قسم اجباری
تب‌های اولیه
به نام خدا
سلام خدمت دوستان و اساتيد گرامي و عرض خسته نباشيد خدمت شما،
دوستان بنده يك سوال در رابطه با قسمي كه به اجبار به بنده شده داشتم و از اونجايي كه اين قسم براي من خيلي مهمه و داره خيلي اذيتم ميكنه و به وسواس فكري من هم خيلي دامن ميزنه كه اين مورد باعث عذاب كشيدن بنده ميشه،
قضيه از اين قرار هست كه بنده سيگار ميكشم و براي اينكه دروغي نگم اين قضيه رو تو خانواده مطرح كردم و به والدينم اطلاع دادم ،بعد اون قضيه بابام خواست كه منو در مضيقه قرار بده براي اينكه ديكه سيگار نكشم و براي همين منو قسم اجباري به جانش داد كه جان بابا اكه بكشم بايد اين كارو بيش اون انجام بدم و منم به دليل اخلاقيات و شرم و حيا هم كه شده نميتونم اصلا همجين كاري بكنم و از طرفي هم فعلا شرايط ترك كردنسيگار رو ندارم و الان اين قسم شده بلاي جانم و خوره فكر و ذهنم و دامن ميزنه به وسواس فكريم كه نكنه با اين كار خداي ناكرده جان بابام در خطر بيوفته، ممنون ميشم كه بنده رو در اين مورد راهنماييم كنيد،باز هم ممنونم بابت وقتتون.
سلام به شما پرسشگر محترم
از اين كه پاسخگويي به تأخير افتاده جدا پوزش مي طلبم.
دوست من سؤال شما از چند جهت از ديد كارشناسي اهميت دارد.
- مسأله سيگار كشيدن
- قسم دروغ
- حرمت براي پدر
- وسواس فكري
-----------------------
اين كه نسبت به پدرتان اين همه ارزش قائل هستيد و اين كه حاضر نيستيد خود را به دروغ آلوه كنيد واقعا ستودني است
اگر عهدو قسم شما بدون صيغه عهد يا قسم بوده چيزي به گردن شما نيست ولي سيگار كشيدن مضراتش زياد است به گونه اي كه برخي مراجع به خاطر فهرست طولاني اين مضرات آن را مطلقا حرام مي كنند. سيگار كشيدن به سلامتي و اقتصاد و روابط اجتماعي و زناشويي شما لطمه خواهد زد. بنابراين برنامه اي با عزم راسخ براي ترك آن بريزيد(زير نظر مشاور)
برخي از مهم ترين شرايط قسم
قسم بايد با قصد و بدون اجبار باشد اگر كسي بي اختيار يا از روي عصبانيت و جبر قسم بخورد اعتبار ندارد نيز قسم بايد با اسم خداوند (الله يا خدا) باشد
اگـر قـسـم بـخـورد كه كارى را انجام دهد يا ترك كند , مثلا قسم بخورد كه روزه بگيرد , يا دود اسـتـعـمال نكند , چنانچه عمدا مخالفت كند , بايد كفاره بدهد يعنى يك بنده آزاد كند , يا ده فقير را سير كند يا آنان را بپوشاند و اگر اينها را نتواند بايد سه روز روزه بگيرد و بايد روزه پى در پى باشد.
عمل كردن به قسم براى او ممكن باشد و اگر موقعى كه قسم مى خورد , ممكن باشد و بعدا از عمل به آن عاجز شود , چنانچه خود را عمدا عاجز نكرده باشد , از وقتى كه عاجز مى شود قسم او به هم مى خورد , و هـم چـنين است اگر عمل كردن به نذر يا قسم يا عهد به قدرى مشقت پيدا كند كه نشود آن را تحمل كرد[1].
وسواس فكري
در سؤال خود دو با از وسواس فكرس سخن گفتيد و يك بار هم از نگراني شما براي اين كه مبادا براي پدرتان اتفاقي بيفتد ارتباط قسم شما و خطر براي شما نوعي خطاي شناختي و باوري غلط است كه هم اضطراب آور است و هم مي تواند مانند وسواس ها ريشه در اضطراب داشته باشد.
اگر وسواس داريد حتما فرد مضطربي هم هستيد و سيگار كشيدن مانند سطل آب ريختن بر آتش اضطراب است و هرگاه اضطراب تان بيشتر مي شود تعداد نخ بيشتري مي كشيد و اين چون حل مسأله نيست به شكل اعتياد در مي آيد به گونه اي خود را قادر بر ترك آن نمي بييند.
چاره چيه؟
اگر اضطراب و وسواس فكري شما زياد است پيشنهاد مي كنم درمان خود را زير نظر روان پزشكي حاذق شروع كنيد تا ان شاالله به تدريج از شر سيگار كشيدن هم راحت شويد
اين تاپيك مطالعه كنيد
http://www.askdin.com/thread40376.html
........................................................................
[1]توضيح المسائل، آيت الله سيستاني، م 2679
با عرض سلام به دوستان عزيز
در مورد سيگار گفتني است تا حدودي در شما ضعف اراده را از گفته هايتان برداشت مي کنيم .زيرا اينکه مي فرماييد نمي توانم ترک کنم به معناي اين است که خودتان را دست کم مي گيريد . براي ترک عادت هاي بد هيچگاه دير نيست پس سعي کنيد به هر طريق ممکن سيگار را ترک کنيد تا وسواس فکري شما نير بهبود يابد .همانطور که آقاي حامي فرمودند وسواس فکري شما با سيگار نمود پيدا کرده و تقويت مي شود .بنابراين با از بين بردن نمود اين وسواس تا حدودي اضطرابتان کاهش مي يابد .البته براي درمان وسواس فکري اگر در زمينه هاي ديگر زندگي تان هم خود را نشان مي دهد لازم است تحت درمان اساسي در جلسات متعدد قرار گيريد .
موفق باشيد .