جمع بندی اگر هدف خلقت، تکامل انسان است، پس چرا خداوند از ابتدا همه رو در بهشت تکامل یافته خلق نکرد؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اگر هدف خلقت، تکامل انسان است، پس چرا خداوند از ابتدا همه رو در بهشت تکامل یافته خلق نکرد؟

بسم الله الجبار القهار با سلام... چرا خداوند از ابتدا همه رو در بهشت تکامل یافته خلق نکرد؟اگر هدف خلقت تکامل انسان است...خب از اول بی درد سر و ظلم و جنایت خدا همه رو در بهشت در اوج تکامل خلق می کرد....مثالی می زنم: مثلا من در بازی شطرنج ضعیف هستم قدرت اختیار دارم و از اشتباهاتم درس می گیرم و کم کم قوی می شوم....و به تکامل می رسم...اما یک نرم افزار تکامل یافته شطرنج بدون اینکه طعم شکست و سختی و ظلم رو چشیده باشه تمام ظلم های حریف و شکست ها و ضعف ها رو بلده و در اوج تکامل قرار داره....خب حالا چه کاریه این همه سختی بکشیم و قتل و خون ریزی بشه از اول تکامل یافته در بهشت خلق بشیم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست گرامی
خداوند انسان را با اختیار آفرید و به او خوب و بدش را الهام کرد . "فالهمها فجورها و تقواها"
آنگاه راه کمال را به او نشان داد. خداوند برای آفرینش همچنین موجودی به خودش تبریک گفته است " تبارک الله احسن الخالقین"
خدا موجودات دیگری هم آفرید جماد را آفرید که نه رشد می کنند نه عقلی دارند و نه شهوتی . حیوان را آفرید که شهوت و غضب دارد ولی عقل ندارد برای همین هیچ تکاملی نخواهد داشت و در مقام حیوانیت خود ثابت است. ملک را آفرید و به او عقل داد ولی غضب و شهوت نداد. ملک نیز در مقام خود ایستا است و زمینه امتحان ندارد و دارای برخی از کمالات هست و نه بالاتر می رود نه سقوط می کند.
انسان هم عقل دارد هم شهوت هم غضب . او می تواند آنچنان از عقلش بهره برد که سرآمد خلایق شود و حتی از ملک هم بالا تر رود. و می تواند آنچنان در دام شهوت و غضب اسیر آید که از حیوان پست تر گردد.
برای همین است که خدا در آفرینشش به خود تبریک گفت چون موجودی آفرید که می توانست اختیار کند اراده داشت و از این جهت بر موجودات دیگر برتری داشت (چرا که اراده و اختیار از صفات الهی بود که آن را فقط به انسان داد)
حال اگر خدا می خواست که انسان را در همان ابتدا تمامی کمالات را به او بدهد ناگزیر بود اختیار و اراده را از او بگیرد و او را امتحان نکند که دیگر او انسان نبود او ملکی بود مثل بقیه ملائکه . دیگر خدا انسان خلق نکرده بود.
از طرفی عمل آنگاه ارزش دارد که از روی اختیار باشد و الا اعمال غیر اختیاری که ارزش ندارند مثلا آن ملکی که دائما در عرش در حال سجده و رکوع است که کاری نکرده است چرا که خدا او را این گونه آفریده است و کاری جز این نمی تواند بکند که مستحق تقدیر و تحسین باشد.
برای همین است که شیطان بعد از عبادت چندین هزار ساله شد پیش نماز ملایکه . و برای همین است که وقتی خدا آدم را خلق کرد به ملایکه دستور داد به آدم سجده کنند.
آری ارزش انسان به همین انتخاب های اوست و اگر بهشت می رود به خاطر عمل آزادانه اوست و بهشت پاداش اعمال اختیاری است برای همین ملایکه پاداشی داده نمی شوند و این فقط جن و انس است که پاداش می گیرند
پس اگر انسان در بدو پیدایش تمام کمالات را داشت که وارد بهشت نمی شد . اقتضای وجود انسانی و بهره بردن از بهشت همین اراده و اختیار و آزاده عمل کردن و آزمایشات الهی است.
برای همین است که در مسابقات از بهترین شطرنج باز های انسانی تقدیر به مل می آید و به آنها جایزه می دهند نه این که برای برنده شدن نرم افزار به نرم افزار جایزه بدهند چرا که او برای رسیدن به این جا هیچ تلاشی نکرده است (بلکه اگر از نرم افزار هم تقدیر می شود وجایزه می گیرد به سازنده اش که تلاش کرده جایزه می دهند نه به خود نرم افزار)
بدین ترتیب یا انسان باید برای رسیدن به کمال تلاش کند و برای رسیدن به کمال قوه رسیدن را داشته باشد نه خودش را یا اگر می خواهد کمالات را یکجا داشته باشد دیگر انسان نیست ملک است.
هر چقدر تلاش انسان در رسیدن به این هدف بیشتر باشد و امتحانات سخت تر باشد رتبه و درجه بیشتر و بالاتر است.

شعیب;509686 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی
با سلام جواب شما عالی و بی نقص است....اما من این ها رو می دونستم و اصلا سوال من اینا نبود گویا خیلی بد منظورمو رسوندم.....معذرت می خوام...منظورم اینه که خدا مثلا می تواند این امتحانات دنیا که چندین هزار سال بر روی کره زمین اجرا می شود رو در یک ثانیه سر و تهش رو هم بیاره....و انقدر طول نکشه ...یعنی انسان رو طوری خلق می کرد که کلا در یک ثانیه تمام امتحانات رو پس می داد...انقدر سرعت عمل انسان رو بالا می برد که یک ثانیه ای کل از اول تا آخر خلقت به تکامل با اراده و اختیار می رسیدند...البته شاید این موضوع رو هم ساده باشه و بد بیان کرده باشم منظورمو....یا یه جور دیگه بگم...می دانیم کمالات انسان بی نهایت است و حدی ندارد....پس اگر اینطوره دنیا باید بی نهایت باشد که کمالات انسان هم به بی نهایت برود...پس آیا در آخرت هم سختی و ضدیت ها برای انسان وجود دارد که انسان به تکامل برسد؟ چون اگر هدف خلقت تکامل است و این کمال هم حدی ندارد پس با آمدن بهشت یعنی کمال قطع شده است....دیگه منظورمو فکر کنم تونستم برسونم

nothing;509919 نوشت:
با سلام جواب شما عالی و بی نقص است....اما من این ها رو می دونستم و اصلا سوال من اینا نبود گویا خیلی بد منظورمو رسوندم.....معذرت می خوام...منظورم اینه که خدا مثلا می تواند این امتحانات دنیا که چندین هزار سال بر روی کره زمین اجرا می شود رو در یک ثانیه سر و تهش رو هم بیاره....و انقدر طول نکشه ...یعنی انسان رو طوری خلق می کرد که کلا در یک ثانیه تمام امتحانات رو پس می داد...انقدر سرعت عمل انسان رو بالا می برد که یک ثانیه ای کل از اول تا آخر خلقت به تکامل با اراده و اختیار می رسیدند...البته شاید این موضوع رو هم ساده باشه و بد بیان کرده باشم منظورمو....یا یه جور دیگه بگم...می دانیم کمالات انسان بی نهایت است و حدی ندارد....پس اگر اینطوره دنیا باید بی نهایت باشد که کمالات انسان هم به بی نهایت برود...پس آیا در آخرت هم سختی و ضدیت ها برای انسان وجود دارد که انسان به تکامل برسد؟ چون اگر هدف خلقت تکامل است و این کمال هم حدی ندارد پس با آمدن بهشت یعنی کمال قطع شده است....دیگه منظورمو فکر کنم تونستم برسونم

با سلام خدمت شما دوست عزیز

اولا منشا کمال انسان عمل اوست که در دنیا باید صورت بپذیرد و دامنه این کمالات می تواند تا قیامت هم ادامه داشته باشد. بدین صورت که انسان با عمل اختیاری در این دنیا ظرفیت تکامل را پیدا می کند و برخی از اعمال او یا عمل های دیگران برای او نتیجه اش تا بعداز مرگ ادامه دارد. مانند صدقه جاریه ، یا از طرفی سنت سیئه و... و حتی در قیامت شفاعت اهل شفاعت برای انسان ترفیع را به دنبال دارد.
بی نهایت بودن کمال در انسان بدین معنا نیست انسان دائما باید رشد کند حتی در بهشت . نه بلکه حدی برای بالا رفتن در کمالات در ظرف عمل نیست . اما وقتی که جایگاه خود را در این بی نهایت یافت آن می شود حد کمالات او.
ثانیا: نظام آفرینش حکیمانه است این که انسان در عالم ماده خلق شود جایگاهی حکیمانه است و ماده همراه او تزاحم و تدریج اخذ شده است.
تکامل از خصوصیات عالم ماده است و اگر انسان می خواهد به جایگاهی ارتقاء یابد که ارزش عملی داشته باشد باید در همین دار ماده که تدریج در آن هست واقع شود و الا اگر او در جایگاهی قرار داده شود که آن جایگاه با عمل اختیاری انسان به دست نیاید که ارزشی نخواهد داشت.
پس ناگزیر باید این تکامل در ماده ای که از ذاتیات او زمان مندی است انجام پذیرد . و اگر خدا بخواهد انسان را در عالم ماده بیازماید و زمان را از او بگیرد دیگر ماده نیست از یک طرف می گوییم که خدا حکیمانه عمل می کند و عالمی را که حکیمانه آفریده ضایع نمی کند و از طرف دیگر می خواهیم که انسان بدون زمان تکامل یابد.
و این دو با هم ناسازگاری دارد.
پس انسان بنا برانظام احسن ربانی- که حکمت او اقتضاء دارد که خلاف آن را عمل نکند- باید در عالم ماده زمان دار آزمایش شده و به کمال برسد.

سوال:
چرا خداوند از ابتدا همه رو در بهشت تکامل یافته خلق نکرد؟اگر هدف خلقت تکامل انسان است...خب از اول بی درد سر و ظلم و جنایت خدا همه رو در بهشت در اوج تکامل خلق می کرد....مثالی می زنم: مثلا من در بازی شطرنج ضعیف هستم قدرت اختیار دارم و از اشتباهاتم درس می گیرم و کم کم قوی می شوم....و به تکامل می رسم...اما یک نرم افزار تکامل یافته شطرنج بدون اینکه طعم شکست و سختی و ظلم رو چشیده باشه تمام ظلم های حریف و شکست ها و ضعف ها رو بلده و در اوج تکامل قرار داره....خب حالا چه کاریه این همه سختی بکشیم و قتل و خون ریزی بشه از اول تکامل یافته در بهشت خلق بشیم
جواب:
خداوند انسان را با اختیار آفرید و به او خوب و بدش را الهام کرد . "فالهمها فجورها و تقواها"(شمس Dirol
آنگاه راه کمال را به او نشان داد. خداوند برای آفرینش همچنین موجودی به خودش تبریک گفته است " تبارک الله احسن الخالقین"(مومنون14)
خدا موجودات دیگری هم آفرید جماد را آفرید که نه رشد می کنند نه عقلی دارند و نه شهوتی . حیوان را آفرید که شهوت و غضب دارد ولی عقل ندارد برای همین هیچ تکاملی نخواهد داشت و در مقام حیوانیت خود ثابت است. ملک را آفرید و به او عقل داد ولی غضب و شهوت نداد. ملک نیز در مقام خود ایستا است و زمینه امتحان ندارد و دارای برخی از کمالات هست و نه بالاتر می رود نه سقوط می کند.
انسان هم عقل دارد هم شهوت هم غضب . او می تواند آنچنان از عقلش بهره برد که سرآمد خلایق شود و حتی از ملک هم بالا تر رود. و می تواند آنچنان در دام شهوت و غضب اسیر آید که از حیوان پست تر گردد.
برای همین است که خدا در آفرینشش به خود تبریک گفت چون موجودی آفرید که می توانست اختیار کند اراده داشت و از این جهت بر موجودات دیگر برتری داشت (چرا که اراده و اختیار از صفات الهی بود که آن را فقط به انسان داد)
حال اگر خدا می خواست که انسان را در همان ابتدا تمامی کمالات را به او بدهد ناگزیر بود اختیار و اراده را از او بگیرد و او را امتحان نکند که دیگر او انسان نبود او ملکی بود مثل بقیه ملائکه . دیگر خدا انسان خلق نکرده بود.
از طرفی عمل آنگاه ارزش دارد که از روی اختیار باشد و الا اعمال غیر اختیاری که ارزش ندارند مثلا آن ملکی که دائما در عرش در حال سجده و رکوع است که کاری نکرده است چرا که خدا او را این گونه آفریده است و کاری جز این نمی تواند بکند که مستحق تقدیر و تحسین باشد.
برای همین است که شیطان بعد از عبادت چندین هزار ساله شد پیش نماز ملایکه . و برای همین است که وقتی خدا آدم را خلق کرد به ملایکه دستور داد به آدم سجده کنند.
آری ارزش انسان به همین انتخاب های اوست و اگر بهشت می رود به خاطر عمل آزادانه اوست و بهشت پاداش اعمال اختیاری است برای همین ملایکه پاداشی داده نمی شوند و این فقط جن و انس است که پاداش می گیرند
پس اگر انسان در بدو پیدایش تمام کمالات را داشت که وارد بهشت نمی شد . اقتضای وجود انسانی و بهره بردن از بهشت همین اراده و اختیار و آزاده عمل کردن و آزمایشات الهی است.
برای همین است که در مسابقات از بهترین شطرنج باز های انسانی تقدیر به مل می آید و به آنها جایزه می دهند نه این که برای برنده شدن نرم افزار به نرم افزار جایزه بدهند چرا که او برای رسیدن به این جا هیچ تلاشی نکرده است (بلکه اگر از نرم افزار هم تقدیر می شود وجایزه می گیرد به سازنده اش که تلاش کرده جایزه می دهند نه به خود نرم افزار)
بدین ترتیب یا انسان باید برای رسیدن به کمال تلاش کند و برای رسیدن به کمال قوه رسیدن را داشته باشد نه خودش را یا اگر می خواهد کمالات را یکجا داشته باشد دیگر انسان نیست ملک است."ان لیس للانسان الاما سعی"(نجم39)
هر چقدر تلاش انسان در رسیدن به این هدف بیشتر باشد و امتحانات سخت تر باشد رتبه و درجه بیشتر و بالاتر است.

موضوع قفل شده است