفرزندانشان نمی توانستند با مناصب بالاتر ارتقا پیدا کنند. ودر عوض حکام با پول مردم حرمسرا تشکیل می دادند یا مراد روم تزار است که گلادیاتور ها را به جان هم می انداخت تا قوی ضعیف را بکشد واین اسباب خوش گذرانی بزرگان بود.
اگر جزیه خفت است چرا مالیات گرفتن خفت حساب نمی شود مگر چه تفاوت ماهوی دارند که مالیات دان عزت است وجزیه خفت؟ مگر در قبال همین جزیه دولت اسلامی امکانات د راختیار اهل کتاب قرار نمی داد؟ در کدام تاریخ آمده است که دول متمدن آنروز مالیت می گرفتند. خمس وزکات از دید شما خفت است اما همین خمس وزکات برای این است که در عین تامین هزینه های حکومت افراد فقیر نیز در فلاکت زندگی نکنند بلکه نیازهای آنها هم تامین شود واین خود در واقع تقسیم ثروت در جامعه است نه مثل دول پیشرفته امروز که فقرا در فلاکت زندگی کنند ویک درصد جامعه در نظام سرمایه داری اکثریت منابع وثروت جامعه را در اختیار داشته باشند. بدون ذهنیت نسبت به اسلام مقداری فکر کنید وببینید کدامیک ا زاین دو نظام اداری برای ایجاد تعادل وعدالت در جامعه بهتر است.

به هر حال امپراطوری های ساسانیان و بیزانس بی عیب و ایراد نبودند اما ورود اسلام به این امپراطوری ها بیشتر به ورود مغول ها شباهت داشت تا ورود آمریکایی ها در فیلم های هالیوودی! اگر قبل از ورود اسلام امپراطوری های ساسانی و روم شرقی مالیات نمیگرفتند پس چگونه هزینه های دولت را تامین میکردند؟! تو همین تلویزیون خود ما سندی را نشان دادند که در زمان ساخت تخت جمشید یکی از کارکنان زن مرخصی چند ماهه زایمان گرفته اون هم با حقوق! (الانش که قرن 21 هست تو ایران زنایی که مرخصی زایمان گرفتن هنگام بازگشت به کار اخراج شدند!) چنین چیزی در کجای دنیای متمدن آن زمان رایج بوده که بخواد در عربستان عقب مانده رایج باشه؟! در پست قبلیم هم راجع به جزیه توضیح دادم میتوانید بخوانید.

کریم;512770 نوشت:
اولا این آیات در مورد مشرکانی است که به عهد خود پایبند نبودند ودر اصل خیانت از طرف آنها بوده وثانبا طبق این آیات به مشرکان فرصت می دهد که تا چهار ماه سرزمین مکه را ترک کنند والا کشته خواهند شد. چون آنجا سرزمین مقدسی است که خداوند نمی خواهد آثار شرک ومشرکان در آنجا وجود داشته باشند پس این کشتن مربوط به همه کشورهای اسلامی نیست بلکه محدود به شهری خاص است.

در پست قبلی پاسخ داده ام.

کریم;512770 نوشت:
بنده شرایط آن دوره و سسیاست حکم اسلامی را بیان کردم وعلی لظاهر دقت نکردید شما بفرمایید با توجه به شرایط آن زمان که توضیح دادم با اسیران جنگی چکار می کرد؟ شما با فضای امروز وتبلیغات صورت گرفته الانی قضاوت نکنید بلکه با توجه به همین منشور حقوق بشر چکار می کرد؟ 1- زندانی می کرد. 2- برده داری با حقوق وشرایطی که توضیح داده شد. 3- ولشان می کرد تا از تشنگی وگرسنگی بمیرند. 4- آزادشان می گذاشت تا امکانات فراهم کنند وستون پنجم دشمن بوده یا از درون پدر حکومت اسلامی را در می آوردند.
اگر شما راه حل دیگری معقول تر از آنچه اسلام گفته دارید بیان کنید.

در پست قبلی گفته ام کنوانسیون های سازمان ملل در این مورد به اندازه کافی روشن هستند مثل کنوانسیون ژنو.

کریم;512770 نوشت:
ما بر اساس مبانی شیعه صحبت می کنیم مگر محمد علی جناح شیعه بود؟

والا من نمیدونم اینجا یک بزرگراه به نامش کرده اند!

کریم;512770 نوشت:
وقتی کشوری پناهنده ای را قبول می کند به هر دینی باشد مسلم حقوق او را باید رعایت کند ویا اینکه براساس قوانین کشور خود اصلا از اول قبول نمی کند که هر کشوری قوانین خاص خود را دارد وما نمی توانیم اجبار کنیم حتما باید اینرا رعایت کنید وهمه کشورها بر اساس مصالح وسیاست های خود محدودیتهایی دارند که محترم است ونمی شود اجبار کرد.
سخن از اذن از کودک نیست بلکه اذن از بزرگتر است وکودکی هم که در بچگی برا یاو عقد می خوانند می تواند قبول نکند ومجبور نیست حتما قبول کند.
مساله خانواده به بحث ما از قضا ربط دارد. وقتی شما از منشور حقوق بشر صحبت می کنید وآزادی زن ومرد را مطرح می کنید باید به لوازم آن هم پایبند باشید. عذر می خوام اگر یک زن شوهر دار هر روز با یک مرد ارتباط دارد باید به آن پایبند باشید که لازمه اینها فروپاشی خانواده ودیگر اشکالاتی است که گفته شد.

هیچکدام از سخنان شما جواب من نبود.

کریم;512770 نوشت:
مرد وظیفه دارد مخارج زن را تامن کند وزن می تواند از او مطالبه کند یا به دادگاه مراجعه کند. ودر صورتی که به مرد علاقه ندارد می تواند با او توافق کند تا طلاق بگیرد که اصطلاحا طلاق خلع ومبارات می گویند.

یعنی زن به صرف اینکه دیگر به شوهرش علاقه ای نداشت میتواند طلاقش را بگیرد؟! کجای این در اسلام آمده است؟!

کریم;512770 نوشت:
به نظر شما همه را آزاد بگزارند که در کشورشان تبلیغ کنند که البته بر خلاف نظر شما الان تو کشور ما هم اکثر فرقه ها وادیان تبلیغ دارند وحتی کتابهایشان چاپ می شود واینطور هم که می فرمایید خفقانی نیست. اما اگر قرار باشد هر کس از هر کجا خواست بیاید وتبلیغ کند می تواند جاسوسی کند وبه مرور کشور را نابود کند.
الان رسانه های ارتباط جمعی وبومی های خود کشورها تبلیغ می کنند ودر خود آمریکا هزاران مسلمان هستند وسایر کشورها ودر عین حال که هر کشوی براساس قوانین ومحدودیتهای خود به سایرین هم اجازه می دهد که این مساله در کشور ما هم وجود دارد.

واضح تر بگویید. آیا آزادی بیان و تبلیغ را اسلام قبول دارد یا نه؟!

کریم;512773 نوشت:
اولا سخن آیة الله مکارم برای مقلدان خودش لازم الاتباع است وثانیا کجا یتفسیر نمونه چنین سخنی گفته است؟

یعنی از فردا مقلدان آیت الله مکارم شیرازی با بیل و کلنگ حمله کنند عربستان و شیعه را در آنجا تبلیغ کنند؟! چون ایشون این حرف رو زدن گفتم! جناب کارشناس هادی این حرف را زدند مدرکش هم آورده اند:

http://www.askdin.com/thread36983.html#post484328

"

هر آیینی حق دارد به طور آزاد به صورت منطقی خود را معرفی کند و اگر کسانی مانع از این کار شوند می تواند با توسل به زور این حق را به دست آورد.(
ناصر مکارم ،تفسیر نمونه، ج 2، ص 282، دار الکتب الاسلامیه، تهران 1379ش)

"

البته منظور از هر آیینی اسلام هست!!!

کریم;512773 نوشت:
شما دین وکشوری نام ببرید که به این بخش منشور حقوق بشر ملتزم بود واجازه داده ادیان دیگر که در تقابل با اندیشه ودین رسمی خودشان است در کوی وبرزن تبلیغات کنند؟ چند کشور اینطوری دارم؟

اگه بگم همه کشورهای اروپایی که میگید نه! شما صدا و سیمای خودمان را که قبول دارید؟! در بریتانیا در سالروز عاشورا شیعیان آنجا برای راهپیمایی مجوز گرفتند و عزاداری کردند و جزواتی را راجع به امام حسین پخش کردند. در آمریکا هم که رو دلارش نوشته "ما به خدا اعتقاد داریم" شما بیخدایی را ترویج کنید کسی با شما کاری ندارد اسلام را هم همینطور از عمویم که در آنجا 20 ساله زندگی میکنه پرسیدم.

کریم;512773 نوشت:
شما که بهتر می فهمید بفرمایید ببینیم به فرقه وگروهی که بدنبال نابودی نظام حکومتی شما هستند وفقط هم کارشان تبلیغ نیست بلکه کمک کار معاندان شما هم هستند اجازه فعالیت وتبلیغ می دهید؟

دعوت به خشونت که همه جای دنیا ممنوع است اما بهاییت دعوت به خشونت نمیکند. حالا بهاییت هیچی این ارمنی های خودمان که صداقتشان را بیشتر از مسلمین قبول داریم و مکانیک ارمنی را به مکانیک مسلمون ترجیح میدهیم چطور؟ اینها هم به دنبال براندازی هستند؟! پول گرفته اند؟! جاسوسند؟! یا هرکی بخواد چیزی غیر از اون چیزی که حکومت میگه رو ترویج کنه از قبل این برچسب ها بهش خورده؟!

owari;512999 نوشت:
اسلام را!

باشه اما دلیلتان چیست؟ در حرف های شما استدلالی ندیدم همش نقل قول بود!

owari;513013 نوشت:
بر این اساس مردها در حد دانی دنیا بر زنان برتری داده شده‌اند.

خیال میکنید در دنیای امروز چند درصد زنان زیر بار این میروند که مردان برتر هستند؟!

owari;513013 نوشت:
حالا شما با اینکه در واقع زن و مرد یکی باشند مشکلتان حل نمی‌شود و می‌خواهید اثبات کنید که در دنیا هم یکی هستند؟ خوب اینکه مشخص است که نیستند، بدنشان فرق دارد، بعد روانی‌شان فرق دارد، سلایق و روحیات و افکارشان متفاوت است ... چطور ممکن است احکام دو گونه‌ی متفاوت یکطور باشد؟ جهاد در معرکه برای زنان واجب باشد راضی خواهید شد؟ چرا اینقدر بدیهیات را هم می‌زنید تا فقط منظور خودتان را اثبات کنید؟ درست آنچیزی هست که شما دوست دارید باشد؟ از ما راضی نخواهید شد تا آنطور که شما دوست دارید اعتقاد داشته باشیم؟

حرف من این است در دنیای امروز زنان زیر بار این نمیروند که بهشان بگویی ناقص العقلی! مردان از تو برترند! شهادتت نصف شهادت مرد است! از شوهرت فرمانبرداری کن! حق طلاق نداری! آیا غیر از این است یا خودتان را به خواب زده اید؟!

owari;513013 نوشت:
هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آنها کنی. بگو: راهی که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است؛ و البته اگر از میل و خواهش آنها پیروی کنی بعد از آنکه طریق حق را دریافتی، دیگر از سوی خدا یار و یاوری نخواهی داشت.

هیچ استدلالی پشت این آیه نمیبینم. محمد هم تا یهود و نصاری از آیینش پیروی نکنند از آنها راضی نخواهد بود! این شد دلیل؟!

owari;513013 نوشت:
معلوم است که هرچه خداوند مصلحت دانسته باشد کافی است، خداوند علاوه بر عالم و حکیم بودن بی‌نیاز هم هست و اگر حکمی داده برای اینکه خودش ارضا شود نبوده ولی شما چی؟ آن زنی که گناه کرده و الأن نمی‌خواهد سنگسار شود چی؟ شماها هم عالم هستید؟ علمتان را از کجا آورده‌اید؟ شما هم در جایگاه صمدیت و بی‌نیازی هستید که ما بدانیم بدون غرض صحبت می‌کنید؟

حتی اگر بگوید یک نفر را انقدر با سنگ بزن تا بمیرد؟! پس تعریف توحش چیست؟! فرق ما با حیوانات چیست؟!

owari;513013 نوشت:
به یاد فیلم پدرخوانده افتادم: سر میز شام با چوب بیس‌بال به سر یکی از دوستانش که کمی صحبتش بوی تمسخر و تیکه می‌داد زد و او را همانجا کشت، بعد به اوپرا رفت و احساسات انسانی‌اش برانگیخته شد و اشک ریخت ...

بله یک نفر را انقدر با سنگ میزند و میکشد بعد میرود به یاد مظلومیت سید الشهدا گریه میکند! چقدر شباهت دارد!

owari;513013 نوشت:
جلوی خداوند می‌ایستیم، تکه‌تکه شدن مستضعفین و مظلومان در فلسطین و ... نمی‌بینیم و بعد برای گناه‌کاران زارزار اشک می‌ریزیم و می‌گوییم اینها غیرانسانی است و اسلام جلوی حقوق بشر ایستاده است. حقوق بشر چیزی است که شما بگویید؟ شما می‌گید هست ما می‌گیم نیست چطور به ما اثباتش خواهید کرد؟

با عقل اثباتش میکنیم که شما کلا درشو بستی!

owari;513015 نوشت:
حضرت آیةاللّه جوادیآملی:منشور حقوق بشر بدون استمداد از مبانی وحی مشکل آفرین است

بله این معظم له درست میفرمایند که همه چیز نسبی است! مهم این است که باد از کدام طرف میوزد! وقتی که سرباز اسرائیلی کودک فلسطینی را میزند روضه میگیرند و وقتی در جریان به قول جناب کریم فتنه 88 در خیابان این کار و در زندان آن کار را میکنند همین معظم له به روی خود نمی آورند که چه شده! این است تعریف اخلاق از نظر معظم له!

mir@;513103 نوشت:
اگر خفت و خواری نیست چرا قرآن گفته در خفت و خواری جزیه بدهید؟! اصلا هدف از جزیه گرفتن خفت و خواری است و برای همین گفته شده که جزیه نباید کم گرفته شود. اما مالیات خفت و خواری ندارد هرچند که در هیچ جای قرآن اسمی از مالیات نیامده چون قرآن به جامعه عقب مانده عربستان آن زمان تعلق داشته.

لطف می کنید برای این ادعاهای خودتان دلیل هم ذکر کنید، اگر لطف کنیدسخنان مربوط به قرآن را همراه با آدرس ذکر کنید ممنون می شم.

mir@;513103 نوشت:
شان نزول هم جزوی از قرآن است و باید در نظر گرفته شود اما بعضا تبدیل میشود به وسیله ای برای ماله کشی که هرجا که دیدند حرفی برای گفتن نیست بگند آقا اینا شان نزول داره! من قبلا راجع به آیات ابتدایی سوره توبه با کارشناسی بحث کردم و در درجه آخر خود کارشناس هم اذعان کرد که این آیات به معنای قتال با کفار هست اما بر مبنای اینکه از نظر شیعه جهاد ابتدایی با اذن معصوم هست بنده دیگر بحثی نکردم. اگر بخواهید لینک تاپیک را بهتان میدهم.

بحث قتال با کفار ومشرکان با اصول وشرایطی که برا جنگ ابتدایی ودفاعی است درست ولی نسبت به این پنج آیه خیلی راحت می توانید آیات را یک بار همراه با ترجمه بخوانید که در باب بیرون رفتن مشرکان از مکه است وربطی به جنگ در اماکن دیگر ندارد.

mir@;513103 نوشت:
پس الان در دنیای امروزی راه حل بهتری نیست؟! الان هم باید برده داری راه بندازیم؟! خوبه مسلمونا تو قدرت نیستن! در جریان جنگ ایران و عراق اسرا برده میشدند؟! پس این کنوانسیون های سازمان ملل کشکن همه؟!

بنده از شما خواستم نسبت به فضای آنروز وتوضیحاتی که دادم راه حلی با توجه به همین قوانین بین المللی نشان دهید که برای راحتی کا رشما جوایهای مختلف را قرار دادم ولی تا بحال جواب شما را نشنیده ام.
باز هم عرض می کنم شما راه حلی ذکر کنید که نتیجه اش شکنجه های امروز دول مختلف نباشد ودر عین حال این اسرای جنگی بتوانند راحت زندگی کنند وایرادات شمابه اسلام هم وجود نداشته باشد. منتظر هستم.

mir@;513103 نوشت:
کجای اسلام گفته شده اگه زنی دیگر به شوهرش علاقه نداشت میتونه طلاق بگیره؟!

زن می تواند مرد خود را راضی کند که طلاقش دهد که اصطلاحا طلاق خلع گفته می شود ویا اینکه با هم دیگر توافق کنند برای طلاق که طلاق مبارات گفته می شود.

mir@;513115 نوشت:
من برداشتم رو هوا نبوده و براش سند و مدرک اسلامی دارم که اگه بخواید ارائه میکنم.

خوشحال می شویم اگر دلایلتان را بشنویم.

mir@;513115 نوشت:
به هر حال این صحبت ها در مورد زن در قرن 21 مسخره هست و فقط برخی زنان مذهبی زیر بار این صحبتها میروند. از یک طرف میگویید همانطور که اسلام به زنان گفته ناقص العقل به مردان گفته ناقص العواطف اما اگر یک زن برای طلاق پیش قاضی برود و از احساسش بگوید که دیگر علاقه ای به شوهرش ندارد قاضی براش تره هم خرد نمیکند!

ملاک بنده بر عکس شما قرن 21نیست چون در قرن 21 خیل یاز وحشی گری ها هم مثل همجنس بازی که حتی حیوانات وحشی هم با همنوع خود این کار را انجام نمی دهند کاری منطقی وعقلانی محسو ب می شود.

mir@;513115 نوشت:
به هر حال امپراطوری های ساسانیان و بیزانس بی عیب و ایراد نبودند اما ورود اسلام به این امپراطوری ها بیشتر به ورود مغول ها شباهت داشت تا ورود آمریکایی ها در فیلم های هالیوودی! اگر قبل از ورود اسلام امپراطوری های ساسانی و روم شرقی مالیات نمیگرفتند پس چگونه هزینه های دولت را تامین میکردند؟!

از طریق مردم بدبخت وبیچاره که همه در اصل خادم امپراطور بودند ونتیجه کارشان را به امپراطور وعوامل او تقدیم می کردند واندازه بخور ونمیر برا یخودشان می ماند. البته این اوج حقارت بود ولی شاید شما اسمش را مالیات بگذارید که واقعیت را عوض نمی کند.
می شود بفرمایید اسلام مگر کجا مردم عادی را قتل عام کرده تا شبیه مغولها باشد.

mir@;513115 نوشت:
یعنی زن به صرف اینکه دیگر به شوهرش علاقه ای نداشت میتواند طلاقش را بگیرد؟! کجای این در اسلام آمده است؟!

به نظر شما همین که زنیاز شوهرش خوشش نمی آمد طلاق می گرفت عین آزادی بود. امروز ازدواج می کرد وفردا می گفت خوشم نیامد پس با یک نفر دیگه واین به نظر شما زندگی بود. فکر نمی کنید نتیجه این کار همین الان غرب می شد که دیگر ازدواج معنایی نداشت وازداجها به دوستی دوطرفه البته با مسائل زناشویی تبدیل می شد بهتر بود. وکرامت زن به این شکل حفظ می شد؟ به نظر شما چند درصد زنان این نوع زندگی را قبول دارند؟ الانش که برخی بازیگران هالیوود که زمینه ارتباط وهم بازیگری با صدها مرد را دارند از اینکه ابزاری برای رفع هوس مردان شده اند شاکی هستند.

mir@;513115 نوشت:
واضح تر بگویید. آیا آزادی بیان و تبلیغ را اسلام قبول دارد یا نه؟!

آزادی بیانی که برا ی براندازی نظام شما باشد نه اسلام که هیچ دین ودولتی قبول ندارد. اما آزادی در بیان مسائل اعتقادی وبحث های فکری بله قبول دارد وشاهد بارز آن کتاب احتجاج طبرسی ومناظره وگفتگوی ائمه علیهم السلام با بزرگان مذاهب مختلف وحتی با کفاری مثل ابن ابی العوجاء است.

mir@;513123 نوشت:
هر آیینی حق دارد به طور آزاد به صورت منطقی خود را معرفی کند و اگر کسانی مانع از این کار شوند می تواند با توسل به زور این حق را به دست آورد.(
ناصر مکارم ،تفسیر نمونه، ج 2، ص 282، دار الکتب الاسلامیه، تهران 1379ش)

از قضا اگر خودتان به فرمایشات آیة الله مکارم مراجعه کنید سخنان ایشان در باب آزادی ادیان دیگر در تبلیغ واجرای احکام خودشان است که ما حق نداریم آنها را مجبور به پذیرش اسلام کنیم. بله در جایی که مردمی تحت دیکتاتوری افراد خاصی هستند وزمینه تحقیق برای آنها نیست با اجازه امام معصوم به آنجا حمله می کنند تا مردم را از دست آنها آزاد کنند تا براحتی بتوانند در زمینه حقایق تحقیق کنند ولی نمی توان آنها را مجبور به پذیرش اسلام کرد.

mir@;513123 نوشت:
اگه بگم همه کشورهای اروپایی که میگید نه! شما صدا و سیمای خودمان را که قبول دارید؟! در بریتانیا در سالروز عاشورا شیعیان آنجا برای راهپیمایی مجوز گرفتند و عزاداری کردند و جزواتی را راجع به امام حسین پخش کردند. در آمریکا هم که رو دلارش نوشته "ما به خدا اعتقاد داریم" شما بیخدایی را ترویج کنید کسی با شما کاری ندارد اسلام را هم همینطور از عمویم که در آنجا 20 ساله زندگی میکنه پرسیدم.

خدا را که همه ادیان ابراهیمی قبوا دارند واکثر آنها هم مسیحی هستند وبه خدا ایمان دارند لذا ربطی به تبلیغ دین دیگر ندارد. در باب اجرای مراسم نیز الام مسیحیها ویهودیها هم در کشور ما براحتی احکام خود را اجرا می کنند وکسی مانع آنها نیست. سخن از تبلیغ دین دیگر است که غیر از مراکز علمی ویا جمع صاحبان آن براحتی اجازه نمی دهند. الان کشوری مثل آلمان ویزا به مبلغان ما نمی دهد، حتی برا یکسانی که می خواهند برای مسلمانها تبلیغ کنند. البته بنده عرض کردم که الان در خود کشور ما همه فرق ومذاهب براحتی دارند تبلیغ می کنند حتی وهابیتی که ما ها را کافی می داند همه جا دارند تبلیغ می کنند ودر دانشگاههای رسمی ما ودر پایتخت کشور شیطان پرستها که ایمانی به خدا هم ندارند براحتی مراسم اجرا می کنند. پس گفتن اینکه در کشور ما آزادی برا یتبلیغ نیست حرف غلطی است ومی توانید تحقیق کنید.

mir@;513123 نوشت:
دعوت به خشونت که همه جای دنیا ممنوع است اما بهاییت دعوت به خشونت نمیکند. حالا بهاییت هیچی این ارمنی های خودمان که صداقتشان را بیشتر از مسلمین قبول داریم و مکانیک ارمنی را به مکانیک مسلمون ترجیح میدهیم چطور؟ اینها هم به دنبال براندازی هستند؟! پول گرفته اند؟! جاسوسند؟! یا هرکی بخواد چیزی غیر از اون چیزی که حکومت میگه رو ترویج کنه از قبل این برچسب ها بهش خورده؟!

عرض کردم که همه اینها الان دارند براحت یتبلیغ می کنند، کتاب چاپ می کنند که حتی در نمایشگاه کتاب هم کتابهایشان فروخته می شود وگفتن اینکه آزادی ندارند حرف غلطی است. هر چند به نظر ما ارگانهای مسئول کوتاهی می کنند که جلو یاین کارها را نمی گیرند وعلی الظاهر این آزادی که الان در نشر افکار مختلف در کشور ما هست در هیچ کجای دنیا پیدا نیم شود.

کریم;513177 نوشت:
لطف می کنید برای این ادعاهای خودتان دلیل هم ذکر کنید، اگر لطف کنیدسخنان مربوط به قرآن را همراه با آدرس ذکر کنید ممنون می شم.

امام صادق: اگر مقدار جزیه کم باشد، در پرداخت تفاوتى در روحیّه‏ آنان حاصل نشده

و احساس حقارت نمى‏کنند

. (تفسیر نورالثقلین؛ کافی، جلدِ ۳، صفحه ۵۶۶)


کریم;513177 نوشت:
بحث قتال با کفار ومشرکان با اصول وشرایطی که برا جنگ ابتدایی ودفاعی است درست ولی نسبت به این پنج آیه خیلی راحت می توانید آیات را یک بار همراه با ترجمه بخوانید که در باب بیرون رفتن مشرکان از مکه است وربطی به جنگ در اماکن دیگر ندارد.

آیه 5 سوره توبه:

چون ماه های حرام تمام شد مشرکان را

هر کجا

یافتید بکشید و اسیرشان کنید

http://www.askdin.com/thread25049-2.html#post303310

"

حكم مذكور جهاد ابتدايي محسوب مي شود و در جهاد ابتدايي اذن امام معصوم ـ عليه السلام ـ و يا نايب خاص او شرط است و در زمان ما كه عصر غيبت امام ـ عليه السلام ـ است جهاد ابتدايي (جنگ با كفار) از عهده مسلمين ساقط است

"
ایشان نگفتند که فقط مربوط به مکه است. یک حکم کلی است.

کریم;513177 نوشت:
بنده از شما خواستم نسبت به فضای آنروز وتوضیحاتی که دادم راه حلی با توجه به همین قوانین بین المللی نشان دهید که برای راحتی کا رشما جوایهای مختلف را قرار دادم ولی تا بحال جواب شما را نشنیده ام.
باز هم عرض می کنم شما راه حلی ذکر کنید که نتیجه اش شکنجه های امروز دول مختلف نباشد ودر عین حال این اسرای جنگی بتوانند راحت زندگی کنند وایرادات شمابه اسلام هم وجود نداشته باشد. منتظر هستم.

کنوانسیون ژنو درباره اسرای جنگی:

http://www.qodsna.com/NewsPage.aspx?newsid=33470

این بهتر است یا به بردگی کشیدن اسرا؟!

کریم;513177 نوشت:
زن می تواند مرد خود را راضی کند که طلاقش دهد که اصطلاحا طلاق خلع گفته می شود ویا اینکه با هم دیگر توافق کنند برای طلاق که طلاق مبارات گفته می شود.

اما صرف اینکه به قاضی بگوید دیگر ادامه زندگی مشترکشان را نمیپسندد را قاضی قبول نمیکند! این را هم بگویید. در آمریکا که یک کشور مذهبی نسبت به کشورهای اروپایی هست اگر زن چنین سخنی بگوید بعد از یک سال دوری از یکدیگر قاضی حکم طلاق را میدهد اما در اسلام زن باید تمکین کند و اگر شوهرش قبول نکرد تا ابدالدهر باید از شوهرش فرمانبرداری کند.

کریم;513177 نوشت:
خوشحال می شویم اگر دلایلتان را بشنویم.

شما بگویید کجایش بی سند است تا من مدرک بیاورم. تا الان که هرچی مدرک خواستید آوردم.

کریم;513177 نوشت:
ملاک بنده بر عکس شما قرن 21نیست چون در قرن 21 خیل یاز وحشی گری ها هم مثل همجنس بازی که حتی حیوانات وحشی هم با همنوع خود این کار را انجام نمی دهند کاری منطقی وعقلانی محسو ب می شود.

حالا این محل بحث نیست ولی همجنس بازی بین برخی حیوانات هم هست! اما شما این را هم در نظر بگیرید که برخی ذاتا همجنسگرا هستند نه همجنس باز! همجنس بازی با همجنس گرایی فرق میکند مثلا امکان دارد یک زن که در کودکی بهش تجاوز شده افکار منفی نسبت به جنس مخالفش داشته باشه و وارد همجنس بازی بشه که این باید درمان بشه اما برخی دیگر هستند که برای من و شما خیلی عجیبه اما واقعا از رابطه با جنس مخالفشون لذت نمیبرن! اینا باید چیکار کنن؟!

کریم;513177 نوشت:
از طریق مردم بدبخت وبیچاره که همه در اصل خادم امپراطور بودند ونتیجه کارشان را به امپراطور وعوامل او تقدیم می کردند واندازه بخور ونمیر برا یخودشان می ماند. البته این اوج حقارت بود ولی شاید شما اسمش را مالیات بگذارید که واقعیت را عوض نمی کند.
می شود بفرمایید اسلام مگر کجا مردم عادی را قتل عام کرده تا شبیه مغولها باشد.

حالا این مالیات گرفتن ها هم همیشه چندان متمدنانه نبوده و بعضا دست کمی از همون جزیه گرفتن نداشته اما این دلیل نمیشه که جزیه گرفتن را با یک سیستم مالیات گیری منطقی یکسان بدانیم. همان حمله اعراب مسلمان به ایران و روم شرقی دست کمی از حمله مغولها نداشته.

کریم;513177 نوشت:
به نظر شما همین که زنیاز شوهرش خوشش نمی آمد طلاق می گرفت عین آزادی بود. امروز ازدواج می کرد وفردا می گفت خوشم نیامد پس با یک نفر دیگه واین به نظر شما زندگی بود. فکر نمی کنید نتیجه این کار همین الان غرب می شد که دیگر ازدواج معنایی نداشت وازداجها به دوستی دوطرفه البته با مسائل زناشویی تبدیل می شد بهتر بود. وکرامت زن به این شکل حفظ می شد؟ به نظر شما چند درصد زنان این نوع زندگی را قبول دارند؟ الانش که برخی بازیگران هالیوود که زمینه ارتباط وهم بازیگری با صدها مرد را دارند از اینکه ابزاری برای رفع هوس مردان شده اند شاکی هستند.

در غرب کنونی چیزی که رایج هست استفاده ابزاری از زنها برای رفع هوس مردان نیست بلکه همه ابزاری برای هم شده اند که این البته بحثش مفصله اما از نظر من غیر اخلاقی نیست چون مبنام آزادی هست. به هر حال اینها جواب من نبود و باز هم شما نسبت به احساسات زنان بی توجه بودید!

کریم;513177 نوشت:
آزادی بیانی که برا ی براندازی نظام شما باشد نه اسلام که هیچ دین ودولتی قبول ندارد. اما آزادی در بیان مسائل اعتقادی وبحث های فکری بله قبول دارد وشاهد بارز آن کتاب احتجاج طبرسی ومناظره وگفتگوی ائمه علیهم السلام با بزرگان مذاهب مختلف وحتی با کفاری مثل ابن ابی العوجاء است.

چیزی که الان در کشورهای اسلامی مثل ایران یا عربستان رایج هست اینه که فقط اجازه میدهند برخی انتقادات گفته بشه و بعد خودشون جواب میدن و سر و ته قضیه را هم میاورند اما مناظره به معنای واقعی کلمه صورت نمیپذیرد. نکته دیگر هم آزادی رسانه هاست مثلا یک نفر میتواند یک کتابی بنویسد و شبهاتی را مطرح کند و جواب بدهد اما کسی حق ندارد کتابی در انتقاد از اسلام بنویسد حال آنکه کتاب در مدح امامان یا صحابه فراوان است! مثلا چرا کتابی مثل تولدی دیگر که در نقدش در ایران کتابها نوشته اند اجازه انتشار پیدا نمیکند؟! غیر از این است که جوابی مناسب برایش ندارند؟!

کریم;513181 نوشت:
از قضا اگر خودتان به فرمایشات آیة الله مکارم مراجعه کنید سخنان ایشان در باب آزادی ادیان دیگر در تبلیغ واجرای احکام خودشان است که ما حق نداریم آنها را مجبور به پذیرش اسلام کنیم. بله در جایی که مردمی تحت دیکتاتوری افراد خاصی هستند وزمینه تحقیق برای آنها نیست با اجازه امام معصوم به آنجا حمله می کنند تا مردم را از دست آنها آزاد کنند تا براحتی بتوانند در زمینه حقایق تحقیق کنند ولی نمی توان آنها را مجبور به پذیرش اسلام کرد.

اما اسلام برای آزادی تبلیغ خودش این حق را برای خودش قائل است که به زور متوسل شود اما چنین حقی را برای دیگر ادیان قائل نیست! این را چطور توجیه میکنید؟!

کریم;513181 نوشت:
خدا را که همه ادیان ابراهیمی قبوا دارند واکثر آنها هم مسیحی هستند وبه خدا ایمان دارند لذا ربطی به تبلیغ دین دیگر ندارد. در باب اجرای مراسم نیز الام مسیحیها ویهودیها هم در کشور ما براحتی احکام خود را اجرا می کنند وکسی مانع آنها نیست. سخن از تبلیغ دین دیگر است که غیر از مراکز علمی ویا جمع صاحبان آن براحتی اجازه نمی دهند. الان کشوری مثل آلمان ویزا به مبلغان ما نمی دهد، حتی برا یکسانی که می خواهند برای مسلمانها تبلیغ کنند. البته بنده عرض کردم که الان در خود کشور ما همه فرق ومذاهب براحتی دارند تبلیغ می کنند حتی وهابیتی که ما ها را کافی می داند همه جا دارند تبلیغ می کنند ودر دانشگاههای رسمی ما ودر پایتخت کشور شیطان پرستها که ایمانی به خدا هم ندارند براحتی مراسم اجرا می کنند. پس گفتن اینکه در کشور ما آزادی برا یتبلیغ نیست حرف غلطی است ومی توانید تحقیق کنید.

بله در عمل خیلی ادیان حتی شیطان پرستی در ایران دارد تبلیغ میشود اما همه اینها از نظر دولت مرکزی جرم است و کسانی که دارند اقدام به تبلیغ دین مورد نظر خودشان میکنند دارند به نوعی با جانشان بازی میکنند و با آرامش نمیتوانند تحقیق کنند یعنی این هنوز به عنوان یک حق در ایران جا نیفتاده است همانطور که از نظر اسلامی یک حق نیست. این هم که میگویید مجوز به مبلغین مذهبی نمیدهند که بروند آلمان مطمئنا علت دیگری دارد چون اسلام الان در ایتالیا که دین رسمیش مسیحیت بوده و کشور میزبان پاپ و دم و دستگاهش است دارد تبلیغ میشود چه برسه به آلمان!

کریم;513181 نوشت:
عرض کردم که همه اینها الان دارند براحت یتبلیغ می کنند، کتاب چاپ می کنند که حتی در نمایشگاه کتاب هم کتابهایشان فروخته می شود وگفتن اینکه آزادی ندارند حرف غلطی است. هر چند به نظر ما ارگانهای مسئول کوتاهی می کنند که جلو یاین کارها را نمی گیرند وعلی الظاهر این آزادی که الان در نشر افکار مختلف در کشور ما هست در هیچ کجای دنیا پیدا نیم شود.

شوخی میکنید؟! یک نفر یک برداشت دیگر از غدیر خم را در روزنامه بدون هیچ توهینی نوشت کلا روزنامه رو توقیف کردند از خودشم خبری نیست و حداقل مجازاتی که در انتظارشه ممنوع القلم شدنه حالا شما میگید الان در نمایشگاه کتاب آزادانه کتاب های با موضوع تبلیغ دین رو میفروشند؟! شما در ایران زندگی میکنید؟!

به نام خدا.

mir@;513103 نوشت:
سلام

شما و بقیه کاربران همانطور که در پست اول رو به همه کاربران گفتم به این تاپیک دعوت شده اید و حرف شما پریدن وسط بحث نیست.

اگر خفت و خواری نیست چرا قرآن گفته در خفت و خواری جزیه بدهید؟! اصلا هدف از جزیه گرفتن خفت و خواری است و برای همین گفته شده که جزیه نباید کم گرفته شود. اما مالیات خفت و خواری ندارد هرچند که در هیچ جای قرآن اسمی از مالیات نیامده چون قرآن به جامعه عقب مانده عربستان آن زمان تعلق داشته.

وقتی که میگیم شان نزول و داستان و موقعیت باید در نظر گرفته بشه برای همین هست. شما سوره ی توبه رو گرفتید ، بقیه رو ول کردید ، گویا که فقط همین سوره مبنای کار اسلام هست و لا غیر! قرآن 114 سوره داره و باید همه اش با هم دیده بشه.
الان شما دو تا ادعا دارید که لازم هست اثبات کنید :
1- گفته شده جزیه کم گرفته نشه تا با خفت و خواری باشه ( باید از قرآن براش آیه بیارید )
2- قرآن به جامعه عقب مانده عربستان آن زمان تعلق داشته.

mir@;513103 نوشت:

شان نزول هم جزوی از قرآن است و باید در نظر گرفته شود اما بعضا تبدیل میشود به وسیله ای برای ماله کشی که هرجا که دیدند حرفی برای گفتن نیست بگند آقا اینا شان نزول داره! من قبلا راجع به آیات ابتدایی سوره توبه با کارشناسی بحث کردم و در درجه آخر خود کارشناس هم اذعان کرد که این آیات به معنای قتال با کفار هست اما بر مبنای اینکه از نظر شیعه جهاد ابتدایی با اذن معصوم هست بنده دیگر بحثی نکردم. اگر بخواهید لینک تاپیک را بهتان میدهم.

یعنی بحث کردید با کارشناس و بعد به این نتیجه رسیدید که این آیات شان نزول ندارند؟ و همیشگی هستند؟

mir@;513103 نوشت:

پس الان در دنیای امروزی راه حل بهتری نیست؟! الان هم باید برده داری راه بندازیم؟! خوبه مسلمونا تو قدرت نیستن! در جریان جنگ ایران و عراق اسرا برده میشدند؟! پس این کنوانسیون های سازمان ملل کشکن همه؟!

خوب بله. کشک که هست وقتی که اجرایی شدنشون هیچ تضمینی نداره. و البته ، اینهمه مشکلات رو تو عالم میبینید؟ جنگ و خونریزی و ...؟ بخاطر اینه که مسلمان ها ( و نه طالبان و ... بلکه مسلمان ها ) در قدرت نیستند که ان شاء الله به زودی این قضیه درست میشه.

به عقل من که راه حل بهتری نرسید. شما به عقلت گزینه ی بهتری میرسه بگو.

mir@;513103 نوشت:

راهکار اسلامیش که همین کاری بوده که ایشون کردن!

شما داری اعتراف میکنی که بین عمل مسلمان ها و دین اسلام تفاوتی قائل نیستی. درسته؟

mir@;513103 نوشت:

کجای اسلام گفته شده اگه زنی دیگر به شوهرش علاقه نداشت میتونه طلاق بگیره؟!

لازمه تصریح شده باشه؟

ستایشگر :Gol:

mir@;513244 نوشت:


این هم که میگویید مجوز به مبلغین مذهبی نمیدهند که بروند آلمان مطمئنا علت دیگری دارد چون اسلام الان در ایتالیا که دین رسمیش مسیحیت هست و کشور میزبان پاپ و دم و دستگاهش است دارد تبلیغ میشود چه برسه به آلمان!

دوست عزیز، لازمه هر بحثی، آشنایی به مسائلی است که می گوییم. دین رسمی در ایتالیا، مسیحیت است؟! البته اکثریت جمعیت ایتالیا و آلمان مسیحی هست، ولی کی گفته دین رسمی در ایتالیا یا آلمان وجود داره؟ شما سند بیاورید که در ایتالیا، دین رسمی وجود دارد، اثبات مسیحیت بودنِ این دین رسمی پیشکش.

مسلمان ایرانی;513267 نوشت:
دوست عزیز، لازمه هر بحثی، آشنایی به مسائلی است که می گوییم. دین رسمی در ایتالیا، مسیحیت است؟! البته اکثریت جمعیت ایتالیا و آلمان مسیحی هست، ولی کی گفته دین رسمی در ایتالیا یا آلمان وجود داره؟ شما سند بیاورید که در ایتالیا، دین رسمی وجود دارد، اثبات مسیحیت بودنِ این دین رسمی پیشکش.

ببخشید اشتباه من بود که میخواستم بنویسم بوده نوشتم هست! من اکثرا متن هایی که مینویسم بدون غلط هست ولی به هر حال انسان جایز الخطاست! البته تا 30 سال پیش مذهب رسمیش بوده:

http://en.wikipedia.org/wiki/Freedom_of_religion_in_Italy

"[=sans-serif]In 1984, following a revised accord with the Vatican, Catholicism lost its status as the official religion of the Italian state"

"در 1984 به دنبال یک تجدید نظر در توافق با واتیکان مذهب کاتولیک موقعیتش به عنوان مذهب رسمی دولت ایتالیا را از دست داد"

ولی از سال 1947 تا 1984 در ایتالیا آزادی دین بوده:

"Freedom of religion in Italy is guaranteed under the 1947 constitution of the Italian Republic"

"آزادی دین در ایتالیا تحت قانون اساسی 1947 جمهوری ایتالیا تضمین شده"

http://news.bbc.co.uk/2/hi/8340411.stm

ستايشگر;513250 نوشت:
وقتی که میگیم شان نزول و داستان و موقعیت باید در نظر گرفته بشه برای همین هست. شما سوره ی توبه رو گرفتید ، بقیه رو ول کردید ، گویا که فقط همین سوره مبنای کار اسلام هست و لا غیر! قرآن 114 سوره داره و باید همه اش با هم دیده بشه.
الان شما دو تا ادعا دارید که لازم هست اثبات کنید :
1- گفته شده جزیه کم گرفته نشه تا با خفت و خواری باشه ( باید از قرآن براش آیه بیارید )
2- قرآن به جامعه عقب مانده عربستان آن زمان تعلق داشته.

در مورد سوره توبه و جزیه در پست قبلیم توضیح داده ام اما اینکه چرا گفتم قرآن به جامعه عقب مانده عربستان آن زمان تعلق داشته نظر شخصیم بوده براساس دلایلی که یکی از آنها عدم وجود سیستم مالیات گیری مدرن و بجای آن وجود سیستم عقب مانده خمس و زکات و جزیه هست.

ستايشگر;513250 نوشت:
یعنی بحث کردید با کارشناس و بعد به این نتیجه رسیدید که این آیات شان نزول ندارند؟ و همیشگی هستند؟

در پست قبلی توضیح دادم.

ستايشگر;513250 نوشت:
خوب بله. کشک که هست وقتی که اجرایی شدنشون هیچ تضمینی نداره. و البته ، اینهمه مشکلات رو تو عالم میبینید؟ جنگ و خونریزی و ...؟ بخاطر اینه که مسلمان ها ( و نه طالبان و ... بلکه مسلمان ها ) در قدرت نیستند که ان شاء الله به زودی این قضیه درست میشه.

تضمین داره که همون سازمان ملله اما قوی نیست. خدا نکنه که مسلمونا به قدرت برسن وگرنه دنیا رو تبدیل به جهنمی میکنن که خودشون توش زندگی میکنن! (به امید بهشت آخرت و حوری و قلمان و ...!!!)

ستايشگر;513250 نوشت:
به عقل من که راه حل بهتری نرسید. شما به عقلت گزینه ی بهتری میرسه بگو.

در پست قبلی توضیح دادم (کنوانسیون ژنو در مورد اسرای جنگی را بخوانید)

ستايشگر;513250 نوشت:
شما داری اعتراف میکنی که بین عمل مسلمان ها و دین اسلام تفاوتی قائل نیستی. درسته؟

جناب ستایشگر هر مکتبی از باورمندانش جدا نیست اینکه کمونیسم غلطه درسته کاملا به ناموفق بودن شوروی مربوط نمیشه اما تا حدی ناموفق بودن شوروی بخاطر ناموفق بودن سیستم اقتصادی سوسیالیسم هست هرچند اینکه بگوییم شوروی سرمایه داری دولتی بوده تا حدی درسته.

ستايشگر;513250 نوشت:
لازمه تصریح شده باشه؟

شما یک روز سری به یکی از دادگاه های خانواده بزن و از مشاورینش بپرس اینکه زن من منو دیگه دوست نداره میشه دلیل برای طلاق دادن من اونا هم بهت میگن نه! آیا اونها هم اسلام رو خوب نفهمیدن؟! پس کی اسلام رو خوب فهمیده؟! میخوای از محمد و علی برات مثال بیارم یا اونا هم اسلامو خوب نفهمیدن؟!

به نام خدا.

mir@;513311 نوشت:
در مورد سوره توبه و جزیه در پست قبلیم توضیح داده ام اما اینکه چرا گفتم قرآن به جامعه عقب مانده عربستان آن زمان تعلق داشته نظر شخصیم بوده براساس دلایلی که یکی از آنها عدم وجود سیستم مالیات گیری مدرن و بجای آن وجود سیستم عقب مانده خمس و زکات و جزیه هست.

شما اگر به دنبال این هستی که ببینی نظرت درسته یا نه ، نباید نظر شخصیت رو در استدلال هات دخیل بکنی. البته تا اینجای کار بنده متوجه شدم که شما مطمئنی نظرت درسته و بهش ایمان و اعتقاد داری. حالا چرا داری بحث میکنی دیگه برای من روشن نیست. ( شاید میخوای گوشه هایی از دین که به نظر شخصیت تاریک هست رو به ما نشون بدی و ما رو هدایت کنی! :Gig: )

و اما در مورد جزیه. من خدمتتون عرض کردم که از قرآن باید برای ادعای "زیاد گرفتن جزیه" دلیل بیارید. اما شما در پست قبلیتون از غیر قرآن دلیل آوردید.

و در مورد سوره ی توبه ، شما همونطور که قبلا گفتم ( با توجه به اینکه حسابت رو مشخص کردی و تصمیمت رو هم گرفتی ، پس دیگه دنبال تحقیق نیستی و به دنبال یافتن مواردی هستی که با عقایدت جور در بیاد و نه اینکه مشخص بکنه عقیده ات غلطه ) از 114 سوره ، فقط به یک سوره که در شرایط خاصی نازل شده ( اونقدر خاص که حتی برخلاف همه ی سوره های دیگه بسم الله هم نداره ) استناد میکنی و حاضر هم نیستی قبول کنی که در نظر گرفتن شرایط نزول مهم هست.

mir@;513311 نوشت:
در پست قبلی توضیح دادم.

پست قبلیتون و تاپیک دیگر رو هم خوندم اما متوجه نشدم شما چی میگی. اگر دوست دارید بیشتر توضیح بدید.

mir@;513311 نوشت:
تضمین داره که همون سازمان ملله اما قوی نیست. خدا نکنه که مسلمونا به قدرت برسن وگرنه دنیا رو تبدیل به جهنمی میکنن که خودشون توش زندگی میکنن! (به امید بهشت آخرت و حوری و قلمان و ...!!!)

همین که قوی نیست ، یعنی تضمینی هم نیست! 5 تا کله گنده ی دنیا بخواهند ، میکنند و نخواهند ، 191 کشور دیگه بگن نه هم فایده ای نداره!

خدا میخواد و میکنه گرچه کافران را خوش نیاید.

mir@;513311 نوشت:

در پست قبلی توضیح دادم (کنوانسیون ژنو در مورد اسرای جنگی را بخوانید)

این لینکی که دادید رو خوندم. حالا شما میگید این راه حل چهارمی هست؟ ( یک بله یا خیر بگید تا من بقیه جملاتم رو بگم )

mir@;513311 نوشت:

جناب ستایشگر هر مکتبی از باورمندانش جدا نیست اینکه کمونیسم غلطه درسته کاملا به ناموفق بودن شوروی مربوط نمیشه اما تا حدی ناموفق بودن شوروی بخاطر ناموفق بودن سیستم اقتصادی سوسیالیسم هست هرچند اینکه بگوییم شوروی سرمایه داری دولتی بوده تا حدی درسته.

اگر یک نظام فکری نادرست باشه ، حتما به اعمال نادرستی هم میرسه. اما برعکسش رو نمیشه گفت. نمیشه گفت چون عمل معتقدین به اون نظام فکری بد بوده ، پس حتما اون نظام فکری بده. نظام فکری باید جدا از عمل معتقدین بررسی بشه. شما وقتی یه برنامه برای خودت مینویسی که فلان روز فلان کار رو بکنم و بهمان روز بهمان کار رو. اگر بهش عمل نکردی و فلان روز بهمان کار رو کردی ، نمیتونی بگی پس معلومه برنامه خرابه!

mir@;513311 نوشت:

شما یک روز سری به یکی از دادگاه های خانواده بزن و از مشاورینش بپرس اینکه زن من منو دیگه دوست نداره میشه دلیل برای طلاق دادن من اونا هم بهت میگن نه! آیا اونها هم اسلام رو خوب نفهمیدن؟! پس کی اسلام رو خوب فهمیده؟! میخوای از محمد و علی برات مثال بیارم یا اونا هم اسلامو خوب نفهمیدن؟!

رجوع به جملات بالایی بفرمایید. اینکه سیستم قضایی ما خرابه ، دلیلی بر بد بودن دین و نبود امکان طلاق از سمت زن نیست.

مثال از حضرت پیامبر (ص) و ائمه (ع) میخوای بیاری بیار ، اما با پذیرش این گزاره که در روایات تاریخی هم امکان خطا هست! ( بعدا نگی ماله کشی و ...! )

ستایشگر :Gol:

mir@;513133 نوشت:
باشه اما دلیلتان چیست؟ در حرف های شما استدلالی ندیدم همش نقل قول بود!

و در آن نقل قولها پر از استدلال بود اگر نگاهتان فقط به عنوان مطلب نباشد که نوشته «استدلال» یا «نقل قول». حالا همان مطلب را ذیل عنوان «استدلال» بخوانید که خلاصه‌اش این خواهد بود کسانی آن منشور را نوشته‌اند و ضامن اجرایش شده‌اند که نه خودسازی کرده‌اند (خودشان پر از صفات رذیله هستند)، نه خوب و بد را می‌شناسند (بر مبنای علوم تجربی مگر می‌شود صحبت از حق و حقوق فطری بشر زد؟)، نه به دنبال اصلاح امور هستند (مقاصد سیاسی و ایدئولوژیک شیطانی پشت سر کل این ماجراست) و ... . چنین موجوداتی برای ما که کلام خداوند را شنیده و پذیرفته‌ایم بر روی منبر رفته‌اند تا نصیحتمان کنند و به ما بیاموزند که انسانیت چیست و چگونه می‌توان انسان بود! شما را به خدا خنده‌اتان نمی‌گیرد که از یک روشن‌فکر می‌پرسند استاد اخلاق تو کیست می‌گوید اوباما و هم‌قطارهایش یا نتانیاهو و هم‌قطارهایش یا ...؟ به هر حال اینها خیلی ادعا می‌کنند که دنبال حقوق بشر هستند! معصیت را خنده می‌آید ز دروغ‌گویی‌هایشان. با این حساب معلوم است که ما حتی یک لحظه پای منبر اراذل و اوباش ننشینیم. اگر منشور حقوق بشر را ایران اسلامی در کل رد نمی‌کند نه برای این است که قبولش دارد، جایی که احکام خداوند نزد ما باشد اصلاً جایی برای به منبر رفتن شیطان بزرگ نمی‌رسد که بعد برای کسی مانند شما این شبهه پیش بیاید که شاید این شیطان مصلح است، بیایید لااقل روی حرفش فکر کنیم، به هر حال قسم خورده که جز خیرخواهی هدف دیگری ندارد!
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ... وَ قَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ [الأعراف، ۲۱]
آن گاه شیطان آن دو را وسوسه نمود ... و بر آنان سوگند یاد کرد که من خیر خواه شما هستم.
این مسائل همانطور که در پست‌های قبلی هم بیان شد به این دلیل ممکن است افرادی را فریب دهد که اینها معجونی از حق و باطل ساخته‌اند، به بخش حق آن مردم فریب بخورند تا به باطل آن هم تن دهند. ولی کسی که واضحات را می‌بیند، که این وحشی‌ها چه جنایاتی در فلسطین، در افغانستان، در عراق و ...، مستقیم یا با استفاده از سگ‌های خود در منطقه (عربستان و اسرائیل و ...) انجام می‌دهند و اینکه در قبال آن جنایات سکوت می‌کنند و تا زه از جنایات آنها دفاع هم می‌کنند (مدال گرفتن قاتل ایرانی‌های آن هواپیمای مسافربری تنها یک نمونه از خروارها نمونه است) و بعد هر کسی که در مخالفت به ظلم ایشان کمر راست کند یا در مقابل خواسته‌های ایشان مقاومت کند سریع برچسب تروریست می‌خورد، دیگر حتی سر سوزنی به این وحشی‌ها اعتماد نمی‌کند.

mir@;513133 نوشت:
خیال میکنید در دنیای امروز چند درصد زنان زیر بار این میروند که مردان برتر هستند؟!

یکی از مشکلات شما این است که نیازمند تأیید دیگران هستید، حق را بما هو حق نمی‌توانید تشخیص دهید، اگر توده‌ی مردم گفتند این کار خوب است شما هم می‌گویید خوب است و اگر گفتند بد است شما هم می‌گویید بد است، بعد اسم خود را می‌گذارید روشن‌فکر و مخالفان شما می‌شوند افراطی یا متحجر
زنان می‌خواهند به زیر بار بروند و می‌خواهند نروند، من که از جنس مذکر هستم افتخار می‌کنم که پدرم بر من فضیلت دارد و از این که پدرم بر من فضیلت پدرانه دارد (که اعتبارش هم فقط به همین دنیاست) هیچ احساس حقارتی ندارم، کاری هم ندارد به اینکه پدرم مؤمن هستند یا خدای نکرده غیرمؤمن، یا اعتقاداتشان به حد اعتقادات من هست یا خیر، مؤمن از پدر کافر هم که باشد باز باید به دستورات پدرش گوش کند و آنرا اطاعت کند مادامیکه آن دستور مخالف دستور خداوند نباشد. این یعنی ننگ؟ یعنی تبعیض؟ خانم‌ها این مسائل را نمی‌توانند درک کنند؟ فرق داشتن زن و مرد که اظهر من الشمس است، عاقل نیست کسی که فکر کند این دو دقیقاً باید یکسان در نظر گرفته شوند. بدن‌هایشان این قدر متفاوت است، روحیاتشان این قدر متفاوت است، انتظار دارند انتظارهای جسمی و روحی یکسانی از ایشان برود و حقوق جسمی و روحی یکسانی داشته باشند و باز خود را عاقل می‌دانند یا می‌دانید؟ خرما هم بخورید گرمی‌اتان می‌شود و خربزه بخورید سردی‌اتان می‌شود بیاییم بگوییم چرا هر دو یک اثر را ندارند و بعد اعتراض کنیم که این ناعادلانه است و بعد هم فکر کنیم چقدر باهوش هستیم که قبل از ما تا حال کسی به این نکته دقت نکرده است؟ شما در بدیهیات مانده‌اید چطور فکر می‌کنید در انسانیت بتوانید پیشرفت کنید؟ عجب ...

mir@;513133 نوشت:
حرف من این است در دنیای امروز زنان زیر بار این نمیروند که بهشان بگویی ناقص العقلی! مردان از تو برترند! شهادتت نصف شهادت مرد است! از شوهرت فرمانبرداری کن! حق طلاق نداری! آیا غیر از این است یا خودتان را به خواب زده اید؟!

عقل زنان واقعاً کم نیست، مشکل خانمها و آن هم نه همه‌ی ایشان این است که احساساتشان خیلی زیاد هست آنطور که بر عقلشان غلبه می‌کند، مبنای خیلی از تصمیم‌گیری‌هایشان به جای عقل و منطق می‌شود احساس. به عنوان یک مهندس به مسلله نگاه کنید، هر انتخابی که در طراحی کالای تولیدی خود بخواهید به کار بگیرید تعدادی مزیت و تعدادی عیب به همراه خواهد داشت، در این صورت بسته به کاربرد مورد نظرتان از آن کالای تولیدی تصمیم می‌گیرید که آیا برای رسیدن به آن مزیت‌ها می‌توانید آن معایب را بپذیرید یا خیر، یعنی آیا آن‌چیزی که از فلان انتخاب به دست می‌آورید بیشتز از چیزی است که در قبل آن انتخاب از دست می‌دهید یا خیر، اگر بود آن آن انتخاب را می‌کنید و معایبش را هم در نظر می‌گیرید و می‌گویید برای این کاربردها طراحی انجام شده معایبش در محدوده‌ی قابل پذیرش است ... اما برای کاربردهای دیگر بهتر است به جای آن انتخاب از انتخاب‌های دیگر استفاده شود. زن و مرد کارکردشان در زندگی دنیایی متفاوت است. زن و مرد ازمرتبه‌ی نفس به بالا یکسان هستند، روح هر دو انسانی است ولی جسم و روانشان متفاوت است که این خودش نشان می‌دهد این دو موجود هر کدام برای کارکرد خاص خودشان طراحی شده‌اند، کارکردهای دیگری هم از ایشان برمی‌اید ولی بازدهی ایشان در آن کارکردها کم خواهد شد. جایی که کارکرد مرد است زن ممکن است بتواند یا نتواند کارکرد خوبی داشته باشد و بالعکس. اگرچه تمامی زن‌ها از هر نظر مثل هم نیستند و تمامی مردها هم مثل هم نیستند و استثناء بر قاعده همیشه هست (مثل اینکه انسان‌ها معمولاً دو چشم دارند ولی گاهی هم نوزاد با یک چشم متولد میشود، اگرچه مثالش مع‌الفارق است)، اما عموماً خانم‌ها کارکرد احساسی و عاطفی‌اشان بر کارکرد عقلانی و منطقی‌اشان غلبه دارد، همین یک مسلله روی تکیه کردن بر شهادتشان گرفته تا خیلی موارد دیگر تأثیر دارد.
حتی در خود زن‌ها هم همه یکسان نیستند، یکی به گلدوزی و خیاطی علاقه‌ی بیشتر و استعداد بیشتر دارد و یکی در آشپزی، حالا ما بیاییم و بگوییم همه باید گلدوزی کنند این شد تساوی حقوق و این شد عدالت؟ به نظر حقیر که فقط حماقت است ...

mir@;513133 نوشت:
هیچ استدلالی پشت این آیه نمیبینم. محمد هم تا یهود و نصاری از آیینش پیروی نکنند از آنها راضی نخواهد بود! این شد دلیل؟!

این آیه استدلالش در این بود که ما هر چه برای روشنفکرها (که البته به شدت با اطلاق این نام به ایشان مخالف هستم، مثل اینکه به کور گفته شود زُلفَلی) استدلال عقلی بیاوریم آنها که ما را متحجر می‌خوانند و خودشان از هر گروه دیگری خشک‌مغزتر هستند متوجه نخواهند شد و باز آسمان و ریسمان می‌بافند، استدلالی ندارند و فقط می‌گویند دانشمندان این طور می‌گویند و شما فکر می‌کنید بهتر از آنها بفهمید (اگر به همینها بگوییم که خدا که بهتر از دانشمندها می‌فهمد قبول نخواهند کرد)؟ و همه قبول دارند نکند گمان کرده‌ای که هیچ‌کس نمی‌فهمد و فقط تو می‌فهمی؟ و ... . این روشنفکرها که هیچ استدلالی در ذهنشان نمی‌نشیند همواره تا ابد مخالف ما خواهند بود و نیش زبان می‌زنند و تمسخر می‌کنند و ما را متحجر می‌خوانند و از ما راضی نمی‌شوند تا بگوییم بله زن و مرد یکی هستند، بله سنگسار بد است، بله چندهمسری ظلم است، بله متعه همان فحشا است (اگرچه خود فحشا را ایشان بد نمی‌دانند و جزء آزادی‌های اجتماعی می‌دانند ولی متعه را فحشاء می‌دانند)، هم‌جنس‌بازی یا هم‌جنس‌گرایی حق مسلم همه است، آزادی بیان مطلق حق هر انسانی است، هر کسی می‌تواند هرچیزی خواست درباره‌ی خدا و پیغمبر بگوید یا هر آیینی ولو بت‌پرستی را تبلیغ کند و ... . آیه‌ی مذکور در پاسخ به چنین طرز تفکری است، شما از ما راضی نخواهید شد تا به کیش شما درآییم و به شما گفته می‌شود که ان شاء الله این آرزویی است که هرگز به آن دست نخواهید یافت ...

یعنی چه که کسی با عقل خودش به خدایی خداوند پی‌ببرد و بعد با توجه به فهمیدن اینکه خدایی یعنی چه بگوید اگر مطیع این مولا شوم به سعادت خواهم رسید چون خیر مرا می‌شناسد و مرا دوست هم دارد و از اطاعت من هم بی‌نیاز است. مطیع بی‌‌چون و چرا شدن برای خداوند اوج عقل است ولی عده‌ای صرفاً شنیده‌اند که اطاعت کورکورانه خوب نیست، همان هم به مذاق طبع لطیفشان خوش آمده و بدون فهم شرایط بیان آن مطلب مدام تکرارش می‌کنند. اگر کسی با نتیجه‌ی تقریبی یک قضیه بخواهد اصول اساسی (Axioms) را زیر سؤال ببرد اولین چیزی که در مورد او مورد تشکیک قرار می‌گیرد عقل اوست. گزاره‌ی «اطاعت کورکوانه درست نیست» یک گزاره‌ی مطلق نیست و مشروط به شرایطی است، اما کسی که اول وجود خداوند برایش اثبات شود، به یقین برسد که خداوند همه‌چیز را می‌داند و حکیم است و اشتباه در او راهی ندارد و خیر ما را هم می‌خواهد و خودش از عبادت و اطاعت ما بی‌نیاز است، اگر معلومش شد که حکمی که به او رسیده از جانب خداست پس در واقع به بقین رسیده است که عمل به آن حکم به سود اوست، بدون آنکه نیاز باشد خودش بفهمد که این عمل چطور و به چه نحوی به سود اوست. در این صورت اطاعت بی‌چون و چرا پذیرش عقل است. کسی که دکتر حاذقی را با عقل خود یافت دیگر بی‌عقلی است که سر هر تجویزی بگوید من باید درستی این تجویز را خودم متوجه شوم! اگر آن دکتر را عاقلانه انتخاب نکردی و قابل اعتماد نیست بله کورکورانه اطاعت کنی خلاف عقل است، ولی اگر قابل اتکا است دیگر قابل اتکا است و این نتیجه گیری که «اگر قابل اتکا است پس قابل اتکا است» یک گزاره‌ی بدیهی است که فکر نکنم نیازی به اثباتش باشد.
همچنان شعارهایتان ناپخته و عوامانه است اگر صفات بچه‌گانه و کوته‌فکرانه را توهین تلقی می‌کنید ...

mir@;513133 نوشت:
حتی اگر بگوید یک نفر را انقدر با سنگ بزن تا بمیرد؟! پس تعریف توحش چیست؟! فرق ما با حیوانات چیست؟!

تعریف خوب و بد به دست دین است، اصلاً دین برای همین است، دین نیامده که مطابق فرهنگ خانوادگی یا فرهنگ اجتماعی شما شود، حتی اگر در فرهنگ شما سقط جنین (قتل نفس) یا زنده‌به‌گور کردن دختربچه‌ها مجاز شمرده شود، دین آمده که شما و خانواده و اجتماعتان با ارزش‌های آن که ارزشها‌ی انسانی اصیل است منطبق شوید. هرگونه انحرافی از این سیستم ارزش‌گذاری خواهد شد افراط و تفریط، وقتی این افراط و تفریط از حدی بگذرد دیگر گاهی می‌توان اسمش را توحش هم گذاشت. تعریف شما از توحش چیست؟ اگر کسی وحشیانه به ناموش شما حمله کند و بخواهیم حد را برایش جاری کنیم می‌گویید نه این کار غیر انسانی است و او هم انسان است و باید به او رحم کرد؟ اگر کسی همسر یا فرزند شما را بکشد می‌گویید زنده بودن اولین حق اساسی هر کس است و ما حق نداریم به تاوان بدی کسی این حق را از او بگیریم؟ او بد بوده و بدی کرده ما خوب هستیم و خوبی می‌کنیم؟ بعد همان آدم رذل برود یک نفر دیگر را هم همینکار را بکند و بعد دوباره در حقش خوبی شود و ... . حالا شما می‌خواهید ببخشید ببخشید ولی اینکه بگویید ولی دم حق قصاص نداشته باشد ظلم نیست؟ در مورد سنگسار هم بحث زیاد است، نخیر توحش نیست اگر سر جایش انجام شود. ولی چرا توحش است این همه جنایاتی که اسرائیل و وهابیت انجام می‌دهند و همه می‌دانند که اینها از همان غرب طرفدار حقوق بشر است که صادر می‌شود نه از احکام به قول امثال شما خشن اسلامی ... .
ما با حیوانات فرق زیادی داریم، ولی امثال شما دارند سعی می‌کنند این فرق‌ها را کاهش دهند، از قانون جنگل گرفته در امور کشورداری و سیاست داخلی و خارجی گرفته تا برهنه شدن و به اسم آزادی پوشش تا سایر موارد. هم‌جنس‌بازی و ارتباطات جنسی گروهی و ... را هم مدتی است از حیوانات دارند تقلید می‌کنند. تازه اجداد خودشان را هم بررسی کرده‌اند به جای پیامبر الهی به میمون رسیده‌اند. ولی ما را تا بخواهید نسبت به حیوانات شرافت و برتری داریم ...

mir@;513133 نوشت:
بله یک نفر را انقدر با سنگ میزند و میکشد بعد میرود به یاد مظلومیت سید الشهدا گریه میکند! چقدر شباهت دارد!

دقت نکردید مثال نامربوط آوردید. در جنگ ایران و عراق هم ایرانی‌ها از عراقی‌ها می‌کشتند و هم عراقی‌ها از ایرانی‌ها می‌کشتند. هر دو می‌کشتند، ولی یکی شهید می‌شد و یکی به درک واصل می‌شد. ظاهر یکسان ملاک خوبی و بدی نیست مگراینکه چیزی به اسم خدا و قیامت و نیت و ... تابحال به گوشتان هم نخورده باشد. هر فرد کم‌سوادی هم می‌داند که پدری که به فرزندش سخت بگیرد به جهت تربیت بچه فرق دارد با پدری که برای آزار دادن بچه‌اش به او سخت می‌گیرد. شما چگونه متوجه تفاوت نیات و اثر آن بر ارزش‌گذاری کارها نمی‌شوید؟ اعدام کسی که جرم انجام داده با کشتن یک بی‌گناه در خانه‌ی خودش در دل شب در فلسطین یکی هستند؟ گریه برای سیدالشهداء را هم نمی‌دانید که چه معنی دارد و بعید می‌دانم که با این همه واضحات که درشان مانده‌اید این یکی را بتوانید ولو درک مختصری داشته باشید ...

mir@;513133 نوشت:
با عقل اثباتش میکنیم که شما کلا درشو بستی!

عقل شما چگونه اثبات می‌کند؟ منظورتان حتماً عقل جمعی است دیگر نه؟ همان که با آن دموکراسی را هم بر وحی ترجیح می‌دهید!
حقیر که تابحال جز اندکی بحث عقلی از طرف روشنفکرها ندیده‌ام، اگر مدعی هستید بیاورید تا ما هم ببینیم. بنده برای تمام اعتقاداتم الحمدلله دلیل عقلی دارم، چه باواسطه و چه بی‌واسطه، اما شما بعید می‌دانم جز مختصری بتوانید دلیل عقلی برای اعتقاداتتان بیاورید، اکثر دلایلی که از هم‌جبهه‌ای‌های شما دیده‌ام در این حد بوده است که دانشمندان بزرگ جهان اینطور گفته‌اند! یا اینکه در علم روان‌شناسی اثبات شده (با اینکه علوم تجربی اصولاً قادر به اثبات عقلی گزاره‌ای ایجابی نیستند مگر بسیار اندک که با برهان خلف و یا مثال نقض اثبات شود)! یا اینکه همه اینطور می‌گویند! یا اینکه بگویید دین شما مال ۱۴۰۰ سال پیش است و ما متجدد هستیم! یا اینکه بگویید اینها حق مسلم ماست یا حقوق بشر است و بعد بر اساس آن‌ها بحث کنید که سریع از شما پرسیده خواهد شد از کجا دانستید که این‌ها حقوق مسلم هر بشری است که در این صورت باز به دلایل شمرده شده در بالا مستمسک خواهید شد.
اشتباه می‌کنم؟

حقیر که عددی نیستم، ولی آن آیه از قرآن بود که کلام خود خداست که حضرت الحی است و موجود حی هم وکیل و وصی نمی‌خواهد، چنانکه کلامش در میان ماست. اما خلیفه‌ی خدا چرا بسیاری از موارد را به ما گوشزد کرده‌اند و ما هم آنها را خوانده‌ایم و قبول کرده‌ایم. گفتنش به شما هم از باب وظیفه‌ای است که همان خدا و در طول او خلیفه‌اش برایمان تعیین کرده‌اند. این سیر وکالت ماست از طرف خدا برای بیان کلامش برای کسانی که از او و هدایتش دور افتاده‌اند ... خداوند البته خود ما را هم هدایت بفرماید که بی‌نیاز از هدایتش نیستیم، دیگران هم ان شاء الله اشتباهات ما را ببینند و متذکر گردند تا اصلاحشان کنیم

mir@;513133 نوشت:
بله این معظم له درست میفرمایند که همه چیز نسبی است! مهم این است که باد از کدام طرف میوزد! وقتی که سرباز اسرائیلی کودک فلسطینی را میزند روضه میگیرند و وقتی در جریان به قول جناب کریم فتنه 88 در خیابان این کار و در زندان آن کار را میکنند همین معظم له به روی خود نمی آورند که چه شده! این است تعریف اخلاق از نظر معظم له!

سلام جناب mir@
مطالب زیادی را رد و بدل کردید که هر کدام تاپیک جداگانه ای را می طلبد.
ولی نظر باینکه امضا یا فریاد چکیده طرز فکر هر کسی میتواند باشد, فقط یه مطلب عرض کنم:
"یک انسان انتخاب می کند و یک برده اطاعت"
به جز این مورد که :یک انسان به تنهائی در یک بیابان و به دور از همه انسانهای دیگر و 100ها کیلوتر از آنها میتواند انتخاب کند و اطاعت نکند....
شما یک مورد را بیان کنید که انسانها در جامعه ای (کوچک یا بزرگ) زندگی کنند و انتخاب کنند و اطاعت نکنند یا به قول شما انسان (آزاد) باشند و نه برده!
مثلا خود شما چه هستید:
برای بیدار شدن از خواب باید از دستورات مدیر مدرسه یا رئیس محل کارتان اطاعت کنید!
برای خرید نان باید از دستورات شاطر نانوائی اطاعت کنید!
برای رانندگی یا سوار تاکسی شدن باید از دستورات اداره راهنمائی و رانندگی اطاعت کنید!
برای درس خواندن باید از دستورات مدیر و معلم و ...حتی فراش مدرسه اطاعت کنید!
برای پول در آوردن باید از عرف و دستورالعملهای اتحادیه و نظام بانکی و....اطاعات کنید!
برای ازدواج و ....باید از یک سری قوانین و دستورات اطاعت کنید!
برای حضور در مسجد و کلیسا و ....باید یک سری دستورات را اطاعت کنید!
برای مسافرت .......باید اطاعت کنید!
برای ورود و خروج از کشور و........باید اطاعت کنید!
برای ساختو ساز و تولید و......باید اطاعت کنید!
برای خوردن و آشامیدن و خوابیدن و.....باید اطاعت کنید!
برای آمیزش جنسی ....باید اطاعت کنید!
....
...
....
شما واقعا چه هستید؟!انسان (آزاد) یا برده؟!

*عارف*;513554 نوشت:
سلام جناب mir@
مطالب زیادی را رد و بدل کردید که هر کدام تاپیک جداگانه ای را می طلبد.
ولی نظر باینکه امضا یا فریاد چکیده طرز فکر هر کسی میتواند باشد, فقط یه مطلب عرض کنم:
"یک انسان انتخاب می کند و یک برده اطاعت"
به جز این مورد که :یک انسان به تنهائی در یک بیابان و به دور از همه انسانهای دیگر و 100ها کیلوتر از آنها میتواند انتخاب کند و اطاعت نکند....
شما یک مورد را بیان کنید که انسانها در جامعه ای (کوچک یا بزرگ) زندگی کنند و انتخاب کنند و اطاعت نکنند یا به قول شما انسان (آزاد) باشند و نه برده!
مثلا خود شما چه هستید:
برای بیدار شدن از خواب باید از دستورات مدیر مدرسه یا رئیس محل کارتان اطاعت کنید!
برای خرید نان باید از دستورات شاطر نانوائی اطاعت کنید!
برای رانندگی یا سوار تاکسی شدن باید از دستورات اداره راهنمائی و رانندگی اطاعت کنید!
برای درس خواندن باید از دستورات مدیر و معلم و ...حتی فراش مدرسه اطاعت کنید!
برای پول در آوردن باید از عرف و دستورالعملهای اتحادیه و نظام بانکی و....اطاعات کنید!
برای ازدواج و ....باید از یک سری قوانین و دستورات اطاعت کنید!
برای حضور در مسجد و کلیسا و ....باید یک سری دستورات را اطاعت کنید!
برای مسافرت .......باید اطاعت کنید!
برای ورود و خروج از کشور و........باید اطاعت کنید!
برای ساختو ساز و تولید و......باید اطاعت کنید!
برای خوردن و آشامیدن و خوابیدن و.....باید اطاعت کنید!
برای آمیزش جنسی ....باید اطاعت کنید!
....
...
....
شما واقعا چه هستید؟!انسان (آزاد) یا برده؟!

سلام

منظور من از انتخاب و اطاعت این بود که به دینداران گرامی بگویم صرفا از دستورات دینشان اطاعت نکنند و چشم بسته همه چیز را نپذیرند و به عقلشان هم رجوع کنند. من شاید دلایل زیادی داشته باشم برای الهی بودن قرآن اما قبول اینها دلیل نمیشود برای اینکه من صرفا اطاعت کنم. من ملاکم را عقلم میگذارم شاید عقل تجربی بر حسب تجربه منجر به اختلافاتی بشود اما این اختلافات قابل حل کردن است وقتی تجربه را به اشتراک بگذاریم اما اگر ملاک وحی باشد نه عقل به اختلافات لاینحلی میرسیم. مثلا من میگویم سنگسار یک قانون ضد انسانی هست وقتی که طرف مقابلم ملاکش وحی باشد هیچوقت زیر بار این حرف نمیرود اما اگر ملاکش عقل تجربی باشد با توضیح دادن اینکه چقدر این عمل وحشیانه است شاید بتوان نظرش را عوض کرد.

mir@;513244 نوشت:
امام صادق: اگر مقدار جزیه کم باشد، در پرداخت تفاوتى در روحیّه‏ آنان حاصل نشده
و احساس حقارت نمى‏کنند
. (تفسیر نورالثقلین؛ کافی، جلدِ ۳، صفحه ۵۶۶)

دوست عزیز شما ادعا می کنید در قرآن چنین چیزی است بعد از حدیث دلیل می آورید. احادیث باید بررسی شوند که صحیح است یا نه وقابل استناد می باشد. شما گفتید در قرآن آمده که جزیه را با تحقیر پرداخت کنید.

mir@;513244 نوشت:
آیه 5 سوره توبه:

چون ماه های حرام تمام شد مشرکان را
هر کجا
یافتید بکشید و اسیرشان کنید

آیا خون مشرکان مباح است؟


بنده خبر ندارم وفعلا هم کاری ندارم که ایشان چه گفته اند ولی این آیات مربوط به مکه است وامیرالمومنین وقتی این آیات نازل شد مامور شد این آیات را برای حجاج در زمان حج قرائت کند. اینکه این آیات مربوط به مکه است مسلم وقطعی است. حالا قبلا شاید بحث چیز دیگری بوده است.

mir@;513244 نوشت:
کنوانسیون ژنو درباره اسرای جنگی:

http://www.qodsna.com/NewsPage.aspx?newsid=33470

این بهتر است یا به بردگی کشیدن اسرا؟!


دوست بزرگوار بازهم که از جواب تفره رفتید ولی به هر حال، این حقوقی که این کنوانسیون قرار داده وعلی الظاهر حتی نویسندگان وامضاء کنندگان آن هم در عمل پایبند به این اصول نیستند. 14 قرن پیش اسلام برای جنگ واسرا حقوق قرار داده بود. زنان وکودکان مورد تعرض قرار نگیرند، درختان قطع نشوند، اسرایی که قبلا از اسلام مثل برده با آنها رفتار می شد دارای حق وحقوق شدند ودر برابر شرایطی قابل آزاد شدن بودند ولذا طبق همین قوانین خیلی از آنها آزاد شده یا به وطن بر می گشتند ویا در همان جامعه اسلامی می ماندند که به اختیار خودشان بود. بالاتر از این در جنگ بدر رسول خدا اسرا را در برابر با سواد کردن ده تن از مسلمانان آزاد می کرد. که علی الظاهر در این کنوانسیون چنین چیزی وجود ندارد بعد گذشت 14قرن،
شما لطف کنید بر اساس آنچه بنده گفتم وشرایط آنزمان توضیح دهید که بهترین راه حل چی بود؟
در نظر داشته باشید که عودت دادن اسرا در آنزمان به وطن خود به این راحتی نبود. در نظر داشته باشید که کنیزان در ان دوره مجبور نبودند با حجاب در جامعه بگردند واسلام اینقدر بر آن آسان گرفته بود.
منتظر جواب هستم.

mir@;513244 نوشت:
در آمریکا که یک کشور مذهبی نسبت به کشورهای اروپایی هست اگر زن چنین سخنی بگوید بعد از یک سال دوری از یکدیگر قاضی حکم طلاق را میدهد اما در اسلام زن باید تمکین کند و اگر شوهرش قبول نکرد تا ابدالدهر باید از شوهرش فرمانبرداری کند.

قوانین خودمان را هم به اندازه قوانین آمریکا اگر مطالعه کنید بهتر است چون طبق قوانین خودمان هم اگر مردی چهار ماه بدون خبر زنش را ول کرده باشد زن می تواند درخواست طلاق غیابی بکند.

ستايشگر;513368 نوشت:
شما اگر به دنبال این هستی که ببینی نظرت درسته یا نه ، نباید نظر شخصیت رو در استدلال هات دخیل بکنی. البته تا اینجای کار بنده متوجه شدم که شما مطمئنی نظرت درسته و بهش ایمان و اعتقاد داری. حالا چرا داری بحث میکنی دیگه برای من روشن نیست. ( شاید میخوای گوشه هایی از دین که به نظر شخصیت تاریک هست رو به ما نشون بدی و ما رو هدایت کنی! )

من نظر شخصیم رو دخیل نمیکنم بلکه برداشت شخصیم رو دخیل میکنم. همه همینطور هستند هر کسی برداشت شخصی خودش را دارد. هدفم هم از شروع این بحث هم شنیدن نظرات دیگران هست تا ببینم چرا مسلمین اسلامشان را بیشتر از حقوق بشر قبول دارند در حالی که حقوق بشر به نظر من منطقی تره.

ستايشگر;513368 نوشت:
و اما در مورد جزیه. من خدمتتون عرض کردم که از قرآن باید برای ادعای "زیاد گرفتن جزیه" دلیل بیارید. اما شما در پست قبلیتون از غیر قرآن دلیل آوردید.

قرآن به تنهایی کافی نیست این را از هر متخصص اسلام بپرسی به شما خواهد گفت. بنده هم از کتب اربعه شیعه مصداق اوردم که دیگه جای بحث نداشته باشه.

ستايشگر;513368 نوشت:
و در مورد سوره ی توبه ، شما همونطور که قبلا گفتم ( با توجه به اینکه حسابت رو مشخص کردی و تصمیمت رو هم گرفتی ، پس دیگه دنبال تحقیق نیستی و به دنبال یافتن مواردی هستی که با عقایدت جور در بیاد و نه اینکه مشخص بکنه عقیده ات غلطه ) از 114 سوره ، فقط به یک سوره که در شرایط خاصی نازل شده ( اونقدر خاص که حتی برخلاف همه ی سوره های دیگه بسم الله هم نداره ) استناد میکنی و حاضر هم نیستی قبول کنی که در نظر گرفتن شرایط نزول مهم هست.

به هر حال سوره توبه هم سوره ای از قرآن است و من نمیفهمم این چجور ایرادی هست که شما دارید از من میگیرید. قرآن بصورت یک کل ملاک هست نه فقط سوره های خاصی از آن و از نظر قرآن میتوان با کافر و مشرکی که در حال جنگ با مسلمین نیست وارد جنگ شد ولی خب از نظر شیعه چنین نبردی باید با مجوز امام معصوم باشد.

ستايشگر;513368 نوشت:
پست قبلیتون و تاپیک دیگر رو هم خوندم اما متوجه نشدم شما چی میگی. اگر دوست دارید بیشتر توضیح بدید.

شما حرف از شان نزول زدید برای 5 آیه ابتدایی سوره توبه بنده هم نشان دادم که این آیات صرفا مربوط به یک سری شرایط خاص نیست بلکه یک حکم کلی در رابطه با کفار و مشرکین هست و باید با آنها قتال کرد حتی اگر با مسلمین در حال جنگ نباشند که در همان تاپیک دیگر وقتی کارشناس گفت از نظر شیعه اینجور جهاد کردن (که اسمش جهاد ابتداییه) از نظر شیعه نیاز به مجوز امام معصوم داره دیگر بحثی نکردم چون طرف مقابلم شیعه بود.

ستايشگر;513368 نوشت:
همین که قوی نیست ، یعنی تضمینی هم نیست! 5 تا کله گنده ی دنیا بخواهند ، میکنند و نخواهند ، 191 کشور دیگه بگن نه هم فایده ای نداره!

کی گفته تضمینی در کار نیست؟! اینکه الان برخی کشورهای دیکتاتور دنیا وقتی مردمشون اعتراض میکنند دست به کشتار نمیزنند بخاطر وجود سازمان ملله. مگر همین قذافی جنایتکار نبود که تظاهرکنندگان را بمباران کرد؟! الان کجاست؟!

ستايشگر;513368 نوشت:
خدا میخواد و میکنه گرچه کافران را خوش نیاید.

منم گفتم که خدا نکنه!!!

ستايشگر;513368 نوشت:
این لینکی که دادید رو خوندم. حالا شما میگید این راه حل چهارمی هست؟ ( یک بله یا خیر بگید تا من بقیه جملاتم رو بگم )

بله.

ستايشگر;513368 نوشت:
اگر یک نظام فکری نادرست باشه ، حتما به اعمال نادرستی هم میرسه. اما برعکسش رو نمیشه گفت. نمیشه گفت چون عمل معتقدین به اون نظام فکری بد بوده ، پس حتما اون نظام فکری بده. نظام فکری باید جدا از عمل معتقدین بررسی بشه. شما وقتی یه برنامه برای خودت مینویسی که فلان روز فلان کار رو بکنم و بهمان روز بهمان کار رو. اگر بهش عمل نکردی و فلان روز بهمان کار رو کردی ، نمیتونی بگی پس معلومه برنامه خرابه!

شاید! اما اسلام به ذات خود دارد عیبی! این نظر منه نمونه اش هم همین تاپیک.

ستايشگر;513368 نوشت:
رجوع به جملات بالایی بفرمایید. اینکه سیستم قضایی ما خرابه ، دلیلی بر بد بودن دین و نبود امکان طلاق از سمت زن نیست.

مثال از حضرت پیامبر (ص) و ائمه (ع) میخوای بیاری بیار ، اما با پذیرش این گزاره که در روایات تاریخی هم امکان خطا هست! ( بعدا نگی ماله کشی و ...! )

سیستم قضایی ما خراب نیست منبع سیستم قضایی ما که اسلامه خرابه. آب از سرچشمه گل آلوده! اینجور هم که شما دست پیش را گرفته ای ما هر روایتی بیاریم شما رد میکنید! وقتی کتب اربعه شیعه را قبول ندارید از کدوم منبع براتون روایت بیارم؟! این یعنی همون ماله کشی!

به نام خدا.

mir@;513572 نوشت:
من نظر شخصیم رو دخیل نمیکنم بلکه برداشت شخصیم رو دخیل میکنم. همه همینطور هستند هر کسی برداشت شخصی خودش را دارد. هدفم هم از شروع این بحث هم شنیدن نظرات دیگران هست تا ببینم چرا مسلمین اسلامشان را بیشتر از حقوق بشر قبول دارند در حالی که حقوق بشر به نظر من منطقی تره.

اینکه حرفی میزنی و بعد به عنوان دلیل میگی چون قرآن مال عربستان عقب افتاده هست و به درد الان نمیخوره ، یعنی داری نظرات شخصیت رو دخیل میکنی و این کار ، کار درستی نیست.

mir@;513572 نوشت:
قرآن به تنهایی کافی نیست این را از هر متخصص اسلام بپرسی به شما خواهد گفت. بنده هم از کتب اربعه شیعه مصداق اوردم که دیگه جای بحث نداشته باشه.

رجوع بفرمایید به پاسخ کارشناس.

mir@;513572 نوشت:

به هر حال سوره توبه هم سوره ای از قرآن است و من نمیفهمم این چجور ایرادی هست که شما دارید از من میگیرید. قرآن بصورت یک کل ملاک هست نه فقط سوره های خاصی از آن و از نظر قرآن میتوان با کافر و مشرکی که در حال جنگ با مسلمین نیست وارد جنگ شد ولی خب از نظر شیعه چنین نبردی باید با مجوز امام معصوم باشد.

تو قرآن نوشته " لاتقربوا الصلوه" ، پس قرآن میگه نماز نخونید. حرف درستیه؟ حرف شما هم همین روال رو داره. شما میگی قرآن به صورت یک کل و نه سوره ی خاص ملاک هست ، بعد فقط به یک سوره استناد میکنید و قبول هم نمیکنید که شرایط فرق میکنه!

mir@;513572 نوشت:

شما حرف از شان نزول زدید برای 5 آیه ابتدایی سوره توبه بنده هم نشان دادم که این آیات صرفا مربوط به یک سری شرایط خاص نیست بلکه یک حکم کلی در رابطه با کفار و مشرکین هست و باید با آنها قتال کرد حتی اگر با مسلمین در حال جنگ نباشند که در همان تاپیک دیگر وقتی کارشناس گفت از نظر شیعه اینجور جهاد کردن (که اسمش جهاد ابتداییه) از نظر شیعه نیاز به مجوز امام معصوم داره دیگر بحثی نکردم چون طرف مقابلم شیعه بود.

mir@;513572 نوشت:

کی گفته تضمینی در کار نیست؟! اینکه الان برخی کشورهای دیکتاتور دنیا وقتی مردمشون اعتراض میکنند دست به کشتار نمیزنند بخاطر وجود سازمان ملله. مگر همین قذافی جنایتکار نبود که تظاهرکنندگان را بمباران کرد؟! الان کجاست؟!

بله ... دلیل حمله هم همین جنایتکاری قذافی بود! همینقدر ساده به روابط بین ملل نگاه میکنید؟ تضمین ، یعنی اینکه هر کشور دیکتاتوری وقتی مردمش اعتراض میکنند دست به کشتار نزنه! نه اینکه برخی کشور ها. تضمینی به انجام معاهده های بین المللی نیست مخصوصا که مجریان این معاهده ها کشور های قوی دنیا هستند که اگر اینها بخوان اجرا کنن ، کسی نمیتونه جلوشون رو بگیره ( این خوبه ) و اگر نخوان اجرا کنن ، کسی نمیتونه مجبورشون کنه! این چه تضمینی هست که شما قبول داری ، من نمیدونم!

mir@;513572 نوشت:

منم گفتم که خدا نکنه!!!

خدا میخواد و میکنه و وعده اش رو هم داده. آرزو هاتون رو هدر ندید.

mir@;513572 نوشت:

بله.

خوب حالا بفرمایید فرقش با راه حل سومی که من گفتم چیه؟ فرقی اگر باشه ، در حقوق تعیین شده است و نه در ماهیت راه حل ها.

mir@;513572 نوشت:

شاید! اما اسلام به ذات خود دارد عیبی! این نظر منه نمونه اش هم همین تاپیک.

خیلی هم خوب. شما نظرت اینه که اسلام به "ذات" خودش عیب داره؟ خوب پس دیگه حق نداری بگی چون فلان مسلمون بده ، پس معلوم میشه "ذات" اسلام بده! نباید از رفتار و اعمال مسلمانان برای حرفت دلیل بیاری! باید فقط و فقط به دستورات خود دین ( قرآن ) اشاره کنی.

mir@;513572 نوشت:

سیستم قضایی ما خراب نیست منبع سیستم قضایی ما که اسلامه خرابه. آب از سرچشمه گل آلوده! اینجور هم که شما دست پیش را گرفته ای ما هر روایتی بیاریم شما رد میکنید! وقتی کتب اربعه شیعه را قبول ندارید از کدوم منبع براتون روایت بیارم؟! این یعنی همون ماله کشی!

در مورد ادعای خراب بودن اسلام که باید بررسی بشه ، اما هر کتاب تاریخی ، مقداری عدم قطعیت داره ، مقداری امکان خطا داره. کلا اعتماد کردن یعنی اینکه وجود مقداری از خطا رو ما قبول میکنیم. پس شما اگر دنبال یه چیزی میگردی که صد در صد درست باشه ، نباید به کتاب های تاریخی استناد کنی و یا اینکه قبول کنی امکان داره خطا کرده باشه.

ستایشگر :Gol:

mir@;513244 نوشت:
اما شما این را هم در نظر بگیرید که برخی ذاتا همجنسگرا هستند نه همجنس باز! همجنس بازی با همجنس گرایی فرق میکند مثلا امکان دارد یک زن که در کودکی بهش تجاوز شده افکار منفی نسبت به جنس مخالفش داشته باشه و وارد همجنس بازی بشه که این باید درمان بشه اما برخی دیگر هستند که برای من و شما خیلی عجیبه اما واقعا از رابطه با جنس مخالفشون لذت نمیبرن! اینا باید چیکار کنن؟!

فکر کنم آزادی در این حد خیلی هم با عقل جو ردر نمی آید. چون طرف با جنس مخالف لذت نمی برد پس مجوزی است برای همجنس گرایی؟ آنوقت این اصول اخلاقی که هر مکتب ومذهبی کم وبیش به آن معتقد ایت کجا می رود؟ جایگاه اخلاقی ومباین اخلاقی در این نظام کجاست؟ زندگی انسانی با زندگی حیوانی چه فرقی می کند؟
با عقل ناقص بنده این سخنان مجوزی برای همجنس بازی نیست. اگر قرار باشد باب این سخنان باز شود دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود وکم کم شاهد آن هستیم ودر کشوری مثل آمریکا وسایر جاها ازدواج خانوادگی به وجود می آید که دو خانواده با عرض معذرت زناهایشان را عوض می کنند. وباید این مسائل را هم توجیح کنیم که اینطور لذت می برند؟ وشما خبر دارید که این امور وشکل زندگی در میان همان ارعاب جاهلی وجود داشت که حضرتعالی با تعابیر نفهمی از آنها یاد می کنید ودرست هم می گویید. ولی در نظر داشته باشید که این روش برگشت به همان جاهلیت قبل از اسلام ایت اما زیر دلایل روشن فکرانه وبصورت مدرن که اعراب جاهلی این دلایل را بلد نبودند. وهمین همجنس بازی قرنها قبل از اسلام در میان قوم حضرت لوط باب بوده است. پس اینهمه پیشرفت وترقی برای برگشت به ماقبل تاریخ وعصر جاهلیت بوده است؟

mir@;513244 نوشت:
حالا این مالیات گرفتن ها هم همیشه چندان متمدنانه نبوده و بعضا دست کمی از همون جزیه گرفتن نداشته اما این دلیل نمیشه که جزیه گرفتن را با یک سیستم مالیات گیری منطقی یکسان بدانیم. همان حمله اعراب مسلمان به ایران و روم شرقی دست کمی از حمله مغولها نداشته.

حتما توجه دارید که اینها جواب قانع کننده نیست. بنده عرضم این است که کجای جزیه گرفتن بی منطق بوده ویا مالیات گرفتن منطقانه است که مالیات بر جزیه ترجیح پیدا می کند؟
د رمورد جنگ مسلمانها بازهم که بدون دلیل صرفا محکوم می کنید، شما بفرمایید مسلمانها چکاری انجام داده اند که همانند مغول شده اند. مسلمانها در برابر لشگر ایران ایستاده وجنگ کرده اند ولشگر ایران را با اینکه از نظر تعداد وامکانات بیشتر هم بوده اند شکست داده اند وقبل از آن پیشنهاد صلح وهم داده اند که ایرانیها نپذیرفته اند. یعنی مثلا اگر مسلمانها برابر لشگر ایران دست بسته می ایستادند تا قتا عامشان کنند جنگ انسانی می شد؟ رومی هم می فرمایید از نظر لشگر وامکانات قوی تر بوده ودر جنگ موته مسلمانها را شکست داده بود که سه تن از اصحاب والامقام رسول خدا(ص) مثل جعفر طیار وزید بن حارثه در این جنگ شهید شدند. آیا به نظرتان اینکه مسلمانها با تعداد کم ان ابر قدرتها را در جنگ شکست می دهند بخاطر روحیه ایمانی نیست؟ ودر نظر داشته باشید که از احکام جنگ اسلامی این است که متعرض بی سلاحان، زنان، کودکان، سالخوردگان نشوند. لطف کنید بفرمایید مسلمانها چطور جنگ کرده اند که مثل چنگیز خان مغول شده اند؟ کتابخانه ها وآثار باستانی را ویران کرده اند؟ یا زن وبچه وعلماء را قتا عام کرده اند؟
منتظر جواب با دلیل هستم.

mir@;513244 نوشت:
در غرب کنونی چیزی که رایج هست استفاده ابزاری از زنها برای رفع هوس مردان نیست بلکه همه ابزاری برای هم شده اند که این البته بحثش مفصله اما از نظر من غیر اخلاقی نیست چون مبنام آزادی هست. به هر حال اینها جواب من نبود و باز هم شما نسبت به احساسات زنان بی توجه بودید!

من عرض می کنم زنان از این آزادی ناراضی هستند واعتراف می کنند که ابزار هوس مردان شده اند بعد شما می فرمایید این آزادی است.

mir@;513244 نوشت:
چیزی که الان در کشورهای اسلامی مثل ایران یا عربستان رایج هست اینه که فقط اجازه میدهند برخی انتقادات گفته بشه و بعد خودشون جواب میدن و سر و ته قضیه را هم میاورند اما مناظره به معنای واقعی کلمه صورت نمیپذیرد. نکته دیگر هم آزادی رسانه هاست مثلا یک نفر میتواند یک کتابی بنویسد و شبهاتی را مطرح کند و جواب بدهد اما کسی حق ندارد کتابی در انتقاد از اسلام بنویسد حال آنکه کتاب در مدح امامان یا صحابه فراوان است! مثلا چرا کتابی مثل تولدی دیگر که در نقدش در ایران کتابها نوشته اند اجازه انتشار پیدا نمیکند؟! غیر از این است که جوابی مناسب برایش ندارند؟!

در مورد عربستان بله والیته آنجا کارشان کتاب نوشت علیه شیعه است. اما در ایران در مورد مدح معاویه هم کتاب چاپ شده است. وبه این شکل نیست که غیر از امامان کتاب دیگری نوشته نوشد. اینهمه کتاب در مورد فلاسفه غربی، فرق مختلف چاپ می شود. این کجایش محدودیت است؟

mir@;513244 نوشت:
اما اسلام برای آزادی تبلیغ خودش این حق را برای خودش قائل است که به زور متوسل شود اما چنین حقی را برای دیگر ادیان قائل نیست! این را چطور توجیه میکنید؟!

یعنی اسلام بگوید مسیحی ها به کشو رمن حمله کنید وبعد از قتل عام تبلیغ دینتان را بکنید؟ این معقول است. مگر در جنگ های صلیبی همین مسیحی ها در فلسطین گردن همه مردان را نزدند واز آنها تلی درست کردند. بنده چند بار گفتم مسیحی از انجام فراوض خود آزاد هستند. ولی ما نمی توانیم از آنها دعوت کنیم که در مساجد ما برای مسلمانان منبر کنند. والا همین مسیحی ها واقلیتهای مذهبی براحتی وآزادی کامل در کنکور شرکت می کنند ودر دانشگاهها حضور دارند. والبته تبلیغات خودشان را هم دارند. بیشت راز این چی باید داشته باشند.

mir@;513244 نوشت:
بله در عمل خیلی ادیان حتی شیطان پرستی در ایران دارد تبلیغ میشود اما همه اینها از نظر دولت مرکزی جرم است و کسانی که دارند اقدام به تبلیغ دین مورد نظر خودشان میکنند دارند به نوعی با جانشان بازی میکنند و با آرامش نمیتوانند تحقیق کنند یعنی این هنوز به عنوان یک حق در ایران جا نیفتاده است همانطور که از نظر اسلامی یک حق نیست.

یک مقدار تامل کنید ببینید اصلا معقول است که دولت به همه مذاهب وفرق اجازه تبلیغ رسمی بدهد وآنوقت آنها براحتی می توانند جاسوسی کنند وابزارنابودر نظام را فراهم کنند. مگر مسدر همفر بعنوان مبلغ به کشورهای اسلامی نیامده بود که بنای وهابیتی را گذاشت که امروز کارش سربریدن مسلمانها وتشویق به عملیات تروریستی وتکفیر بقیه مسلمانان است.

mir@;513244 نوشت:
شوخی میکنید؟! یک نفر یک برداشت دیگر از غدیر خم را در روزنامه بدون هیچ توهینی نوشت کلا روزنامه رو توقیف کردند از خودشم خبری نیست و حداقل مجازاتی که در انتظارشه ممنوع القلم شدنه حالا شما میگید الان در نمایشگاه کتاب آزادانه کتاب های با موضوع تبلیغ دین رو میفروشند؟! شما در ایران زندگی میکنید؟!

دوست عزیز بعضی وقتها با مجوز حتی وزارت ارشاد این کتابها را چاپ می کنند. بنده عرض میکنم در مورد فضایل معاویه با مجوز وزارت ارشاد کتاب چاپ کرده اند وآنوقت شما می فرمایید شوخی می کنید. در مورد رهبریکی فرقه های شیطان پرستی وعرفانهای نوظهور بیش از 100 کتابش ترجمه شده وبا مجوز چاپ شده است.
اما در مورد غدیر خم اینکه عقاید رسمی کشوری در روزنامه ها زیر سوال ببرند که این عقیده اکثریت یک جامعه است کار درستی است وخود آن روزنامه هم ملتزم نیست که نقدهای وارده را هم چاپ کند. محل بحث در مورد عقاید روزنامه نیست بلکه محافل علمی است. روزنامه اسمش روشه که مال روز است وبه درد طولانی مدت نمی خورد. شما در روزنامه مقاله ای چاپ کنی وذهن میلیونها انسان را مشوش کنی که خیلی از آنها عالم واهل مطالعه هم نیستد. به نظر شما در ست است؟ محل این بحث ها محافل علمی است که این بحثها براحتی بحث می شود. هر چیز جایی دارد وهر نکته مکانی

owari;513383 نوشت:
و در آن نقل قولها پر از استدلال بود اگر نگاهتان فقط به عنوان مطلب نباشد که نوشته «استدلال» یا «نقل قول». حالا همان مطلب را ذیل عنوان «استدلال» بخوانید که خلاصه‌اش این خواهد بود کسانی آن منشور را نوشته‌اند و ضامن اجرایش شده‌اند که نه خودسازی کرده‌اند (خودشان پر از صفات رذیله هستند)، نه خوب و بد را می‌شناسند (بر مبنای علوم تجربی مگر می‌شود صحبت از حق و حقوق فطری بشر زد؟)، نه به دنبال اصلاح امور هستند (مقاصد سیاسی و ایدئولوژیک شیطانی پشت سر کل این ماجراست) و ... . چنین موجوداتی برای ما که کلام خداوند را شنیده و پذیرفته‌ایم بر روی منبر رفته‌اند تا نصیحتمان کنند و به ما بیاموزند که انسانیت چیست و چگونه می‌توان انسان بود! شما را به خدا خنده‌اتان نمی‌گیرد که از یک روشن‌فکر می‌پرسند استاد اخلاق تو کیست می‌گوید اوباما و هم‌قطارهایش یا نتانیاهو و هم‌قطارهایش یا ...؟ به هر حال اینها خیلی ادعا می‌کنند که دنبال حقوق بشر هستند! معصیت را خنده می‌آید ز دروغ‌گویی‌هایشان. با این حساب معلوم است که ما حتی یک لحظه پای منبر اراذل و اوباش ننشینیم. اگر منشور حقوق بشر را ایران اسلامی در کل رد نمی‌کند نه برای این است که قبولش دارد، جایی که احکام خداوند نزد ما باشد اصلاً جایی برای به منبر رفتن شیطان بزرگ نمی‌رسد که بعد برای کسی مانند شما این شبهه پیش بیاید که شاید این شیطان مصلح است، بیایید لااقل روی حرفش فکر کنیم، به هر حال قسم خورده که جز خیرخواهی هدف دیگری ندارد!
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ... وَ قَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ [الأعراف، ۲۱]
آن گاه شیطان آن دو را وسوسه نمود ... و بر آنان سوگند یاد کرد که من خیر خواه شما هستم.
این مسائل همانطور که در پست‌های قبلی هم بیان شد به این دلیل ممکن است افرادی را فریب دهد که اینها معجونی از حق و باطل ساخته‌اند، به بخش حق آن مردم فریب بخورند تا به باطل آن هم تن دهند. ولی کسی که واضحات را می‌بیند، که این وحشی‌ها چه جنایاتی در فلسطین، در افغانستان، در عراق و ...، مستقیم یا با استفاده از سگ‌های خود در منطقه (عربستان و اسرائیل و ...) انجام می‌دهند و اینکه در قبال آن جنایات سکوت می‌کنند و تا زه از جنایات آنها دفاع هم می‌کنند (مدال گرفتن قاتل ایرانی‌های آن هواپیمای مسافربری تنها یک نمونه از خروارها نمونه است) و بعد هر کسی که در مخالفت به ظلم ایشان کمر راست کند یا در مقابل خواسته‌های ایشان مقاومت کند سریع برچسب تروریست می‌خورد، دیگر حتی سر سوزنی به این وحشی‌ها اعتماد نمی‌کند.

باز هم فقط حرف میزنید یا روضه میخوانید استدلالی نمیبینم. مرور زمان نشان داده که عقل تجربی هرچند ناقص از همه ادیان بهتر بوده. قرون وسطی و وضعیت کشورهای اسلامی و اسرائیل موجود همه نشانه های عقب ماندگی ادیان ابراهیمی هست.

owari;513383 نوشت:
یکی از مشکلات شما این است که نیازمند تأیید دیگران هستید، حق را بما هو حق نمی‌توانید تشخیص دهید، اگر توده‌ی مردم گفتند این کار خوب است شما هم می‌گویید خوب است و اگر گفتند بد است شما هم می‌گویید بد است، بعد اسم خود را می‌گذارید روشن‌فکر و مخالفان شما می‌شوند افراطی یا متحجر
زنان می‌خواهند به زیر بار بروند و می‌خواهند نروند، من که از جنس مذکر هستم افتخار می‌کنم که پدرم بر من فضیلت دارد و از این که پدرم بر من فضیلت پدرانه دارد (که اعتبارش هم فقط به همین دنیاست) هیچ احساس حقارتی ندارم، کاری هم ندارد به اینکه پدرم مؤمن هستند یا خدای نکرده غیرمؤمن، یا اعتقاداتشان به حد اعتقادات من هست یا خیر، مؤمن از پدر کافر هم که باشد باز باید به دستورات پدرش گوش کند و آنرا اطاعت کند مادامیکه آن دستور مخالف دستور خداوند نباشد. این یعنی ننگ؟ یعنی تبعیض؟ خانم‌ها این مسائل را نمی‌توانند درک کنند؟ فرق داشتن زن و مرد که اظهر من الشمس است، عاقل نیست کسی که فکر کند این دو دقیقاً باید یکسان در نظر گرفته شوند. بدن‌هایشان این قدر متفاوت است، روحیاتشان این قدر متفاوت است، انتظار دارند انتظارهای جسمی و روحی یکسانی از ایشان برود و حقوق جسمی و روحی یکسانی داشته باشند و باز خود را عاقل می‌دانند یا می‌دانید؟ خرما هم بخورید گرمی‌اتان می‌شود و خربزه بخورید سردی‌اتان می‌شود بیاییم بگوییم چرا هر دو یک اثر را ندارند و بعد اعتراض کنیم که این ناعادلانه است و بعد هم فکر کنیم چقدر باهوش هستیم که قبل از ما تا حال کسی به این نکته دقت نکرده است؟ شما در بدیهیات مانده‌اید چطور فکر می‌کنید در انسانیت بتوانید پیشرفت کنید؟ عجب ...

نه وضعیت زن امروزی خوب نیست وضعیت زن دیروزی خوب است که فقط وظیفه آشپز بودن و کهنه بچه عوض کردن رو داشت و در کارتن یخچال در انظار عمومی ظاهر میشد و فرمانبردار و کتک خور شوهرش بود! واقعا زنانی مثل ماری کوری لکه ننگی هستند در تاریخ زندگی زنان!

owari;513383 نوشت:
عقل زنان واقعاً کم نیست، مشکل خانمها و آن هم نه همه‌ی ایشان این است که احساساتشان خیلی زیاد هست آنطور که بر عقلشان غلبه می‌کند، مبنای خیلی از تصمیم‌گیری‌هایشان به جای عقل و منطق می‌شود احساس. به عنوان یک مهندس به مسلله نگاه کنید، هر انتخابی که در طراحی کالای تولیدی خود بخواهید به کار بگیرید تعدادی مزیت و تعدادی عیب به همراه خواهد داشت، در این صورت بسته به کاربرد مورد نظرتان از آن کالای تولیدی تصمیم می‌گیرید که آیا برای رسیدن به آن مزیت‌ها می‌توانید آن معایب را بپذیرید یا خیر، یعنی آیا آن‌چیزی که از فلان انتخاب به دست می‌آورید بیشتز از چیزی است که در قبل آن انتخاب از دست می‌دهید یا خیر، اگر بود آن آن انتخاب را می‌کنید و معایبش را هم در نظر می‌گیرید و می‌گویید برای این کاربردها طراحی انجام شده معایبش در محدوده‌ی قابل پذیرش است ... اما برای کاربردهای دیگر بهتر است به جای آن انتخاب از انتخاب‌های دیگر استفاده شود. زن و مرد کارکردشان در زندگی دنیایی متفاوت است. زن و مرد ازمرتبه‌ی نفس به بالا یکسان هستند، روح هر دو انسانی است ولی جسم و روانشان متفاوت است که این خودش نشان می‌دهد این دو موجود هر کدام برای کارکرد خاص خودشان طراحی شده‌اند، کارکردهای دیگری هم از ایشان برمی‌اید ولی بازدهی ایشان در آن کارکردها کم خواهد شد. جایی که کارکرد مرد است زن ممکن است بتواند یا نتواند کارکرد خوبی داشته باشد و بالعکس. اگرچه تمامی زن‌ها از هر نظر مثل هم نیستند و تمامی مردها هم مثل هم نیستند و استثناء بر قاعده همیشه هست (مثل اینکه انسان‌ها معمولاً دو چشم دارند ولی گاهی هم نوزاد با یک چشم متولد میشود، اگرچه مثالش مع‌الفارق است)، اما عموماً خانم‌ها کارکرد احساسی و عاطفی‌اشان بر کارکرد عقلانی و منطقی‌اشان غلبه دارد، همین یک مسلله روی تکیه کردن بر شهادتشان گرفته تا خیلی موارد دیگر تأثیر دارد.
حتی در خود زن‌ها هم همه یکسان نیستند، یکی به گلدوزی و خیاطی علاقه‌ی بیشتر و استعداد بیشتر دارد و یکی در آشپزی، حالا ما بیاییم و بگوییم همه باید گلدوزی کنند این شد تساوی حقوق و این شد عدالت؟ به نظر حقیر که فقط حماقت است ...

تساوی حقوق زن و مرد به این معنی نیست که زنان بیان کارهای خاصی را انجام دهند بلکه به این معناست که زن و مرد موقعیتی برابر در رسیدن به یک جایگاه مشخص داشته باشند چیزی که به مرور زمان حتی در کشورهای اسلامی هم دارد جا میفتد هرچند که مردسالاران را خوش نیاید!

owari;513383 نوشت:
این آیه استدلالش در این بود که ما هر چه برای روشنفکرها (که البته به شدت با اطلاق این نام به ایشان مخالف هستم، مثل اینکه به کور گفته شود زُلفَلی) استدلال عقلی بیاوریم آنها که ما را متحجر می‌خوانند و خودشان از هر گروه دیگری خشک‌مغزتر هستند متوجه نخواهند شد و باز آسمان و ریسمان می‌بافند، استدلالی ندارند و فقط می‌گویند دانشمندان این طور می‌گویند و شما فکر می‌کنید بهتر از آنها بفهمید (اگر به همینها بگوییم که خدا که بهتر از دانشمندها می‌فهمد قبول نخواهند کرد)؟ و همه قبول دارند نکند گمان کرده‌ای که هیچ‌کس نمی‌فهمد و فقط تو می‌فهمی؟ و ... . این روشنفکرها که هیچ استدلالی در ذهنشان نمی‌نشیند همواره تا ابد مخالف ما خواهند بود و نیش زبان می‌زنند و تمسخر می‌کنند و ما را متحجر می‌خوانند و از ما راضی نمی‌شوند تا بگوییم بله زن و مرد یکی هستند، بله سنگسار بد است، بله چندهمسری ظلم است، بله متعه همان فحشا است (اگرچه خود فحشا را ایشان بد نمی‌دانند و جزء آزادی‌های اجتماعی می‌دانند ولی متعه را فحشاء می‌دانند)، هم‌جنس‌بازی یا هم‌جنس‌گرایی حق مسلم همه است، آزادی بیان مطلق حق هر انسانی است، هر کسی می‌تواند هرچیزی خواست درباره‌ی خدا و پیغمبر بگوید یا هر آیینی ولو بت‌پرستی را تبلیغ کند و ... . آیه‌ی مذکور در پاسخ به چنین طرز تفکری است، شما از ما راضی نخواهید شد تا به کیش شما درآییم و به شما گفته می‌شود که ان شاء الله این آرزویی است که هرگز به آن دست نخواهید یافت ...

مرور زمان که دارد نشان میدهد که متحجران با افکار واپسگرایانه شان دارند به گور میروند و این دست و پا زدن ها روزی به آخر میرسد و مجبور میشوند قبول کنند که حقوق بشر به همه تعلق دارد نه فقط به خودشان!

owari;513383 نوشت:
فریادتان را خواندم: «یک انسان انتخاب میکند، یک برده اطاعت میکند!» مثل سایر شعارهایتان است، ذهن‌های ساده و عوام را فریب می‌دهد ولی هیچ اعتبار حقیقی‌ای ندارد. یک انسان انتخاب می‌کند، یک نفر را مجبور می‌کنند که مطیع مولایش باشد و او می‌شود برده، یک نفر هم خودش انتخاب می‌کند که مطیع مولایی باشد که خودش او را به مولایی برگیزده و او دیگر برده نیست. البته این شعار شما از همان شعور شما برمی‌آید که مطمئن هستید جهان برپایه‌ی جبر است (در سؤال دیگری بیان کردید)، در این صورت بدیهی است که متوجه نشوید یعنی چه که کسی با عقل خودش به خدایی خداوند پی‌ببرد و بعد با توجه به فهمیدن اینکه خدایی یعنی چه بگوید اگر مطیع این مولا شوم به سعادت خواهم رسید چون خیر مرا می‌شناسد و مرا دوست هم دارد و از اطاعت من هم بی‌نیاز است. مطیع بی‌‌چون و چرا شدن برای خداوند اوج عقل است ولی عده‌ای صرفاً شنیده‌اند که اطاعت کورکورانه خوب نیست، همان هم به مذاق طبع لطیفشان خوش آمده و بدون فهم شرایط بیان آن مطلب مدام تکرارش می‌کنند. اگر کسی با نتیجه‌ی تقریبی یک قضیه بخواهد اصول اساسی (Axioms) را زیر سؤال ببرد اولین چیزی که در مورد او مورد تشکیک قرار می‌گیرد عقل اوست. گزاره‌ی «اطاعت کورکوانه درست نیست» یک گزاره‌ی مطلق نیست و مشروط به شرایطی است، اما کسی که اول وجود خداوند برایش اثبات شود، به یقین برسد که خداوند همه‌چیز را می‌داند و حکیم است و اشتباه در او راهی ندارد و خیر ما را هم می‌خواهد و خودش از عبادت و اطاعت ما بی‌نیاز است، اگر معلومش شد که حکمی که به او رسیده از جانب خداست پس در واقع به بقین رسیده است که عمل به آن حکم به سود اوست، بدون آنکه نیاز باشد خودش بفهمد که این عمل چطور و به چه نحوی به سود اوست. در این صورت اطاعت بی‌چون و چرا پذیرش عقل است. کسی که دکتر حاذقی را با عقل خود یافت دیگر بی‌عقلی است که سر هر تجویزی بگوید من باید درستی این تجویز را خودم متوجه شوم! اگر آن دکتر را عاقلانه انتخاب نکردی و قابل اعتماد نیست بله کورکورانه اطاعت کنی خلاف عقل است، ولی اگر قابل اتکا است دیگر قابل اتکا است و این نتیجه گیری که «اگر قابل اتکا است پس قابل اتکا است» یک گزاره‌ی بدیهی است که فکر نکنم نیازی به اثباتش باشد.
همچنان شعارهایتان ناپخته و عوامانه است اگر صفات بچه‌گانه و کوته‌فکرانه را توهین تلقی می‌کنید ...

شما اثبات کنید که خدا دکتر حاذقی هست ما تجویز هایش را قبول میکنیم. تا اینجا که حقوق بشر نشان داده بهتر از اصول ضد انسانی اسلام هست.

owari;513383 نوشت:
تعریف خوب و بد به دست دین است، اصلاً دین برای همین است، دین نیامده که مطابق فرهنگ خانوادگی یا فرهنگ اجتماعی شما شود، حتی اگر در فرهنگ شما سقط جنین (قتل نفس) یا زنده‌به‌گور کردن دختربچه‌ها مجاز شمرده شود، دین آمده که شما و خانواده و اجتماعتان با ارزش‌های آن که ارزشها‌ی انسانی اصیل است منطبق شوید. هرگونه انحرافی از این سیستم ارزش‌گذاری خواهد شد افراط و تفریط، وقتی این افراط و تفریط از حدی بگذرد دیگر گاهی می‌توان اسمش را توحش هم گذاشت. تعریف شما از توحش چیست؟ اگر کسی وحشیانه به ناموش شما حمله کند و بخواهیم حد را برایش جاری کنیم می‌گویید نه این کار غیر انسانی است و او هم انسان است و باید به او رحم کرد؟ اگر کسی همسر یا فرزند شما را بکشد می‌گویید زنده بودن اولین حق اساسی هر کس است و ما حق نداریم به تاوان بدی کسی این حق را از او بگیریم؟ او بد بوده و بدی کرده ما خوب هستیم و خوبی می‌کنیم؟ بعد همان آدم رذل برود یک نفر دیگر را هم همینکار را بکند و بعد دوباره در حقش خوبی شود و ... . حالا شما می‌خواهید ببخشید ببخشید ولی اینکه بگویید ولی دم حق قصاص نداشته باشد ظلم نیست؟ در مورد سنگسار هم بحث زیاد است، نخیر توحش نیست اگر سر جایش انجام شود. ولی چرا توحش است این همه جنایاتی که اسرائیل و وهابیت انجام می‌دهند و همه می‌دانند که اینها از همان غرب طرفدار حقوق بشر است که صادر می‌شود نه از احکام به قول امثال شما خشن اسلامی ... .
ما با حیوانات فرق زیادی داریم، ولی امثال شما دارند سعی می‌کنند این فرق‌ها را کاهش دهند، از قانون جنگل گرفته در امور کشورداری و سیاست داخلی و خارجی گرفته تا برهنه شدن و به اسم آزادی پوشش تا سایر موارد. هم‌جنس‌بازی و ارتباطات جنسی گروهی و ... را هم مدتی است از حیوانات دارند تقلید می‌کنند. تازه اجداد خودشان را هم بررسی کرده‌اند به جای پیامبر الهی به میمون رسیده‌اند. ولی ما را تا بخواهید نسبت به حیوانات شرافت و برتری داریم ...

حرف های شما جواب من نبود. شما اخلاقی یا غیر اخلاقی بودن هر عمل را دربست در اختیار دین گذاشته اید و اصلا فکر نمیکنید که این عملی که انجام میدهید چقدر وحشیانه است و فقط همین که خدا گفته درست هست برای شما کافیست. این طرز فکر و عمل از نظر من عقب مانده است حال شما هرطور که میخواهید فکر کنید. (البته شما فکر نمیکنید فقط عمل میکنید و اگر در پاکستان به دنیا میامدید جبر جغرافیا شما را عضو طالبان میکرد چون آنها هم فکر نمیکنند فقط عمل میکنند!)

owari;513383 نوشت:
دقت نکردید مثال نامربوط آوردید. در جنگ ایران و عراق هم ایرانی‌ها از عراقی‌ها می‌کشتند و هم عراقی‌ها از ایرانی‌ها می‌کشتند. هر دو می‌کشتند، ولی یکی شهید می‌شد و یکی به درک واصل می‌شد. ظاهر یکسان ملاک خوبی و بدی نیست مگراینکه چیزی به اسم خدا و قیامت و نیت و ... تابحال به گوشتان هم نخورده باشد. هر فرد کم‌سوادی هم می‌داند که پدری که به فرزندش سخت بگیرد به جهت تربیت بچه فرق دارد با پدری که برای آزار دادن بچه‌اش به او سخت می‌گیرد. شما چگونه متوجه تفاوت نیات و اثر آن بر ارزش‌گذاری کارها نمی‌شوید؟ اعدام کسی که جرم انجام داده با کشتن یک بی‌گناه در خانه‌ی خودش در دل شب در فلسطین یکی هستند؟ گریه برای سیدالشهداء را هم نمی‌دانید که چه معنی دارد و بعید می‌دانم که با این همه واضحات که درشان مانده‌اید این یکی را بتوانید ولو درک مختصری داشته باشید ...

مثال شما یک تناقض بود که فردی ابتدا یک فردی که صرفا توهین کرده را میکشد و سپس در اپرا تحت تاثیر قرار میگیرد و گریه میکند. مثال من هم یک تناقض بود ابتدا زنی را که به شوهرش خیانت کرده وحشیانه میکشند بعد میروند برای مظلومیت سیدالشهدا گزیه میکنند. حالا فهمیدید کم سوادی از کیه؟!

owari;513383 نوشت:
عقل شما چگونه اثبات می‌کند؟ منظورتان حتماً عقل جمعی است دیگر نه؟ همان که با آن دموکراسی را هم بر وحی ترجیح می‌دهید!
حقیر که تابحال جز اندکی بحث عقلی از طرف روشنفکرها ندیده‌ام، اگر مدعی هستید بیاورید تا ما هم ببینیم. بنده برای تمام اعتقاداتم الحمدلله دلیل عقلی دارم، چه باواسطه و چه بی‌واسطه، اما شما بعید می‌دانم جز مختصری بتوانید دلیل عقلی برای اعتقاداتتان بیاورید، اکثر دلایلی که از هم‌جبهه‌ای‌های شما دیده‌ام در این حد بوده است که دانشمندان بزرگ جهان اینطور گفته‌اند! یا اینکه در علم روان‌شناسی اثبات شده (با اینکه علوم تجربی اصولاً قادر به اثبات عقلی گزاره‌ای ایجابی نیستند مگر بسیار اندک که با برهان خلف و یا مثال نقض اثبات شود)! یا اینکه همه اینطور می‌گویند! یا اینکه بگویید دین شما مال ۱۴۰۰ سال پیش است و ما متجدد هستیم! یا اینکه بگویید اینها حق مسلم ماست یا حقوق بشر است و بعد بر اساس آن‌ها بحث کنید که سریع از شما پرسیده خواهد شد از کجا دانستید که این‌ها حقوق مسلم هر بشری است که در این صورت باز به دلایل شمرده شده در بالا مستمسک خواهید شد.
اشتباه می‌کنم؟

اشتباه نمیکنید اما در دادن مرجعیت اخلاقی به دین اشتباه میکنید چون اگر اندکی با تاریخ ادیان آشنایی داشتید میفهمیدید که ادیان همگی خود منشا بسیاری از جنایت ها بوده اند ولی شما اینها را هم جنایت نمینامید چون دین گفته! همانطور که گفتم فرق شما با یک عضو طالبان بسیار اندک است.

owari;513383 نوشت:
حقیر که عددی نیستم، ولی آن آیه از قرآن بود که کلام خود خداست که حضرت الحی است و موجود حی هم وکیل و وصی نمی‌خواهد، چنانکه کلامش در میان ماست. اما خلیفه‌ی خدا چرا بسیاری از موارد را به ما گوشزد کرده‌اند و ما هم آنها را خوانده‌ایم و قبول کرده‌ایم. گفتنش به شما هم از باب وظیفه‌ای است که همان خدا و در طول او خلیفه‌اش برایمان تعیین کرده‌اند. این سیر وکالت ماست از طرف خدا برای بیان کلامش برای کسانی که از او و هدایتش دور افتاده‌اند ... خداوند البته خود ما را هم هدایت بفرماید که بی‌نیاز از هدایتش نیستیم، دیگران هم ان شاء الله اشتباهات ما را ببینند و متذکر گردند تا اصلاحشان کنیم

همین بحثی که ما با هم کردیم نشان میدهد که شما برای خودتان دلایلی دارید و من هم برای خودم دلایلی دارم و یک مسیحی یک یهودی یک بهایی یک زرتشتی یک بودایی یک هندو یک سنی برای خود دلایلی دارد و همانطور که شما خواب ابوالفضل میبینید یک مسیحی خواب عیسی را میبیند همانطور که شما در حرم امام رضا شفا یافتن یک مریض را میبینید یک هندو در معبدش شفا یافتن یک مریض دیگر را میبیند. فقط کافیست به اطرافتان نگاه کنید تا بفهمید هر کسی بر مبنای یک سری اصول نظرات خاص خودش را دارد و این حق است که بتواند نظرش را تبلیغ کند اما اسلام این حق را به کسی نمیدهد! حال حقوق بشر صحیح تر است یا اسلام؟! آیا باز هم مرجعیت اخلاقی را به دین میدهید و منتشر کنندگان نظر مخالفتان را سرکوب میکنید؟! اگر در وجود شما 1 درصد انسانیت بود تاکنون میتوانستم از آن یک درصد انسانیت استفاده کنم و نشان دهم دینتان (که دین سابق خودم هم بوده) چطور انسانیت را زیر پا میگذارد اما تلاش های من بیفایده است و ظاهرا شما انسانیت در وجودتان نیست! البته به شما خرده نمیگیرم چون به جبر اعتقاد دارم اما ظاهرا بحث کردن ما بیفایده است چون مبناهایمان فرق میکند شما مبنایتان دین است و عقل تجربی را قبول ندارید و من مبنایم انسانیت است و دین را قبول ندارم.

owari;513383 نوشت:
شما خود را اهل عقل و کمالات می‌دانید ولی جالب است که با هر کدام از شما بزرگواران که بحث می‌کنم همگی عیناً و جمله‌به‌جمله متونی را برایمان قرائت می‌کنید که در ماهواره‌ها شنیده‌اید. این است معنای متحجر نبودن؟ آنچه در سال ۸۸ رخ داد به یقین فتنه بود، شما تعریف فتنه را نمی‌دانید. اگر هم آن فتنه خنثی نمی‌شد به جای این حرفها و بحث‌ها شاید مثل خیلی از مردم سوریه شما پناهنده‌ی یکی از کشورهای اطراف شده‌بودید چون همین سناریویی که اینجا نگرفت آنجا جواب داد و گرفت ...

اگر صحبت کنم میشود بحث سیاسی و تاپیک قفل میشود! بماند.

ستايشگر;513589 نوشت:
اینکه حرفی میزنی و بعد به عنوان دلیل میگی چون قرآن مال عربستان عقب افتاده هست و به درد الان نمیخوره ، یعنی داری نظرات شخصیت رو دخیل میکنی و این کار ، کار درستی نیست.

خب عزیز دلیل هم آوردم مثلا گفتم بجای گرفتن مالیات خمس و زکات و جزیه میگرفتند.

ستايشگر;513589 نوشت:
رجوع بفرمایید به پاسخ کارشناس.

سوره توبه آیه 29:

با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمى‏آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانيده‏اند حرام نمى‏دارند و متدين به دين حق نمى‏گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست‏خود جزيه دهند

ستايشگر;513589 نوشت:
تو قرآن نوشته " لاتقربوا الصلوه" ، پس قرآن میگه نماز نخونید. حرف درستیه؟ حرف شما هم همین روال رو داره. شما میگی قرآن به صورت یک کل و نه سوره ی خاص ملاک هست ، بعد فقط به یک سوره استناد میکنید و قبول هم نمیکنید که شرایط فرق میکنه!

عزیز کارشناس حرف منو تایید کرده و در جواب گفته که جهاد به شکلی که کسی با شما در حال جنگ نباشد و با او بجنگید وجود دارد و نیاز به اذن معصوم دارد بعد باز هم میگویید نظرم جامعه نیست؟!

ستايشگر;513589 نوشت:
بله ... دلیل حمله هم همین جنایتکاری قذافی بود! همینقدر ساده به روابط بین ملل نگاه میکنید؟ تضمین ، یعنی اینکه هر کشور دیکتاتوری وقتی مردمش اعتراض میکنند دست به کشتار نزنه! نه اینکه برخی کشور ها. تضمینی به انجام معاهده های بین المللی نیست مخصوصا که مجریان این معاهده ها کشور های قوی دنیا هستند که اگر اینها بخوان اجرا کنن ، کسی نمیتونه جلوشون رو بگیره ( این خوبه ) و اگر نخوان اجرا کنن ، کسی نمیتونه مجبورشون کنه! این چه تضمینی هست که شما قبول داری ، من نمیدونم!

بله گفتم این تضمین قوی نیست و ایراداتی هم داره ولی از هیچی که بهتره!

ستايشگر;513589 نوشت:
خدا میخواد و میکنه و وعده اش رو هم داده. آرزو هاتون رو هدر ندید.

از جایگاه فعلی مسلمین پس از 1400 سال معلومه که این وعده ها پوچ و تو خالی هستند پس شما بهتره آرزوی دیگه ای بکنید!

ستايشگر;513589 نوشت:
خوب حالا بفرمایید فرقش با راه حل سومی که من گفتم چیه؟ فرقی اگر باشه ، در حقوق تعیین شده است و نه در ماهیت راه حل ها.

بله ولی در ظاهر چون در باطن شما برداشت دیگری کردید و با برده داری یکی کردید و هیچ تضمینی هم وجود نداره که یک برده بعد چند سال آزاد بشه.

ستايشگر;513589 نوشت:
خیلی هم خوب. شما نظرت اینه که اسلام به "ذات" خودش عیب داره؟ خوب پس دیگه حق نداری بگی چون فلان مسلمون بده ، پس معلوم میشه "ذات" اسلام بده! نباید از رفتار و اعمال مسلمانان برای حرفت دلیل بیاری! باید فقط و فقط به دستورات خود دین ( قرآن ) اشاره کنی.

به هر حال در خراب کردن شخصیت یک مسلمان اسلام هم دخیل هست و کاری که شما میکنید یعنی جدا کردن یک مسلمان از اسلام بی نتیجه هست.

ستايشگر;513589 نوشت:
در مورد ادعای خراب بودن اسلام که باید بررسی بشه ، اما هر کتاب تاریخی ، مقداری عدم قطعیت داره ، مقداری امکان خطا داره. کلا اعتماد کردن یعنی اینکه وجود مقداری از خطا رو ما قبول میکنیم. پس شما اگر دنبال یه چیزی میگردی که صد در صد درست باشه ، نباید به کتاب های تاریخی استناد کنی و یا اینکه قبول کنی امکان داره خطا کرده باشه.

برای نشان دادن خراب بودن اسلام هم میتوان به قرآن استناد کرد هم به سنت هم به مسلمین و این راهی که شما میروی غلط است که همه را از هم جدا میدانی.

owari;513600 نوشت:
شما خود را اهل عقل و کمالات می‌دانید ولی جالب است که با هر کدام از شما بزرگواران که بحث می‌کنم همگی عیناً و جمله‌به‌جمله متونی را برایمان قرائت می‌کنید که در ماهواره‌ها شنیده‌اید. این است معنای متحجر نبودن؟ آنچه در سال ۸۸ رخ داد به یقین فتنه بود، شما تعریف فتنه را نمی‌دانید. اگر هم آن فتنه خنثی نمی‌شد به جای این حرفها و بحث‌ها شاید مثل خیلی از مردم سوریه شما پناهنده‌ی یکی از کشورهای اطراف شده‌بودید چون همین سناریویی که اینجا نگرفت آنجا جواب داد و گرفت ...

مگه نقل قول از ماهواره یا اینترنت کاره غلطیه..؟کار غلط اینه که چون نمیتونیم این حرفهارو که تو ماهواره یا اینترنت میزنن با دلایل منطقی رد کنیم میزنیم جاده خاکیو با پیش کشیدن مسائل بی ربط سعی در منحرف کردن مطلب میکنیم.....شما میگی قضیه 88فتنه بود, من موافقم که اگه اون حالا به قول شما فتنه پیروز میشد (که از همون اولشم مشخص بود پیروز نمیشه) الان با عراقو افغانستان فرقی نداشتیم, چون کسیو میاورد رو کار که حاضر بود به خاطر رسیدن به قدرت کشورشو حالا به هر اسم یا بهونه ای حراج کنه.....دین یه چیزه, سیاست یه چیزه, ایران یه چیز دیگست....

mir@;513600 نوشت:
ظاهرا بحث کردن ما بیفایده است چون مبناهایمان فرق میکند شما مبنایتان دین است و عقل تجربی را قبول ندارید و من مبنایم انسانیت است و دین را قبول ندارم

برادر عزیز اسلام رو بر اساس کسایی که در موردش حرف میزنن قضاوت نکن....حضرت محمد هم مسلمون بود, یزیدو معاویه هم مسلمون بودن....اسلام دینیه که اینقدر منطبق بر عقل و منطقه که اگر اسلام واقعی اجرا بشه همه منطقآ قبولش میکنن....

mir@;513623 نوشت:
برای نشان دادن خراب بودن اسلام هم میتوان به قرآن استناد کرد هم به سنت هم به مسلمین و این راهی که شما میروی غلط است که همه را از هم جدا میدانی.

عزیز شما بحثو خیلی ریزش نکن....اگه بر اساس قرآن* همین حرفتو با حداقل 2تا دلیل منطقی اثبات کنی قضیه کش پیدا نمیکنه....یعنی یا شما درست میگی یا بقیه! دلایل رو مطرح کن شاید ما در اشتباهیم شایدم شما...

NaKayama;513627 نوشت:
عزیز شما بحثو خیلی ریزش نکن....اگه بر اساس قرآن* همین حرفتو با حداقل 2تا دلیل منطقی اثبات کنی قضیه کش پیدا نمیکنه....یعنی یا شما درست میگی یا بقیه! دلایل رو مطرح کن شاید ما در اشتباهیم شایدم شما...

من در راستای تاپیک صحبت میکنم که تاپیک قفل نشه. همین تاپیک خودش دلیلی هست بر رد اسلام دیگه چی میخوای؟!

mir@;513634 نوشت:
من در راستای تاپیک صحبت میکنم که تاپیک قفل نشه. همین تاپیک خودش دلیلی هست بر رد اسلام دیگه چی میخوای؟!

اول اینکه این سایت به وجود اومده که سوالات و اشکالات دینی مطرح شه, و بهشون پاسخ داده بشه...چرا باید تاپیک بسته شه! سیاسیش نکنی بسته نمیشه!
ایراد شما اینه که یه کلمه از قرآن میگی یه حدیث میگی یه برداشت یا یه تفسیر از یه موضوعو میگی...از بین اینا فقط اولی قابل قبوله یعنی قرآن...اینکه توی این حدیث فلان چیز آمده است به احتمال 50درصد حدیث جعلیه حالا هرکی هر دلیلی برای تایید حدیث میخواد برا خودش بیاره...تفسیر حاصل تفکرات درست یا غلط یک فرده حالا هرچقدرم آدم خوبی بوده باشه...اما قرآن یه چیزیه که نمیتونن دستکاریش کنن که اگه میتونستن الان 10جور قرآن داشتیم..!حرفتو بر اساس قرآن بگو ,

کریم;513569 نوشت:
دوست عزیز شما ادعا می کنید در قرآن چنین چیزی است بعد از حدیث دلیل می آورید. احادیث باید بررسی شوند که صحیح است یا نه وقابل استناد می باشد. شما گفتید در قرآن آمده که جزیه را با تحقیر پرداخت کنید.

سوره توبه آیه 29:

با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمى‏آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانيده‏اند حرام نمى‏دارند و متدين به دين حق نمى‏گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست‏ خود جزيه دهند


کریم;513569 نوشت:
بنده خبر ندارم وفعلا هم کاری ندارم که ایشان چه گفته اند ولی این آیات مربوط به مکه است وامیرالمومنین وقتی این آیات نازل شد مامور شد این آیات را برای حجاج در زمان حج قرائت کند. اینکه این آیات مربوط به مکه است مسلم وقطعی است. حالا قبلا شاید بحث چیز دیگری بوده است.

بهتان که نشان دادم قرآن گفته هر کجا! دیگر بحثی باقی میماند؟!

کریم;513569 نوشت:
دوست بزرگوار بازهم که از جواب تفره رفتید ولی به هر حال، این حقوقی که این کنوانسیون قرار داده وعلی الظاهر حتی نویسندگان وامضاء کنندگان آن هم در عمل پایبند به این اصول نیستند. 14 قرن پیش اسلام برای جنگ واسرا حقوق قرار داده بود. زنان وکودکان مورد تعرض قرار نگیرند، درختان قطع نشوند، اسرایی که قبلا از اسلام مثل برده با آنها رفتار می شد دارای حق وحقوق شدند ودر برابر شرایطی قابل آزاد شدن بودند ولذا طبق همین قوانین خیلی از آنها آزاد شده یا به وطن بر می گشتند ویا در همان جامعه اسلامی می ماندند که به اختیار خودشان بود. بالاتر از این در جنگ بدر رسول خدا اسرا را در برابر با سواد کردن ده تن از مسلمانان آزاد می کرد. که علی الظاهر در این کنوانسیون چنین چیزی وجود ندارد بعد گذشت 14قرن،
شما لطف کنید بر اساس آنچه بنده گفتم وشرایط آنزمان توضیح دهید که بهترین راه حل چی بود؟
در نظر داشته باشید که عودت دادن اسرا در آنزمان به وطن خود به این راحتی نبود. در نظر داشته باشید که کنیزان در ان دوره مجبور نبودند با حجاب در جامعه بگردند واسلام اینقدر بر آن آسان گرفته بود.
منتظر جواب هستم.

نظر کنوانسیون ژنو تقریبا همین نظری هست که جناب ستایشگر داده اند:

نقل قول:
اونها رو تربیت کنیم و حقوقشون رو هم رعایت کنیم و بعد هم به تدریج آزاد کنیم.

البته برده گیری عمل منطقیی نیست همانطور که در جواب به جناب ستایشگر گفتم چون برده داری عملی بذات غلط است و دیگر اینکه تضمینی برای آزادی به موقع برده ها وجود ندارد.

کریم;513569 نوشت:
قوانین خودمان را هم به اندازه قوانین آمریکا اگر مطالعه کنید بهتر است چون طبق قوانین خودمان هم اگر مردی چهار ماه بدون خبر زنش را ول کرده باشد زن می تواند درخواست طلاق غیابی بکند.

این چیزی که من از آمریکا گفتم توافقی بود برای مطمئن شدن قاضی و این نظری که شما دادید باز هم مرد محور بود چون زن نمیتواند مرد را ترک کند و مجبور است تمکین کند پس حق طلاق ندارد.

کریم;513593 نوشت:
فکر کنم آزادی در این حد خیلی هم با عقل جو ردر نمی آید. چون طرف با جنس مخالف لذت نمی برد پس مجوزی است برای همجنس گرایی؟ آنوقت این اصول اخلاقی که هر مکتب ومذهبی کم وبیش به آن معتقد ایت کجا می رود؟ جایگاه اخلاقی ومباین اخلاقی در این نظام کجاست؟ زندگی انسانی با زندگی حیوانی چه فرقی می کند؟
با عقل ناقص بنده این سخنان مجوزی برای همجنس بازی نیست. اگر قرار باشد باب این سخنان باز شود دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود وکم کم شاهد آن هستیم ودر کشوری مثل آمریکا وسایر جاها ازدواج خانوادگی به وجود می آید که دو خانواده با عرض معذرت زناهایشان را عوض می کنند. وباید این مسائل را هم توجیح کنیم که اینطور لذت می برند؟ وشما خبر دارید که این امور وشکل زندگی در میان همان ارعاب جاهلی وجود داشت که حضرتعالی با تعابیر نفهمی از آنها یاد می کنید ودرست هم می گویید. ولی در نظر داشته باشید که این روش برگشت به همان جاهلیت قبل از اسلام ایت اما زیر دلایل روشن فکرانه وبصورت مدرن که اعراب جاهلی این دلایل را بلد نبودند. وهمین همجنس بازی قرنها قبل از اسلام در میان قوم حضرت لوط باب بوده است. پس اینهمه پیشرفت وترقی برای برگشت به ماقبل تاریخ وعصر جاهلیت بوده است؟

در دنیای سکولار امروز ملاک اینه که انسان یک بار زندگی میکنه و باید از این یک بار زندگی کردنش تا اونجایی که میتونه لذت ببره و بحث کردن راجع به اینکه آیا این زندگیی که داریم انسانی هست یا حیوانی و یا اینکه جایگاه خانواده این وسط چی میشه ملاک نیست.

کریم;513593 نوشت:
حتما توجه دارید که اینها جواب قانع کننده نیست. بنده عرضم این است که کجای جزیه گرفتن بی منطق بوده ویا مالیات گرفتن منطقانه است که مالیات بر جزیه ترجیح پیدا می کند؟
د رمورد جنگ مسلمانها بازهم که بدون دلیل صرفا محکوم می کنید، شما بفرمایید مسلمانها چکاری انجام داده اند که همانند مغول شده اند. مسلمانها در برابر لشگر ایران ایستاده وجنگ کرده اند ولشگر ایران را با اینکه از نظر تعداد وامکانات بیشتر هم بوده اند شکست داده اند وقبل از آن پیشنهاد صلح وهم داده اند که ایرانیها نپذیرفته اند. یعنی مثلا اگر مسلمانها برابر لشگر ایران دست بسته می ایستادند تا قتا عامشان کنند جنگ انسانی می شد؟ رومی هم می فرمایید از نظر لشگر وامکانات قوی تر بوده ودر جنگ موته مسلمانها را شکست داده بود که سه تن از اصحاب والامقام رسول خدا(ص) مثل جعفر طیار وزید بن حارثه در این جنگ شهید شدند. آیا به نظرتان اینکه مسلمانها با تعداد کم ان ابر قدرتها را در جنگ شکست می دهند بخاطر روحیه ایمانی نیست؟ ودر نظر داشته باشید که از احکام جنگ اسلامی این است که متعرض بی سلاحان، زنان، کودکان، سالخوردگان نشوند. لطف کنید بفرمایید مسلمانها چطور جنگ کرده اند که مثل چنگیز خان مغول شده اند؟ کتابخانه ها وآثار باستانی را ویران کرده اند؟ یا زن وبچه وعلماء را قتا عام کرده اند؟
منتظر جواب با دلیل هستم.

همانطور که گفتم جزیه باید زیاد گرفته شود تا در عمل احساس حقارت کنند یعنی جزیه=مالیات بی رحمانه! پس جزیه منطقی نیست. در مورد حمله اعراب و مقایسه آن با حمله مغول ها اختلاف نظر وجود دارد و من نظری را قبول میکنم که میگوید اعراب همانند اقوام وحشی مغول با انگیزه به 2 قدرت بزرگ آن زمان حمله کردند و آنها را عقب مانده کردند چون بعد از حمله اعراب به جز یک دوره کوتاه تمدن اسلامی که با انگیزاسیون اسلامی چندان دوام نیاورد کشورهای ایران و روم شرقی عملا به دوران اقتدار قبلی خود برنگشتند و تا امروز عقب مانده باقی ماندند در حالی که در غرب پس از رنسانس و انقلاب صنعتی جوامع اسلامی با تمدن روز بسیار فاصله گرفتند و تا وقتی که اسلام و مسلمین بر روی این خطه چنبره زده اند امیدی به پیشرفت نیست. برای خواندن نظرات مختلف به صفحه زیر رجوع کنید:

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%A8_%D8%A8%D9%87_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

البته این صفحه با مثبت اندیشی فراوان نوشته شده تا فیلتر نشود اگر واقعا نظرات دیگر را میخواهید به سایت زندیق رجوع کنید.

کریم;513593 نوشت:
من عرض می کنم زنان از این آزادی ناراضی هستند واعتراف می کنند که ابزار هوس مردان شده اند بعد شما می فرمایید این آزادی است.

شما جوری صحبت میکنید که زنان در کشورهای غربی هر روز به این وضعیت اعتراض میکنند! حالا اینکه برخی معترض هستند را به همه تسری ندهید.

کریم;513593 نوشت:
در مورد عربستان بله والیته آنجا کارشان کتاب نوشت علیه شیعه است. اما در ایران در مورد مدح معاویه هم کتاب چاپ شده است. وبه این شکل نیست که غیر از امامان کتاب دیگری نوشته نوشد. اینهمه کتاب در مورد فلاسفه غربی، فرق مختلف چاپ می شود. این کجایش محدودیت است؟

دیگه مطمئن شدم که ایران زندگی نمیکنید!

کریم;513593 نوشت:
یعنی اسلام بگوید مسیحی ها به کشو رمن حمله کنید وبعد از قتل عام تبلیغ دینتان را بکنید؟ این معقول است. مگر در جنگ های صلیبی همین مسیحی ها در فلسطین گردن همه مردان را نزدند واز آنها تلی درست کردند. بنده چند بار گفتم مسیحی از انجام فراوض خود آزاد هستند. ولی ما نمی توانیم از آنها دعوت کنیم که در مساجد ما برای مسلمانان منبر کنند. والا همین مسیحی ها واقلیتهای مذهبی براحتی وآزادی کامل در کنکور شرکت می کنند ودر دانشگاهها حضور دارند. والبته تبلیغات خودشان را هم دارند. بیشت راز این چی باید داشته باشند.

شما چرا خودتان را به آن راه میزنید؟! مگر در ایران زندگی نمیکنید؟! همین مسیحیانی که شما میگویید مجبورند فقط انجیل برنابا را بخوانند چون بقیه انجیل ها مورد تایید روحانیون اسلام نیست! کجا آزادند تبلیغ کنند؟! اندکی سایت های خبری فیلتر شده را بخوانید و ببینید چگونه با مبلغین مسیحی رفتار میکنند و اگر از جانتان سیر شده اید مدتی خودتان مبلغ مسیحیت شوید و ببینید با شما چکار میکنند!

کریم;513593 نوشت:
یک مقدار تامل کنید ببینید اصلا معقول است که دولت به همه مذاهب وفرق اجازه تبلیغ رسمی بدهد وآنوقت آنها براحتی می توانند جاسوسی کنند وابزارنابودر نظام را فراهم کنند. مگر مسدر همفر بعنوان مبلغ به کشورهای اسلامی نیامده بود که بنای وهابیتی را گذاشت که امروز کارش سربریدن مسلمانها وتشویق به عملیات تروریستی وتکفیر بقیه مسلمانان است.

پس چرا در غرب اجازه میدهند اسلام را تبلیغ کنند؟! آنجا هم دارند براندازی میکنند مبلغین اسلام؟! اصلا اینها چه ربطی به همدیگه دارند! تبلیغ دین چه ربطی به جاسوسی داره؟! واقعا نمیدانم چه کسانی شما را شستشوی مغزی داده اند که راجع به مبلغین ادیان اینطوری فکر میکنید!

کریم;513593 نوشت:
دوست عزیز بعضی وقتها با مجوز حتی وزارت ارشاد این کتابها را چاپ می کنند. بنده عرض میکنم در مورد فضایل معاویه با مجوز وزارت ارشاد کتاب چاپ کرده اند وآنوقت شما می فرمایید شوخی می کنید. در مورد رهبریکی فرقه های شیطان پرستی وعرفانهای نوظهور بیش از 100 کتابش ترجمه شده وبا مجوز چاپ شده است.
اما در مورد غدیر خم اینکه عقاید رسمی کشوری در روزنامه ها زیر سوال ببرند که این عقیده اکثریت یک جامعه است کار درستی است وخود آن روزنامه هم ملتزم نیست که نقدهای وارده را هم چاپ کند. محل بحث در مورد عقاید روزنامه نیست بلکه محافل علمی است. روزنامه اسمش روشه که مال روز است وبه درد طولانی مدت نمی خورد. شما در روزنامه مقاله ای چاپ کنی وذهن میلیونها انسان را مشوش کنی که خیلی از آنها عالم واهل مطالعه هم نیستد. به نظر شما در ست است؟ محل این بحث ها محافل علمی است که این بحثها براحتی بحث می شود. هر چیز جایی دارد وهر نکته مکانی

واقعا مانده ام به شما چی جواب بدهم با این حرف های تخیلیتان! همین مردمی که به قول شما عالم و اهل مطالعه نیستند روزانه این همه از صدا و سیما در تایید عقاید حکومتی به آنها خزعبلات میخورانند آنگاه یکی بیاد مخالف حرف بزنه اون هم در یک روزنامه میشود تشویش اذهان عمومی؟! پس یک دفعه بگویید مخالفان بروند بمیرند دیگر اینطور که سنگینترند!!!

mir@;513600 نوشت:
باز هم فقط حرف میزنید یا روضه میخوانید استدلالی نمیبینم. مرور زمان نشان داده که عقل تجربی هرچند ناقص از همه ادیان بهتر بوده. قرون وسطی و وضعیت کشورهای اسلامی و اسرائیل موجود همه نشانه های عقب ماندگی ادیان ابراهیمی هست.

اینکه استدلالی نمی‌بینید نقص از چشم حقیقت‌بین شماست که به عنوان یک تجربه‌گرا هم این نقصتان ذاتی است و غیرقابل دور زدن، چون وجودتان محدود به همین ظاهرتان است و باطنی برای خود قائل نیستید که از ابزار آن برای فهم مطلب کمک بگیرید، نه عقل غیرتجربی، نه دل و نه چیز دیگر، هر چه هست اثر هورمون‌های ترشح شده در بدنتان است و می‌دانید هم که جبری است و کاری از شما برای رفع آن برنخواهد آمد!
عقل تجربی در خود لفظش تناقضی آشکار دارد! عقل تجربی! بروید ببینید این عقل تجربی امروز می‌گوید فرض A به حکم B می‌رسد و فردا می‌آید می‌گوید ببخشید طبق آخرین تجربیات انجام شده فرض A به نقیض حکم B می‌رسد! عجب عقلی! شما کلاً دوست دارید خودمتناقض باشید اینطور که حقیر فهمیدم! می‌گویید انسان هستید بعد از انسانیت شما فقط نطق کردن ان هم بدون منطق را می‌بینم، کس که خدا و بعد ماوراء الطبیعة و روح را قبول ندارد و انسان را در حدی یک جعبه‌ی سیاه می‌بیند که باید به ان سیکنال ورودی بدهد و به تجربه ببیند سینگال خروجی‌اش را متوجه شود بگوید من می‌دانم انسان چیست یک مقدار مضحک است و اینکه بگوید من مصداق انسان بودن هستم و تو مصداق آن نیستی بیشتر مضحک است! اینکه انسان را با درک مختصر خود می‌گویید می‌شناسید عجیب نیست وقتی آخر کار از این همه سال تجربه نفهمیدید که بالأخره چایی برای بدن مضر است یا برای ان مفید است؟ اثر چایی روی بدنتان را نشناخته‌اید ادعا می‌کنید که انسان دارای دو بعد جسمانی و روانی را با این همه پیچیدگی بخصوص روانی شناخته‌اید و حقوق ان و مسئولیت‌هایش را هم شناخته‌اید و می‌توانید ادعا کنید که یک ساختار ارزشی به نام اخلاق برای خودتان دارید؟ کدام را باور کنیم؟ اینکه بدنتان که می‌بینید را هم نشناخته‌اید و مدام از امراض لاعلاج بدنتان صحبت می‌کنید که نمی‌دانید باید چطور با آنها برخورد شود ادعا کنید که روان انسان را شناخته‌اید؟

mir@;513600 نوشت:
نه وضعیت زن امروزی خوب نیست وضعیت زن دیروزی خوب است که فقط وظیفه آشپز بودن و کهنه بچه عوض کردن رو داشت و در کارتن یخچال در انظار عمومی ظاهر میشد و فرمانبردار و کتک خور شوهرش بود! واقعا زنانی مثل ماری کوری لکه ننگی هستند در تاریخ زندگی زنان!

اینها که گفتید مد نظر ما هم نیست. جایگاه زنان در اسلام از آنچه که فمینیست‌ها آرزو دارند به آن برسند هم بالاتر است، فقط دو محدودیت دارد که همان هم باعث شده افراد با سطح فکری پایین نتوانند آن را برتابند، از ان پیراهن عثمان دوخته‌اند و بر علم کرده‌اند تا مگر مردم و بخصوص زنان را از راه خداوند بازدارند. نه کار در خانه با زن است (می‌تواند از شوهر خود برای کار در خانه مزد بگیرد یا طلب کنیز کند) نه حتی شیردادن به بچه‌اش (می‌تواند باز طلب مزد کند از شوهرش یا باز از شیردادن اتناع کند و در این صورت مرد باید به دنبال دایه باشد)، کار خانه و بیرون خانه هیچ کدام بر عهده‌ی زن نیست به طوریکه واجب باشد، زن حتی لازم نیست موافق تفکر شما کار خانه کند تا در پرداخت اجاره‌خانه یا تهیه‌ی مایحتاج خانه به شوهرش کمک کند، زن با این وجود مطابق با شأنش باید برایش خانه و وسائل زندگی و ... فراهم شود، دکتر و بهداشت و پوشش و ... همه بر عهده‌ی مرد است که برایش فراهم کند. اینها چقدر شبیه بهره‌کشی از زنان است در نظر شما مگرنه؟ به جای آن بیایید ببینید در فیمینیسم چقدر به حقوق زن توجه شده است! زن باید دوشادوش شوهرش کار کند، مگر زن و مرد دارد که مرد کار کند و زن بخورد؟
راستی وسط بحث یک سؤال برایم ایجاد شد! چرا اگر مرد و زن یکی هستند لباس زیبا برای آقایان کت و شلوار است که بخاطر کراوات تا دگمه‌ی بالایی آن هم بسته است ولی لباس زیبا به تن زن می‌شود لباسی که بخش بزرگی از بدن زن را نشان دهد، زن باید با وسایل مختلف بدنش را زیباتر کند که بهتر جلوه کند!
راستی در آن کشورهای صاحب حقوق بشر چرا آزادی پوشش به دختران محجبه در دانشگاه و مدارس دارد کم‌کم (در راستای تکامل) گرفته می‌شود؟
چرا آزادی بیانی که در غرب جزء حقوق مسلم بشر است و بر اساس ان یک نفر می‌تواند در آمریکا به رئیس جمهور خود آمریکا هم توهین کند اما وقتی بر ضد اسرائیل صحبت می‌کند ناگهان خبر گم‌شدنش یا کشته شدنش توسط سارقین مسلح یا تصادف مشکوکش منتشر می‌شود؟ چرا آزادی بیان هست ولی اعتراض به نظریه‌ی تکامل سبب اخراجی یک عده از اساتید دانشگاه‌ها از دانشگاه‌ها می‌شود؟ مستند Expelled در این باره را یک یهودی غرب‌نشین ساخته است و نه یک شیعه‌ی ایران‌نشین ... اشکال از همان چشم حقیقت‌بین شماست که حرف اراذل و اوباش را باور کرده‌اید و متوجه نمی‌شوید که قسم دروغشان برای رسیدن به چه اهدافی است.

mir@;513600 نوشت:
تساوی حقوق زن و مرد به این معنی نیست که زنان بیان کارهای خاصی را انجام دهند بلکه به این معناست که زن و مرد موقعیتی برابر در رسیدن به یک جایگاه مشخص داشته باشند چیزی که به مرور زمان حتی در کشورهای اسلامی هم دارد جا میفتد هرچند که مردسالاران را خوش نیاید!

که گفته جایگاه آنها باید در جامعه یکسان باشد؟ مردها چطور باید تلاش کنند تا جایگاه مادران برسند؟ مردسالاری را ما هم قبول نداریم، زن سالاری را هم قبول نداریم، هر کسی سر جای خودش باشد. اگر می‌بینید در کشورهای اسلامی طرز تفکر غربی رواج یافته در اثر شست‌و‌شوی مغزی توسط ماهواره‌ها و فیلم‌های هالیوودی و عناصر فریب‌خورده‌ای مانند شما است که ندانسته در خدمت شیطان درآمده‌اید و مکتب او را در مقابل مکتب خدای او قرار داده‌اید. جالب است که مدام هم به ایشان تلقین می‌شود و تلقین می‌کنید که ما روشن‌فکر و اهل تفکر هستیم و آنهایی که دیندار هستند اهل جمود و تحجر هستند! با خیلی از افراد مانند شما صحبت کرده‌ام، برخی از ایشان هم مانند شما ادعا می‌کردند که اهل تفکر هستند ولی وقتی وارد بحث در جزئیات با ایشان شدم در ساده‌ترین امور هم نمی‌دانستند که درستی این مطلب از کجا و چطور برایشان معلوم شده که آن را پذیرفته‌اند، دلایلشان عمدتاً همانهایی بود که برایتان برخی را شمردم، همه این را می‌گویند، دانشمندان این را گفته‌اند و حتماً درست گفته‌اند و ...، بعد به ما می‌گویند اهل جمود و خود را متفکر می‌نامند! عجب این آخرالزمان دوره‌ی عجایب گشته است ... قاتل مصلح نامیده شده است و نادان (نه به معنای عرفی آن که توهین باشد بلکه به این معنا که از حقایق بی‌بهره‌اند و تمام اطلاعات علمی‌اشان بر اساس فرضیات و گمان‌ها و نظریه‌هاست) دانشمند!

mir@;513600 نوشت:
مرور زمان که دارد نشان میدهد که متحجران با افکار واپسگرایانه شان دارند به گور میروند و این دست و پا زدن ها روزی به آخر میرسد و مجبور میشوند قبول کنند که حقوق بشر به همه تعلق دارد نه فقط به خودشان!

همه به گور می‌رویم نگران نباشید، هر چیزی را هم هر کافری منکر باشد مرگ را همه قبول دارند ...
حقوق بشر را خالق بشر تعیین کرده و فرموده کسی حتی مثل شما هم اگر توبه کند و بازگردد برادر ما در دین خواهد بود با حقوق برادر

mir@;513600 نوشت:
شما اثبات کنید که خدا دکتر حاذقی هست ما تجویز هایش را قبول میکنیم. تا اینجا که حقوق بشر نشان داده بهتر از اصول ضد انسانی اسلام هست.

اثبات وجود خدا و بعد صفاتی مانند عالمیت و حکمت خداوند موجود است، خالقیت خداوند که برایتان حل شود عالم بودن خالق بر خلقتش و عالم بودنش بر تمامی خلقتش و در نتیجه حکمتش برایتان اثبات خواهد شد. الحمدلله متوجه هستید که اگر خداوند را با روشی عاقلانه تشخیص دهیم که دکتر حاذق است و بلکه حاذق‌ترین دکتر است دیگر تبعیت از تجویزهای او غیرعقلانی نیست. اثبات آن مواردی که خواستید به هیچ وجه سخت نیست، در همین سایت هم به آنها پرداخته شده است ...
بهتر و بدتر تا وقتی که سیستم ارزشی مبنای مشخص اثبات شده‌ای نداشته باشد بی‌معنی است. کسانی هستند که قتل و دزدی را هم انسانی می‌دانند و حق خود می‌دانند که از هر کس بدشان آمد او را بکشند، یا آدم‌خورها هم حق خود می‌دانند که از انسان تغذیه کنند. شما باید اول راهی برای اثبات آن سیستم ارزشگذاری در ذهنتان پیدا کنید، ما برای سیستم خود اثبات عقلی داریم ولی از طرف شما (نه خود شما که دانشمندانی که روی شانه‌هایشان ایستاده‌اید) تا کنون چیزی جز نظریه ندیده‌ایم

mir@;513600 نوشت:
حرف های شما جواب من نبود. شما اخلاقی یا غیر اخلاقی بودن هر عمل را دربست در اختیار دین گذاشته اید و اصلا فکر نمیکنید که این عملی که انجام میدهید چقدر وحشیانه است و فقط همین که خدا گفته درست هست برای شما کافیست. این طرز فکر و عمل از نظر من عقب مانده است حال شما هرطور که میخواهید فکر کنید. (البته شما فکر نمیکنید فقط عمل میکنید و اگر در پاکستان به دنیا میامدید جبر جغرافیا شما را عضو طالبان میکرد چون آنها هم فکر نمیکنند فقط عمل میکنند!)

تشخیص وحشیانه بودن یا نبودن یک عمل هم بر عهده‌ی شما نیست، هر کسی معیاری برای خودش دارد، این معیارها ممکن است درست یا غلط باشند، فقط معیار درست است که می‌تواند فرا-شخصیتی و مطلق صحبت کند و اخلاق مطلق را به صورت یک رشته حقوق و قوانین بیان کند. تا اثباتی برای سیستم اخلاقی خودتان به کسانی که با شما موافق نیستند نداشته باشید بحثتان چیزی بیش از این در خود ندارد که شما بگویید «من میگم اینکار خوبه اونها قبول نمی‌کنند». وحشیانه از نظر ما تنبیه مجرم نیست (البته به شرطی که در نظام اخلاقی الهی آن تنبیه با ان جرم سنخیت داشته باشد) بلکه کشتن بی‌گناهان است در شرق و غرب عالم توسط اوباشی که خود را کلانتر دنیا معرفی می‌کنند ...
ما فکر کردیم و تعقل کردیم رسیدیم به اینکه اخلاق از طرف خداوند اخلاق موجهی است که مو لای درزش نمی‌رود، اما باز فکر و تعقلمان را تعطیل نمی‌کنیم چون در ریز
امور ممکن است ناخواسته از مسیر تعیین شده توسط خداوند منحرف شویم که عقل و معرفت و تفکر مانند یک Actuator در سیستم‌های کنترلی به کمکمان می‌آیند که به مسیر اول برمان گردانند که همان صراط مستقیم است، ان شاء الله که خدا نصیب هر کسی که دوست دارد بکند و به حقیر هم بدهد که نیازمند هستم.

mir@;513600 نوشت:
مثال شما یک تناقض بود که فردی ابتدا یک فردی که صرفا توهین کرده را میکشد و سپس در اپرا تحت تاثیر قرار میگیرد و گریه میکند. مثال من هم یک تناقض بود ابتدا زنی را که به شوهرش خیانت کرده وحشیانه میکشند بعد میروند برای مظلومیت سیدالشهدا گزیه میکنند. حالا فهمیدید کم سوادی از کیه؟!

مثال بنده اما مثال در راستای وجه شبه بود و مثال شما مثال بالکل مصادره به مطلوب. البته این درست است که برخی مسلمین اشتباهاتی می‌کنند و به جای تلاش برای جبران آن نماز شب می‌خوانند یا زارزار گریه می‌کنند ولی اینها مطابق دینداری نیست که بخواهیم به آنها استناد کنیم، مثال درست همان است که شما گفتید که کسی که حکم خدا را درست و بدون ظلم کردن به طرف مقال انجام می‌دهد عذاب وجدانی نخواهد داشت اگر به کاری که می‌کند عقیده داشته باشد، گریه‌ای هم که برای امام مظلومش می‌کند از باب راحت کردن خودش از بار غم و عذاب وجدان نیست، اما کسی که ظلم بزرگ می‌کند چنان نیازی خواهد داشت اگرچه آنها که قصاب مردم شده‌اند و به راحتی بمب اتمی بر سر مردم معمولی می‌اندازند احتمالاً آنقدر قساوت قلب توشه‌ی راه خود کرده‌اند که نیازی حتی به اوپرا برای گریه کردن هم نداشته باشند.

mir@;513600 نوشت:
اشتباه نمیکنید اما در دادن مرجعیت اخلاقی به دین اشتباه میکنید چون اگر اندکی با تاریخ ادیان آشنایی داشتید میفهمیدید که ادیان همگی خود منشا بسیاری از جنایت ها بوده اند ولی شما اینها را هم جنایت نمینامید چون دین گفته! همانطور که گفتم فرق شما با یک عضو طالبان بسیار اندک است.

این حرفتان درست است، علمای زیادی با استفاده از دستورات دینی و یا تحریف دستورات خدا از دین خدا سوء استفاده کرده‌اند، علمای یهود به وضوح در قران به همین دلیل نکوهیده شده‌اند. در اسلام هم داریم که کسانی بوده‌اند که بر اکناف اهل بیت علیهم‌السلام سوار شده‌اند تا مردم را گمراه کنند و ما از آنها هم بیزاری می‌جوییم.
طالبان دست‌پرورده‌ی مولای غربی شماست که علمش کردند برای جنگ با شوروی در افغانستان، کاملاً یک شاخه‌ی سیاسی است. پیش‌تر هم انگلستان برای مهار گروهی در هندوستان وهابیت را علم کرد. ما تنها کشوری بودیم که وقتی تمامی کشورها طالبان و القاعده در افغانستان را به رسمیت شناخته بودند و به ما هم فشار می‌آوردند که قبولشان کنیم ما زیر بار نرفتیم. حالا انصاف بدهید ما نزدیک‌تر به طالبان هستیم یا شما و پیشوایان غربی و شرقی شما؟

mir@;513600 نوشت:
همین بحثی که ما با هم کردیم نشان میدهد که شما برای خودتان دلایلی دارید و من هم برای خودم دلایلی دارم و یک مسیحی یک یهودی یک بهایی یک زرتشتی یک بودایی یک هندو یک سنی برای خود دلایلی دارد و همانطور که شما خواب ابوالفضل میبینید یک مسیحی خواب عیسی را میبیند همانطور که شما در حرم امام رضا شفا یافتن یک مریض را میبینید یک هندو در معبدش شفا یافتن یک مریض دیگر را میبیند. فقط کافیست به اطرافتان نگاه کنید تا بفهمید هر کسی بر مبنای یک سری اصول نظرات خاص خودش را دارد و این حق است که بتواند نظرش را تبلیغ کند اما اسلام این حق را به کسی نمیدهد! حال حقوق بشر صحیح تر است یا اسلام؟! آیا باز هم مرجعیت اخلاقی را به دین میدهید و منتشر کنندگان نظر مخالفتان را سرکوب میکنید؟! اگر در وجود شما 1 درصد انسانیت بود تاکنون میتوانستم از آن یک درصد انسانیت استفاده کنم و نشان دهم دینتان (که دین سابق خودم هم بوده) چطور انسانیت را زیر پا میگذارد اما تلاش های من بیفایده است و ظاهرا شما انسانیت در وجودتان نیست! البته به شما خرده نمیگیرم چون به جبر اعتقاد دارم اما ظاهرا بحث کردن ما بیفایده است چون مبناهایمان فرق میکند شما مبنایتان دین است و عقل تجربی را قبول ندارید و من مبنایم انسانیت است و دین را قبول ندارم.

یک عده دلیل دارند و یک عده توجیه. اگر دلیل دارید و آنچه نزد شماست توجیه نیست رویشان کنید تا دانه‌دانه‌ی آنها را برایتان اثبات کنیم که غلط هستند، شما هم که نپذیرید می‌ماند بر روی میز برای کسانی که دنبال شما به راه می‌افتند و خدا می‌داند که چه کسانی خواب هستند و چه کسانی خود را به خواب زده‌اند و قابل بیدار کردن نیستند.
اسلام اجازه‌ی فساد در زمین خدا را نمی‌دهد، شما هر دینی می‌خواهید داشته باشید اما اگر اثر اجتماعی در راستای مفسده‌داری را بخواهید طی کنید خیر اسلام اجازه نمی‌دهد و عقل هم اجازه نمی‌دهد که سری که درد نمی‌کند را به درد بیاندازند و بعد بخواهند به آن دستمال ببندند.
انسانیت در وجود حقیر ممکن است نباشد چون مقابل خدای خودم روسیاهم، اما شما هم معیار تشخیص انسانیت نیستید وقتی درک درستی از انسان بودن انسان ندارید، به قول امام‌المتقین علیه‌السلام آیا گمان می‌کنی تو همین جرم موچک هستی؟ با آنکه عالم اکبر در وجود توست ...

mir@;513600 نوشت:
اگر صحبت کنم میشود بحث سیاسی و تاپیک قفل میشود! بماند.

سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست، شما نمی‌توانید بحث دینی بکنید و سیاسی نشود وقتی حکم‌رانی و صدور احکام به دست خداست: إن الحکم الا لله (حکم تنها ازآن خداست)

تاپیک هم شاید بد نباشد که دیگر قفل شود، هر دو طرف حرفهایشان را زده‌اند، عاقبت نتیجه‌ای نداریم جز اینکه بگوییم:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ

قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُ‌ونَ ﴿١ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ﴿٤ وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ
بسم الله الرحمن الرحيم

بگو هان! اى كافران (۱) من آنچه را كه مى‌پرستيد، نمى‌پرستم (۲) و شما [نيز] پرستش‌گر آنچه مى‌پرستم نيستيد (۳) و من [نيز] پرستشگر آنچه [شما] پرستيده‌ايد نيستم (۴) و نه شما پرستنده‌ى چيزى هستيد كه [من‌] مى‌پرستم (۵) شما را دين خودتان و مرا دين خويش

آن خدایی که شما وقتی مسلمان بودید می‌پرستیدید هم طبق آیه‌ی ۴ آن خدایی که الآن ما می‌پرستیم نبوده احتمالاً! شما احتمالا هرگز خداوند را واقعا نپرستیده بودید و لذت بندگی را نچشیده‌اید که اینطور عاصی شده‌اید ...

با سلام و عرض ادب
به دوستانی که در مبحث جاری شرکت دارند توصیه می کنم در فضایی دوستانه و به دور از تعصب مباحثه فرمایند
بدیهی است پست هایی که حاوی توهین به همدیگر ؛ سیاسی و خارج از موضوع باشد حذف
و در صورت تکرار محدودیت ورود به انجمن اعمال خواهد گردید
موفق باشید
:Gol:

owari;513796 نوشت:
اینکه استدلالی نمی‌بینید نقص از چشم حقیقت‌بین شماست که به عنوان یک تجربه‌گرا هم این نقصتان ذاتی است و غیرقابل دور زدن، چون وجودتان محدود به همین ظاهرتان است و باطنی برای خود قائل نیستید که از ابزار آن برای فهم مطلب کمک بگیرید، نه عقل غیرتجربی، نه دل و نه چیز دیگر، هر چه هست اثر هورمون‌های ترشح شده در بدنتان است و می‌دانید هم که جبری است و کاری از شما برای رفع آن برنخواهد آمد!
عقل تجربی در خود لفظش تناقضی آشکار دارد! عقل تجربی! بروید ببینید این عقل تجربی امروز می‌گوید فرض A به حکم B می‌رسد و فردا می‌آید می‌گوید ببخشید طبق آخرین تجربیات انجام شده فرض A به نقیض حکم B می‌رسد! عجب عقلی! شما کلاً دوست دارید خودمتناقض باشید اینطور که حقیر فهمیدم! می‌گویید انسان هستید بعد از انسانیت شما فقط نطق کردن ان هم بدون منطق را می‌بینم، کس که خدا و بعد ماوراء الطبیعة و روح را قبول ندارد و انسان را در حدی یک جعبه‌ی سیاه می‌بیند که باید به ان سیکنال ورودی بدهد و به تجربه ببیند سینگال خروجی‌اش را متوجه شود بگوید من می‌دانم انسان چیست یک مقدار مضحک است و اینکه بگوید من مصداق انسان بودن هستم و تو مصداق آن نیستی بیشتر مضحک است! اینکه انسان را با درک مختصر خود می‌گویید می‌شناسید عجیب نیست وقتی آخر کار از این همه سال تجربه نفهمیدید که بالأخره چایی برای بدن مضر است یا برای ان مفید است؟ اثر چایی روی بدنتان را نشناخته‌اید ادعا می‌کنید که انسان دارای دو بعد جسمانی و روانی را با این همه پیچیدگی بخصوص روانی شناخته‌اید و حقوق ان و مسئولیت‌هایش را هم شناخته‌اید و می‌توانید ادعا کنید که یک ساختار ارزشی به نام اخلاق برای خودتان دارید؟ کدام را باور کنیم؟ اینکه بدنتان که می‌بینید را هم نشناخته‌اید و مدام از امراض لاعلاج بدنتان صحبت می‌کنید که نمی‌دانید باید چطور با آنها برخورد شود ادعا کنید که روان انسان را شناخته‌اید؟

عقل تجربی براساس تجربیات سخن میگوید و بهترین وسیله انسان برای شناخت درست از نادرست است. این صحیح است که بعضا عقل تجربی مسیر یکسانی را در همه انسانها نمیرود اما تعداد مسیرهایی که میرود از فرق و مذاهب موجود بسیار کمتر است. اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید همه ادیان آزادند که خودشان را تبلیغ کنند بخاطر دوری از تجربه دوباره قرون وسطی است چرا که دیکتاتورها از آزادی بیان میترسند.

نکته=من خدا را قبول دارم ولی ادیان را قبول ندارم البته من دئیست نیستم از نظر من خدا در امور جهان دخالت میکند. به روح و بهشت و جهنم اعتقادی ندارم چون به جبر اعتقاد دارم.

owari;513796 نوشت:
اینها که گفتید مد نظر ما هم نیست. جایگاه زنان در اسلام از آنچه که فمینیست‌ها آرزو دارند به آن برسند هم بالاتر است، فقط دو محدودیت دارد که همان هم باعث شده افراد با سطح فکری پایین نتوانند آن را برتابند، از ان پیراهن عثمان دوخته‌اند و بر علم کرده‌اند تا مگر مردم و بخصوص زنان را از راه خداوند بازدارند. نه کار در خانه با زن است (می‌تواند از شوهر خود برای کار در خانه مزد بگیرد یا طلب کنیز کند) نه حتی شیردادن به بچه‌اش (می‌تواند باز طلب مزد کند از شوهرش یا باز از شیردادن اتناع کند و در این صورت مرد باید به دنبال دایه باشد)، کار خانه و بیرون خانه هیچ کدام بر عهده‌ی زن نیست به طوریکه واجب باشد، زن حتی لازم نیست موافق تفکر شما کار خانه کند تا در پرداخت اجاره‌خانه یا تهیه‌ی مایحتاج خانه به شوهرش کمک کند، زن با این وجود مطابق با شأنش باید برایش خانه و وسائل زندگی و ... فراهم شود، دکتر و بهداشت و پوشش و ... همه بر عهده‌ی مرد است که برایش فراهم کند. اینها چقدر شبیه بهره‌کشی از زنان است در نظر شما مگرنه؟ به جای آن بیایید ببینید در فیمینیسم چقدر به حقوق زن توجه شده است! زن باید دوشادوش شوهرش کار کند، مگر زن و مرد دارد که مرد کار کند و زن بخورد؟
راستی وسط بحث یک سؤال برایم ایجاد شد! چرا اگر مرد و زن یکی هستند لباس زیبا برای آقایان کت و شلوار است که بخاطر کراوات تا دگمه‌ی بالایی آن هم بسته است ولی لباس زیبا به تن زن می‌شود لباسی که بخش بزرگی از بدن زن را نشان دهد، زن باید با وسایل مختلف بدنش را زیباتر کند که بهتر جلوه کند!
راستی در آن کشورهای صاحب حقوق بشر چرا آزادی پوشش به دختران محجبه در دانشگاه و مدارس دارد کم‌کم (در راستای تکامل) گرفته می‌شود؟
چرا آزادی بیانی که در غرب جزء حقوق مسلم بشر است و بر اساس ان یک نفر می‌تواند در آمریکا به رئیس جمهور خود آمریکا هم توهین کند اما وقتی بر ضد اسرائیل صحبت می‌کند ناگهان خبر گم‌شدنش یا کشته شدنش توسط سارقین مسلح یا تصادف مشکوکش منتشر می‌شود؟ چرا آزادی بیان هست ولی اعتراض به نظریه‌ی تکامل سبب اخراجی یک عده از اساتید دانشگاه‌ها از دانشگاه‌ها می‌شود؟ مستند Expelled در این باره را یک یهودی غرب‌نشین ساخته است و نه یک شیعه‌ی ایران‌نشین ... اشکال از همان چشم حقیقت‌بین شماست که حرف اراذل و اوباش را باور کرده‌اید و متوجه نمی‌شوید که قسم دروغشان برای رسیدن به چه اهدافی است.

حرف های شما جواب سخن من نبود.

owari;513796 نوشت:
که گفته جایگاه آنها باید در جامعه یکسان باشد؟ مردها چطور باید تلاش کنند تا جایگاه مادران برسند؟ مردسالاری را ما هم قبول نداریم، زن سالاری را هم قبول نداریم، هر کسی سر جای خودش باشد. اگر می‌بینید در کشورهای اسلامی طرز تفکر غربی رواج یافته در اثر شست‌و‌شوی مغزی توسط ماهواره‌ها و فیلم‌های هالیوودی و عناصر فریب‌خورده‌ای مانند شما است که ندانسته در خدمت شیطان درآمده‌اید و مکتب او را در مقابل مکتب خدای او قرار داده‌اید. جالب است که مدام هم به ایشان تلقین می‌شود و تلقین می‌کنید که ما روشن‌فکر و اهل تفکر هستیم و آنهایی که دیندار هستند اهل جمود و تحجر هستند! با خیلی از افراد مانند شما صحبت کرده‌ام، برخی از ایشان هم مانند شما ادعا می‌کردند که اهل تفکر هستند ولی وقتی وارد بحث در جزئیات با ایشان شدم در ساده‌ترین امور هم نمی‌دانستند که درستی این مطلب از کجا و چطور برایشان معلوم شده که آن را پذیرفته‌اند، دلایلشان عمدتاً همانهایی بود که برایتان برخی را شمردم، همه این را می‌گویند، دانشمندان این را گفته‌اند و حتماً درست گفته‌اند و ...، بعد به ما می‌گویند اهل جمود و خود را متفکر می‌نامند! عجب این آخرالزمان دوره‌ی عجایب گشته است ... قاتل مصلح نامیده شده است و نادان (نه به معنای عرفی آن که توهین باشد بلکه به این معنا که از حقایق بی‌بهره‌اند و تمام اطلاعات علمی‌اشان بر اساس فرضیات و گمان‌ها و نظریه‌هاست) دانشمند!

حرفای پا منبری! نماز جمعه زیاد میرید؟! استدلالی نمیبینم.

owari;513796 نوشت:
همه به گور می‌رویم نگران نباشید، هر چیزی را هم هر کافری منکر باشد مرگ را همه قبول دارند ...
حقوق بشر را خالق بشر تعیین کرده و فرموده کسی حتی مثل شما هم اگر توبه کند و بازگردد برادر ما در دین خواهد بود با حقوق برادر

یادمه امام (ره) گفته بود که سلمان رشدی اگر برگردد و زاهد شود باز هم محکوم به اعدام است پس این توبه کردن همیشه به کار نمی آید!

owari;513796 نوشت:
اثبات وجود خدا و بعد صفاتی مانند عالمیت و حکمت خداوند موجود است، خالقیت خداوند که برایتان حل شود عالم بودن خالق بر خلقتش و عالم بودنش بر تمامی خلقتش و در نتیجه حکمتش برایتان اثبات خواهد شد. الحمدلله متوجه هستید که اگر خداوند را با روشی عاقلانه تشخیص دهیم که دکتر حاذق است و بلکه حاذق‌ترین دکتر است دیگر تبعیت از تجویزهای او غیرعقلانی نیست. اثبات آن مواردی که خواستید به هیچ وجه سخت نیست، در همین سایت هم به آنها پرداخته شده است ...
بهتر و بدتر تا وقتی که سیستم ارزشی مبنای مشخص اثبات شده‌ای نداشته باشد بی‌معنی است. کسانی هستند که قتل و دزدی را هم انسانی می‌دانند و حق خود می‌دانند که از هر کس بدشان آمد او را بکشند، یا آدم‌خورها هم حق خود می‌دانند که از انسان تغذیه کنند. شما باید اول راهی برای اثبات آن سیستم ارزشگذاری در ذهنتان پیدا کنید، ما برای سیستم خود اثبات عقلی داریم ولی از طرف شما (نه خود شما که دانشمندانی که روی شانه‌هایشان ایستاده‌اید) تا کنون چیزی جز نظریه ندیده‌ایم

البته فرضیه چون تا زمانی که چیزی اثبات نشود نظریه به حساب نمی آید. اخلاق حقوق بشری دلیلی پشتش نیست جز انسانیت بر مبنای عقل تجربی پس قابل اثبات کردن نیست. من فقط چون حقوق بشر را انسانی تر میدانم بین اسلام و حقوق بشر دومی را انتخاب میکنم.

owari;513796 نوشت:
تشخیص وحشیانه بودن یا نبودن یک عمل هم بر عهده‌ی شما نیست، هر کسی معیاری برای خودش دارد، این معیارها ممکن است درست یا غلط باشند، فقط معیار درست است که می‌تواند فرا-شخصیتی و مطلق صحبت کند و اخلاق مطلق را به صورت یک رشته حقوق و قوانین بیان کند. تا اثباتی برای سیستم اخلاقی خودتان به کسانی که با شما موافق نیستند نداشته باشید بحثتان چیزی بیش از این در خود ندارد که شما بگویید «من میگم اینکار خوبه اونها قبول نمی‌کنند». وحشیانه از نظر ما تنبیه مجرم نیست (البته به شرطی که در نظام اخلاقی الهی آن تنبیه با ان جرم سنخیت داشته باشد) بلکه کشتن بی‌گناهان است در شرق و غرب عالم توسط اوباشی که خود را کلانتر دنیا معرفی می‌کنند ...
ما فکر کردیم و تعقل کردیم رسیدیم به اینکه اخلاق از طرف خداوند اخلاق موجهی است که مو لای درزش نمی‌رود، اما باز فکر و تعقلمان را تعطیل نمی‌کنیم چون در ریز
امور ممکن است ناخواسته از مسیر تعیین شده توسط خداوند منحرف شویم که عقل و معرفت و تفکر مانند یک Actuator در سیستم‌های کنترلی به کمکمان می‌آیند که به مسیر اول برمان گردانند که همان صراط مستقیم است، ان شاء الله که خدا نصیب هر کسی که دوست دارد بکند و به حقیر هم بدهد که نیازمند هستم.

اینکه میگویید هر کسی معیاری برای خودش دارد صحیح است البته از نظر شما معیار خدا هست (جبر جغرافیا هم میگه شیعه اثنی عشری) اما از نظر من انسانیت هست بر مبنای عقل تجربی.

owari;513796 نوشت:
مثال بنده اما مثال در راستای وجه شبه بود و مثال شما مثال بالکل مصادره به مطلوب. البته این درست است که برخی مسلمین اشتباهاتی می‌کنند و به جای تلاش برای جبران آن نماز شب می‌خوانند یا زارزار گریه می‌کنند ولی اینها مطابق دینداری نیست که بخواهیم به آنها استناد کنیم، مثال درست همان است که شما گفتید که کسی که حکم خدا را درست و بدون ظلم کردن به طرف مقال انجام می‌دهد عذاب وجدانی نخواهد داشت اگر به کاری که می‌کند عقیده داشته باشد، گریه‌ای هم که برای امام مظلومش می‌کند از باب راحت کردن خودش از بار غم و عذاب وجدان نیست، اما کسی که ظلم بزرگ می‌کند چنان نیازی خواهد داشت اگرچه آنها که قصاب مردم شده‌اند و به راحتی بمب اتمی بر سر مردم معمولی می‌اندازند احتمالاً آنقدر قساوت قلب توشه‌ی راه خود کرده‌اند که نیازی حتی به اوپرا برای گریه کردن هم نداشته باشند.

حتی اگر حکم خدا زجرکش کردن باشد؟! به نظر من این قساوت قلب بیشتری میخواهد تا بمب اتم انداختن هرچند که عمل آمریکایی ها یک انتخاب سخت بود یعنی یا باید 300-200 هزار ژاپنی غیر نظامی میمردند یا 300-200 هزار آمریکایی نظامی.

owari;513796 نوشت:
این حرفتان درست است، علمای زیادی با استفاده از دستورات دینی و یا تحریف دستورات خدا از دین خدا سوء استفاده کرده‌اند، علمای یهود به وضوح در قران به همین دلیل نکوهیده شده‌اند. در اسلام هم داریم که کسانی بوده‌اند که بر اکناف اهل بیت علیهم‌السلام سوار شده‌اند تا مردم را گمراه کنند و ما از آنها هم بیزاری می‌جوییم.
طالبان دست‌پرورده‌ی مولای غربی شماست که علمش کردند برای جنگ با شوروی در افغانستان، کاملاً یک شاخه‌ی سیاسی است. پیش‌تر هم انگلستان برای مهار گروهی در هندوستان وهابیت را علم کرد. ما تنها کشوری بودیم که وقتی تمامی کشورها طالبان و القاعده در افغانستان را به رسمیت شناخته بودند و به ما هم فشار می‌آوردند که قبولشان کنیم ما زیر بار نرفتیم. حالا انصاف بدهید ما نزدیک‌تر به طالبان هستیم یا شما و پیشوایان غربی و شرقی شما؟

والا من نه پیشوای غربی دارم نه شرقی نه حقوق بگیر آمریکا و انگلیس هستم نه روسیه و چین و هر جنایتی را در هر کجای دنیا محکوم میکنم.

owari;513796 نوشت:
یک عده دلیل دارند و یک عده توجیه. اگر دلیل دارید و آنچه نزد شماست توجیه نیست رویشان کنید تا دانه‌دانه‌ی آنها را برایتان اثبات کنیم که غلط هستند، شما هم که نپذیرید می‌ماند بر روی میز برای کسانی که دنبال شما به راه می‌افتند و خدا می‌داند که چه کسانی خواب هستند و چه کسانی خود را به خواب زده‌اند و قابل بیدار کردن نیستند.
اسلام اجازه‌ی فساد در زمین خدا را نمی‌دهد، شما هر دینی می‌خواهید داشته باشید اما اگر اثر اجتماعی در راستای مفسده‌داری را بخواهید طی کنید خیر اسلام اجازه نمی‌دهد و عقل هم اجازه نمی‌دهد که سری که درد نمی‌کند را به درد بیاندازند و بعد بخواهند به آن دستمال ببندند.
انسانیت در وجود حقیر ممکن است نباشد چون مقابل خدای خودم روسیاهم، اما شما هم معیار تشخیص انسانیت نیستید وقتی درک درستی از انسان بودن انسان ندارید، به قول امام‌المتقین علیه‌السلام آیا گمان می‌کنی تو همین جرم موچک هستی؟ با آنکه عالم اکبر در وجود توست ...

من دلیل ندارم چون حقوق بشر پشتوانه مدللی ندارد اما انسانیت را تا حدی درک میکنم.

owari;513796 نوشت:
سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست، شما نمی‌توانید بحث دینی بکنید و سیاسی نشود وقتی حکم‌رانی و صدور احکام به دست خداست: إن الحکم الا لله (حکم تنها ازآن خداست)

والا جناب عظیم با چماق ایستاده و منتظر است بحث سیاسی شود تا ما را گوشمالی دهد پس نمیتوان بحث سیاسی کرد!

owari;513796 نوشت:
تاپیک هم شاید بد نباشد که دیگر قفل شود، هر دو طرف حرفهایشان را زده‌اند

من که تمام حرف هایم را زده ام فقط مانده کج فهمی ها که من تا جایی که توان داشته باشم پاسخ میگویم.

owari;513796 نوشت:
عاقبت نتیجه‌ای نداریم جز اینکه بگوییم:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ

قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُ‌ونَ ﴿١﴾لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ ﴿٤﴾وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ
بسم الله الرحمن الرحيم

بگو هان! اى كافران (۱)من آنچه را كه مى‌پرستيد، نمى‌پرستم (۲)و شما [نيز] پرستش‌گر آنچه مى‌پرستم نيستيد (۳)و من [نيز] پرستشگر آنچه [شما] پرستيده‌ايد نيستم (۴)و نه شما پرستنده‌ى چيزى هستيد كه [من‌] مى‌پرستم (۵) شما را دين خودتان و مرا دين خويش

اگر واقعا اسلام چنین دینی بود من هم مسلمان میشدم اما اسلام در جاهای دیگر حرف های دیگر زده و این سخن محمد مربوط به دورانی بوده که قدرت نداشته وقتی به اوج قدرت رسید 5 آیه اول سوره توبه را آورد!

owari;513796 نوشت:
آن خدایی که شما وقتی مسلمان بودید می‌پرستیدید هم طبق آیه‌ی ۴ آن خدایی که الآن ما می‌پرستیم نبوده احتمالاً! شما احتمالا هرگز خداوند را واقعا نپرستیده بودید و لذت بندگی را نچشیده‌اید که اینطور عاصی شده‌اید ...

والا من کسی بودم که اکثر روزها مسجد میرفتم و جزء 30 قرآن را حفظ بودم و از کودکی نماز اول وقت را فراموش نمیکردم اما چند سال پیش مسیر زندگیم عوض شد که نمیدانم این تغییر مسیر مثبت بوده یا منفی! بماند.

سلام
من به هیچ وجه وارد بحث نمیشوم
فقط یه انتقاد نسبت به جناب owari و کارشناسان تاپیک دارم
و یه پیشنهاد به عزیزانی که در حال بحث هستند.
انتقاد :
خواهش میکنم این داستان "قفل کردن " "بستن موضوع" رو اینقدر راحت نگید که انجامش بدند.بابا ما خوانندگان 40پست تاپیک نخوندیم که بعدش یه کارشناس بیاد بگه خوب تاپیک جمع بندی شد و بسته شد یا یه کاربر بگه دیگه تاپیک رو ببندید.والا به خدا با این بستن تاپیک هیچ و هیچ و هیچ چیز درست نمیشه.بابا بزارین اصلا تا آخر عمر باز باشه ، کسایی مثل مت هستند که اگر 100 صفحه هم شد بشینند بخونند.ممنون
پیشنهاد :
دوستان به حرف جناب عظیم گوش بدید و خواهش میکنم به همدیگر توهین نکنین
خدامیدونه فقط توی مملکت ما هست که این طوریه طرف وقتی نمیتونه کاملا 100 درصد حرفش رو به کرسی بشونه از چاشنی توهین البته کاملا زیرکلنه استفاده میکنه
خداییش فرد خاصی منظورم نیست
فقط خواهش میکنم تاپیک رو با توهین هامون خراب نکنیم هرچند من خواننده ای بیش نیستم و فقط از نظرات دوستان و پست هاشون استفاده میکنم
ممنون

mir@;514788 نوشت:
عقل تجربی براساس تجربیات سخن میگوید و بهترین وسیله انسان برای شناخت درست از نادرست است. این صحیح است که بعضا عقل تجربی مسیر یکسانی را در همه انسانها نمیرود اما تعداد مسیرهایی که میرود از فرق و مذاهب موجود بسیار کمتر است. اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید همه ادیان آزادند که خودشان را تبلیغ کنند بخاطر دوری از تجربه دوباره قرون وسطی است چرا که دیکتاتورها از آزادی بیان میترسند.

با سلام
عقل تجربی در محدوده خودش از منابع علم وکشف حقیقت است ولی در تجربیات، واین تجبه منحصر در محسوسات است وتوان دسترسی به غیر محسوس ورد آنرا ندارد. لذا بزرگترین اشتباه مادیین جدید این بود که با تمسک به همین ماده گرایی غیر ماده را نفی کردند ولی زمانی که در قرن 20 دیدند این مساله قابل جدایی از زندگی انسان نیست وانسان صرفا مادی آنچنان انگیزه ای برای زندگی وآرامش ندارد باز مجبور شدند به ماوراء طبیعت روی بیاورند البته با مکانب ساختگی خودشان وامروزه اگر در دنیا انسانها در کشورهای اروپایی وآمیریکا به اسلام روی می آورند که موجب هراس آنها نیز شده ودر فیلم وبرنامه هایشان تمام تلاش خود را برای بد جلوه دادن اسلام انجام می دهند بخاطر جامعیت دین است. چون دین ماده را نفی نمی کند ولی فقط در ماده نیز نمی ماندچون حقایق بالاتری نیز وجود دارند.

mir@;514788 نوشت:
نکته=من خدا را قبول دارم ولی ادیان را قبول ندارم البته من دئیست نیستم از نظر من خدا در امور جهان دخالت میکند. به روح و بهشت و جهنم اعتقادی ندارم چون به جبر اعتقاد دارم.

همان خدایی که قبول دارید بهشت وجهنم را هم دارد ولی با این تفاوت که وقتی شما جبرگرا هستید اگر با تمام اعمال خوبتان به جهنم هم بروید خدا در حق شما عدالت را اجرا کرده وبه هیچ عمل خوب شما ارزشی نداده است.
البته عمل شما وبرخی گفتارهای شما خلاف اعتقادتان را نشان می دهد. وقتی در اعتقاد شما ما جبرگرا هستیم بحث کردن ما فائده ای ندارد. چون سخنان شما برای کسی تاثیر نداد زیرا مجبور هستند. آنکسی که قائل به اختیار است او هم جبرگرا است چون مجبور به این اعتقاد است. پس چرا بحث می کنید؟ چرا بین منشور حقوق بشر واسلام مقایسه می کنید وقتی همه مجبور هستند؟
شما در دیا نباید کسی را مذمت کنید چه رسد به حقوق زنان در اسلام وجاهای دیگر چون همه اینها از باب جبر است. دوست عزیز شما اگردر سخنان خودتان تامل کنید رویه تان خلاف جبر است. پس نگویید جبرگرا هستم.

mir@;514788 نوشت:
یادمه امام (ره) گفته بود که سلمان رشدی اگر برگردد و زاهد شود باز هم محکوم به اعدام است پس این توبه کردن همیشه به کار نمی آید!

اولا امام چند ماه پس از کتاب سلمان رشدی وتحقیق حکم ارتداد ایشان را صادر کردند. ثانبا وقتی حکم ارتداد کسی ثابت شد اگر توبه هم کند واقعا نزد خدا بخشیده شده ولی حکم اعدامش انجام می گیرد چون در غیر اینصورت هر کس دلش خواست علیه اسلام حرف می زند.

mir@;514788 نوشت:
البته فرضیه چون تا زمانی که چیزی اثبات نشود نظریه به حساب نمی آید. اخلاق حقوق بشری دلیلی پشتش نیست جز انسانیت بر مبنای عقل تجربی پس قابل اثبات کردن نیست. من فقط چون حقوق بشر را انسانی تر میدانم بین اسلام و حقوق بشر دومی را انتخاب میکنم.

به جای خوبی رسیدیم. وقتی معیار تجربه باشد انسان هم منحصر در جسم مادی است لذا تا وقتی در این دنیا است باید نهایت لذت را از این جسم ومادیات ببرد حالا این وسط کسی حقش ضایع می شود یا نه مهم نیست. بله منشور حقوق بشر باید به زن آزادی جنسی بدهد چون زن را منحصر در همین بدن مادی می داند. لذا اینکه هر شب کجا باشد مهم نیست بلکه لذتش تکمیل شود. اما دوت عزیز اسلام کمترین جایگاه وارزش انسانی را جنبه ماده می داند وجنبه روحی وملکوتی او را بیشتر بها می دهد وبه تعبیر امیرالمومنین بهای ابدان شما بهشت است وسزای روح شما به مراتب بالاتر از بهشت می باشد. وقتی جنبه معرفتی منحصر در ماده شد که اسان غربی هم امروز آنرا قبول ندارد ودوست ندارد صرفا کالای جنسی باشد از منشورات مللی نباید چیزی بیشتر از این انتظار داشت.

mir@;514788 نوشت:
من دلیل ندارم چون حقوق بشر پشتوانه مدللی ندارد اما انسانیت را تا حدی درک میکنم.

پس با چه حسابی بر حقوق انسان اسلامی ترجیحمی دهید؟!

mir@;514788 نوشت:
اگر واقعا اسلام چنین دینی بود من هم مسلمان میشدم اما اسلام در جاهای دیگر حرف های دیگر زده و این سخن محمد مربوط به دورانی بوده که قدرت نداشته وقتی به اوج قدرت رسید 5 آیه اول سوره توبه را آورد!

اسلام دینی است که بیشتر از همه دعوت به صلح وآرامش وگفتگو ومبادله افکار بر اساس منطق وبرهان می کند. واکثر جنگ های اسلامی ریشه دارد در دشمن که یا به عهد خود عمل نکرده مثل یهودی ها ویا به مسلمانان حمله کرده اند ووالا هیچ قومی به اندازه مسلمانان با همنوعان خود به خوبی وانسانیت رفتار نکرده اند. نمونه بارز آن رفتار پیامبر اسلام(ص) با دختر حاتم طائی واشراف وبزرگان طوائف دیگر ورفتاری که ائمه با با دشمنان خود داشتند وبا مهربانی وخونسردی آنها را با اشتباه خودشان متوجه می کردند.
شما به سخنان ما درست جواب نددید بنده عرض می کنم این پنج آیه در مورد مشرکان مکه است. اهل مکه ای که جنگ بدر، احد، احزاب را برای نابودی اسلام راه انداختند وزمانی که رسول خدا(ص) مکه را فتح کرد به همه امان داد حتی کسانی که در خانه ابوسفیان جمع شود مگر پنج نفری که از فتنه انگیزان بودند شرارتهای آنها قابل بخشودگی نبود. وقتی این مکه دست سالها دست مشرکان بوده وآنجا را با بتهای خود پر کرده بودند واز طرف دیگر با مسلمانان نان عداوتی داشتند که چشم دیدن آنها را نداشتند اولا مکه سرزمین مقدس است وهر کسی در آنجا نمی تواند حضور داشته باشد. ثانیا وجود مشرکان در مکه خود در آینده خطر بزرگی بود که به مسلمانان تعرض می کردند ودرگیریها اتفاق می افتاد. لذا آرامش مکه نیز به این قضه نیاز داشت.

mir@;514788 نوشت:
والا من کسی بودم که اکثر روزها مسجد میرفتم و جزء 30 قرآن را حفظ بودم و از کودکی نماز اول وقت را فراموش نمیکردم اما چند سال پیش مسیر زندگیم عوض شد که نمیدانم این تغییر مسیر مثبت بوده یا منفی! بماند.

متاسفانه این مشکل شما نیست فقط ما مسلمانها در حق اسلام واهل بیت کم اجحاف نکرده ایم ومعرفتمان به اسلام کم است والا دانشمندان مسیحی فرانسه در باب امام صادق علیه السلام کتاب مغز متفکر شیعه می نویسند ونمی توانند تعجب خود را از مقام علمی وشخصیتی این بزگوار پنهان کنند. واز طرف دیگر هجمه هایی که علیه دین وجود دادر واز طرف دیگر متاسفاه سیستم آموزشی ما یک سیستم غیر دینی وتجربه گرا است ونتیجه آن می شود فکر تجربی که البته ماها باید مطالعات دینی خود را حداقل با کتابهای شهید مطهری، علامه جعفری، آیة الله جوادی آملی واستاد مصباح یزدی کامل کنیم وبعد رد مورد دین قضاوت داشته باشیم نه اینکه با شنیده ها بگوییم دین اینطور است.

mir@;513651 نوشت:
با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمى‏آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانيده‏اند حرام نمى‏دارند و متدين به دين حق نمى‏گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست‏ خود جزيه دهند

احسنت این شد دلیل، ولی دوست بزرگوار وقتی کسی به خدا وقیامت ایمان ندارد وحرام می خورد بر خلاف گفته پیامبران ودر برابر دین حق می ایستدباید مجبور ش کنی جزیه بدهد. وقتی طرف را شکست داده ای وبعد شکست او مجبور می شود برای اقامت در شهر اسلامی جزیه دهد این خواری است یعنی خود این عمل خواری است نه اینکه مسلمانها خفت وخواری مثل کتک زدن از آنها جزیه بگیرند بلکه خود آنها احساس حقارت می کنند. اینجا دیگر ایرادی بر مسلمانها وادر نیست. والبته تمام جزیه دادن ها با خفت نیست چون اهل کتابی که با شما درگیر نمی شود .جزیه می دهد هیچ خفتی هم ندارد. به مضمون آیه دقت کنید.

mir@;513651 نوشت:
بهتان که نشان دادم قرآن گفته هر کجا! دیگر بحثی باقی میماند؟!

تفسیر قرآن برا ی همین است که مفسر با کنار هم گذاشتن آیات واحادیث مراد وحقیقت آیه را بیان کند. شما بفرمایید چند مفسر قرآن گفته اند که این آیات برا یهمه جاست؟ شان نزول این آیات واضح است واینکه رسول خدا(ص) امیرالمومنین(ع) را مامور می کنند تا این آیات را در مراسم حج تلاوت کنند. که سنی وشیعه بیان داشته اند ومربوط به مکه است. ومرا از هر کجا هر کجای مکه است نه تمام شهرهای اسلامی.

mir@;513651 نوشت:
البته برده گیری عمل منطقیی نیست همانطور که در جواب به جناب ستایشگر گفتم چون برده داری عملی بذات غلط است و دیگر اینکه تضمینی برای آزادی به موقع برده ها وجود ندارد.

من هنوز هم جواب خودم را نگرفته ام. واینهایی که می فرمایید در واقع فرار از بحث است نه جواب.

mir@;513651 نوشت:
در دنیای سکولار امروز ملاک اینه که انسان یک بار زندگی میکنه و باید از این یک بار زندگی کردنش تا اونجایی که میتونه لذت ببره و بحث کردن راجع به اینکه آیا این زندگیی که داریم انسانی هست یا حیوانی و یا اینکه جایگاه خانواده این وسط چی میشه ملاک نیست.

بنده در پست قبلی جواب این را دادم وبه نگاه محدود سکولار ونگاه عالی دین به انسان در عالم هستی اشاره کردم. اینها تفاوت دیدگاهها است که البته الان در دنیای غرب نیز در عمل نمی توانند کاملا سکولار باشد وآزادی همه جانبه داشته باشند وبا تمام این افکار بازهم در میان خیلی ها اخلاقیات مهم است.

mir@;513651 نوشت:
حمله مغول ها اختلاف نظر وجود دارد و من نظری را قبول میکنم که میگوید اعراب همانند اقوام وحشی مغول با انگیزه به 2 قدرت بزرگ آن زمان حمله کردند و آنها را عقب مانده کردند چون بعد از حمله اعراب به جز یک دوره کوتاه تمدن اسلامی که با انگیزاسیون اسلامی چندان دوام نیاورد کشورهای ایران و روم شرقی عملا به دوران اقتدار قبلی خود برنگشتند و تا امروز عقب مانده باقی ماندند در حالی که در غرب پس از رنسانس و انقلاب صنعتی جوامع اسلامی با تمدن روز بسیار فاصله گرفتند و تا وقتی که اسلام و مسلمین بر روی این خطه چنبره زده اند امیدی به پیشرفت نیست. برای خواندن نظرات مختلف به صفحه زیر رجوع کنید:

ویکی پدیا که ارجاع داده اید اولا مدرک تاریخی معتبر نیست وثانیا وحشی گری اعراب را از زبان عبدالحسین زرین کوبی بیان می کند که حس ضد عربی دارد ولذا این باعث می شود یک مورخ وتحلیل گر نتواند واقع بینانه تحلیل کند. وثالثا در همین مرجع شما گفته که علل اصلی سقوط ساسانیان عدم رضایت مردم از آنها و مورد تهدید بودن مسلمانان است.
دوست عزیز انسان نباید انصاف را کنار گزارد وزمانی که یکی از در ئل خود محکئم کرده به هر مرجعی که کمی علیه //انها سخن باشد استناد کند. اگر واقعا برایتان مهم است برید از همین منابع معتبر تاریخی مثل تاریخ طبری، بلاذری وسیر تواریخ که می تواند خیلی از آنها را در نرم افزار نورالسیره2 پیدا کنید مراجعه نمایید.

mir@;513651 نوشت:
شما جوری صحبت میکنید که زنان در کشورهای غربی هر روز به این وضعیت اعتراض میکنند! حالا اینکه برخی معترض هستند را به همه تسری ندهید.

همین قدر که قبول دارید برخی ناراضی هستند کافی است. ومشخص می شود اعتراض به این نوع آزادی ها فقط منحصر به زنان چادری ذهبی نیست.

mir@;513651 نوشت:
دیگه مطمئن شدم که ایران زندگی نمیکنید!

این مشکل شما را برطرف نمی کند. راحت می توانید به کتابخانه سر بزنید وتنوع کتابها را ببینید واینکه همه نوع کتاب در رشته های مختلف در کتابخانه وکتابفروشی ها دیده می شود مگر اینکه شما به کتابفروشی ها وانتشارات ایران سر نزده باشید.

mir@;513651 نوشت:
شما چرا خودتان را به آن راه میزنید؟! مگر در ایران زندگی نمیکنید؟! همین مسیحیانی که شما میگویید مجبورند فقط انجیل برنابا را بخوانند چون بقیه انجیل ها مورد تایید روحانیون اسلام نیست! کجا آزادند تبلیغ کنند؟! اندکی سایت های خبری فیلتر شده را بخوانید و ببینید چگونه با مبلغین مسیحی رفتار میکنند و اگر از جانتان سیر شده اید مدتی خودتان مبلغ مسیحیت شوید و ببینید با شما چکار میکنند!

مشکلاصلی همین جاست که ملاک شما سایتهای اینترنتی است نه حقائق جامعه، اگر واقعا دغدغه دارید بروید تحقیق میدانی کنید.بنده خودم به کلیسا وکنیسه سر زده ام واینطور هم که شما در سایتها دیده اید نیست. البته کسی که بدون مجوز وارد کشو رشود ویا خلاف آنچه آمده عمل نماید. بعنوان تاجر بیاید ومبلغ وهابیت ومسیحیت از آب در بیاید هر کشوری باشد مقابله می کند.

mir@;513651 نوشت:
پس چرا در غرب اجازه میدهند اسلام را تبلیغ کنند؟! آنجا هم دارند براندازی میکنند مبلغین اسلام؟! اصلا اینها چه ربطی به همدیگه دارند! تبلیغ دین چه ربطی به جاسوسی داره؟! واقعا نمیدانم چه کسانی شما را شستشوی مغزی داده اند که راجع به مبلغین ادیان اینطوری فکر میکنید!

مبلغان اسلامی در مراکز اسلامی تبلیغ می کنند نه در کنگره آمریکا ومجالس کشورهایاروپایی، البته هر چند در کشور ما همه اقلیتها در مجلس نماینده دارد اما در اکثر همین کشورهای اروپایی وآمریکا مسلمانا مثل اینجا نماینده در کنگره ندارند.
شما چون همه چیز را از پشت سایتها نگاه می کنید وآنهم از نوع فیلتر شده اش بعید است قبول کنید که کسی به اسم بهایی ، مسیحی وادر شود ومشغول جاسوسی باشد. که گرفتار شدگان فتنه 88 این مسئله را به خوبی اثبات کرد که چطور یهود وبهایی وغیره برای براندازی نظام این کشور صف کشیده بودند. البته یادتان باشد آنچه شستشوی مغزی می دهد بیشتر ارتباط وانس با سایتها وعدم دیدن حقائق ا ز نزدیک است وامیدوارم این مساله در مور شما انشاء الله صدق نداشته باشد.

mir@;513651 نوشت:
واقعا مانده ام به شما چی جواب بدهم با این حرف های تخیلیتان! همین مردمی که به قول شما عالم و اهل مطالعه نیستند روزانه این همه از صدا و سیما در تایید عقاید حکومتی به آنها خزعبلات میخورانند آنگاه یکی بیاد مخالف حرف بزنه اون هم در یک روزنامه میشود تشویش اذهان عمومی؟! پس یک دفعه بگویید مخالفان بروند بمیرند دیگر اینطور که سنگینترند!!!

دوست فرهیخته گرامی بنده هنوز خیلی از سوالاتی را که با ذهن تخیلی از حضرتعالی پرسیده ام نتوانسته ام بگیرم واز آن فرهیخته گرامی انتظا راست که با مطالعه منابع نه صرفا از سایتها جواب واقع بینانه بدهند.
متشکرم

mir@;514788 نوشت:
عقل تجربی براساس تجربیات سخن میگوید و بهترین وسیله انسان برای شناخت درست از نادرست است. این صحیح است که بعضا عقل تجربی مسیر یکسانی را در همه انسانها نمیرود اما تعداد مسیرهایی که میرود از فرق و مذاهب موجود بسیار کمتر است. اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید همه ادیان آزادند که خودشان را تبلیغ کنند بخاطر دوری از تجربه دوباره قرون وسطی است چرا که دیکتاتورها از آزادی بیان میترسند.

اینکه ادیان و مذاهب و فرق تا این حد تفاوت دارند دلیل بر اشتباهی اصل دین و حتی نقص دین نیست، گروه‌های زیادی هستند در طول تاریخ که دین را به انحراف کشانده‌اند، گاهی بخاطر نفهمیدن مطالب شاید و گاهی از روی غرض (البته اگر اشتباه نکنم همیشه علمایی غرض‌مند بوده‌اند و مردمی که فریبشان را خورده‌اند)، حدیث فرقه‌ی ناجیه را هم که از رسول خدا صل‌الله‌علیه‌و‌آله داریم (که امت من هفتاد و اندی فرقه می‌شوند که همه گمراهند مگر یکی از آن فرقه‌ها) می‌گوید عقل باید به کار بسته شود تا هر کسی راه درست را انتخاب کند و گمراه بودن افتخار ندارد، این خلاف عقل است که کسی خود را متعصب به دین به قول شما جبرجغرافیایی‌اش بداند و با تحجر و خشک‌مغزی از آن دفاع کند. اما اگر کسی هم با همان جبرجغرافیایی در جایی به دنیا آمد که همان یک فرقه‌ی درست دینی باور مردم بود دلیل نمی‌شود که طرف بخاطر اینکه مطمئن باشد که خشک‌مغز نیست فرقه‌ی درستش را رها کند و برود و فرقه‌ی دیگری را برگزیند، این هم خلاف عقل است.
اشکال پیش آمده در قرون وسطی چندجنبه داشت، یکی اینکه آیین مسیحیت به تنهایی برای خودش قوانین اجتماعی نداشت و وقتی امپراطوری روم برای جلب حمایت مردم این دین را دین رسمی اعلام کرد ناچار شد از افکار فیلسوفان و دانشمندان مطرح دیگر که مقبولیت عام داشتند برای امور اجتماعی‌اش استفاده کند و بحث‌های زمین مرکز جهان بودن و ... از آن طریق وارد کلیسا شده بود و اگرچه واضح بود که این حرفها در انجیل موجود نیست ولی علمای آن دوره به این دلیل با دانشمندان مخالفت می‌کردند که آنها با کلیسا مخالفت کرده‌اند نه با خدا! ولی در دین ما که برای هر کوچک و بزرگی از مسائل فردی و اجتماعی و سیاسی قوانین الهی و نه فیلسوفانه و علم‌تجربی‌مدارانه وجود دارد، دیگر مخالف با این احکام مخالفت با خود خداست و نه با علمای دین یا با جمهوری اسلامی. اینجاست که تفاوت بزرگ ما با قرون وسطی را شخص می‌کند.
علاوه بر این بر خلاف مسیحیان که پذیرش باورهای متناقض مسیحیت امروز را از قدرت عقل خارج می‌دانند و آن را منوط به داشتن ایمان قلبی می‌کنند در دین ما همه چیز بر مدار عقل و عقلانیت است، تا جایی که خود دین فرموده که در اصول دین تقلید جایز نیست. حتی در عرفان هم که بروید عقل نخست عالم را رسول خدا صل‌الله‌علیه‌و‌آله معرفی می‌کنند و این مرد بزرگ را که شما به اسم کوچک صدا می‌زنید و حرمت جایگاه ایشان را متوجه نمی‌شوید (اگر فقط جایگاه علمی ایشان را هم می‌دانستید دیگر به خودتان اجازه نمی‌دادید اینطور ایشان را خطاب کنید) بدون داشتن معلم و مربی و حتی بدون داشتن سواد خواندن ونوشتن که بخواهند کتب گذشتگان را بخوانند تا ۴۰ سالگی با همان عقل خودشان به کمالی رسیدند که خداوند ایشان را برگزید که این نجات‌یافته دست دیگران را هم بگیر، آن دیگرانی که سواد خواندن و نوشتن و فلسفه و علوم تجربی ناقص آن دوره و ... را داشتند هیچ کدام به جایی که رسول خدا با عقل خود رسیدند نرسیدند. شما می‌فرمایید عقل تجربی خوب است، ما می‌گوییم عقل تجربی پیش‌پا افتاده و ضعیف است ما بهتر و قوی‌تر از آن را داریم. شما سؤال کنید تا جواب عقلانی بشنوید. اما اینکه مدام کسی خودش را معیار درستی بشمارد و بگوید انسان من هستم و انسانیت حول عقاید و افکار من تعریف می‌شود، این بیان از یک طرف نشانگر جهل اوست به انسانیت و از طرف دیگر نشانگر تکبر و خودستایی او.

mir@;514788 نوشت:
نکته=من خدا را قبول دارم ولی ادیان را قبول ندارم البته من دئیست نیستم از نظر من خدا در امور جهان دخالت میکند. به روح و بهشت و جهنم اعتقادی ندارم چون به جبر اعتقاد دارم.

خدایی که شما قبول دارید خدای عادلی است یا خدای ناعادل؟ خدای ناعادل چه سود دارد که قبولش داشته باشید و اگر عادل است پس عدالتش کجاست که حیواناتی مثل آمریکا و انگلیس و اسرائیل را به جان مستضعفان کل عالم از جمله مردم خود آمریکا و انگلیس انداخته است؟ اینکه به نظرتان خداوند در امور جهان دخالت می‌کند در راستای همین ناعدالتی دارد دخالت می‌کند یا در راستای ایجاد عدالت که در آن ناکام مانده است؟ خدای قادری که ما می‌پرستیم اما عادل است و شایسته‌ی پرستش، این دنیا را محل عدالت قرار نداده چون اعمال جبری عدالت با وجود اختیار و تکامل بهینه‌ی ناشی از اختیار کردن خوب بر بد در تضاد بوده است، لاجرم جایگاه دیگری را برای اعمال جبری عدالت در نظر گرفته است که قیامت است و بعد بهشت و جهنم.
اما یک سؤال. چطور ممکن است کسی تجربه‌گرا باشد و بعد در این همه سال که از عمرش گذشته و هر روز قدرت انتخاب و اختیار را در خود تجربه کرده است باز بگوید به جبر اعتقاد دارم؟ شما تجربه‌ی خودتان را هم منکر هستید و آن وقت خود را طرفدار عقل تجربی می‌دانید؟ البته می‌دانم با چه استدلالی این جبر را برای خودتان توجیه کرده‌اید. آمده‌اید و دیده‌اید که مثلاً با افزایش دما و حالت گرمازدگی شخص به نقطه‌ی جوش‌آوری‌اش نزدیک‌تر شده و عکس‌العمل‌هایش تندتر گشته است بدون اینکه عصبانی شدن او در آن شرایط مورد دلخواهش باشد و بعد از عصبانیت هم خودش سریع پشیمان می‌شود، یا اینکه انسان‌های مسن هم معمولاً زودرنج‌تر از جوانی خودشان هستند، یا اینکه کسی که در مهربانی بزرگ شده است و جز مهربانی ندیده است به دیگران هم محبت می‌کند و قهر را بد می‌شمارد و کسی که در خشونت بزرگ شده است مهربانی کردن را بلد نیست. اینها را جمع زده‌اید و گفته‌اید که پس حالات روحی انسان هم جبری است و خارج از اختیار خودش. بعد رفته‌اید در علوم تجربی و دیده‌اید که مثلاً افزایش دما چطور باعث پایین آمدن ظرفیت و تحمل انسان میشود و اتفاقا در خصوص هورمونها و تحرکات مغزی و قلبی و ... هم چیزهایی دیده‌اید که نشان می‌دهد شرایط بدن واقعاً متأثر از شرایط محیطی خودش هست. اما عجیب اینکه از این مسأله علت تغییرات را جبر طبیعت و شرایط و ... معرفی کرده‌اید با اینکه اصولاً بحث یافتن علت خارج از حیطه‌ی علوم تجربی است. علوم تجربی فقط توصیف‌کننده‌ی چگونگی پدیده‌ها هستند و نه چرایی آنها. برای بررسی چرایی‌ها هم علم فلسفه وضع شده است که به جای اینکه بپرسند چگونه می‌پرسند چرا. اگر گمان می‌کنید که علوم تجربی برایتان چرایی تغییرات بدن در شرایط متفاوت را توضیح داده‌اند بدانید که از علوم تجربی جز حدس و گمان در مورد علت‌ها کاری برنمی‌آید. در عوض دین و فلسفه به صورت یکتا به هر سؤالی پاسخ می‌دهند. نفرمایید که چرا پس تعدد فلفسه و دین داریم، هر کدام از مکاتب فلسفی و دینی اشکالات خود را دارند و تناقضاتی دارند که از کامل بودنشان جلوگیری می‌کند مگر فلسفه‌ای که ادعا بشود پاسخ هر سؤالی را دارد و آن فلسفه فقط فلسفه‌ی الهی تشیع است که چنین ادعای دارد.
شما ممکن است قصد قصاص کسی را کنید که فرزند شما را به وضع بدی کشته است، بعد دختر کوچک آن قاتل بیاید پیش شما و التماستان کند و اشکها بریزد و مویه‌ها کند، چشم شما تصویری می‌بیند که هیچ شعور و درکی از آن ندارد، چطور عمل عکس‌برداری ممکن است دستور فعال شدن این یا آن غده در بدن شما را بدهد که در اثر آن دل شما بلرزد و به رحم آید؟ نفرمایید پردازش تصویر که پردازش تصویر کاری به حالات انسانی ندارد و فقط تابع اختلاف رنگ‌ها و شکل‌هاست.
البته این را هم اضافه کنم که کسی که مثلاً در شرایط گرمای طاقت‌فرسای کویر از روی عصبانیت کاری کند و کسی که در سایه‌ی خنک درختان در آسایش نشسته و همان عصبانیت را از خود نشان دهد در دین خداوند یکسان نخواهند بود، این جبری که شا قائل به آن هستید که شرایط روی انسان اثر دارد در اسلام هم پذیرفته شده است، بخاطر همین هم هست که «لا یکلف الله الناس الا وسعها» بیان شده است، نه تنها افراد متفاوت یکسان بررسی نخواهند شد که یک نفر هم در شرایط متفاوت یکسان بررسی نخواهد شد. [البته در همین موارد هم توصیه‌هایی اسلام دارد، الله اکبر که چقدر این دین کامل است. مثلاً در سنن‌النبی آمده که رسول خداوند گاهی که دمای هوا خیلی زیاد بوده است اذان ظهر را به تأخیر می‌انداختند تا از گرمای هوا کم شود، همچنین توصیه شده است که انسان در حالت غیرآرامش به نماز نایستد، همچنین در حال خستگی زیاد بدن نماز خواندن مکروه است. همچنین فرموده‌اند که در حال عصبانیت تصمیم نگیرید و ... . البته انسان باید ظرفیت وجودی‌اش را آنقدر زیاد کند که روح متأثر از محیط عمل نکند (مثل آن پیامبر خدا علیه‌السلام که اراده کردند جز برای خداوند خشم نگیرند و شیطانی همراهش شد که در فلان آبادی دور آن طرف بیابان کسی نیاز به کمک تو دارد و او هم همراهش روانه شد و در وسط کار تنهایش گذاشت تا او از این کار او عصبانی شود ولی آن پیامبر خدا به قصدش خللی وارد نشد و بدون عصبانیت به وطنش بازگشت) اما تا زمانی که نفس آنقدر قوی شود توصیه شده که برای فلان کارها بدن باید در حالت آرامش باشد ...] اما اینکه جبر تجربه شده را تعمیم دهید به همه چیز و بعد صحبت از دانستن علت‌ها بکنید خارج از حیطه‌ی علوم تجربی مد نظر شماست. وجود روح به عنوان مرکز شعور لازم است و قابل انکار نیست، همچنین همینکه یک نفر در شرایط کاملاً یکسان ممکن است دو کار متفاوت بکند هم از ویژگی‌های جسم نمی‌تواند باشد، یعنی غده تحریک می‌شود و دل شما به رحم می‌آید که آن قاتل را قصاص نکنید ولی پا روی احساس خود می‌گذارید و تصمیم می‌گیرید که قصاص انجام شود. البته این بحث بلندی است، شما می‌توانید فرضیات دیگری را هم به بحث وارد کنید مثل اینکه تا می‌آید دلتان به رحم بیاید شما یک سری خاطر از جلوی چشمتان از فرزند مقتولتان به نظرتان می‌رسد که دوباره دلتان را سنگ کند. اما نهایتاً تصمیم گیری با خودتان بودن را نمی‌توانید نفی کنید. حتی اگر به فرض در بسیاری از اوقات هم خود را مجبور بدانید در بسیاری از اوقات که در تنگنا برای تصمیم‌گیریهای بزرگ نیستید نمی‌توانید اراده‌ی خودتان را نادیده بگیرید و اگر تنها یک بار به این سؤال رسیدید که «اینها مزایا و معایب این انتخاب است و آنها مزایا و معایب آن انتخاب» و بعد مزیت یکی را بر مزیت دیگری برگزیدید آن وقت این تصمیم آگاهانه و اختیارمدارانه را به هیچ چیز جز موجود دارای شعور و اختیار نخواهید توانست نسبت دهید و این موجود مابه‌ازایی در بدنتان ندارد و به ناچار باید قائل به وجود روح شوید. (هر کسی یک فضای ذهنی دارد، اطلاعات گرفته شده از اطراف و تحلیل آنها توسط مغز می‌تواند به آن فضا شکل دهد ولی خود آن فضا بستری غیرمادی را می‌طلبد که با ساختار مادی نمی‌توان به آن رسید.)

mir@;514788 نوشت:
یادمه امام (ره) گفته بود که سلمان رشدی اگر برگردد و زاهد شود باز هم محکوم به اعدام است پس این توبه کردن همیشه به کار نمی آید!

این یک مطلب فقهی است که البته به لحاظ عقلی هم درکش سخت نیست. تا کسی که مرتد شده است و ارتدادش اثر اجتماعی یافته است به او دست نیافته‌اند و او به ترس از جانش نیافتاده اگر توبه کند توبه‌اش که پذیرفته می‌شود هیچ اعدام هم شامل حالش نخواهد بود. مثل کسی که در ردّ اسلام مطلبی می‌نویسد و بعد قبل از آنکه حکم اعدامش صادر شود و به ترس از جانش بیفتد که بخواهد برای حفظ جانش به انگلستان پناهنده شود و در ساختمان محل زندگیش چند بادیگارد شب و روز از او محافظت کنند، توبه کند و کتاب دیگری در ردّ همان مطلب قبلی خودش بنویسد. اما کسی که از جانش ترسید و سعی کرد خودش را حفظ کند و از حرفش هم کوتاه نیامد اگر به او دست یافتند و خواستند حکم را اجرا کنند و او توبه کرد، اگر توبه‌اش حقیقی باشد خداوند می‌پذیرد ولی در هر صورت چه حقیقی باشد و چه نباشد حکم اعدام در مقابل اثر اجتماعی عملش بر او انجام خواهد شد، می‌تواند امیدوار باشد که همین اعدام کفاره‌ی تمام آن گناه بزرگ برایش باشد و در قیامت مورد مؤاخذه قرار نگیرد. مثل آن قاتل که گفته شد پای چوبه‌ی دار ناراحت بود و ناگهان خوشحال شد، علتش را پرسیدند گفت فهمیدم که زشتی کارم به چه حد بود، از خدا خواستم که همین اعدام را تمام جریمه‌ی آن عملم قرار دهد و بعد از دعا آرامش عجیبی پیدا کردم.

mir@;514788 نوشت:
البته فرضیه چون تا زمانی که چیزی اثبات نشود نظریه به حساب نمی آید. اخلاق حقوق بشری دلیلی پشتش نیست جز انسانیت بر مبنای عقل تجربی پس قابل اثبات کردن نیست. من فقط چون حقوق بشر را انسانی تر میدانم بین اسلام و حقوق بشر دومی را انتخاب میکنم. اینکه میگویید هر کسی معیاری برای خودش دارد صحیح است البته از نظر شما معیار خدا هست (جبر جغرافیا هم میگه شیعه اثنی عشری) اما از نظر من انسانیت هست بر مبنای عقل تجربی.... من دلیل ندارم چون حقوق بشر پشتوانه مدللی ندارد اما انسانیت را تا حدی درک میکنم.

اشتباه نکیند، انسانیت بر مبنای عقل تجربی نیست که به راحتی بگویید عقل تجربی نمی‌تواند اثباتش کند و راحت از کنارش رد شوید و آن را بپذیرید. ما فلسفه‌ی اخلاق را داریم که سعی در اثبات درستی یا اشتباهی گزاره‌های اخلاقی دارد. فقط در همان زمینه‌ی آزادی بیان از آشنایی به فلسفه‌ی اخلاق که نه مسلمان بود و نه ایرانی سؤال پرسیدم که چطور شما در فلسفه‌ی اخلاق آزادی بیان را حق انسان می‌دانید با اینکه دلایل زیادی بر اشتباه بودن آن می‌توانم برایتان بیاورم؟ گفت فلاسفه‌ی متفاوت نظرات متفاوتی دارند و اینطور نیست که همه آن را تأیید کنند. حالا فلاسفه که کارشان این است هنوز در این باره به قطعیت نرسیده است چطور شما با عقل تجربی به این گزاره رسیده‌اید که آزادی بیان جزء حقوق بشر و حق مسلم هر انسانی است خودش جای بررسی تجربی بر دانشمندان تجربی است که گاهی از دیدن پدیده‌ی A نتایج محیرالعقولی مثل B را نتیجه می‌گیرند با اینکه گزاره‌های پیش پا افتاده‌ای از تجربیات روزمره خیلی راححت اشتباه بودن آنها را اثبات می‌کند (یک مثال نقض برای رد درستی یک گزاره کافی است)
اتفاقا اینجا بر خلاف شما که جبرگرا هستید ما جبر فرهنگی و اجتماعی و جبر تلقین‌های ماهواره‌ای و غربی و شرقی را بر درکتان از انسانیت مؤثر می‌دانیم ... اگر متحجر نیستید که ان شاء الله هم نیستید آیا نباید مدام تمامی اعتقادات خودتان را شخم بزنید و اشتباهات آن را که با اعتقادات دیگرتان در تضاد و تنافر است مشخص کنید و تلاش کنید که آن تضادها را رفع کنید؟ به شخصه یقین دارم که اگر این کار را بکنید و فرصت کافی داشته باشید بعد از خارج شدن از اسلام و چرخ زدن در انواع مکاتب مختلف باز به اسلام و شیعه بازخواهید گشت چون جای دیگری استحکام عقاید شیعه را نخواهید یافت، در حد توانم گشته‌ام که یقین دارم (عقل تجربی).

mir@;514788 نوشت:
حتی اگر حکم خدا زجرکش کردن باشد؟! به نظر من این قساوت قلب بیشتری میخواهد تا بمب اتم انداختن هرچند که عمل آمریکایی ها یک انتخاب سخت بود یعنی یا باید 300-200 هزار ژاپنی غیر نظامی میمردند یا 300-200 هزار آمریکایی نظامی.

در مورد اخلاق و ... که صحبتها انجام شد، اما در مورد اینکه می‌فرمایید آمریکا نگران جان سربازان خود بود چون تاریخ سیاست است و نه سیاست مد نظر کارشناسان این سایت شما را به قضیه‌ی ورود آمریکا به دخالت در جنگ جهانی ارجاع می‌دهم، که در سواحل هاوایی بزرگترین کشتی خود با چندهزار خدمه‌ی آموزش داده را غافلگیرانه مورد حمله‌ی خودشان قرار دادند و تقصیر را به گردن ژاپن انداختند و بعد در روزنامه‌های داخلی آمریکا آشوبی به پا شد و مردم آمریکا که مخالف ورود آمریکا به جنگ بودند برای رفتار وحشیانه‌ای که به ژاپن نسبت داده شد به عنوان مدعی اجازه‌ی ورود دولتمردان خود به جنگ را دادند. آمریکا دلش برای مردم خودش هم نمی‌سوزد و پشت دلار خودشان هم هست که ما دنبال نظم نوین جهانی هستیم. هنوز معلوم نیست که ساختمان‌های دوقلو که مورد اصابت هواپیماها قرار گرفتند کار خودشان نباشد و اتفاقا مدارک زیادی هم داریم که کار خودشان باشد. آمریکا برای صهیونیست (جریان استکبار بین‌الملل) الآن فقط یک پایگاه نظامی فرهنگی و اقتصادی بزرگ است و ابایی از کشتن سربازان آمریکایی هم ندارند اگر منافع ایشان را بهتر تأمین کند. خوب است که در سیاست کمی دقیق‌تر باشیم، کسانی که دم از حقوق بشر می‌زنند چرا در دانشگاه‌های آمریکا و در خیابان‌های نیویورک آنطور با مردم معترض رفتار کردند؟ اگر همان کار در ایران انجام می‌شد تمامی خبرگزاری‌ها آنرا وحشیانه معرفی می‌کردند ولی خودشان ... . نه برادر آنها که از کشتن ابایی ندارند از دروغ و قسم دروغ هم ابایی ندارند. نفرمایید که آنها می‌کشند و شما هم می‌کشید، آنها مظلومان را می‌کشند و در اسلام خون به ناحق ریخته شده از بزرگترین قبایح ست، تنبیه مجرم اما مطلب دیگری است. آن بحث حقوق بشری که به راه انداخته‌اند صرفاً یک ظاهر بر باطن کثیفشان است.
اگر نسبت به شیعیان و مسلمین بدبین هستید و گمان می‌کنید برای خودمان دشمنی تراشیده‌ایم که وجود خارجی ندارد تا هر کارمان را به دشمنی با آنها نسبت بدهیم بروید مستندهای آن کاتولیک آمریکایی «Alex jones» را ببینید که درباره‌ی صهیونیسم بین‌الملل با فیلم و مستند چه چیزهایی را نشانتان می‌دهد، فراماسونری و ... .

mir@;514788 نوشت:
اگر واقعا اسلام چنین دینی بود من هم مسلمان میشدم اما اسلام در جاهای دیگر حرف های دیگر زده و این سخن محمد مربوط به دورانی بوده که قدرت نداشته وقتی به اوج قدرت رسید 5 آیه اول سوره توبه را آورد!

این در بحث اعتقادی است، یعنی شما اگر در میدان منطق و عقل جواب ما را نمی‌شنوید خوب در این دنیا «لا اکراه فی الدین»، از این به بعد اگر فسادی کنید نهی از منکر وارد مرحله‌ی بالاتر خود خواهد شد که برخورد فیزیکی است، جنگ تنها یکی از این مراتب است. برای جا افتادن مطلب به هر کتاب فقهی که مارتب امر به معروف و نهی از منکر را توضیح داده مراجعه کنید، امر به معروف از بیزاری جستن از کار اشتباه شروع می‌شود (به عنوان پیش‌نیاز و مرتبه‌ی صفر که همیشه واجب است اگرچه انجام عملی امر به معروف واجب نشود) تا به اشاره و تا به ارشاد لفظی و تا به برخورد فیزیکی و مراتب بالاتر. قیام امام حسین علیه‌السلام هم نهی از منکر بود، جنگ‌های مسلمین برای تبلیغ اسلام بعد از آنکه با نامه‌هایی سران ایران و روم به اسلام دعوت شدند و آنها نپذیرفتند در جهت امر به معروف ونهی از منکر بود و ... . البته بحث پیرامون جزئیات این موارد خیلی زیاد است و در حوصله‌ی این بحث نمی‌گنجد، فقط این را توجه کنید که در امر به معروف دو چیز برای شخص انجام دهنده‌ی ان لازم است:
۱. خود را از طرف مقابلش برتر و بهتر نبیند و مانند پدری دلسوز باشد (در مرحله‌ی جنگ هم بعضیها کشته شوند و بار گناهشان کمتر باشد برای آخرت خودشان بهتر است مگرنه همه در این دنیا خواهند مرد، دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد، این برای کسانی است که نه امید به نجات ایشان در دنیا باشد و نه امید به اینکه اگر اهل نجات نیستند لااقل بر فساد خود و دیگران اضافه نمی‌کنند، کشتن آخرین گزینه است، اگر هم برخی از کشتن‌ها به نظر شما وحشیانه است که نیست برای این است که این اعدام‌ها بخشی از وجوه حکمشان عبرت گرفتن بقیه است و اینکه ترس از عقاب لااقل از فسادشان جلوگیری کند و اگر فساد می‌کنند و نمی‌توانند جلویش را بگیرند لااقل تمام تلاششان را بکنند که مخفیانه باشد چون هیچ کدام از احکام سنگسار و قطع ید برای دزد و ... به راحتی و در نبود شاهدها انجام نخواهد شد. با چنین ترسی دیگر کسی از فلان جرم خودش فیلم نمی‌گیرد و با افتخار در اینترنت منتشرش کند که جوانان دیگر را هم به فساد بکشاند)
۲. نیتش برای خدا باشد و نه برای خنک کردن دل خودش
حتماً شنیده‌اید که حضرت علی علیه‌السلام از روی سینه‌ی آن ملعون بلند شدند و چند قدمی راه رفتند و بعد برگشتند و در جنگ تن‌به‌تن او را کشتند، کشتن به خود خود ملاک نیست، نیت در انجام حکم برای اصلاح جامعه و ... از جهل و جهالت هم مهم است.

یا علی

کریم;514986 نوشت:
با سلام
عقل تجربی در محدوده خودش از منابع علم وکشف حقیقت است ولی در تجربیات، واین تجبه منحصر در محسوسات است وتوان دسترسی به غیر محسوس ورد آنرا ندارد. لذا بزرگترین اشتباه مادیین جدید این بود که با تمسک به همین ماده گرایی غیر ماده را نفی کردند ولی زمانی که در قرن 20 دیدند این مساله قابل جدایی از زندگی انسان نیست وانسان صرفا مادی آنچنان انگیزه ای برای زندگی وآرامش ندارد باز مجبور شدند به ماوراء طبیعت روی بیاورند البته با مکانب ساختگی خودشان وامروزه اگر در دنیا انسانها در کشورهای اروپایی وآمیریکا به اسلام روی می آورند که موجب هراس آنها نیز شده ودر فیلم وبرنامه هایشان تمام تلاش خود را برای بد جلوه دادن اسلام انجام می دهند بخاطر جامعیت دین است. چون دین ماده را نفی نمی کند ولی فقط در ماده نیز نمی ماندچون حقایق بالاتری نیز وجود دارند.

سلام

گسترش اسلام میان ادیان از همه بالاتر است اما آمار مشخصی در این رابطه وجود ندارد و به نظر من سرعت تفکرات الحادی از اسلام بیشتر است.

کریم;514986 نوشت:
همان خدایی که قبول دارید بهشت وجهنم را هم دارد ولی با این تفاوت که وقتی شما جبرگرا هستید اگر با تمام اعمال خوبتان به جهنم هم بروید خدا در حق شما عدالت را اجرا کرده وبه هیچ عمل خوب شما ارزشی نداده است.
البته عمل شما وبرخی گفتارهای شما خلاف اعتقادتان را نشان می دهد. وقتی در اعتقاد شما ما جبرگرا هستیم بحث کردن ما فائده ای ندارد. چون سخنان شما برای کسی تاثیر نداد زیرا مجبور هستند. آنکسی که قائل به اختیار است او هم جبرگرا است چون مجبور به این اعتقاد است. پس چرا بحث می کنید؟ چرا بین منشور حقوق بشر واسلام مقایسه می کنید وقتی همه مجبور هستند؟
شما در دیا نباید کسی را مذمت کنید چه رسد به حقوق زنان در اسلام وجاهای دیگر چون همه اینها از باب جبر است. دوست عزیز شما اگردر سخنان خودتان تامل کنید رویه تان خلاف جبر است. پس نگویید جبرگرا هستم.

جبر 2 نوع است یکی جبر قوی هست مثل باور به سرنوشت که من قبولش ندارم و دیگری جبر ضعیف است که به معنی این نیست که انسان مجبور است که مثلا به فلان چیز اعتقاد داشته باشد بلکه مجبور از عواملی هست مثل ژن و محیط. ژن و محیطش عوض شود امکان دارد نظراتش هم عوض شود. هر کسی از انجام هر کاری غرضی دارد. من به دنبال روشنگری هستم شما به دنبال دفاع از اسلام هستید و علت اینکه من از اسلام دفاع نمیکنم این است که:

1-ایراداتی در آن دیدم.
2-عقلم بر مبنای ژن و محیط این ایرادات را پذیرفته.

و امکان دارد روزی نظرم برگردد و این در ظاهر اختیار هست چرا که آن روزی که نظر من برمیگردد باز هم این تغییر نظر تحت تاثیر عواملی بوده پس نه کار من بیهوده است نه کار شما. من میخواهم محیط را جوری فراهم کنم که فرد به طرف حقوق بشر برود و شما هم میخواهید محیط را جوری فراهم کنید که فرد به طرف اسلام میرود و اینکه نظر نهایی افرادی که این تاپیک را میخوانند چیست برمیگردد به عوامل محیطی مثل

آب و هوا و جامعه و حکومت و مدرسه و دین و رسانه و دوستان و فامیل و امثالهم. اگر میخواهید استدلالات من درباره جبر را بدانید پست های شروع تاپیک های زیر را بخوانید:

http://www.askdin.com/thread27634.html
http://www.askdin.com/thread32172.html
http://www.askdin.com/thread35434.html
http://www.askdin.com/thread36321.html
http://www.askdin.com/thread38006.html


کریم;514986 نوشت:
اولا امام چند ماه پس از کتاب سلمان رشدی وتحقیق حکم ارتداد ایشان را صادر کردند. ثانبا وقتی حکم ارتداد کسی ثابت شد اگر توبه هم کند واقعا نزد خدا بخشیده شده ولی حکم اعدامش انجام می گیرد چون در غیر اینصورت هر کس دلش خواست علیه اسلام حرف می زند.

به هر حال پس توبه هم مشروط است. مگه چه ایرادی داره هرکس خواست علیه اسلام حرفی بزنه؟! وقتی که فرد نه به خشونت دعوت میکند نه فحاشی میکند آزادی بیان حق این را میدهد که فرد اظهارنظر کند حالا اگر ایرادی هم در کارش بود مجازاتش نباید اعدام مستقیم باشد! جان یک فرد بالاترین چیزی هست که یک فرد دارد و نباید انقدر راحت حکم اعدام داد ولی متاسفانه اسلام برای جان انسانها ارزش اندکی قائل است! (همانطور که آمار ایران در اعدام بالاست)

کریم;514986 نوشت:
به جای خوبی رسیدیم. وقتی معیار تجربه باشد انسان هم منحصر در جسم مادی است لذا تا وقتی در این دنیا است باید نهایت لذت را از این جسم ومادیات ببرد حالا این وسط کسی حقش ضایع می شود یا نه مهم نیست. بله منشور حقوق بشر باید به زن آزادی جنسی بدهد چون زن را منحصر در همین بدن مادی می داند. لذا اینکه هر شب کجا باشد مهم نیست بلکه لذتش تکمیل شود. اما دوت عزیز اسلام کمترین جایگاه وارزش انسانی را جنبه ماده می داند وجنبه روحی وملکوتی او را بیشتر بها می دهد وبه تعبیر امیرالمومنین بهای ابدان شما بهشت است وسزای روح شما به مراتب بالاتر از بهشت می باشد. وقتی جنبه معرفتی منحصر در ماده شد که اسان غربی هم امروز آنرا قبول ندارد ودوست ندارد صرفا کالای جنسی باشد از منشورات مللی نباید چیزی بیشتر از این انتظار داشت.

اگر یک دیندار تفکرات افراطی نداشته باشد در یک جامعه با حقوق بشر راحت میتواند در کنار باقی دینداران زندگی کند ولی مشکل اینجاست که بعضی دین ها مثل همین اسلام از ریشه افراطی هستند و خواهان آزادی بیان خودشان و خفقان باقی ادیان هستند و زندگی در کنار باقی دینداران را قبول نمیکنند و فقط موقعی قانع میشوند که حکومت را در دست بگیرند.

کریم;514986 نوشت:
پس با چه حسابی بر حقوق انسان اسلامی ترجیحمی دهید؟!

براساس انسانیت. به نظر من منطقی هست که همه ادیان بتوانند خودشان را تبلیغ کنند اما ظاهرا اسلام چون استدلالی پشتش نیست آزادی هایی که حقوق بشر به انسانها میدهد را قبول نمیکند چون اگر قبول کند موجودیتش در خطر میفتد.

کریم;514986 نوشت:
اسلام دینی است که بیشتر از همه دعوت به صلح وآرامش وگفتگو ومبادله افکار بر اساس منطق وبرهان می کند. واکثر جنگ های اسلامی ریشه دارد در دشمن که یا به عهد خود عمل نکرده مثل یهودی ها ویا به مسلمانان حمله کرده اند ووالا هیچ قومی به اندازه مسلمانان با همنوعان خود به خوبی وانسانیت رفتار نکرده اند. نمونه بارز آن رفتار پیامبر اسلام(ص) با دختر حاتم طائی واشراف وبزرگان طوائف دیگر ورفتاری که ائمه با با دشمنان خود داشتند وبا مهربانی وخونسردی آنها را با اشتباه خودشان متوجه می کردند.
شما به سخنان ما درست جواب نددید بنده عرض می کنم این پنج آیه در مورد مشرکان مکه است. اهل مکه ای که جنگ بدر، احد، احزاب را برای نابودی اسلام راه انداختند وزمانی که رسول خدا(ص) مکه را فتح کرد به همه امان داد حتی کسانی که در خانه ابوسفیان جمع شود مگر پنج نفری که از فتنه انگیزان بودند شرارتهای آنها قابل بخشودگی نبود. وقتی این مکه دست سالها دست مشرکان بوده وآنجا را با بتهای خود پر کرده بودند واز طرف دیگر با مسلمانان نان عداوتی داشتند که چشم دیدن آنها را نداشتند اولا مکه سرزمین مقدس است وهر کسی در آنجا نمی تواند حضور داشته باشد. ثانیا وجود مشرکان در مکه خود در آینده خطر بزرگی بود که به مسلمانان تعرض می کردند ودرگیریها اتفاق می افتاد. لذا آرامش مکه نیز به این قضه نیاز داشت.

وقتی اسلام حقوق بشری که انقدر انسان دوستانه نوشته شده را قبول نمیکند پس مشخص است که دین رحمانی نیست. در مورد اون 5 آیه به اندازه کافی صحبت کردم و جهاد ابتدایی همانطور که شما بهتر از من میدانید یکی از فروعات اسلام است که تا پاک شدن کل دنیا از کفر ادامه دارد نه صرفا پاک کردن مکه از کفر.

کریم;514986 نوشت:
متاسفانه این مشکل شما نیست فقط ما مسلمانها در حق اسلام واهل بیت کم اجحاف نکرده ایم ومعرفتمان به اسلام کم است والا دانشمندان مسیحی فرانسه در باب امام صادق علیه السلام کتاب مغز متفکر شیعه می نویسند ونمی توانند تعجب خود را از مقام علمی وشخصیتی این بزگوار پنهان کنند. واز طرف دیگر هجمه هایی که علیه دین وجود دادر واز طرف دیگر متاسفاه سیستم آموزشی ما یک سیستم غیر دینی وتجربه گرا است ونتیجه آن می شود فکر تجربی که البته ماها باید مطالعات دینی خود را حداقل با کتابهای شهید مطهری، علامه جعفری، آیة الله جوادی آملی واستاد مصباح یزدی کامل کنیم وبعد رد مورد دین قضاوت داشته باشیم نه اینکه با شنیده ها بگوییم دین اینطور است.

سیستم آموزشی ما که ایراد دارد وقتی که نظریه تکامل را از زیست شناسی حذف میکند حالا شما دارید برعکسشو میگید؟!

کریم;515012 نوشت:
احسنت این شد دلیل، ولی دوست بزرگوار وقتی کسی به خدا وقیامت ایمان ندارد وحرام می خورد بر خلاف گفته پیامبران ودر برابر دین حق می ایستدباید مجبور ش کنی جزیه بدهد. وقتی طرف را شکست داده ای وبعد شکست او مجبور می شود برای اقامت در شهر اسلامی جزیه دهد این خواری است یعنی خود این عمل خواری است نه اینکه مسلمانها خفت وخواری مثل کتک زدن از آنها جزیه بگیرند بلکه خود آنها احساس حقارت می کنند. اینجا دیگر ایرادی بر مسلمانها وادر نیست. والبته تمام جزیه دادن ها با خفت نیست چون اهل کتابی که با شما درگیر نمی شود .جزیه می دهد هیچ خفتی هم ندارد. به مضمون آیه دقت کنید.

خواری حداقل در همان گرفتن زیاد جزیه هست که حدیثش را آوردم.

کریم;515012 نوشت:
تفسیر قرآن برا ی همین است که مفسر با کنار هم گذاشتن آیات واحادیث مراد وحقیقت آیه را بیان کند. شما بفرمایید چند مفسر قرآن گفته اند که این آیات برا یهمه جاست؟ شان نزول این آیات واضح است واینکه رسول خدا(ص) امیرالمومنین(ع) را مامور می کنند تا این آیات را در مراسم حج تلاوت کنند. که سنی وشیعه بیان داشته اند ومربوط به مکه است. ومرا از هر کجا هر کجای مکه است نه تمام شهرهای اسلامی.

پس یک دفعه بفرمایید جهاد ابتدایی کلا ساختگی است!!!

کریم;515012 نوشت:
من هنوز هم جواب خودم را نگرفته ام. واینهایی که می فرمایید در واقع فرار از بحث است نه جواب.

اگر با روشن کردن چراغ عقل بخوانید نه با روشن کردن چراغ ایمان میفهمید که چه میگویم.

کریم;515012 نوشت:
بنده در پست قبلی جواب این را دادم وبه نگاه محدود سکولار ونگاه عالی دین به انسان در عالم هستی اشاره کردم. اینها تفاوت دیدگاهها است که البته الان در دنیای غرب نیز در عمل نمی توانند کاملا سکولار باشد وآزادی همه جانبه داشته باشند وبا تمام این افکار بازهم در میان خیلی ها اخلاقیات مهم است.

انسان متمدن امروز داره به تعریفی جدید از اخلاقیات میرسه که دیگر دین محور نیست بلکه انسان محور هست برخی هم به دنبال چیزهای جدید هستند تا متفاوت عمل کنند هرچند که ظاهرا چندان اخلاقی نباشد. به قول بریتنی اسپیرز living in sin is the new thing (زندگی در گناه چیز جدیدیه!)

کریم;515012 نوشت:
ویکی پدیا که ارجاع داده اید اولا مدرک تاریخی معتبر نیست وثانیا وحشی گری اعراب را از زبان عبدالحسین زرین کوبی بیان می کند که حس ضد عربی دارد ولذا این باعث می شود یک مورخ وتحلیل گر نتواند واقع بینانه تحلیل کند. وثالثا در همین مرجع شما گفته که علل اصلی سقوط ساسانیان عدم رضایت مردم از آنها و مورد تهدید بودن مسلمانان است.
دوست عزیز انسان نباید انصاف را کنار گزارد وزمانی که یکی از در ئل خود محکئم کرده به هر مرجعی که کمی علیه //انها سخن باشد استناد کند. اگر واقعا برایتان مهم است برید از همین منابع معتبر تاریخی مثل تاریخ طبری، بلاذری وسیر تواریخ که می تواند خیلی از آنها را در نرم افزار نورالسیره2 پیدا کنید مراجعه نمایید.

گزارش منابع در مورد حمله اعراب به ایران متناقض است ولی چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است! ایرانیان از وقتی که اعراب به ایران هجوم آوردند تاکنون هیچوقت به موضع ابرقدرتی گذشته خود برنگشتند و روز به روز ضعیف تر شده و میشوند. این یک حقیقت غیر قابل انکار است.

کریم;515012 نوشت:
همین قدر که قبول دارید برخی ناراضی هستند کافی است. ومشخص می شود اعتراض به این نوع آزادی ها فقط منحصر به زنان چادری ذهبی نیست.

برخی هم در اینجا از حجاب اجباری ناراضیند! آیا برای حکام اهمیتی داره؟!

کریم;515012 نوشت:
این مشکل شما را برطرف نمی کند. راحت می توانید به کتابخانه سر بزنید وتنوع کتابها را ببینید واینکه همه نوع کتاب در رشته های مختلف در کتابخانه وکتابفروشی ها دیده می شود مگر اینکه شما به کتابفروشی ها وانتشارات ایران سر نزده باشید.

شما از آدینه بوک آدرس بده از چند تا کتاب در مدح عمر و ابوبکر و عثمان و معاویه (که اینو خودتون گفتید) و همچنین کتابی راجع به اصول شیطان پرستی نوشته شده توسط یک شیطان پرست بدهد و انجیلی غیر از انجیل برنابا تا مشخص شود کی ایران هست و کی ایران نیست!

کریم;515012 نوشت:
مشکلاصلی همین جاست که ملاک شما سایتهای اینترنتی است نه حقائق جامعه، اگر واقعا دغدغه دارید بروید تحقیق میدانی کنید.بنده خودم به کلیسا وکنیسه سر زده ام واینطور هم که شما در سایتها دیده اید نیست. البته کسی که بدون مجوز وارد کشو رشود ویا خلاف آنچه آمده عمل نماید. بعنوان تاجر بیاید ومبلغ وهابیت ومسیحیت از آب در بیاید هر کشوری باشد مقابله می کند.

کاری نداره که عزیز من! میاید میگید همه آزادند که مسیحیت را تبلیغ کنند بعد به اون عده ای که میان مسیحیت را تبلیغ میکنند انگ جاسوسی میزنید و دستگیرشون میکنید بعدشم دیگه کسی جرات نمیکنه دنبال تبلیغ دین بره! منم کلیسا رفتم ولی وقتی بهشون گفتم بچه مسلمون هستم گفتن برو آقا ما دنبال دردسر نمیگردیم!

کریم;515012 نوشت:
مبلغان اسلامی در مراکز اسلامی تبلیغ می کنند نه در کنگره آمریکا ومجالس کشورهایاروپایی، البته هر چند در کشور ما همه اقلیتها در مجلس نماینده دارد اما در اکثر همین کشورهای اروپایی وآمریکا مسلمانا مثل اینجا نماینده در کنگره ندارند.
شما چون همه چیز را از پشت سایتها نگاه می کنید وآنهم از نوع فیلتر شده اش بعید است قبول کنید که کسی به اسم بهایی ، مسیحی وادر شود ومشغول جاسوسی باشد. که گرفتار شدگان فتنه 88 این مسئله را به خوبی اثبات کرد که چطور یهود وبهایی وغیره برای براندازی نظام این کشور صف کشیده بودند. البته یادتان باشد آنچه شستشوی مغزی می دهد بیشتر ارتباط وانس با سایتها وعدم دیدن حقائق ا ز نزدیک است وامیدوارم این مساله در مور شما انشاء الله صدق نداشته باشد.

ببینید مشکل اینجاست که یک مبلغ بهاییت (مثل مبلغین باقی ادیان) وجود ندارد که جاسوس نباشد و براساس همین اصل اینکه میبینید خبری از تبلیغ باقی ادیان در جامعه و فضای سایبری فیلتر نشده وجود ندارد بخاطر این است که کسانی که مبلغ هستند یا جاسوس بوده اند یا کم آورده اند بیخیال شده اند!

کریم;515012 نوشت:
دوست فرهیخته گرامی بنده هنوز خیلی از سوالاتی را که با ذهن تخیلی از حضرتعالی پرسیده ام نتوانسته ام بگیرم واز آن فرهیخته گرامی انتظا راست که با مطالعه منابع نه صرفا از سایتها جواب واقع بینانه بدهند.

من که همه سوالات شما را جواب داده ام شما بیاید آزادی بیان را تعریف کنید تا بفهمیم جایگاه آزادی بیان در اسلام چیست.

mir@;515087 نوشت:
گسترش اسلام میان ادیان از همه بالاتر است اما آمار مشخصی در این رابطه وجود ندارد و به نظر من سرعت تفکرات الحادی از اسلام بیشتر است.

با نظر شخصی بدون مستند نمی شود بحث کرد وسخن گفت. این برا یخود شخص شاید فایده داشته باشد نه دیگران.

mir@;515087 نوشت:
جبر 2 نوع است یکی جبر قوی هست مثل باور به سرنوشت که من قبولش ندارم و دیگری جبر ضعیف است که به معنی این نیست که انسان مجبور است که مثلا به فلان چیز اعتقاد داشته باشد بلکه مجبور از عواملی هست مثل ژن و محیط. ژن و محیطش عوض شود امکان دارد نظراتش هم عوض شود. هر کسی از انجام هر کاری غرضی دارد. من به دنبال روشنگری هستم شما به دنبال دفاع از اسلام هستید و علت اینکه من از اسلام دفاع نمیکنم این است که:

خود انسان این وسط چکاره است؟ در ساخت این محیط وجامعه مگر همین انسان تاثیر گذار نبوده است؟

mir@;515087 نوشت:
جان یک فرد بالاترین چیزی هست که یک فرد دارد و نباید انقدر راحت حکم اعدام داد ولی متاسفانه اسلام برای جان انسانها ارزش اندکی قائل است! (همانطور که آمار ایران در اعدام بالاست)

ایران تروریست وقاچاقچی که قاتلان جان مردم هستند را اعدام می کند ولی در عوض آمریکا میلیونها نفر از مردم عراق وافغانستان را کشته وبعد از ویران کردن کشورشان وتاراج اموال بر می گردد واین هم با کمک اروپایی هاست. در عین حال که آمپول هوایی که برا یکشتن مردم در آمریکا استفاده می کنند ویا یک مسلمان را در ملا عام د رانگلیس آتش می زنند یا زنی را در دادگاه با ضربات چاقو به قتل می رسانند. آیا قاچاقچی وتروریست آزاد باشند هر روز دهها نفر را به خاک وخون بکشند آزادی برقرار می شود؟

mir@;515087 نوشت:
اگر یک دیندار تفکرات افراطی نداشته باشد در یک جامعه با حقوق بشر راحت میتواند در کنار باقی دینداران زندگی کند ولی مشکل اینجاست که بعضی دین ها مثل همین اسلام از ریشه افراطی هستند و خواهان آزادی بیان خودشان و خفقان باقی ادیان هستند و زندگی در کنار باقی دینداران را قبول نمیکنند و فقط موقعی قانع میشوند که حکومت را در دست بگیرند.

mir@;515087 نوشت:
خواری حداقل در همان گرفتن زیاد جزیه هست که حدیثش را آوردم.

mir@;515087 نوشت:
گزارش منابع در مورد حمله اعراب به ایران متناقض است ولی چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است! ایرانیان از وقتی که اعراب به ایران هجوم آوردند تاکنون هیچوقت به موضع ابرقدرتی گذشته خود برنگشتند و روز به روز ضعیف تر شده و میشوند. این یک حقیقت غیر قابل انکار است.

چون این موارد بحث شده وبنده با دلیل به شما جواب دادم وفکر نمی کنم که با این سخنان شما چیزی اثبات شود مگر اینکه دلیل قانع کننده از یک منبع معتبر ذکر کنید مجالی برا ی جواب نمی بینم. واگر در جوابهای قبلی کمی تامل کنید وبا عجله دنبال جواب نباشید ومطالعه هم بکنید بد نیست. اینکه منبع یذکر ننید وبعد بگویید عیان است که ایران اینطور بوده وهمه چیز را به گردن اسلام بیندازید اگر راست می گوید از دو منبع معتبر ونه اشخاص ضد با عرب که اسلام را هم مساوی با عرب قرار داده وقضاوت کنیم. دلیل بیاورید. این چه عیانی است که شما غیر از ویکی پدیا منبع دیگری ندارید. منبعی که مطالعه کرده باشید وصرفا سخنان مخالفان اسلام وسایتهای خارج از این کشور ویا مغرض نباشد.

mir@;515087 نوشت:
سیستم آموزشی ما که ایراد دارد وقتی که نظریه تکامل را از زیست شناسی حذف میکند حالا شما دارید برعکسشو میگید؟!

ینده صحبت روش وشیوده درسی کردم نه یک موضوع اینکه می فرمایید در صورت صحت هم یک موضوع است والبته در دانشگاهها وخود حوزه علمیه بحث می شود وموافق ومخالفانی دارد ولی سخن ما در روش تدریس بود.

mir@;515087 نوشت:
برخی هم در اینجا از حجاب اجباری ناراضیند! آیا برای حکام اهمیتی داره؟!

هر حکومتی بر اساس مصالح عمومی مردم قوانینی وضع می کند که مصلحت عمومی چیست ونمی شود مصلحت افراد خاص را بر عامه مردم ترجیح داد ودر حکومت اسلامی وقتی غالب مردم طرفدار حجاب هستند باید جانب تقلی را که می خواهند نباشد ترجیح داد؟ یعنی این احترام به انسانیت است؟

mir@;515087 نوشت:
شما از آدینه بوک آدرس بده از چند تا کتاب در مدح عمر و ابوبکر و عثمان و معاویه (که اینو خودتون گفتید) و همچنین کتابی راجع به اصول شیطان پرستی نوشته شده توسط یک شیطان پرست بدهد و انجیلی غیر از انجیل برنابا تا مشخص شود کی ایران هست و کی ایران نیست!

ابن حجر هیتمی کتابی دارد بنام تطهیراللسان والجنان که این کتاب همراه با کتاب الصواعق المحرقه که آن هم بر ضد شیعه هست چاپ شده ودر مح وفضایل معاویه است ودر کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی می توانید تهیه کنید. والبته کتابخانه های دیگری که دارند. عهد قدیم وجدید با هم چاپ شده اند یعنی تورات وهمه اناجیل که در کتابخانه موسسه بین المللی مطالعات اسلامی وجود دارد واحتمالا سایر کتابخانه ها هم داشته باشند.

mir@;515087 نوشت:
من که همه سوالات شما را جواب داده ام شما بیاید آزادی بیان را تعریف کنید تا بفهمیم جایگاه آزادی بیان در اسلام چیست.

آزادی بیان بیشتر از اینکه در دانشگاههای شما وسایت های رسمی کشور مثل همین سایت خیلی با ادعای اینکه اعتقاد نداریم وبا طرح شبهات واشکالات متعدد احکام ومعارف اسلام را به چالش می کشند. وهیچ ایرادی هم ندارد وباید باشد ولی درسیستم کشوری مثل عربستان چنین چیزی پیدا نمی کنید. ا آنجا که بنده دیده ام در فضاهای علمی این کشور همه با خیال راحت شبهات واشکالات خود را مطرح کی کنند واهل تخصص هم باید پاسخگو باشند. آزادی بیان بیشتر از این نمی دانم مرادتان چیست.

سلام
نمیدونم این به این بحث فعلی مرتبطه یا نه.اما حقوق بشر حقوق بشر نیست حقوق یه عده بشر خاصه.
من تا همین نیم ساعت پیش سنگ حقوق بشر و سازمان های جهانی رو به سینه میزدم و اینکه عدالت دارند و دنبال اینکه کسی بهش ظلم نشه و تو جنگ ها از زنا و بچه ها دفاع میکنن اما الان تصویرایی دیدم(واقعی میوتنید تو نت سرچ کنید تو سایتای خارجی هم هست)
تو سوریه دارن ادما رو تیکه تیکه میکنن.نشون میداد که تن خیلی ها رو داشتن تیکه تیکه میکردند سرهاشون یه طرف و دستا یه طرف و اون کس خیلی ریلکس این کارو میکرد.باسر بریده فوتبال بازی میکردن.مردمو به ردیف کردن و نوبتی میکشن و نفر به نفر این کشتار فجیع تر میشد و خیلی چیزا که حتی فکر بهش تن ادمو میلرزونه.
اینکه اینا ترروریست و تکفیرین رو همه میدونن.
این تصاویرا رو مدعیای حقوق بشر دیدن
اما به جای جلوگیری از این جنایت دارنکمکشون میکنند.سازمان جهانی و بقیه نهادهای بین المللی دارن کمک میکنند با تمام ثروت و قدرتشون.این حقوق بشر امروزه.کجای قران کجای اسلام از این جنایتی حمایت میکنه.درصورتی که الان اکثریت مسلمانا(کاری به عربستان ندارم اونا هم تکفیری اند)دارن به مردم مظلوم سوریه کمک میکنند.
حالا بین این همه رافت و محبت اسلام چه با مسلمان چه غیر مسلمان حقوق بشر رو بهتر میدونی؟این یه ادعای کذبه اگه انقد عالی و خوبه پس الان ببخشید از همه ولی داره چه غلطی میکنه؟
اونا فقط یه مشت حرف قشنگن همینو بس.یه رویا واقعیت رو تو حمایت از جنگ ها و نسل کشی ها و سکوت ها رو ببینید
من خودم از حقوق خانما دفاع میکنم و در مورد بعضی از احکام مث سنگسار مخالفم چون تو این زمان عمل وحشیانه ای.
اما برید ببنید تا جنایت های که حقوق بشر ازش دفاع میکنه میلیون ها بار زشت تره.
هرچند اون تصاویر تا اخر عمر ذهن و روانمو ازار میده اما خوبیش اینه چشمم رو باز کرد
پس واقعیت رو ببینید و بعد دفاع کنید.
چیزهایی که دارند میگن و ماها هم دوست داریمم چون قشنگه چون یه مدینه فاضله رو ترسیم میکنه اما واقعیت همینه اونا فقط حرف هستند حتی تو خود کشوراشون اعمال نمیشه(تبعیض ها رو ببینید)
ببینید بعد قضاوت کنید

موضوع قفل شده است