* * * نقد یه اشتباه رایج : هدف وسیله رو توجیه نمی کنه * * *

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
* * * نقد یه اشتباه رایج : هدف وسیله رو توجیه نمی کنه * * *

بسم الله الرحمن الرحیم

در یکی از خبرگزاری ها خبری رو می خوندم در پایان اون خبر اومده بود :

نقل قول:
پول در آوردن از اين طريق از مصاديق منطق ماكياولي « هدف وسيله را توجيه مي كند » مي باشد.

دوستان بگن که آیا هدف وسیله رو توجیه می کنه یا نه ؟ (این بحث یکی از مباحث فلسفه ی اخلاقه ، در بخش بندی فعلی بخشی رو متناسب تر از این بخش ندیدم )

seyedziya;16173 نوشت:
دوستان بگن که آیا هدف وسیله رو توجیه می کنه یا نه ؟ (این بحث یکی از مباحث فلسفه ی اخلاقه ، در بخش بندی فعلی بخشی رو متناسب تر از این بخش ندیدم )


هدف همیشه وسیله رو توجیه نمی کنه ، مثلا فرض کنید آزادی حق فرد هست، ولی آیا برای رسیدن به این آزادی می توان ، آزادی افراد دیگر رو نادیده گرفت و حقوق آنها را نادیده گرفت؟

یا مثلا گوناگونی ادیان الهی، که همه این ادیان راهرو رو به سوی خدا هدایت می کند ، ولی این سوال پیش می آید که کدامیک از این وسیله ها ما رو سریع تر ، عقلانی تر و راحت تر به هدف می رساند.

تا حالا چند مورد در مورد وسیله ای که منو به هدف مورد نظرم می رسونه به ذهنم می رسه

1- آیا این وسیله ناقض حقوق دیگران هست یا نه؟
2- آیا این وسیله عقلانی هست یا نه؟
3- آیا این وسیله بهترین وسیله هست یا نه؟

به نظرم در بین رویکردای اخلاقی ( اخلاق به معنای عام که شامل اخلاق به معنای خاص ، فقه و حقوق ، سیاست ، مباحث دستوری اقتصاد و... میشه) رویکرد غایت گرا معقولتره ، براساس یه رویکرد غایت گرا ، درست برخلاف تلقی عرفی ، دقیقا و منحصرا و فقط هدفه که وسیله رو توجیه می کنه ! ، در رویکرد غایت گرا شما یک یا چندهدف و غایت نهایی دارید که هر آنچه که به تامین اون هدف وغایت نهایی کمک کنه خوبه و به اون عنوان وسیله اطلاق میشه . البته بحث وحدت یا کثرت این غایت نهایی و اینکه این غایت یا غایات چیا هستن و ... خودش بحث جداییه ، همینطور باید دقیقا بررسی کرد که آیا آنچه که ادعا میشه وسیله برای هدف غاییه واقعا وسیله هست یا نه ...

seyedziya;16369 نوشت:
به نظرم در بین رویکردای اخلاقی ( اخلاق به معنای عام که شامل اخلاق به معنای خاص ، فقه و حقوق ، سیاست ، مباحث دستوری اقتصاد و... میشه) رویکرد غایت گرا معقولتره ، براساس یه رویکرد غایت گرا ، درست برخلاف تلقی عرفی ، دقیقا و منحصرا و فقط هدفه که وسیله رو توجیه می کنه ! ، در رویکرد غایت گرا شما یک یا چندهدف و غایت نهایی دارید که هر آنچه که به تامین اون هدف وغایت نهایی کمک کنه خوبه و به اون عنوان وسیله اطلاق میشه . البته بحث وحدت یا کثرت این غایت نهایی و اینکه این غایت یا غایات چیا هستن و ... خودش بحث جداییه ، همینطور باید دقیقا بررسی کرد که آیا آنچه که ادعا میشه وسیله برای هدف غاییه واقعا وسیله هست یا نه ...

فارغ از این تقسیم بندی های اعتباری ، یک اصل منطقی کلی که موجب می شود ما اصل " هدف وسیله را توجیه می کند " را نپذیریم ، این است که دست یازیدن به هر وسیله ای و تشبث به هر روش ، اگر هم در نهایت منجر به دست یابی به هدف شود ، ما را از اصل خود تهی ساخته و با توجه به این که معمولا اهداف ما زنجیروار در راستای تکامل قرار می گیرد ، می توان این انحراف از مسیر را نوعی تضاد با حرکت کلی به سمت تکامل محسوب کرد که در نهایت ، آن را مردود و باطل می سازد . سوای آن ، بسیاری از اهداف ما ( خصوصا در زمینه های معنوی ) اصولا با چنین مشی و مرامی همخوان نیست و ماکیاولی اندیشیدن ، خود موجب نقض و تخریب آن اهداف است .

با عرض سلام
جناب netuser من مطمئن نیستم شما مطلب من رو با دقت کافی خونده باشید چون اگه اینطور بود بعید می دونم در پاسخ به این مطلب :

seyedziya نوشت:
به نظرم در بین رویکردای اخلاقی ( اخلاق به معنای عام که شامل اخلاق به معنای خاص ، فقه و حقوق ، سیاست ، مباحث دستوری اقتصاد و... میشه) رویکرد غایت گرا معقولتره ، براساس یه رویکرد غایت گرا ، درست برخلاف تلقی عرفی ، دقیقا و منحصرا و فقط هدفه که وسیله رو توجیه می کنه ! ، در رویکرد غایت گرا شما یک یا چندهدف و غایت نهایی دارید که هر آنچه که به تامین اون هدف وغایت نهایی کمک کنه خوبه و به اون عنوان وسیله اطلاق میشه . البته بحث وحدت یا کثرت این غایت نهایی و اینکه این غایت یا غایات چیا هستن و ... خودش بحث جداییه ، همینطور باید دقیقا بررسی کرد که آیا آنچه که ادعا میشه وسیله برای هدف غاییه واقعا وسیله هست یا نه ...

چنین چیزی بگید :

netuser;16459 نوشت:
فارغ از این تقسیم بندی های اعتباری ، یک اصل منطقی کلی که موجب می شود ما اصل " هدف وسیله را توجیه می کند " را نپذیریم ، این است که دست یازیدن به هر وسیله ای و تشبث به هر روش ، اگر هم در نهایت منجر به دست یابی به هدف شود ، ما را از اصل خود تهی ساخته و با توجه به این که معمولا اهداف ما زنجیروار در راستای تکامل قرار می گیرد ، می توان این انحراف از مسیر را نوعی تضاد با حرکت کلی به سمت تکامل محسوب کرد که در نهایت ، آن را مردود و باطل می سازد . سوای آن ، بسیاری از اهداف ما ( خصوصا در زمینه های معنوی ) اصولا با چنین مشی و مرامی همخوان نیست و ماکیاولی اندیشیدن ، خود موجب نقض و تخریب آن اهداف است .

به نظرم پاسخ شما در همون مطلب قبلی من هست ، گذشته از این از قرار معلوم در خود مطلب شما دو سیاق متعارض وجود داره (یعنی یه جا غایت گرا مشی میکنه و جای دیگه نه) . بعد از تامل دقیق در مطلب قبلی حقیر اگه باز ابهامی بود در خدمتم...

موضوع قفل شده است