جمع بندی چرا باید به ائمه توسل نماییم؟

تب‌های اولیه

28 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا باید به ائمه توسل نماییم؟

با سلام
توی روایات و همچنین آیات قرآن آمده است که برای ارتباط با پروردگار وسیله قرار بدید.
خوب قطعا همه ما میدونیم وقتی ما ائمه و بزرگان رو واسطه قرار میدیم و به اصطلاح به آن ها متوسل میشویم در اصل درخواستمان از خدا هست
اما چون این آدم ها نزد خدا آبرو و برتری دارند سعی میکنیم از اون ها کمک بگیریم.
ولی من مشکلم سر اصل مساله توسل هست.
چرا باید کسی را واسطه قرار بدیم؟ دو حالت که بیشتر نداره ، یا خدا درخواست ما رو قبول میکنه و حل میکنه یا اینکه بنا به صلاح پروردگار کارمون حل نمیشه
اگر قرار هست درخواست ما حل بشه که الحمد لله ، خودمون از خدا درخواست میکنیم.اگرم قرار هست در خواستمون بنا به صلاح پروردگار حل نشه ، که خوب دیگه توسل چه معنی میده؟ چه بسا بسیار دیده ایم که توسل میکنیم اما آخرش کارمون حل نمیشه چون احتمالا صلاح و حکمت پروردگار این هست که کار حل نشه.
من با مثال توضیح میدم که بهتر متوجه منظور من بشید.
فرض بفرمایید یه مریض میره پیش دکتر و میگه من رو برادرتون معرفی کرده و من آشنای برادرتون هستم ، خوب اگر دکتره آدم خوبی باشه نباید هیچ تفاوتی بین مریضی که غریبه هست با مریضی که آشنا هست قائل بشه و باید هردو رو براشون نهایت تلاشش رو بکنه.
توی این مثال دکتر میشه خدا ، برادر میشه ائمه و بزرگان و .... و مریض هم میشه ما
ته حرفم میگم چون خداوند از همون دکتر خوبه هم خوب تره پس ما نیازی نداریم که بخوایم کسی رو واسطه قرار بدیم بلکه خودمون درخواست هامون رو به خدا میگیم.
با تشکر

با نام الله

کارشناس بحث: استاد رئوف

muiacir;506609 نوشت:
با سلام
توی روایات و همچنین آیات قرآن آمده است که برای ارتباط با پروردگار وسیله قرار بدید.
خوب قطعا همه ما میدونیم وقتی ما ائمه و بزرگان رو واسطه قرار میدیم و به اصطلاح به آن ها متوسل میشویم در اصل درخواستمان از خدا هست
اما چون این آدم ها نزد خدا آبرو و برتری دارند سعی میکنیم از اون ها کمک بگیریم.
ولی من مشکلم سر اصل مساله توسل هست.
چرا باید کسی را واسطه قرار بدیم؟ دو حالت که بیشتر نداره ، یا خدا درخواست ما رو قبول میکنه و حل میکنه یا اینکه بنا به صلاح پروردگار کارمون حل نمیشه
اگر قرار هست درخواست ما حل بشه که الحمد لله ، خودمون از خدا درخواست میکنیم.اگرم قرار هست در خواستمون بنا به صلاح پروردگار حل نشه ، که خوب دیگه توسل چه معنی میده؟ چه بسا بسیار دیده ایم که توسل میکنیم اما آخرش کارمون حل نمیشه چون احتمالا صلاح و حکمت پروردگار این هست که کار حل نشه.
من با مثال توضیح میدم که بهتر متوجه منظور من بشید.
فرض بفرمایید یه مریض میره پیش دکتر و میگه من رو برادرتون معرفی کرده و من آشنای برادرتون هستم ، خوب اگر دکتره آدم خوبی باشه نباید هیچ تفاوتی بین مریضی که غریبه هست با مریضی که آشنا هست قائل بشه و باید هردو رو براشون نهایت تلاشش رو بکنه.
توی این مثال دکتر میشه خدا ، برادر میشه ائمه و بزرگان و .... و مریض هم میشه ما
ته حرفم میگم چون خداوند از همون دکتر خوبه هم خوب تره پس ما نیازی نداریم که بخوایم کسی رو واسطه قرار بدیم بلکه خودمون درخواست هامون رو به خدا میگیم.
با تشکر

با سلام خدمت شما دوست گرامی

- قرار دادن افرادی به عنوان وسائط بین خداوند و انسان ها، امری مجزا از رحمت الهی نیست. به عبارت دیگر، معرفی پیامبر و اهل بیت به عنوان وسائط، خود به جهت رحمت خداوند است و ایشان، خود مظهر رحمت الهی هستند. از این رو، نباید تصور کرد که رفتن به سراغ وسائط، رفتن به سراغ غیر خداوند است بلکه وسائط در واقع مظهر رحمت خداوند هستند، چنانچه در مورد پیامبر اسلام، تعبیر رحمه للعالمین به کار رفته است که نشانگر این است که ایشان رحمت خداوند برای تمام جهانیان است.
با توجه به این مسئله، خود خداوند چنین راهی را قرار داده است تا انسان ها، از این طریق به رحمت او دست یابند و این مسئله باعث می شود که مثالی که شما زدید را کمی تغییر دهیم. دکتر به شما می گوید برای رسیدن به سلامتی، باید از طریق خاصی عمل کنید و اعمال خاصی را انجام بدهید نه اینکه چون صرفا فلانی شما را معرفی کرده است، شما سلامت می یابید بلکه به جهت رعایت موازینی خاص، شما درمان می یابید. به عبارت دیگر، توسل به اهل بیت، یکی از عناصر رسیدن به رحمت الهی است.

موفق باشید

[=arial]پس چرا در نهج البلاغه نامه 31 امام علی میفرمایند :"... و خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته به شفیع و واسطه ای پناه ببری..."
-ایا سخن این بزرگوار مخالف ایه وبتغوا الیه الوسیله است؟
-یا چون این نامه برای امام حسن بوده صرفا مخاطبش امام حسن است و منظور از این سخن هم امام حسن است و خدا بین ما واسطه قرار داده؟

بانوی برفی;530994 نوشت:
ایا سخن این بزرگوار مخالف ایه وبتغوا الیه الوسیله است؟

سبحان الله
امکان ندارد سخن علی علیه السلام مخالف قرآن باشد...این آیه تفسیرش در نظر علامه طباطبایی مراد از وسیله اطاعت امر پروردگار است و خود امام علی علیه السلام مراد از وسیله را اینچنین بیان کردند:

إنّ أفْضل ما توسّل به الْمُتوسّلُون إلى الله سُبْحانهُ: الاْيمانُ به وبرسُوله، والْجهادُ في سبيله
برترين وسيله‏اى كه متوسلان ميتوانند با آن بسوى خداوند تقرب جويند:«ايمان به اوو پيامبر او»است،و همچنان‏«جهاد»در راه اوست.خطبه 110 نهج البلاغه

بانوی برفی;530994 نوشت:
[=arial]یا چون این نامه برای امام حسن بوده صرفا مخاطبش امام حسن است ؟

سبحان الله
خیر،در ادامه ی نامه امام میفرمایند:و در صورت ارتکاب گناه در توبه را به روی تو مسدود نکرده..
چه معنی میدهد برای کسی که معصوم به گناه است راجع به توبه بعد از ارتکاب گناه سخن گفت؟
و این موضوع در قسمت های بعد نامه نیز هست...نامه به امام حسن هست اما برای کل مسلمین هست و مخصوص یک نفر نیست

با سلام. مسأله توسّل يه مسأله خيلي ساده‌اي است،

ما وفتي سردمان ميشه ميريم جلوي آفتاب، خب چرا ميريد جلوي آفتاب، همونجا از خدا بخواهيد که خدايا من سردم، گرمم کن!

خورشيدي که از آن اين همه فوايد رو استفاده مي‌بريم آيا اهل بيت(ع) به اندازه اون خورشيد نيستند؟ سبحان الله!

muiacir;506609 نوشت:
فرض بفرمایید یه مریض میره پیش دکتر

خب همينجا وايسا، چرا ميره پيش دکتر؟ خب از خدا بخواد که خدايا منو شفا بده ديگه؟ اين شرک نيست؟ اين مشمول اون مطلب از نهج البلاغه نميشه؟

Hadi99g;531050 نوشت:
با سلام. مسأله توسّل يه مسأله خيلي ساده‌اي است،

ما وفتي سردمان ميشه ميريم جلوي آفتاب، خب چرا ميريد جلوي آفتاب، همونجا از خدا بخواهيد که خدايا من سردم، گرمم کن!

خورشيدي که از آن اين همه فوايد رو استفاده مي‌بريم آيا اهل بيت(ع) به اندازه اون خورشيد نيستند؟ سبحان الله!

خب همينجا وايسا، چرا ميره پيش دکتر؟ خب از خدا بخواد که خدايا منو شفا بده ديگه؟ اين شرک نيست؟ اين مشمول اون مطلب از نهج البلاغه نميشه؟

سلام
عزیز دل ، دنیا بر پایه ی علت و معلول بنا شده
در مثال بنده ، منظور از دکتر خداست و اگر دقت کنین ما هم داریم میریم پیش دکتر که خدا باشه نه داداش دکتر که پیغمبر و اءمه باشند.
مساله توسل مساله ساده ای نیست ، متاسفانه برای ما ساده تمامش کردن جوری که یه توجیه بسیار غلط در ذهن همه ماها شکل گرفته.مثل این میمونه که بگین مساله اثبات خدا مساله بسیار ساده ای هست درحالی که اصلا ساده نیست اما با یه مشت برهان توی ذهن ما ساده جلوه دادنش.
ببینین عزیز قطعا همه ماها توسل رو وقتی انجام میدیم که میدونیم کارمون گیره ، مثلا با دکتر کارمون حل نمیشه میخوایم از خدا که شفاعت کنه ، حالا فکر میکنیم خدا شفاعت نمیکنه پس باید دست به دامان پیغمبرش بشیم.وگرنه مطمن باشین هیچ کس توی دنیا به خاطر سرماخوردگی به اءمه توسل نمیکنه

SeYEd MohAMad;530995 نوشت:
سبحان الله
امکان ندارد سخن علی علیه السلام مخالف قرآن باشد...این آیه تفسیرش در نظر علامه طباطبایی مراد از وسیله اطاعت امر پروردگار است و خود امام علی علیه السلام مراد از وسیله را اینچنین بیان کردند:

إنّ أفْضل ما توسّل به الْمُتوسّلُون إلى الله سُبْحانهُ: الاْيمانُ به وبرسُوله، والْجهادُ في سبيله
برترين وسيله‏اى كه متوسلان ميتوانند با آن بسوى خداوند تقرب جويند:«ايمان به اوو پيامبر او»است،و همچنان‏«جهاد»در راه اوست.خطبه 110 نهج البلاغه


خوب هیچی دیگه همین ایه هم ربطی به توسل به ائمه نداره ... اون هم که نامه حضرت علی بود ... پس واقعا توسل در تشیع از کجا اومده و درست بودنش رو چی اثبات میکنه؟ اگر خدا بخواد چیزی رو بده ، میده ... خدا پاک و بی نیاز است پس مسلما باج گیری نمیکنه از بنده هاش ... که اون بنده چون خوبتره و کاراش بهتر و خالص تره پس به حرف اون گوش میدم بیشتر منو عبادت کرده ... این یکی اصن نمیفهمه تو نماز چی میخونه و کارش خالص نیست پس به حرفش گوش نمیدم ... ایا اینجوریه؟ مسلما نه ... پس ما چرا توسل میکنیم؟

SeYEd MohAMad;530996 نوشت:
سبحان الله
خیر،در ادامه ی نامه امام میفرمایند:و در صورت ارتکاب گناه در توبه را به روی تو مسدود نکرده..
چه معنی میدهد برای کسی که معصوم به گناه است راجع به توبه بعد از ارتکاب گناه سخن گفت؟
و این موضوع در قسمت های بعد نامه نیز هست...نامه به امام حسن هست اما برای کل مسلمین هست و مخصوص یک نفر نیست


[=arial]خوب پس مخاطب تمام شیعیان هستند ... حالا امام معصوم که ما به ایشون هم گاهی توسل میکنیم صراحتا میفرمایند بین تو و خودش حجاب و واسطه ای قرار نداده ... حالا چرا ما واسطه قرار میدیم؟
ما ادما یه وقتایی یکی رو واسطه میکنیم در یک کاری ... چرا؟ چون به قول خودمون حرفش برو داره ... بیشتر قبولش دارن ... پیش خدا هم پارتی بازی ایا؟

سلام

ببخشید زمینه هایی که میشه در اون به اعمه توسل کرد چیه..منظورم اینه که این بزرگواران بیشتر تو چه زمینه کار راه می ندازن....مشکلات اقتصادی یا امراض جسمانی ..یا مثلن گرفتاری های سیاسی...و ..اینکه محدوده ی کار اونا کجاست ...مثل عرض عرض می کنم..شما می ری پیش پزشک عمومی .مشکلی رو عنوان می کنی میگه این مربوط به متخصصه ..آیا در مورد این بزرگواران هم چنین محدوده ی کاری هست

[=BMitra]مسلمان براى رفع تشنگى به سراغ آب و براى رفع گرسنگى به سراغ نان مى رود و براى درمان از دارو استفاده مى کند، ولى با اين حال مى داند که اينها واسطه و عالم اسباب هستند و سيراب کننده واقعى، رافع گرسنگى و درمان گر حقيقى خداوند است «وَالَّذِى هُوَ يُطْعِمُنِى وَيَسْقِينِ * وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِين».[=BMitra]و اگر به سراغ اين امور مى رود، چون آفريده هاى الهى است و اين آثار را خدا در آنها قرار داده است و همه اين اشيا به اذن الهى تأثير گذار است.
[=BMitra]توسّل به اولياى الهى نيز از اين قبيل است. ما به فرمان خدا براى بخشش گناهان به سراغ اولياى الهى مى رويم و براى رفع گرفتارى ها از آنان مى خواهيم براى ما دعا کنند و يا مشکل ما را مرتفع سازند، امّا مى دانيم همه آنها واسطه فيض و مجراى الطاف الهى اند امّا آن کس که رفع مشکل مى کند خداست، همانگونه که سيراب کننده ما خداست.[=BMitra]توسّل به اولياى الهى راهى نزديکتر براى اجابت دعاهاست و همچنين فلسفه ديگر سفارش خداوند به توسّل به اوليايش، براى قدردانى از زحمات آنان و نوعى پاداش در برابر رنج هاى طاقت فرساى آنان است.

[=BMitra]مسلمان براى رفع تشنگى به سراغ آب و براى رفع گرسنگى به سراغ نان مى رود و براى درمان از دارو استفاده مى کند، ولى با اين حال مى داند که اينها واسطه و عالم اسباب هستند و سيراب کننده واقعى، رافع گرسنگى و درمان گر حقيقى خداوند است «وَالَّذِى هُوَ يُطْعِمُنِى وَيَسْقِينِ * وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِين».[=BMitra]و اگر به سراغ اين امور مى رود، چون آفريده هاى الهى است و اين آثار را خدا در آنها قرار داده است و همه اين اشيا به اذن الهى تأثير گذار است.
[=BMitra]توسّل به اولياى الهى نيز از اين قبيل است. ما به فرمان خدا براى بخشش گناهان به سراغ اولياى الهى مى رويم و براى رفع گرفتارى ها از آنان مى خواهيم براى ما دعا کنند و يا مشکل ما را مرتفع سازند، امّا مى دانيم همه آنها واسطه فيض و مجراى الطاف الهى اند امّا آن کس که رفع مشکل مى کند خداست، همانگونه که سيراب کننده ما خداست.[=BMitra]توسّل به اولياى الهى راهى نزديکتر براى اجابت دعاهاست و همچنين فلسفه ديگر سفارش خداوند به توسّل به اوليايش، براى قدردانى از زحمات آنان و نوعى پاداش در برابر رنج هاى طاقت فرساى آنان است.

[="Blue"]من درک نمیکنم چرا این گونه مباحث را مکرر در تالار ذکر و براه می اندازید ؟!!!! بحث توسل قبلا در تایپک بسیار داغی انجام شد و نتیجه ان هم برای هر موحدی که از شرک بیزار است مشخص شد ...
توسل فقط و فقط یعنی تمسک به راه و روش محمد و ال محمد صلوات الله علیهم اجمعین در راه کسب معرفت الهی و توجه به سوی خالق هستی و رسیدن به توحید .... و ایضا میتوان به امید ان که خداوند کلام ما را به ارواح مقدسه ایشان نزد قبورشان میرساند از ایشان بخواهیم برای ما دعا کنند همین و بس ... و خارج از این دو مقوله توسل و تمسک معنایی دیگر ندارد الا شرک بالله !
ان چه از توسل در میان عده ای از عوام شیعه امروزه مرسوم است که به بهانه ولایت طولی دیگری را به جای الله تعالی خوانده و حالاتی که را که باید به سوی پروردگارشان داشته باشند به سمت غیرالله میبرند هیچ توجیهی ندارد و در هیچ روایتی تایید نشده است .... حسبنا الله و کفی سمع الله لمن دعا .......
[/]

SeYEd MohAMad;531138 نوشت:
آخه بزرگوار این چه سوال چرت و پرتی بود؟خودت خندت نگرفت از این سوال؟ این توهینه به ایشان.

ببخشین دوست خوبم ...قصد توهین نداشتم..معذرت خواهی می کنم....من باید یاد بگیرم به باورهای دیگران هر جند برام قابل قبول نباشه احترام بگذارم...مرسی از تذکر ...

سلام علیکم
داستا این دوتا داستان! چیه.
که برادران یوسف رفتن پیش پدرشون و خواستن که پدرشدن براشون استغفار کنه یا مشرکان رفتند پیش پیغمبر اسلام و از او طلب استغفار کردند

[="DarkOrchid"]

عالم مقدس ملکوت;531146 نوشت:
ان چه از توسل در میان عده ای از عوام شیعه امروزه مرسوم است که به بهانه ولایت طولی دیگری را به جای الله تعالی خوانده و حالاتی که را که باید به سوی پروردگارشان داشته باشند به سمت غیرالله میبرند هیچ توجیهی ندارد و در هیچ روایتی تایید نشده است ....

با سلام و عرض ادب و احترام.
مولا حضرت حیدر اسد الله ولی الله و همسرشان و فرزندانشان و پیامبر اسلام آینه کامل تجلیات اسما و صفات خداوند است و جامع اسم اعظم هستند و به نفوس متعالی هستند میتوانند در در راه حضرت حق کمک های بسیاری کنند...
چنانچه در در پی قهر کردن فرزند علامه امینی از حضرت معصومه حضرت معصومه به جناب شیخ جعفر آقای مجتهدی گفتند که به ایشان بگویید : بعضی از امورشان و حاجاتشان به دست ماست و بعضی دیگر از امور به دست حضرت حق جل جلاله هست..
چناچه معنی ذکر شریف لا اله الا الله را تفسیر کنید به معنی استقلال ذات خداوند در وجود است و با وجود این استقلال ذات استقلالی برای موجودات و ... نمیماند و همه موجودات قائم به اویند...
پس توسلات به حضرات معصومین توسل به حضرت حق هست و چون امامان جامعیت کامل تجلیات حضرت حقند امکان دستگیری دارند و توحید شیعه یعنی توسلات به حضرت حق در آینه ی مولا حضرت حیدر که آینه تمام نمای سبحات ( تجلیات ) جمالیه و جلالیه حضرت حقند...

:Gol::Gol::Gol::Gol:

[/]

عالم مقدس ملکوت;531146 نوشت:
ان چه از توسل در میان عده ای از عوام شیعه امروزه مرسوم است که به بهانه ولایت طولی دیگری را به جای الله تعالی خوانده و حالاتی که را که باید به سوی پروردگارشان داشته باشند به سمت غیرالله میبرند هیچ توجیهی ندارد و در هیچ روایتی تایید نشده است .... حسبنا الله و کفی سمع الله لمن دعا .......

انچه به عنوان شرك در مطالب شما يافت مي شود اين هست كه مطالب شما صريح و نه تلويحا بلكه صريحا در خلاف ايات قران هست لذا ما در عجبيم كه شما چگونه خلاف قران سخن مي گويد حال انكه نه تعريف توسل شما از منظر قران صحيح هست و نه منطق توسل شما

سوال اول تعريف توسل را كه براي خود افاضه كرديد را از قران به ما نشان دهيد كه اين معنا را ا كجاي قران اخذ كرده ايد؟

حال انكه تعريف توسل در قران بسيار واضح هست شما مي گويد توسل يعني رسيدن به معرفت الهي حال انكه قران توسل را براي بخشش و همچنين براي شفا و شفاعت خواستن معنا مي كنيد
ايه 97 سوره يوسف و همجنين ايات 93 الي 96 سوره يوسف مضاف بر اينكه اگر كسي توسل هم نكند از منظر قران منافق هست ايه 5 سوره المنافقون لذا انچه در فرمايشات و افاضات شما استشمام مي شود نتنها منطالب شرك الود و خلاف قران را انعكاس مي دهيد باكه شما عامل پرورش منافق هم هستيد زيرا قران به ما دستور به توسل جهت شفا و همچنين بخشش و غيره را نهاده اما شما براي خود تفسير و تاويل ايات مي كنيد بد هم نيست سري به ايات 6 و 7 ال عمران بزنيد كه خداوند در مورد تاويل گران فرموده في قلوبهم زيغ

در نزد ما اهل سنت اگر كسي توسل نكند طبق اجماع كافر هست و اصلا يك فرد موحد محسوب نمي شود شما جز كدام فرائق شاذ جديد هستيد كه نه سخن شيعه را منتقل مي كنيد و نه اهل سنت را:khaneh:

فهو رحمة لنا في حياته، وبعد وفاته، فكيف لا يتوسل به إليه ولا نعمل البزل القناعيس نحوه وإليه؟ وذلك مما أجمع أهل التوحيد عليه وأجمعوا على تكفير من قال بخلاف ذلك، صرح به أئمة الأمة وأولهم مالك.

عالم مقدس ملکوت;531146 نوشت:
تمسک معنایی دیگر ندارد الا شرک بالله !

شركيات ديگري كه در مطالب و اقوال معدوم شما يافت مي شود همين هست كه شما براي انتقال عقايد باطل خدايگان ابن تيميه و عبد الوهاب كارتان به جايي رسيده است كه به پيغمبر هم تهمت شرك مي زنيد زيرا ايشان به ما دستور تمسك به دون الله و غيره الله را داده است كه يك مسئله محمع عليه و متفق عليه نزد شيعه و سني هست

« إِنِّى تَارِكٌ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِى أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الآخَرِ كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ وَعِتْرَتِى أَهْلُ بَيْتِى وَلَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِى فِيهِمَا

عجيب هست كه شما اظهار اسلام مي كنيد حال انكه از مبنا و پايه و اوليات اسلام خبري نداريد

توسل ام المومنين عايشه به قبر رسول الله ص

بَاب ما أَکْرَمَ الله تَعَالَى نَبِیَّهُ صلى الله علیه وسلم بَعْدَ مَوْتِهِ
93- حدثنا أبو النُّعْمَانِ ثنا سَعِیدُ بن زَیْدٍ ثنا عَمْرُو بن مَالِکٍ النُّکْرِیُّ حدثنا أبو الْجَوْزَاءِ أَوْسُ بن عبد اللَّهِ قال قُحِطَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ قَحْطًا شَدِیدًا فَشَکَوْا إلى عَائِشَةَ فقالت: انْظُرُوا قَبْرَ النبی صلى الله علیه وسلم فَاجْعَلُوا منه کووا إلى السَّمَاءِ حتى لَا یَکُونَ بَیْنَهُ وَبَیْنَ السَّمَاءِ سَقْفٌ قال فَفَعَلُوا فَمُطِرْنَا مَطَرًا حتى نَبَتَ الْعُشْبُ وَسَمِنَتْ الْإِبِلُ حتى تَفَتَّقَتْ من الشَّحْمِ فَسُمِّیَ عَامَ الْفَتْقِ.
باب کرامت‌هایی که خداوند به پیامبرش بعد از وفات آن حضرت داده است
اوس بن عبد الله می‌گوید : مردم مدینه دچار قحطی شدیدی شدند؛ پس به عائشه شکایت کردند، عائشه گفت: به قبر رسول خدا (ص) رو بیاورید، و پنجره‌هایی از آن به سوی آسمان بگشایید؛ به طوری که بین قبر آن حضرت و آسمان سقفی نباشد. راوی گوید: مردم همین کار را انجام دادند ؛ پس باران فراوانی بارید؛ تا جایی که گیاهان رویید و شترها آن قدر چاق شدند که از شدت چربی ترک برداشتند، به حدی که آن سال را سال ترکیدن نامیدند .
سنن الدارمی- باب ۱۵ ما اکرم الله تعالی نبیه صلی الله علیه و آله بعد موته، ج 1، ص227، حدیث ۹۳، چاپ دار المغنی للنشر والتوزیع
تاج العروس من جواهر القاموس ، ج ۲۶ ، ص ۲۷۳ ناشر : دار الهدایة

حسن سقاف شافعی هم در همین مورد می نویسد:
قلت: وهذا صريح أيضا بإسناد صحيح بأن السيدة عائشة رضي الله عنها استغاثت بالنبي (صلى الله عليه وسلم) بعد موته وكذا جميع الصحابة الذين كانوا هناك وافقوها وفعلوا ما أرشدتهم إليه.
می گویم:این سخن،سخنی است صریح و به سند مطلقا صحیح که سیده عایشه رضی الله عنها! شخصا از خود نبی خدا بعد از وفاتش طلب کمک کرده و همچنین جمیع صحابه نیز که در آنجا بودند-نه تنها مخالفت نکرده اند-که با قول عایشه موافق شده و آنچه که عایشه دستور داده بود را انجام دادند.
الاغاثة بأدلة الاستغاثة/ص22

توسل به قبر پيغمبر جهت شفا و راه اندازي امور روز مره صضحابي منطق كاملا متقن و صحيح هست كه متاسفانه دشمنان اسلام براي ايجاد تنش بين مذاهب دست به فرافكني و همچنين تكفير مسلمانان مي زدند تا به اهداف شوم خود دست پيدا كنند

muiacir;506609 نوشت:
اگر قرار هست درخواست ما حل بشه که الحمد لله ، خودمون از خدا درخواست میکنیم.اگرم قرار هست در خواستمون بنا به صلاح پروردگار حل نشه ، که خوب دیگه توسل چه معنی میده؟ چه بسا بسیار دیده ایم که توسل میکنیم اما آخرش کارمون حل نمیشه چون احتمالا صلاح و حکمت پروردگار این هست که کار حل نشه.

مطلب بسيار واضح هست
گاها اثار گناه در انسان ها زياد مي شود لذا براي زدودن الودگي و رسيدن به پاكي نياز به موجوديت ها و عوامل از بين برنده الودگي باطني هستند همان گونه كه اب پاك كننده هست اما براي اينكه يك الودگي در روي لباس از بين برود نياز به مكمل دارد لذا خداوند هم براي اينكه بخواهد ما را راحت تر جذب خود نمايد برايمان چنين شرايطي را وزن نموده است

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ ﴿5﴾

و چون بديشان گفته شود بياييد تا پيامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد سرهاى خود را بر مى‏گردانند و آنان را مى‏بينى كه تكبركنان روى برمى‏تابند (5)



baradar;531215 نوشت:
مطلب بسيار واضح هست
گاها اثار گناه در انسان ها زياد مي شود لذا براي زدودن الودگي و رسيدن به پاكي نياز به موجوديت ها و عوامل از بين برنده الودگي باطني هستند همان گونه كه اب پاك كننده هست اما براي اينكه يك الودگي در روي لباس از بين برود نياز به مكمل دارد لذا خداوند هم براي اينكه بخواهد ما را راحت تر جذب خود نمايد برايمان چنين شرايطي را وزن نموده است

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ ﴿5﴾

و چون بديشان گفته شود بياييد تا پيامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد سرهاى خود را بر مى‏گردانند و آنان را مى‏بينى كه تكبركنان روى برمى‏تابند (5)



سلام
خوب این آیه در مورد طلب مغفرت صحبت میکنه نه اینکه هرچیزی رو بخوایم مثلا پیامبر رو واسطه قرار بدیم

baradar;531215 نوشت:
مطلب بسيار واضح هست
گاها اثار گناه در انسان ها زياد مي شود لذا براي زدودن الودگي و رسيدن به پاكي نياز به موجوديت ها و عوامل از بين برنده الودگي باطني هستند همان گونه كه اب پاك كننده هست اما براي اينكه يك الودگي در روي لباس از بين برود نياز به مكمل دارد لذا خداوند هم براي اينكه بخواهد ما را راحت تر جذب خود نمايد برايمان چنين شرايطي را وزن نموده است

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ ﴿5﴾

و چون بديشان گفته شود بياييد تا پيامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد سرهاى خود را بر مى‏گردانند و آنان را مى‏بينى كه تكبركنان روى برمى‏تابند (5)



[=arial]یعنی توسل پاک کننده گناهانه؟ مگه استغفاره؟ مگه خدا اصل کاری نیست؟ مگه امام و پیامبر هم راهنما نیستند؟ پس چرا باید به جای اینکه مستقیما از خدا بخوایم از کس دیگری بخوایم ... سخن حضرت علی در نهج البلاغه نامه 31 هم همینو میگه : "... و خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته به شفیع و واسطه ای پناه ببری..." ... به علاوه وقتی خدای توانا داریم ایا درسته به بنده ای که خودش نیازمنده خداست پناه ببریم؟

SeYEd MohAMad;530995 نوشت:
سبحان الله
امکان ندارد سخن علی علیه السلام مخالف قرآن باشد...این آیه تفسیرش در نظر علامه طباطبایی مراد از وسیله اطاعت امر پروردگار است و خود امام علی علیه السلام مراد از وسیله را اینچنین بیان کردند:

إنّ أفْضل ما توسّل به الْمُتوسّلُون إلى الله سُبْحانهُ: الاْيمانُ به وبرسُوله، والْجهادُ في سبيله
برترين وسيله‏اى كه متوسلان ميتوانند با آن بسوى خداوند تقرب جويند:«ايمان به اوو پيامبر او»است،و همچنان‏«جهاد»در راه اوست.خطبه 110 نهج البلاغه


توسل در قرآن: لفظ «الوسيله» دو بار در قرآن آمده است. يك بار در سوره مائده آيه 35 «... و ابتغوا اليه الوسيله». و بار ديگر در سوره اسراء آيه 75. «اولئك الذين يدعون يثبغون الي ربهم الوسيله».
1. در آيه اول امر شده است كه آدمي براي تقرب اليه وسيله اي جويد. انسان مادي نمي تواند بدون وسيله لازم به خدا نزديك شود و به مقام قرب الهي برسد بلكه واسطه اي لازم است كه او را به اين مقام برساند در آيه مذكور واژة «وسيله» مطلق آمده است. پس هر چيزي كه مرضي و مورد توجه خدا باشد مي تواند وسيله قرار گيرد حال ممكن است اين وسيله از نوع افعال باشد. مانند نماز، روزه، حج، جهاد يا از نوع اشخاص باشد. مانند انبياء و اولياي خدا يا از نوع اشياء باشد مانند كعبه، حجر الاسود، مقام ابراهيم و قرآن. خلاصه هر چيزي كه ما را به خدا و ما را به ياد خدا بياندازد مي تواند وسيله قرار گيرد. مثلاً درباره اوليا خدا از پيامبر گرامي چنين روايت شده است: «هم الذين اذا رؤا ذكر الله»(1) آنها كساني اند كه هنگامي كه مردم آنها ببينند خدا را بياد مي آورند.
2. در آيه ديگر مي فرمايد: و اعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا همگي به ريسمان الهي چنگ بزنيد و از هم جدا نشويد. بي ترديد «حبل الله» از اسماي الهي نيست، اين «حبل الله» مي تواند قرآن، اسلام، پيامبر، ائمه باشد. در حال اين بر جواز توسل به غير خدا دلالت دارد.
پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در جواب يك اعرابي كه پرسيده بود «حبل الله» چيست؟ پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ دست به شانه حضرت علي گذاشت و فرمود «يا اعرابي هذا حبل الله»(2).
______________

1. ابن ابي شيبه، المصنف، ص 2714،
2. قندوزي، ينابع المودة، ج 1، ص 357

ادامه از پست قبل
3. آيه استغفار: و لو انهم اذا ظلموا انفسهم جاؤك فاستغفرو الله و استغفرلهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحيماً(1) و اگر آنها هنگامي كه به نفس خود ظلم كرده اند پيش تو آيند و از خدا طلب مغفرت كنند و رسول هم براي آنان طلب آمرزش كند خداوند را توبه پذير و مهربان خواهند يافت.
بيضاوي مفسر اهل سنت مي گويد: اين خطا كاران پيش رسول خدا معذرت خواهي مي كردند و رسول اكرم هم شفيع آنها مي شد و خدا نيز آنها را مي بخشيد. رسول خدا حق دارد كه عذر آنها را بپذيرد و براي آنها شفاعت كند.(2)
امام فخر رازي در تفسيريش گويد: ممكن بود بدون استغفار رسول خدا توبه آنها پذيرفته شود. اما وقتي استغفار رسول خدا به توبه آنها ضميمه شود قبول توبه حتمي خواهد بود.

بنابراين روشن مي شود كه شفاعت خواهي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ كار مطلوبي است حتي بعد از حيات پيامبر اكرم هم در طول تاريخ مسلمانان آگاه با الهام از اين آيه از آن حضرت تقاضاي شفاعت مي كنند و او را ميان خود و خدا وسيله قرار مي دهند اين سنتي است كه دانشمندان اسلامي به آن عمل كرده است.
مشروعيت توسل به اولياي خدا و واسطه قرار دادن آنها براي تقرب به خداوند و طلب حاجت از او در روايات متعددي آمده است و سيرة مسلمانان از عصر پيامبر تا كنون بر آن جاري بوده است اين امر نه تنها شرك نيست بلكه اظهار تذلل و خشوع بيشتر در پيشگاه خداوند است. كسي كه پيامبر و اولياء الله را وسيله تقرب به خدا قرار مي دهد در واقع خود را در محضر خدا كوچك و بي مقدار مي داند و خداوند به او توجه و عنايت خواهد كرد، لذا كساني كه نزد خدا آبرو دارند و مورد توجه و لطف اويند وسيله قرار مي دهد تا خداوند به احترام آنها او را نيز از رحمت واسعه خود برخوردار سازد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سوره نساء، آيه 64.
2. بيضاوي، قاضي نصر الدين، تفسير بيضاوي، ج 1، ص 222

بانوی برفی;530994 نوشت:
[=arial]پس چرا در نهج البلاغه نامه 31 امام علی میفرمایند :"... و خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته به شفیع و واسطه ای پناه ببری..."
-ایا سخن این بزرگوار مخالف ایه وبتغوا الیه الوسیله است؟
-یا چون این نامه برای امام حسن بوده صرفا مخاطبش امام حسن است و منظور از این سخن هم امام حسن است و خدا بین ما واسطه قرار داده؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

در پاسخ به سوال شما باید به این نکته توجه کرد که گاهی واسطه حالت استقلالی دارد و امری جدای از خداوند محسوب می شود، چنین واسطه ای مردود است و میان خدا و خلق چنین واسطه ای وجود ندارد. گاهی میان خداوند و خلق وسائل (و ابتغوا الیه الوسیله) وجود دارد که امری مستقل نیستند بلکه از مظاهر اسم هدایت و رحمت الهی هستند و خداوند خود این افراد را به بشر معرفی کرده است تا راهنمای آنها باشند، در این حالت پیروی از چنین افرادی مشکلی ندارد.
البته باید به این مسئله نیز توجه کرد که شفاعت آنها و نیز توسل ما به ایشان، به معنای آن نیست که شیعیان بدون عمل و بدون زحمت به بهشت خواهند رفت بلکه باید توسل به آنان را به معنای پیروی از آنان بفهمیم. از آنجایی که ایشان معصوم هستند و در کنار قرآن، یادگارهای پیامبر اسلام هستند، راه نجات و سعادت را به بشر نشان می دهند و پیروی از آنان، در نهایت به سعادت منجر خواهد شد.
برخی تفسیر نادرستی از توسل دارند که گویا به صرف اظهار ارادت به اهل بیت، بدون هیچ گونه التزام و عملی، فرد به سعادت خواهد رسید. در حالیکه این چنین نیست و اگر ارادت و علاقه، حقیقی باشد، به پیروی از آن حضرات خواهند انجامید.

موفق باشید

muiacir;531412 نوشت:
سلام
خوب این آیه در مورد طلب مغفرت صحبت میکنه نه اینکه هرچیزی رو بخوایم مثلا پیامبر رو واسطه قرار بدیم

عليكم سلام
ايه مذكور انچه را كه براي ما ثابت ي كند توسل به غير الله هست در نتيجه اگر شما به عنوان تاپيكتوجه مي كرديد اين بود كه چرا ما بايد به ائمه توسل كنيم و يكي از دلايل همين طلب مغفرت و بخشش هست لذا اينكه شما مي گويد در مورد طلب مغفرت هست و نه اينكه هرچيزي را بخواهيم مطلبي بسيار ساده هست و نمي دانم شما كه خود سوال كننده چرا به پاسخ سوالتان اشكال مي كنيد زيرا شما گفتيد چرا توسل مي كنيم ما هم از قران برايتان دليل اورده ايم كه چرا توسل مي كنيم يا بايد بگويد توسل را قبول نداريد يا بايد بگويد چرا توسل مي كنيم اگر دنبال چرا و چرايي هستيد اين دليل بوده اگر بگويد قبول نداريد شما نيز در ذمه ان كساني هستيد كه قران مي فرمايد انها را دستور به توسل داده اما ازان اجتناب مي كنند

اما مطلب دوم شما اين بود كه فرموديد در مورد طلب مغفرت گفته و نه در مورد هر چيزي، دوست عزيز قران قرار نيست براي هر چيزي جداگانه مطلب و حم و جواز صادر كند زيرا اينگونه كه شما قران را مورد بررسي قرار مي دهيد بايد از قران براي هر نمازي دليل مطالبه كنيد و چون در قران گفته اقم صلاه شما پس نماز مغرب و عشا نخوانيد زيرا قران فقط گفته اقم الصلاه فقط همان صبح بخوانيد كفايت مي كند به نظر شما اين منطق هست؟ وقتي قران دستور به توسل داده است خود همين مويد حكم به جواز در امور مختلف هست همان گونه كه در جاي ديگر خداوند با توسل به متعلقات انبيا به ما نشان مي دهد كه ما مي توانيم با توسل شفا مريض هم بگيريم لذا وقتي قران مسئله را جز نكرده شما حقي در تاويل ان نداريد

بانوی برفی;531437 نوشت:
یعنی توسل پاک کننده گناهانه؟ مگه استغفاره؟ مگه خدا اصل کاری نیست؟ مگه امام و پیامبر هم راهنما نیستند؟ پس چرا باید به جای اینکه مستقیما از خدا بخوایم از کس دیگری بخوایم ... سخن حضرت علی در نهج البلاغه نامه 31 هم همینو میگه : "... و خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته به شفیع و واسطه ای پناه ببری..." ... به علاوه وقتی خدای توانا داریم ایا درسته به بنده ای که خودش نیازمنده خداست پناه ببریم؟

گفتيم طبق ايه 5 سوره منافقين گاها اثار گناه در ما انقدر زياد مي شود كه ما براي رسيدن به خدا نياز به واسطه داريم

شما كه خدا را مي پرستي همين خدا به شما دستور به توسل داده اگر خواهرم تابع خدا هستيد بايد متعبد باشيد نه اينكه هر جا دلتان خواست لبيك بگويد و هر جا خواستيم ذم كنيد

مطلب ذيل را مجدد بخوانيد

baradar;531215 نوشت:
مطلب بسيار واضح هست
گاها اثار گناه در انسان ها زياد مي شود لذا براي زدودن الودگي و رسيدن به پاكي نياز به موجوديت ها و عوامل از بين برنده الودگي باطني هستند همان گونه كه اب پاك كننده هست اما براي اينكه يك الودگي در روي لباس از بين برود نياز به مكمل دارد لذا خداوند هم براي اينكه بخواهد ما را راحت تر جذب خود نمايد برايمان چنين شرايطي را وزن نموده است

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ ﴿5﴾

و چون بديشان گفته شود بياييد تا پيامبر خدا براى شما آمرزش بخواهد سرهاى خود را بر مى‏گردانند و آنان را مى‏بينى كه تكبركنان روى برمى‏تابند (5)

اول اين خطبه سند ندارد دوم اين خطبه براي امام حسن عليه سلام هست بله ايشان خودشان واسطه بين خدا و خلائق هستند ايا شما از واسطه مي خواهيد كه خود به ديگران متوسل شود؟ بله يك واسطه زماني به غير خدا متوسل مي شود كه ان واسطه فضيلت و برتري نسبت به خودش در پيگاه خداوند داشته باشد همان گونه كه حضرت ادم براي بخشش خود به خمسه طيبه متسول شد ب اينكه خودش وسطه فيض بوده است لذا انچه از سخن مولا در اين خطبه استشهاد مي شود اين هست كه اقا امام حسن عليه سلام كه خود واسطه يض هست نيازي به غير ندارد

اما اگر نهج البلاغه نزد شما حجت هست شما اين خطبه را خوانده اي بزرگواري كنيد

! بِأَبِي أَنْتَ وَأُمّي! اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ، وَاجْعَلْنَا مِنْ بَالِکَ خطبه 235

اين خطبه زماني هست كه پيغمبر از دنيا رفته است و مولا علي ع به ايشان متوسل مي شود و مي فرمايد ما را نزد پوردگارت ياد كن خوب ما سوال مي نيم ايا خداوند نمي شنود كه مولا به پيغمبر متوسل شده است و از او كمك مي طلبد كه مولا را پيش خدا ياد كند؟ و به غير الله متوسل شده است؟ پس جواز توسل براي واسطه فيض هم مجاز هست اما نه به كسي كه از خودش جايگاه كمتري دارد متوسل شود منظور امام هم همين هست

پرسش:
چرا باید به ائمه توسل کنیم؟

پاسخ:
- قرار دادن افرادی به عنوان وسائط بین خداوند و انسان ها، امری مجزا از رحمت الهی نیست. به عبارت دیگر، معرفی پیامبر و اهل بیت به عنوان وسائط، خود به جهت رحمت خداوند است و ایشان، خود مظهر رحمت الهی هستند. از این رو، نباید تصور کرد که رفتن به سراغ وسائط، رفتن به سراغ غیر خداوند است بلکه وسائط در واقع مظهر رحمت خداوند هستند، چنانچه در مورد پیامبر اسلام، تعبیر "رحمه للعالمین" به کار رفته است که نشانگر این است که ایشان رحمت خداوند برای تمام جهانیان است.
با توجه به این مسئله، خود خداوند چنین راهی را قرار داده است تا انسان ها، از این طریق به رحمت او دست یابند و این مسئله باعث می شود که مثالی که شما زدید را کمی تغییر دهیم. دکتر به شما می گوید برای رسیدن به سلامتی، باید از طریق خاصی عمل کنید و اعمال خاصی را انجام بدهید نه این که چون صرفا فلانی شما را معرفی کرده است، شما سلامت می یابید بلکه به جهت رعایت موازینی خاص، شما درمان می یابید. به عبارت دیگر، توسل به اهل بیت، یکی از عناصر رسیدن به رحمت الهی است.
گاهی واسطه حالت استقلالی دارد و امری جدای از خداوند محسوب می شود، چنین واسطه ای مردود است و میان خدا و خلق چنین واسطه ای وجود ندارد. گاهی میان خداوند و خلق وسائل «و ابتغوا الیه الوسیله» وجود دارد که امری مستقل نیستند بلکه از مظاهر اسماء هدایت و رحمت الهی هستند و خداوند خود این افراد را به بشر معرفی کرده است تا راهنمای آن ها باشند، در این حالت پیروی از چنین افرادی مشکلی ندارد.
البته باید به این مسئله نیز توجه کرد که شفاعت آن ها و نیز توسل ما به ایشان، به معنای آن نیست که شیعیان بدون عمل و بدون زحمت به بهشت خواهند رفت بلکه باید توسل به آنان را به معنای پیروی از آنان بفهمیم. از آنجایی که ایشان معصوم هستند و در کنار قرآن، یادگارهای پیامبر اسلام هستند، راه نجات و سعادت را به بشر نشان می دهند و پیروی از آنان، در نهایت به سعادت منجر خواهد شد.
برخی تفسیر نادرستی از توسل دارند که گویا به صرف اظهار ارادت به اهل بیت، بدون هیچ گونه التزام و عملی، فرد به سعادت خواهد رسید. در حالی که این چنین نیست و اگر ارادت و علاقه، حقیقی باشد، به پیروی از آن حضرات خواهند انجامید.

موضوع قفل شده است