خیانت افراد متاهل چرا؟

تب‌های اولیه

55 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خیانت افراد متاهل چرا؟

بسم الله الرحمن الرحیم.
متاسفانه همانطور که همگان شاهد هستیم, تو این 2-3 سال اخیر هر از چندگاهی خبری یا شاهدی از خیانت بین همسران به سمع و نظر می رسه!حالا این خیانت ممکنه از ارتباط جنسی و زنای محسنه باشه تا ارتباط چتی و تلفنی و ....تا نامحسوسترین اون یعنی نوع "وهمی" به این معنا که شخص در ذهنش بدون نمود خارجی به همسرش خیانت میکنه...یعنی آرزوی قطع ادامه زندگی با همسرش و آغاز زندگی با همسر دوستش یا همسایش یا ...داره (نیت داره ولی عمل نکرده...حالا به هر دلیل مثل حفظ آبرو,ترسو....)و یا حتی دوست داره کنار زندگی معمولیش چند ارتباط عاطفی یا جنسی دیگر هم داشته باشه!
تو این سایت هم تاحالا موضوعاتی تحت عنوان یا با موضوعیت حجاب,ماهواره,شبکه های اجتماعی مجازی (فیس بوک و....) ایجاد شده و دوستان اعلام نظر کرده اند.
یعنی آسیب شناسی و عوامل این نوع خیانتها بررسی شده ولی سوالی که دارم اینه:
چرا تو کشور ما اینقدر مردم در پیوندی با قداست ازدواج که حیا و غیرت حتی قبل از اسلام در این کشور وجود داشت و با ظهور اسلام مفهوم قدسی و معنوی بیشتری پیدا کرد.اینقدر آسیب پذیر شده؟
کجای کارمون اشکال داره که یه پسر و دختر که اینهمه عاشقانه همدیگر را می پرستند و با هزار آرزو و امید خانه ای از عشق درست میکنن , بعضاً بعد از چند ماه و گاهاً بعد از چند سال به هم خیانت میکنن؟
دوستان لطف کنند نظراتی منطقی و مناسب ارائه کنند و به نظر یکدیگر هم احترام بذارن,چون متاسفانه اینگونه تاپیکها با وجود اینکه مشکلات روز جامعه رو به نقد میکشه به دلیل جدال گفتاری دوستان زود بسته میشه.
حقیر هم در ادامه نظر میدم.
موفق باشید

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد حامی

سلام دوستان شما نظر تون چيه؟
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)
علت باطني است يا ظاهري( باورهاي فرد است يا مسائل روزمره)
علت رسانه هاي روبه گسترش اند يا نارسا بودن جهان بيني ما
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)
.....
يا علل تركيبي است؟

حامی;514595 نوشت:
سلام دوستان شما نظر تون چيه؟
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)
علت باطني است يا ظاهري( باورهاي فرد است يا مسائل روزمره)
علت رسانه هاي روبه گسترش اند يا نارسا بودن جهان بيني ما
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)
.....
يا علل تركيبي است؟

سلام
همه عوامل به نظرم یه جوری در قضیه دخیل اند
اما بیشترین علت مربوط به روابط آزاد و عدم تعهد افراد به همسر و خونواده شونه،
کسی که ازدواج میکنه باید حساب خودش رو از افراد مجرد جدا کنه
باید بدونه نسبت به شخصی یا اشخاصی در زندگی تعهد داره و آزاد نیست جوری رفتار کنه که خود جذب دیگران شه یا دیگران رو مجذوب خود کنه

[="Tahoma"][="Black"]

حامی;514595 نوشت:
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)

خب میشه گفت خارجی
تا جایی که یادمه دختر ها ارزوشون بود که مثل مادرشون بشن ...الگوی رفتاریشون مادرشون بود
یا اقایون حرکات پدر هاشون و تکرار میکردن ..چون الگوی رفتاریشون مردی به نام پدر بود
اما متاسفانه الگوی رفتاری بچه ها ..جوون های الان فرق کرده ...از مدل لباس تا مدل رفتاریشون الگوهای ناصحیحه
که این هم بازم به نظر من ایراد از خانواده اس
که نتونستن الگوی خوبی برای فرزندشون باشن
که بازم برمیگردیم سر جای اولمون ....خانواده اینقدر درگیر عوامل خارجی شدن که از تربیت فرزنداشون غافل شدن
..
و علت خارجی هم که دیگه کم نیستن ....ماهواره ...فیسبوک و...........

حامی;514595 نوشت:
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)
.....
يا علل تركيبي است؟

علت های زیادی داره ....مسائل جنسی ..... مسائل اقتصادی مخصوصا الان که چشم و هم چشمی بیداد میکنه .......فساد اخلاقی ..یا انتقام گرفتن از همسر ....یا ابراز علاقه ی دیگران ...دوستای ناباب که از هر دشمنی بدتر هستن و فرد و به سوی منجلابی به اسم خیانت سوق میدن ..یا کم بود محبت از طرف همسر ...
[/]

عادت پیدا کینم به خوش خلقی خیلی از مشکلات برطرف میشه صبر زیاد میخواد که انشالله خدا لطف کنه

حامی;514595 نوشت:
سلام دوستان شما نظر تون چيه؟
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)
علت باطني است يا ظاهري( باورهاي فرد است يا مسائل روزمره)
علت رسانه هاي روبه گسترش اند يا نارسا بودن جهان بيني ما
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)
.....
يا علل تركيبي است؟

سلام ...
به نظر من علت همشونه و ریشش وجود و ذات هر آدمه ....

حامی;514595 نوشت:
سلام دوستان شما نظر تون چيه؟
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)
علت باطني است يا ظاهري( باورهاي فرد است يا مسائل روزمره)
علت رسانه هاي روبه گسترش اند يا نارسا بودن جهان بيني ما
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)
.....
يا علل تركيبي است؟

همه موارد
اول اینکه هر آدمی به فکر خودسازی نیست و باری به هرجهت روزگار میگذرونه یعنی با خودش فکر نمیکنه که من قرار فردا مادر بشم پدر بشم همسر بشم رو اخلاقش و افکارو اعتقاداتش کار نمیکنه
بعدش یهو میبینه که عاشق شده
بعد ازدواج میکنه بلد نیست درست رفتار کنه و چون رو خودش کار نکرده خیلی راحت تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار میگیره ( دشمن و رسانه و ماهواره و...)
همه اینها چه عوامل بیرونی و چه درونی به نظر من باعث ایجاد گناهان مختلف هم میشه (روابط آزاد !!)
بعد بچه دار میشه و حالا با این وضعیت چطور میتونه الگوی مناسبی برای فرزندش باشه !؟؟؟ و فرزند هم همین پروسه رو ادامه میده

این روزها قبح خیلی از گناه ها ریخته شده از جمله خیانت به همسر!

تغییر ذایقه افرادوتنوع طلبی وکمبود ارضای عاطفی
تغییر ذایقه یکی از دلایل است چه چیزی ذایقه ها را تغییر میدهد:محیط و شخصیت ویا ژنتیک
ازصفر تا صد هرکدوم تاثیر داره
مثلا ماهواره با تاثیراتش روی ذهنیت فرد =محیط
یا کم اطلاعی فرد از احکام دین وحتی بی محلی به اصول دین =شخصیت
یا کمی احترام به حریم و اساس خانواده=ژن
اینها مثال بود دلایل دیگه از هر کدام زیاده

آرامش;514679 نوشت:
این روزها قبح خیلی از گناه ها ریخته شده از جمله خیانت به همسر!

در ضمن حرص به گناه وجذبه وکشش گناه در فرد اون رو بی بند وبار میکنه.حتی خیلی ها از اصول اولیه دین واجتماع ناآگاهند.فکر میکنند کار به این راحتیه قبلآ با یک دختر دوست بوده حالا بعد ازدواجش بازم براش راحته در کنار داشتن همسر به همون روال قبلش بگرده

سلام و تشکر از زننده تاپیک
امیدوارم این تاپیک بعدا توسط جمع بندی کارشناس محترم ، یه تاپیک جامعی بشه برای خوانندگان.
به نظر من متاسفانه توی زندگی های امروز زن و شوهرها سعی میکنند کاستی های طرف مقابلشون(کاستی های مالی ، اخلاقی ، فرهنگی ، روابط اجتماعی ، تیپ و قیافه ، روابط زناشویی ، عدم آرامش در زندگی و...) رو در بیرون از خانه و در شخص دیگری پیدا کنند.ولی چرا باید در بیرون از خانه پیدا کنند؟
همه ما میدونیم هیچ انسانی کامل نیست و هیچ انسانی بدون عیب و نقصان نیست .
به نظر من بهترین راهکار اینه که یادبگیریم زندگی متاهلی ، دل بستن به یک شخص نیست ، بلکه دل کندن از مابقی اشخاص توی زندگی ماست.
ممکنه ما برادری داشته باشیم که خوش تیپ باشه
پدری داشته باشیم که مهربون باشه
مادری داشته باشیم که صبور و با آرامش باشه
و...
ولی باید یادبگیریم همسر ما نمیتونه همه این موارد رو داشته باشه
باید قبل از ازدواج بدونیم از زندگی چی میخوایم و چه خصوصیاتی باید توی طرفمون باشه

[="Tahoma"][="Navy"]

حامی;514595 نوشت:
سلام دوستان شما نظر تون چيه؟
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)
علت باطني است يا ظاهري( باورهاي فرد است يا مسائل روزمره)
علت رسانه هاي روبه گسترش اند يا نارسا بودن جهان بيني ما
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)
.....
يا علل تركيبي است؟

به نظر من همه عوامل دخیلند،
بخصوص علتهای درونی و بیرونی (داخل خانواده بيرون خانواده)،
که منجر به رسیدن به باورها خواهند بود و
شدت و ضعف باورها میتواند خیلی از هنجارها با به ناهنجاری و برعکس تبدیل کند.
مثلا کمرنگ شدن حیا و عفاف میتواند از عوامل پررنگ در آمار خیانتها باشد.
حیاء از خانواده نشات میگیرد .[/]

[="DarkGreen"]

*عارف*;510587 نوشت:
تو این 2-3 سال اخیر هر از چندگاهی خبری یا شاهدی از خیانت بین همسران به سمع و نظر می رسه!حالا این خیانت ممکنه از ارتباط جنسی و زنای محسنه باشه تا ارتباط چتی و تلفنی و ....تا نامحسوسترین اون یعنی نوع "وهمی" به این معنا که شخص در ذهنش بدون نمود خارجی به همسرش خیانت میکنه...یعنی آرزوی قطع ادامه زندگی با همسرش و آغاز زندگی با همسر دوستش یا همسایش یا ...داره (نیت داره ولی عمل نکرده...حالا به هر دلیل مثل حفظ آبرو,ترسو....)و یا حتی دوست داره کنار زندگی معمولیش چند ارتباط عاطفی یا جنسی دیگر هم داشته باشه!

سلام و عرض اول

اجازه بدید بنده یک نکته رو ابتدا عرض کنم و اون اینکه این موضوع موضوع جدیدی نیست و در گذشته هم وجود داشته.

درسته که چند سال اخیر بیشتر بروز پیدا کرده اما دلیل این بروز و ظهورش شکسته شدن قبح موضوع توسط منتشر شدن اخبار اون به وسیله روزنامه ها و مجلات و فیلمها سینمایی و تلویزیونیه.

حامی;514595 نوشت:
سلام دوستان شما نظر تون چيه؟
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)
علت باطني است يا ظاهري( باورهاي فرد است يا مسائل روزمره)
علت رسانه هاي روبه گسترش اند يا نارسا بودن جهان بيني ما
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)
.....
يا علل تركيبي است؟

در یک نگاه میشه گفت علل ترکیبی

اما وقتی با دقت به موضوع نگاه کنیم میبینیم که چیزی که اکثر موارد فوق زمینه این گناه رو ایجاد میکنند و چیزی که موجب میشه فرد تن به خیانت بده عدم و یا ضعف ایمانه

فردی که مومن باشه چشم از گناه میبنده و با هر سختی و مشقتی باشه با توسل و توکل و برنامه های دینی و مذهبی و ... خودش و خانواده ش رو حفظ میکنه.

افکار مریضی همچون « چون همه اینگونه هستند پس عیبی نداره و ...»[/]

[="DarkGreen"]


الامامُ الباقرٌ عليه‏ السلام :

انَّ الرّجُلَ إذا أصابَ مالاً مِن حَرامٍ لَم يُقْبَلْ مِنهُ حَجُّ ولا عُمْرَةٌ ولا صِلَةُ رَحِمٍ حتّى أنّه يَفْسُدُ فيهِ الفَرْجُ .

هرگاه انسان مالى از حـرام بـه دست آورد نه حجّى از او پذيرفته شود ، نه عمره ‏اى و نه صله رحمى و حتّى در ازدواج و زناشويى او تأثير سوء میگذارد .

أمالي الطوسيّ : 680 / 1447 منتخب ميزان الحكمة : 144

[/]

[="DarkGreen"]

پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود:

«اِیاكُمْ وَالْغِناءَ فَاِنَّهُ ینْقُصُ الْحَیاءَ وَیزِیدُ فِی الشَهْوَةِ وَیهْدِمُ الْمُرُوَّةَ؛

غناء دوری كنید؛ زیرا غناء حیای انسان را كم و شهوت را زیاد می‌كند و [روحیه] مردانگی را نابود می‌سازد.»

الدر المنثور، ج 5، ص 308.

[/]

[="DarkGreen"]

امام صادق علیه السلام فرمود:

«اگر در خانه شخصی چهل روز موسیقی حرام نواخته شود و مردم در آن داخل شوند، شیطان تمام اعضای بدن صاحب خانه را لمس می‌كند و نفس شیطانی خود را می‌دمد و چنان در صاحب خانه اثر می‌گذارد كه اگر دیگران با همسرش رابطه نامشروع هم داشته باشند، دیگر غیرت نشان نخواهد داد و كاملاً بی تفاوت می‌شود.»

الكافی،ج 6، ص 433.

[/]

تشکر میکنم از ایجاد کننده تاپیک...واقعا موضوع خوبیو انتخاب کردن...
تشکر میکنم از کارشناس عزیز که اینقدر زیبا از همون اول کار همرو دخیل کردن توی بررسی علتها...
من خوندم نظرات دوستان رو و نمیخوام حرف تکراری بزنم...یعنی مواردی رو میگم که دوستان نگفتن...
اول اینکه من با هر دو نوع افراد متاهل خیانتکار روبرو شدم...
یعنی از دوستان من هستن که قبل ازدواج هم دوست دختر داشتن بعد ازدواج هم دارن...و یکیشون هم خانمی 27ساله که 2سال بود ازدواج کرده بودن وقتی که توی مغازه دوستم نشسته بودم منرو دیدن ,شمارشون رو دادن و بعدا چون ادعا میکردن به اجبار شوهر کردن و شوهرشون توانایی رفع نیازهای جنسی ایشون رو ندارن خواستار رابطه نامشروع با من بودن و دلایل جالبی هم میاوردن...
مهمترین دلیل اینجور کارا تاثیر فرهنگ غربه...ماهواره و اینترنت و فیلمهای غربی...
خیلی ساده بخوام بگم میشه اینکه..: فردی که میبینه تو غرب مرد قبل ازدواج با تعداد زیادی دختر بوده در حالی که برای خودش تو ایران این موقعیتها فراهم نبوده تصمیم میگیره یه جوری انتقامشو از جامعه بگیره..!برای خانمها هم چون خانمها در غرب از همه نظر برابر با مرد هستن, اونها هم قبل ازدواج با nتامرد بودن...خانمهای ایرانی هم میخوان انتقام بگیرن از جامعه چون فک میکنن در حقشون ظلم شده و با این کارا میخوان تلافی کنن, که این کار هم مردهای متاهل رو از راه به در میکنه! هم مردهای مجردو...
نسل قبل هم چون معمولا عشقی بینشون نبوده نمیتونن مثال خوبی برای نسل جدید باشن...
در کل علتهارو میشه کامل گفت اما راه حل جامعی نمیشه ارائه کرد به نظر من...

حامی;514595 نوشت:
سلام دوستان شما نظر تون چيه؟
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)
علت باطني است يا ظاهري( باورهاي فرد است يا مسائل روزمره)
علت رسانه هاي روبه گسترش اند يا نارسا بودن جهان بيني ما
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)
.....
يا علل تركيبي است؟

علت ترکیبی از داخلی و خارجی هست . ی سری از افراد از ماهواره و گاها حتی خود صدا و سیما !!! بعد این الگو را افراد دیگر حالا با رویکرد عقب موندگی و به روز بودن و .... بر میدارند.

2- هر دو علت را داره! الان زن و شوهر با هم صداقت کافی را ندارند و به هم دیگه بها نمی دهند .
3- باورهای فرد خیلی نقش داره!! عیرت و حیا مرد و زن الان خیلی کم رنگ شده
اختلات بی حساب و زن و مرد الان ی فاجعه رقم زده !! البته الان جامعه ما داره به سرعت به سمت بی ارزش شدن خانواده ها میره !!! اعتماد دخترها و خانم ها به خانواده ها و محارم خیلی کمرنگ شده !!
من مقصر اصلی را خانواده ها میدونم . یکی از هم اتاقی های من دختری متولد 70 بود که به سبب ازدواج تحمیلی از طرف خانوادش ، تصمیم به طلاق داشتند و خانواده هیج ساپورت پولی و عاطفی از این دختر نداشتند.... !! برای امور خوردن و لباس و .... به گناه کشیده شده بود !!!نمیگم کارش درست بود ولی اگر از طرف پسرها و .. تامین نمی شد عملا باید گدایی میکرد در صورتی که خانواده اش وضع خیلی خوبی داشتند.
یادمه کتاب آیین زندگی ی جا نوشته بود اگر پسر بخاطر ترس از پدرش نبود به مادرش رحم نمیکرد !!! 4 سال پیش چقد برامون بی معنی بود اما الان ...
من به شخصه میگم کم کم با ی برنامه ریزی از قبل فکر و روان ادمهای جامعه را به این سمت کشونده شد !! خیلی از ادمهای به ظاهر مذهبی وقتی گند کارهاشوون در می امد !! خیلی ها را از دین زده کرد و الان خیلی از ادمها بدون جهان بینی و هویت هستند و گم شدند

آدمای احساسی منطقی تو حس درونیشون یه چیز می خوان و تو عقلشون یه چیز دیگه.دوست دارن همسرشون رو عاقلانه پیدا کنن ولی هر از گاهی دوست دارن با آدمی که مطابق حس درونیشون هست همنشینی کنن.این حس اگه کنترل شده نباشه تبدیل به خیانت میشه.

[="Indigo"]

حامی;514595 نوشت:
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)
علت باطني است يا ظاهري( باورهاي فرد است يا مسائل روزمره)
علت رسانه هاي روبه گسترش اند يا نارسا بودن جهان بيني ما
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)
.....
يا علل تركيبي است؟

بیشتر ترکیبیه ... همه اینا دخیلن ... اما مهم ترینشون ایناست به نظرم :

حامی;514595 نوشت:
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)

حامی;514595 نوشت:
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)

[/]

سلام ...

به نظره من مهمترین علتی که داره در درون جامعه امری با عنوان خیانت به همسران زیاد میشه این هست که ::

1- دستورات خوب و درست و حسابی نداریم که بتونیم بهش تکیه کنیم .
2- هیچ ضمانت اجرایی برای اجرا شدن اون دستورات وجود نداره .

اگر بخوام یه توضیح خلاصه بدم این هستش که ... مثلا پسری به سن بلوغ میرسه و باید در سنین تقریبی 19 تا 22 سال ازدواج کنه ... بعدش این شخص ازدواجش موکول میشه به 32 سالگی ... یا برعکس دختری 18 سالگی باید ازدواج کنه و گاها سن ازدواجش میرسه به 28 سالگی ... خوب در این مدت زمان مغز اینگونه افراد به صورت Hyper کار میکنه و همش دنبال راهی برای برون رفت از سختی های مجرد بودن هستند ...

مثلا به دخترها میگه برین صیغه بشین ... ولی وقتی اذن پدر نباشه ... یا اگر اذن پدر هم باشه شرایط جامعه به نحوی هست که دختر صیغه شده دیگه نمیتونه درست و حسابی ازدواج کنه ... اونوقت دنبال راهکارهایی غیر از مسیر دینی میره .
مثلا به آقا پسر ها میگه : اگر سن ازدواجشون رسیده و شرایط ازدواج کردن رو ندارند برن برده جنسی بگیرن ... یا مسیر صیغه حداقل برجی 800 هزار تومن براش هزینه داره ... وقتی میبینه که هیچ درک کردنی از سمته خداوند وجود نداره ... دنبال مسیرهای غیر دینی میره .
مثلا

بعدش نا خودآگاه چندین مساله دیگه رو هم در درون جامعه میبینه ... بعدش با خودش میگه زندگی مال کسی هستش که زرنگتر باشه ... بعدش میره دنبال زرنگی ...

ولی اگر ما یه سری دستورات خوب و درست داشتیم ... جامعه اولویت هاش رو رفاه مردم و گناه نکردن مردم میزاشت ... نه انرژی هسته ای صلح آمیز ... اونوقت دشمنان هم نمیتونستن برامون نقشه بکشن ...

با سلام
در نوشنجات دوستان به مطالبي بر مي خوريم كه حس عدم مسئوليت را زياد ميكند مثلا بيان اينكه خيانت در غرب زياد است يا نتيجه تبليغ رسانه هاست و يا مشكلات اجتماعي موجب ازدياد خيانت است
البته هر يك ميتواند تاثير داشته باشد اما ايا خيانت يك عمل وارداتي است؟ ايا در تاريخ و فرهنگ ما سابقه ندارد؟ يا در جوامع ديني ديده نشده و سابقه ندارد؟ يا اينكه نرخ آن در جامعه ما كمتر از مثلا غرب است؟
بررسي علمي و اماري و ذلايل ازدياد يا موفقيت در كاهش اينگونه ناهنجاري يك كار تخصصي است و اظهار نظر در اين مورد خيلي دشوار است و ميتواند ما را دچار انحراف و خطا كند
طرح مسائل متعصبانه ديني يا ملي و يا تاريخي و امار و ارقام غير واقعي بيشتر شبيه يك خودفريبي است

[="Tahoma"][="Navy"]

sina178s;515188 نوشت:
با سلام
در نوشنجات دوستان به مطالبي بر مي خوريم كه حس عدم مسئوليت را زياد ميكند مثلا بيان اينكه خيانت در غرب زياد است يا نتيجه تبليغ رسانه هاست و يا مشكلات اجتماعي موجب ازدياد خيانت است
البته هر يك ميتواند تاثير داشته باشد اما ايا خيانت يك عمل وارداتي است؟ ايا در تاريخ و فرهنگ ما سابقه ندارد؟ يا در جوامع ديني ديده نشده و سابقه ندارد؟ يا اينكه نرخ آن در جامعه ما كمتر از مثلا غرب است؟
بررسي علمي و اماري و ذلايل ازدياد يا موفقيت در كاهش اينگونه ناهنجاري يك كار تخصصي است و اظهار نظر در اين مورد خيلي دشوار است و ميتواند ما را دچار انحراف و خطا كند
طرح مسائل متعصبانه ديني يا ملي و يا تاريخي و امار و ارقام غير واقعي بيشتر شبيه يك خودفريبي است

سلام
با وجود افرادی مثل شما غرب نیازی به وکیل و هزینه آن ندارد
وضعیت غرب از این جهت مشخص است . در میان کشورهای غربی وضع ایالات متحده از همه بدتر است تا جایی که اروپا هم نسبت به انتقال فرهنگی آمریکا به شدت نگران است
فضای فرهنگی کشور ما بسیار بسیار پاکتر از غرب بوده و هست و بی شک ترویج روابط نامشروع جزء برنامه های استکباری غرب است که متاثر گرایشهای الحادی و دنیاگرانه صهیونیسم است
یا علیم[/]

[="DarkGreen"]

نفرنفر;515149 نوشت:
مثلا به دخترها میگه برین صیغه بشین ... ولی وقتی اذن پدر نباشه ... یا اگر اذن پدر هم باشه شرایط جامعه به نحوی هست که دختر صیغه شده دیگه نمیتونه درست و حسابی ازدواج کنه ... اونوقت دنبال راهکارهایی غیر از مسیر دینی میره .

پیشنهاد صیغه برای افراد خاصی هست و مطمئنا این پیشنهاد به دختر خانم ها و آقا پسر هایی که تا حالا ازدواج نکردند نمیشه.

مخصوصا دختر خانم ها

فقط در موارد خاصی هست که به دختر خانم ها پیشنها دصیغه کردن میشه اونم مواردی که دیگه امیدی به ازدواجشون نباشه یا اینکه فشار زیادی رو متحمل بشن که در اون صورت (برای دختران رشیده و در مواردی که ازدواج نکردن برای دختر مفسده داشته باشه)اذن پدر لازم نیست.

بن بست وجود نداره بلکه ما مسیر رو غلط انتخاب میکنیم.

بله این طبیعیه که کسی که صیغه میکنه چه خانم چه آقا یک سری شرایط مطلوب رو برای ازدواج دائم از دست میده

البته این به این معنا نیست که دیگه هرگز نتونه ازدواج دائم کنه.

نمیشه هم خرما رو خواست هم خدا رو

اگر غیر از این بود که دیگه کسی به ازدواج دائم فکر نمیکرد

اونوقت بنیان خانواده ها سست میشد و راحت از بین می رفت.

محی الدین;515263 نوشت:
سلام
با وجود افرادی مثل شما غرب نیازی به وکیل و هزینه آن ندارد
وضعیت غرب از این جهت مشخص است . در میان کشورهای غربی وضع ایالات متحده از همه بدتر است تا جایی که اروپا هم نسبت به انتقال فرهنگی آمریکا به شدت نگران است
فضای فرهنگی کشور ما بسیار بسیار پاکتر از غرب بوده و هست و بی شک ترویج روابط نامشروع جزء برنامه های استکباری غرب است که متاثر گرایشهای الحادی و دنیاگرانه صهیونیسم است
یا علیم

سلام

بله درست میفرمایید و از شرکت شما در بحث متشکرم

از اونجایی که پیشگیری بهتر از درمان است اجازه بدید اینجا یک یادآوری کنم که دوستانی که بعدا نظر میدن از این یادآوری بنده بهره ببرند و اون این که بحث صرفا بررسی علل خیانت افراد متاهله و دوستان لطف کنند در مورد شرایط غرب و کشورهای غربی و مقایسه اون با ایران بپرهیزند.

این مورد فقط در اینجا به عنوان یکی از علل خیانت همسران مورد استفاده قرار میگیره و محور بحث نیست.

با تشکر از همه شما کاربران فهیم.[/]

سلام علیکم،
این هم یک نظر شخصی دیگر، در کنار نظرات دوستان

اول یک انتقاد: واژه‌ی خیانت در مقابل یک تعهد است. در ازدواج وقتی می‌توان گفت که کسی به همسرش خیانت کرده که از مرزهای تعهدش رد شده باشد. زنی که نمی‌تواند همسر دومی داشته باشد ممکن است کارش خیانت باشد ولی مردی که تعهدی به تک‌همسری بودن ندارد هم کارش خیانت خواهد بود؟ مهم نیست که در جامعه‌ی امروز ما به آن هم به چشم خیانت نگاه شود مهم خداست و دین خدا. کسی که خیانت نکرده را بگوییم خیانت کرده است یک اتهام است و وارد کردن اتهام هم گناه بزرگی است.

اما در مورد علل ناهنجاری‌های این‌چنینی:
۱. سن ازدواج بالا رفته همانطور که دوستمان هم اشاره کردند. خیلی وقت پیش دکتر عباسی حرف خوبی می‌زدند، اینکه وقتی جسم بالغ می‌شود غدد مرتبط با نیازهای جنسی شروع به فعالیت می‌کنند و انسان به طور طبیعی نیازی پیدا می‌کند که تا قبل از آن نداشته است، اگرچه در افراد متفاوت و بخصوص با توجه به شرایط تربیتی و فرهنگی که شخص در آن بزرگ شده است این نیاز شدت و ضعف دارد اما به هر حال نیاز است. در اسلام گفته می‌شود که از سعادت‌های مرد است که دخترش در خانه‌ی شوهر عادت ببیند، که در این صورت زن از همان ابتدایی که نیاز در او به وجود آید راه حل آن را هم دارد. اگرچه مشابه این را در مورد مرد ندیدم ولی نمی‌دانم چقدر مجاز باشم که مانند آن را هم در مورد آقایان در نظر بگیرم. به قول دکتر عباسی یک جوان بالغ اگر این نیاز در او بروز پیدا کند و متوجه آن شود اما راه درست مهارش را نداشته باشد دو راهکار دارد: اول اینکه خودش را سرکوب کند (صبر کند) که اگرچه برای کوتاه‌مدت همیشه در کنار راه‌های دیگر لازم است ولی برای بلندمدت یا غیرقابل انجام می‌شود و یا آسیب‌های روانی با خود به همراه می‌آورد، دوم هم اینکه شخص خود را رها کند و به دنبال راه‌های خلاف شرع برود. البته متعه راه شرعی آن است که فرهنگ جامعه مانع از انجام آن برای خیلی از جوانان می‌شود آنطور که گرفتن دوست دختر و دوست پسر و حتی انجام زنا آنقدر برایشان کسر شأن اجتماعی نیاورد (برای برخی که علو درجات در چشم برخی دیگر را به همراه دارد و به او گفته می‌شود بچه‌باحال و دُن‌ژوئن و ...) تا گرفتن متعه (خصوصاُ که از آن با عنوان صیغه یاد شود) ... . بالا رفتن سن ازدواج به خودی خود مایه‌ی زحمت مجردها می‌شود البته در حالیکه موضوع تاپیک در مورد متأهلین است، ولی همین بالا رفتن سن ازدواج اثرات خودش را روی زندگی متأهلین هم خواهد گذاشت، مثلاً:
الف) تا قبل از ازدواج شخصی که جسمش بالغ شده و میل طبیعی به سمت جنس مخالف دارد ممکن است وقتی میلش از محدوده‌ای بیشتر می‌شود دیگر به نامحرم‌های اطراف به چشم خریداری نگاه کند، نه اینکه نیتش ناپاک باشد، بلکه مدام با خود فکر کند که اگر شرایطش جور شود چنین کسی به کارم می‌آید یا خیر. بخصوص الأن که ازدواج‌کردن‌ها از فرم سنتی خودش خارج شده و جوانان در بسیاری از موارد خودشان باید به دنبال گزینه‌ی مناسب باشند این مسأله بغرنج‌تر هم می‌شود، آنها از مدتها قبل از ازدواج دختران زیادی را و دختران شاید پسران زیادی را به چشم خریداری نگاه کرده‌اند، مزایایی در آنها دیده‌اند که خوششان آمده و معایبی هم دیده‌اند که دلشان را زده. دست آخر با یک نفر مرکب از خوبی‌ها و بدی‌هایی ازدواج می‌کنند ولی آنها عادت کرده‌اند که به همه به چشم خریدار نگاه کنند و خدا می‌داند که چقدر طول بکشد که این نگاه از سرشان بیفتد اگر اصلاً بیفتد ... نیفتادن این نگاه از سرشان می‌تواند در کنار دیدن معایبی در همسرشان ایشان را به سوی گزینه‌های جانبی متمایل کند که لااقل در مورد زن این کار خیانت به عهدش با شوهرش خواهد بود.
ب) در سن‌های پایین زن و مرد هر دو منعطف‌تر هستند، خمیری‌تر هستند و اگر کنار هم قرار بگیرند راحت‌تر با هم کنار می‌آیند تا وقتی که بزرگ‌تر شده‌اند و شخصیتشان بیشتر شکلگرفته باشد. در سنین بزرگتری آنها هر کدام دیگر عقاید محکم خود را دارند، سیستم اخلاقی مورد پذیرششان تا حدود زیادی تثبیت شده، فرهنگ خانوادگی‌اشان در وجود ایشان تثبیت شده و ... . اینها در سن بالاتر که کنار هم قرار بگیرند بخاطر صلبیتی که پیدا کرده‌اند مدام در کنار هم اصطکاک پیدا می‌کنند و کمتر به هم جفت می‌شوند. تفاوت‌ها کمتر مستهلک می‌‌شود و شدت اختلافات بیشتر می‌شود. به هر حال زن و مردی که یک سوم عمر معمولشان را تنها و با استقلال شخصی زندگی کرده‌اند کمتر حضور یک بیگانه (ولو به اسم معشوقه) را در اندرونی خود که محل حکومتشان بر خود است تحمل می‌کنند. در مواردی که اختلاف زیاد باشد و افراد آرامش وعده داده‌شده به ایشان را در ازدواج پیدا نکنند به دیگران روی خواهند آورد. به یاد دارم که خانم و آقایی با هم متعه کرده بودند، شرایط ازدواج دائم را هم داشتند، هر دو ایشان هم همدیگر را دوست داشتند ولی هرچه خانم اصرار می‌کرد که دائمش کنند آقا قبول نمی‌کرد. وقتی علت را می‌پرسید آقا می‌گفت چون الأن مسؤولیتمان نسبت به هم کم است و می‌توانیم روابط عاشقانه داشته باشیم ولی وقتی مسؤولیتمان نسبت به هم زیاد شود و بحث‌های مالی بینمان زیاد شود آن وقت دلخوری‌ها هم زیاد می‌شود و ... و دیگر نمی‌توانیم اینطور همدیگر را دوست داشته باشیم. به نظر شما کسی که با خانم یا شوهرش در ازدواج دائم این مشکلات را داشته باشد و ایمان قوی‌ای هم نداشته باشد متمایل به دوستی‌هایی که صرفاً در عشق و رابطه‌ی جنسی بدون مسؤولیت خلاصه می‌شوند روی نخواهند آورد یا به آن متمایل نخواهند شد؟
ج) در سنین پایین‌تر جوانان (برای خانم‌ها البته نوجوانان) هنوز راه قطعی برای ادامه‌ی زندگی خود انتخاب نکرده‌اند. مثلاً خیلی‌ها در سن کنکور تازه انتخاب می‌کنند که در آینده کدام مسیر را طی کنند. وقتی در آن سن‌های پایین‌تر خانم و آقایی ازدواج کنند از ابتدا مسیر زندگیشان را با هم تعیین می‌کنند، هر دوی ایشان گستره‌ی بازتری از امکانات و سلایق را جلوی خود گشوده می‌بینند اما هر چه سنشان بالاتر رود دیدشان به مسیر آینده‌اشان متمرکزتر می‌شود و گزینه‌هایی که برای ازدواج خواهند یافت که با آنها در افق فکری‌اشان تفاهم داشته باشد کمتر خواهد شد، بنابراین یک فاکتور که در ازدواج در سن پایین کمتر مطرح بود در سنین بالاتر پراهمیت‌تر می‌شود. در سنین پایین‌تر در عوض می‌شد فاکتورهای دیگری را بیشتر رویشان تأکید داشت که در این صورت چه بسا انتخاب بهتری هم برای همسر بتوان با آن فاکتورها انجام داد. البته این مورد جای بحث دارد و گاهی گفته می‌شود که وقتی سن افراد بالاتر باشد که پخته‌تر نسبت به آینده‌اشان فکر کنند شاید بعد از چند سال به این نتیجه برسند که افق فکری یکسانی ندارند و باید از هم جدا شوند اما شاید هم وقتی با هم این مسیر را طی کردند دیدگاه‌هایشان هم نزدیک‌تر به هم باشد.
د) وقتی سن ازدواج بالا رود همان بحث اوقات فراغت و ... پیش می‌آید؟ تفریح و خوش‌گذرانی که برای پسرها به آن حدش شاید فقط تا ۷ سالگی توصیه شده باشد تا اواخر سن teenager تعمیم یابد، کلاس‌های ورزشی، بازی‌های کامپیوتری، پارک و سینما رفتن با دوستان و ... . اگر بگویند چرا ازدواج نمی‌کنی می‌گوید دانش‌اموزم و بعد می‌گوید دانشجو هستم. می‌پرسند یعنی تمام وقت درست می‌خوانی؟ می‌گوید نه! می‌پرسد خوب در اوقات فراغتت می‌توانی با خانمت یا شوهرت باشی؟ بعد از گفتن استغفرالله می‌گوید پس از نظر مالی چه کنم که کار ندارم؟ می‌گوید هم می‌توانی کار پاره‌وقت داشته باشی و هم اینکه همان نانی که جداگانه از طرف والدین شما در سفره‌های جداگانه جلوی شما گذاشته می‌شود این بار در سفره‌ی مشترکتان گذاشته شود و ... البته اینها هم شرایطی می‌خواهد و همیشگی نیست ولی این هم بحثی است که وقتی جوانان ما تا لااقل آخر کارشناسی عادت کرده‌اند به داشتن اوقات فراغت برای استراحت و خوش‌گذرانی و بی‌مسؤولیتی آن وقت آیا ازدواج را محدودیت نخواهند دید؟ کم شدن رابطه با دوستان، کم شدن گردش‌ها و ... اینها همه از مضرات ازدواج دیده خواهد شد در حالیکه از اساس به صورت مازاد وارد زندگی او شده‌اند (البته از حدی به بعد). حالا کسی آمد و تن به ازدواج هم داد، این محدودیت‌ها را اگر نتواند تحمل کند چه خواهد کرد؟ سعی خواهد کرد دوباره استقلال و خوشگذرانی‌های از دست رفته‌اش را بازیابی کند و اینها می‌تواند شرایط خیانت را برایش فراهم کند اگرچه شاید هم نکند و فقط بخاطر اختلافاتی که در این زمینه با همسرش دارد از او دلگیر شود و در کنارش به حد مطلوب خودش از آرامش نرسد و بعد به دیگران متمایل شود ...

۲. در کنار بالا رفتن سن ازدواج که شاید مهمترین مسلله باشد از این باب که آستانه‌ی تحمل افراد و مقاومت در ایشان نسبت به نیازهای جنسی و عاطفی را کم‌کم پایین می‌آورد، مسائل دیگری هم هستند که از این کم شدن ظرفیت‌ها و مقاومت‌ها استفاده می‌کنند، مانند:
الف) تهاجم و در واقع شبیخون فرهنگی که ساختار ذهنی و سیستم اخلاقی افراد جامعه را ویرایش کرده و تا حدود زیادی منطبق بر ساختار فکر غربی کرده است، ارزش‌های اسلامی را ضد ارزش معرفی کرده و ضدارزش‌ها را ارزش معرفی کرده است. قبح داشتن دوست دختر و دوست پسر را در ذهن خیلی‌ها ریخته است. قبح زنا را ریخته است. خیانت را هم امری عادی جلوه داده که همه دارند این کار را می‌کنند و اصولاً دیگر در جامعه نگاهشان این است که پدر خیلی از این بچه‌ها واقعاً شاید معلوم نباشند، استغفرالله. با این نگاه اگر کسی وارد زندگی شود خودش هم مانع بزرگ اخلاقی و فکری در مقابل ارتکاب چنان اعمالی نخواهد یافت. یکی از اقوام تعریف می‌کرد که در یک مهمانی دختر کوچک میزبان پیش مادرش آمده بود و دامن مادرش را کشیده بود و بلند پرسیده بود که مامان بابای من کدوم اینها هستند؟ آن خانم البته خودش آب شده بود رفته بود در زمین جلوی مهمانانش ولی به هر حال این دختربچه وقتی به سن ازدواج برسد چه وضعی خواهد داشت؟
ب) تربیت خانوادگی که البته باز متأثر از همان شبیخون فرهنگی شده است تا آنجا که دیگر فرهنگ برخی خانواده‌ها تفاوت چندانی با فرهنگ عرضه شده توسط ماهواره‌ها و ... ندارد. کوتاهی‌های خانواده‌ها در کنترل روابط فرزندانشان با دوستان باب و ناباب یا در تأمین خوراک جسمی (لقمه‌ی حلال) و روحی (فیلم‌ها و اینترنت و موسیقی‌ها و کلا رسانه) هم می‌تواند در کنار آن از متهمین ردیف اول خیانت‌های بعد از ازدواج در بچه‌ها باشد، ذهن آنها پر است از فکرهای ناجور ...

.... و موارد دیگری که باز دوستان اشاره کردند

تأکید شخصی حقیر بیشتر روی بالا رفتن سن ازدواج است که هم مستقیم و هم غیرمستقیم (از طریق ضعیف کردن اراده و حسن نیت و تحمل افراد) آنها را در معرض گناه‌های بعد از تأهل قرار می‌دهد.
یا علی

سلام ! بیشتر نظرات را خوندم در تکمیل فرمایشات بزرگواران ذکر چند نکته ضروری است :عواملی که اینجا ذکر میکنم علی رغم میل زوجین به هم و علاقه و زندگی خوب طرفین است .یعنی علاوه بر اینکه زوجین نیازهای همدیگر را برطرف میکنند موارد خاصی نیز وجود دارد :
1_ شیطان ؛ شیطان تا قبل از ازدواج به شکل خاصی در پی گمراهی شخص است و بعد از ازدواج شاید نخواهم اغراق کنم ولی بسیار بسیار بیشتر در پی گمراهی فرد هست . این برگرفته از حدیث نبوی است که میفرمایند (نقل به مضمون) :"کسی که ازدواج میکند شیطان بانگ بر می آورد که ای وای نصف دینش را از دستبرد من حفظ کرد و شیطان تمام تلاشش را میکند برای انحراف مابقی ایمان فرد . پس یک عامل میتواند توجه خاص شیطان پس از ازدواج باشد کما اینکه خیلی ها موافق اند و میگویند ما با همسرمان هیچ مشکلی نداریم واتفاقا همدیگر را دوست داریم اما گاهی خیالات یا حتی رفتارهایی از ما سر میزند که پی به دخالت مستقیم شیطان میبریم.
2_ به واقع روابط قبل از ازدواج برای هر زوجی تاثیراتی را در زندگی او میگذارد . چه روابط دوستی ، معاشرت و صمیمیت کاری با جنس مخالف خود ، حتی عشق ها وعواطف قبل از ازدواج نسبت به افراد مختلف . وقتی زن یا مرد با تنوعی از افراد ارتباط برقرار میکند (البته بیشتر ارتباط عاطفی وصمیمیت منظور است) خیلی سخت میشود که بتواند همه توجه و وجودش را صرف یک نفر کند . چون عادت کرده به تنوع افراد و از طرفی از آنجا که هر فردی با خود هیجان جدید و احساس خاص و جدید را به همراه می آورد افرادی که تنوع این هیجانات و مسائل را درک کرده اند . لذت و جذابیت خوبی برایشان دارد .
بسیار به زوجینی برمیخوریم که با عشق وعلاقه وحتی با عقل ومدیریت خانواده باهم ازدواج کردند .خیلی از آنها اینگونه میگویند:" یکسال اول خیلی همه چیز خوب بود. بعد از آن احساس کردم زندگی دیگر هیجان و لذت خاصی ندارد .گویا همه چیز تمام شده ، یک عادت شده در کنار هم بودن.من هر روز همسرم را میبینم . زندگی تکراری است وهیجانی برایم ندارد. "
این موارد از جهت مثلا خوب بودن و موفق بودن زندگی است .حال اگر زندگی دو نفر با اختلاف و مشکلات وعدم نیازهای هم در کنار هم زندگی کنند آن دیگر جای خود را دارد.
آن وقت کمبود نیازهای جنسی، عاطفی، بی محبتی، پرخاشگری ،بی توجهی و عوامل بسیاری ممکن است در ایجاد یک رابطه عاطفی نسبت به شخص ثالث کمک کند و فرد کمبودهای زندگی اش را در شخص دیگر ببیند .

نکته آخر علی رغم همه مشکلات بنظر حقیر اگر هر فردی به امیال خود توجه کند و هرچه نفسش گفت عمل کند از بهترین زندگی هم ناخرسند است اما بالعکس اگر هر فردی ممانعت درخود ایجاد کند و افسار نفسش را در دست بگیرد و کنترلش کند در بسیاری از موارد حتی با وجود مشکلات فراوان اما پایبندی و وفاداری خود را حفظ خواهد کرد.
ما هر چه میکشیم از توجه به امیال و هوی وهوس نفسمان است .

راههکارش هم این است که از بچگی به نفسمان سختی بدهیم . یا بهتر بگم پدر ومادر این نگاه را در فرزند ایجاد کنند تا بینش راحت طلبی و هوا خواهایی در او بسیار کم باشد .

تا ساحل آرامش;515328 نوشت:

پیشنهاد صیغه برای افراد خاصی هست و مطمئنا این پیشنهاد به دختر خانم ها و آقا پسر هایی که تا حالا ازدواج نکردند نمیشه.

مخصوصا دختر خانم ها

فقط در موارد خاصی هست که به دختر خانم ها پیشنها دصیغه کردن میشه اونم مواردی که دیگه امیدی به ازدواجشون نباشه یا اینکه فشار زیادی رو متحمل بشن که در اون صورت (برای دختران رشیده و در مواردی که ازدواج نکردن برای دختر مفسده داشته باشه)اذن پدر لازم نیست.

بن بست وجود نداره بلکه ما مسیر رو غلط انتخاب میکنیم.

بله این طبیعیه که کسی که صیغه میکنه چه خانم چه آقا یک سری شرایط مطلوب رو برای ازدواج دائم از دست میده

البته این به این معنا نیست که دیگه هرگز نتونه ازدواج دائم کنه.

نمیشه هم خرما رو خواست هم خدا رو

اگر غیر از این بود که دیگه کسی به ازدواج دائم فکر نمیکرد

اونوقت بنیان خانواده ها سست میشد و راحت از بین می رفت.


واقعا خندویدم ... بن بست وجود نداره !!! باز هم خندویدم ...
اصلا نمیشه با شماها بحث کرد ... وقتی ازدواج رو به این تعریف میکنین که بشینین تو خونه تا یکی از لایه در شما رو ببینه و شیفته و دلبسته شما بشه و از قضا خیلی هم باهاتون تفاهم داره ... همچنین وقتی هر گونه اختلاط میان نامحرم رو حرام میدونین و یه سری ..... مثله من هم باور میکنن و اعتماد میکنن و فرصت های زندگیشون رو با پائین انداختن سر تباه میکنن ... بعدش هم نتیجش میشه حکمت خدا ...

بن بست وجود نداره ... همین دستورات که بشین تو خونه تا یکی بیاد خواستگاریت عین بن بست هست ... اگر نیومد برو صیغه شو عین توهین هست ...

اصلا شماها نمیدونین ازدواج به چی میگن ... ازدواج به این نیست که فقط یکی باشه تا باهاتون رابطه داشته باشه ..... شرایط بدست آوردن کسی که بتونه همسر انسان باشه تمهیداتی رو میطلبه که با این راه و مسیر نمیشه بهش رسید ...

بن بست یعنی اینکه ایدیولوژی نتونه درکت کنه ... وقتی به آقایون میگه برین برده جنسی بگیرین اونم در قرن 21 ام یعنی هیچ درک کردنی وجود نداره ... وقتی شرایط جامعه رو به هم میریزین که پسرا فقط میان تماشا ... ما هم باید خودمون رو به در و دیوار بزنیم عین بن بست هست ... برین تو این کلوپ های چت ببینین دخترا دارن چی کار میکنن ... همشون به هرزگی افتادن ...

بن بست وجود نداره !!! الان یه ازدواج بخور و نمیر حداقل 30 میلون پول میخواد ... بعدش با این حقوق ها و این شرایط مگه کسی میتونه ازدواج کنه ...

نمیخوام صدات رو نازک کنی و ادای آدمهای همدل رو در بیاری ... فقط حرف مفت نزن که اعصابم خورد میشه ...

[="Tahoma"][="Navy"]

تا ساحل آرامش;515328 نوشت:
این مورد فقط در اینجا به عنوان یکی از علل خیانت همسران مورد استفاده قرار میگیره و محور بحث نیست.

سلام
بنده فکر میکنم بزودی خواهیم دانست که افزایش غیر عادی این روابط طی چندسال اخیر که با ورود ماهواره و اینترنت رابطه کاملا معناداری دارد یک برنامه استکباری و همان شبیخون فرهنگی است وگرنه این امور نه در طبع و فطرت انسانها و نه در دین و فرهنگ ما جایی دارد
بله بعنوان یک سیئه بوده است اما هیچگاه اینطور نگران کننده نبوده است
پس دلیل خاص دارد و دلیل خاصش همان تهاجم فرهنگی برنامه ریزی شده غرب است
یا علیم[/]

با سلام
به نظر من ریشه همه گناهان از جمله همین مورد ذکر شده کمتر شدن ترس از خداست.حالا یکی میگه ترس از خدا یکی میگه رضای خدا به هر حال کمرنگ شدن دین باعث میشه که دیگه خیلی از کارا به نظرمون عادی بیاد. رسانه ها هم که دائما دارن تبلیغ خیانت می کنن با عنوان روابط آزاد و پیشرفت و به نوعی بقیه رو عقب مونده می دونن در حالی که اگه فرد مسلمون اعتقاد قلبی به دینش داشته باشه این تبلیغات درش اثر نداره . در ضمن مادرها هم خیلی نقش دارن و دیگه حال و حوصله تربیت رو ندارن چون خیلی سرشون گرم مسائل دیگه هست. من هنوز مادر نشدم ولی تمام تلاشم رو می کنم که اونقد وقت برا بچم بزارم که بعدا پشیمون نشم و اون دنیا شرمنده نشم.:Doaa:

*عارف*;510587 نوشت:
دوستان لطف کنند نظراتی منطقی و مناسب ارائه کنند و به نظر یکدیگر هم احترام بذارن,چون متاسفانه اینگونه تاپیکها با وجود اینکه مشکلات روز جامعه رو به نقد میکشه به دلیل جدال گفتاری دوستان زود بسته میشه.

سلام
تمام عواملي كه بيشتر مطرح شده مانند تهاجم فرهنگي ، اختلاط زن و مرد ، رسانه و غيره بيشتر بر روي يك بستر امكان پذير است
و آن بستر چيزي نيست جز كلان شهر ها
خيلي از پديده هايي كه ما امروز شاهد آن هستيم پديده هاي كلانشهري هستند
توي مجموعه هاي شهري كوچك تر به نظر من مسائل فرهنگي قابل كنترلند

نفرنفر;515372 نوشت:
واقعا خندویدم ... بن بست وجود نداره !!! باز هم خندویدم ...
اصلا نمیشه با شماها بحث کرد ... وقتی ازدواج رو به این تعریف میکنین که بشینین تو خونه تا یکی از لایه در شما رو ببینه و شیفته و دلبسته شما بشه و از قضا خیلی هم باهاتون تفاهم داره ... همچنین وقتی هر گونه اختلاط میان نامحرم رو حرام میدونین و یه سری ..... مثله من هم باور میکنن و اعتماد میکنن و فرصت های زندگیشون رو با پائین انداختن سر تباه میکنن ... بعدش هم نتیجش میشه حکمت خدا ...

بن بست وجود نداره ... همین دستورات که بشین تو خونه تا یکی بیاد خواستگاریت عین بن بست هست ... اگر نیومد برو صیغه شو عین توهین هست ...

اصلا شماها نمیدونین ازدواج به چی میگن ... ازدواج به این نیست که فقط یکی باشه تا باهاتون رابطه داشته باشه ..... شرایط بدست آوردن کسی که بتونه همسر انسان باشه تمهیداتی رو میطلبه که با این راه و مسیر نمیشه بهش رسید ...

بن بست یعنی اینکه ایدیولوژی نتونه درکت کنه ... وقتی به آقایون میگه برین برده جنسی بگیرین اونم در قرن 21 ام یعنی هیچ درک کردنی وجود نداره ... وقتی شرایط جامعه رو به هم میریزین که پسرا فقط میان تماشا ... ما هم باید خودمون رو به در و دیوار بزنیم عین بن بست هست ... برین تو این کلوپ های چت ببینین دخترا دارن چی کار میکنن ... همشون به هرزگی افتادن ...

بن بست وجود نداره !!! الان یه ازدواج بخور و نمیر حداقل 30 میلون پول میخواد ... بعدش با این حقوق ها و این شرایط مگه کسی میتونه ازدواج کنه ...

نمیخوام صدات رو نازک کنی و ادای آدمهای همدل رو در بیاری ... فقط حرف مفت نزن که اعصابم خورد میشه ...


چرا اینجوری قضاوت می کنید؟؟؟؟؟
خیلی چیزها را از دین شاید شنیده باشید مثلا دختری که واقعا میخوای باهاش ازدواج کنی می تونی از پشت ی لباس نازکم ببینی. حتما باید دوست دختر یکی باشی بعدکه همه چی را دیدبیاید خواستگاری؟؟؟
حرفتون قبول ندارم !! اینکه فکر میکنید دخترها مذهبی می نشینند تو خونه تا براشون خواستگار بیاد واقعا عجیب بود !!!!!!!!!!بزک کرده و خود اراسته بیان تو خیابون خوبه؟؟؟؟خودشون حراج نگاه های ناپاک خیلی از ..مرد ها کنند خوبه؟؟؟ مشکل اینکه پسرها الان دنبال دختری هستند که خوب بلد باشه آرایش کنه ، رفتار با پسرها را بلد باشه و.... اینجا میشه تناقض !!یا دختر پاک ، باوفا و..میخوای یا دختر .... تکلیف خودتون اول روشن کنید
خیلی از دخترهای مذهبی از خیلی از بزک کرده های تو خیابون هم خوشگل ترند و هم بلدند زندگی کنن. و هم معنی زندگی را می دونند. اینکه دختری فقط مال شوهرش باشه افتخار هس نه یکی با کلامش ، یکی با نگاهش و... دختر برانداز کنه.
بن بستی نیست واقعا درست هست دختر و پسری که از هم خوششون میاد؛ پسر با خانواده اش رسما خواستگاری کنند وبا اطلاع خانواده ها منتظر بمونن تا شرایط زیر ی سقف رفتن انها جور بشه چه اشکالی داره؟؟؟؟ اینکه با هم دوست باشن و هرکدوم تو فکر یکی بهتر ؟؟؟ آخرشم یکی ان یکی را بفروشه؟؟؟ مشکل روحی الان خیلی از جون ها همین روابط بی سرو ته هست که اخرش یکی ان یکی را به پول و.. می فروشه

معلق;515457 نوشت:
سلام
تمام عواملي كه بيشتر مطرح شده مانند تهاجم فرهنگي ، اختلاط زن و مرد ، رسانه و غيره بيشتر بر روي يك بستر امكان پذير است
و آن بستر چيزي نيست جز كلان شهر ها
خيلي از پديده هايي كه ما امروز شاهد آن هستيم پديده هاي كلانشهري هستند
توي مجموعه هاي شهري كوچك تر به نظر من مسائل فرهنگي قابل كنترلند

و دقبقا مشکل همین جاست !! الان تو شهرهای کوچیک هم این موردبارها چه خودم دیدم و چه شنیدم که بوده و هست
مشکل کلان شهری نیست

با سلام

انسان باید نسبتا از زندگیش راضی باشد . واین ارضا اگر به افراط و تفریط بکشد مشکل ساز است .

قبل از ازدواج باید دید که چی برات اولویت دارد اگر انسان داغ وتنوع طلبی هستی اصلا بفکر ازدواج دائم نباش تا خود ودیگران وفرزندانت را بدبخت نکنی .

اما از منظر دیگر ، قوانین دست وپا گیری که برای طلاق وجود دارد بعضی افراد را مجبور به روابط خارج از خانه میکند .

توصیه ای هم به خانمهای متاهلی که عاشق غیر همسر خود میشوند اینکه هیچ راهی بجز طلاق برایشان وجود ندارد .

جالبه !

والا به نظر من همه چیز به خود آدم بستگی داره ..

بقول حاج آقا قرائتی خداکنه آدم نخواد کاری بکنه ! حتماً بهانشو پیدا میکنه ..!
و خداکنه آدم بخواد کاری کنه ، حتماً راهشو پیدا میکنه .. !

گاهی مشکلات زندگی زناشویی اونقدر زیاد و سخته که میشه براحتی بهانه رو جورش کرد واسه خیانت ..
از اون طرف هم گاهی فرد اونقدر محکم و قوی هستش .. (حالا یا اعتقادی ... یا فقط انسانی و یا هردو ) که اگه راه خیانت هم جلوپاش باز باشه، نمیره سمتش !!!

مهم ظرفیت ما آدماست ..
وگرنه علل خانوادگی و اجتماعی و درونی و بیرونی، درصدی از این ناهنجاری رو در برمیگیرن .. که میزانش واسه هرکس متفاوته ..
اعتقادات و فرهنگ خانوادگی ما در زمینه ممانعت و یا پیشگیری تا حدی تاثیر داره .. از یه جایی به بعد آدمیه و عقل و اختیار و وجدان و انسانیت و .. با جدال بین شیطان و فرشته .. نفس اماره و لوامه .. !

سلام دوستان گرامی
تشکر از مشارکت شما عزیزان
ابتدا چند نکته عرض کنم.
اول : همانطور که عرض کردم اینجا همه آزاد هستند نظر بدهند و از برچسب زدن و تحقیر و مسخره کردن دیگران خودداری کنیم تا تاپیک به یک نتیجه مفید برسه.
دوم:همگی استاد هستید و فقط از باب یادآوری عرض می کنم که , نقطه تمرکز تاپیک خیانت هستش و نه فساد یا بی دینی و ....و میخوام دلیل خیانت رو موشکافی کنید.البته برخی تشخیص خوبی دادن و برخی هم به مسائل پیرامونی اون اشاره کردند.

...

یک سوال مطرحه, آیا با مراجعه به فطرت انسانی و یا حتی از نقطه نظر اسلامی, خیانت بهتره یا به روش اروپائی زندگی کردن(منتها به روش اسلامی یعنی صیغه محرمیت جاری بشه)؟!
منتقدین صیغه دقت کنند که صیغه را در مقابل خیانت از هرنوع(در پیام 1 ذکر کردم) مقایسه می کنم و هدفم این نیست که بحث صیغه در اینجا مطرح بشه, چراکه در تاپیکهای دیگر جاری هستش!
خوب مشخصه که نقدهای زیادی بر زندگی به روش اروپائی دارید و من هم مخالفتی ندارم.
فقط موضوع تاپیک اینه : چرا خیانت افراد متاهل داره زیاد میشه؟!
کلام آخر :
منظورم از مثالهای فوق تایید آزادی جنسی نیستش , چرا که در همان کشورها به دلیل عدم تعهد به ادیان و اخلاق, مشکلات عدیده دیگری دامنگیر آنها شده است ولی برای ما که پیرو اسلام هستیم و مدعی این هستیم که کاملترین دین هستش و انسان را به سرمنزل مقصود می رساند,می خواستم تامل بیشتر بر روش زندگی جامعه داشته باشیم و ثمرات تطبیق یا عدم تطبیق عملکرد جامعه با کلام قرآن و اهل بیت علیهم السلام را مورد مداقه قرار دهیم و ببینیم که هر جا به احکام اسلام پشت کردیم و آن را قدیمی و خشک پنداشتیم از همان نقطه ضربه خوردیم
ما آنگونه که اسلام گفته عمل نکردیم و به اینجا رسیدیم. یعنی اگرچه اسلام بنیانگذار تعهد در زندگی مشترک نیست ولی زندگی بر اساس اسلام , از پدیده هائی چون ترویج فساد (غیر از خیانت) جلوگیری می کنه و هم به دلیل رعایت دستورات درست آن نیازی به خیانت زوجین نمی باشد.
اگر اشکالی در بین بوده , مقصر اسلام نیست ,بلکه اشکال در فرهنگ یا روش زندگی ماست.
مثلا در مورد ازدواج (البته پر واضح هست که اکثر کاربران اسک دین با این معزل روبرو نیستند ,چرا که نسبتا مذهبی هستند(
رفتارهای غیر طبیعی جامعه و خانواده, شامل:
1-انتخاب همسر تحت فشارهای غلط فرهنگی
2-فشارهای جنسی
3-عدم اطلاع از نحوه انتخاب دوست یا همسر به دلیل اینکه پدر و مادر یا آموزش و پرورش موضوع را کالبد شکافی نکردند و میگفتند "بده" یا " چشم و گوش باز میشه" ..........
4-مهریه سنگین و هزینه زیاد در مراسم ازدواج و سرکشی در برابر نصایح والدین در خصوص شخص نامزد (البته عدم تمکین اولاد از والدین خود بحث مفصلی است که باید روانشناختی گردد و متاسفانه امروز خیلی باب شده...چون پدر موبایل تاچ یا اینترنت و چت بلد نیست , پس حرفاش به درد لای جرز می خوره!)
....
نتیجه طبیعی :ترس از طلاق به خاطر آبرو ..مهریه...ترس از نگاه اجتماع به زن مطلقه......> خیانت
تکرار این فرآیند.....>فاجعه (فراگیر شدن خیانت و ازبین رفتن هویت افراد ...و فروپاشی جامعه
پس پیشگیری (اگرچه کمی دیر شده) بهتر از درمان است!...
موفق باشید.

سلام مجدد

حامی;514595 نوشت:
سلام دوستان شما نظر تون چيه؟
علت داخلي است يا خارجي(ايران يا دشمنان)

درداخل زمینه مساعد است (اشکالات فرهنگی و عدم وجود شرایط استاندارد برای انتخاب همسر مانند تعصبات افراطی,مهریه سنگین,مشکلات اقتصادی,عدم آموزش روشهای انتخاب همسر,عدم آموزش زندگی مشترک در مدارس و خانواده و....)
دشمن هم از این ضعف استفاده می کند و سم را وارد کشور می کند و چون زمینه مناسب است بیماری سریع شیوع پیدا می کند.

حامی;514595 نوشت:
علت دروني است يا بيروني(داخل خانواده بيرون خانواده)

عدم درک خانواده از شرایط جدید و فاصله و شکاف زیاد بین دو نسل باعث عدم اطمینان فرزندان به والدین شده و لذا فرزندان در بیرون از خانه به دنبال الگوی مناسب می باشند و طبیعی است که به مشکل خواهند رسید.
مثلا در مدارس اگر 20% از انرژی و هزینه ای که صرف آموزش ریاضی و فیزیک و ....می گردد , صرف آموزش آیین زندگی و همسر داری و به طور کلی "روانشناسی" میشد , فکر کنم خیلی از میزان بزهکاریهای خانوادگی کاسته می شد.
حامی;514595 نوشت:
علت باطني است يا ظاهري( باورهاي فرد است يا مسائل روزمره)

به نظرم هیچ انسان مجردی به خیانت باور ندارد و هیچکس با این نیت که بعد از ازدواج باز هم دنبال نامحرم باشد , ازدواج نمی کند و همه با هزار عشق و امید پیوند زناشوئی می بندند.
ولی چیزی که هست این انتخاب در شرایط درستی انجام نشده و طبیعی است که نتیجه ان هم درست نخواهد بود.
در مورد مسائل روزمره :فکر کنم به قول قدیمیا اگر یه دختر را خوب تربیت کرده باشید از وسط یک پادگان سرباز هم عبور میکنه و سالم درمیاد ولی اگر اینطور نباشه, مرد یا زن گوشه اتاق هم که نشسته باشند با یک خط تلفن به هم خیانت میکنن.

حامی;514595 نوشت:
علت رسانه هاي روبه گسترش اند يا نارسا بودن جهان بيني ما
اختلاط بي حساب زن و مرد( روابط خانواگي، شغلي، تحصيلي و...)

این دو مورد نقش کاتالیزور را دارند یعنی اگر زمینه موجود باشه, این دو عامل فساد را تسریع میکنه, ولی مسئله اینه که اگر زیربنای فکری درست باشه, خانواده اصلا اجازه ورود رسانه های ناجور را به حیطه خانواده نخواهد داد. و همچنین از همان ابتدا روابط با نامحرم توسط خود شخص کنترل خواهد شد.
چیزی که مهم است اینه که محدودیت و تفکیک جنسی راهکار مناسبی نیست , چرا که وضعیت فعلی جامعه, حاصل 3 دهه از این دست محدودیتها بوده که متاسفانه کارساز نیست.
لذا ترکیبی از عوامل در رشد پدیده خیانت موثر هستند ولی همانطور که در پیام قبلی هم عرض کردم ریشه تمام اینها در عدم تطبیق فرهنگ ما با فرهنگی اسلامی بود.
به قول یکی از بزرگان مملکتی "هر جا که افراطی شد, جامعه باید هزینه تفریط آن را بدهد".
زمانیکه مردم کاسه داغتر از آش شدند و سهولتی را که اسلام برای ازدواج دائم و موقت بیان کرده بود نادیده گرفتند,طبیعی است که امروز باید هزینه آن را با فروپاشی خانواده ها به دلیل خیانت یکی از زوجین و یا "سر را در زیر برف فرو بردن و سوختن و ساختن" و یا "مقابله به مثل کردن و از هم راضی بودن" بپردازد!

*عارف*;515547 نوشت:
سلام دوستان گرامی
تشکر از مشارکت شما عزیزان
ابتدا چند نکته عرض کنم.
اول : همانطور که عرض کردم اینجا همه آزاد هستند نظر بدهند و از برچسب زدن و تحقیر و مسخره کردن دیگران خودداری کنیم تا تاپیک به یک نتیجه مفید برسه.
دوم:همگی استاد هستید و فقط از باب یادآوری عرض می کنم که , نقطه تمرکز تاپیک خیانت هستش و نه فساد یا بی دینی و ....و میخوام دلیل خیانت رو موشکافی کنید.البته برخی تشخیص خوبی دادن و برخی هم به مسائل پیرامونی اون اشاره کردند.
...
یک سوال مطرحه, آیا با مراجعه به فطرت انسانی و یا حتی از نقطه نظر اسلامی, خیانت بهتره یا به روش اروپائی زندگی کردن(منتها به روش اسلامی یعنی صیغه محرمیت جاری بشه)؟!
منتقدین صیغه دقت کنند که صیغه را در مقابل خیانت از هرنوع(در پیام 1 ذکر کردم) مقایسه می کنم و هدفم این نیست که بحث صیغه در اینجا مطرح بشه, چراکه در تاپیکهای دیگر جاری هستش!
خوب مشخصه که نقدهای زیادی بر زندگی به روش اروپائی دارید و من هم مخالفتی ندارم.
فقط موضوع تاپیک اینه : چرا خیانت افراد متاهل داره زیاد میشه؟!
کلام آخر :
منظورم از مثالهای فوق تایید آزادی جنسی نیستش , چرا که در همان کشورها به دلیل عدم تعهد به ادیان و اخلاق, مشکلات عدیده دیگری دامنگیر آنها شده است ولی برای ما که پیرو اسلام هستیم و مدعی این هستیم که کاملترین دین هستش و انسان را به سرمنزل مقصود می رساند,می خواستم تامل بیشتر بر روش زندگی جامعه داشته باشیم و ثمرات تطبیق یا عدم تطبیق عملکرد جامعه با کلام قرآن و اهل بیت علیهم السلام را مورد مداقه قرار دهیم و ببینیم که هر جا به احکام اسلام پشت کردیم و آن را قدیمی و خشک پنداشتیم از همان نقطه ضربه خوردیم
ما آنگونه که اسلام گفته عمل نکردیم و به اینجا رسیدیم. یعنی اگرچه اسلام بنیانگذار تعهد در زندگی مشترک نیست ولی زندگی بر اساس اسلام , از پدیده هائی چون ترویج فساد (غیر از خیانت) جلوگیری می کنه و هم به دلیل رعایت دستورات درست آن نیازی به خیانت زوجین نمی باشد.
اگر اشکالی در بین بوده , مقصر اسلام نیست ,بلکه اشکال در فرهنگ یا روش زندگی ماست.
مثلا در مورد ازدواج (البته پر واضح هست که اکثر کاربران اسک دین با این معزل روبرو نیستند ,چرا که نسبتا مذهبی هستند(
رفتارهای غیر طبیعی جامعه و خانواده, شامل:
1-انتخاب همسر تحت فشارهای غلط فرهنگی
2-فشارهای جنسی
3-عدم اطلاع از نحوه انتخاب دوست یا همسر به دلیل اینکه پدر و مادر یا آموزش و پرورش موضوع را کالبد شکافی نکردند و میگفتند "بده" یا " چشم و گوش باز میشه" ..........
4-مهریه سنگین و هزینه زیاد در مراسم ازدواج و سرکشی در برابر نصایح والدین در خصوص شخص نامزد (البته عدم تمکین اولاد از والدین خود بحث مفصلی است که باید روانشناختی گردد و متاسفانه امروز خیلی باب شده...چون پدر موبایل تاچ یا اینترنت و چت بلد نیست , پس حرفاش به درد لای جرز می خوره!)
....
نتیجه طبیعی :ترس از طلاق به خاطر آبرو ..مهریه...ترس از نگاه اجتماع به زن مطلقه......> خیانت
تکرار این فرآیند.....>فاجعه (فراگیر شدن خیانت و ازبین رفتن هویت افراد ...و فروپاشی جامعه
پس پیشگیری (اگرچه کمی دیر شده) بهتر از درمان است!...
موفق باشید.

سلام علیکم برادر مؤمنم،
در غرب اگرچه ظاهرش اینطور باشد ولی وقتی به مقایسه‌ی با جامعه‌ی ما می‌رسیم باید جزئات دیگری را هم به آن اضافه کنید:
۱. در غرب سن ازدواج بالا رفته ولی در عوضش گرفتن دوست دختر و دوست پسر در همان سن ازدواجی که ما باید به آن توجه کنیم باب شده و پذیرفته شده است. پسر ۱۴ یا ۱۵ ساله و دختر ۱۰ یا ۱۲ ساله شروع می‌کند به دنبال دوست از جنس مخالف گشتند (پناه بر خدا اگرچه امروز کم‌کم هم‌جنس‌گرایی را هم دامن زده‌اند). مدارسشان مختلط است و این امکان را که هر وقت نیاز داشتند به آن پاسخ دهند جلوی رویشان گذاشته است. ما هم می‌توانیم این کار را بکنیم که به کسی فشار نیاید، می‌گوییم بچه‌ها لااقل الأن که دارد فساد اینقدر بی‌رویه زیاد می‌شود در سن بلوغ جسمشان (که مطابق حکمت خداوند همیشه همزمان یا بعد از بلوغ عقلی می‌باشد --نه بلوغ فکری که بحث تربیتی است) ازدواج کنند و اگر شرایطش به هیچ وجه موجود نیست متعه کنند. وقتی امام‌المتقین فرموده‌اند که اگر دومی متعه را حرام اعلام نکرده بود جز اشقیای امت کسی زنا نمی‌کرد به نظر شما این علت زیاد شدن زنای محصنه را هم حرمت متعه معرفی نمی‌کند؟ ازدواج ملاک‌های زیادی را لازم دارد چون حساب یک عمر زندگی است (کراهت شدید طلاق را همه مطلع هستیم و اینکه حرام می‌شد اگر مفسده‌ای در حرمتش نبود) اما متعه فرق چندانی با دوستی غربی ندارد، با این تفاوت بزرگ ولی نه دست و پاگیر که بدون قاعده نیست و قواعد خودش را دارد و اتفاقا بسیار هم مانند ازدواج دائم است. همینکه تعهدات مالی ازدواج دائم را ندارد و تعهدات زن به مردش را در مورد بیرون رفتن از خانه ندارد، همینکه از ابتدا قرار نیست که این ازدواج دوام خاصی داشته باشد یا به هدف توالی نسل و بچه‌دار شدن نیست خودش کمک بزرگی می‌کند که انسان از میان افراد بیشتری بتواند دست به انتخاب بزند یا در جایی که افراد کمی هستند هم بشود انتخاب انجام داد اگرچه بسیاری از کفویت‌ها هم بین آنها وجود نداشته باشد. همینکه در متعه می‌توان حد برای ارتباط تعریف کرد و این حد وجه شرعی خواهد داشت و ضمانتش تقوای خدا باشد خودش خیلی مهم است، می‌توان آنرا محدود به چت کردن کرد، محدود به دیدن صورت هم و حرف زدن، محدود به روابط دوستی معمولی یا دوستی صمیمی و به گردش رفتن، و می‌شود آن را تا انتهای یک رابطه‌ی زناشویی (بدون محدودیت) هم وضعش کرد خودش یعنی اسلام دوستی با قید و شرط (در مقابل بی‌بند‌وباری) را دارد تحت عنوان متعه بین زن و مرد مجاز می‌داند. کاری که دوستی بین دخترها و پسرها برای حفظ سلام روانی آنها در جوانی انجام می‌دهد را ازدواج زودهنگام یا متعه می‌تواند در جامعه‌ی مسلمین انجام دهد آن هم با مفسده‌ی کمتر و بسیار هم کمتر. فقط ای کاش اینقدر غربی فکر نکنیم ...
۲. در غرب اگر دختری یک دوست‌پسر داشته باشد طبیعی به حساب می‌آید و اگر نداشته باشد شاید غیرطبیعی به نظرشان برسد، اما اگر دختری چند دوست پسر داشته باشد همانجا هم به آن دختر به چشم یک دختر سالم نگاه نمی‌شد (الأن را نمی‌دانم). با این وجود این ناهنجاری‌ها آنجا هم وجود دارد و همه مانند آن خانم قصه‌ی شما در فرانسه نیستند. اینجا هم زنی هست که خیلی مقیدتر از آن خانم باشد و اینجا هم هست دختری که لاقیدتر از خیلی از لاقیدهای آنجا باشد. بحث بر روی مقایسه‌ی خوب‌های یکجا با بدهای جای دیگر نیست. خداوند همه را بر اساس فطرت آفریده است (کل مولد یولد علی الفطرة)، این تربیت بعدی است که آنها را از فطرتشان دور می‌کند یا بر روی فطرتشان نگاه می‌دارد. اگر آن خانم از این یک نظر کمی هنوز با فطرتش (شرم و حیا) مرتبط مانده (اگرچه در نداشتن پوشش و در رقصیدن با نامحرم و ... از فطرتش دور شده و شرم و حیایش به هیچ وجه قابل مقایسه با یک شیعه‌ی متدین یا حتی مسلمان نیست)، دلیل بر تربیتش از زمان کودکی دارد و تأثیرهای او از خانواده و اجتماع، در کنار اینکه خودش هم شاید جایی که می‌توانسته وادهد جلوی نفسش را گرفته تا از همان ارزش‌های کمی هم که برایش باقی گذاشته‌اند دفاع کند. خانمی بود که در یک نامه‌نگاری از اگر اشتباه نکنم آمریکا با افتخار می‌گفت که من هنوز باکره هستم، طرف صحبتشان اینجا می‌گفت اینکه افتخار نیست در ایران اکثراً قبل از ازدواج باکره هستند. آنجا باکره بودن شده کالای نایاب و البته بدون خواهان و کسی باید خودش همت کند و برایش مهم باشد که باکره بماند.
۳. خانمی بود که از آمریکا آمده بود، هر وقت می‌خواست بیرون برود آرایش خفیفی می‌کرد و بیرون می‌رفت. بعد می‌گفت در آمریکا یک عده‌ی معدودی اینطور که زنان شما آرایش می‌کنند یا لباس می‌پوشند آرایش می‌کنند و لباس می‌پوشند ولی در ایران انگار بیشتر مردم پانک هستند! فکر می‌کنید دلیلش چیست؟ انجا زندگی خود را می‌کنند و از اجتماعشان هم به طور عینی خبر دارند ولی در ایران از زمان رضاشاه غرب کم‌کم تبدیل شد به کعبه‌ی آمال و آرزوها (البته از زمان پادشان کثیف قاجار در واقع که اوج تفریحشان خوش‌گذرانی در اروپا بود و ...) برای دسته‌ی ضعیف‌الایمان ایران، خلأ شخصیتی و ... تمایل شدیدی را در این قشر از مردم ایجاد کرد که خود را شبیه غربیها کنند و از ظاهرشان کسب آبرو و اعتبار کنند. بعد که پای رسانه باز شد و سوپراستارهای آرایش کرده و با لباس‌های آنچنانی شدند منبع الهام و مدگرایی دیگر عجیب نیست که در ایران بر خلاف خود غرب اکثر قشر ظاهربین بشوند شبیه پانک‌ها و بازیگران و خوانندگان کثبف آنطرف آبی. کسانی که اسمشان بر دهان جوانان ماست که خوشگل یا خوش‌هیکل هستند بعضیاً در لیست منفورترین بازیگران هالیوودی دیده می‌شوند.
یا علی

تعه بین زن و مرد چیه؟؟؟ من تا حالا نشنیده بودمش!

lili66;515680 نوشت:
تعه بین زن و مرد چیه؟؟؟ من تا حالا نشنیده بودمش!

متعه: ازدواج موقت که معمولاً در میان مردم از آن به عنوان صیغه یاد می‌شود

سلام.

من در این زمینه اطلاعات زیادی ندارم اما چند مورد رو که از نزدیک دیدم؛ متوجه شدم, که خانمهایی به همسرشون خیانت میکنن و عاشق یکی دیگه میشن؛معمولا کسانی هستند که در سنین پایین ازدواج کردن.

من چهار مورد دیدم که هر چهارتا شون همین طور بودند. قبول دارم 4 تا برای نتیجه گیری کلی تعداد کمیه

B-neshan;515688 نوشت:
سلام.

من در این زمینه اطلاعات زیادی ندارم اما چند مورد رو که از نزدیک دیدم؛ متوجه شدم, که خانمهایی به همسرشون خیانت میکنن و عاشق یکی دیگه میشن؛معمولا کسانی هستند که در سنین پایین ازدواج کردن.

من چهار مورد دیدم که هر چهارتا شون همین طور بودند. قبول دارم 4 تا برای نتیجه گیری کلی تعداد کمیه

مردهایی هم که به زنهاشون خیانت میکنن هم غالبا همینجوری هستند ... اونا هم تو ن پائین ازدواج کردند ... و به قولی میگن تینیجری نکردیم ... خوشگذرونی جوونی نکردیم ... دوست دختر نداشتیم ... و از این جور حرفا و بعدش میخوان تجربش کنن ... اکثر مردهایی که به زناشون خیانت میکنن رو من چنین آدمهایی میدونم ... مثلا در سن 20 تا 24 سالگی ازدواج کردند و با اینکه دوست داشتند دوست دختر داشته باشند نتونستند چنین دوران و چنین روابطی رو تجربه کنن ... تازه بعد از ازدواج دلشون میخواد ...

نفرنفر;515149 نوشت:
1- دستورات خوب و درست و حسابی نداریم که بتونیم بهش تکیه کنیم .
2- هیچ ضمانت اجرایی برای اجرا شدن اون دستورات وجود نداره .

تو اینجور بحثا به نظرم مثل همین کاری که شما کردید سعی کنیم جنبه هایی رو که دوستان دیگه نگفتن رو بگیم خیلی بهتره...
من تو نظر قبلیم گفتم اینها بیشتر تاثیرات غربه...منظورم ازین حرف این بود که جوون ما زمانی متوجه این امر که تو غرب چه خبره میشه که تو ماهواره اینترنت, فیلم یا سریالهاشون روی اینها تمرکز کنن و محصولاتشون برای ما اغلب روی این محور در مانور باشه...
من نمیخوام بحثو منحرف کنم اما در بعد ظاهری در اسلام و در جامعه مردها در مواردی از زنها برترن, یکیشون همین موردیه که شما خیلی راحت گفتین...
یعنی پسر برای رفع نیازهاش میتونه از ابزاری که دین و جامعه براش گذاشته استفاده کنه اما به قول شما دختر خانم نیاز به اجازه پدر داره...راحت میتونه از داروخونه بازدارنده با انواع رایحه ها بگیره اما دختر خانم باید قرص بگیره...پسری که با دختر بوده یا یکیو صیغه کرده زیاد تو چشم نیست و خیلی راحت میتونه ردشو پاک کنه اما دخترو خیلی راحت میشه حتی اگه این کارارو نکرده باشه هم رسواش کرد...پسر هیچ نشانی روش نمیمونه اما دختر اینطور نیست...پسر در هر روش رابطه لذتشو میبره حتی در روشهای نادرست لذت بیشتریم میبره اما برای دختر فرق از زمین است تا آسمان, اما مجبورن برای حفظ آبروشون به این کار هم رضایت بدن, چون الان دیگه بهونه افتادم و پاره شد مورد قبول نیست...و دلایل دیگر که نمیشه گفت...
منظور من اینه که عامل اصلی ایجاد کننده این افکار رسانه ها هستن که بر اساس دین ما این تبلیغات رسانه های غربی انحرافین...
اما همه مواردی که دوستان دیگه هم گفتن از بی جنبه بودن ایرانیا تا سن کم برای ازدواج هم همگی موثرن و صدر در صد درست...
رابطه جنسی خیلی شیرینه...هیشکی نمیتونه انکارش کنه, کسیم که انکارش کنه به این دلیله که یا رابطه نداشته یا رابطه درست نداشته...اما رابطه جنسی در 4چوبش باید باشه که شرایط این 4چوب به نفع پسراست نه دخترا...

NaKayama;515755 نوشت:
تو اینجور بحثا به نظرم مثل همین کاری که شما کردید سعی کنیم جنبه هایی رو که دوستان دیگه نگفتن رو بگیم خیلی بهتره...
من تو نظر قبلیم گفتم اینها بیشتر تاثیرات غربه...منظورم ازین حرف این بود که جوون ما زمانی متوجه این امر که تو غرب چه خبره میشه که تو ماهواره اینترنت, فیلم یا سریالهاشون روی اینها تمرکز کنن و محصولاتشون برای ما اغلب روی این محور در مانور باشه...
من نمیخوام بحثو منحرف کنم اما در بعد ظاهری در اسلام و در جامعه مردها در مواردی از زنها برترن, یکیشون همین موردیه که شما خیلی راحت گفتین...
یعنی پسر برای رفع نیازهاش میتونه از ابزاری که دین و جامعه براش گذاشته استفاده کنه اما به قول شما دختر خانم نیاز به اجازه پدر داره...راحت میتونه از داروخونه بازدارنده با انواع رایحه ها بگیره اما دختر خانم باید قرص بگیره...پسری که با دختر بوده یا یکیو صیغه کرده زیاد تو چشم نیست و خیلی راحت میتونه ردشو پاک کنه اما دخترو خیلی راحت میشه حتی اگه این کارارو نکرده باشه هم رسواش کرد...پسر هیچ نشانی روش نمیمونه اما دختر اینطور نیست...پسر در هر روش رابطه لذتشو میبره حتی در روشهای نادرست لذت بیشتریم میبره اما برای دختر فرق از زمین است تا آسمان, اما مجبورن برای حفظ آبروشون به این کار هم رضایت بدن, چون الان دیگه بهونه افتادم و پاره شد مورد قبول نیست...و دلایل دیگر که نمیشه گفت...
منظور من اینه که عامل اصلی ایجاد کننده این افکار رسانه ها هستن که بر اساس دین ما این تبلیغات رسانه های غربی انحرافین...
اما همه مواردی که دوستان دیگه هم گفتن از بی جنبه بودن ایرانیا تا سن کم برای ازدواج هم همگی موثرن و صدر در صد درست...
رابطه جنسی خیلی شیرینه...هیشکی نمیتونه انکارش کنه, کسیم که انکارش کنه به این دلیله که یا رابطه نداشته یا رابطه درست نداشته...اما رابطه جنسی در 4چوبش باید باشه که شرایط این 4چوب به نفع پسراست نه دخترا...

کاش فقط به تجربه ختم می شد !! چیزی که خودم دیدم خانم یا اقا مدت زیادی خونه نیست ، حالا یا به واسظه کار یا درس و ... از خونه اش دور هست یا نیازهای روحی و... طرف مقابلش نمی تونه برطرف کنه ، .آنقد با هم صداقت ندارند که با هم مطرح کنن و مشکل را حل کنن ، پس چی میشه؟؟ یکی شون بلاخر می لغزه. به قول ی دختر ی عمر گناه نکردیم ازدواج میکنیم ،حالا عفت پیشه کنیم ، حالا هم که ازدواج کردیم کو همسر؟؟؟؟ انموقع امیدی واسه گناه نکردن داشتیم اما الان چی ؟؟؟این حتی از زبون آقایون هم شنیدم !!!
نمی دونم چه مرضی به جون مردم افتاده دختر میخواد خلاف کنه دنبال پسر نمیرند میگن مرد متاهل راخت تره ، ... برام عجیبه تمایلی که زن و مرد مجرد به رابطه با ی متاهل دارند !!!مقصر متاهل ها هم هستند ولی بعضی جاها بد جور واسه شون تور گناه وخیانت پهن می کنند.

محی الدین;515263 نوشت:

سلام
با وجود افرادی مثل شما غرب نیازی به وکیل و هزینه آن ندارد
وضعیت غرب از این جهت مشخص است . در میان کشورهای غربی وضع ایالات متحده از همه بدتر است تا جایی که اروپا هم نسبت به انتقال فرهنگی آمریکا به شدت نگران است
فضای فرهنگی کشور ما بسیار بسیار پاکتر از غرب بوده و هست و بی شک ترویج روابط نامشروع جزء برنامه های استکباری غرب است که متاثر گرایشهای الحادی و دنیاگرانه صهیونیسم است
یا علیم

با سلام
دوست گرامي - جناب محي الدين
ايا شما نمي توانيد بدون توهين و تحقير و اتيكت زدن صحبت كنيد؟؟؟؟؟ ايا فكر نمي كنيد يك از ايرادات افرادي مثل من و شما اين است كه:
1 - نمي توتنيم نظري به غير از نظر و عقيده خودمان را تحمل كنيم؟
2 - پاسخي منطقي و توجيهي بر عجزمان در در موضوع خيانت نداريم و آن را به بيگانگان نسبت ميدهيم؟
3 - كدام منبع آماري شما را به اين نتيجه رسانده كه آمار خيانت در ايران كمتر از ساير كشورهاست؟ اصلا يك آمار ابكي در ايران وجود دارد كه به آن استناد كنيد؟
4 - براي اينكه مطمئن شويد كه من وكيل غرب هستم يا نه ؟ و يا اينكه مثل شما يك ايراني هستم كه از ديدن بعضي معضلات رنجيده ميشوم اين را بگويم وقتي در دادگاه خانواده ونك دوره خدمت سربازي را ميگذراندم پرونده هايي از موضوع مورد انكار شما را به چشم ديدم و در جريان رسيدگي به جرم متهمان بودم كه هر بار به ياد مي آورم شرم دارم كه خودم را انسان بنامم - پرونده هاي از زنا با محارم - تجاوز پدر به دختر و خواهر و برادر و ...... كه شرم دارم بازگو كنم - در زماني كه نه ماهواره بود و نه اينترنت و نه مجرمان پرونده غرب زدگي به تيپ و كلاسشان ميخورد
تا وقتي كار ما انكاراست و نسبت دادن اينگونه بزه هاي اجتماعي به خارجي است قطعا را غلاجي نخواهد بود
شما به جاي حمله به من به عنوان يك مسيحي و ايجاد جنگ مسلمان و مسيحي و يار كشي - كاش معني ازدواج را دين دين و اعتقاد و قانون مدني ايران طرح و به پژوهش هاي دانشگاهي كه در دانشگاه هاي ايران و در تز هاي ليسانس و فوق ليسانس انجام شده مراجعه ميكرديد شايد حداقل راهگشاي شما در زندگي شخصي تان ميشد

به نظرم کسی که سر سفره پدر و مادرش بزرگ شده باشه و لقمه حلال خورده باشه سمت این محرمات نمیره و اگرم شیطان گولش بزنه و بخواد بره ، نیروی پاک درونش همه تمام کائنات رو متحد می کنه تا این اتفاق نیوفته... این نظر منه :ok:

lordia;515824 نوشت:
به نظرم کسی که سر سفره پدر و مادرش بزرگ شده باشه و لقمه حلال خورده باشه سمت این محرمات نمیره و اگرم شیطان گولش بزنه و بخواد بره ، نیروی پاک درونش همه تمام کائنات رو متحد می کنه تا این اتفاق نیوفته... این نظر منه

[="#006400"]ضمن تشکر از شما
البته ممکنه آدمی هم بدون پدر و مادر بزرگ شده باشه و لقمه حلال خورده باشه و سمت محرمات نرفته باشه ..
مهم ازینها چگونگی حفظ این لقمه حلال و تاثیر لقمه حلال بر وجود ماست . [/]

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

از خودم مثالی میزنم:
دو سال و اندی پیش، همسرم دعوت حق را لبیک گفت. (امیدوارم رحمت و مغفرت خدا شامل حالش بشه)
سال اول کسی کاری به کار بنده نداشت.
اما بعد از اولین سالگرد وفات همسرم تاکنون، 3 پیشنهاد از سوی 3 خانم متأهل دریافت نمودم با این مضمون کلی:
«تو که نیاز عاطفی و جنسی داری. منهم که شوهرم در این دو زمینه قادر به ارضا کردنم نیست و از طرفی نمیتونم طلاق هم بگیرم. زندگی و بچه و ... از این حرفا. بیا در کنار هم، هر دو بکام مطلوبمان برسیم»

وقتی یه مرد یا زن متاهل به همسرش خیانت میکنه، از سه حال خارج نیست. یا تنوع طلب هست، یا واقعا در زندگی مشترک ناکام باقی مونده، یا حسرت دوران مجردی و تجربه کردن آرزوهائی رو داره که همه اون آرزوها در قالب همسرش بدست نمیان.
و اینکه معمولا طرفشون رو هم از بین متاهل‌ها انتخاب میکنن بیشتر بخاطر اینه که احساس میکنن اینجوری در و تخته با هم جور میشه چون اون طرف هم تقریبا باهاش همدرده.
و یا اینجوری یه حاشیه امن‌تری داره که مثلا فکر میکنه احتمال اینکه زندگیش خراب بشه کمتره.

[="#006400"]هوالعالم

به نظرم
- عدم شناخت کافی زن از جنس مرد و مرد از زن !
از خواسته ها ! احساسات ! از واجبات روابط زناشویی ..

دیگری چشم چرانی و زیاده خواهی زوج
و درنتیجه یک بام و دو هوایی شدنه ذهن در معاشقه و زندگی ...
یعنی طرف چشمش به سمت شماست اما دلش جای دیگه
و اینطوری همسر اونطور که باید نمیتونه ارتباط برقرار کنه ...

مستی . نشئگی . دوپینگ و استفاده ناآگاهانه از داروها !!

اعتماد بیش از حد به دیگران و باز گذاشتن راه تهمت و توهین دیگران که ممکنه موجب تخریب و تحقیر وجود ما بشه
بطوریکه ممکنه از روی لجبازی یا ناخواسته مستقیما به سمت عمل منفی بریم ...[/]

Mohammad2db;515839 نوشت:
ضمن تشکر از شما
البته ممکنه آدمی هم بدون پدر و مادر بزرگ شده باشه و لقمه حلال خورده باشه و سمت محرمات نرفته باشه ..
مهم ازینها چگونگی حفظ این لقمه حلال و تاثیر لقمه حلال بر وجود ماست .

اصلا اصل قضیه همین جنس لقمه و نیمه عمر اونه.....

sina178s;515820 نوشت:
با سلام
دوست گرامي - جناب محي الدين
ايا شما نمي توانيد بدون توهين و تحقير و اتيكت زدن صحبت كنيد؟؟؟؟؟ ايا فكر نمي كنيد يك از ايرادات افرادي مثل من و شما اين است كه:
1 - نمي توتنيم نظري به غير از نظر و عقيده خودمان را تحمل كنيم؟
2 - پاسخي منطقي و توجيهي بر عجزمان در در موضوع خيانت نداريم و آن را به بيگانگان نسبت ميدهيم؟
3 - كدام منبع آماري شما را به اين نتيجه رسانده كه آمار خيانت در ايران كمتر از ساير كشورهاست؟ اصلا يك آمار ابكي در ايران وجود دارد كه به آن استناد كنيد؟
4 - براي اينكه مطمئن شويد كه من وكيل غرب هستم يا نه ؟ و يا اينكه مثل شما يك ايراني هستم كه از ديدن بعضي معضلات رنجيده ميشوم اين را بگويم وقتي در دادگاه خانواده ونك دوره خدمت سربازي را ميگذراندم پرونده هايي از موضوع مورد انكار شما را به چشم ديدم و در جريان رسيدگي به جرم متهمان بودم كه هر بار به ياد مي آورم شرم دارم كه خودم را انسان بنامم - پرونده هاي از زنا با محارم - تجاوز پدر به دختر و خواهر و برادر و ...... كه شرم دارم بازگو كنم - در زماني كه نه ماهواره بود و نه اينترنت و نه مجرمان پرونده غرب زدگي به تيپ و كلاسشان ميخورد
تا وقتي كار ما انكاراست و نسبت دادن اينگونه بزه هاي اجتماعي به خارجي است قطعا را غلاجي نخواهد بود
شما به جاي حمله به من به عنوان يك مسيحي و ايجاد جنگ مسلمان و مسيحي و يار كشي - كاش معني ازدواج را دين دين و اعتقاد و قانون مدني ايران طرح و به پژوهش هاي دانشگاهي كه در دانشگاه هاي ايران و در تز هاي ليسانس و فوق ليسانس انجام شده مراجعه ميكرديد شايد حداقل راهگشاي شما در زندگي شخصي تان ميشد

سلام
اولا من نامی از مسیحیت نیاوردم که جنگ اسلام و مسیحی را شروع کرده باشم
ثانیا اگر به فرض ما آمار نداریم آمار غربیها که هست پس چرا شک را بر یقین غالب کنیم
ثالثا ما آماری از تاثیر گذاری شدید ماهواره بر روابط همسران داریم می توانید خودتان مراجعه کنید که در برخی موارد آمار پنجاه درصد هم هست
از این به آن نقبی بزن
رابعا شکی نیست که فرهنگ اسلامی و ایرانی از این امور پلید بری است . مساله روابط نامحدود و نامشروع سوغات غرب است
خامسا دوستان کلیساهای خانگی هم در ترویج روابط نامشروع دستی دارند که بهتر است آنرا اینجا مطرح نکنیم
یا علیم

موضوع قفل شده است