جمع بندی آیا خداوند نمی تواند کاری کند که هم تمام دعاهایمان مستجاب شود هم همگی خواسته هایمان به صلاحمان شود؟
تب‌های اولیه
[="Arial"]عرض سلام و ادب
با توجه به آیه 216 سوره بقره که می فرماید: شاید در آنچه دوست دارید برایتان گرفتاری و شری نهفته باشد که من میدانم و شما نمی دانید.
آیا خداوند نمی تونه هم خواسته های مارو براورده کنه هم شر و گرفتاری و ضرر رو از اون عمل دور کنه؟
برای مثال میگن خدا به فلانی بچه نمیده چون مثلا اگه بده و اون بچه وقتی به سنین نوجوانی برسه کشته میشه پس به صلاحش نبوده که خداوند بهشون بچه نداده
اگه خدا خدایی میکنه پس میتونه هم بچه رو بده هم ازش محافظت کنه که بلا و خطری در کمینش نباشه
ممنون[/]
[=arial]عرض سلام و ادببا توجه به آیه 216 سوره بقره که می فرماید: شاید در آنچه دوست دارید برایتان گرفتاری و شری نهفته باشد که من میدانم و شما نمی دانید.
آیا خداوند نمی تونه هم خواسته های مارو براورده کنه هم شر و گرفتاری و ضرر رو از اون عمل دور کنه؟
برای مثال میگن خدا به فلانی بچه نمیده چون مثلا اگه بده و اون بچه وقتی به سنین نوجوانی برسه کشته میشه پس به صلاحش نبوده که خداوند بهشون بچه نداده
اگه خدا خدایی میکنه پس میتونه هم بچه رو بده هم ازش محافظت کنه که بلا و خطری در کمینش نباشه[=arial]ممنون
با سلام خدمت شما دوست گرامی
با توجه به اینکه لازمه تکامل انسان در این جهان مادی داشتن اختیار است (به این معنا که انسانها تنها در صورت داشتن اختیار، می توانند به کمال برسند) نمی توان از آنها اختیار را سلب کرد.
به عبارت دیگر، این جهان برای رسیدن به کمال است و رسیدن به کمال تنها در صورتی محقق می شود که فرد دارای اختیار باشد. بنابراین انسان باید دارای اختیار باشد تا از میان خیر و شر، خیر را انتخاب کند و به کمال برسد.
با توجه به این مسئله، نمی توان چنین شروری را مانع شد و این مسئله جزء لوازم این جهان است. به طور مثال، فردی که فرزندی ندارد و بنا بر فرض به جهت این فرزند ندارد که اگر فرزند داشته باشد، در آینده انسان بدی خواهد شد. در چنین حالی نمی توان اختیار را از آن فرزند گرفت بلکه باید آن فرزند با اختیار خود، آنگونه که می خواهد عمل خواهد کرد.
موفق باشید
با سلام
تشکر از کارشناس محترم تاپیک
من به شخصه اخرش نفهمیدم هرجا که خدا فرضا کاری میکنه که ما انتظار نداریم میگیم حکمت خدا هست و هرجا هم که میگیم چرا خدا فلان کار رو نمیکنه شما میفرمایید چون انسان اختیار داره.
ببخشید این حرف رو میزنم اما مثل این میمونه که هرجا گیر کردیم یه دلیلی بتراشیم براش
با سلام
تشکر از کارشناس محترم تاپیک
من به شخصه اخرش نفهمیدم هرجا که خدا فرضا کاری میکنه که ما انتظار نداریم میگیم حکمت خدا هست و هرجا هم که میگیم چرا خدا فلان کار رو نمیکنه شما میفرمایید چون انسان اختیار داره.
ببخشید این حرف رو میزنم اما مثل این میمونه که هرجا گیر کردیم یه دلیلی بتراشیم براش
با سلام خدمت شما دوست گرامی
دوست گرامی، البته باید اعتراف کرد که مسئله، اساسا مسئله ساده ای نیست و برای درک بهتر آن نیازمند آن هستیم که مقدمات کلامی و فلسفی آن را دقیق تر بررسی کنیم. با این حال، اصل اینکه انسان برای امتحان به این جهان آمده تا بر اساس عملکرد خود که مبتنی بر اختیار است به کمال برسد، مشخص است. همچنین اینکه ما فلسفه بسیاری از امور را نمی دانیم و این خداوند است که حکمت امور را می داند.
این به معنای دلیل تراشی نیست بلکه مسئله پیچیده است. پیشنهاد میکنم کتاب عدل الهی شهید مطهری را مطالعه کنید.
موفق باشید
آیا خداوند نمی تواند کاری کند که هم تمام دعاهایمان مستجاب شود هم همگی خواسته هایمان به صلاحمان شود؟
[="Tahoma"][="Navy"] با توجه به آیه 216 سوره بقره که می فرماید: شاید در آنچه دوست دارید برایتان گرفتاری و شری نهفته باشد که من میدانم و شما نمی دانید. ممنونعرض سلام و ادب
آیا خداوند نمی تونه هم خواسته های مارو براورده کنه هم شر و گرفتاری و ضرر رو از اون عمل دور کنه؟
برای مثال میگن خدا به فلانی بچه نمیده چون مثلا اگه بده و اون بچه وقتی به سنین نوجوانی برسه کشته میشه پس به صلاحش نبوده که خداوند بهشون بچه نداده
اگه خدا خدایی میکنه پس میتونه هم بچه رو بده هم ازش محافظت کنه که بلا و خطری در کمینش نباشه
سلام
خدای تعای می خواهد بندگان را رشد دهد و از اسباب مهم رشد انسانها صبر و شکیبایی بر محرومیتهاست لذا محروم شدن از اجابت منافاتی با مصالح عالیه زندگی انسان که همان تکامل اوست ندارد
یا علیم[/]
پرسش:
آیا خداوند نمی تواند کاری کند که هم تمام دعاهایمان مستجاب شود هم همگی خواسته هایمان به صلاحمان شود.؟
پاسخ:
با توجه به این که لازمه تکامل انسان در این جهان مادی داشتن اختیار است (به این معنا که انسان ها تنها در صورت داشتن اختیار، می توانند به کمال برسند) نمی توان از آن ها اختیار را سلب کرد.
به عبارت دیگر، این جهان برای رسیدن به کمال است و رسیدن به کمال تنها در صورتی محقق می شود که فرد دارای اختیار باشد. بنا بر این انسان باید دارای اختیار باشد تا از میان خیر و شر، خیر را انتخاب کند و به کمال برسد.
با توجه به این مسئله، نمی توان از همه شرور مانع شد و این مسئله جزء لوازم این جهان است. به طور مثال، فردی که فرزندی ندارد و بنا بر فرض به جهت این فرزند ندارد که اگر فرزند داشته باشد، در آینده انسان بدی خواهد شد. در چنین حالی نمی توان اختیار را از آن فرزند گرفت بلکه باید آن فرزند با اختیار خود، آنگونه که می خواهد عمل خواهد کرد.
با توجه به این مطالب، باید در نظر گرفت که انسان های دیگر نیز در جهان دارای اختیار هستند و خداوند به آنها حق انتخاب داده است و این مسئله را به جهت مصلحت بالاتری که وجود دارد، از میان نمی برد. بنا بر این نمی توان توقع داشت که خداوند همه امور را بر وفق مراد ما بگرداند.
مسئله دیگر این است که این جهان یک جهان مادی است و جهان مادی دارای محدودیت های قابل توجهی است. به طور مثال ما به جهت آنکه دارای بدن مادی هستیم، در آن واحد یا باید در مشهد باشیم و یا در اصفهان و نمی توانیم هم در مشهد باشیم و هم در اصفهان زیرا جسمی مادی داریم که به ما این اجازه را نمی دهد. مثال دیگر آن است که اگر فرض کنیم در اتاقی یک سیب وجود دارد، تنها یک نفر می تواند یک سیب کامل داشته باشد و نمی توان کل این سیب را به چند نفر داد.
محدودیت هایی از این دست که مربوط به سرشت و ذات این جهان است باعث می شود که امکان برآورده کردن خواسته های تمام افراد، مقدور نباشد.
_________________
در این زمینه پیشنهاد میکنم کتاب عدل الهی شهید مطهری را مطالعه کنید.