جمع بندی خودمان انتخاب کردیم کی و کجا به دنیا بیاییم

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خودمان انتخاب کردیم کی و کجا به دنیا بیاییم

در قرآن از برخی ایات به نظر میرسه که ما قبل از به دنیا امدن در عالم یا عوالم دیگری بودیم و طی مسیری داشتیم . در این عوالم قبل از هستی جسمانی روح ما وجود داشته .

و از این آیات این طور برداشت میشه که ما خودمان این هستی جسمانی را پذیرفتیم و بین ما و خداوند عهدی بسته شده . و آن عهد این بوده که شرط بندگی و سیر الی الله را طی کنیم .
آن روز خدا برای اینکه بعدا ما بهانه ای برای شکستن این عهد نداشته باشیم الگو یا الگو هایی به ما معرفی میکنند .

این الگوها همان اهل بیت یا پنج تن ال عبا بودند . گفته شده در آن روز هر کسی زمان , مکان و دین خود را هنگام به دنیا آمدن انتخاب کرده .
آیا واقعا ما خودمان انتخاب کریم که کجا و در چه زمانی به دنیا بیایم ؟ . دوستانی که میتونن در این باره بحث کنند لفطا کمک کنند .

کلیپهایی از استاد رائفی شاید بتونه به این بحث کمک کنه

[h=1]خودت خاستی کجا و کی به دنیا بیای[/h]
[video]http://www.aparat.com/v/YrMhw[/video]

[h=1]ما قبل از خلقت کجا بودیم ؟[/h]
[video]http://www.aparat.com/v/9ltTY[/video]

[h=3]سوره اعراف – آیه ١٧٢[/h]

سلام من در کتابهایی که خوندم یه مورد به این جا برخورد کرده بودم که میگفت :

1 . ما اولین بار نیست که به دنیا آمدیم
2 . دنیاهایی را سپری کردیم و به این دنیا رسیدیم
3 . بعد از این دنیا به ترتیب : جهنم ، بهشت و ... را سپری خواهیم کرد
4 . پیش خدا باز میگردیم و خدا میپرسد : آیا روح خدایی که به شما داده بودم کامل شده است ؟ اگر نه دوباره به چرخه می افتیم و دنیاهایی رو سپری میکنیم
5 . اما بار دیگه که به دنیا میایم خودمون انتخاب میکنیم چجوری ( سالم یا عجوز ) کجا ( ایران یا آمریکا یا ... ) و کی ( از نظر پیشرفت علم ) به دنیا بیایم .

این مراحل عرفانی بود که خونده بودم و البته تا یه جایی هم قبولش کردم ولی ....

نمیدونم والا خواستم فقط بگم چی خونده بودم .

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست عزیز
به اعتقاد عده ای از علمای دین انسان قبل از دنیا چند عالم را پشت سر نهاده است.
عالم ذر ، عالم صلب ، عالم رحم و بعد عالم دنیا.
البته در این که انسان در این عوالم چقدر اختیار و گستره عمل دارد اختلاف نظر هایی هست .
درباره عملکرد انسان ها در این عوتلم فقط نسبت به عالم ذر در قرآن و روایات آیه و روایاتی موجود است که در تفسیر آن مفسرین اختلاف دارند:

در مورد «عالم ذر» منابع محدودی در آیات و روایات وجود دارد. در نتیجه اختلاف در مورد اصل این عالم وویژگی های آن کم نیست اما در هر صورت آیاتی(1) وجود دارد که مفادش آن است که از فرزندان آدم پیمان بر ربوبیت خدا گرفته شده است:

«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی‌ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ.»

«به خاطر بیاور زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آن‌ها را برگرفت و آن‌ها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟! گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. (اما چرا خداوند چنین پیمانی گرفت؟) برای اینکه در روز رستاخیز نگوئید ما از این (توحید) بی خبر بودیم.»


اما این پیمان چگونه و در چه زمان بوده است، توضیحی نمی‏ دهد. از این جهت مفسران درباره این پیمان اختلاف کرده‏ اند.
در ذیل به برخی از این نظریه‏ ها اشاره می‏کنیم:
أ) نظریه محدّثان اسلامی‏
محدثان اسلامی بر اساس فهم برخی از روایات بر این باورند که خداوند به هنگام آفرینش آدم، تمام فرزندان آینده او را به صورت موجودات ریز در آورد و به آنان گفت: "ألست بربّکم" آنان گفتند "بلی" سپس همگی را به صلب و پشت آدم بازگردانید. آنان هنگام خطاب الهی دارای عقل و شعور کافی بودند و سخن خدا را شنیدند و پاسخ او را گفتند.
پیمان به این خاطر از آنان گرفته شد که راه‏های عذر در روز رستاخیز را روی آنان ببندد.(2)
اشکالاتی بر این نظر وارد شده است که محققان به آن اشاره کرده ‏اند. (3)

ب) نظریه برخی مفسران‏
گروهی از مفسران معتقدند باید آیه را بر توحید فطری حمل نمود. در توضیح نظریه خود گفته‏اند: انسان با رشته غرائز و استعدادها و انواع تقاضاها و درخواست‏های طبیعی و فطری به جهان گام می‏نهد. آدمی هنگام تولد و خروج از صلب پدر و دخول به رحم مادر و در وقت انعقاد نطفه، ذره‏ای بیش نیست، ولی در این ذره استعدادهای فراوان و لیاقت‏های قابل توجهی است، از آن جمله استعداد و فطرت خداشناسی. با تکامل این ذره در بیرون رحم، تمام استعدادها شکفته شده و به مرحله کمال و فعلیت می‏ رسد.

به عبارت دیگر:
خدا انسان‏ها را از پشت پدران و رحم مادران بیرون آورد و آفرینش آن‏ها را با خصوصیاتی ترکیب داد که پیوسته پروردگار خود را بشناسند و نیاز خود را به او احساس کنند.
هنگامی که انسان‏ها به نیاز خود به خدا توجه پیدا کردند و خود را غرق در نیاز دیدند، گویی به آنان گفته می‏شود:
من خدای شما نیستم؟ آنان می‏گویند: چرا گواهی می‏ دهیم که خدای ما هستی.(4)

ج) نظریه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی معتقدند این آیه ناظر به وجود و حضور جمعی انسان‏ها در حضور خدا است؛ حضوری که غیبت در آن متصور نیست، گویی همه فرزندان آدم یک جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمده‏ اند و در برابر خدا حضور دارند. در این حالت هر انسانی خود را حضورا می‏یابد و یافته‏ اش گواهی روشن بر وجود خدا و خداوندگاری او است، ولی قرار گرفتن انسان‏ها در گردونه زمان و تحولات جهان، آدمی را چنان مشغول و از خود بی خود می‏ کند که از آن علم حضوری که به آفریدگار خود داشت، غافل می‏ گردد.(5)

آن چه تا این جا آوردیم، دیدگاه‏های برخی از محدثان، متکلمان و مفسران راجع به تفسیر آیه ذر بود.
پس از بیان نظریات مختلف می‏ گوییم:

ظاهراً آیه گفت و گویی بین خدا و انسان می‏ باشد. در این گفت و گو خداوند از انسان‏ها اقرار می‏گیرد که پروردگار آنان است. اقرار گرفتن برای اتمام حجت بر انسان می‏باشد که درآینده ادعای غفلت نکند.
آیا گفت و گو به همین صورت که در آیه آمده، اتفاق افتاده است؟ موطن و عالمی که این میثاق گرفته شده، کجا است؟ دنیا یا غیر آن؟ آیا این میثاق قبل از تولد انسان گرفته شده یا بعد از آن؟

در پاسخ به این سئوالات نظریات مختلفی ارائه شده است.
آیت الله جوادی آملی بعد از بررسی نظریات مفسران در آیه، دو احتمال را موجه دانسته‏اند.
أ) بیان تمثیلی: هر چند ظاهر آیه حاکی از گفت و گویی بین خدا و انسان و گرفتن اقرار است، ولی این آیه در مقام بیان واقع نیست، بلکه مقصود صرفاً تمثیل است.
خداوند در واقع از فرزندان آدم اقرار نگرفته، بلکه مراد آن است که گویا خداوند از همه انسان‏ها اقرار گرفته است. مسئله ربوبیت خدا و عبودیت انسان به قدری روشن است که گویا همه انسان‏ها گفتند "بلی". شیوه بیان این آیه بیان تمثیلی است مانند آیه یازدهم سوره فصلت که فرمود: "سپس آهنگ آفرینش آسمان کرد و آن بخاری بود، پس از آن به زمین فرمود:خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمان‏پذیر آمدیم"(6) آن دو گفتند با رغبت می‏آییم، در حالی که در واقع گفت و گویی بین خدا و آسمان و زمین واقع نشده است.
پس در آیه میثاق (عالم ذر) امر و نهی لفظی نیست، بلکه در حقیقت تمثیل است.
باید توجه داشت که خود قرآن بیان نموده که درصدد تمثیل است.
"اگر قرآن را برکوهی فرو می‏فرستادیم، یقیناً آن کوه را از بیم خدا فروتن و از هم پاشیده می‏دیدی و این مثل‏ها را برای مردم می‏زنیم؛ باشد که آنان بیندیشند".(7)
در این آیه خداوند می‏ فرماید که انزال قرآن بر کوه مثلی است که برای به تفکر واداشتن انسان به کار رفته است، بنابراین احتمال گفت و گوی ذکر شده در آیه میثاق، صرفاً تمثیلی است برای بیان وضوح ربوبیت خدا و عبودیت انسان.(8)

ب)بیان واقعی: معنای دوم که بیشتر مورد نظر است، این می‏باشد که آیه صرفاً تمثیل نیست، بلکه به لسان گفت و گو از واقعیتی سخن می‏گوید که در خارج رخ داده ، واقعیت این است که خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است:
یکی زبان عقل (پیمبر درونی انسان) و دیگری زبان وحی از طریق انبیا (پیامبران بیرونی). این دو حجت، خدا را به انسان می‏نمایانند و ربوبیت او را بیان می‏کنند. این دو از هیچ انسانی دریغ نشده است.
با وجود این دو حجت، دیگر انسان نمی‏تواند ادعای فراموشی و غفلت کند.
نکته‏ای که از آیه به دست می‏ آید، نوعی تقدم این میثاق بر زندگی انسان می‏باشد. از این رو حجت باطنی (عقل) و ظاهری(وحی) هر چند تقدم زمانی بر انسان و اعمال ارادی او ندارد، ولی بر مکلف شدن انسان حداقل تقدم رتبی دارد؛ یعنی ابتدا حجت بر عبد تمام می‏ شود، سپس مکلف به تکالیف الهی می‏ گردد. بنابراین مقصود آیه، گفت و گوی لفظی بین خدا و انسان نیست، بلکه اعطای دو حجت محکم الهی به انسان است.
با توجه به معنای فوق موطن و عالمی که این میثاق الهی در آن رخ داده، دنیا می‏باشد و برای هر انسانی بعد از تولد او چنین چیزی رخ می‏دهد.
بنابراین آیه میثاق هیچ دلالتی بر ازلی بودن انسان یا حتی هرگونه وجودی قبل از تولد برای آدمی ندارد، بلکه آیه صرفاً تمثیل است، نه بیان واقع و یا از واقعیت اعطای حجت باطنی و ظاهری سخن می‏ گوید که مربوط به بعد از تولد انسان می‏ باشد.(9)


پی‏ نوشت‏ها:
1 . اعراف(7) آیه 172 - 174.
2 . مجمع‏البیان، ج‏5، ص 390، بیروت، مؤسسه اعلمی؛ تفسیر فخررازی، ج‏15، ص 47 - 46، چ داراحیاءالتراث، بیروت.
3 . تفسیر تبیان، ج‏5، ص 28؛ مجمع‏البیان، ج 4، ص 390.
4 . مجمع‏البیان، ج‏4، ص 391؛ تفسیر ظلال القرآن، ج‏9، ص 59 - 58؛ تفسیر رازی، ج‏15، ص 53.
5 . تفسیر المیزان،ج‏8،ص 455.
6 . فصلت(41) آیه 16.
7 . حشر(59) آیه‏21.
8 . جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص 123 - 126 و 135.
9. جوادی آملی، فطرت در قرآن، ص 123 - 126 و 135.

telekinzi;569392 نوشت:
. ما اولین بار نیست که به دنیا آمدیم

با سلام
اگر منظورتان از دنیا دار تکلیف است در این که عالم ذر دار تکلیف باشد و انسان واقعا تصمیم ارادی گرفته باشد اقوالی است که در پست قبلی گذشت.
اما اگر منظورتان از دنیا همین دنیای ماست انسان یک بار بیشتر در آن وارد نمی شود ویک بار بیشتر از آن خارج نمی شود.

telekinzi;569392 نوشت:
2 . دنیاهایی را سپری کردیم و به این دنیا رسیدیم
3 . بعد از این دنیا به ترتیب : جهنم ، بهشت و ... را سپری خواهیم کرد

بله برخی از علما قایل اند که انسان هفت عالم را طی می کند .
عالم ذر، عالم صلب ، عالم رحم، عالم دنیا ، عالم قبر ، عالم برزخ ، عالم قیامت(بهشت یا جهنم) عالم لقاء.

telekinzi;569392 نوشت:
. پیش خدا باز میگردیم و خدا میپرسد : آیا روح خدایی که به شما داده بودم کامل شده است ؟ اگر نه دوباره به چرخه می افتیم و دنیاهایی رو سپری میکنیم

این چرخه ای که می فرمایید هیچ وجه دینی ندارد و یک تفکر بودایی به نام چرخه سمساره است با تغیراتی با رنگ و بوی دینی.

telekinzi;569392 نوشت:
. اما بار دیگه که به دنیا میایم خودمون انتخاب میکنیم چجوری ( سالم یا عجوز ) کجا ( ایران یا آمریکا یا ... ) و کی ( از نظر پیشرفت علم ) به دنیا بیایم .

همان جور که عرض شد انسان یک بار بیشتر به دنیا نمی آید و یک بار بیشتر از دنیا نمی رود.

شعیب;569682 نوشت:

بله برخی از علما قایل اند که انسان هفت عالم را طی می کند .
عالم ذر، عالم صلب ، عالم رحم، عالم دنیا ، عالم قبر ، عالم برزخ ، عالم قیامت(بهشت یا جهنم) عالم لقاء.

سلام ، مگه عالم قبر و عالم برزخ هردو یکی نیست؟
اگه ممکن در این مورد توضیح بدید

ممنون

ممنون از شعیب عزیز بابت پاسخشون جناب شعیب سوال دیگه از از حضورتون داشتم البته دوستمون ناراحت نشن خواهشا بنده هم مثل ایشون دنبال جواب هستم .

جناب شعیب هدف از خلقت چه بوده ؟

مثلا خدا مارو خلق کرده تا این هفت عالم رو طی کنیم و بعد از آن ها چه خواهد شد ؟ آیا پایان همه اینها زندگی جوادانه در بهشت و جهنم است ؟

با سلام و عرض ادب

من توجه کردم ادم وقتی چیزی رو میخواد و بهش میرسه باز دلش راضی نمیشه و همیشه انگار چیزی هست که اون رو میخواد و بهش نمیرسه و فکر میکنم در نهایت اخر اون چیزی که در اصل اون رو میخوایم

خدا هست.................

شاید خداوند این زندگی رو برامون درست کرده تا بهمون بفهمونه که ما ذاتا به خدا احتیاج داریم و بچشم ببینیم که هیچ چیز جز خودِ خدا مارو راضی نمیکنه

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش ...............باز جوید روزگار وصل خویش

چشمه1;569697 نوشت:
سلام ، مگه عالم قبر و عالم برزخ هردو یکی نیست؟
اگه ممکن در این مورد توضیح بدید

با سلام خدمت شما دوست گرامی
عالم قبر همان برزخ است و دو تعبیر از یک چیز است .
عمر بن يزيد مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: از شما شنيدم كه مي فرموديد: همه شيعيان ما در بهشت خواهند بود! فرمود: آري به خدا قسم همه در بهشت اند گفتم: فدايت شوم، گناهان، بزرگ و بسيارند، فرمود: اما در قيامت همه شما به شفاعت پيامبر فرمان برده شده يا وصي پيامبر، در بهشت خواهيد بود ولي به خدا قسم، من بر شما از برزخ نگرانم! گفتم: برزخ چيست؟ فرمود: قبر است، از هنگامي كه مي ميريد تا روز قيامت، عالم برزخ است.

telekinzi;569715 نوشت:
جناب شعیب هدف از خلقت چه بوده ؟

با سلام
درباره هدف خلقت انسان بحث زیاد است و تاپیک هایی جداگانه بر آن بحث کرده اند
اما خلاصه این که خدا انسان را در دار اختیار خلق کرد تا با اختیار خود در امتحان های سربلند بیرون بیاید و راه خود را به سمت خدا (کمال) در پیش گیرد. این راه با عبادت و شناخت الهی و تلاش در امتحان های الهی به سرمنزل مقصود خواهد رسید.

telekinzi;569715 نوشت:
مثلا خدا مارو خلق کرده تا این هفت عالم رو طی کنیم و بعد از آن ها چه خواهد شد ؟ آیا پایان همه اینها زندگی جوادانه در بهشت و جهنم است ؟
بهشت و جهنم تمثل کارهای خود ماست .
بی شک هر کس که وارد بهشت شد جاودانه در آن خواهد ماند و در خلود جهنم بحث هایی شده که می توانید در تاپیک های جداگانه آن را پی گیری کنید.

حاضر
سلام علیکم

:khoshAamad:
این مسأله از مسائل اختلافی و بسیار پر دامنه است و اقوالی در این زمینه ذکر شده است که برخی دوستان بدان اشاره کرده اند ولی در یک جمع بندی می توان گفت که در کل، پیش از آمدن به این دنیا، ما همه در عالم دیگری، به خداوند عزوجل تعهدی داده ایم، حال اسم این عالم چه هست و در کجا و چه زمانی بوده است، مدرک معتبری در دسترس نیست. باید در این مورد سکوت کرد، تا دلیل معتبری به دست بیاوریم.
موفق باشید.
:abroo:

سوال:آیا قبل از این که ما در این دنیا وارد شویم عالم دیگری را پشت سر گذاشته ایم.

جواب:
به اعتقاد عده ای از علمای دین انسان قبل از دنیا چند عالم را پشت سر نهاده است.
عالم ذر ، عالم صلب ، عالم رحم و بعد عالم دنیا.
البته در این که انسان در این عوالم چقدر اختیار و گستره عمل دارد اختلاف نظر هایی هست .
درباره عملکرد انسان ها در این عوتلم فقط نسبت به عالم ذر در قرآن و روایات آیه و روایاتی موجود است که در تفسیر آن مفسرین اختلاف دارند:

در مورد «عالم ذر» منابع محدودی در آیات و روایات وجود دارد. در نتیجه اختلاف در مورد اصل این عالم وویژگی های آن کم نیست اما در هر صورت آیاتی(1) وجود دارد که مفادش آن است که از فرزندان آدم پیمان بر ربوبیت خدا گرفته شده است:

«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی‌ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ.»

«به خاطر بیاور زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آن‌ها را برگرفت و آن‌ها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود:) آیا من پروردگار شما نیستم؟! گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. (اما چرا خداوند چنین پیمانی گرفت؟) برای اینکه در روز رستاخیز نگوئید ما از این (توحید) بی خبر بودیم.»


اما این پیمان چگونه و در چه زمان بوده است، توضیحی نمی‏ دهد. از این جهت مفسران درباره این پیمان اختلاف کرده‏ اند.
در ذیل به برخی از این نظریه‏ ها اشاره می‏کنیم:
أ) نظریه محدّثان اسلامی‏
محدثان اسلامی بر اساس فهم برخی از روایات بر این باورند که خداوند به هنگام آفرینش آدم، تمام فرزندان آینده او را به صورت موجودات ریز در آورد و به آنان گفت: "ألست بربّکم" آنان گفتند "بلی" سپس همگی را به صلب و پشت آدم بازگردانید. آنان هنگام خطاب الهی دارای عقل و شعور کافی بودند و سخن خدا را شنیدند و پاسخ او را گفتند.
پیمان به این خاطر از آنان گرفته شد که راه‏های عذر در روز رستاخیز را روی آنان ببندد.(2)
اشکالاتی بر این نظر وارد شده است که محققان به آن اشاره کرده ‏اند. (3)

ب) نظریه برخی مفسران‏
گروهی از مفسران معتقدند باید آیه را بر توحید فطری حمل نمود. در توضیح نظریه خود گفته‏اند: انسان با رشته غرائز و استعدادها و انواع تقاضاها و درخواست‏های طبیعی و فطری به جهان گام می‏نهد. آدمی هنگام تولد و خروج از صلب پدر و دخول به رحم مادر و در وقت انعقاد نطفه، ذره‏ای بیش نیست، ولی در این ذره استعدادهای فراوان و لیاقت‏های قابل توجهی است، از آن جمله استعداد و فطرت خداشناسی. با تکامل این ذره در بیرون رحم، تمام استعدادها شکفته شده و به مرحله کمال و فعلیت می‏ رسد.

به عبارت دیگر:
خدا انسان‏ها را از پشت پدران و رحم مادران بیرون آورد و آفرینش آن‏ها را با خصوصیاتی ترکیب داد که پیوسته پروردگار خود را بشناسند و نیاز خود را به او احساس کنند.
هنگامی که انسان‏ها به نیاز خود به خدا توجه پیدا کردند و خود را غرق در نیاز دیدند، گویی به آنان گفته می‏شود:
من خدای شما نیستم؟ آنان می‏گویند: چرا گواهی می‏ دهیم که خدای ما هستی.(4)

ج) نظریه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی معتقدند این آیه ناظر به وجود و حضور جمعی انسان‏ها در حضور خدا است؛ حضوری که غیبت در آن متصور نیست، گویی همه فرزندان آدم یک جا از پشت پدران گرفته شده، گرد هم جمع آمده‏ اند و در برابر خدا حضور دارند. در این حالت هر انسانی خود را حضورا می‏یابد و یافته‏ اش گواهی روشن بر وجود خدا و خداوندگاری او است، ولی قرار گرفتن انسان‏ها در گردونه زمان و تحولات جهان، آدمی را چنان مشغول و از خود بی خود می‏ کند که از آن علم حضوری که به آفریدگار خود داشت، غافل می‏ گردد.(5)

آن چه تا این جا آوردیم، دیدگاه‏های برخی از محدثان، متکلمان و مفسران راجع به تفسیر آیه ذر بود.
پس از بیان نظریات مختلف می‏ گوییم:

ظاهراً آیه گفت و گویی بین خدا و انسان می‏ باشد. در این گفت و گو خداوند از انسان‏ها اقرار می‏گیرد که پروردگار آنان است. اقرار گرفتن برای اتمام حجت بر انسان می‏باشد که درآینده ادعای غفلت نکند.
آیا گفت و گو به همین صورت که در آیه آمده، اتفاق افتاده است؟ موطن و عالمی که این میثاق گرفته شده، کجا است؟ دنیا یا غیر آن؟ آیا این میثاق قبل از تولد انسان گرفته شده یا بعد از آن؟

در پاسخ به این سئوالات نظریات مختلفی ارائه شده است.
آیت الله جوادی آملی بعد از بررسی نظریات مفسران در آیه، دو احتمال را موجه دانسته‏اند.
أ) بیان تمثیلی: هر چند ظاهر آیه حاکی از گفت و گویی بین خدا و انسان و گرفتن اقرار است، ولی این آیه در مقام بیان واقع نیست، بلکه مقصود صرفاً تمثیل است.
خداوند در واقع از فرزندان آدم اقرار نگرفته، بلکه مراد آن است که گویا خداوند از همه انسان‏ها اقرار گرفته است. مسئله ربوبیت خدا و عبودیت انسان به قدری روشن است که گویا همه انسان‏ها گفتند "بلی". شیوه بیان این آیه بیان تمثیلی است مانند آیه یازدهم سوره فصلت که فرمود: "سپس آهنگ آفرینش آسمان کرد و آن بخاری بود، پس از آن به زمین فرمود:خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمان‏پذیر آمدیم"(6) آن دو گفتند با رغبت می‏آییم، در حالی که در واقع گفت و گویی بین خدا و آسمان و زمین واقع نشده است.
پس در آیه میثاق (عالم ذر) امر و نهی لفظی نیست، بلکه در حقیقت تمثیل است.
باید توجه داشت که خود قرآن بیان نموده که درصدد تمثیل است.
"اگر قرآن را برکوهی فرو می‏فرستادیم، یقیناً آن کوه را از بیم خدا فروتن و از هم پاشیده می‏دیدی و این مثل‏ها را برای مردم می‏زنیم؛ باشد که آنان بیندیشند".(7)
در این آیه خداوند می‏ فرماید که انزال قرآن بر کوه مثلی است که برای به تفکر واداشتن انسان به کار رفته است، بنابراین احتمال گفت و گوی ذکر شده در آیه میثاق، صرفاً تمثیلی است برای بیان وضوح ربوبیت خدا و عبودیت انسان.(8)

ب)بیان واقعی: معنای دوم که بیشتر مورد نظر است، این می‏باشد که آیه صرفاً تمثیل نیست، بلکه به لسان گفت و گو از واقعیتی سخن می‏گوید که در خارج رخ داده ، واقعیت این است که خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است:
یکی زبان عقل (پیمبر درونی انسان) و دیگری زبان وحی از طریق انبیا (پیامبران بیرونی). این دو حجت، خدا را به انسان می‏نمایانند و ربوبیت او را بیان می‏کنند. این دو از هیچ انسانی دریغ نشده است.
با وجود این دو حجت، دیگر انسان نمی‏تواند ادعای فراموشی و غفلت کند.
نکته‏ای که از آیه به دست می‏ آید، نوعی تقدم این میثاق بر زندگی انسان می‏باشد. از این رو حجت باطنی (عقل) و ظاهری(وحی) هر چند تقدم زمانی بر انسان و اعمال ارادی او ندارد، ولی بر مکلف شدن انسان حداقل تقدم رتبی دارد؛ یعنی ابتدا حجت بر عبد تمام می‏ شود، سپس مکلف به تکالیف الهی می‏ گردد. بنابراین مقصود آیه، گفت و گوی لفظی بین خدا و انسان نیست، بلکه اعطای دو حجت محکم الهی به انسان است.
با توجه به معنای فوق موطن و عالمی که این میثاق الهی در آن رخ داده، دنیا می‏باشد و برای هر انسانی بعد از تولد او چنین چیزی رخ می‏دهد.
بنابراین آیه میثاق هیچ دلالتی بر ازلی بودن انسان یا حتی هرگونه وجودی قبل از تولد برای آدمی ندارد، بلکه آیه صرفاً تمثیل است، نه بیان واقع و یا از واقعیت اعطای حجت باطنی و ظاهری سخن می‏ گوید که مربوط به بعد از تولد انسان می‏ باشد.(9)

سوال: آیا بعد از این دنیا عالم دیگری هست؟

جواب:بله برخی از علما قایل اند که انسان هفت عالم را طی می کند .
عالم ذر، عالم صلب ، عالم رحم، عالم دنیا ، عالم قبر ، عالم برزخ ، عالم قیامت(بهشت یا جهنم) عالم لقاء.

سوال: خدا این عوالم را خلق کرده تا انسان به کجا برسد وقتی این عوالم را طی کرد چه می شود؟

جواب:خدا انسان را در دار اختیار خلق کرد تا با اختیار خود در امتحان های سربلند بیرون بیاید و راه خود را به سمت خدا (کمال) در پیش گیرد. این راه با عبادت و شناخت الهی و تلاش در امتحان های الهی به سرمنزل مقصود خواهد رسید.
بعد از وارد شدن به بهشت مرحله لقاء الله است که انسان بنا بر درجه اش به لقای الهی می رسد و آن نهایت خواسته انسان است و در این مقام خالد می ماند.



پی‏ نوشت‏ها:
1 . اعراف(7) آیه 172 - 174.
2 . مجمع‏البیان، ج‏5، ص 390، بیروت، مؤسسه اعلمی؛ تفسیر فخررازی، ج‏15، ص 47 - 46، چ داراحیاءالتراث، بیروت.
3 . تفسیر تبیان، ج‏5، ص 28؛ مجمع‏البیان، ج 4، ص 390.
4 . مجمع‏البیان، ج‏4، ص 391؛ تفسیر ظلال القرآن، ج‏9، ص 59 - 58؛ تفسیر رازی، ج‏15، ص 53.
5 . تفسیر المیزان،ج‏8،ص 455.
6 . فصلت(41) آیه 16.
7 . حشر(59) آیه‏21.
8 . جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص 123 - 126 و 135.
9. جوادی آملی، فطرت در قرآن، ص 123 - 126 و 135

موضوع قفل شده است