جمع بندی آسیه همسر فرعون از چه جهاتی الگوست؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آسیه همسر فرعون از چه جهاتی الگوست؟

سلام. می دانیم قرآن از میان مؤمنین همسر فرعون را مثال می زند. سؤالم این است که همسر فرعون، از چه جهاتی برای ما به خصوص زنان، الگوست؟

[=impact]

[=impact]با نام الله



[=impact]

کارشناس بحث: استاد یاسین

بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و احترام

" خداوند مثلى براى مؤمنان ذكر كرده: همسر فرعون را، در آن زمان كه به پيشگاه خدا عرضه داشت: پروردگار من! خانه ‏اى برايم در جوار قربت در بهشت بنا كن، و مرا از فرعون و كارهايش رهايى بخش، و مرا از اين قوم ظالم نجات ده" (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ‏).

معروف اين است كه نام همسر فرعون" آسيه" و نام پدرش" مزاحم" بوده است، گفته‏ اند هنگامى كه معجزه موسى ع را در مقابل ساحران مشاهده كرد اعماق قلبش به نور ايمان روشن شد، و از همان لحظه به موسى ايمان آورد او پيوسته ايمان خود را مكتوم مى‏داشت، ولى ايمان و عشق به خدا چيزى نيست كه بتوان آن را هميشه كتمان كرد، هنگامى كه فرعون از ايمان او با خبر شد بارها او را نهى كرد، و اصرار داشت كه دست از دامن آئين موسى ع بردارد، و خداى او را رها كند، ولى اين زن با استقامت هرگز تسليم خواسته فرعون نشد.

سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهايش را با ميخها بسته، در زير آفتاب سوزان قرار دهند، و سنگ عظيمى بر سينه او بيفكنند، هنگامى كه وی آخرين لحظه ‏هاى عمر خود را مى‏گذارند دعايش اين بود" پروردگارا! براى من خانه‏ اى در بهشت در جوار خودت بنا كن و مرا از فرعون و اعمالش رهايى بخش و مرا از اين قوم ظالم نجات ده"! خداوند نيز دعاى اين زن مؤمن پاكباز فداكار را اجابت فرمود و او را در كنار بهترين زنان جهان مانند مريم قرار داد. چنان كه در همين آيات در رديف او قرار گرفته است.

در روايتى از رسول خدا ص مى ‏خوانيم:

افضل نساء اهل الجنة خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمد (ص)، و مريم بنت عمران، و آسيه بنت مزاحم، امرأة فرعون!

:" برترين زنان اهل بهشت چهار نفرند" خديجه" دختر خويلد و" فاطمه" دختر محمد ص و" مريم" دختر عمران و" آسيه" دختر مزاحم همسر فرعون".

جالب اينكه همسر فرعون با اين سخن كاخ عظيم فرعون را تحقير مى ‏كند و آن را در برابر خانه‏ اى در جوار رحمت خدا به هيچ مى ‏شمرد، و به اين وسيله به آنها كه او را نصيحت مى ‏كردند كه اين همه امكانات چشمگيرى كه از طريق" ملكه مصر بودن" در اختيار تو است با ايمان به مرد شبانى همچون موسى از دست نده! پاسخ مى‏ گويد.

و با جمله" نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ‏" بيزارى خود را، هم از خود فرعون و هم از مظالم و جناياتش، اعلام مى‏ دارد.

و با جمله" وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ‏" ناهمرنگى خود را با محيط آلوده‏ و بيگانگى خويش را از جنايات آنها برملا مى‏ كند، و چقدر حساب شده است اين جمله ‏هاى سه‏ گانه‏ اى كه اين زن با معرفت و ايثارگر در واپسين لحظه ‏هاى عمرش بيان كرد، جمله ‏هايى كه مى ‏تواند براى همه زنان و مردان مؤمن جهان الهام‏ بخش باشد، جمله ‏هايى كه بهانه‏ هاى واهى را از دست تمام كسانى كه فشار محيط، يا همسر را، مجوزى براى ترك اطاعت خدا و تقوى مى‏ شمرند، مى‏ گيرد.

مسلما زرق و برق و جلال و جبروتى برتر از دستگاه فرعونى وجود نداشت همانطور كه فشار و شكنجه ‏اى فراتر از شكنجه ‏هاى فرعون جنايتكار نبود، ولى نه آن زرق و برق، و نه اين فشار و شكنجه، آن زن مؤمن را به زانو در نياورد و هم چنان به راه خود در مسير رضاى خدا ادامه داد تا جان خويش را در راه معشوق حقيقى فدا كرد.[1]



[/HR][1] - تفسير نمونه، ج‏24، ص: 302-304.


یاسین;505925 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و احترام

" خداوند مثلى براى مؤمنان ذكر كرده: همسر فرعون را، در آن زمان كه به پيشگاه خدا عرضه داشت: پروردگار من! خانه‏اى برايم در جوار قربت در بهشت بنا كن، و مرا از فرعون و كارهايش رهايى بخش، و مرا از اين قوم ظالم نجات ده" (وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ‏).

معروف اين است كه نام همسر فرعون" آسيه" و نام پدرش" مزاحم" بوده است، گفته‏اند هنگامى كه معجزه موسى ع را در مقابل ساحران مشاهده كرد اعماق قلبش به نور ايمان روشن شد، و از همان لحظه به موسى ايمان آورد او پيوسته ايمان خود را مكتوم مى‏داشت، ولى ايمان و عشق به خدا چيزى نيست كه بتوان آن را هميشه كتمان كرد، هنگامى كه فرعون از ايمان او با خبر شد بارها او را نهى كرد، و اصرار داشت كه دست از دامن آئين موسى ع بردارد، و خداى او را رها كند، ولى اين زن با استقامت هرگز تسليم خواسته فرعون نشد.

سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهايش را با ميخها بسته، در زير آفتاب سوزان قرار دهند، و سنگ عظيمى بر سينه او بيفكنند، هنگامى كه آخرين لحظه ‏هاى عمر خود را مى‏گذارند دعايش اين بود" پروردگارا! براى من خانه‏اى در بهشت در جوار خودت بنا كن و مرا از فرعون و اعمالش رهايى بخش و مرا از اين قوم ظالم نجات ده"! خداوند نيز دعاى اين زن مؤمن پاكباز فداكار را اجابت فرمود و او را در كنار بهترين زنان جهان مانند مريم قرار داد. چنان كه در همين آيات در رديف او قرار گرفته است.

در روايتى از رسول خدا ص مى ‏خوانيم:

افضل نساء اهل الجنة خديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمد (ص)، و مريم بنت عمران، و آسيه بنت مزاحم، امرأة فرعون!

:" برترين زنان اهل بهشت چهار نفرند" خديجه" دختر خويلد و" فاطمه" دختر محمد ص و" مريم" دختر عمران و" آسيه" دختر مزاحم همسر فرعون".

جالب اينكه همسر فرعون با اين سخن كاخ عظيم فرعون را تحقير مى ‏كند و آن را در برابر خانه‏اى در جوار رحمت خدا به هيچ مى ‏شمرد، و به اين وسيله به آنها كه او را نصيحت مى ‏كردند كه اينهمه امكانات چشمگيرى كه از طريق" ملكه مصر بودن" در اختيار تو است با ايمان به مرد شبانى همچون موسى از دست نده! پاسخ مى‏ گويد.

و با جمله" نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ‏" بيزارى خود را، هم از خود فرعون و هم از مظالم و جناياتش، اعلام مى‏ دارد.

و با جمله" وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ‏" ناهمرنگى خود را با محيط آلوده‏ و بيگانگى خويش را از جنايات آنها برملا مى‏ كند، و چقدر حساب شده است اين جمله ‏هاى سه‏ گانه‏ اى كه اين زن با معرفت و ايثارگر در واپسين لحظه ‏هاى عمرش بيان كرد، جمله ‏هايى كه مى ‏تواند براى همه زنان و مردان مؤمن جهان الهام‏ بخش باشد، جمله ‏هايى كه بهانه‏ هاى واهى را از دست تمام كسانى كه فشار محيط، يا همسر را، مجوزى براى ترك اطاعت خدا و تقوى مى‏ شمرند، مى‏ گيرد.

مسلما زرق و برق و جلال و جبروتى برتر از دستگاه فرعونى وجود نداشت همانطور كه فشار و شكنجه‏اى فراتر از شكنجه ‏هاى فرعون جنايتكار نبود، ولى نه آن زرق و برق، و نه اين فشار و شكنجه، آن زن مؤمن را به زانو در نياورد و هم چنان به راه خود در مسير رضاى خدا ادامه داد تا جان خويش را در راه معشوق حقيقى فدا كرد.[1]



[/HR][1] - تفسير نمونه، ج‏24، ص: 302-304.


با عرض سلام و تشکر

آیا تحقیر عظمت دروغین فرعون، بیزاری جستن از فرعون و ظلمهایش، و ناهمرنگی با محیط آلوده، تنها ابعاد الگو بودنِ ایشان است؟

tazkie;506912 نوشت:
آیا تحقیر عظمت دروغین فرعون، بیزاری جستن از فرعون و ظلمهایش، و ناهمرنگی با محیط آلوده، تنها ابعاد الگو بودنِ ایشان است؟


بسم الله الرحمن الرحیم

آیا شهامت مقابله با فرعون و موضع گیری علیه او و بیزاری جستن از طاغوت زمان و در کانون آلودگی بودن اما آلوده نشدن مساله کوچک و کم اهمیتی است؟!

این موارد بروز و ظهور تقوا و عظمت روحی و باطنی آسیه(علیها السلام) است. یعنی این بانو آن چنان ایمان قوی و اعتقاد راسخ داشت که در مسیر حفظ دین خود از همه دنیا و حتی از جانش گذشت.

یاسین;507126 نوشت:


بسم الله الرحمن الرحیم

آیا شهامت مقابله با فرعون و موضع گیری علیه او و بیزاری جستن از طاغوت زمان و در کانون آلودگی بودن اما آلوده نشدن مساله کوچک و کم اهمیتی است؟!

این موارد بروز و ظهور تقوا و عظمت روحی و باطنی آسیه(علیها السلام) است. یعنی این بانو آن چنان ایمان قوی و اعتقاد راسخ داشت که در مسیر حفظ دین خود از همه دنیا و حتی از جانش گذشت.

با سلام. خیر چیز کم اهمیتی نیست. ولی گمان کردم شاید زنی که در حدیث همپایه با حضرت زهرا و حضرت مریم بوده و در قرآن، اسوه ی مؤمنین است، از جهات دیگری نیز الگو باشد.

بسم الله الرحمن الرحيم

همسر فرعون آسيه، از بنى اسرائيل و زنى مؤمن و مخلص بود كه خدا را در نهان عبادت مى ‏كرد، تا وقتى كه فرعون، همسر حزقيل (زن مشّاطه) را به قتل رسانيد و او به چشم بصيرت مشاهده كرد كه ملائكه روح او را به آسمان عروج مى‏دهند و لذا به يقين و اخلاصش افزوده شد و وقتى كه فرعون به نزد او آمد تا او را از عمل خود با خبر كند، آسيه گفت: واى بر تو اى فرعون، چه چيز باعث جرأت تو بر پروردگار عز و جل شد؟!

فرعون گفت: تو را چه شده، مثل اينكه همان جنونى كه به او رسيده بود، به تو نيز اصابت كرده، آسيه گفت: من مجنون نشده‏ام، بلكه به خداى يگانه پروردگار خود و تو و پروردگار همه جهانيان ايمان آورده ‏ام، آنگاه فرعون مادر او را فرا خواند و به او گفت: دخترت به من كافر شده، پس سوگند مى‏خورم اگر به معبود موسى كافر نشود، او را به قتل برسانم،

لذا مادر آسيه با او خلوت كرد و از او درباره سخنان فرعون تحقيق نمود، امّا او فقط گفت: من هرگز به خداى واحد كفر نمى ‏ورزم، سپس فرعون دستور داد تا او را به چهار ميخ كشيدند و آنقدر در عذاب بود تا وقتى كه شهيد شد.

از (ابن عباس) نقل شده: فرعون وقتى كه ايمان آسيه برايش آشكار شد او را شكنجه كرد تا دست ازايمان بردارد، در همان حال موسى از آنجا عبور مى‏ كرد و او را درحال شكنجه ديد، آسيه با انگشت اشاره نمود و از سختى عذاب به او شكايت كرد، موسى هم به درگاه الهى دعا كرد تا خداوند عذاب او را تخفيف دهد، ازآن پس ديگردردى ازشكنجه احساس نمى‏كرد و درهنگام شكنجه مى‏ گفت: پروردگارا براى من در نزد خود خانه‏اى در بهشت بنا كن آنگاه به او وحى شد: سرخود را بلند كن، وقتى سر بلند كرد، خانه ‏اى از مرواريد مشاهده كرد كه براى او در بهشت ساخته شده و با ديدن آن، لبخند زد، فرعون گفت: به او نگاه كنيد كه درحال عذاب مى ‏خندد! شايد جاى خود را دربهشت مى ‏بيند! سرانجام او در حال شكنجه از دنيا رفت. گفته شده: همسر فرعون با اشعه آفتاب عذاب مى ‏شد و وقتى كه مأموران شكنجه او را رها مى ‏كردند. ملائكه مى ‏آمدند و روى بدنش سايه مى ‏افكندند و جايگاهش را در بهشت به او نشان مى ‏دادند.[1]


[/HR][1] - بحار الأنوار: 13/ 164، باب 5


سلام. با تشکر از روایتهایی که نوشتید، مسئله من بر سر الگوگیری است. بفرمایید که آیا ابعاد الگویی دیگری در ایشان سراغ دارید یا خیر؟

بسم الله الرحمن الرحيم


به صورت خلاصه مي توان اين موارد را در مورد آسيه(عليها السلام) ذكر كرد، البته در پست هاي قبلي نيز به آنها اشاره شده بود.
در آیه­ ی شریفه دو فضیلت و ویژگی خاص برای حضرت آسیه بیان شده که در ذیل دو عنوان مطرح می­کنیم:

الف. اعتقاد محكم و خلل‌ناپذیر

آسیه پس از شنیدن جریان معجزه­ ی عصای حضرت موسی(ع)، به وی ایمان آورد؛ اما همسرش فرعون وی را شدیداً مورد شکنجه قرار می­داد تا دست از آیین موسی بردارد؛ ولى آسیه در برابر این فشارها و تهدیدها با استقامت تمام ایستاد و هرگز تسلیم خواسته­ ی فرعون نشد؛ چراکه او تقرب به درگاه خدا را بر نزدیکی به فرعون و دستگاهش ترجیح می­داد و در برابر این تهدیدها، با کلمات توحیدی حقیقت خویش را هویدا ساخت:

«رَبّ‏ِ ابْنِ لىِ عِندَكَ بَیتًا فىِ­ الْجَنَّةِ...»[1]
«پروردگارا! براى من خانه ‏اى در بهشت در جوار خودت بنا كن...»

این کلمات گهربار بیان­گر اینست که سلطه ­ی کافر بر مؤمن، ضرری به ایمان مومن وارد نمی­کند؛ همچنان­که شخصیتی مثل آسیه با اینکه تحت اختیار فرعون بود، اما در بهشت الاهی جایگاه ویژه ­ای بر خود اختصاص داد.]2]

آسیه در دعای خویش از خداوند خانه ‏اى درخواست كرده كه هم نزد او باشد و هم در بهشت؛ یعنی هر دو را جمع کرده، و اين بدان جهت است كه بهشت دار قرب خدا و جوار رب العالمين است؛ علاوه بر این حضور در نزد خداى تبارک و قرب او كرامتى است معنوى، و استقرار در بهشت، كرامتى است صورى؛ لذا ارزشمند است كه بنده از خدا هر دو را بخواهد.[3]

از حضرت صادق –علیه­السّلام- نقل شده که فرمودند:

«إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَشَدُّ مِنْ زُبَرِالْحَدِیدِ إِنَّ الْحَدِیدَ إِذَا دَخَلَ النَّارَ تَغَیّر وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَوْ قُتِلَ

وَ نُشِرَ ثُمَّ قُتِلَ لَمْ ­یتَغَیرْ قَلْبُه»[4]

«مؤمن سخت‏تر از پاره آهن است، بدرستى كه پاره آهن وقتى داخل آتش شود، تغییر می كند؛ ولی مؤمن اگر كشته شود و زنده شود، بعد كشته شود، قلب او از حق تغییر نكند.»

ب. بیزارى از ظالمان و فرعونیان
آسیه از تمام لذتهایی که در دربار فرعون وجود داشت، با تمام وجود چشم پوشید و در برابر فرعون ظالم سر تسلیم فرود نیاورد؛ بلکه توجه خویش را به كرامات و رضایت الهی سوق داد و با اتصال به قرب الهی، در ایمان خود استقامت ورزید تا اینکه از دنیا رخت بربست:[5]

«...وَ نَجنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نجنىِ مِنَ­ الْقَوْمِ الظَّالِمِین‏»[6]

«...و مرا از فرعون و كار او نجات ده‏! و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!»

بیزاری از ناحیه­ ی خود آسیه بود که از خداوند نجات خویش را از شخص فرعون و عمل وی طلبید؛ مقصود همان عملی بود که موجب مصاحبت و معاشرت آسیه با فرعون در زندگی زناشویی می­شد؛ و منظور از قوم ظالم، همان قوم فرعون بود که از خداى تعالى در حقيقت بيزارى و نجات از جامعه‏ ى ستمكار را درخواست نمود.[7]

خداوند نیز دعاى این زن نمونه، مؤمن و فداكار را اجابت فرمود و او را در ردیف یکی از بهترین زنان عالم(حضرت مریم) قرار داد.[8]

2. دفاع از مظلومان و بی­گناهان

قرآن جهت ترسيم نمونه­ ی زنده ‏اى از پيروزى مستضعفان بر مستكبران به تشریح داستان موسى(عليه السلام) و فرعون پرداخته[9] که بخشی از این قصه، مربوط به دوران كودكى موسى(عليه السلام) و نجات اعجازآميز او از چنگال خشم فرعونيان است. فرعون به شدت بنى ­اسرائيل را تحت فشار قرار داده بود، و دستور داده بود که پسران آنها را به قتل برسانند، و دختران را براى كنيزى و خدمتگزارى زنده نگهدارند؛ چون از قدرت و شورش احتمالى بنى ­اسرائيل می­ترسید و بنابه گفته­ ی برخی مورخان، پيش‏ بينى كرده بودند كه فرزندى از بنى­ اسرائيل برمى ‏خيزد و دستگاه فرعون را درهم مى‏ كوبد.

لذا با این جنایاتی که فرعون راه انداخته بود، مادر موسی هنگام حمل و تولد فرزندش که پنهانی صورت گرفت، احساس خطر مى‏كرد و نگران بود؛ اما خدای تبارک وعده و چگونگی حفظ و بازگرداندن موسی(عليه السلام) را به قلب مادرش الهام نمود.[10]

در نتیجه مادر موسى به دستور خداوند نوزاد را در صندوقى گذاشت و به دريا انداخت، و دریا مأمور شد تا صندوق را به ساحل ببرد؛ مأموران فرعون که جهت نگهبانی رود نیل گماشته شده بودند، روزى صندوقى را از روى آب گرفته و نزد فرعون بردند؛ همین که در صندوق را باز کردند، نوزاد پسر را در آن مشاهده کردند.[11]

گروهی از حامیان فرعون كه در کاخ فرعون حاضر بودند، فرعون را تحریک نموده و گفتند: ظاهراً این طفل همان پسر بنی­اسرائیلی است كه تو دنبالش هستی و باید او را به قتل برسانى! فرعون هم تحت تأثیر کلام آنها قرار گرفت و مصمم شد تا موسی را بکشد! ولی آسیه میانجی­گری نموده و مانع از این عمل شنیع شد:[12]
«وَ قَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ‏ٍ لىّ‏ِ وَ لَكَ لَاتَقْتُلُوهُ عَسىَ أَن­ ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا
وَ هُمْ لَایشْعُرُونَ»[13]
«همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت: نور چشم من و توست! او را نكشید، شاید براى ما مفید باشد، یا او را به ­عنوان پسر خود برگزینیم! و آنها نمی­فهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش می­پرورانند)!»

"قرة عین" به معنای خنکی چشم، کنایه از سرور و شادی است و این کنایه، در حقیقت ناشی از ضد آن بوده و آن "سخنة العین" به معنای حرارت چشم است که در اثر گریه­ ای به انسان دست می­دهد؛ البته گریه ­ای که به خاطر حزن و اندوه باشد. پس حکایت قرآن از زبان همسر فرعون بر مسرت­ بخشی چشمان آنها حاصل از رؤیت جمال حضرت موسی(ع) بود و این همان القاء محبت الهی بود که خداوند وعده­ ی آن را داده بود.[14]

جمع آوردن خطاب "لاتقتلوه" اشاره به عاملان قتل است که افراد زیادی به عنوان مباشر و مسبب این امر قتل بودند؛ و جمله­ ی "قرّت عین لی و لک" در حقیقت شفاعت آسیه نسبت به حضرت موسی بود که با این جملات احساسی و عاطفی، دل فرعون را نرم کرد و مانع از کشتن این نوزاد شد؛ بخصوص این کلام عاطفی را به منفعت­ بخشی وی در کاخ و حکومت فرعونی و فرزندخواندگی این نوزاد مقید نمود؛ در حالیکه فرعون و فرعونیان نمی­فهمیدند که این نوزاد یافت شده از دریا، کیست؟ و چه کسی را در دامان خود پرورش می­دهند؟![15]

فرعون نیز در برابر شفاعت همسرش نسبت به این طفل، خواسته­ ی او را اجابت نمود و طفل را به همسرش ­بخشید.[15]

پیغمبر اكرم ـ­صلى ­اللّه علیه و آله ­ـ فرمودند: از بركت این گفتار، خداوند آسیه را هدایت كرد، ولى عناد فرعون كه مایه­ ی شقاوتش بود، مانع از آن شد كه موجبات هدایتش را فراهم سازد؛ در نتیجه آنچه سبب لطف بر او بود، اختیار نكرد.[16]

لذا حضرت آسیه وقتی آثار جلالت و جذبه­ی الهی را در سیمای حضرت موسی مشاهده کرد، به منفعت­ بخشی و فرزندخواندگی ایشان اشاره نمود؛ چون فرعون و همسرش پسری نداشتند؛ در نتیجه بلای قتل را از موسی(ع) برگردانید؛ درحالی­که فرعون و طرفدارانش حقیقت و سرانجام امر را نمی­دانستند و نمیفهمیدند که دشمن خود را در دامانشان پرورش می­دهند و عاقبت امر به دست همین موسی هلاک خواهند شد.[17]




[/HR]


[1]. تحریم/11.
[2]. زحيلى، وهبة بن مصطفى‏؛ التفسير المنير فى العقيدة و الشريعة و المنهج‏، بيروت ـ دمشق‏، دارالفكر المعاصر، 1418ق، چاپ دوم، ج‏28، ص326، طوسى، محمد بن حسن‏؛ التبيان فى تفسير القرآن‏، تحقيق احمد قصير عاملى،‏ دار احياءالتراث العربى‏، بيروت‏‏، بی­تا، ج‏10، ص54 و تفسیر نمونه، ج‏24، ص303.
[3]. الميزان في تفسير القرآن، ج‏19، ص344 و 345.
[4]. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار فی درر الاخبار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق، جلد 67، صفحه 178.
[5]. الميزان فى تفسيرالقرآن، ج‏19، ص344.
[6]. تحریم/11.
[7] . الميزان فى تفسيرالقرآن، ج‏19، ص345.
[8]. تفسیر نمونه، ج‏24، ص303.
[9]. همان، ج‏16، ص23.
[10]. همان، ج‏13، ص199.
[11]. بیضاوى، عبدالله بن عمر؛ أنوارالتنزیل و أسرارالتأویل‏، بیروت، دار احیاءالتراث العربى‏، 1418ق، چاپ اول‏، ج‏4، ص173.‏‏
[12]. بروجردى، سیدمحمد ابراهیم‏؛ تفسیر جامع، تهران‏، صدر، 1366ش‏، چاپ ششم‏، ج‏5، ص158.
[13]. قصص/9.
[14]. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر، ج20، ص20.
[15]. الفرقان فى تفسيرالقرآن بالقرآن، ج22، ص301.
[15]. تفسیر جامع‏، ج‏5، ص159.‏
[16].‏ گنابادى، ‌سلطان‌ محمد؛ تفسير بيان السعادة فى مقامات العبادة، بيروت‏، مؤسسة الأعلمي، 1408ق، چاپ دوم، ج‏3، ص184.
[17]. الميزان فى تفسيرالقرآن، ج16، ص10- 12.



[="Navy"]

tazkie;505434 نوشت:
لام. می دانیم قرآن از میان مؤمنین همسر فرعون را مثال می زند. سؤالم این است که همسر فرعون، از چه جهاتی برای ما به خصوص زنان، الگوست؟

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ [٦٦:١١]
در این آیه که در سوره تحریم واقع شده در واقع خدا می خواهد برای اینکه در ابتدای سوره درباره خیانت و افشای سر توسط همسران رسول خدا بیان شده مثال بزند که ابتدا مثالی از کفار می زند که با اینکه در میان دو بنده از بندگان صالح خدا بودند فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا و برای مومنین هم مثل می زند که همسر فرعون با اینکه با کافر خویشاوندی داشت اما ضرری به ایمانش نداشت.
تفسير الصافي، ج‏5، ص: 198
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما بالنفاق و التظاهر على الرسولين مثل اللَّه حال الكفار و المنافقين في انّهم يعاقبون بكفرهم و نفاقهم و لا يحابون بما بينهم و بين النبي صلّى اللَّه عليه و آله و المؤمنين من النّسبة و المواصلة بحال امرأة نوح و امرأة لوط و فيه تعريض بعائشة و حفصة في خيانتهما رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله بإفشاء سرّه و نفاقهما ايّاه و تظاهرهما عليه كما فعلت امرأتا الرسولين فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً فلن يغن الرّسولان عنهما بحقّ الزواج إغناء ما وَ قِيلَ لهما عند موتهما او يوم القيامة ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ الذين لا وصلة بينهم و بين الأنبياء.
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ و مثل حال المؤمنين في انّ وصلة الكافرين لا تضرّهم بحال آسية و منزلتها عند اللَّه مع انّها كانت تحت أعدا اعداء اللَّه إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ من نفسه الخبيثة و عمله السيّ‏ء وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ من القبط التابعين له في الظلم.[/]

با سلام. زنهای زیادی برای دفاع از حق از جان خود گذشتند و شکنجه و شهادت را به جان خریدند، همچون سمیه ی شهیده و حضرت زینب(س). چرا همسر فرعون از آنها بالاتر است تا جایی که در ردیف چهار زن به کمال رسیده، قرار می گیرد و آن زنهای دیگر، در این صف نیستند؟

tazkie;534992 نوشت:
با سلام. زنهای زیادی برای دفاع از حق از جان خود گذشتند و شکنجه و شهادت را به جان خریدند، همچون سمیه ی شهیده و حضرت زینب(س). چرا همسر فرعون از آنها بالاتر است تا جایی که در ردیف چهار زن به کمال رسیده، قرار می گیرد و آن زنهای دیگر، در این صف نیستند؟

بسم الله الرحمن الرحيم

حضرت زينب(سلام الله عليها) و سميه( رحمه الله عليها) هر كدام با توجه به ويژگيهايشان از مرتبه بسيار بالايي برخور دارند، خصوصا حضرت زينب(سلام الله عليها) كه ام المصائب مي باشند از درجات كم نظيري بهره مند شدند تا جايي كه بنابر روايت اما سجاد زين العابدين(عليه السلام)در مورد ايشان فرمود:« یَا عَمَّة أنتِ بِحَمدِلله عَالِمَة غَیرَ مُعَلّمَة وَ فَهمه غَیر مُفَهّمه ».[1]

اما همسر فرعون كارهاي بزرگي انجام داد و از ساليان سال سرپرستي و نگه داري حضرت موسي(سلام الله عليه) را بر عهده داشت و آن حضرت را در كودكي اش از مرگ نجات داد. بعد از اعلام نبوت حضرت موسي(عليه السلام) به وي ايمان آورد و از همه امكانات خود در راه ايمان گذشت و در نهايت به شديدترين وضع به شهادت رسيد.


[/HR][1] - الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏2، ص: 305

tazkie;534992 نوشت:
با سلام. زنهای زیادی برای دفاع از حق از جان خود گذشتند و شکنجه و شهادت را به جان خریدند، همچون سمیه ی شهیده و حضرت زینب(س). چرا همسر فرعون از آنها بالاتر است تا جایی که در ردیف چهار زن به کمال رسیده، قرار می گیرد و آن زنهای دیگر، در این صف نیستند؟

سلام
بدون تعصب عرض می کنم مقام حضرت زینب از مقام همسر فرعون سلام الله علیهما بالاتر است.

تاپیک جمع بندی
بسم الله الرحمن الرحیم


در مورد جهات الگو برداری از آسیه، همسر فرعون می توان به نکات ذیل اشاره کرد.
الف. اعتقاد محكم و خلل‌ناپذیر

آسیه پس از شنیدن جریان معجزه­ ی عصای حضرت موسی(ع)، به وی ایمان آورد؛ اما همسرش فرعون وی را شدیداً مورد شکنجه قرار می­داد تا دست از آیین موسی بردارد؛ ولى آسیه در برابر این فشارها و تهدیدها با استقامت تمام ایستاد و هرگز تسلیم خواسته­ ی فرعون نشد؛ چراکه او تقرب به درگاه خدا را بر نزدیکی به فرعون و دستگاهش ترجیح می­داد و در برابر این تهدیدها، با کلمات توحیدی حقیقت خویش را هویدا ساخت:

«رَبِ‏ ابْنِ لي‏ عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّة»[1]

(پروردگارا! براى من خانه ‏اى در بهشت در جوار خودت بنا كن)

این کلمات گهربار بیان­گر اینست که سلطه ­ی کافر بر مؤمن، ضرری به ایمان مومن وارد نمی­کند؛ همچنان­که شخصیتی مثل آسیه با اینکه تحت اختیار فرعون بود، اما در بهشت الاهی جایگاه ویژه ­ای بر خود اختصاص داد.[2]
آسیه در دعای خویش از خداوند خانه ‏اى درخواست كرده كه هم نزد او باشد و هم در بهشت؛ یعنی هر دو را جمع کرده، و اين بدان جهت است كه بهشت دار قرب خدا و جوار رب العالمين است؛ علاوه بر این حضور در نزد خداى تبارک و قرب او كرامتى است معنوى، و استقرار در بهشت، كرامتى است صورى؛ لذا ارزشمند است كه بنده از خدا هر دو را بخواهد.[3]


ب. بیزارى از ظالمان و فرعونیان
آسیه از تمام لذتهایی که در دربار فرعون وجود داشت، با تمام وجود چشم پوشید و در برابر فرعون ظالم سر تسلیم فرود نیاورد؛ بلکه توجه خویش را به كرامات و رضایت الهی سوق داد و با اتصال به قرب الهی، در ایمان خود استقامت ورزید تا اینکه از دنیا رخت بربست.[4]

«وَ نَجنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نجنىِ مِنَ­ الْقَوْمِ الظَّالِمِین‏»[5]
(و مرا از فرعون و كار او نجات ده‏! و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش).

بیزاری از ناحیه­ ی خود آسیه بود که از خداوند نجات خویش را از شخص فرعون و عمل وی طلبید؛ مقصود همان عملی بود که موجب مصاحبت و معاشرت آسیه با فرعون در زندگی زناشویی می­شد؛ و منظور از قوم ظالم، همان قوم فرعون بود که از خداى تعالى در حقيقت بيزارى و نجات از جامعه‏ ى ستمكار را درخواست نمود.[6]

خداوند نیز دعاى این زن نمونه، مؤمن و فداكار را اجابت فرمود و او را در ردیف یکی از بهترین زنان عالم(حضرت مریم) قرار داد.[7]

2. دفاع از مظلومان و بی­گناهان

قرآن جهت ترسيم نمونه­ ی زنده ‏اى از پيروزى مستضعفان بر مستكبران به تشریح داستان موسى(عليه السلام) و فرعون پرداخته[8] که بخشی از این قصه، مربوط به دوران كودكى موسى(عليه السلام) و نجات اعجازآميز او از چنگال خشم فرعونيان است. فرعون به شدت بنى ­اسرائيل را تحت فشار قرار داده بود، و دستور داده بود که پسران آنها را به قتل برسانند، و دختران را براى كنيزى و خدمتگزارى زنده نگهدارند؛ چون از قدرت و شورش احتمالى بنى ­اسرائيل می­ترسید و بنابه گفته­ ی برخی مورخان، پيش‏ بينى كرده بودند كه فرزندى از بنى­ اسرائيل برمى ‏خيزد و دستگاه فرعون را درهم مى‏ كوبد.

لذا با این جنایاتی که فرعون راه انداخته بود، مادر موسی هنگام حمل و تولد فرزندش که پنهانی صورت گرفت، احساس خطر مى‏كرد و نگران بود؛ اما خدای تبارک وعده و چگونگی حفظ و بازگرداندن موسی(عليه السلام) را به قلب مادرش الهام نمود.[9]

در نتیجه مادر موسى به دستور خداوند نوزاد را در صندوقى گذاشت و به دريا انداخت، و دریا مأمور شد تا صندوق را به ساحل ببرد؛ مأموران فرعون که جهت نگهبانی رود نیل گماشته شده بودند، روزى صندوقى را از روى آب گرفته و نزد فرعون بردند؛ همین که در صندوق را باز کردند، نوزاد پسر را در آن مشاهده کردند.[10]
گروهی از حامیان فرعون كه در کاخ فرعون حاضر بودند، فرعون را تحریک نموده و گفتند: ظاهراً این طفل همان پسر بنی­اسرائیلی است كه تو دنبالش هستی و باید او را به قتل برسانى! فرعون هم تحت تأثیر کلام آنها قرار گرفت و مصمم شد تا موسی را بکشد! ولی آسیه میانجی­گری نموده و مانع از این عمل شنیع شد[11]:
«وَ قَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَیْنٍ‏ لىّ‏ وَ لَكَ لَاتَقْتُلُوهُ عَسىَ أَن­ ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَ هُمْ لَایشْعُرُونَ»[12]
)همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت: نور چشم من و توست! او را نكشید، شاید براى ما مفید باشد، یا او را به ­عنوان پسر خود برگزینیم! و آنها نمی­فهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش می­پرورانند)(.

یکی از نکات مهمی که می تواند برای همه مسلمانان خصوصا بانوان مورد الگو برداری است، توجه به شرایط سخت و دشوار و لجاجت همسر آسیه، یعنی فرعون می باشد. آسیه که در کنار فرعون زمان خود زندگی می کرد و تحت سخت ترین شکنجه ها قرار گرفت، حاضر نشد، از اعتقادات خود دست بکشد و به بهانه ی اینکه شرایطش مساعد نیست از عقاید حقه ی خودش دست بکشد و یا حتی از اعلام آن و مبارزه کوتاه بیاید.آسیه طاغوت زمان خود را امر به معروف و نهی از منکر کرد و او را از ارتکاب جنایات باز داشت، بنابراین مسلمانان با این الگو باید در انجام وظایف خود محکم و استوار باشند.


[/HR]
[1] - سوره تحریم، آیه11.

[2] - تفسیر نمونه، ج‏24، ص303.

[3] - الميزان في تفسير القرآن، ج‏19، ص344 و 345.

[4] - الميزان فى تفسيرالقرآن، ج‏19، ص344.

[5] - سوره تحریم،آیه11.

[6] - الميزان فى تفسيرالقرآن، ج‏19، ص345.

[7] -تفسیر نمونه، ج‏24، ص303.

[8] - همان، ج‏16، ص23.

[9] - همان، ج‏13، ص199.

[10] - بیضاوى، عبدالله بن عمر؛ أنوارالتنزیل و أسرارالتأویل‏، بیروت، دار احیاءالتراث العربى‏، 1418ق، چاپ اول‏، ج‏4، ص173.‏‏

[11] - بروجردى، سیدمحمد ابراهیم‏؛ تفسیر جامع، تهران‏، صدر، 1366ش‏، چاپ ششم‏، ج‏5، ص158.

[12] - سوره قصص،آیه9.


موضوع قفل شده است