جمع بندی آیا قرآن از اهل کتاب خواسته که به تورات و انجیل تحریف شده عمل کنند؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا قرآن از اهل کتاب خواسته که به تورات و انجیل تحریف شده عمل کنند؟

بسم الله الرحمن الرحیم....با سلام...اگر تورات و انجیل تحریف شده اند و به هیچ وجه قابل استفاده نیستند و هر مسلمانی آنان را رد می کند پس چرا مدام در قرآن کریم خداوند این دو کتاب را بشدت تصدیق می کند و حتی در آیه ی 69 سوره مائده مستقیم دستور می دهد که انسان زمانی ارزش پیدا می کند که به انجیل و تورات و قرآن عمل کند! اگر اکنون تحریف شده اند ....مگر تک تک آیات قرآن برای تمام دوران قابل استفاده نیست؟ پس اگر تورات و انجیل صد در صد تحریف شده اند و غیر قابل استفاده اند پس این آیات قرآن هم دیگر ارزش استفاده ای ندارند و می توان گفت به نوعی تاریخ مصرف آن گذشته است یعنی خدا در قرآن دستور داده به انجیل و تورات و قرآن عمل کنیم....اما اکنون هیچ تورات و انجیلی وجود ندارد..ممنون می شوم اگر اشتباه می کنم راهنماییم کنید....با تشکر


[=arial]با نام الله


[=arial]
[=arial] کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
هیچ دستوری به عمل تورات و انجیل داده نشده و ترجمه و تفسیر آیه هم اشتباه نوشتید و درست این است:
[=arial]به يقين كسانى كه (به اسلام) ايمان آورده‏اند و كسانى كه يهودى شده‏اند و صابئين (پيروان نوح يا يحيى) و نصارى، هر يك (از اين گروه‏ها كه در عصر پيامبر خود) به خدا و روز واپسين ايمان آورده و عمل شايسته انجام داده باشند، نه بيمى بر آنها (در روز قيامت) مى‏رود و نه اندوهگين مى‏شوند
لذا دستور به تبعیت این دو دین در زمان خودشان می باشد نه ما.
[=arial] محتويات اين آيه اختصاص به قوم يهود ندارد، مسلمانان نيز اگر تنها به ادعاى اسلام قناعت كنند، و اصول تعليمات انبياء و مخصوصا كتاب آسمانى خود را بر پا ندارند، هيچ گونه موقعيت و ارزشى نه در پيشگاه خدا، و نه در زندگى فردى و اجتماعى نخواهند داشت ، و هميشه زبون و زير دست و شكست خورده خواهند بود.

عمار;506967 نوشت:
هیچ دستوری به عمل تورات و انجیل داده نشده
با سلام...معذرت...آِیه اشتباه بود...اینا هستند: 68 مائده قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّىَ تُقِيمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ بگو اى اهل كتاب تا [هنگامى كه] به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده‏ايد بر هيچ [آيين بر حقى] نيستيد و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور (۶۸) در این آیه مستقیم دستور به عمل می ده خدا و می فرماید اگر عمل نکنید به این سه کتاب هیچ ارزشی ندارید اما الان هیچ انجیل و توراتی نیست
در نتیجه این آیه ی قرآن دستور به چیزی داده که نیست درسته در آیه کلمه قرآن هم اومده یعنی درکل میشه گفت کلا آیه بی استفاده نیست حداقل قرآن که سالمه خدا رو شکر...اما به هر حال بخشی از قرآنه این دستور و اصلا استفاده ای نداره برای ما...بود و نبودش برای ما فرقی نداره ...مگر اینکه فقط یک درس عبرتی بگیریم ازش که: اگر بقرآن عمل نکنیم مثل تورات و انجیل خدا قرآن رو ببره از بین ما و ما گمراه بشیم و عذاب بشیم ... بهر حال چنین آیاتی هست شما گفتید نیست

﴿۶۸﴾ ویا 66 مائده وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا يَعْمَلُونَ
﴿۶۶﴾ و اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است(قرآن) عمل مى‏كردند قطعا از بالاى سرشان [بركات آسمانى] و از زير پاهايشان [بركات زمينى] برخوردار مى‏شدند از ميان آنان گروهى ميانه‏رو هستند و بسيارى از ايشان بد رفتار مى‏كنند

(۶۶)

nothing;507442 نوشت:
با سلام...معذرت...آِیه اشتباه بود...اینا هستند: 68 مائده قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّىَ تُقِيمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ بگو اى اهل كتاب تا [هنگامى كه] به تورات و انجيل و آنچه از پروردگارتان به سوى شما نازل شده است عمل نكرده‏ايد بر هيچ [آيين بر حقى] نيستيد و قطعا آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنان خواهد افزود پس بر گروه كافران اندوه مخور (۶۸) در این آیه مستقیم دستور به عمل می ده خدا و می فرماید اگر عمل نکنید به این سه کتاب هیچ ارزشی ندارید اما الان هیچ انجیل و توراتی نیست
در نتیجه این آیه ی قرآن دستور به چیزی داده که نیست

﴿۶۸﴾ ویا 66 مائده وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا يَعْمَلُونَ
﴿۶۶﴾ و اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است عمل مى‏كردند قطعا از بالاى سرشان [بركات آسمانى] و از زير پاهايشان [بركات زمينى] برخوردار مى‏شدند از ميان آنان گروهى ميانه‏رو هستند و بسيارى از ايشان بد رفتار مى‏كنند


با سلام.
غیر این آیات آیات 43 تا 48 مایده هم به این مساله اشار ه دارد.
ولی شما از کجا می دانید انجیل و تورات امروزی همانی نباشند که در عصر نزول قرآن بوده است؟
مساله تحریف تورات و انجیل مساله ای نیست که امروز اتفاق افتاده باشد بلکه اعتقاد مسلمانان بر تحریفانجیل و تورات بر اساس آیات قرآن است.
با این توضیحات می توان گفت تحریف در انجیل و تورات در همان زمان صدر اسلام هم اتفاق افتاده بود ولی چون قرآن مسیحیان و یهودیان را دستور به عمل به آن داده است نتیجه می گیریم که تحریف کلی نبوده است و برخی موارد جزیی را در بر می گیرید که شاید با اندکی اجتهاد بتوان آنها را تعیین کرد. مانند تحریف در احادیث مسلمانان که درست و غلط بودن آنها را می توان با اجتهاد و علم حدیث و رجال تعیین کرد.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;507445 نوشت:
ولی شما از کجا می دانید انجیل و تورات امروزی همانی نباشند که در عصر نزول قرآن بوده است؟
با سلام...والا تا الان همه می گفتن نابود شده و به هیچ عنوان قابل استفاده نیست من اولین باره میشنوم از شما که در کسی در تحریفی بودن انجیل و تورات شک داره....خودت حسابشو بکن نوشته دختر حضرت نوح(ع) با او وقتی که خواب بوده هم بستر شده باردار شده....قبلشم بهش مشروب دادن...شاید منظورتون اینه که نسخه سالمش هم ممکنه یافت بشه؟ بهر حال من تا بحال نشنیده بودم نسخه سالم هم داره بلکه به هرکی می گفتم می گفت نخون

nothing;507447 نوشت:
با سلام...والا تا الان همه می گفتن نابود شده و به هیچ عنوان قابل استفاده نیست من اولین باره میشنوم از شما که در کسی در تحریفی بودن انجیل و تورات شک داره....خودت حسابشو بکن نوشته دختر حضرت نوح(ع) با او وقتی که خواب بوده هم بستر شده باردار شده....قبلشم بهش مشروب دادن...شاید منظورتون اینه که نسخه سالمش هم ممکنه یافت بشه؟ بهر حال من تا بحال نشنیده بودم نسخه سالم هم داره بلکه به هرکی می گفتم می گفت نخون

با سلام.
ملاک اینکه کتاب تورات و انجیل تحریف شده نه حرف دیگران است و نه عقل خودمان. چون ظاهرا عقل ما وظیفه سنجش کلام الهی نیست. چه اینکه در همین قرآن هم در داستان موسی و خضر خیلی اتفاقات عجیب و غریب از خضر رخ می دهد که با هیچ عقلی جور در نمی آید. لذا تنها دلیل علمای اسلام مبنی بر تحریف انجیل و تورات قول قرآن است. همین. ما هم نگفتیم آن کتاب ها تحریف نشده. بلکه گفتیم در عین تحریف می توان با اجتهاد درست ها را از غلط ها جدا کرد و انجیل واقعی را از میان اناجیل مختلف استخراج نمود.
و من الله توفیق

[="Navy"]

شریعت عقلانی;507445 نوشت:
قرآن مسیحیان و یهودیان را دستور به عمل به آن داده است

خب دوست عزيز اگه يک مسيحي يا يهودي به انجيل و تورات واقعاً عمل بکند اونجا مي‌بيند که حضرت عيسي و حضرت موسي به آمدن پيامبر بعدي‌شان مژده داده و به ايمان به او سفارش کرده‌اند،

«و مبشّراً برسولٍ يأتي من بعدي اسمه أحمد» (صف: 6)

بنابراين يک يهودي و مسيحي واقعي کسي است که به سخن پيامبر خويش عمل کند و به پيامبر خاتم ايمان بياورد.

شریعت عقلانی;507445 نوشت:
اعتقاد مسلمانان بر تحریفانجیل و تورات بر اساس آیات قرآن است.

البته درست است که قرآن مجيد فرموده که علماي بني إسرائيل کتاب‌هاي‌شان را تحريف مي‌کردند (يحرّفون الکلم عن مواضعه) ولي از ديد تاريخي هم ميشه پي برد که تورات و انجيل کنوني، تورات و انجيل حقيقي نيستند،

تورات که بعد از حمله‌‌ي بخت النصر نابود شد و بعدش يک شخصي به نام «عزراء» معلوم نيست از کجا اين تورات را نوشته!

انجيل ها هم که همه‌شان بعد از حضرت عيسي(ع) نوشته شده‌اند چون در زمان حضرت عيسي، انجيلي به شکل مدوّن در کار نبود.

قديمي‌ترين نسخه انجيل، عبارت است از انجيل متي که اصلش به زبان عبراني بوده و الآن هيچ چا اصلش موجود نيست و فقط ترجمه‌اش موجوده و حتي مترجمش هم معلوم نيست!

بقيّه اناجيل هم حالشان بدتر از اين نباشه بهتر از اين نيست.[/]

Hadi99g;507493 نوشت:
خب دوست عزيز اگه يک مسيحي يا يهودي به انجيل و تورات واقعاً عمل بکند اونجا مي‌بيند که حضرت عيسي و حضرت موسي به آمدن پيامبر بعدي‌شان مژده داده و به ايمان به او سفارش کرده‌اند،

«و مبشّراً برسولٍ يأتي من بعدي اسمه أحمد» (صف: 6)

بنابراين يک يهودي و مسيحي واقعي کسي است که به سخن پيامبر خويش عمل کند و به پيامبر خاتم ايمان بياورد.


با سلام خدمت دوست عزیز و گرامی.
اگر این طور بود دستور قرآن به عمل به تورات و انجیل کار بیهوده ای بود. می توانست بگوید به قرآن عمل کنید.
منتها در آیات 43 تا 48 هر کدام از مسیحیان و یهودیان و مسلمانان را خطاب قرار داده و گفته به کتاب های خود عمل کنید.

Hadi99g;507493 نوشت:
البته درست است که قرآن مجيد فرموده که علماي بني إسرائيل کتاب‌هاي‌شان را تحريف مي‌کردند (يحرّفون الکلم عن مواضعه) ولي از ديد تاريخي هم ميشه پي برد که تورات و انجيل کنوني، تورات و انجيل حقيقي نيستند،

تورات که بعد از حمله‌‌ي بخت النصر نابود شد و بعدش يک شخصي به نام «عزراء» معلوم نيست از کجا اين تورات را نوشته!

انجيل ها هم که همه‌شان بعد از حضرت عيسي(ع) نوشته شده‌اند چون در زمان حضرت عيسي، انجيلي به شکل مدوّن در کار نبود.

قديمي‌ترين نسخه انجيل، عبارت است از انجيل متي که اصلش به زبان عبراني بوده و الآن هيچ چا اصلش موجود نيست و فقط ترجمه‌اش موجوده و حتي مترجمش هم معلوم نيست!

بقيّه اناجيل هم حالشان بدتر از اين نباشه بهتر از اين نيست.


اگر این طور باشد که دیگر به همان بخش هایی که به نام احمد اشاره شده هم نمی تواند مورد اعتماد باشد. همین که قرآن دستور به عمل به آن کتاب ها را داده یعنی اگر تحریفی هم صورت گرفته جزیی بوده نه این که تمام کتاب عوض شده باشد. مانند برخی تحریفات جزیی در قرآن که بسیاری از علمای شیعه مانند علامه مجلسی هم به آن اعتقاد دارند.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;507497 نوشت:
مانند برخی تحریفات جزیی در قرآن که بسیاری از علمای شیعه مانند علامه مجلسی هم به آن اعتقاد دارند.

جاااااان؟!!!

شریعت عقلانی;507497 نوشت:
اگر این طور بود... اگر این طور باشد...

بلي متأسّفانه و خواهي نخواهي اين طور بود و اين طور است،

و امّا در مورد دستور خداوند به اهل کتاب مبني بر عمل به تورات و انجيل:

اوّلاً قرآن مجيد به عمل بر طبق تورات و انجيل غير محرّف امر فرموده، ولي مطالب تورات و انجيل اصيل هم در تورات و اناجيل خودبافته‌ي رائج کنوني منحصر نيست،

براي مثال توي مذهب خودمون گفته شده که کتاب مقتل أبي مخنف بسيار معتبر است، ولي مقتل أبي مخنفي که هم اکنون در بازار است اون مقتل اصيل أبي مخنف نيست بلکه تحريف شده و بي اعتبار است.

ولي مطالب همين مقتل أبي مخنف رو ميشه در کلمات و سخنان علما و بزرگان مورد اعتماد، پيدا کرد.

در مورد دستور قرآن مجيد به اخذ به تورات و انجيل هم ميشه چنين توجيهي را ارائه داد که منظور خداوند، تمسّک به تورات و انجيل اصيل است که آن را هم با مراجعه به علماي مورد اعتمادشان به طريقِ «فاسألوا أهل الذّکر» مي‌توانند به دست بياورند.

ثانياً مفاد آيات اين است که اهل کتاب بايد تورات و انجيل و قرآن، هرسه، را اقامه کنند، نه اينکه هر کدام کتاب خودشان را،

چون اينجا موضوع، کتاب ما و کتاب شما نيست، بلکه هريک از قرآن و انجيل و تورات اصيل، کتاب خداوند است، نه اينکه کتاب ما و کتاب شما و کتاب آنها،

همگي، يک حقيقت‌اند و آن «کتاب خدا» است. بنابراين همه بايد به همگي عمل کنيم، منتها آن قسمت‌هاي منسوخ که توسّط قرآن مجيد نسخ شده است قابل عمل نيست.

«تقيموا التوراة و الإنجيل و ما أنزل إليکم»، «أقاموا التوراة و الإنجيل و ما أنزل إليهم»

که «ما أنزل إليکم» و «ما أنزل إليهم» عبارت است از قرآن مجيد.

با سلام.

Hadi99g;507547 نوشت:
اوّلاً قرآن مجيد به عمل بر طبق تورات و انجيل غير محرّف امر فرموده، ولي مطالب تورات و انجيل اصيل هم در تورات و اناجيل خودبافته‌ي رائج کنوني منحصر نيست،

1. مشخص کنید که تورات و انجیل در زمان صدر اسلام تحریف شده بود یا خیر؟
2. آیا تورات و انجیل کنونی با تورات و انجیل صدر اسلام فرق دارد؟ اگر بله ثابت کنید.
3. آیا اگر تورات و انجیل غیر محرف در زمان صدر اسلام موجود نبود دستور به عمل به تورات و انجیل غیر محرف در قرآن معنی داشت؟
در نتیجه یا باید چنین تورات و انجیلی که شما می فرمایید موجود می بود که به قول قرآن نبوده یا اینکه دستور قرآن به عمل به همان تورات و انجیل موجود در زمان صدر اسلام بوده است.
Hadi99g;507547 نوشت:
در مورد دستور قرآن مجيد به اخذ به تورات و انجيل هم ميشه چنين توجيهي را ارائه داد که منظور خداوند، تمسّک به تورات و انجيل اصيل است که آن را هم با مراجعه به علماي مورد اعتمادشان به طريقِ «فاسألوا أهل الذّکر» مي‌توانند به دست بياورند.

توجیه شما کاملا منطقی و صحیح است. ما هم غیر از این نگفتیم.
شریعت عقلانی;507445 نوشت:
با این توضیحات می توان گفت تحریف در انجیل و تورات در همان زمان صدر اسلام هم اتفاق افتاده بود ولی چون قرآن مسیحیان و یهودیان را دستور به عمل به آن داده است نتیجه می گیریم که تحریف کلی نبوده است و برخی موارد جزیی را در بر می گیرید که شاید با اندکی اجتهاد بتوان آنها را تعیین کرد.

Hadi99g;507547 نوشت:
ثانياً مفاد آيات اين است که اهل کتاب بايد تورات و انجيل و قرآن، هرسه، را اقامه کنند، نه اينکه هر کدام کتاب خودشان را

کدام آیات؟ بنده به آیات 43 تا 48 سوره مائده اشاره کردم :
و ما در تورات بر بنى‏اسرائيل مقرّر داشتيم كه [در قانون قصاص] جان در برابر جان ، و چشم در مقابل چشم ، و بينى به عوض بينى ، و گوش به جاى گوش ، و دندان در برابر دندان ، و زخم‏ها را قصاصى است . و هر كه از آن قصاص گذشت كند ، پس آن گذشت كفّاره‏اى براى [خطاها و معاصىِ] اوست . و آنان كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده داورى نكنند ، يقيناً ستمكارند .«45»
و بايد اهل انجيل بر طبق آنچه خدا در آن نازل كرده داورى كنند ، و آنان كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده داورى نكنند ، قطعاً بدكار و نافرمان‏اند.«47»
و مهمترین آیه که بسیار زیبا بیان می کند :
ما اين كتاب [قرآن] را به‏درستى به سوى تو نازل كرديم در حالى كه تصديق كننده كتاب‏هاى پيش از خود و گواه صادق بر [حقّانيّت همه] آنان است ؛ پس ميان آنان بر طبق آنچه خدا نازل كرده است داورى كن ، و [به هنگام داورى] از حقّى كه به سوى تو آمده [اطاعت كن و] از هواهاى نفسانى آنان پيروى مكن . براى هر يك از شما شريعت و راه روشنى قرار داديم . و اگر خدا مى‏خواست همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد ، ولى مى‏خواهد شما را نسبت به آنچه به شما داده امتحان كند ؛ پس به سوى كارهاى نيك بر يكديگر پيشى گيريد . بازگشت همه شما به سوى خداست ؛ نهايتاً شما را به آنچه همواره درباره آن اختلاف مى‏كرديد آگاه مى‏كند.«48»
در آیه 48 اگر دقت شود نمی گوید که بر اساس آنچه بر تو نازل کردیم بلکه می گویید بر اساس آنچه خدا نازل کرده ( بما انزل الله ) و این بما انزل الله را در آیات قبلی به وضوح توضیح داده است.
در ادامه آیه می فرماید برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار دادیم اگر خدا می خواست شما را امت واحدی قرار می داد ولی انچنین نکرد و بر این اساس می خواهد شما را امتحان کند.
منتها اکثر علمای اسلام و مفسران بدون هیچ دلیلی امت واحد نبودن بشر را صرفا در زمان های متفاوت معنا می کنند در صورتی که در هر زمان هم بشر امت واحدی نیست و خطاب قرآن هم به امت های متفاوت در زمان مشخص ( نزول قرآن ) است. در واقع بشر در زمان نزول چند امت بوده که برای هر یک خداوند بر اساس این آیه شریعت و راه روشنی قرار داده است.
Hadi99g;507547 نوشت:
چون اينجا موضوع، کتاب ما و کتاب شما نيست، بلکه هريک از قرآن و انجيل و تورات اصيل، کتاب خداوند است، نه اينکه کتاب ما و کتاب شما و کتاب آنها،

بر اساس آنچه گذشت دقیقا منظور کتاب ما و شما و ایشان است.
Hadi99g;507547 نوشت:
همگي، يک حقيقت‌اند و آن «کتاب خدا» است. بنابراين همه بايد به همگي عمل کنيم، منتها آن قسمت‌هاي منسوخ که توسّط قرآن مجيد نسخ شده است قابل عمل نيست.

بله همگی از یک حقیقت اند. همگی شریعت های یک دین واحد هستند. دین اسلام. منتها برای امت های مختلف این دین اسلام در شریعت های مختلف نمود پیدا کرده است.
و من الله توفیق

روح سبز;507531 نوشت:
جاااااان؟!!!

علیکم اسلام
جانتان سلامت.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;507445 نوشت:
غیر این آیات آیات 43 تا 48 مایده هم به این مساله اشار ه دارد.

با سلام
خدمت شما عرض کنم آیاتی چون آیه47 سوره مائده و چند آیه مشابه که مثال زدید که می گوید: «وَ لْیَحْکُمْ اَهْلُ الْاِنْجیلِ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ فیهِ وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ فَاُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» ؛ (اهل انجیل [پیروان مسیح‏] نیز باید به آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند! و کسانى که بر طبق آنچه خدانازل کرده حکم نمى کنند فاسقند).
همانطور که عرض شد منظور از این آیه این نیست که قرآن به پیروان مسیح(علیه السلام) دستور می دهد که هم اکنون باید به احکام انجیل عمل کنند، زیرا این سخن با سایر آیات قرآن و با اصل وجود قرآن که اعلام آیین جدید و نسخ آیین قدیم می کند سازگار نیست.
منظور این است که خداوند پس از نزول انجیل بر عیسى(علیه السلام) به پیروان او دستور داد که به آن عمل کنند و طبق آن داورى نمایند.(1)
اشاره به این نکته شاید خالی از استفاده نباشد که گر چه کلمه «وَ لْیَحْکُمْ» در آیه به حسب ظاهر امر غائب و انشائیه مى باشد ولى چون این کلمه به دنبال آیاتى به کار رفته که خداى علیم مطالبى را براى پیامبر اعظم اسلام(صلّى اللّه علیه و آله) شرح و خبرداده است، لذا این کلمه در عالم واقع خبریه مى‏ باشد؛ به این معنا که خداخبر مى‏ دهد که در زمان حضرت مسیح(علیه السلام) گفتیم: اهل انجیل باید طبق دستورهاى انجیل حکم و داورى نمایند.(2)
بنابراین ضرورت داوری با انجیل به انجیل عصر حضرت عیسی(ع) بر می گردد و عبارت «ما اَنْزَلَ» ؛ (آنچه نازل شده)، به انجیل واقعی دلالت دارد، نه انجیل تحریف شده.
علاوه بر آنچه که گفته شده، احتمال دیگری نیز درباره معنا و تفسیرصحیح این آیه مطرح می باشد، و آن هم اینکه اگر یهود و نصارا به راستى به خدا و قیامت معتقد باشند و ظاهر سازى ننمایند مى بایست طبق مطالب «بخش تحریف نشده» تورات و انجیل و سایر کتاب هاى آسمانى خود به پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) ایمان بیاورند. زیرا تورات و انجیل به آمدن پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) بشارت داده و علائم او را بیان نموده است به طورى که آنان پیامبر را مانند فرزندان خود مى شناختند. جالب اینکه قرآن مجید این حقیقت را در همین سوره بیان کرده و مى فرماید: «قُلْ یَا اهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلَى شَىٍ حَتَّى تُقِیمُوا التَّورَاهَ وَالانْجِیلَ وَ مَا انْزِلَ‏ الَیْکُمْ مِنْ رَبَّکُمْ» (3)؛ (اى اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحى ندارید مگر این که تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، بر پا دارید).
ناگفته پیداست، مقصود از به پا داشتن این کتاب هاى آسمانى، عمل به محتویات آن است؛ و یکى از محتویات این کتاب‏ها نبوّت پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) و رسالت جهانى او مى‏ باشد که در این کتاب‏ها وارد شده و بارها قرآن به آن اشاره کرده است. اگر آنان به راستى به خدا و روز رستاخیز ایمان داشته باشند، باید به رسالت جهانى پیامبر اسلام که جزء تعالیم خدادر کتب عهدین است، نیز ایمان داشته باشند، در این صورت جزء مسلمانان مى باشند و قطعا ماجور خواهند بود.(4)
به هر حال هر دوی این احتمالات می توانند راجع به این آیه صحیح باشند و وجود چنین آیه ای در قرآن مجید به هیچ وجه موید عمل مسیحیان به انجیل تحریف کننده کنونی نیست.

پی نوشت ها:
1. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374هـ.ش، چاپ اول، ج 4، ص 399.
2. تفسير آسان، نجفى خمينى، محمد جواد، تهران، انتشارات اسلاميه، 1398هـ.ق، ج ‏4، ص 177 و 178.
3. سوره مائده، آیه 68.
4. پاسخ به پرسش هاى مذهبى‏، مکارم شیرازی، ناصر، سبحانی، جعفر، قم، انتشارات مدرسه الامام علي بن ابى طالب(علیه السلام)، 1377هـ.ش، چاپ اول‏، ص 477.، ص 477 و 478.

[=arial]

شریعت عقلانی;507445 نوشت:
ولی شما از کجا می دانید انجیل و تورات امروزی همانی نباشند که در عصر نزول قرآن بوده است؟
مساله تحریف تورات و انجیل مساله ای نیست که امروز اتفاق افتاده باشد بلکه اعتقاد مسلمانان بر تحریفانجیل و تورات بر اساس آیات قرآن است.
با این توضیحات می توان گفت تحریف در انجیل و تورات در همان زمان صدر اسلام هم اتفاق افتاده بود ولی چون قرآن مسیحیان و یهودیان را دستور به عمل به آن داده است نتیجه می گیریم که تحریف کلی نبوده است و برخی موارد جزیی را در بر می گیرید که شاید با اندکی اجتهاد بتوان آنها را تعیین کرد. مانند تحریف در احادیث مسلمانان که درست و غلط بودن آنها را می توان با اجتهاد و علم حدیث و رجال تعیین کرد.

هيچ يك از اين انجيلها در زمان حضرت مسيح (ع) نوشته نشده , بلكه بعد از او, بعضى شاگردان و شاگردان شاگردانش و همين طور دست به كار شدند و داستانهاى فراوانى نوشتند و هـر كـدام نـوشته خود را انجيل مى ناميد تا جايى كه گفته اند: تعداد انجيلها به صد و چند انجيل مـى رسـيـد .
سـپس جامعه كليسا از ميان اين اناجيل , قصه هايى را برگزيد كه با هدفهاى عمومى كـلـيسا منافات نداشت و چندان اهميتى به اختلاف و تناقضى كه بين مضمونهاى آن وجود دارد نـداد .
و هـيـچ يك از انجيلها سند مسلسلى ندارند و هيچ نسخه اى از آن يافت نمى شود كه به خط شاگردى از شاگردان مولف باشد يا شواهدى دربر داشته باشد كه احتمال درستى آن را تاييدكند, به طورى كه محققان حتى در امكان نسبت دادن انجيلها به مولفان معروف آن , ترديد نموده اند و شايد بين نويسندگان واقعى با مولفان معروف آن تشابه اسمى بوده است. (1)
علامه محقق فخرالاسلام تشكيك هاى فنى و تاريخى , به درستي استناد انجيلها وارد ساخته كه آن را از تعداد بى شمارى از پيشينيان مسيحيت نقل مى كند. (2)
پـاسـتـيـس مـى گويد:
اين عهد جديد نه تاليف حضرت مسيح است و نه تاليف حواريون او, بلكه شخصى ناشناس اين كتابها را نوشته و به حواريون عيسى و شاگردان آنها نسبت داده است .
فـخـرالاسلام به دنبال اين سخن مى گويد:
وى كه از محققان فرقه مانيكيز و از دانشمندان قرن چـهـارم اسـت بـه حقيقت پى برده و حق مطلب را اداكرده و شايد آن شخص ناشناس از دشمنان حضرت مسيح و مادر صديقه اش بوده است , چراكه در اين كتابها, ناسزاها و ناشايستهايى را به آنان نـسـبـت داده ـكـه [تـنـهـا از دشـمـنـان سـاخـته است ]ـ خدا رسوايش كند و از رحمت خويش دور سازد. (3)
بنابراين بطور مسلم اصل عهدين باقى نمانده و آنچه در دسـت اسـت فـرع آن مى باشد, يعنى تنها ترجمه ها و پاره اى از تعليمات دينى كه در لا به لاى نقل رويدادهاى تاريخى گنجانده شده است .

پی نوشت ها:
1. نجار, قصص الانبياء, صص 399.
2. انيس الاعلام , ج2 , ص 61آ67.
3. همان , ج2 , ص 72.

پرسش:
اگر تورات و انجیل تحریف شده اند و به هیچ وجه قابل استفاده نیستند و هر مسلمانی آنان را رد می کند پس چرا مدام در قرآن کریم خداوند این دو کتاب را بشدت تصدیق می کند و حتی مستقیم دستور می دهد که انسان زمانی ارزش پیدا می کند که به انجیل و تورات و قرآن عمل کند! اگر اکنون تحریف شده اند ....مگر تک تک آیات قرآن برای تمام دوران قابل استفاده نیست؟ پس اگر تورات و انجیل صد در صد تحریف شده اند و غیر قابل استفاده اند پس این آیات قرآن هم دیگر ارزش استفاده ای ندارند و می توان گفت به نوعی تاریخ مصرف آن گذشته است یعنی خدا در قرآن دستور داده به انجیل و تورات و قرآن عمل کنیم....اما اکنون هیچ تورات و انجیلی وجود ندارد؟

پاسخ:
آیاتی چون آیه47 سوره مائده و چند آیه مشابه که اشاره کردید می فرماید: «وَ لْیَحْکُمْ اَهْلُ الْاِنْجیلِ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ فیهِ وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما اَنْزَلَ اللَّهُ فَاُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ» ؛ (اهل انجیل [پیروان مسیح‏] نیز باید به آنچه خداوند در آن نازل کرده حکم کنند! و کسانى که بر طبق آنچه خدانازل کرده حکم نمى کنند فاسقند).
همانطور که عرض شد منظور از این آیه این نیست که قرآن به پیروان مسیح(علیه السلام) دستور می دهد که هم اکنون باید به احکام انجیل عمل کنند، زیرا این سخن با سایر آیات قرآن و با اصل وجود قرآن که اعلام آیین جدید و نسخ آیین قدیم می کند سازگار نیست.
منظور این است که خداوند پس از نزول انجیل بر عیسى(علیه السلام) به پیروان او دستور داد که به آن عمل کنند و طبق آن داورى نمایند.(1)
اشاره به این نکته شاید خالی از استفاده نباشد که گر چه کلمه «وَ لْیَحْکُمْ» در آیه به حسب ظاهر امر غائب و انشائیه مى باشد ولى چون این کلمه به دنبال آیاتى به کار رفته که خداى علیم مطالبى را براى پیامبر اعظم اسلام(صلّى اللّه علیه و آله) شرح و خبرداده است، لذا این کلمه در عالم واقع خبریه مى‏ باشد؛ به این معنا که خداخبر مى‏ دهد که در زمان حضرت مسیح(علیه السلام) گفتیم: اهل انجیل باید طبق دستورهاى انجیل حکم و داورى نمایند.(2)
بنابراین ضروت داوری با انجیل به انجیل عصر حضرت عیسی(علیه السلام) بر می گردد و عبارت «ما اَنْزَلَ» ؛ (آنچه نازل شده)، به انجیل واقعی دلالت دارد، نه انجیل تحریف شده.
علاوه بر آنچه که گفته شده، احتمال دیگری نیز درباره معنا و تفسیرصحیح این آیه مطرح می باشد، و آن هم اینکه اگر یهود و نصارا به راستى به خدا و قیامت معتقد باشند و ظاهر سازى ننمایند مى بایست طبق مطالب «بخش تحریف نشده» تورات و انجیل و سایر کتاب هاى آسمانى خود به پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) ایمان بیاورند. زیرا تورات و انجیل به آمدن پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) بشارت داده و علائم او را بیان نموده است به طورى که آنان پیامبر را مانند فرزندان خود مى شناختند. جالب اینکه قرآن مجید این حقیقت را در همین سوره بیان کرده و مى فرماید: «قُلْ یَا اهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلَى شَىٍ حَتَّى تُقِیمُوا التَّورَاهَ وَالانْجِیلَ وَ مَا انْزِلَ‏ الَیْکُمْ مِنْ رَبَّکُمْ» (3)؛ (اى اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحى ندارید مگر این که تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، بر پا دارید).
ناگفته پیداست، مقصود از به پا داشتن این کتاب هاى آسمانى، عمل به محتویات آن است؛ و یکى از محتویات این کتاب‏ها نبوّت پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) و رسالت جهانى او مى‏ باشد که در این کتاب‏ها وارد شده و بارها قرآن به آن اشاره کرده است. اگر آنان به راستى به خدا و روز رستاخیز ایمان داشته باشند، باید به رسالت جهانى پیامبر اسلام که جزء تعالیم خدادر کتب عهدین است، نیز ایمان داشته باشند، در این صورت جزء مسلمانان مى باشند و قطعا ماجور خواهند بود.(4)
به هر حال هر دوی این احتمالات می توانند راجع به این آیه صحیح باشند و وجود چنین آیه ای در قرآن مجید به هیچ وجه موید عمل مسیحیان به انجیل تحریف کننده کنونی نیست.

اما در مورد تحریف آنها باید عرض کنیم هيچ يك از اين انجيلها در زمان حضرت مسيح (علیه السلام) نوشته نشده , بلكه بعد از او, بعضى شاگردان و شاگردان شاگردانش و همين طور دست به كار شدند و داستانهاى فراوانى نوشتند و هـر كـدام نـوشته خود را انجيل مى ناميد تا جايى كه گفته اند: تعداد انجيلها به صد و چند انجيل مـى رسـيـد .
سـپس جامعه كليسا از ميان اين اناجيل , قصه هايى را برگزيد كه با هدفهاى عمومى كـلـيسا منافات نداشت و چندان اهميتى به اختلاف و تناقضى كه بين مضمونهاى آن وجود دارد نـداد .
و هـيـچ يك از انجيلها سند مسلسلى ندارند و هيچ نسخه اى از آن يافت نمى شود كه به خط شاگردى از شاگردان مولف باشد يا شواهدى دربر داشته باشد كه احتمال درستى آن را تاييدكند, به طورى كه محققان حتى در امكان نسبت دادن انجيلها به مولفان معروف آن , ترديد نموده اند و شايد بين نويسندگان واقعى با مولفان معروف آن تشابه اسمى بوده است. (5)
علامه محقق فخرالاسلام تشكيك هاى فنى و تاريخى , به درستي استناد انجيلها وارد ساخته كه آن را از تعداد بى شمارى از پيشينيان مسيحيت نقل مى كند. (6)
پـاسـتـيـس مـى گويد:
اين عهد جديد نه تاليف حضرت مسيح است و نه تاليف حواريون او, بلكه شخصى ناشناس اين كتابها را نوشته و به حواريون عيسى و شاگردان آنها نسبت داده است .
فـخـرالاسلام به دنبال اين سخن مى گويد:
وى كه از محققان فرقه مانيكيز و از دانشمندان قرن چـهـارم اسـت بـه حقيقت پى برده و حق مطلب را اداكرده و شايد آن شخص ناشناس از دشمنان حضرت مسيح و مادر صديقه اش بوده است , چراكه در اين كتابها, ناسزاها و ناشايستهايى را به آنان نـسـبـت داده ـكـه [تـنـهـا از دشـمـنـان سـاخـته است ]ـ خدا رسوايش كند و از رحمت خويش دور سازد. (7)
بنابراين بطور مسلم اصل عهدين باقى نمانده و آنچه در دسـت اسـت فـرع آن مى باشد, يعنى تنها ترجمه ها و پاره اى از تعليمات دينى كه در لا به لاى نقل رويدادهاى تاريخى گنجانده شده است .

پی نوشت ها:
1. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374هـ.ش، چاپ اول، ج 4، ص 399.
2. تفسير آسان، نجفى خمينى، محمد جواد، تهران، انتشارات اسلاميه، 1398هـ.ق، ج ‏4، ص 177 و 178.
3. سوره مائده، آیه 68.
4. پاسخ به پرسش هاى مذهبى‏، مکارم شیرازی، ناصر، سبحانی، جعفر، قم، انتشارات مدرسه الامام علي بن ابى طالب(علیه السلام)، 1377هـ.ش، چاپ اول‏، ص 477.، ص 477 و 478.
پی نوشت ها:
5. عبدالوهاب نجار, قصص الانبياء, قم ، انتشارات مدین، 1431 ق،ص 399.
6.
فخر الاسلام، محمدصادق، انیس الاعلام، تهران ، انتشارات مرتضوی ، 1364 ش , ج2 , ص 61آ67.
7. همان , ج2 , ص 72.

موضوع قفل شده است